چهارشنبه, ۱۴ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۲۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
یک نظام چطور می‌تواند ادعای موفق بودن را کند؛ در حالی‌که بیشتر از دو میلیون کودک زیر سلطه‌اش در خانواده‌های پرخطر زندگی می‌کنند‌
بسم الله الرحمن الرحيم

یک نظام چطور می‌تواند ادعای موفق بودن را کند؛ در حالی‌که بیشتر از دو میلیون کودک زیر سلطه‌اش در خانواده‌های پرخطر زندگی می‌کنند‌

(ترجمه)

خبر:

کمیسیونر حقوق کودکان در سوم جولای سال روان، گزارشی را در مورد کودکان انگلیسی منتشر نمود که نشان می‌دهد 2.1 میلیون کودک، یعنی از هر شش کودک یک کودک در این کشور در خانواده‌هایی بزرگ می‌شوند که در معرض جدی آزار و اذیت قرار دارند، 825هزار کودک در خانه‌هایی زندگی می‌کنند که سابقۀ خشونت خانگی دارند، 470هزار کودک با والدینی زندگی می‌کنند که به مصرف موادمخدر و مواد الکولی اعتیاد دارند، 100هزار تن آن‌ها در خانواده‌های زندگی می‌کنند که آغشته به "سه زهر" اند که عبارت از مشکلات سلامت روان، خشونت خانگی و مصرف الکول و مواد مخدر و 470هزار کودک دیگر در زیر خط فقر زندگی می‌کنند. این گزارش هم‌چنان نشان می‌دهد که 1.6 میلیون کودک در معرض خطرات خانگی قرار داشته و بدون کمک و رسیدگی مقامات دولتی برای مقابله با این شرایط غم‌انگیز به حال خود رها شده اند.

طبق اطلاعات منتشر شده در جنوری سال روان توسط وزارت تعلیم و تربیه انگلیس، در سال‌های 2016  و 2017م به تعداد 646.120 کودک به دلیل بدرفتاری و بی‌توجهی خانواده‌های شان به دفتر خدمات اجتماعی انگلیس و ویلز مراجعه نموده اند، که در هر 49 ثانیه با یک کودک بدرفتاری و بی‌توجهی صورت می‌گیرد. آنه لانگفیلد، کمیسیونر کودکان انگلیس، وضعیت دشوار کودکان را چنین توصیف نمود: «وضعیت امروزی کودکان تبدیل به بزرگترین چالش عدالت اجتماعی عصر کنونی شده است و ما جامعه‌ای را ایجاد نمودیم که  با آیندۀ صدها هزار کودک بازی صورت می‌گیرد.»

تبصره:

بحث‌های سیاسی و رسانه‌ای در ارتباط به این وضعیت غم‌انگیز کودکان تصمیم گرفت تا بر فقدان بودیجۀ مناسب دولتی برای خدمات کودکانی‌که در چنین شرایط وخیم به سر می‌برند، تأکید کند. هزینه‌های این خدمات در شش سال گذشته تقریباً یک میلیون پوند کاهش یافته است، که منجر شده تا نهادهای خیریه هشدار دهند که مقامات محلی این کشور "با دست بسته" خدمات ناچیزی را برای این کودکان ستم‌دیده پیشکش می‌کنند. در حالی‌که عملکرد دولت در ارتباط به این قضیه تأثیر مستقیم بالای کارکرد کمیته‌های محلی به منظور رساندن کمک‌ها به این کودکان رنج‌کشیده می‌گذارد؛ زیرا که خود دولت متهم به بی‌توجهی و عدم فراهم کردن زندگی مرفع برای طبقه نوجوان است. هم‌چنان دولت علت اصلی این فاجعه انسانی را نیز پنهان نگه می‌دارد. در حالی‌که تمرکز بالای جنبه‌های اقتصادی، عامل اصلی این وضعیت دشوار نبوده و تنها بخش اقتصادی این مشکل را حل می‌کند، بلکه علت اصلی این وضعیت دشوار و تباهی جامعه حاکم بودن ارزش‌ها، شیوه‌های زندگی و قوانین دولت‌های لیبرال سیکولر سرمایه‌داری می‌باشد.

این جای تعجب نیست، بخاطری‌که اگر یک دولت ترویج کنندۀ آزادی‌های لیبرال باشد، که عبارت از تأمین آزادی‌های فرد به منظور لذت بردن از زندگی و با شعار زهرآگین سعادت، یعنی استفادۀ اعظمی از امکانات و خوشی‌های زندگی می‌باشد، پس  تعجب آور نیست که باعث به وجود آمدن نسل بیمارگونه و معتاد به موادمخدر و الکول شود که حتی از اطفال خویش مواظبت کرده نتوانند. اگر یک دولت به دنبال تأمین خواهشات، هوس‌ها و برابری جنسیتی افراد باشد، آن‌هم از طریق تظاهر کردن زنان منحیث شی در جامعه، پس تعجب نکنید که با موج از خشونت‌های خانگی مواجه شود. اگر یک دولت به وسیلۀ نظامی رهبری شود که قوانین آن نظام از عقل محدود، ناقص و قابل تغییر بشر نشأت کرده باشد، پس جای تعجب نیست که با کوهی از مشکلات اجتماعی، اقتصادی و سیاسی، که باعث درد و رنج افراد هم‌چنان کودکان شده، مواجه شود و برای نجات این افراد از این بدبختی‌ها هیچ راه‌حلی نیز نداشته باشد.

متأسفانه، در خانه‌ها و خانواده‌های امت مسلمه نیز کودکان همانند مشکلات جوامع غربی، با ترس و وحشت، سوء استفادۀ جنسی و جسمی، عدم توجه و غم و اندوه دسته پنجه نرم می‌کنند. این بخاطر پذیرش ما همان ارزش‌ها و نظام‌های فاسد و مضر لیبرال، سیکولر و سرمایه‌داری می‌باشد که با خیال‌پردازی‌های دروغین از طرف دولت‌های غربی، مؤسسات و سازمان‌های شان به بهای هنگفتی به ما فروخته می‌شود؛ در حالی‌که تأثیرات فاسد آن بر جوامع را پنهان می‌کنند. منحیث مسلمان، باید آیات قرآن کریم را که الله سبحانه وتعالی در سورۀ تین می‌فرماید، بیاد بیاوریم:

﴿لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِي أَحْسَنِ تَقْوِيمٍ  ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِينَ إِلَّا الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَيْرُ مَمْنُونٍ﴾

[تین: 6-4]

ترجمه: همانا ما انسان را در بهترین قوام و نظام آفریدیم؛ سپس او را به پایین‌ترین مرحله باز گرداندیم؛ مگر کسانی‌که ایمان آوردند و کارهای نیک انجام دادند که برای آن‌ها پاداشی قطع‌ناشدنی و همیشگی است.

یقیناً زمان آن فرارسیده تا چشمان خویش را باز نموده و درک نمائیم که حفاظت از جوامع و سرزمین‌های اسلامی از این مسیر، که به طرف بدبختی اجتماعی روان است، نیازمند آن است تا نظام و ارزش‌های غربی را نپذیرفته و به طرف احکام، ارزش‌ها و نظام والای اسلامی بازگردیم تا به زندگی مان نظم بخشیده و خانواده‌ها و سرزمین‌های مان را رهبری و حفاظت کند. در واقع، تنها روش زندگی اسلامی است که افکارمان را به وسیلۀ تقوی، یعنی درک ارتباط با الله سبحانه وتعالی شکل داده و باعث شده تا روش زندگی و عقاید غربی را رد نمائیم؛ اعمال مان را نیز با اطاعت کردن از الله سبحانه وتعالی شکل داده و باعث شده تا در تمام بخش‌های زندگی خویش، منجمله پرورش و رفتار با فرزندان مان، مسئولیت‌پذیر باشیم و تقوی پیشه نمایم؛ چنان‌چه از ذره ذره اعمال خویش در آخرت مستحق ثواب یا عذاب می‌شویم. تنها نظام اسلام به وسیلۀ برپا کردن خلافت اسلامی برمنهج نبوت قابل تطبیق است، قسمی‌که تمام قوانین آن از جانب خالق جهان؛ کسی‌که بر تمام امور و مشکلات انسان‌ها آگاه است، می‌باشد. از اینرو زمان آن فرارسیده تا برای نجات جامعه از این همه بدبختی و مصیبت، خلافت اسلامی را با ایجاد هماهنگی در بین جامعه برپا کنیم.

به همین دلیل است که حتی غیرمسلمانان نیز ماهیت تمدن خلافت اسلامی را می‌ستایند. طور مثال ویلز نویسندۀ معروف انگلیسی در کتاب خویش تحت عنوان "چکیده‌ای از تاریخ" نگاشته است: «اسلام چنان جامعه‌ای عاری از گسترش هرنوع ظلم و ستم را ساخته بود که کسی تا حال نظیرش را در جهان تجربه نکرده است.»"این مطمئناً همان چیزیست که منحیث مسلمان آرزوی آن را برای فرزندان، خانواده‌ها و جوامع خویش داریم؛ اما این زندگی با عزت تنها با برگشت کامل اسلام از طریق تأسیس نظام الهی یعنی خلافت اسلامی در سرزمین‌های مان امکان پذیر است.

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه