سه شنبه, ۰۶ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
حریری پیرو رژیم سعودی است
بسم الله الرحمن الرحيم

حریری پیرو رژیم سعودی است

(ترجمه)

پرسش:

حریری از استعفای خویش انصراف داده و به تاریخ ۵ دسمبر ۲۰۱۷م، نشست وزرای کابینه به ریاست وی برگزار گردید و تصریح داشت، که حکومت توافق نموده تا از این پس به امور سایر کشورها مداخله نکند. هرگاه موضع‎گیری‎های حریری تعقیب شود، دیده می‎شود که آشفته و متناقض است؛ زیرا پس از خالی بودن پُست ریاست جمهوری برای بیش از دو سال، حریری به تاریخ ۲۰ اکتوبر ۲۰۱۷م نزد "میشل عون" رفته و با وی در تشکیل حکومت و ریاست جمهوری توافق کرد، وی به خوبی می‎دانست که عون و حزب الله با هم‎دیگر هم‎پیمان بوده و حزب الله عنصر اصلی این ائتلاف است. به تاریخ ۴ نومبر ۲۰۱۷م حریری استعفای خویش را در حالی اعلام نمود که در سعودی بسر می‎برد و به این ترتیب، خشم حزب الله را بر انگیخت.

حال با وصف آن‌که حزب الله در دولت سهیم است، حریری استعفای خویش را پس گرفته و در حکومت مشارکت ورزیده است، تحلیل این آشفتگی و تناقض چیست؟ آیا نگاه‎ها به کوتاه کردن نفوذ ایران و حزب‎اش دوخته شده است؟ و با بهره جستن شرایط کنونی، آیا انتظار می‎رود که دولت یهود بر لبنان و حزب الله هجوم برد؟ الله سبحانه وتعالی خیرتان دهد.

پاسخ:

به منظور وضاحت بیشتر، لزوماً واقعیت ارتباط بین خاندان حریری و دولت سعودی را بایداز نظر گذراند: حریری پیروی سعودی بوده و اگر حاکم سعودی پیروی انگلیس باشد، بازتاب آن را می‎توان در سیاست‎گذاری حریری در لبنان شاهد بود؛ هم‎چنان اگر حاکم پیروی امریکا باشد، در روشنایی آن می‎توان به شکل ذیل پاسخ ارائه کرد:

دورۀ ریاست جمهوری "میشل سلیمان رئیس جمهور اسبق لبنان" در ماه می ۲۰۱۴م به پایان رسید و شاه وقت سعودی "ملک عبدالله بن عبدالعزیز" بود؛ چون عبدالله پیروی انگلیس بود، حزب الله اصرار داشت که "عون" به حیث رئیس جمهور انتخاب شود. آشکار بود که عون و حزب الله از طرف ایران-طرف‎دار امریکا- حمایت می‎شدند. به این ترتیب، ملک عبدالله به انتخاب عون به حیث رئیس جمهور موافقت نکرد و "سعد حریری" را فرمان داد تا به نامزدی ریاست جمهوری عون مخالفت کند. از آن‎جایی‎که سعد حریری هم تابع سیاست‎گذاری سعودی-طوری‎که سیاست‎گذاری شاه وقت، "عبدالله" ایجاب می‎کرد- وی به انتخاب عون مخالفت کرد.

به این ترتیب، بعد از پایان ریاست جمهوری میشل سلیمان در می ۲۰۱۴م، به مدت تقریباً دونیم سال چوکی ریاست جمهوری لبنان بلا متصدی باقی ماند، تا این‎که ظهر روز دوشنبه مؤرخ ۳۱ اکتوبر ۲۰۱۶م پارلمان لبنان دایر شد و میشل عون به حیث رئیس جمهور آن کشور انتخاب گردید.

آن‎چه که روند انتخاب رئیس جمهور لبنان را کمک کرد،‌ تغییر حکومت سعودی بود؛ چنان‎چه ملک عبدالله به تاریخ ۲۳ جون ۲۰۱۵م وفات نموده و پس از آن زمام امور را برادرش "سلمان" به دست گرفت؛ چنان‎چه واضح است، وی طرف‎دار امریکا است. شاه سلمان به شکستن بال‎های وفاداران انگلیس؛ از جمله فرزندان شاه عبدالله و طرف‎داران سابق‎اش پرداخت تا فضای دولت‎اش ثبات یافت. پس از آن امریکا هم از طریق انتخاب عون به حیث رئیس جمهور خواهان ثبات اوضاع لبنان بود، وی از سلمان خواست تا به سعد حریری فرمان دهد که در انتخاب عون مخالفت نکند.

به این ترتیب حریری نزد عون رفته با وی توافق کرد و وی را به ریاست جمهوری نامزد نمود؛ یعنی مخالفتی را که سعد حریری در دوران عبدالله رهبری می‎نمود، در دوران سلمان پایان یافت. سعد حریری از "کاخ وسط" نامزدی میشل عون را به ریاست جمهوری در مقابل هم‎حزبی‎هایش، که در رأس‎شان "فواد سنیوره" و"بهیه حریری" نمایندۀ پارلمان حضور داشتند، اعلام نمود. سپس سخنرانی را ایراد نمود که در آن آمده بود: «بر اساس نقاط اتفاقی‎که  بدان رسیدیم، امروز در حضورتان تصمیم خویش را بر نامزد کردن میشل عون به پُست ریاست جمهوری اعلام می‎کنم.» (منبع: النهار ۲۰ اکتوبر ۲۰۱۷م)

سپس پارلمان به تاریخ ۳۱ اکتوبر ۲۰۱۶م عون را به حیث رئیس جمهور انتخاب نمود. قابل ذکر است که پس از بلامتصدی شدن پُست ریاست جمهوری به مدت دو سال و پنج ماه، بعد از پایان یافتن دورۀ ریاست جمهوری میشل سلیمان در ماه می ۲۰۱۴م، حمایت رئیس جریان مستقبل، سعدحریری، از کاندید شدن عون، برگزاری انتخابات را آسان نمود. (منبع: العربیه ۳۱ اکتوبر ۲۰۱۶م) به همین دلیل، عون به منظور سپاس‎گزاری از سعودی وارد این کشور شد. از آن‎چه گفته آمدیم، واضح می‎شود که حریری پیروی حکام سعودی بوده و بر حسب میل‎شان موافقت و مخالفت می‎کند.

پس از آن‎که ترامپ زعامت امریکا را در دست گرفت، به تاریخ ۲۰ می ۲۰۱۷م از سعودی دیدن کرد. در اجلاسی‎که سران کم خرد ۵۰ کشور اسلامی حضور داشتند، راجع به ایران و حزب الله اظهارات تُندی داشتند-که هدف آنان دور کردن نگاه‎ها از قضیۀ مسلمانان در فلسطین بود و توجه‎ها را به ایران متمرکز کرد- مقدمه‎ای بر پلان اعلام قدس به حیث پایتخت دولت یهود بود. واضح بود که هدف از این اظهارات، متشنج کردن اوضاع است؛ البته عربستان سعودی و سایر هم‎نوعانش این روش را در پیش گرفتند و چون نقش مرکزی در بازی منطقه‎ای، علی‎الخصوص با مداخله‎اش در سوریه را برای ایران، حزب الله لبنان به دوش دارد.

سعودی از حریری خواست که سیاست متفاوتی ضد ایران و حزب الله را به پیش گیرد، به این منظور وی را به سعودی دعوت نمود و از وی خواست تا استعفاء دهد و با اظهارات تُندی علیه ایران و حزب الله، دلایل استعفایش را عمل‎کرد آن‎ها قلمداد کند و چنین هم شد، که حریری به سعودی حاضر شده و اظهارات مگس‎گونه‎اش را بیان داشت و به تاریخ  ۴ نومبر ۲۰۱۷م از آن‌جا استعفای خویش را اعلام نمود.

امریکا به خوبی می‎داند که اظهارات‎اش علیه ایران و حزب الله به معنی قطع روابط با ایران و حزب‎اش نیست؛ بلکه به خاطر افزایش تنش بوده تا از آن به حیث ابزاری برای ترساندن کشورهای خلیج استفاده کند. امریکا از سعودی و حریری خواسته بود تا توسط اظهارات خویش پیامی را برسانند؛ نه این‎که از نقشۀ ترسیم شده پا را فراتر نهند. به عبارتی دیگر، امریکا نمی‎خواهد تا حزب الله را کاملاً از بین برده و اوضاع به شکلی تغییر کند که از کنترولش خارج شود؛ مگر صرفاً خواست تا پیامی را برایش بفرستد. به همین دلیل بود که از سعودی خواست تا اوضاع را آرام‎تر کند؛ یعنی حریری لحن آرام‎تری بگیرد.

چنان‎چه سایت "النشرة" به تاریخ ۴ دسمبر ۲۰۱۷م نوشت: «... شاهزاده محمد بن سلمان ولیعهد سعودی با هماهنگی مستقیم کامل کاخ سفید عمل نمود.» چنان‎چه پس از چهارمین دیدار "جرد کوشنر" داماد ترامپ و مشاور ارشدش در امور خاور میانه، از سعودی که پُشت درهای بسته و دور از دسترس رسانه‎ها صورت گرفت، کوشنر و هیئت همراهش چهار روز را در سعودی ماندند و پس از آن دیدارهایی سریعی از مصر، اردن و دولت یهود داشتند. تقریباً پس از دو هفته از خروج کوشنر، بحران لبنان و دستگیری‎های داخل سعودی آغاز شد.

در خلال بحران سیاسی شدیدی‎که لبنان را لرزاند، یک سلسله از مسائل واضح شد؛ مثلاً: بر اساس تفاهمی‎که در مورد لبنان بین کاخ سفید و ولیعهد سعودی وجود داشت، تحت عنوان فشار بالای "حزب الله" برای تغییر حجم منطقه‎ای‎اش، بعد از آن‎که زیاد بزرگ شده بود، تطبیق شد. تحت عنوان متذکره ولیعهد سعودی توسط نخست وزیر لبنان هجوم خویش را علیه دولت لبنان آغاز کرد و در نتیجه بعد از فروپاشی سازش سیاسیی که جنرال میشل عون توسط آن توانسته بود خود را به قصر "بعبدا" برساند؛ مگر عمل‌کرد سعودی خشونت‎آمیز و تهی از مهارت‎های دیپلوماتیک بود؛ زیرا ثبات داخلی لبنان را تهدید می‎نمود. در عین زمان مؤسسات امریکایی همواره به این باور بودند، فشارهایی‎که بالای حزب الله وارد می‎شوند، باید تا سقفی معین باشد؛ زیرا در غیر آن صورت امور از کنترول خارج خواهد شد. به محض این‎که اوضاع رو به وخامت می‎گرایید، مؤسسات امریکایی به دلیل این‎که ثبات لبنان در معرض خطر است، وارد عمل شدند. (منبع: سایت النشره ۴ دسمبر ۲۰۱۷م)

به این ترتیب، حریری به اساس فرمان سعودی لحن تُند خود را آرام کرد. سعودی به خاطر حفظ حیثیت و آبروی خویش از پا در میانی رئیس جمهور فرانسه استقبال کرد و همرایش گفتگو کرده و رئیس جمهور آن کشور با حریری نیز ملاقات نمود. سپس حریری به فرانسه و پس از آن به مصر سفر نمود و فضایی را ایجاد نمود که گویا برای گزینش موضعی مناسب سرگرم مشوره است؛ در حالی‎که قبل از سفرش موضع وی از پیش در سعودی ترسیم شده بود و آن این بود، که لحن خود را آرام‎تر کرده و استعفایش را پس بگیرد و این طور نیز شد؛ چون به تاریخ ۲۱ نومبر ۲۰۱۷م به لبنان بازگشت، سپس به تاریخ ۲۲ نومبر ۲۰۱۷م استعفای خویش را به حالت تعلیق در آورد.

سپس حریری در باره حزب الله تا حدی زیاد از لحن نرم‎تری استفاده نموده و تصریح داشته گفت: «ویژه‎گی حزب الله این است که سلاح خویش را در داخل استفاده نمی‎کند.» وی قبل از این‎که دیگران را فریب دهد، گویا خویشتن را فریب داد و استفاده از سلاح را توسط این حزب در داخل برای بارها فراموش کرده است، وی استعفای خویش را پس گرفت و اجلاس کابینۀ دولت به ریاست وی به تاریخ ۵ دسمبر ۲۰۱۷م برگزار گردید و در این اجلاس تصریح داشته گفت: «پس از توافق سران حکومت مبنی بر تمرکز به امور داخلی و عدم مداخله به امور سایر کشورهای عربی، اوضاع بهتر شده است.» وی این گفته‎ها را در حالی بیان داشت که ملیشه‎های حزب الله شب و روز در سوریه می‎جنگندند.

خلاصه این‎که حریری تابع امر و نهی دولت سعودی بوده و سیاست وی بازتابی از سیاست شاه سعودی و ولیعهدش می‎باشد و پنهان کردن این موضوع سودی نداشته و بر هر صاحب بصیرتی واضح است. اما آیا رویکردی برای کاهش نفوذ ایران و حزب‎اش وجود دارد؟ این‎کار امکان دارد، ولی انتظار می‎رود که رویکرد فوق بعد از نایل شدن به راه‎حلی در سوریه به مرحله‎ای که امریکا خواهان آن است، اتفاق افتد. وقتی نقش ایران و حزب‎اش در سوریه به پایان رسد، امکان دارد که از سوریه عقب‎نشینی داده شده و نقش نظامی ایران و حزب‎اش کاهش پیدا کند.

باید تذکر داد که حزب الله تابع حکومت ایران است، چنان‎چه حریری تابع حکومت سعودی است. بنابر این، انتظار می‎رود که موضوع سوریه به شکل منظم و معین با عقب‎نشینی ایران خاتمه پذیرد، که به پیروی آن حزب‎اش در لبنان نیز عقب‎نشینی خواهد کرد. اما آیا انتظار می‎رود که دولت یهود بر لبنان یا حزب الله حمله کند؟ این بستگی به تدارکات راه‎حل در سوریه دارد؛ یعنی وابسته به شرایط موجود و تحولات آینده است.

۲۱ ربیع الاول ۱۴۳۹هـ.ق

۹ دسمبر ۲۰۱۷م

Last modified onدوشنبه, 08 ژانویه 2018

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه