پنجشنبه, ۱۵ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
واقعیت های مبارزات فکری در سرزمین شام
بسم الله الرحمن الرحيم

واقعیت های مبارزات فکری در سرزمین شام

(ترجمه)

هرگاه فضای نزاع جاری سرزمین مبارک شام را دقیق شوید، درخواهید یافت که نزاع جاری به مسیر دو "راه حل" روان است که سومی ندارد و زمانی که درین مورد سخن می گوییم، هدف ما راه حل مستقم و واضحی است که حقیقت آن ها بر هیچ کس پوشیده نیست. راه حل اول آن اسلامی و دومی سرمایه داری است. راه حل اول آنست که اصحاب آن دیده بر آن اند که "مرکز دار اسلام" در شام خواهد بود و امیدوار آفتاب تابناک خلافت راشده دوم برمنهج نبوت از آن سرزمین طلوع خواهد کرد و امیدوارند که وعده الله سبحانه وتعالی درین آیه مبارکه به تحقق خیلی نزدیک آمده است:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا ۚ يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئًا ۚ وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَٰلِكَ فَأُولَٰئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾

[نور: ۵۵]

ترجمه: الله سبحانه وتعالی به کسانی از شما که ایمان آورده و کردار نیکو کرده اند، وعده فرموده است که آنان را در این سرزمین جانشین[پیشینیان] سازد. هم چنان کسانی را که پیش از ایشان بوده اند، جانشین ساخت، و حتماً دین و آیینی که برای ایشان پسندیده توان و استقرار بخشد و بیم شان را به امنیّت و آسودگی تبدیل نماید که مرا بپرستند و چیزی را شریکم نشمارند و هر که ازان پس کفر و ناسپاسی ورزد، پس آنان خود فاسق اند.

 و به این نتیجه رسیده اند که بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم در افقِ نزدیک، قد برافراشته و مرحله "حکم جبری" به انتهای خود نزدیک آمده است؛ چنان چه امام احمد از حذیفه بن یمان روایت دارد که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:

«تكون النبوة فيكم ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون خلافة على منهاج النبوة فتكون ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون ملكًا عاضًا فيكون ما شاء الله أن يكون، ثم يرفعها إذا شاء الله أن يرفعها، ثم تكون ملكًا جبرية فتكون ما شاء الله أن تكون، ثم يرفعها الله إذا شاء أن يرفعها، ثم تكون خلافة على منهاج النبوة ثم سكت.»

(طيالسی و بيهقی در منهاج النبوة، طبری و البانی آن را در سلسه احادیث صحیح روایت کرده و ارناووط آن را حسن دانسته است).

ترجمه: تا مدتی که الله سبحانه وتعالی خواست، در ميان شما نبوت و پيامبری باقی خواهد ماند و هنگامی که الله سبحانه وتعالی خواست آن را از ميان برمی دارد، بعد از آن خلافت بر روش و منهج نبوت خواهد بود و آن تا هنگامی كه الله سبحانه وتعالی خواسته باشد، ادامه می یابد؛ سپس وقتى الله سبحانه وتعالی خواست آن را برداشته، مُلك عاض(به دندان قبضه شده) یا موروثی می آيد و آن تا وقتی الله سبحانه وتعالی خواسته باشد، داوم مى كند؛ سپس هنگامى که الله سبحانه وتعالی خواست آن را برداشته، ملك جبر و ستم خواهد آمد و تا وقتی كه الله سبحانه وتعالی خواست دوام می یابد، بعد از آن هنگامی كه الله سبحانه وتعالی خواست آن را دور كرده، بار ديگر خلافت بر روش و منهج نبوت می آيد، و بعد سكوت كرد.

کسانی هستند که بالای راه حل اولی زحمت می کشند و اصحاب این طبقه توانسته اند، دعوت خویش را نزد امت اسلامی به رأی عام مبدل نمایند که از وعی عام اسلامی و دولت خلافت راشده آینده گرفته شده است، آن ها در راستای تأسیس آن، شب را به روز می رسانند و در تلاش اند تا عزت، تاریخ و بزرگی امت "یک و نیم ملیارد تن" را برگردانند و دولت خلافت راشده برمنهج نبوت دوم را در صدر قدرت  های جهان قرار دهند که مبدء اسلامی را توسط جهاد به خارج حمل نموده و مانند دولت خلافت اولی به شریعت اسلامی بالای مردم حکم رانی کنند.

همه می دانند که حاملین این راه حل، ابزارهای لازمه ی پیروزی هدف خویش را در تمام مراحل و عرصه ها آماده کرده و آن ها درین خصوص از طریقۀ رسول الله صلی الله علیه پیروی کرده و برابر سر انگشت از آن  منحرف نشده اند. آن ها درین راستا همزمان با گرفتن زمام امورِ آن چه لازمه ی تطبیق انقلابی و ریشه ی راه حلی که برگرفته از "قال الله و قال الرسول" می باشد، آماده کرده اند که همزمان با گرفتن دولت، آن را طور انقلابی و ریشه ای تطبیق خواهند نمود؛ از جمله: آن ها تمام نظام حکم اسلامی را به شکل واضح و تفصیلی تدوین و آماده کرده اند که در نخست از تدوین قانون اساسی دولت خلافت آغاز و سپس نظام حکومت داری اسلامی، تشکلات اداری دولت خلافت، نظام اقتصادی اسلامی، نظام اجتماعی، نظام عقوبات، روابط دولت، تولید ابزار جنگی و نظام تعلیمی را نوشته و برعلاوه کتاب های زیادی را پیرامون لازمه ی تطبیق انقلابی، در میدان عملی آماده کرده اند.

این جا قابل ذکر است که رهبر این راه حل حزب التحریر می باشد. حزب التحریر راهنمایی است که نه تنها در سوریه؛ بلکه در تمام سرزمین های اسلامی و سرزمین هایی که مسلمانان زیست دارند، وجود دارد. پس این راه حل راه حل یک و نیم ملیارد مسلمان می باشد. این جاست که این راه حل قوت و پشتوانه ی قویی را با خود دارد که پیروزی آن را خیلی نزدیک می سازد و همه روزه پذیرش، دعوت آن را شهرت و توسعه می بخشند و درین راستا یگانه هدف و آرزوی امت را تأسیس خلافت اسلامی احتوای کرده و راه حل سیکولریزم را دوباره به دامن دشمنان خود انداخته اند.

برخی ها به سبب تخیلات بی چون و چرا، از اهمیت این فرض غافل شده اند، برخی ها به گمان این که این امر زمانی ممکن است که اسلام به قدرت برسد، برخی به گمان این که مبارزه یک گروه بنام دولت اسلامی کفایت می کند، برخی ها به شعار این که اسلام نظام راه حل زنده گی ندارد و برخی ها به گمان این که اسلام نظام تطبیقی ندارد و برخی شعارهایی که دعوت را متضرر ساخته و نفعی به اسلام ندارد، سر می دهند.

ولی راه حل سیکولریزم، این مفکوره همیشه اذهان امت را مصروف ساخته که واقعیت آن به کسی پوشیده نمانده است، با وجودی که همیشه کوشش دارند تا با مکر و حیله گری اسالیب و راهکارهای خویش را تغییر دهند. راه حل آن ها بر قاعده "جدایی دین از زنده گی" و "جدایی دین از دولت" استوار است. این قاعده ای است که سیادت از آن مردم بوده نه از شریعت. دموکراسی مهم ترین فراخوان آن هاست که از آن طریق از مردم می خواهند تا با وضع قوانینی حسب "هوای نفس" خویش، خواست خود را تمثیل نمایند و به این طریق تمام قوانین الهی را به دیوار می زنند.

اکنون امت در سطح جهان حجم خباثت و بازی با الفاظ و اصطلاحات جدید این دعوت را درک نموده اند؛ از اصطلاح "سیکولریزم" به اصطلاح "دولت مدنی" وغیره چال هایی است که هدف واحدی دارند و عبارت از "جدایی دین از زنده گی عامه و دولت" می باشد، به گونه ای که فرمان الله سبحانه وتعالی که خالق و توانا و صاحب عظمت هست، هیچ نقشی نخواهد داشت.

حد بالایی "تلبیس" آن دعوت گرانِ سیکولریزم به جای رسیده که یکی از آن ها می گوید: «در سوریه دولت سیکولری می خواهیم که علم و علماء را احترام دارد.» دیگرش می گوید: «سوریه ای با دولت مردمی می خواهیم که نظامیان در آن حکومت ندارند.» از بی حیایی آن ها این است که یکی از آن ها گفته است: «سوریه ای با دولت مدنی می خواهیم؛ نه مانند دولت مدنی محمد که در مدینه اعلام نمود.» و برخی از آن ها می گویند: «دولت مدنی می خواهیم، ولی با مرجعیت اسلام.» این موارد از تلبیس است که هیچ گونه دلیل از طرف شریعت ندارند.

این راه حل می کوشد تا چهره ی خود را در سایه قوت اسلام، برای اهل سوریه پنهان نماید و این راه حل فریب سابقه است نه جدید. دعوت گران آن تقریباً صدسال است که اسلام را از زنده گی عامه ربوده و سعی کرده اند تا مفاهیم اسلام را محو و به جای آن مفاهیم غربی را بر فرهنگ موروثی اسلامی جایگزین سازند. جرأت آن ها در مقابل دین الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم به جای رسید که می گویند: «دموکراسی آن ها(غربی ها) عین اسلام و یا عین شورای اسلامی است.»

کسانی که حجم این دعوت را بدوش دارند، از جمله کسانی اند که از بین ما برخواسته، پوست و زبان ما را دارند و رسول الله صلی الله علیه وسلم آن ها را دعوت گران به سوی جهنم وصف کرده است. وظیفه مهم آن ها مخدوش ساختن اسلام و مبارزه برای جلوگیری از قیام دولت خلافت راشده برمنهج نبوت می باشد. تحرکات گروه های سیکولر به ضد انقلاب مبارک شام، در داخل و خارج چنان است؛ هر گروهی را که به اسلام فعالیت دارند، کوشش می کنند تا زهر خویش را داخل آن سازند. مثال: آن ها مبارزه به ضد رأیه و لواء(بیرق های سفید و سیاه) و جایگزینی بیرق های چرکین(سایکس-پیکو) و فضاسازی این بیرق به حیث بیرق انقلاب، از جمله مکر و کینه توزی آن ها با اسلام و دولت اسلامی است که چشمان ما منتظر طلوع آن می باشد؛ ولی حقایق واضح ما را اطمینان می بخشد که این راه حل و حاملین آن ناکام و محو خواهند شد؛ چنان چه الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿يُرِيدُونَ أَن يُطفِ‍ُٔواْ نُورَ ٱللَّهِ بِأَفوَٰهِهِم وَيَأبَى ٱللَّهُ إِلَّآ أَن يُتِمَّ نُورَهُۥ وَلَو كَرِهَ ٱلكَٰفِرُونَ﴾

[توبه: ۳۲]

ترجمه: مى خواهند نور الله سبحانه وتعالی را با دهان های شان خاموش سازند؛ ولى الله سبحانه وتعالی جز اين نمى خواهد كه نور خود را به كمال برساند، هرچند كفّار ناراحت باشند.

 بار دیگر الله سبحانه وتعالی اطمینان می دهد:

﴿إِنَّ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ يُنفِقُونَ أَموَٰلَهُم لِيَصُدُّواْ عَن سَبِيلِ ٱللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيهِم حَسرَةٗ ثُمَّ يُغلَبُونَ وَٱلَّذِينَ كَفَرُوٓاْ إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحشَرُونَ﴾

[انفال: ۳۶]

ترجمه: بى‏ گمان كسانى كه كفر ورزيدند، اموال خود را خرج مى كنند تا[مردم را] از راه الله سبحانه وتعالی بازدارند؛ پس به زودى[همه] آن را خرج مى كنند و آنگاه حسرتى بر آنان خواهد گشت؛‏ سپس مغلوب مى ‏شوند و كسانى كه كفر ورزيدند به سوى دوزخ گرد آورده خواهند شد.

اما خستگی ما ازین طبقه مردم نیست؛ بلکه از کسانی است که خود را بین مسلمانان جهان عالم می شمارند و دیده می شوند که در میان دو راه حل قرار گرفته و از واقعیت دوری اسلام از صحنه زنده گی متأثر شده اند، آرزوی برگشت اسلام و دولت آن را دارند؛ ولی به طریقۀ ناقص نه به طریقۀ اسلام. دیده می شود که آن ها مقالات سطحی می نویسند، هدف اصلی را ترک و مردم را به پذیرش راه حل دوم سوق می دهند و یا هم در میان راه، متردد می گذارند.

این گونه مردم با خیانتی که دارند، از تحدیث و تجددگرایی اسلام سخن گفته، نصوص را طوری تفسیر می نمایند که با عصر امروزی تطابق داشته باشد؛ از جمله می گویند: بعد از مرور ۱۴ قرن از بعثت رسول الله صلی الله علیه وسلم آیا امکان دارد که مانند طرز تفکر گذشته زنده گی کرد؟ پس تجدید مفاهیم اسلامی و تجدید آن با تطور انسانی لازم و ضروری است. آن ها اسلام را در مقدم مفاهیمی قرار می دهند که بشریت آن را قبول نماید؛ ازین جهت اسلام را لباس تجددگرایی پوشانیده طوری نشان می دهند که اسلام قابلیت پذیرش افکار عصری را دارد. به این گونه می کوشند تا به زعم خویش اسلام را از ملامت مردم بیگانه نجات داده و نزد عامه مقبولش جلو دهند و از تهمت دیگران به اسلام که دین رجعی است نجات یابند. به گمان آن ها لباس قدیمی اسلام کهنه شده و مقبول دیگران نبوده؛ چون نصرانیت هم تا زمانی که تسلیم عصر تجددگرایی نگردید، پیش رفت نکرد.

ازین گونه طرز دید، مفکوره های متعددی سر برآورد؛ مسلمانان باورمند شدند که همراه زمانه و استفاده از فکر غربی جدید درین عصر کنونی، امر مطلوبی بوده و درین خصوص مقالات و افکارِ بیماری برای ضربه زدن اسلامی به خواست غرب در بین امت اسلامی متولد گردید تا ریشه ی سیطره ی خود را در سرزمین های اسلامی مستحکم سازند. این قاعده های کاذب فضاء گردید: "اسلام دین قابل پیش رفت و وضع موجود را قبول می نماید." "آن چه موافق شریعت اسلامی است، قابل تطبیق دانسته و آن چه مخالف شریعت نیست، نیز قابل تطبیق است." "اجازه است تا مطابق اخف ضررین واهون الشرین عمل شود." "اقرار به قاعده آن چه کُل اش تطبیق نگردد، برخی آن ترک نگردد." "دموکراسی از اسلام و عین شوری است." "تغییر احکام با تغییر زمان و مکان چیزی قابل انکار نیست." "آن چه که مصلحت باشد، آن جا شرع است." وغیره.

تلاش کردند تا این دیدگاه ها را مانند هوای نفس در بین امت اسلامی، قاعده ای از بیداری تلقی نمایند تا مسلمانان سوریه را به گودال تباهی سوق دهند. خروج این گونه دیدگاه ها از رهبران، خواه به حسن نیت باشد یا سوء نیت، در واقع خطری جدی برای متفرق ساختن اسلام و مسلمانان تلقی می گردد و در نهایت آن ها چیزی عالی را به ادنا عوض نمودند.

به این گونه مردم باید بگویم: اسلام دینی است که در میدان واقعی برای معتقدین خود طریقۀ خاصی را برای اخذ و تطبیق احکام در نظر گرفته است، اسلام آمده تا در تمام بخش های زنده گی، مشاکل را حل سازد و به همه گان معلوم است که معالجه مشکلات، دارای احکام شرعی است که شریعت حنیف با دلایل قطعی و یا ظنی بیان کرده است. بر مسلمانان ضرور است تا در راستای استنباط احکام، از نصوص ظنی الدلاله کوشش به خرج دهند تا به این طریقه ی خاص، قواعدِ فکریی درست را موافق عقیدۀ اسلامی استنباط نمایند و طریقۀ اجتهاد درست در اسلام ثابت بوده و تبدیل آن در هیچ حالتی جواز ندارد. این یگانه مرجع توسعه فقهی و تنوع فقهی‏ شریعت اسلامی محسوب می گردد.

خلیفۀ اسلامی بعد از بیعتِ امت، به جای رسول الله صلی الله علیه وسلم احکام قطعی شرعی را تطبیق می نماید و در خصوص احکام ظنی، بعد ازین که مجتهدین امت مطابق به قواعد معتبره، اجتهاد درست نمودند، خلیفه آن را تبنی می نماید. پس مسلمانان عقرِ دار اسلام را لازم است تا برای تأسیس خلافت اسلامی در شام تلاش نمایند. درین مقطع تمام مسلمانان به ویژه اهل شام را که زبان زد عامه قرار گرفته اند، به برخی آیات، قواعد و افکار شرعی تذکر می دهیم تا بر اذهان آن ها سیطره یافته، توجه و اتجاه عملی آن ها را مطابق به آن سوق دهند. الله سبحانه وتعالی می فرماید:

﴿وَمَن أَعرَضَ عَن ذِكرِي فَإِنَّ لَهُۥ مَعِيشَةٗ ضَنكٗا﴾

[طه: ۲۴]

ترجمه: هر که از یاد من روی گرداند، پس زنده گی تنگی خواهد داشت و او را روز رستاخیز کور محشور می سازیم.

﴿يَٰٓأَيُّهَا ٱلَّذِينَ ءَامَنُوٓاْ أَطِيعُواْ ٱللَّهَ وَأَطِيعُواْ ٱلرَّسُولَ وَأُوْلِي ٱلأَمرِ مِنكُم فَإِن تَنَٰزَعتُم فِي شَيءٖ فَرُدُّوهُ إِلَى ٱللَّهِ وَٱلرَّسُولِ إِن كُنتُم تُؤمِنُونَ بِٱللَّهِ وَٱليَومِ ٱلأٓخِرِ ذَٰلِكَ خَيرٞ وَأَحسَنُ تَأوِيلًا﴾

[نساء: ۵۹]

ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، الله سبحانه وتعالی را اطاعت كنيد و پيامبر صلی الله علیه وسلم و اولياى امر خود را[نيز] اطاعت كنيد؛ پس هرگاه در امرى[دينى] اختلاف نظر يافتيد، اگر به الله سبحانه وتعالی و روز بازپسين ايمان داريد، آن را به[كتاب] الله سبحانه وتعالی و[سنت] پيامبر صلی الله علیه وسلم[او] عرضه بداريد؛ اين بهتر و نيک فرجام تر است.

 ﴿لَا تُقَدِّمُواْ بَينَ يَدَيِ ٱللَّهِ وَرَسُولِهِ وَٱتَّقُواْ ٱللَّهَ﴾

[حجرات: ۱]

ترجمه: اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد، در برابر الله سبحانه وتعالی و پيامبرش صلی الله علیه وسلم[در هيچ كارى] پيشى مجوييد و تقوای الهی پیشه نمایید.

از جمله قواعد و افکار شرعی این هاست: "آن جا که شریعت باشد، مصلحت است." "اصل در افعال مقید بودن به احکام شرعی است." "اصل در اشیاء اباحت است تا دمی که به تحریم آن دلیل نباشد." "حسن آنست که شریعت حسن گفته و قبیح آنست که شریعت قبیح گفته است." "خیر آنست که الله سبحانه وتعالی را راضی سازد و شر آنست که الله سبحانه وتعالی را ناراض سازد." "پیش از آمدن شریعت حکمی وجود ندارد." "امت اسلامی امت واحد اند." "اسلام نظام های قومی، اشتراکی، دموکراسی و جمهوری را هیچ نمی شناسد." "و اسلام طرز دیدی از زنده گی دارد که از دیگر مبادی اختلاف دارد."

از جمله احادیث رسول الله صلی الله وسلم، مواردی زیادی اند که بر اهمیت پیروی سلف الصالحین و عدم خروج از آن ها تأکید دارد که در نیتجه سبب ورود به بدعت می گردد. رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:

«تركت فيكم ما إن اعتصمتم به فلن تضلوا أبدًا، أمرًا بيِّنا، كتابَ اللهِ وسنّةَ نبيِّهِ»

ترجمه: در بین شما چیزی گذاشته ام، هرگاه به آن چنگ بزنید، گمراه نمی شوید، کتاب الله سبحانه وتعالی و سنت پیامبر وی.

«…وتفترق أمتي على ثلاث وسبعين فرقة كلها في النار ما عدا واحدة. قالوا ومن هي يا رسول الله؟ قال: ما أنا عليه وأصحابي اليوم»

ترجمه: ...امت من به هفتاد و سه گروه منقسم می گردند، تمام آن ها در آتش اند، به جز یک. گفتند کدام است یا رسول  الله؟ فرمود: آن چه من و اصحابم بر آنیم.

«تركتكم على المحجّة البيضاء لا يزيغ عنها بعدي إلا كل ضالٍّ»

ترجمه: در بین شما طریق مستقیمی گذاشته ام که بعد از من جز گمراه، کسی دیگری از آن منحرف نمی شود.

«خير الناس قرني ثم الذين يلونهم، ثم الذين يلونهم»

ترجمه: بهترین قرن، قرن من است؛ سپس قرنی که بعد از من می آید و سپس قرنی که بعد از آن می آید.

«…إن من يعش منكم فسيرى اختلافًا كثيرًا. وإياكم ومحدثات الأمور فإن كل محدثة بدعة، وكل بدعة في النار… عليكم بسنتي وسنة الخلفاء الراشدين المهديين، عضّوا عليها بالنواجذ»

ترجمه: ...کسانی که بعد از من می آیند، اختلاف زیادی را خواهند دید و شما یادی از امور جدید در دین بپرهیزید، پس هر شی جدید در دین بدعت بوده و هر بدعتی در آتش است... بر شماست پیروی سنت خلفای راشدین هدایت گر، به دندان های تان محکم گیرید.

«كل عمل ليس عليه أمرنا فهو رد»

ترجمه: هر عملی که در آن امری ما نباشد آن مردود است.

پس درین اقوال رسول الله صلی الله وسلم دعوتی است برای پیروی و دوری از بدعت و دلالتی اند، بر این که زمانه هرقدر امتداد یابد، شریعت قابل تطبیق و قابلیت حل مشاکل را دارد؛ ولی برماست که پابند سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم و سنت خلفای راشدین باشیم.

واقعیت فوق زمانی است که عقیده اسلامی را در نفوس خویش حفظ نموده و فقط آن را مرجع قیادت فکری خود قرار داده، هرگونه افکار را در چارچوب آن قیاس نموده و آن را قاعده انطلاق نهضت خویش قرار دهیم و به این طریق می توان از استدلال مطابق به هوای نفس جلوگیری نموده و اسلام را از خود، اولاد، اهل، مصلحت و هوای نفس بهتر بدانیم. کلمه طیبه از همه افکار بر نفوس ما سیطره داشته، بالاتر از آن هیچ چیزی را ندانیم و افکار کفر را از نفوس خویش خارج سازیم تا از جامعه دور شوند.

لازم است در سوریه؛ مانند صف واحد همراه با راه حل اسلامی و دعوت گران آن در مقابل راه حل سیکولریزم و دعوت گران آن استاده شده تا با هم حُکم الله سبحانه وتعالی را با اقامۀ خلافت راشده برمنهج نبوت زنده سازیم. فرصت ها میسر است و این فرصت تاریخی است و کار کردن برای آن از قهر الله سبحانه وتعالی در امان می سازد.

نویسنده: انجنیر عبداللطيف شامی

 

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه