جمعه, ۰۹ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۱۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
"اصلاحات" امریکایی در اردو و تغییر ساختار قدرت در افغانستان
بسم الله الرحمن الرحيم

"اصلاحات" امریکایی در اردو و تغییر ساختار قدرت در افغانستان

رئیس جمهور افغانستان به تازگی فرمان تقاعد ۱۶۴ جنرال اردو را امضاء نموده است. قابل یادآوریست تا دو سال آینده دو هزار جنرال و افسر که هفتاد در‌صد از اراکین بلند رتبۀ اردوی افغانستان را تشکیل می‌دهند به تقاعد سوق می‌گردند، و هزارها افسر دیگر نیز درین پروسه از دید سلسله مراتب اداری و نظامی متاثر می‌شوند. 

نیروهای امنیتی افغانستان در جریان اشغال اتحاد جماهیر شوروی با اندکی از بقایای انگلیس و امریکا بکُلی از شاگردان بی‌تجربۀ کمونیزم تشکیل گردیده بودند، اما بعد از شکست و فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی و تاسیس دولت مجاهدین تعداد زیادی از عناصر مسلمان و جهادی شامل نیروهای امنیتی گردیدند. قابل یادآوریست که در جریان جنگ داخلی و دورۀ طالبان بنا بر مجبوریت دولت‌داران آن‌زمان تعدادی از کمونیستان اسبق دوباره شامل صفوف نیروهای افغان گردیدند.

در سال 2001م بعد از اشغال افغانستان توسط نیروهای امریکایی و ناتو بیشترین اراکین نیروهای نظامی را آنعده از مجاهدین و کمونیستان اسبق تشکیل می‌دادند که با امریکایی‌ها منحیث نیروی زمینی در جنگ علیه طالبان همکاری نموده بودند. هرچند در همان سال‌های آغازین امریکایی‌ها اردوی قبلی افغانستان را منحل کردند که طی آن ده‌ها هزار نفر، بخصوص کسانی که در جهاد علیه شوروی شرکت داشتند از چوکات اردو کنار زده شدند و تهداب یک اردوی جدید بنا نهاده شد. اردوی جدید نیز اکثراً از عناصر مسلمان تشکیل شده که در پهلوی آن جواسیس کشورهای امریکا، انگلیس، پاکستان، ایران و اندکی از هوادارن کمونیزم که اکنون منحیث نفوذ روسیه شمرده می‌شوند، در آن وجود دارد.

هرچند امریکا از اردوی افغانستان در جریان 17 سال جنگ، به بهترین وجه علیه مردم مسلمان این سرزمین استفاده نمود؛ اما در کنار این همه خدمات، باز هم امریکا از سیکولر و دموکرات بودن آنان رضایت نداشت و از احساسات اسلامی آنان همواره به تشویش بود. زیرا بارها افسران و عساکر امریکایی در داخل قطعات اردو مورد تهاجم خونین نیروهای افغان قرار می‌گرفتند و کشته می‌شدند. بابت همین تشویش، اردوی افغانستان در 17 سال گذشته از تسلیحات و تجهیزات پیشرفته محروم بودند و تنها توسط اسلحۀ خفیف و توپچی قرن 20 منحیث نیروهای پیادۀ امریکا مورد استفاده قرار می‌گرفتند.

اما بعد از عقد پیمان‌های استراتیژیک و امنیتی امریکا با افغانستان و تثبیت حضور دایمی این کشور در این سرزمین، برای تعقیب اهداف منطقوی و استراتیژیک خود، امریکا تصمیم گرفت تا سالانه میلیاردها دالر تجهیزات پیشرفته را به اردوی افغانستان بدهد. ازینرو امریکا نیاز مبرم احساس می‌کرد تا تحت نام "اصلاحات" اردوی افغانستان را بکُلی از عناصر مسلمان و مجاهدین اسبق و نفوذ کشورهای رقیب، پاک‌سازی نماید. و یک اردوی اجیر، پر مصرف و محتاج به خود را که مطلقاً از دیدگاه عقیده و احساسات از مردم افغانستان بیگانه باشد، تشکیل و مراکز واقعی قدرت امت را که در ارتش یک سرزمین تجمع می‌یابد -مانند: اردوهای ترکیه، مصر و پاکستان- از دسترس امت و احزاب بیدارگر اسلامی خارج سازد. 

هدف دیگری که توسط "اصلاحات" در سکتور امنیتی دنبال می‌گردد اینست که بصورت تاریخی نفوذ مردمی و قدرت واقعی در افغانستان بدست رهبران قومی، قبیلوی و متنفذین سیاسی بوده است. این واقعیت، ساختار قدرت را در افغانستان پیچیده ساخته و کنترول این سرزمین را برای اشغال‌گران در طول تاریخ مشکل ساخته است. از آنجایی‌که امریکایی‌ها برای حضور درازمدت خود حداقل تا 50 سال آینده در افغانستان برنامه‌ریزی کرده‌اند، وجود قدرت نزد رهبران قومی و سیاسی‎ای که اکثراً دارای افکار و احساسات اسلامی می‌باشند، برای حضور درازمدت امریکا یک خطر قلمداد می‌گردند. بناً امریکا در تلاش است تا بصورت تدریجی و درازمدت، قدرت رهبران قومی و سیاسی افغان را کاهش و این قدرت در چوکات یک اردوی سیکولر و گوش به فرمان امریکایی‎‌ها انتقال یابد تا اداره افغانستان آسان‌تر گردیده و خطرات احتمالی علیه امریکا را خنثی نماید.

لذا مردم مسلمان، متنفذین و مجاهدین اسبق افغانستان باید بدانند که با وجود خدمت 17 سالۀ اردوی افغانستان به امریکا، باز هم اردو نتوانست اعتماد امریکایی‎ها را به خود جلب نماید. اکنون امریکایی‎ها بعد از سوء استفاده‌های بسیار، تحت نام "اصلاحات" این عناصر را خلع قدرت می‌سازند و به جای آنان جوانانی را که به طرز دید غربی و سیکولریستی تربیه گردیده‌اند بر اریکۀ قدرت می‌نشانند. و یکبار دیگر خون جوانان افغان را به اسلوب متفاوت برای رسیدن به اهداف دراز مدت و استراتیژیک شان مورد استفاده قرار می‌دهند. ازین‌رو، خدعۀ 17 سالۀ امریکایی "جنگ با تروریزم" که در حقیقت جنگ علیه اسلام و مسلمانان است، باید افشا گردیده باشد، تا هر نوع عناصر قدرت، اقتصاد و ... در سرزمین‌های اسلامی را از بین برده و از تهدید اصلی که ظهور دولت "خلافت راشده ثانی" است، جلوگیری نمایند.

سیف الله مستنیر

رییس دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر - ولایه افغانستان

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه