شنبه, ۱۰ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۲۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
سخن هفته: حضور امریکا پس از توافق احتمالی صلح چگونه خواهد بود؟
بسم الله الرحمن الرحيم

سخن هفته: حضور امریکا پس از توافق احتمالی صلح چگونه خواهد بود؟

پنجمین دور از گفتگوهای صلح میان امریکا و گروه طالبان در قطر، امید و نگرانی‌های زیادی را میان مردم بوجود آورده‌است. برخی‌ها نتیجه‌ی مذاکرات را پایان بحران کنونی عنوان می‌کنند، برخی دیگر اما ماهیت این گفتگوها را مبهم و نگران کننده می‌دانند؛ نگرانی که می‌تواند ابعاد پیچیده و خطرناکی را در پی داشته ‌باشد.

هرچند برمبنای گزارش‌ها محور اصلی گفتگوهای صلح، بر چگونگی خروج نیروهای امریکایی و این‌که از خاک افغانستان علیه هیچ کشور دیگر استفاده نشود می‌چرخد، اما اگر قرار باشد که توافق صلح انجام شود با توجه به نیات امریکا، پرسش‌های جدی مطرح است مبنی بر این‌که امریکا پس از هجده سال جنگ، چرا در چنین اوضاعی بحث صلح را راه اندازی نموده‌است، در حالی که هیچ تغیییر در میدان جنگ و نیز تهدیدات امنیتی بوجود نیآمده، بل وضعیت خونین‌تر از گذشته است.

فرض بر این‌که توافق صلح با طالبان انجام شد، سرنوشت ده‌ها گروه دیگر که نهادهای استخباراتی خارجی و افغان، آن‌ها را گروه‌ها تروریستی خطرناک عنوان می‌کنند، چه خواهد شد؟ این‌ها همه ابهاماتی اند که ظرفیت تداوم بحران و حضور امریکا را حتمی می‌سازد.

افزون بر این، واقعیت جهانی نشان می‌دهد که قدرت‌های بزرگ زمانی که با سازوبرگ سیاسی ـ نظامی وارد یک کشور ـ چه به نیت اشغال و یا هر بهانه‌یی دیگرـ می‌شوند، غیر از شکست کامل و موجودیت منافع به هیچ چیز دیگر تن نمی‌دهند. امریکا به عنوان چنین قدرتی علاوه بر میلیاردها دالر مصارف، ساخت زیربناهای متزلزلِ سیاسی،‌ اقتصادی، نظامی و حتا نهادهای پیچیده‌یی استخباراتی، چگونه بدون هیچ تغییر در جنگ یک‌سره افغانستان را ترک می‌گوید.

 این در حالی است که امریکا به هدف امضای پیمان امنیتی و حضور درازمدت‌اش در افغانستان، بیشترین مذاکره و رایزنی را نموده‌است. بر اساس مفاد پیمان امنیتی، امریکا در حال حاضر 9 پایگاه نظامی را در اختیار دارد. علاوه بر آن، در افغانستان هزاران نیروی نظامی، فکری، استخباراتی و زندان‌های مخفی را دارد که حتا دولت افغانستان آگاهی و یا حق دسترسی به آن‌ها را ندارد.

بناً اگر امریکا قصد حضور در افغانستان را داشته‌باشد، فرض بر این‌که نیروهایش ـ برمبنای توافق صلح با طالبان ـ کاملاً خارج گردد، علاوه بر آنچه که در فوق گفته شد، ده‌ها ظرفیت و بهانه‌یی دیگر وجود دارد که پس از سهیم‌شدنِ طالبان در قدرت، دوباره وارد افغانستان شوند. چنان‌چه نفوذش در میان نهادهای ملکی، نظامی، سیاسی و استخباراتی چنان گسترده است که حتا دهه‌ها ادامه خواهد داشت. آنچه که نفوذی‌های اتحاد جماهیر شوروی باوجود گذشته نزدیک به سه دهه تاکنون به چشم می‌خورند. برنامه‌ی تغییر نسل(Change Generation) و سوق دادن سیستماتیک جنرالان اسبق به تقاعد، به همین منظور راه‌اندازی شده‌است. اما ظرفیت‌های امریکایی را می‌توان در قطعات نظامی و استخباراتی 01 و 02 چنان مشاهده کرد که در بسیاری موارد هیچ تفکیک میان نیروهای تباهکار امریکایی و این نیروها دیده نمی‌شود.

مواد مخدر از ظرفیت‌های پردرآمدِ دیگری است که امریکا از آن بیشترین بهره را می‌برد. براساس گزارش دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان ملل، امریکا از سال 2001 به این سو نزدیک به 9 میلیارد دالر را صرف مبارزه با مواد مخدر در افغانستان کرده‌است. این در حالی است که افغانستان هرساله حدود 85 درصد از تریاک جهان را تولید می‌کند. چنان‌چه برمبنای گزارش سازمان ملل، در سال گذشته‌ی میلادی به اندازه‌یی 1015 مایل مربع زمین تحت کشت کوکنار قرار داشته که به تولید 6400 تّن تریاک منجر شده‌است. در حالی که قبل از حضور امریکا و در زمان حاکمیت طالبان کشت تریاک به صفر رسیده بود. با توجه به سیاست اقتصاد محور ترامپ،‌ چه تضمینی وجود دارد که امریکا از پهلوی چنین درآمدی به آسانی عبور کند! در حالی‌که در سوی دیگر معادن چند تریلیون دالری افغانستان خواب را از چشمان ترامپ ربوده است.

بناً آنچه که صلح و خروج نیروهای امریکایی عنوان می‌شود، تنها به منظور حل بحران نیست، بلکه برنامه‌ی است که با سهم‌گیری طالبان در قدرت از یک سو هزینه‌ی نظامی امریکا صرفه‌جویی خواهد شد و از سوی دیگر دست‌آوردی انتخاباتی خواهد شد برای ترامپ. زیرا مهم‌ترین تهدیدی که امریکا را به چنین رویکردی وادار ساخته، تهدیدات اقتصادی است.

طالبان اگر قصد فریب و تسلیم شدن ندارند، و برعکس خواهان شکست امریکا اند، هزارن شواهد وجود دارد که قامت امریکا در جنگ افغانستان خم و در پرتگاه شکست قرار دارد. چنان‌چه میزان قرض‌داری امریکا به 22 تریلیون دالر رسیده؛ به قول ترامپ، "پس از آن‌که هفت تریلیون دالر را احمقانه در خاورمیانه مصرف نمودیم، اینک زمان آن رسیده تا به بازسازی کشور خود بپردازیم." در افغانستان اما علاوه بر 2400 تن کشته، هزاران زخمی و روانی، حدود یک تریلیون و هفتاد میلیارد دالر هزینه‌ی مالی را متحمل شده‌است. آیا قامتِ خم‌تر از این را برای امریکای مادی‌گرا دیده‌ایم؟

با در نظرداشت نکات فوق لازم است تا در بحبوحه‌ی حساس مذاکرات، فریب این را نخوریم که امریکا از افغانستان خارج می‌شود، بلکه چهر‌ه بدل می‌کند و در ده‌ها بخش دیگر نفوذش به حال خود باقی می‌ماند. حضور نیروهای استخباراتی سازمان CIA که تعداد آن به کسی واضح نیست، موجودیت قطعات 001 و 002 که توسط امریکایی‌ها آموزش دیده‌اند ولی خطرناک‌تر از آنان رفتار می‌کنند، حضور صدها موسسه ملکی تحت نام انجوها و سازمان‌های امداد رسان بین‌المللی، نهادهای بین‌المللی اقتصادی مانند بانک جهانی که از لحاظ ترتیب پالیسی‌ها خطرناک اند وامثالهم. این‌ها اسالیب دیگری هستند که نفوذ امریکا را در افغانستان تضمین می‌کنند که بحث روی آن‌ها در جریان مذاکرات صورت نگرفته است. بناً بحث خروج جز فریب طالبان و افکار عامه چیزی بیش نیست و حضور امریکایی‌ها بعد از توافق احتمالی با طالبان کماکان باقی می‌ماند، البته با تغییر چهره و رنگ.

احمدصدیق احمدی

Last modified onشنبه, 02 مارس 2019

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه