جمعه, ۲۳ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۵/۰۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
معاملۀ قرن از قدس آغاز گردید
بسم الله الرحمن الرحيم

معاملۀ قرن از قدس آغاز گردید

(ترجمه)

روزنامۀ بلومبرگ امریکایی به تاریخ ۴ دسمبر ۲۰۱۷م زیر عنوان "معاملۀ قرن و نقل سفارت و این‌که چه کسی سیاست خارجی امریکا را اداره می‌کند؟" گزارشی را اریه کرده است. این گزارش از اختلافات داخلی ادارۀ رئیس جمهور ترامپ، پرده برداشته و علت اصلی را در جارید کوشنر داماد و مشاور ارشد ترامپ، که برنامۀ صلح یهود و عرب را به پیش می‌برد، می‌داند. گزارش می‌رساند که اکثر معاملات با توافق محمد بن سلمان بدون در جریان قرار داشتن وزارت خارجه امریکا به شکل مرموز، به پیش می‌رود. ریکس‏تیلرسون وزیر خارجه امریکا، اظهار داشت که ازین پلان و مداخله‌کاری کوشنر و عدم مشوره با وی در قضیۀ شرق‌میانه، با وجودی‌که شش دهه بدین‌سو مذاکرات صلح خاورمیانه از مسئولیت‏های وزارت خارجه محسوب می‌گردد، هیچ خبری ندارد. گزارش می‌افزاید که در مقابل "طرح کوشنر" برخی کشورهای عربی در رأس آن سعودی و امارات، از اکثر موقف‏گیری‏های دروغین قبلی خود نیز کنار آمده بودند.

شبکۀ تلویزیونی خبری العالم نیز به تاریخ ۶ دسمبر ۲۰۱۷م، به عین سیاق زیر عنوان "معاملۀ قرن؛ قدس را پایتخت اسرائیل(دولت یهود) ساخت" گزارشی را به دست نشر سپرد. در گزارش آمده است: «دیروز پس از اعلام به‌رسمیت شناختن قدس به حیث پایتخت اسرائیل(دولت یهود)، رئیس جمهور ترامپ درین خصوص دو جانبه، هم تماس تلیفونی گرفت و هم تماس تلیفونی دریافت کرد، که از جمله با رئیس فلسطین محمود عباس، شاه اردن عبدالله دوم و رئیس جمهوری مصر عبدالفتاح السیسی، تماس گرفته و تصمیم انتقال سفارت امریکا از تل‏ابیب را به ساحۀ اشغالی قدس، ابلاغ کرد، و پاسخ‏های هر سه تن از رئیس فلسطین، مصر و دیوان شاهی اردن واضح می‌سازد که آن‌ها در پاسخ از خطر برهم‏خوردن صلح منطقوی، امنیت منطقوی، رشد احساسات منفی مسلمانان و نصاری، بدون این‌که توضیح دهند که انتقال فوراً صورت می‌گیرد و یا در آینده، اظهار نگرانی کردند. از طرفی قصر سفید بیان داشت: «ترامپ با نخست وزیر اسرائیل بنیامین نتنیاهو، بدون کدام تفصیلی درین خصوص تماس تلیفونی برقرار کرد.»

سخن از معاملۀ قرن، توسط رسانه‏های خبری به دو دلیلِ مهم خبرساز گردید، که دولت یهود قبل از اجرای هرنوع پلان خواستار آن‌ها بود. اولاً: طبیعی شدن روابط و کنار آمدن کامل با تمام نظام‏های عربی حاکم در منطقه؛ دوم: اعتراف رسمی به حاکمیت کامل یهود در شهر قدس با ضمانت اخذ اجرای عبادت تحت حاکمیت یهود، نه زیر رهبری دیگران.

قبل از بیانِ جزئیاتِ دسیسه‏های معاملۀ قرن و رابطه آن با معاملۀ قدس، و این‌که چه دسیسه‏ و تقصیری درین خصوص شده؛ لازم به یادآوری است که حکام سرزمین‏های اسلامی در مقابل دستورات امریکا، سیاست امریکایی خاورمیانه، استراتیژی امریکا برای شرق‌میانۀ جدید و یا سیاست سایکس-پیکوی جدید در خاور میانه، از خود هیچ‌گونه موقف و اراد‌ه‌ای ندارند؛ آخرین موقف آن‌ها که مشت خاک دروغین را به چهرۀ زمانه کوفتند؛ اظهارات قدس، مقدسات دینی، سرزمین و حقوق‌بشر بود.

زمانی‌که برخی از موقف‏گیری‏ها را دقیق می‌شویم، دقیقاً جز فراموشی کامل تاریخ، چیزی دیگری نیست؛ از جمله: سه‏‏ موقف‏گیری‏ رهبران عرب، نشست خرطوم بود که به تاریخ ۲۹ اګست ۱۹۶۷م برگزار گردید و بعدها به "ناتوانی علنی"مسمی گردید. در موقف‏گیری مذکور ‏آمده است: «نه صلح، نه رسمیت و نه مذاکره با دشمن صهیونی، تا این‌که حق به صاحبش برگردد.»

در خصوص موقفِ سازمان آزادی‏بخش فلسطین، مهم‏ترین نکات آن چنین بود: «آن‌ها خواستار آزادی کامل سرزمین اشغالی از چنگال سازمان یهود شدند؛ درحالی‌که سازمان آزادی‏بخش قبل از ناتوانی سال ۱۹۶۷م تأسیس شده بود. یعنی برای آزادی سرزمین‏هایی‌که یهود قبل از سال ۱۹۴۸ اشغال کرده بود، تشکیل گردیده بود.» در عهد‏نامۀ سازمان آزادی‏بخش آمده که: «فلسطینِ تاریخی از بحر تا نهر غیرقابل تقسیم و غیرقابل تجزیه است.»

کسانی‌که از اول موقف‏گیری سران عرب، سازمان آزادی‏بخش و اخیراً موقف‏گیری سلطۀ فلسطین را دنبال دارند، آن‌ها از سال ۱۹۶۷م تا اکنون از موقف‏های خود، همیشه کنار آمده‌اند، و همیشه قدس، مقدسات، سرزمین، انسان، عقیده و شریعت را فدای فریب صلح کرده‌اند. اخیراً قدس و معاملۀ قرن کنونی نیز به‌هدف پایان دادن به قضیۀ فلسطین و واگذاری آن به منافع یهود می‌باشد. معاملۀ‏ قرن و ارتباط آن به معاملۀ قدس، همان مسئلۀ دروغین صلح است و لازم است تا برخی نکات در مورد آن یاد آوری شود:

 ۱- موضوع معاملۀ قرن، تولید امروز و دیروز نیست؛ از سال‌های قبل چنین شده بود، که نخستین معامله در زمام‏داری جمال عبدالناصر بود. الجزیره به تاریخ ۱۴ جون ۲۰۱۷م زیر عنوان "معاملۀ قرن، طرح‏ها و چالش‌های آن" گزارشی را به نشر سپرد که در آن آمده است: «طرح اسکان ۶۰ هزار فلسطینی در جزیرۀ سینا در زمان جمال عبدالناصر که مردم غزه آن‌را ناکام ساخت و هم به بهانۀ این‌که دولت مصر از سیطره و امنیت سینا، عاجز است، "آلون" طرح اسکان در سینا را ارایه و بعدها به "طرح آلون" مسمی گردید. هم‌چنان در سال ۱۶۵۳م انور سادات برای پناه‏جویان فلسطینی، طرح اسکان در سینا را ارایه کرد؛ سپس  دسیسۀ مذکور افشاء و مردم غزه تظاهراتی را به راه انداختند که به اثر آن ۳۰ تن از اهل عزه توسط ارتش مصر به شهادت رسیدند که در نتیجه دولت مجبور به الغای این دسیسه گردید.

۲- معامله قرن بار دیگر در زمان حسنی مبارک تکرار گردید. به تاریخ ۲۹ نومبر ۲۰۱۷م بی بی سی سند سِریی را کشف کرد که در آن  آمده است: «حسنی مبارک رئیس جمهور قبلی مصر، سه دهه قبل اسکان فلسطینی‏ها در سینا را پذیرفته بود.» مطابق به اسنادی‌که بی بی سی بر مقتضی قانون اطلاعات انگلیس بدست آورده، حسنی مبارک پلان امریکا درین خصوص را پذیرفته بود.»

۳- آماده‌گی طرح مذکور درین روزها نیر آشکار شده است؛ اولین سلسۀ آن به تاریخ ۲۱ فبروری ۲۰۱۷م توسط روزنامۀ هارتس یهودی چنین افشاء گردید: «یک سال قبل و اکنون به تاریخ ۲۱ فبروری ۲۰۱۶م طی نشست چهار جانبه بین نتنیاهو، کری، سیسی و عبدالله دوم، موضوعات جدیدی پیرامون یهودی‌سازی دولت و تبادله سرزمین‌ها بحث کردند.»

پس از یک سال به تاریخ ۱۲ فبروری ۲۰۱۷م ایوب قرا یکی از اعضای حزب لیکود، اظهار داشته که احساسات نتنیاهو، برای طرح ایجاد دولت فلسطینی در سینا را برانگیخته است؛ طبق طرح سیسی این تنها راه رسیدن به توافق صلح بوده و نتنیاهو هم این پلان را حتماً با رئیس جمهوری امریکا، پیش‏کش خواهد کرد.

از مهم‌ترین مقدمات معاملۀ قرن، که به حیث پیش‏شرط برای یهود می‏باشد، در نخست کنار آمدن کامل و علنی با سازمان عربی است. چنان‌چه نتانیاهو در کنفرانس استراتیژی سنجِ هرتزلیا در ۲۰۱۷م تأکید کرد که باید جهان عرب و کشورهای بزرگ، قدس را پایتخت یهود بشناسند. ترامپ نیز در جریان سخنرانی‌اش سخن مشابه اظهار داشت و در خصوص این طرح امریکا با کشورهای جهان اسلام و کشورهای بزرگ گفت‌وگو کرده است.

۴- در حالی‌که قدس و مسجدالاقصی اصلاً غصب و به زنجیرهای محکم بسته گردیده‌اند؛ به‌رسمیت شناختن آن به حیث پایتخت یهود از غصب شدن آن بزرگ‌تر نمی‏باشد. هم‌چنان بی‌حرمتی به مسجدالاقصی و قطع بخش دیوار براق، مسمی به "دیوار مبکی"، نیز از اشغال آن بدتر نمی‌باشد.

۵- موقف محکم و بدون تغییر که به‌رسمیت شناختن امریکا، اشغال یهود و تقصیر حاکمانِ سرزمین‌های اسلامی به آن تأثیری نخواهد آورد، این است که قدس و سرزمین مبارکه الاقصی، سرزمین اسلامی وقفی و خراجی است؛ به اساس عهدنامۀ عمری، یهود جای‏پای در آن ندارد و این سرزمین مرکز اسلام و در آخرِ زمان دارالاخلافه خواهد بود.

۶- این واقعیت اسف‏بار، روزی حتماً تغییر خواهد خورد؛ ولی آن زمان که حکام احمق برطرف و امت مسلمه در کنار دولت واحد خلافت بر منهج نبوت، تحت امر فرماندهانی؛ مانند: عمر بن خطاب فاتح قدس، صلاح الدین ایوبی آزادکنندۀ قدس از چنگال صلیبی‏ها و عبدالحمید دوم صاحب موقفِ محکم در مقابل انگلیس و یهود، متحد شوند.

در اخیر از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که این دسیسه‏ها عامل کشفِ حقیقت‏ها برای جهانیان و ضربۀ محکمی باشد، تا احمق‌ها از قدرت برکنار و سبب بیداری امت و آگاهی دینی، عقیدتی از مقدسات و اساسات زندگی و سبب اعادۀ عزت از دست رفته‏ی خلافت بر منهج نبوت گردد. اللهم آمین.

نویسنده: حمد طبيب

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه