سه شنبه, ۲۷ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۵/۰۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
تغییر نصاب تعلیمی آل‌سعود، گامی بسوی اعلان عادی‌سازی روابط با رژیم یهود
بسم الله الرحمن الرحيم

تغییر نصاب تعلیمی آل‌سعود، گامی بسوی اعلان عادی‌سازی روابط با رژیم یهود

(ترجمه)

علی‌الرغم این‌که نظام سعودی یکی از اعضای گروه پیشتاز در اعلان عادی‌سازی روابط با یهود نبود، تلاشی‌که از امارات آغاز، گذری در بحرین و سودان داشت و در المغرب پایان یافت، روشن است که به شکل سیستماتیک برای آن بسترسازی می‌کند، نمی‌خواهد که یکباره و بدون آماده‌سازی اوضاع و شرایط به آن اقدام کند؛ می‌خواهد بگونۀ مسالمت‌آمیز به این سمت گام بردارد، مخصوصاً پس از این‌که ولیعهد سعودی اقدامات و گام‌های سریع و گسترده‌ای، برای سکولرسازی این بخش از سرزمین اسلامی تحت حاکمتی خویش، برداشت. واضح است که تغییرات وارده در نصاب تعلیمی سعودی بخشی از تغییرات و رویکردهای گستردۀ سعودی بوده و روزنه‌ای برای پزرش روابط دائمی با رژیم یهود و پذیرفتن آن به عنوان رژیم طبیعی در منطقه، می‌باشد. 

"دیلی تلگرام" در 17 دسمبر2020م گزارشی را از فرستادۀ امور آسیای‌میانه "دوید روز" تحت این عنوان " پیشرفت چشم‌گیر در رویکردهای سعودی در حذف یهودستیزی و افراط‌گرایی اسلامی از نصاب تعلیمی" به نشر رساند. "روز" می‌گوید: کاوش جدید در ارتباط به نصاب تعلیمی سعودی، تأیید بر ملغی‌سازی بسیاری از بخش‌های این نصاب تعلیمی و تغییر بخش‌های دیگر آن دارد، که هدف از آن رهایی از "افکار یهودستیزی و افکار مؤید افراط‌گرایان مسلمان" می‌باشد؛ چیزی‌که این کاوش بیان‌گر آن است، یک تحول تاریخ قابل ملاحظه در رویکردهای سلطنت آل سعود است. "روز" اشاره بر این نمود که این کاوش افشاء ساخت، نصوصی‌که در کتاب‌های نصاب تعلیمی سابقه بود، از کتاب‌هایی‌که در نصاب تعلیمی جدید "ریاض" در بیشتر از 30 هزار مدرسه در داخل و خارج سعودی توزیع نموده است، حذف گردیده است. نصوصی مرتبط به ترویج نظریه توطئه بودن تسلط یهود بر عالم، نصوص مرتبط به دعوت به کشتن همجنس‌گرایان و مرتدین، طبق شریعت اسلامی، همان‌گونه نصوص مشوق و بیانگر وجوب آماده‌گی برای جهاد و اهمیت شهادت و نصوصی‌که از قتل عام یهود در آخر زمان توسط مسلمانان، در جنگی‌که سنگ‌ها و درختان به سخن درمی‌آیند، خبرمی‌دهد، از نصاب تعلیمی جدید حذف گردیده اند. این تغییرات و دیگر گونی‌های که گزارشاتی مانند این صحبت از آن دارد، نتایج تحریک‌ها و تشویق‌های است که امریکا سعودی را برای عادی‌سازی روابط‍‌اش بایهود می‌کند.

همان‌گونه که محتوا و مفهوم آموزش‌های تاریخی متعلق به "خلافت عثمانی" را تغییر داده اند، تاجای‌که در نصاب تعلیمی جدید سعودی اکنون از "خلافت عثمانی" به نام "دولت جنگ طلب" یاد می‌شود، وزارت آموزش/معارف سعودی این موارد را جنایات عثمانی توصیف نموده است: "جنگ علیه دولت سعودی اول و دوم، حمایت از برخی رهبران محلی علیه سلطان عبدالعزیز، ویرانی شهر الدرعیه و شهرهای اطراف، وادارسازی و تحریک بسیاری از زهران و عسیر به شکنجه اما عبدالله بن سعود، آخرین امام دولت سعودی اول، کشتن و رد گم ساختن وی پس از انتقال به استانبول.

نصاب تعلیمی جدید سعودی جنگ "تربة" را مطرح ساخته می‌گوید: عثمانی‌ها در آن جنگ متحمل خسارات زیادی شدند، صدها تن از لشکریان آنان کشته شده و نیروهای باقی ماندۀ آنان پس از شکست در برابر نیروی‌های قهرمان سعودی و جاگذاشتن سلاح‌ها، توپ‌ها و تجهیزات جنگی خویش، فرار نمودند؛ چیزی‌که با بسیاری از منابع تاریخی مرتبط به زمان پیدایش سلطنت سعودی، منافات دارد؛ چون آنچه را که تاریخ ثابت می‌سازد این است که عثمانی‌ها در آغاز سال 1918م یعنی قبل از زمان جنگ "تربة" امارات و شهرهای عربی را به هدف رویا روی با نیروهای هم‌پیمان به رهبری بریتانیا و رویاروی با قبایل عصیانگر عربی، ترک کرده بودند، و جنگ "تربة" میان برادران طاع الله به رهبری سلطان بن بجاد و شریف خالد بن منصور بن لؤی حاکم الخرمة و أبالعلا شیخ سلطان بن مشعان، علیه نیروهای شریف حسین بن علی حاکم مکة و مدینۀ منوره به رهبری پسرش عبدالله العسیس در وادی "تربة" واقع شهر قم، به وقوع پیوسته و جنگ به پیروزی برادران پایان یافت.

بدین ترتیب واضح شد که عثمانی‌ها در اساس از طرف‌های درگیر در این جنگ نبودند؛ چون نیروهای آنان پیش از پایان سال 1918م از تمام جزیرۀ عربی خارج شده بودند، به استثنای مدینۀ منوره که فخرالدین پاشا بر باقی ماندن در آن تا فروپاشی کامل خلافت عثمانی اصرار نمود.

برحسب گزارشی‌که مجموعۀ از نخبگان سیاسی امریکایی تحت عنوان "جنبه‌های معنوی تروریزم اسلامی" به امنیت ملی امریکا تقدیم نموده اند، ملاحظه می‌گردد که ایجاد یک ساختار مستلزم همکاری دوجانبه در میان دولت‌های عربی و امریکا در ارتباط به تغییر نصا تعلیمی و سیاسی و ارتباط به اعلان و پذیرش داشتن نقش مشترک دو طرف، یک امرضروری و حتمی می‌باشد. تحقیقات بیانگر این است که ارائه‌ای تصویر منفی از امریکا و رژیم یهود خود به معنی بذر فعالیت‌های تروریستی می‌باشد. بنابراین تغییر برنامۀ آموزشی‌که تشویق به تنفر از یهود و مخصوصاً جهان غرب داشته و به اعمال تروریستی مانند مفهوم جهاد که(حسب گمان این گزارش) مسلمانان را به هدف از بین بردن و ترور هر غیر مسلمانی، وادار به خود کشی می‌کند، فرامی‌خواند، ضروری و حتمی می‌باشد.

بنابراین اقدام حکام آل‌سعود در حذف نصوصی‌که با یهود سرستیز داشته و اشغال فلسطین را جنایت می‌شمارد و حذف نصوص مخصوص کراهیت و حرمت تعاملات جنسی منافی فطرت، یک اعتراف آشکار ازسوی آنان در کنارگذاشتن احکام اسلام می‌باشد، تا شاید بدین وسیله از تخت‌های شان پاسداری کرده و باداران‌شان را از خود راضی نگهدارند، این نیز با نصاب تعلیمی سعودی مرتبط به رؤیای ابن سلمان برای سعودی می‌باشد. ابن سلمان در سال 2017 تأکید داشت که برآنچه "افکار افراط گریانه" می‌خواند، حملاتی را راه‌اندازی خواهد کرد، وی اعلان داشت که کشورش این افکار را از بین برده و به زندگی طبیعی خویش باز خواهد گشت.

 ابن سلمان در جریان نشست‌ها و گفتمان‌های حاشیوی اعلان چیزی‌که به نام "پروژۀ نیوم" معرفی شد، در قسمتی از اظهاراتش چنین گفت: «ما اسلام میانه‌روی را ‌که دروازه‌اش بر تمام فرهنگ‌ها باز باشد، نشان شان خواهم داد. ما هرگز 30 سال درگیر را در تعامل با افکار افراط‌گرایانه... ضایع نخواهم کرد. ما باردیگر در روزگار اسلام باز و میانه‌رو باز خواهیم گشت.»

از همین جهت است که می‌بینیم تمرکز شیوخ و آخندهای نظام سعودی نیز بر فروعات متعلق به عبادات می‌باشد، تا این‌که دین به یک رابطۀ خصوصی میان شخص و پرودگارش خلاصه شود، بدون هیج گونه ارتباط به عملی‌که باعث بیداری امت، هویت و دفاع از آن شود. خطابۀ سدیس در حرم را که هم‌زمان با عادی‌سازی روابط امارات با یهود ارائه داشت، فراموش ننمودیم: سدیس در آن خطابه به حسن گفتگو و معامله با یهود فراخواند، با این استدلال که حسن تعامل با آنان باعث می‌شود قلب‌های شان به دین اسلام تمایلی پیدا کند. متعاقب به اعلان عادی‌سازی روابط امارات با یهود که آن را یک اقدام متبارک می‌خواند، سعودی چنین اقدامی ننمود، اما در عوض خط هوایی خویش را برای عبور هواپیماهای یهود به منظور امارت باز گذاشت، اما هیچ یک از شیوخ و آخندهای سعودی لب تر ننمودند و ازطرفی در دولت سعودی نیز هرکسی‌که علیه این منهج آموزشی جدید بتازد، سرنوشت آن نابودی در سیاه چال‌ها و گودهای زندان‌های می‌باشد، آن‌هم تا مدت زمانی‌که الله سبحانه وتعالی خود می‌داند.

نظام سعودی مزدور غرب، پس از این‌که دارائی‌های امت را در خود خلاصی از سرزنش‌های غرب هدر داد، در سر خندق استعمارگران؛ کسانی‌که جنگ صلیبی را علیه امت اسلامی راه‌اندازی نموده اند، ایستاد است، ثمرات و دارای سرزمین حجاز را در سینه‌ای تقدیم استعمارگران نمود، پایگاه‌های نظامی آنان را بر گردۀ امت این سرزمین بنا نهاد، تا این‌که مناطق و شهرهای مسلمانان را بمب‌باردمان و به ویرانی بکشانند. پس از دسیسه‌افگنی و جنگ استخباراتی خویش علیه انقلاب امت در شام و دیگر سرزمین‌های اسلامی، همکاری و حمایت از سیسی و هم قطاران ستم‌کار آن در هر جا و مکانی، برای اجرای نقشۀ استعمارگران در سرزمین‌های مان، برای ذلیل ساختن و تقسیم امت در آینده، علیه مردم  یمن جنگ راه انداخت. اینک‌ در جنگی‌که علیه امت را اندازی نموده است، بر هر جهت می‌تازد، از جمله علیه فرهنگ و ثقافت، معتقدات و نصوص شرعی امت، در این جنگ در تلاش است تا هرگونه عنصر قوت امت را از میان بردارد.

آری، زمان آن رسیده که امت اسلامی، اهل قوت و قدرت در آن، این نظام‌هایی را که برای خوش‌خدمتی به استعمارگران و یهود، علیه دین الله سبحانه وتعالی، علیه نصوص شرعی و کتاب الله سبحانه وتعالی، جنگ راه انداخته اند، از بنیاد برکنند و زمان آن رسیده که تمام مخلصین امت این تخت‌های فرسودۀ مزدوران غرب را منهدم ساخته و خلافت راشده را بر منهج نبوة اقامه نمایند، تا این‌که از دین و نصوص شرعی پاسداری نموده، فلسطین را آزاد و اسلام، این رسالت الهی و پیام نور و رحمتی برای تمام بشریت را بدوش کشیده و به دیگران برسانند.

نویسنده: استاد حامد عبدالعزیز

برگرفته از شمارۀ 355 مجلۀ الرایه

مترجم: علی مطمئن

Last modified onیکشنبه, 19 سبتامبر 2021

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه