شنبه, ۰۹ ذیقعده ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۵/۱۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
لازمۀ هدایت قرآن تحریک ارتش کنانه بوده و قیادت رشیده‌ای که جهان به آن نیاز دارد تنها خلافت بر منهج نبوت است!
بسم الله الرحمن الرحيم

لازمۀ هدایت قرآن تحریک ارتش کنانه بوده و قیادت رشیده‌ای که جهان به آن نیاز دارد تنها خلافت بر منهج نبوت است!

(ترجمه)

جریدۀ "الاسبوع" در ویب‌سایت خود به تاریخ 6 اپریل 2024م قول شیخ ازهر را ذکر کرده که گفته است: «قهرمانان این چهره‌های سنگ‌دل که آن را در غزه می‌بینیم، رهبران، سیاسیون و نظامیانی هستند که دارای قلب‌های سخت اند؛ کسانی‌که الله سبحانه وتعالی رحم را به تمام معنی از دل‌شان بیرون کرده است. آن‌ها از ارتشی رهبری می‌کنند که با سلاح‌های مخرب و ویران‌گر ساخته شدۀ جدید اروپا و امریکا حمایت شده و با مردم غیر نظامی مقابل هستند. مردم غیر نظامی که نه جنگ را می‌دانند و نه هم این کشتارها را و از قبل هم سابقۀ خون‌ریزی را نداشتند. در همین سیاق، شیخ ازهر در جریان سخنرانی‌اش در محفل شب قدر که در مرکز"المناره" منعقد گردید، افزود: «بدون شک، این حوادث شدید ثابت می‌سازد که امروزه انسانیت از هر عصر و زمان دیگری نیاز به هدایت قرآن کریم و سائر کتب نازل‌شده دارند. امروزه واضح گردیده که جهان معاصر، قیادت رشیدۀ با حکمت را گم کرده و کورکورانه بدون درایت و حکمت به صورت لجام گسیخته و بدون کنترول به سوی گودال وحشتناک در حرکت است که تاریخ مثال آن را ندیده.»

شیخ ازهر به بیانیۀ میان‌خالی و بی‌اثر می‌پردازد که احساسات مردم را تحریک نموده، بدون این‌که قول و عملی را که الله سبحانه وتعالی واجب ولازم قرار داده است، واضح سازد و حتی سخنان آن شاید فکر و نظر مردم را از شدیدترین جنایتی‌که بالای اهل ما در غزه و از سوی کسانی‌که در کشتار اهل ما در غزه شرکت می‌کنند و بالای خون‌ها و اجساد شان می‌رقصند، دور ‌سازد.

پس سنگ‌دل تنها این قاتلین نیستند که بالای غزه بمباردمان نموده و اهلش را به قتل و متفرق و بی‌خانمان می‌سازند؛ بلکه هرکسی که اهل ما را در غزه محاصره نموده و آن‌ها را در برابر ارتش دشمن یعنی یهود غاصب بدون سلاح و بدون حمایت در سخت‌ترین شرایط و حالت گرسنگی و تشنگی، زخمی و مریضی تنها گذاشته و بسان لقمۀ نان گوارا آن‌ها را در برابر یهود قرار داده که به راحتی خورده شوند، چنین اشخاصی نیز سنگ‌دل هستند.

ای شیخ ازهر! سنگ‎‌دل کسانی هستند که می‌دانند که امریکا یهود را حمایت می‌کند؛ اما با وجود آن هم بر دوستی امریکا و اسرائیل و اجیران شان که غزه و اهل ما را به محاصره گرفتند، باقی می‌مانند. سنگ‌دل کسانی هستند که می‌دانند جز ارتش‌ها دیگر کسی نمی‌تواند که غزه را نصرت دهد؛ اما بازهم تنها با اظهار همدردی توخالی و با در خواست‌ از جامعۀ جهانی اکتفاء نموده و ارتش‌ها را برای ادای مسئولیت شان به آنچه الله سبحانه وتعالی بالای شان لازم و واجب قرار داده است و برای نصرت اهل ما در غزه و برای اقامۀ رهبری رشیده‌ای که دولت اسلامی است و امروزه جهان به آن نیاز دارد، فرا نمی‌خوانند. ای شیخ ازهر! این در حالی است که تو وجوب و حتمی بودن وجود این دولت را به خوبی می‌دانی!

یقیناً آزادسازی فلسطین و نصرت غزه با خطابه‌های توخالی و برگزاری محافل با کسانی‌که در قتل و کشتار و در محاصره نمودن اهل غزه شریک هستند و از قاتلین اهل غزه حمایت می‌کنند، به دست نیامده؛ بلکه آزادسازی فلسطین و نصرت اهل غزه با مفارقت دشمنان اهل غزه و مفارقت کسانی‌که از نصرت‌شان خودداری می‌کنند و در دعوت و فراخوانی برای تحریک ارتش‌ها برای ادای مسئولیت و وجیبۀ شرعی شان که الله سبحانه وتعالی واجب نموده است، به دست می آید. سرزمین مبارک فلسطین یک سرزمین خراجی است که ملک همۀ امت و ساکنین آن بوده، ساکنین آن که نباید به چشم ساکنین یک دولت بسان دولت یهود دیده شوند، بلکه باید به چشمِ دیده شوند که برادران ما هستند؛ برادرانی‌که ضرر و منفعت‌شان ضرر و منفعت ما و درد و غم شان درد و غم ما است. یقیناً نصرت و آزادسازی فلسطین به صورت کامل بر هرکدام از ارتش‌های امت مخصوصاً دولت‌های اطراف و هم‌جوار آن واجب بوده و بالای ارتش کنانه از همه واجب‌تر است.

لذا ما می‌گوئیم، ای شیخ ازهر! لازم است که خطاب و سخن تو متوجه ارتش‌ها به هدف تشویق حرکت کردن به سوی آزادسازی سرزمین مبارک فلسطین و نصرت اهل آن باشد. لازم است که سخنت برای از بین‌بردن حکام مزدور و خائن باشد که مانع بین ارتش‌ها و ادای این وجیبۀ شرعی شان می‌باشند.

بدون شک اگر حمایت حکام سرزمین‌های ما نمی‌بود، سلاح‌های امریکا و اروپا به رژیم یهود نمی‌رسید، اگر حکام سرزمین‌های ما می‌خواستند هواء را به روی رژیم یهود بند می‌ساختند و اگر می‌خواستند رژیم یهود را از ریشه بر می‌کندند؛ اما با تأسف که در حقیقت همین حکام هستند که پاسبانان واقعی و سپر محافظتی و کلاه آهنین رژیم یهود اند. خلع و برکناری این حکام یک ضرورت حتمی و یک واجب شرعی برای آزادسازی فلسطین و برای صدق گفتار کسی است که شعار آزادسازی فلسطین را از قاهره سر می‌دهد.

اما قیادت رشیده‌ای که تو شیخ از آن سخن می‌گوئی، به جز از زیر سایۀ اسلام و جز از زیر سایۀ دولت اسلامی یعنی خلافت راشده بر منهج نبوت به وجود نمی‌آید؛ خلافت راشده‌ای که واجب است تا تو اولین دعوت‌گر به سوی آن و برای برپائی آن باشی، در غیر آن هیچ دلیل و حجتی در نزد الله سبحانه وتعالی نداری؛ درحالی که همۀ مدعیان بر حق در نزد آن جمع می‌شوند.

ای شیخ ازهر! دعوت‌گر اقامۀ خلافت باش و فرزندان کنانه را اعم از رعیت و ارتش تشویق کن تا توجه شان به طرف سرزمین مبارک فلسطین به هدف آزادسازی و نصرت اهل آن و برای از بین بردن مرزها قرار گیرد و برای وحدت‌سازی امت از جدید باشد. شاید الله سبحانه به وسیلۀ شما راه‌های خیر را باز کند و به وساطت شما دولت اسلام به وجود آید که فرزندان امت اسلامی را نصرت داده و شریعت الله سبحانه وتعالی را حاکم نموده و سرزمین و مقدسات شان را تحکیم بخشد.

ای مخلصین ارتش کنانه! بدون شک که آزادسازی سرزمین فلسطین بر شما واجب بوده و الله سبحانه وتعالی از این خون‌هایی‌که ریخته می‌شود، حتماً از شما سوال می‌کند. پس شما خود را برای جواب آن آماده کنید و بدانید که بخشش حکام و جنت شان در دنیا در نزد الله سبحانه وتعالی دوزخ است و هرگز مقام‌ها، معاشات و ترفیعات این حکام شما را فایده‌ای نمی‌رساند. همۀ این موارد خاک و گرد پراکنده در هوا می‌شود که هیچ ارزش ندارد؛ بلکه گناهی است که عذاب الله سبحانه وتعالی را در پی دارد.

پس ای مخلصین ارتش کنانه! از این حکام و وعده و امتیازات شان بیزاری کنید و بار این حکام و مزدوری شان را از خود دور کنید و از این‌که دست شان را با خون برادران بی‌گناه ما رنگین می‌سازند، دور شوید؛ بلکه ناصر و سپر برادران خود از امت در برابر تاتار این زمان باشید! اگر شما با اسلام نباشید، پس چی کسی خواهد بود؟! و اگر شما اسلام را نصرت ندهید، چی کسی نصرت خواهد داد؟! پس شما سیرت و سنت انصار را دنبال کنید و دین خود را حمل کنید تا دین تان از جدید در منصۀ تطبیق قرار گیرد. شاید که الله سبحانه وتعالی به وسیلۀ شما فتح و پیروزی بیاورد و دولت اسلامی؛ دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت به دستان شما تأسیس گردد!

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُون﴾َ [انفال: 24]

ترجمه: ای مؤمنان! فرمان الله را بپذيريد و دستور پيامبر او را قبول كنيد؛ هنگامی‌كه شما را به چيزی دعوت كند كه به شما زندگی (مادی و معنوی و دنيوی و اخروی) بخشد و بدانيد كه الله ميان انسان و دل او جدائی می‌اندازد (و می‌تواند انسان را از رسيدن به خواست‌ها و آرزوهای دل باز دارد و او را بميراند و نگذارد عمر طولانی داشته باشد كه مهم‌ترين آرزوی دل هر انسانی است) و بدانيد كه همگان در پيشگاه الله گرد آورده می‌شويد (و به حساب و كتاب‌تان رسيدگی می‌گردد).‏

برگرفته از شمارۀ 490 جریدۀ الرأیه

نویسنده: استاد سعید فضل_عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایۀ مصر

مترجم: مصطفی اسلام

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه