سه شنبه, ۲۷ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۵/۰۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
امارت
بسم الله الرحمن الرحيم

امارت

(بخش اول)

(ترجمه)

امام مسلم در صحیح خود آورده است:

عَنْ عَامِرِ بْنِ سَعْدِ بْنِ أَبِي وَقَّاصٍ رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ قَالَ: كَتَبْتُ إِلَى جَابِرِ بْنِ سَمُرَةَ، مَعَ غُلاَمِى نَافِعٍ: أَنْ أَخْبِرْنِى بِشَيْءٍ سَمِعْتَهُ مِنْ رَسُولِ اللَّهِ ﷺ ، قَالَ: فَكَتَبَ إِلَىَّ: سَمِعْتُ رسول الله صلی اللّٰه علیه وآله وسلم يَوْمَ جُمُعَةٍ، عَشِيَّةَ رُجِمَ الأَسْلَمِىُّ، يَقُولُ: «لاَ يَزَالُ الدِّينُ قَائِمًا حَتَّى تَقُومَ السَّاعَةُ، أَوْ يَكُونَ عَلَيْكُمُ اثْنَا عَشَرَ خَلِيفَةً، كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «عُصَيْبَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يَفْتَتِحُونَ الْبَيْتَ الأَبْيَضَ، بَيْتَ كِسْرَى، أَوْ آلِ كِسْرَى». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «إِنَّ بَيْنَ يَدَيِ السَّاعَةِ كَذَّابِينَ فَاحْذَرُوهُمْ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «إِذَا أَعْطَى اللَّهُ أَحَدَكُمْ خَيْرًا فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ وَأَهْلِ بَيْتِهِ». وَسَمِعْتُهُ يَقُولُ: «أَنَا الْفَرَطُ عَلَى الْحَوْضِ» (مسلم: 1822)

ترجمه: عامر بن سعد بن ابی وقاص رَضِیَ اَللهُ عَن‍‍‍‍ْهُ می‌گوید: نامه‌ای با خدمتگزارم نافع نزد جابر بن سمره فرستادم و در آن نوشتم که بخشی از آنچه را که از رسول الله صلی اللّٰه علیه وسلم شنیده‌ای، برایم بیان کن. او در جوابم نوشت: شنیدم که رسول الله صلی اللّٰه علیه وسلم روز جمعه، بعد از ظهر همان روزی که مرد اسلمی (ماعز) سنگسار گردید، می‌فرمود: «تا قیام قیامت یا زمانی‌که دوازده خلیفه بر شما حکومت کنند که همگی از قریش‌اند، دین باقی خواهد ماند.» و هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «گروه اندکی از مسلمانان کاخ سفید پادشاه ایران یا خاند‌انش را فتح خواهند نمود.» هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «قبل از فرارسیدن قیامت، کذابانی خواهند آمد؛ پس از آنان، برحذر باشید.» هم‌چنین شنیدم که می‌فرمود: «هرگاه، الله متعال به یکی از شما، خیری عنایت فرمود، نخست، خودش و خانواده‌اش از آن، بهره‌مند شوند.» و هم‌چنین می‌فرمود: «من پیش قدم هستم و جلوتر از دیگران به حوض کوثر می‌رسم.» (و آب را آماده می‌کنم).

این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم (عُصَيْبَةٌ مِنَ الْمُسْلِمِينَ يَفْتَتِحُونَ الْبَيْتَ الأَبْيَضَ، بَيْتَ كِسْرَى، أَوْ آلِ كِسْرَى) یکی از معجزات آشکار رسول الله صلی الله علیه وسلم است و -الحمدلله- مسلمانان در زمان خلافت عمر بن خطاب رضی الله عنه آنجا را فتح نمودند. (العُصَیبة) اسم تصغیر (عصبة)، یعنی جماعت و کِسری به کسر و فتح کاف خوانده می‌شود.

این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم (إِذَا أَعْطَى اللَّه أَحَدكُمْ خَيْرًا فَلْيَبْدَأْ بِنَفْسِهِ) ‏مانند این حدیث است (اِبْدَأْ بِنَفْسِك ثُمَّ بِمَنْ تَعُول) یعنی: اول از خود آغاز کن، سپس از خانواده‌ات. جملۀ (أَنَا الْفَرَط عَلَى الْحَوْض): (الفرط) به فتح (راء) یعنی در آن از دیگران پیش‌قدم هستم و انتظار می‌کشم که شما را از آب کوثر بنوشانم. (فَرَط و فارط) کسی است که پیش از قومش خود را به آب می‌رساند تا آب مورد نیازشان را فراهم کند.

جملۀ (الدین قائما... أو یکون علیکم) تعدادی از اهل علم گفته‌اند: (قائما) یعنی مداوم و مستمر، می‌گویند (أقام شیء) یعنی آن را ادامه داد. این کلام پروردگار «یقیمون الصلاة» و «إلا ما دمت علیه قائما» همین معنی را شامل می‌شود. بنابراین تقدیر آن چنین است: دین اسلام هم‌چنان ادامه خواهد داشت تا قیامت برپا شود.

جملۀ: (أو یکون علیکم)... (أو) در اینجا برای عطف به معنای (وَ) است، پس اینطور تقدیر می‌شود: (و یکون علیکم اثنا عشر) آنان را به صورت خاص یاد کردند تا عزت، قدرت و عدم حصول ضرر در زمان‌شان محقق شود... علما در تفسیر و توجیه این حدیث گرایش‌های مختلفی دارند:

گفته‌اند: منظور از آن خلفای عادل است که برخی از آن‌ها در امت بوده‌اند و تعدادشان تا برپا شدن قیامت تکمیل خواهد شد.

امام نووی رحمه الله به نقل از قاضی عیاض می‌گوید: ممکن است منظور از این دوازده خلیفه، خلفای عادلی باشند که مستحق خلافت هستند، چنانچه برخی از آن‌ها گذشته‌اند و این تعداد باید پیش از برپایی قیامت تکمیل شود.

نووی رحمه الله به نقل از قاضی عیاض گفته است: احتمال دارد منظور حدیث آن کسی باشد که در زمان خود، اسلام را شکوه داده و تمام مسلمانان وی را بپذیرند، چنانچه در سنن ابی‌داود آمده است: (کلهم تجتمع علیه الأمة) یعنی: «امت بر هرکدام از آن‌ها اجماع داشته باشد».

سیوطی نقل کرده است که منظور از آن: وجود دوازده خلیفه در تمام دوران اسلام تا قیامت است که حق را اعمال می‌کنند، حتی اگر پی‌درپی نباشند.

در فتح الباری آمده: چهار خلیفۀ راشده از این دوازده خلیفه گذشته‌اند و تعدادشان باید پیش از برپایی قیامت تکمیل شود.

ابن کثیر گفته است: این حدیث وجود دوازده خلیفۀ صالح که حق را حاکم کرده، در میان امت عدالت می‌کنند، بشارت داده است، پی‌در پی بودن و توالی روزگارشان الزامی نیست؛ بلکه چهار نفر از آن‌ها به یک ترتیب گذشته‌اند که عبارت از خلفای اربعه، ابوبکر، عمر، عثمان و علی می‌باشند. هم‌چنین عمر بن عبدالعزیز و تعدادی از خلفای عباسی بدون تردید در نزد علما از جملۀ این خلفا هستند و قیامت برپا نمی‌شود تا این دوازده نفر بر زمین خلافت نکنند و واضح و روشن است که مهدی موعود که در احادیث درباره‌اش بشارت داده شده، نیز یکی از آنان است.

ای امت خیر، ای فرزندان خلافت!

چقدر می‌بینیم که در یک حدیث لفظ «خلیفه» وارد شده و به کسی دلالت می‌کند که قدرت و زعامت عموم را به عهده دارد، و این‌که در حدیث شریف قائم بودن دین را بیان می‌کند، نشان دهندۀ تمکین، سیادت، نفوذ و غلبۀ دین بر موافقین و خلافین است. بنابراین حیلۀ فریب‌کاران و طعنۀ طعنه‌زنان به آن زیانی نمی‌رساند... اسلام دین، منهج و مرجعیت حکام و رعیت دولت حاکم است.

حدیث شریف به این خلفا تنها بخاطر این‌که اسلام در زمان‌شان شکوهمند بوده، مزیت و برتری نمی‌دهد؛ طوری‌که منظورش آن دورۀ زمانی باشد؛ صرف نظر از این‌که حکام و سران دولت چه شخصیت‌هایی دارند؛ بلکه یک پیام غیبی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم از آن خبر داده.

دین در آن دوره زمانی حاکم می‌ماند و بر کسانی‌که به هدف از بین بردن اسلام به عنوان یک دین تمدن و دولت یا جلوگیری از گرایش مردم به آن کار کنند یا تلاش نمایند مردم را علیه آن بشورانند یا در احکام و آموزه‌های اسلام شبهه‌افگنی کنند و به آن ضربه بزنند، ظاهر و غالب می‌ماند.

از مظاهر غلبه، ظهور و عزت دولت این است که مخالفین آن اعم از دشمنان خارجی و داخلی هر قدر برای نابودی آن تلاش کنند، بر اسلام به عنوان یک دین هیچ زیانی وارد نشود و این مخالفین خواه از مشرک‌های اهل کتاب باشند یا دشمنانی که از جانب نظام‌های کفری مانند آمریکا یا انگلیس و امثال آنان به کار گرفته می‌شوند، به هیچ شکلی از اشکال نتوانند آسیبی به آن برسانند، بر مصداق سخن پروردگار:

﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾ [انفال: 36]

ترجمه: کافران اموال خود را خرج می‌کنند تا(مردمان را) از راه الله(و ایمان به الله) بازدارند. آنان اموال خود را خرچ خواهند کرد، اما بعداً مایۀ حسرت و ندامت ایشان خواهد گشت و شکست هم خواهند خورد. بی‌گمان کافران همگی به سوی دوزخ رانده می‌شوند و در آن گرد آورده می‌شوند.

همانطور که جدایی‌طلبان و کسانی‌که کم یا زیاد از دولت انحراف کرده‌اند، اعم از پیروان واقعی و منافقین نتوانند به آن آسیبی برسانند.

دولت اسلام در زمان منصور بعد از اینکه ابومسلم خراسانی را نابود کرد نیرومند ماند و در دورۀ هارون الرشید قدرت‌مند بود؛ در حالی‌که برخی مخالفان قدرتمند شدند، نفوذ در سرزمین‌های فتح شده را آغاز کردند و در دستگاه‌های دولت اسلامی رخنه نموده، نزدیک بود قدرت را به صورت کامل در دست بگیرند، چنانچه برمک‌ها پیش از این‌که حرکت‌شان توسط خود هارون الرشید سرکوب شود، چنین کردند.

با این وجود، می‌بینیم که آنچه رسول الله صلی الله علیه وسلم خبر داده است، در دورۀ دوازده خلیفه تحقق یافته است. بنابراین اسلام در آن زمان شکوهمند بوده، همه‌چیز غیر از اسلام در خواری و ذلت به سر می‌برد. دین اسلام پیش از برپایی قیامت دوباره حاکم خواهد شد و ظهور مطلقی که با این حاکمیت همراه است، محدود به آن برهه زمانی می‌باشد که این دوازده خلیفه در آن قدرت را در دست دارند.

قابل ذکر است که موضوع مهم تعداد خلفاء نیست. برای روشن شدن موضوع، مسلم حدیثی از عمار رضی الله عنه روایت کرده است که «فِي أُمَّتِي اثْنَا عَشَرَ مُنَافِقًا لَا يَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ؛ در امتم دوازده منافق وجود دارد که وارد بهشت نمی‌شوند.» حال سوالی مطرح می‌شود که آیا منافقین در این امت تنها دوازده نفر هستند یا تعدادشان بیشتر است؟ در جواب به آن گفته می‌شود که تعداد منافقین از دوازده نفر بیشتر است. هم‌چنین گفته می‌شود: تعداد خلفاء از دوازده بیشتر است؛ اما بخاطر شکوفایی عزت و شکوه در دوره این دوازده خلیفه، از آنان به صورت خاص یادآوری شده است، در غیر این صورت می‌توانیم بیش از دوازده خلیفه را نام ببریم که اسلام در دوره حکومت‌شان غالب و شکوهمند بوده است. به عنوان مثال برای برتری خلفای عثمانی نسبت به خلفای پیشین مسلمانان، همین کافی است که اروپا را فتح کردند.

مسلمانان، حکام و علما همه در یک ‌میدان قرار دارند و از عقیده اسلام دفاع می‌کنند، امرای شان صالح هستند، اسلام را تطبیق می‌کنند و با دعوت و جهاد آن را به تمام جهان می‌رسانند. علما و فقهای‌شان اسلام را به مردم یاد می‌دهند و در میان‌شان صحبت می‌کنند و حکام را نصیحت و محاسبه می‌نمایند و از سرزنش هیچ سرزنش‌گری بیم ندارند. مسلمانان از حاکمیت اسلام بهره‌ می‌برند. امت اسلام، امت وسط و صدر نشین تمام امتیان است و بر تمام جهان گواه می‌باشد؛ همانطور که الله سبحانه وتعالی آن را توصیف نموده و در این جایگاه قرار داده است:

﴿ وَكَذَلِكَ جَعَلْنَاكُمْ أُمَّةً وَسَطاً لِّتَكُونُواْ شُهَدَاء عَلَى النَّاسِ وَيَكُونَ الرَّسُولُ عَلَيْكُمْ شَهِيداً﴾ [بقره: 143]

ترجمه: بی‌گمان شما را ملت وسطی کرده‌ایم تا شاهدانی بر مردم باشید و پیامبر بر شما شاهد باشد.

تمام فرزندان مسلمانان -که علما بخشی از آنان می‌باشد- باید بدانند که دعوت فردی‌شان کافی نیست و باید در یک گروه کار کنند؛ گروهی‌که برای بیداری امت اسلامی فعالیت و آن را برای تغییر همه‌جانبه رهبری می‌کند؛ گروهی‌که برای اعزاز دین تلاش می‌کنند تا همانطور که در دولت خلافت اول بود، دین امت در دولتش حاکم باشد تا الله سبحانه وتعالی اذن نصرت را بدهد و مسلمانان به رویکرد اول خود بازگردند؛ بهترین امتی که برای مردم بیرون شده تا به اذن الله سبحانه و تعالی اسلام را عزت دهد! الله متعال می‌فرماید:

﴿ قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِي أَدْعُو إِلَى اللّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَاْ وَمَنِ اتَّبَعَنِي وَسُبْحَانَ اللّهِ وَمَا أَنَاْ مِنَ الْمُشْرِكِينَ﴾ [یوسف: 108]

ترجمه: بگو این راه من است که من (مردمان را) با آگاهی و بینش به سوی الله فرا می‌خوانم و پیروان من هم (چنین می‌باشند) و الله را منزه می‌دانم و من از زمرۀ مشرکان نمی‌باشم.

مترجم: طه خالد

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه