جمعه, ۱۶ شوال ۱۴۴۵هـ| ۲۰۲۴/۰۴/۲۶م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
فاجعۀ غوطه؛ تداوم روند جداسازی حق از باطل
بسم الله الرحمن الرحيم

فاجعۀ غوطه؛ تداوم روند جداسازی حق از باطل

(ترجمه)

 تاریخ بشر هرگز شاهد نیرنگ‌ها و فجایع وحشتناکی‌که در این چند سال علیۀ مردم سوریه به راه‌انداخته شد، نبوده است. دلیل این توطئه و جنایات علیۀ مسلمانان سوریه، چیزی جز فریادهای حق‌خواهانۀ "ربی الله(پروردگار ما الله است)" چیزی دیگری نیست؛ فریادهای حق‌خواهانه‌ای که از مساجد و معابد(مکان‌های‌که الله سبحانه وتعالی در آن‌ها برکت نهاده)، بیرون شده و نوید بازگشت به دین الله سبحانه وتعالی را بلند کرده است.

این توطئه‌های فریب‌کارانه، اشکال و اسالیب مختلف را داشته و از آن‌جائی‌که انقلاب سوریه رهبر سیاسی مخلص نداشته و هم‌چنان نصیحت‌های اشخاص مخلص سیاسی را نشنیدند، بسیاری از توطئه چینی‌های دولت‌های استعمارگر کفری در آن اثر نموده که فرزندان امت مسلمه را فریب داده است، مخصوصاً رهبران گروه‌های مخالف دولت را، در حدی‌که بسیاری از آن‌ها نمی دانند که تیر را از زیر بغل دشمن بر پیکر امت زده، نقشه‌ها و اوامر آن‌ها را به اجرا گذاشته و آن‌ها را در توطئۀ‌شان یاری می‌کنند و از قربانی‌های با ارزش گروه‌ها، ابزار بی‌ارزشی برای تحقق اهداف خیالی-که این گروه‌ها برای خودشان تعیین نموده و جنایتکاران برای آن‌ها وعده داده‌اند- می‌سازند و این وعده‌ای است که در حقیقت شیطان می‌دهد و جز فریب چیزی بیش نیست.

بسیاری از مناطقی، مانند: حمص‌الولید و مناطق ساحلی و گذرگاه استراتیزی، سپس حلب و مناطق فرات، شهرها و مناطق دوردست صحرایی آن و مناطق حومۀ حماة و ادلب، سپس مناطق غوطۀ غربی و شرقی، که نظام و قوت‌های همکار سوریه از شکست آن‌جاها عاجز بودند، توانستند به تصرف خود در آورند. دلیلش اینست که همۀ این حوادث و هریک از عملیاتی‌که هرگز به قوت نظام و هم‌پیمانانش نبوده؛ زیرا آن‌ها عاجزتر از آن بودند که به توانائی خودشان-نقطۀ که به صدق و اخلاص از آن دفاع صورت گیرد، تحت تسلط‌شان در آورند که تاریخ انقلاب، گواه آن است. زمانی‌که مناطق حلب، فرات و صحراهای آن تسلیم دشمن شدند، دشمن نمی‌توانست یک متر هم در وسط جوبر پیشروی نماید، شهری‌که چند میل از قصر ریاست جمهوری بیشتر فاصله نداشت، اما زمانی‌که دستور حکام خاین بالای رهبران گروه‌ها داده شد، گروه‌های مخالف منطقۀ جوبر و اطراف آن را به یک چشم‌زدن و یک اشاره تسلیم دولت نمودند.

به همین شکل جنوب سوریه از اثر این خیانت‌ها به دست دشمن افتاد. طورمثال: زمانی‌که نظام سوریه علاوه از شبه‌نظامیان فرقه‌ای، پشتیبانی هوائی روسیه و هم‌پیمانانش را در سه جبۀ بزرگ تحت نام(جبۀ چهارم، پنجم و پانزدهم) در جنگ منشییه در منطقۀ درعا جمع کرد، هرگز نتوانست یک متر پیشروی کند، بلکه برعکس آن انقلابیون بخش مهمی را از منشییه آزاد ساختند. اما از جهت دیگر دیدیم که نظام سوریه مناطق دیگری مثل: خربة غزاله که یک منطقۀ استراتیژیک است و هم‌چنان منطقۀ شیخ مسکین و مناطق دیگر در مثلث الموت را بسیار به آسانی تحت تسلط خود درآورد که به جز جنگ‌های خیالی هیچ مقاومتی صورت نگرفت.

پس در جنگ‌هایی‌که نظام سوریه مناطق بسیاری را گرفته، به معنی این نیست که این نظام به قوت و نیروی قبل از انقلاب برگشته، بلکه به معنی این است که هرباری با گروهی از رزمنده‌گان مخلص و آزاده مواجه گردید، شکست و عاجزی آن آشکار شد، و این اتفاق در تمام مناطقی جنگی به شمول غوطه افتاد است. زمانی‌که گروهی از رزمنده‌گان مخلص بر جنگ تا سرحد شهادت تعهد بستند، توانستند که اردوی نظام سوریه را از شهر مسربا عقب زده و ده‌ها کشته از آ‌ن‌ها برجا گذارند.

عاملی‌که باعث شکست غوطه و تسلیمی آن‌گردید، چیزی است که بعضی از انقلابیون به آن اقدام نمودند و آن نقش تعدادی از علمای سوء، از جمله: بسام ضفدع-که بسیار نقش خطرناک را برای گروه‌ها و از بین بردن مردم و تسلیم نمودن‌شان برای جلاد زمان بازی کرد، می‌باشد. حقیقتی‌که لازم است در مورد دیگر مناطق بدانیم، اینست که مثل بقه‌های انقلاب‌شکن غیر از داخل آب‌های متوقف و گندیده، رشد و تکثر نمی‌کنند؛ آب‌های گندیده‌ای که مجاهدین در آن مشغول شده و از جهاد باز ماندند و نهایتاً ریشۀ تمام جبهات را خشکانید، چنان‌چه این حادثه در جنوب و شمال سوریه اتفاق افتاده و باهم درگیر جنگ حرام در بین خودشان بوده و دشمنان‌شان را فراموش نمودند.  

لهذا لازم است تا نماینده‌گان آگاه و واقعی امت، برای خود رهبری سیاسی آگاه انتخاب نمایند؛ رهبری سیاسی اسلامی‌که نظام اسلام را برای نجات امت حمل می‌نمایند. شکی نیست که هیچ گروه و جماعتی در بین امت نیست که برنامه‌ای منسجم و همه‌جانبه برای نجات امت از این وضعیت اسف‌بار داشته باشد؛ مگر حزب التحریر. امت در طول مدت طولانی پشت سرابی رفتند که آن را آب می‌پنداشتند تا شاید به زعم‌شان این سراب آن‌ها را سیراب سازد؛ اما ازین سراب چیزی به دست نیاوردند تا تشنگی‌شان مرفوع گردد و به دلیل بی‌اعتمادی، که تمام وجودشان را فرا گرفته، به نصیحت‌های فرزندان مخلص‌شان گوش ندادند، ناصحین مخلصی‌که امت را از مصیبت‌های‌ موجوده بیم داده و از آتش‌بس‌ها و گفتگوهای شیاطین انسی، که به نظرشان آن‌ها را به صلح نزدیک می‌سازد، نیز بیم دادند. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ﴾

[هود: 113]

ترجمه: به آن‌هائی‌که ظلم کردند، نزدیک نشوید و سرنوشت‌تان را به آن‌ها مسپارید، که اگر چنین کنید، به آتش دوزخ گرفتار می‌شوید و آنگاه جز الله(سبحانه وتعالی) هیچ یار و یاروی ندارید و هیچ کسی شما را یاری نمی‌رساند.

هم‌چنان فرزندان مخلص امت را از گفتگوهای فریبنده، وابستگی به دولت‌های کفری و همکاران‌شان از حکام مسلمین و مال‌های سیاسی کثیف هشدار دادند، اما آن‌ها به این نصیحت‌های مخلصانه گوش نداده در پشت وسواس شیاطین رفتند و این را یک فرصتی برای مصلحت عنوان کردند که به زعم‌شان به مصلحت انقلاب بود، ولی نتیجۀ خلاف انتظارشان چیزی است که می‌بینیم، جز تسلیمی سرزمین‌ها، زیرپا شدن خون‌ها و آبروها چیزی بیش نیست که به دستور دولت‌های متحد و مجرم صورت گرفته باشد. نصیحت‌گران مخلص پیوسته هشدار می‌داند که این وابستگی‌ها، در حقیقت دامی است که دولت‌های بزرگ برای تسلط کامل بر سرزمین‌های اسلامی و امت، پهن نموده‌اند و ما را به یاد مذاکرات یهود و کشتار آن‌ها و آن‌چه که بالای مسلمانان رخ داده است، می‌اندازد.

اما آن‌ها به این نصیحت‌های دلسوزانۀشان گوش نداده و به‌طرف کنفرانس ژینو، ویانا، آستانه، مسکو و ریاض رفتند که نتیجۀ این کنفرانس‌ها هم همین حالت دردناکی می‌باشد که بالای امت مسلمه امروزه آمده است. این قضایا نشان داد که سازمان ملل، آشکارا با امت اسلامی دشمنی نموده و از همه جنایاتی‌که تاریخ مثل آن را هنوز ندیده، چشم‌پوشی کرده است و حضورش در منطقه تنها به این هدف بوده تا مناطق مجاهدین و شفاخانه‌های مسلمانان را شناسایی و گزارش آن را به روس‌ها جهت هدف قرار دادن آن‌ها بدهند؛ چنان‌چه طبق گزارش رادیو اورینت از روزنامۀ انگلیسی در غوطه این اتفاق افتاد.

حالا وقت آن رسیده که امت مسلمه به نصیحت‌های مخلصانه و دلسوزانۀ فرزندان خود گوش دهند، فرزندان مخلصی‌که در برابر این نصیحت خویش، جز خیر و مصلحت برای امت چیز دیگری را نمی‌خواهند. آنانی‌که در این کنفرانس‌ها شرکت نمودند، تا اکنون چیزی جز ستم بر امت کاری را انجام ندادند. برعکس باعث شدند که مسلمانان را در بلاهای پی‌درپی دچار سازند؛ چون بدون دانش سیاسی و آگاهانه، دست به این اقدام زدند و حتی گمان کردند که نظام مجرم روسیه که دستش به خون مسلمانان آلوده است، ضامن حفظ خون، آبرو و سرنوشت مسلمانان بوده و به قتل و کشتار در بین خودشان نیز دست زدند. اما این مرحله در حقیقت مرحله‌ای برای تفکیک مؤمنین صادق از خائنین بود. چنان‌چه سنت الله سبحانه وتعالی بر این است، طوری‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم خبر داده، مردم به دو گروه تقسیم می‌شوند و انشاء الله که مسلمانان غوطه از گروه ایمان و مؤمنین به شمار می‌روند.

در اخیر نیاز است تا حقیقت موضوعی‌ را که در نزد بعضی‌ها پنهان مانده، روشن سازیم و آن این‌که انقلاب مبارک سوریه متعلق به یک شهر و یک گروه نبوده، بلکه این انقلاب در بین امت تولد شده و به اذن الله سبحانه وتعالی تا زمانی‌که به ثمر ننشیند و به هدف نرسد، خاموش نمی‌گردد. هدف ازین انقلاب برداشتن ظلمی است که بالای امت اسلامی تحمیل گردیده، اما آن‌چه که هدف این انقلاب را مخدوش ساخته، چیزی است که بسیاری از فسادپیشه‌گان و انسان‌های ضعیف‌النفس خواستند تا این انقلاب را در نطفه خفه ساخته و شعارهای امت را به‌خاطر راضی‌ساختن کفار از مسیرش منحرف سازند. یقیناً این انقلاب دوامدار بوده علاوه از خفاش‌های(حکام) سرزمین‌های اسلامی، کاخ سیاه و سرخ را به لرزه درآورد است. اگر این انقلاب رهبری سیاسی از فرزندان مخلص خود را در پهلوی خود می‌داشت، چه کار می‌شد؟! رهبری سیاسی و مخلصی‌که انقلاب را به طرف هدف اصلی و رضایت الله سبحانه وتعالی و رسولش صلی الله علیه وسلم سوق داده و خلافت برمنهج نبوت را برپا می‌نمود؛ خلافتی‌که الله سبحانه وتعالی بشارت داده و فرموده است:

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً﴾

[اسرأ: 51]

ترجمه: می‌گویند پیروزی کی خواهد بود؟ بگو نزدیک است.

      نویسنده: داکتر محمد حورانی 

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه