دوشنبه, ۲۱ جمادی الثانی ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۲/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
طریقه حزب التحریر
بسم الله الرحمن الرحيم

طریقه حزب التحریر

طریقه و طرزالعمل در حمل وپیشبرد دعوت همانا احکام شرعی اندکه از طریقهٔ فعالیتپیامبر الله صلی الله علیه وسلم در حمل وپیشبرد دعوت اخذ گردیده است. بدلیل این قول الله سبحانه وتعالی:

‏ لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِّمَن كَانَ يَرْجُو اللَّهَ وَالْيَوْمَ الْآخِرَ وَذَكَرَ اللَّهَ كَثِيراً ‏

[احزاب:21]

به تحقیق برای شماالگوی نیک رسول الله صلی الله علیه وسلم است، آن کسیکه به ثواب الله و روز قیامت امیدوار باشد ویاد الله رابسیار کنند.

 و به این قول الله سبحانه وتعالی:

قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ

[آلعمران:31]

ای محمد صلی الله علیه وسلم  بگو اگر شما الله را دوست دارید از من پیروی کنید تا الله شما را دوست داشته باشد و گناهان شما را مغفرت کند.

و این قول او سبحانه وتعالی:

وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانتَهُوا

[حشر:7]

آنچه پیامبربرایتان دهد-امرکند- بگیرید واز هر چیز منع کند واگذارید.

غیر از اینهانیز آیات زیادی اند که دلالت بر وجوب پیروی و اقتدا به رسول الله صلی الله علیه وسلم و اخذ از او  می کند، چون مسلمانان امروزدردارکفر زنده گی میکنند- بدلیل آنکه به غیر آنچه الله سبحانه وتعالی فرستاده بر آنان حکومت می شود- دار(سرزمین) ایشان به مکه در زمان بعثت پیامبر صلی الله علیه وسلم شباهت دارد. بنابر آن واجب است که دور مکی را در حمل دعوت، محل اقتدا و پیروی خویش قرار داد.

 برای بررسی کننده در سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم از زمان مکی تا هنگام تأسیس دولت در مدینه منوره ظاهر میشود که وی صلی الله علیه وسلم مراحل بارزی را پیموده است که در آن به کارهای آشکارو معینی اقدام می کرد. بنابرآن حزب طریقهٔ خود را درحرکت ومراحل حرکتش وکارهای که باید در این مراحل انجام شود همه را از اعمالی گرفته است که رسول الله صلی الله علیه وسلم درمراحل تأسیس دولت خود انجام داده بود.

حزب التحریر طریقهٔ حرکت به سوی تأسیس نظام را به سه مرحله مشخص کرده است:

  1. مرحله تثقیف(ثقافت دهی) برای ایجاد اشخاص مؤمن با فکره و طریقه حزب تا کتله حزبی تکوین و تشکیل گردد.
  2. مرحلۀ تفاعل(فعالیت) در میان امت است برای کشانیدن اسلام بدوش ایشان تا اسلام را به حیث قضیه مهم خویش پنداشته برای پیاده کردن آن در برنامه زنده گی فعالیت کنند.
  3. مرحلۀ طلب نصره(اخذ قدرت) و تطبیق عام و همه شمول اسلام و رسانیدن آن به حیث رسالت به همه جهان است.

مرحله اول را حزب در سال 1372هجری قمری برابر با1953میلادی در قدس(فلسطین) بدست مؤسس حزب عالم جلیل القدر،مفکر بزرگ، سیاستمدارتوانا و قاضی در محکمه استئناف در قدس، شیخ تقی الدین نبهانی رحمت الله علیه آغاز کرد، و حزب در آن مرحله با افراد امت تماس میگرفت و فکره و طریقۀ خویش را به طور انفرادی به آنان پیشکش میکرد و هرکس که میپذیرفت او را درحلقات حزبی برای تربیت عمیق تنظیم میکرد تا وی را به افکار و احکامی از اسلام که برگزیده ذوب نموده به شخصیت اسلامی مبدل نماید، شخصیتی که به اسلام فعالیت کند وازعقلیه و نفسیه اسلامی برخوردار بوده برای حمل و رسانیدن دعوت به مردم بمیدان بیرون شود.

هرگاه شخص به این سطح رسید، پذیرش خود را بر حزب لازم ساخته و حزب او را به عضویت خود میپذیرد. چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم در مرحلۀ اول دعوت خود-که سه سال دوام کرد- همین روش را عملی کرد که مردم را به صورت انفرادی دعوت مینمود وآنچه را الله سبحانه وتعالی به آن مبعوثش کرده بود به ایشان عرضه می نمود و هر کس به وی ایمان میآورد او را به اساس همین دین به طور سری در جماعۀ خویش داخل میکرد و به تربیۀ اسلامی وی و آموزش قرآن برایش حرص میورزید تا آنکه ایشان را در اسلام ذوب کرده و با ایشان به طور مخفی بازدید میکرد و به طور مخفی در جاهای نامعلوم ایشان را تعلیم و تربیت میکرد و در حال اخفاء به عبادات خویش میپرداختند. سپس نام اسلام در مکه شایع و عام شد و مردم در باره اش به گفتگو پرداخته دسته دسته در آن داخل گردیدند.

 در این مرحله توجه حزب به جانب درست کردن جسمش و تکثیر پیروانش و تربیت و تثقیف افراد در حلقاتش به ثقافت عمیق حزبی متمرکز بود تا آنکه توانست کتلۀ حزبی از جوانانی تشکیل دهد که در اسلام ذوب شده بودند و افکار حزب را برگزیده با آن به فعالیت آغاز کرده وآن را به جانب مردم حمل نمودند. بعد ازآنکه حزب توانست این کتله حزبی را تشکیل دهد و جامعه هم وجود آنرا درک نموده درموردش شناخت پیداکرد وافکار و دعوتش را شناخت تا این که حزب به مرحلۀ دوم انتقال کرد.

مرحلهٔ دوم که مرحلۀ تفاعل با امت است بمنظور کشانیدن دعوت به صحنه عملی میباشد. همچنان برای ایجاد آگاهی عمومی و رأی عام نزد امت در مورد افکار و احکام اسلام که حزب آنها را برگزیده فعالیت صورت میگیرد تا امت آنرا افکار خویش قرار داده برای پیاده کردن آن در برنامه زنده گی کار و فعالیت نماید و در راه برپا کردن دولت خلافت و نصب خلیفه برای اعادۀ زنده گی اسلامی وپیشبرد دعوت اسلامی به جهان با حزب همنوا شده حرکت کند. درین مرحله حزب به مخاطب قرار دادن عام مردم به صورت خطاب دست جمعی انتقال کرده و به کارهای ذیل مبادرت میورزد:

  1. تربیه و تثقیف عمیق افراد در حلقات برای رشد کتله حزب، تکثیر افرادش و ایجاد شخصیت های اسلامی توانا بر حمل دعوت و فرو رفتن در عمق معرکه های فکری و مبارزات سیاسی.
  2. تربیت و تثقیف دست جمعی برای عموم امت به افکار و احکامی از اسلام که حزب برگزیده است. البته این کار در دروس مساجد، مجالس، سیمینارها و اماکن تجمع عامه و توسط روزنامه ها، کتب و نشرات برای ایجاد آگاهی عمومی نزد امت و فعالیت با ایشان صورت میگیرد.
  3. مقابله فکری در برابر عقاید، نظامها، افکار کفری،عقاید فاسده و افکار خطا و نادرست و مفاهیم غلط توسط بیان نادرستی، خطا بودن و متناقض و منافی بودن شان با اسلام تا امت از آنها و آثار ناگوار آنها نجات یابند.
  4. مبارزه سیاسی که در امور ذیل عملی میشود:

‌أ.         مقابله با دولت های کافرو استعمارگرِکه بر سرزمینهای اسلامی سیطره و نفوذ دارند و مبارزه دربرابراستعماردرهمه اشکالش، چه فکری باشدیا سیاسی، اقتصادی ویا نظامی و کشف نقشه هایش و رسوا کردن دسیسه ها، برای نجات و آزادی امت از سیطرهٔ آن و از هرگونه تأثیر نفوذش.

‌ب.     انتقاد بر حُکام در سرزمینهای عربی و اسلامی و افشا کردن ایشان، محاسبه با آنها و انکار بر ایشان هرگاهی که حقوق امت را تلف کردند یا در ادای حقوق شان تقصیر نمودند و یا امری از امور امت را واگذاشته توجه نکرده و نیز هرگاه که از احکام اسلام خلاف ورزی کرده اند.همچنان فعالیت برای از بین بردن حکمرانی ایشان و برپایی حکم اسلام بجای آن.

  1. گزینش مصالح امت و پیشبرد امور شان مطابق احکام شریعت.حزب همه ی اینها را در پیروی و اتباع از آنچه انجام می دهد که رسول الله صلی الله علیه وسلم بعد از نزول این قول الله سبحانه وتعالی انجام داده بود:

فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ

[حجر:94]

پس تو به صدای بلند آنچه راکه مأموری به خلق برسان و از مشرکان روی بگردان.

او صلی الله علیه وسلم بعد از این آیت کار خود را آشکار کرده قریش را به سوی کوه صفا فراخواند و به ایشان خبر داد که وی به رسالت مبعوث شده است و از آنان خواست که به وی ایمان بیاورند. همچنان به عرضه کردن دعوت خود به گروهها آغاز کرد، همانطور که به افراد نیز عرضه میکرد و به مخالفت با قریش، معبودان آن ها، عقاید و افکار شان پرداخته نادرستی، فساد و خطا بودن آنها را بیان میکردور آن ها طعن وارد مینمود و نیز بر آن ها تاخت وتاز میکرد، همانطوری که برهمه ی عقاید و افکار موجوده هجوم میبرد و انتقاد میکرد. آیات پیاپی در این مورد نازل میگردید و در رد و مهاجمه بر آنچه ایشان انجام میدادند؛ ازقبیل: سودخواری، زنده بگور کردن دختران، خیانت در ترازو و پیمانه، ارتکاب فعل زشت زنا و... آیات فرود میآمد. چنانچه در هجوم برزعیمان و سرداران قریش و سبکسر شمردن ایشان و سبکسر شمردن پدران ایشان و کمعقل خواندن آنان و در مورد رسوا ساختن دسیسه های شان بر ضد رسول الله صلی الله علیه وسلم و ضد دعوت و اصحابش نیزآیات نازل میگردید.

حزب در بدوش کشیدن افکارش و درمقابله کردنش با افکار وکتله های سیاسی دیگر و در متصدی شدنش برای مقابله با دولت های کافر استعمارگر و در انتقاد و پرخاشش با حُکام و در همه ی این موارد صریح، آشکارودارای لهجۀ رسا بوده بدون در نظرداشت نتایج و اوضاع، مدارا، مداهنت، تلطف و تملق نمیکند و سلامت را ترجیح نمیدهد. بنابر آن با هر کسیکه با اسلام و احکام آن مخالفت میکرد به منازعه و مقابله میپرداخت و این امر حزب را به اذیت شدید از جانب حُکام؛ از قبیل: حبس کردن، تعذیب، تبعید، پیگیری، تحریم خوراک، منع کردن مصالح و ضروریات، منع کردن از سفر و قتل مواجه کرده است. چنانچه حُکام ظالم در عراق، سوریه و لیبیا دهها عضو آنرا کشته اند، همانطور که محبس های اردن، سوریه، عراق، مصر، لیبیا، تونس، اوزبکستا وغیره کشورها مملو از جوانان حزب میباشد و این همه در پیروی و اقتدا به رسول الله صلی الله علیه وسلم است. چنانچه آنحضرت صلی الله علیه وسلم رسالت اسلام را به همه جهان به صورت چلنج درمقابل همه و به صورت آشکارا عرضه داشت.

در حالیکه به حق و حقیقتی که به سوی آن دعوت میکرد ایمان و یقین کامل داشته همه یجهان را به صورت کامل چلنج میداد و بدون اینکه روی عادات و تقالید یا ادیان و عقاید یا حکام و یا اهل بازار هیچگونه حسابی نماید. در برابر سفید و سیاه مردم جنگ را اعلام میکرد و به سوی هیچ چیزی جز رسالت اسلام توجه و التفاتی نمیکرد. چنانکه به ذکر خدایان قریش و عیبجوئی آنان آغاز کرد و درعقاید شان با آنها به منازعه و مقابله پرداخته آنرا کم عقلی و بیخردی شمرد. در حالیکه وی صلی الله علیه وسلم یک فرد بود، نه لشکری داشت و نه همکاری و نه هم نزدش سلاحی وجود داشت، جز ایمان عمیق و نیرومندش به رسالت اسلام که با آن مبعوث گردیده بود.

با آنکه حزب خودراملتزم میداند که باید در سیر و حرکت خود صریح، آشکارا و دارای سرعت عمل باشد، لیکن در این مورد بر کارهای سیاسی اکتفا کرده است و نیز به کارهای مادی بر ضد حُکام یا ضد کسانی که در برابر دعوتش می ایستند، نپرداخته است؛ و این هم اقتدا به رسول الله صلی الله علیه وسلم میباشد که وی صلی الله علیه وسلم درمکه به دعوت اکتفا کرده تا هنگام هجرت به هیچ عمل مادی دست نزده بود، و هنگامی که اهل بیعت دوم عقبه به وی پیشنهاد کردند که به ایشان اجازه دهد تا با اهل مِنا توسط شمشیر به جنگ آغاز کنند به ایشان چنین پاسخ فرمودند:

لم نؤمر بذلک بعد

هنوز به این کار مأمور نشده ام.

 و الله سبحانه وتعالی از وی خواسته بود که مثل پیامبران پیشین دربرابراذیت صبر و شکیبائی کند، چنانچه او تعالی میفرماید:

وَلَقَدْ كُذِّبَتْ رُسُلٌ مِّن قَبْلِكَ فَصَبَرُواْ عَلَى مَا كُذِّبُواْ وَأُوذُواْ حَتَّى أَتَاهُمْ نَصْرُنَا

[انعام:34]

چقدر رسولان قبل از تو راهم تکذیب کردند، آنها با همه اذیتهای منکران صبر و تحمل کردند تا آنگاه که عنایت و یاری ما شامل ایشان ها گردید.

همچنان عدم استعمال قوت مادی توسط حزب برای دفاع از خود ویا بر ضد حُکام ارتباطی به موضوع جهاد ندارد. جهاد تا روز قیامت ادامه دارد، پس هرگاه دشمنان کافر بر منطقه ای از سرزمین های اسلامی هجوم برند بر مسلمانان آن منطقه راندن کافران از آنجا واجب میگردد، و جوانان حزب التحریر در آن منطقه جزء دیگر مسلمانان بوده آنچه برسائرمسلمانان واجب میشود؛ از قبیل: جنگ با دشمن و راندن ایشان، بر اینان هم-به این اعتبار که مسلمان هستند- واجب میگردد و هرگاه امیر مسلمانی پیدا شد وبه جهاد برای «اعلای کلمة الله» پرداخت و مردم را نفیر عام کرده به جهاد فراخواند، آنگاه جوانان حزب التحریر در آن منطقه-به اعتبار مسلمان بودن شان- به نفیر عام لبیک گفته در جهاد شرکت خواهند کرد.

هرگاه در جامعه به اثراز دست دادن اعتماد امت نسبت به رهبران و زعیمان شان که چشم امید به سوی آنهاداشتند وبه اثراوضاع سختی که در منطقه درنتیجه اجرا شدن نقشه های دسیسه گران وضع گردیده، رفتار سختگیرانه و شدیدی که حُکام در برابر ملتهای خویش در پیش گرفته اند و اذیت شدیدی که حُکام بر حزب و اعضایش روا می دارند، درنتیجه این همه جامعه در برابر حزب منجمد گردیده فعالیتش در آن به رکود مواجه شود، حزب به طلب کمک از کسانی که بدان قادر اند اقدام نموده و برای دو هدف خواستار کمک می گردد:

نخست بخاطر جلب حمایت تا بتواند دعوت خود رادرموجودیت امن به پیشببرد.

دوم رسیدن به حکومت برای برپا کردن خلافت و تطبیق کامل اسلام.

 با آنکه حزب به طلب نصره اقدام میکند، همچنان به همه اعمالی که انجام میداد؛ مانند: تدریس عمیق در حلقات، تربیه و تثقیف دسته جمعی، توجه جدی به امت برای کشانیدن اسلام بدوش ایشان و ایجاد نظریۀ عمومی نزد امت، مقابله با دولت های کفری استعمارگر و کشف نقشه های شان، رسوا کردن دسیسه های آنان و انتقاد برحُکام و گزینش مصالح امت و پیشبرد امور آنان ادامه میدهد، وحزب پیوسته به همه فعالیت های متذکره دوام میدهد و از الله متعال امیدوار است که برای حزب وامت اسلامی کامیابی، پیروزی و نصرت نصیب گرداند. آنگاه مسلمانان به یاری و مدد الله تبارک خوشحال و مسرور خواهند گشت.

Last modified onسه شنبه, 20 جون 2017

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه