دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

صلوات تلمودی در اقصی؛ فریاد جدیدی برای صلاح‌الدین!

(ترجمه)

خبر:

وب‌سایت الجزیره گزارش داد که تعداد زیادی از شهرک‌نشینان یهودی صبح روز ۲۳/۷/۲۰۲۴ به صحن‌های مسجدالاقصی یورش بردند تا صلوات تلمودی بخوانند. این خبر تحت عنوان "۱۸۴ شهرک‌نشین امروز به صحن‌های الاقصی یورش بردند" منتشر شد.

تبصره:

وحشی‌گری‌های رژیم یهود هم‌چنان بیداد می‌کنند، افراد بی‌دفاع را در غزه با وحشیگری بی‌سابقه می‌کشند، جوانان مجاهد را در جنین و طولکرم و دیگر مناطق کرانه باختری شکنجه می‌دهند، در قدس فساد می‌کنند و درصحن‌های مسجد الاقصی با وقاحت تمام یورش می‌برند؛ اما این خبر به‌طور گذرا منتشر می‌شود!

یورش‌ها به الاقصی دیگر صدایی ندارد و کشتارها در غزه نیز بازتابی ندارد. آیا امت اسلام خوابیده است؟! آیا به صحنه‌های قتل و ذبح و خون عادت کرده‌اند؟! آیا یورش به الاقصی توسط اینان که به عنوان برادران میمون‌ها و خوک‌ها شناخته می‌شوند، به خبری عادی تبدیل شده که خون‌ها برای آن نمی‌جوشد؟!

اگر یهود پیش از این جنگ، در طرح‌های‌شان برای تقسیم زمانی و مکانی مسجدالاقصی پیش می‌رفتند تا آن را مانند مسجد ابراهیمی کنند، اکنون پس از تنهاگذاشتن و یاری نکردن امت و سکوتش در برابر جنایات یهود بر غزه، به هدف‌شان نزدیک‌تر شده‌اند و طمع‌شان بیشتر شده است. اگر امت و ارتش‌هایش، علماء و همه نیروهای زنده‌اش به فکر الاقصی نیفتند، دیگر بعد از آن گریه و ناله سودی نخواهد داشت.

مسلمانان مخلصی‌که در ارتش‌های اردن، مصر، الجزایر و دیگر سرزمین‌ها هستند، در انتظار چه می‌باشند؟ آیا اجساد و جنازه‌های سوخته شما را به حرکت نمی‌آورد؟! آیا برای مسرای رسول الله ﷺ حرکت نمی‌کنید و نمی‌سوزید؟!

چه چیزی نیاز است تا از اطاعت حکام ظالم و خائن دست بکشید و حرکتی انجام دهید که رضایت الله سبحانه وتعالی و رسولش را به دست آورید و شما را قهرمان دنیا و آخرت نماید؟ و تا روز قیامت منادی از آسمان در شأَن شما نداء دهد: چه کسی مسجد الاقصی را از چنگ یهود آزاد کرد؟ یا این‌که می‌خواهید الله سبحانه وتعالی به شما بگوید:  چه کسی مسرای رسولم را خوار کرد و اجازه داد دشمنانم آن را به پلیدی بکشند؟!

ای افسران ارتش‌های امت اسلامی! آیا می‌خواهید مسجدالاقصی به دیسکوتیکی برای مغضوب علیهم تبدیل شود؟! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَلَا تُقَاتِلُونَ قَوْمًا نَّكَثُوا أَيْمَانَهُمْ وَهَمُّوا بِإِخْرَاجِ الرَّسُولِ وَهُم بَدَءُوكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ ۚ أَتَخْشَوْنَهُمْ ۚ فَاللَّهُ أَحَقُّ أَن تَخْشَوْهُ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ [توبه: 13]

ترجمه: آیا با گروهی‌که پیمان‌های خود را شکستند و تصمیم به اخراج پیامبر گرفتند، پیکار نمی‌کنید؟! در حالی‌که آن‌ها نخستین بار (پیکار با شما را) آغاز کردند؛ آیا از آن‌ها می‌ترسید؟! با این‌که الله سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید!

نویسنده: بیان جمال

21 محرم 1446 هـ.ق.

27 جولای 2024 م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

سخنرانی نتانیاهو در کنگره امریکا؛ هراس و درخواست کمک -که جسارت و تکبر را آشکار می‌سازد!

(ترجمه)

خبر:

در 24 جولای، نتانیاهو در کنگره امریکا سخنرانی کرد و با استقبال گرمی روبرو شد. اعضای کنگره به همان شکلی که به رٶسای جمهور امریکا در مهم‌ترین سخنرانی‌های‌شان کف می‌زنند، او را تشویق کردند. سخنرانی او شامل نکات بسیاری بود که حول محور جنگ جاری در غزه و تأکید بر این‌که این جنگ، جنگ مشترک امریکا ورژیم یهود)اسرائیل (و حتی جنگ تمام غرب و تمدنش علیه اسلام است، می‌چرخید. نتانیاهو این جنگ را مبارزه با تروریسم و وحشی‌گری نامید. او گفت؛ اسرائیل هم‌چنان متحد بی‌‌بدیلی به امریکا باقی خواهد ماند و امریکا باید به حمایت‌های خود از اسرائیل ادامه دهد تا بتوانند پیروزی نهایی و مطلق را بر حماس و تروریسم به دست آورند.

تبصره:

این سخنرانی در امریکا توجه زیادی را به خود جلب کرد. آنچه در این سخنرانی درباره پیوند میان امریکا و  رژیم یهود(اسرائیل) و دشمنی آن‌ها با منطقه و اسلام بیان شد و همراه با تشویق مکرر اعضای دو مجلس بود، معانی و دلالت‌های مهم و تاریخی داشت. در این سخنرانی نتانیاهو با چرچیل، نخست‌وزیر بریتانیا، که سه بار در دوران جنگ جهانی دوم به این کنگره سخنرانی کرده بود، همتا قرار گرفت و  سخنرانی نتانیاهو چهارمین آن به شمار می‌آید؛ زیرا این سخنرانی به مناسبت جنگی بود که امریکا و اسرائیل  علیه غزه انجام می‌دهند. جنگی‌که پیش چشم  کشورهای دیگر غربی و عربی حدود 10 ماه است که جریان دارد، و این نشان‌دهنده نتایج بزرگ و خطرناک این جنگ برای نظام جهانی است.

 بنابراین، این سخنرانی مشابه سخنرانی‌های سالانه «وضعیت اتحاد» درباره وضعیت ایالات متحده امریکا بود که رئیس‌جمهور امریکا در یک جلسه مشترک در ساختمان کنگره به مجلس‌های سنا و نمایندگان ارائه می‌دهد.

هدف از بیان دلالت‌های مهم این سخنرانی و جزئیات آن، خطر این جنگ به اسرائیل و سپس به نفوذ امریکا در منطقه است که تقریباً یک سال از آن می‌گذرد. چنانچه با وجود انواع حمایت‌های سیاسی و نظامی امریکا، این جنگ در جهان تحت نام شکست اسرائیل در نابودی کامل حماس و دستیابی به پیروزی مطلق عنوان می‌شود، که خود این موضوع به نوبه خود، شکستی به امریکا نیز محسوب می‌شود و تمایلات کسانی را که به این منطقه چشم طمع دوخته اند و یا به دنبال کسب نفوذ و یا هم تغییر وضعیت هستند برمی‌انگیزد تا برای آن برنامه‌ریزی کنند. این مسئله نگرانی‌های امریکا و اسرائیل را نسبت به پیامدهای این اقدامات، بر وجود رژیم یهود(اسرائیل) و نظام جهانی را افزایش می‌دهد. میزان این خطرات چنین سخنرانی‌های را توجیه می‌کند؛ همانطور که سخنرانی نتانیاهو به خطرات و میزان آن‌ها اشاره دارد.

در مورد آنچه درباره مخالفت برخی از اعضای کنگره و شخصیت‌های سیاسی برجستۀ امریکا، با این سخنرانی گفته می‌شود، باید گفت که میزان این مخالفت‌ها در مقایسه با حامیان این سخنرانی نسبتاً کم است. در اصل این میزان از مخالفت‌ها در امریکا در مواقع رقابت‌های داخلی طبیعی است؛ به‌ویژه در مسئله‌ای به این اهمیت و این وخامت. اگرچه مشخص است که چنین گرایشی علیه دولت نتانیاهو وجود دارد؛ حتی اگر کمتر از گرایش حمایتی از او باشد طبیعی است که گرایش به کنار گذاشتن این رژیم وجود داشته باشد؛ زیرا شکست آن در این جنگ نشان‌دهنده به پایان رسیدن توانایی‌های آن در حفظ منافع امریکا به‌طور مطلوب است.

بنابراین، این استقبال از نتانیاهو و گرمی که با آن روبرو شد، پاسخی به این گرایش و پیامی به جهان  است که این امر از طرف امریکا ممکن نیست و اطمینانی به اسرائیل برای ادامه حمایت و این‌که هیچ جایگزینی برای آن وجود ندارد. هم‌چنین این‌که شکست اسرائیل در غزه با گذشت تقریباً یک سال دلایلی دارد که نیاز به افزایش حمایت از آن دارد؛ نه ترک آن، و این‌که او متحدی است که امریکا نمی‌تواند از آن بی‌نیاز باشد.

رژیم یهود در واقع بزرگ‌ترین حامل هواپیماهای جنگی و بزرگ‌ترین انبار تسلیحات نظامی امریکا برای مبارزه با گرایش اسلام سیاسی در حال ظهور است و این جنگ تأیید کرده که به‌طور قوی در منطقه ریشه دارد و تهدیدی برای غرب و تمدن آن و هژمونی غرب و امریکا، در منطقه است.

بنابراین، دیدیم که این معانی محور عبارات نتانیاهو بود و دیدیم که نمایندگان و سناتورهای امریکا با اشتیاق به آن کف می‌زدند. این سخنرانی با جزئیات آن دلیلی بر بحران مشترک امریکا و رژیم یهود به‌خاطر ثبات غزه و مبارزان آن بود و نشان‌دهنده این بود که امریکا هم‌چنان از اسرائیل برای سرکوب غزه و دستیابی به آنچه که «روز بعد» نامیده می‌شود، حمایت می‌کند.

 برای تأیید آنچه گفته شد، برخی از عباراتی را که نتانیاهو با فخر گفته و کنگره برای آن کف زده است، ارائه می‌کنم که نشان‌دهنده بحران مشترک و هدف مشترک و تداوم روابط قوی امریکا و رژیم خونخوار یهود است.

نتانیاهو گفت که جنگ جاری در غزه یک نبرد تمدنی سرنوشت‌ساز است که نتیجه آن تثبیت نظم جهانی موجود یا نابودی آن را تعیین می‌کند. او گفت: «ما در یک تقاطع تاریخی هستیم و خاورمیانه در حال جوشش است و نبرد میان تمدن‌ها نیست؛ بلکه بین وحشی‌گری و تمدن است… ایالات متحده و اسرائیل باید باهم بایستند و وقتی این کار را انجام دهیم، پیروز خواهیم شد و آن‌ها شکست خواهند خورد.» او ایران و نمایندگان آن را به‌عنوان منبع تروریسم و خطری در منطقه  به غرب و امریکا توصیف کرد؛ به این معنا که باید آن را نابود کرد و نمایندگان آن را از بین برد. او گفت: «ایران می‌داند که باید ابتدا بر خاورمیانه مسلط شود تا بتواند با ایالات متحده مقابله کند... اگر دست اسرائیل بسته شود، ایالات متحده هدف بعدی خواهد بود.»

او بر لزوم ایجاد یک ائتلاف اسرائیلی عربی آمریکایی علیه ایران تأکید کرد و گفت: «اسرائیل و ایالات متحده می‌توانند ائتلافی در خاورمیانه برای مقابله با تهدیدات ایران تشکیل دهند... به دوستانم در خاورمیانه می‌گویم که ایران منبع همه تروریسم و هرج‌ومرج است و به دنبال تحمیل اسلام رادیکال است... منتظر ائتلاف جدیدی در خاورمیانه هستم که ادامه توافقات ابراهیم باشد... وقتی اسرائیل برای جلوگیری از توسعه سلاح‌های هسته‌ای ایران اقدام می‌کند، از خود و امریکا محافظت می‌کند... باید از تمام کشورهایی که صلح با اسرائیل را می‌پذیرند دعوت کرد تا به ائتلاف ما بپیوندند.»

نتانیاهو برای شکست خود در جنگ به‌خاطر گستردگی میدان‌های نبرد و نیاز به حمایت بزرگتر، بهانه آورد. او گفت: «وقتی با حماس و حزب‌الله و حوثی‌ها می‌جنگیم، با ایران می‌جنگیم... پیروزی در جلو چشمان ماست و شکست حماس ضربۀ محکمی به محور تروریسم ایرانی خواهد بود.» خطاب نتانیاهو،اصرار بر انجام یک اقدام گسترده بین‌المللی برای این هدف است و حمایت داخلی مجلس‌های کنگره را به خود جلب می‌کند.

علاوه بر موارد فوق، مهمترین نکته‌ای که نتانیاهو در سخنرانی‌اش بطور غیر مستقیم و بدون تصریح به آن اشاره کرد، موضوع وجود رژیم سفاک یهود و توانایی آن در انجام وظیفۀ حفظ منافع امریکا در منطقه بود.

این‌که امریکا در ابتدای جنگ، دولت نتانیاهو را ملزم به نابودی حماس کرد؛ چون بلینکن، وزیر خارجه‌اش گفت؛ نابودی حماس یک تعهد است که باید این رژیم انجام دهد. ناتوانی در این امر، رهبران رژیم یهود را وادار کرد که مکرراً تأکید کنند که آن‌ها جنگ را تا دستیابی به پیروزی کامل ادامه خواهند داد، یعنی انجام دستور امریکا و انجام تعهدات خود، صرف‌نظر از هزینه‌های انسانی و خساراتی‌که به آن‌ها وارد می‌شود و بدون توجه به فشارهای داخلی یا خارجی. این همان چیزی بود که نتانیاهو در این سخنرانی مجدداً تأکید کرد و با آن خطر عدم پاسخگویی به درخواستش برای افزایش حمایت را برای رژیم و امریکا به‌طور مشترک واضح سازد. نتانیاهو گفت: «اسرائیل عقب‌نشینی نخواهد کرد و ما تا دستیابی به پیروزی مبارزه خواهیم کرد و این تعهد ماست... ما به جنگ ادامه خواهیم داد تا پیروزی کامل و فراگیر را محقق کنیم... اجازه نمی‌دهم که جنگ در غزه به پایان برسد تا زمانی‌که اهداف آن محقق شود... من اینجا آمده‌ام تا به شما اطمینان دهم که ما پیروز خواهیم شد. جنگ ما جنگ شماست و دشمنان ما دشمنان شما هستند و پیروزی ما پیروزی ایالات متحده است... اسرائیل هم‌چنان متحدی باقی خواهد ماند که ایالات متحده نمی‌تواند از آن صرف‌نظر کند... من از ایالات متحده می‌خواهم که ابزارهای لازم برای پایان دادن سریع‌تر به مأموریت را به ما بدهد.»

نباید در تفسیر سخنرانی نتانیاهو، میزان فخرفروشی و حجم دروغ‌های آشکار آن را نادیده گرفت. اگر جهان عادت کرده که دروغگوترین و مغرورترین فردِ عالَم رئیس جمهور امریکا باشد و کسی در این زمینه بر او پیشی نگیرد؛ مگر رئیس جمهور بعدی، باید بدانند که نتانیاهو در این خصوص از تمام رؤسای جمهور امریکا پیشی گرفته است.

هرچند میزان فخرفروشی و غرور کاذب قدرت در این سخنرانی زیاد باشد؛ اما به کسی‌که در پاراگراف‌های این متن و اوضاع دقت کند، آشکار است که در آن ترس و وحشت چندین برابر این فخرفروشی و غرور وجود دارد و نالۀ درخواست کمک و فریاد استغاثه نیز چندین برابر آن است. پیروزی تنها صبر یک ساعت است.

﴿ وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ ۖ إِن تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ ۖ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّهِ مَا لَا يَرْجُونَ ۗ وَكَانَ اللَّهُ عَلِيمًا حَكِيمًا [نساء: 104]

ترجمه: و در راه تعقیب دشمن، (هرگز) سست نشوید! (زیرا) اگر شما درد و رنج می‌بینید، آن‌ها نیز همانند شما درد و رنج می‌بینند؛ ولی شما امیدی از الله دارید که آن‌ها ندارند و الله دانا و حکیم است.

نویسنده: محمود عبد الهادي

22 محرم 1446 هـ. ق.

یکشنبه 28 جولای 2024 م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

رژیم حسینه در خوش‌خدمتی به انگلیس و محافظت از رژیم نظامی میانمار مسلمانان روهینگیا را قتل عام و درگیر جنگ نیابتی می‌نماید!

(ترجمه)

صدها عضو محافظت از سرحدات (BGP) و ارتش میانمار بار دیگر به دلیل جنگ‌های شدید میان گروه شورشی و نیروهای نظامی میانمار در ایالت راخین(اراکان)، بخاطر پناهگاه امن به بنگلادیش فرار‌کردند. )منبع: داینک جاناکانتا، ۱۲ جولای۲۰۲۴( رژیم حسینه با ارسال دوباره اعضای قاتل رژیم نظامی که واضحاً فرار نموده اند، ارتش این رژیم را دوباره تقویت می‌کند. بدین ترتیب نیروهای قاتل رژیم نظامی -که دستان‌شان با خون مسلمانان روهینگیایی آلوده است- از سرزمین ما من‌حیث ساحه امن استفاده می‌نمایند تا شورشیان را مهار نمایند. علاوه بر آن سه کشتی نظامی با تجهیزات سنگین و گلوله‌های خمپاره‌ای در آب‌های جزیره سینت مارتین بنگلادیش جابجا شدند تا با ارتش اراکان -که ائتلافی از گروه‌های قومی مسلح در آن کشور است- بجنگند و صدها مهمات سنگین و گلوله‌های خمپاره‌ای که از این کشتی‌ها شلیک شده اند، موجب وحشت در سراسر این جزیره گردیده است.  )منبع: روزنامه آز تایم، ۱۴ جون ۲۰۲۴(

مرد جوانی بنام علی جوهر هنگام برگشت از جزیره سینت مارتین در یک کشتی ماهی‌گیری از خاک میانمار مورد اصابت گلوله قرار‌گرفت. (منبع: تلویزیون یانوما، ۱۳ جون ۲۰۲۴( به تاریخ ۱۶ ماه جون سال ۲۰۲۴ روابط داخلی خدمات عامه بنگلادیش (ISPR) طی اعلامیه‌ای بیان داشت: «نظامیان میانمار عملیات مشترکی را علیه نیروی اراکان در ایالت راخین با توجه به زدوخوردهای داخلی جاری در میانمار، راه‌اندازی می‌کنند. این برخورد میان نیروی نظامی میانمار و نیرو‌های اراکان باعث شده تا بدون کدام تفکیک بالای کشتی‌های بنگلادیش در بخش‌های مرزی و ورودی دریای نف گلوله باری صورت بگیرد.» در چنین وضعیت، حکومت تمامی نقل و انتقالات راه خشکه را با جزیره مهم سینت مارتین قطع نموده، باشنده‌گان جزیره را محصور کرده و نیروی نظامی را در اطراف ساحه جزیره سینت مارتین بخاطر محافظت عامه جابجا نموده که در نتیجه آن کمبود شدید غذا و دارو احساس می شود. در حقیقت حکومت این وضعیت را بخاطر ایجاد ساحه امن به نیروی دریایی حکومت نظامی بخاطر سرکوب گروه‌های مسلح میانمار به میان آورده است. با وجود انتقاد کارشناسان نظامی و امنیتی بازهم حکومت نیروی دریایی و گارد ساحلی را ظاهراً بخاطر نظارت بر حرکات کشتی‌های میانمار ارسال نمود که حالا در جزیره سنت مارتین دایمی شدند و تحرک عادی مردم دوباره به حالت اول برگشت نکرده است.

بنابرین، حسینه در خدمت به بادارش، انگلیس درگیر جنگ نیابتی در محافظت از رژیم مورد حمایت انگلیس گردیه که مسلمانان روهینگیا را قتل عام و با امت مسلمه خیانت می‌کند.

ای مردم! قراری‌که شما قبلاً  شاهد بودید، رژیم حسینه مسلمانان روهینگیا را که از اثر جنگ داخلی بیجا شده بودند دوباره عقب زد؛ اما اعضای نیروهای محافظت از سرحدات (BGP)، قاتلین مسلمانان را که از میانمار بخاطر حمله جنگجویان فرار کردند، به عقب نه راند؛ بلکه آن‌ها را  به اساس مشوره کارشناسان امنیتی و قانون خودخوانده بین‌المللی زندانیان جنگی دانست. رژیم حسینه بالای رژیم نظامی فشار وارد نکرد تا مسلمانان روهینگیا را دوباره بپذیرد؛ بلکه این نیروی قاتل را با گُل‌ها خوش آمدید گفت و بدون کدام تأخیر آن‌ها را به کشورشان باز گرداند تا ارتشِ رژیم نظامی را دوباره تقویت کند. الله سبحانه وتعالی  می فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾ [توبه: 123]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! با كافرانی بجنگيد كه به شما نزديك‌ترند و بايد كه (در جنگ) از شما شدّت وحدّت (و جرأت و شهامت) ببينند و بدانيد كه الله (ياری و لطفش) با متقیان است.‏

بنابر این، رژیم حسینه در خوش‌خدمتی به انگلیس رژیم نظامی مورد حمایه‌اش را کمک کرده و اقتدار خود را در خطر انداخته و منافع برادران و خواهران مسلمان روهنگیایی ما را کنار می‌گذارد.

ای مردم! شما می‌دانید که رژیم نظامی مورد حمایه انگلیس در میانمار -که به شکل دسته‌جمعی مسلمانان روهنگیایی را در اراکان به بیجا شدن وادار کرد- به شکل سیستماتیک دهه‌هاست که با ایجاد اختلافات مذهبی توسط کشیشان تندرو بودایی بر مسلمانان حمله‌ور می‌شوند، خانه‌ها را آتش زده، مردان روهینگیایی را کشته، اطفال را ذبح نموده، بالای زنان تجاوز کرده و خانه‌ها را تاراج و قتل عام را در بین مردم به راه انداخته اند؛ اما رژیم حسینه رژیم نظامی میانمار را با محاصره کردن میلیون‌ها مسلمان روهینگیایی تحت نام پناهگاه از مقاومت‌شان محافظت می‌کند. با خواست الله سبحانه وتعالی این مردم جاهل بودایی در حال حاضر درگیر اختلافات نژادی شده اند و در دام استراتیژِی جغرافیایی آمریکا گیر آمده اند. هم چنان بدلیل تضاد منافع کفار و نیز خشم مردم، راج حسینه خائن در پرتگاه سقوط قرار دارد.

﴿وَمَا أَصَابَكُم مِّن مُّصِيبَةٍ فَبِمَا كَسَبَتْ أَيْدِيكُمْ وَيَعْفُو عَن كَثِير﴾ٍ [شوری:٣٠]

ترجمه: هر مصیبتی به شما رسد بخاطر اعمالی است که انجام داده‌اید و بسیاری را نیز عفو می‌کند!

 

ای مردم! الله سبحانه وتعالی قرارد دادن زندگی و دارایی مردم این سرزمین را به دستان حکام احمق منع قرار داده است:

﴿وَلَا تُؤْتُوا السُّفَهَاءَ أَمْوَالَكُمُ الَّتِي جَعَلَ اللَّهُ لَكُمْ قِيَامًا﴾ [نساء: ٥]

ترجمه: اموال خود راکه الله وسیله قوام زندگی شما قرار داده، به دست سفیهان نسپارید.

از طرف دیگر، پیشنهاد ایجاد رابطه با ارتش اراکان توسط مزدوران امریکا، گروه (BNP) منافع جیوپولوتیک آمریکا را هرچه بیشتر تأمین خواهد کرد. رسول‌الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«وَإِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: بدون شک امام سپر است که از عقب آن جنگ شده و به او پناه برده می شود.

تنها راهی‌که سبب اقتدار این سرزمین  و احیای  دوباره مسلمانان روهینگیایی می‌شود، اینست که اراکان را با خاک بنگلادیش یکجا سازیم. بنابرین شما باید هرچه زودتر به تأسیس خلافت بر منهج نبوت به رهبری حزب‌التحریر دست بکار شوید و شدیداً از افسران ارتش بخواهید تا بخاطر این هدف به حزب‌التحریر را نصرت دهند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ [انفال:٢٤]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! دعوت الله و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامی‌که شما را به سوی چیزی می‌خواند که شما را حیات می‌بخشد! و بدانید الله میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگلادیش

 ۸ محرم ۱۴۴۶ه.ق.

 ۱۴ جولای ۲۰۲۴م.

مترجم: منیب تقوی

ادامه مطلب...

کمپاین جهانی دفتر مطبوعات مرکزی-حزب التحریر

  • نشر شده در سیاسی

 ای امت! صدای از طرف زندانیان بیداری در ازبکستان!

نهادهای امنیتی در ازبکستان بیست‌وسه عضو حزب‌التحریر را دوباره دستگیر کرده‌اند. این نهادها در تاریخ ۹ می ۲۰۲۴، روند محاکمه این بیست‌وسه عضو را بر اساس همان اتهاماتی که در زمان دیکتاتور سقوط ‌شده،کریموف، به خاطر آنها محاکمه شده بودند، آغاز کردند. شباب حزب تقریباً بیست سال را تحت زندان و شکنجه، از سال‌های 1999 الی 2000 سپری کرده بودند. این علیرغم تمام ادعاهایی است که میرضیایف سال‌ها پیش مطرح کرده بود،  او ګفته بود که مخالف شکنجه و خشونت علیه بازداشت‌شدگان است؛ و در راه تثبیت آزادی فکر و عقیده و مبارزه با بازداشت‌های خودسرانه قدم برمی‌دارد. اما رفتار اخیر رژیم ازبکستان تحت رهبری او نشان می‌دهد که او در حال پیروی از قدم‌های کریموف نابود شده است، که دشمن اسلام و همه کسانی بود که به اسلام دعوت می‌کردند. این رژیم با استفاده از همان روش‌های سرکوبگر و بی‌رحمانه رژیم جنایتکار قبلی، کریموف، به آزار و اذیت شباب حزب‌التحریر ادامه می‌دهد.

شباب به‌طور خودسرانه و به‌روش‌های وحشیانه و بی‌رحمانه دستگیر شدند. آنها تحت شکنجه‌های شدید قرار گرفتند. آنها مجبور شدند به اتهامات ساختگی اعتراف کنند. کیسه‌هایی سنګین بر سر آنها گذاشته شد. آنها تحت فشارهای شدید قرار گرفتند. شباب مجبور شدند به دلیل  تهدید به آوردن همسر یکی از آنها به دفتر و تجاوز به او، یک اعتراف از پیش آماده شده را امضا کند. تهدید دیگر این بود که پسر یکی از آنها که در خارج از کشور تحصیل می‌کرد، از طریق سفارت به ازبکستان آورده شود. تهدید دیگر این بود که پسر یکی دیگر از شباب را به دفتر امور داخلی بیاورند و او را مجبور به امضای اعتراف کنند. همچنین تهدید به شکنجه یکی دیگر از شباب با برق نیز وجود داشت. شانزده شباب دیگر نیز در مناطق تاشکند، اندیجان، حقان، قرشی و سمرقند دستگیر شدند. آنها به تاشکند آورده شده و تحت بازجویی قرار گرفتند، با اتهاماتی مربوط به ارتکاب خشونت و تروریسم!

اتهام ارتکاب تروریسم و خشونت علیه شباب حزب‌التحریر، تهمت و دروغی آشکار است. حزب‌التحریر و شباب آن خشونت و تروریسم را مرتکب نمی‌شوند. حزب از زمان تأسیس خود در سال 1953م، هرگز چنین نکرده است. حزب خشونت و تروریسم را نه به دلیل ترس از رژیم‌ها، و نه به خاطر دلجویی از رژیم‌های سرکوبگر رد نمی‌کند. بلکه خشونت و تروریسم را به دلیل رد می‌کند، که در روش خود برای از سرگیری زندگی اسلامی، تنها به شریعت الله متعال پایبند است. حزب به شدت به روش فکری-سیاسی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم دنبال می‌کرد، پایبند است. بنابراین، همه دولت‌های استخباراتی سرکوبگر در کشورهای مسلمان، و حتی در غرب با وجود تلاش‌های مکرر آنها  نتوانسته‌اند اتهامات تروریسم و خشونت علیه حزب‌التحریر و شباب آن را ثابت کنند. اما، این نفرت است که از دل‌های حاکمان جنایتکار سرچشمه می‌گیرد، که آنها را به نادیده گرفتن و نشنیدن وادار می‌کند، از روی تمایل به انتقام‌جویی از حاملان پروژه اسلامی آینده، پروژه خلافت راشده دوم بر منهج نبوت است. با این حال، حاکمان مسلمانان تحت رهبری اربابانشان، رهبران جنایت و استعمار در آمریکا، بریتانیا، روسیه، فرانسه و آلمان، با پروژه اسلام سیاسی مبارزه می‌کنند. اربابانشان قوانین و ایدئولوژی‌هایی را که به آن‌ها ایمان دارند را به جهان عرضه می‌کنند، مانند آزادی‌ها، دموکراسی و حقوق بشر، حتی این رهبران هنگام مواجهه با دعوت شباب حزب‌التحریر آن نیز را پایمال می‌کنند.

بازگشت میرضیایف به روش سرکوب، دستگیری و شکنجه، در تعقیب قدم‌های کریموف نابود شده، نشان می‌دهد که این مسئله، اجرای خواسته‌ها و سیاست‌های رهبران استعمارگر در روسیه و آمریکا است. همچنین نشان می‌دهد که حاکمان ما، همان‌طوری که همیشه بوده است، حق تصمیم‌گیری ندارند و چیزی جز غلامان استعمار نیستند.

ما در حزب‌التحریر به رژیم میرضیایف هشدار می‌دهیم که از بازگشت به سیاست سرکوب و بی‌رحمی که رژیم کریموف قبلاً علیه اسلام و حاملان آن استفاده می‌کرد، خودداری کند. این مسیر جنایتکاران است و برای رژیم سودی نخواهد داشت. در عوض، نارضایتی امت را از رژیم افزایش داده و به زوال آن سرعت می‌بخشد. اکنون روزی است که امت اسلامی از استعمار آزاد شود و به قانون پروردگارش بازگردد. امروز امت به تحقق هدف و آرمان خود نزدیک‌تر از همیشه است. میرضیایف باید شباب ما را فوراً و بدون تأخیر آزاد کند. او باید آزار و اذیت کسانی که پیام اسلام را حمل می‌کنند متوقف کند. او باید خصومت علیه پروژه اسلام را متوقف کند. باید از کسانی که پیش از او بودند، درس بگیرد.  قطعاً نتیجه به نفع صالحان خواهد بود، حتی اگر همه کفار علیه آنها جمع شوند. الله سبحانه و تعالی قطعاً دین خود را یاری خواهد کرد، حتی اگر پس از مدتی باشد. الله سبحانه و تعالی فرمود:

﴿كَتَبَ اللهُ لَأَغْلِبَنَّ أَنَا وَرُسُلِي إِنَّ اللهَ قَوِيٌّ عَزِيزٌ﴾[ مجادله: ۲۱]

ترجمه: الله مقرر کرده است،«من و رسولانم قطعاً پیروز خواهیم شد» یقیناً الله توانا و شکست‌ناپذیر است.”

مترجم: عبدالله احمدی

ادامه مطلب...

ای امت اسلامی و ای ارتش‌های امت اسلامی، غیرت و مردانگی‌تان کجاست؟!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

ای مسلمانان! جای تعجب نیست که امریکا و کفار استعمارگر و دولت یهودی ساخته دست شان، در حق شما ظلم و تجاوز کنند؛ زیرا آنان دشمنان دیرینۀ اسلام و مسلمین هستند که نه از حالا، بلکه از سالیان گذشته دشمن بودند! هم‌چنان جای تعجب نیست که کفار استعمارگر که بر قانون بین‌المللی تکیه نمودند، بالای سرزمین‌های اسلامی هجوم آورند؛ زیرا این قانون از همان ابتداء که در کنفرانس"وستفالیا" در سال 1648م عبه وجود آمد، بر ضد مسلمانان و دولت شان(دولت عثمانی) بود تا پیشرفت کرد و جامعۀ ملل به وجود آمد وسپس سازمان ملل تأسیس شد. همۀ این موارد جای تعجب ندارد؛ بلکه جای تعجب اینست که حکام هم‌جوار سرزمین فلسطین این جنایات و قتل عام‌ها را به چشم سر مشاهده می‌کنند؛ اما خودشان خاموش و ارتش‌ها را از نصرت غزه و تمام فلسطین مانع می‎‌شوند. با احساس‌ترین این حکام کسانی اند که تنها از تعداد شهداء و  مجروحین احصایه و آمار می‌گیرند! گویا کاملاً بی‌طرف هستند و حتی به یهود نزدیک‌تر و مهربان‌تر اند! گویا آنچه اتفاق می‌افتد، در یک سرزمین بی‌ارزشی بوده؛ نه سرزمین مبارکی که الله سبحانه وتعالی گفته است که در این سرزمین و اطرافش خیر و برکت نهفته است.

بدون شک از تجاوز رژیم یهود وحشی بالای غزه در حدود نه ماه گذشته و حکام سرزمین‌های اسلامی نه تنها برای رفع این مشکل حرکتی نداشته و ندارند بلکه برای تطبیق و اجرای تصامیم و پروژه‌های بین المللی متعهد اند، تصامیم و پروژه‌های بین المللی که قاتل مسلمانان بوده است، نفرین و مرگ به این حکام چگونه اعمالی دارند!

ای ارتش‌های اسلامی! آیا وقت آن فرا نرسیده که خون شما در رگ شما به جوش آید؟ درحالی‌که شما جنایات یهود و قتل عام‌های برادران خود را در غزه و تمام فلسطین به چشم سر مشاهده نموده و به گوش می‌شنوید و می‌بینید که این جنایات انسان، درختان و سنگ‌ها را به آتش کشیده و از بین برده است؟! آیا فریادهای اطفال،  ناله‌های زنان و فریادخواهی پیرمردان شما را وادار به حرکت نمی‌سازد تا ایشان را یاری و نصرت دهید؟!

﴿وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْرُ﴾ [انفال: 72]

ترجمه: و اگر از شما در(امر) دین یاری خواستند، یاری(آنان) بر شما واجب است.

 آیا شما را آیات الله قوی و جبار حرکت نداد تا مردانه در برابر رژیم یهود ایستاد شوید؟!

﴿قَاتِلُوهُمْ يُعَذِّبْهُمُ اللهُ بِأَيْدِيكُمْ وَيُخْزِهِمْ وَيَنْصُرْكُمْ عَلَيْهِمْ وَيَشْفِ صُدُورَ قَوْمٍ مُؤْمِنِينَ﴾ [توبه: 14]

ترجمه: با آن‌ها پیکار کنید تا الله(تعالی) به دست شما کیفرشان دهد و(به رغم تکبر) خوارشان سازد و شما را بر ایشان پیروز گرداند و سینه‌های مردمی مومن را(که دلسوخته از خاطرات شکنجه و شهادت یاران‌شان هستند) شفا بخشد.

آیا فکر نکردید که اطاعت الله متعال بهتر است و یا اطاعت حکامی که امنیت ملی خود را بر غزه و اهلش ترجیح می‌دهند؟ سرزمین مبارکی که به فاصلۀ پرتاب سنگ و حتی نزدیک‌تر است. یقیناً این حکام با کفار استعمارگر دوستی دارند و تمام هم‌وغم شان اینست که بر همین چوکی‌های بی‌اساس و زودگذر شان باقی بمانند؛ اگر شما این حکام را پیروی کنید، شما را در دنیا و آخرت فایدۀ نمی‌رسانند و استدلال شما در اطاعت از این حکام در روز قیامت باطل است:

﴿إِذْ تَبَرَّأَ الَّذِينَ اتُّبِعُوا مِنَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا وَرَأَوُا الْعَذَابَ وَتَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبَابُ (۱۶۶) وَقَالَ الَّذِينَ اتَّبَعُوا لَوْ أَنَّ لَنَا كَرَّةً فَنَتَبَرَّأَ مِنْهُمْ كَمَا تَبَرَّءُوا مِنَّا كَذَلِكَ يُرِيهِمُ اللهُ أَعْمَالَهُمْ حَسَرَاتٍ عَلَيْهِمْ وَمَا هُمْ بِخَارِجِينَ مِنَ النَّارِ﴾ [بقره: 166-167]

ترجمه: آنگاه(در روز قیامت) کسانی‌که مورد پیروی(تودهای مردم در شفاعت خواهی از واسطه‌ها) قرار گرفتند از پیروان(چشم و گوش بستۀ خود) بیزاری می‌جویند و پیوندها(یی که در درنیا می‌پنداشتند دستگیرۀ نجات آن‌هاست از) میان‌شان گسسته می‌گردد.آنان که پیروی می‌کردند گویند: ای کاش(مکان) بازگشت(به دنیا) برای ما بود تا همانگونه که(آن‌ها امروز) از ما بیزاری می‌جویند(ما نیز) از آنان بیزاری می‌جستیم(دنباله روی آنان نمی‌شدیم) این چنین الله اعمال‌شان را از حسرت‌ها به آن‌ها می‌نمایاند و آن‌ها خارج شدنی از آتش نیستند.

ای سرزبازان ارتش‌های اسلامی! یقین کنید که یهود اهل جنگ وقتال نیست. آنان بزدلانی هستند که ذلت و خواری ایشان را فرا گرفته و شما می‌بینید که تعداد اندکی از جوانان مٶمن از برادران شما با سلاح‌های که اصلاً با سلاح‌های یهود هم‌خوانی و برابری ندارد، می‌جنگند و یهودیان را ضربه می‌زنند؛ اما یهودیان در پیش روی شان فرار نموده و به تانک‌های شان پناه می‌برند:

﴿لَنْ يَضُرُّوكُمْ إِلَّا أَذًى وَإِنْ يُقَاتِلُوكُمْ يُوَلُّوكُمُ الْأَدْبَارَ ثُمَّ لَا يُنْصَرُونَ﴾ [آل عمران: 111]

ترجمه: (آن معاندان یهود) هرگز به شما گزندی نرسانند، مگر اندک آزاری، اگر هم با شما کارزارکنند،(ازترس) به شما پشت می‌کنند پس از آن(نیز) مورد یاری قرار نمی‌گیرند.

بدون شک، شما خوب می‌دانید که فلسطین یک سرزمین مبارک و سرزمین اسلامی است که شرعاً جائز نیست که یهودیان در آنجا سلطه و حاکمیت داشته و یا این‌که به اساس طرح ایجاد دو دولت قضیه حل و فصل گردد، بلکه مانند که فاروق اعظم فلسطین را فتح و خلفای راشدین آن را حفظ نمودند، صلاح الدین ایوبی آن را آزاد و عبدالحمید از تجاوز یهودیان حفظ کرد. هم‌چنان در اثر سعی و تلاش لشکر الله سبحانه وتعالی یعنی مؤمنان صادق که این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم را متحقق می‌سازند، دوباره از تحت اشغال آزاد خواهد گشت:

«لَتُقَاتِلُنَّ الْيَهُودَ فَلَتَقْتُلُنَّهُمْ...» (أخرجه مسلم عن ابن عمر...)

ترجمه: شما حتماً با یهود می‌جنگید و حتما آنان را می‌کشید.

﴿وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ﴾ [ص: 88]

ترجمه: و بی‌تردید خبر(تحقق آیات قرآن را) پس از مدتی خواهید شناخت.

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

تبلیغات سیاه اسرائیلیِ "سازمان هاسبارا" علیه فلسطینیان!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

اسرائیل عملیات‌ گمراه‌ کننده سازمان یافته را، به هدف تحریف حقایق و شیطان جلوه دادن اغراض فلسطینیان و هواداران آن‌ها، از طریق سازمان تبلیغاتی رژیم اشغالگر موسوم به «هاسبارا» دنبال کرده است؛ سازمانی‌که هدف آن سفید کردن چهرۀ رژیم اشغالگر و مواضع آن است و همان‌طور پنهان کردن و یا توجیه کردن جنایاتی‌که رژیم اشغالگر از سال 1948م تاکنون علیه فلسطینیان مرتکب شده است؛ البته در چارچوب روش و رویکردی‌که به طور رسمی مورد حمایت تمام نهادهای داخلی و خارجی اسرائیل قرار دارد. هم‌چنین مقابله با هرگونه تلاش برای محکوم‌سازی رژیم اشغالگر و اعمال آن و مقابله با امواج همدردی‌های که با قضیۀ فلسطین در سراسر جهان صورت می‌گیرد.

بنا به گزارش روزنامه الیوم اسرائیلی "موشک آویو" در این اواخر از منصب خویش به عنوان رئیس هاسبارا استعفا داده است. در حالی‌که او یک ماه قبل از حملات 7 اکتبر گذشته، این سمت را به عهده گرفته بود. با این حال، او به دلیل ناتوانی تل آویو در اجرای کمپاین‌های تبلیغاتی موفق در مواجهه با روایات و حکایات ازوضعیت فلسطینیان که به طور گسترده در سراسر جهان گسترش یافته است، مورد انتقاد شدید قرار گرفت.

نمونه‌هایی از کار سازمان هاسبارا:

 - تحریک علیه فلسطینیان، مانند آنچه که روزنامه‌های آمریکایی ادعا نمودند که در جریان حملات مقاومت فلسطین در 7 اکتبر، به زنان (اسرائیل) تجاوز شده است؛ بدون این‌که مدرکی برای چنین مواردی ارائه بدارند. این روزنامه‌ها در اتهامات خود به نهادهای (اسرائیلی) و سربازان و شاهدان مجهول الهویة اعتماد نمودند. اما بعداً معلوم شد که این یک داستان دروغ بوده است، چنان‌چه این ادعاها با شهادت زنان زندانی (اسرائیلی) که در جریان اولین آتش‌بس در غزه، در نوامبر گذشته آزاد شدند، تناقض  آشکار داشت.

- پخش و نشر ادعاهایی مبنی بر کشتن کودکان و گردن زدن آن‌ها در جریان همان حمله، اشتباهی‌که رئیس جمهور آمریکا را در انتخاب این روایت و تکرار آن، با رسانه‌ها درگیر کرد. چنان‌چه بعداً  آن را اصلاح کرد و کاخ سفید اعلام نمود که اظهارات رئیس جمهور بر اساس ادعاهای مقامات (اسرائیل) و گزارش‌های رسانه‌های محلی بوده است.

از جمله اسالیبی‌که هاسبارا آن‌ها را به کار می‌برد:

- نفوذ در رسانه‌های سنتی و یا تسلط بر آن‌ها با همکاری گروه‌های فشار صهیونیستی و تلاش برای ارائه اطلاعات و تحلیل‌هایی در راستای توجیه سیاست‌های (اسرائیل) و از بین بردن دیدگاه‌های مخالف از طریق به حاشیه راندن یا شیطانی جلوه دادن آن‌ها.

- استفاده از کمیته‌های الکترونیکی تخصصی برای انتشار گسترده توییت‌ها و پست‌ها در شبکه‌های مانند توییتر، فیس‌بوک و اینستاگرام، با هدف تأثیرگذاری بر افکار عمومی و هدایت مباحثه‌ها به گونه‌ای که منافع رژیم اشغالگر را تأمین کند.

 - ایجاد وب‌سایت‌ها و وبلاگ‌های خبری که به ترویج دیدگاه‌های رژیم اشغالگر پرداخته و دیدگاه‌های آن را در زمینه قضایای سیاسی، امنیتی، اقتصادی و فرهنگی ارائه بدارد.

- استخدام سفیران و دیپلمات‌های رژیم اشغالگر که از طریق سهم‌گیری فعال آنان در مباحثه‌ها و ارائه دلایلی که از دیدگاه آن حمایت کند، صورت می‌گیرد.

- استفاده از فن و فرهنگ به عنوان ابزاری برای ارتقای وجهه‌اش در برابر سایر دولت‌ها؛ طوری‌که این رژیم کنسرت‌ها، نمایشگاه‌های هنری، و نمایش‌های تئاتری را سازمان‌دهی می‌کند تا توجه افکار عامه را از موضوعات حساس سیاسی دور کند.

- تلاش برای تبدیل کشمکش‌های "اسرائیلی-فلسطینی" از کشمکش‌های در محوریت سرزمین، به بحران نفرت از یهودیت و تلاش برای تأثیرگذاری بر نحوۀ بنیش افکار عمومی در جهان، به ویژه آمریکایی‌ها، در مورد اسرائیل و منطقه خاورمیانه در آینده، با مخاطب قرار دادن افکار عمومی مبنی بر تمایل اسرائیل به صلح.

- اعتمادسازی در برخی از کشورها مانند امریکا بر "ستون پنجم" از هواداران فعال برای تقویت پیام‌های رژیم اشغارگر و تحریف اظهارات مغایر با روایت آن، به طعن وارد ساختن بر موقعیت اخلاقی کسانی‌که جنایات آن را مورد انتقاد قرار می‌دهند و ترویج این‌که رژیم اشغالگر یک "دولت دموکراتیک" است.

در یک سیاق مرتبط، آژانس خبری الیهود آن‌چه را که تحت نام"راهنمای هاسبارا"  برای دانش‌آموزان در سراسر جهان  از طریق انترنت راه‌اندازی کرد تا از آن برای دفاع از (اسرائیل) و سیاست‌های آن استفاده کنند، عبارت از نوشتۀ تمرینی بود که در آن استراتیژی دفاعی و مبانی واساس مجادله و ورود در بحث و گفتگو، به تفصیل شرح و مجموعه‌ای از اهداف در آن مشخص گردیده بود که از جمله این اهداف عبارت اند: از توجیه بربریت و وحشی‌گری رژیم اشغالگر تحت عنوان مبارزه با افراط گرایی و تروریزم و ازجعل حقایق و تغییر سیاق آن‌ها در چارچوب تحریف حقیقت و انحراف توجهات از مجرم واقعی. هم‌چنین تحریف هرگونه فعالیت مخالف اشغالگری و تبدیل آن به فعالیت یهودستیزی، تهمتی که در چندین کشور مجازات قانونی دارد.

تبصرۀ مجله الوعی:

اسلوب تحريف و واژگوني حقايق و تبليغات دروغين و انحراف توجیهات از حقيقت... همان‌طورکه اشاره شد، از اسالیب رژیم اشغالگر است؛ اما این موضوع به اعمالی‌که این رژیم اشغالگر انجام می‌دهد، منحصر و محدود نمی‌شود، بلکه گروه‌ها و اتاق‌های دربسته‌ای دیگریست در کشورهای مختلف، مانند آمریکا، انگلیس، آلمان، فرانسه... که مشخصاً از زیرزمینی‌های اطلاعاتی خود، همان کاری را انجام می‌دهند که سازمان "هاسبارا" بدنام انجام می‌دهد.

اما مجله الوعی: دلیرانه به ادای تکلیف پرداخته و با اشتیاق به آگاهی مسلمانان، دنبال چنین اتاق‌های سیاه می‌باشد و تلاش می‌کنند تا با پیگیری دروغ های‌شان، تیم‌هایی برای افشای آن‌ها و ناکام ساختن دسایس امثال آن‌ها تشکیل دهد.

برگرفته شده از شماره 453و 454 مجله الوعی

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

ازبیکستان و حزب‌التحریر

(ترجمه)

خبر:

روز جمعه 2024/07/05  دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر کمپاینی را برای حمایت از برادران مظلوم ما در ازبیکستان تحت عنوان: وا امتا؛ فریاد زندانیان عقیدتی در ازبیکستان را برگزار کرد.

تبصره:

در مورد دعوت حزب‌التحریر در ازبیکستان صحبت‌های زیادی وجود دارد.  از آغاز تا گسترش  علیه دعوت‌گران و فداکاری‌ها و موقف‌ها... اما حداقل می خواهم در مورد این خبر موارد زیر را تبصره نمایم:

اول) اگر گسترش شدید فکر حزب‌التحریر در ازبیکستان نمی‌بود، با این حجم از دستگیری و شکنجه مواجه نمی‌شدند؛ چرا که جسد یک مرده نمی‌جنگد.

دوم) اگر امروز از ازبیکستان نام برده می‌شود، به کشتار اندیجان اشاره می‌کند که در آن بازداشت شدگان و خانواده‌های‌شان با گلوله‌های واقعی کشته شدند و در آسفالت دفن شدند؛ اگر امروز از ازبیکستان نام می‌برید، از زندان‌ها و جوشاندن زندانیان با آب تا شهادت یاد می‌کنید؛ همانطور که در مورد عثمانوف رحمه‌الله اتفاق افتاد، دندان کشیدن، آویزان کردن با سیخ در هوا، تزریق ایدز به زندانیان، خفگی با سلسه، جلوگیری از نوزاد شیرخوار از مادر و ... را ذکر کرد.

اگر امروز از ازبیکستان نام می‌برم، سخنان خانم اناباطخان رحمه‌الله به نوه‌هایش را یادآور می‌شوم که آنان را به صبر در حمل پیام دعوت توصیه می‌کرد و می‌گوید: «با استراحت راحت نخواهید شد.»

و یادآور جواب جوان کم سن و سال می‌شوم که یک خبرنگار خارجی به او گفته بود: «شما اعلامیه‌های حزب‌التحریر را به قیمت 20 دلار پخش می کنید؟» آن جوان با اطمینان پاسخ داد و گفت: «من 100 دلار به شما می دهم و از شما دعوت می‌کنم که اعلامیه‌های حزب‌التحریر را پخش کنید.»

از جوانی یادآور می‌شوم که فقط برای گرفتن غذای روزانه مغازه‌اش را باز می‌کرد و وقتی به دستش مقدار قوت رسید، به همین بسنده کرد و رفت تا کار حمل دعوت را انجام دهد...

سوم) ابتلاء و آزمایش سنتي است كه الله سبحانه وتعالی در آيات متعددی آن را بیان کرده است؛ چنانچه الله متعال می‌فرمايد:

﴿لَتُبْلَوُنَّ فِي أَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ﴾ [عمران: 186]

ترجمه: به طور مسلم از لحاظ مال و جان خود مورد آزمایش قرار می‌گیرید.

این وضعی انبیاء، رسولان، اصحاب و کسانی بود که به نیکی از آن‌ها پیروی کردند.

«لَقَدْ كَانَ مَنْ قَبْلَكُمْ وَإِنَّ أَحَدَهُمْ لَتُحْفَرُ لَهُ الْحُفْرَةُ، ثُمَّ يُوضَعُ فِيهَا ثُمَّ يُوضَعُ الْمِنْشَارُ عَلَى رَأْسِهِ، ثُمَّ يُمْشَطُ بِأَمْشَاطِ الْحَدِيدِ مَا دُونَ عَظْمِهِ فَمَا يَصْرِفُهُ ذَلِكَ عَنْ دِينِهِ»

ترجمه: قبل از شما کسانی بودند که برای آن‌ها گودالی کنده می‌شد، سپس در آن قرار می‌گرفت و اره بر سر او  می‌گذاشتند، سپس با شانه‌های آهنی، آنچه را که روی استخوانش بود شانه می‌کردند و او از دینش منصرف نمی‌شد.

و این حالت امروز در مورد جوانان حزب‌التحریر به طور عام و مسئولان آن‌ها به طور خاص صدق می‌کند.

چهارم) درد برطرف می‌شود و ثواب می‌ماند؛ انشاءالله و رسول الله صلی الله علیه و سلم گفتند: «...وَيُؤْتَى بِأَشَدِّ الْمُؤْمِنِينَ ضُرًّا وَبَلَاءً فَيُقَالُ: اغْمِسُوهُ غَمْسَةً فِي الْجَنَّةِ، فَيُغْمَسُ فِيهَا غَمْسَةً فَيُقَالُ لَهُ: أَيْ فُلَانُ، هَلْ أَصَابَكَ ضُرٌّ قَطُّ أَوْ بَلَاءٌ؟ فَيَقُولُ: مَا أَصَابَنِي قَطُّ ضُرٌّ وَلَا بَلَاءٌ»

ترجمه: و او را با سخت‌ترین آزار و آزمایش مؤمنان می‌آورند و گفته می شود: او را در بهشت فرو برید، ای فلانی آیا تا به حال بلایی سر شما آمده است؟ می‌گوید: هیچ بلایی سرم نیامده است.

این در مورد آخرت و در مورد این دنیا، افکار ناامیدی در لحظات پریشانی، اندوه و وقفه، خود منادی آرامشی قریب‌الوقوع است.

﴿حَتَّى إِذَا اسْتَيْأَسَ الرُّسُلُ وَظَنُّواْ أَنَّهُمْ قَدْ كُذِبُواْ جَاءهُمْ نَصْرُنَا﴾ [یوسف: 110]

ترجمه: ای پیامبر! یاری ما را دور از خویشتن مدان، یاری ما به شما نزدیک و پیروزی‌تان حتمی است.

پنجم) روزی در آخرت می‌رسد که ستمگرِ متکبر از کرده خود پشیمان می شود.

﴿وَلاَ تَحْسَبَنَّ اللهَ غَافِلاً عَمَّا يَعْمَلُ الظَّالِمُونَ إِنَّمَا يُؤَخِّرُهُمْ لِيَوْمٍ تَشْخَصُ فِيهِ الأَبْصَارُ * مُهْطِعِينَ مُقْنِعِي رُءُوسِهِمْ لاَ يَرْتَدُّ إِلَيْهِمْ طَرْفُهُمْ وَأَفْئِدَتُهُمْ هَوَاءٌ﴾ [ابراهیم: 42-43]

ترجمه: و (ای رسول ما) هرگز مپندار که الله از کردار ستمکاران غافل است؛ بلکه (کیفر) ظالمان را به تأخیر می‌افکند تا آن روزی که چشم‌ها(یشان) در آن روز خیره و حیران است.  (در آن روز سخت آن ستمکاران) همه شتابان و هراسان سر به بالا کرده و چشم‌ها واله مانده و دل‌هایشان به دهشت و اضطراب است.

اما در این دنیا، همان طور که با حمزه البسیونی افسر زندان نظامی در دوران جمال عبدالناصر که به شکنجه زندانیان معروف بود، اتفاق افتاد؛ طوری‌که با سیخ‌های آهنی پیشانی او را سوراخ کرد، گردنش را پاره کرد و سمت راستش را تقسیم کرد تا این‌که شانه‌اش از بقیه بدنش جدا شد.

سرانجام دومین آفتاب خلافت راشده بر منهج نبوت طلوع می‌کند؛ هرچند کافران و ستمگران و مستکبران از آن متنفر باشند و سپس ظلم و ظلمات با نور و عدالت اسلام از بین می‌رود. ای مسلمانان، شما را به این ندا فرا می‌خوانیم!

نویسنده: جابر أبو خاطر

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

فرق میان هجرت و پناهندگی!

(ترجمه)

خبر:

در روز‌های اخیر تمام مسلمانان هر یک به شیوه‌ی خود آغاز سال جدید هجری قمری را در سراسر جهان جشن گرفتند.

تبصره:

ممکن است برخی بپرسند در بین هجرت و پناهندگی چه ارتباطی وجود دارد؟ سوال مشروعی است؛ زیرا از لحاظ انگیزه‌ها، دلایل و اهداف فرق‌های زیادی بین این دو وجود دارد؛ اما هردو به معنی ترک نمودن سرزمین و اقارب و رفتن به دیار غربت است که هر سرزمینی سبک‌های زندگی متفاوتی دارند و باعث می‌شود انسان احساس غربت و وحشت کند. لیکن تفاوت‌های بسیاری در نحوه‌ی برخورد میزبانان با هریک از این دو (مهاجر و پناهجو) وجود دارد که محور بحث و توجه ما همین است.

همانا صحابه‌ی کرام به مدینه منوره هجرت کردند و گرامی‌ترین سرزمین الله سبحانه وتعالی را به سوی الله ترک کردند؛ سرزمینی‌که مایه‌ی فخر و عزت‌ آنان و محل تعالی روح‌‌شان بود، تا جایی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره‌ی آن سرزمین فرمودند:

«وَاللهِ إِنَّكِ لَخَيْرُ أَرْضِ اللهِ وَأَحَبُّ أَرْضِ اللهِ إِلَيَّ وَلَوْلَا أَنَّ أَهْلَكِ أَخْرَجُونِي مِنْكِ مَا خَرَجْتُ»

ترجمه: به الله قسم که تو بهترین و محبوب‌ترین سرزمین الله (سبحانه وتعالی) نزد من هستی؛ اگر اهالی تو مرا از تو (مکه) بیرون نمی‌کردند هرگز از تو خارج نمی‌شدم.

اما در مقابل، استقبال انصار از مهاجرین بعد از این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم بین آن‌ها پیوند برادری ایجاد کردند؛ به گونه‌ای بود که گویی فرشتگانی در لباس انسان بودند. آن‌ها این فرموده الله سبحانه وتعالی را در خود تجسم کرده بودند:

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ [حجرات: ۱۰]

ترجمه: جز این نیست که مٶمنان برادرند.

هم‌چنین رسول الله صلی الله علیه وسلم درباره‌ی آن‌ها فرمودند:

«الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ...»

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است.

انصار تمام دارایی خود با مهاجرین تقسیم کردن؛ تا جایی‌که می‌خواستند زنان خود را طلاق داده و به عقد مهاجرین درآورند. این اتفاق در هیچ دوره‌ای از تاریخ بشریت و در هیچ تمدنی رخ نداده است.

در آن سوی صحنه تصویری کاملاً متفاوت از این صفحه زرین و درخشان را مشاهده می‌کنیم که مردم یمن، سوریه، سودان و قبل از آن‌ها بسیار از مسلمانان زیر بمباردمان طیاره‌ها و آتش توپ‌خانه‌ها و گلوله‌ها مهاجرت کردند و در حالت سرگردانی به دنبال امنیت و آرامش به نزد همسایگان مسلمان خود رفتند؛ اما باوجود این‌که مسلمان بودند و به سوی مسلمانانی پناه برده بودند که دین‌شان همان دین صحابه، پیامبر‌شان همان پیامبر صحابه و برادری‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم در میان‌شان ایجاد کرده بود، هنوز برقرار بود؛ ولی نگاه و رفتار به آن‌ها کاملاً متفاوت از زمان صحابه بود. به آن‌ها به عنوان پناهندگان خارجی نگریسته شده و بسیاری از سرزمین‌های اسلامی مرز‌های خود را بروی آن‌ها بستند و سرزمین‌هایی‌که مرز‌های خود را به صورت رسمی بر آن‌ها باز کردند، ورودشان را به قدری سخت و پیچیده کردند که اکثریت آن‌ها مجبور شدند خطرات سفر را بپذیرند و از راه‌های ناهموار عبور کنند که برخی جان خود را در این راه‌ها از دست دادند. برخی سرزمین‌ها آن‌ها را در خارج از شهرها حبس کردند و اردوگاه‌های پناهندگان را ایجاد کردند که در بسیاری از موارد حداقل امکانات زندگی کرامت‌آمیز را نداشتند و همیشه تهدید به اخراج می‌شدند و به آن‌ها گفته می‌شد که  اگر از این اردوگاه‌ها خارج شوند یا قوانین مهاجرتی را که برای آن‌ها تعیین شده بود نقض کنند، اخراج خواهند شد!

همه‌ی این‌ها فقط به این دلیل است که به آن‌ها به عنوان خارجی نگریسته شد؛ نه به عنوان فرزندان این سرزمین؛ بنابراین دین و همسایگی شفاعت آن‌ها را نکرد!

سوال این‌جاست که چرا این تفاوت فاحش در رفتار این‌ها و انصار وجود دارد؟!

در حالت اول نگاه به آن‌ها به عنوان مسلمان بود و مسلمان یقیناً برادر مسلمان است؛ بنابراین اساس نگاه‌شان اسلام بود.

اما در حالت دوم (رفتار مسلمانان فعلی) به آن‌ها به عنوان بیگانه‌های خارجی پناه‌جویی بود که اهل آن سرزمین نیستند؛ بنابراین اساس نگاه‌شان ملیت بود.

ملیت‌گرایی به حدی بد است که میان مسلمانان تفرقه انداخته و وحدت‌شان را از بین می‌برد. این چیزی است که استعمارگر کافر با تعیین مرزها بین سرزمین‌های اسلامی به آن دست یافت و آن‌قدر مقدس شده است که گویی الله متعال به آن امر کرده! او سبحانه وتعالی در کلام حمید خود می‌فرماید:

﴿إِنَّ هَذِهِ أُمَّتُكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَأَنَا رَبُّكُمْ فَاعْبُدُونِ﴾ [انبیاء: ۹۲]

ترجمه: [گفتيم:] اين است امّت شما كه امّتى يگانه است و من پروردگارتان هستم، پس مرا بپرستيد.

و این ملیت‌گرایی باعث شده که مسلمانان پشت یکدیگر را خالی کنند! این غزه است که اکنون در خون غلتیده؛ در حالی‌که چهارطرف آن را مسلمانان احاطه کرده است؛ ولی هیچ کس به فریاد‌های آنان پاسخی نمی‌دهند! در حالی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرماید:

«المُسْلِمُ أخُو المُسْلِمِ، لا يَظْلِمُهُ، ولا يَخْذُلُهُ، ولا يَحْقِرُهُ» (أخرجه مسلم عن أبي هريرة)

ترجمه: مسلمان برادر مسلمان است، به او ظلم نمی‌کند، پشتش را خالی نمی‌کند و او را تحقیر نمی‌کند.

ملیت‌گرایی باعث شد که نظام‌های کفری اداره امور عامه را به دست بگیرند؛ در ملیت‌گرایی هیچ نظام اقتصادی، حکومتی یا اجتماعی وجود ندارد...

پس از خروج استعمار از سرزمین‌های اسلامی، به اطراف خود نگاه کردیم و چیزی جز نظام‌های کفری نیافتیم. برخی به سرمایه‌داری، برخی به سوسیالیزم و برخی دیگر به ترکیبی از این دو روی آوردند. همۀ این‌ها بدین خاطر بود که ملیت‌گرایی اندیشه‌ای برای تنظیم امور زندگی نیست؛ بلکه یک ارتباط عاطفی و غریزوی است که به وطن‌پرستی مربوط می‌گردد.

آیا وقت آن نرسیده که به خود بیاییم، به کتاب الله سبحانه وتعالی و هدایت پیامبرمان صلی الله علیه وسلم باز گردیم و خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت را که الله سبحانه وتعالی برای ما  وعده داده و حبیبش صلی الله علیه وسلم بشارت آن را داده است اعلان کنیم؟!

مترجم: حسن سلحشور

ادامه مطلب...

امانت چگونه ضایع می‌گردد؟

 (ژباړه)

امام بخاری رحمه الله از ابوهریره رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

‏«إِذَا ضُيِّعَتْ الْأَمَانَةُ فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا يَا رَسُولَ اللَّهِ؟ قَالَ: إِذَا أُسْنِدَ الْأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرْ السَّاعَةَ»

ترجمه: چون امانت ضایع ساخته شود، انتظار قیامت را بکش. گفتند: یا رسول الله صلی الله علیه وسلم! امانت چگونه ضایع می‌گردد؟ فرمود: هر گاه امور به غیر اهلش (نا اهلان)سپرده شود انتظار قیامت را بکش.

کرمانی گفت: مراد از "امر" تمام امور متعلق به دین از قبیل امارت، خلافت، و افتاء، قضاء وغیره می‌باشد. هم‌چنان کرمانی می‌گوید: لفظ اسند الامر الی غیر اهله" یعنی این‌که الله سبحانه وتعالی تعیین حکام را امانتی بر عهده بندگانش قرار داده و بر آنان فرض گردانیده که حکام خود را نصیحت و محاسبه کنند. بنابراین، بر مسلمانان شایسته و سزاوار است که امور خود را به اهل دین بسپارند؛ زیرا  اگر پیشبرد امور خود را به غیر اهل دین بسپارند، امانتی را که الله سبحانه وتعالی به آن‌ها سپرده ضایع کرده است.

ما در زمانی زندگی می‌کنیم که زمام امور، با وجود این‌که موضوعی بس اساسی است به حکام خائنی سپرده شده که اهلیت آن را ندارند و ما همه روزه با آن‌ها سر و کار داریم. این افراد لیاقت حکومت‌داری را ندارند؛ زیرا توسط کفار استعمارگر تعیین شده و بر مسلمانان سلطه یافته‌اند، انواع شکنجه‌ها را بر مسلمانان روا داشته و بر کفر آشکار حکم می‌کند؛ حال آن‌که این حکام مزدور از پس یک کار ساده بر نمی‌آیند و حاکم‌نما و مردنماهایی هستند که امانت توسط آنان ضایع شده و خیانت جای امانت را اشغال کرده است.  حاکمیت آن‌ها کسانی را می‌پذیرند که راضی هستند، به نوبۀ خود بخشی از بدی‌های آنان باشند و افرادی هم‌چون علماء، عالم‌نماها، مفتی‌ها و قضاتی وجود دارند که از آن‌ها پیروی نموده و از حاکمیت‌شان خوشنود هستند و هیچ کدام از اعمال ناروای‌شان را محکوم و نکوهش نمی‌کنند.

این اشخاص به الله سبحانه وتعالی، رسول الله صلی الله علیه وسلم و مسلمانان خیانت کرده‌اند و به امانتی که به ایشان سپرده شده است آگاهانه خیانت کرده‌اند. آن‌ها کسانی هستند که آیات الله سبحانه وتعالی را به سخره گرفته و مفهوم کلام الله متعال را تحریف کردند و گمراهانی هستند که امانت علم و حکم را ضایع کردند.

امانت هرگز بر زمین بر نمی‌گردد، مگر این‌که امر (حکومت)  به اهلش یعنی اهل دین سپرده شود ؛ کسانی‌که به سوی برپایی خلافت بر منهج نبوت دعوت می‌کنند؛ خلافتی‌که خیانت را از بین برده و امانت را ایجاد می‌کنند.

بار الها،  خلافت را زودتر برپا گردان و ما را از جمله لشکریان مسلمانانی قرار بده که شاهد حاکمیت آن باشند!

ادامه مطلب...

بازگشائی گذرگاه‌ها با نظام جنایت‌کار، گام خبیثی برای تعجیل منافع و عادی‌سازی!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

شورای شهر در شهر"الباب" روز چهارشنبه مورخ 26 جون 2024م از کار وفعالیت، جهت بازگشائی گذرگاه تجارتی "ابوالزندین" به صورت آزمایشی اعلان کرد تا پیش‌زمینه‌ای برای یک گذرگاه رسمی و دائمی در آینده باشد. این گذرگاه مناطق مورد نفوذ "ارتش ملی" را با مناطق تحت سیطرۀ نظام جنایت‌کار اسد ارتباط بر قرار می‌کند. این شورا به گمان خودش کذباً طوری وانمود ساخت که این تصمیم، انگیزه و شوق شان را نسبت به بهتر ساختن شرائط معیشتی اهالی این منطقه، تقویت فعالیت‌های اقتصادی شهری ، فعال ساختن سیر و حرکت تجارتی، افزایش درآمدهای این شورای برای منافع عامه و از سرگیری زیرساخت‌های این شهر را انعکاس می‌دهد. این اعلان در روز پنج شنبه از داخل شدن اولین کاروان تجارتی از مناطق آزاد شده به مناطق تحت سیطرۀ نظام اسد جنایت‌کار از طریق گذرگاه "ابوالزندین" نزدیک به شهر "الباب" به ریف حلب شرقی خبر داده است.

بعد از این اعلان انقلابیون در تمام مناطق آزادشده به جاده‌ها می‌ریزند و خشم و شدت قهرشان و عکس‌العمل شان را طی یک حرکت جدی مبنی بر رد تحمیل این توطئه‌ها و منع اجرای این پلان خیانت‌کارانه ابراز کردند؛ مخصوصاً مردم ما در شهر "الباب" و اطراف آن که با طیف‌های مختلفی به سمت این گذرگاه حرکت نمودند و موقف شان را در این رویکرد عزت امت و قوت اثرگذاری امت نشان می‌دهد؛ اثرگذاری که هرگاه حرکت کنند برای منافع و درخواست‌های شان جهت حقوق شان و گرفتن دست کسانی‌که به سرنوشت انقلاب شان بازی می‌کنند واضح می‌سازد. این حرکت مردمی با موج گسترده‌ای از فعالیت‌ها در فضای مجازی و وسائل ارتباط جمعی همراه بود که رأی و نظر قاطع عمومی را بر ضد جنایت بازگشائی گذرگاه‌ها به صورت عام و گذرگاه "ابوالزندین" را به صورت خاص آشکار ساخت.

ما در مورد این خبر موقف‌ و نظریاتی داریم:

اول) فکر و پلان باز نمودن گذرگاه‌ها یک پلان جدیدی نه، بلکه در این مورد از قبل هم تلاش‌های زیادی صورت گرفته که به دلیل موقف‌گیری و مخالفت مردم در برابرش این فکر ناکام شده است؛ چنانچه در "معارة النعسان" که در منطقۀ تحت سیطرۀ هیأت تحریر الشام است، چندسال این اتفاق افتاد؛ همان وقتی که تظاهرکنندگان لگدمال شده و یکی از ایشان شهید گردید.

دوم) این پلان عادی‌سازی ممکن نیست که اصلاً یک تصمیم محلی و داخلی باشد؛ بلکه این پلان نتیجۀ توافقات و تفاهمات ترکی-روسی است که به خدمت‌ طاغوت شام قرار گرفته است. اینکه در ظاهر چهرۀ داخلی به این پلان عادی‌سازی داده می‌شود، تنها از ترس مردم است که هر پلان و گام که برای منافع و عادی‌سازی نظام جنایت‌کار باشد رد می‌کنند؛ چنانچه تلاش‌هایی‌که برای بازگشائی این گذرگاه هم‌زمان با ترفند و مکر اردوغان قرار گرفته که رابطه‌اش را با اسد طاغوت شام بر قرار کرده است؛ چنانچه اردوغان در این اواخر صراحتاً گفته است که او هیچ دلیلی به عدم ایجاد روابط با سوریه را نمی‌بیند. او تأکید ورزیده و گفته: «همان‌طوری که در گذشته روابط بین ترکیه و سوریه خوب بوده و در گذشته با اسد ملاقات کردم، در نتیجه بازهم مرحلۀ بعدی وآینده با اسد ملاقات خواهیم کرد و ما به این مسأله آماده هستیم.»

سوم) بازگشائی این گذرگاه یک قضیۀ داخلی نیست که تنها اختصاص به شهر "الباب" داشته باشد؛ بلکه این یک تصمیمی در سطح انقلاب است که تمام طیف‌ها وگروه‌ها و جوانب انقلابیون را شامل شده و در نتیجه کوچک جلوه دادن این قضیه و نسبت دادن آن به جهتی که هیچ صلاحیت ندارد یک مکر و فریب آشکار است.

چهارم) بازگشائی این گذرگاه روزنۀ حیات نظام پوسیده و مشروعیت بخشیدن آن وتلاش برای اینست که اندکی مردم را کنترول کند تا با نظام سفاک، خون‌آشام و قاتل زنان، اطفال، پیرمردان و هتک کنندۀ حیثیت و مال‌های مردم تعامل کنند؛ نظام خون ‌آشامی‌که زندان‌های مهیب و تاریکش را از مردان، زنان و اطفال بی‌گناه پرکرده است.

پنجم) مقصد از بازگشائی این گذرگاه رشد اقتصادی کدام منطقۀ مشخص و بهبود بخشیدن وضیعت معیشتی مردم نبوده؛ طوری که گمان می‌کنند؛ بلکه مقصد آن یک پروژۀ سیاسی خبیثی است که از جانب رهبری مزدور و وابستگان نظام ترکیه که یک ابزار بی‌ارزش آن می‌باشند، روی دست گرفته شده و این پروژه پیش‌زمینۀ برای مشروع ساختن منافعی است که نظام ترکیه به رهنمائی امریکا به پیش می‌برد و این یک پلان خبیثی است که برای جلو انداختن عادی‌سازی این نظام مجرم که در پی آن پلان‌های خبیث‌تر، مرموزتر و خطرناک‌تر است به کار بسته شده است.

در اخیرباید گفت: امروزه توپ میدان در دست انقلابیون و صاحبان خون شهداء، مجاهدین صادق و مهاجرینی است که از شهرهای مختلف سوریه و ساکنین خیمه‌های بیجا شدگان می‌باشند‌؛ خیمه‌های بیجا شدگانی‌که در شأن بشریت نیست. پس ایشان هستند که صاحبان این قضیه هستند و آن‌هایند که به یاری الله سبحانه وتعالی می‌توانند جلو این بازی‌ها را بگیرند. از طریق گرفتن دست هر ستم‌گر و کسی‌که به سرنوشت مردم و انقلاب بازی می‌کند، از طریق کار اساسی برای پایان دادن رنج‌های طولانی و باز نمودن دروازه‌های بسته شده، از طریق خیزیش آزادگان که همه چیز را تحت کنترول شان در آورند و این خیزیش در موج دوم انقلاب تجلی خواهد کرد، خیزیش عزت و با شکوهی که سرنوشت و ورق را دربرابر توطئه‌گران عوض خواهد کرد و قدرت و سرنوشت امت را از غاصبین گرفته و به خودش بر می‌گرداند؛ اشخاصی‌که به نظام ترکیه وابسته بوده، آنانی‌که اراده و سرنوشت آن را با تمام پستی و ذلت و خواری به گیرو دادند و به انقلاب و قربانی‌های انقلاب ضربه زدند مانند که به دیوار زده شود. از این جهت مردان صادق گامی به سوی جبهات آزاد کردن بر ضد نظام جنایت‌کار برداشتند تا این نظام را در پایتختش سقوط داده و قربانی‌ها به اساس حکم اسلام ارج‌گذاری شوند. این مسأله بالای اهل انقلاب واجب می‌کند تا رهبری سیاسی با درک و فهم و مخلصی داشته باشد که مشکلات امت را به دوش کشیده و راه نجات آن را بر اساس عقیدۀ اسلامی خلاص کند، بعد از این‌که نظام ترکیه از نظر مردم به عنوان یک رهبری سیاسی از چشم افتاد؛ نظامی که انقلاب ما را به ضربات هلاکت باری مواجه ساخت.

امروزه بر امت لازم است که رهبری صادق و واقعی داشته باشند تا آنان را از توطئه‌ها و دسیسه‌ها بر حذر داشته و پراکندگی شانرا از بین برده و آنان را وحدت بخشد. هم‌چنان تمام انرژی شان را یکجا بسازد و نقشه  و راه واضحی برای به دست آمدن محصول زحمت‌کشی‌ها و قربانی های بزرگ شان بدهد تا باشد که الله سبحانه وتعالی به این عمل راضی شده و ما را به یاری‌اش نصرت بخشد یقیناً که آن روز نزدیک است.

برگرفته از شمارۀ 502 جریدۀ الرأیه

نویسنده: استاد ناصر شیخ عبدالحی

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه