پنجشنبه, ۱۷ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ترور و تجاوز نتیجۀ عدم وجود سپر امت؛ خلافت بر منهج نبوت است!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در صبح روز چهارشنبه، رئیس دفتر سیاسی جنبش حماس، اسماعیل هنیه، به دست نیروهای صهیونیستی در تهران پایتخت ایران، جایی‌که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید ایران حضور داشت، به شهادت رسید.

شهادت هنیه قابل پیش‌بینی بود؛ چرا که رژیم صهیونیستی از ابتدای جنگ تهدیداتی مبنی بر ترور و قتل رهبران جنبش حماس مطرح کرده بود. ترور رهبران حماس برای این رژیم جدید نیست و در جریان جنگ خود علیه مردم فلسطین، به ویژه غزه، تمامی انواع جنایات و بدترین آن‌ها را مرتکب شده است. هرچند ترور هنیه به نوعی ضربۀ سنگین بود؛ اما در چارچوب جنایات رژیم صهیونیستی در جنگ علیه حماس و غزه که در آن ده‌ها هزار شهید وجود دارد، هم‌چنان بخشی از جنگ استعماری و ضدبشری این رژیم به شمار می‌آید.

با این حال، شرایط ترور هنیه که شامل سیلیی از تحریک و چالش و حساسیت‌ها بود، به دامنۀ وسیع‌تری گسترش یافت؛ زیرا او به عنوان مهمان دولت ایران در پایتخت این کشور و در مراسم ویژه‌ای چون تحلیف رئیس‌جمهور جدید ایران به شهادت رسید. این حمله به‌گونه‌ای به نظر می‌رسد که اعلام جنگی به حساب می‌آید؛ به‌ویژه با توجه به این‌که به حیثیت ایران آسیب زده و خواستار واکنشی است که به نظر می‌رسد به تشدید تنش در کل منطقه بینجامد.

اگر به آنچه پیش‌تر ذکر شد، اقدام به ترور فرماندۀ نظامی حزب الله لبنان، فؤاد شکر، در حومۀ جنوبی بیروت را نیز اضافه کنیم، می‌توان گفت که این ضربات متداوم از سوی رژیم صهیونیستی دارای ابعاد مختلفی است که اهداف آن در تضاد با یکدیگر نبوده و برخی از این اهداف حتی به‌صراحت اعلام شده‌اند. به عنوان مثال، ممکن است نتانیاهو مثل همیشه برای رهایی از فشارهای مربوط به توافق و پایان جنگ، به ویژه از سوی امریکایی‌ها، اقدام به ایجاد شرایطی کند که انجام توافقات را دشوارتر کرده و تنش‌ها و درگیری‌ها را در منطقه تشدید نماید.

نتانیاهو با اقدام به ایجاد این بی‌ثباتی‌ها و ناآرامی‌ها به این امید است که امریکا به‌طور مؤثر از او حمایت کند؛ با این تصور که امنیت رژیم صهیونیستی مصلحت و منفعت بزرگی برای امریکا در پی دارد. علاوه بر این، نتانیاهو در تلاش است تا نقاط برجسته‌ای برای اضافه کردن به فهرست آنچه که ادعا می‌کند؛ «پیروزی و اهداف جنگ» هستند، به دست آورد. هم‌چنین، رژیم صهیونیستی به دنبال ترمیم قدرت بازدارندگی و حفاظتی خود است که در ماه‌های اخیر به شدت تضعیف شده و اکنون مقام‌های آن مدعی هستند که هیچ نقطه‌ای در کل خاورمیانه نیست که دست آن‌ها به آن نرسد.

سؤال مهمی که در اذهان تکرار می‌شود، سؤال انکاری است نه استفهامی:

چرا رژیم صهیونیستی با شدت و قساوت به تجاوزات خود ادامه می‌دهد و طرف مقابلش را ناچیز و ضعیف به حساب می‌آورد؟ چرا در برابر این حجم از تحرک رژیم صهیونیستی، از سوی سرزمین‌های اسلامی و نیروهای شان، به جای پاسخ قاطع بیشتر خضوع، سکوت و بی‌عملی مشاهده می‌شود؟!

پاسخ اینست که آنچه رژیم صهیونیستی در منطقه انجام می‌دهد، نه تنها به دلیل قدرت‌نمایی و قلدری این رژیم و نه تنها به دلیل حمایت امریکا از آن، بلکه به خاطر یک مثلث از عوامل است: یکی از این عوامل، عامل درونی خود  این رژیم و امریکاست و عامل دیگر، خیانت و ضعف حکام در سرزمین‌های اسلامی و عامل سوم که بیشترین تأثیر را دارد، ضعف و ترس آن‌هاست.

قدرت از ارادۀ استفاده کننده‌اش جدا نیست. وجود قدرت به تنهایی معنایی ندارد؛ اگر اراده‌ای برای استفاده از آن نباشد. قدرتی‌که در اختیار رژیم‌های اسلامی است، هرچند که بسیار زیاد باشد، در حال حاضر رژیم صهیونیستی را نمی‌ترساند؛ زیرا این رژیم می‌داند که این دولت‌ها اراده‌ای برای استفاده از این قدرت علیه آن ندارند و هم‌چنین این رژیم می‌داند که این دولت‌ها هیچ پروژه‌ای برای آزادسازی فلسطین نداشته و ندارند. هدف این رژیم‌ها از داشتن قدرت، تنها بقا و ادامۀ حاکمیت شان است. به همین دلیل رژیم صهیونیستی با قساوت و بی‌رحمی ضرباتش را وارد می‌کند و به خاطر این اطمینان دارد که در میان حکام تنها یا همکارانش هستند یا کسانی که ضعیف و بزدلند.

حداکثر واکنشی‌که می‌توانید ببینید، واکنش‌های ضعیف و بی‌عمل است که تنها برای حفظ آبرو انجام می‌شود، نه برای ایجاد سپر واقعی یا عمل جدی. به نظر می‌رسد که کشورها در مواجهه با این چالش‌ها، از سناریوهای آماده برای پاسخ فوری، بازدارندگی ناگهانی و اهداف از پیش تعیین‌شده، برخوردار نیستند.

خروج از این وضعیت که در آن هیچ حرمت و هیبتی برای سرزمین‌های اسلامی باقی نمانده و امنیتی از سوی این رژیم ستم‌گر وجود ندارد، جز به مقداری که رژیم‌ها از خود بدون چون و چرا تسلیمی و خیانت نشان دهند، امری ضروری است. جنایات این رژیم که از مرزها و پایتخت‌ها پا فراتر گذاشته، تنها نتیجهٔ همین وضعیت است که توسط حکام خائن و ننگین ایجاد شده است.

 در این وضعیت که حکام خود را از درگیری میان امت و دشمن خبیث بیرون رانده و امت را به لقمۀ آماده‌ای برای دشمن رها کرده اند تا هرگونه که بخواهد با آنان برخورد کند، ترور کند، به قتل رسانده و تحقیرشان کند. امت را مانع نصرت فرزندانش و مانع دفاع از خود در فلسطین شده و نگذاشته اند که امت از فرزندان خود در لشکرها در میدان نبرد با دشمن استفاده کند؛ بلکه پا فراتر گذاشته، به ‌عنوان محافظان دشمن خود درآمده و حتی در مهار هر فرد مجاهد و تعقیبش پیشی گرفته‌اند.

اقدام صحیح برای بیرون شدن از چنین وضعیت اینست که این حکام هرچه زودتر از قدرت برکنار و سلطۀ شان از بالای مسلمانان دور کرده شود و این مسأله باید محور توافق و اساس کارها و اولویت‌های اصلی باشد. نباید به پاسخ جزئی و بی‌رمق به حوادث ترور سلسله‌ای که در این روزها مورد توجه قرار دارد، مصروف گشته و بدان دل بست.

تاج و تخت این حکام هم‌چون خانهٔ عنکبوت سست است و رژیم یهود نیز به‌مانند آن بی‌بنیاد است؛ اگرچه با قساوت خود تلاش در پوشاندن سستی‌اش دارد، اکنون در ضعیف‌ترین وضعیت خود قرار دارد. غزه به شدت وی را عصبانی کرده و روحیه‌اش را به‌شدت متلاشی ساخته و نخواهد توانست آن را ترمیم کند.

اکنون فرصت برای امت فراهم است تا از این رژیم فسادآور و حکام خود همزمان خلاص شود. اگر تصمیم خود را قاطعانه بگیرد و بر الله سبحانه وتعالی توکل کند و امام و خلیفهٔ خود را بیعت کند، که سپر و پناه اوست و از پشت او بجنگد و به او پناه ببرد، در آن صورت به خواست الله سبحانه وتعالی هرگز شکست نخواهد خورد.

﴿إِنْ يَنْصُرْكُمُ اللهُ ‌فَلَا ‌غَالِبَ ‌لَكُمْ وَإِنْ يَخْذُلْكُمْ فَمَنْ ذَا الَّذِي يَنْصُرُكُمْ مِنْ بَعْدِهِ وَعَلَى اللهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ﴾؟! [آل عمران: 160]

ترجمه: اگر الله شما را ياري كند (همان گونه كه در جنگ بدر ياري كرد ) هيچ كس بر شما چيره نخواهد شد، و اگر خوارتان گرداند (و دست از ياريتان بردارد؛ همان گونه كه در جنگ احد چنين شد) كيست كه پس از او شما را ياری دهد؟ و مؤمنان بايد تنها بر الله توكّل كنند و بس.

برگرفته از شمارۀ 507 جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد یوسف ابوزر

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

ای حکام، آیا در میان شما مرد رشیدی نیست؟!

(ترجمه)

رژیم اشغال‌گر و ستم‌گر یهود هم‌چنان به حملات بی‌رحمانه‌اش بر مردم مسلمان در هر جای دنیا ادامه می‌دهد. این رژیم هیچ مرزی را برای ارتکاب جنایاتش نمی‌شناسد و به خون بی‌گناهان، از جمله کودکان، پیرمردان، زنان و حتی درختان و سنگ‌ها، رحم نمی‌کند.

آخرین جنایات این رژیم شامل ترور برادر مان اسماعیل هنیه و همراهش در قلب تهران، پایتخت ایران و پیش از آن ترور فؤاد شکر در حومۀ بیروت، پایتخت لبنان و هم‌چنین بمباران سفارت ایران در دمشق و کشته شدن تعدادی از فرماندهان نظامی ایران است. این رژیم به تهدید و ارعاب ادامه می‌دهد و با افتخار از توانایی خود برای حمله به پایتخت‌های سایر کشورها سخن می‌گوید. اما هیچ واکنشی از سوی حکام این پایتخت‌ها نمی‌بینیم و هیچ اقدام مؤثری برای بازداشتن این دشمن سرسخت مشاهده نمی‌کنیم.

وزیر خارجۀ اسرائیل به اردوغان هشدار می‌دهد که اگر بخواهد در غزه دخالت کند، مانند لیبی و سرنوشت صدام در عراق دچار خواهد شد. این در حالی‌ست که این رژیم و وزیرانش می‌دانند که اظهارات اردوغان، توخالی و برای پوشاندن شکست‌هایش به کار می‌رود.

نخست‌وزیر اسرائیل، نتانیاهو با تمام خودستایی و قلدری در حالی‌که به خوبی می‌داند که شکست خورده و در وضعیت بحرانی قرار دارد، تهدید می‌کند که هر کسی قصد داشته باشد به یهودیان اتهام بزند یا به آن‌ها آسیب برساند، با واکنش مواجه خواهد شد. این در حالی‌ست که همۀ حکام سکوت کرده و در ذلت و خواری بی‌سابقه‌ای فرو رفته اند! هیچ یک از آن‌ها جرئت ندارد که به این دیوانه پاسخ مناسب بدهد.

بزرگ‌ترین پاسخ حکام اینست که به سازمان ملل شکایت کرده و از جامعۀ جهانی می‌طلبند تا جهت کاهش یا توقف حملات پی در پی، بالای اسرائیل فشار بیاورد. این‌گونه اقدامات به خاطر رحم و شفقت به مسلمانان یا ضعفای فلسطین نبوده؛ بلکه به دلیل ترس از وقوع جنگ تمام‎‌عیار، تهدید چوکی‌ها و تزلزل رژیم‌های شان و ترس از انقلاب‌های مردمی است؛ انقلاب‌هایی‌که به شدت خواهان برچیده شدن این حکومت‌های ناچیز و رهایی از چنگال این حکام خائن هستند.

 اکثر این حکام تنها به محکومیت و اظهار تأسف بسنده کرده و از سازمان ملل و شورای امنیت درخواست می‌‌کنند تا قطعنامه‌ای صادر کنند که اغلب تأثیر واقعی نداشته و ممکن است امریکا با حق وتو، آن را به نفع مصالح خود تصویب کند. آن‌ها خوب می‌دانند که این تصمیمات هیچ تأثیری در بازپس‌گیری یا آزادسازی یک قطعه از سرزمین‌های اشغالی نخواهند داشت.

این رژیم به دلیل عدم وجود سپر امت و ترس از مجازات، به تجاوزات و جنایات خود ادامه می‌دهد. پس از دریافت ضربات سنگین از گروهی مجاهدین که سال‌ها تحت محاصره بوده‌اند، به تحریک افکار عمومی و درخواست از جهان برای نجات خود پرداخته و به حامی بزرگ شر و استکبار یعنی امریکا، پناه برده است.

آیا حکام درک نکرده‌اند که ملت‌های مسلمان مشتاق پیروزی و آمادۀ فداکاری هستند؟ حکام تلاش می‌کنند این شعلۀ امید را ضعیف کنند؛ زیرا از وحدت امت می‌ترسند که ممکن است تاج و تخت‌های شان را به زباله‌دان تاریخ بیفگنند و آن‌ها را از ریشه برکنند. حکام طاغوتی هم‌چنان به فشار بر روی این ملت‌ها و منابع قدرت آن‌ها ادامه می‌دهند و با دل‌سرد کردن شان به دنبال راضی نگه‌داشتن یهود و حفاظت از منافع غرب هستند.

اگر در میان این حکام فردی با اندک‌ترین شرفی وجود می‌داشت، در برابر طغیان‌گران جهان برمی‌خاست و می‌دید که تمام امت با تمام توان نظامی، انسانی و اقتصادی پشت سر او ایستاده‌اند. اگر میان آن‌ها باقی مانده‌ای از عقل و درایت می‌بود، هرگز در نصرت تأخیر نمی‌کرد و می‌دید که امت دور او جمع شده و در کنارش با او بدون ترس از مرگ و بدون هراس از دشمن می‌جنگند.

﴿وَلَوْ أَرَادُوا الخُرُوج لَأَعَدُّوا لَهُ عُدَّةً وَلَكِن كَرِهَ اللّهُ انبِعَاثَهُمْ فَثَبَّطَهُمْ وَقِيلَ اقْعُدُواْ مَعَ الْقَاعِدِينَ ‏ [توبه: 46]

ترجمه: اگر می‌خواستند (برای جهاد) بیرون روند، توشه وساز و برگ آن را آماده می‌کردند (و مسلح و مجهز راه می‌افتادند). امّا الله (می‌دانست كه اگر برای جهاد بيرون می‌آمدند جز زيان و ضرر نداشتند. اين بود كه) بيرون‌شدن و حركت‌كردن آنان را (به سوی ميدان نبرد) نپسنديد و ايشان را از (اين كار) بازداشت و بديشان گفته شد: با نشستگان (عاجز و ناتوان، از قبيل بيماران و پيران و كودكان و زنان، در خانه) بنشينيد (چرا كه شايستگی آن را نداريد كه در كارهای بزرگ و راه سترگ الله گام برداريد).‏

امت اسلامی، اکنون به این درک رسیده است که پیروزی و نصرت از سوی الله سبحانه وتعالی و وابسته به پایبندی به دین الله است. نمونۀ عینی آن را در پایداری گروه مجاهدین در غزه و کرانۀ باختری و گروه صابر و ثابت قدم در حق می‌بیند که رژیم یهود و همۀ کفر و ظلم را به شدت ترسانده است. پس چگونه خواهد بود اگر این قدرت به سرزمین‌های اطراف اراضی مقدس گسترش یابد؛ مصر، شام، عراق و سایر سرزمین‌های اسلامی در شرق و غرب، فراگیر شود و به قدرت بزرگی برای مقابله با غرب و بازگرداندنش به عقب مبدل گردد که تحت پرچم اسلام با ظلم و ظالمین مقابله و مستضعفین را یاری رساند؟

﴿يَٰأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا قَٰتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَ لْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَ اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾ [توبه: 123]

ترجمه: ای مؤمنان! با کافرانی بجنگید که به شما نزدیک­ترند و باید که (در جنگ) از شما شدت وحدت (وجرأت وشهامت) ببینند و بدانید که الله (یاری و لطفش)با پرهیزگاران است.

این حرکت مردمی به سمت وحدت امت و جمع کلمه‌اش، همان چیزی است که حکام ظالم و پیروان یهود و غرب از آن می‌ترسند. بنابراین، از حکام تنها دعوت به آرامش، خویشتن‌داری و خودداری از افزایش دامنۀ جنگ می‌بینیم؛ به نوعی که گویی آن‌ها در امنیت و رفاه زندگی می‌کنند و از قتل و شکنجه‌های بی‌پایان بی‌خبر هستند.

اگر این حکام می‌ترسند، ما مطمئنیم که آن‌ها تنها با دستورات اربابان غربی خود حرکت می‌کنند. چگونه رهبران شرافت‌مند ارتش‌های مسلمانان حاضر نیستند که از حمایت این حکام ظالم دست بکشند، لذت‌ها و متاع دنیوی خود را در راه حفظ دین و اصول مذهبی‌ شان فدا کنند و از مادران مجاهدین، بیوه‌های شهدا و کودکان یتیم که حتی نان و آب ندارند، حمایت کنند؟

﴿وَ إِنِ اسْتَنصَرُوكُمْ فِى الدِّينِ فَعَلَیکُمُ النَصر﴾ [انفال: 72]

ترجمه: و اگر (چنان مؤمنان که از دست ظلم و جور دیگران) به سبب دین شان از شما کمک و یاری خواستند، کمک و یاری بر شما واجب است.

ما از تمام کسانی‌که قدرت دارند و از کسانی‌که به هر میزان عقیده یا شرف و غیرت دارند، درخواست می‌کنیم که برای یاری برادران مستضعف خود بپا خیزند و علیه دشمنان این امت اعم از حکام خائن و توطئه‌گر قیام کنند؛ زیرا آن‌ها پل‌هایی هستند که باید از روی آن‌ها گذر کنید تا عظمت خود را ساخته و عزت و سروری تان را باز گردانید. هیچ راه دیگری وجود ندارد؛ زیرا اکنون به وضوح برای همه آشکار شده که این حکام موانع جدی و سنگ‌های بزرگی هستند که غرب در مسیر وحدت و تمکین قرار داده است. وقت آن است که با هر وسیله ممکن این موانع را از میان برداریم و دروازۀ جهاد را برای آزادی تمام سرزمین‌های مسلمانان، نه فقط فلسطین باز کنیم

﴿وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ [یوسف: 21]

ترجمه: الله بر كار خود چيره و مسلّط است؛ ولی بيشتر مردم (خفايای حكمت و لطف تدبيرش را) نمی‌دانند.‏

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

پنجشنبه 3 صفر 1446ه.ق.

8 اگست 2024م.

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

لباس‌های ملی در مقابل حجاب؛ دولت تاجیکستان و پروژۀ کاتالوگ لباس‌های سنتی

(ترجمه)

خبر:

کمیته امور زنان و خانواده وابسته به دولت تاجیکستان نمونه‌هایی از لباس‌های ملی را که برای دختران و زنان توصیه می‌شود ارائه کرده است. پیش‌تر این کمیته اعلام کرده بود که پروژه لباس‌های ملی با در نظر گرفتن سنت‌های ملی و واقعیت‌های مدرن تهیه خواهد شد و این بار نه تنها برای زنان؛ بلکه برای مردان نیز طراحی می‌شود. (منبع: گزارش" آسیا پلاس"(

تبصره:

دولت تاجیکستان بیش از ده سال می‌شود که در تلاش است تا مدل خاصی از لباس‌های ملی را به زنان تاجیک تحمیل کند. هدف اصلی از تمام این اقدامات به‌وضوح تلاش برای جایگزینی لباس‌های ملی به جای لباس‌هاس اسلامی‌ست. علاوه بر این، ابزارهای اصلی در اجرای این طرح‌ها شامل کمیته امور زنان و خانواده دولت تاجیکستان، کمیته امور دینی و تنظیم سنت‌ها و جشن‌ها و آیین‌های ملی و هم‌چنین وزارت فرهنگ، وزارت آموزش و پرورش، و مجلس علمای تاجیکستان است.

به یاد داریم که در هشتم ماه می امسال، مجلس نمایندگان پارلمان تاجیکستان اصلاحاتی را در قانون این کشور درباره تنظیم سنت‌ها و جشن‌ها و آیین‌ها در جمهوری تاجیکستان تصویب کرد که این اصلاحات، ممنوعیت واردات، فروش و پوشیدن لباس‌هایی که با فرهنگ ملی بیگانه‌اند در اماکن عمومی و هم‌چنین ممنوعیت عیدگردی، جشن‌های کودکانه به مناسبت عید فطر و عید قربان را شامل می‌شود.

پس از تصویب این اصلاحات، بلافاصله و حتی بدون انتظار برای اجرایی شدن آن، دولت بر مردم یورش برده و دستگیری‌ها بطور گسترده در تمام مناطق مسکونی کشور آغاز شد. این یورش دولتی بر مردم در بازارها، درمانگاه‌ها، بیمارستان‌ها و شهرهای بزرگ و خیابان‌ها  صورت گرفت. گروه‌های کاری برای انجام این یورش‌ها  و گفتگوهای توضیحی گویا با مشارکت دانشجویان و کارکنان بخش عمومی که بر اساس اجبار تشکیل  شده بودند، انجام پذیرفت.

این یورش‌ها به مدت تقریباً سه هفته ادامه یافت و در این مدت موج نارضایتی در میان مردم افزایش یافت و بحث‌ها و اظهار نظرهای داغ در شبکه‌های اجتماعی پایان نداشت. در 19 جون مجلس سنا در پارلمان تاجیکستان اصلاحاتی را در قانون "تنظیم سنت‌ها و آیین‌ها" تصویب کرد و در 20 جون سرویس مطبوعاتی رئیس‌جمهور تاجیکستان اعلام کرد که رئیس جمهور در مجموع 35 قانون را امضا کرده است که با هدف حفاظت از ارزش‌های واقعی فرهنگ ملی، جلوگیری از خرافات و تعصبات، تجاوزات و اسراف در جشن‌ها و آیین‌ها و بالا بردن روحانیت و سطح اجتماعی و اقتصادی مردم تاجیکستان و هم‌چنین حفاظت از حقوق و آزادی‌های کودک، تربیت کودکان با روحیه انسانی و افتخار ملی و احترام به ارزش‌های ملی و جهانی" تدوین شده‌اند.

پس از محکومیت اقدامات رژیم تاجیکستان توسط علمای اسلامی و مبلغان سراسر جهان، حتی اعلام جهاد توسط برخی از مبلغان مشهور فارسی‌زبان افغانستان علیه رژیم رحمانوف، مقامات به فکر فرو رفتند که چگونه اوضاع را آرام کنند. برای این کار، آن‌ها شخصیت‌های دینی دولتی را به کار گرفتند.

به همین ترتیب، رئیس مجلس علمای تاجیکستان، سعید مکرم عبدالقادرزاده، از اصلاحات در قانونی‌که "لباس‌های بیگانه" را ممنوع می‌کند، حمایت کرد و بیان کرد که لباس‌های ملی نیز باید با معیارهای اسلامی همخوانی داشته باشد. وی در آن زمان گفت: «مردم تاجیک لباس‌های خاص خود را دارند و مردم عرب نیز لباس‌های خاص خود را دارند. هر ملت لباس‌های خاص خود را دارد و در عین حال، معیارهای شریعت رعایت می‌شود. این مهم است و باقی موارد اهمیت چندانی ندارد؛ نیازی به پیروی و تقلید کورکورانه از لباس‌های دیگران نیست.»

در همان زمان، مرحله فعال یورش‌ها متوقف شد که در نهایت منجر به آرامش نسبی اوضاع  گردید. با این حال، ناظران بر این باورند که رژیم رحمانوف تسلیم نشده؛ بلکه به سادگی یک مانور تاکتیکی انجام داده و ممنوعیت نهایی حجاب در تاجیکستان فقط مسئله زمان است.

نویسنده: محمدمنصور

5 صفرالخیر 1446هـ.ق.

مطابق با شنبه 10 اگست 2024م.

مترجم: محمدیاسین سادات

ادامه مطلب...

اردوغان از یک‌سو رژیم یهود را تهدید به حمله می‌کند؛ از سوی دیگر پا به عقب می‌کشد!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

جنگ غزه منجر به رسوایی و افشا شدن بیشتر اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و سایر حکام سرزمین‌های اسلامی شد. ما بازی‌های وی را در پرداختن به ایراد اظهارات آتشین و عقب‌نشینی‌اش که هیچ‌گاه به کدام اقدامی عملی منجر نشده است، همواره افشا ساختیم.

اردوغان به زودی این اظهارات‌اش را فراموش کرده و با رژیم یهود آشتی  و روابط خود را با آن‌ عادی می‌سازد؛ راوبطی‌که به طور کامل قطع نگردیده بود؛ بلکه هرازگاهی بازی‌های تمثیلی دیپلماتیک‌اش را کاهش می‌دهد؛ چنان‌چه در 9مارچ2023م اردوغان از هرتزوگ، رئیس جمهور رژیم یهود در کاخ ریاست جمهوری‌اش بسان یک قهرمان از وی استقبال نمود. در سپتمبر 2023م در نیویورک با نتانیاهو، نخست وزیر رژیم یهود دیدار نمود و هم‌چنان اردوغان وعده داده بود که ماه بعدی، در اول اکتبر 2023م از این رژیم غاصب دیدار بعمل می‌آورد. اما طوفان الاقصی در 7 اکتبر از این امر جلوگیری کرد و از این جهت وی مجبور شد که این دیدار را لغو کند.

با وجودی‌که دهمین ماه است که جنایت قتل عام رژیم یهود در غزه هم‌چنان ادامه دارد، اردوغان هنوز روابط ترکیه را با دشمن قطع نکرده است و سپس می‌آید و تهدیدش می‌کند! آیا اردوغان با جدیت چنین می‌گوید: «ما باید در حدی قدرت مان را تقویت نماییم که رژیم اشغال‌گر نتواند این اعمال احمقانه خود را علیه فلسطنیان انجام دهد... کاملاً مانند زمانی‌‌که ما وارد قره باغ و لیبی شدیم. ما حتماً با اسرائیل هم، همان کاری را انجام خواهیم داد که با آن‌ها، انجام دادیم... هیچ عاملی وجود ندارد که ما را از انجام چنین کاری بازدارد... لازم است که قوی بود تا این‌که چنین گام‌هایی را برداشت.» (منبع: خبرگزاری اناتولی: 29جولای2024م)

اردوغان اگرمی‌خواهد رژیم یهود را سرجایش بنشاند، باید بدون کوچک‌ترین عقب‌نشینی تمام روابط خود را با آن قطع‌ کرده، خود را برای جنگ آماده، ارتش خود را از طریق سوریه عازم اسرائیل نماید، کشتی‌های خود را راهی دریای مدیترانه نموده، این رژیم را از هر جهت محاصره کرده و مجاهدین غزه را با سلاح و با فرستادن هر وسیله‌ای برای زنده ماندن شان کمک کند.

اما اردوغان طبق معمول از تهدیدهایش عقب‌نشینی کرد؛ البته این بار با سرعت بیشتر و فقط با گذشت تنها دو روز! وی در جمع رؤسای شاخۀ حزب خود در انقره چنین گفت: «اسرائیل بگونه وحشیانه عمل می‌کند، وحشیانه‌تر از آن‌چه هیتلر مرتکب شده بود؛ چنان‌چه غزه به بزرگترین اردوگاه کشتار در جهان تبدیل شده است...  بالاخره هیتلر هرچند دیر، پیش از ائتلاف ایالات متحده و اتحاد جماهیر شوروی، متوقف شد... لازم است که فوراً این نسل‌کشی، این وحشی‌گری و این یاغی‌گری را از طریق ائتلاف انسانی متوقف کرد.» (منبع: خبرگزاری اناتولی: 31/جولای/2024)

او از یک ائتلاف خیالی که وجود ندارد، می‌خواهد مداخله کرده و مردم فلسطین را نجات دهد! اگر منظورش امریکا و کشورهای غربی است، باید بداند که این کشورها از رژیم یهود حمایت می‌کنند و در جنگ‌های استعماری و تجاوزات‌شان به افغانستان و عراق، انسانیت را نشناخته اند.

اگر منظور اردوغان روسیه و چین است، هم‌چنان باید بداند که این دو کشور در وحشی‌گری شان از کشورهای غربی کمتر نیستند؛ چنان‌چه این دو کشور میلیون‌ها مسلمان را قتل عام و شکنجه کردند و به فلسطین کدام اهمیتی نمی‌دهند، مگر در حد و اندازه مقتضای منافع شان.  این دو کشور بسان کشورهای غربی، رژیم یهود را به رسمیت شناخته و کوچک‌ترین اقدامی برای تحت فشار قرار دادن آن انجام نمی‌دهند. این درحالی است که رژیم ترکیه نیز تحت رهبری اردوغان، مانند سایر رژیم‌های عربی تابع و مزدور در منطقه، به حمایتش از دشمن وحشی، به ادامه عادی‌سازی روابطش با آن ادامه می‌دهد.

اگر اردوغان یکی از اعضای این ائتلافی‌ که در خواستش را دارد نیست، پس به قطع روابط خود با رژیم یهود دشمن وحشی بشریت نمی‌پردازد؛ درحالی‌که این اولین گام در ائتلاف بشردوستانه فرضی است و از سایر کشورهای جهان هم نمی‌خواهد که روابط‌‌شان را با این دشمن بشریت قطع کنند؛ در حالی‌که این گام دوم است، باور نمی‌شود؛ همان طور که خود در زمان تهدید بر ورود به اسرائیل، به تهدیداتش باورنداشت؛ چنان‌چه پس از دو روز از تهدیداتش عقب‌نشنی کرد. اگر اردوغان برای ملغاءسازی قرارداد ایجاد پایگاه‌های نظامی و استخباراتی امریکا، دشمن شماره اول بشریت، کسی از دشمن انسانیت و غاصب فلسطین حمایت مطلق می‌کند، در خاک ترکیه اقدام نمی‌کند، پس باور نخواهد شد.

اردوغان طبق دستور امریکا در قره‌باغ و لیبی مداخله کرد تا روسیه را برای دفاع از ارمن‌ها وارد جنگ سازد؛ همانطور که روسیه در آغاز دهۀ نود قرن گذشته از ارمن‌ها حمایت و آن‌ها قره‌باغ را هم اشغال کردند؛ اما این بار برعکس عمل کرد. برای این‌که درگیر یک جنگ بیهوده نشود، تا امریکا در اکراین، با به قدرت رسیدن مزدور آن زلنسکی، علیه روسیه جنگ به راه انداخت؛ چنان‌چه زلنسکی به مجرد رسیدن به قدرت با حمله به هواداران روسیه در شرق اوکراین، شروع به تحریک آن نمود.

همان‌طور ورود ترکیه در لیبی برای حمایت از حفتر، مزدور امریکا بود؛ چنان‌چه کمکش را به حکومت سراج نشان داد تا به سمت شرق، به سمت اردوگاهای نیروهای حفتر، پیشروی نکند.

همان‌طور که برای ضربه‌زدن به انقلاب شام و حفاظت از مزدور امریکا، بشار اسد نیز وارد سوریه شد، برای حفاظت از کسی‌که در سوریه مرتکب جنایت قتل عام شده و هم‌چنان به انجام این جنایتش ادامه می‌دهد، مداخله کرد و اکنون پس از این‌که او را قاتل وحشی و ترسناک توصیف می‌کرد، حال عاجزانه درخواست آشتی و ملاقات با او را دارد.

اردوغان تمام تهدیدهایی‌که بشار را می‌نمود، پس گرفته و تمام وعده‌هایی‌که به مردم سوریه می‌داد، خلافش را عمل نمود؛ مانند این‌که وعده داده بود که به حماة دوم اجازه نمی‌دهد؛ در حالی‌که بشار اسد به همراه هم‌پیمانانش، ایران، ملیشه‌های ایرانی و روس‌ها، حماة دوم و سوم را در هر روستا و شهر سوریه راه اندازی نمود...

اگر آمریکا اجازه مداخله در غزه را به اردوغان ندهد، بعید بود که اردوغان به غزه مداخله کند و به نظر می‌رسد که امریکا به او اجازه مداخله را نداده است. لذا وی تهدید کرد؛ سپس عقب‌نشینی و سعی کرد به احساسات مردم دست بیندازد. شاید پس از توقف تجاوز به غزه، به ترکیه اجازه داده شود که به نقش مشخصی که توسط آمریکا برایش در نظر گرفته شود و مورد تایید رژیم یهود باشد، ایفا کند.

ما همواره ترفندها و بازی‌های اردوغان را مانند دیگر حکام سرزمین‌های اسلامی، افشاء می‌سازیم و از ازین افشاءسازی کدام هدف شخصی، رقابت سیاسی نداشته و در جبهۀ نظامی مخالف آن نیز قرار نداریم؛ بلکه این افشاءسازی از روی استجابت به فرمان الله سبحانه وتعالی و وجوب به زبان آوردن حق و گفتن سخن حق در برابر ظالم می‌باشد تا افتخار بهترین جهاد را به دست آوریم؛ چرا که اردوغان مسلمانان را در همه سطوح به بازی گرفته، پشت شان را خالی و فریب شان داده است؛ چه با ترفندهای سیاسی خود در ارتباط به رژیم یهود و چه با دخالت‌هایش در سوریه، لیبی و آذربایجان. اکنون در نیجر، مالی و بورکینافاسو، پس از کودتای امریکایی در آنجا و پیش از آن در افغانستان نیز در مدار امریکا ومنافع استعماری‌اش گام بر می‌داشته؛ البته در ازای برخی از منافع تجاری ترکیه و منافع شخصی اردوغان برای ماندن در قدرت.

هم‌چنین خودداری اردوغان از حکم بماانزل الله و اصرار بر تطبیق و ترویج نظام کفری سکولاریزم و همان‌طور دیموکراسی که همواره در مبارزه با بندگی الله سبحانه وتعالی در جنگ بوده و برای مردم آزادیی را دیکته می‌‌کند که هر کاری را می‌خواهند انجام دهند؛ طوری‌که هیچ کس مرتکب هتک حرمت محرمات الله سبحانه وتعالی را مورد پیگرد قرار نداده و هیچ کس دیگری هم  حق امر به معروف و نهی از منکر نمودن آن را ندارد!

این در حالی‌ست که عده ساده‌لوح، سطحی‌نگر و احساساتی فریب آن را خوردند و با وجود این‌ همه نیرنگ و خیانت، هنوز با آب و تاب برای اردوغان تبلیغ و از آن دفاع می‌نمایند! اما جنگ غزه و آشتی اردوغان با طاغی و جنایتکار شام، بشار اسد، رسوایش نموده و این بار نیز برگ انجیر از عورتش افتاد، با ابن سلمان قاتل و با جنایتکار چهارم، سیسی نیز در مصالحه قرار دارد. بناءً پس از این اصل بر اینست که هیچ‌کس نباید فریب او را خورده و از او دفاع کند؛ مگر ظالمی یا کدام منفعت‌طلبی و یا گمراه مانند آن!

بلی، عمل اساسی اینست که هر انسان مخلص دست در دست افراد مخلصی قرار دهد که برای تغییر ریشه‌ای، برکناری این حکام، سرنگونی نظام‌ها و قوانین اساسی شان، برای قطع ارتباط‌شان با استعمار کافر و برای اقامه خلافت بر منهج نبوت کار می‌نمایند، مخلصین امت باید به آن‌ها ملحق شده و دوشادوش شان برای تحقق این اهداف عالی تلاش نمایند، از آن‌ها حمایت نموده و به سوی نصرت شان بشتابند و ان‌شاءالله پاداش بزرگ و بهشتی مملواز نعمت در انتظارشان خواهد بود.

برگرفته از جریده الرایه

نویسنده: استاد اسعد منصور

مترجم: محمد علی مطمئن

2024/08/07

ادامه مطلب...

حملات یهودیان علیه مسلمانان!

(ترجمه)

خبر:

 در این اواخر یهودیان در یمن، غزه، لبنان، سوریه و تهران مسلمانان را بمباردمان نمودند.

تبصره:

یهودیان علیه امت اسلامی جنگ را آغاز کردند و بعد از نابودی غزۀ سربلند، شروع به ضربه زدن و بمباردمان و نابودی سرزمین‌های عزیز اسلامی از جمله لبنان، یمن، سوریه، تهران و عراق کردند و ما نمی‌دانیم حمله بعدی‌اش چه وقت و کجا خواهد بود!

این حملات در سرزمین‌های دولت‌هایی اتفاق می‌افتد که مدعی اسلامی بودن نظام خود را دارند. این رژیم‌ها مجهز با ارتش‌هایی هستند که با آن‌ها می‌توانند رژیم یهودی را از ریشه نابود کنند و به دریا بیندازند؛ ولی برعکس این کار را نمی‌کنند و به ژیم غاصب غذا و سبزیجات می‌پردازند و دعوتگرانی را که ارتش‌ها را برای آزادی سرزمین مبارک قدس تحریک می‌کنند ،دستگیر می‌کنند.

 این رژیم‌ها مجاهدین و مردم غزه را محاصره نموده‌اند، آن‌ها را از گرسنگی می‌کشند و سعی دارند آن‌ها را در برابر یهودیان و امریکای‌ها به زانو در بیاورند. این رژیم‌ها حریم هوایی را به روی هواپیماهای دشمن می‌گشایند تا اهل یمن را بمباردمان کنند.  بعضی از این رژیم‌ها ادعای بهترین را دارند، در سخنرانی‌هایی‌که می‌کنند، شکوه خلافت عثمانی را یادآوری می‌شوند و در عین حال با یهودیان تجارت نیز دارند.

رژیم دیگری مدعی مقاومت در برابر استعمار، امپریالیزم و صهیونیزم جهانی است و در عین حال، نگهبانان رژیم غاصب یهودی را از حملاتی‌که قصد انجام آن را دارد، اطلاع می‌دهد و رژیم یهودی را می‌گذارد تا خود را قبل از حمله به آن مکان و زمان مناسب آماده کند. این در وقتی است که رژیم یهودی آماده‌گی‌های خود را می‌گیرد. این دست رژیم‌های سرزمین‌های اسلامی شایستگی حکومت  و رهبری امت را ندارند. این‌ها رژیم‌هایی هستند که مرد را به سوی جهنم و قبل از آن به ذلت، خواری، کفر، فقر و نابودی به دست بدترین دشمنان الله، یهودیان و صلیبی‌ها می‌کشانند.

ای امت عزیز اسلام! شما که پیروی از رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌کنید، ایشان فرموده‌اند:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: به تحقیق امام (خلیفه) سپری است که شما از عقب آن میجنگید و به او پناه میبرید.

پس با حزب‌التحریر  برای از سرگیری زندگی اسلامی و رهایی امت از چنگال کفار استعمارگر، یهودیان و مزدوران آن‌ها با تأسیس دومین خلافت راشده بر منهج نبوت همکاری و حمایت کنید!

نویسنده: عبد العزیز المنیس

3صفر 1446ه.ق.

8 اگست 2024م.

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

جنوب آسیا در یک آزمون تاریخی میان حرکت به سوی خلافت راشده ثانی و تداوم نظام‌های قبلی با چهره‌های جدید قرار دارد Featured

مسلمانان شجاع بنگلادش با موجی از اعتراضات، شیخ حسینه، نخست‌وزیر این کشور، را پس از یک دوره‌ای طولانی حاکمیت ظالمانه و وابسته به استعمارگران، به شکلی خفت‌بار مجبور به فرار کردند و به عصر تاریک حکومت او پایان دادند.

ما این لحظه‌ی تاریخی را به مسلمانان بنگلادش تبریک گفته و آن را به‌عنوان یک فرصت بزرگ و آغاز موج بیداری نه تنها در بنگلادش بلکه در سراسر جنوب آسیا می‌دانیم. بدون شک، تحولات سیاسی سه سال گذشته در جنوب آسیا را می‌توان با «بهار عربی» مقایسه کرد. چنان‌که فرار شرم‌آور امریکایی‌ها از افغانستان، وضعیت شکننده‌ی سیاسی و امنیتی پاکستان، و اکنون تغییرات در بنگلادش، این منطقه را در یک آزمون تاریخی قرار داده است. در این لحظه حساس، نکات و عبرت‌های زیر را قابل ذکر می‌دانیم:

قدرت‌های استعمارگر غربی تلاش دارند تا این فرصت بزرگ برای تغییر را، که آرزوی دیرینه مردم بنگلادش و کُل جنوب آسیاست، با تغییر چهره‌ها به انحراف بکشند. مشکل اصلی در حاکمیت سیستم دولت‌ ـ ملت‌ بر سرزمین‌های اسلامی است و تغییر چهره‌ها مشکل را حل نخواهد کرد.

چنان‌که با شروع بهار عربی، بن علی از تونس فرار کرد، اما چون نظام تغییر نکرد، هیچ بهبودی حاصل نشد. حُسنی مبارک از قدرت مصر کنار زده شد، اما چون نظام به حال خود باقی ماند، شرایط بدتر از قبل شد و همان سیستم، فردی ظالم‌تر و خائن‌تر مانند السیسی را به قدرت رساند. در پاکستان نیز، تغییراتی در رهبری ملکی و نظامی اتفاق افتاد، اما به دلیل این‌که سیستم استعماری فاسد به حال خود باقی ماند؛ اوضاع سیاسی، امنیتی و اقتصادی بدتر از قبل شد. این تجربه‌ی تغییر چهره‌ها به اشکال مختلف در افغانستان نیز تکرار شده است. بنابراین، مردم مسلمان بنگلادش باید از همچو اشتباهات تاریخی درس عبرت گرفته و اجازه ندهند که این عطش تغییر با جایگزینی چند چهره سیراب شود. چنان‌که استعمارگران تلاش دارند تا با حیله‌های مختلف بدون تغییر در نوعیت نظام، نفوذ خود را با آوردن چهره‌ای جدید در بنگلادش حفظ کنند.

عبرت‌‌های که از این‌گونه حوادث باید گرفت، یکی این است که ریشه‌های قدرت باید در اعماق جامعه قرار داشته باشد؛ وگرنه چنین حکومت‌هایی بقا ندارند. به همین دلیل، اسلام تنها راه مشروعیت قدرت را، بیعت قرار داده است. اما حکومت بنگلادش مبتنی بر سیاست تک‌حزبی و استبدادی عمل می‌کرد، و بیشتر متکی به روابط با قدرت‌های خارجی بود. عبرت دیگر سیاست «اقتصادمحور» حکومت بنگلادش است که نمی‌توان جامعه را تنها با اقتصاد پیش برد، آن‌هم اقتصاد سرمایه‌داری؛ زیرا انسان‌ها علاوه بر ارزش‌های مادی، به ارزش‌های روحی (معنوی)، اخلاقی و انسانی نیز نیازمندند. به دلیل عدم همخوانی سیاست‌های حکومت بنگلادش با ارزش‌های مردم، حکومت‌داری نیز به فساد انجامید.

اما نکته اساسی این است که اگر خیزش‌های مردمی مبتنی بر یک مبدأ و فکر اساسی نباشند، به انحراف رفته و بی‌نتیجه خواهند ماند. تجارب تاریخی ثابت کرده است که مسلمانان در شکست اشغال‌گران و براندازی نظام‌های طاغوتی همواره موفق بوده‌اند، اما در مرحله نظام‌سازی و دولت‌داری ناکام مانده‌اند. بنابراین، خواست اکثریت مسلمانان بنگلادش و در کُل مسلمانان جنوب آسیا، تأسیس خلافت راشده ثانی و حاکمیت اسلام است. مسلمانان بنگلادش نباید بگذارند فرصتی که پس از سال‌ها مبارزه و قربانی‌های بی‌شمار به دست آمده، با شعارهای عوام‌فریبانه دموکراتیک و بدون تغییر اساسی در نوعیت نظام از دست برود. بناء اهل قدرت در منطقه دست به دست هم داده و  از این فرصت جهت  پایه‌گزاری دولت خلافت راشده ثانی استفاده کنند، چون هر نظام دیگری بدون خلافت، تداوم اشغال، استعمار، بحران و دیکتاتوری خواهد بود.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ۖ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾ [انفال: ٢٤]

ترجمه: ای کسانی که ایمان آورده‌اید! دعوت خدا و پیامبر را اجابت کنید، هنگامی که شما را به سوی چیزی می‌خواند که به شما حیات می‌بخشد! و بدانید خدا میان انسان و قلب او حایل می‌شود و همه شما (در قیامت) نزد او گردآوری می‌شوید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

کیان یهود با همکاری حکام خائن، فرزندان امت را در سرزمین‌های‌شان به وحشیانه‌ترین شکل ممکن به قتل می‌رساند!

(ترجمه)

خبر:

هیثم بلیدی، یکی از فرماندهان گردان‌های القسام، شاخۀ نظامی جنبش حماس، توسط یک هواپیمای بدون سرنشین یهودیان کشته شد. حماس هم‌چنین کشته شدن البلیدی، یکی از رهبران خود را در طولکرم تایید کرد. (سوبر خبر، 3/8/2024)

تبصره:

پس از ترور اسماعیل هنیه در ایران، یا با همکاری ایران و یا با اطلاع رسانی، یکی دیگر از فرزندان امت در سرزمین خود به شکل فجیعی توسط یهود غاصب و وحشی به شهادت رسید.

حکام خائن سرزمین‌های اسلامی به ویژه حاکمان ایران که باید به شدت به این ترور پاسخ می‌دادند؛ چون این ترور در خاک آن‌ها اتفاق افتاد؛ اما طبق معمول به محکومیت این ترور بسنده کردند و عزای عمومی اعلام کردند و در صف نماز غایبانه ایستادند. مثل همیشه پاسخ آن‌ها این بود که در زمان و مکان مناسب پاسخ خواهند داد. به بیانیه‌ها و سخنان ناخوشایند و غیرمفید بسنده کردند؛ در حالی‌که آمریکا و به ویژه یهودیان سال‌هاست، حاکمیت آن‌ها را زیر پا گذاشته اند و فرزندان امت را در مقابل چشمان‌شان و به همکاری خود آن‌ها به شهادت می‌رسانند.

حکام خائن و مزدور سرزمین‌های اسلامی جرأت نمی‌کنند صدای خود را در برابر ارباب خود، آمریکا و فرزند ناسالمش یعنی کیان یهود که حیثیت و آبروی آن‌ها را در نزد مردم‌شان از بین برده، بلند کنند! شاید البغدادی، قاسم سلیمانی و محسن فخری زاده فیزیک‌دان، هسته‌ای را به یاد داشته باشید که اخیراً کشته شدند و هنوز در یادها مانده اند. باوجودی‌که آمریکا و فرزند ناسالمش یعنی کیان یهود فرزندان امت را هرقسم و هرجا که بخواهند، حتی در نزدیکی قصر‌های حکام خائن، به شهادت می‌رسانند؛ اما این حاکمان خیانتکار حتی یک بار هم جواب شان را ندادند. علاوه بر این، علی‌رغم نقض حاکمیت شان، به جای پاسخ دادن به خشن‌ترین ابزارها برای فراموش کردن زمزمه‌های شیطان، به گریه و زاری در مقابل دیوار سازمان ملل که یکی از ابزار‌های آمریکاست بسنده کردند.

وظیفه اصلی حکام خیانت‌کار حفظ جان، مال، زمین و ناموس امت است؛ اما به جای انجام وظیفه، می‌بینید که فرزندان امت را با دستان خود به بادار شان، آمریکا و پسر خرابکارش (کیان یهود) می‌سپارند.

در این میان اردوغان تماس تلفنی را از بادارش جوبایدن دریافت کرد که برای مبادلۀ قاتلین که در انقره صورت گرفت، او را تبریک گفت و اردوغان از آمریکا که در قتل اسماعیل هنیه که او را در قصر خود مهمان کرده بود و او را نمایندۀ آرمان فلسطین خواند و یا در خون فرزندان دیگر امت، دست داشت هیچ حسابی نگرفت و بجای آن بخاطر کشتن کسانی‌که در دین و امتش تعلق دارند، امریکا را ستایش کرد و در کنار کفار استعمارگر قرار گرفت.

تا زمانی‌که دولت خلافت که سپر و حامی امت است برپا نشود، حاکمان امروزی نمی‌توانند از خون و جان فرزندان امت محافظت کنند؛ بلکه آن‌ها هستند که با دستان خود امت را به قاتلان‌شان تحویل می‌دهند.

امروز اسماعیل هنیه و هیثم بلادی را به شهادت رساندند و فردا الله متعال می داند نوبت چه کسی خواهد بود.  گویا این حاکمان فراموش کرده اند که روزی نوبت خودشان نیزخواهد رسید؛ زیرا آن‌ها به میزان خدماتی‌که به اربابان خود می‌کنند مهم هستند. آن‌ها از یاد برده اند زمانی‌که تاریخ انقضای آن‌ها فرا برسد، نوبت ترور خودشان هم می‌رسد؛ چنانچه در طول تاریخ اتفاق افتاده است.

بنابراین، این حکام باید هرچه سریع‌تر خلافت را برپا کنند تا از عواقب ناگوار دنیا و آخرت در امان باشند، یا حداقل مانعی برای کسانی‌که می‌خواهند آن را برپا کنند، نباشند؛ زیرا خلافت تنها چیزی است که قادر به توقف ترورها و ریختن خون فرزندان امت است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ، يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: به تحقیق امام (خلیفه) سپری است که شما از عقب آن می‌جنگید و به او پناه می‌برید.

نویسنده: أرجان تکین باش

1 صفر1446ه.ق.

6 اگست 2024م.

مترجم: حسین سلحشور

ادامه مطلب...

رژیم یهود هر طور بخواهد به مقدسات ما تجاوز و دست‌درازی می‌کند؛ در حالی‌که حکام مسلمانان نیروهای مسلح خود را در اردوگاه‌ها محبوس کرده‌اند!

(ترجمه)

صبح روز ۳۱ جولای ۲۰۲۴، اسماعیل هنیه، رئیس دفتر سیاسی حماس در حملهٔ موشکی رژیم یهود به تهران، پایتخت ایران به شهادت رسید. روز قبل از آن یکی از فرماندهان حزب‌الله در حمله‌ای به یک ساختمان مسکونی در بیروت، پایتخت لبنان کشته شد. پیش از ان نیز هواپیماهای جنگی رژیم یهود تأسیسات مختلفی را در بندر حدیده در یمن هدف قرار دادند. همۀ این‌ها در زمانی رخ داد که سرزمین مبارک فلسطین در ده ماه گذشته به ویرانه تبدیل شده و تلفات جانی تاکنون نزدیک به دوصد هزارتن می‌رسد.

پس چرا مرزهای ملی برای رژیم یهود بی‌معنی است؟ این رژیم هرجا که می‌خواهد گشت و گذار کرده، مسلمانان را می‌کشد، خون آنان را می‌ریزد و به مقدسات آن‌ها توهین می‌کند، اما وقتی از ارتش‌های مسلمان خواسته می‌شود که اقدام کنند، حکام مسلمانان از فکر کردن فراتر از مرزهای ملی خودداری می‌کنند و نیروهای مسلح قدرتمند ما را در اردوگاه‌ها محبوس کرده‌اند.

از الله متعال می‌خواهیم که اسماعیل هنیه را در شمار شهدا بپذیرد. او اولین شهید این جنگ نیست و آخرین هم نخواهد بود. شهادت آرزوی هر مسلمان و نعمتی بزرگ در نزد الله متعال است. با این حال، کوتاهی و گناه از هر حدی فراتر رفته است. رهبری نظامی و سیاسی از فرستادن نیروهای مسلح قدرتمند ما از مرزهای ملی برای یاری مسلمانان در هر شرایطی امتناع می‌کنند. حتی اگر  خداناخواسته مسجد الاقصی تخریب شود، مکه مکرمه و مدینه منوره مورد حمله قرار گیرند، میلیون‌ها مسلمان شهید شوند یا تمام مقدسات زیر پا گردد، بازهم از اقدام خودداری خواهند کرد. حکام خیانت‌کار خود را به وضوح نشان داده‌اند.

پس ای نیروهای مسلح پاکستان!

اکنون این تکلیف بر عهده‌ی شماست و انتظار هرگونه اقدام شرافتمندانه از سوی این حکام ساده‌لوحانه است؛ زیرا از تمام خطوط سرخ عبور کرده‌اند! اکنون شما باید موقف خود را مشخص کنید که آیا در کنار حکام می‌ایستید یا در کنار امت؟ اگر با امت همگام شوید و به پیش بروید، مسلمانان عرب و عجم در کنار شما در راه الله متعال جان‌های خود را فدا خواهند کرد. آن‌گاه که قصر‌های حکام مزدور را ویران می‌کنید، در کنارتان می‌ایستند و از شما حمایت خواهند کرد و به آنان اجازۀ فرار نمی‌دهند؛ بلکه آن‌ها را بخاطر تمام جنایات‌شان محاکمه خواهند کرد و از همه بالاتر این‌که الله متعال با شما خواهد بود. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿إِذ يُوحِي رَبُّكَ إِلَى ٱلمَلَٰٓئِكَةِ أَنِّي مَعَكُم فَثَبِّتُواْ ٱلَّذِينَ ءَامَنُواْ سَأُلقِي فِي قُلُوبِ ٱلَّذِينَ كَفَرُواْ ٱلرُّعبَ فَٱضرِبُواْ فَوقَ ٱلأَعنَاقِ وَٱضرِبُواْ مِنهُم كُلَّ بَنَانٖ ﴾ [انفال: ۱۲]

ترجمه: آن گاه که پروردگارت به فرشتگان وحی کرد، من با شما هستم؛ پس مؤمنان را استوار بگردانید. در دل کافران ترس می‌اندازم. پس بالای گردن‏هایشان را بزنید و دست‌ها و پاهایشان را قطع کنید.

اما اگر بر اطاعت از آن‌ها در زمانی‌که شما را به معصیت خدا امر می‌کنند، اصرار ورزید، در روز قیامت همراه آن‌ها در آتش محشور خواهید شد. الله سبحانه وتعالی در این رابطه می‌فرماید:

﴿وَقَالُواْ رَبَّنَآ إِنَّآ أَطَعنَا سَادَتَنَا وَكُبَرَآءَنَا فَأَضَلُّونَا ٱلسَّبِيلَا ﴿۶۷﴾ رَبَّنَآ ءَاتِهِم ضِعفَينِ مِنَ ٱلعَذَابِ وَٱلعَنهُم لَعنٗا كَبِيرٗا﴾[احزاب: ۶۷-۶۸]

ترجمه: و می‌گویند: پروردگارا! ما از سران و بزرگانمان اطاعت کردیم؛ پس ما را گمراه کردند. پروردگارا! آنان را دو چندان عذاب بده و آنان را سخت لعنت کن.

ای نیروهای مسلح پاکستان!

کوتاهی شما مسلمانان را هدف کفار قرار داده و این کوتاهی شما باعث خشم حتمی الله سبحانه وتعالی می‌شود که هیچ راه گریزی از آن نیست. با همدستی با حاکمان خائن و مزدور، غرب شما را در مرزهای ملی محدود و محبوس کرده و ارتش‌ها را به نگهبانان امنیتی برای مزدوران استعمار در کشورهای مسلمان تبدیل کرده و ارتش‌های مسلمان را در جنگ‌های داخلی میان مسلمانان درگیر کرده است.

دست‌نشانده‌های استعمار ارتش‌ها را در جنگ‌های فتنه بین مسلمانان می‌سوزانند، در حالی‌که بزدل‌ترین مردم یعنی یهود به خون و ناموس برادران و خواهران ما تجاوز می‌کنند. باید فوراً اقدام کنید و این حاکمان جنایتکار را برکنار کنید! باید به رهبری مخلص حزب‌التحریر برای اقامهٔ خلافت بر منهج نبوت نصرت دهید و ان‌شاء الله، امیر حزب‌التحریر، عالم جلیل القدر شیخ عطاء بن خلیل ابو الرشته کسی خواهد بود که شما را برای جهاد در راه الله سبحانه وتعالی رهبری خواهد کرد، آن‌گاه خلیفۀ مسلمانان یهود را بخاطر جنایت‌هایی‌که در شام و لبنان و یمن و ایران و سرزمین مبارک فلسطین انجام داده محاکمه خواهد کرد و خلافت راشده بر منهج نبوت، امت اسلامی را بار دیگر زیر چتر یک دولت یک‌پارچه و قدرتمند وحدت خواهد داد.

بنابراین ای نیروهای مسلح پاکستان! بخاطر رسیدن به این هدف اقدام و حرکت کنید!

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

27محرم1446ه.ق.

2اگست 2024م.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر -ولایه سودان، تجمعی برای درخواست توقف جنگ و حفظ جان مسلمانان در القضارف برگزار کرد

  • نشر شده در سودان

حزب‌التحریر-ولایه سودان روز جمعه 2/8/2024 بعد از نماز جمعه در کنار مسجد العتیق در بازار القضارف تجمعی برگزار کرد که در آن درخواست توقف جنگ و حفظ جان مسلمانان را مطرح نموده و حقیقت دسیسۀ غرب به رهبری امریکا و اروپا برای کنترل قدرت را به امت یادآور شد و از افراد مخلص خواست تا دستور الله سبحانه وتعالی را اجابت کنند، نه خواسته‌های غرب کافر را.

جوانان در این تجمع  پارچه‌هایی را به دست داشتند که روی آن‌ها نوشته شده بود:

  1.  حزب‌التحریر خواستار توقف جنگ و محاکمۀ توطئه‌کنندگان علیه مردم سودان است!
  2. اگر دو مسلمان با شمشیر به هم روبرو شوند، قاتل و مقتول در آتش خواهند بود!
  3.  با تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت، مداخلۀ امریکا در سرزمین‌های مسلمانان را متوقف کنید!
  4. خلافت زمین را حراست و آبرو را حفاظت می‌کند؛ پس ای مسلمانان آن را برپا نمائید!
  5. جنگ را برای اطاعت از الله رحمان متوقف کنید؛ نه بر اساس تمایلات امریکائی‌ها!
  6. اگر مسلمانان خلیفه می‌داشتند، دشمنان اسلام نمی‌توانستند جنگ بین مسلمانان را شعله‌ور کنند!
  7. از بین رفتن سنگ به سنگ کعبه، نزد الله سبحانه وتعالی آسان‌تر از ریخته شدن خون مسلمان است!
  8. اگر خیانت حکام نبود، خون حرام ریخته نمی‌شد... با خلافت خون مسلمانان حفظ می‌شود.
  9. جنگ سودان مبارزه بر سر نفوذ بین امریکا و اروپاست و قربانیان آن مردم سودان هستند.

این تجمع با استقبال مردم شهر القضارف مواجه شد و آنان تلاش‌های شباب حزب را تحسین کرده و برای پیروزی و استقامت حزب دعا کردند.

ابراهیم عثمان (ابراهیم خلیل)‌

سخنگوی رسمی حزب التحریر -ولایه سودان

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

با پای‌بندی به توافق‌نامه‌ی دوحه اگر افغانستان هم‌مرز فلسطین هم بود کاری ازش ساخته نبود! Featured

به گزارش خبرگزاری ایسنا، معاون سیاسی رئیس‌الوزرای حکومت افغانستان که برای شرکت در مراسم تحلیف رئیس‌جمهور جدید ایران به تهران سفر کرده بود،  در مورد قضیه فلسطین اظهار داشت: «افغانستان همراه با جمهوری اسلامی ایران از مردم مظلوم غزه حمایت می‌کند و چه بسا اگر با رژیم اشغال‌گر مرز مشترک داشتیم، در دفاع از مردم مظلوم غزه وارد جنگ با صهیونیست‌ها می‌شدیم».

معاون سیاسی رئیس‌الوزرا این حرف‌ها را زمانی بیان می‌کند که توافق‌نامه‌ی دوحه و موجودیت برخی افکار سیاسی غیرشرعی چنان دست‌های حکومت افغانستان را از عقب بسته است که حتی اگر افغانستان به جای فلسطین نیز می‌بود، نمی‌توانست اقدامی علیه دولت یهود انجام دهد. امریکا در پیمان دوحه از حاکمان فعلی افغانستان تعهد گرفته که « به هیچ یک از اعضایش، سایر افراد و گروه‌ها از جمله القاعده اجازه نخواهد داد که از خاک افغانستان برای تهدید امنیت ایالات متحده و متحدانش استفاده کنند.» امریکا با این توافق‌نامه متحدان خود را از خطر مصئون ساخته و دولت یهود بزرگترین شریک و متحد استراتژیک امریکا در قلب سرزمین‌های اسلامی است.

بنابراین، در پای‌بندی به توافقنامه دوحه، اگر افغانستان هم مرز با فلسطین نیز بود، استدلال حاکمان آن متفاوت از حاکمان مصر و اردن نمی‌بود. این کشورها باوجود توانایی بیشتر نظامی نسبت به افغانستان، برای عدم نصرت مردم فلسطین به مصلحت‌های اقتصادی و توافق‌نامه‌های سیاسی خود استدلال می‌کنند. مصر در سال ۱۹۷۸ معاهده صلح کمپ دیوید را با اسرائیل امضا کرد و اردن در سال ۱۹۹۴ پیمان وادی عربه را به امضا رساند که بر اساس آن تعهد کردند که خطری برای اسرائیل متوجه نخواهد شد.

مورد دیگری که دست‌های حکومت افغانستان را برای تطبیق همه‌جانبه‌ی اسلام و نصرت مظلومین بسته است، سیاست خارجی «پراگماتیک و اقتصادمحور» آن است. در این سیاست ارزش‌های اسلامی تضعیف شده و منافع ملی و روابط اقتصادی ارجحیت دارد. دقیقاً اقتصادمحوری، منافع شخصی و ملی است که کشورهای هم‌مرز با فلسطین را به خیانت با مسلمانان غزه واداشته است. امریکا برای اردن و مصر برای تأمین امنیت اسرائیل کمک مالی می‌کند و لبنان و سوریه بر مبنای استدلال منافع ملی و سیاست اقتصادمحور به خیانت خود ادامه می‌دهند. این در حالی است که اسلام سیاست خارجی را مبتنی بر حمل اسلام از طریق دعوت و جهاد قرار داده است.

هیچ عذری نمی‌تواند حکام سرزمین‌های اسلامی را از نصرت مسلمانان مظلوم فلسطین بازدارد. اگر واقعاً نداشتن مرز با فلسطین عذری برای کمک نکردن با آنها باشد، باید توجه کرد که افغانستان با تاجیکستان، ازبکستان و ترکمنستان نیز مرز دارد، جایی که بر شعائر اسلامی تحریم وضع شده و مسلمانان به خاطر اسلام در زندان‌ها انداخته و شکنجه می‌شوند. حتی زنان و دختران مسلمان تاجیک که حکومت تاجیکستان به رفع حجاب‌های‌شان حکم کرده و آنها به سوی افغانستان «وا معتصماه» گونه صدا می‌زدند! ما با ترکستان شرقی نیز مرز مشترک داریم، سرزمینی که توسط چین کمونیست اشغال شده و همچون دولت یهود بر مردمانش ظلم و تجاوز صورت می‌گیرد، اما حکومت افغانستان می‌گوید به سیاست «چین واحد» متعهد است و از هیئت‌های چینایی به گرمی استقبال می‌کند.

بنابراین، اگر حُکام افغانستان تقوا پیشه نکنند و از الفاظ دیپلوماتیک و میان‌خالی دست برندارند، بسیار زود به کاروان سایر حُکام سرزمین‌های اسلامی خواهند پیوست. از شیوه استدلال سایر حُکام - که با مردم خود مکر می‌کنند - باید حذر نمود و از مکر الله متعال باید ترسید که الله متعال بهترینِ مکرکنندگان است. باید دانست که همان‌طور که نصرت مظلومین بر اهل قدرت فرض است، تأسیس خلافت نیز بر آنها فرض می‌باشد و دولت خلافت مانند قلعه‌ای مستحکم، از خون و حریم مسلمانان دفاع خواهد کرد. بنابراین، مسئولیت شرعی اهل قدرت این است که هر میثاقی را که با میثاق الله سبحانه وتعالی در تناقض است، بشکنند و به تأسیس خلافت راشده ثانی اقدام نمایند تا الله متعال آنها را یاری کرده و گام‌های‌ شان را استوار سازد.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ [محمد: ۷]

هان ای کسانی که ایمان آوردید! اگر (دین) خدا را یاری کنید، خدا (هم) یاریتان می‌کند، و گام‌هایتان را استوار می‌دارد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه