تاریخ هجری :1 شوال 1441
تاریخ میلادی : شنبه، 23 می 2020م
دفتر مطبوعاتی
ولايه پاكستان
خصوصیسازی انرژی و منرالها؛ ضیاع سرمایههای مسلمانان!
(ترجمه)
همانند حکومتهای فاسد گذشته، حکومت تحریک انصاف پاکستان نیز با افزایش خصوصیسازی بخشهای دولتی و خصوصی به دستور بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، دست مسلمانان را از بهرهبرداری کامل از منابع انرژی و منرالی عظیم پاکستان کوتاه کردهاست. الله سبحانه وتعالی به این سرزمین منابع انرژی و منرالی قابل توجهی را عطا کردهاست، ولی بازهم زیر چتر سرمایهداری، به تناسب دولتهای کوچکتر و دارای منابع طبیعی کمتر از خودش، در جایگاه پایینتری قرار دارد. مسلمانان پاکستان بر روی گنجینهای از نود و دو منرال و عنصر شناختهشده نشستهاند، که از این میان از پنجاه و دو منرال و عنصر، به شمول طلا و یورانیم، بهرهبرداری تجاری میشود. معدن کهیوره دومین بزرگترین معدن نمک جهان است. ناحیۀ زغالخیز تهار بیشاز ۱۷۵ میلیارد تُن زغالسنگ دارد که بهمنظور تولید ۱۰۰۰۰۰ میگاوات برق برای تقریباً ۲۰۰ سال کافی میباشد. ریکو دیک یکی از بزرگترین ذخایر مس جهان است که ۲۲۰۰ میلیون تُن مس قابل استخراج دارد، و ظرفیت تولید سالانۀ ۲۰۰۰۰۰ تُن مس و ۲۵۰۰۰۰ اونس طلا را برای تقریباً ۴۶ سال با فنآوری کنونی دارا میباشد.
اما با تطبیق سرمایهداری و سرسپردگی تحریک انصاف پاکستان به بانک جهانی و صندوق بینالمللی پول، تمام این نعمات الله سبحانه وتعالی ویران شدهاست. سرمایهداری میکوشد آزادی ملکیت را به حداکثر برساند و اینگونه راه را برای قرار دادن بسیاری از منابع عمومی که جامعه اساساً بدانها وابسته است، مانند انرژی و منرالها، در ملکیت خصوصی باز میکند. خصوصیسازی انرژی و منرالها در سرمایهداری، ثروت تمام جهان اسلام را در دستان یک گروه کوچک از نخبگان، شامل خاندانهای حاکم خلیج و آسیای مرکزی، جمع کردهاست. در پاکستان نیز زیر چتر سرمایهداری، یک دستۀ مشخص از سازمانهای خصوصی خارجی و داخلی حداعظمی بهره را – به قیمت اکثریت مطلق جامعه – از این منابع انرژی و منرالی میگیرند.
همین خصوصیسازی انرژی باعث شدهاست که اکنون مقدار قرض/بدهی چرخهای به شرکتهای خصوصی نیروی برق به ۲۰۰۰ میلیارد روپیه برسد. همچنین، سیاست سرمایهداری "توسعۀ خصوصیسازی" باعث شدهاست که شرکتهای خصوصی نیروی برق، هزینههای تولید را که سالانه به چند صد میلیارد روپیه میرسد، از جیب مصرفکنندگان بپردازند. طی چند دهه از آغاز خصوصیسازی بخش انرژی، شرکتهای خصوصی مدام درپی کسب بهرۀ بیشتر اند، حالآنکه صنعت داخلی فروپاشیده و ظرفیتسازی در بخش زراعت راکد شدهاست، نرخ بیکاری حالت صعودی را گرفته و افزایش صورتحسابها کمر مردم را شکستهاست. برعلاوه، دستور محکمۀ داوری بانک جهانی در جولای/ژوئیۀ ۲۰۱۹ م به حکومت پاکستان برای پرداخت خسارت ۵.۸ میلیارد دالری به شرکت خصوصی خارجی مس تیتهیان نیز به دلیل سیاست خصوصیسازی منرالها است، زیرا ابتدا این شرکت اجازه داشت تا از ریکو دیک برای مس و طلا نمونهگیری کند، اما بعداً قرارداد اجارۀ معدنکاری مسترد شد تا راه برای سرمایهگذاران داخلی هموار شود.
ای مسلمانان پاکستان!
در حقیقت، سرمایهداری باعث شدهاست که گرسنگی در میان مردم افزایش یابد. برعلاوه، بار سرمایهداری کمر تمام جهان را شکسته است. غارتگری نخبگان در نظام اقتصادی سرمایهداری، اقتصادها را از ریشه نابود میکند و اکثریت سرمایهها را در دستان یک دستۀ کوچک از مردم متمرکز میکند. آنگونه که بحران کوید – ۱۹ نشان دادهاست، اقتصادهای غربی در پرتگاه نابودی قرار دارد؛ بناءً یگانه راه نجاتشان را در استخراج منابع سایر نقاط جهان، به کمک عواملی همچون صندوق بینالمللی پول میبینند. تطبیق نظام اقتصادی سرمایهداری در سرزمینهای مسلمانان نه به نفع ما، بل به نفع استعمارگران غربی است، زیرا آنان ذریعۀ مفکورههایی مانند آزادی ملکیت، خصوصیسازی انرژی و منرالها و سرمایهگذاری مستقیم خارجی میخواهند منابعمان را صاحب شوند و راه انتقال سرمایه و سودهایشان را به اقتصادهای غربی، با کمترین هزینۀ ممکن، باز کنند.
خصوصیسازی انرژی و منرالها نهتنها ظلمی در حق مردم است، بلکه این کار با سنت مبارک رسول الله صلی الله علیه و سلم نیز در تضاد قرار دارد و عاملاناش مورد عذاب الله سبحانه و تعالی قرار میگیرند. رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:
«الْمُسْلِمُونَ شُرَكَاءُ فِي ثَلَاثٍ الْمَاءِ وَالْكَلَإِ وَالنَّارِ»
[احمد]
ترجمه: مسلمانان در سه چیز با همدیگر شریک اند: آب، چراگاه و آتش.
و از عمرو بن قیس روایت است که:
«اسْتَقْطَعْتُ رَسُولَ اللهِ صلى الله عليه وسلم مَعْدِنَ المِلْحِ بِمَأْرِبَ فَأَقْطَعَنِيهُ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللهِ إِنَّهُ بِمَنْزِلَةِ الْمَاءِ الْعَدِّ يعني أنه لا ينقطع فَقَالَ رَسُولُ اللهِ صلى الله عليه وسلم فَلاَ إِذَنْ»
[رواه النسائی]
ترجمه: از رسول الله صلی الله علیه و سلم خواستم که یک زمین بزرگ نمک را برای من واگذارد و او صلی الله علیه و سلم نیز برایم واگذار کرد. گفته شد ای رسول الله! این زمین به مثابه آب بیپایان است – به عبارت دیگر تمامی ندارد – سپس رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: «در این صورت، نه (واگذار نمیکنم)».
مقصود در اینجا نمک نه، بلکه آن منبع منرالی وسیع میباشد، زیرا رسول الله صلی الله علیه و سلم آن را واگذار کردند؛ چون تنها میدانستند که آن نمک است، اما به محض اینکه مطلع شدند آن یک منبع بزرگ است، واگذاری را لغو کردند.
بنابرین، سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم به شکل بینظیری ملکیت عمومی را تعریف کردهاست، طوریکه منابع منرالی وسیع و وافر را نیز دربر میگیرد. ملکیت عامه نه به گونۀ خصوصی و نه توسط دولت تصاحب میشود، بلکه مفاد حاصل از ملکیت عمومی بایستی کاملاً برای مراقبت از امور جامعه به کار رود، به این معنی که یا خود آن ملکیت و یا پول حاصل از فروشاش مورد استفادۀ مردم قرار گیرد. هرچند دولت خلافت مسئولیت ادارۀ ملکیت دولتی و ملکیت عمومی را برعهده دارد، ولی اجازه ندارد که مالکیت ملکیت عمومی را به هیچ حزب خصوصی از طریق خصوصیسازی واگذارد. این حکم بر هر آنچه به ملکیت عمومی تعلق میگیرد تعمیم مییابد، خواه معدنکاری، استخراج، تصفیه، تولید یا توزیع باشد.
پس بیاییم و دوشادوش یکدیگر برای احیای مجدد سنت رسول الله صلی الله علیه و سلم از طریق تأسیس دوبارۀ خلافت به طریقۀ نبوت گام برداریم. بیاییم دستانمان را از ظلم سرمایهداری بشوییم و برای اجرای نظام خالق کائنات سبحانه وتعالی بکوشیم تا رحمت آسمانها و زمین بر ما وارد شود.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر – ولایه پاکستان
مترجم: محمد حارث پویا