- مطابق
بیماری حفتر و پیامدهای آن بر وضعیت داخلی لیبیا
(ترجمه)
مدتیست که گزارشات در مورد وضعیت صحی جنرال حفتر فرمانده ارتش ملی لیبیا متناقض است؛ برخی میگویند که وی سکتۀ مغزی کرده و در حالت کوما قرار دارد. برخی میگویند که بر بالین خود در انتظار مرگ میباشد و برخی چون آژانس رسانهای "الکرامه" که ترکیبی از بقایای نظام سابق و تعداد اندک از سیکولرهای کنونی میباشد، از شرایط خوب حفتر سخن میگویند. در کل رسانهها از گزارش واقعیت بیماری حفتر خودداری مینمایند.
در اواسط ماه گذشته، بعد از اینکه صالح، یکی از نظامیان، از جبهۀ نظامی مستقر در شهرستان درنه، که اکنون در محاصره قرار دارد، دیدن نمود، در آنجا تعداد از جوانان قبیلۀ خویش را که وابسته به نیروهای مهاجم حفتر بودند، به اینکه سرنوشت آنها مانند سرنوشت "قبیلۀ البراعصه" خواهد بود، هشدار داد، درگیریها بین صالح و حفتر بالاگرفت. بنابر این، دفتر امنیتی حفتر بر نگهبانان صالح حمله کردند و در نتیجه "آلیه" را از افراد صالح پس گرفت و این عکسالعمل حفتر یک پیام روشن برای صالح بود.
اما امروز حفتر در بستر مرگ قرار دارد و ما شاهد رقابت اطرافیان وی-چه آنهاییکه در مصر اند و چه آنهاییکه در امارات- بر جانشینی وی میباشیم. صالح نیز به امارات سفر کرده تا اینکه در تعیین جانشینی حفتر سرعت ببخشد. جانشین حفتر کسی باشد که وابسته به امارات بوده و حامی و پشتیبانی برای صالح باشد، در حالیکه مصر تلاش دارد تا فرجان، مسئول امنیتی حفتر را در مناطق شرقی در جای حفتر بگمارد؛ چون فرجان از قوم فرجان(قوم حفتر) بوده، برای مصر فرد مورد اعتماد میباشد و به راحتی میتواند اوامر مصر را اجراء نماید. اگرچه در حجم و قدرت حفتر نمیباشد که بتواند شرق لیبیا را کاملاً در قبضۀ مصر و در عقب آن در قبضۀ امریکا قرار دهد، اما در آینده در سیر حوادث لیبیا میتواند تأثیر خود را داشته و از مهرههای محلی امریکا در آنجا حمایتی داشته باشد.
اما همین که نیمی از نیروهای حفتر رهبری فرجان را برای ارتش رد نمودهاند، نامهای دیگری برای عهدهداری این منصب پیشکش شد، مانند عبدالسلام حاسی، فرماندۀ نیروهاییکه در چهارسال گذشته برای باز یافت فاسدین از آنها کار گرفته میشد. اما آنچه را که باید دانست، اینست که هرکس را در جای حفتر قرار دهند، چه فرجان باشد، چه فاخوری و حاسی و یا هم پسر حفتر، نمیتوانند اوضاع را همانگونه که بود، برگرداند، زیرا حفتر که خود از حلوفصل اوضاع مناطق شرقی عاجز مانده بود، چه بسا که عاجزتر از آن نیز عاجز خواهد ماند. حتی امریکا نیز توان آن را ندارد که حسب منافع خود کار را در دست کاردانش بسپارد، مجبور است که با انگلیس، فرانسه در لیبیا کنار آید. ما به این موضوع از چند زاویه نگاه میکنیم:
1- بیانهای چندروز پیش یک مقام امریکایی در خصوص اینکه امریکا نقش خویش را در لیبیا به ایتالیا سپرده است، چنانچه در همان روز ایتالیا مانع بمباردمان "درنه" به وسیلۀ امارات و باردیگر مانع مصر شد.
2- در چند روزگذشته شاهد اقدام نیروهای افریکام امریکایی به بمباردمان شبهنظامیان جنوب لیبیا بودیم، شبه نظامیانیکه گفته میشود، وابسته به تنظیم داعش اند. ادارۀ حکومت امریکا و حکومت سراج اظهار نمودند که این کار با هماهنگی هردو دولت صورت گرفته است؛ در حالیکه هیچ هماهنگی با نیروهای حفتر صورت نگرفته است. این عملکرد امریکا اشاره بر این دارد که در موقف امریکا نسبت به اوضاع جاری لیبیا تغییرات ایجاد شده است.
در کل سفر صالح به امارات و فاخوری و فرجان به مصر و بعضی دیگر از متنفذین و شخصیتهای مردمی به پایتختهای این دولتها و همچنین هیئت چندروز پیش مقامات فرانسوی، ایتالیایی و آلمانی به "طبرق" نشانگر غیاب حفتر از صحنه میباشد و نیز این را میرساند که تنظیم امور، که به وجود حفتر بستگی داشته، تا حدی در هم ریخته و تنظیم و کنترول آن بسیار مشکل شده است، به خصوص اوضاع مرتبط به شهر درنه. نه تنها این؛ بلکه حضور نیروهای حفتر در کمربند نفتی، علیالرغم اهمیتیکه برای مصر و امریکا دارند، به یک مشکل بزرگ تبدیل شده است؛ زیرا بعضی از واحدهای مسلح از این نیروها به سمت شرق لیبیا انشعاب کردند. لذا امریکا، اروپا و مصر از این میترسند که وضعیت امنیتی درین بخش از کشور، مبادا انفجار کرده، هرج و مرج و شورشها در حالیکه عوامل آن بسیار است، عام شود و به همین دلیل بوده که اتحادیۀ اروپا در مورد وضعیت لیبیا، مجلس مشورهای ترتیب داده و سخنگوی این مجلس از پیامدهای غیاب حفتر از صحنه، هشدار داد.
بعضی از نیروهای سیاسی در طرابلس به این نظر اند که غیاب حفتر از لیبیا عامل خوبی برای کمک به بیرون شدن این کشور از این وضعیت ناهنجار میباشد. عمر ابوشاح عضو شورای عالی دولت میگوید: «آنچه که از فرضیۀ ایجاد مؤسسۀ نظامی برای رهبری عملیات "الکرامه" در منطقۀ شرقی لیبیا اتفاق افتاده، چیزی بیشتر از ائتلاف قبیلهای نیست، شبهنظامیانیکه عوامل متفرق کننده از عوامل متحد کنندۀ آنها بیشتر است.» وی میافزاید: «درگیریهای شرق لیبیا بعد از بیرون رفتن حفتر از صحنه، موضوع مطرح در میان رهبران درگیر بر سر جانشینی حفتر میباشد و اینکه بیانات وزیرخارجۀ فرانسه در خصوص بهبودی وضعیت صحی حفتر، یک فرصت برای کنترول اوضاع پس از حفتر میباشد و برای بازیگران صحنه، این اجازه را میدهد که سناریوهای جدید خود را طرح کنند.»
آنچه که احزاب و طرفهای داخلی، خارجی، منطقوی و بینالمللی را غافلگیر نموده است، به کوما رفتن و شاید مرگ بالینی حفتر میباشد. چنانچه آنها را وادار نموده است که به بیان یک واقعیت و سپس به بیان نقیض آن بپردازدند و حتی برخی از رسانهها را تحت فشار خود قرار داده تا اخبار و گزارشات متناقض باهم را در مورد وضعیت حفتر ارائه کنند؛ مانند اظهارات مبنی بر سلامتی حفتر-که یک دروغ محض میباشد- عامل این فشارها فرانسه، ایتالیا و امارات میباشند. چنانچه در عین سیاق، وزیرخارجۀ فرانسه اظهار داشت که حفتر پس از آزمایشات لازم در وضعیت صحی مناسب به سر میبرد؛ اما اظهارات عقبه پسر حفتر این دروغ را آشکار نمود. او در سایت خبری "ميدل ايست ای" انگلیسی گفت که پدرش از سیروز ریه والتهاب مغزی، که باعث خونریزی مغزی وی شده و در کوما قراردارد، رنج میبرد. دلیل این همه دروغبافیها در مورد وضعیت حفتر، بدست آوردن وقت کافی برای تعیین جانیشنی حفتر میباشد، در حالیکه ترمیم این شگاف از عهدۀ پینهدوز آن خارج شده است.
وضعیت غیرمترقبۀ حفتر تمام پلانها و برنامههای اطرافیانشان را درهم ریخته است، طوریکه مریضی کشندۀ حفتر، آغاز درگیریهای دائمی آنها میباشد، هریک بدنبال جایگاه برای منافع شخصی خود اند. درگیریهاییکه منجر به فروپاشی پروژۀ موسوم به کرامۀ حفتر شده است، پروژهایکه آنها از سال 2014م بدینسو میلیونها دالر از شرق و غرب بالای آن مصرف نمودهاند؛ چنانچه گذشت زمان آن را نشان خواهد داد.
نویسنده: استاذ احمد المهذب