شنبه, ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
فلسطین را خلافت و اردوهای اسلامی آزاد می‌سازد؛ نه کنفرانس‌های خائنانه
بسم الله الرحمن الرحيم

فلسطین را خلافت و اردوهای اسلامی آزاد می‌سازد؛ نه کنفرانس‌های خائنانه

(ترجمه)

 در بیانیۀ نهمین دور کنفرانس اسلامی بیت‌المقدس، که در شهر رام‌الله بر گزارشده بود، چنین گفته شد: «شهر اشغال شده‌ای قدس برای همیشه پایتخت فلسطین بوده و زیارت آن بالای مسلمانان واجب است.» هم‌چنان درین بیانیه گفته شد: «شخصیت‌هایی‌که رژیم اشغالی آن‌ها را از سفر به بیت‌المقدس منع کرده، می‌توانند در کنفرانس دهم حضور یافته و به بیت‌المقدس، مسجدالاقصی و دیگر اماکن مقدس اسلامی و نصرانی سفر کنند. این بیانات در حالی ایراد گردید که علماء مسلمانان و دعوت‌گران را نیز برین امر تشویق نموده و یادآور گردیدند که این یک فضیلت دینی و یک ضرورت سیاسی است که به خاطر حمایت قدس و همه اماکن مقدسه در فلسطین راه اندازی گردیده است. نتایج این کنفرانس نشان می‌دهد که این یک گام جدید و حلقۀ دیگری از روند عادی‌سازی بوده که آن را سازمان آزادی‌بخش فلسطین در پیش گرفته است و در رأس آن محمود عباس و رژیم شیطانی آن قرار دارد.

اصرار محمود عباس و هوادارانش در تمام وقت برای ترویج و طرح عادی‌سازی دیدارها به شکل قابل توجه و بی‌سابقه، دلیلی بر حرص ایجاد طرح برنامۀ صلح خاینانه‌ای است که محمود عباس تا آخرین لحظات زندگی‌اش در فکر پیروزی آن می‌باشد. اگر موضوع غیر از این است، آیا برای صاحب عقل و هرکسی‌که ذرۀ اخلاص در قلب آن است، پوشیده خواهد‌ بود که زیارت مسجدالاقصی و فلسطین در زیر جنگ رژیم اشغالی و آتش گلولۀ تفنگ‌های آن و کنار آمدن با سفارت خانه‌های این رژیم اشغالگر در ذات خود به رسمیت شناختن قانون این رژیم اشغالی، ذیحق بودنش بر فلسطین و مسجدالاقصی است؟! آیا این خودش از قوانین پذیرفته شدۀ عقلی و سیاسی به شمار نمی‌رود؟!

بلی، محمود عباس و پیروانش چنین استند؛ اما او و رهروانش، که در رکابش می‌روند، خود را فریب می‌دهند و می‌خواهند که زیر نام "روابط امنیتی قدس" با رژیم اشغالگر یهود جرایم خود را توجیه کنند. عباس می‌خواهد فکر امت را از جنگ و قتال با یهود و آزادسازی فلسطین و پاک‌سازی مسجدالاقصی به کنار آمدن با یهود و زندگی با این رژیم اشغالگر کشانده و به زعم خودش آن‌ها را به سوی مبارزۀ مسالمت‌آمیز ببرد تا بعضی از دست‌آرود‌های شرم‌آور را حاصل کند. او در تلاش است که روابط دیپلوماتیک و عادی‌سازی ایجاد کند و از این طریق یهود را وادار کند تا از برنامۀ صلح توسط رژیم فلسطین سپاس‌گذار باشند. لذا عباس می‌خواهد از صفات حقیرانه‌اش استفاده و یهود را به طرف صلح با مردم فلسطین و امت اسلامی بکشاند، آن‌هم در حالی‌که پروسۀ صلح از طرف دولت یهود ممانعت شده و طمع دارند همه چیز را از آن خود سازند.

پس شکی نیست که عباس با این فروگذاشت‌ها و خیانت‌هایش در جهت استحکام رژیم اشغالگر یهود در سرزمین مبارک فلسطین یک قهرمان به حساب می‌آید، تا به زعم خودش بتواند رؤیاهای خود را از پایان دادن آزار یهودیان و برپائی دولت کوچک شرم‌آور فلسطین، که مهمترین نقش آن حراست از رژیم اشغالگر یهود است، به دست آورد.

این یک واقعیت عینی است که یهود و حامیان‌اش از قبیل امریکا و دیگر دول کفری، دولتی برای یهود ایجاد نکردند تا پس آن را سر نگون سازند و یا پایه‌های آن را متزلزل نمایند؛ بلکه یهود موجودیت خود را به عنوان یک رژیم دست نشانده توسط امریکا پذیرفت تا از طریق آن بتواند هویت خود را به رسمیت شناسانده و پایه‌هایش را از طریق برنامۀ صلح استحکام بخشد. بناءً هر فکر و هر پلانی‌که از طریق برنامۀ رژیم خودگردان فلسطین و خواسته‌هایش صورت می‌گیرد، در حقیقت آب را در آسیاب دشمن انداخته و به همین هدف صورت می‌گیرد. اگر قول الله سبحانه وتعالی:

 ﴿أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِّنَ الْمُلْكِ فَإِذاً لاَّ يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيراً﴾

[نساء: ۵۳]

ترجمه: آیا آنان را بهرۀ از ملک است؟(اگر ملک و قدرت در دست ایشان بود) درین صورت(پیشیزی و سر سوزنی و حتی به) اندازۀ سوراخ هستۀ خرما(که از آن خرما جوانه می‌زند و ناچیزترین شی بشمار است)، به مردم نمی‌دادند.

نبودی، قضیۀ فلسطین به فضل تلاش‌های رژیم و استعداد والای آن در خود‌گذاری و فروگذاشت‌های اسلامی تا اکنون کاملاً خاتمه پیدا می‌کرد.

بدون شک آزادسازی فلسطین نه به رژیم بی‌ارادۀ فلسطین در زیر اشغال یهود نیاز دارد و نه هم با رابطۀ یهود و دولت‌های استعماری و عادی‌سازی رابطۀ حکام غلام و بی‌اراده؛ بلکه چیزی‌که برای آزادسازی فلسطین ضرورت است، نیرو و قوت اردوهای اسلامی است؛ زیرا این اردوها برای آزادسازی فلسطین توانائی داشته و می‌توانند فلسطین را از چنگال یهود، امریکا و دول استعماری نجات دهند، غیر از آن تمام تلاش‌ها بیهوده و به نفع دولت‌های کفری استعمال می‌گردد.

جنگ ما در فلسطین جنگ موجودیت یهود در فلسطین است؛ نه جنگ مرزها و صلاحیت‌ها. پس قضیۀ ما با رژیم اشغالگر یهود، از بین بردن ریشه و بنیاد آن از سرزمین مبارک فلسطین است؛ نه تقسیم، صلاحیت‌ها و مقدسات آن و چیزی‌که رژیم خودگردان فلسطین و حکام مسلمان بر آن تمسک می‌ورزند.

برای هیچ مسلمانی پوشیده نخواهد بود که یگانه راه آزادسازی فلسطین، حرکت اردوهای اسلامی در راه جهاد و راه الله سبحانه وتعالی بوده و این کار بالای‌شان واجب است و برای حرکت دادن اردوهای اسلامی واجب است تا صداها بلند شده و از سوی دعوت‌گران فراخوانده شوند. لذا حزب التحریر به خاطر حرکت دادن اردوهای اسلامی و نهضت و بیداری امت مسلمه کار و فعالیت می‌نماید تا خلافت برمنهج نبوت تأسیس گردیده و اردوهای اسلامی از طریق آن به سوی فلسطین و مسجدالاقصی به حرکت در آیند و از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که زمان تأسیس خلافت نزدیک باشد، چنان‌چه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَن يَكُونَ قَرِيباً﴾

[اسراء: ۵۱]

ترجمه: می‌گویند(نصرت و پیروزی الله سبحانه وتعالی) کی خواهدبود؟ بگو به اذن الله سبحانه وتعالی نزدیک است.

نویسنده باهر صالح

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه