- مطابق
قضیۀ کشمیر در قدم نخست راهحل نظامی دارد
(ترجمه)
هنگامیکه یک فرد و یا گروهی از امت اسلامی به وسیلۀ کدام قدرت و یا دولتی مورد تجاوز قرار میگیرد، قضیۀ آنها تنها راهحل نظامی داشته و بر ذمۀ امت واجب میگردد که در برابر آن موقف نظامی داشته باشد و دولت و یا قدرت متجاوز حکم محارب را به خود میگیرد. در هیچ صورتی برای مسلمانان جایز نیست که قضیۀ تجاوز بر امت را به یک قضیه سیاسی، که از طریق مذاکرات به حل آن پرداخته میشود، تبدیل نمایند و همچنان جایز نیست که آن را بر اساس ساخته و پرداختههای سازمان ملل و نهادهای مرتبط به آن، به مفهوم امروزی یک قضیۀ انسانی و یا یک قضیۀ ملی تنها مربوط به امور داخلی متجاوز علیه بدانند. رسول الله صل الله علیه وسلم میفرمایند:
«إنهم أمة واحدة من دون الناس... وإن المؤمنين بعضهم موالي بعض دون الناس... وإن سلم المؤمنين واحدة، لا يسالم مؤمن دون مؤمن في قتال في سبيل الله»
(سيرة ابن هشام؛ ج2، ص 106)
ترجمه: آنان در میان سایر مردم، امت واحد اند... و برخی از مؤمنین حامی و پشتیبان برخی دیگر اند... و قطعاً صلح مؤمنین یکی است و هیچ مؤمنی در هیچ جنگی در راه الله، بدون در نظر داشت مؤمن دیگر اقدام به صلح نمیکند.
دین مبین اسلام در مورد این قضیه موقف واضح و حکم مشخصی دارد و بر همهگان، مخصوصاً بر حکام و علمای مسلمان از جملهای بدهیات است. مسلمانان در کشمیر اشغالی از سال 2009م بدینسو به دست نیروهای اشغالگر هندو بدترین آزار و اذیتها را متحمل میشوند. کاروان شهداء در کشمیر همواره در حال حرکت میباشد. مردم کشمیر بطور مداوم به وسیلۀ اشغالگران هندو گلوله باران میشوند؛ چنانچه به همین تازهگی چشمان یک کودک را در پیش روی مادرش هدف قرار داده و آن را گلوله باران نموده اند. با وجود اینهمه، باز هم نظام "بجوا-عمران به طرف هند دست دوستی و صلح دراز میکند"!
همین چند هفته پیش بود که مقاومت در برابر اشغالگریهای هندوها، در مقابل چشم و گوش حکام مسلمانان بطورعام و حکام پاکستان به طور خاص، قافلۀ دیگری را به کاروان شهداء در کشمیر ضمیمه ساخت. صحنهای را که رسانههای تصویری از بدرفتاریها نسبت به اهل ما در کشمیر ارائه میدهند، از صحنۀ بدرفتاریهای دولت یهود در حق سرزمین مبارک فلسطین و از بدرفتاریهای بشار ستمگر به حق مردم سوریه و یا از بدرفتاریهاییکه چین در حق مسلمانان ایغور در ترکستان شرقی مرتکب میشود، چندان تفاوتی ندارد. حکام سرزمینهای اسلامی، مخصوصاً حکام جدید پاکستان که دائم شعار دولتی را بسان دولت مدینۀ منوره سر میدهند؛ دولتیکه به دستان اشرف مخلوقات حضرت محمد صلی الله علیه وسلم تأسیس شد، همواره این صحنهها را مشاهده کرده و به اندازۀ لبتر نمودن صدایش را نکشیده اند؛ چه برسد به اینکه باعث کدام شورش و انقلابی شده باشند؛ جز افزایش دوستی با دشمنان امت و عدم توجه به کشتار اهل ما از نوادگان دولت مدینه.
بدتر از همه اینست که حکام سرزمینهای اسلامی، حکام میلیاردها مسلمان، قضیۀ کشمیر را مربوط به خود و به کسانیکه بر آنها حکومت میکنند، نمیدانند. این موقف از موقف نظام کنونی پاکستان مزدور امریکا و موقف حکام سابق پاکستان، که کشمیر و مردم آن را دو دسته به اشغالگران هندو تقدیم نموده اند، چندان تفاوتی ندارد و همچنین موقف "پرویز مشرف" و شریک آن در خیانت(نواز شریف) که در عملیات معروف "تپههای گارگیل" نیرویهای نظامی پاکستان را از آزادسازی کشمیر بازداشته اند؛ در حالیکه این امکان وجود داشت که بزودی کشمیر آزاد شود. از موقف خائنانۀ حکام کنونی پاکستان که بسان مردگان خاموشی اختیار نمودهاند، نیز چندان تفاوتی ندارد؛ بلکه حکام کنونی پاکستان، که در عادیسازی روابط با هند و بستن معادات صلح با آن تلاش دارند، خیانت بزرگتری از خیانت پرویز مشرف و نواز شریف مرتکب میشوند.
همینکه عمران خان بر سمت نخستوزیری نشست، فرصتی را که رأی دهندگان در اختیارش گذاشته بودند، غینمت شمارده و بلافاصله همگام با آنچه که امریکا برای منطقه در نظر دارد، اقدام به ایجاد تغییرات در پاکستان و الغای منهج حکام پیش از خود نمود؛ تغییراتیکه از هزینۀ قضایای مسلمانان کشمیر، افغانستان، بنگلهدیش و خود پاکستان، منجر به تقویت حزب هندویی "بهاراتیا جاناتا" میشود.
اوضاع سیاسی در سرزمینهای اسلامی به ویژه پاکستان اوضاع مملو از ترس و حشت و تاریکیها میباشد؛ تاریکیهای خیانت حکام سرزمینهای اسلامی، مخصوصاً حکام پاکستان؛ خیانتهاییکه به تازهگی از سرگرفته شده. قضیۀ کشمیر یک قضیۀ نظامی است که راهحلاش در دستان اردوهای اسلامی میباشد؛ از جمله اردوی پاکستان که پنجمین اردوی قدرتمند جهان به شمار رفته و به سلاح هستهای مسلح میباشد. اگر اردوهای اسلامی و اردوی پاکستان که نزدیکترین اردو به مسلمانان کشمیر بوده و در قدم اول به آزادسازی کشمیر؛ در حالیکه کاملاً توان آن را دارد، مکلف میباشد و به نجات مسلمانان کشمیر نشتابند، معمول است که بار و بند کاروان شهدای کشمیر همواره بسته و خون مسلمانها به طور مداوم بر خیانت هر توانمندیکه از یاری رساندن به آنها خودداری میکند، لعنت میگوید. رسول الله صلی الله علیه وسلم این چنین میفرمایند:
«مَا مِنْ امْرِئٍ يَخْذُلُ امْرَأً مُسْلِماً فِي مَوْضِعٍ تُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ وَيُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ وَمَا مِنْ امْرِئٍ يَنْصُرُ مُسْلِماً فِي مَوْضِعٍ يُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ وَيُنْتَهَكُ فِيهِ مِنْ حُرْمَتِهِ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ نُصْرَتَهُ»
(رواه ابوداود)
ترجمه: کسیکه آبروی مسلمانی را ببرد و عزت او را پایمال کند، الله(سبحانه وتعالی) در جاییکه باید نصرت شود، رسوایش می کند و کسیکه مسلمانی را در جاییکه آبرویش میرود و عزتاش پایمال میشود، نصرت کند؛ الله(سبحانه وتعالی) او را در جایی نصرت میکند که ضرورت به نصرت دارد.
هدف ما اینست که این بهترین امت اندکی از این حالت ذلتبار بدر آید؛ چیزیکه از نظر حکام و رهبران خائن و ترسوی اردوهای اسلامی محال و خیال است؛ رهبرانیکه در هر بحرانی خود را به آغوش دشمنان امت انداخته، سر به سوراخ مارمولکهای غربی میکنند؛ امتیکه فارس، روم، تاتار، مغول و صلیبیها را شکست داد و امریکا را وادار به پرداخت جزیه مینمود؛ اکنون نیز توان عقبراندن رژیم هندوها را به انگلیس دارد؛ رژیمیکه انگلیسها آن را بسان خنجری در ران شرقی امت اسلامی فرو نهادند؛ همانگونه که دولت یهود را در قلب سرزمینهای اسلامی تأسیس نموده اند. این هردو رژیم، بنابر بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم که در احادیث صحیحه از آن حضرت روایت شده است، در شرف زوال قرار دارند؛ اما نباید این را فراموش کرد که درشرف زوال بودن آنها در گرو تأسیس دوبارۀ دولت خلافت راشده بر منهج نبوت میباشد؛ دولتیکه به زودی به خواست الله سبحانه وتعالی تأسیس خواهد شد. بلی، هر غیور و هرکسیکه دوست دارد، سهمی در این شرف و افتخار داشته باشد؛ باید با کسانی همرکاب شود که در تلاش تأسیس آن میباشند؛ زیرا سرانجام قافله به نفع مؤمنین پرهیزکار ختم خواهد شد.
برگرفته از جریدۀ الرایه
نویسنده: بلال مهاجر