- مطابق
امر به اطاعت امام، امر به اقامۀ وی است!
از عبدالله بن عمرو بن عاص رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:
«مَنْ بَايَعَ إِمَامًا فَأَعْطَاهُ صَفْقَةَ يَدِهِ وَثَمَرَةَ قَلْبِهِ، فَلْيُطِعْهُ إِنِ اسْتَطَاعَ، فَإِنْ جَاءَ آخَرُ يُنَازِعُهُ فَاضْرِبُوا عُنُقَ الْآخَرِ»
(رواهالمسلم، کتابالاماره، باب وجوب الوفاء ببيعهالخلفا)
ترجمه: هر که با خلیفۀ مسلمین دست داده به رضا و رغبت با وی بيعت کرد، بايد تا حد توانش از او اطاعت کند؛ اگر شخص ديگری آمد و در امر خلافت با وی منازعه کرد، گردن دومی را بزنيد.
توضیح حدیث
این حدیث دو مطلب مهم را به طور جدی بیان کرده است. نخست بیعت با خلیفۀ مسلمین و دوم اطاعت از خلیفۀ مسلمین، که اطاعت نیز مرتبط به بیعت میباشد؛ یعنی زمانی از حاکم اطاعت جایز است که در بین او و بین مردم حتماً بیعت شرعی صورت گرفته باشد. بیعت شرعی آن است که برای حکم به کتابِ الله سبحانه و تعالی و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد. بنابرآنچه گفتیم، بالای حکام امروزی مسلمانان، حدیث شنیدن و اطاعت کردن هرگز صدق نمیکند؛ پس این حکام اهلیت بیعت شرعی را ندارند، به دلیل اینکه:
به کتابِ الله سبحانه و تعالی و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم حکم کرده نمیتوانند؛ یعنی صلاحیت و توانایی آن را ندارند؛ چون به اختیار خود نیستند و از طرف کفار برایشان اجازه داده نمیشود.
برعکس، قوانین غربی (ساختۀ دست بشر) را بالای امت اسلامی تحمیل و تطبیق مینمایند؛ حتی قوانین غربی را، به مردم اسلامی معرفی میکنند، غالباً به غرض اینکه در قدرت موجوده باقی بمانند.
ای مسلمانان!
بدون شک امر به اطاعت امام یا خلیفۀ مسلمین امر به قیام و ثبات آن میباشد؛ زیرا الله سبحانه وتعالی ما را به فرمانبرداری کسیکه وجود نداشته باشد، امر نمیکند؛ همچنان جنگ با کسیکه با امام نزاع میکند، دلالت بر دوام موجودیت آن مینماید و آنچه را ما از حکام غیرشرعی و نبودن حاکم شرعی میبینیم بر ما لازم است تا با همه توان و قدرت دست داشته خود در ایجاد حاکم شرعی بکوشیم؛ زیرا حکام امروزی ما همه حاکمان زمان جبریه هستند که آنها را رسول الله صلی الله علیه وسلم مذمت نموده است؛ البته آنها کسانی هستند که غرب کافر ایشان را گماشته است تا به نفع کفار، احکام آنها را بالای امت تطبیق نمایند. بناءً بر امت لازم است تا در خلع نمودن قدرت و سلطه از آنها سعی وتلاش نمایند و دستورات جدایی دین از سیاست آنها را حریق نموده و محدودیتهای غیرواقعیکه قانون سایکس پیکو برای اولاد این امت واحد به جا گذاشته است دور نمایند، تا اینکه امت همان سلطه و قدرت واحد خود را دریافت نموده و بالایش خلیفۀ واحد حکمرانی نماید.
یا الله، ما را با آمدن خلافت راشده بر منهاج نبوت که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد، مستفید گردان و از آنها، مصایب و بلاها را دور نما! یا الله، زمین را به نور وجۀ کریمت منور گردان! اللهم آمین، آمین!
خلاصه
امر به طاعت امام یا خلیفۀ مسلمین در حقيقت امر به نصب و اقامۀ وی است و امر به جنگيدن در مقابل کسیکه با امام منازعه کند، قرينه بر جزم در حفظ وی به حيث خليفۀ واحد است.