- مطابق
حاکمیت رژیمهای سایکس–پیکو فقط به زور قدرتهای استعمارگر پابرجاست!
(ترجمه)
همۀ دولتهای ملی–منطقهای ساخته و پرداختۀ غرب استعمارگر است، همانکه دولت اسلام را ازبین برد و حاکمیت دولتهای امروزی را از ایشان گرفت. دولت اردن نیز یکی از همین دولتهاست که انگلیس آن را طی یک هفته بحثهای سیاسی رسمی تأسیس و همزمان با تعیین نقش و وظایفاش، از بدنۀ سرزمین شام جدا کرد تا برنامههای استعماری غرب را، که برای کسب نفوذ و سیاست با یکدیگر رقابت میکنند، برآورده کند.
انگلیس اردن را به این هدف تأسیس کردهاست که مجالی برای تطبیق برنامههای سیاسیاش باشد، در عرصۀ امنیتی و استخباراتی/اطلاعاتی همراه دولت یهود همکاری و از آن پاسداری کند و از حیات، بقاء و امنیتاش حراست کند. امریکا نیز وارد کارزار حفاظت از دولت یهود شد و از انگلیس پیشی گرفت؛ مخصوصاً با افزایش کمکهایش در منطقه، نقش انگلیس را کم رنگ کرد. بناءً پاسداری از دولت یهود یکی از وظایف و نقشهایی است که استعمار به رژیم اردن سپردهاست.
نقش دیگر اردن این است که به نیابت از کشورهای استعمارگر در برابر آنانیکه برای از سرگیری زندگی اسلامی فعالیت میکنند مقابله کند، مخصوصاً حزبالتحریر که بیش از شش دهه فعالیت فکری و سیاسی انجام دادهاست. به همین دلیل، این رژیم شباب حزبالتحریر را سرکوب و خود و خانوادههایشان را تهدید کردهاست، بالایشان حمله کرده و آنان را به زندان انداختهاست و با برنامههای مکارانهاش کوشیدهاست چهرۀ حزب را تخریب و به آن صدمه بزند.
هرچند امریکا و انگلیس در بهرهبرداری از اردن در این دو نقش توافق دارند، ولی باز هم امریکا میکوشد دست انگلیس را از اردن کوتاه کند و خودش جای او را بگیرد. امریکا کمکهای سخاوتمندانهای را، مخصوصاً از نوع نظامی و امنیتی، برای رژیم اردن فراهم میآورد. از طرف دیگر، اقتصادش را مدیریت میکند و سیلی از قرضها و برنامههای اصلاحات اقتصادی را از طریق صندوق بینالمللی پول، همچون حربهای برای اعمال فشار و راهی برای تحریک مردم علیه رژیم در هنگام ضرورت، بر این کشور تحمیل میکند. امریکا از دهۀ ۱۹۵۰ م تاکنون دست از رقابت با نفوذ انگلیس در منطقه نکشیدهاست؛ همانگونه که انگلیس حاکمیت امارت فرااردن را به خانوادۀ هاشمی سپرد تا بتواند آن را مدیریت و سیاستها و دسایساش را در منطقه پیاده کند، امریکا نیز این رژیم را در جنگ علیه تروریزم دوست و متحدش، مخصوصاً متحد نظامی گرفتهاست تا از قافله رقابت عقب نماند!
این رژیم باوجود باز گذاشتن دروازههای کشور بر روی پایگاههای امریکایی، خدمهاش، زمایشهایش و تمرینهای مشترکشان، اکنون هنری ووستر، سفیر فوقالعاده و تامالاختیار امریکا را نیز پذیرفتهاست. ولی با این همه، رژیم اردن هنوز بر پیمانهای قدیمیاش با انگلیس وفادار است. همچنان در بعضی موارد، مطابق سیاست انگلیس حرکت میکند؛ طوریکه ظاهراً دنبالهرو امریکاست، ولی (در پشت پرده) با او مخالفت میکند. در مواقعیکه فشار امریکا بر نفوذ سیاسی انگلیس غلبه کند، بیسرپیچی از او اطاعت میکند؛ مثلاً تغییرات سطح بالای بیپیشینهای که رژیم در بازسازمانی اخیر ارتش، مخصوصاً در سطوح امنیتی، نظامی و اقتصادی، به اجرا گذاشت که در نتیجه ارتش مجدداً سازمان یافت، رئیس ستاد در ۲۵ جولای / ژوئیه ۲۰۱۹ م خلاف معمول از بیرون حلقۀ تعیین رئیس ستاد مقرر شد، عزل و نصبهاییکه در محکمه/دادگاه سلطنتی صورت گرفت و سازماندهی مجدد بخش استخبارات/اطلاعات... همۀ اینها به ظاهر گامهایی منظم مینماید، اما بیشتر شبیه پاسخی به فشارهای خارجی (امریکا) بهمنظور تضعیف ساختارهای امنیتی و استخباراتی/اطلاعاتی است تا زمینه برای دخالت امریکا در اردن و تضعیف رژیم مهیا شود! همانگونه که قبلاً گفتم، هرچند انگلیس با این وضع موافقت کردهاست، اما طبق معمول در پشت پرده همراه امریکا کلنجار میرود. او این کار را با روشهای مکارانه توسط ارائۀ یک تصویر خوب از رژیم در نزد مردم شروع کردهاست:
- مثلاً بهتاریخ ۶ اکتبر ۲۰۱۹ م با طرح یک راهحل قسمی، بحران معلمان را تسکین داد... و چون بر مبنای طرح فوق معاش اعضای ارتش افزایش یافت، بناءً شاه قبایل را جمع کرد و وعده سپرد مالیات بیشتر را متوقف کند، حکومت را مجدداً سازماندهی کند و معاش کارمندان و بازنشستگان را افزایش دهد؛ اگرچه در خصوص خواستهای صندوق بینالمللی پول، کسر بیش از یک میلیارد دینار از بودجه، افزایش وامهای عامه به بیشاز ۹۷ درصد از تولید ناخالص داخلی و رشد فرا ۱۹.۱ درصدی بیکاری ابراز نگرانی کرد... همۀ این اقدامات برای رفع فشارهای امریکا انجام شده و مفادی جز تضعیف رژیم نداشتهاست.
- اما درخصوص روابط با دولت یهود، رژیم گامهای مضحکی را جهت کسب حمایت مردم، ایجاد روابط غیردوستانه و تجدید دشمنی تاریخیاش با یهودیان و قطع روابط با این دولت برداشتهاست. همچنان، صحبتهایی در مورد کاهش سطح روابط اردن با دولت یهود پس از تکمیل کار باقوره و غمر، امتناع از مشروعیت دادن به مناطق پس گرفتهشده، هشدار از القاح وادی اردن، محاکمۀ یک یهودی نفوذی، رزمایش شمشیرهای کرامه در برابر خطری که از سمت غرب متوجه اردن است و صحبت رسانهای در خصوص لغو قرارداد گاز و حتی پیمان وادی عربه، نیز رد و بدل شد. ولی از دید رژیم این پیمان راهبردی است که نباید بهسادگی ازدست رود، و از نگاه رهبران یهود روابطشان را با اردن همچون گنج گرانبهایی است که نباید قربانی شود! این حالت چیزی جز یک شکاف کوچک نیست که چهرۀ رژیم را خوب جلوه میدهد، تا آنکه یخاش آب و نهاناش آشکار شود!
بناءً، تمام این اقدامات برای کسب حمایت مردم و فرونشاندن جنبشهایی انجام میشود که به سطح سیاسی رسیده و به یک تهدید ناخوشایند برای رژیم بدل شدهاست؛ خواه از طریق برنامههاییکه امریکا به وسیلۀ رسانهها نشر میکند انجام شود یا با تنظیم نظام خانواده، شاهی مشروطه و یا هم حکومت پارلمانی.
این وضع همۀ دولتهایی است که توسط استعمارگران ساخته و برای خدمت به منافعشان گماشته شدهاند. حاکمیت این دولتها از آنان گرفته شدهاست و حکامشان سمبولهایی بیش نیستند. تأسفآور است که مردم فساد این نظام را، که همانا بیعدالتی و تعاون با دشمنان اسلام و مسلمانان میباشد، در هرطرف با چشمانشان مشاهده میکنند؛ اما هنوز برای تغییر نظام کار نمیکنند، و میکوشند آنهمه تحقیر، توهین و ظلم را که نهتنها بر گناهکاران، بل بر کسانیکه در برابر این بیعدالتی خاموش ماندهاند نیز اثر کردهاست فراموش کنند.
﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خخَاصَّةً وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْععِقَابِ﴾
[انفال: ۲۵]
ترجمه: و از فتنهای بپرهیزید که تنها به ستمکارانتان نمیرسد؛ (بلکه همه را فرا خواهد گرفت، چراکه دیگران سکوت اختیار کردند) و بدانید الله (سبحانه وتعالی) کیفر شدید دارد.
بناءً تغییر آن نیست که جای بیعدالتی با چیزی همانند خودش عوض کنیم چون امت اینگونه قربانی نمیدهد؛ بلکه جای یک ظالم را با ظالم دیگر و یک قانون بشری را با قانون بشری دیگر عوض میکند یا سرزمینهای مسلمانان را از طریق این دولتهای سایکس–پیکو مجزا نگه میدارد؛ بنابرین جنبشها و قربانیهای امت همانند شخصی خواهد بود که در بند است و ریسمان اطرافاش را پس از قدرتگیری باز نمیکند. تغییر بیاساس هیچ فایده و بهرهای جز قباحت و شرارت، شرم و حقارت جهان و یک عذاب دردناک اخروی ندارد.
اکنون زمان آن فرا رسیدهاست که امت بداند تغییر واقعی و آشکار حاصل نمیشود مگر با تطبیق اسلام در زندگی، دولت و جامعه، وحدت مجدد امت و سرزمینهایش و حذف دولتهای سایکس–پیکو از طریق تأسیس خلافت بر منهج نبوت، که رسول الله صلی الله علیه و سلم مژدهاش را دادند. اینک حزبالتحریر همۀ الزامات را برای تأسیس این دولت آماده کردهاست؛ همچنان یک مسودۀ قانون اساسی را برگرفته از دلایل شرعی تهیه و برنامههایی برای حکومتداری، اقتصاد، تعلیم و تربیه/آموزش و پرورش، سیاست خارجی، وغیره آماده کردهاست. حزبالتحریر از امت میخواهد که همرایش گام بردارد و رهبری خود را برای آوردن تغییر و کسب رضایت الله سبحانه وتعالی، به او بسپارد تا با هدایت و آگاهی حرکت کنند و از کجروی و استثمار به دور باشند تا دولتشان، دولت خلافت، را تأسیس کنند، نفوذ دشمنانشان و دولت یهود را برچینند و عزت و احترام مسلمانان را، به اذن الله سبحانه وتعالی، دوباره احیاء کنند.
﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَىٰ لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً﴾
[نور: ۵۵]
ترجمه: الله (سبحانه وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آورده و کارهای شایسته انجام دادهاند، وعده میدهد که قطعاً آنان را حکمران روی زمین خواهد کرد، همانگونه که به پیشینیانشان خلافت روی زمین را بخشید و دین و آیینی را که برایشان پسندیده، پابرجا و ریشهدار خواهد ساخت و ترسشان را به امنیت و آرامش مبدل میکند.
حزبالتحریر – ولایه اردن
مترجم: محمد حارث پویا