(ترجمه)

تاریخ در مالیزیا تکرار می‌گردد؛ زمانی‌که پارلمان این کشور لایحۀ قانون‌اساسی سال 2019م را مبنی بر کاهش سن‌ رای از 21 سالگی به 18 سالگی تصویب کرد که در نتیجه با حمایت کامل اعضای‌پارلمان انجامید. این لایحه که توسط نخست‌وزیر این کشور به نام "داکتر تون ماهاتیر بن محمد" مطرح شده بود؛ دقیقاً یک سال بعد از اولین اجلاس‌پارلمان تحت حمایت دولت "پاکاتان هاراپان" به تعقیب پیروزی آن‌ها در 14‌همین انتخابات‌عمومی تصویب گردید. "داتوک محمد عارف مد یوسف" سخنگوی پارلمان اعلام داشت که مجموعاً 211 عضو‌ پارلمان بر این موضوع رای موافقت دادند و هیچ کدام آن‌ها رای مخالف و یا هم بدون رای باقی نمانده اند. هدف این لایحه این است تا در مادۀ 47 بخش دوم و ماده 119 بخش اول جز الف قانون‌اساسی فدرال اصلاحات وارد نماید تا مشروعیت سن شهروندان برای دادن رای از سن 21 به سن 18 کاهش یابد تا جوانان بتوانند عضو‌ پارلمان گردند. با این که تمام اعضای‌پارلمان توافق نمودند تا بعضی مقررات قانون‌اساسی مبنی بر ضرورت زمان اصلاح گردد، تمام احزاب در داخل پارلمان نیز بر این موضوع موافقت نمودند که قانون‌اساسی فدرال که بالاتر از قرآن و سنت قرار گرفته است، باید من‌حیث قانون عالی این سرزمین حفظ گردد. به عبارت دیگر؛ استفادۀ قانون‌اساسیِ که توسط استعمار‌گران طرح شده بود، باید تطبیق آن ادامه یابد و توسط تمام احزاب‌ رقیب در انتخابات ‌دموکراتیک محفوظ گردد.

در واقع این موفقیت‌انگلیس کافر است که این سرزمین را تقریباً 200 سال است مستعمره ساخته است. هنگامی‌که آن‌ها مستعرات خود را از دست دادند، کتابی را از خود به میراث گذاشتند و باور کامل داشتند که قوانین این کتاب توسط ملت‌های مستعمره حفظ می‌گردد. سوال مرتبط به این موضوع اینست که آیا در میان 211 عضو ‌پارلمان حتی یک مسلمان هم موجود نبود تا بر اساس حکم‌شرعی اسلام در تعیین سن 18 برای بلوغ هر شهروند برای اشتراک در انتخابات، رای‌مخالف می‌داد؟ آیا واقعاً کسی نبود؟ در اسلام سن 18 دلیلی مکلفیت بر انجام اعمال یک شخص نیست. به عبارت دیگر؛ اسلام هیچ‌گاهی سن 18 را معیار قرار نمی‌دهد تا یک شخص کاری را انجام دهد یا نه. اسلام حالت حیض را برای زنان شرط بلوغ آن‌ها می‌داند. برای مردان شروع احتلام و یاهم سن 15 سن بلوغ آن‌ها تعیین گردیده است. هر مسلمانی‌که به بلوغ و یا سن 15 برسد، مکلف می‌گردد تا مسئولیت‌هایش را خود انجام دهد. قبل از سن بلوغ هرشخص طفل و یاهم شخص بدون تکلیف پنداشته می‌شود. سن 18 سنی است که بر اساس تصمیم قانون‌گزاران غربی برای تعیین بلوغ هر فرد تثبیت شده است. غرب سن اطفال را 18 سالگی تعریف نموده است. این همان چیزی‌ست که توسط قانون‌گزاران مالیزیا مبنی بر آموزه‌های دموکراتیک تعقیب می‌گردد؛ طوری‌که آن‌ها به عوض قرآن و سنت از قوانین ساختۀ عقل‌بشر استفاده می‌کنند و قانون انسانی را اساس همۀ قوانین می‌دانند. بر اساس شواهد‌شرعی، اسلام واضحاً سن 15 را سن جوانی و یا سن مکلفیت تعیین نموده است. ابن عمر رض می‌گوید:

«عَرَضَنِي رَسُولُ اللهِ صَلَّى اللهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ يَوْمَ أُحُدٍ فِي الْقِتَالِ، وَأَنَا ابْنُ أَرْبَعَ عَشْرَةَ سَنَةً، فَلَمْ يُجِزْنِي، وَعَرَضَنِي يَوْمَ الْخَنْدَقِ، وَأَنَا ابْنُ خَمْسَ عَشْرَةَ سَنَةً، فَأَجَازَنِي. قَالَ نَافِعٌ: فَقَدِمْتُ عَلَى عُمَرَ بْنِ عَبْدِ الْعَزِيزِ وَهُوَ يَوْمَئِذٍ خَلِيفَةٌ، فَحَدَّثْتُهُ هَذَا الْحَدِيثَ، فَقَالَ: إِنَّ هَذَا لَحَدٌّ بَيْنَ الصَّغِيرِ وَالْكَبِيرِ» (رواه مسلم)

ترجمه: پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم از من خواست تا در غزوۀ احد شرکت کنم، اما من 14 ساله بودم، بناءً برایم اجازۀ اشتراک را نداد. سپس او صلی الله علیه‌و‌سلم از من خواست تا در غزوۀ خندق شرکت کنم و در آن زمان سن من به 15 رسیده بود. بعداً پیامبر صلی الله علیه‌و‌سلم مرا اجازه داد. نافی می‌گوید: زمانی‌که عمر بن عبد‌العزیز خلیفه بود، نزدش آمدم، بعداً در بارۀ حدیث برایش توضیح دادم. سپس او گفت: پس این‌چنین اطفال از جوانان مشخص می‌شود.

گرچه؛ بعضی از احزاب مخصوصاً جوانان از این اصلاحات خرسند شدند؛ اما ما به صراحت بیان می‌داریم و تذکر می‌دهیم که هر مسلمان به ویژه هر جوان مطابق بر قوانین‌اسلامی در سن 15 سالگی به بلوغ می‌رسید؛ نه سن 18. اگر اعضای‌پارلمان تعیین می‌دارند که شما می‌توانید در سن 18 وارد کارزار‌ سیاسی گردید؛ ولی این را بیاد داشته باشید که اسلام شما را وادار نموده است تا از سن 15 در کارزار‌ سیاسی اشتراک ورزید. چون اسلام سن جوانی یا بلوغیت را سن 15 تعیین نموده است. با این حال این را درک‌کنید که کارزار‌سیاسیِ که اسلام شما را بدان امر نموده است، سیاست اسلامی‌ست. معنی واقعیِ سیاست هم تنظیم امور‌امت چی امور داخلی و یاهم خارجی بر اساس عقیدۀ اسلامی می‌باشد؛ نه بر اساس سیاست‌ماکیاولی مشتق شده‌ از نظام‌های دموکراتیک.

ای جوانان! این را بدانید که اعمال‌سیاسی نظام‌های جاری مملو از گمراهی، فساد و دو‌رویی است، صرف نظر از این‌که از جامعۀ‌غرب وارد این سرزمین شده است. این را درک‌ کنید که این نظام‌های دموکراتیک نظام‌های کفری‌ست که از غرب نشأت کرده و برای مسلمانان قطعاً حرام است تا بدان عمل و با آغوش‌گرم آن را نشر و پخش نمایند. این را باید درک‌ کنید که مسؤلیت‌سیاسیِ شما تنها دادن رای و یا هم کاندید‌شدن در انتخابات و برای اصلاح قوانین نیست؛ بلکه فراتر از این‌هاست. مسئولیت‌سیاسی شما محاسبۀ دولت مبنی بر امر به معروف و نهی از منکر می‌باشد و مکلفیت شما این است تا در راستای احیای دوبارۀ دولت اسلامی که قوانین الله سبحانه‌و‌تعالی را به شکل همه جانبۀ آن تطبیق خواهد نمود، می‌باشد.

این مسئولیت‌سیاسی همیشه‌گیِ شماست که من‌حیث فرد بعد از بلوغ، شما را مکلف نموده است؛ نه این‌که صرف هر 5 سال مسئول باشید. این را بدانید که فعالیت‌سیاسیِ تکلیفی برای شما اینست که دین الله سبحانه‌و‌تعالی باید عالی‌ترین ادیان در جهان گردد و حمل دعوت‌اسلام به‌حیث "رحمت" برای عالمیان باشد؛ نه این‌که فعالیت‌سیاسی شما محدود به رای دادن و یاهم بعد هر 5 سال کاندید شدن باشد.

ای اعضای‌پارلمان! ما به هیچ‌وجه ازین خرسند نیستیم که سن دادن رای از 21 به 18 سالگی کاهش و تصویب شده است. هم‌چنان ازین خرسند نخواهیم شد تا تعداد ضربات حکم‌زنا از 6 به 12 و یاهم به 99 افزایش یافته و توسط شما تصویب گردد. اما زمانی کاملاً خرسند خواهیم شد و متشکر خواهیم بود؛ وقتی‌که شما حکم الله بر زنا را که 100 ضربه است، تطبیق کنید. به هیچ‌وجه بالای شما افتخار نمی‌کنیم، حتی اگر همۀ 222 عضو ‌پارلمان مالیزیا به کاهش سن رای از 21 به 18 موافقت کنند، اما زمانی مفتخر و خوش‌حال می‌شویم که شما قوانین الله سبحانه‌و‌تعالی را به شکل همه‌جانبه در روی زمین تطبیق کنید که ما مطمین هستیم که این کار از شما بعید است.

عبد‌الحکیم عثمان

سخنگوی حزب‌التحریر-مالیزیا