پنجشنبه, ۱۷ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تعامل نزدیک سیاسی با کشورهای منطقه و غربی عواقب زیان‌بار دنیوی و اُخروی دارد

هیأت عالی‌ رتبه ازبکستان به رهبری بختیار سعیدوف، وزیر خارجه این کشور به افغانستان سفر نموده و پیرامون مسائل سیاسی، تجارتی، ترانسپورت و تقویت روابط با مقامات ارشد حکومت افغانستان ملاقات نمودند. در جریان این سفر وزیر خارجه ازبکستان گفت: ازبکستان همواره درنشست‌های بین‌المللی از افغانستان حمایت کرده و تاکید دارد که افغانستان باید بخشی از جامعه‌ی بین‌المللی باشد.
در ماه‌های اخیر روابط منطقه با افغانستان بیشتر شده و کشورهای چین، روسیه، ایران، هند و دولت‌های آسیای میانه خواهان تعامل مثبت با حاکمان فعلی افغانستان هستند. دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستاننزدیک شدن روابط سیاسی حکومت افغانستان با کشورهای منطقه را همانند تعامل نزدیک با کشورهای غربی خطرناک دانسته و این ذهنیت را به شدّت زیر سوال می‌برد که گویا از روابط نزدیک با کشورهای منطقه می‌توان علیه نفوذ و بازی‌های جیوپولتیک غرب در منطقه استفاده نمود.
واقعیت امر این است که کشورهای منطقه و غرب به رهبری امریکا با درنظرداشت منافع ملی خود آجندای مشترک را در افغانستان با روی‌کرد متفاوت دنبال می‌کنند. هر دو کمپ خواهان عدم تطبیق کامل اسلام در افغانستان می‌باشند. غرب و کشورهای منطقه بالای حکومت افغانستان فشار می‌آورند تا مجاهدین خارجی را محدود، مهار و در نهایت سرکوب نماید. کشورهای غربی و منطقه خواهان ادغام افغانستان به نظم بین‌المللی فعلی می‌باشند. در حالی‌که نظم بین‌المللی فعلی به‌سان جال خطرناکی است که هرگاه یک گروه اسلامی در این نظم به قدرت برسد و بخواهد توسط قواعد آن سیاست کند در این نظم ذوب شده و از داعیه‌ی اسلامی خود به مرور زمان عقب‌نشینی می‌کند. آن‌چه واقعیت را مغشوش می‌کند این است که غرب به شکل مستقیم و با فشار و تطمیع سیاست خود را در افغانستان به پیش می‌برد، ولی کشورهای منطقه منافع خود را با الفاظ شیرین‌تر و روی‌کرد نرم‌تر دنبال می‌کنند.
در سوی دیگر، از برخورد شدید کشورهای منطقه با مسلمانان و گروه‌های اسلامی می‌توان عمق دشمنی این دولت‌ها و حُکام را با اسلام و مسلمانان حدس زد. چنان‌چه برخورد شدید دولت چین با مسلمانان ترکستان شرقی، جنایات روسیه و حُکام جابر آسیای میانه علیه مسلمانان چیچن و آسیای میانه، سیاست اسلام‌ستیزانه دولت هندوگرای مودی علیه مسلمانان هند و کشمیر، سیاست خصمانه‌ی رژیم آخوندی ایران با مسلمانان داخل ایران و مردم مسلمان سوریه، عراق، یمن و فلسطین همچو آفتاب آشکار است که این دولت‌ها منحیث دشمن شماره یک اسلام و مسلمانان در منطقه عمل می‌نمایند. پس آیا لازم است با همچو دولت‌ها از لحاظ سیاسی نزدیک شد؟
بناء یکبار دیگر تأکید می‌کنیم که هر نوع تعامل نزدیک و مثبت با کشورهای منطقه و غربی اشتباه جبران ناپذیر سیاسی بوده و حاکمان فعلی را از عواقب زیان‌بار دنیوی و اُخروی آن هشدار می‌دهیم. این شیوه تعامل سیاسی بارها در میان امت تجربه شده است که در نهایت حُکام را از تطبیق کامل اسلام منحرف نموده و منجر به بدنامی و ناکامی شده است. راه‌حل اساسی این است که به عوض نزدیکی با هر دو یا یکی از این دو کمپ (منطقه و غرب) راه سومی را در میان امت ترسیم کنید. این کار زمانی ممکن است که به گروه‌ها و احزاب اسلامی و ظرفیت‌های امت اسلامی اعتماد نمائید. بدون شک مسلمانان افغانستان، پاکستان و آسیای میانه نظامِ جز اسلام، وحدت و تأسیس خلافت بر منهج نبوت نمی‌خواهند و برای این پروژه عظیم آماده‌ای هر نوع قربانی هستند.

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا الْكَافِرِينَ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِ الْمُؤْمِنِينَ ۚ أَتُرِيدُونَ أَنْ تَجْعَلُوا لِلَّهِ عَلَيْكُمْ سُلْطَانًا مُبِينًا
[نساء:‍۱۴۴]
اى كسانى كه ايمان آورده ايد! كافران را به جاى مؤمنان به دوستى نگيريد مگر مى‌خواهيد (با این عمل،) دلیل آشکاری بر ضدّ خود در پیشگاه خدا قرار دهید؟!
دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

زندگانی، پیشرفت و سروری بدون فهم دین امکان‌پذیر نیست

بسم‌ الله الرحمن الرحیم

(ترجمه)

ابن حجر عسقلانی در فتح الباری شرح صحیح البخاری با اندکی تصرف در باب «من يرد الله به خيرا يفقهه في الدين» آورده است که معاویه رضی‌الله عنه از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت نموده که فرمودند:

«من يُرِدِ الله به خيرا يُفَقِّهْهُ في الدين»

ترجمه:  هر كسى‌كه الله متعال ارادۀ خير به او داشته باشد، وی را در دين فقيه مى‌گرداند.

فراگیری علم فقه و درک و فهم دین از مسائل بزرگی است که اسلام همواره به آن دعوت و تشویق نموده؛ زیرا در فراگیری علم فقه خیر عظیمی نهفته است. چرا این‌طور نباشد؟ حال آن‌که این دین به عنوان یک نظام زندگی نازل گردیده؛ نظامی‌که جنبه‌های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی، قضایی، آموزشی؛ بلکه تمام جوانب زندگی انسان را معالجه می‌کند. چرا این‌طور نباشد؟ حال آن‌که الله سبحانه وتعالی دین اسلام را با احکامی‌که از آن نشأت گرفته و افکاری‌که بر اساس آن ساخته شده، متناسب با هر زمان و مکانی قرار داده است.

هر قدر امت به دین خویش پایبند باشد و از احکام و قوانین آن آگاهی حاصل کند، پیشرفت و تقوای آن افزایش یافته، عظمت و اقتدارش بیشتر می‌شود. این اتفاق در طول دوره‌های مختلف تاریخ امت تکرار شده است. در قرونی‌که اسلام به طور کامل تطبیق می‌شد، مسلمانان و غیرمسلمانان در کنار یکدیگر با خوشبختی و آرامش زندگی می‌کردند؛ اما وقتی‌که امت  از تطبیق اسلام دست کشید و به غرب کافر اجازه داد تا احکام آن را تعیین نموده، افکارش را تعریف نماید و برایش قانون اساسی طرح کند و پرچم‌ و حُکامش را تعیین نماید، وضعیتش مانند یک مردهٔ متحرک شد که زندگی می‌کند تا بخورد و بنوشد، زندگی خود را بدون روح و روحانیت سپری می‌نماید و هموراه طعم بدبختی و شکست را می‌چشد. این وضعیت نتیجۀ کاری است که امت در حق خودش کرده است؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی در قرآن کریم می‌فرماید:

﴿وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا...﴾ [طه: ۱۲۴]

ترجمه: و هرکس از یاد من رویگردانی کند، زندگانی تنگی خواهد داشت...

پس ای مسلمانان! بخاطر بازگرداندن عزت و شوکت این امت -که تنها با برپایی خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت امکان‌پذیر است- اقدام کنید!

پروردگارا! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و حل شود و بلاها و مصیبت‌ها از آنان برطرف گردد! پروردگارا! زمین را با نور وجه کریمت منور گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

ساخت بندرگاه شناور در غزه توسط امریکا پیامدهایی به دنبال‌ دارد!

 (ترجمه)

خبر:

وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) از اعزام چهار کشتی ارتش امریکا با تجهیزات و تدارکات برای ساخت یک بندرگاه شناور و پلی با قابلیت تخلیه کالا و غذا برای انتقال به غزه خبر داد. سخنگوی این وزارت به اسم باتریک رایدر گفت: «ما انتظار داریم که این بندر در مدت 60 روز به طور کامل اجراء شود که می‌تواند قادر به تسهیل دو میلیون وعده غذایی را در روز داشته باشد که هیج بندری در غزه وجود ندارد که بتواند این سطح از کمک‌ها را انجام دهد. به همین اساس، نیازمند ساخت یک بندر شناور است.» جوبایدن، رئیس جمهور امریکا، پنجشنبه گذشته در سخنرانی خود در مورد وضعیت اتحادیه، از طرح ساخت بندرگاه توسط ارتش امریکا خبر داد که علاوه بر شرکت‌های بخش خصوصی حدود 1000 سرباز امریکایی هم در ساخت آن شرکت خواهند کرد. ساخت این بندر امکان  استفاده از کریدور دریایی را برای کشتی‌هایی‌ می‌دهد که از قبرص یا از کشورهای دیگر جهان به نوار غزه می‌آیند.

تبصره:

این طرح امریکایی پس از ایجاد موانعی از سوی رژیم یهودی برای کمک‌رسانی به مردم نوار غزه، که منجر به گسترش قحطی در میان مردم شد، شکل گرفت. رژیم یهود با این طرح امریکایی موافقت کرد؛ به این امید که این طرح جایگزینی برای گذرگاه‌های زمینی باشد. این رژیم ترجیح می‌دهد که گذرگاهای زمینی به طور کامل لغو شود. بلافاصله تیم‌های تخصصیِ رژیم یهود و امریکایی‌ها شروع به کار کردند تا نحوه کار پروژه کریدور دریایی برای انتقال کمک‌ها از قبرص به غزه را هماهنگ کنند و وظیفه بازرسی هم به آژانس امنیت عمومی (شین بت) داده شد. این سازمان محتویات محموله‌های که از طریق کریدور دریایی که از این بندرگاه به نوار غزه ارسال می‌شود، شروع به ایجاد یک سیستم بازرسی جامع کرد.

ارتش امریکا یک سازمان غیر دولتی بین‌المللی را به نام «المطبخ المرکزی العالمی» برای تأمین مواد غذایی برای ساکنان غزه منصوب کرد.

روزنامه اورشلیم پست، وابسته به رژیم یهودی، مدعی است که طرح ارسال کمک از طریق دریا در اصل ایده‌ای بود که نتنیاهو دو هفته پس از شروع جنگ در غزه با بایدن گفتگو کرد. نتنیاهو این طرح را در 31 اکتبر به نیکوس کریستو دولیدس، رئیس جمهور قبرس ارائه کرد؛ در حالی‌که دولت بایدن این طرح را یک طرح کاملاً امریکایی دانسته و صراحتاً از نتنیاهو انتقاد می‌کند: «اسرائیل می‌تواند و باید بیشتر برای فلسطینی‌های غزه کمک انجام دهد.» و مجله اکونومیست گزارش داد که طرح بایدن توبیخ آشکار نتنیاهو است.

یکی از مهم‌ترین اهداف این طرح از نظر تاکتیکی حذف دولت حماس در غزه از هرگونه نقشی در رساندن کمک به مردم و تحمیل واقعیت جدیدی است که در آن نشان دهند که حماس کنترول نوار را در دست ندارد.

با ساخت این بندر امریکا به دنبال ایجاد شرایط سیاسی مقدماتی جدید است که به آن کمک می‌کند تا به نظر خودش راه‌حل سیاسی واقع‌بینانه‌ای (راه‌حل کاملاً امریکایی) را ایجاد کند. این بندر در درازمدت به عنوان پایکاه دائمی امریکا در نوار غزه، مشابه پایگاه‌های آن در عراق به شمار می‌رود که منجر به تحمیل یک نظام سیاسی وابسته به آن در نوار غزه مشابه آنچه که در عراق بلافاصله پس از اشغال آن انجام داد، خواهد شد.

نویسنده: احمد الخطوانی

مترجم: پارسا امیدی

 

ادامه مطلب...

اسلام دولت ملی را رد نموده و تنها امت اسلامی را زیر چتر دولت واحد و قدرتمندِ خلافت وحدت می‌بخشد!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

وحدت در دولتِ واحدِ خلافت از تقسیمات دولت‌های ملی گوناگون متفاوت است: با وجود فروپاشی اقتصادی و امنیتی جهان اسلام، مسلمانان امروزه به پنجاه وهفت دولت ملی ضعیف تقسیم شده اند. بحث‌ها در مورد یک‌پارچه شدن امت اسلامی برای تقویت شوکت و قدرت آن و برای حل بحران‌هایی‌که امت دچار آن است، در میان مسلمانان در حال افزایش است. یک‌پارچه‌گی امت به معنای اینست که امت باید دارای یک دولت واحد و بزرگ‌تر از هر دولت دیگری در جهان، با یك ارتش واحد، یك خزانه و نفوذی باشد كه هیچ سرحد و مرزی را بین ولایاتش نشناسد... تعداد زیادی از جوانان مسلمان، ارتش‌‌های قوی سرزمین‌های اسلامی‌، سرزمین‌های مملو از ثروت و سرمایه، به دولت‌خلافت یکجا خواهد شد. در آن زمان تولیدات کشاورزی گسترش می‌یابد، منابع معدنی و انرژی‌های فراوان و متنوع سرازیر می‌شود و خلافت تمام راه‌های تجاری و دریایی عمده جهان اسلام را تحت سیطره و کنترل خود می‌گیرد.

اسلام تنها حلقه‌ای است که می‌تواند نوع منحصربه‌فرد و بسیار خاصی از وحدت را محقق سازد. اسلام است که مسلمانان را به عنوان یک امت واحد متمایز از سایر امت‌ها و اقوام به معرفی می‌گیرد و هرگونه تقسیم و جدایی بین آن‌ها را بر اساس نژاد، رنگ، قبیله، قوم یا ملت و کشور رد می‌کند... اسلام ایجاد یک دولت واحد را برای امت اسلامی‌که عبارت از دولت خلافت می‌باشد واجب ساخته و تنها سلطۀ یک مرجع را بر کلِ امت اسلامی‌به رسمیت می‌شناسد که آن عبارت از سلطۀ خلیفه می‌باشد. اسلام تقسیم دولت مسلمانان و سلطه‌ی آنان را تحت هر طبقه بندی حرام قرار داده است. بنابراین، مفهوم دولت اسلامی ‌از مفهوم دولت ملی تفاوت و فرق زیادی دارد.

دولت ملی در اصل و اساسش با اسلام بیگانه است: مفهوم دولت ملی در تاریخ اروپای مسیحی و از اعتقادات آن نشأت گرفته است؛ یعنی کاملاً با اسلام بیگانه است و پس از جنگ مذهبی سی ساله بین دولت‌های مسیحی اروپا بوجود آمده است. دولت‌های مذکور در ابتداء شروع به مذاکره در مورد معاهدات بین خود کردند؛ در نتیجه در میان شان صلح "وستفالیا" شکل گرفت و این جنگ در سال 1648م پایان یافت. این آغازی برای ظهور دولت ملی جدید به عنوان تلاشی برای پایان دادن به کشمکش‌ها و نزاع‌های اروپایی بود.

دولت‌ها در غرب، سرمایه‌داری بر مفهوم دولت ملی استوار می‌باشند و آن این‌که: ملت به این باور است که حاکمیت از آن اوست و دولت را به خود نسبت می‌دهد. هر ملت در چوکات این مفهوم تعریف می‌شود. تعریف امت در مفکورۀ غربی ممکن است که مبتنی بر یک بنای واحد و یا این‌که بر اساس عوامل بیشتری، مانند جغرافیا، تاریخ، قومیت، میراث و زبان به معرفی گرفته شود.

مفهوم دولت ملی اساساً فاسد است، زیرا مبتنی بر درک نادرست از امت است. چون امت در میدان زندگی سلوک یک امت را نخواهد داشت؛ مگر زمانی‌که عین مفاهیم، قناعت‌ها، معیارها و جهان‌بینی امت را حمل کند؛ در حالی‌که تاریخ، جغرافیا، قومیت، زبان و میراث آن‌ها می‌توانند به شکل‌گیری ویژگی‌های مشترک یک قوم در میان مردم سهمی‌داشته باشد؛ نه در ایجاد یک امت و نه ایجاد جهان‌بینی و دیدگاه واحد در زندگی برای  آن‌ها. تنها راه درست برای ساختن یک امت، ساختن آن مبتنی بر یک مبدأ و اصل مشترک است. بنابراین، تنها تعریف صحیح از آن به ایدئولوژی مشترک آن بستگی دارد. علاوه بر این، دولت ملی به کشمکش‌ها و نزاع‌ها پایان نداده، بلکه شکل جدیدی از آن را ایجاد نموده است. در واقع این  نزاع‌های بین دولت‌های ملی است که تمام جهان را به تنش‌ها، رقابت‌ها، نزاع‌ها و جنگ‌ها دچار ساخته  و جنگ‌های جهانی را راه‌اندازی و شعله ور ساخت است.

فساد و اضرار ملیت‌گرایی و دولت‌های ملی: برخلاف ادعای غرب، دولت ملی به درگیری‌ها و جنگ‌های بسیاری دامن زده و عامل دو جنگ جهانی مرگبار بوده است. مفهوم دولت ملی مفکورۀ برتری‌جویی یک ملت را بر سایر ملت‌ها و تسلط یک نژاد را بر بقیه نژادها پدید می‌آورد؛ چیزی‌که آلمان، فرانسه، روسیه، انگلیس و اکثر دولت‌ها و ملت‌های غربی و بیشتر استعمارگران غربی تاریخی به دنبال آن بوده اند. کشمکش‌ها و نزاع‌های دولت‌های ملی، اساس جنگ ویرانگر روسیه و اوکراین و هم‌چنین تنش بین ایالات متحده و چین است.

دولت‌ ملی منجر به افزایش تمایل برای توسعه استعماری امپراتوری شده است. از آنجایی که دولت‌های ملی‌ نوظهور در اروپا (براساس پذیرش دولت ملی) نتوانستند به گسترش منطقه‌یی و اقلیم بپردازند، به توسعه استعماری متوسل شدند؛ چیزی‌که ویرانی‌های زیادی را در پی داشت. از جمله در جهان اسلام؛ این استعمار تا به امروز وجود دارد؛ اما به شکل معاصرش و به عنوان استعمار سیاسی و اقتصادی به عوض اشغال مستقیم نظامی. البته واقعیت طوری است که استعمار جدید امروزی، شاید شکل افراطی‌تر و گسترده‌تر آنست و دوران آن بدتر از دوره‌های قبلی در تاریخ غرب است.

دولت ملی علاوه بر استعمار، با تقسیمات و تفرقه‌افگنی‌های خود به امت  اسلامی‌آسیب‌های بسیاری رسانده است. این در حالی است که مسلمانان فکر می‌کردند، دولت ملی به آن‌ها استقلال از استعمار را می‌دهد؛ اما در واقع مسلمانان را متلاشی و ضعیف ساخت. به سبب ملیت عرب و ترک، عرب‌ها قیام نموده و خود را از تحت رهبری ترک‌ها در زمینه عهده‌داری مسئولیت حکومت، بیرون ساخته و بدین وسیله منطقه بالکان از خلافت عثمانی جدا شد و الله سبحانه وتعالی کفار را بر امور ما مسلط ساخت. حتی در همین اواخر پاکستان بر اساس منافع ملی از امریکا علیه افغانستان حمایت کرد. به همین سبب، عربستان سعودی، سوریه، ترکیه، کویت و امارات از حمله امریکا به عراق حمایت کردند و بر همین اساس است که حکام فعلی سرزمین‌های اسلامی از قتال و مبارزه برای آزادی کشمیر و فلسطین خودداری می‌نمایند.

بلی، بشریت به سبب دولت ملی آسیب‌های زیادی دیده است و بشریت باید مفهوم منحصر به فردی را که اسلام از امت، اخوت، وحدت و دولت ارائه می‌دهد، مورد تدبر قررا داده و در سمت و جهت استقرار اسلام به عنوان یک نظم نوین جهانی به رهبری مسلمانان حرکت کند.

مسلمانان امت واحدی اند که ایمان آنان را یک‌پارچه ساخته است: مسلمانان یک امت واحد بر اساس سرزمین، قبیله، نژاد، هویت یا زبان نیستند؛ بلکه اسلام با مفاهیم غربی ملی‌گرایی، هویت ملی، نژادملی، منافع ملی و دولت ملی فاصله بسیاری دارند. مسلمانان یک امت واحد می‌باشند که توسط اسلام یک‌پارچه شده اند. الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿وَٱعتَصِمُواْ بِحَبلِ ٱللَّهِ جَمِیعٗا وَلَا تَفَرَّقُواْ﴾ [آل‌عمران: 103]

ترجمه: به ریسمان الله چنگ زده و متفرق نشوید.

این آیه بیان‌گر وجود اتحاد مسلمانان در یک جماعت واحد و در زیر چتر یک کیان واحد می‌باشد. ابن کثیر در تفسیر این آیه می‌گوید: «(الله سبحانه وتعالی) آن‌ها را به اتحاد امر کرد و از تفرقه نهی شان نموده است.» و در جای‌دیگر الله سبحانه وتعالی نیز چنین می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا ٱلمُؤمِنُونَ إِخوَةٞ﴾ [حجرات: 10]

ترجمه: مؤمنین برادر یکدیگر اند.

قرطبی رحمه الله در تفسیر این آیه می‌گوید: «یعنی (مؤمنین) در دین و حرمت (برادر اند) نه در نسب، از همین جهت است که گفته می‌شود برادری در دین قوی‌تر از برادری در نسب است. برادری در نسب با تفاوت دین از بین می‌رود؛ در حالی‌که برادری دینی با تفاوت نسب، از بین نمی رود.» رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم چنین می‌فرماید:

«هَذَا كِتَابٌ مِنْ مُحَمَّدٍ النَّبِىِّ صلى الله علیه وسلم بَینَ الْمُسْلِمِینَ وَالْمُؤْمِنِینَ مِنْ قُرَیشٍ وَیثْرِبَ وَمَنْ تَبِعَهُمْ فَلَحِقَ بِهِمْ وَجَاهَدَ مَعَهُمْ أَنَّهُمْ أُمَّةٌ وَاحِدَةٌ دُونَ النَّاسِ» (رواه البیهقی فی السنن الكبرى)

ترجمه: این نوشته‌ی است از جانب محمد رسول الله (صلی الله علیه وسلم) بین مسلمانان و مؤمنان قریش و یثرب و هر کسی‌که از  آنان  پیروی کرده، به آنان ملحق شده و با آنان جهاد می‌نماید(بدانند که) آنان یک امت واحد و جدای از همه مردم هستند.

 بلی، امت اسلامی در اصل یک امت واحد است و ناچار باید وحدت اسلامی‌ در میان آن ایجاد شود؛ اما این در حالی است که وحدت سیاسی با اقامه خلافت در میان شان تجسم می‌یابد. از طرفی باید خاطر نشان کرد که دولت اسلامی ‌در مدینه یک دولت ملی نبود؛ بلکه سلطه و اقتداری بر یک امت واحد بود. امت اسلامی مؤمنان متحد و یک‌پارچه بودند. علی‌رغم تفاوت قبایل و اقوام‌شان، تاریخ گواه اینست که چگونه اسلام، مردم سه قاره‌ را با ایمان متحد کرد و آنان را به یک امت واحد مخلص و وفادار به اسلام تبدیل کرد.

مسلمانان نباید بر اساس نژاد، قومیت و.... متفرق شوند: اسلام تمام اشکال تفرقه و تبعیض را بر اساس نژاد، قبیله، قوم، زبان و... را رد می‌نماید؛ چنان‌چه رَسُولُ اللهِ صلى الله علیه وسلم در خطبة الوداع چنین فرمودند:

«یا أَیها النَّاسُ أَلا إِنَّ رَبَّكُمْ وَاحِدٌ، وَإِنَّ أَباكُمْ وَاحِدٌ، أَلا لا فَضْلَ لِعَرَبِی على عَجَمِی، وَلا لِعَجَمِی عَلَى عَرَبِی، وَلَا أَحْمَرَ عَلَى أَسْوَدَ، ولا أَسْوَدَ على أَحْمَرَ، إِلَّا بِالتَّقْوَ» (رواه الإمام أحمد)

ترجمه: ای مردم آگاه باشید که پروردگار شما یکتا می‌باشد و این‌که یک پدر دارید، آگاه باشید که عربی بر عجمی، عجمی بر عربی برتری ندارد، سرخ بر سیاه و سیاه بر سرخ برتری ندارید، مگر بر اساس تقوی.

«إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ قَدْ أَذْهَبَ عَنْكُمْ عُبِّیةَ الْجَاهِلِیةِ وَفَخْرَهَا بِالآبَاءِ، مُؤْمِنٌ تَقِی وَفَاجِرٌ شَقِی، أَنْتُمْ بَنُو آدَمَ وَآدَمُ مِنْ تُرَابٍ. لَیدَعَنَّ رِجَالٌ فَخْرَهُمْ بِأَقْوَامٍ إِنَّمَا هُمْ فَحْمٌ مِنْ فَحْمِ جَهَنَّمَ أَوْ لَیكُونُنَّ أَهْوَنَ عَلَى اللَّهِ مِنَ الْجِعْلاَنِ الَّتِی تَدْفَعُ بِأَنْفِهَا النَّتْنَ» واه أبو داود)

ترجمه: الله سبحانه وتعالی عصارۀ جاهلیت و افتخار آن‌ به پدران را از شما زایل نموده است، (انسان‌ جز این نیست یا) مؤمن پرهیزگار و یا فاجر بدبخت می‌باشد، شما فرزندان آدم هستید و آدم از خاک، باید مردان افتخار ورزی شان را به اقوام (جاهلی) رها کنند، چون آنان ذغال‌های از ذغال‌های جهنم بوده و یا نزد الله بی‌ارزش‌تر از جعلانی‌ است که تعفن بینی شان را دور می‌کنند.

در واقع الله سبحانه وتعالی بشر را به صورت قبایل و ملیت‌های گوناگون آفریده است، برای این‌که یکدیگر را بشناسند، نه برای تبعیض و برتری‌جوی در بین شان؛ بلکه معیار برتری در میان مردم تقوی است؛ مسئله‌ای که  فقط الله سبحانه وتعالی از آن آگاه است. چنان‌چه الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿یٰٓأَیهَا ٱلنَّاسُ إِنَّا خَلَقنَٰكُم مِّن ذَكَرٖ وَأُنثَىٰ وَجَعَلنَٰكُم شُعُوبٗا وَقَبَآئِلَ لِتَعَارَفُوٓاْۚ إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَ ٱللَّهِ أَتقَىٰكُمۚ إِنَّ ٱللَّهَ عَلِیمٌ خَبِیرٞ﴾ [حجرات: 13]

ترجمه: ای مردمان! ما شما را از مرد و زنی (به نام آدم و حواء) آفریده‌ایم و شما را تیره تیره و قبیله قبیله نموده‌ایم تا همدیگر را بشناسید. بی‌گمان گرامی‌ترین شما در نزد الله متقی‌ترین شما است. الله مسلّماً آگاه و باخبر است.

دعوت به سوی هر رابطه دیگری غیر از رابطه اسلام و اخوت، گناه بزرگ در پی دارد: اسلام دعوت به سوی قبیله و قومیت را رد نموده و آن را دعوت خطرناکی توصیف نموده که مسلمانان را متفرق و ناتوان می‌سازد؛ دعوتی‌که مرگ در راه آن مانند مرگ در جاهلیت کفری است؛ چنان‌چه رسول الله صلى الله علیه وسلم چنین می‌فرماید:

«مَنْ قُتِلَ تَحْتَ رَایةٍ عُمِّیةٍ یدْعُو عَصَبِیةً أَوْ ینْصُرُ عَصَبِیةً فَقِتْلَةٌ جَاهِلِیةٌ» (رواه مسلم)

ترجمه: کسی‌که زیر پرچم غیرت عصبیت کشته شود (درحالی‌که) به سوی عصبیت فراخوانده و به نصرت عصبیت می‌شتابد، کشته شده جاهلیت است.

نووی رحمه الله در شرح این حدیث پیرامون عصبیت می‌گوید: «شخص برای عصبیت خشم می‌نماید، نه برای نصرت دین. عصبیت اینست که شخص قومش را در ظلم یاری کند.» بنابر این، واجب است که ما مسلمانان دعوت‌های قومی را دور انداخته و به ریسمان الله سبحانه وتعالی چنگ بزنیم؛ چون تنها راه قوت و قدرت ما همین است.

رسول الله صلی الله علیه وسلم برتری‌جویی، بر اساست قومی و قبیله‌ای را (به روایت مسلم رحمه الله) چنین نهی نموده است:

«اقْتَتَلَ غُلاَمَانِ، غُلاَمٌ مِنَ الْمُهَاجِرِینَ وَغُلاَمٌ مِنَ الأَنْصَارِ فَنَادَى الْمُهَاجِرُ أَوِ الْمُهَاجِرُونَ یا لَلْمُهَاجِرِینَ‏.‏ وَنَادَى الأَنْصَارِی یا لَلأَنْصَارِ،‏ فَخَرَجَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله علیه وسلم فَقَالَ: "مَا هَذَا، دَعْوَى أَهْلِ الْجَاهِلِیةِ؟!"»‏ ‏(رواه مسلم)

ترجمه: دو غلام (پسر بچه) باهم جنگ نمودند، یکی از مهاجرین بود و دیگری از انصار، غلام (پسر بچه‌) مهاجر، مهاجرین را به فریاد خواست و غلام (پسر بچه) انصاری، انصار را به فریاد خواست، (در این هنگام) رسول الله صلی الله علیه وسلم بیرون شدند و فرمودند: «این فراخوان جاهلیت چیست؟!

نووی رحمه الله در شر ح این حدیث چنین می‌گوید: «این‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم این دعوت را دعوت جاهلی خوانده است،  بیان‌گر (شدت) کراهت رسول الله صلی الله علیه وسلم از این دعوت است. این دعوت از جمله اموری است که جاهلیت (جاهلیت قریش) بر آن بوده است، از قبیل یاری رساندن قبایل برای یکدیگر در امور دنیا و متعلقات آن. جاهلیت حقوق خویش را بر اساس عصبیت و (رابطه و واقعیت) قبایل می‌گرفتند؛ اما اسلام آمد و این موضوع را از بین برد و مسائل را بر اساس احکام شرعی حل و فصل نمود.»تری جویی را بر اساست قومی و قبیله‌ای را چنین نهی نموده است: سبحانه و روسل و جهان

آنچه قبایل متخاصم جزیرة العرب را در یک بوته ذوب کرد، نسب نبود؛ بلکه اسلام بزرگ بود؛ چون رسول الله صلی الله علیه وسلم تعصب را به شدیدترین الفاظ نکوهش کرد؛ چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرماید:

«مَنْ تَعَزَّى عَلَیكُمْ بِعَزَاءِ الْجَاهِلِیةِ فَأَعِضُّوهُ بِهَنِّ أَبِیهِ وَلَا تُكَنُّوا»‏ (رواه أحمد)

ترجمه: هرکس به تسلیت جاهلیت به شما تسلیت بگوید، با توهین پدرش با وی رفتار کنید و رسوا نشوید.

ملا علی قاری رحمه الله در شرح این حدیث می‌گوید: « (من تعزی) یعنی کسی‌که خود را به عزای زمان جاهلیت به گشایش چشم نسبت دهد؛ یعنی به نسب اهلش و به پدران و اجداد خود افتخار کند.»

اسلام تحزب بر اساس نژاد، قبیله و ملت را حرام قرار داده است: ابن مسعود رضی الله عنه می‌گوید: «کسی‌که قوم خود را بر غیر حق یاری کند، مانند شتری است که (به چاه) می‌افتد و به دُم‌‌اش کشانده می‌شود.» (سنن ابی داود) و امام خطابی در (معالم السنن) می‌گوید: «معنی (این قول ابن مسعود رضی الله عنه) اینست که چنین شخصی در (چاه) گناه افتیده و هلاک می‌شود؛ چون شتری‌‌که در چاه افتیده و سعی می‌شود به دم‌اش از چاه کشیده شد، درحالی‌که هیچ راه نجاتی برایش نیست.»

شافعی رحمه الله می‌گوید: «کسی‌که عصبیت را در گفتارش آشکار نماید، بر آن انس گرفته (عادت کرده) و به سوی آن دعوت کند؛ هرچند با جنگیدن در راه آن جان را فدا نکند، شهادتش پذیرفتنی نیست؛ زیرا تاجایی‌که من می‌دانم مرتکب امر حرامی‌شده است که هیچ اختلافی در مورد آن در میان علمای مسلمان وجود ندارد.» و به این فرموده الله سبحانه وتعالی که می‌فرماید: ﴿إِنَّمَا ٱلمُؤمِنُونَ إِخوَةٞ؛ بی‌گمان مؤمنین برادر یکدیگر اند. و به این فرموده رسول الله صلی الله علیه وسلم که می‌فرماید: «وَكُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا؛ و برادروار بندگان الله باشید...» استناد می‌نماید. (سنن الصغیر بیهقی)

بدرالدین عینی حنفی (متوفی سال 855 ه.ق) در "عمدة القاری شرح صحیح البخاری" می‌گوید: «معنی "مَا بَال دَعْوَى الْجَاهِلِیة؟... شأن دعوت به سوی جاهلیت چیست؟..." اینست که یکدیگر را به سوی قبایل فرانخوانید؛ بلکه به سوی یک دعوت واحد فرابخوانید. به سوی اسلام فرابخوانید. سپس می‌فرماید؛ شأن آنان چیست؟ یعنی چه بر سر آنان آمده و دلیل آن چیست؟ (که به سوی جاهلیت فرامی‌خوانند) و معنی این فرموده شان "دَعُوهَا...ترک اش کنید.." اینست که این گفتگو را رها کنید، آن را ترک کنید، این دعوت را ترک کنید. سپس حکمت ترک آن را بیان نموده می‌فرماید: "فَإِنَّهَا خبیثة...چون آن پلید است" یعنی این دعوت به سوی جاهلیت پلید است، زشت، مذموم، منفور و مضر است؛ زیرا دعوت به سوی جاهلیت خشم ناحق و جنگ برای باطل را برانگیخته و سرانجام رفتن به جهنم مى‌انجامد.» چنانچه در یک حدیث چنین آمده است:

«من دَعَا بِدَعْوَى الْجَاهِلِیة فَلَیسَ منا ولیتبوأ مَقْعَده من النَّار»

ترجمه: کسی‌که به دعوت به سوی جاهلیت فرا بخواند، از ما نیست و در جهنم جایگاهش را آماده ساخته است.

واجب است که مسلمانان خلیفه واحد داشته باشند: امت اسلامی‌بیشتر از این‌که یک امت متمایز از سایر ملت‌هاست، یک کیان واحد است که تحت حاکمیت یک خلیفه در یک دولت واحد قرار دارد. چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرماید:

«وَإِنَّهُ لاَ نَبِی بَعْدِی، وَسَتَكُونُ خُلَفَاءُ فَتَكْثُرُ،قَالُوا: فَمَا تَأْمُرُنَا؟ قَالَ: فُوا بِبَیعَةِ الأَوَّلِ فَالأَوَّلِ» (رواه مسلم)

ترجمه: بی‌گمان پس از من دیگر پیامبری نخواهد آمد، به زودی پس از من خلیفه‌های بسیار خواهد آمد، گفتند: پس در آن صورت ما را به چه امر می‌کنید؟ فرمودند: پس به بیعت اول سپس اول (همواره به بیعت اولین کسی‌که برایش به عنوان خلیفه بیعت صورت می‌گیرد) وفاء کنید.

نووی رحمه الله در شرح این حدیث می‌گوید: «معنای این حدیث اینست که اگر به خلیفه‌ای پس از بیعت به خلیفه‌ دیگری بیعت شود، بیعت اولی صحیح است و باید به آن وفا شود و بیعت دومی‌باطل بوده و وفاء به آن حرام است. هم‌چنین بر خلیفه‌ دوم طلب خلافت حرام است. تفاوتی ندارد که به خلیفه دومی علماء و دانشمندان بیعت کرده باشند و به خلیفه اول جاهلان بیعت کرده باشند. تفاوتی ندارد که هردو کسی‌که به عنوان خلیفه برای آن بیعت شده بود، در یک شهر باشند و یا در دو شهر، یا یکی در شهری باشد که خلیفه سابق در آن بوده و دیگری در شهر دیگری باشد.»

از ابن اسحاق روایت است که ابوبکر رضی الله عنه در خطبه‌اش چنین فرمود: «برای مسلمانان جایز نیست که دو امیر داشته باشند؛ اگر چنین شود، امور و احکام‌شان مختلف شده، جماعت مسلمانان متفرق می‌شود و در میان شان نزاع بوجود می‌آید. در آن زمان است که سنت ترک شده و بدعت غالب و فتنه بزرگ می‌شود. هیچ کس چنین حقی ندارد.» این‌گونه بود که عمر رضی الله عنه خلیفه مسلمانان سه قاره بود؛ چیزی‌که در عصر مکتوب‌های دست‌نویس، سفر با شتر، عصر مسافرت‌های خشکی و دریا محقق شده است؛ پس اکنون در عصر اطلاعات و سفرهای هوایی، چگونه این امر محقق نمی‌شود؟

مجاز نیست که مسلمانان در یک زمان واحد دو خلیفه داشته باشند: امام شافعی رحمه در کتابش (الرسالة) می‌گوید: «چیزی‌که مسلمانان در آن اجماع نظر دارند، اینست که باید خلیفه و امام یکی باشد، قاضی یکی باشد، امیر یکی باشد.» امام ماوردی در کتابش (احکام السلطانیه) می‌گوید: « اگرعقد امامت برای دو امام در دو شهر منعقد شده، امامت هردو امام منعقد نمی‌شود، چون به امت اسلامی جایز نیست که در یک زمان دو امام داشته باشد.» و ابن حزم (متوفی سال 458 ه.ی) در کتابش "مراتب الاجماء" می‌گوید: «در این اتفاق نظر دارند که برای مسلمانان جایز نیست در یک زمان در تمام جهان، دو امام متفق باهم و یا متضاد باهم داشته باشند، نه در دو مکان و نه در یک مکان.»

این حکم شرعی حالتی است که دو خلیفه بر اساس اسلام بر مسلمانان حکومت کنند؛ پس حکم حالتی‌که ده‌ها حاکم بر اساس غیر اسلام بر مسلمانان حکومت کرده، مسلمانان را متفرق و به چندین دولت تجزیه نمودند، چه خواهد بود؟!

تقسیم سلطه و اقتدار واحد مسلمانان به شکل قطعی و حتمی ممنوع می‌باشد: بر مسلمانان لازم است که خلیفه واحد داشته باشند، متفرق کردن آنان و از هم گسیختن وحدت آنان، گناه بزرگی است. حفظ وحدت سلطه و قدرت یکی از امور حیاتی در اسلام می‌باشد، تا جایی‌که قتل برای آن جایز است. چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم در زمینه چنین می‌فرماید:

«إِذَا بُویعَ لِخَلِیفَتَینِ فَاقْتُلُوا الآخَرَ مِنْهُمَا» (رواه مسلم)

ترجمه: اگر با دو خلیفه بیعت شد، خلیفه دیگر (خلیفه دوم) را بکشید.

نووی رحمه در شرح این حدیث می‌فرماید: «علماء بر این اتفاق نظر دارند که جواز ندارد برای دو خلیفه در یک عصر عقد خلافت منعقد شود، خواه دارالاسلام گسترش یافته باشد، خواه گسترش نیافته باشد. امام حرمین شریفین در کتاب الارشادش می‌فرماید: "اصحاب ما گفتند: عقد خلافت برای دو نفر جایز نیست" و گفت: "به نظر من انعقاد آن برای دو نفر در یک جا جایز نیست و بر این امر اجماع صورت گرفته است». هم‌چنین رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین می‌فرماید:

«فَمَنْ أَرَادَ أَنْ یفَرِّقَ أَمْرَ هَذِهِ الْأُمَّةِ وَهِی جَمِیعٌ، فَاضْرِبُوهُ بِالسَّیفِ كَائِنًا مَنْ كَانَ» (رواه مسلم)

ترجمه: هرکس می‌خواهد امر این امت را در حالی‌که یک‌پارچه است متفرق کند، او را با شمشیر بزنید هرکس می‌خواهد باشد.

نووی رحمه الله در شرح این حدیث می‌گوید: «در این (حدیث) فرمان به جنگ با کسانی است که علیه امام قیام می‌کنند یا می‌خواهند در بین مسلمانان تفرقه و امثال آن ایجاد نمایند. چنین کسانی باید از این کارشان بازداشته شوند و اگر دست برنداشتند و شر آنان به جز کشته شدن آنان دفع نمی‌شد، کشته شوند.»

اصل در امت اسلامی اینست که همه باید تحت یک سلطه و قدرت واحد باشند که عبارت از سلطه و قدرت خلافت است و هرکس بخواهد آن را به رژیم‌ها و کشورک‌های کوچک، تقسیم و پارچه‌پارچه کند، حکم شرعی در خصوص آن کشتن آن است.

خلاصه این‌که خلافت تنها راه عملی برای یک‌پارچه‌ساختن امت اسلامی است و بس: تنها دین بزرگ اسلام است که می‌تواند به نزاع‌های دائمی که دولت ملی پدید آورده است، پایان دهد. دین اسلام رابطۀ قوی برادری را که بر اساس هدف واقعی بشریت بنا یافته است (که همان عبادت الله سبحانه و تعالی است) برقرار می‌کند و شکاف بین مردم را که بر اساس نژاد، قبیله و امت ایجاد شده، با گرمای ایمان التیام می‌بخشد.

اسلام بر امت اسلام یک سلطه و اقتدار واحدی قرار داده و تقسیم و تفرقه را حرام قرار داده است. آن سلطه خلافت راشده است که ان‌شاءالله به زودی باز خواهد گشت؛ آن‌گاه که الله سبحانه وتعالی بخواهد نصرت خویش را فرو فرستاده، در میدان عملی با هم متحد خواهیم شد. به زودی این سلطه در سرزمینی از سرزمین‌های اسلامی، بر اساس اسلام و اخوت اسلامی اقامه خواهد شد؛ نه بر اساس قومیت. به زدوی خلافت بر منهج نبوت با جدیت کامل، تمام مناطق جهان اسلام را زیر چتر دولت واحد قوی یکپارچه خواهد نمود و تمام مسلمانان را از اندونیزیا تا المغرب، به سوی این فرامی‌خواند که باهم برادری ایمانی داشته و با یکدیگر دوست باشند؛ چیزی‌که اسلام آنان را به سوی آن فراخوانده است. خلافت برای از بین رفتن مرزهای دولت‌های ملی که مسلمانان را متفرقه ساخته و به طولانی مدت آنان را ضعیف نموده بود، تلاش خواهد کرد.

برگرفته از شماره: 448-449 مجله الوعی

نویسنده: مصعب عمیر – ولایه باكستان

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

کسی‌که با اسلام می‌جنگد، به دنبال بقای دولت‌های مضر است!

(ترجمه)

از ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لا ضرر ولا ضرار» (رواه ابن ماجه و دارالقطني)

ترجمه: در اسلام ضرر رساندن به خود و دیگران نیست.

قاعدۀ بزرگ "لا ضرر و لا ضرار" یکی از قواعد و احکام برجسته اسلام و یک مبدأ اخلاقی کامل است که باعث سعادت‌مندی کسانی می‌شود که به آن عمل و پایبندی داشته باشند. این راهی است که پیمایندگان خود را به ساحل امنیت می‌رساند. این قاعده‌ای که باید با آب طلا نوشته شود، اکنون در زندگی ما جنبهٔ عملی ندارد؛ زیرا هنگامی‌که نظام پلید سرمایه‌داری به جوامع ما حمله کرد، بسیاری از مسلمانان این قاعده را کنار گذاشتند. بنابراین، برخی از افراد به آسیب و گزندی‌که بر برادران مسلمان خود وارد می‌کنند، اهمیتی نمی‌دهند. گاهی برادر مسلمان خود را دشنام می‌دهند و گاهی تحقیر می‌کنند؛ بلکه گاهی او را لت و کوب کرده و احیاناً به قتل می‌رسانند. به عنوان مثال؛ اگر به فضای مجازی نگاهی بیندازیم، با انبوهی از توهین و دشنام‌ها و با حجم عظیمی از الفاظ ناپسند که روح و روان انسان تحمل آن را ندارد، برمی‌خوریم و چنان الفاظ و کلمات منفی در این فضای مجازی رد و بدل می‌شود که دست انسان تاب نوشتن آن را ندارد.

هرکس با اسلام مبارزه کند، در حقیقت با این  قاعده و این افکار مبارزه می‌کند. کسی‌که با اسلام می‌جنگد، می‌خواهد گزند و آسیب در جهان حاکم باشد و نظام سرمایه‌داری در جهان دوام و بقا پیدا کند؛ زیرا مکان حاصل‌خیزی برای رسیدن به منافع‌شان است. کسی‌که با اسلام مبارزه می‌کند، می‌خواهد تاریکی بر نور، باطل بر حق و ظلم و ستم بر عدل چیره شود و می‌خواهد که خُفاش‌های تاریکی زنده بمانند و با آسودگی به زندگی خود ادامه دهند. کسی‌که با اسلام می‌جنگد، به دنبال اینست که دولت‌های حاکم سرزمین‌های اسلامی، یعنی "دولت‌های ضرررسان" هم‌چنان باقی بمانند و دولت حق یعنی "دولت خلافت" باز نگردد.

پروردگارا! ما را به خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت که به وسیلۀ آن پراکندگی و هرج و مرج بهبود یافته، برسان و مصیبت را از آنان دور گردان! پروردگارا! به نور وجه کریمت زمین را منور گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

نقش هند در منطقه مانند نقش «یهود/اسرائیل» در خاورمیانه است!

«جی‌پی‌سِنگ» نماینده ویژه‌ی هند برای افغانستان طی ملاقات با سرپرست وزارت خارجه افغانستان گفته است که دهلی نو می‌خواهد روابط‌اش را در بخش‌های سیاسی و اقتصادی با کابل گسترش دهد. امیرخان متقی سرپرست وزارت خارجه در این دیدار نیز از «کمک‌های بشردوستانه‌ی» هند قدردانی کرده و خواهان تقویت روابط کابل با دهلی نو شده است. سخن‌گوی وزارت خارجه در ایکس نوشته: جی‌پی‌سِنگ از تامین امنیت، پیکار با داعش و مواد مخدر ابراز خوشبینی کرده است. ذبیح‌الله مجاهد سخن‌گوی مرکزی دولت گفته است: «دو جهت در باره روابط میان هر دو کشور در بخش‌های دیپلوماتیک و همچنان اقتصادی صحبت کردند. هند یکی از کشورهای مهم در منطقه است، و امارت اسلامی می‌خواهد با هندوستان روابط خوب تامین کند».

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه افغانستان در این مورد به حکام فعلی و مردم مسلمان و مجاهد افغانستان نکات ذیل را بیان می‌دارد:

۱. دولت هند همواره تلاش کرده تا نقشِ فعال خود را در افغانستان داشته باشد. این تلاش پس از آن بیشتر گردید که مأموریت جدید امریکایی در منطقه به راه افتاد. امریکا می‌خواهد مأموریت هند در منطقه برجسته باشد، خصوصاً در امر مهار نمودن چین؛ به همین دلیل امریکا و غرب بر تمام جنایات حکومت مودی در هند چشم‌پوشی می‌کند تا آن کشور به حیث متحد سیاسی، نظامی، اقتصادی و استخباراتی امریکا در منطقه نقش دقیق را ادا نماید. در حقیقت نقش هند در جنوب آسیا مانند نقش «یهود/اسرائیل» در خاورمیانه است.

۲. امریکا در میان دو متحد سیاسی (هند و پاکستان) هند را ترجیح داده است؛ تأثیر این ترجیح دادن بر افغانستان این است که هند تحت نام اقتصاد و تجارت در حال نزدیک شدن به حکومت فعلی افغانستان می‌باشد، و برعکس روابط افغانستان با پاکستان روز به روز تیره‌تر می‌گردد. پالیسی امریکایی همین است که هند باید نقش رهبری کننده‌ی کشور‌های منطقه را در امرِ مبارزه با چین به دوش گرفته و از آدرس پاکستان هراس نداشته باشد؛ به همین دلیل است که پاکستان را با افغانستان درگیر و مصروف ساخته‌اند. در این میان رهبری سیاسی و نظامی خائن پاکستان با این پالیسی امریکایی به شکل متداوم همکاری می‌کند.

۳. هند در قضیه‌ی سیاست تعامل امریکایی (تهدید و تشویق) با دولت فعلی افغانستان، می‌خواهد نقش برجسته داشته باشد. قسمی‌که در سه سال اخیر امریکا کوشش نموده تا طرح خود را توسط کشور‌های منطقه و خاورمیانه بر افغانستان تحمیل کند تا باشد که حکومت فعلی افغانستان در نظم سکولارجهانی به گونه‌ی کلی مدغم گردد. درحالی‌که کشورهای غربی و منطقه در این امر دو روی یک سکه اند.

۴. دولت مودی در پهلوی این‌که روابط نزدیکی با «یهود/اسرائیل» دارد، اعمال تروریستی و پالیسی دشمنانه علیه مسلمانان را همگام و هماهنگ با آن تعقیب می‌کند. مودی همچنان قتل‌عام مسلمانان را در کارنامه‌ی خود دارد؛ تاجایی که وی به پالیسی تصفیه‌دینی نه‌تنها در کشمیر بلکه در سرتاسر هند آستین بر زده است. دولت هندوتوا می‌خواهد شعائر، ارزش‌ها و حتی نشانه‌های تمدن مسلمانان در هند را به گونه‌ی کلی حذف نماید. توهین اعضای BJP به رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم و ‌ام المؤمنین حضرت عایشه رضی‌الله‌عنهما و همین‌گونه ساختن معبد هندو در مکان قدیمی مسجد بابری از نشانه‌های آن است. دولت هند در کنار این‌که اشغالگر کشمیر است؛ سرکوب، شکنجه، قتل، هتک‌حرمت به حجاب، اختطاف و از تجاوز بر زنان مسلمان دریغ نمی‌کند. چنانچه در ۲۹ جولای ۲۰۲۳م، وزیر دولت هندو در امور داخلی تائید کرد که از سال ۲۰۱۹م تاکنون به تعداد ۹۷۶۵ زن در کشمیر اشغال‌شده مفقود شده‌اند که از این تعداد، ۱۱۴۸ تن آن‌ها دخترانی‌اند که کم‌تر از ۱۸ سال سن دارند.

در نتیجه امریکا می‌خواهد حکومت‌های سرزمین‌های اسلامی با ایجاد روابط خوب با دولت هند، نقش این دولتِ خبیث را در بین سرزمین‌های اسلامی برجسته نموده نفوذ، مشروعیت و بقای آن را تضمین کند. چنانچه حکام خائن سرزمین‌های اسلامی این مسأله را تحت نام سیاست‌خارجی «اقتصادمحور» با دولت‌یهود انجام دادند، و جنایات یهود را مشروعیت داده و بقایش را تضمین کردند. از طرف دیگر، هر نوع روابط دوستانه با دولت‌های محاربِ بالفعل، دشمن، اشغالگر و قاتل مسلمانان علاوه بر این‌که خلاف سیاست‌شرعی است، جوامع مسلمان را در امر دشمن‌شناسی به خطا می‌برد. زیرا مسلمانان باید بدانند که دوست و دشمن آن‌ها کیست؟ و این تنها با دولت خلافت راشده امکان‌پذیر است؛ که از یک‌سو سیاست‌خارجی آن مبتنی بر حمل اسلام از طریق دعوت و جهاد بوده و ولاء آن فقط با الله متعال، رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم و مومنان می‌باشد. در سیاست‌خارجی دولت خلافت برمنهج نبوت افزون بر این‌که دوست و دشمن واضح تعریف شده است، مظلوم دستگیری و نصرت می‌یابد، و برعکس ظالم تهدید، ترهیب و سرکوب می‌گردد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

۱۱/۳/۲۰۲۴

اول رمضان ۱۴۴۵

ادامه مطلب...

کنفرانسِ خلافت 2024م در آمریکا

  • نشر شده در امریکا

به تاریخ سوم مارچ 2024م حزب التحریر امریکا در شیکاگو میزبان کنفرانس سالانه خلافت تحت عنوان "غزه: بحران‌ها و راه‌حل - نقش مسلمانان در امریکا" بود. این کنفرانس بخشی از یک کمپاین جهانی برای یادبود از سقوط خلافت در سال 1924م است. این روی‌داد مهم به مسؤولیت ما برای تعامل با مسائل فوری اجتماعی و جهانی، بازتاب یک قرن چالش‌های پیش‌ روی مسلمانان در سراسر جهان و پیش‌نهاد راه‌حل‌های اسلامی را بیان کرده و با تمرکز خاص بر وضعیت غزه و پیامدهای گسترده‌تر آن برای امت اسلامی به پیش رفت.

کنفرانس امسال مبارزات تاریخی و جاری مسلمانان را با توجه ویژه به نسل‌کشی جاری در غزه روشن کرد و عواقب یک قرن بدون سپر محافظتی (خلافت) را بررسی کرد. گفتگوهای خردمندانه شامل «100 سال بدون سپر» توسط شیخ محمد شیرازی و «فلسطین: روایت ناگفته» توسط داکتر عثمان بخاش، بررسی پیچیدگی‌های تاریخی و دیدگاه امت اسلامی در برابر ناملایمات/ مشقت‌های/ گرفتاری‌های گذشته و معاصر بود. در ذیل کنفرانس داکتر قاضی سلیم با دکلمۀ تکان‌دهنده شعر  تحت عنوان «طوفان خلافت» که به زیبایی موضوع کنفرانس افزوده و حاضران در مجلس را شیفته کرد.

سامر ابوعمر در سخنرانی خود تحت عنوان «غزه: نقش مسلمانان در امریکا» تأکید کرد که چگونه مسلمانان در امریکا می‌توانند از حمایت فعال و همبستگی پایدار با مسلمانان برادر خود برای تأسیس مجدد خلافت حمایت کنند. هدف از سخنرانی وی بسیج حمایت، تشویق وحدت و امید بخشیدن به اقدام در جهت کاهش بحران‌های پیش روی مسلمانان در غزه و در سطح جهان بود.

مشارکت قوی و نظریات مثبت جامعه ما نشان دهنده تعهد عمیق به درک این مسائل و وفاداری به فعالیت های اسلامی بود. این کنفرانس با هدف آگاهی و توانمندسازی شرکت‌کنندگان برای کمک معنادار به سرنوشت امت، حمایت از عدالت و احیای خلافت اسلامی، برگزار شد.

حزب التحریر امریکا از صدها شرکت‌کننده حاضر و هزاران شرکت‌کننده آنلاین که به کنفرانس خلافت امسال پیوستند، تشکر می‌کند. ماموریت مستمر ما تشویق و توانمندسازی جامعه مسلمانان در امریکا برای حفظ ایمان، طرفداری از عدالت و متحد شدن در حمایت از امت اسلامی است. ما با هم متعهد به حمل پیام اسلام و تلاش در جهت تأسیس مجدد خلافت و ارائه امید و هدایت به امت و بشریت در کل هستیم.

حزب التحریر یک حزب سیاسی اسلامی جهانی است. هدف آن مستقر کردن اسلام در جهان اسلام و حمل پیام آن به بشریت از طریق تأسیس مجدد خلافت اسلامی است. ما در امریکا جامعه مسلمانان را تشویق می‌کنیم که از اسلام طرفداری و حمایت نموده و با ما همکاری کنند و در مبارزه جهانی جهت حاکمیت اسلام سهم فعال بگیرند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر امریکا

تاریخ هجری قمری: 22 شعبان 1445

تاریخ میلادی: یک‌شنبه، 03 مارچ 1924

ترجمان: ابوبکر کابلی

لینک اعلامیه:

https://www.hizb-ut-tahrir.info/en/index.php/press-releases/america/25836.html

ادامه مطلب...

آیا زمان آن فرا نرسیده است تا امت اسلامی از ذلت و خواری یک قرنی خود را رهایی بخشد؟!

  • نشر شده در عراق

(ترجمه)

امت اسلامی فاجعه‌ای بزرگ‌تر از سقوط خلافت در سوم مارچ 1924 را تجربه نکرده است. حتی غیر مسلمانان زیر سایۀ آن در صلح و رفاه زندگی می‌نمودند، اعلامیه شوم لغو خلافت توسط مصطفی کمال جنایت‌کار صادر گردید. این اعلامیه تعجب آور نبود، زیرا قبل از آن اقداماتی انجام شده بود، از جمله اقدامات مربوط به مسلمانان که به شدت در درک و فهم خویش ضعیف شده بودند، تا جایی که آن‌ها از استنباط راه‌حل‌های شرعی برای مشکلات نوظهور در اواخر خلافت عثمانی ناتوان شده بودند. همچنان، این اقدامات دشمنانش را نیز در بر می‌گرفت، چرا که سگ‌ها و گرگ‌های غرب در داخل با پخش زهر نشنلیزم که تار و پود خلافت را پاره کرده و در خارج با ایجاد اتحادیه‌ها علیه آن به آن حمله کردند تا این‌که آن را نابود کردند.

از آن زمان، امت اسلامی امام و سرپرست خود را دست داد، امامی‌که مراقب امنیت و محافظ خون، آبرو و مال آن‌ها باشد و بترسد از آن که اگر قاطر بیابان‌گردی در راه مخروبۀ راه برود و به زمین بخورد، مبادا مورد بازپرس الله سبحانه و تعالی قرار گیرد! در عوض، حکام رویبضۀ خائن جایگزین وی شده‌اند و خود را برای غرب کافر، به نظام، عقاید و فرهنگ آن پل ساخته‌اند. سرزمین‌های امت را از یک دولت واحد به پنجاه و شش ایالت از هم متفرق گردانیده، ملت‌های کفر را به کشتن، آواره کردن، هتک حرمت به قرآن‌کریم و مسخره کردن حضرت محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم دعوت می‌کند.

آن‌چه امروز از جنایات و وحشی‌گری علیه مسلمانان در غزۀ مقاوم، کشتار مردم بی‌گناه، تخریب شفاخانه‌ها و ساختمان‌ها توسط یهود اشغالگر با حمایت اعلام شدۀ غرب و تسلیمی از سوی حکام خائن مسلمان شاهد هستیم، بزرگ‌ترین گواه بر این امر است. امت اسلامی به دلیل نبود خلافت به این وضعیت اسفناکی رسیده است.

ای مسلمانان: آیا زمان آن نرسیده است که گرد و غبار یک قرن ذلت را از خود پاک کنید؟! آیا زمان آن نرسیده است که به دین و هدایت پیامبر تان باز گردید و از فرمان پروردگارتان برای بازگرداندن خلافت راشده اطاعت کنید؟! آیا زمان آن نرسیده است که به این فریضۀ بزرگ که بالای سر تان معلق است و یک قرن است که مورد غفلت قرار گرفته است، عمل کنید؟!

ای مسلمانان: بدانید که الله سبحانه‌و‌تعالی از هر قطرۀ خونی‌که به نا حق ریخته شود و از تجاوز از هر حدی  و از هر کوتاهی در حمل دعوت از شما سؤال خواهد کرد. ما خون مسلمانان را می‌بینیم که توسط غرب کافر، یهودیان، مجوسان و بودایی‌ها ریخته شده و فریاد کودکان و التماس زنان و آسیب پذیران مسلمانان فلسطین، اویغورها در ترکستان و روهینگیاها در برما را می‌شنویم. پس هر مسلمانی باید حجت خود را در محضر الله متعال که چیزی برای او پوشیده نیست، پیشکش نماید.

به خاطر تمام این مصیبت‌ها، حزب‌التحریر از شما می‌خواهد که برای تأسیس خلافت، آزادسازی سرزمین‌های اسلامی، و وحدت بخشیدن آن‌ها در یک دولت تحت رهبر عادل، مجدانه تلاش نمایید.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُوا أَنَّ اللهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ[انفال – 24]

ترجمه: (ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید هرگاه الله و پیامبرش شمارا به چیزی فراخواند که به شما زندگی می‌بخشد، از {فرمان} آن‌ها اطاعت نمایید و بدانید که الله میان انسان و قلبش حایل می‌شود {از اسرار او آگاه است} و اینکه "در قیامت، همگی} نزد وی جمع خواهید گردید.)

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر – ولایه عراق

24 شعبان 1445 هـ ق

سه‌شنبه 5 مارچ 2024

 مترجم: عبدالرحمن "قاطع"

ادامه مطلب...

پیام تبریکی امیر حزب‌التحریر ، عالم جلیل‌القدر عطاء بن خلیل ابوالرشته برای بازدیدکنندگان صفحات‌شان، به مناسبت ماه مبارک رمضان سال 1445 هجری قمری مطابق با سال 2024 میلادی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

به بهترین امتی‌که برای نجات بشر آفریده شده؛ امت اسلامی که الله سبحانه وتعالی به طاعت خود آن را گرامی داشته است؛ به دعوت‌گران با عزتی‌که هیچ تجارت و خرید و فروشی آنان را از ذکر الله سبحانه وتعالی غافل نمی‌کند و به بازدیدکنندگان گرامی صفحه که به خاطر خیر و نیکی‌اش به آن روی آوردند.

السلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

الحمدلله والصلاة والسلام علی رسول الله وعلی آله وصحبه ومن والاه وبعد:

از الله سبحانه وتعالی می‌طلبم که صیام و قیام تمام مسلمانان را قبول و گناهان گذشتۀ همه ما را مورد بخشش و مغفرت خویش قرار دهد؛ چنان‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم در حدیثی‌که بخاری و مسلم از ابوهریره رضی الله عنه روایت نموده‌ است فرمودند:

«من صَام رَمَضَانَ إيِمَانًا واحْتِسَابًا، غُفِرَ لَهُ مَا تَقدَّمَ مِن ذَنْبِه»

ترجمه:‌ هر كسى ماه رمضان را از روى ايمان و براى كسب پاداش آن روزه بگيرد، گناهان گذشته‌اش بخشيده می‌شود.

در روایتی دیگر از ابوهریره رضی الله عنه آمده که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ قَامَ رَمَضَانَ إِيمَاناً وَاحْتِسَاباً، غُفِرَ لَهُ مَا تَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ»

ترجمه:‌ هر كسى ماه رمضان را از روى ايمان و براى كسب پاداش آن قیام کند، گناهان گذشته‌اش بخشيده می‌شود.

برادران گرامی!

در ماه شعبان سال دوم هجری بود که الله سبحانه وتعالی روزۀ ماه رمضان را فرض گردانید؛ ماهی‌که الله سبحانه وتعالی قرآن کریم را در آن نازل کرده است:

﴿شَهْرُ رَمَضَانَ الَّذِي أُنْزِلَ فِيهِ الْقُرْآنُ هُدًى لِلنَّاسِ وَبَيِّنَاتٍ مِنَ الْهُدَى وَالْفُرْقَانِ﴾ [بقره: ۱۸۵]

ترجمه:‌ ماه رمضان است که قرآن در آن فرو فرستاده شده (و آغاز به نزول نموده است ودر مدّت 23 سال تدریجاً به دست مردم رسیده است) تا مردم را راهنمائی کند و نشانه‌ها و آیات روشنی از ارشاد (به حق و حقیقت) باشد و (میان حق و باطل در همه‌ی ادوار) جدائی افکند.

رمضان، ماهی است که الله سبحانه وتعالی امت را به نصرت و فتح آشکار شرف‌یاب کرد. جنگ بدر کبریٰ در هفدهم ماه مبارک رمضان بود که مشرکان مکه در آن به شکست بزرگی مواجه شدند و جنگ‌های سرنوشت‌ساز دیگری پس از آن در این ماه مبارک رخ داد؛ از فتح مکه در بیستم ماه مبارک رمضان سال هشتم هجری شروع تا نبرد بویب (نزدیک شهر کوفه امروزی) که همان یرموکِ فارس است؛ جایی‌که مسلمانان به رهبری المثنی در چهاردهم رمضان سال سی و یکم هجری پیروز شدند؛ سپس فتح عموریه به رهبری المعتصم در هفدهم رمضان سال صدو‌بیست‌‌وسوم هجری و جنگ عین جالوت که مسلمانان در بیست وپنجم رمضان سال ششصد وپنجاه‌ وهشتم هجری تاتارها را شکست دادند و پیروزی‌های دیگری‌که در این ماه مبارک بدست آمده است.

روزۀ رمضان، قرین با قرآنی است که باطل از هیچ جهتی به آن راه ندارد. روزه با فتح و نصرت همراه است. روزه با جهاد همراه است. روزه با تطبیق احکام الله سبحانه وتعالی مرتبط بوده و هر صاحب‌نظر و خردمند می‌داند که احکام الله سبحانه وتعالی از هم جدایی‌ناپذیرند، تفاوتی ندارد که این احکام مربوط به عبادات باشد یا جهاد، مربوط به معاملات باشد و یا اخلاقیات و یا هم مربوط به حدود و جنایات؛ زیرا همه از یک منبعِ نور است و هر که در آیات کتاب بزرگ الله سبحانه وتعالی و نصوص احادیث شریف تدبر کند، این را به روشنی و وضاحت درخواهد یافت؛ زیرا مسلمان از آیات ذکر حکیمانۀ الله سبحانه وتعالی ﴿وَأَقِيمُوا الصَّلَاةَ﴾ را تلاوت می‌کند چنان‌که ﴿وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللهُ﴾ را می‌خواند و ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّيَامُ﴾ را تلاوت می‌کند همان‌گونه که ﴿كُتِبَ عَلَيْكُمُ الْقِتَالُ﴾ را تلاوت می‌نماید، به همین قسم در لابلای احادیث رسول الله صلی الله علیه وسلم پیرامون حج «خُذُوا عَنِّي مَنَاسِكَكُمْ» را می‌خواند که بیهقی در سنن کبریٰ خود از سیدنا جابر رضی الله عنه روایت می‌کند و از حدود می‌خواند «خُذُوا عَنِّي، خُذُوا عَنِّي، قَدْ جَعَلَ اللهُ لَهُنَّ سَبِيلاً، الْبِكْرُ بِالْبِكْرِ جَلْدُ مِائَةٍ وَنَفْيُ سَنَةٍ، وَالثَّيِّبُ بِالثَّيِّبِ جَلْدُ مِائَةٍ، وَالرَّجْمُ» که مسلم از عباده بن صامت روایت نموده است، در معاملات خود حدیث «البَيِّعَانِ بِالخِيَارِ مَا لَمْ يَتَفَرَّقَا - أو قال حتى يتفرقا -» را که بخاری از حکیم بن حزام روایت نموده می‌خواند؛ چنان‌که در بیعت با خلیفه حدیث «وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِي عُنُقِهِ بَيْعَةٌ، مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً» را می‌خواند که مسلم از عبدالله بن عمر روایت نموده است.

بنابراین، اسلام یک کُلّیت تجزیه‌ناپذیر است و دعوت به سوی آن برای تطبیقش در دولت،‌ زندگی و جامعه واحد است. هر کس که بین آیات الله سبحانه وتعالی فاصله ایجاد کند و باورمند به جدایی دین از زندگی یا به جدایی دین از سیاست باشد، قطعاً که مرتکب گناه عظیم و جنایت بزرگی شده و این جنایت، وی را به رسوایی در دنیا و عذابی دردناک در آخرت می‌کشاند.

ای مسلمانان!

تمام این موارد را در حالی به شما یادآور می‌شوم که تجاوزات وحشیانه‌ی یهودیان در این روزها بالای مردم غزه در حال شدت است و من از قهرمانی مردم غزه متعجب شدم! چند ماه گذشته در حالی سپری شده که رژیم مسخ‌شده‌ای یهود به هیچ یک از کامیابی‌هایی‌که علیه مردم غزه ادعا می‌کرد، دست نیافته است، اعصاب و روان خود را از دست داده و در زمانی‌که کاملاً مجهز به سلاح‌های امریکا و غرب مسلح شده است، به جای جنگ رودررو با آن گروه مؤمنی که سلاح‌های پیشرفته در دست ندارد، به کشتن زنان و کودکان روی آورده تا موفقیتی را به دست آورد و از آن سخن بگوید!

رژیم یهود شکست خود را با دستان خود ترسیم می‌کند؛ زیرا این قوم اهل جنگ نیست مگر با حمایت و امانی از سوی مردم؛ چنانکه الله سبحانه وتعالی فرموده است:‌

﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ﴾ [آل‌عمران: ۱۱۲]

ترجمه:‌ آنان هرکجا یافته شوند، (مُهر) خواری بر ایشان خورده است؛ مگر (این که از روش ناپسند خود دست بردارند و در اعمال خویش تجدیدنظر کنند و) با پیمان الله (سبحانه وتعالی، یعنی رعایت قوانین شریعت) و پیمانی از مردم (برخوردار گردند).

یهودیان، از زمان پیامبران‌شان امان و عهد خود را با الله سبحانه وتعالی قطع کردند و امان و حمایت مردم امریکا و اروپا و مزدوران‌شان از حکام خیانت‌پیشۀ سرزمین‌های مسلمانان برای شان باقی مانده است؛ حکامی‌که  تجاوزات وحشیانۀ یهودیان به کودکان و زنان را می‌بینند و هیچ اقدامی نمی‌کنند. بهترین این حکام، همان است که ایستاد شده و به شمارش شهداء و مجروحین پرداخته است!

﴿قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّى يُؤْفَكُونَ﴾ [منافقون: ۴]

ترجمه: الله آن‌ها را بکشد، چگونه از حق منحرف می‌شوند!

اما ای مسلمانان!

 مبارزه با یهود و کشتار و ریشه‌کن کردن آن‌ها باید به رهبری خلیفه‌ی راشد و مجاهد بعد از این پادشاهی ستم‌گرانه و حاکمان دست‌نشانده صورت گیرد. به اذن الله سبحانه وتعالی زمان تحقق بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم تأخیر نخواهد داشت؛ چنان‌که امام احمد از حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت نموده است که فرمودند:‌

«ثُمَّ تَكُونُ مُلْكاً جَبْرِيَّةً فَتَكُونُ مَا شَاءَ اللهُ أَنْ تَكُونَ ثُمَّ يَرْفَعُهَا إِذَا شَاءَ أَنْ يَرْفَعَهَا ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ ثُمَّ سَكَتَ»

ترجمه:‌ سپس حاکمیت حکام ستم‌گر خواهد رسید و الله (سبحانه وتعالی) هرگاه که اراده کند آن را برمی‌‌دارد و پس از آن خلافت بر منهج نبوت خواهد بود و بعد از آن سکوت کردند.

هم‌چنین به مصداق این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم، مسلم چنین روایت نموده است:

«لَتُقَاتِلُنَّ الْيَهُودَ فَلَتَقْتُلُنَّهُمْ...»

ترجمه:‌ قطعاً شما با یهود جنگ می‌کنید و آنان را می‌کشید...!

در پایان، همانطور که ما باید مشتاق روزه باشیم تا الله سبحانه وتعالی از ما راضی گردد و گناهان گذشته‌ی ما را ببخشد، همان‌گونه باید برای فعالیت جهت از سرگیری زندگی اسلامی با تأسیس خلافت بر منهج نبوت مشتاق باشیم تا با تطبیق احکام الله سبحانه وتعالی و قرار گرفتن زیر رأیه‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم رأیه‌‌ی عقاب، رأیه‌ی لااله الا الله محمدرسول الله از جمله‌ی کامیابانِ دنیا و به اذن الله سبحانه وتعالی با قرار گرفتن در زیر سایه‌ی او سبحانه وتعالی در آن روزی‌که هیچ سایه‌ی جز سایه‌ی او نیست، از جمله‌ی کامیابان آخرت باشیم؛ این‌جاست که به کامیابی هردو دنیا نایل می‌گردیم و کامیابی بزرگ هم همین است.

والسلام عليكم ورحمة الله وبركاته!

اول رمضان ۱۴۴۵ه.ق.

۱۱ مارچ ۲۰۲۴م.

برادر تان عطاء بن خلیل ابوالرشته

ادامه مطلب...

اعلان نتیجۀ جستجوی ماه رمضان سال 1445هـ.ق Featured

(ترجمه)

بسم الله الرحمن الرحیم و الحمدلله رب العالمین، و الصلاة و السلام علی المبعوث رحمة للعالمین سیدنا محمد و علی آله و صحبه أجمعین!

بخاری در صحیح خود به نقل از محمد ابن زیاد روایت نموده که گفت: از ابوهریره رضی الله عنه شنیدم که می‌گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود، و یا گفت: ابوالقاسم صلی الله علیه وسلم فرمود:

«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ غُبِّيَ عَلَيْكُمْ فَأَكْمِلُوا عِدَّةَ شَعْبَانَ ثَلَاثِينَ»

ترجمه: با دیدنش(ماه) روزه بگیرید و با دیدنش افطار کنید(روزه را تمام کنید)، در صورتی‌که (ماه) برای تان پوشیده شد، سی روز شعبان را کامل نمائید.

پس از جستجوی ماه مبارک رمضان در شب حاضر، شب دوشنبه، ثابت گردید که ماه به گونۀ شرعی مشاهده شده و این کار در برخی از سرزمین‎های اسلامی صورت گرفته است. بنابر این، فردا دو شنبه نخستین روز ماه مبارک رمضان سال 1445هـ.ق خواهد بود.

بنده، رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‎التحریر و نیز تمام دست‌اندرکاران این دفتر به این مناسبت، مراتب تبریکی و تهنیت خویش را خدمت عالم جلیل‌القدر، شیخ عطاء بن خلیل ابورشته، امیر حزب‌التحریر تقدیم می‌نماییم و از بارگاه الله متعال می‌طلبیم وی را نصرت داده و زمینۀ نصرت با دستان وی را هرچه زودتر برای ما فراهم نماید!

رمضان امسال در حالی فرا می‌رسد که جهان شاهد برخورد میان ارادۀ امت اسلامی از یک جهت، که سرزمین مبارک فلسطین را در آغوش گرفته و میان ارادۀ غرب استعمارگر کافر از جهت دیگر، که سعی دارد رژیم یهود اشغال‌گر را به عنوان یک واقعیت بر ما تحمیل نماید، می‎باشد. این برخورد سراسر جهان را به خود مشغول نموده؛ طوری‌که هیچ گفتگوی سیاسی در هیچ تریبیونی صورت نمی‌گیرد؛ مگر این‌که از کسی‌که پشت آن می‌ایستد، پرسیده می‌شود که طرف‌دار کدام جهت می‌باشد. این برخورد یک سلسله مسائلی را برملا نموده که برای درک موقعیت امت اسلامی در برابر آن باید آن را به بحث و بررسی گرفت:

در این برخورد واضح گردیده که روند عادی‌سازی روابط با یهود از همان آغاز یک برنامه‌ی ناکام بوده؛ چنان‌چه ثابت شد تمام سخنانی را که رسانه‎های مزدور سعی نمودند با آن وانمود نمایند که مردم سرزمین‎های اسلامی رفته‌رفته رژیم یهود را می‌پذیرند، چیزی بیشتر از یک دروغ از جانب حکام بر مردم نبوده و کسانی‌که ظاهراً این مفکوره را پذیرفته اند، به جز یک مشت انسان‌های پست و ذلیل چیز دیگری نیستند که هیچ اجتماع بشری خالی از امثال آنان نمی‎باشد و حکام ما چنین کسانی را به گرد خود جمع نموده اند که مانند خودشان خائنینی بیش نیستند.

هم‌چنین برای امت اسلامی ثابت گردید که اردوها/لشکرهای مسلمانان در حل و فصل قضایای امت نقش حیاتی دارند. پس از آن که امت اسلامی بدون در نظرداشت نقش اردوهای خود، دست به راه‌اندازی بهار عربی علیه حکام زد، امروز "به آن اشتباه خود پی برده" خطاب به اردوهایش فریاد می‌زند که کجایید ای لشکریان مسلمانان؟! چرا برای نجات غزه دست به کار نمی‌شوید؟! این فریادها به خواست الله متعال بشارت بهار جدیدی را می‌دهد؛ اما این بار "بهار اردوها/لشکرهای مسلمانان" خواهد بود؛ طوری‌که این اردوها از قرارگاه‎های خود بیرون آمده و دست خود را در دست امت اسلامی خواهند گذاشت تا همه باهم این امت و دین این امت را یاری دهند. اما در مورد حکام خائن باید گفت که در این نوشته زیاد به آنان نخواهیم پرداخت؛ زیرا بوی گند و متعفن آنان این بار بیشتر از قبل همه جا بلند شده و امت اسلامی هنوز آنان را تحمل می‌نماید؛ اما امت انتظار دارد در زودترین فرصت از شر آنان رهایی یابند.

مسئله‌ی دیگر اینست که امت اسلامی به حجم عظیم دسیسه‎هایی‌که برای تقسیم و تجزیه نمودن سرزمین‎های مسلمانان جریان دارد، پی برده، چنان‎چه جوانان امت اسلامی از چندین سرزمین سعی نمودند با پای پیاده وارد فلسطین شوند؛ اما مرزهایی را که توافق‎نامۀ سایکس-پیکو ترسیم نموده مانع رسیدن آنان به سرزمین مبارک شد و به این ترتیب، بسیاری از آنان پی بردند که این مرزها ترسیم نگردیده؛ مگر برای این‌که زندان‎های سربازی برای فرزندان امت اسلامی باشد و آنان را از کمک و یاری یکدیگر باز دارد.

و اما در مورد مردم غزۀ سربلند و استوار باید گفت که در این ابتلای سخت، صبر و ثبات ضعفای شان، اعم از کودکان، زنان و بزرگ‎سالان به هدف اعلای کلام الله متعال دست کمی از صحنه‎های قهرمانانه و مملو از شجاعتی‌که اقویای شان به هدف پایین کشیدن شأن و شوکت کافران به نمایش گذاشتند، نداشت. مردم غزه با این استواریی‌که از خود نشان دادند، غباری را که خط مستقیم اسلام را پوشانیده بود، از آن زدودند، مردمی‌که به حق مؤمن و مسلمانانی‌که رضایت الله متعال را بر تمام زرق و برق دنیا ترجیح دادند و جوانان مجاهدی‌که تا پیروزی کامل بر دشمن هرگز خواب به چشمان شان نمی‎آید. مردم غزه با جاودانه نمودن صحنه‌هایی مانند آن جوانی‌که با "تیکه پاره شدن تانک" از شدت شادمانی نزدیک بود پرواز کند و آرامش و سکینت آن پدربزرگی‌ که چشمان پیکر بی‌جان "روح روح" را می‌بوسید، برای جهانیان فهماندند که اسلام واقعاً چیز بزرگی است.

ای مسلمانان!

احساس‌ها بیدار اند، تصویر کاملاً شفاف گردیده و مسئولیت کاملاً روشن است؛ به حرکت درآوردن اردوها، رهایی از بند حکام و شکستن مرزها! نگذارید این همه قربانی مردم غزه هدر رود! نگذارید این ماه با فضیلت به پایان رسد؛ مگر این‌که به دسیسه‌های سایکس-پیکو پایان داده و خلافت راشده را مجدداً برپا نمائید! خلافت در طول تاریخ یگانه طریقۀ عملی توحید نیرو و توانایی‌های مسلمانان بوده و خلافت همان نظام سیاسی است که امت اسلامی همواره برای تحقق منافع خود و پیروزی بر دشمنان خود از طریق آن وارد عمل گردیده‌است. گذر ایام برای شما به خوبی ثابت نمود که تمام نظام‎ها به جز خلافت چیزی غیر از ذلت، شرم‌ساری و شکست برای شما به بار نیاوردهاست.

آزادی فلسطین در گرو آزادی سرزمین‎های مسلمانان از شر مرزهای سایکس-پیکو بوده و این کار، کار اردوهای مسلمانان است؛ زیرا آنان توان و قدرت واقعی را در اختیار دارند و آنان فرزندان شماستند؛ پس آنان برای برپایی خلافت تشویق و ترغیب نمائید! الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَحَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَسَى اللهُ أَن يَكُفَّ بَأْسَ الَّذِينَ كَفَرُواْ وَاللهُ أَشَدُّ بَأْساً وَأَشَدُّ تَنكِيلاً﴾ [نساء: ۸۴]

ترجمه: و مؤمنان را ترغیب کن، باشد که الله آسیب کافران را از شما بازدارد، که قدرت الله بیشتر و عذابش سخت‌تر است.

۲۹شعبان 1445هـ.ق.

۱۰مارچ۲۰۲۴م.

نویسنده: انجنیر صلاح‌الدین عضاضه

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه