تلویزیون الواقیه: پیام فوری "چه کسی بهتر از الله حکم میکند؟!"
- نشر شده در ویدیوها
سخن دوم استاد مروان عبیدحزب التحریر – ولایه اردندوشنبه ،20 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 25 فبروری 2019م
سخن دوم استاد مروان عبیدحزب التحریر – ولایه اردندوشنبه ،20 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 25 فبروری 2019م
پنجمین دور از گفتگوهای صلح میان امریکا و گروه طالبان در قطر، امید و نگرانیهای زیادی را میان مردم بوجود آوردهاست. برخیها نتیجهی مذاکرات را پایان بحران کنونی عنوان میکنند، برخی دیگر اما ماهیت این گفتگوها را مبهم و نگران کننده میدانند؛ نگرانی که میتواند ابعاد پیچیده و خطرناکی را در پی داشته باشد.
هرچند برمبنای گزارشها محور اصلی گفتگوهای صلح، بر چگونگی خروج نیروهای امریکایی و اینکه از خاک افغانستان علیه هیچ کشور دیگر استفاده نشود میچرخد، اما اگر قرار باشد که توافق صلح انجام شود با توجه به نیات امریکا، پرسشهای جدی مطرح است مبنی بر اینکه امریکا پس از هجده سال جنگ، چرا در چنین اوضاعی بحث صلح را راه اندازی نمودهاست، در حالی که هیچ تغیییر در میدان جنگ و نیز تهدیدات امنیتی بوجود نیآمده، بل وضعیت خونینتر از گذشته است.
فرض بر اینکه توافق صلح با طالبان انجام شد، سرنوشت دهها گروه دیگر که نهادهای استخباراتی خارجی و افغان، آنها را گروهها تروریستی خطرناک عنوان میکنند، چه خواهد شد؟ اینها همه ابهاماتی اند که ظرفیت تداوم بحران و حضور امریکا را حتمی میسازد.
افزون بر این، واقعیت جهانی نشان میدهد که قدرتهای بزرگ زمانی که با سازوبرگ سیاسی ـ نظامی وارد یک کشور ـ چه به نیت اشغال و یا هر بهانهیی دیگرـ میشوند، غیر از شکست کامل و موجودیت منافع به هیچ چیز دیگر تن نمیدهند. امریکا به عنوان چنین قدرتی علاوه بر میلیاردها دالر مصارف، ساخت زیربناهای متزلزلِ سیاسی، اقتصادی، نظامی و حتا نهادهای پیچیدهیی استخباراتی، چگونه بدون هیچ تغییر در جنگ یکسره افغانستان را ترک میگوید.
این در حالی است که امریکا به هدف امضای پیمان امنیتی و حضور درازمدتاش در افغانستان، بیشترین مذاکره و رایزنی را نمودهاست. بر اساس مفاد پیمان امنیتی، امریکا در حال حاضر 9 پایگاه نظامی را در اختیار دارد. علاوه بر آن، در افغانستان هزاران نیروی نظامی، فکری، استخباراتی و زندانهای مخفی را دارد که حتا دولت افغانستان آگاهی و یا حق دسترسی به آنها را ندارد.
بناً اگر امریکا قصد حضور در افغانستان را داشتهباشد، فرض بر اینکه نیروهایش ـ برمبنای توافق صلح با طالبان ـ کاملاً خارج گردد، علاوه بر آنچه که در فوق گفته شد، دهها ظرفیت و بهانهیی دیگر وجود دارد که پس از سهیمشدنِ طالبان در قدرت، دوباره وارد افغانستان شوند. چنانچه نفوذش در میان نهادهای ملکی، نظامی، سیاسی و استخباراتی چنان گسترده است که حتا دههها ادامه خواهد داشت. آنچه که نفوذیهای اتحاد جماهیر شوروی باوجود گذشته نزدیک به سه دهه تاکنون به چشم میخورند. برنامهی تغییر نسل(Change Generation) و سوق دادن سیستماتیک جنرالان اسبق به تقاعد، به همین منظور راهاندازی شدهاست. اما ظرفیتهای امریکایی را میتوان در قطعات نظامی و استخباراتی 01 و 02 چنان مشاهده کرد که در بسیاری موارد هیچ تفکیک میان نیروهای تباهکار امریکایی و این نیروها دیده نمیشود.
مواد مخدر از ظرفیتهای پردرآمدِ دیگری است که امریکا از آن بیشترین بهره را میبرد. براساس گزارش دفتر مواد مخدر و جرایم سازمان ملل، امریکا از سال 2001 به این سو نزدیک به 9 میلیارد دالر را صرف مبارزه با مواد مخدر در افغانستان کردهاست. این در حالی است که افغانستان هرساله حدود 85 درصد از تریاک جهان را تولید میکند. چنانچه برمبنای گزارش سازمان ملل، در سال گذشتهی میلادی به اندازهیی 1015 مایل مربع زمین تحت کشت کوکنار قرار داشته که به تولید 6400 تّن تریاک منجر شدهاست. در حالی که قبل از حضور امریکا و در زمان حاکمیت طالبان کشت تریاک به صفر رسیده بود. با توجه به سیاست اقتصاد محور ترامپ، چه تضمینی وجود دارد که امریکا از پهلوی چنین درآمدی به آسانی عبور کند! در حالیکه در سوی دیگر معادن چند تریلیون دالری افغانستان خواب را از چشمان ترامپ ربوده است.
بناً آنچه که صلح و خروج نیروهای امریکایی عنوان میشود، تنها به منظور حل بحران نیست، بلکه برنامهی است که با سهمگیری طالبان در قدرت از یک سو هزینهی نظامی امریکا صرفهجویی خواهد شد و از سوی دیگر دستآوردی انتخاباتی خواهد شد برای ترامپ. زیرا مهمترین تهدیدی که امریکا را به چنین رویکردی وادار ساخته، تهدیدات اقتصادی است.
طالبان اگر قصد فریب و تسلیم شدن ندارند، و برعکس خواهان شکست امریکا اند، هزارن شواهد وجود دارد که قامت امریکا در جنگ افغانستان خم و در پرتگاه شکست قرار دارد. چنانچه میزان قرضداری امریکا به 22 تریلیون دالر رسیده؛ به قول ترامپ، "پس از آنکه هفت تریلیون دالر را احمقانه در خاورمیانه مصرف نمودیم، اینک زمان آن رسیده تا به بازسازی کشور خود بپردازیم." در افغانستان اما علاوه بر 2400 تن کشته، هزاران زخمی و روانی، حدود یک تریلیون و هفتاد میلیارد دالر هزینهی مالی را متحمل شدهاست. آیا قامتِ خمتر از این را برای امریکای مادیگرا دیدهایم؟
با در نظرداشت نکات فوق لازم است تا در بحبوحهی حساس مذاکرات، فریب این را نخوریم که امریکا از افغانستان خارج میشود، بلکه چهره بدل میکند و در دهها بخش دیگر نفوذش به حال خود باقی میماند. حضور نیروهای استخباراتی سازمان CIA که تعداد آن به کسی واضح نیست، موجودیت قطعات 001 و 002 که توسط امریکاییها آموزش دیدهاند ولی خطرناکتر از آنان رفتار میکنند، حضور صدها موسسه ملکی تحت نام انجوها و سازمانهای امداد رسان بینالمللی، نهادهای بینالمللی اقتصادی مانند بانک جهانی که از لحاظ ترتیب پالیسیها خطرناک اند وامثالهم. اینها اسالیب دیگری هستند که نفوذ امریکا را در افغانستان تضمین میکنند که بحث روی آنها در جریان مذاکرات صورت نگرفته است. بناً بحث خروج جز فریب طالبان و افکار عامه چیزی بیش نیست و حضور امریکاییها بعد از توافق احتمالی با طالبان کماکان باقی میماند، البته با تغییر چهره و رنگ.
احمدصدیق احمدی
تفدیم: مفکر سیاسی احمد الخطوانی (ابو حمزه)بیت المقدس – سرزمین مبارک (فلسطین)چهارشنبه، 15 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 20 فبروری 2019م
خطبۀ جمعه استاد منذ ر عبد الله در مسجد الفرقانکوبنهاجن، 17 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 22 فبروری 2019م
(ترجمه)
خبر:
روز چهارشنبه مقامهای مسئول در مصر، نه تن را اعدام نمودند که گفته میشد منتسب به اخوان المسلمین بودند.
تبصره:
خبر شهادت این 9 تن از جوانانی را که نظام مصر اعدام نموده است، باید فرصتی نادر برای پوشش دادن جرایم نظام مصر شمرد. از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که شهادتشان را قبول نماید. با این همه، واقعیت دردناک این است که این نمونهای از جنایات این رژیم است؛ چون هزاران تن از "زندانیان سیاسی" اعم از مرد و زنیکه بهخود جرئت دادند تا علیه این نظام استبدادی مخالفت کنند، در زندانهای این رژیم زندانی شدند. این زنان و مردان زندانی، شکنجه، اعدام و یا هم به حبس ابد محکوم میگردند؛ حتی برخی از آگاهان امور، روز سهشنبه را در مصر روز اعدام نام نهادند.
به استثنای بعضی از گزارشات ناقص سازمانهای حقوق بشری، هیچگونه صدای حقیقی و واضحیکه مخالف این معاملۀ مستبدانۀ نظام ظالم مصر باشد، شنیده نمیشود. سازمان ملل همرای سرزمینهای اسلامی با آنکه نظارهگر این تراژیدی بوده اند، سکوت ننگین اختیار نمودند.
روایت اشتباه و دروغ بزرگیکه تحت نام "ارزشهای بشری" و "حقوق بشر"، که کشورهای استعماری کافر آنرا همه روزه ترویج میدهند، یکبار دیگر آشکار شد و واضح شد که شعاری بیش نیست. علاوه بر آن، این اساس سیاستشان است که تلاش میکنند تا انواع مقاومت اسلامی را در سرزمینهای اسلامی بهخاطر حفظ چنگالهای آهنین استعماری و سلطهجویانۀ شان درهم شکنند. استعماریون این ارزشها را یا توسط اشغال سرزمینهای اسلامی و یا هم توسط حمایت از حکام خائن بهپیش میبرند.
رژیم ظالم مصر حتی از "رجال دین" مثل "شوقی ابراهیم" مفتی مصر، "عبدالکریم علام" و قبل از آن از "علی جمعه" برای مشروعیت بخشیدن بر ظلمیکه در حق مسلمانان روا داشته میشود، استفاده میکند. این در حالیست که اشخاص فوق بر اساس قوانین مصر، مسئول اند تا بر تمامی احکام اعدام بازنگری کنند؛ هرچند که نظر ایشان الزامآور نبوده و تنها مشورتی است؛ ولی با آنهم با صدای بلند در مقابل معاملۀ ظالم و جزاهای مرگباریکه برای مردان و زنان مسلمان این امت تعیین میشود، استادنشدند و در عوض، در این ظلم اشتراک ورزیدند.
متأسفانه این استبداد در مصر خلاصه نشده و تمام "آزادگان" را شامل میشود؛ چنانچه در سیاست جهانی بارها گفته شده و نیز متداول است. این ظلم شامل اسلام و مسلمینی است که با وضع موجود مخالف اند و به بهانۀ "مبارزه با تروریزم" و "قانون مبارزه با تروریزم" برای ستمگران توجیه قانونی داده تا بههر شکلیکه خواسته باشند، مسلمانان را در سراسر جهان محاکمه کنند.
همین اکنون که بنده این تبصره را مینگارم، 10 تن از اعضای حزب التحریر-روسیه بر اساس همین "توجیههای قانونی" بین 11 الی 16 سال حبس محکوم شده اند و تمام چیزیکه انجام دادند، دعوت به اسلام و برپائی خلافت در سرزمینهای اسلامی بوده است.
سیاست اسلامستیز جهانی و سیاستیکه تلاش میکند، مانع وحدت مسلمین شود، باعث قوی شدن کشورهای استعماری و نوکران مخلص شان در سرزمینهای اسلامی شده است. اینها همه سنگدلان وحشی و مکاری اند که در راه تحقق هدفشان میلیاردها دالر، یورو و روبل را بهمصرف میرسانند؛ ولی با این همه، وقتی محکمۀ روسیه حکم حبس طویلی را بر اعضای حزب التحریر اعلام نمود، برادران شجاع ما از پُشت میلههای زندان تبسم نموده و الله را شکر نمودند و گفتند: «هیچ چیز نمیتواند دعوت بهسوی اسلام را متوقف کند.» از پُشت میلههای زندان شعارشان این بود: «امت خواهان خلافت اسلامی است.»
دعوت اسلامی پایههای خود را مستحکم نموده و همچنان استمرار خواهد یافت و بهزودی به اذن الله سبحانه وتعالی نصرت خواهد یافت؛ هرچندیکه تمام جهان علیه آن قیام کنند. آنچه مهم است، اینست که آیا ما هم بخشی از این دعوت مبارک و بزرگ هستیم که از امتحان الله سبحانه وتعالی مؤفق بدر آمده و نعمتهای بهشت وی را کسب کنیم یا نه؟
﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَىٰ جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾
[انفال: 36]
ترجمه: كافران اموال خود را خرج میكنند تا(مردمان را) از راه الله(سبحانه وتعالی و ايمان به وی) بازدارند؛ آنان اموالشان را خرج خواهند كرد، امّا بعداً مايۀ حسرت و ندامت ايشان خواهد گشت و شكست هم خواهند خورد. بیگمان كافران همهگي به سوي دوزخ رانده شده و در آن گرد آورده میشوند.
نویسنده: اوکی پالا
نمایندۀ مطبوعاتی حزب التحریر-هالند
(ترجمه)
"دونالد ترامپ" رئیس جمهور امریکا به حضور اعضای ائتلاف بینالمللی گفت: «به زودی در همین هفتۀ پیشروی، تسلط ما بر مناطق تحت حاکمیت خلافت به صورت صددرصدی اعلان میشود.» (منبع: شبکۀ بی بی سی)
دونالد ترامپ رئیس جمهور امریکا به تسلط یافتن بالای مناطق تحت حاکمیت خلافت خودخواندۀ داعش افتخار کرد و این افتخار را در حضور نمایندگان اعضای ائتلاف بینالمللی، مسلمانان و عربهاییکه ادعای نمایندگی سرزمینهای اسلامی را دارند، بر ضد "داعش" اعلان نمود. این نمایندگان خودخوانده از خجالت و شرمساری سرشان را در برابر این دشمن امت مسلمه، دشمن اسلام و مسلمین بالا نکردند و نه هم این حقیران فرومایه از مکر و نیرنگ و جنگ در پهلوی دشمنان الله سبحانه وتعالی در سرزمینهای اسلامی حیاء کردند؛ بلکه پستی، ذلت و خیانت این حکام به حدی رسیده که در مشارکت و همکاری شان با کفار بر ضد مسلمانان و سرزمینهای اسلامی، بیشرمانه افتخار میکنند. در حقیقت، ذلت و خواری این حکام را در این ائتلاف، مانند ماده گوسفندی به مسیر کشتارگاه کشانده و آنها را به مرکز کفر(واشنگتن) برده است تا این کافر و دشمن الله(ترامپ) در حضور چنین اشخاص بیکفایت و حکام خائن افتخار کند؛ دقیقاً مانند شخص ترسوییکه به قتل کرم و حشرۀ کوچکی افتخار کند.
بلی، ترامپ در حضور این چهرههای منحوس، که غیرت ایمان در آنها دیده نمیشود؛ بلکه بیغیرتی، ذلت و خواری چهرههایشان را فراگرفته و افتخار میکنند. اما چیزیکه لازم به یادآوری است، باید بدانیم که ترامپ به چی افتخار میکند؟! ترامپ بر دست یافتن بر مناطق تحت حاکمیت داعش افتخار میکند و ادعا دارد که صددرصد بر این سرزمینها دست خواهد یافت. سوال اینست که بر کدام مناطق؟! مناطق تحت حاکمیت گروهی خلافت خودخواندهای که خودشان این خلافت را اعلان نمودند؛ پس بسیار جای تعجب است!!
ترامپ و همه میدانند که او از گروه داعش حرف میزند. ترامپ و همه میدانند که گروه داعش دولت اسلامی نبوده و هیچ یک از اساسات دولت اسلامی را نداشته است؛ چی رسد به اینکه داعش دولت بزرگی به قوت و عظمت دولت خلافت واقعی باشد؛ خلافتیکه صدای آن در آسمانها پیچیده و عظمت خود را در تمام دنیا گسترش خواهد داد؛ خلافتیکه دشمنانش از دور و نزدیک از ترس آن میلرزند؛ همۀ مردم آرزوی عدل و انصاف آن را دارند و قدرتمندان جهان به آن پناه برده و از آن حساب میبرند؛ چنانچه زمانی فرانسه از خلیفۀ مسلمانان خواست تا پادشاه اسیر آن را رها سازد.
ای ترامپ! اگر خلافت واقعی وجود میداشت، تو و امثالت از ترس مجازات آن حساب میبردید؛ اما مثلیکه ما میدانیم، تو هم میدانی: تمام جنایاتیکه در افغانستان، عراق و سوریه انجام دادید، از ترس به وجود آمدن خلافت واقعی بوده، چنانچه همین اکنون به همین هدف این راه را ادامه میدهید. تو این اظهارات و افتخارات گستاخانه را در حضور مشت احمقی به نمایش میگذاری که پسخوردههای حکام بیعرضه را میخورند؛ حکامیکه تلاش دارند تا کافران بداخلاقی چون ترا برای به دست آوردن چوکیهای بیپایۀ شان راضی نگهدارند. اما این یک حقیت است که تو این اظهارات را به هدف بدنام ساختن چهرۀ واقعی اسلام، خلافت اسلامی و کم کردن عظمت آن و به خاطر منحرف ساختن مسلمانان انجام میدهی. تو در تلاش هستی تا مسلمانان را ذلیل ساخته و فرمانبردار خود سازی تا بتوانی آنها را از قضیۀ سرنوشتسازشان یعنی برپائی دولت خلافت راشده بر منهج نبوت دور سازی.
ای ترامپ! طوریکه تو میدانی، برای ما هم این مسئله واضح است و یقین داریم؛ اما جای تأسف اینجاست که تو در برابر نمایندهای واقعی سرزمینهای اسلامی قرار نگرفتی. تو در بین این اشخاص فرومایه مردی ندیدی که غیرت مردانگی را داشته باشد؛ بلکه همۀشان خود را به شیطانهای مثل تو و دیگر حکام احمق به فروش رساندند؛ کسانیکه شهامت، غیرت و مردانهگی را به خاطری متاع ناچیز دنیا از دست دادند تا به قدرت و چوکیهای ناپایهدارشان باقی بمانند.
ای ترامپ! این آروز را به خاک ببر؛ تو نمیتوانی چهرۀ صاف و پاک واقعی خلافت اسلامی را خدشهدار سازی؛ با وجودیکه همۀ رسانههای مزدور در خدمت دروغبافیها و انحرافات شماست؛ با وجودیکه نیروهای خونخوار شما و مزدوران زیادی در سرزمینهای ما در خدمت شما هستند و با وجودیکه قتل، شکنجه و زنجیر کشیدن را شما در سرزمینهای ما به راه انداختید. با وجود این همه مسائل دردآور، باز هم میبینی که امت اسلامی با شتاب خستگی ناپذیر برای احیای مجدد خلافت واقعی بر منهج نبوت تلاش میکنند. تو میبینی که امت مسلمه خلافت اسلامی را قضیۀ سرنوشتسازشان قرار داده است. یقیناً امت اسلامی تا دست خود را به دروازۀ خلافت اسلامی نزند و تا خلافت اسلامی بر منهج نبوت، که اسلام را منحیث یک رسالتاش برای جهانیان حمل کند و عذاب و هلاکت را برای تو و امثال تو بیاورد؛ تو و کسانیکه بر خلافت، اسلام و مسلمانان میتازید، نمی نشیند.
ای ترامپ! کاش تو عاقل میبودی تا تاریخ را میدانستی و از سرنوشت همکیشان خود درس عبرت میگرفتی؛ کسانیکه به دولت خلافت جزیه میدادند! نگو که تو و کشورت، امریکا، مثل آنها نیستی و ترا زور و قوت کشورت مغرور نسازد. شکی نیست که کشورت افراد و گروههای زیادی از مسلمانان را به خاک و خون کشیانده؛ اما در هر میدانِ جنگیکه داخل شدید، در اخیر فرار کردید؛ این در حالیست که شما با لشکر واقعی اسلام، ارتش دولت خلافت مواجه نشدید؛ پس چی خواهد شد آن زمانیکه با اردوی بیسر و پای دولت خلافت مواجه شوید! بگذار تا از معاهدهایکه دو قرن قبل با والی الجزایر منعقد کردید، به یادتان بیاورم تا بدانید که شما چگونه برای دولت خلافت فدیه میدادید تا دولت خلافت کشتیها و مردم تان را اجازۀ عبور دهد. یا اینکه این واقعیت را فراموش کردی؟ ای فراموشکار تاریخ! ای کسیکه چشم تو واقعیتهای عینی را نمیبیند و از واقعیتهای اسلام و واقعیتهای مسلمانان چشم تو همقطارانت کور شده! شما میدانید که مسلمانان به هیچوجه شکست نمیخورند و اگر در یک میدان جنگ را ببازند تا اخیر جنگ را نمیبازند و به هیچوجه از خواستشان در برابر دشمنشان مأیوس و ناامید نمیگردند.
ای ترامپ! آیا برای تو کافی نخواهد بود که مسلمانان مرگ در راه الله سبحانه وتعالی را مانندی دوست دارند که تو و پیروانت زندهگی دنیا را دوست دارید؟! اگر به این مسئله باور نداری، تعداد زخمیها و کشته شدگانت را از وزارت صحت عامهات بپرس و از شفاخانههای رواندرمانی و تعداد مریضهای روانی نیروهایت بپرس؛ نیروهاییکه از آسیاب و دریای خون افغانسان نجات یافتند!
ای ترامپ! قبل از اینکه دروغ و فریبکاریهای تان برای مردم تان آشکار شود، مردم خود را به جنگ داخل ساختید؛ با وجودیکه شما با اردوی واقعی دولت خلافت اسلامی مواجه نشدید؛ پس چگونه خواهد بود آن زمانیکه با لشکر دولت اسلامی مواجه گردید؟! شکی نیست که مسیر تو از مسیر پدرکلانت، هرقل، جحافل و لشکریان شان بدتر است.
ای ترامپ! وقتیکه خلافت بر منهج نبوت پا به عرصۀ وجود بگذارد، دیگر هیچ فرصتی برای تو نمیدهد که عساکر خود را به سرزمینهای اسلامی بفرستی؛ بلکه برعکس عساکر دولت اسلامی را در مرکز حکومت خود خواهی دید؛ اگر مرکزی برای حکومتات باقی بماند! ای ترامپ! این را بدان که هرگز دولت، قدرت و افتخاری در زبانت باقی نمیماند؛ دیگر نمیتوان بر خلافت گستاخی کنی و در آن روز، آروز میکنی که کاش آفریده نمیشدی.
بلی، ای ترامپ! اگر خلافت واقعی وجود میداشت، هرگز تو و امثالات جرئت تاختن بر خلافت را نمیداشتید و هرگز برای خود جرئت نمیدادید تا خلافت را تحقیر و از عظمت خلافت و امت اسلامی کم کنید؛ چی رسد به اینکه با خلافت بجنگید و به تسلط پیدا کردن بالای سرزمینهای خلافت افتخار کنید. پس صبر ماست تا الله سبحانه وتعالی در بین ما و شما حکم کند؛ چیزیکه الله سبحانه وتعالی وعده داده و یقیناً که او تعالی در وعدهاش خلاف نمیکند.
برگرفته از جریدۀ الرایه
نویسنده: خلیفه محمد
تقدیم: شیخ یوسف مخازره (ابو الهمام)سرزمین مبارک (فلسطین)پنج شنبه، 16 جمادی الثانی 1440هـ.ق / 21 فبروری 2019م
خطبه جمعۀ شیخ محترم ابراهیم عثمان (ابو خلیل) سخنگوی رسمی حزب التحریر – ولایه سودانخرطوم(سودان)، 17 جمادی الثانی 1440هـ.ق /22 فبروری 2019م
درس شیخ احمد الصوفی (ابو نزار الشامی) برگزار شده در مسجد الشهداء واقع در شهرک مریاطه
حزب التحریر – ولایه لبنان
شنبه، 15 ربیع الثانی 1440هـ.ق / 22 دسامبر 2019م
(ترجمه)
روزنامۀ الیومالسابع به روز دوشنبه تاریخ ۴ فبروری ۲۰۱۹م، در خصوص امضای سند یا وثیقهای تحت عنوان "برادری انسانی" میان شیخ ازهر و پاپ واتیکان" گزاراشی را منتشر نمود که این وثیقه حسب ادعای آنان یکی از مهمترین سند را در طول تاریخ روابط میان ازهر و واتیکان تشکیل میدهد و یکی از مهمترین سند دوستی میان اسلام و عیسویت در طول تاریخ به شمار میرود. سند مذکور دیدگاه مانند چگونه باید روابط میان پیروان ادیان و اصول مشترک میانشان برقرار باشد و ادیان در جهان امروزی چه نقشی را بازی کنند، دربر دارد. همچنین، متن کامل این سند، که هر بند آن در مخالفت، مغایرت و هجوم بر احکام شرعی قرار دارد، در حقیقت سندیست که هیچ ارتباطی با اسلام ندارد. یک سندیکه حداقل به عنوان اصول سیکولری معرفی میشود و با خود آزادانه مفاهیم تفسیری را حمل میکند؛ بناءً به راحتی میتواند با هر قطرۀ زهریکه حمل میکند، افراد عام جامعه را گمراه و آلۀ دست خود قرار دهد. سندیکه بدون شک نخست از دهلیز استخبارات بینالمللی عبور نمود و هدف آن ایجاد یک دین جدید غیر از اسلام است؛ در حالیکه ما اسلام را میشناسیم که از سوی الله سبحانهوتعالی بر حضرت محمد صلی الله علیه وسلم نازل گردیده و پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم پیام آن را برای ما رسانده و ما با دل و جان به آن ایمان آوردهایم.
درست است که دین اسلام ایمان به خالق را بالای مان ملزم قرار داده؛ مگر نه بر اساس قوانین بینالملی که غرب آن را تعیین و بر مردم تحمیل میدارد؛ بلکه بر اساس احکام اسلام و در روشنی عدالت اسلام. چنانچه ربعی بن عامر با فهمیکه از اسلام داشت، در مقابل پادشاه خراسان، رستم، قرار داشت و به سوالات او پاسخ میداد. هنگامیکه رستم از او پرسید چرا اینجا آمدی؟ این عرب ساده با عقیدۀ راسخش، چنین پاسخ ارائه نمود:
«إنما ابتعثنا الله لنخرج من شاء من عباده من عبادة العباد إلى عبادة رب العباد ومن ضيق الدنيا إلى سعة الدنيا والآخرة ومن جور الأديان إلى عدل الإسلام»
ترجمه: الله (سبحانهوتعالی) ما را فرستاده تا بندهگان را از قید عبادت بنده به عبادت الله رب العالمین، از تنگی دنیا به فراخنای این دنیا و آخرت و از ظلم و جور ادیان به عدالت اسلام، آزاد کنیم.
ای شیخ ازهر! هیچ عدالتی بهجز از اسلام و تحت قوانیناش در جهان وجود ندارد؛ بلکه بیعدالتی مطلق برای تمام بشریت در اصل تطبیق نظام کپیتلزم غرب کافر است، که در حقیقت توسط پاپ واتیکان حمایت میشود.
سپس هنگامیکه امضای سند از سوی احزاب طرفین به امضاء رسید؛ چنین اظهار نمودند: «ما، مسلمان و عیسویان، مؤمنان بر الله سبحانهوتعالی هستیم.» ای شیخ ازهر! این چگونه خدایی است که ایمان تو با ایمان پاپ واتیکان مساوی است؟! این سند همراه با امضاء کنندهگانش، نویسنده و شاهدانش همه و همه فاسد هستند، ایمان ما هرگز با ایمان کسیکه بر الله سبحانهوتعالی نسبت پسر و زن را داده، یکی نیست و نخواهد بود!
ای شیخ ازهر! علت اصلی تمام بحران و جنگها در دنیا نظام کپیتلزم است، که تو در آخرین نفسهای زندهگیت از آن دفاع میکنی و حال تو بخشی از این نظام شدی و مهرۀ سودمند جنگ این نظام علیه اسلام، مردمانش و دعوتگرانیکه آن را حمل میکنند، شدی. همین کپیتلزم، ثروت مردم مصر را به دههها به غارت برده و هر آنکسیکه تلاش برای رهایی از شر یوغ امریکا کرده یا زندانی شده و یا مورد سوءقصد و قتل قرار گرفته است. همین کپیتلزم، مردم شام را به قتل رساند؛ زیرا آنان تمام راهحلهاییکه هژمونی غرب را تأمین و باعث غارت ثروت سرزمینشان میشوند، رد کردند. همین کپیتلزم بخاطر نفت، میلیونها انسان را در عراق به شهادت رساند. وحشیگری در خون این کپیتلزم وجود دارد که عامل بدبختی بشریت و حتی پرندهگان و درختان شده است...
این همان شعارهایی بشر دوستانهای است که فرانسه به مردم الجزایر میفرستاد؛ حقیقت شعارها اینست که نفرت بیسابقهای آنان از اسلام و مردم مسلمان بود. سران مجاهدین مسلمان الجزایر تااکنون در موزیم فرانسه مومیایی شده نگهداری میشوند و قبلاً کفار همین کار را در الأزهر انجام دادند و خون علمای الأزهر شاهد آن ماجرای زشت است؛ آیا این بشریت است؟!
طوریکه در خصوص چهار آزادییکه این سند در موردش نقل کرده و صراحتاً نوشته که آزادی حق مسلم هر انسان باورمند است و به آن تفکر کند، آن را آشکار کند و بر آن عمل کند. این آزادیها در قلب عقیدۀ سیکولریزم و ایدیولوژی کپیتلیزم قرار دارد که چهار آزادی را به رسمیت میشناسند: آزادی عقیده، آزادی شخصی، آزادی بیان و آزادی مالکیت. تمام آنها آزادیهای اند که اسلام آن را تأیید نمیکند و هرگز در کل آنها را قبول ندارد. این حقیقتیست که الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ﴾
[بقره: ۲۵۶]
ترجمه: اجبار و اکراهی در(قبول) دین نیست!
پذیرش اسلام به وسیلۀ زور شناخته نشده است؛ با اینحال برای کسانیکه به اسلام مشرف میشوند تا دوباره ترک اسلام کنند، اجازه نیست. ما در اسلام آزادی شخصی نداریم؛ اما همه اعمال بندهگان در درجۀ نخست از طریق حکومت و سیاست اسلامی، توسط احکام اسلام محدود میشوند. هیچ آزادیی بیان وجود ندارد؛ زیرا نظرات ما در چارچوب شریعت سیر میکند و از آن بیرون نمیآیند:
﴿مَا يَلْفِظُ مِنْ قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ﴾
[ق: ۱۸]
ترجمه: انسان هيچ سخنی را بر زبان نمیراند؛ مگر اينكه فرشتهای، مراقب و آماده(برای دريافت و نگارش) آن سخن است.
ما مالک جایداد نمیشویم؛ بهجز بر اساس شریعت و هر فرد بخاطر پولش در محاسبۀ الله سبحانهوتعالی قرار میگیرد، که آن را از کجا بدست آورده و چگونه به مصرف رسانده است. آزادیهای غرب هیچ مربوط ما نمیشود؛ نه سندشان و نه اسناد متعددیکه باعث شد، غلامانشان آن را امضاء کنند. آنچه که حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و اصحاب کرامش تعیین کرده، هرگز توسط آن کسانیکه دنیا و آخرتشان را به بهای اندک برای این دنیا فروختند، تغییر نخواهد کرد.
ای اهل کنعان! این سند کاملاً بر خلاف شعایر صحیح دین شما است؛ بناءً آن را رد کنید و بدانید که دین شما یک دین روحانی کشیشی نیست و دینی نیست که امضاء کنندهای آن از جانب الله سبحانه وتعالی آمده باشد؛ مگر ما علماء، فقهاء و محدثینی داریم که تمامشان از نسل بشر اند؛ حقوق فردی دارند و همواره در خطا و عصیان قرار دارند؛ آنان معصوم نیستند و شعایر و حقایق احکام اسلام توسط آنان تعیین نمیشود؛ بلکه احکام اسلام از شواهد آن در قرانکریم و سنت شناخته میشود و الله سبحانهوتعالی بر ادای مکلفیت، تطبیق شریعت و تبلیغ در راه اسلام بر ما خطاب نموده و این خطاب بر کل امت مسلمه واجب گردانیده شده و هیچ تمایزی میان عرب و غیرغرب و نه هم سفید و سیاه وجود دارد. به هرحال، نمایندۀ شما بخاطر اجرای اسلام بالای شما کسیست که شما با آن عهد و بیعت میکنید تا خلیفه مقرر شود، که در حاکمیتاش اسلام را بالای شما در چهارچوب دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت جاری کند و زود است که انشاءالله وعدۀ الله سبحانهوتعالی تحقق یابد:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اسْتَجِيبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا يُحْيِيكُمْ وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ وَأَنَّهُ إِلَيْهِ تُحْشَرُونَ﴾
[انفال: ۲۴]
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! دعوت الله(سبحانهوتعالی) و پیامبر را اجابت کنید؛ هنگامیکه شما را به سوی چیزی میخواند که شما را حیات میبخشد و بدانید الله(سبحانهوتعالی) میان انسان و قلب او حایل میشود و همۀ شما(در قیامت) نزد او گردآوری میشوید!
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه مصر