سه شنبه, ۰۷ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۰م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

صلح از راه جنگ به ارزش خون بی‌گناهان

خبر:

در اثر بمباردمان‌های هوایی  نیروهای امریکایی روز سه‌شنبه ۶ میزان/۲۷ نوامبر در ولایت هلمند ۲۳ غیرنظامی کشته شد. یافته‌های سازمان ملل در افغانستان نشان می‌دهد که بیشتر کشته شده‌های این رویداد کودکان و زنان هستند.

این رویداد در حالی رخ می‌دهد که سه روز پیشتر در یک عملیات هوایی دیگر در منطقه نادعلی هلمند نیز ۲ غیرنظامی کشته و ۱۴ تن دیگر شامل ۱۰ کودک زخمی شدند.

تبصره:

زمزمه‌‌های پیشرفت صلح با طالبان در حالی اوج می‌گیرد که روزانه امریکا به بهانه فشار بالای طالبان ده‌ها زن و کودک افغان را در قریه‌ها و قصبات افغانستان توسط طیاره‌های بم افگن خود به خاک خون می‌کشاند. رایزانی‌های امریکا و طالبان به سر توافقات صلح در حالی صورت می‌گیرد که هزینه پیشرفت و کشیده‌گی آن را یک سره مردم بی‌دفاع افغانستان می‌پردازند.

مردم افغانستان در اوج سردرگمی و بلاتکلیفی در انتظار و استقبال صلح، ولی امریکا در پی هداف استراتیژیک خود از مذاکرات صلح با طالبان بهره برداری می‌کند. در اوایل مذاکرات صلح خلای سیاسی میان مردم و طالبان یک معضله خصوصی و قومی افغان‌ها از سوی ایالات متحده خوانده شده بود، اما پس از اعلام آتش بس سه روزه از سوی حکومت که در آن جلوه‌ی از هم‌پذیری مردم و طالبان نمایان شد امریکا در موقف و گفته‌های خود تجدید نظر کرده و با مسئولیت پذیری کامل گفت‌وگوهای صلح با طالبان را برخلاف اظهارات قبلی خود از سر گرفته و تلاش ورزیده تا از این روند سیاسی به نفع کشور و نیروهای خود در منطقه استفاده کند. و نهایت کوشش دارد تا با پائین آوردن طالبان از موقف شان اوضاع و احوال را به نفع خود بچرخاند که در این میان مردم افغانستان منحیث یک وسیله  تنها در ضرر این پروسه شامل اند.

صلحی را که امریکایی‌ها پی گیری می‌کنند در واقع مترادف جنگ به مردم افغانستان است. از آغاز روند صلح در سال ۲۰۰۶ تا به حال مردم افغانستان صدها قربانی داده؛ اما تا هنوز کوچک‌ترین تحول امنیتی در زندگی شان نشده است.

علی عزیز عزیزی

ادامه مطلب...

یلماز شیلک بر اساس حکم محکمۀ قضائی ترکیه آزاد گردید

  • نشر شده در ترکیه

یلماز شیلک، عضو حزب التحریر-ولایه ترکیه بر اساس حکم محکمۀ قضائی مبنی بر ازسرگیری محاکمه‌اش به دلیل نقض حق قانونی‌اش، از زندان آزاد گردید. محکمۀ قضایی ترکیه به تاریخ 26 اکتوبر 2018م حکمی را مبنی بر ازسرگیری محاکمۀ یلماز شیلک به دلیل نقض حق قانونی‌اش، صادر نمود. یلماز شیلک در زندان دینزلی –سالنT – به جرم داشتن عضویت حزب التحریر، زندانی بود. بعد از این‌که محکمۀ "یازدهم جرائم-انقره" بنا بر حکم نشر شده در جریدۀ رسمی بسته شده و "محکمۀ هفتم جنایات" جایگزین آن گردید، حکم توقف اجرای حکم سابق و آزادی یلماز شیلک را صادر نمود. محکمۀ جنایات هفتم-انقره متوقف ساختن اجرای حکم و آزادی یلماز شیلک را با استناد به حکم محکمۀ قضائی مبنی بر ازسرگیری محاکمه‌ی او به دلیل نقض حقوق قانونی‌اش صادر نمود. یلماز شیلک شام دوشنبه مصادف با 19 نومبر 2018م از زندان دینزلی –سالنT –  آزاد گردید.

حکم صادره شده توسط محکمۀ قضائی علیه یلماز شیلک، مجدداً تأیید می‌کند، حزب التحریری‌که در در دعوت خود از خشونت و زور استفاده نمی‌کند، مورد ظلم محاکم ترکیه قرار گرفته است که همواره شباب حزب را به جرم داشتن عضویت سازمان تروریستی(حزب التحریر) محاکمه می نماید. بنابر این، تمام محاکماتی‌که تا امروز برگزار گردیده بود، به دلیل اتهامات بی‌اساس، بداهتاً باطل گردید.

﴿فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا  إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ يُسْرًا﴾

[شرح: 5-6]

ترجمه: چرا که همواره با سختی و دشواری ، آسایش و آسودگی است. مسلماً با سختی و دشواری، آسایش و آسودگی است.

 نویسنده: حمزه پارسا

ادامه مطلب...

علت فاجعۀ لیبیا؛ درگیری‌های داخلی یا مداخلات بیگانه‌گان؟

(ترجمه)

غسان‌سلامت فرستادۀ سازمان ملل در لیبیا در مصاحبه‌اش با روزنامۀ "الشرق‌الاوسط" در ۱۴ اکتوبر ۲۱۰۸م گفت: «هریک از طرف‌های درگیر در لیبیا وابسته به یک دولت خارجی بوده که ما از این موضوع به خوبی آگاه هستیم. شورای امنیت هنوز روی کار است، چنانچه گزارش نیم سالانۀ شورا به مداخلات دولت‌های خارجی در لیبیا اشاره داشته و به آن ابراز نارضایتی و خواستار احترام به تحریم تسلیحاتی یا مشارکت نظامی در لیبیا می‌باشد.» این در حالی است که همان دولت‌های خارجی مداخله کننده در لیبیا، اعضای دائمی شورای امنیت می‌باشند. غسان‌سلامت در ادامه می‌گوید: «رقابت شدید ایتالیا و فرانسه به زمان‌های گذشته بر می‌گردد؛ اما اکنون به همان شدت نیست.»

 ایتالیا با حمایت از امریکا در لیبیا تحرکاتی را انجام می‌دهد، چنانچه "مارکومینتی" وزیر داخلۀ ایتالیا در آغاز ماه دوم سال جاری در جریان سفر رسمی‌اش به واشنگتن با مقامات امریکائی دیدار نمود که در نتیجۀ این دیدار واشنگتن آمادگی خود را با سپردن لیبیا به ایتالیا به هدف تأمین ثبات در آن‌جا اعلان نمود. سایت خبری "دروازه‌های لیبیا" در ۴ فبروری ۲۰۱۸م به نقل از روزنامۀ "لاستامبای" ایتالیا چنین گزارش را به نشر رساند: «این امکان وجود دارد که امریکا تحرکات تنظیم داعش را در لیبیا به دقت دنبال کرده و معلومات کافی را که در اختیار دارد، با ایتالیا به اشتراک گذاشته و بگونۀ مشترک از آن‌ها کار گیرد.»

ایتالیا یک دولت استعماری بوده که سال‌های گذشته لیبیا را تحت استعمار خود قرار داده بود و حال می‌خواهد یک بار دیگر این سرزمین را تحت استعمار خود در آورد. روی‌این ملحوظ امریکا می‌خواهد در مقابل مستعمرین فرانسوی از ایتالیا حمایت کند؛ زیرا هدف امریکا این است که استعمارگران اروپائی را به جان هم انداخته و در نتیجه تنها صاحب نفوذ لیبیا خودش باشد و در عوض اروپائی‌ها به تنهای دارائی‌های لیبیا را غارت نمایند. سایت خبری "اللیبی" از صالح فحیمه عضو پارلمان لیبیا چنین نقل می‌نماید: «ایتالیا در مورد چگونه خوردن قسمت بزرگ کیک لیبیا فکر می‌کند؛ چون این سرزمین از جمله مستعمره‌های سابق آن می‌باشد. خام طمع‌گی‌های ایتالیا، علاوه بر مردم لیبیا برای جهانیان هم پوشیده نیست؛ اما لک‌بخشی‌های امریکا به مثابۀ "بخشیدن مال غیر به غیر مستحق آن" می‌باشد. بلی، این یک تعبیر سنجیده است؛ اما در واقع این طرف‌های درگیر داخلی می‌باشند که در غلامی باداری قرار دارند که به هدف صاحب شدن بر لیبیا مال از جیب دیگران می‌بخشد.

فرستادۀ سازمان‌ملل به لیبیا به صراحت تمام اعلان نمود که قضیۀ لیبیا در گرو دخالت‌ دولت‌های خارجی می‌باشد و این‌که طرف‌های داخلی قضیه به بیگانه‌گان وابستگی دارند، به این معنی‌که تنها علت بحران لیبیا دخالت‌های بیگانه‌گان و وابستگی طرف‌های داخلی می‌باشد.

روزنامۀ "دسان" بریتانیائی در ۹ اکتوبر ۲۰۱۸م از یک مقام بلند پایۀ بریتانیائی چنین نقل نمود: «استخبارات بریتانیا به نخست‌وزیر تریزامی گزارشی را تقدیم نمود که پوتین می‌خواهد لیبیا را به سوری‌های جدید تبدیل نموده و نیروی نظامی‌اش را برای تأثیرگذاری بر غرب در آن جا مستقر نماید. این‌که ده‌ها مأمور تعلیم‌یافتۀ استخبارات نظامی روسیه و همان طور ده‌ها مأمور کلیدی نیروهای سبیستاز که بخشی از نیروهای ویژۀ وابسته به اردوی روسیه می‌باشند، همین اکنون در شرق لیبیا حضور دارند که در حال آموزش می‌باشند و در آن‌جا دو پایگاه نظام روسی است که در شهرهای "بنغازی" و "طبرق" زیر پوشش شرکت نظامی روسی بنام "واگنر" فعالیت می‌کنند و شواهد عینی نیز این واقعیت را تأکید می‌کنند.» سپس در همان روز آژانس خبری "اسپوتنیک" روسی از زبان مسئول کمیتۀ توسعۀ روابط خارجی روسیه در پارلمان این کشور در واکنش به گزارش روزنامۀ "دسان" بریتانیا را چنین متهم کرد: «بریتانیا قصد دارد حضور روسیه را در لیبیا مورد هدف قرار دهد. بریتانیا کمپاین اتهامات هماهنگ شده‌ای را علیه نیروهای نظامی روسی راه‌اندازی نموده است؛ البته آنگلو-ساکسون(انگلیسی‌ها و امریکای‌ها و سیاسیون‌شان) نمی‌توانند این واقعیت را بپذیرند که ما قادر به آرایش هوشمندانۀ نیروی نظامی بوده و می‌توانیم که با تمام بازیگران سیاسی هم‌زمان تعامل همه‌جانبۀ دیپلوماتیک داشته باشیم.»

بریتانیا نقش روسیه را کشف نموده و می‌داند که امریکا برای جلوگیری از نفوذ اروپائی‌ها در لیبیا خواستار وارد شدن روسیه در این بازی می‌باشد؛ حال‌آن‌که در حال حاضر در خاورمیانه لجام روسیه در دست امریکا می‌باشد. از این‌رو روسیه نمی‌تواند در سرزمین‌های خاورمیانه بدون اجازه و راهنمائی‌های امریکا مداخله نماید، زیرا واقعیت طوری به نظرمی‌رسد که گویا روس‌ها طرف قضیه‌ای می‌باشند که به توافقنامۀ "وین" که در سال ۱۹۶۱م بین "خرشچف" رئيس جمهور سابق روسیه و همتای امریکائی آن "کیندی" مبنی بر این‌که خاورمیانه منطقۀ مربوط امریکا بوده، منعقد گردید که در این امر متعهد بوده و بدون اجازۀ امریکا در امور آن مداخله نمی‌کنند؛ بلکه در برابر نفوذ اروپا به حمایت امریکا می‌پردازد. همان‌گونه که نمونۀ آن را در سوریه مشاهده می‌نماییم، طوری‌که بعد از چند سال از وقوع انقلاب سوریه علیه نظام سوریه گذشت، روسیه به اجازه و دستور امریکا به سوریه مداخله نمود و بعد از این‌که پوتین رئيس جمهور روسیه با اوباما رئیس جمهور سابق امریکا در ۲۹ سپتمبر ۲۰۱۵م در نیویارک ملاقات کرد و اوضاع سوریه را موضوع مورد بحث قرار دادند، پوتین بعد از بازگشت از نیویارک در نشست دوما موافقۀ مداخله را در سوریه دریافت و در روز بعدی آن اعلان کرد که به یاری نظام سوریه خواهم پرداخت. از این‌رو تا اکنون هماهنگی‌های روسیه و امریکا هم‌چنان ادامه دارد.

بنابر این، امریکا بلقاسم حفتر، مزدورش را مأمور ساخت تا روابطش را با روس بر قرار نماید و در مقابل وعده داد که برای به دست آوردن مناطق بیشتری به وی کمک خواهد کرد، به ویژه بنغازی و شهرهایی‌که ممکن بود در ماه جون ۲۰۱۷م تحت کنترول وی قرار گرفته و به همین ترتیب در ازای تأمین نفوذ امریکا در لیبیا، تسلط بر طرابلس و بدست گرفتن حکومت، قدرت و رئيس جمهوری لیبیا را برای وی وعده داد؛ اما با آن‌که حفتر به امریکا وابسته بوده، برای دستیابی به اهداف شخصی خود نیز از روسیه کمک می‌خوا هد.

این واقعیت لیبیا است که استعمارگران اروپائی و استعمارگران امریکائی در آن مداخله می‌کنند و هم‌چنین استعمارگران روسی-که برای جلوگیری از نفوذ اروپائی‌ها در لیبیا دارند- نقش خود را ایفاء می‌نمایند. امریکا از جاه‌طلبی‌های ایتالیائی‌ها و نیاز شدید آن‌ها به ثروت لیبیا؛ مانند: نفت، گاز و پرورشگاه‌های ماهی به خوبی آگاه می‌باشد. هم‌چنان فرانسه، انگلیس و ایتالیا برای حمایت از اقتصاد فروپاشیدۀ‌شان به دارائی‌های لیبیا نیاز مبرم دارند؛ اما امریکا می‌خواهد تنها بر قلۀ این دارائی‌ها نشسته و بزرگ‌ترین سهم را داشته باشد.

فاجعه این است که کشورهای استعماری؛ مانند سگان گرسنه بر ما حمله ورشده‌اند و هنوز هم حکام سرزمین‌های اسلامی دست از غلامی آن‌ها برنمی‌دارند. پس اگر حکام امت اسلامی دست از محافظت مزدوران وفادار کفار بردارند، این دولت‌های استعماری هرچند که قدرت‌مند هم باشند، هیچ چیزی را نخواهند بدست آورد. این حکام سرزمین‌های اسلامی تمام هم و غم‌شان به دست‌آوردن منافع شخصی‌شان است که هیچ باکی از مزدوری و وابستگی به کفار ندارند، مانند منافقان و دروغ‌گویان زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم و این در حالی می‌باشد که الله سبحانه و تعالی آیات بسیاری را برای حرام قراردادن و پیروی از کفار نازل نموده و بر آن هشدار داده است.

راه‌حل نجات امت اسلامی از انتانی‌ها و ویروس‌های این حکام مزدور، حمایت از فعالیت‌های سخت‌کوشانه و صادقانۀ مخلصینی می‌باشد که افکار ناب اسلامی، بخصوص افکار مربوط به حکومت داری و سیاست را در میان امت عام نموده و علیه افکار سیکولری، دموکراسی و آزادی قدعلم نموده اند و به افشاءسازی توطئه‌های استعمارگران و مزدوران آن‌ها می‌پردازند؛ مخلصینی‌که از ارتباط حکام با کفار پرده برداشته و در سرنگونی آن‌ها برای رهبری این امت و تأسیس دولت خلافت برمنهج نبوت با تمام عزم، اراده و ثبات کمر بسته اند؛ دولتی‌که بزرگترین استعمارگران و جاه‌طلبان را به زانو درآورده و از مداخلۀ آن‌ها در سرزمین‌های اسلامی جلوگیری نموده و برای محافظت از دارائی‌ها و سرقت سرزمین‌های اسلامی دست این استعمارگران را قطع می‌نماید.

برگرفته از جریدۀ الریه

نویسنده: اسعد منصور

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: تجمع در شهر ادلب "گشودن راه‌های بین المللی؛ توطئه علیه انقلاب و نیروبخشی نظام!"

حزب التحرير-ولایه سوریه برای لغو نمودن کنفرانس خائنانه سوچی، در شهر ادلب تجمع به راه انداخته و شعار ذیل را سر دادند: "گشودن راه های بین المللی؛ توطئه علیه انقلاب و نیروبخشی نظام".

جمعه، 15 ربیع الاول 1440هـ.ق / 23 نومبر 2018م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: درس مسجد "نقض عهد الله متعال دخول در کفر است!"تلویزیون الواقیه: درس مسجد "نقض عهد و پیمان الله متعال دخول در کفر است!"

تقدیم: شیخ یوسف مخازره (ابو همام) / سرزمین مبارک (فلسطین)

جمعه، 15 ربیع الاول 1440هـ.ق / 23 نومبر 2018م

ادامه مطلب...

زیر پوست دموکراسی چه می‌گذرد؟ آزار جنسی زنان مسلمان افغان

  • نشر شده در سیاسی

به نقل از روزنامۀ گاردین، آزار و اذیت جنسی با بازی‌‌کنان تیم ملی فوتبال زنان افغانستان، در داخل افغانستان و نیز در یک کمپ ورزشی در اردن صورت گرفته‌است. در پی این گزارش،‌ یک منبع از فیفا (فدراسیون بین‌المللی فوتبال) به گاردین گفته‌است: «موارد ذکر شده مبنی بر سوء استفاده و آزار جنسی اعضای تیم فوتبال زنان افغان از سوی فیفا مورد بررسی قرار می‌گیرد.»

هرچند در مسئله اتهام آزار و اذیت جنسی در فوتبال افغانستان گفته‌های ضد و نقیضی وجود دارد که پرداختن به آن‌ها دردی را دوا نمی‌کند، اما چیزی که همچو آفتاب نمایان است بدرفتاری جنسی در تمام کشورهای که زیر چتر دموکراسی قرار دارند، وجود داشته و یکی از پدیده‌های لاینفک در نظام دموکراتیک محسوب می‌گردد. تا جائی‌که حتی بلند رتبه‌ترین مقامات دولتی و غیر دولتی غرب متهم به آزار و اذیت جنسی هستند. سالانه لیستی از چهره‌های با نفوذ و مطرح امریکا(از قبیل سیاست‌گذاران، چهره‌های مشهور هالیود، رؤسای اجرائیه شرکت های بزرگ تجارتی، کارکنان ارشد کاخ سفید و سایر نهادهای دولتی و غیر دولتی) که متهم به آزار و اذیت جنسی می‌شوند، افشاء می‌گردد – مثال برجستۀ آن دونالد ترمپ، رئیس جمهور امریکا، می‌باشد که به بیش از ۲۲ مورد آزار و اذیت جنسی متهم است.

بناء، وجود همچو وضعیت از قبیل تجاوز علیه زنان از جمله مظاهر عمده و اساسی نظام دموکراسی می‌باشد. ترویج و تحکیم ارزش‌ها و مفکوره‌های دموکراسی و سیکولاریزم باعث می‌شود که مداخلۀ دین (اسلام) بطور طبیعی از صحنۀ تشریع (قانون گذاری) کنار گذاشته شده و به همین خاطر است که افراد جامعه بی‌باکانه از خطوط‌ سرخ دین اسلام عبور کرده و دست به تجاوز، تعدی و منکرات می‌زنند.

از طرفی، می‌بینیم که اسلام "زن" را ناموس و عزت تعریف کرده‌است که باید برای دفاع و محافظت از وی باید جان و مال فدایش گردد تا جائیکه کشته شدن در راه دفاع از زن( ناموس) شهادت توصیف شده‌است. اما در دموکراسی "زن" را منحیث ذلیل‌ترین و پست‌ترین متاع می‌شناسند که تحت عنوان "آزادی زن" از آنها بمثابۀ ابزار و اشیاء ناچیز برای شهوت پرستی، مارکتینگ کالاهای مصرفی، اعلانات تلویزیونی، نصب تصاویر آنها بروی اجناس وغیره استفاده می‌کند. آیا جایگاه زن از دیدگاه اسلام با جایگاه زن از دیدگاه دموکراسی برابر است؟!

تاریخ ثابت ساخته‌است که اسلام از بهر اهانت شدن به یک زن، حتی در دور افتاده ترین نقاط دنیا، لشکرها را به حرکت در آورده‌است؛ کاری که معتصم بالله خلیفۀ مسلمین انجام داد. دیگر اینکه، حضر محمد صلی الله علیه وسلم قبیلۀ بنی قینقاع را به دلیل تعرض به آبروی یک زن از مدینه جلای وطن نمود. و بر همگان هویداست که خلافت اسلامی در طول تاریخ خود در تمام عصرها به وسیلۀ تطبیق اسلام در زمنیۀ حقوق زنان نمونه‌ای می‌باشد که ناگزیر باید الگو گرفته شود.

و از طرفی دیگر، نهادهای دموکراتیکِ که شعارهای دروغین تحت عنوان "دفاع از حقوق زن" را سر می‌دهند، جزء از برنامه‌های استحماری و استثماری غرب است که از این طریق می‌خواهند فحشا و منکر را در میان مردم عام به یک امر عادی مبدل سازند و سالانه ده‌ها میلیون‌ دالر از سفارت‌خانه‌ها و سازمان‌های غربی برای تحقق این اهداف دریافت می‌کنند. این نهادها در افغانستان پروژه‌های "حقوق بشر"، "خشونت علیه زنان" و "آزادی زنان" وغیره را راه اندازی می‌کنند تا حساسیت (غیرت) مردم را در مقابل موضوعات حساس از بین ببرند و نیز عکس‌العمل مردم را در مقابل فحشاء خنثی (عادی) بسازند.

 در حقیقت، در عقب شعارهای دروغین این نهادها یک راز پنهان دیگری نهفته ‌است و آن اینکه آنها با همان شعارهای دروغین می‌خواهند زنان و دختران مسلمان را از خانه‌ها به بازارها کشانیده تا اینکه به راحتی شکار و طعمۀ شهوت پرستان در محیط کاری، نهادهای تحصیلی، اماکن تفریحی، تیم های فرهنگی و ورزشی وغیره گردند.

این حادثۀ افتضاح‌آمیز در تاریخ افغانستان بی‌سابقه بوده و بزرگترین ننگ و شرم بشمار می‌آید. دولت افغانستان در مهیا‌سازی فضای فحشا، فساد و افتضاح اجتماعی در افغانستان دست داشته و وضعیت کاملاً خطرناکی را بمیان آورده‌است که مال، جان، عزت و ناموس مردم عام در فضای کنونی وحشتناک، مصؤن و امن نیست. همه مردم افغانستان شاهد گسترش ارزش‌های غیر اسلامی در سرزمین اسلامی افغانستان می‌باشند و موضوع به حدی رسیده‌است که تحت چتر همین نظام(دموکراسی) فحشا به یک مسئله عادی مبدل شده است.

در آخر، رشد روز افزون فساد اخلاقی، فحشا، آزار و اذیت جنسی، خشونت علیه زنان، نقض حقوق اطفال و زنان و برهم‌زنی بافت خانواده‌ و جامعه مواردی هستند که تحت چتر نظام دموکراسی در حق مردم عام صورت می‌گیرد. عامل اساسی آن جز ترویج و تطبیق دموکراسی در طول ۱۷ سال در افغانستان چیزی دیگر نمی‌باشد. پس برای ما مسلمانان، متنفذین با رسوخ، علمای واقعی، رهبران با وقار و جوانان با عزت افغانستان لازم است تا این مسئله خطرناک را دست کم نگرفته و در مقابل ارزش‌های غربی ایستادگی نمائیم زیرا این جرقه به دنبال خود شعله‌های بزرگی را مشتعل خواهد کرد.

مسلم بغلانی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه