چهارشنبه, ۰۸ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ترامپ: شاه سعودی بدون کمک امریکا "دو هفته" دوام نخواهد آورد

(ترجمه)

خبر:

دونالد ترامپ رئیس‌ جمهور امریکا به روز سه‌شنبه در یک سخنرانی برای هوادارانش در ایالت میسی‌سیپی گفت: «متحدین نزدیک عربستان سعودی و شاه سعودی بدون پیشتبانی نظامی امریکا "دو هفته" دوام نخواهند آورد.» رئیس جمهور با صدای بلند در یک گردهمایی گفت: «ما عربستان سعودی را محافظت می‌کنیم. آیا شما فکر می‌کنید که آن‌ها ثروتمند هستند و من شخصاً شاه سلمان را دوست دارم؟ مگر به شاه گفتم: ما از شما حفاظت می‌کنیم؛ بدون امریکا، شما شاید دو هفته هم در آنجا دوام نخواهید آورد و شما باید هزینه‌های نظامی را بپردازید.»  ترامپ هنگامی‌که آن اظهارات را به شاه سعودی تحمیل می‌کرد، تنها به این منظور بود که آن‌ها اکنون در معرض افزایش قیمت نفت در امریکا قرار دارند.

عربستان سعودی بزرگ‌ترین صادر کنندۀ نفت و نیز رهبر دی‌فکتو(de facto) مجموعه بلوک تولید نفت "اوپیک" در جهان است، که بخاطر افزایش بهایی نفت با انتقاد شدید ترامپ روبرو شد.

 تبصره:

بعضی اوقات، حتی دروغگویان به خود نیز یاری رسانده نمی‌‌توانند. ‏حتی کفار به صراحت بیان می‌دارند که این حکام خائن تنها به این دلیل در اریکۀ قدرت باقی می‌مانند که دست نشاندۀ امریکا می‌باشند. ‏سعودی، امارات متحده عرب و بحرین نه تنها مدیون امریکا هستند، بلکه آن‌ها در واقع متحدین نزدیک دولت یهودی نیز هستند. در سوی دیگر، حکام ایران کم از این‌ها نیستند، زیرا آن‌ها قصابان سوریه را در قتل عام مسلمانان کمک می‌کنند و همواره ایران امریکا را "شیطان بزرگ" لقب می‌داد، اما دور از چشم امت، ایران همراه امریکا توافق دوستی ۶۰ساله داشته است. ‏زمانی این واقعیت برملا شد که امریکا با لغو "توافق دوستی" آن را بر رخ ایران کشید. 

چرا این چنین است که به اصطلاح حکام ما غلام حقله به گوش قدرت‌های غربی اند و از الله سبحانه‌و‌تعالی اعراض می‌ورزند؟ آن‌ها کسانی اند که از الله سبحانه‌وتعالی پروا نمی‌کنند.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُم مِّنَ الْحَقِّ يُخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِيَّاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ﴾

[ممتحنه: ۱]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خويش را به دوستی نگيريد؛ شما نسبت بديشان محبت می‌كنيد و مودت می‌ورزيد، در حالی‌كه آنان به حق و حقيقتی ايمان ندارند كه برای شما آمده است. پيامبر(ﷺ) و شما را به خاطر ايمان آوردن به الله(سبحانه‌و‌تعالی) كه پروردگارتان است (از شهر و ديارتان) بيرون می‌رانند؛ اگر شما برای جهاد در راه من و طلب خوشنوديم(هجرت كرده‌ ايد و از زادگاه خويشتن) بيرون آمده‌ ايد(با ايشان پيوند دوستی برقرار نسازيد)؛ در نهان با آنان دوستی می‌كنيد، در حالی‌كه من نسبت به هرچه پنهان می‌داريد يا آشكار می‌سازيد(از همگان) مطلع‌تر و آگاه‌تر هستم؛ هر كس از شما چنين كاری را بكند، از راستای راه منحرف گشته است.!

این خیانت آمیخته از یک واقعیتی است که اقتصاد غرب با جنگ در سرزمین‌های ما طی خریداری اسلحه توسط حکام فاسد ما تغذیه می‌شود. ‏در همین حال، ما را متفرق و ضعیف می‌گردانند و کفار را قادر می‌سازند که بخاطر منافع شان بیایند و محافظ جان و ثروت ما باشند. پلان طویل مدت اقتصادی آن‌ها شامل، غارت ذخایر هایدروکاربن حجاز، ساحل و صحراء، ثروت دست نخوردۀ افریقا، و بالآخره تا به اندونیزیا است. ‏آیا پلان اقتصادی امت منابع غربی را مورد اکتشاف و استثمار خود قرار داده است؟ گذشته از این، کفار پایگاه‌های نظامی خود را نه بخاطر حفاظت ما؛ بلکه برای تأمین منافع خودشان لانه‌گذاری کرده اند. استعمار از بین نرفته است، بلکه چهرۀ آن تبدیل شده و حال در چهرۀ نماینده‌گان مردم تظاهر یافته اند و اکنون در زنجیر غلامی استعمار بند هستند.

چگونه می‌توانیم این فاجعه را خاتمه دهیم که سرزمین ما را به سقوط مواجه ساخته است؟ چگونه خود را از دست نشانده‌های غربی برهانیم که بالای ما حکومت می‌کند؟ ‏چی باعث شده این گرگ‌ها بر پشت و گردن ما حمله کنند؟ کپیتلیزم و سیکولریزم حفاظت کننده‌گان ما نشدند. به عوض، همدستی با "حکام غربی" طوری معلوم می‌شود که صرف به خود غرب مؤثر تمام می‌شود.

لذا تنها نظام اسلام است که ما را متحد و سرزمین‌های ما را محافظت می‌کند و بالای ما حکامی را مقرر می‌نماید که از امور ما باخبر می‌باشند؛ نه مانند حکام فعلی که از ما نفرت دارند و به ما ضرر می‌رسانند و ستم روا می‌دارند. بر ما لازم است که اسلام را منحیث یک نظام جامع در زنده‌گی خود مجدداً تأسیس و مورد اجراء قرار دهیم. اگر ما در این امر سستی کنیم و ناکام شویم، تمام تلاش‌های مان به حدر خواهد رفت. الله سبحانه وتعالی به ما هشدار داده است:

﴿إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاءً وَيَبْسُطُوا إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ﴾

[ممتحنه: ۲]

ترجمه: ‏‏اگر بر شما دست يابند، دشمنان شما می‌گردند و دست تعدی به سوي‌تان دراز می‌كنند و زبان را در حق شما به بدی می‌گشايند و آرزو می‌كنند كه كاش می‌شد كافر شوید!‏

فلهذا ما باید به ندای الله سبحانه‌و‌تعالی و پیامبرش محمد صلی الله علیه و آله وسلم، امت و جهانی‌که نیاز به آن دارد، پاسخ دهیم.

نویسنده: همزه محمد

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

میدان مبارزه کجاست؟

  • نشر شده در سیاسی

انسان در امتداد زمان زندگی می‌کند، حرکت نمودن لازمه زندگی آن بوده و توانمندی ضرورتی برای بقاء و دفاع آن می‌باشد. انسان‌ها در طول تاریخ -در آن عصری‌که بقاء بیشتر به اسباب و وسایل وابسته نبود- جهت تهاجم، زورآزمایی و ادامه حیات خویش خود را با سلاحِ قوّت و نیرومندی فزیکی آماده می‌ساختند. در عصری‌که جنگ از عقب دستگاه‌ها کنترول نمی‌شد باید زورِ بازو سرنوشت‌ساز می‌بود. همین بود که آهسته آهسته حرکات و بخش‌های مختلف رزمی بوجود آمد. این هنر و حرکات در عصرها و جوامع مختلف بشکل متفاوتِ آن ظاهر می‌گشت؛ گاهی در چهره گلادیاتورها و لذّت از برده‌جنگی، گاهی برای تأثیرات روانی و قدرت نمایی یک قوم یا یک لشکر؛ گاهی در چهره یوگا در دینِ مثل هندوییزم...؛ و اینک امروز سرمایه‌داری که اساس همه امور را به منفعت و مصلحت استوار کرده است شاهد این واقعیت هستیم که ورزش در پهلوی جنبه فرهنگی، تفریحی و صحی، چهره سیاسی و اقتصادی آن بیشتر و برجسته‌تر به چشم می‌خورد.

درین روزها "مبارزه آزاد" حبیب داغستانی که با شکست مک‌گریگور ایرلندی تمام شد بیشتر فضا گیر شده و موقف‌های متفاوتی در قبال آن گرفته شد. اگرچه این‌گونه مبارزات دارای اساس مادی و پولی می‌باشد امّا باز هم از حبیب داغستانی می‌شود منحیث یک فرد مسلمان با صفات و احساس موجود در آن قدردانی نموده و احاساسات موجود در مسلمانان جهان را به نیکی یاد کرد که با هم‌صدایی و ابراز حرف‌های دنیای درون خویش ظاهر نمودند که هیچ‌نوع از محدودیت‌های مرزی و قومی میان احساسات مشترک مسلمان‌های جهان دیوار شده نمی‌تواند. و این‌را واضح می‌سازد که در هر میدانی مسلمانان هیچ نوع خضوع را در مقابل غرور و گردن فرازی های طرف مقابل قبول ندارند.

موضوع قابل بحث را از این‌جا باید آغاز کرد؛ تدیّن و احساسات مربوط به آن در هر فردی به پیمانه‌های متفاوت آن وجود دارد که در حالات متفاوتی می‌تواند ظاهر شود و باید هم که ظاهر شود. در میادین ورزش کسانی هستند که سخنان خویش را با بسم الله آغاز می‌کنند، کسی در میدان ورزش سر به سجده نهاده و کسی نماز را اقامه می‌کند. کسی در اوج احساسات دستان خویش را بطرف آسمان نموده طلب دعا می‌نماید. کسی هم تمثیل‌کننده اخلاق و رعایت‌کننده سنت‌های هم‌چو ریش است و کسانی هستند که از نصب مارک‌های مشروبات الکولی به پیراهن ورزشی خویش امتناع می‌ورزند... اینها از لازمه‌های یک فرد مؤمن بوده که در هر میدانی باید آنرا مراعات نماید و حبیب هم از جمله همین افراد می‌باشد و بس.

اما سوالی اساسی اینجاست که: آیا مسلمان بودن لازمه‌ی پیروزی‌ست؟ این نوع ذهنیت از ذهنیت‌های عام جامعه می‌باشد؛ همین‌که گرویدن به اسلام، مفاهیم و احکام آن آنرا مساوی به زندگی پُر از سعادت مادی، راحتی، آسودگی و به دور از هرنوع مصائب و حوادث بد روزگار می‌دانند. و همین‌گونه اخلاص و چنگ‌زدن به اسلام را لازمه‌ی نتیجه مثبت و پیروزی در میدان‌های متفاوت زندگی تعریف می‌کنند؛ در حالیکه تاریخ بشریت، مفهوم اسلام و هدف زندگی این همه را به چالش می‌کشد. این‌که حبیب یک مسلمان مبارز است و باید که پیروز شود و یا این‌که اگر حبیب پیروز گشت اسلام حقّ است؛ این همه از باورهای نادرستی می‌باشد که بسیاری از مردم باخود حمل می‌کنند. پس باید دانست که پیروزی حبیب به اثبات حقانیت اسلام هیچ ارتباطی ندارد همان‌گونه که اگر آن فرد ایرلندی پیروز می‌گشت به معنی حقّانیت کفر پنداشته نمی‌شد.

الله سبحانه و تعالی بر حوادث و نتایج حاکم بوده و آنرا به اساس اراده خویش رقم می‌زند. الله سبحانه و تعالی هدف زندگی را ابتلاء و آزمایش مقرر نموده و ابتلاء مؤمن را مشکل‌تر از همه تعریف نموده است. اسلام برای حقّانیت خویش به زبان و معیار دیگری حرف می‌زند و هیچ‌گاهی درست بودن خویش را موکول به نتیجه و زمان نمی‌داند و الله سبحانه و تعالی نیز هیچ‌گاهی این چنین تضمینی را در قبال گرویدگان حقّ ننموده است. الله سبحانه و تعالی سعادت و پیروز یک مؤمن را همانا رضایت خویش و داخل شدن به جنّت می‌داند  و مؤمن باید بداند که اینست همان وعده الهی و همین است از بزرگترینِ پیروزی‌ها.

امّا نکته‌ی مهم چیست؛ همین است که بعضی از جوانان ما از فرط احساسات خویش، مبارزۀ حق و میدان مبارزه را اشتباه می‌گیرند. همین‌که یک مسلمان در میدان سرگرمی ظاهر شده و به پیروزی مسابقه می‌اندیشد، به ذهن آنها چنین تصویرنمایی می‌شود که همین است میدان حقّ و چنین است منهج مبارزه با باطل. شاید مفهوم مبارزه در اذهان ما بسیار بشکل وسیع آن جاگرفته است؛ که درین مورد باید گفت؛ وقتی سخن از مبارزه زده می‌شود هدف همان پرخاشگری، نزاع و کشمکش‌های فیزیکی روی سرک و داخل قفس نیست. بلکه میدان مبارزه همانا میدان افکار و ایدیولوژی‌هاست که نخست از همه حق و باطل یکدیگر را در همین جغرافیا به چالش می‌کشند و برای مسلمانان این میدان هیچ‌گاه خالی از انگیزه، اصول و قواعد نمی‌باشد.

اسلام یک برنامه مکمل زندگی بوده که مسلمانان را مکلّف به حاکم نمودن آن با در نظرگیری فکره و طریقه اسلامی می‌داند. اسلام میدان، اهداف و روش‌های واضحی را برای قایم نمودن، تطبیق و حمل اسلام بیان نموده و مرزهای مشخصی را در مبارزه میان حقّ و باطل ترسیم نموده است. برای کسانی که این مسأله خیره می‌نماید باید بدانند که حقّ و باطل همانا اسلام و کفر میباشد که بشکل سازمان یافته در مقابل هم ایستاده اند؛ و اسلام برای این مبارزه میدان و معیارهای واضحی را مشخص نموده است. امروز همه‌ی مسلمان‌ها مکلّف اند تا منحیث مبارزین شجاع و سدید درین میدان ظاهر شده و درین جنگ ایدیولوژی‌ها خود را مسلح به فکر اسلامی و نهوض فکری نمایند تا باشد که با قایم نمودن خلافت اسلامی درین چالش، پایدار و پیروز بدَر آماده و از شور و شوقِ تکلیف خویش، به استعمار سرزمین‌های اسلامی خاتمه بخشیده، استکبار شرق و غرب را درهم کوبیده و اسلام را با دعوت و جهاد برای جهانیان حمل کنند.

یوسف ارسلان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه