شنبه, ۱۱ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۴م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ولایه سوریه: پیامی از مسجد "نا امیدی با ایمان سازگار نبوده (و یک جا جمع نمی‌گردد)!"

سخنانی برادر مان محمد الحمصی در یکی از مساجد رؤیة الحریر واقع در حومۀ درعا تحت عنوان "نا امیدی با ایمان سازگار نبوده (و یک جا جمع نمی‌گردد)!" 

                                        یک شنبه، 18 رمضان 1439هـ / 03 جون 2018م

ادامه مطلب...

کانال التناصح: لحظاتی با غزوۀ احد

شیخ عبد الله الجعیدی مجری برنامۀ "گفت‌وگوهای التناصح"

در کانال ماهواره‌ای "التناصح" استاد توانا احمد القصص عضو حزب التحریر- ولایه لبنان را در نشستِ زیر نام "لحظاتی با غزوۀ احد!"

مهمانی نموده بود.
شنبه، 17 رمضان مبارک 1439هـ / 02 جون 2018م

ادامه مطلب...

ارزش رفتن یک صبح و شام در جهاد

از حضرت انس بن مالك رضی الله عنه روايت است که رسول الله صلى الله عليه وسلم فرمود:

«لَغَدْوَةٌ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَوْ رَوْحَةٌ خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا»

(رواه البخاری)

ترجمه: يک صبح تا ظهر و يا يک ظهر تا غروب(که از خانه به قصد جهاد) در راه الله(سبحانه وتعالی بيرون برويد) بهتر و ارزشمندتر است از دنيا و هر آن چه در آن است.

امام ابن حجر در شرح این حدیث فرموده است: "وَالْغَدْوَةُ" به فتحه، یک مرتبه بیرون شدن از اول روز الی نصف روز را گویند؛ در هر موقعی‌که باشد. "وَالرَّوْحَةُ" یک مرتبه بیرون شدن بعد از زوال الی غروب آفتاب را گویند؛ در هر موقعی‌که باشد، و مراد از "فِي سَبِيلِ اللَّهِ" یعنی جهاد در راه الله سبحانه وتعالی می‌باشد. اما مفهوم لفظ: "خَيْرٌ مِنَ الدُّنْيَا وَمَا فِيهَا" را ابن دقیق العید چنین شرح نموده است: «این لفظ دو احتمال دارد:      

۱. بنابر نفس تحقیق، از باب تنزیل غائب به منزلۀ محسوس می‌باشد؛ زیرا دنیا در نفس خود محسوس بوده و طبیعتاً قابل تعظیم می‌باشد، لذا طبق این واقعیت، فضیلت بر آن داده شده است؛ در غیر این، معلوم و هویداست که تمام دنیا به یک ذرۀ آن‌چه در جنت است، مساوی شده نمی‌تواند.

۲. اینست که  این مقدار از ثواب بهتر است؛ از ثواب کسی‌که کل دنیا برایش میسر باشد و آن را در طاعت الله سبحانه وتعالی انفاق کند.  همین قول دوم را در حدیث مرسل حسن که ابن مبارک در کتاب "الجهاد" روایت کرده است، تائید می‌کند. چنان‌چه فرموده است:

«بَعَثَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ جَيْشًا فِيهِمْ عَبْدُ اللَّهِ بْنُ رَوَاحَةَ، فَتَأَخَّرَ لِيَشْهَدَ الصَّلَاةَ مَعَ النَّبِيِّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ، فَقَالَ لَهُ النَّبِيُّ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: وَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لَوْ أَنْفَقْتَ مَا فِي الْأَرْضِ مَا أَدْرَكْتَ فَضْلَ غَدْوَتِهِمْ»

ترجمه: رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ لشکری را آماده ساخت که در آن عبدالله بن رواحه حضور داشت؛ وی بخاطر شرکت در نماز با رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ تأخیر کرد؛ نبی کریم صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ برایش فرمود: قسم است به ذاتی‌که نفسم در اختیار اوست؛ اگر آن‌چه در روی زمین است، در اختیارت باشد و آن را در راه الله(سبحانه وتعالی) انفاق کنی، فضیلت و ثواب یک مرتبه برامدن در صبح گاهی در راه جهاد را را نمی یابی.

به هرحال در این حدیث خفت یا سبکی امور دنیا و ارزش و بزرگداشت امر جهاد بیان شده است، لذا برای کسی‌که به اندازۀ یک تازیانه(قمچین) جای در بهشت نصیبش شود، گویا که چیزی بسیار عظیم وبزرگی را نصیب شده باشد که بالاتر از دنیا و آن‌چه در دنیاست می‌باشد.

نکته جالب در این رابطه آنست که سبب تأخیر در این جا عبارت از میل به سوی سببی از اسباب دنیا می‌باشد، لذا تأخیر کننده را تنبیه می‌کند که این مقدار کم و ناچیز جنه افضل وبهتر است از جمیع آن چه در دنیا می‌باشد.»

سخن حق این جاست که مسلمانان نزدیک به صدسال می شود که توسط حکامی‌که فرضیت جهاد را ضایع کرده اند، ابتلاء می‌شوند. حقیقت کلام این است که هرگاه یک بر آمدن صبحگاه و شامگاه جهاد در راه الله سبحانه وتعالی این قدر فضل و مکانتی را برخوردار باشد، پس حتمی و لازمی است بر مسلمانان تا هم حکام خود را و هم معاملۀ خود را با آن‌ها تغییر دهند و برای خود حاکم واحدی را تعیین کنند که بالای‌شان به اساس کتاب الله و سنت رسول اللهﷺ حکم نماید و شرایع اسلام را برای شان اقامه نماید که جهاد فی سبیل الله کوهان آن شریعت می‌باشد.

بنابر این، ای مسلمین جهان شما را دعوت می‌دهیم بر این‌که بیائید با عاملین برای اقامۀ شرع الله سبحانه وتعالی در روی زمین همکاری نمائیم و با اقامۀ دولت اسلامی و نصب خلیفۀ واحد برای مسلمین همه یک جا باهم از عقب آن خلیفه جنگ و مقاتله نموده و خود را از عذاب پروردگار نجات دهیم.

ادامه مطلب...

5 - ماه رمضان، ماه فتوحات و پیروزی هاست

  • نشر شده در سیاسی

3 - فتح مکه

الحمد لله الذي فتح أبواب الجنان لعباده الصائمين، والصلاة والسلام على أشرف الأنبياء والمرسلين، المبعوث رحمة للعالمين وآله وصحبه الطيبين الطاهرين، ومن تبعه وسار على دربه، واهتدى بهديه واستن بسنته، ودعا بدعوته إلى يوم الدين.

ترجمه: ثنا و صفت الله سبحانه وتعالی را که دروازه‎‌های جنت را بسوی بندگان روزه دارش باز کرده است و درود و رحمت بر رسول الله ﷺ که بهترینِ انبیاء و رسولان بوده و رحمت بسوی همه عالمیان فرستاده شده است. بر خانواده، اصحاب و دوستان او درود و رحمت و درود بر کسی که از او پیروی کرد و بر راه او قدم گذاشت و با هدایت از سوی الله سبحانه وتعالی تا قیام قیامت بر اساس منهج او ﷺ دعوت کرد.

امابعد:

برادرانم در ایمان!

خبر فتح مکه را یکجا با شما می‎‌خوانم که لحظه فیصله کننده با اهل مکه نزدیک شده است، آمادگی‌ها کامل گردیده و اردوی مسلمانان با ده‌ها هزار عسکر به رهبری رسول الله ﷺ از مدینه بسوی مکه در روز دهم ماه مبارک رمضان حرکت کردند و این زمان مصادف بود با سال هشتم هجرت. رسول الله ﷺ با چنان یک اردوی بسوی مکه حرکت کرد که عرب مثل آن را پیش از آن ندیده بود؛ اما باوجود قوت، اهمیت و تعداد عساکر این اردو مسیر حرکتش هم‌چنان به حیث یک راز باقی ماند و هیچ کسی در مورد آن معلومات نداشت. این اردو به رهبری رسول الله ﷺ پیش رفت، نفس او از خوشحالی و سرور مملو شده بود، زیرا قریش را می‌دید که از مقاومت عاجز اند، درین حال بخاطر عاجزی در مقابل پروردگار، سر خود را پائین کرد تا جایی که ریش مبارکش به سینه‌اش چسپیده بود.

باوجود آن‌که عزم ظاهری قریش بر تسلیمی دلالت می‌کرد، ولی با آنهم رسول الله ﷺ توقع هر چیزی را از آنان داشت. پس تصمیم گرفت تا با اردوی تیار و آماده از چهار طرف داخل مکه شود، به همین دلیل اردوی مسلمانان را به شکل ذیل به چهار بخش عمده و اساسی تقسیم کرد:

  • گروه ابوعبیده عامر بن جراح رضی الله عنه که از مهاجرین تشکیل یافته بود و در عقبش هزارها کتیبه‌ای دیگر به رهبری رسول الله ﷺ از جانب شمال داخل مکه می‌شد.
  • گروه سعد بن عباده انصاری که از انصار تشکیل یافته بود، از سوی غرب داخل مکه شدند.
  • گروه دست راست خالد بن ولید که از افراد مختلف تشکیل یافته بود و سومین حصه اردو را تشکیل می‌داد، از سوی جنوب داخل مکه شدند.
  • گروه زبیر بن عوام که از جانب شمال داخل مکه شدند.

رسول الله ﷺ به رهبران نظامی خود دستور داد که جنگ نکنند، مگر این‌که مجبور شوند، تا مکه بدون جنگ و خونریزی فتح شود. اما کسانی را که گناهان‌شان افزایش بی حد یافته بود و با اسلام و مسلمانان کینه شدید و ضرر قوی رسانده بودند، خون شان حلال خوانده شد، ولو اگر خود را در پرده کعبه هم بپوشانند. افراد ذیل شامل این گروه بودند:

  1. عکرمه بن ابو جهل،
  2. صفوان بن امیه بن خلف،
  3. وحشی که حمزه بن عبدالمطلب را به شهادت رسانده بود،
  4. هند، خانم ابوسفیان،
  5. عبدالله بن ابی سرح که اسلام آورده بود و حتی وحی می‌نوشت؛ ولی دوباره مرتد شده بود و بر رسول الله ﷺ دروغ می‌بست و افرادی ازین قبیل.

برادرانم در ایمان!

هر چهار گروه نظامی در بیستم ماه مبارک رمضان بسوی هدف خویش حرکت کردند. شماری از مسلمانان درین وقت از سعد بن عباده شنیدند که گفت: امروز روز ملحمه است، امروز حرمت حلال شده است. زمانی که رسول الله ﷺ ازین سخن او آگاه شد، گفت: امروز روز رحمت و مرحمت است، روز تعظیم کعبه است، امروز روزی است که الله سبحانه وتعالی به قریش عزت داده است.

بناً دستور داد تا پرچم از او گرفته شده و به قیس پسرش داده شود، زیرا پسرش نسبت به او آرام طبیعت و انسان باسکون بود و حاکمیت زیادی بالای نفس خود داشت، به این ترتیب سعد از وظیفه‌اش برکنار شد تا مبادا جنگ رخ دهد.

رسول الله ﷺ از سوی شمال وارد مکه شد و به استثنای گروه خالد بن ولید، هیچ از گروه‌های نظامی مسلمانان به مقاومتی روبرو نشدند. شماری از افراد قریش که هم‌پیمان بنی بکر بودند، ائتلاف کرده و به رهبری عکرمه، صفوان و سهیل بن عمرو در مقابل لشکر خالد مقاومت کردند، اما خالد هر نوع فرصت را از دست آنان گرفت و آنان را مجبور به عقب نشینی کرد و شکست داد. به این شکل بعضی کشته شدند و بعضی دیگر فرار کردند و مکه به طور واضح و آشکار بدست مسلمانان فتح گردید و این فتح مبین، کامل شد.

برادرانم در ایمان!

رسول الله ﷺ کعبه را طواف کرد و بتان قطار شده را شکست و با اعصای خود آنان را به زمین می‌انداخت و این آیه را تلاوت می‌کرد:

﴿وقل جاء الحق وزهق الباطل إن الباطل كان زهوقا﴾

[اسراء: 18]

ترجمه: و بگو حق آمد و باطل از بین رفت، بدون شک، باطل از بین رفتنی است.

 

باز دستور باز شدن کعبه را داد و دید که مملو از تصاویر است، و دو تصویر از ابراهیم و اسمعیل علیه السلام را دید، آنهم بر اساس تقسیم عجیب و غریبی، درین حال، با قهر به مشرکان گفت: الله سبحانه وتعالی شما را بکُشد، هیچ چیزی را درین صورت تقسیم نکرده‌اید. به این گونه همه‌ی آنها را تخریب و از میان برد. تا زمانی که مسجد از بت‌ها پاک شد. درحالی‌که قرش در مقابلش ایستاده بود، و قریش از حرم، خانه‌های شان و خانه ابوسفیان به اطمینان خارج شده بودند و نظارت از بین رفتن بت‌ها را داشتند و می‌دیدند که بت‌های را که دیروز عبادت می‌کردند و معبود می‌پنداشتند، چگونه از بین می‌رود که حتی از دفاع و مقاومت نفس خود عاجز اند.

رسول الله ﷺ رو به کعبه کرده و گفت:

﴿لا إله إلا الله وحده, لا شريك له, صدق وعده, ونصر عبده, وهزم الأحزاب وحده

ترجمه: هیچ کسی بدون الله سبحانه وتعالی شایسته عبادت نیست، هیچ شریک ندارد، وعده خود را تحقق بخشید، با بنده خود کمک کرد و احزاب را ناکام ساخت.

 

باز به قریش گفت: شما چه می‌بینید، من با شما چی می‌کنم؟ گفتند: خیر. برادر کریم هستی و برادرزاده‌ای کریم.

رسول الله ﷺ گفت: من امروز چیزی را به شما می‌گویم که یوسف علیه السلام به برادران خود گفت: امروز بدن شما خون آلود نمی‌شود... بروید، آزاد هستید.

با چنین کلمۀ طنین افگن و مؤثر بود که برای تمام اهل مکه عفو اعلام گردید و رسول الله ﷺ از همه‌ای آن بدی‌های که به او رسانده بودند، در هنگام قدرت و پیروزی درگذشت. رسول الله ﷺ بلال را امر کرد تا بر سر کعبه بلند شده و برای نماز أذان کند. رسول الله ﷺ خطبه‌ای ایراد کرد که احکام زیاد اسلامی را در آن بیان کرد. باز گفت: ای قریش! الله سبحانه وتعالی عصر جاهلیت را در میان شما از بین برد، زمانی که پدران شما مغرور بودند. مردم از آدم اند و آدم علیه السلام از خاک، باز این آیت الله سبحانه وتعالی را بر آنان خواند:

﴿یا أيها الناس إنا خلقناكم من ذكر وأنثى وجعلناكم شعوبا وقبائل لتعارفوا إن أكرمكم عند الله أتقاكم إن الله عليم خبير

[حجرات: 13]

ترجمه: ای مردم، ما شما را از یک مرد و یک زن آفریده ایم، و شما را بر قبایل و اقوام پراگنده ساختیم تا یکدیگر تان را بشناسید، بدون شک، بهترین شما نزد الله با تقوا ترین شماست، هر آئینه الله دانا و باخبر است.

 

ای برادرانم در ایمان!

بعد ازین با رسول الله ﷺ بر اسلام بیعت شد و در همین روز معاویه بن ابی سفیان و ابوقحافه پدر ابوبکر صدیق ایمان آرودند و رسول الله ﷺ نسبت به ایمان آنان بسیار خوشحال شد.

اما در مورد کسانی که خون شان حلال اعلام شده بود، بعضی از آنان مشمول رحمت الله سبحانه وتعالی گردیدند، طوری‌که مسلمانان زمانی که آنها را دریافتند، خواستار اسلام گردیدند و آنان نیز بی درنگ ایمان آوردند، مثل عکرمه بن ابوجهل که یکی از سرسخت‌ترین دشمنان اسلام بود، اینک به یک شخص غیرتی برای دین حنیف تبدیل شده بود.

زمانی که بیعت به پایان رسید، بیعت زنان آغاز شد، آنان نیز بیعت کردند که به الله سبحانه وتعالی چیزی را شریک نیاورند، دزدی نکنند، زنا نکنند، اطفال خود را نکشند، اطفال را به شکل حرام استفاده نکنند و در کار نیک از دستور رسول الله ﷺ اطاعت کنند.

رسول الله ﷺ 15 روز را در مکه گذرانید، نماز را قصر می‎خواند تا امور مکه را نظم دهد، و اهل آن را به دین آگاه سازد و شماری از افراد را برای دعوت به اسلام فرستاد تا بت‌های باقی مانده را نیز از بین ببرند.

در اخیر، ای برادرانم در ایمان!

ان‌شأالله تعالی که درین روزهای نیکوی ماه مبارک رمضان، چشمان ما با دیدن دولت خلافت شاد شود، تا ما به حیث عساکر اخلاصمند و وفادار او قرار بگیریم که عزت، عظمت و مجد امت را احیاء می‏کند و با إذن و ارادۀ الله سبحانه وتعالی، این آرزوهای ما در زمان نزدیک به دستان ما در ماه مبارک رمضان حاصل شود و الله سبحانه وتعالی بر همه‏‌ای این امور مسلط، قوی و ذات بزرگ می‏باشد. ای الله سبحانه وتعالی، چشمان ما را به تأسیس دولت اسلامی شاد بگردان و ما را به حیث عساکر اخلاصمند آن قرار بده!

آمین!

والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته.

*  *  *

نویسنده: استاد محمد احمد النادی

ادامه مطلب...

ولایه لبنان: کنفرانس سیاسی زیر نام "هفتاد سال فاجعه... آیا اصل قضیه واضح گردیده است؟!"

  • نشر شده در لبنان

هفتاد سال بر فاجعه و روز سیاه سرزمین مبارک فلسطین(غصب و اشغال فلسطین و تأسیس دولت یهود) گذشت و تا هنوز از همین زخم درد می‌کشد، دردِ از دست دادنِ قطعه‌ای از سرزمین اسلامی و اشغال شدن آن، درد توطئه علیه سائر اکناف این سرزمین مبارک(فلسطین)، درد مصیبت‌هایی‌که به سبب آن  کسانی هستند که پناهجویان نسل پس از نسل می‌نامند، درد حالت مسلمانانی که نه این سرزمین را آزاد کردند و نه بر دشمن هجوم برده و آن‌ها را مهار کردند، و نه به برادران خویش-که از ظلمِ یهود و کشورهای غربی استعمارگر و حکام جبریۀ پست و فرومایه که با یهود همکاری می‌نمایند، به آن‌ها پناه بردند- مهربانی ورزیدند و نه قرابت و خویشاوندی و عهد و پیمان را مراعت نمودند.

در یادبود هفتادومین سالروز فاجعۀ سرزمین مبارک(فلسطین)، حزب التحریر-ولایه لبنان کنفرانس سیاسی را در اردوگاه عین الحلوه زیر نام "هفتاد سال فاجعه... آیا اصل قضیه واضح گردیده است؟!"-که این کنفرانس را استاد توانا احمد القصص ارایه می‌نماید- برگزار می‌نماید.

حمزه پارسا

ادامه مطلب...

سودان: افطاری سالانۀ حزب التحریر؛ نشان دهندۀ قادر بودن امت به متحد ساختن امت و برپایی خلافت!

  • نشر شده در سودان

حزب التحریر-ولایه سودان به روز سیزدهم رمضان مبارک 1439هـ.ق افطاری رمضانی را با حضور پر شکوه علمای کرام، سیاست‌مداران، خبرنگاران و اهل رسانه برگزار نمود. حزب همه ساله افطاری دائر می‌نماید؛ اما این افطاری از سائر افطاری‌ها از لحاظ شکل، محتوا و حاضرین متمایز بود. استاد ابراهیم عثمان ابوخلیل سخنگوی رسمی حزب التحریر-ولایه سودان به سخنرانی پرداخته و مهم‌ترین مشکلات این سرزمین(سودان) را مورد بررسی قرار داد؛ سپس به حاضرین سه پیام ذیل را ارایه نمود:

در پیام اولی علمای کرام را این چنین مورد خطاب قرار داد: «باید علماء در رأس قافلۀ بیان حق و رهبری امت قرار داشته و مسلمانان را به برپایی خلافت تشویق نمایند، و هم‌چنان قدرت‌مندان و نیرومندان را به سوق دادن امت برای برپایی خلافت و بیعت با خلیفه، فرا خوانند.» در پیام دومی؛ رهبران سیاسی را مورد خطاب قرار داده و برای‌شان تذکر داد که: «آن‌ها مسلمان و فرزندان مسلمان هستند و باید در طرح‌های خویش پابند به اسلام عظیم بوده باشند.» و در پیام سومی خبر نگاران و اهل رسانه را مورد خطاب قرار داده و به آن‌ها این چنین نصیحت فرمود: «باید انعکاس دهندۀ اوضاع امت، زبان حق و صداقت امت باشید؛ نه بوق غرب با ادعای بی‌طرفی.»

سپس به مهمانان عزیز فرصت داده شد تا در مورد سخنان ابوخلیل تبصره داشته و نظریات خویش را ارایه نمایند. اولین تبصره از سوی دکتور ابراهیم احمد الکاروری دبیرکل هیئت علمای سودان با این محتوا ارایه گردید: «کسی‌که حزب التحریر را مورد بررسی قرار دهد، حزب را  از لحاظ ثبات، استقامت و فعالیت از سائر احزاب متمایز می‌یابد و از خلال کارکردهای حزب، ثابت گردیده است که نسبت به سائر احزاب در این سه چیز برتری دارد. بنابر این، حزب در اسلامیت، زحمات و موضع گیری‌هایش اصیل و بی‌نظیر است.» سپس دکتور عوض حسن ناظر کل اخوان المسلمین-سودان نظریات خویش را ارایه نموده و از سخنان ابوخلیل قدردانی نمود و در حق حاضرین دعای خیر نمود. هم‌چنان دکتور محمد عبدالله الغبشاوی-یک تن از اعضای رهبری علمای سودان- صحبت نموده و در سخنان خویش به میان آوردن نسل جدیدی‌که با عزت و کرامت مزین بوده و از سرخمی، ناتوانایی و خواری به غرب دور بوده باشد، فرا خواند.

استاد عثمان ادریس ابورأس معاون رئیس حزب سوسیالیستی رستاخیزعربی-شاخۀ سودان- نیز صحبت نموده و در سخنان‌اش بیان نمود: «باید این نظام فاسد از میان برداشته شود؛ زیرا در حق اسلام بزرگترین خیانت را مرتکب شده است.» هم‌چنان استاد عادل هلال-خبرنگار- این چنین نظریات خویش را ابراز نمود: «حزب التحریر نه تبدیل شده و نه در آن تغییر آمده است؛ بلکه بر مبدئی خود ثابت و پابرجا است... اگر تمام احزاب سیاسی بتوانند به مبدئی‌که حزب التحریر بواسطۀ آن متمایز گردیده است، استوار باشند، اوضاع این سرزمین بهتر خواهد شد.» سپس استاد حسن السمانی رئیس جنبش اصلاح، از فرصت استفاده نموده و حاضرین را به کار نمودن برای تغییر نظامی‌که تهداب این سرزمین را تخریب نموده است، فرا خواند.

قابل ذکر است که حضور پرشکوه علماء و سیاسیون؛ از جمله: دبیرکل هیئت علمای سودان و پروفیسور محمد عثمان صالح رئیس هیئت علمای سودان، استاد محمد امین عبد الرزاق دبیر سیاسی حزب کنگرۀ ملی، استاد فضل السید شعیب رئیس حزب حقیقت فدرال، شیخ عبدالرسول النور فرماندار سابق کردفان، استاد حسن عبدالحمید نمایندۀ پارلمانی اخوان المسلمین، استاد حامد تورین رئیس حزب نیروهای متحد سودان، دکتور یوسف الکوده رئیس حزب اعتدال اسلامی، دکتور عبد العزیی دبیرکل ارگان منبر وحدوی، دکتور محمد الجزولی نمایندۀ ویژۀ حزب امت واحده و جمعی فراوانی‌که در رأس آن‌ها استاد رشید و احمد محمد و تعدادی از رؤسا و مسئولین روزنامه‌ها و خبرنگارانِ رسانه‌های محلی و جهانی قرار داشتند، این افطاری را ویژه و متمایز ساخته بودند.

و در پایان افطاری سالانۀ حزب التحریر، حاضرین با یکدیگر در منظرۀ مملوء از الفت و دوستی با هم دیگر خدا حافظی نموده و یک دیگر را در آغوش گرفتند، که این خودش بیانگر قادر بودن اسلام بر متحد ساختن فرزندان امت در یک صف و یک پارچه ساختن امت مسلمه تحت قیادت اسلام عظیم است. والحمد لله رب العالمین.

حمزه پارسا

ادامه مطلب...

ضعف شدید در ۲۸ ماه می؛ روز تکبیر!

حکام دم‌‌بریدۀ پاکستان ‏تحت فرمان دونالد ترامپ، راه را برای  قرار دادن هند به عنوان قدرت منطقوی هموار می‌سازند

(ترجمه)

به تاریخ ۲۸ می ۱۹۹۸م، پاکستان هفت آزمایش اتومی را موفقانه انجام داد که به هند جواب دندان‌شکنی محسوب می‌شد و آن روز را به نام "یوم تکبیر" مسمی کرد. لیکن امسال در سالروز بزرگداشت از همین روز وزارت خارجۀ پاکستان پیشنهاد "حداقل مدافعتی(minimum deterrence)" را داد. این امر تصدیق می‌کند که حکام پاکستان امریکا را در راستای قرار دادن هند به عنوان یک قدرت منطقوی، همکاری می‌کنند. حکام پاکستان به منظور این‌که حمایت واشنگتن را بر تداوم قدرت شان کسب نمایند، همواره خصومت هند را با صلح و آشتی جواب داده اند. حال‌آن‌که هند مسلمانان کشمیر اشغالی را قتل عام می‌نماید، که هیچ معیاری به زنان، اطفال و بزرگ‌سالان قرار نداده و هیچ ترحمی بر قتل آنان نمی‌کند. اما رهبران سیاسی پاکستان مصلحت را بر توانایی‌های اتومی و هم‌چنین با اعطای مجموعه‌ای از امتیازات و توافق اقتصادی، به هند پیشکش می‌‌کنند، اما با وجود این همه، هند تروریزم را در مرز "مناطق قبایلی فدرالی(FATA) و بلوچستان" حمایت می‌کند و سرزمین ما را در خط کنترول‌اش قرار می‌دهد.

سران ارتش حکومت پاکستان هنوزهم تمایل به گفت‌وگو و مذاکره را با هند به سلسله صحبت‌هایی‌که با "بجوا" داشته اند، دارند؛ در حالی‌که‌ پاکستان برای علمیات نظامی مشترک "سازمان همکاری شانگهای(SCO)" در سپتمبر سال جاری همراه نیرو‌های نظامی هند در روسیه آماده‌گی می‌گیرد. حکام پاکستان بطور شیطنت‌انگیز " کتاب جاسوسی" را باز نموده تا آتش عادی‌سازی روابط و مباحثات را به طور گسترده شعله‌ور سازند، که با استفاده از این ترفند فضای مذاکره را بعد از انتخابات اعم در هند و پاکستان آماده می‌سازند. 

ای مسلمانان پاکستان! بدانید که حکام شیطان صفت هند همواره خاموشی شما را با تجاوز فاحش و ضرر به امور تان جواب داده اند. سردمداران هندو سزاوار این نیستند که برای اداره و زمام امور منطقه گفت‌وگو کنند، که امریکا و غلام‌هایش در رهبریت پاکستان بخاطر این روند فعالیت و عرق ریزی می‌کنند؟ قبل از این‌که دروازۀ اسلام به این سرزمین گشاده شود، حکام هند مردم خود را مورد ظلم و ستم و تحت سرکوب قرار می‌داد. زمانی‌که انگلیس به آنان تهاجم کرد، آن‌ها همدست و بازوی استعمارگران برای ظلم و ستم انگلیس بودند. پس از مرزبندی میان هند و پاکستان، آنان از هیجچ فرصتی برای ضرر رساندن ما دریغ نکردند. آنان حتی نتوانستند که عدالت را برای مسلمانان داخل سرحد هندوستان برقرار کنند؛ بنابر این، چگونه آنان توانائی برقراری صلح و امنیت را برای مسلمانان بنگله‌دیش، کشمیر اشغال شده، افغانستان و پاکستان دارند؟ درحالی‌که حکام پاکستان در راستای تأسیس آخند بهارت(هند بزرگ) خود را خم کرده و تن به این ذلت داده اند، حال‌ آن‌که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لاَ تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءَكُمْ مِنْ الْحَقِّ﴾

[ممتحنه: ۱]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! دشمنان من و دشمنان خویش را به دوستی نگیرید؛ شما نسبت بدیشان محبت می‌كنید و مودت می‌ورزيد، در حالی‌كه آنان به حق و حقیقتی ايمان ندارند كه برای شما آمده است.

این حکام‌ پست فطرت، امتیاز‌های را به دولت هندو اعطا می‌نمایند که حتی توسط جنگ نمی‌توان آن را این‌قدر به مشکل به دست آورد، حال آن‌که الله سبحانه وتعالی چنین می‌فرماید:

﴿إِن يَثْقَفُوكُمْ يَكُونُواْ لَكُمْ أَعْدَآءً وَيَبْسُطُواْ إِلَيْكُمْ أَيْدِيَهُمْ وَأَلْسِنَتَهُمْ بِالسُّوءِ وَوَدُّواْ لَوْ تَكْفُرُونَ﴾

[ممتحمه: ۲]

ترجمه: ‏‏اگر بر شما دست یابند، دشمنان شما می‌گردند، و دست تعدی به سوی‌تان دراز می‌كنند، و زبان را در حق شما به بدی می‌گشایند، و آرزو می‌كنند كه كاش می‌شد كافر شوید!‏

دیگر از این حکام دم‌بریده و زشت فطرت پیشتبانی نکنید و برخیزید برای به قدرت در آوردن اسلام در منطقه توسط تأسیس مجدد خلافت راشدۀ ثانی برمنهج فعالیت نمایید.

ای افسران نیرو‌های مسلح پاکستان، ای قایم‌ مقامان و جانشینان محمد بن قاسم، غزنوی، غوری و اورنگزیب! حکام خائن پاکستان برای مطیع‌سازی مسلمانان پاکستان به دولت هندو تلاش می‌ورزند و ای افسران دلیر! شما یگانه خار سد راه آنان هستید. هندوهای‌که با بیش از صدها هزار تن در کشمیر نتوانستند حتی چند صد مجاهدین نیروهای مسلح ضعیف را شکست دهند؛ لذا آیا آنان توانائی مقابله با شما را خواهند داشت؟ ابرقدرت امروزی امریکا، کاملاً وابسته به شما است که اکنون در منطقه پایگاه دارند، در هراس اند تا مبادا از آنان دست کشید و اخراج شان کنید، همان‌گونه که در سابق ابرقدرت جماهیر شوروی را اخراج کردید. دولت یهود از کوچک‌ترین حرکت شما در هراس است تا مبادا  به ندای کمک‌خواهی از سوی فلسطینیان بخاطر آزادسازی مسجدالاقصی لبیک گفته و نیرو‌های مسلمان را به این خاطر بسیج نموده و رهبری نمایید. تنها یک قدم شما، راه را برای تمام امت مسلمه بخاطر رهایی‌شان از این ظلم و ستم هموار می‌سازد‌. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يا أيها الذين ءامنوا قاتِلوا الذين يَلونكم من الكفار وَلْيجِدوا فيكمْ غِلْظَةً واعْلَموا أنَّ اللّـهَ مع المتقين﴾

[توبه: ۱۲۳]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! با كافرانی بجنگید كه به شما نزديکتر اند، و باید كه(در جنگ) از شما شدت وحدت(و جرئت و شهامت) ببینند، و بدانید كه الله(سبحانه وتعالی یاری و لطفش) با پرهیزگاران است.‏

ای حکام! به مسیر غدر و خیانت تان توسط اعطای نصرت به حزب التحریر برای "تأسیس مجدد خلافت راشدۀ ثانی برمنهج نبوت" نقطه پایان بگذارید، تا باشد که ما شاهد صلح، رفا و امنیت در سرزمین‌مان در پرتو نور عدالت اسلام باشیم.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

قتل‌های بدون محاکمه، میراث و نشانه‌ای از دولت مافیایی "عوامی" است

تنها راه‎‌حل برای جامعۀ بدون مواد مخدر، آموزش اسلام با دید سیاسی و هدف زندگی به جوانان است، چیزی‌که دموکراسی"پوچ" نمی‌تواند آن را تأمین کند

(ترجمه)

از تاریخ 4 می 2018م و با اعلام شیخ حسینه مبنی بر "ادامۀ عملیات نیروی خاص علیه مواد مخدر مثل ستیزه‌جویی" دولت، دست به اعمال بزرگی علیه مواد مخدر زده که البته نه به‌خاطر ساختن یک جامعۀ واقعی بدون مواد، بلکه به‌خاطر بدست آوردن محبوبیتی ارزان با درنظرداشت انتخابات است. مردم خوب می‌دانند که در پشت ورود، پخش و توزیع مواد به جوانان سندیکاهای مورد حمایت رژیم قرار دارند، که هر رژیمی این نقش کلیدی را بازی کرده است. پس سخن گفتن از کنترول پخش مواد مخدر از طرف آن‌ها(دولت) یک فریب واضح است.

با تعداد مجموعی افرادی‌که بدون محاکمه در مدت کوتاه از شروع این"جنگ علیه مواد" کشته شده اند، دولت ریکاردهای خود را در کشتار مردم شکسته و در حال شکستن ریکاردهای جهانی است. مثل هر زمان دیگری، ادارات اجرای قانون کشتارها را با جواب همیشه‌گی از پیش‌ساخته شدۀ "تبادل آتش بین اعضای آن‌ها و افراد مظنون در شورش‌ها" توضیح می‌دهند. در حالی‌که اعضای فامیل‌های بسیاری از کشته شده‌گان به رسانه‌های خبری گفته اند که قربانی‌ها قبلاً توسط افسران ساده برده شده و از آن‌ها پول خواسته شده که بعداً آن‌ها را کشته اند.

اگر دولت در مورد نابودی مواد مخدر از جامعه صادق می‌بود، تمام ادارات نظم و قانون همراه با جناح‌های سیاسی لیگ عوامی دولت تا کنون با کشته شدن و دستگیر شدن بسیاری از اعضایش به‌خاطر نقش داشتن در قاچاق مواد مخدر سقوط کرده بود. مقدار عظیم تابلیت میتامورفین-که به "یابا" شهرت دارد- و فینسیدایل(شربت ضد سرفه کودئین) از مرز میانمار و هند به بنگله‌دیش در طول سال در پیش چشم طبقۀ حاکم و ادارات نظم و قانون مورد حمایت رژیم، وارد بنگله‌دیش می‌شوند. به عنوان مثال "عبدالرحمن بودی"  قانون‌ساز "کاکس بازار-4" که به پدر یابا معروف است، با وجود متهم بودن دوامدار به ارتباط داشتن با سندیکاهای یابا در کشور، هنوز دستگیر نشده است. هم‌چنان تمام زندان‌ها در بنگله‌دیش به تجارت یابا آلوده اند.

برید جنرال سید افتخارالدین مفتش عمومی زندان‌ها اذعان کرده که علی‌الرغم تدابیر امنیتی شدید، مواد مخدر به زندان‌ها داخل می‌شوند. (منبع: داکه تریبیون 4 اپریل 2018م) این نشان دهندۀ رابطۀ مخوف مواد مخدر در بنگله‌دیش با اعضای تاثیرگذار حزب، پولیس و ادارات تأمین نظم و قانون است که عمیقاً به‌خاطر منفعت زیاد در آن داخل می‌باشد. به‌همین‌گونه، اگر دولت حسینه در نیت‌اش صادق می‌بود، باید قدم‌هایی را برای از بین بردن شبکه-که اغلباً اعضاء یا پایه‌های اصلی حزب‌ و رژیم سیاسی‌‌اش مصروف آن اند- برمی‌داشت، و با رسیدن انتخابات عمومی، این دولت مافیایی چنین قدم‌های "انتحاری" را که پایه‌هایش را ضعیف نماید، برنخواهد داشت.

ای مردم بنگله‌دیش! بدون شک اعتیاد به مواد مخدر در میان جوانان به یک مرحلۀ بحرانی رسیده است، ولی شما نباید به این‌که این مشکل با "سرکوبی" که جریان دارد، ازبین برده می‌شود، فریب بخورید. این نظام دموکراتیک سیکولر مشکل اعتیاد به‌مواد مخدر را زنده نگهداشته و دولت مافیایی عوامی لیگ از جوانان به‌عنوان بازوی قدرت از همۀ تجارت‌های غیرقانونی برای سیاست‌هایش استفاده می‌کند. این مثل روز واضح است‌که عامل اصلی اعتیاد در میان جوانان، ناامیدی و کمبود انگیزه است. نظام سیاسی فعلی بنگله‌دیش(دموکراسی سیکولر) از پیش‌کش‌کردن راه واضح برای زندگی به آن‌ها با ایجاد نابرابری و بی‌عدالتی عاجز است، که همین عاملی‌ برای ناامیدی و افسرده‌گی است که آن‌ها را قربانی شبکۀ شیطانی سیاسی می‌کند.

ای اهل بصیرت، متوجه باشید! نبود نظام سیاسی جامع اسلام دلیل اصلی سقوط غم‌انگیز جوانان شما است. در این نظام، جوانان نه دید مستنیری از هدف زندگی پیدا می‌کنند و نه رابطۀ با زندگی آخرت. بدین‌گونه جوانی آن‌ها کاملاً ضایع می‌شود. ولی با تعلیم و تربیه و آموزش نظامی توسط خلافت راشده برمنهج نبوت است‌ که می‌تواند قدم‌های عملی برای احیای دوبارۀ جامعه با یک دید فعال و ثمربخش-برای فتح دنیا جوانان‌تان را برای یافتن ماجرا در میدان نبرد؛ نه برای مواد مخدر- بردارد.

نظام خلافت همیشه با منبع مشکلات اجتماعی مبارزه می‌کند، و عقوبات آخرین انتخاب است. این نظام، نظامی نیست که بالای اعدام‌های بدون محاکمه تکیه کند؛ در حالی‌که ریشۀ مشکل را زنده نگهدارد. ما فرموده‌های صحابۀ پیامبر محبوب‌مان صلی‌الله وعلیه وسلم، حضرت عمر ابن سعد انصاری را به‌شما یاد آور می‌شویم که در هنگام مقرر شدن به‌حیث حاکم حمص در شام گفت: «قدرت سلطان(خلیفه) نه از فلک کردن با چوب می‌آید، نه از کشتن با شمشیر؛ بلکه از حکم کردن به عدالت و محکم گرفتن حقیقت.»

ای مردم! نگذارید که این نظام جوانان فامیل‌های شما را فاسدنماید. آن‌هارا نگذارید که طعمه‌ای برای سیاسیون سیکولر برای آوردن بدبختی به فامیل‌های‌تان باشند. بگذارید که پسران و دختران‌تان به‌سختی با حزب التحریر برای دوباره آوردن نظام حکومت‌داری خلافت وعده داده شده که برای‌شان دید و آرزوی بنیان‌گذاری یک جامعۀ پر از آرامش را مثلی‌که در دوران خلافت راشده بود، بیاورد.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قُوا أَنْفُسَكُمْ وَأَهْلِيكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَيْهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا يَعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَيَفْعَلُونَ مَا يُؤْمَرُونَ﴾

[تحریم: 6]

ترجمه: ای مؤمنان! خود را حفظ کنید و خانوادۀتان را از آتشی‌که درگیران(هیزوم)  آن مردم و سنگ‌ها هستند، بر آن آتش فرشتگانی درشت‌خو و سخت‌رو گمارده اند، از الله(سبحانه‌و‌تعالی) در آن‌چه فرمان‌شان داده است، نافرمانی نمی‌کنند و هرچه به‌آنان فرمان داده می‌شود، انجام می‌دهند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه بنگله‌دیش

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه