یکشنبه, ۲۰ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

میرضیایف اعتراف می‌کند که قدرت‌های بزرگ بر او فشار می‌آورند Featured

رئیس جمهور شوکت میرضیایف که در 13 مارچ از منطقه سرخان دریا دیدار کرد، در یک "شورای منطقه‌ای" نمایندگان مردم سخنرانیِ ایراد کرد.  او در سخنان خود در این نشست، موضوعاتی را فاش کرد که تنها در مذاکرات بین کشورها پشت درهای بسته صورت می‌گیرد. او گفت: «اکنون کشورهای بزرگ از ما سوال می‌کنند: ازبکستان طرف‌دار کیست؟ خنثی/بی‌طرف بودن دیگر کافی است! یا با ما یا با دیگری! جمعیت ازبکستان به 36 میلیون نفر رسیده و به زودی به 40 میلیون نفر می‌رسد و این کشور را به کشوری بزرگ تبدیل می‌کند و در آسیای مرکزی ما به ازبکستان نیاز داریم. پس شما طر‌ف‌دار کی هستید؟ من برای این سوال فقط یک پاسخ دارم: من در کنار ملت و مردمم هستم. جواب من این است که حاضرم حتی برای بزرگترین منافع ازبکستان بمیرم.»

پس دانسته می‌شود که او زیر فشار است تا در مقابل مردم صریح صحبت کند و علناً اعتراف کند که تصمیمات مستقلی ندارد و این‌که رژیم‌اش سازگار با مزاج قدرت‌های بزرگ می‌باشد. او هم‌چنین آشکارا اعتراف کرد که تحت فشار کشورهای بزرگ قرار دارد؛ چون‌ قبل از بازدید وی از سرخان دریا در اول مارچ، آنتونی بلینکن، وزیر امور خارجه امریکا، از ازبکستان دیدار کرد. گذشته از آن، در 6 مارچ گفتگوی تلفنی بین ولادیمیر پوتین، رئیس جمهور روسیه و میرضیایف صورت گرفت. فلهذا، از مجموع این‌ها دانسته می‌شود که کشورهای فشار دهنده امریکا و روسیه هستند. این نیز برای بسیاری خبر جدیدی نیست؛ زیرا یک واقعیت آشکار است.

ای آقای میرضیایف! اگر روی حرف خود ایستاد هستی، پس ما این درخواست را برای تو پیش‌کش می‌کنیم:

موضع تو در برابر امریکا و روسیه که بدتر از یک‌دیگر اند، خیلی ضعیف می‌باشد. جلب رضایت یکی و توهین نکردن به دیگری را امری جدی و اصولی می‌دانی. این خیلی یک موقف اشتباه است و تو با هر یک از آن‌ها که کنار بیایی، نتایج فاجعه‌باری در قبال خواهد داشت. چه آمریکا، چه روسیه یا هر کشور دیگری، هیچ یک از آن‌ها برای تو یا مردم تو نیت خیر ندارند. اگر واقعاً طرف‌دار مردم خود هستی، پس بایستی به اسلام که مردمت به آن ایمان دارند، روی آوری. اگر به راهی گام برداری که اسلام به آن فرمان داده، که عبارت از همان راه حق، عدالت، شوکت، عزت، سربلندی و قدرت می‌باشد، شکی نیست که مردم تو از تو حمایت خواهند کرد و تو را زیر بال خود خواهند داد و از تو محافظت خواهند کرد. احتمالاً می‌دانی که مردم تو در گذشته نیز دلیرانه با استعمار و تهاجم جنگیدند و تا آخرین لحظه صبورانه و استوار ایستادند. حتی اگر در این راه بمیری، چه پایان خوب و چه عاقبت نیکی خواهی داشت! آیا نمی‌خواهی نامت همیشه در میان شخصیت‌های بزرگ اسلامی مانند ابوبکر، عمر، عثمان، علی، عمر بن عبدالعزیز، صلاح الدین ایوبی و محمد الفاتح، که خدای‌شان از آن ها راضی باد، برده شود؟! تو را به این دعوت می‌کنیم که راه ذلت و رسوایی و بردگی و رویبضه‌ای (بسیار زشت) را رها کن و در راه اسلام که راه عزت و سربلندی ا‌ست گام بردار!

در فرجام این سخن خلیفه بزرگوار حضرت عمر بن الخطاب رضی الله تعالی عنه را برایت یادآور می‌شویم: «ما قومی بودیم که الله سبحانه وتعالی ما را با اسلام عزت داد، پس هرگاه عزت را در غیر از اسلام بجوییم، الله سبحانه وتعالی ما را ذلیل خواهد کرد.»

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾ [انفال:  24]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده اید، (دعوت) الله و رسول را ایجابت کنید، مادامی‌که شما را به سوی چیزی فرا می‌خوانند که شما را حیات می‌بخشد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ازبکستان

مترجم: حذیفه مستمر

ادامه مطلب...

ای مسلمانان! این رمضان را آخرین رمضان زیر سایه شکست و وابستگی قرار دهید!

  • نشر شده در سیاسی

این صدودومین رمضان است که بدون خلافت و خلیفه و در زیر سایه شکست و وابستگی دولت‌های استعماری به سر می‌بریم. این بهترین امت را چه شده است؟! آیا تعدادش کم است یا نیرویش ضعیف شده که نمی‌تواند حمله صلیبی مدرن در لباس سکولاریزم و دیموکراسی را دفع و بر دشمنان خود حمله کرده و یا تیر خونینی بسوی شان پرتاب نماید که بوسیله آن، جمجمه‌های شان  را درهم شکسته، تجاوزگران را بیرون رانده و سرزمین‌ها را از پلیدی نظام سرمایه‌داری صلیبی پاک سازد؟! راز شکست این امت و وابستگی آن برای دشمنی‌که نابودگر دولت، متلاشی‌گر گوشت و پوست، قاتل فرزندان و چپاول‌گر اموال و دارائی‌های وی است، چه می‌باشد؟!

این امت به مصیبت‌ها گرفتار شده و همه این را دانسته؛ ولی راه علاج آن را نمی‌دانند؛ اما آن‌که این درد را احساس کرد، به عقب‌ماندگی این امت و سبب آن تأمل کرد و در پی آن شد تا علت را جویا شود، تاریخ و میراث این امت را بررسی کرد که در گذشته چگونه بوده و تا کجا رسیده؟ وی دانست که این امت، بهترین و بزرگ‌ترین امت بوده که دارای بزرگ‌ترین دولت، مترقی‌ترین تمدن، گسترده‌ترین فرهنگ و عمیق‌ترین فکره و اندیشه بود، هزاروسیصدسال بر سه قاره جهان فرمانروائی کرده و در نتیجه، این فرد به تحقیق و بررسی خود ادامه داد و رمز نهضت و رنسانس امت و سبب سقوط آن را تحقیق کرده، به مبدأ و اصلش رهنمود شد و پوشش‌های فکری و إبهاماتی‌که پیرامون آن را احاطه کرده بود، بخاطر پاک و صاف کردن فکرۀ خود کنار زد و سپس در جستجوی طریقۀ خود شد تا آن‌که آن را صحیح و درست دریافت و ارتباط بین فکره و طریقه را دانسته و به این نتیجه رسید که بین فکره و طریقه یک ارتباط لاینفک و جدانشدنی است؛ لذا یک تشکیل حزبی مبدئی را شکل داد که به مرور زمان رشد کرد و توسعه یافت و در نتیجه به یک حرکت و جنبش تحریری کامل مبدل گشت! به فضل و توفیق الله سبحانه وتعالی بر احدی پنهان نیست که این حزب به سوی خلافت بر منهج نبوت دعوت می‌کند. پس کسی‌که به الله سبحانه وتعالی ایمان و اخلاص داشته و در پی نجات امت است، باید به این حزب پیوسته و نصرتش دهد تا از گناهِ ساکت نشستن و از گناه این‌که بیعتی در گردنش نیست، رهایی یافته و به مرگ جاهلیت نمیرد.

﴿شَهرُ رَمَضَانَ الَّذِى أُنزِلَ فِيهِ الْقُرْءَانُ هُدًى لِّلنَّاسِ وَ بَيِّنَٰتٍ مِّنَ الْهُدَىٰ وَ الْفُرْقَانِ فَمَن شَهِدَ مِنكُمُ الشَّهْرَ فَلْيَصُمْهُ[بقره: 185]

ترجمه: ماه رمضان است که قرآن در آن نازل شده است  تا مردم را رهنمائی کند و نشانه‌ها و آیات روشنی از ارشاد (به حق و حقیقت) باشد و (میان حق و باطل در همه ادوار) جدائی افکند. پس هرکه از شما (فرا رسیدن) این ماه را دریابد، باید که آن را روزه بدارد.

الله سبحانه وتعالی این ماه را با نازل کردن قرآن، مبارک گشتانده است! انگار روزه را بدان خاطر فرض کرده تا شکرانه‌ای برای گرامی داشت مان توسط قرآن هدایت‌گر باشد. لذا الله سبحانه وتعالی حمل قرآن و رساندن آن را برای عموم مردم بر هر مؤمن واجب کرده تا مردم را به خواست الله سبحانه وتعالی از گمراهی نجات داده و از تاریکی‌های جهل و نادانی بسوی روشنائی بیرون گرداند و اکتفاء کردن به روزه و تعطیل کردن حمل قرآن و دعوت بسوی تطبیق آن طبق منهج نبوت کار ناروائی است؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم قرآن را برای عموم مردم حمل کرده، دولتش را تأسیس و احکام آن را، که جدا کننده بین حق و باطل است، تطبیق کردند و این عملکرد رسول الله صلی الله علیه وسلم برای همگان الگو و نمونه است. بنابر این، یک مسلمان چگونه راضی به تطبیق احکام غیر قرآن شده، قوانینی غیر از آن را را وضع کرده و رهبری مردم خیالی را قبول می‌کند و سیادت و رهبری شریعت فرض شده بسان فرض روزه، نماز، زکات و حج را قبول نمی‌کند؟!

ماه رمضان؛ ماه جهاد، فتوحات و پیروزی هاست! گویا الله سبحانه وتعالی خواست تا نخستین معرکه و جنگ مسلمانان در این ماه باشد و روزه در سال دوم هجری در همین ماه همراه با جنگ بدر فرض گردید تا نظر مسلمانان را جلب کند که روزه و جهاد هردو فرض بوده و از یکدیگر تفاوتی ندارند! تنها اکتفاء کردن به این‌که روزه امتناع و خودداری از خوردن و نوشیدن است، معنایی ندارد؛ بلکه با عبادت بزرگ یعنی جهاد فی سبیل الله قرینه شده است. مسلمانان صدر اسلام این را درک نموده و در ماه رمضان جهاد را تعطیل نکردند؛ بلکه به پیروزی‌ها و فتوحات بزرگی نایل شدند! جنگ بدر، فتح مکه، جنگ قادسیه، فتح اندلس، جنگ زلاقه، عین جالوت، حطین و بدنبالش آزاد کردن بیت المقدس، جنگ قادسیه، جنگ بلاط الشهداء نزدیک پاریس، فتح عموریه و أنقره همه و همه در ماه رمضان انجام شد! رمضان، ماه خواب و پهن کردن سفره در وقت افطار و سحری، خورد و نوش، خوش‌گذرانی و تماشای فیلم‌ها نیست... بلکه رمضان، ماه روزه و جهاد و قیام شب و قرائت قرآن است.

اوامر شرعی صریح در قرآن و احادیث مبارکه در کتب صحیح و سیرت نبوی و اجماع صحابه، که منابع و مصادر شرعی هستند، فقط برای امت اسلامی تحقق شدنی است. این اوامر شرعی و مصادر صحیح در کنار حقائق تاریخ امت اصیل، همه به وجوب کار و فعالیت برای تأسیس دولت خلافت و تطبیق اسلام تأکید دارند. مبدأ اصیل، پیروان خود را ملزم می‌سازد تا خودشان را منحصر  و حبس در داخل نکنند؛ بلکه باید با تمام جریانات و افکار به مبارزه بپردازند تا هیچ سیادتی و رهبری غیر از مبدأ خودشان باقی نماند و فقط مبدأ و نظام خود را بر خود تطبیق کنند و به قوانین وضعی و صناشناخته شده بیگانگان پشت کرده و ارزش قائل نشوند.

﴿فَلَا وَ رَبِّکَ لَا يُؤْمِنُونَ حَتَّىٰ يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ [نساء: 65]

ترجمه: اما، نه! به پروردگارت قسم که آنان مؤمن بشمار نمی‌آیند تا تو را در اختلافات و درگیری‌های خود به داوری نطلبند.

واقعیت کنونی مسلمانان، از آن‌ها تقاضا می‌کند که برای تأسیس خلافت، که هیچ راه نجات و نهضتی جز آن نیست، فعالیت کنند و هرکسی‌ را که قلب سلیم و گوش شنوا دارد، متذکر می‌شود که باید برای اقامه خلافت، یعنی تنها ناجی امت دست به کار شود تا بواسطه آن امت را نجات دهد.

آری، بر امت مسلمان واجب است که همه بشریت را از آتش سرمایه‌داری ظالم نجات دهند! یقیناً که بر دوش امت امانت آزادسازی جهان از کفر، ستم، گمراهی و بردگی و خوردن اموال‌شان به باطل تحت نام آزادی ملکیت و انداختن شان به باتلاق رذالت تحت نام آزادی شخصی و دیموکراسی و حقوق انسان گذاشته شده است.

﴿وَ كَذَٰلِكَ جَعَلْنَٰكُمْ أُمَّةً وَسَطًا لِّتَكُونُوا شُهَدَاءَ عَلَى النَّاسِ [بقره: 143]

ترجمه: بی‌گمان شما را امت وسط نموده ایم(نه در دین افراط کنید و نه تفریط) تا گواهانی بر مردم باشید.

ماه رمضان تحت الشعاع جو ایمان قرار گرفته و تقوا و روابط معنوی بر آن حاکم است! تقوا صله و پیوند مسلمان با پروردگارش بوده و این از حکمت روزه است.

﴿يَٰأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمُ الصِّیَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِن قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [بقره: 183]

ترجمه:ای کسانی‌که ایمان آورده اید! بر شما روزه واجب شده است، همانگونه که بر کسانی‌که پیش از شما بوده اند واجب بوده تا باشد که پرهیزگار شوید!

این جو و فضای ایمانی، فرد مسلمان را برای قیام به اعمال صالحه تحریک کرده و وی را دعوت می‌کند که از نخستین امر شروع کند و نخستین امر، نردبان ارزش‌هاست؛ یعنی خلافت راشده که از نخستین اولویت ها است؛ زیرا به واسطه آن سایر احکام تطبیق و تمام واجبات و مسئولیت‌ها اقامه شده، اموال، ارزش‌ها و سرزمین‌ها حمایت و حفاظت می‌شود.  بر ما لازم است که از تذکیر و یادآوری مسلمانان نسبت به نخستین اولویت‌ها خسته و درمانده نشویم؛ زیرا فرد مسلمان به انجام نیکی و ادای مسئولیت در برابر دیگران و مساعدت و همکاری محتاجان و قربانی کردن در راه تحقق اهداف خود مکلف و مسئول بوده و عادت دارد و آنگاه که یک رهبری مخلص و آگاه امورشان را به عهده گیرد، معجزات را تحقق خواهند بخشید.

امت اسلامی یک امت اصیل و بسیار بخشنده بوده و هرقدر که برایش گرسنگی، خستگی و ضعف و ظلم دامنگیر شود، قیام کرده و بسان سیل خروشان می‌خروشد. چه مصیبت‌هایی‌که در زمان صلیبیان و مغولان برایش نرسید؛ اما قیام کرد، مجدداً بزرگ‌ترین دولت گردید و با وجود آنچه اکنون برایش رسیده، هنوز جان در بدن داشته حتی دولت‌های بزرگ در میادین جنگ شکست خورده و نزدیک است که این امت، بساط امریکا را برهم چیده و دولت‌های غرب را با انقلاب علیه نظام‌های مزدور حاکم در سرزمین‌های اسلامی سرنگون کند؛ زیرا آگاهی امت افزون شده، اگرچه تا کنون کامل نگشته؛ اما بزودی کامل خواهد گشت! به دلیل این‌که این امت، بهترین امت است که برای رهنمائی مردم  آفریده شده، از استوارترین مبدأ برخوردارست، آگاه‌ترین حزب را از میان فرزندان خود به همراه دارد و به خواست الله سبحانه وتعالی پیروز خواهد گشت!

نویسنده: أسعد منصور

برگرفته از شماره 435

جریده الرایه

مترجم: محمد مزمل

 

ادامه مطلب...

چرا کفار استعمارگر از حزب التحریر می‌ترسند؟

  • نشر شده در سیاسی

دوازدهمین کنفرانس سالانة خلافت، که توسط حزب التحریر-ولایه تونس برگزار شد؛ طوفان بی‌سابقه‌ای از محکومیت و نکوهش را علیه کمپاین سیکولران بر انگیخت. سیکولران در این کمپاین تحریک‌آمیز خود، حزب را مورد تهاجم اتهامات و افتراءات بی‌اساس قرار دادند. سیکولران در این کمپاین، دعوت به سوی خلافت را تقبیح کرده و بر تمدن و مدنیت اشک ریختند و به حدی از حماقت رسیده اند که انحلال حزب را می‌طلبند. این سیکولران حاکمان و اهل قدرت را علیه جوانان حزب، حامیان و طرف‌داران آن تحریک می‌کنند. قیادت و رهبری این کمپاین رسانه‌ای را، رسانه‌ها و برخی از سازمان‌ها به اصطلاح جامعه مدنی، که ارتباط فکری و عضوی آن با استعمارگران پنهان نیست، بدوش داشتند و بصورت سیستماتیک تریبون‌های گفتگو و تیترهای روزنامه‌ها و عناوین اصلی آن به خدمت شان گذاشته شد.

چرا تحریک علیه حزب؟ مگر سیکولران مدافع آزادی عقیده و اندیشه نیستند؟! آیا قبلاً نگفته اند که هر فکری تا زمانی‌که پیروان آن دست به خشونت نبرده و به سوی خشونت دعوت نکنند، مقبول و پذیرفتنی است؛ این در حالی ا‌ست که آنان شاهدند که حزب التحریر از خشونت استفاده نکرده و به خشونت دعوت نمی‌کند؛ پس چرا علیه حزب و دعوتش به سوی خلافت تحریک می‌کنند؟ چرا پولیس را علیه جوانان حزب إغوا می‌کنند؟ چرا سعی دارند از برگزاری کنفرانس سالانه‌ی خلافت جلوگیری کنند؟

آن‌ها می‌گویند که خلافت مفکوره علیه تمدن و جمهوریت و ارزش‌های آن بوده و خطری است علیه دولت ملت. بنابر این، ترس شان را از خلافت به صراحت إظهار کردند.

آیا خلافت وحشتناک است؟ چه کسی از خلافت می‌ترسد؟

خلافت، حاکمیت اسلام و از سرگیری زنده‌گی اسلامی است؛ چنان‌که نخستین بار توسط رسول الله صلی الله علیه وسلم تأسیس شد. خلافت منجی بشریت بوده و تمام علمای امت بر وجوب آن اتفاق نظر دارند. پس وقتی خلافت، تجسم بخشیدن عملی اسلام در زندگی است و مردم تونس هم مسلمان هستند، پس آیا خلافت برای مسلمانان وحشتناک است؟ قطعاً که چنین نیست؛ زیرا افکار عمومی حاکم در تونس، از حکم بماأنزل الله شدیداً حمایت می‌کند و اگر به تونس بروید و درباره حکم بماأنزل الله بپرسید، هرگز مخالفی نمی‌یابید؛ بلکه با موافقینی روبرو می‌شوید که از الله سبحانه وتعالی خواهان آمدن روزی هستند که اسلام  با شریعت عادلش در آن حاکم گردد. آنچه قوت این فکر را برای تان ثابت می‌کند و تنها در حد آرمان نیست، اینست که سیاست‌مداران سیکولر و کمونست‌ها (مخصوصاً در اوائل انقلاب) دیگر نمی‌توانند که آشکارا علیه اسلام خصومت کنند و هرکسی‌که با اسلام رقابت کند، سقوط کرده و از اعتبار خواهد افتاد.

بنابر این، چه کسی از خلافت و اسلام می‌ترسد؟ کدر سیاسی سکولار را که استعمارگران در بطن تونس ساخت و بالای زندگی سیاسی تونس حاکم شان گشتاند، بعد از آن‌که بیشتر از شصت سال حاکمیت کردند، اعتماد خود را در نزد مردم از دست دادند؛ در کل سکولاریزم را با تمام الوان و اشکال آن تجربه کردند، از جمله دیکتاتوری، دیموکراسی، تدینی و غیرتدینی. در نهایت، چیزی جز درد و رنج را نصیب نشدند؛ لذا سیکولریزم را نپذیرفتند و بر آن انقلاب کرده و اصل نظام را سرنگون کردند. این انقلاب هم‌چنان جریان داشته و قصد دارد به قرارگاه خود، یعنی تغییر واقعی که متضمن آزادی تام و فراگیر از سلطه استعمارگر و وابستگی ذلیلانه بوده و هم‌چنان متضمن تغییری است که برای امت سیادت و رهبری را تضمین کرده تا به مقام بهترین امت دوباره نایل گردد. اما سیکولران، فاقد این دیدگاه بوده و جز وابستگی و متابعت فکری و سیاسی چیزی بیش بلد نیستند و از حاکمیت وسیاست جز وابستگی و متابعت تحقیرآمیز از آنچه ارباباب شان از آن سوی دریاها فرمان می‌دهند، نیز چیزی بلد نیستند.

این وضعیت در تونس و دیگر سرزمین‌های اسلامی، همان چیزی است که کدر سیاسی مردار؛ بلکه سازندگانش را نیز به اضطراب و وحشت انداخته است؛ زیرا ابزار آن (کدر سیاسی سیکولریزم) قدرت خود را با وجود تمام دسائس و نیرنگ‌هایش در بازار مردم و در گمراه سازی آن‌ها از دست داده است و دو خطر، وضعیت استعمارگران را تهدید می‌کند:

-        خطر انقلاب جاری، که تمام تونس و احزاب آن را فرا گرفته است.

-        خطر وجود بدیل واقعی، یعنی اسلام و خلافت، که حزب التحریر آن را تبلور بخشیده و مردم، جوانان حزب، صداقت و امانت‌داری شان را شناخته و از آنان فهم سلیم نسبت به اسلام دیده و دانسته اند که این جوانان، می‌توانند بازی‎ها و دسائس دولت‌ها را درک کرده و برملا سازند. خلافت در بین مسلمانان بر نخواهد گشت؛ مگر این‌که اهل قدرت و متنفذین، دست از حمایت مزدوران کشیده و در کنار دین، امت و رهبریت شان (حزب التحریر) بإیستند؛ حزبی‌که نمایان بوده و همگی، جوانان و افرادش را می‌شناسند. حزب التحریر برای غرب، نظر به دلائل زیر بسیار خطرناک و حایز اهمیت است:

-        زیرا ظهور حزب التحریر، سعی جنایت‌کارانه شان را در راستای نابودی اسلام از صحنه زنده‌گی خنثی کرد. غرب بعد از آن‌که گمان کرد خلافت و اسلام را از بین برده است؛ امروزه شاهد آنست که مفکوره خلافت‌خواهی در سطح جهان و در تونس، که نقطه آغاز انقلاب مسلمانان در سرزمین‌های اسلامی است، عام و فراگیر شده است. بلی، غرب می‌بیند و ندای آن را در تونس، شام، اندونیزیا، پاکستان  و افغانستان می‌شنود و مسلمانان و کسانی‌که با آتش سرمایه‌داری در هر مکان در حال سوختن هستند، ندای آن را در همه جا می‌شنوند.

-        زیرا خلافتی‌که حزب التحریر بسویش دعوت می‌کند، خلافت بر منهج نبوت، یعنی دولتی است که در داخل اسلام را تطبیق کرده و با دعوت و جهاد، سعی دارد بشریت را از جرائم سرمایه‌داری نجات دهد.

-        زیرا بازگشت خلافت تنها یک مفکوره نیست؛ بلکه خلافت دولت جهانی است که می‌خواهد رهبری جهان را دوباره به دست گیرد و آنچه را که رسول الله صلی الله علیه وسلم شروع کردند، ادامه بخشد. بلی، خلافت به دوران تاریک، که با وستفالیا در سال 1648م. شروع شد و با توافق‌نامه‌های سایکس-پیکو استوار گردید، پایان خواهد بخشید و این بازگشت اسلام به عنوان قدرت جهانی توسط خلافت، غرب را مضطرب و نگران ساخته است.

 برخی خواهند گفت که شما در رعب و خوف غرب نسبت به آمدن دولت خلافت زیاده‌روی و مبالغه می‌کنید. در پاسخ باید گفت: اظهارات شان بیانگر ترس و هراس شان بوده و آن‌ها از تغییر نظم جهانی و متلاشی شدن بنیان بد که در وستفالیا و سپس در سایکس پیکو و همانندانش تأسیس کردند، هراسان هستند. این "هنری کیسنجر" است که پایان دوران وستفالیا را احساس کرده و در کنفرانس‌ها و مقالات خود از پایان قریب الوقوع آن خبر می‌دهد. این "زینوباران" است که در تحقیقی از حزب التحریر در سال 2004م علیه آن هشدار داده و گفته است که خطر حزب در وجودش پنهان است؛ زیرا وی "ایدیولوژی" الهام‌بخشی را پدید آورده است، (اسلام) بدیل حقیقی برای سرمایه‌داری، که شاید مردم بعد از سقوط کمونیزم و شکست وی در مبارزه با سیکولریزم بسوی آن روی آورند. علاوه بر این، دفاتر تصمیم‌گیری دولت‌های بزرگ مملو از گزارشات درباره حزب التحریر و خلافت و چگونگی جلوگیری از موفقیت آن در راستای اقامه خلافت است.

بر این اساس، ترس از حزب التحریر در تونس و دیگر سرزمین‌های اسلامی واقعی بوده و این ترس، تنها پیروان و مزدوران را در برنگرفته است؛ زیرا آن‌ها منحط بوده و بصیرت و بینایی شان را از دست داده اند، جز مزدور چیزی بیش نیستند و فقط همان چیزی را می‌دانند که برای شان فرمان داده می‌شود؛ بلکه ترس از حزب، در راهروهای کاخ سفید و در دفاتر مطالعات استراتژیک استعمارگران، که پیشرفت حزب و خلافت را می‌بینند، نهفته است. ازین‌رو، آن‌ها به گمان این‌که می‌توانند جلو حزب و دعوتش را بگیرند؛ کسانی را که به شدت به حزب حمله می‌کنند، حمایت کرده و آنان را پشتیبانی می‌کنند، می‌خواهند که نظام شان را استمرار بخشیده و ارزش‌های معنوی امت را متلاشی سازند و اراده شان را با قحطی و تحقیر شکستانده و شخصیت رهبر مخلص و وفادار امت (حزب التحریر) را مخدوش نموده و مردم را نسبت به آن در فتنه اندازند؛ غافل از آن‌که خلافت تنها کار حزبی و کار حزب التحریر نبوده؛ بلکه امر الله سبحانه وتعالی و خواسته وی برای بندگانش بوده و آنچه را که وی بخواهد انجام شدنی و  وعده او راست و پابرجاست.

الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ ءَامَنُوا مِنْكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَلَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِينَهُمُ الَّذِي ارْتَضَى لَهُمْ وَلَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَنِي لَا يُشْرِكُونَ بِي شَيْئاً وَمَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ[نور: 55]

ترجمه: الله (سبحانه وتعالی) به کسانی از شما که ایمان آورده اند و کارهای شایسته انجام داده اند، وعده می­دهد که آنان را قطعاً جایگزین (پیشینیان و وارث فرماندهی و حکومت شان) در زمین خواهد کرد (تا آن را پس از ظلم ظالمان، در پرتو عدل و داد خود آبادان سازند)؛ همان گونه که پیشینیان (دادگر و مؤمن ملت­های گذشته) را جایگزین (طاغیان و یاغیان ستمگر) قبل از ایشان (در ادوار و اعصار دور و دراز تاریخ) کرده است (و حکومت و قدرت را بدانان بخشیده است).هم‌چنین دین (اسلام نام) ایشان را که برای آنان می­پسندد، حتماً (در زمین) پابرجا و برقرار خواهد ساخت و نیز خوف و هراس آنان را به امنیت و آرامش مبدل می­سازد؛ (آن چنان که بدون دغدغه و دلهره از دیگران، تنها) مرا می­پرستند و چیزی را شریک من نمی­گردانند. بعد از این (وعده راستین) کسانی‌که کافر شوند، آنان کاملاً بیرون شوندگان (از دائره ایمان و اسلام) بشمار رفته (مرتدان و متمردان حقیقی بشمار می­روند).

برگرفته از شماره ۴۳۴ جریده الرایه

نویسنده: استاد محمد الناصر شویخه

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

دورنمای سیاسی در نیجیریه

  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

بعد از پایان انتخابات ریاست جمهوری، که نتایج آن در تاریخ 1/3/2023 با پیروزی پائولا احمد تینوبو، نامزد حزب حاکم حزب کنگره ترقی‌خواه اعلام شد، انتخابات شهری و ولایتی در نیجیریه به تاریخ 11/3/2023 برگزار گردید. چنانچه آن انتخابات در 25/2/2023 برگزار شد و رقیب او، عتیق ابوبکر در حزب دموکراتیک خلق، که در رتبه دوم قرار گرفت و رقیبش، پیتر اوبی از حزب کارگر در انتخابات، که در جایگاه سوم قرار گرفت، به نتایج اعتراض کردند. آمریکا نگرانی خود را اعلام کرد و از کسانی‌که به نتایج اعتراض کردند، حمایت نمود و به برنده تبریک نگفت؛ در حالی‌که بریتانیا خوشحالی خود را از نتایج اعلام نمود و به رئیس جمهور منتخب تبریک گفت. چه تغییراتی در صحنۀ سیاسی در نیجیریه رخ داده است؟ منظور آمریکا و انگلیس در این انتخابات چیست؟ مواضع آن‌ها در قبال نیجیریه به چه معناست؟

پاسخ:

برای این‌که پاسخ به پرسش‌های فوق واضح گردد، امور ذیل را خدمت تان به عرض می‌رسانم:

1-     نیجریه سرزمین اسلام است. اسلام از اواسط قرن هفتم میلادی وارد منطقه کانو در شمال نیجیریه شد و از طریق تجارت در سرزمین هائوسا و سرزمین فولانی‌ها در شمال و مرکز نیجیریه گسترش یافت. اسلام در واقع در اواسط قرن دهم میلادی به دست فقهای اندلسی به شکل فعلی گسترش یافت؛ سپس بعدها امارت اسلامی در آن نواحی ایجاد شد که به نام خلافت عثمانی یا خلافت سوکوتو منسوب به عثمان دانفودیو نام گرفت که دولت آن نزدیک به صد سال دوام آورد تا این‌که انگلیس‌ها در سال 1904 میلادی آن را پایان دادند. مذهب مالکی در محاکم شرعی نیجیریه مشهور است و اکثر مسلمانان آن اهل سنت اند و در  12 ولایت آن برخی از احکام شریعت اسلام تطبیق می‌شود.

2-     جمعیت نیجیریه در حال حاضر حدود 220 میلیون تن است؛ همان‌طور که سازمان ملل در سال 2021 حدود 219 میلیون نفر تخمین زد و اکثریت جمعیت آن را مسلمانان به نسبت 65% تا 75% بر اساس آمارهای مختلف تشکیل می‌دهند. مساحت نیجیریه نزدیک به یک میلیون کیلومتر مربع است و بین سال‌های 1900 تا 1904 میلادی بریتانیا توانست پس از حذف حکومت اسلامی در آنجا، کنترول خود را بر تمام مناطقی‌که به عنوان نیجیریه شناخته می‌شد، گسترش دهد. سپس بریتانیا در1/10/1960 استقلال رسمی‌اش را به آن داد و قدرت را به اقلیت نصرانی ایگبو سپرد و سپس در سال 1963 میلادی آن را به کشورهای مشترک المنافع ضمیمه کرد. نیجیریه از نژادهای مختلفی تشکیل شده است که بزرگترین آن‌ها سه گروه قومی بزرگ هستند که عبارتند از: هاوسا، فولانی در شمال و مرکز و اکثریت قریب به اتفاق آن‌ها مسلمان و یوروبا در مرکز و جنوب غربی و اکثریت آن‌ها را نصاری تشکیل می‌دهند. اما اقلیت مسلمان زیادی دارد و ایگبو در جنوب شرقی از یک اقلیت کاتولیک نصرانی است.

3-     در انتخاباتی‌که در سال 1999 میلادی برگزار شد، اوباسانجو بدون منازعه پیروز شد و برای دو دورۀ انتخاباتی از 29/5/1999 تا 29/5/2007 میلادی به قدرت ادامه داد. وی در طول مدت زمان حاکمیت خود، حمایت واضح‌اش را از امریکا و خصومت آشکار خود را علیه مسلمانان اظهار کرد و در انتخابات 2015 محمد بخاری، که به انگلیس‌ها وفادار بود، پیروز شد و پائولا احمد تینوبو یکی از بزرگ‌ترین حامیان او بود و ما توانستیم عوامل انگلیس را در محیط سیاسی بشناسیم؛ زمانی که احمد تینوبو را عراب سیاسی و سازندۀ پادشاهان نامید و سپس با شعار "نوبت من رسیده است" خود را نامزد کرد و در انتخابات 2023 پیروز شد. در تاریخ 3/1/2023، کمیسیون مستقل انتخابات در نیجیریه، پیروزی پائولا احمد تینوبو، نامزد حزب حاکم، حزب کنگره ترقی‌خواه، در انتخابات ریاست جمهوری که در تاریخ 25/2/2023 در میان 18 نامزد برگزار شده بود، اعلام کرد. وی 8.8 میلیون رای به دست آورده بود که 37 درصد از 87 میلیون رأی دهنده‌ای می‌شود که کارت انتخابات دریافت کردند؛ در حالی‌که دو رقیب او؛ عتیق ابوبکر، نامزد حزب دموکراتیک خلق حدود 6.9 میلیون رأی یا 29 درصد و پیتر اوبی، نامزد حزب کارگر حدود 6.1 میلیون رأی یا 25% دریافت کردند. عتیق ابوبکر و پیتر اوبی نتایج را رد کردند و قصد داشتند آن‌ها را به چالش بکشند و نشان دهند که آن‌ها دستکاری و منجر به این شده که "رأی‌گیری نه آزاد، نه عادلانه و نه شفاف" باشد. عتیق در تاریخ 6/3/2023 راهپیمایی حامیان خود را رهبری کرد و آن‌ها در بیرون دفاتر کمیسیون مستقل انتخابات تجمع کردند و مسئول حزب دیموکراتیک خلق خواسته‌های را به مسئول کمیسیون انتخابات پیرامون همان موضوع تقدیم کرد. اما با وجود آن نتایج انتخابات تغییری نکرد.

4-     بنابر آن‌چه گفته شد، بریتانیا روند انتخابات در نیجیریه را ستایش نمود؛ چنان‌که جیمز کلورلی، وزیر امور خارجۀ این کشور در بیانیه‌ای که در تاریخ 1/3/2023 در وب‌سایت رسمی دولت بریتانیا منتشر کرد، به پائولا احمد تینوبو رئیس جمهور منتخب تبریک گفت. آنچه در این بیانیه آمده است: «بریتانیا از رأی‌دهندگان نیجیریه‌ای به دلیل شرکت در انتخابات ریاست جمهوری و مجلس ملی و شکیبایی و انعطاف‌پذیری آن‌ها در استفاده از حقوق دموکراتیک شان قدردانی می‌کند. ما به پائولا احمد تینوبو، رئیس جمهور منتخب تبریک می گوییم و موقف احزاب مخالف را در مورد نتیجۀ انتخابات و نگرانی‌های بیان شده توسط هیئت‌های ناظر و جامعه مدنی در مورد سازماندهی این روند از جمله تأخیرها و چالش‌های فنی بررسی می‌کنیم. مقامات را تشویق می‌کنیم که همه نگرانی‌ها را با دقت بررسی کنند و برای حل مسائل باقی مانده و تمرکز جهت تحقق ارادۀ مردم نیجیریه اقدام کنند.» این یک موقف حمایتی از طرف بریتانیا از رئیس جمهور منتخب است. او کمپاین وی را به جعل یا دستکاری متهم نمی‌کند؛ بلکه از مقامات‌اش می‌خواهد که با در نظر گرفتن بی‌طرفی مقامات در این بررسی، همه نگرانی‌ها را بررسی کنند. علاوه بر این، حمایت اتحادیۀ اروپا در مقابله با آمریکا وجود داشت؛ همانطور که جوزپ بورل، نمایندۀ سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: «انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی که چند روز پیش نیجیریه شاهد آن بود، فرصت بزرگی برای تحکیم دموکراسی در این کشور، درغرب آفریقا به شمار می‌رود. با وجود شرایط دشوار و شکست‌های عملیاتی، مردم نیجیریه تعهد خود را به دموکراسی نشان داده اند.» (منبع: کونا 28/2/2023) از این رو، حمایت بریتانیا از رئیس جمهور تازه منتخب در نیجیریه و هم‌چنین حمایت اروپا از او در مقابله با نفوذ آمریکا در آفریقا به نظر می‌رسد.

5-     موقف ایالات متحده در قبال انتخاب پائولا احمد تینوبو منفی بود. ند پرایس، سخنگوی وزارت امور خارجه در بیانیه‌ای گفت: «نیجری‌ها حق دارند چنین نگرانی‌های داشته و باید انتظارات زیادی از انتخابات اخیر داشته باشند. میکانیزم‌های خوبی برای داوری در مورد اختلافات انتخاباتی وجود دارد. ما هر نامزد یا حزبی را که می‌خواهد نتایج را به چالش بکشد، تشویق می‌کنیم تا راه‌های اصلاح حقوقی را از طریق این میکانیزم‌ها دنبال کنند. ما به ناظران بین‌المللی دیگر می‌پیوندیم تا از کمیسیون مستقل ملی انتخابات بخواهیم وضعیت را در مناطقی‌که به توجه بیشتر نیاز دارند، بهبود بخشد. ما درک می‌کنیم که نیجیری‌ها و بعضی احزاب، اعتراض شان را نسبت به روندی‌که پروسۀ انتخابات با آن اجرا شد، بیان داشتند؛ به ویژه کاستی‌ها در عناصر فنی، که برای اولین بار در انتخابات ریاست جمهوری مورد استفاده قرار گرفت، هم‌چنین نگران گزارش‌هایی هستیم که در آن رسانه‌ها در جریان انتخابات مورد حمله قرار گرفتند.» (منبع: صفحه لیدرشیب نیجیریه 2/ 3/2023) آمریکا در این‌جا از مواضع احزاب مخالف در اعتراض شان به روند انتخابات حمایت می‌کند، آنان را به اعتراض تشویق می‌کند، به رئیس جمهور پیروز تبریک نمی‌گوید و اعلام می‌کند که نگران گزارش‌های مربوط حمله به رسانه‌ها در جریان انتخابات است. این نشان می‌دهد که رئیس جمهور جدید به میل او نیست و به او وابسته نمی‌باشد.

6-   نامزد عتیق ابوبکر، که نمایندۀ حزب مخالف است، در دوره اولوسگون اوباسانجو در مدت زمان 1999-2007 معاون رئیس جمهور بود. معروف است که اوباسانجو از پیروان آمریکا بود. به نظر می‌رسد که آمریکا از عتیق ابوبکر برای به قدرت رسیدن حمایت می‌کند. چون اصالتاً مسلمان است او را با پائولا احمد تینوبو که او نیز مسلمان الاصل و دارای وزن و پشتوانه و توان مالی است و در آن طرف با محمد بخاری یکی از عوامل انگلیس قرار دارد، به رقابت قرار داد. محبوبیت حزب دموکراتیک خلق به دلیل فساد افسارگسیخته در زمان او و در دوران حکومت او در کشور بین سال‌های 1999 تا 2015، به‌ویژه در دوران سلطنت کودلاک جاناتان، قیام اخیر با ریختن نفت روی آتش، با اعمال خودسرانه‌اش و تبعیض علیه مسلمانان و آزار و اذیت به بهانه (مبارزه با تروریسم) کاهش یافت. حتی بادار او، آمریکا از این فساد گسترده در حزب و در دوران حکومت او انتقاد کرد؛ اما نه برای اصلاح آن؛ بلکه برای محکم کردن چنگال خود بر آن. زمانی‌که حکومت نظامی حاکم درگیر فساد شد، به این ترتیب آمریکا بر آن چنگ انداخت و هرگاه مخالفت وی را می‌نمود؛ رسوای شان می‌‌ساخت تا دیدگاه عام مردم را به این جهت سوق دهد که او ضد فساد است؛ در حالی‌که در مقابل آن ساکت بود و به اصلاح آن نمی‌پردازد و خودش فسادپیشه و پشتیبان فساد کاران در زمین است.

7-     به همین دلیل مراقب بود که اگر کاندیدای حزب دموکراتیک خلق، عتیق ابوبکر موفق نشد، شخص دیگری داشته باشد و برای پاک جلوه دادن او کار کرد و آن شخص پیتر اوبی بود؛ گویا که کاملاً پاک است! او سال گذشته در ماه می 2022 از حزب دموکراتیک خلق استعفا داد و به حزب کارگران پیوست. معلوم می‌شود که امریکا محاسبه کرده بود که آرای مسلمانانی‌که اکثریت را در نیجریه تشکیل می‌دهند، بین عتیق ابوبکر، نامزد انتخاباتی از حزب دموکراتیک خلق و پائولا احمد تینوبو، نامزد حزب حاکم کنگره ترقی‌خواه، که طرفدار انگلیس است و هم‌چنین رابیو موسی کوانکواسو، مسلمان الاصل و نامزد حزب ملی خلق نیجریه، که شروع به فعالیت کرد، محبوبیت کسب کرد و در انتخابات گذشته با 60 درصد چهارم شد، تقسیم می‌شود. به همین دلیل است که آمریکا از پیتر اوبی که یک نصرانی است، حمایت کرد و رسانه‌های آمریکایی شروع به صیقل دادن او کردند و شایعه شد که او کاندیدای مورد علاقۀ جوانان نیجریه است که 60 درصد جمعیت را تشکیل می‌دهند و مشتاق تغییر و تحول و حاکمیت نسل جوان هستند. شرکت رسانه‌ای آمریکایی بلومبرگ گزارش داد که یک نظرسنجی عمومی در نیجیریه انجام داده است و نظرسنجی از حدود 2384 نیجیریه‌ای از طریق اپلیکیشن تلفن هوشمند نشان می‌دهد که ممکن است پیتر اوبی در انتخابات ریاست جمهوری پیروز شود. مؤسسۀ إی إن بی امریکایی نیز همین‌طور عمل کرد و پیروزی پیتر اوبی را پیش‌بینی نمود. مؤسسۀ ملی دمکراتیک و مؤسسۀ بین‌المللی جمهوری‌خواه نیز همین پیش‌بینی را داشتند. با درک این‌که حزب دموکراتیک خلق تا سال 2015 بر صحنۀ نیجیریه تسلط داشت، تنها حزبی بود که قدرت پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری را داشت و مرکز سیاسی بود که به تأمین منافع آمریکا تمایل داشت. با این حال، زمانی‌که محمد بخاری، مامور بریتانیایی، با وجود تلاش امریکا برای ممانعت از پیروزی او، توانست برنده شود، صحنۀ سیاسی تغییر کرد.

8-     ثروت نفتی در نیجیریه، کشورهای بزرگ به ویژه انگلیس و آمریکا را بر سر آن در کشمکش و درگیری داغ قرار داده است و نیجیریه در بین کشورهای تولیدکنندۀ نفت در رتبۀ دوازدهم، هشتمین کشور صادرکننده نفت و دهمین کشور از نظر ذخایر نفت قرار دارد. ذخایر نفت نیجیریه توسط آژانس اطلاعات انرژی آمریکا بین 16 تا 22 میلیارد بشکه تخمین زده شده است؛ اما براوردهای دیگر می‌گوید که این ذخایر به 35.3 میلیارد بشکه می‌رسد و این نفت سبب سیلان لعاب دهن رقابت کننده‌گان بر نفت نیجیریه گردیده، چون از صنف نفت سبک یا شیرین است؛ یعنی تا حد زیادی از گوگرد خالص بوده و هزینه‌های پالایش آن کم است. به گفته وزارت نفت نیجیریه، این کشور دارای 159 میدان نفتی و 1481 چاه نفت است. نفت نیجیریه را شرکت‌های نفتی بریتانیا کنترل می‌کردند؛ اما ورود آمریکا به خط لوله نفت، به ویژه پس از سال 1999 میلادی، یعنی در دوران اوباسینگو، انحصار شرکت‌های انگلیسی را محدود کرد.

9-      نیجیریه با مشکلات جدی مانند ناامنی، اقتصاد متزلزل، قرضه‌های هنگفت، فقر شدید و فساد سیاستمداران مواجه است. شرایط اقتصادی آن رو به وخامت است، زیرا نرخ تورم در پایان سال 2022 به 21.5 درصد رسید، نرخ بیکاری برای همه بزرگسالان 33 درصد و برای جوانان 42.5 درصد است. بر اساس براوردهای بانک جهانی در مارچ 2022، حدود 40 درصد از جمعیت 220 میلیون نفر این کشور زیر خط فقر زندگی می‌کنند. ارزش پول نیجریه کاهش یافته است. فساد به طور قابل توجهی افزایش یافته است و دولت را بر آن داشته است تا در ابتدای ماه گذشته، فبروری 2023، سه واحد پول کشور را تغییر دهد. با وجود این‌که این کشور یکی از بزرگترین اقتصادهای آفریقا است و مشکل سرقت نفت در جنوب این کشور رو به افزایش می‌باشد و این یک مشکل مزمن است که منجر به کاهش صادرات نفت کشور و کمبود مواد سوخت عراده‌جات شده است. بر اساس سرشماری جون 2022 حدود 103 میلیارد دالر قرض دارد و پرداخت این قرض‌ها یعنی ربا و بیمۀ سالانه حدود 12 میلیارد دالر است. اگرچه این کشور یکی از صادرکنندگان بزرگ نفت است، اما به دلیل این مشکلات جدی و حل نشدنی کمکی به آن نکرد. همه این‌ها ناشی از فساد حکومت و حاکمان و تبعیت آن‌ها از کشورهای استعماری قدیم و جدید است. راه‌حل رفع این فساد است؛ یعنی تغییر نظام حکومتی که توسط بریتانیای استعمارگر زمانی‌که به نیجیریه استقلال رسمی داد، ساخته شد؛ اما با اشکال دیگر، به ویژه در حکومت و اقتصاد، مستعمره باقی ماند و برای آن قانون اساسی برگرفته از قوانین اساسی غربی را وضع کرد و حاکمانی را که از آن پیروی می‌کردند، تعیین نمود؛ بدون تفاوت این‌که اصالتاً مسلمان باشند یا نصرانی. تا این‌که امریکا در اواسط دهه هفتاد قرن گذشته آمد و به ارتش نفوذ کرد و بر سر کشور شروع به رقابت و درگیری با انگلیس نمود.

10-  علاوه بر همه این‌ها، کشورهای استعمارگر، به ویژه آمریکا و انگلیس مستقیماً در امور کشورها دخالت می‌کنند. اظهارات مقام امریکایی، سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، اظهارات وزیر امور خارجه انگلیس و سپس اظهارات مسئول روابط خارجی اتحادیه اروپا دخالت مستقیم در امور کشورها محسوب می‌شود. اساس این است که حاکمان و سیاست‌مداران در نیجیریه آن را محکوم و رد کنند و از آن کشورها بخواهند که از مداخله در کشورشان دست بردارند، آن‌ها را در این مورد هشدار دهند و روابط خود را با آن‌ها قطع کنند. سپس به این فکر شوند که چگونه می‌توان این سرزمین را به طور جدی و خالصانه نجات داد و به دنبال راه‌حل‌های ریشه‌ای بود؛ نه راه‌حل‌های بی بنیاد و فریبنده. هرگاه چنین اتفاقی بیفتد، به زودی به این نتیجه می‌رسند که اسلام راه‌حل است، تنها اسلام است که نیجیریه و مردمش را با همه فرقه‌هایش نجات می‌دهد و بین همه برابری ایجاد می‌نماید؛ اسلامی‌که در تطبیق نظام تجسم یافته در خلافت راشده بر منهج نبوت است و هیچ‌کس از مردم را در نیل به مصالح و تأمین نیازهای معیشتی زندگی شهری و بادیه‌ی شان محروم نخواهد ساخت، چه مسلمان باشد و چه نصرانی؛ اوست که سرزمین را آباد می‌کند و از استعمار رهایی می‌بخشد، و انقلاب صنعتی در آن به وجود می‌آورد که سرزمین را پیشرفته و برتر می‌نماید، آن زمان صنعت خود را می‌سازند، نفت خود را استخراج می‌کنند، تمام درآمدهای آن برای خودشان خواهد بود و بدون تبعیض بین آن‌ها توزیع می‌شود، آن زمان نه بیکاری، نه فقر و نه ترس یا گرسنگی خواهد بود.

﴿إِنَّ فِي ذَلِكَ لَذِكْرَى لِأُولِي الْأَلْبَابِ [سورۀ زمر، آیۀ 21]

ترجمه: واقعاً در این امر، عبرت و پندی برای خردمندان است.

مترجم: احمد صادق امین

ادامه مطلب...

اهداف سفرهای مسئولین عالی رتبۀ نظامی امریکا به رژیم یهود

  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

سایت انترنتی "صدی البلد" مصر به تاریخ 9 مارچ 2023م با انتشار خبری گفت: «وزارت خارجۀ امریکا، "پنتاکن" امروز پنج‌شنبه اعلام نمود که لوید اوستن، وزیر خارجۀ امریکا با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل در خصوص افزایش همکاری‌های دوجانبه برای جلوگیری از تجاوز ایران به توافق رسیدند.» محل دیدار دو طرف، به دلیل موج اعتراض‌های اخیر، از مقر وزارت دفاع به میدان‌هوایی تل ابیب تغییر داده شد. «"پنتاگن"، وزارت دفاع امریکا اعلام نمود که دیدارهای اوستن از وزارت دفاع اسرائیل به محلی در نزدیکی میدان هوایی تل ابیب تغییر نمود. خاطر نشان باید نمود که ده‌ها هزار تن روز شنبه برای نهمین هفتۀ متوالی با تجمع در جاده‌های شهرهای مختلف اسرائیل علیه تصمیم نخست‌وزیر تندرو راست‌گرای اسرائیل، "نتانیاهو" مبنی بر تعدیل نظام قضائی، دست به اعتراض زدند.» (منبع: رویترز 8 مارچ 2023م)

پاسخ:

برای روشن شدن پاسخ، به بررسی موارد زیر می‌پردازیم:

اول: بعید به نظر می‌رسد این سفرها به هدف منع نمودن دولت یهود از بی‌طرفی در جنگ روسیه علیه اوکراین و نگرفتن موقف خصمانه‌ای به سان موقف امریکا علیه روسیه باشد؛ زیرا روسیه به دولت یهود اجازه می‌دهد به اهدافی در داخل خاک سوریه حمله‌های موشکی نماید؛ بدون این‌که با سیستم خاص دفاعی روسیه در داخل سوریه مواجه شود؛ مخصوصاً با توجه به این‌که حکومت رژیم یهود این روزها غرق کشمکش‌های داخلی با مخالفان خود می‌باشد. بنابر این، ملحق شدن دولت یهود به دولت‌های غربی برای کمک به اردوی اوکراین در اولویت آن قرار ندارد و در نتیجه، بعید به نظر می‌رسد هدف و سبب سفرهای اخیر مسئولین نظامی امریکا به رژیم یهود، موضوع اوکراین باشد.

هم‌چنین بعید به نظر می‌رسید این سفرها به هدف آرام نمودن اوضاع فلسطین صورت گرفته باشد؛ هرچند قضیۀ فلسطین، حساسیت‌های خود را داشته و در گذشته موضوع اساسی سفرهای مسئولین پیشین امریکایی را تشکیل می‌داد، به شمول "وزیر خارجه، رئیس استخبارات مرکزی و مسئول امنیت ملی"، اما این بار ممکن نیست قضیۀ فلسطین دلیل سفرهای مسئولین نظامی در سطح رئیس هیأت ارکان و وزیر دفاع امریکا باشد؛ اگرچه این قضیه حساسیت‌های خود را دارد؛ اما واقعیت آن در حال حاضر حالت حربی ندارد تا امریکا وادار شود انرژی مسئولین بلندرتبۀ نظامی خود را صرف آن نماید.

دوم: به نظر می‌رسد این سفرها به اهداف دیگری صورت گرفته که از طریق عوامل زیر می‌توان به آن پی برد:

1  نتانیاهو دوست نزدیک حزب جمهوری‌خواهان امریکا بود و در زمان امضای توافق هسته‌ای با ایران در سال 2015م در برابر اوباما، رئیس‌جمهور دموکرات قرار گرفت و وی را بسیار اذیت نمود؛ به ویژه در هنگام سخنرانی‌اش در کانگرس امریکا علیه توافق هسته‌ای. نتانیاهو در زمان حکومت ترامپ روابط فوق العاده گرم و صمیمی با امریکا و حکومت ترامپ داشت و امریکا با انتقال دادن سفارت خود به قدس و با به رسمیت شناختن منطقۀ جولان به عنوان خاک یهود و دادن طرح معاملۀ قرن در کرانۀ غربی، که هرگز کامل هم نشد، به نتانیاهو پاداش داده و او را غم‌خواری نمود.

2  پس از به قدرت رسیدن رئیس‌جمهور جدید دموکرات، "بایدن"، امریکا از ائتلاف حزب‌های "لابید" و "بینت" حمایت نمود و در این کار موفق گردید و در نتیجه، نتانیاهو در انتخابات ماه مارچ 2021م شکست خورد و ائتلاف جدید متشکل از حزب‌های "لابید" و "بنیت" حکومت را در رژیم یهود در دست گرفتند. اما این موفقیت عمر طولانی نداشت و نتانیاهو با احزاب تندرو راست‌گرا ائتلاف نمود و در انتخابات نومبر 2022م پیروز شد.

3  نتانیاهو با جدیت تصمیم گرفت تا حکومت را به گونۀ ائتلافی با احزاب راست‌گرای تندرو تشکیل دهد و به تمایلات ادارۀ بایدن مبنی بر تشکیل حکومتی‌که طرف‌داران حکومت بایدن "لابید و خصوصاً غانتس" نیز در آن سهم داشته باشند، پشت نمود. به مجرد این‌که حکومت جدید موقف‌گیری‌هایش را اعلام نمود، انتقادهای تند و غیر معمول امریکا علیه آن سرازیر گردید، مانند لزوم پایبندی به تشکیل دو دولت، عدم همکاری با آن عده از وزیران حکومت جدید که به تندروان معروف اند و انتقاد از سیاست‌های نتانیاهو در خصوص تغییر وضعیت قضائی رژیم یهود. هرچند این‌ها قضایایی است که معمولاً مربوط به مسائل داخلی رژیم یهود خوانده می‌شود، اما امریکا این بار علناً از آن انتقاد نموده و احزاب طرف دار خود را تشویق کرده با اقدامات نتانیاهو در جهت تسلط بر دستگاه قضائی مخالفت نمایند.

4  یهودیان مخالف حکومت نتانیاهو فرصت زیادی به وی ندادند؛ چنان‌چه خیلی زود اعتراض‌های گسترده‌ای به راه افتاد که در رژیم یهود بی‌سابقه بوده و کشمکش‌ها بر سر حکومت به گونه‌ای شدت گرفت که به درگیری‌های خونین شباهت داشت. به این ترتیب، تصویر جدیدی از رژیم یهود به وجود آمد که قبلاً هرگز دیده نشده بود؛ تظاهراتی با حضور ده‌ها هزارتن برضد حکومت و اقدامات آن در جهت قرار دادن سیستم قضائی در دست حکومت سپس محاصره نمودن خانه‌های مسئولین حکومتی توسط تظاهرکننده‌گان، بستن  جاده‌ها و آتش زدن لاستیک‌های موترها، پرتاب گاز اشک‌آور و بمب‌های صوتی توسط پولیس رژیم یهود به طرف یهودیان. اوضاع روز به روز متشنج‌تر شد تا جایی‌که شماری از افراد پولیس از دساتیر حکومت مبنی بر متفرق نمودن تظاهر کننده‌گان با اعمال زور اطاعت نمی‌کردند و اختلاف میان حکومت و احزاب مخالف آن به شدت بالا گرفت و یهودیان به دو جبهۀ مخالف تقسیم شدند. در عین حال، سرمایه‌ها نیز راه خود را به بیرون از رژیم یهود باز نمود، طوری‌که 50 شرکت بزرگ از رژیم بیرون رفتند و سربازان دوره احتیاط اعلام نمودند که توان اطاعت از اوامر این حکومت را ندارند. تنش‌ها میان طرف‌داران حکومت و طرف‌داران احزاب مخالف در تمام سطوح بالا گرفت و از موقف‌گیری‌های ادارۀ حکومت بایدن در برابر این تحولات در رژیم یهود بوی حمایت و طرف‌داری از یهودیان مخالف نتانیاهو به مشام می‌رسید.

سوم: نتانیاهو در برابر این وضعیتی‌که نزدیک به هرج و مرج بود، سعی کرد یهودیان را به گرد خود جمع نماید و برای این کار شروع به دامن زدن به آتش قضیۀ فلسطین نمود؛ طوری‌صکه در نخست زمینۀ هجوم بیشتر یهودیان به مسجدالأقصی را فراهم نمود و دست به کشتارهای جدیدی در منطقۀ جنین و نابلس زد. هدف نتانیاهو از این اقدامات این بود که به یهودیان نشان دهد که موقف وی در برابر فلسطینیان هم‌چنان سفت و سخت است، به این امید که بتواند اوضاع متشنج داخلی را آرام نموده و زمینۀ تغییر دستگاه قضایی به نفع خود را فراهم آورد و به این ترتیب اتهامات فساد مربوط به خودش در محکمه‌های یهود را بر طرف نماید؛ اتهاماتی‌که از مدت‌ها قبل به سان شمشیر برانی بالای گردن وی قرار گرفته. اما نتانیاهو به این اهداف خود دست نیافت و تنش‌ها با فلسطینیان به ضرر او تمام شد، طوری‌که کشتار اردوگاه جنین به سرعت با کشتن هشت یهود در قدس پاسخ داده شد و کشتار نابلس با دو عملیات در حواره و اریحا پاسخ داده شد و به این ترتیب، نتانیاهو در وضعیت نگران کننده‌تری نسبت به قبل قرار گرفت، به ویژه که مخالفانش در داخل رژیم یهود موقف‌های تندتری در برابر وی گرفتند و انتقادها از وی مبنی بر ناکامی‌اش در تأمین امنیت شدت گرفت و این‌که سیاست‌های وی، یهودیان را در معرض حملات بیش‌تر فلسطینیان قرار داده. این جا بود که نتیانیاهو باید در جستجوی راه‌حل دیگری می‌شد.

چهارم: بنابر این، نتانیاهو به سرعت به تعدیل نقشه‌اش به جهت ایران به این هدف روی آورد که صفوف یهودیان را در عقب خودش منسجم نموده و بقایش را در حکومت تضمین کند. این واقعیت دلایل مختلفی دارد که برجسته‌ترین آن موارد زیر است:

1       در حالی‌که مردم فلسطین به تک تک از حملات یهود پاسخ می‌دهند، حکومت‌ها و دولت‌های اطراف یهود و نزدیک به آن، هم‌چنان ذلیلانه تابع باداران‌شان استند و هیچ‌گونه واکنش مؤثری نشان نمی‌دهند، مثلاً سوریه و نیز عراق به هیچ یک از حملات وحشیانۀ یهود واکنش نشان نمی‌دهند، بلکه حتی ایران که کارخانه‌های نظامی آن اخیراً در اصفهان توسط طیاره‌های بدون سرنشین هدف قرار گرفت و رژیم یهود را متهم نمود، واکنش‌اش این بود که دو هفته پس از آن حمله با یک طیارۀ بدون سرنشین به یک کشتی در بحر عرب حمله نمود که ملکیت یک فرد یهودی بود و هیچ تلفاتی هم در پی نداشت و تنها خسارت‌های سطحی به خود کشتی وارد شد. ایران قبلاً نیز رژیم یهود را متهم نموده بود که پایگاه‌های هسته‌ای ایران را تخریب نموده، چنان‌چه رئیس‌جمهور قبلی ایران در مورد آن گفت که خسارتی به مبلغ 10 ملیارد دالر را در پی داشته، اما ایران در پاسخ به آن دست به هیچ حمله‌ای نزد و موارد دیگری از این دست. این بدان معناست که نتانیاهو با خودش محاسبه نموده که پاسخ‌های ایران به حملات یهود ناچیز است و بنابر این می‌تواند اهداف و برنامه‌های او را براورده نماید و این باور او را به تداوم تجاوز و حملات بیشتر ترغیب می‌کند.

2       در خصوص مسألۀ هسته‌ای ایران باید گفت که ایران با انتقادهای شدید و مستمر جهانی مواجه می‌باشد و مذاکرات برای از سرگیری توافق هسته‌ای با قدرت‌های بزرگ موفق نبوده. هم‌چنین رژیم یهود همواره اعلان می‌کند که ممکن نیست به ایران اجازه داده شود به سلاح هسته‌ای دست‌یابد. این‌ها مواردی است که حملات یهود به زیرساخت‌های هسته‌ای ایران را توجیه می‌نماید. در همین سیاق باید گفت که ایران توسط غرب متهم است که خطوط سرخ را زیر پا نموده و میزان غنی‌سازی یورانیوم‌اش را افزایش داده. «ایران می‌تواند تنها در ظرف 12 روز مواد لازم برای ساخت سلاح بمب هسته‌ای تولید نماید و می‌تواند در جریان یک ماه دیگر، چهار بمب هسته‌ای دیگر بسازد. این ادعا را انستیتیوت ساینس و امنیت جهانی مطرح نموده و در گزارشی اشاره کرده به این که نظام حاکم در ایران توان این را دارد که در جریان سه ماه به اندازۀ ساخت هفت سلاح هسته‌ای یورانیوم غنی‌سازی نماید. انستیتیوت مذکور این اظهارات را در گزارشی منتشر نمود که در آن معلومات به دست آمده از آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای را تحلیل و بررسی می‌نمود.» (منبع: العربیة نت 5 مارچ 2023م)

پنجم: با دقت بیش‌تر متوجه می‌شویم که نتانیاهو روی موارد فوق تمرکز نموده و سعی نموده با قدرت تمام از آن علیه ایران استفاده نماید و به این ترتیب یهودیان را به اطراف خود و حکومت‌اش جمع نماید و به هرج و مرج داخلی که ممکن است حاکمیت وی را تضیف نماید، پایان دهد؛ هرج و مرجی‌که اگر نتانیاهو تسلیم آن شود و دست به اقدام بزرگی برای مهار کردن آن نزند، افزایش یافته و حاکمیت وی را مختل خواهد نمود. از جانب دیگر؛ این اقدام قدرت و جبروت‌اش را برایش برگردانده و تنش‌های داخلی را به نفع وی جهت خواهد داد. به نظر می‌رسد خبر این اهداف و نقشه‌های حکومت نتانیاهو به واشنگتن رسیده و امریکا برای منع نمودن حکومت نتانیاهو از برداشتن چنین گامی به سرعت وارد عمل شده، زیرا توجه امریکا در شرایط کنونی بر اساس منافع امریکا، بالای جنگ روسیه با اوکراین  به علاوه موضوع چین متمرکز می‌باشد. پس امریکا نمی‌خواهد مشغول جنگی در منطقه میان ایران و دولت یهود شود. امریکا متوجه شده که نتانیاهو برای حل مشکل داخلی‌اش با جدیت به جنگ با ایران می اندیشد و این موضوع بایدن را نگران نموده، زیرا امریکا در اظهارات زیادی از زبان مسئولین‌اش بارها گفته که به حفظ امنیت دولت یهود متعهد می‌باشد، اما چنان‌که اشاره شد؛ امریکا در حال حاضر سرگرم جنگ‌های دیگری است.

ششم: بنابر این، سفرهای اخیر مسئولین بلندرتبۀ نظامی امریکا به رژیم یهود به هدف منصرف نمودن نتانیاهو از راه‌اندازی چنین جنگی صورت گرفته تا بایدن وادار به دخالت در آن نشود، زیرا امریکا در حال حاضر نمی‌خواهد بجز چین و جنگ روسیه علیه اوکراین خود را مشغول کار دیگری نماید. چنان‌که قبلاً گفته شد؛ این سفرها به هدف تحقق دو مورد از منافع امریکا صورت گرفته:

ألف: امریکا مدیر آژانس بین‌المللی انرژی هسته‌ای را تحریک نمود تا اظهارات هسته‌ای را کاهش داده و قضیه را به نرمی با ایران به پیش ببرد، چنان‌چه مدیر این آژانس به ایران سفر نمود و با سران عالی رتبه ایران دیدار و گفتگو نمود و این سفر درست در زمانی صورت گرفت که مسئولین امریکایی نیز سرگرم دید و بازدید از منطقه بودند.  وی در اظهاراتی از گشایش بزرگی خبر داده گفت: «ایران با راه‌اندازی مجدد کمره‌های مراقبتی در چندین پایگاه هسته‌ای و نیز افزایش روند تفتیش‌ها موافقت نموده است.» (منبع: آر تی، 4 مارچ 2023م) سپس اظهارات قابل توجه مدیر آژانس مطرح گردید، آنجا که گفت: «گروسی در جریان بازدید از تهران گفت که هرنوع حملۀ نظامی به تأسیسات هسته‌ای ممنوع می‌باشد.» نتانیاهو در پاسخ به وی گفت: «رفائیل گروسی اظهارات نامناسبی را مطرح نموده.» (منبع: الجزیره نت، 5 مارچ 2023م)

ب: حجم عظیم اعتراض‌های داخلی علیه نتانیاهو: گذشته از این‌که امریکا نمی‌خواهد رژیم یهود در حال حاضر علیه ایران جنگی به راه‌اندازد، در عین حال می‌خواهد نتانیاهو به شدت درگیر کشمکش‌های داخلی بماند و اعتراض‌ها هم‌چنان پرسر و صدا باقی بماند، به این امید که شاید این وضعیت حکومت نتانیاهو را وادار کند پیروان امریکا، یعنی طرف‌داران حزب دموکرات، مجدداً در رأس قدرت رژیم یهود قرار گیرند، به ویژه با توجه به این‌که امریکا در داخل رژیم و در میان کدرهای سیاسی و نظامی رژیم تأثیر زیادی دارد.

هفتم: با در نظرداشت آنچه تا کنون گفته شد، به نظر می‌رسد امریکا به احتمال زیاد موفق شود نتانیاهو را از راه‌اندازی جنگ هجومی علیه ایران بازدارد، مخصوصاً که رژیم یهود بزدل‌تر از آن است که بتواند بدون حمایت امریکا اقدام به چنین جنگی نماید.

﴿ضُرِبَتْ عَلَيْهِمُ الذِّلَّةُ أَيْنَ مَا ثُقِفُوا إِلَّا بِحَبْلٍ مِنَ اللَّهِ وَحَبْلٍ مِنَ النَّاسِ﴾ [آل عمران: ۱۱۲]

ترجمه: هرکجا یافته شوند، به خواری دچار شده اند، -مگر آن‌که به پناه امان الله و زنهار مردم روند- و به خشمی از الله گرفتار آمده اند.

ریسمان الله پس از انبیایش از جانب آنان قطع گردیده و وابستگی شان کاملاً به ریسمان انسان‌هاست. این یک بعد قضیه و اما بعد دیگر این‌که اگر امید نتانیاهو از این هجوم به ایران قطع گردد، در هماهنگی با رهبرانش در حزب جمهوری‌خواهان امریکا قطعاً اقدام به تهاجم دیگری خواهد نمود تا از شدت تحرکات مخالفان‌ خویش بکاهد و احتمالاً راه دیگری نخواهد یافت؛ بجز افزایش درگیری‌ها در فلسطین و یاهم حمله به نوار غزه و یاهم لبنان؛ زیرا وی مصمم است در قدرت باقی بماند و تصور نمی‌شود اینک پس از تشکیل ائتلافی متشکل از احزاب راست و راست دینی یهودی، که بیش‌تر از او تشنۀ خون مسلمانان در هر کجای جهان می‌باشند، از قدرت کناره‌گیری نماید. این واقعیت کم کم در حال ظاهر شدن است؛ چنان‌چه شبکۀ خبری "سما" به تاریخ 9 مارچ 2023م با نشر خبری گفت: «صبح امروز سه فلسطینی در شهرک جبع توسط نیروهای اشغال‌گر به شهادت رسیدند. نیروهای ویژۀ اسرائیلی وارد شهرک جبع در جنوب جنین شده و به موتر حامل چهار جوان فلسطینی آتش گشودند که منجر به شهادت سه تن از آنان گردید. سپس گروه‌های مقاومت با آنان درگیر شدند و پس از آن کمک‌های نظامی به این شهرک رسید و سرانجام نیروهای اسرائیلی از شهرک بیرون رفتند.» هم‌چنین فرانس 24 به تاریخ 10 مارچ 2023م با نشر خبری گفت: «القدس أ ف ب: روز جمعه یک مرد فلسطینی یک شهرک‌نشین اسرائیلی را در کرانۀ اشغالی غربی با گلوله کشت؛ این خبر را اردوی اسرائیل و وزارت صحت فلسطین اعلان نموده اند. این حادثه در روز جدیدی در تداوم یک سلسله از خشونت‌هایی رخ می‌دهد که منجر به کشته شدن چهار فلسطینی گردیده که یکی از آنان فرد مسلحی بود که در تل ابیب به اسرائیلی‌ها حمله نمود و سه تن را مجروح نمود. یک مرد فلسطینی روز پنج شنبه در جادۀ دیزنغوف در وسط تل أبیب با گشودن آتش سه تن را مجروح نمود و پس از آن خودش با گلوله‌های پولیس به قتل رسید. منابع پزشکی اسرائیل گفته اند که وضعیت یکی از مجروحین امروز نگران کننده است. از جانب دیگر؛ پولیس اسرائیل گفته که دو تن را بازداشت کرده که یکی از شهر "الرملة" در جنوب تل أبیب و دیگری از شهر کسیفة در جنوب می‌باشند و این دو تن را به اتهام انتقال ترورستی بازداشت شده اند که عملیات دیزنغوف را انجام داده بود.»

واضح است که دولت یهود به کشتن و بازداشت "مسلمانان" می‌پردازد؛ بدون این‌که هیچ‌گونه احساس خطری از حکام مسلمانان در اطراف خود داشته باشد!

هشتم: در اخیر باید گفت که این رژیم که در منطقۀ خبیث کالورم به سر می‌برد، از جانب هیچ یک از حکام منطقه هیچ نوع نگرانی ندارد که اقدام به ریشه‌کن کردن و یا حتی سرکوب آن نمایند؛ بلکه آنان کسانی استند که در عادی‌سازی روابط خویش با یهودیان با یک دگر رقابت می‌کنند! به همین دلیل است که همواره به فکر گسترش خود و از بین بردن هرگونه خطری است که گمان می‌کند وجود آن را تهدید می‌کند. تنها خود رژیم یهود نیست که اقدام به سرکوب و نابودی، خطرهایی را متوجه یهود می‌کند؛ بلکه حکام خائن مذکور یا عملاً و یاهم با سکوت خود با آن همکاری می‌نمایند.

شکی نیست که این رژیم روی خاک اسلام برپا گردیده که همانا خاک مقدس فلسطین است و بنابر این روابط با آن باید روابط جنگی باشد و هرگونه روابط عادی و معمول داشتن با آن، جنایتی بزرگ تلقی می‌گردد:

﴿إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ﴾ [ممتحنه: ۹]

ترجمه: الله تنها از دوستي كساني نهي كرده كه با شما سر جنگ دارند و تنها بر سر مسأله دين با شما جنگيدند و شما را از ديارتان بيرون كردند و در بيرون كردن‌تان پشت به پشت هم دادند. الله شما را از اين‌كه آنان را دوست بداريد، نهي فرموده و هركس دوستشان بدارد، پس آن‌ها ستمكارند!

این است حکم شرعی که انجام دادن آن یک وجیبه می‌باشد و اگرچه حکام کنونی مسلمانان به هیچ وجه قصد تطبیق آن را ندارند و یاهم باداران استعمارگرشان به آنان اجازۀ تطبیق آن را نمی‌دهد؛ اما باید در نظر داشت که این امت، امت زنده‌ای است و در برابر ظلم سکوت طولانی نمی‌کند. اگرچه این امت در حال حاضر آرام گرفته، اما باید دانست که این آرامش قبل از طوفان است و به زودی زندگی اسلامی خویش را از سر خواهد گرفت و خلافت راشده بر منهج نبوت را به یاری الله جل جلاله برپا خواهد نمود و خلیفۀ امت، آن را به اطراف خود جمع نموده و با رهبری نمودن اردوی اسلام، چهرۀ یهود را به خاک خواهد مالید و سپس وارد مسجد اقصی خواهد شد؛ درست همان‌گونه که مسلمانان برای بار نخست وارد آن شدند و آنگاست که غرور یهودیان فروخواهد ریخت!

﴿وَيَقُولُونَ مَتَى هُوَ قُلْ عَسَى أَنْ يَكُونَ قَرِيباً﴾ [اسراء: ۵۱]

ترجمه: می‌گویند: این  کی خواهد بود؟ بگو: امید آن‌که نزدیک باشد.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

شکست اسلام سیاسی دروغ‌پردازی واضح و پوشیدن حقایق است

  • نشر شده در سیاسی

شروع بیداری مسلمانان بعد از اوسط قرن گذشته بود؛ به این واقعیت که اسلام تنها احکام مربوط به ایمان، عبادت و اخلاق نیست؛ بل عقیدۀ سیاسی است و از آن نظامی بیرون می‌آید که همه شئون زندگی را در برمی‌گیرد. بعد از آن بیداری، در بین مسلمانان نیز انتشار و نشانه‌ها و دلائل آن افزایش یافت. از آن جایی‌که مسلمانان در مواضع مستمر، از فهم اسلام به عنوان یک نظام جامع حکومتی و سیاسی استفاده می‌کردند، غرب را متوجه این بیداری اسلامی نمود. بعد از این‌که اطمینان حاصل کردند که بازگشت اسلام به میدان جنگ کیان سیاسی‌شان را برای همیشه از بین می‌برد، این انقلاب هشداری برای غرب شد. پس غرب به رهبری امریکا، برای ضربه زدن مفکوره خلافت و در کل علیه گرایش سیاسی اسلامی متحد و بسیج شد و این گرایش را به نام اسلام‌گرائی (Islamism) اطلاق کردند و مراکز مطالعات غربی و عربی را متوجه ساخت که طرح‌های خود را برای این رویکرد ارائه کنند. آنچه متولیان نظم جهانی را از این رویکرد اسلامی آزار می‌دهد، اینست که مصدر آن نصوص شرعی از جانب الله سبحانه وتعالی می‌باشد، نه قوانینی‌که صرفاً طرح و ساخته دست انسان است.

تعبیر و یا اصطلاح اسلام سیاسی به معنای اسلام سیاسی و اسلام غیرسیاسی وجود ندارد؛ چون اسلام با تمام تشریعاتش چه در عبادات، معاملات و عقوبات و احکام خلافت وغیره واحد است؛ بلکه هدف و مراد از این تعبیر فقه سیاسی اسلام است. مثلاً می‌گویند: فقه عبادات، فقه معاملات، فقه سیاسی و مانند این‌ها. بدون شک، اظهار رأی عمومی امت در اواخر قرن گذشته، به مصلحت تحولات سیاسی اسلامی منجر شد و مفکران و دانشگاهیان و مراکز فکری و مطالعاتی غربی را واداشت تا به بررسی این موضوع و ارائه طرح‌های خود در رابطه به این أمر بپردازند. در نتیجه این، مطالعاتی منتشر شد که می‌گفتند اسلام سیاسی فقط وسیلۀ فرصت‌طلبانه است؛ برای این ادعای خود ایران، ترکیه و حرکت اخوان المسلمین را دلیل می‌آوردند و موقف و تغییرات آن‌ها را طبعاً که به هدف رسیدن به قدرت بود، برسی کردند، و بر این تجربه تمرکز کردند که این حرکت‌ها هیچ برنامه‌ای را برای معالجه مشکلات اقتصادی و اجتماعی تقدیم نکردند و براین اساس اسلام سیاسی را شکست‌خورده ارزیابی کردند.

یکی از برجسته‌ترین این مطالعات/پژوهش‌ها، کتابی است تحت نام "فشل الإسلام السیاسی یعنی "شکست اسلام سیاسی" که توسط اولیفر روا فرانسوی در سال 1992 منتشر شد. وی در آن کتاب تأکید کرد که اسلام سیاسی شکست خورده و قبل از پایان قرن از میدان خارج خواهد شد. کتابی دیگری تحت نام "قدوم مجتمع ما بعد الإسلامیین" یعنی "ظهور جامعه پسا اسلامیست‌ها" که توسط آصف بیات، آکادمیست امریکایی ایرانی الاصل در سال 1996 منتشر شده که او سقوط حکومت آخندهای ایران را پیش‌بینی کرد. هم‌چنان کتاب تحت نام "ما بعد الإسلامیزم... الأوجه المتغیره للإسلام السیاسی" یعنی پسا اسلامیزم... جنبه‌های متغییر برای اسلام سیاسی" که حدود ده محقق همراه با آصف بیات در سال 2009 آن را نوشته کرده‌اند. مراد او از پسا اسلامیزم این است که اسلام سیاسی شکست خورده و سکولاریزم جایگزین آن است. علی الرغم این، به وجود آمدن انقلاب‌های عربی در اواخر سال 2010 به آن‌ها صدمه وارد کرد که اسلام سیاسی علی‌رغم فرضیه‌ها و حیله‌های‌شان انتخاب امت اسلامی گردید و این امر غرب و نظام مزدوران‌شان را تهدید می‌کرد.

بناءً آن‌ها جبهه جنگ را علیه اسلام سیاسی شعله‌ور ساختند؛ بخصوص بعد از کودتای سال 2013 علیه حکومت اخوان المسلمین در مصر و متزلزل شدن حاکمیت حرکت النهضه در تونس؛ علی رغم سکولاریزمی و ​​فخر کردن‌شان که این حرکت‌ها سیاسی است و اسلامی نمی‌باشند. حملات رسانه‌ای در سرزمین‌های اسلامی با انتشار دروغ‌هایی‌که اسلام سیاسی بر اساس نتایج انقلاب‌های عربی در مصر، تونس و جاهای دیگر شکست خورده، فعال بودند. در این رابطه ده‌ها کتاب منتشر شد، مانند کتاب آصف بیات تحت نام ما "بعد الإسلامیزم" یعنی "فراتر از اسلام‌گرایی" که در سال 2013 منتشر شد؛ هرچند در سال 2009 آماده بود. کتاب "إعادة التفکیر فی الإسلام سیاسی" یعنی "بازنگری در اندیشه اسلام سیاسی" که توسط دو محقق در مراکز مطالعاتی امریکا در سال 2017 منتشر شد و کتاب "الجهاد و آخرته... ما بعد الأسلام السیاسی" یعنی "جهاد و آخرت آن... بعد از اسلام سیاسی" که در سال 2018 منتشر شد و یک مطالعه ایتالیایی تحت عنوان "الإسلام سیاسی فی البلاد العربیة... التاریخ و التطور" یعنی "اسلام سیاسی در کشورهای عربی... تاریخ و توسعه آن" در سال 2013 از 9 محقق در دانشگاه روم منتشر شد. هم‌چنان در سال 2018 یک مالزیایی مطالعه‌ای را تحت عنوان "الإسلام السیاسي في الإسلامیزم وما بعد الإسلامیزم" یعنی "اسلام سیاسی در اسلام‌گرایی و پسا اسلامیزم" منتشر گردید. همین‌گونه کنفرانسی در پایتخت اردن تحت نام "چشم‌انداز اسلام سیاسی در یک منطقه ناآرام، اسلام‌گرایان و تهدید‌های پس از بهار عربی" در سال 2017 برگزار شد و دومین کنفرانس در سال 2018 تحت عنوان "پسا اسلام سیاسی؛ شرایط، سیاق‌ها و چشم اندازها آن" برگزار گردید.

این‌ها چند نمونه‌ای ازجنگ دیوانه‌وار علیه اسلام سیاسی؛ بدون در نظرداشت برنامه‌های تلویزیونی ماهواره‌ای و صدها مقاله عربی است که خاص برای گسترش خرافات و شکست اسلام سیاسی استفاده می‌شود. بناءً واضح می‌شود که تمامی این نشریات خالی از هرگونه اثبات، دال بر شکست اسلام سیاسی است. بیشترین دلیل‌شان بر اساس ادعاهای "روآ و بیات" است و آن‌ها را از علمای برجسته در امور حرکت‌های اجتماعی و اسلام سیاسی به هدف تأثیری‌که به خودشان گذاشته توصیف می‌کنند. آن‌ها به هدف رام کردن از طریق پمپاژ رسانه‌ای آن‌ها را ترجمه، خلاصه و نقل قول و این نظریات را طوطی‌وار تکرار می‌کنند.

این مطالعات، الگوهایی را نمونه می‌کرد و به تمام جنبش‌های اسلامی همگانی، ارتباط دادند، مدعی شکست اسلام سیاسی شدند، این را از تلاش‌های انحرافی جهت‌ها، اختیار و استدلال کردند و از دیگران چشم پوشی کردند، نزد نظریه‌پردازان و نواندیشان دینی این انحرافات‌شان را با ادعای اسلام میانه و یا معتدل جوازمی‌دانند، طرف‌دار دموکراسی و آزادی های عمومی بودند، از دلایل نصوص شرعی که در این رابطه وجود داشت، پشت می‌گردانند و از نتایج بزرگی‌که حزب التحریر ارائه کرده است، غفلت می‌کردند. بنابراین، کل این مطالعات، نشریه‌ها و ادعاها فرسوده بود؛ زیرا مبتنی بر گمراه‌ کردن، پنهان ‌کردنِ حقایق و کور ‌کردن آن‌ها می‌باشد. پس آن‌ها تجربیاتی را انتخاب می‌کنند که عناوین آن‌ها اسلامی و حقیقت آن‌ها غیر از این است. لذا آن‌ها را دلیلی بر شکست اسلام در حکومت‌داری می‌دانند. از روی قصد به شعار و ظاهر حرکت‌های اسلامی که از نظر محتوا سکولارهستند؛ هم‌چون حزب عدالت و توسعه در ترکیه و حرکت اخوان المسلمین، شاخه‌ها آن، جبهه عمل اسلامی در اردن، جنبش النهضه در تونس و حزب عدالت و توسعه مراکش نگاه می‌کنند و آن‌ها را دلیلی بر شکست اسلام سیاسی می‌گیرند؛ در حالی‌که، طرح‌ها و اعمال سیاسی آن‌ها متناقض با اسلام است. سپس عدم ارائه هر برنامه یا مشروعیت سیاسی اسلامی توسط این‌ها را شکست اسلام سیاسی می‌دانند و بر این می‌‌افزایند که اسلام فاقد افکار سیاسی مناسب این عصر است.

این یک سقوط منهجی  و اخلاقی اسفبار است؛ زیرا آن‌ها از چیزی‌که به هیچ‌کس پوشیده نیست؛ یعنی شمولیت شریعت اسلام در بخش‌های مختلف، غفلت کردند و به همین ترتیب، حزب التحریر را نادیده گرفتند و نشریات آن را در مورد نظام حکومت‌داری، اقتصادی، اجتماعی و قانون اساسی درخشان اسلامی برای دولت اسلامی را نیز نادیده گرفتند. بنابراین، این غفلت همراه با وارد کردن اتهامات علیه اسلام و سائر حرکت‌های سیاسی آن، دروغ‌پردازی آشکار و پوشیدن حقایق می‌باشد و دلیلی بر عدم انسجام این مطالعات و انحطاط دست‌اندرکاران آن است. مقوله شکست اسلام سیاسی، دروغ‌پردازی آشکار و نامعقول سکولاریزم و اصحاب آن می‌باشد. بناءً حقایق فعلی ثابت می‌کند که سکولاریزم شکست خورده است؛ زیرا با فساد و جنایات خود بذر و نسل را از بین برده و با گمراه کردن و پنهان کردن حقایق و با کشتار و درهم شکستن مردم تلاش برای بقای خود می‌کند. اما اسلام عملاً در طول تاریخ‌اش به موفقیت بی‌نظیری دست یافته است. اگر امروز اسلام حاکمیت ندارد؛ ولی در میدان عمل سیاسی مبارزه و تلاش می‌کند که دوباره به حاکمیت برسد و سکولاریزم و رهبران آن را از سر راه خود بردارد. پس ادعا‌های نادرست، روبه زوال است و تلاش اصلی و بدیل آینده، حاکمیت دوبارۀ اسلام می‌باشد.

برگرفته از شماره 427 جریده الرایه

نویسنده: دکتور محمود عبدالهادی

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

اعلان نتیجه بررسی ماه نو مبارک رمضان برای سال ۱۴۴۴ه.ق Featured

بسم الله الرحمن الرحیم و حمد و ثنا بر الله که رب العالمین است، آن ذاتی که روزه ماه مبارک رمضان را برای ما تشریع نمود و آن را یکی از ارکان اسلام قرار داد و درود و صلوات بر آن که قرآن در این ماه مبارک بر او نازل گردید، هدایت برای مردم و معیار و دلایل آشکار هدایت، مرشد ما محمد صلی الله علیه وسلم و بر همه خاندانش و تمام اصحاب او.

بخاری در کتاب صحیح خود از محمد بن زیاد روایت کرده که گفت: از ابوهریره رضی الله عنه شنیدم که می‌گفت: پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود و یا فرمود که ابوالقاسم گفت:

«صُومُوا لِرُؤْيَتِهِ وَأَفْطِرُوا لِرُؤْيَتِهِ فَإِنْ غُبِّيَ عَلَيْكُمْ فَأَكْمِلُوا عِدَّةَ شَعْبَانَ ثَلَاثِينَ»

ترجمه: با دیدن آن [ماه مبارک رمضان] روزه بگیرید و روزه را [از دیدن ماه شوال] ترک کنید، و اگر آسمان ابری شد (و نتوانید آن را ببینید)، سی روز شعبان را تمام کنید.

پس از بررسی ماه نو مبارک رمضان در این شب، شب چهارشنبه، رؤیت ماه جدید بر اساس التزام شرعی رویت تایید نشده است، بنابراین فردا چهارشنبه، متمم شعبان است و به این ترتیب پس فردا، پنجشنبه، اولین روز ماه مبارک رمضان سال 1444 هجری قمری است.

به همین مناسبت من سلام و مبارک‌باد رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر و همه‌ی کسانی که در این بخش کار می‌‌کنند را به امیر حزب التحریر، عالم برجسته، عطاء بن خلیل ابوالرشته می رسانم و از این بابت از الله سبحانه‌ وتعالی استدعا می‌نمایم که‌‌ او را یاری کند و پیروزی را برای ما با دستان او تسریع بخشد.

ماه رمضان امسال در حالی فرا می رسد که جهان با بحران مالی رو به روست که روز به روز بدتر می شود تا جایی که اکثر کشورهای جهان از جمله افراد، موسسات خصوصی و حتی دولت ها نیز از این بحران در امان نمانده اند. نظام سرمایه داری مردم را با ربا (سود)، انحصار، تهاجم اقتصادی و غارت ثروت در خدمت منافع شرکت‌های سرمایه داری انحصاری و کشورهای پیرو آن‌ها به رهبری آمریکا خسته کرده است.

در دهه‌های گذشته، جهانی‌شدن ماشینی بوده که امریکا برای اجرای این سیاست جنایتکارانه علیه مردم ساخته است. اما پس از رشد وضعیت چین، صدای روسیه بلندتر شد و شورش اروپا افزایش یافت، امریکا بار دیگر در حال ترسیم دوباره‌ی جهانی‌شدن است و اقتصاد این کشورها را چندین دهه عقب‌تر تحت اقتصاد خود می‌برد، که باعث شد از جنگ بین روسیه و اوکراین استفاده کند، روسیه را تضعیف کند و اروپا و چین را در آن شامل بسازد. فجایعی که این جنگ برای مردم اوکراین به بار آورد و ضربه‌های اقتصادی که امنیت غذایی بسیاری از کشورهای جهان را تهدید کرد، برای امریکا بی تفاوت است چون امریکا این جنگ را دستیابی به منافع خود می‌داند ولو هر چقدر هم که این حالت برای دیگران مضر باشد.

در مورد وضعیت مسلمانان اگر گفته شود، هم دور از این صحنه نیست. آن‌ها اولین افرادی هستند که تحت تأثیر جادوگری اقتصادی، سیاسی و امنیتی غرب قرار گرفتند. سرزمین‌های مسلمانان از ثروتمندترین سرزمین‌ها هستند و موقعیت آن‌ها یکی از مهم‌ترین مکان‌ها است. با این حال، حکام آن‌ها با آنان همسو نیستند، زیرا آن‌ها مزدوران کشورهای بزرگ سرمایه داری غرب و هدف برای محاسبات جوپولیتیک آن می‌باشند. راه‌های غرب برای تشدید تسلط بر سرزمین‌های اسلامی با تمرکز بر سه عنصر بود: واگذاری قدرت به مزدوران/دست‌‌‌نشانده‌ها، ایجاد سیاست جدایی دین از زندگی و مشتاق به فساد کشیدن قوه قضاییه و کسانی که دستورات آن را به انجام می‌رسانند. این طور امت اسیر منافع آن‌ها می‌شود.

‌اما این شرایط و در پی آن حمله غرب بر علیه اسلام و سرزمین‌های اسلامی این باور را در مسلمانان افزایش داد که روش زندگی اسلامی بهترین شیوه زندگی است و این‌که آنان تا هنوز از زمانی که خلافت نابود کرده شد و سرزمین‌های آن متلاشی شد، در حالت استعمار و ذلت به سر می برند. ازین رو، خلافت امروز به رأی عام در میان مسلمانان مبدل شده است. بنابرین اگر با دقت بنگرند وحدت کشورشان تحت دولت واحد یکی از مهمترین مصلحتِ از مصالح امروز شان است.

اما با وجود اینکه امت روز به روز به مفکوره تطبیق شریعت نزدیک می‌شود، همچنان در جستجوی راهی که به این هدف منتهی می شود، دست و پا می زند. توده‌های آن هنوز به لزوم پایداری در پایبندی به منهج نبوت برای تاسیس خلافت رهنمون نشده اند. این موضوع را عوام به تنهایی متوجه نمی‌شوند مگر اینکه با فرهنگ جمعی تربیت شوند.

ای صاحبان تریبون‌ها و منبرها... ای کسانی که مسئولیت اطلاع رسانی افکار عمومی را بر عهده گرفتید:

ای پدیدآورندگان افکار عمومی و خصوصاً در میان شما که مشتاق حفظ مصالح امت اسلامی اند، اینجا نقش شماست. از این رو، همه‌ی شما اعم از دست‌اندرکاران رسانه/مطبوعات، علما، تأثیرگذاران، صاحبان وب‌سایت‌ها و پلتفرم‌ها و متولیان گروه‌ها و بناها که مسئولیت «اطلاع رسانی به امت از  قضایای که اولویت‌ دارند» را پذیرفته‌اید. بخش‌هایی از امت اسلامی شبانه روز شما را دنبال می‌کنند تا در مورد مسائلی که باید در زمان مناسب به آنها هشدار داده شود، از شما ایده بگیرند. امروز هیچ اولویتی برای امت اسلامی مهمتر از مسئله تاسیس خلافت نیست، چرا که این امر مادر همه مسائل است. بلکه مسئله حیاتی است که باید برای آن اقدامی به مثابه‌ی مرگ یا زندگی انجام شود.

ای مسلمانانی که قادر به تغییر هستید... ای صاحبان قدرت و محافظت:

چرا در حمایت از دین خدا کوتاهی می‌کنید، آیا از حاکمان خود می ترسید؟ آیا نمی‌بینید که هر وقت به دیدار یکی از حاکمان کشورهای استعماری غرب کافر می روند، مانند گله چهارپایان اهلی راه می روند؟ پس آیا شایسته است که این رویبضه‌ها (حکام جاهل) بالای شما حکومت کنند، در حالی که شما بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون آورده شده اید؟ یا از غرب کافر استعمارگر می ترسید؟ آیا نمی بینید که هر زمانِ که یک بحران بالای آن‌ها می‌آید، چگونه متزلزل می شوند؟ از همه‌گیری ویروس کرونا تا اشغال ساختمان کنگره امریکا و از جنگ اوکراین تا ورشکستگی بانک‌های امریکایی. هرگاه غرب در معرض بحران قرار می‌گیرد، ضعف آن آشکار می‌شود و جوامع آن به دلیل شدت فردگرایی خود گرفتار اضطراب‌های هرج و مرج می‌شوند. الله سبحانه وتعالی در این مورد می‌فرماید:

﴿بَأْسُهُمْ بَيْنَهُمْ شَدِيدٌ تَحْسَبُهُمْ جَمِيعاً وَقُلُوبُهُمْ شَتَّى ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَوْمٌ لّا يَعْقِلُونَ﴾

[حشر:۱۴]

ترجمه: پیکارشان در میان خودشان شدید است، (امّا در برابر شما ضعیف!) آن‌ها را متّحد می‌پنداری، در حالی که دل‌های‌شان پراکنده است؛ این به خاطر آن است که آن‌ها قومی هستند که تعقّل نمی‌کنند!

ای مسلمانانی که قادر به تغییر هستید... ای صاحبان قدرت و محافظت:

از شما درخواست می‌کنیم که اجازه ندهید ماه رمضان امسال بدون نصرت (حمایت مادی) به پروژه تأسیس خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت سپری شود. سپس خرسندی مسلمانان در عید سعید فطر، جشن عید و جشن پیروزی موعود خواهد بود. مقام و منزلت شما در ميان مسلمانان مانند انصار بزرگ اهل مدينه منوره رضي الله عنهم خواهد بود. امت حاضر است خود را در راه اسلام فدا کند. پروژه تأسیس خلافت توسط حزب التحریر اتخاذ شد تا نقشه راه دقیقی برای تأسیس و ساختن دولت آن باشد، بنابراین تنها چیزی که برای شما باقی می‌ماند این است که به آنچه ما شما را به آن فرا می‌خوانیم، پاسخ دهید. ای صاحبان قدرت و محافظت... در امور اسلام و مسلمانان از خدا بترسید.

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿فَالَّذِينَ آمَنُواْ بِهِ وَعَزَّرُوهُ وَنَصَرُوهُ وَاتَّبَعُواْ النُّورَ الَّذِيَ أُنزِلَ مَعَهُ أُوْلَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ﴾

[اعراف:۱۵۷]

ترجمه: پس کسانی که به او ایمان آوردند، و حمایت و یاریش کردند، و از نوری که با او نازل شده پیروی نمودند، آنان رستگارانند.

این ماه برای شما مبارک باشد، و السلام علیکم و رحمت الله و برکاته.

چهارشنبه شب اولین شب ماه مبارک رمضان سال ۱۴۴۴ هـ.ق است.

انجنیر/مهندس صلاح الدین عضاضه

رییس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

 

ادامه مطلب...

ای قبائل حجاز تا به کی سلمان و پسرش را نادیده می‌گیرید؟

خبر:

سایت وطن روز یکشنبه مطابق به 5/3/2023 اعلام کرد که بخش امنیتی سرزمین حرمین، امام جماعت و خطیب سابق مسجد، ملک عبدالعزیز در دمام را دستگیر کرده است؛ به دلیل این‌که وی فلمی منتشر کرده که در آن ملک سلمان، پسرش و رئیس اداره سرگرمی را بخاطر این سرزمین و مردم آن به تقوا الله نصیحت، تحولات جدید در مملکت را محکوم می‌کند و اداره سرگرمی را به برگزاری محافلی‌که متناسب به مملکت و نظر مسلمانان نیست، مشغول می‌داند.

تبصره:

مشابه طواغیت این زمان به غیر از فرعون لعنت الله وجود ندارد که او می‌گفت "أنا ربکم الأعلی". حکایت فرعون را الله سبحانه وتعالی در قرآن شریف ذکر نموده است که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَمَا عَلِمْتُ لَكُمْ مِنْ إِلَهٍ غَيْرِي﴾ [قصص: 38]

ترجمه: فرعون گفت: ای سران و بزرگان قوم! من خدائی جز خودم برای شما سراغ ندارم.

اگرچه این‌ها صریحاً اعلام خدایی نکرده‌اند، ولی اعمال‌شان دلالت از آن دارد؛ چون آن‌ها نصیحت و نقد را از هیچ کس قبول نمی‌کنند و به هیچ کس اجازه نمی‌دهند که آن‌ها را به خاطر منکرات و جرائم‌شان بازخواست کند؛ پس اگر کسی جرئت کند و از آن‌ها انتقاد و یا بازخواست کند، او الگو و سرمشق دیگران قرار می‌گیرد. بناءً از کسی‌که بازخواست نمی‌شود که چه می‌کند او فقط الله سبحانه وتعالی می‌باشد! این جنایتکاران خود را در مقام خدایی قرار می‌دهند؛ بنابراین نمی‌خواهند کسی از آن‌ها در مورد چیزی پرسان کند و مردم از نظرشان چوپان و غلام اند که هیچ ارزشی ندارند.

لذا سرعت تحولات حاصله در سرزمین حرمین به حدی افزایش یافته که تنها مسلمانان ناپسند ندانسته و محکوم نمی‌کنند، بل حیرت غرب کافر را نیز برانگیخته است؛ نه به دلیل جرئت مزدور‌شان، ابن سلمان که دشمنی او با اسلام و احکام اسلام از زمانی‌که قدرت را به دست گرفته آشکار شده؛ بلکه به دلیل سکوت مردم سرزمین حرمین شریف و سکوت شیوخ قبایل می‌باشد که جسارت گرفته است.

این قبایل، که نیروی قوی به شمار می‌روند، در سرزمین‌های اسلامی از حیث تعداد، قدرت مالی و هم‌چنان نظامی مانندشان وجود ندارد و سخن‌شان شنیدنی و نافذ است. آن‌ها می‌توانند کسانی را که می‌خواهند و چگونه می‌خواهند تغییر دهند، بلکه به احتمال زیاد یک قبیله از آن‌ها، این قدرت و قابلیت‌ها را داشته باشند.

پس چرا در برابر افعال این جنایتکار گستاخ سکوت می‌کنید؟ آیا ترس و دلهره از مرگ و زندان دارید؟ پس الله سبحانه وتعالی سزاوارتر است که از او بترسید، اگر مؤمن هستید؛ لذا معلوم است که آل‌سعود از قبایل می‌ترسند. بناءً شما در میان علمای ربانی خود بهترین الگو را در گسستن کلام حق دارید؛ ولی آن‌ها افراد منزوی و تنها هستند که در غیر آن، این سلمانِ احمق جرئت حمله به آن‌ها را نداشت؛ اگر شما (قبایل) آن‌ها را ناکام نمی‌کردید، یاریی‌شان می‌کردید و دستان خود را به روی آن‌ها بلند نمی‌کردید، این وضعیت حاکم وجود نمی‌داشت! ای اهل نجد و حجاز، این سرزمین را به روش اولی آن بازگردانید و مانند اجدادتان انصار دین الله سبحانه وتعالی باشید؛ چون الله سبحانه وتعالی شما را به اسلام عزت داد و اسلام را توسط شما به عزت رساند؛ پس مانند کسانی نباشید که الله متعال درباره آن‌ها فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ﴾. [توبه: 38]

ترجمه: ای مؤمنان! چرا هنگامی‌که به شما گفته می‌شود، (برای جهاد) در راه الله حرکت کنید، سستی می‌کنید و دل به دنیا می‌دهید؟ آیا به زندگی این جهان به جای زندگی زندگی آن جهان خوشنودید؟ (و فانی را بر باقی ترجیح می‌دهید؟ آیا سزد که چنین کنید؟) تمتع و کالای این جهان در برابر تمتع و کالای آن جهان، چیزی کمی بیش نیست.

 

ادامه مطلب...

راه‌اندازی وب‌سایت دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر به زبان فرانسوی Featured

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر با خرسندی راه‌اندازی وب‌سایت خود را به زبان فرانسوی اعلام می‌کند که به عنوان پورتالی برای افراد فرانسوی زبان جهت مشاهده محتوای مطبوعاتی خدمت می‌نماید و تلاش‌هایی را پوشش می‌دهد که در خصوص پروژه تأسیس خلافت راشده ثانی به منهج نبوت صورت می‌گیرد.

این راه‌اندازی پر برکت ان شاءالله ثمره تلاش‌های بی‌وقفه حزب التحریر و اعضای آن برای افزایش ارتباط با مردم به منظور دست‌رسی هرچه بیشتر به افراد/پیروان امت اسلامی در هر کجا که هستند،  می‌باشد.

پروژه تأسیس خلافت راشده ثانی به منهج نبوت با عزم راسخ و شدیدتر به پیش می‌رود.

فروپاشی خلافت و فخر آن برای کل امت اسلامی مایه سوگ است؛ در حالی‌که اهمیت شناخت صحیح اسلام و نظام حکم‌رانی آن بیش از پیش در میان جوانان امت مورد توجه قرار می‌گیرد.

این‌جا نقش پشت پرده‌ی رسانه/مطبوعات، که پیام اسلام را منحیث موضوع حیاتی می‌رساند، قابل غور است که باید به درک ویژه‌گی‌های نظام اسلامی، معنی تأسیس دوباره‌ی خلافت و این‌که چگونه منهج نبوت برای برپایی و حکمرانی آن مورد کاربرد قرار می‌گیرد، بپردازد.

به همین دلیل، ما از همه دست اندرکاران اصیل رسانه‌ای که در پی تأسیس خلافت به منهج نبوت هستند، به ویژه متخصصان فرانسوی زبان رسانه‌ا‌ی ‌می‌خواهیم که مطالب درج شده در وب سایت زبان فرانسوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر را بازدید کنند. از الله سبحانه‌وتعالی می‌خواهیم که با الهام دادن به آن‌ها امورشان را به بهترین وجه ممکن برساند و حاصل آن متمم کاری از برای تأسیس خلافت باشد.

ما وب‌سایت زبان فرانسوی دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر را با رحمت الله سبحانه وتعالی راه‌اندازی می‌کنیم و از او می‌خواهیم که ما را به آنچه دوست دارد و از آن راضی است، هدایت کند. الله سبحانه‌وتعالی می‌فرماید:

)وَيَوْمَ نَبْعَثُ فِي كُلِّ أُمَّةٍ شَهِيداً عَلَيْهِم مِّنْ أَنفُسِهِمْ وَجِئْنَا بِكَ شَهِيداً عَلَى هَؤُلاء وَنَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْكِتَابَ تِبْيَاناً لِّكُلِّ شَيْءٍ وَهُدًى وَرَحْمَةً وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ([نحل: ۸۹]

ترجمه: (به یاد آورید) روزی را که از هر امتی، گواهی از خودشان بر آن‌ها برمی‌انگیزیم و تو را گواه بر آنان قرار می‌دهیم! و ما این کتاب را بر تو نازل کردیم که بیانگر همه چیز، و مایه هدایت و رحمت و بشارت برای مسلمانان است!

آدرس وب‌سایت:  https://www.hizb-ut-tahrir.info/fr/

انجنیر/مهندس صلاح الدین عضاضه

رییس دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

مترجم: ابوبکر کابلی

ادامه مطلب...

پیشنهاد چین برای صلح در اوکراین

  • نشر شده در سیاسی

پرسش:

به تاریخ 27 فبروری 2023م در سایت خبری العربیه چنین گفته شد: «قصر کرملن: از نقشۀ صلح چین استقبال می‌کنیم؛ اما حل وفصل این قضیه بعید است.» هم‌چنین به تاریخ 27 فبروری 2023م در سایت شبکۀ الیوم نیز چنین گفته شد: «کرملین گفته که روسیه نقشۀ صلح چین در اوکراین را با دقت بررسی می‌نماید و اشاره نموده که جزئیات این پیشنهاد نیازمند تحلیل و محاسبۀ دقیق می‌باشد.» پوتین نیز به تاریخ 21 فبروری 2023م اعلام نموده بود؛ «روسیه مشارکت‌اش را در معاهده نیوستارت، که در ایالات متحده به امضاء رسیده بود، به حالت تعلیق در آورده.» (منبع: اناضول 21 فبروری 2023م) این اظهارات پس از سفر بایدن به تاریخ 20 فبروری 2023م به کی‌یف، پایتخت اوکراین و دیدارش با زلینسکی، رئیس‌جمهوری اوکراین منتشر گردید. بایدن در آن دیدار گفت: «اوکراین بستۀ جدید کمک‌های نظامی به ارزش 500 ملیون دالر را به دست خواهد آورد که روز سه شنبه آینده رسماً اعلان خواهد شد.» (منبع: اسکای نیوز عربی 20 فبروری 2023م) قبل از این اظهارات بایدن، "وانگ‌یی"، وزیر خارجۀ چین در جریان کنفرانس امنیت مونیخ گفته بود که چین برای تحقق صلح در اوکراین پیشگام خواهد شد. وی گفت: «ممکن نیست این جنگ هم‌چنان ادامه پیدا کند.» (منبع: CNN عربی 18 فبروری 2023م)

پرسش این است که آیا چین توان متوقف نمودن جنگ در اوکراین را دارد؟ و چرا چین اینک پس از یک سالی‌که از شروع این جنگ گذشته چنین پیشنهادی را مطرح می‌کند؟ و این‌که چرا روسیه از این پیشنهاد استقبال نموده، سپس می‌گوید که حل‌وفصل این قضیه بعید است؟ و این‌که تا چه حد ممکن است این پیشنهاد عملی گردد؟

پاسخ:

برای روشن شدن پاسخ به پرسش‌های مطرح شده در فوق، به بررسی امور زیر می‌پردازیم:

اول: دولت‌هایی‌که در جنگ روسیه و اوکراین تأثیرگذار می‌باشند:

1. امریکا: امریکا به رهبری بایدن موفق شد شک و گمان‌های اروپا را در مورد رهبری جهان غرب توسط امریکا برطرف نماید. ادارۀ حکومت بایدن تلاش‌های غرب را برای کمک نظامی و غیرنظامی برای اوکراین توحید نمود تا اوکراین بتواند در برابر تهاجم روسیه تاب آورد. ادارۀ مذکور هم‌چنین توانست غرب را در اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه روسیه هم‌سو نماید و نیز موفق  شد شریان‌های انرژی روسیه را از اروپا قطع کند، بلکه حتی دولت‌های دیگری غیر از دولت‌های اروپایی را نیز در روند تحریم‌های مذکور علیه روسیه با خود همراه نمود، مانند جاپان، کوریای جنوبی و استرالیا. امریکا به این ترتیب توانست به پیمان ناتو جان تازه‌ای ببخشد، پیمانی‌که در زمان حکومت ادارۀ ترامپ به دیدۀ شک و تردید به آن دیده می‌شد. ادارۀ حکومت بایدن روند مسلح نمودن اوکراین را نیز شدت بخشید و اعلام نمود که هدف‌اش از این کار، شکست دادن روسیه در اوکراین می‌باشد.

2. دولت‌های بزرگ اروپایی: درحالی‌که تفکیک موقف انگلیس از موقف امریکا علیه روسیه دیگر ممکن نیست، دیده شد که آلمان و فرانسه به موقف مذکور پیوستند، چنان‌چه با قطع شدن هر شریانی از انرژی روسیه به اروپا، آلمان موقف‌ خصمانه‌تری علیه روسیه اتخاذ می‌نمود، در حدی‌که بیربوک، وزیر خارجۀ آلمان در جریان تلاش‌هایش برای توحید موقف اروپا در خصوص ارسال تانک برای اوکراین گفت: «ما درجنگی با روسیه هستیم و نه با خود مان.» (منبع: الشروق 24 جنوری 2023م) مدویدوف، رئیس‌جمهور قبلی روسیه وی را "احمق مفید" خواند. (منبع: اناضول 29 جنوری 2023م) این بدان معناست که روسیه پذیرفته که اروپا در بحران اوکراین طرف قرار گرفته.

فرانسه به دلیل تماس‌هایی‌که رئیس‌جمهور آن با رئیس‌جمهور روسیه داشته، توسط هم‌پیمانانش به باد انتقاد گرفته شد، اما سرانجام سوار همان قطاری گردید که سایر دولت‌های اروپائی قبلاً سوار آن شده بودند و زیر رهبری امریکا علیه روسیه در حرکت بودند. چنان‌چه ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه در جریان برگشتن از کنفرانس مونیخ گفت: «می‌خواهم روسیه در اوکراین شکست بخورد و می‌خواهم اوکراین بتواند از موقف خود دفاع نماید.» (منبع: اسکای نیوز عربی 19 فبروری 2023م)

3. روسیه: پس از آن‌که جهان گمان می‌کرد اردوی روسیه از توانایی‌های بالایی برخوردار می‌باشد، جنگ اوکراین نقاط ضعف حساسی را برملا نمود و به این ترتیب جایگاه اردوی روسیه را از آن‌چه که گمان می‌شد پایین آورد؛ اردویی‌که نخست در اطراف کی‌یف سپس در خارکیف و اخیراً در خیرسون اوکراین شکست خورد. به این ترتیب، اردوی روسیه پس از آن‌که ستون و نماد عظمت روسیه به شمار می‌رفت، اینک چیزی به جز قدرت هسته‌ای روسیه به عنوان یک اصل جهانی، چیز دیگری از آن عظمت باقی نمانده. اقتصاد روسیه که در اصل ضعیف بود و از نظر سیاسی هم امریکا و اروپا موفق شدند تا حد زیادی روسیه را در سطح جهانی به حاشیه برانند، به اضافۀ این‌که روسیه نتوانست در مورد جنگ اوکراین آرای داخلی را متحد نماید، چنان‌چه زمانی‌که تصمیم سربازگیری اجباری مطرح گردید، بسیاری از روس‌ها به خارج از روسیه فرار نمودند.

دوم: تأثیرگذاری تمام این تحولات جهانی بالای چین:

1. چین می‌داند که در رأس اولویت‌های امریکا قرار دارد، یعنی قبل از روسیه، چنان‌چه امریکا چین را در خصوص قضیۀ تایوان به چالش کشیده و به آن مزاحمت می‌کند، با راه‌اندازی مانورهای نظامی بی‌سابقه با کوریای جنوبی آن را به چالش می‌کشد، اگر چین بخواهد خسارت‌های اقتصادی روسیه ناشی از تحریم‌های اعمال شده بالای مسکو را جبران کند، باز امریکا آن را به چالش می‌کشد، اگر بخواهد کمک‌های نظامی مؤثر به روسیه بدهد، باز امریکا آن را به چالش می‌کشد. از جانب دیگر، امریکا اقتصاد چین را به گونۀ مخفیانه محاصره نموده، مانند جنگ اقتصادی که امریکا علیه شرکت هواوی چین و سایر شرکت‌های تکنولوژی آن راه‌اندازی کرده است، در مواردی این جنگ حتی علنی هم صورت می‌گیرد. به طور مثال: صدور تراشه‌های الکترونیکی را به بهانۀ این‌که چین از آن استفادۀ نظامی می‌کند و امنیت ملی امریکا را تهدید می‌نماید، به چین قطع نمود. چین مسلح نمودن جاپان  را توسط امریکا خاری در حلقوم خود می‌پندارد، البته تا زمانی‌که امریکا روند مسلح نمودن جاپان را گسترش ندهد که در آن صورت خاری در قلب چین خواهد بود. سایر پیمان‌های نظامی را که امریکا در آسیا به راه انداخته، مانند پیمان "اوکوس" و پیمان "کواد" نیز از جملۀ همین چالش‌هایی است که امریکا در برابر چین قرار می‌دهد و تمام این چالش‌ها موانع بزرگی است که در برابر چین و اردوی آن قرار می‌گیرد.

2. دولت‌های اروپایی، که چین به سان امریکا برای آن‌ها شریک بزرگ اقتصادی می‌باشد، در پی هماهنگی‌های مشترکی‌که با امریکا داشتند، مجدداً به جانب تمایلات امریکا کشانیده شده اند و هماهنگی‌های مشترک مذکور پس از آغاز جنگ روسیه در اوکریان و برجسته شدن نیاز جدی اروپا به چتر امنیتی امریکا برای حمایت از قارۀ اروپا در برابر تهدیدهای روسیه، جان تازه‌ای یافته است. چین متوجه شد که رهبری دولت‌های اروپا توسط امریکا، که پس از جنگ روسیه در اوکراین جان تازه‌ای یافته، کم‌کم دولت‌های اروپائی را وادار می‌کند موقف‌گیری‌های امریکا علیه چین را تبنی نمایند و به این ترتیب اصطلاح دولت‌های "دارای تفکر مشابه" ظاهر گردید که هدف از آن؛ دولت‌هایی سرمایه‌داری به علاوۀ دولت‌های تابع آنان "غرب‌زده‌گان" در شرق آسیا می‌باشد و حتی سخن از نقشی برای پیمان "ناتو" در شرق آسیا بر سر زبان‌هاست که همه و همه تهدید خطرناکی برای چین تلقی می‌گردد، مبنی بر این‌که امریکا توان این را دارد که دولت‌های زیادی را علیه چین بشوراند.

3. ضعف اقتصادی روسیه آن را وادار می‌کند، شریک کوچکی برای چین باشد، به ویژه با توجه به این‌که عرصۀ جهانی رفته‌رفته در برابر آن تنگ‌تر می‌شود، چنان‌چه اروپا دست از نفت و گاز روسیه برداشته و واردات سوخت‌اش را از آن به شدت کاهش داده، در حالی‌که قبلاً شاه‌رگ انرژی اروپا را روسیه در دست داشت. اروپا و امریکا به بستن دروازه‌های خود در برابر روسیه اکتفاء نکرده، بلکه سایر دولت‌ها را نیز زیر نظر داشته و به آن‌ها توصیه می‌کنند به سقف تحمیل‌شدۀ نفت بالای روسیه پایبند بمانند. این اعمال فشارها باعث شده روسیه، چین را تقریباً یگانه دروازه‌ای ببیند که برای صدور تولیدات سوخت و نفت خامش باز مانده، واقعیتی‌که غرب آن را "دست تجاری روسیه به دامن چین" می‌نامد. اوضاع پیش آمده چین را در برابر امریکا و اروپا نگران نموده، زیرا امریکا و اروپا مهم‌ترین جهت‌های تجارتی چین به شمار می‌روند.

4. اما خود چین، هرچند موقفی را که در برابر جنگ اوکراین اعلام نموده هم‌چنان غبار آلود است، اما ناچار می‌داند که نتایج برخاسته از این جنگ عاقبت خرسند کننده‌ای برای آن نخواهد داشت؛ زیرا چین اندکی پیش از شروع جنگ در اوکراین، پیمان‌نامۀ "همکاری نامحدود" را با روسیه امضاء نموده بود و زمانی‌که امریکا و دولت‌های اروپائی از چین خواستند در برابر تجاوز روسیه به اوکراین موقف مخالف اتخاذ نماید، چین موقف مجهول و غبارآلودی را اتخاذ نمود؛ طوری‌که هرگز جنگ روسیه را با صراحت تأیید نکرد و از ارسال کمک به هم‌پیمان روس‌اش چیزی به زبان نیاورد و تنها به انداختن بار مسئولیت شروع جنگ بر دوش امریکا اکتفاء نمود، به این ادعا که امریکا با دادن ضمانت‌های امنیتی برای روسیه موافقت نکرد، انگار چین منتظر بود روسیه اوضاع اوکراین را تغییر داده و واقعیت جدیدی را در آن ایجاد نماید و امنیت خود را در داخل اوکراین تأمین کند و به این ترتیب دولت‌های غربی وادار شوند جایگاه بین‌المللی جدیدی برای روسیه قایل شوند و چینی‌ها احساس می‌کردند در چنین صورتی چین نیز صاحب جایگاه بین‌المللی بهتری خواهد شد، به ویژه در تایوان. اما با روشن شدن ضعف اردوی روسیه و شکست‌هایی‌که در جبهات جنگ اوکراین متحمل گردید، موقف‌گیری‌های چین در قضیۀ جنگ اوکراین رفته رفته نوسان پیدا نمود، طوری‌که انگار می‌خواهد ائتلافی را که با روسیه ساخته بود، برهم زند.

5. تمام این موقف‌گیری‌های غرب در برابر چین، که بوی دشمنی از آن به مشام می‌رسد، باعث نشد چین نیز موقف مشابه خصمانه‌ای علیه امریکا و دولت‌های اروپائی برگزیند و در عین حال، از روسیه نیز صراحتاً حمایت ننمود. دلیل این موقف ناهم‌گون چین این است که رشد و جایگاه جدید چین متکی به تجارت خارجی آن می‌باشد، چنان‌چه بازارهای امریکا و دولت‌های اروپایی، شریان اصلی عظمت چین را تمثیل می‌نمایند، برخلاف روسیه که قدرت نظامی آن را میراث به جا مانده از اتحاد جماهیر شوروی تشکیل می‌دهد و اقتصاد و تجارت جهانی آن، اساس و زیربنای جایگاه بین‌المللی آن به شمار نمی‌رود. اما از یک زاویۀ دیگر، چین سعی نموده مانورهای نظامی مشترکی را با روسیه بر فراز بحرها در آسیا و بیرون از آسیا به راه اندازد، شاید به این دلیل که می‌خواهد حد وسط میان دو طرف را حفظ نماید و به این ترتیب نه روسیه را از دست دهد که در صورت درگیر شدن با امریکا به آن نیاز خواهد داشت و نه هم دولت‌های غربی را که تجارت با آن‌ها، شریان اقتصاد چین را تشکیل می‌دهد.

سوم: به این ترتیب موقف‌گیری‌های یادشده باعث شد چین به بازی کردن نقش میانجی میان دو طرف فکر نماید و برای حل بحران میان‌ دو طرف، پیشگام شود، هرچند روابط چین با دوطرف متوازن نبوده. این‌ها همه بدان معناست که چین پس از آغاز جنگ روسیه در اوکراین حالا به این باور رسیده که آسمان سیاست‌اش با ابرهای سیاه و تیره‌ای پوشیده شده و این ابرهای تیره یک طرف مسأله را تشکیل می‌دهد که همانا پیشگام شدن چین برای صلح در اوکراین می‌باشد، اما باید دانست که این طرف مسأله هرگز منجر به هیچ‌گونه پیشگامی جدی نمی‌شد، مگر با هماهنگی با طرف دوم، یعنی طرف روسیه. با دقت نمودن به طرف دوم به نتایج زیر می‌رسیم:

1. هرچند روسیه اعلام بسیج عمومی نمود و در حدود نیم ملیون سرباز جدید آماده کرد و هرچند دوباره حمله نمود و در حال حاضر در اطراف شهر باخموت در دونباس درگیر می‌باشد، اما سر انجام پی برده که ممکن نیست در این جنگ برنده شود، زیرا روسیه در این جنگ تنها با اردوی اوکراین طرف نیست، بلکه چنان‌که خودش می‌گوید "با توانایی‌های پیمان ناتو" طرف می‌باشد؛ پیمانی‌که آشکارا با کمک‌های کشندۀ نظامی از اوکراین حمایت می‌کند و هدف خود را نیز با صراحت کامل  اعلام می‌کند که همانا شکست روسیه در اوکراین است. ظاهراً روسیه درک نموده که در این جنگ با ارادۀ آهنین ادارۀ امریکا برای شکست روسیه در اوکراین مواجه می‌باشد، نه تنها ارادۀ امریکا، بلکه ارادۀ جهانی؛ چنان‌چه فنلند و سویدن نیز قرار است به زودی اعضای جدید پیمان ناتو باشند و این دو کشور از نظر جغرافیایی نزدیک‌ترین دولت‌های هم‌جوار روسیه می‌باشند. آلمان که در طول تاریخ دشمن لجوج روسیه بوده، به سرعت در حال نظامی شدن است و در شرق، جاپان احتمالاً به زودی تبدیل به تهدید بزرگی برای روسیه شود؛ به ویژه با توجه به این‌که جاپان از روسیه می‌خواهد جزایر کوریل را که در جریان جنگ دوم جهانی اشغال نموده بود به جاپان برگرداند. تمام این تحولات در اوکراین و جهان، بار بزرگ و سنگین امنیتی را بر دوش روسیه گذاشته و ضعف آن را برملاتر می‌کند، مخصوصاً که در حال حاضر از تحریم‌های اقتصادی بی‌سابقه‌ای رنج می‌برد.

2. این نشانه‌های ضعف روسیه، که بیان‌گر اعتراف جدید روسیه به فرجام جنگ‌اش در اوکراین می‌باشد و در جستجوی یافتن راهی برای متوقف نمودن روند سرخوردگی اردو و اقتصاد خود و توقف نوسان شرایط بین‌المللی در اطراف روسیه است، همه‌وهمه ممثل طرف دوم قضیه، یعنی روسیه می‌باشد که اهمیت آن از طرف اول قضیه، یعنی چین و پیشگام شدن آن برای صلح در اوکراین، کم‌تر نیست. این بدان معناست که روسیه می‌خواهد جنگ اوکراین را متوقف کند، اما به گونه‌ای که آبروی آن نیز محفوظ بماند.

بنابر این، یک‌جا شدن هردو طرف قضیه "تأثیرات منفی جهانی جنگ اوکراین بالای چین و ناامیدی روسیه از پیروزی در اوکراین" باعث شده چین برای صلح در اوکراین پیشگام شود. یک سال قبل و در زمان شروع جنگ، چین چنین پیشنهادی را مطرح نکرد؛ پس به نظر می‌رسد که چین امیدوار بوده روسیه جنگ اوکراین را به سرعت به نفع خود یک طرفه نماید؛ بناءً در شروع جنگ از مطرح نمودن این پیشنهاد خود داری نمود، اما اینک که روسیه تقریباً از پیروزی در این جنگ ناامید شده و تمایل دارد با حفظ آبرویش پای میز مذاکره بنشیند، چین این پیشنهاد برای صلح را مطرح می‌نماید.

این بود واقعیت پیشگام شدن چین برای صلح در اوکراین و آن هم جزئیات مربوط به انتخاب زمان مطرح نمودن این پیشگامی؛ به ویژه که برای فریب غرب و اوکراین در متن این پیشنهاد به احترام گذاشتن به حاکمیت دولت‌ها اشاره شده، چنان‌چه وزیر خارجۀ چین در هنگام مطرح نمودن پیشنهاد صلح مذکور اعلام نمود که از حق حاکمیت اوکراین حمایت می‌کند؛ او گفت: «به یک‌پارچگی و حق حاکمیت تمام دولت‌ها در پیشنهاد مطرح شده توسط چین احترام گذاشته شده است.» (منبع: CNN عربی 18 فبروری 2023م) چین به هدف تشویق غرب برای ورود به مذاکرات به این نکته اشاره نموده است.

چهارم: در پاسخ به این پرسش که چقدر ممکن است این پیشگامی چین موفقیت آمیز باشد، یعنی پایان دادن به جنگ اوکراین، باید گفت که بستگی به چند عامل مؤثر دارد:

1. در قدم نخست به موقف امریکا بستگی دارد، موقفی‌که دولت‌های اروپائی حامی اوکراین نیز از آن پیروی می‌نمایند و موقف امریکا و دولت‌های اروپائی را می‌توان در آئینۀ موقف سفت و سختی مشاهده نمود که از کی‌یف، پایتخت اوکراین و زلنسکی، رئیس‌جمهور آن انعکاس می‌یابد. خلاصۀ موقف اوکراین و غرب این است که اردوی روسیه باید از تمام خاک اشغال‌شدۀ اوکراین، به شمول جزیرۀ کریمیه، بیرون رود و این شرط نشستن پشت میز مذاکره است. این بدان معناست که گفتگو با روسیه بر سر مناطق نخواهد بود، بلکه بر سر جبران خسارت‌ها و پیش‌کردن جنایت‌کاران جنگی به محکمۀ بین‌المللی خواهد بود. روسیه این شرط‌ها را نمی‌پذیرد و به واقعیت جنگی موجود اشاره دارد، یعنی آتش‌بس در جبهات موجود جنگ و بعداً گفتگو. طبیعی است که روسیه می‌خواهد پس از آتش‌بس، امتیازهایی را به طرف مقابل بدهد تا از یک‌طرف آبرویش حفظ شود و از طرف دیگر برخی دستاوردهایی میدانی نیز داشته باشد، حتی اگر این دستاوردها نمادین هم باشد، به علاوۀ لغو تحریم‌ها و آزاد نمودن دارایی‌های منجمدشده روسیه.

2. به نظر می‌رسد دولت‌های غربی در حال حاضر به پیشنهاد صلح چین اهمیت نمی‌دهند و برنامۀ شان شکست کامل روسیه در اوکراین است؛ چنان‌چه دیرلاین، رئیس کمسیون اروپا در اظهاراتی گفت: «ما به شواهد بیش‌تری نیازداریم تا مطمئن شویم که چین با روسیه کار نمی‌کند و ما این شواهد را نمی‌بینیم.» (منبع: CNN عربی 18 فبروری 2023م) وزیر خارجۀ امریکا نیز چین را متهم نمود که به روسیه کمک می‌کند: «بلینکین در گفتگویی‌که روز یک‌شنبه منتشر گردید گفت: در حالی‌که جنگ روسیه علیه اوکراین یک‌ساله می‌شود، چین "با قوت تمام" به فرستادن ذخایر تسلیحاتی و اسلحه به روسیه فکر می‌کند.» (منبع: القدس عربی 20 فبروری 2023م) این‌ها اشاره‌های کافی است مبنی بر این‌که غرب کمک‌هایش را برای شکست دادن روسیه در اوکراین هم‌چنان ادامه خواهد داد.

3. با توجه به تمام آن‌چه گفته شد، پیشنهاد چین برای صلح در اوکراین، هرچند در آن به احترام گذاشتن به یک‌پارچگی دولت‌ها اشاره شده و نشان می‌دهد که خروج روسیه از اوکراین ممکن است، بازهم در شرایط موجود برای امریکا و اتباع آن در اوروپا و نیز در اوکراینی‌که هیچ اختیاری از خود ندارد، پذیرفته نخواهد شد؛ زیرا امریکا به گونۀ ثابت و روز افزون با فرستادن انواع مختلف سلاح‌ها به اوکراین از آن حمایت می‌کند و از زبان بایدن، رئیس‌جمهور امریکا اعلام می‌کند که رئیس‌جمهور روسیه هرگز در اوکراین موفق نخواهد شد. این ارادۀ محکم امریکا با ارادۀ شبیه انگلیس و نیز دولت‌های شرق اروپا مانند پولند و دولت‌های بالتیک که عمیقاً از روسیه متنفر می‌باشند، دنبال می‌شود؛ به این معنا که پیشنهاد صلح چین توسط امریکا پذیرفته نشده و از آن استقبال نخواهد شد. ظاهراً این موقف‌گیری غرب، روسیه را ناآرام نموده و موافقت‌اش با پیشنهاد صلح مذکور را به گونۀ غیر صریح اظهار نموده است؛ یعنی روسیه یک گام پیش می‌گذارد و گام دیگراش را پس. چنان‌چه اسکای نیوز عربی به تاریخ 27 فبروری 2023م در سایر خبری خود نوشت: «کرملین در خصوص پیشنهاد صلح چین می‌گوید: "شرایط برای صلح در اوکراین آماده نیست"؛ اما چند بعد گفت: "روسیه نقشۀ صلح چین را تقدیر می‌کند.» در سایت الیوم نیز به تاریخ 27 فبروری 2023م چنین گفته شد: «قصر کرملین گفته که روسیه نقشۀ صلح چین در اوکراین را با دقت بررسی می‌نماید و اشاره نموده که جزئیات این پیشنهاد باید با محاسبات و دقت بیش‌تری تحلیل شود.» انگار روسیه با این اظهارات می‌خواهد راه برگشتی برای خود بگذارد.

پنجم: خلاصه این‌که مرحلۀ پیش‌رو شاهد تحلات جدیدی خواهد بود، که عنوان برجستۀ آن همانا پیشنهاد چین برای پایان دادن به جنگ در اوکراین است. این تلاش‌های چین، که یک سال پس از شروع جنگ در اوکراین صورت می‌گیرد، تبدیل به امیدی برای روسیه جهت بیرون رفتن از مرداب اوکراین شده؛ مردابی‌که جایگاه بین‌المللی روسیه را به شدت به خطر انداخته، به علاوۀ این‌که تلاش‌های مذکور در اساس به نفع خود چین نیز هست. اما امریکا، اروپا و پیمان ناتو و نیز اوکراین این پیشنهاد را نپذیرفته و به دیدۀ شک به آن می‌نگرند و به همین دلیل است که احتمال موفقیت این پیشنهاد در پایین‌ترین حد خود قرار دارد، مگر این‌که شرایط جهانی تغییر کند و یا روسیه ادعا کند که توان راه‌اندازی تهاجم بزرگ و مؤثر در اوکراین را دارد. باید گفت که احتمال چنین ادعایی از طرف روسیه در آیندۀ نه چندان دور زیاد است، زیرا امریکا و دولت‌های پیمان ناتو در کمین روسیه نشسته و آماده اند برای جلوگیری از پیروزی روسیه، اوکراین را با هرنوع کمک‌های نظامی یاری نمایند.

در پایان باید گفت که این دولت‌های استعمارگر کفری، که در جهان امروز به نام دولت‌های بزرگ نام گرفته اند، هرگز برای تحقق خیری در جهان با یک‌دگر نمی‌جنگند، بلکه هدف‌شان شر و ضرر است و بس؛ چنان‌چه روسیه به اوکراین تجاوز نموده تا هر فرد اوکراینی را به قتل رساند و امریکا و غرب سعی دارند با استفاده از هر فرد اوکراینی و نه تنها با سربازان آن، به رویارویی با این تجاوز بروند! پس هردو طرف به قیمت جان فرد فرد اوکراینی به جان یکدیگر افتاده اند. بلی، واقعیت این دولت‌هایی‌که دنبال فساد در زمین استند، چنین است؛ تا زمانی‌که منافع شان و حتی بخشی از منافع شان مطرح باشد، هیچ اهمیتی به تعداد کشته‌ها و مقدار خون ریختانده شده نمی‌دهند. انگار تاریخ دارد تکرار می‌شود؛ آنگاه که دولت‌های فارس و روم به جان یکدگر افتاده بودند، گاهی این پیروز می‌شد و گاهی آن و هر یک از آن دولت‌ها خون مردم را برای براوردن منافع خود می‌مکیدند. آن واقعیت ادامه یافت تا آنگاه که الله متعال اهل حق و عدالت، یعنی امت اسلامی را با پیروزی و فتح مبین مورد عنایت خویش قرار داد و در نتیجه، اسلام و مسلمانان عزت یافته و سربلند شدند و کفر و کافران خوار و ذلیل گشتند. این واقعیت به خواست الله متعال به زودی یک بار دیگر در حال تکرار شدن است.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ(4) بِنَصْرِ اللَّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾ [ روم: 4-5]

ترجمه: و آن روز مؤمنان شاد می‌شوند؛ به یاری الله، که الله هر که را بخواهد نصرت و پیروزی می‌بخشد و اوست که مقتدر و مهربان است.

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه