دوشنبه, ۲۳ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
توافق ترکیه و روسیه در معاملۀ  "S 400" و پیامدهای آن
بسم الله الرحمن الرحيم

توافق ترکیه و روسیه در معاملۀ "S 400" و پیامدهای آن

(ترجمه)

پرسش:

«واشنگتن: «ایالات متحده تسلیم نمودن جنگنده‌های اف 35 را به ترکیه به حالت تعلیق در آورد.» سخنگوی پنتاگون در اظهاراتی گفت: «ما منتظریم ترکیه در مورد تسلیم نشدن سیستم S 400 تصمیم روشنی اتخاذ نماید و تا آن زمان، روند تسلیم‌دهی و فعالیت‌های مربوط به راه‌اندازی توانایی‌ها ‌و امکانات استفاده از جنگنده‌های اف 35 در ترکیه به حالت تعلیق خواهد بود.» وی افزود: «گفتگوهای ما در این مورد با ترکیه جریان دارد.» (منبع: i24news.tv 1 اپریل 2019)

گفتگوهای مربوط به توافق ترکیه و روسیه در مورد معاملۀ S 400 از ماه سپتمبر 2017م آغاز گردیده و امریکا از آن زمان تاکنون موقف تند و تیزی نگرفته؛ بلکه بیشتر موقف محافظه‌کارانه داشته. پرسش این است که چه چیزی باعث شده امریکا اینک پس از حدود یک‌ونیم سال در این مورد چنین موقف تند و شبیه هشدار به ترکیه در صورت انجام دادن این معامله با روسیه اتخاذ نماید؟

پاسخ:

برای روشن شدن پاسخ به بررسی امور زیر می‌پردازیم:

1. روسیه پس از توافق با امریکا، به تاریخ 30 سپتمبر 2015م به سوریه تجاوز نمود؛ چنانچه «قبل از این تجاوز، اوباما و پوتین به تاریخ 29 سپتمبر 2015م با هم دیدار نمودند و این دیدار 90 دقیقه ادامه داشت. در بخش اول این دیدار، روی بحران اوکراین بحث شد و متباقی بحث‌ها‌ متمرکز روی اوضاع سوریه بود. نتیجۀ این دیدار فوراً ظاهر گردید؛ طوری‌که شورای اتحاد روسیه به صورت دسته‌جمعی با درخواست پوتین مبنی بر استفاده از نیروی هوایی روسیه در سوریه موافقت نشان دادند.» (منبع: روسیه امروز 30 سپتمبر 2015م) امریکا می‌دانست؛ اگر جنگ به درازا کشد و شرایط در سوریه برای روسیه اختناق آور شود، ممکن است روسیه عجله نموده و دست به کارهایی بزند که امریکا آن را پیش از پیش محاسبه نکرده باشد. بناءً امریکا تصمیم گرفت ترکیه را به رهبری اردوغان به صفت جاسوس خود در قضیۀ سوریه قرار دهد تا تحرکات روسیه را بر اساس خطوط ترسیم شدۀ امریکا زیر نظر داشته باشد. بناءً به ترکیه اشاره نمود تا خود را به روسیه نزدیک نموده و در چیزی شبیه به یک ائتلاف با روسیه به توافق رسد تا بتواند تحرکات و حملات روسیه را زیر نظر گرفته و نگذارد از مرزهای مورد نظر امریکا فراتر رود؛ طوری‌که نگذارد انقلابیون و مخالفان را، که در ادلب جمع می‌شوند، قبل از کامل شدن پروژۀ امریکا در حل نهائی بحران سوریه به صورت کامل نابود کند؛ زیرا امریکا می‌خواهد شماری از مخالفان باقی بمانند تا در هنگام حل و فصل نهائی این بحران، با حکومت مذاکره نمایند.

2. اما مشکل این بود: ترکیه طوری وانمود می‌کرد که در کنار مخالفان قرار دارد و روسیه در کنار حکومت بشار اسد؛ یعنی انگار ترکیه و روسیه در این قضیه در برابر یک‌دگر قرار دارند. سپس با سقوط دادن طیارۀ روسی توسط پیلوت‌های ترک در 24 نومبر 2015م، اردوغان خودنمایی نموده و از معذرت‌خواهی سرباز زد. اما از آن جایی‌که امریکا به جور آمدن ترکیه با روسیه اهمیت می‌داد، به این نظر بود که ترکیه باید از روسیه معذرت‌خواهی نموده و خود را به آن نزدیک کند و چنین هم شد؛ چنانچه ترکیه ابتداء ادعا می‌کرد که طیارۀ روسی حریم هوایی ما را نقض کرده و مستحق معذرت‌خواهی نمی‌شود؛ اما چندی بعد به تاریخ 27 جولای 2016م رسماً معذرت‌خواهی نمود: «دیمتری بیسکوف سخنگوی قصر کرملین در اظهاراتی گفت: "رئیس جمهور ترکیه با خانوادۀ پیلوت روسی کشته شده اظهار همدردی نموده و به آنان تسلیت گفته و در عین حال معذرت‌خواهی نموده است." وی به نقل از اردوغان گفت: "ا تمام توان تلاش خواهد نمود روابط دوستانه و دیرین میان ترکیه و روسیه را ترمیم نماید.» (منبع: العربیه 27 جون 2016م) اقدام دیگر چیزی شبیه جبران خسارت بود؛ چنانچه «رئیس مرکز تفریحی "کمر" ترکیه در جریان دیدارش با سرقونسل روسیه در شهر انطالیا، پیشنهاد هدیۀ یک باب منزل را برای خانوادۀ پیلوت کشته شده به وی داد.» (منبع: روسیۀ امروز 1 جولای 2016م)

«در ابتداء پوتین از نظر حکومت ترکیه دشمنی خوانده می‌شد که مردم آن، به ویژه منطقۀ ترکمان را بمباردمان می‌کند؛ اما خیلی زود گفتگوها با وی "در فضای مملو از دوستی" صورت گرفت؛ طوری‌که اردوغان به تاریخ 29 جون 2016م با پوتین در یک تماس تلیفونی گفتگو نمود و به گفتۀ منابعی مربوط به ریاست جمهوری ترکیه، این گفتگوی تلیفونی "در فضای کاملاً دوستانه" صورت گرفت.» (منبع: عربی جدید 29 جون 2016م) پس از این گفتگوی تلیفونی بود که ترکیه و روسیه در قالب دو دوست با هم تعامل نمودند و اردوغان پوتین را دوست خطاب نمود؛ در حالی‌که بمباردمان مسلمانان سوریه توسط روس‌ها ‌به شدت ادامه داشت.

3. به این ترتیب بود که دوستی صمیمانه شد و اردوغان با پوتین دیدارها نمود و توافقنامه‌ها‌ امضاء کرد. ما قبلاً در پاسخ به پرسشی‌که به تاریخ 5 فبروری 2017م منتشر نموده بودیم، در این خصوص چنین گفته بودیم: «ترکیه این نقش را برای خدمت به امریکا و به عنوان پیرو مخلص انجام می‌داد؛ حتی بعد از اعلان پیروزی ترامپ به صفت رئیس جمهور منتخب به تاریخ 9 نومبر2016م. پس از آن‌که ترامپ مسئولیت ریاست جمهوری را رسماً به تاریخ 20 جنوری2017م تسلیم شد، ترکیه حتی فکر هیچ‌گونه تغییر احتمالی را نیز نمی‌کرد و از آن جایی‌که ترامپ در تبلیغات انتخاباتی‌اش نسبت به روسیه اظهار مردانه‌گی نمود، روسیه گمان می‌نمود که مشخص نمودن موعد کنفرانس آستانه بعد از به قدرت رسیدن ترامپ، امریکا را وادار خواهد نمود که با حضور هیئت بلند رتبۀ امریکائی در آن، در اهمیت این کنفرانس خواهد افزود. روسیه در هنگامی‌که ترامپ قدرت را تسلیم می‌شد، کاسه داغ‌تر از آش شده بود؛ به این امید که وزیر خارجۀ امریکا در آن کنفرانس شرکت خواهد نمود.

روسیه سعی داشت کنفرانس آستانه شروعی برای مذاکرات فراگیر صلح میان مخالفان حکومت سوریه و حکومت بشار به حمایت ترامپ باشد. البته انتظار این‌که ترامپ از روسیه پشتیبانی نماید، خود بیانگر حماقت سیاسی روس‌هاست. سپس روسیه از واشنگتن دعوت نمود که در آن کنفرانس شرکت نماید و انتظار داشت هیئتی بلندپایۀ امریکائی در آن شرکت نماید؛ اما واشنگتن –ترامپ، با فرستادن سفیر امریکا در آستانه به آن کنفرانس به صفت یک شاهد، در حقیقت سیلی محکمی به روی روسیه زد. به این ترتیب مذاکرات آستانه به تاریخ 23 جنوری 2017م آغاز و به تاریخ 24 جنوری 2017م پایان یافت؛ بدون این‌که به هیچ‌گونه نتیجۀ قابل توجهی در مورد آتش‌بس دست یافته باشد؛ بلکه جنگ در وادی بردی شدت بیشتری نیز گرفت! و طبیعتاً هیچ‌گونه راه‌حل سیاسی نیز نداشت. در نتیجه؛ مذاکرات آستانه از آن جایگاهی‌که روسیه در نظر داشت، به شدت پایین‌تر آمد و با چانه‌زنی در مورد چهارچوب آتش‌بس به پایان رسید!» (منبع: نقل قول منشور قبلی مان)

4. وضعیت تا اواخر سال 2017م به همین شکل ادامه داشت، تا این‌که وضعیت روسیه بحرانی شد و تصمیم گرفت کار مخالفان حکومت سوریه را در ادلب یک سره کند. روسیه در این تصمیم تا حدی جدی شد که امریکا نگران شد مبادا روسیه بدون توجه به امریکا و تصامیم آن تلاش کند جنگ را با حملۀ نهائی به ادلب و پیش از به پختگی رسیدن برنامه‌های امریکا برای حل بحران سوریه به پایان رسانیده و اوضاع را خراب کند. در این مرحله بسیار ضرور بود که ترکیه خود را با نیرویی شبیه به یک ائتلاف به روسیه نزدیک نماید و از حملۀ فراگیر به ادلب، که بدون موافقت دوطرف باشد، جلوگیری کند. به این دلیل و به این ترتیب بود که مسئله معاملۀ خرید S 400 به مبلغ 2.5 میلیارد دالر مطرح گردید؛ معامله‌ای‌که برای روسیه یک معاملۀ وسوسه‌انگیز است؛ به ویژه با توجه به بحران اقتصادی‌که با آن دست و پنجه نرم می‌کند. اردوغان این معامله را این گونه توجیه نمود که بیشتر از نیمی از پیلوت‌های ترک پس از کودتای نافرجامی‌که در نیمۀ ماه جولای 2016م اتفاق افتاد، بازداشت شده‌اند و اینک نیروهای هوایی ترکیه پیلوت کافی‌ای‌که توانایی استفاده از جنگنده های ‌"اف – 16" را داشته باشند، در اختیار ندارد؛ بناءً به معاملۀ S  400 پیشرفتۀ روسی نیاز دارد تا توسط آن کمبود پیلوت طیاره‌های جنگی خویش را جبران نماید.

5. هدف اصلی روسیه از این معامله؛ کسب امتیازهای مادی است؛ زیرا معاملۀ S 400 با ترکیه در حدود 2.5 میلیارد دالر بوده و مسکو قصد دارد با این معامله، خسارت‌هایی را که در جریان تحریم‌های اروپا و امریکا بالای نفت و گاز روسیه اعمال نموده بودند، جبران نماید. در عین حال، این معامله به مثابۀ پیوند جدیدی میان روسیه و ترکیه است. اما ترکیه برای کامل نمودن این معامله شرط گذاشت که تولید باید مشترک صورت گیرد. «نشریه "اکشام" به تاریخ 9 اکتوبر 2017م به نقل از مولود چاووش اوغلو وزیر خارجۀ ترکیه چنین نگاشت که در صورت عدم موافقت روسیه برای تولید مشترک سیستم موشکی S  400، دولت‌اش ممکن است برای دستیابی به سیستم دفاع موشکی در جستجوی توافق با دولت دیگری خواهد شد.» (منبع: DW 9 اکتوبر2017م) سپس روسیه با تولید مشترک موافقت نکرد؛ اما ترکیه از موقف خود کوتاه آمده و با معامله موافقت نمود تا از حملۀ روسیه به ادلب جلوگیری نماید؛ حمله‌ای‌که روسیه عملاً آن را آغاز نموده بود. ‌«أ ف ب: "حد اقل 28 تن غیرنظامی در شب جمعه در پی حملات هوایی بالای شهر ارمناز ولایت ادلب به قتل رسیدند؛ ولایتی‌که یکی از مناطق کاهش تنش در شمال غرب سوریه به شمار می‌رود." این معلومات را مرکز حقوق‌بشر سوریه منتشر نموده است. بر اساس معلومات دیگری‌که این مرکز قبلاً منتشر نموده بود، 12 تن دیگر نیز قربانی این نوع حملات شده بودند. ولایت ادلب بر اساس توافق نامۀ آستانه به عنوان منطقۀ کاهش تنش اعلان شده بود؛ اما با آن هم روسیه به آن حمله نمود. عبدالرحمن رئیس مرکز حقوق‌بشر سوریه گفت: "طیاره‌های نظامی برای دومین بار شهر ارمناز را در حومۀ شمال‌غربی ادلب هدف قرار دادند. حملۀ دوم در حالی صورت گرفت که عملیات نجات مجروحین و گیرمانده‌گان زیر آوارهای ناشی از حملۀ نخست هوایی در جریان بود." این مرکز از جانب دیگر اعلان نمود که 13 تن غیر نظامی دیگر در جریان عملیات موشکی در مناطق مختلف دیگر این ولایت به قتل رسیده‌اند. دو هفته است که ادلب زیر بمباردمان شدید هوایی روسیه و سوریه قرار دارد.» (منبع: اخبار خلیج 30 سپتمبر 2017م)

به این ترتیب، معاملۀ فوق‌الذکر بدون توافق در تولید مشترک صورت گرفت. اردوغان در جریان برگشت‌اش از سفری‌که به اوکراین و صربیا داشت، گفت: «در مرحلۀ نخست خریداری موشک‌های S  400، که کشورش آن را خریداری خواهد نمود، تولید مشترکی نخواهد بود؛ اما در مرحلۀ دوم" به خواست الله گام‌هایی در خصوص تولید مشترک برخواهیم داشت.» موشک‌های S  400، سیستم موشکی پیشرفته‌ای است که توان تخریب اهداف را از فاصله‌های دور دارد و شمار اهدافی را که می‌تواند در یک زمان نشانه گیرد، به سه صد هدف می‌رسد و حجم تخریب این طیاره‌ها‌به سه تا 240 کیلومتر می‌رسد و می‌تواند تمام انواع جنگنده‌ها ‌و موشک‌های بالدار را تخریب نماید. سیستم S  400 فقط پنج دقیقه زمان نیاز دارد تا موشک‌هایش را آمادۀ پرتاب نماید و اردوی روسیه از سال 2007م به آن مجهز می‌باشد. (منبع: الجزیره 29 دسمبر2017م)

6. طبیعتاً موقف امریکا در برابر این توافقنامه، موقفی بی‌سروصدا و شبیه به محافظه‌کارانه بود و بس؛ درحالی‌که ترکیه یکی از اعضای پیمان اتلانتیک شمالی "ناتو" است. هماهنگی‌های تسلیحاتی در داخل این پیمان، هماهنگی‌هایی است که توسط غرب صورت می‌گیرد و با وجود سلاح‌هایی از روسیه در داخل این مجموعه، که با اصول آن در تضاد است، به ویژه سلاحی مانند S  400، که می‌تواند محدودۀ غربی این پیمان را هدف قرار دهد؛ اما امریکا و پیمان ناتو در برابر توافق ترکی–روسی، موقف نرم و بی‌سروصدا گرفتند که دو دلیل دارد: اول؛ امریکا نیاز دارد برای منع روسیه از حمله به ادلب، پیش از کامل و پخته شدن راه‌حل امریکا برای بحران سوریه، ترکیه و روسیه را مرتبط به یک‌دیگر نگهدارد. دوم؛ امریکا عملی شدن چنین معامله‌ای را به دلیل عضویت ترکیه در پیمان ناتو بعید می‌شمارد. پس امریکا به ترکیه اجازه نمی‌دهد در داخل منظومۀ غربی پیمان ناتو، منظومۀ روسی بسازد. به این دو دلیل بود که موقف امریکا و کشورهای ناتو، موقف آرام و بی‌سروصدا بوده و از حد محافظه‌کاری فراتر نرفت. «واشنگتن هنوز روی موقف محافظه‌کارانه‌اش در برابر خریداری این نوع موشک از روسیه پا فشاری دارد؛ در حالی‌که سایر اعضای ناتو، خرید سلاحی‌که ترکیه را در تأمین امنیت آن کم کند، حق ترکیه دانسته اند؛ البته پس از آن‌که انقره اعلان نمود که این سلاح‌ها‌به هیچ‌وجه با ساختار تسلیحاتی ناتو مدغم نخواهد شد.» (منبع: روزنامۀ شرق اوسط 28 دسمبر 2017)

 روابط میان روسیه و ترکیه به دلیل این معامله به گونۀ قابل توجهی بهبود یافت و جبهۀ ادلب نسبتاً آرام شد. روسیه گمان می‌کرد این دوستی و گفتگوهای مشترک با ترکیه، دستیابی به راه‌حلی‌که روسیه را از تنگنا بیرون خواهد کشید؛ اما این وضعیت تقریباً یک سال و تا اواخر سال 2018م ادامه پیدا نمود و هیچ تغییری در تنگنایی‌که روسیه در آن گیرمانده، به وجود نیاورد. امریکا هیچ اهمیتی به گفتگوهایی‌که در آن زمان، به ویژه در آستانه جریان داشت، نمی‌داد؛ بلکه حضورش بیشتر به حضور پی‌گیرانه و مراقبت شباهت داشت؛ درست مانند حضور کشوری مانند اردن؛ طوری‌که بعضاً سفیر امریکا در قزاقستان در آن گفتگوها حضور می‌یافت و بس. امریکا می‌داند که بدون حضور جدی امریکا هیچ راه‌حلی عملی نخواهد بود.

به نظر می‌رسد روسیه اینک به بازی امریکا پی برده؛ چنانچه تصمیم گرفت به ادلب حمله نماید و به دلیل ساده‌لوحیی‌که دارد، گمان می‌کرد ترکیه نیز در کنار آن قرار خواهد داشت؛ اما ناگهان با مخالفت ترکیه مواجه شد و نیروهایش را به قرارگاه‌های قبلی آن برگرداند. این مسئله را در پاسخ به پرسش قبلی مان، که به تاریخ 22 سپتمبر 2018م منتشر شد، توضیح بیشتری داده بودیم: «وقتی انقلاب مسلحانۀ سوریه در ادلب گِردآورده شد، روسیه خواهان ادامۀ عملیات نظامی‌اش بود؛ نیروهای خود را‌ تهدیدکنان جمع‌آوری کرده و در دریای مدیترانه مانوری با ناوهای بزرگ جنگی و موشک‌های استراتیژیک هوائی برگزار نمود و در شرق مدیترانه برای بار اول در تاریخ‌اش، فضای هوائی را بَست. پس از آن روسیه خود را در مقابل تنگنای بزرگی یافته و شاهد اموری بود که در محاسبات‌اش وارد نشده بود و از آن جمله:

الف) مخالفت ترکیه برای عملیات وسیع در ادلب: ترکیه بر حملۀ فراگیر به ادلب موافقت نکرد و وزیر آن خواهان تثبیت تروریستان و جنگ با آن‌ها شده و راه‌اندازی جنگ فراگیر بر ادلب و بمباردمان آن را درست ندانست. (منبع: عنب بلدی 14 اگست 2018م)

در اثنای اجلاس تهران، که بین رؤسای جمهور روسیه، ترکیه و ایران دایر گردید، ترکیه به شکلی‌که برای روسیه غیرمنتظره بود، از حمله بر ادلب و و سرازیر شدن مهاجرین به‌سوی کشورش اظهار نگرانی کرد و در این‌که مبادا جنگ راه‌حل سیاسی سوریه را از بین ببرد، روسیه را در تنگنا قرار داد. "رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه امروز جمعه گفت: "استمرار حملات بر شهر ادلب، که در تسلط مخالفین است، منجر به شکست روند راه‌حل سیاسی سوریه خواهد شد." (منبع: یوم سابع 7 سپتمبر 2018م)

ب) به این ترتیب، امریکا می‌خواهد تا روسیه در سوریه گیر مانده و نتواند از آن خارج شود؛ مگر این‌که راه‌حل سیاسی مطابق طرح امریکا را بپذیرد. حال روسیه این سیاست امریکا را می‌داند و شاید این را نیز بداند‌ که امریکا آن را در سوریه گیر انداخته است و فعلاً در سوریه گیر مانده و نمی‌تواند از آن خارج شود؛ مگر به اجازۀ امریکا؛ زیرا امریکا تمام ابزارهای مؤثر را در سوریه در اختیار دارد. به همین دلیل روسیه حملاتی را که برای یک‌سره کردن بحران ادلب آمادگی گرفته بود، نتوانست به روش خود، کامل کند؛ چون ترکیه به حمایت امریکا بر آن اعتراض نموده و ایران هم خاموشی اختیار کرد. هم‌چنان، اجلاس 7 سپتمبر 2018م در اعتراف به نقشۀ روسیه برای حمله بر ادلب و پایان دادن بحران آن به روش روسیه، منجر به ناکامی شده و با گذشت فقط چند روز،‌ نشست اردوغان و پوتین برگزار شد و در عوض حمله بر ادلب تصمیم گرفته شد که منطقۀ حائل ساخته شود و این همه از برکت امریکا صورت گرفت. خبرگزاری "نووستی" به‌تاریخ 18 سپتمبر 2018م به قول یک تن از مسئولان خارجۀ امریکا نوشت: "ما از اتخاذ تدابیر روسیه و ترکیه به‌منظور منع حملۀ نظامی از طرف دولت اسد و هم‌پیمانان‌اش بر شهر ادلب، استقبال کرده و تشویق‌شان می‌کنیم."

"ولادیمیر پوتین" رئیس جمهور روسیه روز دوشنبه توافقنامه را با "رجب طیب اردوغان" همتای ترکی خویش اعلام نموده و از ایجاد منطقۀ حائل در شمال غرب ادلب خبر داد که با فرا رسیدن 15 اکتوبر زیر نظر هردو کشور عملی خواهد شد. ولادیمیر پوتین در پایان دیدار با همتای ترکی‌اش در سوچی روسیه گفت: "ما تصمیم گرفتیم در 15 اکتوبر سال جاری منطقۀ حائل به عرض بین 15 و 20 کیلومتر بر طول خط مرزی ایجاد کنیم." پوتین این توافقنامه را ممثل راه‌حل جدید دانسته که پیشرفت در حل این مشکل را متحقق می‌کند. از طرفی هم، "سرگئی شویگو" وزیر دفاع روسیه برای خبرگزاری‌های روسیه اعلام نمود که این توافقنامه از حملۀ احتمالی بر آخرین پناهگاه گروه‌های مسلح سوری جلوگیری خواهد کرد و بر اساس خبرگزاری‌های "انترفاکس" و "تاس" در پاسخ به پرسشی در مورد این‌که آیا این توافقنامه به معنی منتفی کردن حمله نظامی بر ادلب است؟ وی در پاسخ گفت: "بلی." در مقابل، اردوغان در کنفرانس مطبوعاتی پس از اجلاس سوچی گفت: «روسیه گام‌های لازم را برای ضمانت عدم حمله بر منطقۀ حائل برخواهد داشت.» (منبع: فرانس 24/ ا ف ب 17 سپتمبر 2018م)

چنین شد که روسیه بمباردمان خویش را بر ادلب متوقف نموده و کشتی‌هائی‌که در دریای مدیترانه مانور می‌رفتند، برگرداند و هنوز هم مستقیم یا غیرمستقیم توسط ترکیه از امریکا برای یک‌سره کردن موضوع ادلب از طریق نظامی و قبل از راه‌حل سیاسی درخواست کمک می‌کند؛ مگر امریکا قبل از پایان دادن به موضوع ادلب از طریق نظامی، خواهان راه‌حل سیاسی است؛ چون از آن به‌حیث ابزار فشار برای تهدید روسیه در مورد پایگاه‌های آن کشور در سوریه استفاده نموده و سپس مخالفین نظام را انگیزه خواهد داد تا در راه‌حل سیاسی به موضوع پایگاه‌های روسیه اعتراض کنند. به عبارت دیگر، اهتمام ترکیه و از پَس آن امریکا به مانع شدن از حملۀ روسیه بر ادلب در قدم نخست برای مصلحت امریکاست و نه مانع شدن نظام از رسیدن به ادلب و یا هم حمایت از غیرنظامیان. وقتی روسیه به خواسته‌های امریکا تن داده و امریکا به راه‌حل سیاسی‌ای‌که می‌خواهد برسد، در آن هنگام مردم ادلب اعم از نظامیان و غیرنظامیان در منطقۀ حائل و غیرحائل، مباح‌الدم می‌گردند؛ چنانچه رفتارشان در گذشته در مناطق مختلف سوریه و جرائمی‌که در هر طرف مرتکب شدند، گواه این مدعاست.»

7. به این ترتیب امریکا از موفقیت نقشه‌اش مطمئن شد و هم چنین اطمینان پیداکرد که ترکیه توان جلوگیری از هرگونه حملۀ روسیه را به ادلب به دست آورده و نخواهد گذاشت چنین حمله‌ای پیش از به پخته‌گی رسیدن راه‌حل امریکا برای بحران سوریه و یافتن مزدور جدیدی برای امریکا که بتواند جایگزین مزدور فعلی شده و مورد قبول مخالفان فعلی باشد، صورت گیرد. طبیعتاً لازمۀ چنین نقشه‌ای اینست که مخالفان در ادلب برای ادامۀ مذاکرات با نظام باقی بمانند و حاکمیت جدید را بر اساس نقشۀ امریکا تأیید کنند. بنابر این، امریکا دیگر نیازی به همکاری ترکیه با روسیه ندارد؛ زیرا روسیه دیگر توان لشکرکشی و حمله به ادلب را ندارد و به این ترتیب دلیلی‌که امریکا به خاطر آن در برابر توافقنامه میان ترکیه و روسیه در معاملۀ S  400 سکوت نموده بود، برطرف گردید و به همین دلیل است که امریکا به موقف‌گیری تند و تیز و هشدارآمیز علیه ترکیه روی آورد که با عملی شدن معاملۀ خرید اسلحۀ روسیه در داخل منظومۀ پیمان اتلانتیک شمالی مخالفت دارد. موقف‌گیری امریکا در برابر این معامله در حالی شدید شد که قبلاً در زمان توافقات در مورد آن نرم بود؛ زیرا نیاز امریکا به نزدیکی ترکیه با روسیه در زمان "توافقات اولیه در سال 2017م و بی نیاز شدن آن در سال 2019م متفاوت بود.

8. از جمله موقف‌گیری‌های شدیدی‌که اعلان گردیده، می‌توان به موارد زیر اشاره نمود:

الف) «بعضی از مسئولین ایالات متحده و پیمان اتلانتیک شمالی "ناتو" در هشدار به انقره گفته اند که نمی‌توان منظومۀ دفاعی روسیه را با منظومۀ موشکی هوایی این پیمان مدغم نمود و خرید سلاح های S 400 توسط ترکیه، احتمال خرید جنگنده‌های اف 35 را از "لوکهیدمارتن" امریکایی ضعیف می‌کند و ممکن است منجر به تحریم‌هایی از جانب واشنگتن شود». (منبع: سکای نیوز عربی 26 فبروری 2019م)

ب) «شارلز سامرز سخنگوی وزارت دفاع امریکا به تاریخ 8 مارچ 2019م اعلان کرد که ممکن است ترکیه در صورت خریداری سلاح‌های دفاعی روسیه با پیامدهای خطرناکی مواجه گردد.» وی سپس در کنفرانس مطبوعاتی در پنتاگون گفت: «در صورتی‌که ترکیه سلاح‌های S 400 را خریداری کند، روابط ما به صورت عام و روابط نظامی ما به صورت خاص با ترکیه با پیامدهای خطرناکی مواجه خواهد شد؛ اما آن‌ها می‌توانند جنگنده‌های اف 35 و موشک‌های باتریوت را به دست آورند.» (منبع: DW  8مارچ 2019م)

ج) «این درحالی است که یکی از مسئولین وزارت خارجۀ امریکا روز سه شنبه در اظهاراتی گفت: ایالات متحده به ترکیه اذعان نموده که تداوم روند معاملۀ خرید سلاح های S  400، مشارکت ترکیه در برنامه "اف 35" را تهدید خواهد کرد؛ هم‌چنین هرگونه معاملۀ دیگر سلاح را با واشنگتن در آینده نیز تهدید خواهد نمود. نخستین اقدام عملی امریکا در منع تسلیم‌دهی جنگنده‌های "اف35" به ترکیه، سخنگوی وزارت دفاع امریکا، پنتاگون، گفت: "ایالات متحده اکمال تجهیزات مربوط به این نوع جنگنده‌ها‌ را به ترکیه متوقف نموده است." دو منبع آگاه به آژانس "رویترز" گفته اند که مسئولین امریکایی در چند روز گذشته به همتایان ترک‌شان خبرداده اند که آنان تجهیزات مربوط به جنگنده‌های اف 35 را که شرکت لوکهیدمارتن آن را تولید می‌کند، به دست نخواهند آورد. مایک اندروز سخنگوی پنتاگون نیز در بیانیه‌ای در این خصوص گفت: "فروش تجهیزات و لوازمی را که ترکیه برای استفاده از جنگنده‌های اف 35 نیاز دارد و تا تصمیم روشن ترکیه مبنی بر دست کشیدن از خریداری تجهیزات S 400 متوقف خواهد بود». (منبع: العربیه نت 2 اپریل 2019م)

د) «روبرت بالادینو معاون وزارت خارجۀ امریکا گفته که واشنگتن به گونۀ جدی در قبال این معامله نگران است. وی تأکید نمود که ممکن است در مورد تولید مشترک جنگنده‌های اف 35 با ترکیه تجدید نظر صورت گیرد؛ هم‌چنین در مورد هرگونه معاملۀ دیگر سلاح در آینده. وی افزود: "دولت، سازمان‌های خاص و افرادی‌که در خریداری S400 مشارکت داشته باشند، ممکن است بر اساس قانون با تحریم‌های احتمالی مواجه گردند.». (منبع:CAATSA Kurdstreet  11 مارچ 2019م)

9. در خصوص عملی شدن این معامله، احتمالات زیر انتظار می‌رود:

الف) این‌که ترکیه به دلیل وابسته‌گی‌های عمیق سیاسی و اقتصادی، ‌که به امریکا دارد، تصمیم بگیرد این معامله را ادامه ندهد و در عوض معاملۀ خرید سلاح‌های S 400، ممکن است اقدام به خرید سلاح‌های تاکتیکی را مانند هلیکوپترها از روسیه کند؛ زیرا خرید چنین سلاح‌های تاکتیکی با واکنش خصمانه از جانب پیمان‌ناتو و یا امریکا مواجه نخواهد شد و در نتیجه ترکیه برای حفظ امنیت خود به تجهیزات دفاعی از جانب امریکا دست خواهد یافت. باتریک شاناهان دستیار وزیر دفاع امریکا روز سه شنبه در پنتاگون خطاب به خبرنگاران گفت: «امیدوارم بتوانیم مشکل را حل کنیم؛ طوری‌که آنان بتوانند به تجهیزات دفاعی مناسب مربوط به موشک‌های باتریوت و جنگنده‌های اف 35 دست‌رسی داشته باشند.» (منبع: العربیه نت 2 اپریل 2019م)

ب) و یا ممکن است امریکائی‌ها‌ "راه‌حل یونانی" را مطرح نمایند؛ یعنی موشک‌های روسی را در انبارها قرار داده و آن را تا زنگ زدگی و فرسودگی به حال خود رها کنند و در عوض آن موشک‌های باتریوت را از امریکا خریداری کند؛ موشک‌هایی‌که هزینۀ آن به سه‌ونیم میلیارد دالر می‌رسد. داستان موشک‌های روسی در یونان به زمانی برمی‌گردد که مسکو آن را در اصل به قبرس فروخت و قبرس قیمت آن را پرداخت؛ اما اعتراض‌های شدید انقره "اثینا" را وادار نمود تا برای جلوگیری از یک بحران خطرناک با ترکیه، بدون استفاده نزد خود نگهداری نماید. این بدان معنی خواهد بود که ترک‌ها‌ مبلغ یاد شده را به علاوۀ دوونیم میلیارد دالری‌که برای خریداری موشک‌های روسی می‌پردازند، خواهند پرداخت! این راه‌حل مطمئناً برای دونالد ترامپ راه‌حل مناسبی است؛ اما هزینۀ هنگفت آن، حکومت ترکیه را در برابر تهاجم و اعتراض‌های مخالفان داخلی حکومت ترکیه قرار خواهد داد؛ مخالفانی‌که حق دارند حکومت را به بی‌توجهی و کوتاهی در مورد سرمایه‌های مردم ترکیه متهم نمایند که آن را خرچ اشتباهات سیاست‌های خارجی خود می‌کند.

ج) و یا ممکن است این سلاح‌ها‌را به دولت سوم، مانند هند، بفرستند تا از خشم روسیه جلوگیری شود؛ دولتی‌که در استراتیژیی محاصره نمودن چین با امریکا همکار است.

به نظر می‌رسد، احتمال بیشتر با مورد اول (الف) باشد؛ زیرا اظهاراتی را که طرف‌های قضیه در حال حاضر مطرح می‌کنند، به این هدف زمینه‌سازی می‌کنند؛ مانند اظهارات شاناهان، که به تاریخ 2 اپریل 2019م مطرح نمود و در فوق ذکر گردید. هم‌چنین اظهارات معاون نخست‌وزیر روسیه در امور صنعت نظامی: «ما از عقب‌نشینی ترکیه در معاملۀ S 400 ترسی نداریم.» (منبع: الجزیره 3 اپریل 2019م) هم‌چنین معلوماتی دیگری را که الجزیره در همان تاریخ مذکور منتشر نمود: «ولادیمیر شامانوف رئیس کمیتۀ دفاع شورای دومای روسیه، امکان عقب‌نشینی ترکیه را در معاملۀ سلاح‌های S 400 از روسیه بعید ندانست.» هم‌چنین العربیه به تاریخ 4 اپریل 2019م در خبری گفت: «ترکیه خواستار تشکیل گروهی مشترک با واشنگتن شد که حجم خطر منظومۀ موشکی S  400 روسیه را ارزیابی نماید.» بناءً موارد فوق نشان می‌دهد که احتمال اول قوی‌تر است؛ یعنی عدم اجرایی شدن معاملۀ موشکی با روسیه، یعنی لغو این معامله.

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه