- مطابق
تحولات اخیر قضیۀ قبرس
(ترجمه)
پرسش:
مذاکرات قضیۀ قبرس به تاریخ ۱۸جنوری ۲۰۱۷م از سر گرفته شده و به تاریخ ۲۰ جنوری ۲۰۱۷م پایان یافت. این در حالی است که مذاکرات فوق در اوایل سال ۲۰۱۳م آغاز، اما پس از ماه نومبر ۲۰۱۴م متوقف گردید و در ماه می ۲۰۱۵م یک بار دیگر از سرگرفته شد، سپس تا اواخر سال ۲۰۱۶م هم چنان متوقف بود تا این که به تاریخ ۹ جنوری ۲۰۱۷م به گونۀ قوی و قابل توجهی در ژینو و به منظور وحدت بخشیدن به قبرس از سر گرفته شد. این دور مذاکرات با حضور مصطفی اکینجی رهبر قبرسی های ترک نژاد و همتای قبرسی یونانی نژاد اش "اناستاسیادس" آغاز گردید، سپس به علاوۀ اتحادیۀ اروپا، سه کشوری که امنیت قبرس را ضمانت می کنند؛ ترکیه، یونان و انگلیستان نیز به این مذاکرات پیوستند. پرسش این است که در قضیۀ قبرس چه تحولات جدیدی رونما گردیده که مذاکرات این بار با این قوت راه اندازی می گردد؟ و این که راه حل احتمالی قضیۀ قبرس چه خواهد بود؟
پاسخ:
برای پاسخ دادن به این پرسش ها، نخست این مسئله را از زاویه های مختلف داخلی، منطقه ای و بین المللی و جنبه های به هم پیوستۀ داخلی، منطقه ای و بین المللی آن، به بررسی خواهیم گرفت و به این ترتیب تحولات جدید این قضیه که باعث گردیده مذاکرات این بار با قوت بیشتر راه اندازی گردد، روشن خواهد شد. سپس به خواست الله سبحانه وتعالی در مورد راه حل احتمالی این مسئله بحث خواهیم نمود.
نخست؛ جنبه های داخلی
پس زمینۀ بحران قبرس از لحاظ داخلی، کشمکش بالای قدرت میان قبرسی های ترک نژاد مسلمان و میان قبرسی های رومی نژاد می باشد. چنان چه قبرسی های رومی نژاد ملی گرا، برای دور کردن مسلمانان از دستگاه های دولتی و یکه تازی در قدرت، نقشه ای را طراحی نمودند که در آن زمان و مشخصاً در سال ۱۹۶۳م به نقشۀ اکریتاس مشهور گردید. هدف از طراحی این نقشه؛ کنار زدن ترک ها از مناصب دولتی و زمینه سازی برای یک جا شدن با یونان بود. این جا بود که عملیات انتقام جویانه و خونین برعلیه مسلمانان آغاز گردید و قبرسی های رومی نژاد برای یک جا شدن با یونان، دست به کشتار، تبعید و استملاک دارایی های مسلمانان قبرسی می زدند.
البته دست داشتن انگلیس در طرح و عملی نمودن این نقشه را نباید نادیده گرفت. لازم به ذکر است که انگلیس، قدرت اصلی جزیرۀ قبرس را در آن زمان در اختیار داشت و دو پایگاه بزرگ نظامی موجود در قبرس از آن کشور بود، در سال ۱۹۶۰م به این جزیره استقلال داد، البته به شرط این که قبرسی های رومی نژاد فکر یک جا شدن با یونان را که موسوم به "اینوسیس" بود، از سر بیرون کرده و قبرسی های ترک نژاد نیز مفکورۀ یک جا شدن با ترک ها را که موسوم به "تقسیم" بود، فراموش کنند. در آغاز سال ۱۹۶۷م بود که مفکورۀ تقسیم جزیره کاملاً فضا گیر شده و دشمنی ها میان قبرسی های رومی نژاد و قبرسی های مسلمان ترک نژاد بالا گرفت.
دوم؛ جنبه های منطقه ای
یونان از قبرسی های رومی نژاد حمایت نموده و نقشه هایی را برای یک جا نمودن این جزیره با یونان، طراحی می کرد. ترکیه نیز تا حدودی از مسلمانان ترک نژاد قبرس حمایت می نمود. بناً این دو دولت بودند که به عنوان قدرت های منطقه ای از سر و صداهای بالا گرفته در مورد تقسیم جزیرۀ قبرس پشتیبانی نموده و این مفکوره را دامن می زدند. شورای نظامی یونان به تاریخ ۱۵ جولای ۱۹۷۴م، به اشارۀ امریکا، از یک کودتا در قبرس پشتیبانی نمود تا کودتا چیان بتوانند مسئلۀ یک جا شدن با یونان را یک طرفه نمایند. اگر اردوی ترکیه، پنج روز پس از راه اندازی این کودتا و به اشارۀ انگلیس، دست به کار نشده و وارد شمال این جزیره نمی شد، یونان روند یک جا نمودن قبرس با خاک خود را عملاً آغاز نموده بود.
سپس اردوی ترکیه پناهگاه های کوچ مسلمانان ترک نژاد را که بعضاً از هم جدا نیز بود، تبدیل به منطقۀ واحد و به هم پیوستۀ جغرافیایی نمود، منطقه ای که مساحت آن به ۳۳۳۵ کیلومتر مربع، یعنی یک سوم خاک این جزیره، می رسید؛ البته این منطقه تنها ۲۱۰ هزار ساکن، یعنی یک پنجم سکان جزیره را دارا بود. پس قدرت تأثیر گذار منطقه ای بالای جزیرۀ قبرس در اختیار ترکیه و یونان می باشد، البته رژیم اسرائیل نیز در عرصه های امنیتی و اقتصادی، به ویژه توافقات گاز، تأثیر خود را دارد؛ اما این تأثیر همواره نامرئی می باشد.
سوم؛ جنبه های بین المللی
نفوذ قوی و مستحکم بین المللی در جزیرۀ قبرس از سال ۱۹۱۴م و آغاز جنگ جهانی اول که این جزیره به تصرف انگلیس در آمد، تا همین اواخر از آن این کشور بود. انگلیس در سال ۱۹۶۰م به قبرس استقلال داده و پس از آن، بر اساس معاهدات صورت گرفته، یگانه قدرت بین المللی شد که اوضاع این جزیره را کنترول می نمود. این در حالی بود که قبلاً در سال ۱۹۵۵م، اوضاع قبرس را ترکیه و یونان به صفت دولت های منطقه ای در اختیار داشتند. هدف انگلیس از تسلط بالای این دو قدرت منطقه ای مسلط بالای قبرس این بود که از دست رسی امریکا به این جزیره از طریق نفوذ اش در یونان، جلوگیری نماید؛ چنان چه میخ ترکیه را که در آن زمان وابسته به انگلیس بود، در این جزیره کوبید، هم چنین این کشور توانست دو پایگاه نظامی اش را که از جملۀ بزرگ ترین پایگاه های نظامی انگلیس در سراسر جهان به شمار می رود، در قبرس حفظ نماید.
این پایگاه های نظامی شامل ۲۴ هزار سرباز و نیروهای بزرگ بحری و هوایی بوده و امروزه یکی از نشانه های بزرگ استعمار انگلیس به شمار می رود، چنان چه این کشور در سال ۱۹۵۴م از همین پایگاه ها وارد جنگ سویس شد و از همین پایگاه ها بود که با طیاره های نظامی اش به کمک یهود در جنگ سال ۱۹۶۷م شتافت، هم چنان از همین پایگاه ها بود که نیروها و طیاره هایش را برای مشارکت در جنگ های امریکا در عراق، در سال های ۱۹۹۱م و ۲۰۰۳م فرستاد و باز از همین پایگاه هاست که سراسر منطقه را مراقبت نموده و در آن تجسس می کند. بناً امنیت جزیرۀ قبرس تا امروز بخشی از امنیت انگلیس تلقی می گردد.
از نظر اقتصادی نیز انگلیستان از این جزیره در کنار سایر جزیره های دور افتاده، به صفت پناهگاه مالیاتی استفاده نموده و سرمایه هایی را که حکام به غارت می برند و یا سرمایه های شرکت هایی که از قوانین مالیات فرار می کنند و هم چنین سرمایه های گروه های مافیایی، به ویژه گروه های مافیایی روسی، در آن ذخیره می نماید. جزیرۀ قبرس، با توجه به نکات فوق الذکر، برای انگلیس از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. هم چنین قابل تأمل است که این کشور توانست با حیله و مکری که دارد، از تمام انواع مداخلات امریکا برای تصرف این جزیرۀ مهم جلوگیری نماید. یونان مهم ترین مهره ای بود که امریکا تلاش نمود با به کارگیری آن در قبرس نفوذ نماید، اما انگلیس توانست این مهره را نیز با استفاده از ترکیه و مزدوران اش در داخل قبرس موفقانه پشت سر گذارد.
می توان ادعا نمود که قضیۀ قبرس در جریان چند دهۀ اخیر دست خوش کشمکش های سختی میان وابسته گان امریکا و وابسته گان انگلیس بوده؛ چنان چه تمام اهداف امریکا متمرکز بود روی بیرون راندن پایگاه های نظامی انگلیس از این جزیره و جایگزین کردن آن با پایگاه های امریکا بوده و برای تحقق این اهداف از سازمان ملل استفاده می نمود. اما انگلیس در مقابل، توانست امواج سختی را که امریکا می فرستاد با حیله و مکری که دارد پشت سر گذاشته و موفق شد مانع عملی شدن کامل نقشه های امریکا قرار گرفته و قبرس را به صفت جزیرۀ تقسیم شده حفظ نماید و به این ترتیب حضور پایگاه های نظامی اش را در آن توجیه کند.
انگلیس چندی پیش تلاش نمود با راه اندازی کودتای نظامی در ترکیه، نظام موجود وابسته به امریکا در این کشور را کنار زده و نظامی وابسته به خود را در آن برسر قدرت آورد و به این ترتیب اهداف اش مبنی بر حفظ پایگاه های نظامی این کشور در این جزیره را به شکل نهائی براورده نماید. هرچند این تلاش ها ناکام ماند، اما در خصوص نظام ترکیه و تأثیر آن بالای قضیۀ قبرس، زنگ خطری بود برای هر دو طرف؛ امریکا و انگلیس.
چهارم؛ جنبه های به هم پیوستۀ داخلی و بین المللی
- 1) تحرکات مؤثر اسلامی در منطقه
انقلاب سوریه پیچیده ترین گره سیاست امریکا در منطقه به شمار می رود؛ سال ها از آغاز این انقلاب گذشت و امریکا انواع مختلف ابزارها، به شمول ایران و وابسته گان اش، روسیه و نیروهای سنگین نظامی اش، ترکیه و دولت های خلیج و روابط و کمک های مالی شان، نشست های ژینو و نماینده گان جهانی را به کار گرفت، اما هرگز موفق نشد آتش این انقلاب را خاموش نماید. امریکا با یقین کامل می دانست که در سوریه با اسلام می جنگد و چنین جنگی با چنین حجم بزرگی، تجربۀ جدیدی بود که سیاست امریکا تا کنون با آن مواجه گردیده، جنگی که موی سر بارک اوباما رییس جمهور امریکا را سفید نمود؛ چنان چه اوباما به تاریخ ۴ اگست ۲۰۱۶م در یک کنفرانس مطبوعاتی که پس از دیدار اش با شورای امنیت ملی و رهبران نظامی امریکا در مقر وزارت دفاع این کشور برگزار نموده بود، گفت: «من مطمینم که بخش بزرگی از موی سر من به دلیل نشست هایی سفید شده که در خصوص بحران سوریه برگزار نمودیم.» (منبع: تلویزیون روسیۀ امروز ۵ اگست ۲۰۱۶م)
امریکا و غرب تحرکات اسلامی در منطقه را بسیار جدی گرفته و پیروزی مسلمانان برای برپایی دولت اسلامی آنان را سخت به وسواس انداخته و می دانند که حضور حدوداً ۳۰ هزار سرباز اردوی ترکیه در جزیرۀ قبرس به مثابۀ خطر بزرگی برای آنان تلقی می گردد. بناً تحرکات اسلامی در جهت برپایی خلافت را بسیار جدی گرفته اند و می ترسند که مبادا در صورت برپایی چنین دولتی، حضور اردوی مسلمان ترکیه در این جزیره بلای جان شان گردیده و قبرس را به عنوان بخشی از سرزمین های اسلامی، به اصل اش بر گرداند، جزیره ای که پس از فتح آن در زمان خلافت عثمان رضی الله عنه، به بخشی از سرزمین های اسلامی مبدل گردید. بناً از نظر آنان؛ اخراج این اردو از جزیرۀ قبرس یک نیاز جدی بوده و به همین دلیل است که مذاکرات شان را به منظور تحقق این هدف سرعت بخشیده اند.
- 2) وجود منابع انرژی عامل جدید به شمار می رود
کشف منابع گاز طبیعی در سواحل فلسطین اشغالی در سال ۲۰۰۹م و آغاز سوء استفادۀ تجاری رژیم یهود از این منابع در سال ۲۰۱۳م و هم چنین اکتشاف های اخیر یونان، ترکیه و قبرس در این سواحل، تمام این موارد باعث گردیده که منابع انرژی یکی دیگر از عوامل جدیدی باشد که بحران قبرس را دامن زده و به آن حجم بزرگ تری دهد؛ جزئیات بیشتر قرار ذیل است:
أ- اطلاعات فنی به دست آمده از میدان های گاز کشف شده در سواحل شرقی بحر مدیترانه بیانگر این است که میزان قابل توجهی از گاز طبیعی در این میدان ها وجود دارد، در حدی که می تواند یکی دیگر از منابع وارداتی گاز اروپا قرار گرفته و وابسته گی اروپا به گاز روسیه را به گونۀ ملموسی کاهش دهد. نیکوس اناستاسیادس رییس جمهور قبرس و وزیران ارتباطات و کار، زراعت، معادن و محیط زیست در مناسبت های مختلف به صراحت گفته اند که ذخایر گاز قبرس می تواند به اروپا فرصت دهد تا منابع وارداتی گاز اش را متنوع نموده و از روسیه چشم پوشی نماید. (منبع: نون پست ۱۱ نومبر ۲۰۱۴م) حکومت یونان در جنوب شرق نیقوسیا سرگرم اکتشاف میدان نفتی "لیفیتان" و در جستجوی گاز و نفت می باشد. این میدان نفتی حاوی ۱.۷ ملیارد بشکه از نفت قابل استخراج بوده و ۱۲۲ ملیارد متر مکعب گاز طبیعی را در دل خود جای داده است. انقره در یک اقدام متقابل با یونان، توافق نامه ای را با مسئولین قبرسی ترک نژاد امضا نمود که بر اساس آن در سواحل شمالی شروع به اکتشاف میدان های نفت خواهد نمود. (منبع: دات مصر۲۷ اپریل ۲۰۱۴م)
ب- یونان و بخش وابستۀ قبرس به یونان که از بحران های سخت اقتصادی رنج می برند، مشتاق اند ذخایر شان را با واردات گاز از سواحل قبرس و از طریق لولۀ انتقالی یونان به جانب اروپا کامل نمایند و آرزو دارند یونان تبدیل به گذرگاه گاز قبرس و رژیم یهود به جانب اروپا شود.
ت- اما ترکیه تلاش دارد این آرزو هایی را که یونان و قبرس و هم چنین اروپا در سر می پرورانند به باد فنا دهد، چنان چه روند اکتشاف میدان های گاز و نفت در سواحل قبرس را مستقیماً به چالش کشانیده؛ به مجرد این که همکاری های قبرس و یونان با رژیم یهود در اکتشاف ها و بهره برداری انرژی در شرق بحر مدیترانه آشکار گردید، ترکیه فوراً عکس العمل نشان داده و با استحکام بخشیدن تسلط اش بالای این بحر، در برابر عملیات اکتشافی یونان و قبرس قرار گرفت. ترکیه در یک اقدام مستقیم به عملیات اکتشافی یاد شده، توافق نامه ای را با قبرس وابسته به ترکیه به امضا رساند که بر اساس آن دست به عملیات اکتشافی، نه تنها در منطقۀ بحری میان دو طرف، بلکه حتی در منطقۀ جنوب و نزدیکی میدان نفتی افرودایت قبرس جنوبی نیز خواهد زد.
ترکیه هشدار داده که عملیات اکتشافی را آغاز خواهد نمود و این هشدار آتش اختلافات میان دو طرف را دامن می زند و به نظر نمی رسد این عملیات آغاز گردد مگر پس از حل مسئلۀ قبرس بر اساس نقشۀ طراحی شده توسط امریکا که مبتنی است بر مذاکرات و عدم اکتشاف ها توسط قبرس وابسته به پایان یافتن مذاکرات خواهد بود. اظهارات اردغان رئیس جمهور ترکیه نیز این موقف گیری ترکیه را روشن تر می کند، آن جا که گفت: «اصرار مسئولین قبرسی طرف دار یونان بر ادامه اکتشاف ها معنایی بجز برهم زدن روند مذاکرات موجود میان قبرسی ها ندارد.» (منبع: دات مصر۲۷ اپریل ۲۰۱۴م)
این بدان معنی است که ترکیه قصد دارد موضوع اکتشاف ها، بهره برداری های نفت و گاز را به راه حل نهایی ارتباط دهد، یعنی می خواهد طرف های دخیل را به جانب راه حل سوق دهد، به ویژه در این اواخر که دو طرف به اکتشاف ها توجه نموده و روی آن تمرکز کرده اند. تمام این امور موضوع مذاکرات را به منظور دست یابی به راه حلی که بتواند اکتشاف ها را بدون کشمکش ممکن سازد، تسریع می بخشد.
پنجم؛ از آن چه گفته شد چنین بر می آید که تحولات اخیر به سوی مذاکرات مربوط به قبرس بسیار قوی بوده و با سرعت بیشتر به پیش می رود، جزئیات بیشتر قرار ذیل است:
- تلاش ها برای کودتا در ترکیه: بزرگ ترین نشانۀ تهدید نفوذ امریکا در ترکیه و منطقه توسط کودتای نافرجام ترکیه این بود که اوباما رییس جمهور امریکا به تاریخ ۱۶ جولای ۲۰۱۶م نشست اضطراری را در پیوند به این کودتا با شورای امنیت ملی امریکا تشکیل داد. این نشست بیان گر اهمیت زیادی است که امریکا به نفوذ اش در ترکیه به خرج می دهد، زیرا این کشور بالای مناطق ما حول خود تأثیر گسترده ای دارد. اردغان پس از ناکام ماندن این کودتا، در ترکیه حالت اضطراری اعلام نموده و شروع به پاک سازی اردو و دولت از وجود وابسته گان به انگلیس نمود و این کار هنوز جریان دارد. طبیعی است که این پاک سازی، موقف انگلیس را در ترکیه تضعیف خواهد نمود و نفوذ اش در میان رهبران اردوی ترکیه را از بین خواهد برد، نفوذی که مدت هاست امریکا تلاش دارد آن را در قبرس هدف قرار دهد.
به این ترتیب راه و نقشه هایی را که امریکا برای حل موضوع قبرس پیش گرفته، به ویژه نقشه ای که به نقشۀ "عنان" برای اتحاد قبرس شهرت یافت، این راه پس از آن که طرف داران انگلیس در اردو مورد پیگرد قرار گرفتند، پر رهرو تر شده و بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. طرف داران انگلیس در اردوی ترکیه قبلاً تلاش داشتند راه حل امریکا برای موضوع قبرس را از کار انداخته از تداوم حضور پایگاه های انگلیس در قبرس حمایت و پشتیبانی می نمودند، اما به هر اندازه که این تعقیب ها افزایش یافت، مذاکرات برای امریکا امکان پذیر تر شد.
- تحرکات اسلامی در منطقه: چنان چه قبلاً اشاره نمودیم؛ امریکا و غرب تحرکات اسلامی در جهت برپایی خلافت را بسیار جدی گرفته اند و می ترسند که مبادا در صورت برپایی چنین دولتی، حضور اردوی مسلمان ترکیه در این جزیره بلای جان شان گردیده و قبرس را به عنوان بخشی از سرزمین های اسلامی، به اصل اش بر گرداند، جزیره ای که پس از فتح آن در زمان خلافت عثمان رضی الله عنه تبدیل به بخشی از سرزمین های اسلامی گردید. بناً از نظر آنان، اخراج این اردو از جزیرۀ قبرس یک نیاز جدی بوده و به همین دلیل است که مذاکرات را به منظور تحقق این هدف سرعت بخشیده اند.
- وجود منابع انرژی، عامل جدید به شمار می رود: با توجه به این عامل جدید در حال گسترش؛ دیده می شود که این عامل از لحاظ اقتصادی، راه حل بحران قبرس را سرعت بخشیده و موانع موجود بر سر راه این پروژۀ امید بخش اقتصادی را بر طرف می کند. بنابر این، منافع تمام طرف های ذیدخل بحران قبرس تقاضا می کند تا راه حلی به این بحران پیدا شده و روی سهم های اقتصاد بحری و خطوط انتقال گاز توافق صورت گیرد و به این ترتیب، سرعت بخشیدن روند مذاکرات بسیار جدی گرفته شده است.
ششم؛ این عوامل طرف های ذیدخل را وادار نمود تا همزمان با پایان سال گذشته و آغاز سال ۲۰۱۷م، با جدیت و به گونۀ ذیل دست به کار شوند:
أ- دور نخست مذاکرات قبرس به تاریخ ۷ تا ۱۱ نومبر ۲۰۱۶م در شهر مونت بیلیرین سویس و دور دوم آن در همین شهر اما به تاریخ ۲۰ تا ۲۱ نومبر ۲۰۱۶م برگزار گردید، ولی هیچ یک از این دو دوره، هیچ گونه دستاوردی در پی نداشت.
ب- دور سوم مذاکرات قبرس به منظور ایجاد راه حل سیاسی برای این جزیره، به تاریخ ۹ جنوری سال جاری در شهر ژینو سویس و با حمایت سازمان ملل راه اندازی گردید. بحث ها در این دور مذاکرات روی ۶ عنوان متمرکز بود که عبارت است از: «مشکل اقتصادی قبرس، اتحادیۀ اروپا، مالکیت، مهاجرت و مشارکت در قدرت، قلمرو و امنیت و تضمین ها.»
ت- به تاریخ ۱۰ جنوری ۲۰۱۷م نشست دیگری میان طرف های ذیدخل قضیۀ قبرس در ژینو برگزار گردید. این نشست در سطوح بالای دپلوماتیک و با حضور مصطفی اکینجی رییس جمهور ترک نژاد قبرس و نیکوس اناستاسیدس رییس جمهور یونانی نژاد قبرس راه اندازی گردید.
ث- گفتگوهای قبرس میان مصطفی اکینجی رهبر قبرسی های ترک نژاد و همتایش نیکوس اناستاسیادس رییس قبرسی های یونانی نژاد، به تاریخ ۱۲ جنوری ۲۰۱۷م پایان یافت. اسبین بارس ایدی نمایندۀ سازمان ملل به قبرس در پیوند به این مذاکرات گفت: «در جریان سه روز گذشته گفتگو های سازنده ای داشتیم. وی افزود: بسیاری از مشکلاتی که برای مدت زیادی لاینحل باقی مانده بود، حل شده و پیشرفت ها در این زمینه به سرعت جریان دارد.»
ج- رییس جمهور قبرس نیز در یک کنفرانس مطبوعاتی که روز جمعه برگزار گردیده بود گفت: «این نخستین باری است که گفتگوهای سیاسی پیش رفت زیادی داشته، چنان چه گفتگو بالای مسایل اصلی عملاً آغاز گردیده است.» (منبع: روسیۀ امروز ۱۳ جنوری ۲۰۱۷م)
ح- سپس دو دور جدید گفتگوها به تاریخ های ۱۸ و ۲۰ جنوری ۲۰۱۷م برگزار گردیده و در بیانیۀ پایانی آن چنین گفته شد: «اسبن پارس ایدی مشاور خاص سرمنشی سازمان ملل متحد به قبرس، گفت که کمیته هایی که قرار بود موضوع ضمانت ها را بررسی نمایند، کار شان را موفقانه به پایان رسانده اند. هم چنین گفته شده که کمیته های کاری موضوع های امنیت و ضمانت ها، تمام ابعاد موضوع های یاد شده را بحث و بررسی نموده اند. در کل می توان گفت که موضوع امنیت و ضمانت ها پس از ۴ نشستی که دو روز را در بر گرفت، اینک کامل شده و به عنوان فعالیت های مقدماتی فنی برای مرحلۀ بعدی آماده گردیده است. لازم به ذکر است که طرف های مربوط توافق نموده اند که برای دور بعدی گفتگوها، نشستی با اشتراک مسئولین بلند رتبه برگزار خواهند نمود و این بدان معنی است که دور سوم مذاکرات ژینو با برگزاری نشستی با اشتراک نخست وزیران پنج کشور ادامه خواهد یافت. در عین حال، انتظار می رود مصطفی اکینجی و نیکوس اناستاسیادس موضوعات مربوط به نشست سیاسی کنفرانس پنج جانبه را در جریان گردهمایی شان، که قرار است به تاریخ ۲۶ جنوری سال جاری در نیکوزیا دایر گردد، به بحث و بررسی گیرند. سفیر احمد مختار گون معاون وزارت خارجۀ این کشور، نمایندۀ هیئت ترکیه در این کنفرانس بوده و اوزدیل نامی، نماینده گی هیئت بخش ترکی این جزیره را به دوش داشت. طغرل ترکش معاون نخست وزیر ترکیه نیز به ژینو سفر نمود تا معلومات مربوط به فعالیت های گروه کاری موجود در ژینو، در چهارچوب مذاکرات قبرس را به دست آورد. مذاکرات قبرس روی ۶ عنوان متمرکز می باشد که عبارت است از مشکل اقتصادی قبرس، اتحادیۀ اروپا، مالکیت، اداره، تقسیم قدرت و قلمرو و امنیت و تضمین ها.» (منبع: TRT عربی ۲۰ جنوری ۲۰۱۷م)
هفتم؛ در مورد راه حل احتمالی که امریکا و نظام وابستۀ آن در ترکیه در صدد آن می باشند باید گفت: به گمان اغلب نخستین گام این خواهد بود که یک دولت ایتلافی در قبرس تشکیل گردیده و این دولت از طریق سازمان ملل و با پشتیبانی امریکا تلاش خواهد نمود تا دو پایگاه نظامی انگلیس در قبرس را از میان بر دارد. این اساسی ترین هدفی است که موج جدید مذاکرات قبرس به منظور آن راه اندازی گردیده است. لازمۀ راه حل فوق این خواهد بود که ساختار دولت های ضامن-انگلیس، ترکیه و یونان- لغو گردیده و به این ترتیب اردوی ترکیه و سربازان یونانی از قبرس اخراج خواهند گردید و طبیعتاً و در درجۀ نخست دو پایگاه نظامی انگلیس نیز باید بیرون کرده شود.
باید در نظر داشت که برخی موانعی در برابر این راه حل وجود دارد که شماری از آن موانعی عملی و مؤثر بوده و نمی توان در کوتاه مدت بر آن غلبه نمود و شماری دیگر موانع دست دوم و دارای مؤثریت کمتر بوده و هدف از آن توجیه اهداف مشخصی می باشد و در نتیجه می توان بر آن غلبه نمود.
مهم ترین مانع اساسی و مؤثر این است که انگلیس پایگاه های نظامی موجود اش در این جزیره را بیرون ببرد. این دو پایگاه به نام های "اکروتیری و دکلیا" بوده و پایگاه اکروتیری در جنوب غرب قبرس، اما پایگاه دکلیا در شرق آن موقعیت دارد. این دو پایگاه برای انگلیستان از اهمیت فوق العاده ای برخوردار بوده و به مثابۀ محور اساسی قضیۀ قبرس به شمار می رود، بنابر این انگلیس از هیچ گونه سعی و تلاشی برای ناکام ماندن راه حل امریکا، که شاید منجر به اخراج آن گردد، دریغ نخواهد نمود. ممکن است انگلیس با به کارگیری نیرنگ هایی کوشش نماید این راه حل را به تأخیر انداخته و یا آن را کلاً مختل نماید، مانند این که راه حل امریکا را به این شرط بپذیرد که به پایگاه های آن کاری نداشته باشد. البته انگلیس به خوبی می داند که وادار نمودن امریکا به پذیرفتن چنین شرطی کار بس دشوار خواهد بود، به ویژه با توجه به این که انگلیس بسیاری از ابزارهای مؤثر اش در داخل ترکیه را در پی عملیات پاک سازی اخیر که توسط اردغان در دستگاه های اردو و سایر دستگاه های دولتی راه اندازی گردید، از دست داده است.
مانع دیگر؛ ناحیۀ معنوی خروج اردوی ترکیه از قبرس می باشد، زیرا بر اساس راه حلی که امریکا مطرح می کند، اردوی ترکیه باید خاک قبرس را به عنوان اقدامی در جهت زمینه سازی برای وادار نمودن انگلیس در برهم زدن پایگاه هایش، ترک نماید. زیرا درست نیست نیروهایی جدا از ساختار دولت جدید قبرس در این جزیره حضور داشته باشد و دو پایگاه نظامی انگلیس در قبرس از لحاظ عملی، بیرون از ساختار و تسلط دولت قبرس می باشد، در حدی که برخی گزارش ها حاکی از آن است که قبرس متشکل از چهار اقلیم می باشد که عبارت اند از: قبرس شمالی، منطقۀ متنازع علیه در وسط، قبرس جنوبی و دو پایگاه انگلیس.
انگلیس می خواهد اوضاع هم چنان متشنج و چند پارچه باقی بماند تا توجیهی باشد بر تداوم حضور پایگاه هایش در این جزیره. به این ترتیب دیده می شود که ایجاد دولت یک پارچه یا ایتلافی در قبرس که توسط امریکا به عنوان راه حل مطرح گردیده، در اصل گام هایی است که به منظور زمینه سازی برای اخراج پایگاه های انگلیس برداشته می شود و اظهاراتی که در مذاکرات آغاز سال جاری در خصوص لغو ساختار دولت های ضامن و نفوذ آن مطرح گردید، اظهارات قابل توجهی می باشد؛ چنان چه نیکوس اناستاسیادیس رییس جمهور قبرس گفت: «برای دست یابی به راه حل نهایی که بتواند به جدایی های چندین دهه در این جزیره پایان دهد، خروج نیروهای ترکیه از قبرس یک امر ضروری می باشد. وی در اظهاراتی که در ژینو به خبرنگاران داشت افزود: ما باید در خصوص خروج نیروهای ترکیه، که شمار آن به حدوداً ۳۰ هزار سرباز می رسد، به توافقی دست پیدا کنیم.» (منبع: بی بی سی ۱۳ جنوری ۲۰۱۷م)
اما اردغان به تاریخ ۱۳ جوری ۲۰۱۷م در پاسخ به اظهارات رییس جمهور قبرس گفت: «یونان نمی تواند توقع داشته باشد قضیۀ جزیرۀ قبرس بدون نقش ترکیه به صفت یکی از دولت های ضامن، حل و فصل گردد. ترکیه هم چنان در قبرس باقی خواهد ماند و قطعاً ممکن نیست نظامیان ترکیه قبرس را ترک نمایند.» (منبع: روسیۀ امروز ۱۳ جنوری ۲۰۱۷م)
باید دانست که ترکیه در این موقف گیری اش صادق نبوده و این اظهارات اردغان، نوعی بازار تیزی به شمار می رود! چنان چه اظهاراتی که اردغان ساعاتی پس از اظهارات قبلی اش و درست در همان روز، سخنان قبلی اش را باطل می کند؛ آژانس رویترز در همان روز به نقل از وی گفت: «هرگز ممکن نیست سربازان ترکیه به صورت کامل قبرس را ترک نمایند و ما قبلاً در مورد این موضوع بحث کرده ایم و اگر چنین مسئله ای قابل بحث باشد، باید هر دو طرف نیروهای شان را از آن جا بیرون کشند.» لازم به یاد آوری است که یونان در قبرس قطعه ای نظامی متشکل از ۱۱۰۰ سرباز دارد. اردغان از اقدامی یاد نمود که بر اساس آن قرار است پس از حل و فصل نهایی، ۶۵۰ سرباز ترک و ۹۵۰ سرباز یونانی در این جزیره باقی بمانند. (۱۳ جنوری ۲۰۱۷م)
بناً اردغان با خروج نیروهایش موافق می باشد. سخنان رهبر قبرسی های ترک نژاد نیز بیانگر این موقف گیری اردغان می باشد، چنان چه آژانس رویترز باز در همان تاریخ، یعنی در ۱۳ جنوری ۲۰۱۷م با نشر خبری گفت: «مصطفی اکینجی رهبر قبرسی های ترک نژاد روز جمعه در اظهاراتی گفت: بهتر است در گفتگوهایی که به میزبانی سازمان ملل برای ایجاد وحدت برگزار می گردد، هیچ گونه محدودیتی وجود نداشته باشد. وی هم چنین افزود: اگر بگوییم که در بحث روی این قضایا محدویت وجود دارد و این که ما حتی اجازۀ مناقشه کردن روی آن را نداریم و یا این که همه چیز باید چنان که هست باقی بماند، در این صورت این دور گفتگوها نیز هیچ گونه موفقیتی در قبال نخواهد داشت.» بناً این اظهارات حقیقت نداشته و تنها به منظور ایجاد فضایی صورت می گیرد که مذاکرات را به سمت بحث و گفتگو روی موضوع خروج نیروهای نظامی از این جزیره سوق داده و راه را به سوی بحث موضوع پایگاه های انگلیس بگشاید.
خلاصه این که دور جدید مذاکرات نسبت به ادوار قبل از جدیت بیشتری بر خوردار بوده و هدف امریکا در این مذاکرات آن است که می خواهد برای ایجاد ایتلاف در جزیره زمینه سازی نماید، ایتلافی به امریکا فرصت خواهد داد تا پایگاه های انگلیس را از آن بگیرد. اما هدف انگلیس این است که وضعیت موجود هم چنان ادامه پیدا کرده و تسلط بالای این دو پایگاه را از دست ندهد و پذیرفتن هرگونه راه حل دیگری، که تسلط اش بالای این دو پایگاه را با خطر مواجه نکند، به ضرر انگلیس نخواهد بود.
هشتم؛ اما اسلام راه حل بهتری به مشکلات قبرس ارایه می دهد: این که این جزیره باید با خاک ترکیه یکجا شود، زیرا قبرس بخشی از سرزمین های اسلامی بوده و باید با اصل آن، که ترکیه است، یک جا شود. جزیرۀ قبرس یک جزیرۀ اسلامی بوده و مسلمانان آن را در زمان خلافت خلیفۀ سوم اسلام، یعنی عثمان رضی الله عنه، فتح نموده اند. سپس صلیبیان اروپا پس از جنگ هایی اول صلیبی که برعلیه سرزمین های مسلمانان راه اندازی نموده بودند، این جزیره را اشغال کردند، اما بعدها مسلمانان یک بار دیگر آن را آزاد نموده و با سرزمین های اسلامی پیوند دادند. این جزیره پس از آزادی، مانند سایر سرزمین های اسلامی، زیر حاکمیت دولت عثمانی قرار داشت؛ زیرا خلافت در آن زمان به عثمانی ها انتقال یافته بود. سپس انگلیس در جنگ جهانی اول اعلام نمود که رسماً بالای این جزیره تسلط پیدا نموده و آن را با خاک انگلیستان پیوند داده است، اما این پیوند یک پیوند باطل و تجاوزی خصمانه بوده و هیچ ارزش و وزنی ندارد، زیرا مسلمانان در ترکیه و سایر سرزمین های اسلامی، قبرس را بخشی از سرزمین های خود دانسته و به این باور اند که باید به صورت کامل با دیار اسلامی یکجا گردد.
این است راه حل درست بحران جزیرۀ قبرس که باید به اصل اش برگشته و به صفت بخشی از سرزمین های اسلامی ظاهر گردد، زیرا این جزیره را معاویه بن ابی سفیان والی سرزمین شام در سال ۲۸ هجری قمری و پس از اجازۀ عثمان خلیفۀ مسلمانان رضی الله عنه فتح نمود. جنگی که مسلمانان برای فتح این جزیره انجام دادند، یکی از نخستین جنگ های بحری آنان بوده و شمار زیادی از اصحاب رسول الله صلی الله علیه وسلم در این جنگ شرکت داشتند؛ از جمله: ابوذر، عبادة بن صات و همسر اش ام حرام، ابو درداء و شداد بن اوس رضی الله عنهم اجمعین. آرامگاه صحابیه جلیل القدر ام حرام هنوز هم یکی از زیارت گاه های مشهور قبرس به شمار می رود. فتح این جزیره از یک طرف یکی از شکست های سختی بود که دولت روم شرقی و امپراتور آن متحمل گردید و از طرف دیگر نقطۀ آغاز عصر حکمرانی اسلام بود، که پس از این جنگ پیروزمندانه، به شدت شکوفا و با عظمت گردید.
این است راه حل درست و این است تحقق حق. الله متعال می فرماید:
﴿فَمَاذَا بَعْدَ الْحَقِّ إِلَّا الضَّلَالُ فَأَنَّى تُصْرَفُونَ﴾
[یونس: ۳۲]
با این حال، بعد از حق، چه چیزی جز گمراهی وجود دارد؟! پس چرا(از پرستش او) روی گردان می شوید؟!
راه حل درست آن نیست که امریکا و انگلیس برای آن برنامه ریزی می کنند، به عبارت دیگر؛ راه حل این نیست که در قبرس دو دولت حاکمیت کند، چه یکی وابسته به ترکیه و دیگری وابسته به یونان باشد و چه هر کدام مستقل عمل نماید. این نیز راه حل درست نیست که قبرس دارای حکومتی ایتلافی شود که هر دو جهت آن توسط غرب رهبری گردد و نه این که دولت واحدی داشته باشد که باز غرب بر آن حاکمیت نماید، زیرا درست نیست هیچ بخشی از سرزمین های اسلامی به کفار واگذار گردیده و اجازه داده شود که بالای آن تسلط داشته باشند.
الله متعال می فرماید:
﴿وَلَنْ يَجْعَلَ اللَّهُ لِلْكَافِرِينَ عَلَى الْمُؤْمِنِينَ سَبِيلًا﴾
[نساء: ۱۴۱]
و الله هرگز کافران را بر مؤمنان تسلّطی نداده است.
شکی نیست که قبرس یک بار دیگر به خواست الله سبحانه وتعالی به صفت بخشی از سرزمین های اسلامی عرض اندام خواهد نمود، زیرا روزگار چنین است که هیچ یک از شکست و پیروزی پایدار نمی ماند. دستان زیادی به سوی قبرس دراز گردیده، اما آن چه که مسلم است این است که عاقبت روزگار همواره از آن پرهیزگاران می باشد، چنان چه الله سبحانه وتعالی می فرماید:
﴿وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ﴾
[یوسف: ۲۱]
الله بر کار خود پیروز است، ولی بیشتر مردم نمی دانند!