- مطابق
در نبود خلافت زکات به چه کسی پرداخت ميگردد؟
(ترجمه)
پرسش:
السلام علیکم برادر ما ابویاسین، الله سبحانه و تعالی شما را در پناه خود داشته و طول عمر را برایت نصیب فرماید.
سوالم در مورد جواب سوال در مورد زکات حیوانات است، ما میدانیم که از گوسفندان علفچر زکات بوده و از گوسفندان غیر علفچر زکات نمیشود؛ اما بعضی کسانی هستند که حیوانات را در بیشترین وقت سال به مصرف خود علف و آذوقه میدهند و قسمت كوچکی از سال حیواناتشان را میچرانند، هدف از این علفدادن، تولید نسل بیشتر است؛ چنانچه بیشتر گوسفندانشان دو مرتبه زایمان میکند که این دو مرتبه زایمان کردن، نتیجهی همان علفدادنشان است و این گوسفندان بهخاطر تجارت نیست، آیا در این گوسفندان زکات است یا خیر؟ الله سبحانه و تعالی در عمر شما برکت دهد. برادر شما عطیه "جبارین" از فلسطین
سوال عدیل عربی:
السلام علیکم و رحمت الله وبرکاته، الله سبحانه وتعالی در عمر شما برکت داده، خیر و پیروزی را نصیب شما گرداند! زکات در نبود خلافت اسلامی برای چی کسانی پرداخت ميگردد؟
پاسخ:
وعلیکم السلام و رحمت الله و برکاته!
سوال هر دویتان در مورد زکات حیوانات و پرداخت آن در صورت نبود خلافت است؛ لذا جواب هر دو سوال را بهگونۀ ذیل ارایه میکنم:
اولاً: زکات چهار پایان؛ گوسفند، گاو و شتر:
از گوسفند، گاو و شتر که علف داده میشوند و نمیچرند زکات نمیشود؛ زیرا صفت سوم (چریدن) برای این سه طبقه از حیوانات صفتی است که علت پرداخت زکات را میرساند و در نصوص طوری ذکر شده است که حکم بر این صفت معلق میباشد. این بر این دلالت دارد که هرگاه این صفت موجود نبود حکم زکات نیز نفی میباشد. شرط چنین صفتی این است که صفت رساننده معنی علت باشد؛ اگر وصف و یا صفت رساننده علت نبود؛ پس نمیتواند حکم بر وجود آن متوقف گردد. تکرار میکنم باید صفت رسانندۀ علت باشد؛ مانند: این فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه و سلم:
«فِي صَدَقَةِ الغَنَمِ فِي سَائِمَتِهَا»
ترجمه: زکات گوسفند در چراندن آن میباشد.
این حدیث را بخاری تخریج نموده است.
گوسفند اسم ذات است و برای آن دو صفت است سوم (چریدن) و علف (علفدادن) و زکات موقوف بر صفت سوم (چریدن) است؛ پس در معلوفه یعنی گوسفندیکه نمیچرد؛ بلکه علف داده میشود زکات نميباشد.
دلائل اینکه زکات از این سه نوع حیوانات میشود: ابوذر رضی الله عنه از رسول الله صلی الله علیه و سلم روایت کرده است:
«مَا مِنْ صَاحِبِ إِبِلٍ، وَلَا بَقَرٍ، وَلَا غَنَمٍ، لَا يُؤَدِّي زَكَاتَها، إِلاَّ جَاءَتْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ، أَعْظَمَ مَا كَانَتْ، وَأَسْمَنَ، تَنْطَحُهُ بِقُرُونِهَا، وَتَطَؤُهُ بِأَخْفَافِهَا»
[متفق عليه]
ترجمه: هرکسی زکات شتر، گاو و گوسفند اش را اداء نکرد در روز قیامت، حیوان فربهتر از آنچه که در دنیا بوده، میآید و صاحباش را شاخ میزند و آن را با پاهایش لگدمال میسازد.
ابوداود از ابوبکر رضی الله عنه روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم در یک حدیث طویلی فرموده است:
«... وَفِي سَائِمَةِ الْغَنَمِ إِذَا كَانَتْ أَرْبَعِينَ، فَفِيهَا شَاةٌ...»
ترجمه: وقتی تعداد گوسفندان سائم (علفچر) به چهل گوسفند رسید، یک گوسفند زکات میشود.
همچنان از علی رضی الله عنه روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است:
«ليس في البقر العوامل صدقة»
ترجمه: در گاوهای کارکن زکات نمیباشد.
از عمربن دینار رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه و سلم برایش گفته است:
«لَيْسَ فِيْ الثَّوْرِ الْمُثِيرَةِ صَدَقَةٌ»
ترجمه: یعنی در گاو کارکن زکات نمیباشد.
به روایت ابوعبید.
همچنان از جابر ابن عبدالله روایت شده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است:
«لَا صَدَقَةَ عَلَى مُثِيرَةٍ»
ترجمه: در گاو "مثیره" زکات نمیباشد. گاو "مثیره" همان گاوی است که زمین را میراند.
حاکم در مستدرک خود بر شرط صحیحین از بهزبن حکیم از پدرش و پدرش از جدش روایت نموده است که گفته است: من از رسول الله صلی الله علیه و سلم شنیدم که رسول الله صلی الله علیه و سلم میفرمود:
«فِي كُلِّ إِبِلٍ سَائِمَةٍ فِي كُلِّ أَرْبَعِينَ ابْنَةُ لَبُونٍ...»
ترجمه: در هر چهل شتر علفچر، یک شتر بنت لبون ( شتریکه دو سال را تکمیل کرده باشد و در سال سوم قدم گذاشته باشد) میشود.
حاکم این حدیث را صحیح الاسناد گفته است.
لفظ "السائمة" به چهارپایانی اطلاق میشود که در صحرا و علفزارها میچرند و علف داده نمیشوند.
همچنان این سه نوع حیوان باید زکات داده شوند؛ چنانچه قبلاً بیان شد، زکات تنها در حیوانی است که بیشتر سال را میچرد؛ اما در گوسفندیکه علف داده میشود زکات داده نمیشود؛ همچنان در گاویکه کار میکند؛ نیز زکات نمیشود.
خلاصه اینکه در حیوانات غیر از همین سه نوع؛ یعنی: گوسفند، گاو و شتر زکات نمیباشد؛ اما در مالهای تجارتی در هر حیوانی زکات میشود؛ یعنی در هر مالیکه برای خرید و فروش باشد، به دلیل نصوصیکه در این مورد آمده است هر نوع مالیکه باشد فرق نمیکند؛ چه حبوبات باشد و یا پارچهجات و حیوانات، از جمله نصوصیکه در مورد اموال تجارتی آمده است:
از سمره ابن جندب روایت شده است که گفته است:
«أَمَّا بَعْدُ، فَإِنَّ رَسُولَ اللهِ r كَانَ يَأْمُرُنَا أَنْ نُخْرِجَ الصَّدَقَةَ مِنَ الَّذِي نُعِدُّ لِلْبَيْعِ»
ترجمه: اما بعد، رسول الله صلی الله علیه و سلم ما را امر مینمود که زکات را از هرمالیکه برای فروش آمده میکردیم بپردازیم.
به روایت ابوداود.
همچنان از ابوذر از رسول الله صلی الله علیه وسلم روایت است:
«وَفِي الْبَزِّ صَدَقَتُهُ»
ترجمه: در "بز" زکات است.
و "بز" کالای است که تجارت میشود.
دوم: در نبود خلافت زکات برای چه کسانی داده میشود؟ طوریکه در سوال شما ذکر شده است، هدف مستحقین زکات نیست؛ بلکه هدف این است که زکات در نبود خلافت برای چه کسانی پرداخت ميشود؟
زکات باید در تمام انواعاش؛ خواه حیوانات باشد؛ خواه حبوبات، میوهجات باشد ويا پول نقد و کالای تجارتی، باید همه انواع زکاتها برای خلیفه و یا برای نمایندۀ خلیفه داده شود، اعم از والیها، موظفین زکات و کسانیکه در این عرصه خلیفه را کمک میکنند پرداخت شود، الله سبحانه و تعالی فرموده است:
﴿خذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّيهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَيْهِمْ إِنَ صَلَاتَكَ سَكَنٌ لَهُمْ وَاللَّهُ سَمِيعٌ عَلِيمٌ﴾
[التوبة: 103]
ترجمه: اي پيامبر! از اموال آنان (كه به گناه خود اعتراف دارند و در صدد كاهش بديها و افزايش نيكيهاي خويش مي باشند) زكات بگير تا بدينوسيله ايشان را (از رذائل اخلاقي، گناهان و تنگچشمي) پاك داري و (در دل آنان نيروي خيرات و حسنات را رشد دهي و درجات) ايشان را بالا ببري و براي آنان دعا و طلب آمرزش كن كه قطعاً دعا و طلب آمرزش تو مايه آرامش (دل و جان) ايشان ميشود (و سبب اطمينان و اعتقاد بيشترشان ميگردد) و الله سبحانه و تعالي شنواي (دعاي مخلصان و) آگاه (از نيّات همگان) است.
الله سبحانه و تعالی در این آیه رسول الله صلی الله علیه وسلم را امر نموده است که زکات را از صاحبان مال بگیرد و رسول الله صلی الله علیه و سلم والیها و موظفین را برای جمع آروی زکات تعیین کرده بود؛ چنانچه ناظرین میوهجات را برای جمعآوری خرما و انگور موظف ساخته بود و در زمان رسول الله صلی الله علیه وسلم مردم زکات مال شان را برای رسول الله صلي الله عليه وسلم یا به کسانیکه آنها را رسول الله صلي الله عليه وسلم تعیین کرده بود؛ مانند: والیها و موظفین زکات میپرداختند. جریان به همان شکل ادامه پیدا کرد و زکات برای خلفاء و والیهای آن پرداخت میشد.
در روایاتی از صحابه و تابعین آمده که شخص زکاتدهنده خودش میتواند زکات را در جاهای مناسب آن توزیع کند؛ البته در مالهای بیجان؛ یعنی در پول نقد.
ابوعبید روایت کرده است که کیسان برای عمر دوصد درهم زکات آورد و گفت ای امیرالمومنین (این زکات مال من است) عمر گفت: (این پول را نیز ببر و خودت تقسیم کن)؛ چنانچه عبید از ابن عباس روایت کرده است: (وقتی خودت در جاهای مناسب آن تقسیم نمودی و هیچچیزی از آن باقی نماند، مشکلی ندارد.)
همچنان از ابراهیم و حسن روایت شده است که گفتند: (زکات را به جای آن قرار ده و آن را به صورت پنهانی ادا کن) ادای این نوع زکات در اموال بیجان؛ یعنی پول نقد است و زکاتدهنده این نوع زکات را به خلیفه و والیها پرداخت میکند یا اینکه خودش آن را توزیع میکند و این مسأله در مورد پول نقد است.
اما زکات حیوانات، کشت و میوهجات لازم است که به خلیفه یا کسیکه خلیفه آن را تعیین نموده پرداخته شود. ابوبکر صدیق رضی الله عنه با مانعین زکات وقتیکه از پرداخت آن خودداری نمودند، جنگ نمود و گفت:
«والله لو منعوني عناقاً كانوا يؤدونه إلى رسول الله لقاتلتهم عليه»
ترجمه: سوگند به الله سبحانه و تعالی؛ اگر از یک لجام هم مانع زکات شوند با ایشان میجنگم.
متفق علیه است به روایت ابوهریره.
اما وقتی خلیفه موجود نباشد زکاتدهنده میتواند بر مستحقین زکات که در آیه ذکر شده است، زکات را پرداخت نماید:
﴿إِنَّمَا الصَّدَقَاتُ لِلْفُقَرَاءِ وَالْمَسَاكِينِ وَالْعَامِلِينَ عَلَيْهَا وَالْمُؤَلَّفَةِ قُلُوبُهُمْ وَفِي الرِّقَابِ وَالْغَارِمِينَ وَفِي سَبِيلِ اللَّهِ وَابْنِ السَّبِيلِ فَرِيضَةً مِنَ اللَّهِ وَاللَّهُ عَلِيمٌ حَكِيمٌ﴾
[التوبة: 60]
ترجمه: زكات مخصوص مستمندان، بيچارگان، گردآورندگان آن، كسانيكه جلب محبّتشان (براي پذيرش اسلام و سودگرفتن از خدمت و ياريشان به اسلام چشم داشته) ميشود، (آزادي) بندگان، (پرداخت بدهي) بدهكاران، (صرف) در راه (تقويت دین) الله سبحانه و تعالی و واماندگان در راه (و مسافران درمانده و دورافتاده از مال و منال و خانه و كاشانه) ميباشد. اين يك فريضهی مهم الهي است (كه جهت مصلحت بندگان الله سبحانه و تعالی مقرّر شده است) و الله سبحانه و تعالی دانا (به مصالح آفريدگان) و حكيم (در وضع قوانين) است.
پس ارکان اسلام در هر عصر و زمان و در هر حالت معطل قرار نمیگیرد؛ بلکه در حد توان باید برای ادای آن تلاش شود.
این بود نظر من در این مسأله، الله سبحانه و تعالی خودش عالمتر و حکیمتر است.
برادر شما عطاء بن خلیل ابوالرشته
28 جمادی الاول1440هـق
3 فیبروری 2019م
مترجم: مصطفی اسلام