- مطابق
دلایل حزبالتحریر برای طریقۀ اقامۀ دولت خلافت، قطعیاند و یا ظنی؟
(ترجمه)
پرسش:
برادر بزرگوار، السلامعلیکمورحمتاللهوبرکاته!
پرسش من اینست: آیا دلایلی را که حزبالتحریر برای وجوبِ طریقۀ اقامۀ دولت خلافت اسلامی اخذ کرده است، قطعیاند ویا ظنی؟
پاسخ:
وعليكمالسلامورحمتاللهوبركاته!
دلایل سهمرحلهای از دعوت، قطعی میباشند.
اول- رسول الله صلیاللهعلیهوسلم بهگونۀ مخفی/سِری سهسال مکمل دعوت خویش را ادامه و مسلمانان را در این مدت در خانۀ ارقم بن ارقم تثقیف مینمود. پس از آنکه آیت:
﴿فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِكِينَ﴾
ترجمه: بهچيزىکه مامور شدهاى آن را آشکارا بيان کن و از مشرکين رو بگردان.
فرود آمد دعوت خویش را بهصدای بلند، رسماً اعلان نمود. پس این دلایل قطعیالثبوت وقطعیالدلالتاند که رسول الله صلیاللهعلیهوسلم پیش از نزول این آیه بهگونۀ سِری دعوت مینمود و پس از نزول این آیت، دعوت خویش را علنی ساخت.
دوم- در خلال دورۀ دوم اعمالی؛ همچون صراح فکری و کفاح سیاحی را انجام دادند.
سوم- در اخیر دست به طلب نصرت زدند.
صراح فکری عبارت از مردود دانستن عبادت بتان وعقائد باطله مشرکان میباشد. در زمینۀ اثبات صراح فکری (مبارزۀ فکری) آیات زیادی وجود دارد که از جمله الله سبحانهوتعالی میفرماید:
﴿أَمْ خُلِقُوا مِنْ غَيْرِ شَيْءٍ أَمْ هُمُ الْخَالِقُونَ﴾
(طور: 35)
ترجمه: آيا از هيچ آفريده شدهاند؛ يا خود آفريدگار خويشند؟!
همچنین آیت:
﴿قَالَ أَتَعْبُدُونَ مَا تَنْحِتُونَ*وَاللَّهُ خَلَقَكُمْ وَمَا تَعْمَلُونَ﴾
(صافات: 95)
ترجمه: گفت: آیا آنچه را که میتراشید، میپرستید؟ درحالیکه الله شما را و آنچه را میسازید، آفریده است.
همچنین آیت:
﴿وَقَالَ اللَّهُ لَا تَتَّخِذُوا إِلَهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ﴾
(نحل: 51)
ترجمه: الله فرمان داده: دو معبود (برای خود) انتخاب نکنید؛ معبود (شما) همان الله یگانه است؛ تنها از (کیفر) من بترسید!.
همچنین آیت:
﴿مَا اتَّخَذَ اللَّهُ مِنْ وَلَدٍ وَمَا كَانَ مَعَهُ مِنْ إِلَهٍ إِذًا لَذَهَبَ كُلُّ إِلَهٍ بِمَا خَلَقَ وَلَعَلَا بَعْضُهُمْ عَلَى بَعْضٍ سُبْحَانَ اللَّهِ عَمَّا يَصِفُونَ﴾
(مومنون: 91)
ترجمه: الله هیچ فرزندی برای خود نگرفته است. هیچ معبودی با او نیست؛ چون در اینصورت هر معبودی آفریدههای خود را با خود میبردند وبر یکدیگر برتری میجستند. منزه و پاک است خدا از آنچه وصف میکنند.
همچنین آیت:
﴿قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ*اللَّهُ الصَّمَدُ*لَمْ يَلِدْ وَلَمْ يُولَدْ*وَلَمْ يَكُنْ لَهُ كُفُوًا أَحَدٌ﴾
ترجمه: بگو: او الله یکتاست، الله بینیاز است، نه زاده و نه زاییده شده است وهیچکس همانند، همتا و شبیه او نمیباشد.
همچنین آیت:
﴿قُلْ يَا أَيُّهَا الْكَافِرُونَ*لَا أَعْبُدُ مَا تَعْبُدُونَ*وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ*وَلَا أَنَا عَابِدٌ مَا عَبَدْتُمْ*وَلَا أَنْتُمْ عَابِدُونَ مَا أَعْبُدُ*لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾
ترجمه: بگو: ای کافران! آنچه را شما میپرستید، من نمیپرستم و نه شما آنچه را من میپرستم، میپرستید. و نه شما آنچه را که من میپرستم، میپرستید. و نه من آنچه را شما پرسیدهاید، میپرستم. و نه شما آنچه را که من میپرستم، میپرستید. دین شما برای خودتان و دین من برای خودم.
کفاح سیاسی ایناست: آیاتی فرود میآمد که مفکوره، دیدگاه، رهبری و پلانهای کفار را باطل واحمقی میدانست که درزمینه آیاتی زیادی نازل شده است که از جمله الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿تَبَّتْ يَدَا أَبِي لَهَبٍ وَتَبَّ*مَا أَغْنَى عَنْهُ مَالُهُ وَمَا كَسَبَ*سَيَصْلَى نَارًا ذَاتَ لَهَبٍ*وَامْرَأَتُهُ حَمَّالَةَ الْحَطَبِ*فِي جِيدِهَا حَبْلٌ مِنْ مَسَدٍ﴾
ترجمه: بريده باد دو دست ابولهب و مرگ بر او باد. دارايى او و آنچه اندوخت سودش نكرد. بهزودى در آتشى پرزبانه درآيد و زنش آن هيمهكش [آتش فروز] بر گردنش طنابى از ليف خرماست.
همچنین آیت:
﴿ذَرْنِي وَمَنْ خَلَقْتُ وَحِيدًاۚوَجَعَلْتُ لَهُ مَالًا مَمْدُودًاۚوَبَنِينَ شُهُودًاۚوَمَهَّدْتُ لَهُ تَمْهِيدًاۚثُمَّ يَطْمَعُ أَنْ أَزِيدَۚكَلَّا إِنَّهُ كَانَ لِآيَاتِنَا عَنِيدًاۚسَأُرْهِقُهُ صَعُودًاِۚنَّهُ فَكَّرَ وَقَدَّرَۚفَقُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَۚثُمَّ قُتِلَ كَيْفَ قَدَّرَۚثُمَّ نَظَرَۚثُمَّ عَبَسَ وَبَسَرَۚثُمَّ أَدْبَرَ وَاسْتَكْبَرَۚفَقَالَ إِنْ هَذَا إِلَّا سِحْرٌ يُؤْثَرُۚإِنْ هَذَا إِلَّا قَوْلُ الْبَشَرِۚسَأُصْلِيهِ سَقَرَۚوَمَا أَدْرَاكَ مَا سَقَرُۚلَا تُبْقِي وَلَا تَذَرُۚلَوَّاحَةٌ لِلْبَشَرِۚعَلَيْهَا تِسْعَةَ عَشَرَ﴾
(مدثر: 11-30)
ترجمه: مرا با کسیکه او را خود به تنهایی آفریدهام واگذار! همان کسیکه برای او مال گستردهای قرار دادم و فرزندانی که همواره نزد او (و در خدمت او) هستند و وسایل زندگی را از هر نظر برای وی فراهم ساختم! باز هم طمع دارد که بر او بیفزایم! هرگز چنین نخواهد شد؛ چرا که او نسبت به آیات ما دشمنی میورزد! و بزودی او را مجبور میکنم که از قلّه زندگی بالا رود (سپس او را به زیر میافکنم)! او (برای مبارزه با قرآن) اندیشه کرد و مطلب را آماده ساخت! مرگ بر او باد! چگونه (برای مبارزه با حق) مطلب را آماده کرد! باز هم مرگ بر او، چگونه مطلب (و نقشه شیطانی خود را) آماده نمود! سپس نگاهی افکند، بعد چهره درهم کشید و عجولانه دست به کار شد؛ سپس پشت (به حقّ) کرد و تکبّر ورزید و سرانجام گفت: این (قرآن) چیزی جز افسون و سحری همچون سحرهای پیشینیان نیست! این فقط سخن انسان است (نه گفتار الله)!» (امّا) بزودی او را وارد سَقَر [= دوزخ] میکنم! و تو نمیدانی «سقر» چیست! (آتشی است که) نه چیزی را باقی میگذارد و نه چیزی را رها میسازد! پوست تن را بکلّی دگرگون میکند! نوزده نفر (از فرشتگان عذاب) بر آن گمارده شدهاند!
همچنین آیت:
﴿وَلَا تُطِعْ كُلَّ حَلَّافٍ مَهِينٍ*هَمَّازٍ مَشَّاءٍ بِنَمِيمٍ*مَنَّاعٍ لِلْخَيْرِ مُعْتَدٍ أَثِيمٍ*عُتُلٍّ بَعْدَ ذَلِكَ زَنِيمٍ*أَنْ كَانَ ذَا مَالٍ وَبَنِينَ*إِذَا تُتْلَى عَلَيْهِ آيَاتُنَا قَالَ أَسَاطِيرُ الْأَوَّلِينَ*سَنَسِمُهُ عَلَى الْخُرْطُومِ﴾
(قلم: 11)
ترجمه: و از هر فرومايهای كه بسيار سوگند ياد مىكند، پيروى نكن (آنكه عيب جوست و براى سخنچينى در جنب و جوش است. براى جلوگيرى از كارهاى خير اصرار مىورزد، متجاوز و گنهپيشه است. خشن و بىاساس و تبار است.) تمام اين زشتىها بهخاطر آن است كه او داراى مال فراوان و فرزندان نيرومند است. هرگاه آيات ما بر آنان تلاوت شود، گويند: افسانههاى پيشينيان است. بهزودى بربينىاش مهر ذلت مىنهيم.
برعلاوه، آیات دیگری نیز وجود دارد. اما در زمینۀ عمل طلب نصرتِ رسول الله صلی الله علیه وسلم از اهل قوت و قدرت مدارک ودلایلی زیادی وجود دارد که رسول الله صلی الله وسلم از قبیلههای بزرگ طلب نصرت کرده است. مصعب رضی الله عنه را بهسوی اهل مدینۀ منوره روان کرد و آنها اسلام را پذیرفتند و در نتیجۀ آن بیعت عقبۀ دوم صورت گرفت. بعداً رسول الله صلی الله علیه وسلم دولت اسلامی را در مدینۀ منوره تأسیس کرد.
بناءً دلالیل وجود سهمرحله برای دعوت قطعیاند؛ اما در این میان برخی تفصیلاتیکه جزییات دعوت را بیان کردهاند، ظنی میباشند؛ مانند: جزییات دعوت سری، جزییات دعوت علنی، جزییات کشمکشهای فکری و سیاسی، جزییات بیعت عقبۀ دوم، جزییات هجرت و تأسیس دولت که از جمله، برخی جزییات دعوت در سهمرحله ظنی و صحیح میباشند. کسانیکه کتب و دلایل ما را مطالعه مینمایند، بهضوح میدانند، دلیل سهمرحله قطعی میباشند؛ اما تفصیل و جزییات دعوت در سهمرحله ظنی بوده؛ ولی قابل استنباط نیز استند. آرزومندم که مسأله کاملاً واضح شده باشد.
برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته
مترجم: عبدالحمید قربانی