شنبه, ۲۶ جمادی الثانی ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۲/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
یهود در قرآن و سنت
بسم الله الرحمن الرحيم

یهود در قرآن و سنت

(ترجمه)

قرآن‌کریم قصه‌ها و داستان‌های امت‌های گذشته را جهت عبرت‌گرفتن بیان داشته؛ چنان‌که الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿لَقَدْ كَانَ فِی قَصَصِهِمْ عِبْرَةٌ لِّأُوْلِی الأَلْبَابِ [یوسف: 111]

ترجمه: به راستى در سرگذشت آنان، به خردمندان عبرتى است.

در قرآن‌کریم داستان بنی اسرائیل به دلیل نافرمانی‌ها و جنایاتی‌که در حق انبیاء علیهم السلام و دیگران کردند، به وفور و در حالات گوناگونی بیان شده است.

کسی‌که قرآن بخواند و بر معانی آن تدبر نماید، به صراحت و وضاحت خواهد دید که یهودیان از اخلاق بسیار ناشایستی برخوردارند که در خور حساب نیست. قرآن‌کریم سرشت‌های ناشایست و رفتار پلید یهودیان را بیان داشته و آن‌ها را انسان‌های کفرپیشه، متکبر، بزدل، لجاج، دروغ‌گو، نیرنگ‌باز، نافرمان و متجاوز، حیوان‌صفت، شتاب‌گر در گناه و دشمنی و حرام‌خوار خوانده که به سبب این مواصفات و سایر رذالت‌ها از رحمت الله سبحانه وتعالی دور گشته، مسخ چهره شده، به بوزینه و خوک مبدل گشتند و مُهر ذلت و فقر بر آن‌ها نهاده شد.

اگر انسان در طول تاریخ نظری بیفگند، خواهد دید که این مواصفات زشت یهودیان در قرآن، یقیناً که جنبه عملی داشته و با گذشت زمان، این مواصفاتِ ناشایست در وجودشان ریشه‌دارتر شده و پست‌تر شدند، تا جائی‌که بسیاری از کشورهای مثل انگلیس، مجارستان، فرانسه، اتریش، اسپانیا، پرتقال، آلمان، شهرهای ناپل و میلان ایتالیا و... یهودیان را بیرون راندند. یهودیان مرتکب هرنوع گناهی شدند. برای وضاحت بیشتر چند نمونه را ذکر می‌نماییم:

  • یهودیان عهد و پیمان خود را مکرراً شکستاندند. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿أَوَكُلَّمَا عَاهَدُواْ عَهْداً نَّبَذَهُ فَرِیقٌ مِّنْهُم بَلْ أَكْثَرُهُمْ لاَ یؤْمِنُونَ[بقره: 100]‏

ترجمه: آیا چنین نبود كه هربار آن‌ها (یهود) پیمانى (با الله متعال و پیامبر صلی الله علیه وسلم) بستند، جمعى از آنان آن را دور افكندند؛ حقیقت اینست كه بیشتر آن‌ها ایمان ندارند.

  • در حق الله سبحانه وتعالی بی‌حرمتی کرده و گفتند: عزیر پسر الله است؛ دست الله بسته است؛ الله ما را به این زشتی‌ها امر کرده است؛ چنان‌که قرآن بیان نموده است:

﴿وَإِذَا فَعَلُواْ فَاحِشَةً قَالُواْ وَجَدْنَا عَلَیهَا آبَاءنَا وَاللّهُ أَمَرَنَا بِهَا‏ [اعراف: 28]

ترجمه: ‏ و هرگاه كار زشتى كنند، (در توجیه آن) گویند: ما پدران خود را بر این كار یافتیم و الله ما را به آن دستور داده است.

  • با الله سبحانه وتعالی و با فرشتگان و رسولانش اعلان دشمنی کردند و انبیاء علیهم السلام را به قتل رساندند؛ چنان‌که الله سبحانه وتعالی فرموده است:‏

﴿مَن كَانَ عَدُوّاً لِّلّهِ وَمَلآئِكَتِهِ وَرُسُلِهِ وَجِبْرِیلَ وَمِیكَالَ فَإِنَّ اللّهَ عَدُوٌّ لِّلْكَافِرِینَ [بقره: 98]

ترجمه: ‏ هركه دشمن الله و فرشتگان و پیامبران او و جبرئیل و میكائیل باشد (كافر است و بداند كه) الله دشمن كافران است.

  • به دلیل کفر و کثرت گناهان شان مستحق عذاب دنیوی و اخروی شدند؛ الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ كَانُواْ یكْفُرُونَ بِآیاتِ اللَّهِ وَیقْتُلُونَ النَّبِیینَ بِغَیرِ الْحَقِّ ذَلِكَ بِمَا عَصَواْ وَّكَانُواْ یعْتَدُونَ[بقره: 61]

ترجمه: این بدان جهت بود كه آن‌ها به آیات الهى كفر مى‌ورزیدند و پیامبران را به ناحقّ مى‌كشتند، و این به سبب آن بود كه آنان گنهكار و سركش و متجاوز بودند.

  • ·  حق را انکار کردند و بخاطر خودپسندی و حسادت، برای دیگران خیر را نپسندیدند؛ الله سبحانه وتعالی فرموده است:  

﴿مَّا یوَدُّ الَّذِینَ كَفَرُواْ مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلاَ الْمُشْرِكِینَ أَن ینَزَّلَ عَلَیكُم مِّنْ خَیرٍ مِّن رَّبِّكُمْ[بقره: 105]

ترجمه: كافران اهل كتاب و هم‌چنین مشركان، دوست نمیدارند خیر و بركتی از جانب پروردگارتان بر شما نازل گردد و به شما دست دهد.

و فرموده است: ‏

‏‏﴿وَدَّ كَثِیرٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ لَوْ یرُدُّونَكُم مِّن بَعْدِ إِیمَانِكُمْ كُفَّاراً حَسَداً مِّنْ عِندِ أَنفُسِهِم مِّن بَعْدِ مَا تَبَینَ لَهُمُ الْحَقُّ فَاعْفُواْ وَاصْفَحُواْ حَتَّى یأْتِی اللّهُ بِأَمْرِهِ إِنَّ اللّهَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ[بقره: 109]

ترجمه: ‏بسیاری از اهل كتاب، از روی رشك و حسدی‌كه در وجودشان ریشه دوانده است، آرزو دارند اگر بشود شما را بعد از پذیرش ایمان بازگردانند (به جانب كفر و به حال سابقی كه داشتید!) با این‌كه حقّانیت (اسلام و درستی راهی‌كه برگزیدهاید، از روی خود كتاب‌های آسمانی شان) برای شان كاملاً روشن گشته است. پس گذشت نمائید و چشمپوشی كنید تا الله فرمان دهد (كه در برابرشان چه كار كنید). بیگمان الله بر هر چیزی توانا است.‏

حرام‌های الهی را حرام شمرده و مؤمنان را به خاطر دین‌شان شکنجه نمودند و در میان خود گفتند:

﴿وَقَالَت طَّآئِفَةٌ مِّنْ أَهْلِ الْكِتَابِ آمِنُواْ بِالَّذِی أُنزِلَ عَلَى الَّذِینَ آمَنُواْ وَجْهَ النَّهَارِ وَاكْفُرُواْ آخِرَهُ لَعَلَّهُمْ یرْجِعُونَ[آل‌عمران: 72]‏

ترجمه: ‏جمعی از اهل كتاب (به همكیشان خود) گفتند: بدانچه بر مسلمانان نازل شده است، در آغاز روز ایمان بیاورید و در پایان روز بدان كافر شوید، تا شاید (از قرآن پیروی نكنند و از آن) برگردند.‏

  • با مکر و فریب، حرام را مباح دانسته و در روز شنبه شکار کردند، سود و اموال مردم را به ناحق خوردند و گفتند:

﴿قَالُواْ إِنَّمَا الْبَیعُ مِثْلُ الرِّبَا وَأَحَلَّ اللّهُ الْبَیعَ وَحَرَّمَ الرِّبَا[بقره: 275]

ترجمه: خرید و فروش نیز مانند ربا است، و حال آن‌كه الله خرید و فروش را حلال كرده و ربا را حرام نموده است.

  • به دیگران با چشم حقارت نگریسته و تجاوز بر آن‌ها را برای خود روا دانستند و گفتند:

﴿قَالُواْ لَیسَ عَلَینَا فِی الأُمِّیینَ سَبِیلٌ[آل‌عمران: 75]

ترجمه: ما در برابر امّی‌ها (یعنی غیر یهود) مسئول نبوده و بازخواستی نداریم!

  • کتاب الله سبحانه وتعالی را پشت‌سر انداخته و نادیده گرفتند، از سحر و جادو و از تصورات شیطانی متابعت کردند، کلام الله سبحانه وتعالی را تحریف کرده و نصایح کتاب‌شان را فراموش کردند؛ الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿مِّنَ الَّذِینَ هَادُواْ یحَرِّفُونَ الْكَلِمَ عَن مَّوَاضِعِهِ وَیقُولُونَ سَمِعْنَا وَعَصَینَا وَاسْمَعْ غَیرَ مُسْمَعٍ وَرَاعِنَا لَیاً بِأَلْسِنَتِهِمْ وَطَعْناً فِی الدِّینِ [نساء: 46]

ترجمه: برخی از یهودیان سخنان را از جاهایش منحرف می‌گردانند (و كلام را از معانی اصلی به دور می‌دارند و وارونه و چندگونه و چندپهلو صحبت می‌كنند)، و می‌گویند: شنیدیم (سخن تو را و به كار نگرفتیم!) و فرمان نبردیم (و جز عصیان نیفزودیم!) بشنو (سخنان ناروا و كاش نشنوی جز) ناشنیدنی را. و (می‌گفتند:) ما را بپای (ولی) زبان را پیچ می‌دادند (و به جای: راعِنا، راعینا، یعنی چوپان ما، یا راعِناً، یعنی: نازیبا، می‌گفتند...) و (هدف‌شان) ریشخند دین بود(و نفرین رسول).

 الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿أُوْلَئِكَ الَّذِینَ لَمْ یرِدِ اللّهُ أَن یطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِی الدُّنْیا خِزْی وَلَهُمْ فِی الآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِیمٌ‏[41/ مائده]

ترجمه: آنان كسانی اند كه (در ضلال و عناد اسراف كرده‌اند و) الله نمی‌خواهد دل‌های‌شان را (از كثافت كفر و شرك) پاك گرداند. بهره ایشان در دنیا خواری و رسوائی و در آخرت عذاب بزرگی است.

  • به بزدلی و حرص به دنیا متصف شدند و این را مصداق این قول الله سبحانه وتعالی می‌یابیم:

﴿وَلَتَجِدَنَّهُمْ أَحْرَصَ النَّاسِ عَلَى حَیاةٍ[بقره: 96]

ترجمه: و آنان را حریصترین مردم بر زندگی (این دنیا) خواهی یافت (با انبیای شان مخالفت کردند، از پیامبرشان، موسی علیه السلام خواستند تا برای شان غیر از الله معبودی قرار دهد و از وی نافرمانی کردند و گوساله را به پرستش گرفتند).

از بزرگ‌ترین گناهان یهودیان، کشتن انبیاء علیهم السلام و حلال شمردن خون‌شان بود. بنابر این، آن‌ها به هیچ دینی صادق نیستند، برای هر دینی دشمن اند و در حق یک مؤمن هیچ پیوند خویشاوندی و پیمانی را مراعات نمی‌کنند. لذا چه کسی حضرت یحیی علیه السلام را به قتل رساند، سرش را از بدن جدا نموده و به بغاوت‌گری تقدیم کرد، و چه کسی شبیه عیسی علیه السلام را کشت و به دار آویزان کرد؛ به گمان این‌که او مسیح عیسی علیه السلام است و به این کارش افتخار کرد؟ پس عجیب نیست که یهودیان کشتارها به راه اندازند، اطفال، زنان و کهن‌سالان را به قتل رسانند، عبادت‌گاه‌ها، مکاتب و شفاخانه‌ها را با تمام کسانش نابود کنند، خانه‌ها را بر سر ساکنانش ویران کنند و مانع رسیدن آب و ادویه به مریضان شوند.

این عملکردها، حقیقت نفسیه‌های بیمار و حیوانی آن‌ها را به تصویر کشانده و این وحشی‌گری‌ها، خوی و سرشت همیشگی آن‌هاست. از دلائل و شواهدی‌که عملکرد بد و زشتیِ اخلاق شان را در گذر زمان ثابت می‌سازد، برخورد و تعامل‌شان با رسول الله صلی الله علیه وسلم است. رسول الله صلی الله علیه وسلم با آنان پیمان بستند؛ ولی آن‌ها پیمان خود را نقض کردند. با دین الله سبحانه وتعالی جنگیدند، به مسلمانان نزدیک بودند و تلاش کردند تا در میان‌شان تفرقه‌اندازی کنند. حیثیت و آبرو را زیر پای کردند و دسیسه‌سازی کردند تا با زهر رسول الله صلی الله علیه وسلم را به قتل برسانند. با عهد و پیمان خود خیانت کردند و با احزاب توافق کردند تا دولت اسلامی را نابود کنند که با این عملکردشان مستحق هرنوع عذابی شدند. آن‌ها بر اساس گفتۀ دانشمند شان، عبدالله بن سلام: «یهودیان قوم دروغگو بوده که هیچ پیمان و رابطۀ خویشاوندی را مراعات نمی‌کنند» چیزی بیش نیستند. یادمان نرود که با چشم سر جنایت‌های شان را در حق انسانیت در سرزمین فلسطین مشاهده می‌کنیم.

  • الله سبحانه وتعالی برای ما بیان داشته که سرسخت‌ترین دشمنان به مسلمانان، همین یهودیان هستند؛ چنان‌که فرموده:

﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیهُودَ وَالَّذِینَ أَشْرَكُواْ[82 / مائده]

ترجمه: (ای پیامبر!) خواهی دید كه دشمن‌ترین مردم برای مؤمنان، یهودیان و مشركانند.

اساس درگیری‌های طولانی در طول تاریخ میان امت اسلامی و دشمنان‌شان، درگیری میان ایمان و کفر و درگیری خالص فرهنگی است. الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَلَن تَرْضَى عَنكَ الْیهُودُ وَلاَ النَّصَارَى حَتَّى تَتَّبِعَ مِلَّتَهُمْ[بقره: 120]

ترجمه: یهودیان و مسیحیان هرگز از تو خوشنود نخواهند شد؛ مگر این‌كه از آئین (تحریف شده و خواسته‌های نادرست) ایشان پیروی كنی.

و فرموده است:

﴿وَلاَ یزَالُونَ یقَاتِلُونَكُمْ حَتَّىَ یرُدُّوكُمْ عَن دِینِكُمْ إِنِ اسْتَطَاعُواْ [بقره: 217]

ترجمه: پیوسته با شما خواهند جنگید تا اگر بتوانند شما را از آئین‌تان برگردانند.

حملات صلیبیان کینه‌توز بر سرزمین‌های اسلامی و محاکم تفتیش قبل از آن در اندلس و کشتارهای وحشیانه آن، بهترین دلیل برای اثبات طبیعت این درگیری است. وقتی جنگ‌های شان همواره به شکست خاتمه می‌یافت و ذلیلانه از سرزمین‌های مسلمانان بیرون می‌شدند، غرب صلیبی دانست که نیروی امت بستگی به وحدت آن در تحت سایه دولت خلافت دارد، تصمیم گرفتند که باید خلافت را نابود کنند. پس این کفار گم‌شدۀ خود را در میان گروهی از خائنان عرب و تُرک -که به نهایت خیانت رسیده بودند- یافتند. این خائنان برای کافر استعمارگر آنچه را که غیرممکن می‌دید، ممکن ساخته و تحقق بخشیدند، از جمله:

- نابودی خلافت؛

- متلاشی ساختن سرزمین‌های واحد اسلامی به کشورک‌های کوچک بدون رهبری و تصمیم و حاکم گشتاندن کسانی‌که جز منفعت سرور استعارگرشان چیزی نمی‌شناسند؛

- انگلیس، پدر کفر وعدۀ بالفور را مبنی بر ساختن وطن ملی برای مردم یهود داد تا این وعده یک طرح استعماری، خنجر و سرطان خبیثی در پیکر امت و پایگاه پیشرفته‌ای برای غرب باشد تا مانع بازگشت خلافت شود. آن‌ها خواستند از این طریق مسلمانان را گمراه ساخته و نظرشان را از دشمن حقیقی یعنی صلیبیان استعمارگر منحرف سازند و دشمنان خود را بسوی دشمن ساختگی جهت دهند. این دشمن ساختگی همان حرکت صهیونستی یا حرکت سیاسی یهودیت است که در اواخر قرن نوزدهم در وسط و شرق اروپا ظهور کرد و از یهودیان خواست تا بسوی سرزمین فلسطین هجرت کنند؛ با این ادعا که فلسطین، سرزمین پدران و اجدادشان است و این سادگی و غفلت است که میان صهیونیست‌ها و یهودیان و میان آنان و صلیبیان تفرقه وجود داشته باشد و خود را از یکدیگر نشمارند.

این رژیم مسخ و دولت فاسد را از آن جهت ساختند تا مسلمانان غافلانه و جاهلانه مبارزه کنند، به یک دست با رژیم یهود بجنگند و دست دیگر را بسوی کسانی دراز کنند که حامی این رژیم بوده و همواره با مال و سلاح و تصامیم بین‌المللی یاری شان می‌کنند! لذا، هرکسی در این نبرد شکست خورد، خیلی احمق و نادان است.

این همه بسیج‌های نظامی قوی و کشتی‌های جنگی از سوی تمام کشورهای صلیبی، حمایت از یهود با مال و سلاح، حمایت سیاسی، گمراه‌سازی رسانه‌ای و سرپوش‌ گذاشتن به تمام جنایات‌ یهود، بهترین دلیل برای اثبات دشمن حقیقی در پشت سر یهودیان است.

هرکس اصل قضیه را بداند و علت بیماری را تشخیص دهد، بدون شک درمان و دوا را هم می‌شناسد؛ پس تنها راه‌حل، گرفتن قدرت تصمیم‌گیری از آجندا و دست‌نشانده‌های استعمارگر، تحریک جیوش برای ریشه‌کن نمودن این سرطان، جهاد و بسیج کردن نیروهای بزرگ امت تحت پرچم لَاإلَهَ إلَّا اللَّه مُحَمَّدٌ رَّسُولُ الله (صلی الله علیه وسلم) می‌باشد تا دوباره سروران دنیا شویم و مصداق آیت مبارکه بهترین امت شویم و به شرف دنیا و آخرت نایل گشته و پیروز گردیم:

﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُواْ اسْتَجِیبُواْ لِلّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُم لِمَا یحْییكُمْ[انفال: 24]

ترجمه: ای مؤمنان! فرمان الله را بپذیرید و دستور پیامبر او را قبول كنید؛ هنگامی‌كه شما را به چیزی دعوت كند كه به شما زندگی (مادی و معنوی و دنیوی و اخروی) بخشد.

برگرفته شده از شماره 471 جریده الرایه

نویسنده: الشیخ سعید رضوان أبو عواد (أبوعماد)

مترجم: محمد مزمل

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه