- مطابق
ارتشها ابزار تغییر و آزادسازی اند؛ آیا گوش شنوای هست؟
(ترجمه)
ثروت فکری هر امتی باید تطبیق، حفظ و حمل شود که نیازمند یک قدرت پشتیبان میباشد. در هر امت و دولتی ارتشها اساس قدرت و رمز ثبات بوده که توسط آن، قلمرو گسترش یافته و تمدن و مفکورۀ آن نشر میشود. ارتشها تنها نیروی لازم برای ایجاد هر نوع نهضت و تمدنی اند. بلی، ارتشها برای غزه لازم و ضروری است. لذا ارتشها ابزاری اند که نمیتوان از آنها بینیاز شد و بدون آنها تغییری ایجاد کرد.
چیزیکه سبب قدرتمند شدن امریکا در سطح جهان گردید، همین ارتشها بود. بخاطر وجود ارتشها، شوروی برای مدتی در این امر با امریکا سهیم بود. ارتشها بودند که دولت اسلامی را به آفاق و اطراف زمین رساندند. ارتش شکستناپذیر دولت عثمانی بود که اسلام را به اروپا رساند و خلافت عثمانی را بزرگترین دولت گشتاند که دشمنان از آن هراس داشتند و به شدت از آن حساب میبردند. ارتشها بودند که انگلیس را به امپراتوری مبدل ساخت که آفتاب در آن غروب نمیکرد. ارتشها نیروهای هستند که روسیه را به رقابت با اروپا در اوکراین وادار کردند...
این نقش و اهمیت ارتشهاست؛ ارتشها و یا نیروی قایم مقام آن؛ ابزار استراتیژیک در روند تغییر و ترسیمکنندۀ سیاست جهان اند. دولتهای فاقد ارتش، بدون شک تابع و پیرو بوده و از رهبریت و قدرت خود در اخذ تصامیم و اثرگذاری در منطقه محروم هستند؛ زیرا آنها فاقد قدرتی است که توسط آن با مخالفان و دشمنان خود بجنگند.
اسلام برای ارتشها و قدرتمندان، نقش مهمی را در روند تغییر قرار داده است. رسول الله صلی الله علیه وسلم برای طلب نصرت نزد قبائل قدرتمندِ عرب رفتند. برای طلب نصرت به طائف رفتند. پیشاپیش قبائل عرب که برای حج بیتالله الحرام میآمدند، میرفتند و آنان را به اسلام دعوت کرده و برای اقامه دولت اسلامی طلب نصرت میکرد. برای استجابت امر الله سبحانه وتعالی خود را به قبائل میرساندند و از آنان نصرت و حمایتشان را میطلبیدند. از ابن عباس رضی الله عنهما روایت است که گفت: علی ابن ابی طالب رضی الله عنه گفته است: «وقتی الله سبحانه وتعالی رسولش را دستور داد تا نزد قبائل برود؛ در حالیکه من و ابوبکر با ایشان بودیم، به سمت مِنی روان شدیم تا به مجلسی از مجالس عرب رسیدیم.»
این طلب نصرت ادامه داشت، تا آنگاه که الله سبحانه وتعالی اسلام را نصرت داد و قبیلۀ اوس و خزرج ایمان آوردند و با رسول الله صلی الله علیه وسلم بیعت کردند که در کنار ایشان با دشمنان بجنگند، اسلام را نصرت داده و تمام قدرت خود را در اختیار آن بگذارند. لذا الله سبحانه وتعالی آنان را انصار نامید. واقعاً برای این دین انصار بودند؛ دولت اسلام را تأسیس کردند و در راه حمل پیام آن به جهانیان، جهاد و مبارزه کردند...
جهاد بنابر قول رسول الله صلی الله علیه وسلم بزرگترین قلۀ احکام اسلام است. آمادهسازی ارتشها و تحریک آنها؛ طریقۀ جهاد است. پس قدرتمندان، اهل جنگ بوده و آنها هستند که میتوانند موازین قدرت را سرنگون کنند و حق را نصرت داده و باطل را از بین ببرند.
امت اسلامی امروزه از ارتشها و سلاحهای پیشرفتهای برخوردار بوده و ابزارهای فراوانی از لشکریان و افسران را در اختیار دارد؛ اما نیازمند تصمیمی است که آنها را به نصرت اسلام و جهاد فیسبیلالله و آزادسازی سرزمینهای اشغالی، از جمله سرزمین مبارکه فلسطین دستور دهد. جهاد یک فریضۀ بسیار بزرگ بوده که الله سبحانه وتعالی در جاهای متعددی در قرآن و احادیث به آن دستور داده:
﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَیثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَیثُ أَخْرَجُوكُمْ وَالْفِتْنَةُ أَشَدُّ مِنَ الْقَتْلِ وَلاَ تُقَاتِلُوهُمْ عِندَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ حَتَّى یقَاتِلُوكُمْ فِیهِ فَإِن قَاتَلُوكُمْ فَاقْتُلُوهُمْ كَذَلِكَ جَزَاء الْكَافِرِینَ(191) فَإِنِ انتَهَوْاْ فَإِنَّ اللّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ (192) وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لاَ تَكُونَ فِتْنَةٌ وَیكُونَ الدِّینُ لِلّهِ فَإِنِ انتَهَواْ فَلاَ عُدْوَانَ إِلاَّ عَلَى الظَّالِمِینَ﴾ [بقره: 191-193]
ترجمه: و هر جا آنان را دریافتید بكشید و آنانی را كه شما را از آنجا بیرون كردهاند، بیرون سازید و (از جنگ در حرم مكّه نباید باك داشته باشید؛ زیرا ایشان با شكنجه و آزار و انواع فتنه و فساد میخواستند شما را از دینتان برگردانند كه مایۀ خوشبختی دو جهان شما است و) فتنه از كشتن بدتر است و (لیكن احترام مسجدالحرام به جای خود باقی است و) با آنان در كنار مسجدالحرام كارزار نكنید، مگر آن گاه كه ایشان در آنجا با شما بستیزند (و حرمت مسجدالحرام را محفوظ ندارند). پس اگر با شما جنگیدند ایشان را بكشید. سزای (آن گونه) كافران چنین است. و اگر دست كشیدند (از كفر، و اسلام را پذیرفتند، الله گناهانشان را به آب توبه میشوید و بیدینس گذشته ایشان را نادیده میگیرد) چه بیگمان الله آمرزنده و مهربان است. با آنان پیكار كنید تا فتنهای باقی نماند (و نیروئی نداشته باشند كه با آن بتوانند شما را از دینتان برگردانند) و دین (خالصانه) از آن الله گردد (و مؤمنان جز از الله متعال نترسند و آزادانه به دستور آئین خویش زیست كنند). پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند (و اسلام را پذیرفتند، دست از آنان بدارید؛ زیرا حمله بردن و) تجاوز كردن جز بر ستمكاران (به خویشتن به سبب كفر و شرك، روا) نیست.
و فرموده است:
﴿الَّذِینَ آمَنُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ اللّهِ وَالَّذِینَ كَفَرُواْ یقَاتِلُونَ فِی سَبِیلِ الطَّاغُوتِ فَقَاتِلُواْ أَوْلِیاء الشَّیطَانِ إِنَّ كَیدَ الشَّیطَانِ كَانَ ضَعِیفاً﴾ [نساء: 76]
ترجمه: كسانیكه ایمان آوردهاند، در راه الله میجنگند و كسانیكه كفرپیشهاند، در راه شیطان میجنگند. پس با یاران شیطان بجنگید. بیگمان نیرنگ شیطان همیشه ضعیف بوده است.
و فرموده است:
﴿یا أَیهَا الَّذِینَ آَمَنُوا هَلْ أَدُلُّكُمْ عَلَى تِجَارَةٍ تُنجِیكُم مِّنْ عَذَابٍ أَلِیمٍ(10)تُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَتُجَاهِدُونَ فِی سَبِیلِ اللَّهِ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ ذَلِكُمْ خَیرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ(11) یغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَیدْخِلْكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ وَمَسَاكِنَ طَیبَةً فِی جَنَّاتِ عَدْنٍ ذَلِكَ الْفَوْزُ الْعَظِیمُ (12) وَأُخْرَى تُحِبُّونَهَا نَصْرٌ مِّنَ اللَّهِ وَفَتْحٌ قَرِیبٌ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ﴾ [صف: 10-13]
ترجمه: ای مؤمنان! آیا شما را به بازرگانی و معاملهای رهنمود سازم كه شما را از عذاب بسیار دردناك دوزخ رها سازد؟ (و آن این است كه) به الله و پیامبرش ایمان میآورید و در راه الله با مال و جان تلاش و جهاد میكنید. اگر بدانید این برای شما (از هر چیز دیگری) بهتر است. (اگر این تجارت را انجام دهید، الله متعال) گناهانتان را میبخشاید و شما را به باغهای بهشتی داخل میگرداند كه از زیر (كاخها و درختان) آن جویبارها روان است و شما را در منازل و خانههای خوبی جای میدهد كه در باغهای بهشت جاویدان ماندگار، واقع شدهاند. پیروزی و رستگاری بزرگ همین است. (گذشته از این نعمتها ) نعمت دیگری دارید كه پیروزی خدادادی و فتح نزدیكی است و به مؤمنان مژده بده (به چیزهائیكه قابل توصیف و بیان نیست و فراتر از آن است كه با الفبای انسانها به انسانها شناساند).
امام بخاری و امام مسلم رحمهم الله در صحیحشان از حدیث سهل بن سعد رضی الله عنه روایت کرده، میگویند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:
«رِبَاط یَومٍ فِی سَبِیلِ اللَّهِ خَیرٌ مِّنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا، وَ مَوضِعُ سَوطِ أحَدِکُم مِنَ الجَنَّةِ خَیرٌ مِّنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا، وَالرَّوحَةُ یَرُوحُهَا العَبدُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ، أَوِ الغَدوَةُ خَیرٌ مِنَ الدُّنیَا وَ مَا عَلَیهَا»
ترجمه: یک روز نگهبانی در راه الله از دنیا و مافیها بهتر است، و به اندازۀ جای شلاق شما در بهشت، از دنیا و مافیها بهتر است. و گامیکه بنده، شام یا صبحی در راه الله بر میدارد، از دنیا و مافیها بهتر است.
در این حدیث مراد از فیسبیلالله، جهاد است. اینچنین اسلام برای جهاد مقام و منزلت عالی و اجر بزرگی قرار داده است که فقط مجاهد به آن دست خواهد یافت. با این وجود، ما با حکامی ابتلاء شدهایم که جهاد را تعطیل کرده اند؛ در حالیکه سرزمینهای اسلامی تحت اشغال بوده، خونهای مسلمانان میریزد، اموالشان تاراج میشود و احکام کفری در سرزمینهای شان تطبیق و ترویج میشود!
امروزه غرب، با تمام ارتشهای خود برای جنگ علیه اسلام و مسلمانان حرکت کرده که در گذشته و اکنون این را مشاهده میکنیم. غزوه احزاب، جنگهای صلیبی، اشغال عراق و افغانستان و جنگ علیه کودتای سوریه و دیگرجاها، همۀ اینها غرب را وحدت بخشیده و نیروها، ارتشها، سلاحها و اموالش را برای جنگ علیه اسلام بسیج کرده است. در مقابل، مسلمانان این حوادث را از نزدیک دیده و کاری نمیکنند و ارتشهای شان همواره موضع ضعف و ناتوانی را اختیار کرده اند؛ با آنکه درد و رنجهایی را که امت با آن دست و پنجه نرم میکند، میبینند. امت اسلامی میدانند که تنها راهحل این مسئله؛ ایستادن ارتشهای مسلمانان در کنار دین و امتشان میباشد، نه در کنار حکام و باداران غربیشان!
اشغال فلسطین و سرزمینهای دیگر اسلامی، هرگز پایان نخواهد یافت، مگر با جهاد ارتشهای امت اسلامی. لذا باید که سیرت خالد بن ولید، صلاحالدین ایوبی، قطز، ظاهربیبرس و رهبران بزرگیکه در تاریخ مواضع عزتمندانهای را برای خود در نزد الله سبحانه وتعالی ثبت کرده اند، تاریخ آنها را در خود حفظ کرده و نامهای شان در جریدههای از نور جاویدان گشته است، باز گردانیم. پس چه کسی سیرت آنان را باز میگرداند و میگوید که من چنین میکنم؟
در ارتش مصرکنانه چه کسی است که تصمیم شکستاندن طاعت اولیای غرب و مرزهای استعماری را بگیرد و نیروهایش را برای نصرت دادن مسلمانان بسوی فلسطین و قبل از آن، بسوی حاکم جنایتکار مصر حرکت دهد تا مصر را به شکل نخستیناش در تاریخ اسلام باز گرداند؟ و در ارتش ترکیه و اردن چه کسی است که عظمت و قهرمانیهای عثمانیها را که از دارالاسلام حفاظت کرده و نمیگذاشتند که دشمنان به بیت المقدس دست یابند، باز گرداند؟ ای ارتشها و اهل قدرت! سیرت این بزرگواران را بازگردانید، دولت اسلام را اقامه کنید و همچو انصار رسول الله صلی الله علیه وسلم انصار باشید تا در دنیا و آخرت کامیاب گردید.
تحریک جیوش، امر ممکن و لازمه تغییر است، برای آزادسازی ضروری بوده و برای بازگشتاندن مجد و عظمت اسلام و مسلمانان ضرورت حتمی میباشد. این امر سخت و دشوار نبوده، بلکه فقط نیاز به اراده و اخلاص برای الله سبحانه وتعالی دارد. بنابر این، این مسئولیت ارتش است که اسلحه خود را به سمت مسلمانان نه، بلکه به سمت صحیح آن، یعنی سمت دشمنان اسلام و مسلمانان جهت دهد.
امت اسلامی امروزه سخت محتاج ارتشهاست. غرب از تمام جهات دشمنی خود را با امت اسلامی آشکار کرده، خون آنها را ریخته، به مقدساتشان هتک حرمت میکند و به رسول شان صلی الله علیه وسلم دشنام میدهد! ایمان و دینداری ارتشها به خاطر این بیحرمتیها باید وادارشان کند تا برای مبارزه با غرب و حکام مزدورش حرکت کنند. ما امروزه میبینیم که طوفانالاقصی چگونه ناتوانی و ضعف رژیم یهود را نمایان ساخت. میبینیم که چگونه یک گروه اندکی از مؤمنان، دشمن را سخت به شکست مواجه ساخت.
پس ای ارتشهای امت! ای کسانیکه برای استجابت ندای حکامتان برای اجرای اوامر غرب بسوی یمن حرکت کردید! ای کسانیکه برای ریختن خون مسلمانان بسوی سودان روان شدید و ای کسانیکه در جنگ فتنه میان مسلمانان بسوی لیبیا حرکت کردید! این فرصت شماست، آن را از دست ندهید...
این همان دشمن واضح شماست که در انتظارتان است؛ پس موقفتان در برابر آنها چگونه است؟! حزب التحریر شما را به کامیابی هردو دنیا و به اقامه دولت خلافت -که بیش از یک قرن میشود غایب است- فرا میخواند تا به فوز و کامیابی دنیا و آخرت دست یابید و این، همان کامیابی آشکار است.
برگرفته از شماره 472 جریده الرایه
نویسنده: دکتور عمر عبدالله – ولایه یمن
مترجم: محمد مزمل