شنبه, ۲۱ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

  •   مطابق  
سعودی از قارون پند نگرفته و له له زنان در پس امریکا روان است
بسم الله الرحمن الرحيم

سعودی از قارون پند نگرفته و له له زنان در پس امریکا روان است

(ترجمه)

به‏رغم تلاش‏های بریتانیا و فرانسه برای کنار زدن امریکا از توافق‏نامه‌های پترول در مستعمراتی که طبق توافق‏نامه "سان ریمو" در سال 1921م انعقاد شده بود، شرکت "استندرد آیل" کالیفورنیای امریکا، موفق به کسب امتیاز حفاری نفت در بحرین و سپس در سال 1933م در سعودی شد که شرکت "آرامکو" را هسته گذاری نمود؛ شرکتی که بعدها شرکت‏های دیگر امریکائی مثل "تگزاس آیل"، "اکسون" و "موبل آیل" به ترکیب آن داخل گردیدند. و به این ترتیب، مجموعه شرکت‏های نفتی بزرگی در خلال امتیاز اسهام خویش در سعودی، تشکیل شدند. و این شرکت‏ها تمام عواید حاصله از نفت را به خود اختصاص داده بودند تا این‏که در سال 1950م "ملک عبدالعزیز" شرکت نفت امریکائی را تهدید نمود که اگر در نیمی از مفاد این شرکت وی را سهیم نسازند، شرکت نفت را "ملی" خواهد ساخت.

در نهایت دولت امریکا به‏منظور جبران مفادی که به سعودی پرداخته می‏شد، مجبور شد تا شرکت‏های عضو آرامکو را از مالیات معاف نماید. مگر سعودی از آغاز جنگ در اکتبر سال 1973م که در سال 1988م پایان یافت، تمام اسهام شرکت‏های امریکائی را به خود تخصیص داد چنان‏چه آرامکو به تملک کامل سعودی در آمده و نام آن‏هم به "سعودی آرامکو" تغییر داد.

آرامکو یا سعودی آرامکو در حال حاضر بزرگ‏ترین شرکت در جهان محسوب می‏شود چنان‏چه ارزش آن در سال 2005م تقریباً 781 ملیارد دالر تخمین زده شده و بزرگ‏ترین میدان نفتی روی زمین را در سرزمینی بی آب و علف "میدان نفتی غوار" و بزرگ‏ترین میدان نفتی زیر آب را "میدان نفتی سفانیه" در اختیار دارد.

امریکا مطمئناً نمی‏خواست که سعودی خود صنعت نفت را به‏دست گیرد هرچند که جایگاه بازاریابی و قیمت گذاری نفتی خود را حفظ کرد. چنان‏چه ویلیام سافیر، سفیر امریکا در دهۀ هشتاد قرن گذشته، این خشم امریکا را تحت عنوان "نباید ثروت نفت تحت تسلط شاهان و شهزاده‏گانی قرار گیرد که اهمیت عظیم آن را درک نمی‏کنند" ابراز نمود و خواهان تغییر تدریجی و تربیۀ طبقۀ معتدل، تحصیل‏کرده و توانا به مدیریت، حکومت، سیاست و اقتصاد در سعودی شد. مگر شرایط سیاسی و اشغال چوکی‌های قدرت توسط مزدوران انگلیس، به امریکا اجازه نداد که به شکل مؤثری کنترول توان نفتی در عربستان سعودی را به‏دست گیرد. با آن‏هم سیاست کاهش قیمت نفت را در سال‏های پسین به شکل ملموسی در پیش گرفت. و منجر به کاهش ذخایر نفت و ظهور شگاف مالی در عربستان سعودی شد بدون آن‏که منافع شاهزاده‏گان و شیوخ تحت تأثیر کاهش قیمت نفت قرار گیرد. دولت برای جبران کاهش قیمت نفت؛ در عوض کاهش بودجۀ شاهزاده‏گان، بودجۀ دولت را کاهش داد.

پس از آن‏که ترامپ به حیث رئیس جمهور امریکا تعیین شد، با تمام توان، تلاش نمود تا محمد بن سلمان قدرت را در سعودی به‏دست گیرد. این در حالی بود که این شاهزاده به ترامپ تعهد سپرده بود که تمام خساراتی که امریکا در خلال بازگرداندن آرامکو به سعودی متحمل شده است را ‌جبران کند.

سلمان و پدر اش با پرداخت بالغ بر 500 ملیارد دالر را در قالب معاملات تجارتی،‌ هدایا و اعانه به امریکا کمک نمودند. این رقم جزء مفادی بود که شرکت‏های امریکائی در جریان ملی سازی شرکت امریکائی آرامکو، از دست داده بودند. ولیعهد سعودی و پدر اش به این هم اکتفاء ننمودند بلکه عمداً قانون ملی سازی نفت را که "ملک فیصل" در سال 1973م آغاز و تا سال 1988م به اکمال رساند،‌ نقض کردند. محمد بن سلمان تصمیم گرفته است که تقریباً از نصف سهام شرکت آرامکو سعودی از طریق فروش آن به شرکای استراتیژیک که قطعاً شرکت‏های بزرگ امریکائی است، کنار رود.

10 ملیار دالر را عربستان سعودی از بانک‏های جهانی(HSBC - JPMorgan Chase - Bank of Tokyo Mitsubishi) قرض گرفت و قرار است که 31 ملیارد دالر دیگری را در خلال سال جاری برای سرپوش گذاشتن به کسری بودجه که انتظار می‏رود بالغ بر 52 ملیارد دالر باشد، قرض بگیرد، این همه نتیجۀ طبیعی اهمال در مهم‏ترین منابع مالی عربستان سعودی یعنی نفت و گاز است.

سعودی در زمان کاهش قیمت نفت در عوض جلوگیری از اسراف شاهزاده‏گان که نمی‌توان ابعاد اسراف و بی‌بندوباری آن‏ها را توصیف نمود، در عوض عدم باج دهی به امریکا، متحدان و مزدواران‌اش و در عوض به‏کارگیری منابع نفتی به اشکال اقتصادی اش تا وی را قادر سازد به‏جای کمبودی قیمت نفت از آن استفاده نماید، با بی‌شرمی تمام به باج دادن بیش‏تر اموال امت و فرزندان‌اش پرداخت. بدتر از آن این‏که فروش سهام زیادی را از شرکت نفت سعودی امریکائی اعلام نموده و بزرگ‏ترین دروغ تاریخ معاصر را تحت نام "مبارزه با فساد" اختراع نمود که توسط آن شاهزاده‏گان و یک‏تعداد از کارمندان را دستگیر نمود و هنوز هم تلاش می‏کند که دارائی‌های شان را مصادره نموده و به امریکا-که خود را صاحب این دارائی می‏داند- مسترد نماید. چنان‏چه ترامپ این مسئله را بارها تکرار نموده است.

در این‌جا باید تذکر داد که در سیاست اقتصادی، تکیه نمودن به نفت به‏حیث منبع اصلی دارائی، اشتباهی خطرناک است. پول نفت باید به‏عنوان منبع تأمین مالی برای پروژه‌های صنعتی مورد توجه قرار گیرد تا این‏که صنعت به حیث اساس تولید مالی و ساختار اقتصادی قرار گیرد. بسیاری از کشورها هستند که نفت ندارند ولی صنعت را در اختیار دارند مثل ایتالیا و اسپانیا و به مراتب عواید بیشتری از عواید نفت سعودی دارند.

در نتیجه، سعودی مسیری را طی می‏کند که وی را از مسیر درست بیشتر دور خواهد کرد و قادر نخواهد بود تا پول نفت را به یک اقتصاد واقعی تبدیل کند تا حدی که بتواند وی را در صف کشورهای صنعتی قرار دهد. هم‏چنان قادر به رهائی از سلطۀ امریکا نبوده و در نتیجه هزینه‌های جنگی امریکا را پرداخت نموده و به جنگ‏هایش همراه کشورها و شکل دادن مناطق مبادرت می‏ورزد. قبل از همه این کشور به‏رغم ادعای چند دهه‌اش مبنی بر تمسک به اسلام و احکام آن، از اندیشۀ ناب اسلامی، مفهوم اموال، سیاست و اقتصاد اسلامی بهره‌ای نبرده است. الله سبحانه وتعالی کسانی را که مال حلال و حرام را یکجا خورده و دارائی و اموال را بر آخرت ترجیح می‏دهند، کسانی‏که اموال خود را به‏خاطر ریاء صرف می‏کنند نه به‏خاطر رضایت او سبحانه وتعالی، کسانی‏که به کثرت مال مباهات کرده و از قارون و آن‏چه اندوخته بود پند نمی‏گیرند، هشدار داده است. چنان‏چه الله سبحانه وتعالی  دقیق‌ترین توصیف را در حق‏ قارون نموده و می‏فرماید:

﴿فَخَسَفْنَا بِهِ وَبِدَارِهِ الْأَرْضَ فَمَا كَانَ لَهُ مِن فِئَةٍ يَنصُرُونَهُ مِن دُونِ اللَّهِ وَمَا كَانَ مِنَ الْمُنتَصِرِينَ * وَأَصْبَحَ الَّذِينَ تَمَنَّوْا مَكَانَهُ بِالْأَمْسِ يَقُولُونَ وَيْكَأَنَّ اللَّهَ يَبْسُطُ الرِّزْقَ لِمَن يَشَاءُ مِنْ عِبَادِهِ وَيَقْدِرُ لَوْلَا أَن مَّنَّ اللَّهُ عَلَيْنَا لَخَسَفَ بِنَا وَيْكَأَنَّهُ لَا يُفْلِحُ الْكَافِرُونَ * تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ﴾

ترجمه: سپس ما او را و خانه‌اش را به زمين فرو برديم، و گروه و دسته‌ای نداشت كه او را در برابر الله ياري دهند(و وی را از عذاب الهي برهانند)، و خود نيز نتوانست خويشتن را كمك كند.‏ آنانی‌كه ديروز آرزو می‌كردند به جای او باشند(هنگامی‌كه‌ اين صحنه دلخراش را ديدند)، گفتند: وای! انگار الله روزی را برای هر كس از بندگانش كه بخواهد گسترش می‌دهد و برای هر كسی‌كه بخواهد روزی را تنگ و كم می‌گرداند(و چرا ما از اين واقعيّت غافل بوديم كه داشتن و نداشتن ماديات، وسيلۀ آزمايش مردمان است وبس‌؟!). اگر الله بر ما منت نمی‌نهاد(و تفضّل نمی‌فرمود، آرزوی ديروزی ما را برآورده می‌كرد، و امروز همچون قارون) ما را(به دل زمين) فرو می‌برد. وای! انگار كافران رستگار نمی‌گردند(و حتماً عذاب الله دير يا زود گريبانگيرشان می‌شود).‏ ما آن سرای آخرت را تنها بهره كسانی می‌گردانيم كه در زمين خواهان تكبّر و استكبار نيستند و فساد و تباهی نمی‌جويند(و دل‌هايشان از آلودگی‌های مقام‌طلبی و شهرت‌طلبی و بزرگ‌بينی و تباهكاری، پاك و پالوده است)، و عاقبت از آن پرهيزگاران است.‏

نویسنده: دکتر محمد الجیلانی

منبع: جریدۀ الرایه

ابراز نظر نمایید

back to top

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه