ولای سودان: خطبه جمعه "سودان جدید!"
- نشر شده در ویدیوها
خطبه جمعه از استاد ابراهیم عثمان (ابو خلیل) سخنگوی رسمی حزب التحریر در سودان
جمعه، 07 محرم 1441 هـ.ق مؤافق 6 سپتامبر2019م
خطبه جمعه از استاد ابراهیم عثمان (ابو خلیل) سخنگوی رسمی حزب التحریر در سودان
جمعه، 07 محرم 1441 هـ.ق مؤافق 6 سپتامبر2019م
خطبه جمعه از استاد عوده ابو بها
بیت المقدس - سرزمین مبارک (فلسطین)
جمعه، 07 محرم 1441 هـ.ق مؤافق 6 سپتامبر2019م
پیغام مسجد از استاد ابو انس الحصری
سرزمین مبارک (فلسطین)
یکشنبه 09 محرم 1441هـ.ق مؤافق به 08 سپتامبر 2019
چهارشنبه 11 محرم 1441 هـ.ق مؤافق به 11 سپتامبر2019
بخش زنان حزب التحریر ولایه سوریه نشستی را در شهر ادلب زیر عنوان "جبهه ها را باز و زندانیان را بیرون کنید!" برگزار کرد.
شنبه، 1 محرم 1441 هـ.ق مؤافق 31 اگست 2019 م
(ترجمه)
در حال حاضر نیروهای مسلح هندو در کشمیر اشغالشده مردان دلیر را شهید نموده و زنان پاکدامن و اطفال معصوم را ذلیل و مورد تجاوز قرار میدهند؛ لیکن نخست وزیر پاکستان در واکنش غمانگیز جامعه بینالملی همچنین اشک ریخت، گویا هیچی بجز یک خلالدندان در دست ندارد که اینگونه در مقابل اشغال دولت هندو واکنش نشان داده است. به تاریخ ۵ سپتامبر ۲۰۱۹م، عمران خان در تویتش گفت: «آیا وجدان انسانی و بشری جامعه بینالملی مرده است حالآنکه مسلمانان تحت آزار و اذیت قرار میگیرند؟ چه نوع پیامی به ۱.۳ میلیارد مسلمان در سراسر جهان در حال ارسال شدن است؟» بدین ترتیب، حتی باوجودیکه فرماندهی ششمین نیروی نظامی قدرتمند جهان را در دست دارند، لیکن رژیم بیغیرت بجوا-عمران رجوع به درخواست کمک از جایی میکند که بجز بدبختی و ضرر دیگر هیچی از آنجا به ارمغان نیامده است. یقیناً، جامعه بینالملی تحت تسلط قدرتهای استعماری قرار دارد که همواره خودشان و یا دیگران را قدرت میدهند که در میان سرزمینهای مسلمان تفرقه انداخته و آن را اشغال نمایند. درخواست کمک از جامعه بینالملی به مثابۀ آنست که "چوپان از گرگ گرسنه بخواهد تا رمه گوسفنداناش را محافظت کند". فلهذا بر مردم موجودیت این چنین حکام چه فایده رسانده که بالای میلیونهای فوج جنگی و کوماندو نفوذ دارند و بزرگترین سهم خزانههای جهان را در اختیار دارند؛ لیکن هنوزهم دست روی دست گذاشته و به تماشا نشسته اند؟! چه علایم زنده بودن در جسمهای بیتحرک آنان دیده میشود؛ در حالیکه مسلمانان کشمیر اشغالشده، سرزمین مبارک فلسطین، چین و میانمار(برما) مورد آزار و اذیت و تجاوز قرار میگیرند؛ واقعاً در جسمهایشان روح وجود دارد یا موجودات فضایی اند فاقد احساس و تنها تماشاگر اند؟ آنان به سان اجسادی اند که بدون هیچ اثری حیات، قدم میزنند. یقیناً و باور داشته باشید، هرگاه باداران غربیشان به آنان دستور ریختن خون مسلمانان خودشان را بدهد و یا برایشان دستور بدهد از کسانی حمایت کنید که خون مسلمانان را با تقدیم پیشنهادات همچو "صلح و عادیسازی روابط"، میریزانند. شما خواهی دید که اجساد بیروح و بیتحرک این حکام چگونه زنده خواهد شد و اثر حیات در رگ رگ جسم آنان جاری خواهد شد. الله سبحانه وتعالی میفرماید:
﴿قَاتَلَهُمُ اللَّهُ أَنَّىٰ يُؤْفَكُونَ﴾ [منافقون: ۴]
ترجمه: الله آنها را بکشد چگونه از حق منحرف میشوند؟!
ای مسلمانان پاکستان! به وضوح گفته میتوانیم که حکام سرزمینهای اسلامی از لحاظ احساسات، مطالبات و آرزوها با سایر مسلمانان جدا هستند. حال آنکه ما(مسلمانان پاکستان) به طور مصممانه چشم امید خود را از امریکا قطع کردیم، لیکن حکام بزدل پاکستان در صفوف کفار قرار گرفتند؛ طوریکه این قدرتهای استعمارگر در پلانهایشان مصمم هستند تا در میان مسلمان تفرقه انداخته و سرزمینهای اسلامی را اشغال کنند. حال آنکه ما بهطور خستگی ناپذیر میخواهیم که شیران افواج مسلح مان هرچه عاجلتر بخاطر دفاع از کشمیر اشغالشده حرکت بکنند؛ لیکن حکام خائن پاکستان بهانههای غیرمنطقی را بخاطر عدم تحرکشان حاضر میکنند؛ حتی نمیخواهند ترس و هیبت را در چشم دشمنانمان بیندازند و یا جنگ کنند. بیشتر از هر زمان گذشته، این امر همچو نور آفتاب نمایان شده که سپر مان خلافت اسلامی به تنهای به جنگ مودی قاتل و مشرک در کشمیر اشغالشده با انگیره آتشین و عزمراسخ واکنش تند و شدید نشان خواهد داد. رسول الله صلی الله علیه وسلم میفرماید:
«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ» (صحیح مسلم)
ترجمه: امام(خلیفه) سپری است که از ورای آن جنگیده میشود و به وی پناه برده میشود.
بیگمان تا زمانیکه سپر ما خلافت بر منهج نبوت احیاء نگردد، حکام بزدل و گربه صفت مسلمانان برای دشمنان ما فرصتی را مهیا میکنند تا آنان در جنگ اشغالگریشان پیروز باشند، خواه آن دشمنان صلیبیون باشند، یا دولت هندو و یاهم کیان یهود. بناءً همگی قدعلم کنید و برای احیای حاکمیت قانون و شریعت الله سبحانه و تعالی حرکت کنید تا آنچه الله سبحانه و تعالی نازل کرده در زمین تطبیق شود. بگذارید که شیران افواج مسلح پاکستان برای تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت، نصرت خود را عطاء نمایند و با احیای خلافت اسلامی این افواج مسلح مان همانگونه که عقیده اسلامی تقاضا دارد، به همان منوال رهبری میشوند و در قلوبشان آرزوی شهادت و پیروزی برای فتح سرزمینهای مان خواهد بود.
دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان
مترجم: زکریا وهاج
(ترجمه)
حزبالتحریر–ولایه تونس کنفرانسی را به مناسبت هجرت پیامبر صلی الله علیه وسلم تحت عنوان "هجرت پیامبر صلی الله علیه وسلم... و دولتیکه باید احیاء گردد" به تاریخ 8 محرم 1441هـ.ق مطابق 7 سپتامبر 2019م برگزار کرد. این کنفرانس با تلاوت آیاتی از کلام الله مجید آغاز گردید، سپس استاد فرید سعد در مورد حوادث فرا راه هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم و اهمیت آن سخنرانی ایراد فرموده و و اضح نمود که هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم و اصحاب جان فدایش رضوان الله علیهم اجمعین نشاندهندۀ دورۀ مهم از تاریخ بود که مسیر تاریخ را رقم زد؛ چنانچه عمر بن الخطاب رضی الله تعالی عنه خلیفه دوم اسلام این روز را به عنوان آغاز تاریخ اسلام تعیین نمود و بیان داشت: «هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم جدا کنندۀ حق از باطل است؛ بناءً لازم است که تاریخ خود را با آن آغاز کنید.» سپس استاد سعد طی سخناناش واضح نموده گفت: «در آنچه که انصار قبل از هجرت با رسول الله صلی الله علیه وسلم بیعت نمودند، درسها و موقفهای وجود دارد که باید باخط زرین در تاریخ نوشته شود.» وی علاوه بر این، اظهار نمود که هجرت رسول الله صلی الله علیه وسلم منجر به تغییر مدینه به دارالاسلام و هستۀ نخستین دولت اسلامی گردید و اینکه رسول اللهصلی الله علیه وسلم عقیدۀ اسلامی را زیربنای دولت، قانون اساسی و دستگاههای آن قرار داد.
سخنرانی دوم توسط استاد ثائر سلامه ایراد گردیده و چنین اظهار نمود که نقش رهبری دولت اسلامی در جهان ممکن نخواهد بود؛ مگر با دولت مشابهیکه رسول الله صلی الله علیه وسلم با هجرتاش به مدینه منوره آن را تأسیس کرد. همچنان وی خواستار اهمیت ملحق شدن به دعوت با حمایت نظامی شکستناپذیر برای تأسیس دوبارۀ دولت گردید. ...
در فرجام، سخن اختتامیه توسط استاد محمد ناصر شویخه تحت عنوان "دولتیکه باید احیاء گردد" ایراد گردید. او در سخنانش خواستار ایجاد دولت واقعی گردید که همه تصامیم و سیاستهایش باید مبتنی بر حاکمیت شریعت اسلامی و اقتدار امت باشد؛ نه به غیر از این دو. او همچنان خواستار فعال شدن نیروهای واقعی امت، پس از حاشیه راندن و پارچه ساختن سایر قدرتهای دیگر گردیده و بر اهل قدرت را خطاب فرمود که خود را در قضایای امت دخیل نمایند و در کنار امت قرار گیرند و به جای حمایت از استعمار و اجیران حاکم آن به حمایت و پشتیبانی اسلام و حاملان دعوت بشتابند.
دفتر مطبوعاتی حزبالتحریر- ولایه تونس
مترجم: حذیفه مستمر
(ترجمه)
ارتباط با دولت یهود از نظر شریعت، یک حالت خاص در روابط بینالملل است. اگرچه دولت یهود نیز مانند سایر ملتهای استعمارگر کافر؛ همچون: امریکا، روسیه، انگلیس، فرانسه، چین و هند، از این نظر که همه کفار محارب بوده، در اشغال سرزمینهای مسلمانان، اهانت و گستاخی نسبت به اسلام و مقدسات مسلمانان و ارتکاب جنایات بالای آنان مشابه میباشد؛ ولی این دولت ویژگی دیگری نیز دارد که بنابر وجود تحریمهای اضافه در برقراری روابط با آن، او را از باقی دولتها خاص، مستثنی و منحصر به فرد میکند. آن ویژگی، کیان این دولت است که کاملاً در سرزمینهای اسلامی قرار دارد؛ طوریکه بدون این سرزمین و بدون این استعمار وجودش منتفی میشود. بناءً، هرگونه برقراری ارتباط یا معامله با این دولت به معنی مشروعیت بخشیدن آن بوده و از نگاه شریعت حرام میباشد.
واضح است که رابطهی مسلمانان با کفار حربی؛ مثل: دولت یهود، امریکا، هند، چین، انگلیس، فرانسه و روسیه، باید بر اساس جنگ برای محو استعمارشان از سرزمینهای اسلامی و محو دشمنیشان علیه مسلمانان باشد. الله سبحانه و تعالی میفرماید:
﴿وَقَاتِلُوا الْمُشْرِكِينَ كَافَّةً كَمَا يُقَاتِلُونَكُمْ كَافَّةً﴾
(توبه: ۳۶)
ترجمه: و (به هنگام نبرد) با مشرکان دستهجمعی پیکار کنید؛ همانگونه که آنان دستهجمعی پیکار میکنند.
او سبحانه و تعالی فرمودهاست:
﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا قَاتِلُوا الَّذِينَ يَلُونَكُمْ مِنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً﴾
(توبه: ۱۲۳)
ترجمه: ای کسانیکه ایمان آوردهاید! با کافرانیکه به شما نزدیکتر اند پیکار کنید (و دشمن دورتر، شما را از دشمنان نزدیک غافل نکند!)، آنها باید در شما شدت و خشونت (و قدرت) احساس کنند.
بنابر این فرموده الله سبحانه و تعالی: باید در مقابل هر نیروی اشغالکنندهی سرزمینهای اسلامی جنگیده و آنها را خارج باید کرد.
﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُم مِّنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾
(البقره: ۱۹۱)
ترجمه: آنان را هر کجا یافتید به قتل برسانید و از آنجا که شما را بیرون کردند، آنها را بیرون کنید.
او سبحانه و تعالی فرمودهاست:
﴿وَقَاتِلُوهُمْ حَتَّى لا تَكُونَ فِتْنَةٌ وَيَكُونَ الدِّينُ لِلَّهِ فَإِنِ انْتَهَوْا فَلا عُدْوَانَ إِلا عَلَى الظَّالِمِينَ﴾
(بقره: ۱۹۳)
ترجمه: و با آنان بجنگید تا فتنهای باقی نماند و دین مخصوص الله (سبحانه و تعالی) شود. پس اگر (از روش نادرست خود) دست برداشتند، (از آنان دست بردارید؛ زیرا) تعدی؛ جز بر ستمکاران روا نیست.
بستن پیمان همراه دولتهای درحال جنگ با مسلمانان جائز نیست؛ مگر بعد از صلح و به شهرونداناش امان داده نمیشود؛ تا زمانیکه کلمۀ الله سبحانه و تعالی را بپذیرند یا در سرزمینهای مسلمانان بهعنوان ذمی زندگی کنند. این رفتار در قبال دولت متحاربیکه با مسلمانان در حال جنگ نیست، متفاوت است. در آنصورت پیمانهای تجارتی، همسایهداری خوب و دیگر روابط با آن جائز بوده و شهرونداناش برای تجارت، گشتوگذار، سیاحت وغیره در سرزمینهای اسلامی امنیت دارند.
خصوصیت دیگر دولت یهود که "اسرائیل" نامیده میشود، این است که چنین دولتی بدون اشغال سرزمین مقدس فلسطین اصلاً وجود ندارد. این دولت مانند هند نیست که بدون اشغال کشمیر وجود داشته باشد؛ مانند چین هم نیست که بدون اشغال ترکستان شرقی موجود بوده و مانند روسیه هم نیست که بدون اشغال چچین، قفقاز و کریمیه نیز پابرجا باشد؛ بلکه بدون فلسطین، هیچ اثری از دولت یهود باقی نخواهد ماند. ازینرو، هر همکاری یا رابطهای که موجب مشروعیت دادن به آن شود، از نظر اسلام حرام است.
صلح موقت یا هدنه (متارکهی جنگ) با هر دولتیکه عملاً با مسلمانان در حال جنگ است؛ اگر نیاز باشد یا منافع مسلمانان ایجاب کند، بنابر بعضی تاکتیکهای جنگی و توازن قدرت، موقتاً جائز است. اما در حقیقت، این امور برای تعامل با دولت یهود جائز نیست؛ چون این به معنی مشروعیت دادن به اشغال فلسطین بوده که حرام میباشد.
سازشگری و بازسازی روابط با دولت یهود، حرام و خطرناکترین جنایتی است که میتواند در قبال مسألهی فلسطین انجام شود. سازشگری بزرگترین عاملی است که اشغال فلسطین را زنده نگه میدارد. هدف از ایجاد دولت یهود در فلسطین، ساخت یک خنجر زهرآگین و سرطان مهلک در کنار امت مسلمه است که از وحدت، حمایت از یکدیگر و آزادیشان از غلامی استعمار ممانعت کند. غرب میخواهد از دولت یهود پایگاه پیشرفتهای در وسط جهان اسلام بسازد، تا نقطهی آغازی باشد که از حرکت و قیام مسلمانان برای رهایی از چنگال استعمار و رسیدن به آزادی حقیقی، جلوگیری کند.
بنابراین، غرب دهههاست که از طریق نقشهها و مزدوران دستنشاندهاش؛ مانند: حکام، اندیشمندان و سیاسیون تلاش کردهاست تا جهان اسلام را به سمتی سوق دهد که این عضو بیگانه و سرطان کشنده را، با بهانهها و توجیهات گوناگون، برای به چالش کشیدن لولو (هیولای کوچک) ایرانی، در کنار خود بپذیرند. حکام و حامیان غرب میکوشند، مسلمانان، نهادها و حرکتها را در مسیر سازشگری و پذیرش این دولت غاصب بر سرزمین مقدس فلسطین سوق دهند. آنان هرگونه صدایی را که برای آزادی و از بین بردن این اشغال از سرزمین مقدس فلسطین بلند میشود، خاموش میکنند؛ ولی درعوض، "همزیستی" و "پذیرش اوضاع کنونی" را به گونهای تعریف میکنند که: "اشغال قضای الهی است و هیچ راه گریزی از آن وجود ندارد."
استعمارگران با طرح نقشهای در مورد فلسطین، در پی تحکیم دولت یهود و تضمین اقتدارش بر این سرزمین بودند. در واقع، مسیر آنها با ایجاد و راهاندازی سازمان آزادیبخش فلسطین و بعداً حکومت فلسطین هموار شد. غرب کوشید از آنها همچون مقدمهای برای به رسمیت شناختن دولت یهود و تحکیم وجودش توسط توافقنامههای نامشروع و خاینانهی صلح استفاده و نقش مسلمانان را در این عرصه کمرنگ کند. استعمارگران دانستند که این کارشان بیهوده خواهد بود؛ مگر آنکه رژیمها و سازمانهای عربی و حکام مسلمانان نیز با آنان یکجا شوند. بنابراین، استعمارگران آنها را مجبور کردند که در مشروعیت دادن به دولت یهود و امضای پیمانهای خاینانه با ایشان مشارکت داشته باشند. آنان تلاش میکنند مسلمانان دوستدار فلسطین (سرزمین اسراء رسول الله صلی الله علیه و سلم) را، با نشان دادن اینکه سازمان آزادیبخش و حکومت نیز صلح و همزیستی زیر اشغال را پذیرفتهاند، بفریبند و این را وظیفهی سایر مسلمانان میدانند؛ تاآنچه را بپذیرند که آنها قبول کردهاند. با رویکار آمدن حاکمانیکه برای تداوم استعمار و تحکیم کفر و فساد بر جهان اسلام تقلا میکنند، جهان اسلام به محل درامها، بازیها، دسایس و شرارتهای یهودیها مبدل شدهاست.
این موضوع اهمیت سازشگری را در طرح استعمارگران نشان میدهد که یکی از اساساتاش تحکیم استعمار در سرزمین مقدس فلسطین است. سازشگری دروازهی جدیدی از فساد و انحراف را بر جهان اسلام باز میکند. در حقیقت، خطر سازشگری زمانی همهگیر میشود که آخرین میخ را بر تابوت قضیه فلسطین بکوبند. سازشگری از لحاظ شرعی حرام بوده و معنی مشروعیت دادن به این اشغال نامشروع را افاده میکند.
حکام اعراب و مسلمانان با نشر معلومات غلط و ادعاهای دروغین؛ مثلاً: اینکه منافع اقتصادی و ثبات سیاسی در منطقه از طریق سازش و مصالحه تأمین میشود، میخواهند سازشگری با دولت یهود را توجیه کنند. این ادعا اشتباه است و ما را از حقیقت دور میکند. سازش با هیچ دولت اشغالگری جائز نیست؛ ولی در خصوص دولت یهود، همانگونه که قبلاً یاد کردیم، این امر شدیداً تحریم شدهاست.
برخلاف آنچه بعضی افراد فکر میکنند، حرام هیچ بهرهای ندارد! حقیقت با این ادعا متفاوت است. کجا مصر پس از امضای توافقنامهی سازشگری با دولت یهود در کمپ دیوید در سال ۱۹۷۸م تاکنون به شکوفایی اقتصادی دست یافتهاست؟! کجا اردن پس از پیمان وادی العربه در سال ۱۹۹۴م تا اکنون به رونق اقتصادی رسیدهاست؟! کجا مردم فلسطین بعد از امضای موافقتنامهی اسلو توسط سازمان آزادیبخش فلسطین به رهبری خائن بزرگ، یاسر عرفات، در سال ۱۹۹۳ تا حالا به شکوفایی اقتصادی دست یافتهاند؟! مصر و اردن پس از امضای این پیمانهای سازشگرایانه به پاسداران امنیت دولت یهود، مکانی برای گردشگران و محل گمراهی مردم به سمت یهودیها بدل شدهاند. در حقیقت، آنها هرگز هیچگونه نفع اقتصادی حاصل نکردهاند؛ بلکه در عوض، مصر و اردن از جیب خودشان برای تأمین امنیت یهودیها و پاسبانی از گردشگران یهودی که از انجام هرگونه معصیت در این سرزمینها دریغ نمیکنند، مصرف میکنند.
برعلاوه، این دو کشور به پلی برای عبور یهودیان و کسانیکه هوش و حواسشان گذشتن از این پل به سمت سایر سرزمینهای اسلامی است، تبدیل شدهاند. از زمان امضای پیمان صلح اسلو، اوضاع اقتصادی کرانهی باختری و نوار غزه رو به وخامت گراییده و میزان بیکاری به بیش از ۵۰ درصد افزایش یافتهاست. هزینهی زندگی در این ناحیه به اندازهای بلند رفتهاست که جزء چهار ناحیه پرهزینهی جهان بهشمار میرود! و بدتر از همه، این حکام خائن مانند کسانیاند که دستانشان به انجام کار خیر برای مردم تکان نمیخورد. الله سبحانه و تعالی در این مورد میفرماید:
﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيبًا مِنَ الْكِتَابِ يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ وَيَقُولُونَ لِلَّذِينَ كَفَرُوا هَؤُلَاءِ أَهْدَى مِنَ الَّذِينَ آمَنُوا سَبِيلًا * أُولَئِكَ الَّذِينَ لَعَنَهُمُ اللَّهُ وَمَنْ يَلْعَنِ اللَّهُ فَلَنْ تَجِدَ لَهُ نَصِيرًا * أَمْ لَهُمْ نَصِيبٌ مِنَ الْمُلْكِ فَإِذًا لَا يُؤْتُونَ النَّاسَ نَقِيرًا﴾
(نساء: ۵۱ – ۵۳)
ترجمه: آیا ندیدی کسانی را که بهرهای از کتاب (الله سبحانه و تعالی) به آنان داده شده، (با این حال)، به جبت و طاغوت ایمان میآورند و دربارهی کافران میگویند: «آنها، از کسانیکه ایمان آوردهاند، هدایت یافتهتر اند.» آنان کسانی استند که الله (سبحانه و تعالی) ایشان را از رحمت خود دور کردهاست؛ هرکس را الله (سبحانه و تعالی) از رحمتاش دور کند، یاوری برای او نخواهی یافت. آیا آنها سهمی در حکومت دارند (که بخواهند چنین داوری کنند)؟ درحالیکه اگر چنین بود (همهچیز را در انحصار خود میگرفتند) و کمترین حق را به مردم نمیدادند.
این سخن که سازش و مصالحه با دولت یهود ثبات سیاسی را در منطقه به ارمغان میآورد، نیز گمراه کننده است؛ چون دولت یهود نیز، در دشمنی و خصومت با اسلام و مسلمانان، دقیقاً شبیه هند است. الله سبحانه و تعالی با تأیید این موضوع فرمودهاست:
﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا﴾
(مائده: ۸۲)
ترجمه: مسلماً، دشمنترین مردم نسبت به مؤمنان را یهود و مشرکان خواهی یافت.
تنها کسانی میتوانند بر روی زمین فساد نموده و علیه مؤمنان نقشه بکشند که در این چارچوب قرار داشته باشند. این همان چیزیست که دولت هندو با تخریب کشمیر و انجام عملیات شریرانه در افغانستان و پاکستان، همانند دولت یهود عملاً ثابت کردهاست که به پیمانهایش با حکام اعراب، که با قتل بسیاری از افراد مخلص، علما و محققین در عراق، تونس، خلیج و دیگر مناطق در پی سازش با او استند، هیچگونه احترامی قایل نیست. این دولت همهی این اعمال جنایتکارانه را در منطقه درحالی انجام داد که هیچ توانایی نداشت؛ پس بر سر دانشمندان و پژوهشگران ارتش و قدرت هستهای پاکستان چه خواهند آورد؛ اگر که با سازش و مصالحه با حکاماش توانمند شود؟!
تنها راه حل شرعی قضیه فلسطین، آزادی کامل آن از اشغال، بدون هیچگونه چانهزنی، مذاکره یا روند صلح است. امضای پیمانهای صلح با اشغالگران یا تقسیم سرزمینهای اسلامی بین آنها و مسلمانان حرام است. پس باید هر وجب خاک این سرزمین به اسلام و مسلمانان دوباره برگردانده شود. فلسطین سرزمین خراج مسلمانان است که به دست فاروق امت، عمر بن خطاب رضی الله تعالی عنهما، فتح شده، توسط فرماندهی قهرمان صلاحالدین ایوبی آزاد و طی قرنها توسط خلافت اسلامی از آن پاسداری شد. فلسطین با خون هزاران شهید و قهرمان که در فتح، آزادی و حفاظتاش سهم گرفتهاند، آبیاری شدهاست. این سرزمین تا قیام قیامت بر گردن مسمانان امانت بوده و باید با آزاد کردن و پاک نمودن آن از پلیدیهای اشغال یهود، عزت و احترام شود.
ازینرو، هر مسلمان مکلف است در برابر سازشگری با اشغال یهود مبارزه نموده و همه تلاشهایی را که به هر شکلی از اشکال باعث ایجاد رابطه با دولت یهود میشود، به چالش بکشد. مسلمانان باید ارتشهایشان را صدا زده و آنان را به نبرد با یهود برای آزادی و خلاصی فلسطین از پلیدیها و شرارتهایشان در جهان اسلام به حرکت اندازند. امکان ندارد که این امر زیر رهبری کسانیکه تمام تلاششان سازش و مصالحهی یهود با حکام اعراب و مسلمانان است، اجرا شود؛ بلکه تنها تحت رهبری خلافت راشدهی ثانی به طریقهی رسول الله صلی الله علیه وسلم تطبیق خواهد شد. حزبالتحریر به همین دلیل و به دلیل مژدهی رسول الله صلی الله علیه وسلم که تأسیساش را پیشبینی کردهاند، کار میکند. بر مسلمانان لازم است که تمام سربازان مخلص ارتشهای اسلامی را برای نصرت دادن و تأسیس خلافت صدا زنند؛ تا در آنصورت، دولت خلافت ارتشهای مسلمانان را برای آزادی فلسطین، کشمیر و سایر سرزمینهای اشغالشده به راه اندازد؛ همانطوریکه رسول الله صلی الله علیه وسلم در این حدیث پیشگویی کردهاند:
«لاَ تَقُومُ السَّاعَةُ حَتَّى يُقَاتِلَ الْمُسْلِمُونَ الْيَهُودَ فَيَقْتُلُهُمُ الْمُسْلِمُونَ حَتَّىى يَخْتَبِئَ الْيَهُودِيُّ مِنْ وَرَاءِ الْحَجَرِ وَالشَّجَرِ فَيَقُولُ الْحَجَرُ أَوِ الشَّجَرُ يَا مُسْلِمُ يَا عَبْدَ اللَّهِ هَذَا يَهُودِيٌّ خَلْفِي فَتَعَالَ فَاقْتُلْهُ . إِلاَّ الْغَرْقَدَ فَإِنَّهُ مِنْ شَجَرِ الْيَهُودِ»
[مسلم]
ترجمه: شما (مسلمانان) تا هنگامی با یهود خواهید جنگید که بعضی از آنان خودشان را پشت سنگها پنهان خواهند کرد. (ولی) سنگها (به آنان خیانت میکنند و) میگویند: «ای بندۀ الله (سبحانه و تعالی)! یک یهود پشت من پنهان شدهاست؛ پس بیا و او را به قتل رسان.»
نویسنده: بلال مهاجر
برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزبالتحریر
مترجم: محمد حارث پویا
(ترجمه)
خبر:
ماکرون رییس جمهور فرانسه، در افتتاح کنفرانس سفرای فرانسه بعد از ختم تعطیلات تابستانی آنها گفت: «بدون شک ما در زمان پایان تسلط غرب بر جهان زندگی میکنیم، ما از قرن هجدهم میلادی بر این هژمونی تکیه زده و عادت کرده بودیم، بدون شک این تسلط را فرانسه از قرن هجدهم میلادی به لطف عصر "روشنگری" آغاز کرد، در قرن نزدهم بریتانیا به فضل "انقلاب صنعتی" ادامه داد و این هژمونی از نظر عقلانی در قرن بیستم از آن امریکا بود. لیکن به سبب اشتباهات غربیها در برخی بحرانها امور رو به تغییر و برگشت است.» (منبع: فرانس پریس/27/8/2019)
تبصره:
شاهدی از خود آنها و از اهل تسلط و استعمار غربی شهادت دادکه پایان تسلط غرب فرارسیده و در محضر موت قرار گرفته، آخرین روزهای زندگی خود را سپری میکند، تسلط آنها عصر روشنیها نه بلکه عصر تاریکیها بود؛ زمانی بود که افکار آزادیخواهی مسلط شد و از انسان، انسانیتش را ربود و او را در ردیف چهارپایان تنزیل مقام داد، رذایل انتشار یافت و اخلاق نابود گردید، پاریس و همۀ پایتختهای غربی و شهرهای آن آغل انواع مختلف فحشاء شد؛ ارزشهای انسانی ساقط شد و تبدیل به کالاهای تجارتی گردید که به هدف تحقق اهداف استعماری استفاده قرار میگرفت. آنگاه که سیکولاریزم فرمانروای جهان شد؛ ارزشهای روحی نابود گردید، زندگی خالص مادیگرایی شد و به استهزاء و نیشخند دین پرداختند؛ کسیکه مقید به دین باقی ماند، در جامعه به عنوان طغیانگر تعبیر شده و فرومایه و عقبمانده تلقی میشد؛ منفعت مقیاس اعمال شد.
دولتهای غربی همانند حیوانات درندۀشکارچی از بند رها شده، بر سرزمینهای دنیا یورش بردند تا آنها را استعمار نموده، ثروتهایشان را به غنیمت گرفته، مردم آنرا نابود کرده و در فقر، محرومیت و امراض مزمن ترک شان نمودند و این همه را زمانی انجام دادند که به فضل انقلاب صنعتی قدرت را بدست گرفتند. قیادت و تسلط غرب بر دنیا به شکل متناوب و به نوبت میان انگلیس و فرانسه دست به دست شده و فرهنگ حیوانی غربی را منتشر نمودند، در قتل مردم و غارت ثروتها باهم مسابقه میکردند. سپس امریکا آمد تا این عمل زشت را به فجیعترین شکل آن ادامه دهد تا هیمنت غرب بر جهان را ثابت نگهدارد. اما همانگونه که ماکرون اعتراف کرد امور رو به تغییر و برگشت است و به اذن الله متعال این دیگر پایان تسلط و هژمونی شریر غرب بر جهان است.
با این حال ماکرون ادامه داد: «ما در شرایط خاص تاریخی باهم کار میکنیم، همچنان آنجا قوتهای جدیدی در حال ظهور است و آن قوت اقتصادی است نه سیاسی؛ بل دولتهای فرهنگی میآید تا نظم جهانی را تغییر دهد و در نظام اقتصادی به شکل قوی تجدید نظر نماید، از آن جمله هند، چین و روسیه است، این دولتها از جهت رشد بزرگ اقتصادی متمایزاند. همین اکنون چین و روسیه قدرت جهانی کسب کردهاند، چون فرانسه، بریتانیا و امریکا ضعیف است... ما خطوط قرمزی را اعلان نمودیم؛ مگر آنها عبور کردند و ما پاسخی ندادیم و این را خوب میدانند.»
این سخنان ماکرون، مختلط، نادرست و غیر همه جانبه بود، چون هند، چین و روسیه از فرهنگی برخوردار نیستند که جهان را تغییر دهند. هند به عنوان دولتی شناخته میشود که سیکولاریزم را برگزیده و قوانین غربی را تطبیق میکند. او پیرو استعمار غربی مخصوصاً انگلیس و سپس امریکاست، به ازای مسلمانان همۀ مردم آن بندگان گاو، موش، شادی وغیره حیواناتاند. بندگان حیوانات چگونه دارای فرهنگاند؟ استعمار خبیث بریتانیایی جامعۀ آن را به منظور تقسیم بیشتر به شدت طبقاتی ساخته که پنج فیصد آن یعنی حدود ۲۰۰ میلیون یا بیشتر آن طبقۀ رانده شده از جامعه، حقیر، دارای وظایف حقیرانه بوده از داشتن اشیاییکه طبقۀ اعلی دارند، معمانعت میشوند.
و اما چین، دارای فرهنگی نیست که آن را به جهان حمل نماید، از مبداء اشتراکی خویش به عنوان پیام جهانی طفره رفته و از تطبیق آن در سیاست خارجی و اقتصادی دوری جسته و در این دوعرصه از نظام غربی پیروی میکند؛ بناً اهلیت آن را ندارد تا دولت بزرگ جهانی شود، هرچند تاهنوز به لحاظ جغرافیایی بزرگترین دولت دنیاست.
در مورد روسیه باید گفت که از مبداء سوسیالیستی خویش شانه خالی نموده و به تطبیق مبداء سرمایهداری پرداخته است، بدون اینکه آن را به عنوان پیام حمل نموده و به آن هویت داشته باشد، مانند زنان بیسرپرست سرگشته و حیران بوده و دارای فرهنگ ویژهای نیست، از طرز دید غربی متأثر است و به همین خاطر نزد اوروپا احساس حقارت و خود کمبینی میکند؛ بسیار تلاش کرد تا اوروپایی شود ولی نتوانست، برای خود دین "نصرانیت ارتودوکس" را برگزید؛ ولی میترسد که نکند غرب ارتودوکسی را منقضی اعلام کند و " نصرانیت کاتولیک" و یا "پروتستانت" را انتشار دهد، بناً به هیچ عنوان نامزد قیادت جهانی نیست. ماکرون، یادآوری کرد که دولتهای دارای فرهنگ وجود دارند که میخواهند نظم جهانی را تغییر داده و بر غرب مسلط شوند؛ او کلمۀ " از آنجمله" را استعمال نموده و از دول سه گانه نامبرد. او عمداً از یادآوری امت اسلامی به عنوان قویترین کاندیدای رهبری جهان چشم پوشی کرد.
او تذکر داد: «روسیه در تمامی منازعات حضور دارد، او در حال بازگشت به افریقا است که این به مصلحت ما نیست.» وی با اشاره به " جایگاه ویژهای که فرانسه در استراتیژی جدید خود به قاره آفریقا اختصاص داده است گفت: «ما نمی توانیم پروژه تمدن اروپایی را که به آن اعتقاد داریم بدون آنکه به روابط خود با روسیه فکر کنیم، بنا نماییم. روسیه نباید همپیمان ضعیف چین باشد. چون موقعیت جغرافیایی آن در اوروپاست. ما راهبردهای چنین همگرایی را به طور استراتژیک بررسی نموده و شرایط خود را مطرح می کنیم. ما در اوروپا هستیم، در حالتی که نمیدانیم در همین لحظه با روسیه به چه کاری دست بزنیم تا مفید واقع شود، ما در حالت شدید برهم خوردگی روابط سیاسی باقی خواهیم ماند، و درگیری های خشک کننده در تمام اروپا باقی خواهد ماند، اروپا صحنه نبرد استراتژیک بین آمریکا و روسیه باقی خواهد ماند و بدین ترتیب ما همچنان پیامدهای جنگ سرد در سرزمین خود را شاهد خواهیم بود.»
او (ماکرون) می خواهد روسیه را تحت کنترل خود درآورده و آن را تحت تأثیر اروپا قرار دهد، همانطور که تحت تآثیر تزارها بود، او نمی خواهد که روسیه رقیب فرانسه در آفریقا باشد، و این اشارهایست بر اهمیت آفریقا برای فرانسه، تا جایی که فرانسه از پشت آفریقا تغذیه میکند ، داراییهایش را غارت نموده و آن را فقیر میسازد. در غرب افریقا کشورهای وجود دارند که از روابط مستحکم با فرانسه برخوردار هستند، و ثروتهای آنها در فرانسه مقید است، شرکتهای فرانسوی داراییهای این کشورها را غارت نموده و این سرزمینها را بازاری برای کالاهای فرانسوی ساختهاند. معاون نخست وزیر ایتالیا، لوئیجی دی مایو، این تجاوز فرانسه را در تاریخ 20 ژانویه 2019 در معرض نمایش قرار داده گفت:«اگر مردم در حال فرار هستد، به این دلیل است که برخی از کشورهای اروپایی، به ویژه فرانسه، هرگز استعمار آفریقا را متوقف نکردهاند.» او از اتحادیۀ اروپا خواستار مجازات فرانسه به دلیل کشاندن آفریقاییها به فقر شد. به عنوان دلیل بردگی مداوم یاد نموده گفت: «ارز چهارده کشور در غرب آفریقا و مرکز آن از سنگال از طریق چاد به جمهوری کنگو که اکثریت مستعمرات سابق فرانسه است؛ و اکثریت این کشورها مستعمرات سابق فرانسه هستند، و فرانک افریقای که مربوط فرانک فرانسوی است، از مدت زمانی به این طرف در آنجا کاربرد دارد، تا در آینده با پشتیبانی بانک فرانسه مربوط یورو گردد.» او علاوه کرد: «اگر فرانسه فاقد مستعمرات آفریقایی بود- این برچسب مناسب بود- در آن صورت پانزدهمین کشور اقتصادی جهان میبود، وقتی که به دلیل آنچه در آفریقا انجام میداد، جزو اولین کشورهای اقتصادی بود.»( AFB 2019/8/27)
وی از روسیه خواسته بود كه به نشست گروه G-7 برگردد، اما "با پیش شرط لازم برای راه حل درباره اوکراین بر اساس توافقهای مینسك" او از "تلاش های فرانسه و آلمان برای ساماندهی "چهار جانبه نرماندی" (فرانسه ، آلمان ، روسیه و اوکراین) در ماه سپتامبر آینده در سطح رؤسای دولتها و حکومتها برای جابجایی امور در حل و فصل بحران اوکراین یاد نمود." اما ترامپ در حاشیه نشست G7 در پاریس تأکید کرد که روسیه باید بدون پیش شرط به اجلاس G7 بازگردد، ترامپ افزود: «کار در حال انجام است و افراد زیادی میخواهند روسیه به گروه ما بازگردد، اگر این کار را انجام دهد، با جهان مثبت خواهد بود.» وی گفت: «ما در مورد آن بحث كردیم و من نمیدانم كه آیا به توافقی خواهیم رسید یا نه، شاید همه با من موافق باشند.»
نویسنده: اسعد منصور
مترجم: احمدقسیم راحل
تبصرۀ سیاسی هفتگی از مسجدالاقصی از متفکر سیاسی احمدالخطوانی (ابوحمزه)
بیتالمقدس - سرزمین مبارک (فلسطین)
چهارشنبه 5 محرم 1441 هـ.ق مؤافق به 04 سپتامبر 2019.