یکشنبه, ۱۲ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

زباله‌دان‌های کشنده در طرابلس!

  • نشر شده در لبنان

(ترجمه)

اظهارات فادی جریصاتی، وزیر محیط‌زیست لبنان و معاونین‌اش، عمق بی‌اعتنایی و عدم توجه دولت لبنان را نسبت به مردم و خواست‌های‌شان نشان می‌دهد! دولت در مورد زباله‌ها و زباله‌دان‌ها، سیاست ضعیفی را در پیش گرفته‌است، چنان‌چه نه به مناطقی‌که آن‌جا زباله‌ها انداخته می‌شود توجهی کرده و نه نسبت به سلامتی مردم آن مناطق از خود نگرانی نشان داده‌است. از عمل‌کرد دولت معلوم می‌شود که می‌کوشد این حالت را بر شهر طرابلس و مناطق اطراف‌اش، از فوار شروع تا تربول و دیگر مناطق، تحمیل کند، طوری‌که زباله‌ها را از نواحی دیگر جمع می‌کند و بر سر مردم طرابلس می‌ریزد. برعلاوه، در آلوده کردن هوا، آب و سبزه، فراهم کردن مراقبت‌های صحی برای مردم و تأمین امنیت اجتماعی بین مناطق مختلف تمایز و تبعیض آشکار قائل می‌شود.

این زباله‌دان‌ها، مخصوصاً زباله‌دان تربول که یکی از بزرگ‌ترین زباله‌دان‌های لبنان می‌باشد، برای این سرزمین بسیار خطرناک است. آلودگی حاصل از این زباله‌دان‌ها به آب‌های زیرزمینی منیه، بداوی، مریاطا، مرکبتا، بیلان و دیر عمار سرایت می‌کند و تا رسیدن به طرابلس، تمام شهرها و ورستاهایی‌که در این امتداد قرار دارند را آلوده می‌کند. این زباله‌دان بزرگ‌ترین زباله‌دان لبنان را تشکیل می‌دهد؛ چون زباله‌های پنج روستا و جمیعت بزرگی از مردم این منطقه در این‌جا ریخته می‌شود. دوام این حالت سبب آلودگی هوا در این منطقه و انتقال آلودگی به مناطق دیگر خواهد شد.

حزب‌التحریر – ولایه لبنان در این خصوص، خطاب افراد ذیل می‌گوید:

دولت لبنان با تمام وزیران‌اش! از وزیر محیط‌زیست شروع الی آخر، بدانند که ما در مقابل این تهاجم و اقداماتی‌که تنها به‌دلیل منطقه‌گرایی و معاملات پشت پرده، از طریق این زباله‌دان‌ها سبب مرگ ما و خانواده‌های‌مان می‌شود، به‌پا می‌خیزیم و دفاع خواهیم کرد. متأسفانه، وزیر دفاع و وزیر داخله/کشور با فرستادن نیروهای ارتش و امنیه در مقابل اعتراضات مردم برای ممانعت از خواست‌ها و اهداف‌شان، نقش ارتش و ادارۀ امنیت را تقلیل داده و آنان را از مسیر اصلی‌شان منحرف کرده‌اند! بدبختانه، حتی کار به لت و کوب زنان توسط نیروهای امنیتی نیز کشیده‌است، زنانی‌که جرمی ندارند؛ مگر آن‌که صدای‌شان را در برابر اقدامات کشندۀ حکومت بلند کرده‌اند. بدانید که این حرکت در بین کسانی‌که در این سرزمین زندگی می‌کنند متوقف نمی‌شود، بل به فرزندان و فرزندان فرزندان‌شان منتقل خواهد شد!

ما از معاونین و اعضای پارلمان، که مردم آنان را به نمایندگی از خود برگزیده‌اند، چیزی نشنیده‌ایم؛ مگر این‌که خبرهای مربوط به این موضوع را قبول کرده و پذیرفته اند که جزئیات مربوط به این زباله‌دان‌ها را می‌دانند. خطاب به این اشخاص می‌گوییم: هیچ عذری برای‌تان قابل قبول نیست، باید در میان مردمی‌که شما را به قدرت رسانده‌اند حضور داشته باشید، و بی‌درنگ در صف اول قرار بگیرید. این‌که تعیین مکان زباله‌دان‌ها مسئلۀ اداری یا انتخابی شهر طرابلس نمی‌باشد، بهانۀ خوبی نیست. آیا بادی‌که باعث انتقال سموم به طرابلس می‌شود یا زباله‌دان‌هایی‌که آب‌های زیرزمینی را آلوده می‌کند، چیزی از شرایط اداری یا انتخابی شما می‌داند؟!

خطاب به نیروهای امنیتی و تمام تشکیلات‌شان می‌گوییم! حکومت از شما می‌خواهد کسانی را سرکوب کنید که هم خودشان و هم اطفال‌شان در حالت صحی و بهداشتی بد به سر می‌برند، پس چگونه این را می‌پذیرید؟! شما فرزندان همین سرزمین و همین مردم استید، آیا آن‌چه بر سر مردم این مناطق می‌آید، بر سر شما و خانواده‌های‌تان نمی‌آید؟! آیا شما از بین این مردم و فرزندان‌شان نیستید که برای نجات خود و اطفال‌شان به‌پا خواسته‌اند؟! چگونه این حکومت شأن و منزلت‌تان را پائین آورده و شما را نگهبان این زباله‌دان‌ها مقرر کرده‌است؟! شما نه به‌خاطر این کارها، بل برای حفظ جان، مال و عزت مردم و دور کردن هرگونه ضرر از آنان، به این دستگاه‌ها ملحق شده‌اید و در آن‌ها کار می‌کنید. پس برای تأمین خواست‌های عادلانۀ این مردم به‌پا خیزید.

ای مردم! بدانید که آن‌چه را انجام داده‌اید در قلب دین‌تان است. حفاظت از محیط‌زیست، مراقبت‌های صحی و بهداشتی و حفاظت محیط و مردم از آلودگی و طاعون، از نظر اسلام یک رکن مهم در زندگی است. دولت‌ها وظیفه دارند که از مردم مراقبت و نگهداری کنند، نه این‌که از آنان مالیات بگیرند و جیب‌های‌شان را غارت کنند؛ ان شاءالله، این کار توسط دولت خلافت راشده به‌طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم تطبیق خواهد شد: مثلاً: خلافت برای کاهش آلودگی تلاش خواهد کرد، همان‌طوری‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«اتَّقُوا الملاعِنَالثَّلاثَ: البَرَازَفِيالـمـوارِدِوَالظِّلِّ وَقَارِعَةِ الطَّرِيقِ»

ترجمه: خودتان را از سه چیزی‌که باعث برانگیختن لعنت می‌شود، وقایه کنید: بی‌توجهی به آب‌ها، شاهراه‌ها و سایه (درختان)!

در این حدیث هر چیزی‌که به منابع عامه، محیط‌زیست و جاده‌های مسلمانان ضرر می‌رساند، تحریم شده‌است. خلافت برای پاکی منابع آب و بالا بردن کیفیت آب‌های نوشیدنی خواهد کوشید، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لا يَبُولَنَّ أَحَدُكُمْ فِي الـمـاءِالدَّائِمِ ثُمَّ يَغْتَسِلُ مِنْهُ»

ترجمه: هیچ‌کس نباید ادرار (مدفوع) خود را در آب ایستاده، که هیچ حرکتی ندارد، بریزد و سپس خود را با آن بشوید.

و از جابر بن عبدالله رضی الله تعالی عنه روایت است که:

«أَمَرَنَا النَّبِيُّ صلى الله عليه وسلم أَنْ نُوكِيَ أَسْقِيَتَنَا وَنُغَطِّيَ آنِيَتَنَا»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم به ما دستور دادند که جوی‌های آب را با یکدیگر وصل کنید و از کشتی‌ها حفاظت کنید.

این کار به‌خاطر آب موجود در این ذخایر است. دولت موظف است که به پاکی منابع آب توجه داشته باشد و کیفیت آب‌های نوشیدنی را مدیریت کند.

برعلاوه، خلافت به حل معضل فاضلاب، برطرف کردن زباله‌ها و زیان‌های حاصل از آن و انجنیری صحی/مهندسی بهداشتی محیط‌زیست توجه شود، در مهندسی شهرها از سیستم تهویه هوا استفاده می‌کند، از تراکم بیش‌از حد نفوس جلوگیری می‌کند، در بخش فاضلاب و روند پاکی خیابان‌ها، دور انداختن زباله‌ها و برطرف کردن هرگونه آلودگی سمی و صوتی تسهیلات می‌آورد. حافظ بن حجر در الفتح از عمر بن شبه در اخبار المدینه نقل کرده و گفته‌است: «عمر بن خطاب یک بادبزن آهنگری را در یک فروشگاه دید، سپس آن را با لگد زد و خراب کرد.» – بادبزن آهنگری یک وسیلۀ مضر است که هوا را با دود و بوی بد و صدا آلوده می‌کند – امیرالمؤمنین به این دلیل که فروشگاه یک مکان عامه است و اکثراً مردم به آن‌جا رفت و آمد دارند آن را خراب کرد. به همین گونه راه‌حل‌های اساسی دیگری نیز برای یک حکومت اجرائی مخلص و صادق در اسلام وجود دارد که از دین و اشتیاقات مردم نمایندگی می‌کند.

حزب‌التحریر-ولایه لبنان از عمق فساد این حکومت آگاه است؛ حکومتی‌که توسط کافر استعمارگر غرب بنا شده و افرادی را به رهبری آن گماشته‌است که تنها برای منافع باداران‌شان و جیب‌ها و حساب‌های بانکی‌شان خدمت می‌کنند. همکاری با این حکومت مفسد قابل بخشش نیست. با این وجود، هنوز هم روزنه‌ای از امید را می‌توان در بعضی افراد مشاهده کرد؛ کسانی‌که به ندای اعتراضات در فوار و تربول پاسخ دادند و از تطبیق این برنامه‌های مخرب و کشنده در شهرهای‌شان جلوگیری کردند. شما نباید در برابر تهدیدهای حکومت هراسان باشید و اجرای این برنامه‌ها را در مناطق دیگر بپذیرید. در برابر ظلمی‌که به دیگران وارد می‌شود خاموش نباشید، چون یک روز به شما نیز خواهد رسید.

شما باید به اعتراضات‌تان ادامه دهید، از ورود موتر/کامیون‌های زباله به مناطقی‌که برای زباله‌دانی منظور شده‌است، ممانعت کنید. سیاسیونی را که مردم را با ادعای ازبین بردن زباله‌دان‌ها از شهرهای‌شان فریب داده‌اند افشاء کنید. این یک مسئلۀ جدی است که به سلامت شما، سلامت خانواده‌های‌تان و سلامت نسل‌های پس از شما، از طرابلس شروع الی دره‌های شرقی و غربی تربول، ارتباط می‌گیرد. بنابرین، صبر کنید و متوقف نشوید، همانا یک ساعت صبر پیروزی را به دنبال دارد. الله سبحانه وتعالی با شماست و پاداش اعمال‌تان را فراموش نمی‌کند.

حزب‌التحریر-ولایه لبنان

ادامه مطلب...

ممنوعیت و جلوگیری از فعالیت در دنیای مجازی، دروغین بودن دموکراسی را افشاء‌ می‌سازد

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

یک بار دیگر ، اداره‌ی فیسبوک استبداد خود را با مسدود کردن صفحه‌ی حزب‌التحریر-ولایه تونس -که بخشی از کمپاین جهانی تنفر و نیز دشمنی‌شان علیه اسلام و کسانی‌که جهت احیای مجدد زندگی اسلامی توسط تأسیس دولت خلافت بر منهج نبوت بوده و هم‌چنین، قسمتی از کمپاینی‌که باعث سنگ‌اندازی و ممنوعیت در مقابل کسانی‌که پلان‌های استعماری کفار استعمارگر را افشاء می‌کنند- نشان داد.       

این اقدامات خراب‌کارانه‌ی آن‌ها ادعای دروغین‌شان را، که آن‌ها به آزادی بیان احترام می‌گذارند، برملا ساخته و خودشان منافقت خود را زمانی‌که ادعا می‌کنند که ایدیولوژی دموکراتیکی‌که آن‌ها درمورد آن یاوه‌سرایی می‌کنند، ایدیولوژی مطلوب برای بشریت است، نمایان می‌کنند. درحالی‌که این ایدیولوژی، ضعیف‌تر از تارهای عنکبوت است. یقیناً آنچه اداره‌ی فیسبوک با مسدود کردن صفحه‌ی حزب‌التحریر-ولایه تونس انجام می‌دهد، مُهر تأئیدی از جانب آن‌ها مبنی بر این‌که دعوت به حق، که حزب‌التحریر مشعل‌ آن را حمل می‌کند، بسیار قدرت‌مندتر از هرگونه پیشرفت فزیکی و تکنولوژیکی‌که آن‌ها ادعای در اختیار داشتن آن‌را می‌کنند، می‌باشد.   

﴿بَلْ نَقْذِفُ بِالْحَقِّ عَلَى الْبَاطِلِ فَيَدْمَغُهُ فَإِذَا هُوَ زَاهِقٌ﴾ [انبیاء: 18]

ترجمه: بلکه ما حق را بر سر باطل می‌کوبیم تا آن را هلاک سازد و این گونه، باطل محو و نابود می‌شود! امّا وای بر شما از توصیفی‌که (درباره الله سبحانه‌و‌تعالی و هدف آفرینش) می‌کنید.

این نیز گواهی بر ناتوانی و دروغین بودن دموکراسی آن‌ها بوده که آن‌ها توانایی روبرو شدن با حق را نداشته و در نتیجه، دست به‌ چنین اقداماتی می‌زنند و مسلماً، این یکی از شیوه‌های دیکتاتورانه و بازدارنده‌ی همیشگی آن‌ها بوده و در تلاش رقت‌بار و ناامید کننده، در پی دفن کردن ندای حق می‌باشند.

برعلاوه، مسدود کردن صفحه‌ی فیسبوک حزب‌التحریر-ولایه تونس صراحتاً عداوت و دشمنی‌ عمیق‌شان را در مقابل اسلام و مسلمانان و جنگ شعله‌وری‌که آن‌را غرب و دست‌نشاندگانش در سرزمین‌های اسلامی علیه اسلام و حزب‌التحریر، حزبی‌که هرگز به مردم‌اش دروغ نگفته، رهبری کرده، واضح می‌سازد.  

مسلمانان باید از این‌که ما هنوز هم درحال ادامه دادن به فعالیت خود در این مسیر مقدس متعهد هستیم، اظهار خوشی کنند. هیچ‌کسی، خواه مکار حیله‌گری بوده و یاهم بغض و دشمنی اشخاص منفور، توانایی آسیب رساندن به ما را نداشته، بلکه اراده‌ی مان را جهت بیشتر شدن شوق و انگیزه و ادامه‌ دادن به منهج‌مان برای تغییر این نظام فاسد و پوسیده‌ و جایگزینی دولت اسلامی به‌جای آن، ‌که همانا دولت خلافت راشده‌ی ثانی بر منهج نبوت می‌باشد، بالا می‌برد. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ * هُوَ الَّذِي أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ﴾ [توبه: 32-33]

ترجمه: آن‌ها می‌خواهند نور الله (سبحانه‌و‌تعالی) را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی الله (سبحانه‌و‌تعالی) جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند، هر چند کافران ناخشنود باشند. او (سبحانه‌و‌تعالی) کسی است که رسولش را با هدایت و آیین حق فرستاد تا آن را بر همه‌ی آیین‌ها غالب گرداند، هر چند مشرکان کراهت داشته باشند.     

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر- ولایه تونس

ادامه مطلب...

بگذارید که شیران افواج مسلح پاکستان، مسلمانان "سرزمین پاک" کشمیر اشغال‌شده را از جنگال مودی آزاد نموده و بیرق خلافت را در فراز بلندی‌های سرینگر به اهتزار درآورند!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

ای کسانی‌که با اسلام و مسلمانان محبت دارید، مسلمانان پاک سرزمین!

دولت هندو، همانندی دولت یهود در غرب، اقداماتی را برداشت تا قدم‌های متغاضب خود را در خاکی مستحکم بدارد که بالای آن خاک پاکیزه‌ی مسلمانان کشمیر هیچ حقی ندارد؛ زیرا این خاک توسط خون شهداء فتح شده است. به تاریخ ۵ اگست/اوت ۲۰۱۹م، دولت هندو توسط یک فرمان هجوم‌آمیر خودمختاری مخصوص کشمیر را لغو نمود، ثانیاً، عساکر بیشتر خود را مستقر و ارتباطات عامه یا آنتن‌های شبکه‌های مخابراتی را قطع نمود، ساحات یا مناطق افراد مقاومت‌گر قوی کشمیر را هدف قرار داده و هم‌چنین با ابطال و لغو بند ۳۵-A تحت ماده شماره ۳۷۰ قانون اساسی هند، درب را برای مسکن‌ گزینی هندو‌ها باز نمود.  هرچند، دولت هندو تحت نظارت دقیق و چشمان بینای قدرت‌های استعمارگر غربی قرار داشت، ولی به‌طور فعال وضعیت جاری را در خاک کشمیر اشغال‌شده تغییر داد تا نفوذ دولت هندو را با تعقیب راهکاری‌های پستی که دولت یهود در فلسطین انجام داد، تامین بکند. ‏یقیناً دولت هندو به اثبات رسانیده است که طرح‌ریزی اعمال شیطانی و فریب‌کاری در رگ‌های حاکمان مشرکین هندو جاری است که در دشمنی‌شان علیه مسلمانان در درجه نخست قرار دارند. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُوا الْيَهُودَ وَالَّذِينَ أَشْرَكُوا...﴾

[مائده: ۸۲]

‏ترجمه: ‏‏(ای پيامبر!) خواهی ديد كه دشمن‌ترين مردم برای مؤمنان، يهوديان و مشركانند...

ای کسانی‌که با اسلام و مسلمانان محبت دارید، مسلمانان پاک سرزمین!

دولت هندو کوشش نمود که اشغال‌اش را در سرزمین ما مستحکم نماید. این دولت قدم کثیف خود را زمانی برداشت‌ که در طول چندین سال گذشته "گرفت یا اشغال‌اش" توسط تحرکات مردمی در کشمیر اشغال‌شده به ناکامی انجامید. بناً هند بعد از به شهادت رسانیدن فرمانده جوان افواج مسلح به‌نام برهان وانی -الله سبحانه وتعالی جنت الفردوس را نصیبش کند- قدرت اشغال‌گری خود را دوباره زنده و تجدید نمود. دولت هندو در شرایطی اشغال و گرفت‌اش را مستحکم می‌دارد؛ در حالی‌که نیروهای مسلح‌اش با روبرو شدن با افرادی‌که هیچ خوفی از مرگ ندارند و آماده نوشیدن جام شهادت هستند، روحیه‌شان را از دست داده‌اند؛ از سوی دیگر، نظام طبقاتی هندو و تعصب سرسخت مذهبی روحیه عساکرش را فلج نموده، که حتی بعضی را وادار به خودکشی کرده و بعضی را به امراض روانی دچار نموده است. دولت هندو در حالی اشغال و گرفت‌اش را در کشمیر اشغال‌شده محکم نمود، که در اوایل همین سال با مرتکب شدن اشتباه مزیانه و با داخل شدن در حریم‌ هوایی "سرزمین پاکستان" کم‌زوری و ضعف‌ دولت هندو واضع شد، زیرا افواج نیروه هوای پاکستان به جیت‌های جنگی هند با یک حمله محدود ولی مضبوط(قدرت‌مند) جواب دندان شکن دادند. ‏یقیناً، شیران افواج مسلح مان تنها با توکل نمودن بر الله سبحانه‌وتعالی، نیروهای بزدل هندو را چنان جوان دندان شکن دادند که خوف در چشمان‌شان هنوزهم تاری می‌کند و در صفوف‌شان ترس را ایجاد کرده، که تاثیراتش تااکنون باقی مانده است.

در مورد حکام پاکستان اگر صحبت کنیم، مانند حکام بزدل عرب در خاورمیانه هستند؛ به جای شفا بخشیدن به قلوب مؤمنین با جواب دادن نیروی نظامی با نیروی نظامی و قبل از این‌که اشغال‌گران اشغال خود را مستحکم بدارند، این‌حکام خائن درب را برای هندو‌ها باز نموده و راه را برای تحکیم خشونت‌ در کشمیر هموار می‌سازند. ‏بناً رژیم خائن بجوا-عمران به چنین امر دست زدند؛ زیرا آن‌ها از فرمان بادار خود، همان حاکم سمتگر و گستاخ دونالد ترامپ، اطاعت می‌کنند، در حالی‌که این حکام پاکستان آشکارا از اوامر و نواحی رب العالمین نافرمانی می‌کنند. ‏چنان‌چه، رژیم ‌ و خائن به‌طور حقیرآمیز تحریکات مجاهدین و جهش مقاوتگر آزادی خواهان را در کشمیر اشغال‌شده به عنوان گروه‌های "تروریسم" اعلان نمود، که این امر به گوش حاکم مشرک سمتگر، آقای مودی، صدای دلنواز بود؛ در حالی‌که الله سبحانه‌و‌تعالی برای مان دستور می‌دهد:

﴿وَاقْتُلُوهُمْ حَيْثُ ثَقِفْتُمُوهُمْ وَأَخْرِجُوهُمْ مِنْ حَيْثُ أَخْرَجُوكُمْ﴾

[بقره: ۱۹۱]

ترجمه: و (چون جنگ درگرفت) هرجا آنان را (که آغاز کننده‌گان جنگ بوده‌ اند) دریافتید ایشان را بکشید و آنان را که شما را از آنجا بیرون کرده‌ اند بیرون سازید.

‏فلهذا، رژیم فریب‌کار پاکستان با بسته نمودن راه‌های تدارکاتی، مجاهدین شجاع کشمیر را برای انجام فعالیت‌های نظامی‌شان در تنگنای اقتصادی قرار داده است. ولی از سوی دیگر حکام پاکستان بر مطالبه استعمارگران غربی سر به سجده نهادند تا پالیسی فریب‌آمیز "دریافت لانه‌های ترور" را به پیش ببرند، در حالی‌که الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَأَعِدُّوا لَهُمْ مَا اسْتَطَعْتُمْ مِنْ قُوَّةٍ وَمِنْ رِبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِنْ دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ﴾

[انفال: ۶۰]

‏ترجمه: ‏‏برای (مبارزه با) آنان تا آن‌جا که می‌توانید نیروی (مادی و معنوی) و (از جمله) اسپ‌های ورزیده آماده سازید، تا بدان (آمادگی و ساز و برگ جنگی) دشمنِ الله و دشمن خویش را بترسانید و کسان دیگری جز آنان را نیز به هراس اندازید که ایشان را نمی‌شناسید و الله آنان را می‌شناسد.

حکومت پاکستان درعوض به حرکت درآوردن شیران افواح مسلح مان بخاطر دادن جواب دندان شکن به خشونت‌های مکرر مودی مانند گلوله‌باری‌های بی‌رحم و پرتاب بمب‌های خوشه‌ای وحشتاک در خط کنترل پاکستان، رژیم خائن و سمتگر بجوا-عمران پالیسی "تحمل(Restraint)" را در کشمیر به افواج پاکستان دستور داد و به کمال بی‌شرمی دوباره درخواست مذاکره صلح را به مودی نمود و حتی از سمتگر ظالم دونالد ترامپ مطالبه میاجگری را نیز نمود، در حالی‌که الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿فَلاَ تَهِنُوا وَتَدْعُوا إِلَى السَّلْمِ وَأَنْتُمْ الأَعْلَوْنَ وَاللَّهُ مَعَكُمْ وَلَنْ يَتِرَكُمْ أَعْمَالَكُمْ﴾

[محمد: ۳۵]

‏ترجمه: ‏‏سست مشوید و (کافران را) به صلح مخوانید، چرا که شما برترید و الله با شما است و هرگز از (اجر و ثواب) اعمال‌تان نمی‌کاهد.‏

ای شیران افواج مسلح پاکستان!

همان الله رب العزت که جان‌های تان در دست اوست و همان ذات باری تعالی که روح شهداء را در بدن پرنده‌گان جنت منتقل نموده تا گرداگرد عرش‌اش به پرواز درایند، او سبحانه‌و‌تعالی علان می‌دارد:

﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلْوِلْدَانِ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْ هَـٰذِهِ ٱلْقَرْيَةِ ٱلظَّالِمِ أَهْلُهَا﴾

[نساء: ۷۵]

‏ترجمه: ‏‏چرا بايد در راه الله و (نجات) مردان و زنان و كودكان درمانده و بيچاره‌ای نجنگيد كه (فرياد برمی‌آورند و) می‌گويند: پروردگارا ! ما را از اين شهر و دياری كه ساكنان آن ستمكارند (و بر ما بيچارگان ستم روا می‌دارند) خارج ساز.

و او رسول الله صلی الله علیه و سلم، یگانه فرمانده نظامی که باید به طریقه و سنت‌اش مرش کنیم، اعلان می‌دارد و می‌فرماید:

«مَا تَرَكَ قَوْمٌ الْجِهَادَ إلاّ ذُلّوا»

(رواه احمد)

ترجمه: هیچ قوی جهاد را رها نکردند؛ مگر این‌که خوار و ذلیل شدند‌.

فلهذا، در میان شما اولین "کندک بتالینز/گردان ارتش" مبارک کی خواهد بود که صدای نعره تکبیر پیروزی را در قلعه‌های سرینگر بلند نموده و به ما اطمینان ورشکست شدن پلان‌های مودی را داده و خبر خاتمه نفوذ دولت هندو را بدهد؟

همین اکنون برای تأسیس مجدد خلافت راشده ثانی بر منهج، نصرت تان را برای مان اعطاء نماید تا حاکمیتی را قایم نمایم که ما را به پیروزی دنیا و آخرت توسط تطبیق آن‌چه که الله سبحانه‌و‌تعالی نازل کرده، سوق خواهد داد. تنها این دولت خلافت ما است که درب کمیسون عالی دولت هندو را خواهد بست، تمام اعضایش را اخراج نموده و افواج مسلح را برای انجام عمل نظامی در کشمیر اشغال‌شده تجهیز خواهد نمود. ‏تنها این خلافت ما است که بر مسلمانان آن‌چنان انگیزه و جذبه جهاد را خواهد داد تا جان، مال، گرسنگی، گریه فرزندان و اهل خود را بخاطر رضای الله سبحانه‌و‌تعالی قربان نموده و از خانه‌های خود بخاطر جهاد فی سبیل الله خارج شوند. ‏خلافت یگانه دولتی‌ست که سلاح هسته‌ای را مستقر خواهد نمود تا از تهدید هرگونه جنگ در خاک کشمیر اشغال‌شده به دشمن ترس ایجاد کند. خلافت یگانه دولتی‌ست که دست مسلمانان کشمیر را گرفته و عاجلاً جوانان شجاع و دلیر پاکستان را تمرین رزمی و نظامی می‌آموزاند، تا این‌که در یک صف همراه شما برای جهاد علیه مشرکین تجهیز شوند. خلافت یگانه دولتی‌ست که به شما فرمان پای‌مال کردن تمام "ملت‌های محدود تلافی" را خواهد داد و تحت قدم‌های مبارک‌تان جنگی را اعلام می‌دارد که در نتیجه آن شما کشمیر اشغال‌شده را با عزم فولادین، نیروه آتشین و خون مقدس تان آزاد می‌کنید.

فلهذا، از جمله‌ی سابقون شوید و اکنون زمان آن فرا رسیده  که بیرق خلافت را در بلندی‌های سرینگر به اهتراز درآورده و نعره تکبیر آزادی را سر دهید و در راه قایم شدن دین الله سبحانه و تعالی جام شهادت را بنوشید. پس نزدیک شوید و آغوش‌تان را به اتمام چنین هدف عظیم باز کنید. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ قَاتِلُواْ الَّذِينَ يَلُونَكُم مِّنَ الْكُفَّارِ وَلْيَجِدُوا فِيكُمْ غِلْظَةً وَاعْلَمُواْ أَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقِينَ﴾

[توبه: ۱۲۳]

ترجمه: ‏‏ای مؤمنان! با كافرانی بجنگيد كه به شما نزديک‌تر اند و بايد كه (در جنگ) از شما شدت وحدت (و جرأت و شهامت) ببينند و بدانيد كه الله (ياری و لطفش) با پرهيزگاران است.‏

حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...

ایجاد خلافت اعاده‌ی عزت است

(ترجمه)

از ابو سعید خدری رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«إِذَا بُويِعَ لِخَلِيفَتَيْنِ فَاقْتُلُوا الْآخَرَ مِنْهُمَا» (رواه مسلم)

ترجمه: هرگاه برای دو خلیفه بیعت صورت گرفت دومی را به قتل برسانید.

توضیح حدیث

عقیده‌ی اسلامی طوری است که با امام یا خلیفه‌ای برای اطاعت و فرمان‌برداری بیعت نمائیم که حکم به اسلام نموده و چنان دولتی را قایم نماید که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را نیز اساس‌گذاری نموده بود، که همه عالم از نور آن روشن گردد و زیر پرچم آن تمام مردم با وصف مختلف بودن رنگ، جنسیت، تمایل و ذوق شان جمع شوند؛ دولتی که با دولت‌های کارتون گونه‌ی موجود امروزی در سرزمین‌های اسلامی مقایسه نمی‌گردد؛ زیرا دولت‌های پراگنده‌ی امروزی را استعمار جهت خدمت و حمایت مصالح خود ایجاد نموده است. عقیده‌ی اسلامی یا به عبارت دیگر تکلیف شرعی مسلمانان مقتضی آنست که جانشین همه‌ی این دولت‌ها و نظام‌ها باید یک دولت و یک نظام  قرار گیرد، آن وقتی است که عزت بعد از ذلت، قوت بعد از ضعف، عدل بعد از ظلم و نصرت بعد از شکست ایجاد می‌گردد.

ای مسلمانان! از اهمیت خلافت اسلامی و هم‌چنان از عدل و انصافی که در تحت چتر آن نظام قرارداشت غافل نشوید. عمر بن عبد العزیز که یکی از رؤسای دولت خلافت بود او بیشتر اوقات گریه می‌کرد و علت گریه خود را برای خانمش چنین بیان کرده است: «امور امت محمد صلی الله علیه وسلم اعم از سرخ‌پوست و سیاه‌پوست آن به عهده‌ام گذاشته شده، من در فکر فقیر گرسنه، مریض از پا افتیده، مجاهد جهد کننده، مظلوم رنجدیده، غریب بی‌بضاعت، موی سفید، صاحب عیالی‌که مال کم دارد و دیگر کسانی‌که در روی زمین و اطراف شهرها زندگی می‌کنند فرو رفته ام، پس این را می‌دانم که پروردگارم مرا در روز قیامت از آن‌ها سوال خواهد کرد و طرف مقابل من به غیر از آن‌ها محمد صلی الله علیه وسلم می‌باشد. پس من از این می‌ترسم که در آن روز نزد من حجتی نباشد، بناً برای نفس خود گریه می‌کنم.»

بنابراین، برای ایجاد چنین دولتی‌که حامی عزت و آبروی مسلمانان باشد و بیعت با خلیفه‌ای که پیرو سلف صالح مان باشد، وقت عمل، کار و وقت ایثار و فداکاری است...

یا الله! مارا با آمدن خلافت راشده بر منهاج نبوت که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد مستفید بگردان، اللهم آمین!

ادامه مطلب...

پشت پردۀ لغو وضعیت اضطراری کشمیر توسط هند

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

«قصر سفید با نشر بیانیه‌ای اعلان نمود که ترامپ رئیس جمهور امریکا روز جمعه در تماسی تلفونی به عمران خان نخست وزیر پاکستان گفت: بسیار مهم است که هند و پاکستان برای کاستن از شدت تنش‌ها در جامو و کشمیر از طریق گفتگوی دوجانبه تلاش نمایند.» (منبع: رویترز 17 آگست 2019م) ترامپ درحالی این سخنان را مطرح می‌کند که مودی به ملحق نمودن کشمیر به خاک هند به گونۀ رسمی افتخار می‌کند و دیگر میان هند و پاکستان بر سر آن نزاعی وجود ندارد. «مودی نخست وزیر هند در اظهاراتی به تاریخ 15 آگست 2019م به مناسبت جشن استقلال هند گفت: «حکومت من کاری را انجام داد که تمام حکومت‌های هند قبل از من در آن ناکام شده بودند.» (منبع: شرق اوسط 16 آگست 2019م) پرسش این است که چنین گفتگوئی که ترامپ مطرح نموده اینک پس از آن که هند رسماً کشمیر را به خود ملحق نموده چه فائده‌ای دارد؟ و این‌که چرا پاکستان برای آزادسازی کشمیر از طریق جهاد اقدام نکرد؛ در حالی‌که توان چنین کاری را توسط اردو/سپاه خویش دارد؟ و آیا امریکا در این قضیه نقشی دارد؟ و جزاکم الله خیرا!

 پاسخ:

برای روشن شدن پاسخ به بررسی امور زیر می‌پردازیم:

1- منطقۀ اورآسیا برای طراحان سیاست خارجۀ امریکا نسبت به تمام سایر مناطق جهان از اهمیت بیشتری برخوردار است و امریکا با تمام توان تلاش می‌کند نگذارد هیچ رقیبی برایش در این منطقه سر بلند کند. امریکا در اوراسیا چهار رقیب احتمالی دارد: روسیه، چین، آلمان و خلافت.

امریکا در حال حاضر چین را رقیب عملی خود می‌داند، زیرا حاملین سیاست امریکا پس از سقوط اتحادجماهیر شوروی، چین را بزرگ‌ترین تهدید برای منافع امریکا بر می‌شمارند. چنان‌چه امریکا عملاً از دولت‌های مختلف آسیا و سواحل بحر آرام برای تخریب تلاش‌های چین به صفت یک نیروی بحری استفاده نموده و شبه قارۀ هند را موظف کرده با روند رو به رشد چین به عنوان قدرتی برتر در اوراسیا مقابله نماید.

امریکا در حالی‌که توانائی‌های خود را در منطقۀ آسیا و بحر آرام با ایجاد ائتلاف‌های گوناگون با تایوان، تایلند، ویتنام، فلیپین، جاپان/ژاپن، اندونیزیا و استرالیا، استحکام می‌بخشید، هیچ گونه ائتلاف بزرگی در شبه قارۀ هند، به ویژه با هند، ایجاد نکرد، تا این‌که واجبایی در اواخر دهۀ نهم به قدرت رسید و با سفر کلنتن ریئس جمهور وقت امریکا در سال 2000 به هند، استفادۀ امریکا از هند به اوج خود رسید. پس از مدت کوتاهی از حوادث 11 سپتمبر2001م، ادارۀ حکومت بوش بالای دولت هندو تمرکز نمود و میزان زیادی از اقدامات امریکا روی پر کردن خالیگاه نظامی میان دولت هندو و چین متمرکز بود، از جمله می‌توان به توافق هسته‌ای میان امریکا و چین اشاره نمود.

2- امریکا متوجه شد که تنش‌ها میان هند و پاکستان در مورد قضیۀ کشمیر، بالای روند رویارویی شبه قارۀ هند با چین تأثیر منفی داشته و این این رویارویی را تضعیف می‌کند، برای پایان دادن به این تنش‌ها، تلاش‌هایی را در جهت عادی‌سازی روابط هند و پاکستان روی دست گرفت و هدف از این عادی سازی روابط؛ منصرف نمودن نیروهای هندو و پاکستان از جنگ و جدال در میان خود بر سر قضیۀ کشمیر و جهت دادن این تلاش‌ها برای همکاری با امریکا و نهایتاً کاستن از صعود و رشد چین بوده است. امریکا گمان می‌کرد ملحق نمودن کشمیر به دولت هندو و اعمال فشار بالای نظام حاکم در پاکستان تا از فعالیت نظامی برای برگرداندن آن منصرف شود و به گفتگو اکتفاء کند، گمان می‌کرد این کار قضیه را به فراموشی سپرده و مانع کشمکش‌های نظامی میان دو طرف خواهد شد، درست مانند قضیۀ فلسطین که حکومت عباس با دولت‌های عربی ماحول خود دارد؛ هیچ گونه کشمکش نظامی با دولت یهود ندارند، در حالی‌که یهودیان به اشغال خویش ادامه داده و هرکجایی از فلسطین را که بخواهند به خود ملحق می‌کنند! مودی نیز به این ترتیب نقشۀ ملحق کردن جامو و کشمیر به خاک هندو و تغییر ساکنین آن را آغاز نمود، چنان‌چه به تاریخ 5 آگست 2019م مودی مادۀ 370 قانون مربوط به کشمیر را ملغا اعلان نمود. بر اساس این ماده؛ اقلیم کشمیر تا حدود زیادی حق خود مختاری داشتند، طوری که کشمیر حق داشت قانون اساسی خاص خود را داشته باشد، بیرق/پرچم ویژۀ خود و در بسیاری از امور مستقل باشد، بجز امور خارجی، دفاعی و مخابراتی. تصمیم لغو قانون مذکور زیر نام قانون "تنظیم مجدد" منتشر گردید که کشمیر اشغالی را به دو منطقه تقسیم می‌کند: منطقۀ جامو و کشمیر و منطقۀ لاداخ که ادارۀ هر دو منطقه با حکومت اتحادی در دهلی نو مرتبط باشد. اتاق اعلای پارلمان دولت هندو موسوم به "شورای ایالات" یک روز بعد یعنی 6 آگست 2019م با 125 رأی موافق و 61 رأی مخالف، قانون یاد شده و مادۀ 35 قانون مذکور را لغو نمود، ماده‌ای که به غیر کشمیریان اجازه نمی‌داد در کشمیر زمین خریداری نمایند. به این ترتیب سایر هندوها از سایر ایالات فرصت خواهند داشت به کشمیر روی آورده و اقدام به خرید زمین نمایند و هم‌چنین درخواست کار حکومتی در این منطقه دولت هندو که رفته رفته زمینۀ تغییر ساکنین و فرهنگ این منطقه‌ای اغلب مسلمان‌نشین را فراهم می‌کند، درست شبیه آنچه دولت یهود برای ملحق نمودن خاک فلسطین به خود انجام می‌دهد! بناءً همان گونه که نتانیاهو با موافقت و چراغ سبز امریکا اقدام به آن اشغال‌گری‌ها می‌کند، مودی نیز با موافقت و چراغ سبز امریکا چنین می‌کند، یعنی این‌که مودی دارد روش نتانیاهو در فلسطین را با موافقت و حمایت امریکا نسخه‌برداری می‌کند.

3- پس از آن که دولت هندو اخیراً وضعیت خاص را در کشمیر لغو نمود، واکنش پاکستان در برابر آن ذلیلانه بود و از حد تقبیح، آن هم برای حفظ آبرویش، فراتر نرفت، چنان‌چه وزارت خارجۀ پاکستان با نشر بیانیه‌ای گفت: «پاکستان این اقدام را به شدت تقبیح نموده و اعلانیۀ منشتر شده به تاریخ 5 آگست 2019م از دهلی نو را رد می‌کند. حکومت هندو نمی‌تواند دست به هیچ‌گونه اقدام یک جانبه زده و اوضاع را مطابق میل خود تغییر دهد. پاکستان به صفت بخشی از این نزاع بین المللی با تمام توان در برابر این اقدامات غیر قانونی قرار خواهد گرفت.» (منبع: أ ف ب 5 آگست 2019م) قاضی خلیل الله سفیر پاکستان در مسکو در زمینه گفت: «مسوولین حکومت پاکستان در حال حاضر روی آماده نمودن واکنش‌های دپلوماتیک، سیاسی و قانونی در برابر اقدامات اخیر هند در کشمیر تمرکز نموده اند. کمیتۀ ویژه‌ای که در این زمینه تشکیل گردیده به زودی پیشنهادهایی را در این مورد به حکومت پیشنهاد خواهد نمود.» این موقف‌گیری پاکستان کاملاً به موقف‌گیری حکومت محمود عباس و دولت‌های عربی ماحول آن شباهت دارد؛ طوری‌که آنان نیز در برابر اشغال‌گری‌های دولت یهود و اهانت‌های شان به سرزمین مقدس فلسطین، "تقبیح می‌کنند و اعتراض"، درحالی‌که باید لشکریان خویش را برای مبارزه به حرکت در آورند! پاکستان نیز دقیقاً همین نقش را بازی می‌کند در حالی‌که باید اردو/سپاه پاکستان را به حرکت می‌آورد! بدتر از همه این‌که برای حل قضایای خویش، پیش سازمان ملل و امریکا شکایت می برند، در حالی‌که دشمن اصلی خود آنان اند و باید از آنان برحذر باشند!

4-  تویت‌های عمران خان نخست‌وزیر پاکستان به تاریخ 11 آگست 2019م، موقف پاکستان در برابر اقدام اخیر دولت هندو را روشن‌تر می‌کند؛ وی گفت که این گام هند منجر به "ریشه کن کردن مسلمانان در هند شده و با تلاش‌هایی‌که در راستای تغییر وضعیت ساکنین کشمیر از طریق پاکسازی نژادی جریان دارد، در آینده پاکستان را نیز هدف قرار خواهد داد". وی در ادامه از به اصطلاح "جامعۀ جهانی" خواست در این زمینه مداخله نماید، زیرا توان این را دارد که مانع هند قرار گیرد. در حالی‌که پاکستان خود توان قرار گرفتن در برابر دولت هندو را دارد. توانایی پاکستان امر واضح و روشنی است؛ چنان‌چه دولت هندو به تاریخ 26 فبروری 2019م اعلان نمود که در واکنش به عملیاتی که شماری از گروه‌های کشمیری علیه اردوی هندو داشتند و در نتیجۀ آن 41 سرباز هندو را به تاریخ 14 فبروری 2019م به قتل رسانیدند؛ دولت هندو حملات هوائی را بالای پایگاه‌های نظامی این گروه‌ها انجام داده و شمار زیادی از آنان را در پایگاه‌های یادشده به قتل رسانیده است. پاکستان یک روز پس از حملات هوائی دولت هندو اعلان نمود که دو طیاره/هواپیمای جنگی هند را سقوط داده، یک پیلوت/خلبان آن را اسیر و دو تن دیگر را کشته است. این خود بیانگر توانائی اردو/لشکر پاکستان در برابر دولت هندو و شکست دادن آن است، اما واقعیت این است که حکومت پاکستان در برداشتن گام‌های لازم برای قرار گرفتن در برابر هندو جدی نیست، بلکه به اوامر امریکا گوش می‌دهد، چنان‌چه همین امریکا بود که به پاکستان دستور داد حادثۀ سقوط دو طیاره/هواپیمای نظامی را برجسته نکند؛ در خبرها گفته شد: «پومپئو وزیر خارجۀ امریکا در تماس تلفونی با همتایان هندی و پاکستانی‌اش در پیوند به حملۀ اخیر هند بالای پایگاه گروه جیش محمد، دو طرف را به خویشتن داری و دوری از هرگونه اقدامی که خطر را افزایش بیشتر داده و برجسته نماید، توصیه نمود. این مقام امریکائی حتی در کنار هند قرار گرفته و از آن جانب‌داری نمود؛ آنگاه که گفت: "حملات هوائی هند، اقدامی برای مبارزه با ترورزم بوده" سپس از پاکستان خواست به گونۀ جدی در برابر گروه‌های ترورستی که در خاک آن فعالیت دارند، قرار گیرد.» (منبع: أ ف ب رویترز 28 فبروری 2019م)

این اظهارات به خوبی نشان ‌دهد که امریکا تا چه حد از هند جانبداری نموده و در کنار آن قرار دارد و اقدامات آن را تأیید می‌کند! درست موقفی‌که در قضیۀ فلسطین می‌گیرد؛ چنان‌چه همواره از رژیم یهود جانبداری نموده و این رژیم را در هر اقدامی که علیه مسلمانان این سرزمین انجام می‌دهد، تأیید می‌کند، مسلمانانی‌که از سرزمین خود دفاع نموده و سعی دارند آن را از چنگال اشغال‌گران آزاد نمایند! اما با آن هم هنوز پاکستان مانند حکومت عباس و سایر نظام‌های عربی دست از عادت بد خویش بر نداشته و به امریکا پناه می‌برد و انتظار دارد امریکا مداخله نموده و مشکل‌اش را حل و فصل نماید، در حالی‌که می‌داند امریکا همیشه از دولت هندو طرف‌داری نموده، چنان‌چه مجید خان سفیر پاکستان در واشنتن به تاریخ 27 فبروری 2019م در اظهاراتی گفت: «از بیانیۀ وزیر خارجۀ امریکا چنین بر می‌آید که موقف هند را تأیید می‌کند و همین بیانیه بود که هندی‌ها را بیشتر تشویق نمود.» وی افزود: «شاید کشور دیگری مناسب‌تر از ایالات متحده وجود نداشته باشد که در حل این بحران نقشی بازی کند.» (منبع: أ ف ب 28 فبروری 2019م) یعنی با وجود این‌که وی اعتراف می‌کند بیانیۀ وزارت خارجۀ امریکا موقف هند را تأیید نموده، بازهم به این باور است که تنها امریکا اهلیت و توانائی بازی کردن نقش مناسبی برای حل بحران دارد! نقشی‌که معمولاً امریکا از آن در سرگرم نمودن طرف‌ها در شورای امنیت و سازمان ملل به کار می‌گیرد و این همان چیزی بود که حکومت پاکستان انجام داد، طوری‌که اعلان کرد نمی‌خواهد تنش‌ها با هند را افزایش دهد و این که به زودی اعتراض رسمی خویش را علیه دهلی نو به سازمان ملل پیشکش خواهد نمود، چیزی نه بیشتر و نه کمتر. بلکه حتی اعلان نمود که به زودی پیلوت/خلبان قاتل هندو را به هند خواهد سپرد و عملاً این کار را کرد و به گمان خود وی را به عنوان پیشگامی در صلح، به هند تسلیم داد. به همین ترتیب؛ در مرحلۀ بعدی تنش‌ها و زمانی‌که دولت هندو کشمیر را به خود ملحق نمود، پاکستان خواستار «برگزاری نشست ویژۀ شورای امنیت سازمان ملل در خصوص وضعیت اقلیم کشمیر پشت دروازه‌های بسته شد. ملیحه لودهی نمایندۀ پاکستان در سازمان ملل از تصمیم شورای امنیت برای بررسی قضیۀ کشمیر در یک جلسۀ ویژه استقبال نمود و گفت که قضیۀ کشمیر رفته‌رفته قضیۀ جهانی می‌شود و این‌که قضیۀ مذکور آماده است تا از طریق گفتگو با هند حل و فصل گردد.» (منبع: 16 آگست 2019م)

5-چنین موقف‌گیری بیانگر این است که نظام حاکم در پاکستان برای جلوگیری از دولت هندو هرگز گام‌های نظامی بر نخواهد داشت و هرگز مجدانه علیه آن کاری انجام نخواهد داد، که خود باعث خواهد شد هند در تصمیم خویش مبنی بر رفع وضعیت خاص در کشمیر و تداوم اشغال آن مصمم‌تر شود. ضمناً لازم به یادآوری است؛ در سفری‌که عمران خان به تاریخ 21 جولای 2019م همراه با جاوید باجوا فرمانده اردوی پاکستان و فایز حمید مدیر کل دستگاه استخبارات و امنیت داخلی به امریکا داشت، در جریان دیدارش با ترامپ، ترامپ از وی خواست در افغانستان برای امریکا نقشی را بازی کند؛ آنجا که گفت: «امیدوارم پاکستان در راستای رسیدن به حل و فصل سیاسی بحران 18 سالۀ افغانستان همکاری و میانجی‌گری کند.» عمران خان بی درنگ صدایش را بلند نموده و در پاسخ به اوامر ترامپ گفت: «به زودی با طالبان دیدار نموده و تمام توانم را به کار خواهم گرفت تا آنان را قناعت دهم با حکومت افغانستان وارد گفتگو شوند.» سپس با افتخار از خیانت‌هایی‌که حکومت پاکستان مرتکب شده و خدماتی‌که به امریکا انجام داده یاد نمود؛ «این استخبارات پاکستان بود که به امریکائیان معلوماتی داد که منجر به تشخیص مکان اسامه بن لادن گردید.» (منبع: رویترز 22 جولای 2019م)

عمران خان و نظام پاکستان در حالی به امریکا چنین خوش‌خدمتی می‌کنند که امریکا از دولت هندو علیه پاکستان حمایت می‌کند! چنان‌چه زمانی‌که دولت هندو وضعیت خاص را در کشمیر رفع نمود، وزارت خارجۀ امریکا با صدور بیانیه‌ای چنین گفت: «ما از گفتگوهای مستقیم میان هند و پاکستان  در مورد کشمیر و سایر قضایای حساس میان دو طرف پشتیبانی می‌کنیم.» (منبع: رویترز 7 آگست 2019م) پس امریکا این اقدام هند را تقبیح نکرد و نگفت که با فیصله‌های جامعۀ جهانی در مورد کشمیر مغایرت دارت، بلکه خواستار گفتگو شد و با این کار به عمران خان و نظام وی اهانت نمود، زیرا در مورد چه باید گفتگو نمود در حالی‌که دولت هندو اعلان نموده که کشمیر را رسماً به خاک خود ملحق کرده است؟! شکی نیست که این موقف‌گیری امریکا بیانگر موافقت آن با اقدام هند است، بلکه حتی بیانگر این است که امریکا پیشاپیش در جریان این تصمیم هند بوده، زیرا ممکن نیست هند دست به چنین اقدامی بزند بدون این‌که با امریکا مشورت نموده و چراغ سبز آن را دریافت نماید.

6- در یکی از کتاب‌های ما زیر عنوان "قضایای سیاسی سرزمین‌های اشغالی مسلمانان" که به تاریخ 21 می 2004م در ارتباط به قضیۀ کشمیر منتشر گردید، چنین گفته شده: «بنابر این، اینک که هر دو دولت؛ هندو و پاکستان زیر نفوذ امریکا قرار گرفته، امریکا با جدیت تمام سعی دارد در مورد کشمیر میان دو طرف تفاهم ایجاد کند. امریکا در مورد دیدگاه اساسی خویش برای حل قضیۀ کشمیر تجدید نظر نموده؛ طوری‌که ابتداء می‌خواست آن را قضیۀ جهانی مطرح نماید، اما اینک دو طرف را تشویق می‌کند میان خود و دو جانبه آن را حل و فصل کنند. دیدگاه امریکا اینک شامل تقسیم کشمیر می‌شود، طوری‌که کشمیر آزادشده از پاکستان و کشمیری‌که زیر سلطۀ هند است از دولت هندو باشد.» آنچه در حال حاضر اتفاق می‌افتد، موافق با اموری است که در کتاب ما پیشبینی شده بود، چنانچه دولت هندو این گام اخیر را برداشت و در واقعیت جدید فرصتی یافته که قضیۀ اشغال کشمیر توسط دولت هندو را نهادینه‌تر می‌کند.

7- چین با این گام هند مخالفت نشان داد، تصمیم لغو مادۀ 370 زیر نام قانون "تنظیم مجدد" منتشر گردید و بر اساس آن، کشمیر به دو منطقه تقسیم شد: منطقۀ جامو و کشمیر و منطقۀ لاداخ، ادارۀ هر دو منطقه مربوط به حکومت اتحادی دهلی نو می‌باشد. از آن جایی‌که منطقۀ لاداخ کشمیر در جوار منطقۀ تبت نزدیک به چین موقعیت دارد و هند پیش از قانون جدیدش با چین مشورت ننمود، هواتچون ینگ سخنگوی وزارت خارجۀ چین در واکنش به این اقدام گفت: «طرف هند در این اواخر با تغییر دادن قوانین داخلی مربوط به مرزهای خویش، سیاست منطقه‌ای چین را نادیده گرفته و در مورد آن به پکن مراجعه و مشورت نکرده است. باید گفت که چین به هیچ وجه این اقدامات را نمی‌پذیرد. این اظهارات آقای ینگ در واکنش به تصمیم دهلی نو در مورد این مطرح گردید که منطق لاداخ را اقلیم یک پارچه‌ای اعلان نمود که مساحت آن شامل بخش غربی مرزچین و هند می‌شود. این مسوول چینی تأکید نمود که چین پیوسته با اقدامات هند به هدف پیوند دادن خاک چین به خودش در مرزهای غربی و به بهانۀ حاکمیت اداری هند، مخالفت نموده است.» (منبع: البیان 8 آگست 2019م)

8-گفته‌های فوق را به چند مورد خلاصه می‌کنیم:

الف) ملغا کردن مادۀ 370 و سپس اقدامات مودی برای ملحق نمودن کشمیر به خاک هند، که هنوز جریان دارد، با چراغ سبز امریکا و پشتیبانی آن صورت می‌گیرد. امریکا گمان می‌کند با این کار، کشمیر را از یاد مسلمانان خواهد برد و مشکلات میان هند و پاکستان حل و فصل خواهد گردید؛ به این اعتبار که نظام حاکم در هردو سرزمین در حال حاضر مزدور و وابسته به امریکا می‌باشند، اما امریکا و دولت هندو فراموش نموده و یا خود را به فراموشی زده اند که کشمیر همواره در قلب مسلمانان پاکستان و سراسر جهان جای دارد و قضیۀ آن بسان قضیۀ هر بخش دیگری از سرزمین‌های اشغال شدۀ اسلامی است.

ب) موافقت نظام حاکم در پاکستان و یا سکوت آن در برابر ملحق نمودن کشمیر به دولت هندو به هیچ‌وجه به معنای سکوت مسلمانان پاکستان و اردو/لشکر آن نیست. هند با ضرب شصت این سپاه آشناست، چنان‌چه از سقوط دادن دو فروند طیاره/جنگنده هند زمان زیادی نمی‌گذرد. اردوی پاکستان چنین ضرب شصتی‌هایی دارد، اما عمران خان مانع هجوم آن برای آزادسازی کشمیر می‌شود و تنها به آن‌ها اجازه می‌دهد از خود دفاع کنند، آن هم در محدودیت‌هایی که اعمال می‌کند! حالا تصور کنید اگر به این اردو اجازه داده شود و برای جنگیدن فراخوان عمومی دهد، چه اتفاقی خواهد افتاد؟ بدون شک دشمن هلاکت خویش را به وضوح خواهد دید!

ج) چین با این گام دولت هندو مخالفت نشان داد و با صدور بیانیه‌ای توسط وزارت خارجه‌اش گفت: «این تصمیم هند یک جانبه بوده و بالای رهبری منطقه‌ای چین پیامد منفی خواهد داشت و توافقات بین المللی را نقض می‌کند. پکن هرگز با این تصمیم یک جانبۀ هند در مورد تغییر دادن وضعیت قانونی اقلیم کشمیر موافق نبوده و این تصمیم غیر قابل قبول است.» (منبع: اناضول 6 آگست 2019م) چین پی برده که این کار موقف هند را در منطقه تقویت خواهد نمود و از هند رقیبی برای چین خواهد ساخت که تبدیل به قدرتی منطقه‌ای موازی با چین شود و این دقیقاً همان هدفی است که امریکا برای رویارویی با قدرت منطقه‌ای چین دنبال می‌کند، به ویژه که منطقۀ لاداخ اقلیم کشمیر در همجواری منطقۀ تبت نزدیک چین موقعیت دارد. هرچند نفوس/ساکنین لاداخ اندک و در حدود "270هزار تن" است، اما حل و فصل نمودن قضیۀ کشمیر به این شکل و تعرض به منطقۀ لاداخ در مرز میان چین و هند، آن هم بدون مشورت با چین، باعث بالا گرفتن انتقادهای چین گردیده است. اگر چین بتواند گام‌های خویش را استحکام بخشیده و درک سیاسی‌اش برای استفاده از قضیۀ لاداخ به نفع خود را رشد دهد، امکان این وجود دارد که نقشه‌های امریکا نقش بر آب شود؛ یعنی به جای این که لاداخ، پایگاه عملیاتی و خط اول نیروهای امریکا در برابر چین شود، ممکن است تبدیل به پرتگاهی برای نیروهای آن شود که نتوانند از آن بیرون آیند!

9- در اخیر باید گفت مصیبت بزرگی‌که دامن‌گیر ما مسلمانان در سرزمین‌های اسلامی شده، همانا حکام خائن ماست؛ ما برای پس گرفتن حقوق خویش به گونۀ شرافت‌مندانه و درس عبرت دادن به دشمنان مان، که تا قبر آن را فراموش نکنند، اساسات قدرت و توانائی‌های لازم را داریم، بلکه حتی بیشتر از حد لازم، اما مشکل اینجاست: حکام ما که پیوسته با الله، رسول الله و مؤمنین خیانت می‌کنند، پیش از آن که برای الله متعال و پروردگار جهانیان سجده کننده، به باداران کافر و استعمارگر شان سجده می‌کنند و اردوها/لشکرهای مسلمانان را از جنگیدن با دشمنان شان و آزادسازی سرزمین‌های اشغال شدۀ خویش ممانعت می‌کنند تا در برابر این خوش‌خدمتی‌های خویش برای کفار استعمارگر، به سالون‌ها و اتاق‌های سازمان ملل و شورای امنیت رفته و پس مانده‌های آنان را ذلیلانه به دست آورند و به آن دل خوش کنند! اما با وجود این همه مصیبت، درد و رنج، مطمئن استیم که تمام سرزمین‌های اشغال شدۀ مسلمانان، از فلسطین تا کشمیر، از بورما تا ترکستان شرقی، از قفقاز تا چچن و ما حول آن و جزیرۀ کریمیه و هر قطعه‌ای از زمین که در آن ندای الله اکبر سر داده شده و دشمنان اسلام آن را به اشغال خود در آورده اند، همه و همه به خواست و ارادۀ الله سبحانه وتعالی مجدداً به دار اسلام برخواهد گشت و یک بار دیگر پرچم اسلام عزیز بر فراز آن به اهتزاز درخواهد آمد. این کار را امام مسلمانان، که سپر آنان است، انجام خواهد داد. این کار را خلیفۀ راشد انجام خواهد داد. این کار را اردو/لشکر مجاهد اسلام انجام خواهد داد. پس هرکی در دنیا دنبال عزت و سربلندی و در آخرت دنبال جنت فردوس است، آستین همت بر زده و در صف کسانی قرار گیرد که شبانه روز برای برپائی خلافت سعی و تلاش دارند و این کار در خون، قلب و تمام اعضای بدن شان در جریان است و مخلصانه و صادقانه در راستای آن تلاش خسته‌گی ناپذیر به خرج می‌دهند.

﴿إِنَّ هَذَا لَهُوَ الْفَوْزُ الْعَظِيمُ * لِمِثْلِ هَذَا فَلْيَعْمَلِ الْعَامِلُونَ﴾

ترجمه: راستى كه اين همان كاميابى بزرگ است. براى چنين [پاداشى] بايد كوشندگان بكوشند!

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

عبدالفتاح برهان، رئیس شورای نظامی انتقالی سودان، در محفلی به مناسبت جشن 65 سالگی ارتش/سپاه سودان تأکید کرد که قوت‌های نظامی کشورش توانائی حمایت از تحول حکومت دموکراتیک و حفاظت از اهداف بزرگ انقلاب را داراست. او اضافه کرد: «جشن نیروهای مسلح -که همه ساله در 14 اگست/اوت فرا می‌رسد- امسال در حالی برگزار می‌گردد که سودان شبنه آینده، آمادگی مراسم نهایی امضای پیمانی را می‌گیرد که ایجادگر مرحلۀ مهم و سرنوشت‌ساز در تاریخ سودان است. این مرحله پروسۀ انتقال را به دولت آزادی و عدالت تحقق بخشد.» برهان نیروهای نظامی را در حالی زنده باد گفت که آن‌ها از نخستین جشن سالگرد خود در سایۀ عهد جدید که مؤسس دموکراسی است، بزرگداشت نمودند. او تعهد سپرد که نیروهای نظامی تکیه‌گاه خواسته‌های مردم سودان باقی خواهند ماند.

واژگان و اصطلاحات؛ دموکراسی، دولت مستقل، عدالت و حمایت از ارادۀ مردم سودان، در اصل مبادی خویش دارای معانی مشخص ومعینی‌است، این‌ها کلمات مرتبط به یک باور و مبداء بوده که آن مبداء سرمایه‌داری با عقیدۀ جدایی دین از زندگی است.

دموکراسی لغتاً از دو کلمه یعنی Demo و Cartos ترکیب شده و به معنی حاکمیت و سیادت مردم است، دموکراسی اصطلاح غربی است که مفهوم آن حکومت مردم، بالای مردم با قوانین بشری است، در این مبداء مردم دارای سیادت مطلق‌ بوده، زمام امور خویش را بدست داشته، ارادۀ خود را تمثیل و به خواست خود عملی می‌کنند، در پیشگاه قدرت غیر قدرت سؤال نمی‌شود، نظام‌ها و قوانین را خود انسان‌ها - به این اعتبار که صاحب سیادت‌اند- یا توسط نمایندگان که انتخاب می‌کنند می‌سازند و این نظام‌ها و قوانین بوسیلۀ حکام و قضاتی که می‌گمارند تنفیذ می‌شود. ادعای دموکرات‌ها این است که درنظام دموکراسی مردم مصدر دولت و حکومت‌اند، حاکم قدرتش را از مردم اخذ می‌دارد، بناً در اصل مردم صاحب قدرت‌اند بوده ارادۀ خویش را تمثیل و به خواست خود هرگونه که خواست مسیرش می‌دهد، هیچ کس بالای او حاکم نبوده و خود سید و آقاست، اوست که قوانین ساخته و به آن حکم نموده مطابق آن به پیش می‌رود و حاکم را تعیین می‌کند تا به نیابت از وی قوانین ساختۀ مردم را تطبیق کند.

با بررسی این معنی واضح می‌گردد که تطبیق دموکراسی در میدان واقعیت محال است، زیرا چگونگی اعتماد بالای نظر و یا فیصلۀ مردم و یا هم انتخاب مسأله‌ای از سوی آن‌ها در حقیقت به معنای تکیه بر یک تصور غیر واقعی است، اعتماد بالای نظر و فیصله گروهی از مردم به اساس اینکه نظر اکثریت است غالباً اعتماد بالای نظر اقلیت است؛ زیرا نظر این اکثریت بیشتر از مجموع 20% مردم نمی‌باشد؛ چون در مسئله واحد در برخی موارد نظریات به حدی گوناگون است که حد اکثر نظریات در آن مورد از 15% مجموع مردم تجاوز نمی‌کند، این علاوه بر آن است که در بیش‌تری از آرا، احکام و راه حل‌ها نیاز است تا به خبرگان و متخصصین همان موضوع یا به رأی دقیق و درست مراجعه شود؛ امکان ندارد در هر مسئله حکم و فیصله به مردم سپرده شود؛ مثلاً آیا در تعیین یک برنامۀ نظامی و یاهم در ایجاد قوانین اقتصادی مانند تعیین میزان مالیات... می‌شود به رأی عموم مردم مراجعه کرد؟ هرگز! و هم‌چنان امکان ندارد تا در قسممت ایجاد  قوانین بالای مردم اعتماد صورت گیرد!

 این است دموکراسی، نظریۀ خیالی که تطبیق آن در میدان واقعیت امکان پذیر نیست. غرب با رویکرد ایجاد روش‌های گوناگون حکومت‌داری تحت عنوان دموکراسی خود و دیگران را می‌فریبد، زیرا انسان در هر سطح و سویه‌ای که باشد از ایجاد نظامی کاملی که بتواند توسط آن رفتارها و روابطش را تنظیم نموده و در  اشباع حاجاتش مطمئنانه به آن پناه ببرد عاجز است، این برای ما به عنوان مسلمان روشن‌تر از آفتاب وسط روز است.

دموکراسی بر اساس باور جدایی دین از زندگی بنا شده است، عقیده‌ای که ایدئولوژی سرمایه‌داری براساس آن بناشده و آن عقیده‌ای حل وسط می‌باشد این طرز دید از ورای مبارزه میان ملوک و قیصرها و فلاسفه و مفکرین در اوروپا و روسیه سر برون آورد، هنگامی‌که ملوک و قیصرها دین را وسیلۀ استثمار و بهره‌برداری از مردم قرارداده، بر آنها ظلم نموده، خون آنها را به زعم این که نمایندگان خدا در روی زمین‌اند مکیدند، و رجال دین مردم را به سان چهارپایان می‌شماریدند، بنا براین جنگ‌های ویرانگری میان آنها و مردم عام پرباشد که از وسط آن فلاسفه و مفکرین برون آمد، که برخی وجود دین را در زندگی مطلقاً رد نموده و عده‌ای به آن اعتراف نموده ولی به جدایی آن از عرصۀ زندگی و حکومت و سیاست نظر دادند. از دل این مبارزۀ فکر ی حل وسط و جدایی دین از زندگی سر بدر آورد، که نتیجۀ طبیعی آن جدایی دین از دولت و سیاست است، در نتیجۀ این طرز تفکر باوری بوجود آمد که ایدئولوژی سرمایه‌داری بر آن استوار است، و این قاعدۀ فکری است که همۀ افکار سرمایه‌داری بر آن بنا شده است، و بر اساس آن اتجاه فکری و طرز دید آن از زندگی تعیین شده، بر همین اساس به معالجۀ همه مشاکل زندگی پرداخته است، این قیادت فکری است که غرب آنرا حمل نموده و جهان را به سوی آن فرا می‌خواند.

این است حقیقت دموکراسی کفری که غرب کافر  سرزمین‌های اسلامی را به سوی آن فرا می‌خواند، هیچ ارتباطی به اسلام از دور و نزدیک ندارد، با همۀ احکام اسلام در کلیات و جزئیات، در مصدر که از آن آمده، در عقیده‌ای که از آن سرچشمه گرفته، در اساسی که به آن استوار است و در افکار و نظام‌های که از آن بیرون آمده تناقض دارد. و برای آنانی‌که می‌خواهند بیشتر رأی و نظر اسلام را در مورد دموکراسی بدانند، مطالعۀ برخی کتب علماء را که در مورد بحث اسلامی مستنیر(روشن) نموده‌اند توصیه می‌نماییم مانند: "نظام اسلام" از شیخ تقی‌الدین النبهانی، " دموکراسی نظام کفر است؛ اخذ آن، تطبیق آن و دعوت به سوی آن حرام است" از شیخ عبدالقدیم زلوم و کتاب "دموکراسی و حکم اسلام پیرامون آن" اثر سیدحافظ صالح.

اسلام تشریع را فقط و فقط از جانب الله می‌پذیرد و بس، درحالیکه دموکراسی صلاحیت تشریع و قانون گذاری را به مردم داده است، که همین موضوع در ذات خوت کفر صریح است، اگرچه در کل دنیا معمول باشد، چقدر زشت و قبیح است که درسرزمین‌های اسلامی رواج یافته است، در حالیکه شریعتی در نزدما مسلمانان وجود دارد که هر گونه تشریع غیر از اسلام را به شکل قاطع تحریم نموده است، و مصادر اسلام را تنها از نفس آن قرارداده که در قرآن و سنت تمثیل گردیده است که یگانه مصدر تشریع می‌باشد؛ رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است: «ترَكْتُ فِيكُمْ أَمْرَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا مَا تَمَسَّكْتُمْ بِهِمَا كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّةَ نَبِيِّهِ»

ترجمه: در میان شما دو امر را گذاشتم، در صورتی چنگ زدن به آن هرگز گمراه نخواهید شد؛ کتاب الله و سنت رسول وی.

الله سبحانه و تعالی می‌فرماید: ﴿إِنْ الْحُكْمُ إِلاَّ لِلَّهِ يَقُصُّ الْحَقَّ وَهُوَ خَيْرُ الْفَاصِلِينَ﴾ [انعام:۶]

ترجمه: حکم و فرمان، تنها از آنِ خداست! حق را از باطل جدا می‌کند، و او بهترین جداکننده (حق از باطل) است.

همچنان اوتعالی فرموده است: ﴿فَلاَ وَرَبِّكَ لاَ يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ﴾[النساء: ٦٥]

ترجمه: به پروردگارت سوگند که آنها مؤمن نخواهند بود، مگر اینکه در اختلافات خود، تو را به داوری طلبند.

و در فرازی دیگری چنین فرموده است: ﴿أَلا لَهُ الْخَلْقُ وَالأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾[الأعراف: ٥٤]

ترجمه: آگاه باشید که آفرینش و تدبیر (جهان)، از آن او ست! پر برکت (و زوال‌ناپذیر) است خداوندی که پروردگار جهانیان است!

در اینجا لفظ " الْحُكْمُ" به معنی دلیل و برهان یا حکم شرع بوده که مراد از آن صدور اوامر و نواهی بر اعمال، و دادن صفات حسن و قبیح بر اشیا و افعال است. به تعبیر دیگر؛ حکم در این جا به معنی تشریع و قانون گذاری بوده و مقصد از آن پیش‌برد سلطۀ سیاسی نیست، و قطعاً به معنی جانب صاحب سلطه نمی‌باشد، در مورد ما مسلمانان صاحب " حُكْمُ" تنها الله سبحانه و تعالی بوده و ارادۀ مردم هیچ دخلی در آن ندارد.

اگرچه برخی از احکام وضعی با بعضی از احکام شرع مؤافقت هم داشته باشد مانند: منع خیانت در مال عامه، یا گذاشتن مردم بر معتقدات‌شان؛ این ها احکام شرعی تعبیر نمی‌شود، چون به اساس اوامر و نواهی الله متعال وضع نشده است، واجب است که حکم شرعی به اساس خطاب شارع باشد و شارع تنها الله سبحانه و تعالی است نه دستگاه حاکم و مجلس نمایندگان، بنابر این اخذ دموکراسی، تطبیق آن و دعوت به آن برای مسلمانان به صورت قاطع حرام بوده؛ نظامی است که مصدر آن بشر بوده، و هیچ ارتباطی به وحی و دین ندارد. این است حقیقت دموکراسی؛ اگر فرزندان امت در ارتش‌ها و سپاهیان قربانی‌ها را در راه حمایت از دموکراسی بذل کنند؛ باید از الله بترسند و آن را مانند دور انداختن دانه، دور اندازند و حاملین دعوت را در سعی و تلاش برای اقامۀ خلافت و دولتی که احکام شریعت حنیف الهی را تطبیق می‌کند نصرت نمایند، و آن دولت خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت است. الله سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِنْ قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَنْ يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَنْ يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَنْ يُضِلَّهُمْ ضَلاَلاً بَعِيداً﴾[النساء: ٦٠]

ترجمه: آیا ندیدی کسانی را که گمان می‌کنند به آنچه (از کتابهای آسمانی که) بر تو و بر پیشینیان نازل شده، ایمان آورده‌اند، ولی می‌خواهند برای داوری نزد طاغوت و حکّام باطل بروند؟! با اینکه به آنها دستور داده شده که به طاغوت کافر شوند. امّا شیطان می‌خواهد آنان را گمراه کند، و به بیراهه‌های دور دستی بیفکند.

نویسنده: استاد غادة عبد الجبار – أم أواب

مترجم: احمدقسیم راحل

ادامه مطلب...

ولایه سودان: انجمن ماهانه جوانان حزب التحریر در دانشگاه‌ها

  • نشر شده در ویدیوها

(آیا سند مشروطه در سودان باعث ایجاد نهضت شده می‌تواند؟)

جوانان حزب التحریر ولایه سودان روز چهارشنبه 21 آگست 2019م در دانشگاه‌ها انجمن ماهانۀ که زیر عنوان (آیا سند مشروطه در سودان باعث ایجاد نهضت شده می‌تواند؟)  نام گذاری شده بود، را براه انداختند.

ادامه مطلب...

حکم نماز در مسجدی‌که کفار در اعمار آن مشارکت داشته باشد!

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

سوال:

السلام‌علیکم‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

اجازه دهید تا خود را معرفی کنم، نام من نادیه یکی از دارسات در "اندونیزیا" می‌باشم، شیخ بزرگوار! می‌خواهم بپرسم، حکم نماز در مسجدی‌که نصاری در اعمار آن مشارکت نموده باشد، چیست؟

جواب:

وعلیکم‌السلام‌ورحمت‌الله‌وبرکاته!

قبلا مانند همین سوال، سوالی مطرح گردیده بود که به تاریخ 23 اپریل 2018م به صورت واضح جواب آن را داده بودم و شما نیز همان سوال را دوباره پرسیده‌اید که إن‌شاءالله پاسخ همان سوال در مورد این سوال نیز کفایت می‌کند.

سوالی‌که قبلا مطرح گردیده بود چنین بود: (آیا قبول کمک و تبرع در ساخت و اعمار مسجد از سوی کفار جائز است؟ و آیا نماز در مسجدی‌که کفار در ساخت و اعمار آن مشارکت کرده باشد جائز است؟)

پاسخ این دو سوال قرار ذیل است:

جزء اول: آیا تبرع و هم‌کاری از نگاه مالی در ساخت و اعمار مسجد پذیرفته شود؟

جزء دوم: آیا نماز در مسجدی‌که سرمایۀ کفار در ساخت و اعمار آن استفاده شده جائز است؟

جواب جزء اول، در مورد پذیرش تبرع و هم‌کاری کفار در ساخت و اعمار مسجد نظریات مختلفی وجود دارد، بعضی از فقهاء این مسأله را بر مسأله‌ای پذیرش هدیه و تحفه‌ای کفار قیاس نموده و گرفتن آن را جائز دانسته‌اند، این دسته از علماء گفتند که رسول الله صلی الله علیه وسلم هدیه‌ای "مقوقس" حاکم مصر را که از روم بود قبول نمود؛ اما نظر خودم این است که پذیرش هدیه برای یک شخص از موضوع هم‌کاری برای اعمار مسجد تفاوت می‌کند. مسجد جای عبادت الله سبحانه و تعالی بوده به همین دلیل تبرع و هم‌کاری مالی در مسجد، مالی است که در راه الله سبحانه و تعالی داده می‌شود. در حدیثی‌که از ابوهریره رضی الله تعالی عنه روایت شده است رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«أيُّها النّاسُ، إِنّ الله طيِّبٌ لا يقْبلُ إِلّا طيِّبًا...»

(مسلم)

ترجمه: ای مردم! الله سبحانه و تعالی پاک است و به غیر از پاک چیزی را نمی‌پذیرد.

بر اساس این روایت، پذیرش تبرع و هم‌کاری مالی از جانب کفار برای اعمار مسجد جائز نیست؛ زیرا مال کفار طیب و پاک نمی‌باشد وهم‌چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم در احادیث خود گفته است، هرکسی مسجدی را اعمار کند، الله سبحانه  وتعالی در جنت برایش خانه‌ای می‌سازد.

احمد در مسند خود از سعید ابن جبیر از ابن عباس رضی الله تعالی عنه روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«مَنْ بَنَى لِلَّهِ مَسْجِدًا بَنَى اللَّهُ لَهُ مِثْلَهُ فِي الجَنَّةِ»

ترجمه: کسی‌که مسجدی را برای الله سبحانه و تعالی اعمار نمود، الله سبحانه و تعالی در جنت برایش خانه‌ای اعمار می‌نماید. (اسناد این حدیث صحیح است)

حدیث طوری دلالت دارد که هرکسی مسجدی را برای الله سبحانه و تعالی اعمار نماید، الله سبحانه و تعالی در جنت برای آن خانه‌ای اعمار می‌نماید و چنین وعده‌ای تنها برای مسلمان داده شده است، منظور از کسی‌که برای الله سبحانه و تعالی خانه‌ای اعمار می‌کند بدون شک مسلمان بوده نه کافر؛ زیرا اگر کافر هرچند که مسجدی اعمار کند بازهم از اهل جنت نمی‌باشد.

هم‌چنان مشرکین در جاهلیت به ساخت و اعمار مسجدالحرام تفاخر می‌نمودند و الله سبحانه و تعالی این آیه‌ای کریمه را نازل نمود:

﴿أَجَعَلْتُمْ سِقَايَةَ الْحَاجِّ وَعِمَارَةَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ كَمَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَجَاهَدَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَسْتَوُونَ عِنْدَ اللَّهِ وَاللَّهُ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِين﴾

[توبه: 19]

ترجمه: آيا (رتبۀ سقايت و) آب دادن به حاجيان و تعميركردن مسجدالحرام را هم‌سان (مقام آن) كسي مي‌شماريد كه به الله سبحانه و تعالی و روز رستاخيز ايمان آورده است و در راه الله سبحانه و تعالی جهاد كرده است (و به جان و مال كوشيده است؟ هرگز منزلت آنان یک‌سان نيست و) در نزد الله سبحانه و تعالی برابر نمي باشند، الله سبحانه و تعالی مردماني را كه (به خويشتن به وسيله كفرورزيدن و به ديگران به وسيله اذيّت و آزار آنان) ستم مي‌كنند (به راه خير، صلاح دنيوي، نعمت و سعادت اخروي) رهنمون نمي‌سازد.

در تفسیر قرطبی گفته شده که تقدیر ﴿أَجَعَلْتُمْ سِقايَةَ الْحاجِّ...﴾؛ چنین است: (اصحاب سقایةالحاج او اهل سقایةالحاج مثل من آمن باالله و جاهد فی سبیله)؛ یعنی اصحاب آب‌داران حجاج یا مردم آب‌داران حجاج؛ مانند: کسانی است که ایمان به الله سبحانه  تعالی آورده و در راه الله سبحانه و تعالی جهاد نموده‌اند؟ و هم‌چنان در تفسیر این آیه گفته شده، که (من آمن) در این آیه مقدر است و تقدیر آن چنین می‌شود: (أَيْ أَجَعَلْتُمْ عَمَلَ سَقْيِ الْحَاجِّ كَعَمَلِ مَنْ آمَنَ)؛ یعنی آیا شما آب‌داران مشرک حاجیان را؛ مانند: کسانی می‌دانید که ایمان به الله سبحانه و تعالی دارند؟

در تفسیر نسفی آمده است، "سقایة" و "عمارة" ریشه‌ای سقی و عمر است؛ مانند: "صیانة" و "وقایة" و لازم است که مضاف در این کلمات مقدر باشد که تقدیر آن چنین می‌شود: (أجعلتم أهل سقاية الحاج وعمارة المسجدالحرام كمن آمن باالله)؛ یعنی آیا شما اهل آب‌داران حاجیان و اعمار کننده گان مسجدالحرام را؛ مانند: کسانی می‌دانید که به الله سبحانه و تعالی ایمان دارند؟ یعنی این آیه تشبیه مومنین را بر مشرکین و اعمال بی‌اساس و غیراسلامی را بر اعمال صالحه رد می‌کند و برابر دانستن مومنین را با مشرکین و اعمال صالحه را با اعمال کفار ظلم دانسته است؛ زیرا چنین برابری و فخری انصاف و درست نمی‌باشد.

بناءً این آیه‌ای کریمه عدم پذیرش تبرع و هم‌کاری کفار را در ساخت و اعمار مسجد ثابت می‌سازد؛ بناءً من ترجیح می‌دهم که اخذ پول کفار برای اعمار مساجد جائز نمی‌باشد و قول ترجیح در نزد من همین است؛ اما بعضی از فقهاء تبرع و هم‌کاری را در ساخت مساجد از جانب کفار جائز می‌دانند؛ چنانچه قبلاً یادآور شدم.

این چیزی است که من آن را ترجیح می‌دهم، الله سبحانه و تعالی عالم‌تر و حکیم‌تر است.

اما جزء دوم؛ یعنی جواز نماز در مسجدی‌که توسط مال کفار ساخته شده است باید گفت، نماز در چنین مسجدی جائز است، بخاری از جابر بن عبدالله روایت نموده است که رسول الله صلی الله علیه و سلم فرموده است:

«أُعْطِيتُ خَمْسًا لَمْ يُعْطَهُنَّ أَحَدٌ مِنَ الأَنْبِيَاءِ قَبْلِي: نُصِرْتُ بِالرُّعْبِ مَسِيرَةَ شَهْرٍ، وَجُعِلَتْ لِي الأَرْضُ مَسْجِدًا وَطَهُورًا، وَأَيُّمَا رَجُلٍ مِنْ أُمَّتِي أَدْرَكَتْهُ الصَّلاَةُ فَلْيُصَلِّ، وَأُحِلَّتْ لِي الغَنَائِمُ، وَكَانَ النَّبِيُّ يُبْعَثُ إِلَى قَوْمِهِ خَاصَّةً، وَبُعِثْتُ إِلَى النَّاسِ كَافَّةً، وَأُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ».

ترجمه: پنج‌چیز برای من اختصاص داده شده که برای هیچ یک از پیامبران قبل از من اختصاص داده نشده بود، رعب و ترس من از مسیر یک ماهه راه به قلب دشمن افتاده که به وسلیه‌ای  این ترس بر دشمن غالب می‌شوم، تمام زمین برای من پاک و جای سجده است، هریکی از امت من که نماز را دریافت باید نماز بخواند، برای من غنائم حلال شده و هر نبی به قوم خود فرستاده شده؛ اما من به سوی تمام مردم فرستاده شدم و شفاعت برای من داده شده است.

مسلم به عبارت دیگری روایت نموده؛ چنان‌چه از جابر بن عبدالله انصاری روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده است:

«أُعْطِيتُ خَمْسًا لَمْ يُعْطَهُنَّ أَحَدٌ قَبْلِي، كَانَ كُلُّ نَبِيٍّ يُبْعَثُ إِلَى قَوْمِهِ خَاصَّةً، وَبُعِثْتُ إِلَى كُلِّ أَحْمَرَ وَأَسْوَدَ، وَأُحِلَّتْ لِيَ الْغَنَائِمُ، وَلَمْ تُحَلَّ لِأَحَدٍ قَبْلِي، وَجُعِلَتْ لِيَ الْأَرْضُ طَيِّبَةً طَهُورًا وَمَسْجِدًا، فَأَيُّمَا رَجُلٍ أَدْرَكَتْهُ الصَّلَاةُ صَلَّى حَيْثُ كَانَ، وَنُصِرْتُ بِالرُّعْبِ بَيْنَ يَدَيْ مَسِيرَةِ شَهْرٍ، وَأُعْطِيتُ الشَّفَاعَةَ».

ترجمه: پنج‌چیز برای من اختصاص داده شده که برای هیچ یک از پیامبران قبل از من اختصاص داده نشده بود، هر پیامبری تنها به قوم خود فرستاده شد؛ اما من به هر سرخ و سیاهی فرستاده شدم، غنائم برای من حلال شده در حالی‌که قبلاً برای هیچ یکی از پیامبران حلال نشده بود، تمام زمین برای من پاک و جای سجده است، هرکی از امت من که نماز را دریافت باید هرجا که است نماز بخواند، رعب و ترس من از مسیر یک ماهه راه در قلب دشمن افتاده که به وسلیه‌ای آن غالب می‌شوم و دیگر این‌که شفاعت برای من داده شده است نه برای دیگران.

بناءً در تمام نقاط زمین نماز جائز است تا وقتی‌که پاک باشد؛ لذا نماز در هر مسجدی جائز است؛ اگرچه مال کفار در اعمار آن استفاده شده باشد و عدم پذیرش مال کافر برای اعمار مسجد به معنی عدم جواز نماز در آن نمی‌باشد؛ چنان‌چه قبلاً بیان کردم.

نظر من در این مسأله همین بود و همین نظری است که من آن را ترجیح می‌دهم، الله سبحانه و تعالی در همۀ امور عالم‌تر و حکیم‌تر است.

برادر شما عطاء ابن خلیل ابوالرشته

27 محرم الحرام 1440هـ.ق

7 اوکتبر2018م

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه