دوشنبه, ۰۶ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

غروب و افول: چگونه اسلام‌گرایان و مجاهدین اسبق در انتخابات پارلمانی شکست خوردند؟

  • نشر شده در سیاسی

اعلام نتایج ابتدایی انتخابات پارلمانی افغانستان در 25 ولایت نمایان می‌سازد که در میان چهره‌های برندۀ انتخابات، افرادِ وابسته به احزاب اسلامی، مجاهدین اسبق و اسلام‌گراها کمتر دیده می‌شود و در عوض بخش اعظم افراد برنده را وکلای قبلی و چهره‌های جدیدی تشکیل می‌دهند که شامل تجار و قراردادی‌های امریکایی، جوانان و تکنوکرات‌ها و در مواردی معدود پسران رهبران سیاسی می‌باشند. 

آن‌چه از نتایج ابتدایی انتخابات واضحاً معلوم می‌گردد، این است که قشر سیکولر و کسانی‌که پیشینۀ مذهبی و عضویت در احزاب اسلامی را نداشته و فاقد پایگاه اجتماعی و مردمی اند، برندۀ انتخابات شده‌اند و از عناصر اسلام‌گرا و مجاهدین اسبقِ پیشی گرفته‌اند. این ناکامی این نکته را به صراحت بیان می‌دارد که میزان محبوبیت و پایگاه اجتماعی مجاهدین اسبق در حال افت است.

در این جای شک نیست که ویژگی بارز برگزاری انتخابات در افغانستان؛ تقلب، بدنامی و رسوایی است و این موارد در انتخابات پارلمانی کاملاً مشهود بود که یک طفل نابالغ نیز به این نکته واقف است. اما دولت هم با استفاده از امکانات دست داشته و غفلت سیاسی جناح مقابل، تلاش کرد که رقبای سیاسی خود را که بخش اعظم آنان را مجاهدین اسبق و افراد وابسته به احزاب اسلامی تشکیل می‌داد، از برنده شدن باز دارد. دولت این مهندسی را تحت نام عدم برگزاری انتخابات در مناطق ناامن، مشکلات تخنیکی و بشری، مسئله بایومتریک آراء، تحت قرنطین درآوردن آرای ساحات خاص و در نهایت ابطال آرای یک حوزۀ مشخص انجام داده است.

شکست اسلام‌گراها و قشر مجاهدین اسبق در انتخابات پارلمانی کار یک شبه نبوده که اتفاق افتاده، و این تنها میدان انتخابات نیست که آنان به ناکامی مواجه شده‌اند، بلکه در بسیاری از میدان‌های دیگر نیز ضربات سهمگینی از دولت افغانستان و حامیان بین‌المللی‌اش خورده‌اند، که جبران آن کار بس دشواری است.

هر صاحب فکر و بصیرتی می‌خواهد بداند چه بر سَر مجاهدین اسبق آمد که این چنین منزوی شدند و لگام کار و سیاست از پیش شان رفت؟

برای دانستن این نکته باید سراغ روزهایی برویم که قشر مجاهدین اسبق در بلندای سیاست افغانستان قرار داشته و در میان مردم محبوب قلب‌ها بودند، و از محبوبیت، مردم نام‌های آنان را بر سَر نوزادهای شان می‌گذاشتند. عامل محبوبیت، شهرت، عزت و پیروزی مجاهدین در زمان جهاد تنها به یک نکته بر می‌گشت و آن‌هم چنگ زدن شان به اسلام و در پیش گرفتن ارزش‌های اسلامی بود. این ارزش‌ها آنان را به سطح جهانی شهرت بخشید و الگوی بسیاری از مبارزان در سایر نقاط جهان قرار گرفتند.

اما بعد از سال 2001 دچار اشتباه استراتیژیک شدند و منبع قوت، قدرت و عزت شان را که در اسلام و ارزش‌های جهاد نهفته بود، در میدان مبارزۀ جهاد رها کردند و در میدان سیاست ارزش‌های اسلامی را کنار زده و در عوض راه دموکراسی را در پیش گرفتند. گویی که اسلام ارزش و راه حلی برای سیاست و پیشبرد امور سیاسی ندارد. این جا بود که قاعدۀ بازی را از دست دادند و مرتکب اشتباهاتی شدند که تا به حال نیز ادامه دارد. اشتباهاتی که مبارزات وقربانی‌های چندین ساله‌ای مردم افغانستان را در میدان سیاست به باد فنا داد.

آنان درک نکردند که مبارزۀ سیاسی در میدان دموکراسی برای یک مجاهد امر ناممکن است و نمی‌شود با ارزش‌های جهاد در این میدان به مبارزه پرداخت. در واقع، دموکراسی میدان بازی تکنوکرات‌ها، سیکولرها و دموکرات‌ها است نه مجاهدین و اسلام‌گراها. چون نظام دموکراسی در تناقض اساسی با ارزش‌های جهاد قرار دارد؛ زیرا جهاد برای حاکم ساختن دین الله است، ولی در دموکراسی این مردم است که برای مردم قانون می‌سازند و حاکمیت می‌کنند.

این بود که سلسله‌ی اشتباهات سیاسی شان از کنفرانس بُن شروع شد که تن به یک معامله دادند و وارد نظم امریکایی شدند و گمان کردند که همواره حمایت امریکا را خواهند داشت، غافل از این‌که مورد استفادۀ ابزاری قرار گرفته‌اند. این کار شان به تعبیر بسیاری‌ها بزرگ‌ترین خیانت به آرمان میلیون‌ها شهید و رهبران جهاد افغانستان پنداشته می‌شود.

در هنگام حکومت موقت و انتقالی مصروف کرسی‌های بلند دولتی، کمک‌های بادآوردۀ خارجی و عیش و عشرتی شدند که دیری نپائید. در نتیجه‌ی غفلت و مبارزه در میدان اشتباه، با سیاست‌های مکارانه‌ی خلیل‌زاد یکی پس از دیگری تحت عنوان جنگ‌سالاران از اریکۀ قدرت کنار زده شدند، تعدادی از آنان به شکل مرموز به قتل رسیدند، تعدادی دیگری خانه‌نشین ساخته شدند. قشر دیگری که هنوز بصورت سمبولیک در بدنۀ دولت مشغول به کار اند، قدرت اجرایی و سمت و سُو را ندارند، مجبور اند در خط سیر دولت و آجندای امریکایی‌ها بچرخند.

کارنامۀ سطحی آنان در هفده سال گذشته باعث شد که از یک‌سو قدرت واقعی و مردمی خود را از دست بدهند و مردم اعتماد و اعتبار شان را نسبت به این قشر از دست بدهند و از سوی دیگر، به دلیل این‌که در میدان اشتباه به مبارزه پرداختند از لحاظ سیاسی نیز به موفقیت چندانی دست نیافته‌اند و ساختارهای در دست داشته را نیز از دست داده‌اند. چنان‌چه، در دورۀ حکومت وحدت ملی، بسیاری از نهادهای ملکی و نظامی تحت نام اصلاحات و جوان‌سازی از حضور چهره‎ها و عناصر اسلام‌گرا و مجاهد پاک‌سازی شده و در عوض عناصر سیکولار جایگزین شده‌اند.

از لحاظ داخلی نیز این قشر درگیر تشتت‌، تفرقه و چنددسته‌گی شده‌اند که باعث فرورفتن تعدادی از آنان به دامان استخبارات خارجی گردیده و از لحاظ بیرونی نیز جایگاه شان را در سیاست افغانستان به کسانی واگذار کرده‌اند که تا همین چند سال پیش ارزشی به آنان قائل نبودند و آنان را با الفاظ غرب‌گراها، تکنوکرات‌های بی‌ریشه و فاقد پایگاه اجتماعی به معرفی می‌گرفتند. ولی همین قشر بی‌ریشه، امروز توانسته در انتخابات پارلمانی برندۀ میدان شود؛ زیرا سیکولرها در میدانی بازی می‌کنند که مطابق به ارزش‌های پذیرفته شدۀ آنان می‌باشد. برعکس، مجاهدین اسبق در میدانی به مبارزه می‌پردازند که کوچک‌ترین ارتباطی از لحاظ فکری، عقیدتی و احساسی با آنان ندارد. در نتیجه، حالا مجبور اند که حاکمیت همین قشر بی‌ریشه را بپذیرند و بدتر از آن، تعدادی دیگری هنوز هم عبرت لازم را فرا نگرفته و در انتخابات ریاست جمهوری برای گرفتن کرسی و مقام، در پی معامله و سازش با انسان‌های بی‌ریشه‌ و تکنوکراتی هستند که اگر دوباره بر قدرت در افغانستان تکیه بزنند، قشر مجاهدین اسبق را به انزوای بیشتر در خواهند آورد.

البته این طور فهم نشود که هدف نگارنده این است که برنده شدن قشر مجاهدین اسبق در انتخابات پارلمانی به معنای پیروزی و سیاست درست آنان است، که هرگز این طور نیست، برنده شدن نیز ذوب شدن شان را در نظم دموکراتیک به نمایش می‌گذارد. اصل مسئله این‌جاست که این قشر به مشکل اصلی شان متوجه شوند و دست از اشتباه بردارند. در واقع، مشکل بزرگ مجاهدین اسبق، احزاب اسلامی و اسلام‌گراها این بوده که همیشه در میدان فکر و سیاست باخته‌اند و این باخت شان بدلیلی بوده که در میدان اشتباه به مبارزه می‌پردازند. پس تا زمانی‌که این قشر درک نکنند که میدان مبارزۀ آنان اسلام و برای حاکم ساختن ارزش‌های اسلام است، در هر مبارزه و رقابتی به شکست مواجه می‌شوند.

بناً بر امت اسلامی، به خصوص متنفذین و قشر قدرت‌مند جامعه لازم است تا اسلام را در همه میدان‌ها مبنای فکر و سیاست خویش قرار دهند و با چنگ زدن به ارزش‌های اسلامی قدرت واقعی مردمی را بدست گیرند. پس از به قدرت رسیدن نیز درگیر اختلافات داخلی و هوای نفس نشده، بلکه از قدرت شان برای حاکم ساختن و تطبیق برنامه و نظام اسلام استفاده نمایند، تا باشد که تاریخ را رقم زنند و پیروزی و عزت دنیوی و اُخروی نصیب حال شان گردد. هر راهی جز این، قوت شان را تضعیف و دشمن مال و جان و عزت و ناموس شان را بر سرنوشت سیاسی شان حاکم می‌سازد.

در واقع، در نظم دموکراسی امریکایی، عزت‌مندان بی‌عزت و بی‌عزت‌ها عزت‌مند می‌شوند و نتایج بسیاری از پروسه‌های دموکراتیک در افغانستان این نکته را به وضاحت ثابت می‌سازد. پس جا دارد که این سخن فاروق اعظم را سرلوحۀ مبارزات سیاسی خویش قرار دهیم که می‌گفت:« ما قوم جاهلی بودیم که الله توسط اسلام به ما عزت داد و هرگاه این عزت را در جای ديگر جستجو کنيم، الله ما را خوار می‌گرداند».

مصدق سهاک

عضو دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر ـ ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

"پیروزی از سوی هیچ‌کس، جز از جانب الله نیست"

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ لِيَصُدُّوا عَن سَبِيلِ اللَّهِ فَسَيُنفِقُونَهَا ثُمَّ تَكُونُ عَلَيْهِمْ حَسْرَةً ثُمَّ يُغْلَبُونَ وَالَّذِينَ كَفَرُوا إِلَى جَهَنَّمَ يُحْشَرُونَ﴾

[انفال: 36]

ترجمه: آن‌ها که کافر شدند، اموال‌شان را برای بازداشتن(مردم) از راه الله خرج می‌کنند؛ آنان این اموال را(که برای به   دست آوردنش زحمت کشیده‌اند، در این راه) مصرف می کنند، امّا مایۀ حسرت و اندوه‌شان خواهد شد و سپس شکست خواهند خورد و(در جهان دیگر) کافران همگی به سوی دوزخ گردآوری خواهند شد.

این آیۀ قرآن شریف بیان‌گر حالت قریش است؛ زمانی که قریش بسیاری از رهبران و سران خود را در جنگ بدر از دست داده بود، سپس در صدد آن شد که ثروت زیادی را جمع‌آوری کند تا علیه اسلام و رسول اللهﷺ به مبارزۀ خویش ادامه دهد.

به اساس تفسیر ابن کثیر، الله سبحانه وتعالی این آیه را کلی بیان می‌کند و در مورد تمام کافرانی که ثروت خود را برای بازداشتن مردم از راه حقیقت صرف می‌کنند، می‌باشد. بناءً با انجام چنین عملی، تنها پول و ثروت آن‌ها مصرف خواهد شد و در نهایت هیچ چیزی را به جز از حسرت و اندوه بدست نخواهند آورد. هم‌چنان آن‌ها به دنبال خاموش‌کردن نور الله هستند و قوانین دست ساختۀ خود را بالاتر از حکم الله می‌پندارند، اما الله سبحانه وتعالی نور خود را کامل خواهد کرد، هرچند که کافران از آن متنفر باشند. همین‌طور او سبحانه وتعالی دین خود را بر تمام ادیان پیروز و حاکم خواهد نمود.

بنابر این، آیۀ فوق به واقعیت کنونی مسلمانان و اسلام صدق می‌کند. چنانچه امروزه کشورهای کفری بدون هیچ‌گونه شرمندگی مقادیر زیادی از ثروت خود را در راه مبارزه با مسلمانان صرف می‌کنند. طور مثال: دولت مستبد چین کمپ‌هایی را تحت نام "مراکز بازآموزی" در منطقۀ سینکیانگ راه‌اندازی کرده است و بر اساس یک تخمین، بیش از 3 میلیون مسلمان را در این کمپ‌ها توقیف نموده است. در این کمپ‌ها مسلمانان را مورد سوءاستفاده و شکنجه قرار می‌دهد، آن‌ها را مجبور به مصرف الکول، خوردن گوشت خوک و ردکردن عقاید‌شان می‌کند؛ در حالی‌که این همه واقعات خشونت‌آمیز در مقابل چشمان جهان، که هم‌چنان ثروت خویش را صرف قایم کردن ارتباط با چین می‌کند، صورت می‌گیرد.

هم‌چنان جهان شاهد ادامۀ آزار و اذیت مسلمانان روهینگیا از سوی دولت برما بوده که این یک جنگ دیگر علیه اسلام و مسلمانان می‌باشد.  جهان نه تنها چشمان خود را بسته، بلکه انگلیس نیز به دولت برما از طریق فروش اسلحه به ارزش 500هزار پوند، کمک نموده است. هنگامی‌که مشاهده می‌کنیم، به تعداد مسلمانانی‌که-تنها بخاطر این که مسلمان هستند- مورد شکنجه و آزار و اذیت قرار می‌گیرند، افزوده می‌شود، ممکن احساس ناامیدی بر ما غلبه کند؛ به خصوص زمانی‌که هیچ تغییری را مشاهده نمی‌کنیم و از طرفی احساس می‌نماییم که دشمن نیز روز به روز قوی‌تر می‌شود؛ بناءً چنین احساساتی منجر به ضعف و ناتوانی می‌ شود؛ هم‌چنان باعث می‌شود که اعتماد به نفس خویش را در راه دعوت که هدف آن تغییر وضعیت مسلمانان در سراسر جهان می‌باشد، از دست داده و در این راستا فعالیت ننماییم. در چنین حالتی باید به قرآن و سنت چنگ زنیم تا چنین احساساتی بر ما غلبه نکند. باید آرامش خاطر را در قرآن و سنت جستجو نماییم؛ چرا که الله سبحانه وتعالی عالم الغیب بوده و حالت امروزی ما را بسیار دقیق بیان نموده است و در کنار آن راه‌حل دقیق برای بیرون‌رفت از مشکلات نیز برای ما پیش‌کش نموده است. چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا تَهِنُوا وَلَا تَحْزَنُوا وَأَنتُمُ الْأَعْلَوْنَ إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ﴾

[آل عمران: 139]

ترجمه: سست نشوید و غمگین نگردید و شما برترید؛ اگر ایمان داشته باشید!

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِيَتْ عَلَيْهِمْ آيَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِيمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ يَتَوَكَّلُونَ﴾

[انفال: 2]

ترجمه: مؤمنان، تنها کسانی هستند که هرگاه نام الله برده شود، دل  های  شان ترسان می گردد و هنگامی  که آیات او بر آن‌ها خوانده می‌شود، ایمان‌شان فزون‌تر می گردد و تنها بر پروردگارشان توکل دارند.

ما باید قوی و ثابت قدم بوده و به پروردگار خویش تکیه نماییم و به پیروزی و نصرتی‌که از جانب الله سبحانه وتعالی آمدنی است، باور داشته باشیم، زیرا الله سبحانه وتعالی مسلمانان را در مقابل کفار، که با آن ها می‌جنگند و ظلم می‌کنند، کمک می‌نماید. سپس درک خواهیم نمود که پیروزی تنها از جانب الله سبحانه وتعالی میسر می‌باشد؛ ضمناً وظیفۀ ما پیروی از دستورات الهی است که عبارت از کار کردن بدون وقفه بخاطر زدودن مشکلات و گرفتاری‌های برادران و خواهران مسلمان ما به وسیلۀ انگیزه دادن اشخاص قدرت‌مند، ارتش سرزمین‌های اسلامی و سایر امت مسلمه به ادای مسئولیت‌شان برای حمل اسلام و پایان دادن به ظلم و تجاوز کفار می‌باشد. همین‌طور ما باید به دعوت مان ادامه داده؛ زیرا الله سبحانه وتعالی برای ما دستور داده است  که با کار و فعالیت در راه دعوت اسلامی وضعیت مسلمانان را تغییر داده و قوانین الهی را با تأسیس دولت خلافت به روش نبوت، تطبیق نماییم.

﴿وَمَا جَعَلَهُ اللَّهُ إِلَّا بُشْرَىٰ وَلِتَطْمَئِنَّ بِهِ قُلُوبُكُمْ وَمَا النَّصْرُ إِلَّا مِنْ عِندِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ﴾

 [انفال: 10]

ترجمه: ولی الله(سبحانه وتعالی) این را تنها برای شادی و اطمینان قلب شما قرار داد؛ و گرنه پیروزی جز از طرف الله نیست؛ الله توانا و حکیم است!

نویسنده: یاسمین ملک

عضو دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

سازمان‌های مشکوک از سوی مقامات دولتی حمایت می‌شوند تا شمشیرهای‌شان را علیه اسلام از نیام برکشند

  • نشر شده در لبنان

(ترجمه)

سازمان کفری "نهاد حقوق زنان" که در واقع از سوی مقامات دولتی و فعالین سیکولر در حکومت لبنان حمایت می‌شود، از یک مقطع زمانی به دیگر مقطع زمانی با اقدامات‌ و شعارهای‌شان در میان عموم فراخوانی می‌کنند، که حقیقت امر تهاجم بر احکام شرعی متعلق به وضعیت شخصی افراد است تا باشد که افکار عامه را به منظور الغای احکام باقی ماندۀ اسلام آماده بسازند. این سازمان عمداً توهماتی را در افکار عامه ایجاد می‌کند که دلیل اصلی در عقب پدیدۀ خشونت علیه زنان قوانین اسلامی می‌باشد و از قوانین غربی می‌خواهد تا میان زن و مرد مساوات و برابری را تأمین کند.

این سازمان فراموش کرده است که اسلام یگانه دینی است که به زنان کرامت بخشیده و مقام خاصی را بر آنان در نظر گرفته است، حال آن‌که قوانین غرب کرامت آنان را به پست‌ترین مقام پاین آورده و باعث گردیده تا قربانی شهوت‌رانی مردان شوند، یا به مقصد اعلانات تجارتی مورد استفاده قرار گیرند و روزبه‌روز با ترویج مودوفیشن لباس‌های‌شان کوتاه می‌شود، برهنه می‌شوند، مورد سرزنش قرار می‌گیرند و سرانجام بار سنگینی بیشتر از حد توان‌شان بر شانه‌های‌شان گذاشته می‌شود. کشورهای غربی، به خصوص انگلیس و دنمارک مقام اول را در فهرست ارقام احصایوی خشونت علیه زنان گرفته اند و هم‌چنان آمار طلاق، تجاوز و فروپاشی خانوادگی نیز در آن کشور‌ها به بالاترین حد خود رسیده است. 

نگرانی مقامات دولتی‌که در عقب این سازمان‌ها مخفیانه فعالیت می‌کنند، اینست که قوانین وضعیت شخصی اسلامی را در لبنان تغییر داده و به عوض آن قوانین حقوق فردی غرب را اجراء کنند. در حال‌حاضر، در اکثریت کشورهای اسلامی به شمول لبنان احکام اسلامی تطبیق نمی‌شوند، به جز احکام مربوط به وضعیت شخصی.... در یک زمانی‌که مسلمانان وحدت  سرزمین‌های اسلامی، تأسیس خلافت راشدۀ ثانی برمنهج نبوت و تطبیق تمام احکام نظام اسلام را از آرزو دارند و به آنان این مسئله مفهوم شده است که به‌جز قانون الله سبحانه‌و‌تعالی هیچ پیشرفت و ترقی فکری و مادی میسر نخواهد شد، این انجمن‌ها با اجازه نامۀ حکومت و مقامات دولتی با تبلیغات گستردۀ خود در جمع حاضر می‌شوند و فریاد می‌زنند که احکام شریعت باید یا بازنگری شوند و یاهم از صحنۀ عملی نابود شوند. به همین‌‌ملحوظ، ما به آنانی‌که از این تذکر عبرتی می‌گیرند، یادآوری می‌کنیم:

- ‏نظام اسلام مناسب حال و احوال تمام انسان‌ها به شمول زن و مرد می‌باشد، زیرا این نظام از سوی خالق انسان، کائنات و حیات نازل شده است. 

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾

[ملک: ۱۴]

ترجمه: ‏‏مگر كسی‌كه(مردمان را) می‌آفريند(حال و وضع ايشان را) نمی‌داند و حال اين‌كه او دقيق و باریک‌بين بس آگاهی است‌؟!‏

- ‏انسجام خانواده‌ها در بلاد اسلامی در مقایسه با جامعۀ غربی، بخاطر تمسک به قوانین اسلامی است که کرامت، شخصیت و مقام زن را در جایگاه اصلی‌اش نگهداشته، که زن می‌تواند مادر یا همسر یا خواهر و یاهم دختر باشد، زیرا در هر دورۀ زنده‌گی، اسلام به زن جایگاه خاصی قایل شده است.

- ‏فریب دادن مردم و ادعایی‌که می‌گویند خشونت علیه زنان ناشی از احکام شرعی است، دیگر از نظر مردم پهنان نیست و این فریب تبلیغاتی در جنگ علیه اسلام و تنفیذ دستورات کشورهای غربی-همان‌گونه‌ که اخیراً در تونس تحت جلوگیری از بازگشت اجرای تمام احکام اسلامی در صحنۀ عملی موفق شدند- منجر به ناکامی شده است.

- برماست که از حمله بالای واجبات اسلامی‌مان جلوگیری کنیم و تمام آن کسانی‌که بر قوانین الله سبحانه‌و‌‌تعالی تاخت‌وتاز می‌کنند، مجازات کنیم و در مقابل آنان سخت و خشن باشیم؛ زیرا آنان مردم را به گمراهی دعوت نموده و انسان را از عبادت الله سبحانه‌و‌تعالی به عبادت بنده سوق می‌دهند. 

به همین‌ملحوظ، ما به مقاماتی‌که به این چنین ادعاهای خبیثانه گوش می‌دهند و خواسته‌های‌شان را اجراء و آنان را حمایت می‌کنند، هشدار می‌دهیم. ‏هیچ چیز ما را بهتر از اجرای شرعیت اسلامی نهضت داده نمی‌تواند و اگر این چنین نباشد، نفس‌های‌مان بی‌ارزش خواهد شد.

فلهذا ما همراه با تذکر شدیداً اشاره می‌کنیم که برضد هرآن کسانی هستیم که زنان را ناراحت یا علیه زنان جرایم و دیگر اعمال زشت را روا می‌دارند، رسول الله ﷺ در مورد زنان چنین می‌فرماید:

«لَا يُكْرِمُهَا إِلَّا كَرِيمٌ...»

ترجمه: تنها مردی با شخصیت نجیب به زن کرامت خواهد بخشید و فردی با ریشه‌ای نیت بد‌ به آنان بی‌حرمتی خواهد کرد.

و حضرت محمد ﷺ فرمودند:

«رِفْقاً بِالْقَوَارِيرِ»

ترجمه: ‏با ظروف شیشه‌ی(زنان) ملایم باشید!

شیخ دوکتور محمد ابراهیم

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه لبنان

 

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه