دوشنبه, ۰۶ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۹م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

قضیۀ کشمیر در قدم نخست راه‌حل نظامی دارد

(ترجمه)

هنگامی‌که‌ یک فرد و یا گروهی از امت اسلامی ‌به وسیلۀ‌ ‌کدام قدرت و یا دولتی مورد تجاوز قرار می‌گیرد، قضیۀ‌ آن‌ها  تنها راه‌حل نظامی داشته و بر ذمۀ امت واجب می‌گردد که در برابر آن موقف نظامی داشته باشد و دولت و یا قدرت متجاوز حکم محارب را به خود می‌گیرد. در هیچ صورتی برای مسلمانان جایز نیست که قضیۀ تجاوز بر امت را به‌ یک قضیه سیاسی، که از طریق مذاکرات به حل آن پرداخته می‌شود، تبدیل نمایند و هم‌چنان جایز نیست که آن را بر اساس ساخته و پرداخته‌های سازمان ملل و نهادهای مرتبط به آن، به مفهوم امروزی یک قضیۀ انسانی و یا یک قضیۀ  ملی تنها مربوط به امور داخلی متجاوز علیه بدانند. رسول الله صل الله علیه وسلم می‌فرمایند: 

«إنهم أمة واحدة من دون الناس... وإن المؤمنين بعضهم موالي بعض دون الناس... وإن سلم المؤمنين واحدة، لا يسالم مؤمن دون مؤمن في قتال في سبيل الله»

(سيرة ابن هشام؛ ج2، ص 106)

ترجمه: آنان در میان سایر مردم، امت واحد اند... و برخی از مؤمنین حامی و پشتیبان برخی دیگر اند... و قطعاً صلح مؤمنین یکی است و هیچ مؤمنی در هیچ جنگی در راه الله، بدون در نظر داشت مؤمن دیگر اقدام به صلح نمی‌کند.

دین مبین اسلام در مورد این قضیه‌ موقف واضح و حکم مشخصی دارد و بر همه‌گان، مخصوصاً بر حکام و علمای مسلمان از جمله‌ای ‌بدهیات است. مسلمانان در کشمیر اشغالی از سال 2009م بدین‌سو به دست نیروهای اشغالگر هندو بدترین آزار و اذیت‌ها را متحمل می‌شوند. کاروان شهداء در کشمیر همواره در حال حرکت می‌باشد. مردم کشمیر بطور مداوم به وسیلۀ اشغالگران هندو ‌گلوله باران می‌شوند؛ چنان‌چه به همین تازه‌گی چشمان یک کودک را در پیش روی مادرش هدف قرار داده و آن را گلوله باران نموده اند. با وجود این‌همه، باز هم نظام "بجوا-عمران به طرف هند دست دوستی و صلح دراز می‌کند"!

 همین چند هفته پیش بود که مقاومت در برابر اشغالگری‌های هندوها، در مقابل چشم و گوش حکام مسلمانان بطورعام و حکام پاکستان به طور خاص، قافلۀ دیگری را به کاروان شهداء در کشمیر ضمیمه ساخت. صحنه‌ای را که رسانه‌های تصویری از بدرفتاری‌ها نسبت به اهل ما در کشمیر ارائه می‌دهند، از صحنۀ ‌بدرفتاری‌های دولت یهود در حق سرزمین مبارک فلسطین و از بدرفتاری‌های‌ بشار ستمگر به حق مردم سوریه و یا از بدرفتاری‌هایی‌که چین در حق مسلمانان ایغور در ترکستان شرقی مرتکب می‌شود، چندان تفاوتی ندارد. حکام سرزمین‌های اسلامی، مخصوصاً حکام جدید پاکستان که دائم شعار دولتی را بسان دولت مدینۀ منوره سر می‌دهند؛ دولتی‌که به دستان اشرف مخلوقات حضرت محمد صلی الله علیه وسلم تأسیس شد، همواره‌ این صحنه‌ها را مشاهده کرده و به اندازۀ لب‌تر نمودن صدایش را نکشیده اند؛ چه برسد به این‌که باعث کدام شورش و انقلابی شده باشند؛‌ جز افزایش دوستی‌ با دشمنان امت و عدم توجه به کشتار اهل ما از نوادگان دولت مدینه.

بدتر از همه‌ اینست که حکام سرزمین‌های اسلامی، حکام میلیاردها مسلمان، قضیۀ ‌کشمیر را مربوط به خود و به کسانی‌که بر آن‌ها حکومت می‌کنند، نمی‌دانند. این موقف از موقف نظام کنونی پاکستان مزدور امریکا و موقف حکام سابق پاکستان، که کشمیر و مردم آن را دو دسته به اشغالگران هندو تقدیم نموده اند، چندان تفاوتی ندارد و هم‌چنین موقف "پرویز مشرف" و شریک آن در خیانت(نواز شریف) که در عملیات معروف "تپه‌های گارگیل" نیروی‌های نظامی پاکستان را از آزادسازی ‌کشمیر بازداشته اند؛ در حالی‌که‌ این امکان وجود داشت که بزودی ‌کشمیر آزاد شود. از موقف خائنانۀ حکام کنونی پاکستان که بسان مردگان خاموشی اختیار نموده‌اند، نیز چندان تفاوتی ندارد؛ بلکه حکام کنونی پاکستان، که در عادی‌سازی روابط با هند و بستن معادات صلح با آن تلاش دارند، خیانت بزرگ‌تری از خیانت پرویز مشرف و نواز شریف مرتکب می‌شوند.

همین‌که عمران خان بر سمت نخست‌وزیری نشست، فرصتی را که رأی دهندگان در اختیارش گذاشته بودند، غینمت شمارده و بلافاصله همگام با آنچه که امریکا برای منطقه در نظر دارد، اقدام به ‌ایجاد تغییرات در پاکستان و الغای منهج حکام پیش از خود نمود؛ تغییراتی‌که از هزینۀ قضایای مسلمانان کشمیر، افغانستان، بنگله‌دیش و خود پاکستان، منجر به تقویت حزب هندویی "بهاراتیا جاناتا" می‌شود.

اوضاع سیاسی در سرزمین‌های اسلامی ‌به ویژه پاکستان اوضاع مملو از ترس و حشت‌ و تاریکی‌ها می‌باشد؛ تاریکی‌های خیانت‌ حکام سرزمین‌های اسلامی، مخصوصاً حکام پاکستان؛ خیانت‌هایی‌که به تازه‌گی از سرگرفته شده. قضیۀ ‌کشمیر یک قضیۀ نظامی است که راه‌حل‌اش در دستان اردو‌های اسلامی می‌باشد؛ از جمله اردوی پاکستان که پنجمین اردوی قدرت‌مند جهان به شمار رفته و به سلاح هسته‌ای مسلح می‌باشد. اگر اردو‌های اسلامی و اردوی پاکستان که نزدیک‌ترین اردو به مسلمانان کشمیر بوده و در قدم اول به آزادسازی ‌کشمیر؛ در حالی‌که کاملاً توان آن را دارد، مکلف می‌باشد و به نجات مسلمانان کشمیر نشتابند، معمول است که بار و بند کاروان شهدای‌ کشمیر همواره بسته و خون مسلمان‌ها به طور مداوم بر خیانت هر توان‌مندی‌که از یاری رساندن به آن‌ها خودداری می‌کند، لعنت می‌گوید. رسول الله صلی الله علیه وسلم این چنین می‌فرمایند:

«مَا مِنْ امْرِئٍ يَخْذُلُ امْرَأً مُسْلِماً فِي مَوْضِعٍ تُنْتَهَكُ فِيهِ حُرْمَتُهُ وَيُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ إِلَّا خَذَلَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ فِيهِ نُصْرَتَهُ وَمَا مِنْ امْرِئٍ يَنْصُرُ مُسْلِماً فِي مَوْضِعٍ يُنْتَقَصُ فِيهِ مِنْ عِرْضِهِ وَيُنْتَهَكُ فِيهِ مِنْ حُرْمَتِهِ إِلَّا نَصَرَهُ اللَّهُ فِي مَوْطِنٍ يُحِبُّ نُصْرَتَهُ»

(رواه ابوداود)

ترجمه: کسی‌که آبروی مسلمانی را ببرد و عزت او را پایمال کند، الله(سبحانه وتعالی) در جایی‌که باید نصرت شود، رسوایش می کند و کسی‌که مسلمانی را در جایی‌که آبرویش می‌رود و عزت‌اش پایمال می‌شود، نصرت کند؛ الله(سبحانه وتعالی) او را در جایی نصرت می‌کند که ضرورت به نصرت دارد.

هدف ما اینست که ‌این بهترین امت اندکی از این حالت ذلت‌بار بدر آید؛ چیزی‌که از نظر حکام و رهبران خائن و ترسو‌ی اردوهای اسلامی محال و خیال است؛ رهبرانی‌که در هر بحرانی خود را به آغوش دشمنان امت انداخته، سر به سوراخ مارمولک‌های غربی می‌کنند؛ امتی‌که فارس، روم، تاتار، مغول و صلیبی‌ها را شکست داد و امریکا را وادار به پرداخت جزیه می‌نمود؛ اکنون نیز توان عقب‌راندن رژیم هندوها را به انگلیس دارد؛ رژیمی‌که انگلیس‌ها آن را بسان خنجری در ران شرقی امت اسلامی فرو نهادند؛ همان‌گونه که دولت یهود را در قلب سرزمین‌های اسلامی تأسیس نموده اند. این‌ هردو رژیم، بنابر بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم که در احادیث صحیحه از آن حضرت روایت شده است، در شرف زوال قرار دارند؛ اما نباید این را فراموش کرد که در‌شرف زوال بودن آن‌ها در گرو تأسیس دوبارۀ دولت خلافت راشده بر منهج نبوت می‌باشد؛ دولتی‌که به زودی به خواست الله سبحانه وتعالی تأسیس خواهد شد. بلی، هر غیور و هرکسی‌که دوست دارد، سهمی در این شرف و افتخار داشته باشد؛ باید با کسانی هم‌رکاب شود که در تلاش تأسیس آن می‌باشند؛ زیرا سرانجام قافله به نفع مؤمنین پرهیزکار ختم خواهد شد.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: بلال مهاجر

ادامه مطلب...

زورگوئی امریکا و فجایع جدید اقتصادی جهان

(ترجمه)

کارشناسان جهانی سیاست و اقتصاد به این باور اند که امریکا در حال حاضر، غول اقتصادی و نظامی است، در رأس هِرم جهانی زانو زده و در حال حاضر رقیبی هم ندارد تا جایگاهش را تنزیل دهد. در عین حال، به این نیز اتفاق نظر دارند که این غول بزرگ از لحاظ اقتصادی مجروح گردیده و به‌شدت خون از وی جاری است و اگر کشورهای خارجی با وصل کردن خون جدید به کمک وی نمی‌شتافتند، این جراحات وی را از پای انداخته و دیگر قادر نبود تا سرپایش بایستد.

امریکا امتیازات ذیل را دارد: دارای واحد پولی جهانی بوده که بالای تمام واحدهای پولی دیگر مسلط است و مبادلات در بانک‌ها و بازارهای جهانی با واحد پولی امریکا صورت می‌گیرد؛ بزرگ‌ترین تولید کنندۀ کالا و خدمات جهانی است؛ چنان‌چه کارشناسان حجم تولیدات امریکا را بالغ بر 25درصد از تولیدات جهان می‌دانند؛ بزرگ‌ترین صادرکنندۀ سلاح است؛ چنان‌چه سه چهارم سلاحی‌که در جهان فروخته می‌شود، ساخت امریکاست؛ بزرگ‌ترین صادرکنندۀ کالا است؛ چنان‌چه بر 20درصد از تجارت جهانی تسلط دارد؛ در رأس بزرگ‌ترین مؤسسات اقتصاد جهان تسلط دارد. از هفت بانک بزرگ جهان، سه بانک مربوط امریکاست؛ بر بازار نفت جهان با واحد پولی خویش مسلط است و در زمینۀ تحقیقات علمی و اختراعات پیش‌قدم است؛ در عرصۀ نظامی قوی‌ترین کشور بوده و در تکنالوژی نظامی از تمام کشورهای جهان سبقت جسته، پایگاه‌های نظامی‌اش را در اطراف جهان گسترش داده و در پروژۀ جنگ ستارگان و غلبه بر فضاء قوت برتر است و دارای ناوگان‌های بزرگ هواپیمابر، کشتی‌های بزرگ جنگی و ناوگان های دریائی می‌باشد که دریاها و اقیانوس‌ها را در می‌نوردد.

مگر به‌رغم حجم بالای اقتصاد، امریکا از کسر بودجه، موازنۀ تجارتی و تورم و بیکاری رنج می‌برد. علت آن‌هم بر می‌گردد به دلایل ذیل:

اول) کثرت مصارف و مخارج امریکائی‌ها-که این موضوع مردم امریکا را از مردم دیگر متمایز کرده است؛ چنان‌چه مصارف‌شان بیش‌تر از تولیدات‌شان است.

دوم) کثرت مصارفی‌که امریکا به‌سبب جنگ‌هائی‌که در خارج خاک خود برافروخته، متقبل شده است؛ مثل جنگ عراق، افغانستان، شام وغیره و مصارف هنگفتی‌که پایگاه‌های نظامی متعددش در سراسر جهان، بار دوش‌اش نموده است.

سوم) مصارف هنگفت وزارت دفاع امریکا؛ ‌چنان‌چه مجموع بودجۀ آن در سال 2018م بالغ بر 700 میلیارد دالر شده است.

به‌خاطر همین حجم زیاد مصارف، حجم قرضه‌های امریکا بر اساس احصائیۀ وزارت خزانه‌داری امریکا در سال 2018م، در حدود 21 تریلیون و 13 میلیارد دالر رسیده است و این مبلغ نزدیک 98درصد از تولیدات ناخالص ملی را تشکیل می‌دهد؛ سهم جهت‌های خارجی از این قرضه‌ها، بالغ بر 9.7 تریلیون دالر و باقی آن برای مصارف داخلی؛ مانند حکومت‌های ایالت‌ها اختصاص یافته است. بر اساس آمار وزارت خزانه‌داری امریکا، میزان کسر بودجۀ تجارت امریکا بالغ بر 53 میلیارد دالر و کسر بودجه به 779 میلیارد دالر رسیده است و نیز ارقام تورم و بیکاری در امریکا هرسال رو به افزایش است.

مشکلات اقتصادی فوق و بحران‌های پی‌درپی، سیاست‌مداران کاخ سفید را واداشته است تا از لحاظ اقتصادی بر کشورهای جهان زورگوئی کنند؛ مظاهر آن جنگ‌های تجارتی آشکاری، سیاست‌های تهدیدآمیز مالی و تجاری، خروج از یک سلسله توافق‌نامه‌های جهانی؛ مثل توافق تعرفۀ گمرک و توافق قیمت سود بانک‌ها است.

در این اواخر زورگوئی امریکا بیش‌تر هم شده است؛ چنان‌چه صراحتاً از یک‌عده کشورها؛ مانند سعودی و اروپا در برابر حمایت‌اش، جزیه مطالبه کرده است. امریکا بر تنش جنگ تجارتی در بخش نفت، بازار تجارت، افزایش قیمت سود و وضع مالیات بر کالاهای وارداتی و سایر روش‌های پنهان و آشکار جنگ تجارتی افزوده است.

پس از اظهارات مکرر ترامپ علیه سعودی، که در آن خواهان پرداخت هزینه‌های حمایت‌اش از این کشور شده بود، از اتحادیۀ اروپا نیز خواست که هزینۀ حمایت نظامی امریکا را بپردازد. در اظهارات خویش به‌تاریخ 25 دسمبر 2018م گفت: «اروپا باید سهم عادلانۀ حمایت نظامی خود را بپردازد. در بخش اقتصادی، اروپا برای سال‌های متمادی از ما سود برده است؛ ولی با آن‌هم، سهم هزینه‌های نظامی خود را در "ناتو" نمی‌پردازد؛ این عمل‌کرد باید سریعاً تغییر کند.»

این زورگوئی امریکا بر کشورهای جهان و خاصتاً کشورهای بزرگ، زنگ هشدار فجایع آیندۀ اقتصادی را به‌صدا در آورده و کارشناسان نیز هشدار داده اند. آن‌چه امریکا در برابر اتحادیۀ اروپا انجام می‌دهد، حاکی از هشدار وخیم‌تر شدن بحران این اتحادیه داشته که در نهایت، بحران اقتصادی و مالی را عمیق‌تر خواهد کرد؛ بحرانی‌که هنوز جهان از پیامدهای آن رنج می‌برد.

اتحادیۀ اروپا دومین اقتصاد برتر جهان بوده که 20درصد اقتصاد جهان را احتوا می‌کند؛ ولی بر اساسی ضعیف بنا شده و نه تنها توان ایستادگی در برابر جنگ‌های اقتصادی را ندارد؛ بلکه توان مقابله با جنگ‌های سیاسی را نیز ندارد و این به‌خاطر عدم انسجام اقتصادی و نژادی و سایر زمینه‌ها بین کشورهای این اتحادیه است. علاوه بر آن، یک‌تعداد از کشورهای این اتحادیه؛ مثل اسپانیا، ایتالیا، یونان وغیره از مشکلات اقتصادی عمیقی رنج می‌برند. خود امریکا هم از این جنگ‌های پی‌درپی اقتصادی در امان نمانده است؛ چنان‌چه از جنگ‌های نظامی نیز در امان نیست؛ چون جنگ‌های اقتصادی قیمت سود بانکی را افزایش داده که پیامدهای ناگواری بر صنایع و شرکت‌های امریکائی دارد و در نتیجه، اقتصاد امریکا را تضعیف می‌کند.

"چارلز کوچ" میلیاردر  امریکائی، که در بخش صنعت کار می‌کند، گفت: «سیاست‌های تجارتی رئیس جمهور دونالد ترامپ منجر به رکود اقتصادی خواهد شد.» وزرای مالی اتحادیۀ اروپا چندین مرتبه در اجلاس‌های اقتصادی‌شان؛ از جمله اجلاس گروه 8  هشدار دادند و نیز در اجلاس گروه 20 امسال گفتند: «ما به‌خاطر خطرات تنش‌های اقتصادی دلواپس ایم و ممکن است این تنش‌‌ها، تأثیر منفی بر توان، شمولیت، پایه‌داری و توازن رشد و سرمایه‌گذاری جهانی داشته باشد.» اما "پیتر آلتمایر" وزیر اقتصاد آلمان از سیاست‌های گمرکی و تحریم‌هائی‌که ترامپ وضع نموده است، به شدت انتقاد کرده و گفت: «این نوع اجراآت باعث از بین رفتن وظایف و رشد شده و اروپا در بارۀ تحریم‌های اعمال شدۀ امریکا علیه ایران، تسلیم نخواهد شد.» به‌تاریخ 2 مارچ 2018م با این تویت ترامپ: «ایالات متحدۀ امریکا تعرفه‌های جدیدی گمرکی را بر واردات فولاد و آلمونیم وضع خواهد کرد.» سهام اروپائی به پائین‌ترین میزان خود در شش ماه اخیر رسید. "اورین هاتج"رئیس کمیسیون مالی مجلس سنا از حزب جمهوری‌خواه در مورد ازدیاد مالیات تعرفه‌های گمرکی تصریح نموده گفت: «افزایش این تعرفه‌ها پیامدهای مضر علی‌السویه‌ای بر مصرف کننده‌گان، تولید کننده‌گان و کارگران خواهد داشت.»

در پایان متذکر می‌شویم که اساس نظام سرمایه‌داری متکی بر مصالح، منافع و کسب اموال است؛ ولو که به هر قیمت باشد و منجر به از بین بردن انسان‌ها و چپاول اموال و دارائی دیگران گردد. مثال‌های آن که از لحاظ زمانی از ما دور هم نیست، استعمار سیاسی در اوایل و اواسط قرن گذشته، جنگ‌های جهانی و اشغال عراق و افغانستان توسط امریکا است. کشورهای سرمایه‌داری به‌خاطر منافع حاضر اند با همدیگر بجنگند، خصوصاً امریکا برای این‌که در رأس هِرم قدرت جهان باقی بماند، حاضر است تا کل جهان را با خاک یک‌سان کند.

بشریت را تنها اسلام و عدالت‌اش می‌تواند از این وحشی صفتان نجات دهد و سعادت را برایش به ارمغان آورد، انسان را از گمراهی نجات داده ولو به‌هر  قیمت تمام شود. اسلام سوی جیب‌های مردم نمی‌بیند؛ بلکه به‌سوی قلوب و هدایت‌شان به‌راه راست می‌نگرد. تمام جهان در وسط این جهنم و آتش خواهد سوخت؛ مگر این‌که رحمت اسلام در سایۀ خلافت اسلامی جهان را در بر گیرد. از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که بر بشریت منت نهاده و جهان را به‌نور اسلام، عدالت و هدایت‌اش منور سازد.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد حمد طیب

ادامه مطلب...

ولایه اردن: کمپاین "چه کسی بهتر از الله حکم می‌کند"

  • نشر شده در اردن

پیگیری کنندگان اوضاع اردن، می‌فهمند که به سبب تطبیق نظام سرمایه‌داری ظالم بر مردم، سوءمدیریت و کثرت فساد و فاسدسازی هولناکی‌که روزبه‌روز افزایش می‌یابد، اردن از ناحیه سیاسی، اقتصادی و امنیتی در حالت نا بسامانی و نبود راه‌حل سودمند به مشکلات تراکم شده-که هشدار دهنده‌ای نابودی و بی‌ثباتی است- قرار دارد که این امر باعث به میان آمدن حالت خوف، نگرانی و ترس بر زندگی، ناموس و اموال‌شان شده است. هم‌چنان نیروهای مختلف در جامعه ترس خود را با فریادهای هشدار دهنده‌ی نابودی، تأمل جدی بر کار نمودن برای تغییر اوضاع و ترویج افکار مختلف برای بیرون‌رفت از این حالت نابسامانی، اظهار نموده اند تا این‌که توانسته باشند از عواقب ناگوار آینده‌ی خود و فرزندان‌شان جلوگیری نموده باشند.

در مقابل این واقعیت، ما اعضای حزب التحریر-ولایه اردن، درک این واقعیت و اطلاع‌رسانی نیروهای اجتماعی را برای کار و فعالیت برای آوردن تغییری‌که آن‌ها را از حالت کنونی نجات دهد، بزرگ می‌شماریم و توجه اهل اردن را-علی الخصوص توجه کسانی را که برای تغییر تفکر می‌کنند- به امر خطرناکی جلب می‌کنیم که بعضی فعالان برای آوردن تغییر در آن قرار دارند، که آن عبارت است از: "واقعیت را با تمامی اجزای آن مصدر فکر خود قرار داده اند"، سپس راه‌حل‌های این مشکلات خود را از قوطی صندوقی‌که استعمار آن را وضع نموده و با افکار، نظام‌ها، ارزش‌ها و راه‌حل‌های خود تشریح نموده است، جستجو می‌کنند.

این در حالی است که الله سبحانه راه تغییر واقعی را در اختیار ماگذاشته است و آن اینست که واقعیت محل تفکر قرار گیرد و اما مصدر استنباطِ راه‌حل؛ افکار، احکام، ارزش‌ها و راه‌حل‌های‌ست که در طول سیزده قرن تطبیق می‌گردید. برای انجام مسئولیت بزرگی‌که از فرموده‌ی رسول الله صلی الله علیه وسلم بر دوش ما است، چنانچه فرموده است:

«إِنَّ الرَّائِدَ لَا يَكْذِبُ أَهْلَهُ، وَاللهِ لَوْ كَذَبْتُ النَّاسَ جَمِيعاً مَا كَذَبْتُكُمْ، وَلَوْ غَشَشْتُ النَّاسَ جَمِيعاً مَا غَشَشْتُكُمْ»

ترجمه: رهبر به رعیت خود دروغ  نمی‌گوید، قسم به الله(سبحانه وتعالی به فرض این که) اگر برای همه مردم دروغ می‌گفتم، برای شما دروغ نمی‌گفتم و اگر همه مردم را فریب می‌دادم، شما را فریب نمی‌دادم.

راه‌اندازی کمپاین "چه کسی بهتر از الله حکم می‌کند" را اعلان می‌داریم. این کمپاین به منظور آگاه ساختن مردم و نیروهای فعال جامعه از راه نجات و هم‌چنان تذکر دادن عظمت اسلام و رفعت تشریعات و نظام‌های اسلام به آن‌ها، فراخواندن آن‌ها به تبنی احکام راسخ و شامل الله سبحانه وتعالی که مشتمل بر تمام نیکی‌ها و نهی کننده از تمام بدی‌هاست و هشدار دادن از رجوع به سائر نظریات و تمایلات و افکاری‌که به تغییر شکلی و زیباسازیی می‌انجامد، که باعث حفظ حالت نابسانی و بی ثباتی سرزمین اردن و مشکلات به وخامت پیوسته آن می‌گردد، راه‌اندازی گردیده است.

حمزه "پارسا"

ادامه مطلب...

ای علماء، هرچه می‌خواهید انجام دهید؛ اسلام در حال باز گشت است!

(ترجمه)

پیرامون حیاء:

 از حضرت عبد الله بن مسعود رضی الله روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«إِنَّ مِمَّا أَدْرَكَ النَّاسُ مِنْ كَلاَمِ النُّبُوَّةِ الأُولَى: إِذَا لَمْ تَسْتَحْيِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ»

(رواه بخاری)

ترجمه: آن‌چه مردم از سخنان نبوت اول دریافت نموده اند، اینست که:وقتی در تو حیاء نبود، هرچه می‌خواهی انجام بده.

 مفهوم حدیث:

حیاء جمع کنندۀ اخلاق است؛ طوری‌که اخلاق بدون حیاء بوده نمی‌تواند و حیاء از میراث نبوت است که مردم را به ارث گرفته تا این‌که برای ما رسیده است. اسلام نیز با پیام "حیاء" آمد و توسط آن عقل‌ها رفعت حاصل نموده و نفس‌ها تزکیه گردید؛ حدیث فوق این موضوع را تائید نموده و بر آن دعوت می‌نماید. از این حدیث معانی دقیق و پیام‌های اخطارگونه دریافت می‌شود؛ چنان‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم همواره می‌گفت: وقتی‌که در تو حیاء نیست، هرچه می‌خواهی انجام بده؛ چون در روز قیامت به آن‌چه که انجام داده‌ای مجازات می‌شوی. در این مورد الله سبحانه وتعالی از روی تهدید و عذاب می‌فرماید:

﴿اعْمَلُوا مَا شِئْتُمْ﴾

[فصلت: 40]

ترجمه: آن‌چه می‌خواهید انجام دهید.

ای مسلمانان! ما کلام رسول الله صلی الله علیه وسلم را به طور حجت و مثال بیان نموده و آن را به روی حکام می‌کشانیم؛ نه تنها بر روی حکام؛ بلکه در روی آن عده از علمای سوئی‌که از آن‌ها دفاع نموده و اعمال‌شان را در مقابل مردم توجیه می‌نمایند. ما برای‌شان می‌گوئیم: هرچه می‌خواهید، انجام دهید؛ حتماً شما در دنیا قبل از آخرت به آن‌چه عمل می‌کنید، جزا داده خواهید شد؛ آن روز بسیار نزدیک بوده و زود است که دولت اسلامی قایم گردد و نظام خلافتی‌که شما با آن زمان طولانیی را جنگ نمودید، دوباره بازگشت خواهد نمود و از هر ظالم قصاص خواهد گرفت.

﴿وَسَيَعْلَمُ الَّذِينَ ظَلَمُوا أَيَّ مُنْقَلَبٍ يَنْقَلِبُونَ﴾

[شعراء: 227]

ترجمه: و كسانی‌كه ستم می‌كنند، خواهند دانست كه بازگشت‌شان به كجا و سرنوشت‌شان چگونه است!

ادامه مطلب...

باهم به سوی عادی‌سازی روابط

  • نشر شده در سیاسی

                                                                                                                          (ترجمه)              

واضحاً رژیم پاکستان با پنهان‌کردن خیلی از موضوعات، به‌صورت آگاهانه با هند اقدام به‌عادی‌سازیِ روابط با این کشور می‌کند. این کشور اعلام کرد که اگر هند یک گام بردارد، پاکستان دو گام برخواهد داشت. وزیر خارجه هند را به افتتاح دهلیز هوایی کارترپور-که دولت هندو با ساخت آن مخالفت می‌نمود- دعوت کرد. این به‌صورت یک‌جانبه اعلان شد که جنگ یک انتخاب نیست، درحالی‌که هند کدام اطمینانی از این بابت نداده است. در حقیقت،‌ هند در حال تلاش برای آغاز جنگ سرد دوباره است که بالای ظرفیت هسته‌ای متقابل است.

برعلاوه، پاکستان در جشن‌های هندو به هند تبریکی گفت، در حالی‌که رئیس ارتش هند بسیار به تندی از پاکستان خواست که اگر صلح می‌خواهد باید بیشتر سیکولر شود. در موضوع برقراری مسکن در افغانستان از هند خواسته شده تا نقش مهمی را بازی کند؛ جایی‌که هند نقش کلیدی و اساسی را در بی‌ثباتی پاکستان؛ در بلوچستان و اطراف آن دارد. این تحت نام تجارت آزاد و مرزهای باز، با هند انجام می‌شود، حتی باوجودی‌که هند متهم به تخریب منافع پاکستان است.‌

عادی‌سازی روابط با هند، تنها راه مصالحه و منحیث یک پیروزی نمایش داده می‌شود. ادعا می‌شود که فقدان تقابل هند با اقدامات پاکستان، هند را در جامعه‌ی جهانی در معرض دید قرار خواهد داد. برعلاوه رژیم پاکستان به مردم دل‌گرمی می‌دهد که عادی‌سازی روابط با هند کلید خوش‌بختی و امنیت است.

سیاست عادی‌سازی روابط با هند باید تجدید نظر شده و ترک شود. درپشت عادی‌سازی روابط با هند، رژیم این کشور، هند یا وضعیت منطقه‌ای و یا هم جامعه‌ی جهانی را درست مطالعه نمی‌کند؛ اگر درست انجام می‌داد، این سیاست واگذاری خود را ترک می‌کرد.

قضیه‌ی عادی‌سازی روابط با هند شفاف و واضح است؛ قسمی‌که هند،‌ دشمن ماندگار اسلام و مسلمانان است. توحش هند در کشمیر اشغال‌شده، هم‌چنان رهبری برنامه‌های BJP(حزب هندو - ناسیونالیست جاناتا) علیه مسلمانان در گجرات، گواه گرایشات ضد اسلامی آن ا‌ست. "مودی" از افغانستان منحیث ابزاری برای بی‌ثباتی پاکستان استفاده می‌کند و یک دلیل دیگر در این زمینه است. برنامه‌ی بند آب توسط مودی برای فشارآوردن بر پاکستان توسط بی‌آبی، هنوز یک گواه دیگر درین خصوص است. ناتوانی هند برای ایجاد عدالت و خوش‌بختی برای مردم در بین مرزهایش، این را می‌رساند که این کشور برای یک سیاست منطقه‌ایِ وسیع شایسته نیست. در حقیقت، دهه‌ها ایستاده‌گی و برخورد پاکستان با هند منحیث یک دولت دشمن بدون حکمت و دلیل انجام شده است. مطرح‌نکردن متکبرانه‌ی دهه‌ها سیاست روشن و پذیرفته‌شده‌ی مخالفت با تأسیس اعتبارنامه‌ی پاکستان جدید، نشان‌دهنده‌ی دورویی رژیم درخصوص منافع مسلمانان در منطقه است.

قسمی‌که وضعیت منطقه‌ای، توسط سیاست امریکا در منطقه تعیین شده است و توسط کشورهای که براساس آن عمل می‌کنند، پیاده می‌شود. هند تحت حکومت مودی، کاملاً مطابق برنامه‌های امریکا برای تبدیل هند به یک قدرت منطقه‌ای مسلط به پیش می‌رود تا منحیث یک کشور متقابل برای چین و مسلمانان منطقه عمل کند. امریکا از نفوذش بالای حکام افغانستان و بنگله‌دیش برای انجام عمق استراتیژیک هند در این دو کشور و بیرون کردن پاکستان از صحنه‌ی تعاملات استفاده می‌کند.  امریکا از نفوذش در رژیم کنونی پاکستان، به هدف حذف این کشور منحیث مانعی در برابر ظهور هند منحیث رهبر منطقه‌ای که بعد از امریکا حرف دوم را بزند، استفاده می‌کند. با درنظرداشت واقعیت هند، چگونه هژمونی منطقه‌ای آن، می‌تواند که امنیت و خوش‌بختی را برای منطقه به بار آورد؟ چرا باید پاکستان برای تسهیل ظهور هند، خودش کناره‌گیری کند؟

قسمی‌که درنظر جامعه‌ی جهانی و مراجعه به ماهیت آن، این یک کشوری است که توانایی رقابت با کشورهای رقیب را ندارد. در نخست، واقعاً هیچ چیزی بین‌المللی درباره‌ی آن وجود ندارد. این صرفاً یک عصبانیت برای توازن منافع پنج قدرت بزرگ: امریکا، روسیه، فرانسه، انگلیس و چین است که در نهایت این کشور یک قدرت بزرگ بوده، اما در منطقه تنهاست. از نظر اسلام و مسلمانان، تمام پنج قدرت بزرگ بالآخره در جای‌خود علیه اسلام و مسلمانان قرار دارند، دشمن دانسته شده و منافع‌شان هم در این راستا تنظیم شده است. حتی چین، باوجود دشمنی و رقابت متقابل‌اش با هند، در مرزهایش علیه اسلام و مسلمانان به صورت وحشیانه یورش می‌برد، که شامل اردوگاه‌هایی برای مجازات مسلمانان است. حمایت‌اش از رژیم وحشی میانمار هم‌چنان نشان‌دهنده‌ی سیاست منطقه‌ایِ خصمانه‌اش نسبت به اسلام است.

فلهذا، امنیت و خوش‌بختی برای پایان دادن رنج طولانی مسلمانانِ منطقه در اسلام نهفته است. این اسلام بود که برای قرن‌ها یکه‌تازی منطقه را می‌نمود و این تنها اسلام است که دوباره چنین خواهد کرد. از این‌رو، پاکستان مرکز تغییر است، چون قوی‌ترین کشور مسلمانان در منطقه بوده، اگرچه در بین کل امت نیست. بناءً به جای تجدید نظر و امتیازدهی به کشورهای دشمن، پاکستان باید نقطه‌ی آغاز برای ظهور خلافت بر منهج نبوت شود که از منافع امت اسلامی از طریق توسعه مستمر ظرفیت‌هایش جدا از برنامه‌ریزی‌هایی که این کشور‌ها علیه آن طرح‌ریزی می‌‎کنند، به طور کلی حفاظت کند. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَإِنِ ٱسْتَنصَرُوكُمْ فِى ٱلدِّينِ فَعَلَيْكُمُ ٱلنَّصْرُ

[انفال: 72]

ترجمه: ولی اگر شما را به یاری طلبیدند، باید به یاری شان برخیزید!

نویسنده: مصعب عمیر

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

افراد درگیر جنگ در یمن با کمال بی‌شرمی در حالی از سالگرد استقلال یمن تجلیل می‌کنند که استعمارگران امریکایی و انگلیسی هنوز قیم و مرجع قانون‌گذاری‌شان هستند

  • نشر شده در یمن

                                                                                                                        (ترجمه)          

 مردم درگیر جنگ در یمن در ۳۰ نومبر ۲۰۱۸م از پنجاه‌ویکمین سالگرد خروج آخرین سربازان انگلیسی در ۳۰ نومبر ۱۹۶٧م از یمن جنوبی، تجلیل کردند. بدین‌گونه، مردم یمن با خروج استعمار انگلیس از یمن فریب خوردند و حقیقت این است که استعمار انگلیس ظاهراً رفته؛ ولی واقعاً باقی مانده است. زمانی‌که از لحاظ نظامی استعمار انگلیسی این کشور را ترک کرد، از خود یک نیروی متشکل از افراد سیاسی،‌ نظامی، سران قبایل،‌ احزاب سیاسی،‌ تجار و دیگر نماینده‌ها را که توسط خودش انتخاب شده اند،‌ در "عدن" به جای گذاشت تا باشد که از طریق مذاکرات جینیوا که در ۲۰ الی ۲۸ نومبر ۱۹۶٧م صورت گرفت، طوق غلامی‌اش را به گردن کنیم و از این طریق برما آقایی کند.

در ۵۱ سال گذشته، فعالیت‌های سیاسی انگلیس در یمن هم‌چنان ادامه داشته و تأثیر سیاسی بی‌نظیری را از خود برجای گذاشته‌است. امریکا پیوسته تلاش کرده‌است تا انگلیس را کنار زند و جایگزین آن شود، یا حتی با استفاده از حمایت ایران از حوثی‌ها و تحرکات جدایی‌طلب جنوبی، در تقسیم نفوذ و ثروت با انگلیس شریک شود. بناءً امریکا به منظور رقابت با انگلیس چنین نفوذی را در یمن برای خود به‌وجود آورده است،‌ که یمن را در یک جنگ کثیف استعماری بین این دو دولت جنایت‌کار(امریکا و انگلیس و نماینده‌های محلی و منطقه‌ای‌شان) قرارداده است و تقریباً چهارسال است که جنگ تشدید می‌شود و هیچ راه‌حلی در افق یمن به چشم نمی‌خورد.

بنابر ‌این، قضیه‌ی این نماینده‌های درگیر عجیب به‌نظر می‌‌رسد؛ از کدام استقلال سخن می‌گویند، در حالی‌که امریکا و انگلیس کنترول‌کننده‌گان این کشور هستند که تصمیم می‌گیرند در یک روز جنگ اعلام کنند و در همان روز متوقف‌اش کنند. آیا آن‌ها درک نمی‌کنند؟! ازین بیشتر، آن‌ها درباره‌ی کدام استقلال سخن می‌گویند، درحالی‌که یمن به میدان مسابقه‌ی جنگ و نزاع مبدل شده است و ثروت‌اش توسط هر طماع به تاراج می‌رود. هنگامی‌که دریاها و آسمان‌اش بستر گرمی برای کشتی‌های جنگی، ناوهای جنگی غربی و سلاح‌های امریکایی شده است و هرکسی را در هرکجا که خواسته باشند، بدون ترس می‌کشند. برعلاوه‌ی چیزی‌که غلامانی مانند عربستان سعودی و امارات متحدۀ عربی برای تسلط بر یمن برای منافع امریکا و انگلیس و رقابت دیوانه‌وارشان بر منابع سرزمین ایمان و خرد انجام می‌دهند، توسط ایران تعقیب می‌شود؛ طوری‌که حمایت خود از حوثی‌ها را اعلان کرده‌است و فرقه‌گرایی را توسط آن‌ها با اهانت و توهین گسترش می‌دهد. پس چگونه از استقلال سخن می‌گویند؟! پیامبر صادق و امین صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«إِذَا لَمْ تَسْتَحْيِ فَاصْنَعْ مَا شِئْتَ»

ترجمه: اگر شرم نداری، هرچه می‌خواهی انجام بده!

این غلامان متنازع با کمال فرومایه‌گی و تملق رهبری خویش را به دستان ناپاک سازمان ملل جنایت‌کار سپرده‌اند تا مشکلات‌شان را حل کند. اخیراً سفیر امریکا از "حضرالموت" دیدار کرد، طوری‌که با نیروهای محافظ ساحلی یمن سخن گفت و با تسلیم کردن سواحل یمن به آنان، مأموریت مبارزه با تروریزم را در خدمت‌گذاری به امریکا(رهبر تروریزم) برای‌شان محول کرد؛ تو گویی‌که او حاکم واقعی کشور است.

دست‌نشانده‌های متنازع در یمن درحالی از سالگرد اخراج استعمارگران تجلیل می‌کنند که هنوز تحت نفوذ و انحصارشان قرار دارند و از دستورات‌شان اطاعت می‌کنند. آن‌ها با ادارۀ بندر حدیدیه و بازگشت بانک بین‌المللی استعماری و صندوق بین‌المللی پول(IMF) موافق اند تا بر اقتصاد کشور مدیرت و تسلط داشته باشند. ما نمی‌شنویم که کسی علیه‌شان فریاد بزند و در عوض همه را موافق می‌یابیم؛ پس هیچ مهم نیست که آن‌ها چقدر فریادهای دروغین و لاف‌های میان‌تهی‌شان را شدت می‌دهند!

ای تجلیل‌کننده‌گان یمنی! بدانید که نظام،‌ برنامه‌ها و فرهنگ استعماری هنوز در سرزمین ما تطبیق می‌شود و این افراد مخالف فقط محافظان مزدور اند و چیزی را اجراء می‌کنند که استعمارگران و باداران شیطان‌شان می‌خواهند. پس، ای مردم با ایمان و ای خردمندان! از خواب غفلت بیدار ‌شوید و برای کاری که آزادی را در پی دارد و پروردگار تان را راضی و دست استعمارگران بی‌ایمان را از سرزمین‌های اسلامی قطع می‌کند و تمام چیزهایی را که به آن نمایند‌ه‌ها، نظام‌ها و برنامه‌های مخرب، قانون اساسی استعماری و سازمان‌های بدخواه‌شان مربوط می‌شود، ریشه‌کن کنید؛ مسلماً جز این راه‌ی دیگری نیست تا از آن برای احیای نقش اسلام بر واقعیت زنده‌گی استفاده کنیم. پس به دعوت حزب‌التحریر برای تأسیس دولت خلافت راشده بر منهج نبوت لبیک بگویید، که توسط آن اسلام با عزت و غیرقابل تسخیر خواهد شد.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه یمن

ادامه مطلب...

مسلمانان نه‌تنها ICERD؛ بلکه UDHR، UN و تمام افکار، نظام‌ها و قوانین برخاسته از غرب را نیز نباید بپذیرند!

  • نشر شده در مالیزیا

(ترجمه)

به تاریخ 9 دسمبر 2018م برنامه‌ای از طرف کمیسیون حقوق‌بشر سوهاکام SUHAKAM(کمیسیون حقوق‌بشر مالیزیا) در پتالینگ جایا با حضورداشت ۲۰۰ تن تشکیل شد. داکتر محضیر بن محمد، نخست وزیر مالیزیا، که ابتدا از وی دعوت شد تا در این برنامه سخن بگوید، ولی او تصمیم گرفت به‌خاطر مخالفت‌اش با سوهاکام  راجع به تصویب قرارداد بین‌المللی در مورد کنوانسیون بین‌المللی لغو تمامی موارد تبعیض نژادی(ICERD) حضور نداشته باشد. محضیر به عنوان رهبر حکومت تصمیم گرفت ICERD را تصویب نکند، درحالی‌که "تن سری رزالی اسماعیل" رئیس SUHAKAM اصرار دارد که مالیزیا باید در کنار این معاهده، شش معاهدۀ غیرتصویب‌شدۀ دیگر سازمان ملل را نیز تصویب کند. تاکنون، مالیزیا از میان نه(9) معاهدۀ بین‌المللی سه معاهدۀ راجع به حقوق‌بشر را، تحت عناوین کمیتۀ مبارزه  با تبعیض نژادی علیه زنان(CEDAW)، معاهدۀ حقوق اطفال(CRC) و معاهدۀ حقوق اشخاص دارای معلولیت(CRPD)، تصویب کرده‌است.

رزالی در سخنان‌اش گفت که سوهاکام وظیفه دارد تا مطمئن شود که حقوق‌بشر در مالیزیا در تمام ابعاد بر مبنای ارکان ملی و قانون‌اساسی فدرال و به صورت نظام‌مند حفاظت و عملی می‌شود. او بیان کرد: «هرچند بعضی گروه‌ها تحت یک فکر غربی با سوهاکام و حقوق‌بشر یکجا شده‌اند؛ این یا یک دید سطحی است یا کدام انگیزۀ دیگری در پشت این مناقشات نهفته است.» به گزارش بریتا هاریان این یک امر خیلی مزخرف است که رئیس سوهاکام دیدهای ساده؛ اما درست را قبول نمی‌کند؛ ولی به دیدهای مبهم و نادرستی چسپسده‌است که نه بر مبنای اسلام؛ بل بر اساسات حقوق‌بشر استوار است. حقوق‌بشر اساساً یک مفهوم غربی است. ظلم و ستم ماندگار در غرب به سبب قوانین آزاردهنده و تطبیق قوانین بشری، عامل بروز مفاهیم حقوق‌بشر در غرب می‌باشد.

در مقابل، اسلام یک دین کامل است، دین مناسبی‌که از جانب الله سبحانه‌و‌تعالی آمده‌است، طوری‌که برای تکمیل‌اش به هیچ دستاورد غربی مانند حقوق‌بشر ضرورت ندارد.

همه‌ساله از ۱۰ دسمبر به عنوان روز جهانی حقوق‌بشر تجلیل می‌شود. سازمان ملل این تاریخ را به بزرگ‌داشت از اعلامیۀ جهانی حقوق‌بشر(UDHR) ۱۰ دسمبر ۱۹۴۸ انتخاب کرده‌است. UDHR از اذهان هژده تن از اعضای کمیسیون حقوق‌بشر تحت سازمان ملل در سال ۱۹۴۷ به ریاست الینور روزولت(همسر فرانکلین دلانور روزولت رئیس جمهور سابق امریکا) پدید آمد که بعداً به تاریخ ۱۰ دسمبر ۱۹۴۸ توسط مصوبۀ ۲۱۷ A (III) که در پاریس گردآوری شده‌بود، تصویب شد.

آیا واضح نیست که UDHR و مفاهیم حقوق‌بشر که توسط این کمیسیون ایجاد شده‌ کاملاً در تضاد با اسلام است و حاصل سازمان ملل، که تأسیس آن به‌خاطر نابودی اسلام بود؟

یک روز قبل از اجتماع سوهاکام، یعنی 8 دسمبر 2018م کوالالامپور شاهد موجی از گردهمایی‌ها، به‌خصوص گردهمایی مسلمانان مالیزیا، بود که به رسم حمایت و قدردانی از حکومت به‌خاطر تصویب نکردن ICERD جمع شده‌بودند. هرچند این گردهمایی عنصر قدردانی‌اش را از دست داده‌بود، طوری‌که آن‌چه اساساً از این اجتماع منعکس می‌شد، صداهای ملیت‌پرستی و انتقادها از حکومت بود؛ ولی این اجتماع ثابت کرد که ICERD از نظر مسلمانان مردود است؛ اما متأسفانه رد ICERD نه بر مبنای اسلام، بلکه پوشیده از احساسات نژادپرستانه و برای دفاع از قانون‌اساسی به میراث‌مانده از استعمار بود. امیدواریم که بعد از این، این امت بزرگ تمام دستاوردهای غرب را که در تضاد با قرآن و سنت قرار دارد، تنها با جوهر اسلام رد کند. امت باید ابتدا ICERD را که محصول سازمان ملل است رد کند و سپس به رد UDHR و همۀ دستاورد‌های ناشی از سازمان ملل و غرب مانند دموکراسی، آزادی، لیبرالیزم، سیکولریزم، فیمنیزم وغیره اقدام کند. هر زمان که امت بیدار شد و به رد همۀ افکار، نظام‌ها و قوانینی‌که از جانب غرب می‌آید، برخاست، ان‌شاءالله، پیروزی نیز خواهد رسید.

عبدالحکیم عثمان

سخنگوی حزب‌التحریر-مالیزیا

ادامه مطلب...

مبارزه با فساد در نظام فاسد، هرگز پیروز شدنی نیست!

  • نشر شده در کینیا

                                                                                                                    (ترجمه)           

با به قدرت رسیدن رئیس جمهور اوهورو کنیاتا فساد در وزارت‌های مختلف این کشور به اوج خود رسیده است. بیرق فساد در این کشور به اندازۀ بلند است که بسیاری از افراد حکومتی را در زیر سایۀ خود گِردآورده و متأثر ساخته است. آخرین رسوایی از فساد در این کشور حیف و میل  شدن ۱۱میلیون لیتر تیل توسط کمپنی کینیا پایپلاین می‌باشد؛ ولی با این حال، طوری‌که معلوم می‌گردد که مبارزه با فساد اداری توسط اوهورو حمایت ملی را بدست آورده است. بدین‌سان، ما در حزب التحریر کینیا به چند مورد در ذیل اشاره می‌کنیم:               

اول) نیابت از منافع ملی توسط مقامات رسمی این کشور، در واقع یک امر خیلی ناعادلانه و مسخره است؛ بلکه آن‌ها به جای تلاش بیشتر در عرصۀ رشد و انکشاف زندگی مردم این کشور، در اختلاص منابع ملی به رقابت پرداخته اند.

دوم) دستگیری افراد بلندپایه دولتی در واقع یک اقدام سیاسی بخاطر اغوای مردم و تلقین آن‌ها بر این‌که مبارزه با فساد در تحت حاکمیت نظام سرمایه‌داری به پیروزی منتهی می‌شود، می‌باشد. حقیقت این است: افراد مظنونی‌که از طرف محکمه بالای آن‌ها اتهام وارد گردیده است، به دلیل این‌که مدرک علیه آن‌ها وجود ندارد، به صورت آزاد گشت و گذار می‌کنند. از آن‌جایی‌که کینیا ایدیولوژی نظام سرمایه‌داری را پذیرفته که هدف آن جمع آوری سرمایۀ گزاف می‌باشد، پس مبارزه با فساد هرگز پیروز شدنی نیست. از آن‌جایی‌که اساس ایدیولوژی سرمایه‌داری لذت و خشنودی مادی بوده و معیار اصلی در زندگی، سرمایه است؛ لذا مقامات دولتی باید آن را از طریق معاملات همراه با فساد گسترده حاصل کنند.

سوم) مبارزه با فساد به طور مؤثر تنها از طریق اسلام در تحت حاکمیت دولت خلافت بر منهج نبوت ممکن است؛ نه در غیر آن؛ نظامی که حاکم(خلیفه) در آن به تطبیق قوانین شریعت اسلامی می‌پردازد. این قوانین اسلامی است که چگونگی جمع‌آوری منابع و به مصرف رساندن آن را به وجه احسن آن تعیین کرده است. برعلاوه اسلام به ثبت سرمایۀ کارمندان قبل از استخدام و بعد از ترک کردن  وظیفه فرمان داده است.

هرگاه در نظام اسلامی سرمایۀ حاکم و یا هر کارمند دیگر به طور غیرمترقبه افزایش یابد، سرمایۀ آن‌ها از طرف دولت اسلامی ضبط بیت المال می‌گردد. بنابر این، باید یادآور شد که تنها خلافت اسلامی بر منهج نبوت می‌تواند با این فسادی کینیا و تمام جهان را به صورت گسترده تهدید می‌کند، مبارزه نموده و ریشه‌های آن را بخشکاند.

شبانی موالیمو

نمایندۀ مطبوعاتی حزب‌التحریر-کینیا

ادامه مطلب...

ولایه پاکستان: راه اندازی کمپاین "برملا ساختن توطئه‌ی نظام باجوا-عمران برای خدمت به امریکا"

حزب التحریر-ولایه پاکستان برای برملا ساختن حقیقت نظام باجوا-عمران-که جیره‌خواران و اجاره‌کاران به هدف کمک نمودن به امریکا برای رسیدن به توافق سیاسی با مقاومت کنندگان در افغانستان است و برای امریکا خدمت می‌کنند تا بتوانند بقای اردوی امریکا و اردوی ویژۀ تابع امریکا را در افغانستان با نکوهش یگانه قدرت هسته‌ای جهان اسلام، حفظ نمایند- کمپاینی را در رسانه‌‌های ارتباطی-الکترونیکی به راه‌انداخت.

مترجم: حمزه "پارسا"

ادامه مطلب...

حکام کاذبی را که به خاطر باداران خارجی‌شان با ما منافقت می‌کنند، کنار بگذارید!

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

رژیم باجوا-عمران به شدت تلاش دارد تا حضور نظامی امریکا را در آستانۀ یگانه قدرت هستوی مسلمانان تأمین کند؛ در حالی‌که در خصوص این تصمیم خائنانه‌اش با ما غش و فریب می‌کند. دیدار وزیر امور خارجه پاکستان در کابل به تاریخ 15 دسمبر 2018م به منظور معامله با رژیم دست‌نشاندۀ امریکا صورت گرفت؛ طوری‌که نظامیان درندۀ امریکایی به خاطر حضور دایمی‌شان در افغانستان این قضیه را پوشش سیاسی می‌دهند. اعلامیۀ این دیدار ناشی از یک نامه‌ای ترامپ برای عمران خان است که در آن خواستار همکاری پاکستان در افغانستان شد. این اعلامیه تنها یک روز پس از آن است که جنرال جوزف دانفورد رئیس ستاد مشترک امریکا به تاریخ 7 دسمبر گفت: «من برای این‌که این کشور را ترک کنیم، هیچ‌گونه توصیه نکرده ام.» او افزود: «حضور ما در افغانستان در واقع از توانائی دشمن در خصوص این‌که تهدیدی را برای ما ایجاد کند، کاسته است.»

بنابر این، اصلاً پاکستان جدیدی وجود ندارد و هیچ‌گونه تغییری در آن رونما نگردیده است؛ چون راج امریکایی هنوز هم در پاکستان زنده است و پیوسته یکه‌تازی می‍دان می‌کند. از سوی دیگر، رژیم بجوا-عمران همانند رژیم‌های قبلی بی‌مهابا و بدون هیچ نوع دلهره با توجه به خواست باداران خارجی‌اش حتی به قیمت از بین بردن منافع ما و تأمین منافع آن‌ها بر ما خیانت و غدر روا می‌دارد. باتوجه به این امر، این حکام  برده سیاست کلی امریکا را "در منطقه" به پیش می‌برند که از جمله با احساسات ضد امریکایی، ضد هندی و به نیروهای مسلح طرفدار اسلام ما منافقت می‌‎کنند.

علاوه بر این، هرازگاهی‌که امریکا از جنگ با اسلام، که آن را جنگ با تروریزم عنوان کرده است، صحبتی به میان آورد؛ همین حکام برده و کاذب بودند که به خاطر تأمین حضور نظامی و سیاسی امریکا در منطقه ادعاء می‌کردند که این جنگ، جنگ ماست. اگرچه امریکا اکنون از لحاظ مالی و نظامی به شکست مواجه شده است؛ ولی با آن‌هم به شدت تلاش دارد تا بخاطر حضور دائمی خود با طالبان در افغانستان توافق کند. روی این ملحوظ، ناگزیر است که خود را در منطقه تکه‌دار صلح معرفی ‌کند. رسول الله ﷺ در رابطه به حکام و رهبرانی‌که به رعیت خود دروغ می‌گویند، می‌فرماید:

« ثَلاثَةٌ لاَ يُكَلِّمُهُمْ اللَّه يوْمَ الْقِيَامةِ، وَلاَ يُزَكِّيهِمْ، وَلا ينْظُرُ إلَيْهِمْ، ولَهُمْ عذَابٌ أليمٌ: شَيْخٌ زَانٍ، ومَلِكٌ كَذَّابٌ، وَعَائِل مُسْتَكْبِرٌ»

(رواه مسلم)

ترجمه: سه گروه از مردم وجود دارد که الله(سبحانه‌و‌تعالی) در روز آخرت نه با ایشان(به نرمی) سخن می‌گوید و نه ایشان را از گناه پاک می‌کند و نه هم با ایشان به نظر(لطف و ترحم) می‌نگرد و آن‌ها راست عذاب دردناک و این سه گروه عبارت اند از: پیر زناکار، حاکم دروغ‌گو و فقیر متکبر.

از این‌رو، حضور نظامی امریکا در افغانستان یک تهدید جدی برای مسلمانان منطقه است و این یک بخش مهمی از برنامه‌های امریکا برای مقابله با چین و مسلمانان منطقه و هم‌چنین نظارت بر رشد هژمونی منطقه‌ای هند می‌باشد. فلهذا، برای هند لازم است تا با حمایت از حضور نظامی امریکا، حضور خود را در افغانستان تأمین کند. به همین خاطر است ‌که شبکۀ "تروریستی" کل بوشن یادیو آتش فتنه و بی‌نظمی را در بلوچستان و پیرامون آن شعله‌ور ساخته است؛ ولی با وجود این‌ همه، حکام کاذب و دروغ‌گو پیوسته تلاش می‌کنند تا اهداف و منافع امریکای مریض را در این قبرستان امپراطوری‌ها(افغانستان) تحقق بخشند.

 دیگر بس است، ای مسلمانان پاکستان! به حاکیمت این حکام کاذب، که به خاطر رضایت باداران خارجی‌شان به رعیت خود منافقت، غش و فریب روا می‌دارند، پایان دهید و خود را از شر این کاذبان برهانید. برخیزید و به خاطر ادعادۀ خلافت اسلامی برمنهج نبوت آستین همت بالا کشید تا باشد که حکامی را بر خود حاکم بسازیم که نسبت به الله سبحانه‌و‌تعالی، رسول الله ﷺ  و مؤمنین مخلص باشد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه