یکشنبه, ۰۵ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

تکلیف عام و خاص

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله و برکاته!

در کتاب تکتل، صفحۀ 50 چنین آمده است: «از جمله سختی‌هایی‌که در برابر دعوت قرار می‌گیرد؛ قربانی دادن امور زندگی دنیا از جمله: مال، تجارت وغیره در راه اسلام و حمل دعوت است. برای فایق آمدن به چنین سختی‌ها، به مؤمنین چنین تذکر داده شده‌است: «بی‌گمان الله سبحانه وتعالی جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری می‌کند.» این تذکر برای مؤمن بسنده است و در امر قربانی دادن امور دنیا به حال خود گذاشته شده و به چیزی مجبور نمی‌گردد. چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم هنگامی‌که عبدالله ابن جهش را به سرکردگی سریه‌ای جهت مراقبت و زیر نظر داشتن  قریش در منطقۀ "نخله" که بین مکه و طائف واقع شده، می‌فرستاد، برایش نامه‌ای نوشت و در متن نامه چنین آمده است:

«وَلاَ تُكْرِهَنَّ أَحَداً مِنْ أَصْحَابِكَ عَلَى الْمَسِيرِ مَعَكَ وَامْضِ لأَمْرِي فِيمَنْ تَبِعَكَ»

ترجمه: هیچ یک از  همراهان خود را در رفتن باخود مجبور مساز و به آنچه امرت نمودم، با کسانی‌که از تو پیروی می‌نمایند، حرکت نموده و پیش برو.

پرسش اینجاست؛ احادیث از رسول الله صلی الله علیه وسلم است که دلالت بر آن دارد: بالای مسلمان واجب است که از مسئول‌اش اطاعت کند و این چیزی است که در حزب می‌بینیم و آن عبارت از پابندی اعضای حزب به تکالیف خواسته شده از آنان است، هرچند بالای آنان ثقیل تمام شود؛ بدون این‌که مجالی برای ترک آن باشد و آنچه در حدیث آمده: «هیچ یک از اصحاب خود را در رفتن با خود مجبور نساز» چگونه بین آنچه در کتاب تکتل بند "ه" مبنی بر اینکه اعضای حزب به هیچ عملی مجبور ساخته نمی‌شوند و بین احادیثی‌که دلالت بر آن دارد که اعضای حزب از مسئول‌شان اطاعت کند، تفکیک نماییم؟ از طولانی شدن سوال از شما پوزش می‌خواهم. الله متعال پاداش نیک نصیب‌تان کند.

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

1- چنانچه معلوم می‌شود، شما در مورد شناخت تکالیف دچار مغالطه شده اید. یکی تکالیف عام است که مسئول از تمام اعضاء می‌خواهد و آنان باید به هدف اطاعت از مسئول، مادامی‌که از صلاحیت‌های امیر و در مطابقت با احکام شرعی است، اطاعت کنند؛ از جمله این‌که در جلسات هفته‌وار و ماهوار حاضر شده و ایجاد رابطه و تفاعل با امت در محدودۀ تکلیف مشخص شده‌اش پرداخته و حضور در کارهای اداری دیگر.

یکی تکالیف خاص است که عضوی از اعضای حزب یا مجموعه از اعضاء مکلف به انجام عمل معین  می‌گردند؛ مثلاً اینکه جمعی از شباب به انتقال دادن پیامی به رئیس دولتی مکلف می‌شوند یا مجموعه‌ای ملزم به رفتن نزد شخصی از اهل قوت می‌گردند و یا اینکه به هدف اطلاع یافتن از خبر معین، که خطر را در پی دارد، رفته و یا بیان سخن حق در مقابل مقر حکام طاغوتی و یا هم  تسلیم نمودن پیام حزب وغیره مواردی‌که از امورات تکالیف خاص است؛ انجام این چنین اعمال بالای کسی تحمیل نمی‌گردد؛ مگر کسی‌که با آن قبلاً موافقه می‌کند و در برابر تقصیرهایش نیز محاسبه می‌گردد؛ هم‌چنان در صورت عدم موافقه‌اش هیچ مسئولیتی بالای آن نبوده و به انجام آن مجبور کرده نمی‌شود.

در دوسیۀ اداری زیر عنوان "عام ساختن تکلیف خاص" آمده است: «هرآن کسی‌که تکلیف خاص را قبول می‌کند، ملزم به انجام آن است و نپرداختن به آن و یا عدم انجام آن از وی پپذیرفته نشده و جنایت شمرده می‌شود که عقوبت و کیفر بر آن مرتب می‌شود.»

2- برای وضاحت موضوع از سریۀ عبدالله ابن جهش روایتی را نقل می‌کنم تا هدف را بهتر درک کنید که به عبدالله ابن جهش دستورِ داده شده تکلیف عام و یا هم نفیر عام برای جنگی مانند غزوه تبوک نبود که در آن مسلمانان نفیر عام شدند تا به هدف قتال در غزوۀ تبوک آماده شوند؛ آنجا که رسول الله صلی الله علیه وسلم مسلمانان را به طرف تبوک به هدف قتال فراخواند. بنابرین، کسانی را ‌که از این امر تخطی کرده بودند، جزا داد؛ زیرا تکلیف، تکلیف عام بود و اطاعت مسئول در تکلیف عام برهمه واجب است. اما از جانب دیگر، سریۀ عبدالله ابن جهش نفیر عام برای مسلمانان جهت یک جنگ عمومی نبود؛ بلکه آن یک تکلیف خاص برای یک عدۀ از افراد محدود بود که جهت دریافت خبر و آگاهی در شرایط و حالات دشوار و سخت مأمور شده بودند. روی این ملحوظ، فرمودۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم به امیرشان این بود که هیچ‌یک از همراهان مجبور ساخته نشود.

در "دلائل نبوت" از بیهقی به روایت ابن اسحق چنین آمده است: «یزید بن رومان از عروة بن زبیر روایت می‌کند که گفت: رسول الله صلی الله علیه وسلم عبدالله ابن جهش را به نخله فرستاد و به وی گفت: «آنجا باش تاخبری از حال و احوال قریش برای مان بیاوری.» و رسول الله صلی الله علیه وسلم وی را به قتال امر نکرده بود. دیگر اینکه این واقعه در ماه حرام اتفاق افتاده بود؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم قبل از آن‌ که به وی دستور دهد که کحا باید برود، نامه‌ای نوشت و فرمود: «خودت و همراهانت از مدینه بیرون شوید؛ پس از سپری شدن دو روز نامه را باز کن و ببین که در آن چه نوشته شده است؛ به آنچه امر شده‌ای برای انجام آن حرکت کن و هیچ‌ یک از اصحاب و همراهانت را در همراهی با خودت مجبور نساز.» پس از آن‌که دو روز سپری شد، نامه را باز کرد و در آن آمده بود: «اینکه حرکت نمایی تا آنجا که در نخله بین مکه و طائف می‌رسی و از اخبار حال و احوال قریش، که به تو مواصلت می نماید، ما را مطلع و آگاه سازی.» زمانی‌که نامه را خواند به یاران و اصحاب خود گفت: «شنیده شد و اطاعت می‌شود. هریکی از شما که شوق و رغبت شهادت را دارد، با من بیاید؛ زیرا من انجام دهندۀ امر رسول الله صلی الله علیه وسلم هستم و کسی‌که نمی‌خواهد برگردد؛ زیرا رسول الله صلی الله علیه وسلم از این‌که شما را مجبور سازم نهی نموده است.» پس قوم و همراهان او را رها ننموده و همراهی‌اش کردند.

در سیرۀ ابن هشام چنین آمده است: «عبدالله ابن جهش پس از پیمودن دو روز راه، نامه را باز کرد و در آن نظر انداخت که چنین آمده بود: زمانی‌که به نامه‌ام نظرت خورد، حرکت می‌کنی تا آنجا که به نخله بین مکه و طائف می‌رسی، در کمین قریش نشسته و از احوال‌شان مارا آگاه می‌سازی. زمانی‌که عبدالله ابن جهش نامه را خواند، گفت: شنیده شد و اطاعت می‌شود. سپس به اصحاب و همراهان خود گفت: هریکی از شما که طلب شهادت دارد، سپس برخیزد و حرکت کند و کسی‌که نمی‌خواهد، پس برگردد؛ اما من انجام دهندۀ امر رسول الله صلی الله علیه وسلم هستم. سپس حرکت کرد و اصحاب او با وی حرکت نموده و هیچ‌یک از آن مخالفت ننمودند.»

چنانچه دیده می‌شود، تکلیف در اینجا، تکلیف خاص بوده و هیچ‌یک را مجبور به انجام آن نساختند که آن عبارت از "شهادت" بود. چنانچه امیرشان، عبدالله ابن جهش، پس از مطالعۀ نامه رسول الله صلی الله علیه وسلم به اصحاب و یاران خود گفت: «رسول الله صلی الله علیه وسلم مرا امر نموده که به نخله بین مکه و طائف حرکت کنم تا قریش را در آنجا کمین بزنم و به رسول الله صلی الله علیه وسلم در حالی برگردم که خبری از قریش را با خود داشته باشم و نیز منع شدم از این‌که شما را در این امر با خود مجبور سازم. پس هرکه از شما طلب و شوق شهادت دارد، پس بامن حرکت کند و کسی‌که نمی‌خواهد برگردد؛ اما من انجام دهندۀ امر رسول الله صلی الله علیه وسلم هستم.» سپس حرکت کرد و اصحاب وی نیز با وی حرکت نموده و هیچ یک از اصحاب با وی مخالفت نورزیدند، با آن‌که تکلیف خاص بود.

3- حالا به فقره "هـ" آنچه در کتاب تکتل آمده می‌پردازیم، که موضوع بحث آن عبارت از  تفاعل با امت و سختی‌هایی‌که در برابر تفاعل حین پرداختن اعضای حزب به این اعمال مواجه می‌شوند، می‌باشد. این پاراگراف تعلق به قربانی دادن امور زندگی دنیا دارد. فعالیت‌های تفاعلی مقتضی اعمال خاص است که مسیر آن با خطرات احاطه شده است و پرداختن به آن، با امورات زندگانی دنیا بعضاً در تکر واقع می‌شود؛ از جمله مال، تجارت وغیره. پس کسی‌که به پرداختن تکالیف خاص در مرحلۀ تفاعل، که از آن خواسته می‌شود، موافقت نمی‌کند، وی مجبور ساخته نمی‌شود؛ بلکه او به تکالیف عام و اعمال عام اکتفا می‌کند و بر تقوی از الله و اینکه الله سبحانه وتعالی جان و مال مؤمنان را به بهای بهشت خریداری می‌کند، به گونه دومدار تذکر داده می‌شود و به  این تذکر اکتفاء شده و برایش در قربانی دادن اختیار داده می‌شود. 

چنانچه دیده می‌شود، آنچه در متن بالا روی آن تمرکز صورت گرفته، قربانی دادن در سختی‌ها از جملۀ امورات تکلیف خاص است.

4- خلاصۀ سخن اینکه آنچه بالای اعضای حزب تحمیل کرده نمی‌شود، تکلیف خاص است و آنچه ‌که مجموع شباب و اعضای حزب به انجام آن ملزم هستند، تکلیف عام بوده و اطاعت از مسئول است؛ البته تا هنگامی‌که از صلاحیت‌هایش بوده و در مطابقت با احکام شرعی از آن استفاده نماید. امیدوارم که موضوع واضح شده باشد.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

20 صفر 1440هـ. ق

29 اکتوبر 2018م

ادامه مطلب...

نشستن اروپا و روسیه به دور میز امریکا هیچ دردی از دردهای مردم مظلوم سوریه را مداوا نخواهد کرد Featured

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

ماکرون رئیس جمهور فرانسه، پوتین رئیس جمهور روسیه و انگلا مرکل صدراعظم آلمان در نشستی‌که به میزبانی اردوغان رئیس جمهور ترکیه در استانبول به تاریخ 27 اکتوبر سال جاری برگزار شده بود، اشتراک نمودند. پس از نشست سران مذکور، یک کنفرانس مطبوعاتی مشترک برگزار گردیده و طی این کنفرانس یک بیانیۀ مشترکی نیز منتشر شد. این بیانیه بر ضرورت حفاظت از رژیم مستبد سوریه و تمامیت اراضی آن و این‌که اختلاف بر سر مسئلۀ سوریه مبتنی بر روند مذاکرات سیاسی باید مطابق به قطعنامۀ شماره 2254 شورای سازمان ملل پایان یابد، تأکید داشت. هم‌چنان رهبران طی این نشست در مورد از بین بردن هرگونه تروریزم انفرادی، گروهی،سازمانی و تشکیلاتی‌که توسط شورای امنیت سازمان ملل تعریف می‌شود، تأکید نمودند. در کنار این، توافق سوچی در ادلیب میان ترکیه و روسیه در 17 سپتمبر توافق این دو کشور را در مورد استعمال سلاح‌های شیمیایی در سوریه نشان می‌دهد.

بنابر این، برگزاری این نشست درست همانند نشستی است که شش سال قبل در تاریخ 30 جون 2012م در ژینو برگزار شده بود. گرچه در این نشست به نیابت از امریکا کسی حضور نداشت؛ ولی با آن‌هم بنیان‌گذار این نشست امریکای کافر است و کسانی‌هم که به اطراف این میز امریکایی در این نشست قرار دارند؛ اروپائی‌های استمعار‌گر و روسیۀ قاتل اند که از هیچ گونه جنایتی در حق سوریه دریغ نکرده اند. اگرچه تأکید در قسمت پایانی بیانیۀ این قطعنامه نشان می‌دهد که روند این نشست در تحت کنترول امریکا قرار دارد؛ ولی با آن‌هم، اجازه ندادن به میانجیگری ترکیه در این بیانیه؛ درست مثل بسیاری از قطعنامه‌های قبلی آن، دلیلی واضحی بر سازمان‌دهی شدن این روند از سوی امریکا می‌باشد. از این‌رو، میزبانی ترکیه در خصوص این نشست هرگز به نفع مردم مظلوم سوریه نیست؛ بلکه برخلاف آن منافع امریکا را تأمین می‌کند.

فلهذا ما در دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه ترکیه به حکام ترکیه و اردوغان رئیس جمهور آن هشدار می‌دهیم که این گونه برنامه‌های احمقانه منافع امریکای استعمارگر را تأمین و مردم مظلوم سوریه را به زیر یوغ استبدادی قصاب شام می‌کشاند. از سوی دیگر، تردیدی نداریم که این میز امریکایی‌که اروپای استعمارگر و روسیه قاتل به اطراف آن حلقه زده اند، قطعاً راه‌حلی درستی را در خصوص مسئلۀ سوریه که به نفع مردم مظلوم سرزمین واقع شود، در پی نخواهد داشت؛ مگر این‌که به نفع خود آن‌ها تمام شود. گذشته از این، اردوغان رئیس جمهور ترکیه برای این که رضایت شورای امنیت سازمان ملل را فراهم کند، سخنان ضد و نقیضی را بیان می‌کند؛ طوری‌که از یک‌سو در مجمع شورای امنیت سازمان ملل گفت که جهان(سازمان ملل) تنها پنج کشور نیست که(هر طور بخواهد تصمیم بگیرد) و از سوی‌ دیگر در مورد توافق با قطعنامه‌های شورای امنیت سازمان ملل بر سری مسئلۀ سوریه صحبت می‌کند! به لحاظ خدا چرا چنین می‌کنید؟!

ای حکام و رهبران! چرا ترکیه را در دشمنی با مردم مظلوم سوریه قرار می‌دهید؛ در‌حالی‌که آن‌ها دوستان و برادران یکدیگر اند؟ آیا در مقابل این‌همه ویرانی، ظلم و جنایاتی که توسط رژیم استکباری سوریه ، روسیه و ایران در سوریه صورت می‌گیرد؛ قصابانی که سوریه را به خاک و خون کشانیده و مردم مظلوم آن‌را حتک حرمت نموده اند، کور و کور شده اید؟! آیا نمی‌بینید که امریکای غدار بادار اسد قاتل و مزدور به پوتین کافر اجازۀ ورود به سوریه داد تا باشد که آتش فتنه را در این سرزمین شعله‌ور سازد و صدها مسلمان سوری را از به خاک‌ و خون بکشاند؟ پس چی‌شد ظلم و جنایاتی که از سوری رژیم اسد قصاب بر سر مردم مظلوم سوریه واقع شد که اکنون شما در مورد حاکمیت اسد قصاب در سوریه صحبت می‌کنید؟ قطعاً که راه شما راه درستی نیست! باز گردید از راهی که روان هستید! درغیر آن دعا می‌کنیم الله سبحانه‌و‌تعالی شما را در قهر و غضب خود، مسلمانان مظلوم سوریه و تمام امت اسلامی قرار دهد.

 دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه

ادامه مطلب...

بازدید‌ها توسط کمیتۀ روابط مرکزی حزب التحریر

  • نشر شده در لبنان

(ترجمه)

هیئتی از از سوی کمیتۀ روابط مرکزی حزب التحریر-ولایه لبنان به رهبری داکتر محمد جابر، انجینر صالح سلام و انجینر صلاح الدین عضاضة با غازی العریضی وزیر اسبق و عضو پارلمان آن کشور، ملاقات نمودند. هیئت مذکور طی این بازدید حالات و اوضاع لبنان و امت اسلامی در منطقه و حملات استعماری امریکا که به هدف پارچه ساختن امت و کاشتن بزر نفاق در میان آن‌ها به پیش می‌رود و این‌که ثروت آن‌ها را آشکارا به تاراج می‌برد، مورد بحث و گفتگو قرار دادند.

باوجودی نارضایتی امت که منجر به انقلاب‌ها از سال 2011 بدینسو گردیده و این‌که بسیاری از مردم قربانی توهین و تحقیر طبقات سیاسی قرار گرفت؛ با آن‌هم این امت انتظار چیزی را دارند که بتواند آن‌ها را از زیر بار این بن‌بست نجات داده و تحت رهبری هوشیار و مخلصی قرار دهد که در تحت حاکمیت آن احساس آرامش کنند.

هم‌چنان هیئت فوق الذکر با برید جنرار هاشم جابر، جنرال باز نشسته، دیدار نموده و روی مسایل منطقوی بحث و گفتگو نمود که در نتیجۀ آن راه‌حلی مناسبی را برای متحد ساختن دوبارۀ امت اسلامی و ایجادی یک فکر واحد برای تأسیس دوبارۀ خلافت اسلامی بر منهج نبوت را پیشنهاد نمودند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر/ ولایه لبنان

ادامه مطلب...

یمن؛ سوالاتی‌که باید همه از خود بپرسند!

(ترجمه)

چگونه می  توانیم-با داشتن وجدان آگاه و بیدار- همه‌روزه غذای خوب برای فرزندان خویش آماده نماییم، لباس پاک و تمیز به تن‌شان کنیم و با محبت و آرامش بستر خواب‌شان را آماده سازیم، اما در عین حال، با بی حسی و بدون تفکر برای نجات این امت، 1.8 میلیون کودک این امت مسلمه را که در یمن دچار سوءتغذیۀ شدید شده و با بی‌رحمی نابود می‌شوند، مشاهده نماییم؟ چطور می  توانیم خوشحال باشیم که فرزندان ما در حال رشد و پرورش هستند، در حالی که ممکن است بخاطر جنگ‌های امروزی علیه اسلام، حدود 500 هزار کودک در یمن شاهد سال   روز تولد بعدی زندگی خویش نباشند. رسول اللهﷺ می   فرماید:

«مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ فِي تَوَادِّهِمْ، وَتَرَاحُمِهِمْ، وَتَعَاطُفِهِمْ مَثَلُ الْجَسَدِ إِذَا اشْتَكَى مِنْهُ عُضْوٌ تَدَاعَى لَهُ سَائِرُ الْجَسَدِ بِالسَّهَرِ وَالْحُمَّى»

(صحیح بخاری)

ترجمه: یعنی اهل ایمان از نظر عواطف و علائق و پیوند  های دوستانه مانند یک پیکر اند، چون عضوی بدرد آید، سایر اعضاء به وسیلۀ تب و بی‌خوابی با او همدردی می    کنند.

آیا  وضعیت وحشتی‌که امروز امت مسلمه در آن قرار دارد، ما را رنج و آزار نمی   دهد؟ آیا قلب نرم  نداریم که درد و غم عظیم  برادران، خواهران و فرزندان امت مسلمه را احساس کند؟ آیا این دنیای فریب کار چنان ما را غرق مشکلات بسیار اندک زندگی ساخته است؛ امت مسلمه را که اکنون بخاطر زنده ماندن مبارزه می  کند و کودکان مظلوم و بی  گناه مسلمان که خواب و خیال یک توتۀ نان خشک را می بینند، فراموش نمودیم؟ به راستی اگر ما این جنایات را ببینیم و درک نماییم، دیگر آرامشی در قلب و فکر مان وجود نخواهد داشت. چنانچه پیامبرﷺ می     فرماید:

«إِنَّ فِي الْجَسَدِ مُضْغَةً إِذَا صَلُحَتْ صَلُحَ الْجَسَدُ كُلُّهُ، وَإِذَا فَسَدَتْ فَسَدَ الْجَسَدُ أَلَا وَهِيَ الْقَلْبُ»

(صحیح بخاری)

ترجمه: در بدن انسان پارۀ گوشتی است که اگر آن سالم و درست باشد، دیگر اعضای بدنش هم با آن سالم می  شوند؛ هرگاه آن بیمار شود، دیگر اعضای بدنش بیمار و فاسد می   گردند؛ آن پارۀ گوشت قلب است.

داشتن احساسات برای امت مسلمه بسیار مهم و حتمی می  باشد، هم‌چنان معلومات در مورد وضعیت امت مسلمه نیز ضروری می‌باشد. اما تنها داشتن احساسات و معلومات برای درمان درد امت کافی نمی  باشد، بلکه این دو شروع و اساس بوده و زمانی تکمیل می    شود که همین احساسات و معلومات را در عمل پیاده نماییم. همین‌طور پیامبرﷺ می  فرماید:

«اللَّهُمَّ إِنِّي أَعُوذُ بِكَ مِنْ عِلْمٍ لَا يَنْفَعُ، وَمِنْ قَلْبٍ لَا يَخْشَعُ، وَمِنْ نَفْسٍ لَا تَشْبَعُ، وَمِنْ دَعْوَةٍ لَا يُسْتَجَابُ لَهَا»

(صحیح المسلم)

ترجمه: بار الهی! از دانشی که سود نمی دهد، از دلی‌که خشوع و فروتنی ندارد و از نفسی‌که سیر نمی   شود و از دعای که اجابت نمی  شود، به    تو پناه می   برم.

به وضوح مشاهده می کنیم که دشمنان اسلام هرگز به امت مسلمه کمک نکرده و آن  ها را پارچه پارچه و متفرق  می‌سازند، هم‌چنان اختلافات را بیشتر در بین آن   ها شعله‌ور ساخته و بخاطر تحقق پلان   های شوم خویش از آن   ها  بهره‌برادری می نمایند.

همین‌طور واضح و هویدا است که تنها تغییر قدرت جهانی، که عبارت از تأسیس دولت خلافت بر روش نبوت است، توانایی تغییر وضعیت بد امروزی امت مسلمه را دارا می باشد؛ زیرا تنها رهبر و حاکمی که از الله سبحانه وتعالی بترسد و تقوی پیشه نماید، مراقب و محافظ امت از قحطی و هرنوع ظلم و ستم و خشونت می   باشد.

چرا بسیاری از مردم هنوز معتقد اند که امریکا یا شرکای آن علاقه‌مند کمک به مسلمانان هستند؟ بخاطری‌که چنین طرز فکری آسان   ترین راهی‌ست که مسلمانان به وسیلۀ آن خود را فریب داده و قلوب خویش را نه بخاطر الله؛ بلک بخاطر دنیا آرام می‌کنند؛ هم‌چنین باعث می  شود که مسلمانان از این حقیقت، که قدرت جهانی امروز یا  نظام سرمایه‌داری  بزرگترین دشمن اسلام است، چشم‌پوشی نمایند. در نهایت این مسیری  ست که امت را متفرق کرده، دل  ‌های‌شان را سخت و چشم‌های شان را کور می‌سازد.

بنابر این، در دست خود ما است که کدام راه را انتخاب می   نماییم؛ این    که ما مسلمان هستیم و دشمنان اسلام را دوست خود می‌پنداریم، یا این  که فقط به امور دنیوی خود می اندیشیم یا این  که تنها با کمک های اندک وجدان خویش را آرام می نماییم و یا این که منحیث مسلمان برای نجات واقعی امت مسلمه از تمام بدبختی  ها شب و روز تلاش می کنیم؛ یعنی در راستای تأسیس دولت خلافت بر روش نبوت کار و فعالیت می نمایم.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِن تَنصُرُوا اللَّهَ يَنصُرْكُمْ وَيُثَبِّتْ أَقْدَامَكُمْ﴾

[محمد: 7]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! اگر(آیین) الله را یاری کنید، شما را یاری می  کند و گام های  تان را استوار می     دارد.

نویسنده: آمنه عابد

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: تظاهرات در شهرک صلوه "توافق سوچی؛ خون مان را ریخت و دشمنان مان را حمایت نمود!"

حزب التحریر-ولایه سوریه برای لغو نمودن توافق خائنانۀ سوچی و برگرفته‌های آن، در شهرک صلوه تظاهرات به راه انداخته و شعار ذیل را سر دادند: "توافق سوچی؛ خون مان را ریخت و دشمنان مان را حمایت نمود"

جمعه، 08 ربیع الاول 1440هـ.ق / 16 نومبر 2018م

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: تجمع در ادلب "توافق سوچی؛ خون مان را ریخت و دشمنان مان را حمایت نمود!"

حزب التحریر-ولایه سوریه برای لغو نمودن توافق خائنانۀ سوچی در شهرک ادلب تجمع به راه انداخته و شعار ذیل را سر دادند: "توافق سوچی؛ خون مان را ریخت و دشمنان مان را حمایت نمود"

جمعه، 08 ربیع الاول 1440هـ.ق / 16 نومبر 2018م

ادامه مطلب...

نگاهی به حوادث و رویدادهای جدید

سلسله نشست های هفته‌واری که به مهم‌ترین قضایا و رویدادهای جدید نگاهی انداخته شده و تبصره می‌گردد
نشست "205"
تصریح ماکرون پیرامون ایجاد ارتش اروپایی!
مهمان برنامه: استاد بلال القصراوی (ابو ابراهیم)
مجری برنامه: استاد هیثم الناصر (ابو عمر)
حزب التحریر-ولایه اردن

جمعه، 15 ربیع الاول 1440هـ.ق / 23 نومبر 2018م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه