جمعه, ۱۸ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

شکست پروژه­ی تمدن غربی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

فساد از امراضی بوده که امت­ها و مردم را در تنگنا قرار داده است. فساد تنها علت مرکزی می‌باشد که جوامع را به نابودی کشانده است. فساد شامل فساد عقیده، فساد اقتصادی، فساد آموزشی، فساد مطبوعاتی، فساد اخلاقی و فساد امنیتی همه می‌شود. کلمه­ی فساد در قرآن کریم دارای معانی زیادی است که ازجمله المعصیة، الهلاک، الخراب، المنکر، التدمیر وغیره آمده است. ازجمله ضررهای فساد و مفسدین نابودی جوامع و نابودی امت­ها است.

ازجمله فسادی که اکنون در دنیا انتشاریافته و ممکن است امت­ها را به نابودی سوق دهد، آنچه است که در ذیل بیان می­شود.

ظلم: در قرآن کریم آیات زیادی واردشده که ظلم را یکی از اسباب نابودی امت­ها بیان می­کند، ازجمله قول او تعالی است که می­فرماید: ﴿وَتِلْكَ الْقُرَى أَهْلَكْنَاهُمْ لَمَّا ظَلَمُوا [كهف: ٥٩] ترجمه: آن قریه­ها را زمانی‌که ستم کردند، نابود کردیم. و فرموده­ی او تعالی: ﴿و کم قَصَمْنَا مِن قَرْيَةٍ كَانَتْ ظَالِمَةً وَأَنشَأْنَا بَعْدَهَا قَوْمًا آخَرِينَ [الأنبياء: ١١] ترجمه: چه‌بسا قریه­ی ستمگری را درهم شکستیم و بعدازآن قوم دیگری را ایجاد کردیم.و آیات دیگری که ظلم را سبب نابودی امتیان گذشته ذکر می­کند که نابود شدند.

علاوه بر ظلم، ارتکاب جرم و انجام زیاد گناهان؛ چنانچه می­دانیم طی دوصد سال است که غرب فرمان روای دنیاست. این فرمان روایی را روزی‌که ما به انحطاط و جمود فکری گرفتار و زمین‌گیر شدیم، در رسالت الهی سستی کردیم و ... از امت اسلامی به چنگ آورد. از همان زمان که غرب زمام حاکمیت را به دست گرفت، فساد در تمام عرصه­ها و جوانب زندگی شروع شد. نباید آنچه امروزه اروپا به گونه ظاهری از پیشرفت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی بدان دست‌یافته است ما را بفریبد؛ زیرا این تمدن در خود خون‌خواری مفرط و نژادپرستی شدیدی را مخفیانه حمل می‌کند که به دنبال برتری مرد سفیدپوست است، همان واقعیتی که غرب از فرهنگ­های قبلی خویش به ارث برده و رویکرد سیاسی و ملی امت غربی را تشکیل می­دهد. کسی‌که با هوشیاری مسیر غرب معاصر را دنبال کند، می­یابد که غرب یک جنین مسخ‌شده‌ی از تمدن­های گذشته­ی خود است که برای خلاصی از هر تمدن نزدیک خود تلاش کرده است و گفتگو میان تمدن­ها را نمی‌پذیرد؛ چنانچه برخی با غفلت از تاریخ غم‌انگیز و واقعیت دورنگ آن ترویجش می­کنند تمدنی که نفوذ غیر خودش را نمی‌پذیرد و می‌خواهد میدان مطلق قدرت باشد.

بدون شک خواننده­ی آگاه، تاریخ انحصارگرایی تمدن غربی را از طریق تاریخ درازمدت آن درک می­کند که در فاصله‌گیری از دیگری به‌اندازه‌ی که آن دیگری را رقیب سرسخت و دشمن احتمالی می­بیند، هم­زیست و دوست نمی‌پندارد. تاریخ و واقعیتی که در آن زندگی می­کنیم، می­بینیم که دروغ نمی­گوید. ده­ها بلکه صدها بیانیه و جود دارد که از روی دروغ‌های در مورد صلح، آزادی، دموکراسی و ادعاهای پوچ زیاد دیگری پرده برمی‌دارد که ما قسمت اندکی از آن‌ها را بیان می­کنیم؛ زیرا مقاله گنجایش بیان تمام دروغ­ها و فسادهای غرب را ندارد. ادعای غرب مبنی بر حقوق زن، محافظت از آن و آنچه از این قبیل است، سر را سفید ساخت و ازجمله کسانی‌که ادعا می­کردند زن را برای بیرون کشیدن از مملکتی که در آن به گونه‌ی مصون و باعزت زندگی می­کرد، کمک می­کنند. در اول کار آموزش زن را برای این‌که درست بتواند فرزندان خود را تربیت کند، خواستار شدند و گفتند: مادر مدرسه­ای است که اگر خوب آموزش داده شود، یک ملت نیکو سرشت آماده می­شود. زمانی‌که این کار برایشان انجام شد، زن را از خانه‌اش بیرون کشیدند که نه فرزند نه شوهر و نه خودش از خود توانست نفعی ببرد. زن غربی به حالتی رسید که باید با دشواری ارزش خواسته می­شد تا به خانه برگردد. برخی از زنان مسلمان نیز با تقلید کورکورانه ارزش پیروی خواهد کرد تا ازآنچه در آن گرفتارشده است نجات یابد؛ اما کارزار آینده در مسیر بازگرداندن زن به خانه به‌آسانی کارزار اولش برای بیرون کردنش از خانه نخواهد بود، آن­هم بعداز این‌که پدر، شوهر و فرزندش غیرت را ازدست‌داده آن را به خودش واگذار کردند و عادت کردند تا از دسترنجش تغذیه کنند. به‌عنوان‌مثال وزیر عدلیه بریتانیا (دومینیک راپ) به‌سوی حفاظت زن­ها، دادن آزادی و حقوق‌شان و به‌سوی بازگشتن اعتماد به نفس­شان فرامی‌خواند و می­افزاید: «طی دوازده ماه قبل از مارس 2020 م، 1,6 میلیون زن قربانی بدرفتاری­های خانوادگی بودند، بیش­تر از 600 هزار زن مورد تجاوز جنسی قرار گرفتند، نزدیک به 900 هزار زن در معرض ظلم قرار گرفتند.» زمانی‌که از توجه حکومت­های غربی برای ساکنینشان صحبت می­کنیم، می­یابیم تعداد کسانی‌که از خانه فرار می­کنند، برمبنای آنچه حکومت فدرال در قالب بیانیه وزارت مسکن و شهرسازی امریکا در مورد فراری­های سالانه آمار می­دهد، وحشتناک است. هر شب در ایالات‌متحده حدود 553000 فراری به ثبت می‌رسد. همین‌طور ادعای صلح و حفاظت دروغین از حقوق انسان سر را سفید کرده است. هم‌چنین از این قبیل دروغ­ها در هرجا در سایت­ها و شبکه­های اجتماعی، در ماهواره­ها، در نشرات وغیره خود را اهل صلح و محبت توصیف می­کنند؛ اما اگر نظر ساده­ی به ماقبل بیندازیم، خواهیم دید که اهل این ادعای دروغین چه خسارات دردناکی را در جنگ جهانی اول ببار آوردند! تعداد کلی آسیب رسیده­گان و کشته‌شدگان به بیش از 37 میلیون انسان می­رسد که 16 میلیون کشته و 20 میلیون زخمی می­رسد آنچه جنگ جهانی اول را خونین‌ترین جنگ بعد از جنگ جهانی دوم در تاریخ بشریت قرار می­دهد، اما جنگ جهانی دوم خونین‌ترین جنگ درگذر تاریخ بوده است که عدد اجمالی قربانیان آن به بیش از 60 میلیون کشته بوده است که در آن زمان 2.5% کل جمعیت جهان تخمین زده‌شده است.

امثال این مفاسد خیلی زیاد بوده، اعم از فساد وضعیت امنیتی، اجتماعی و اقتصادی؛ پس آن آزادی که ادعا می­کنند کجاست؟! آسایش و امنیت کجاست؟! این‌ها همه تخیلاتی است که از طریق ابزار مطبوعاتی که در اختیارشان است، نشرمی­کنند؛ اما حقیقت با واقعیت کاملاً متفاوت است. کسانی‌که به اروپا مهاجرت کردند، از سنگینی معیشت، فساد فراگیر، زیاد بودن مالیات و بسیار چیز­های دیگر صدمه دیدند. بعد از همه­ی این‌ها آیا چیزی از این تمدن پوشالی باقی‌مانده است که سقوط نکند؟! آیا هنوز کسی هست که به نگهداری این تمدن منحوس بر روی زمین معتقد باشد؟! آنکه پرده­ی فطرت، اخلاق، عفت و حیاء انسان را دریده و حتی ساده‌ترین اساسات حقوقش را نادیده می­گیرد.

تاکنون ده‌ها حکم از احکامی صادر کردند که هم‌جنس‌گرایی، قوانین آزادی لجام‌گسیخته و نوشیدن مخدرات را اجازه می­دهد ­علاوه بر بداخلاقی و تجاوز­های جنسی برزنان و اطفال و غیره.

نشانه­های سقوط این تمدن واضح‌تر از این است که نیازی به تشریح داشته باشد. در ناحیه­ی غرب کتب و مطالعات زیادی رونما گردیده که عناوین قابل‌توجهی را حمل می­کنند که از فروپاشی غرب و سقوط و متلاشی شدن تمدنش سخن می­گویند. برخی از آن‌ها عین عنوان رادارند و برخی دیگر نیز پیرامون همین موضوع ضمن بخش‌های ویژه از قبیل فروپاشی اخلاقی، ارزشی در جوامع غربی، شکست سازمان خانواده، گسترش دامنه­ی جرم و جنایت با انواع مختلف آن، ناتوانی نظام‌های معاصر از مقابله با امواج بی‌رحمی و هرج‌ومرج‌های داخلی، گسترش آتش خودکشی و ناکامی فلسفه­های معاصر در معالجه روح، روان و افکار نمکینی که بر عقل­های انسان غربی سایه افگنده است، سخن می­رانند.

با تمام این ضعف و مرضی که غرب در آن دست‌وپا می‌زند، در مبارزه با تمدن­های دیگر هنوز ادامه می­دهد و به ایجاد مبارزات جدید با کشورهای دیگر اقدام می­کند؛ مانند جنگ میان غرب و روسیه که جنگ نفوذ و منافع مادی است و پیرامون ارزش‌ها نیست و مانند مبارزه غرب با چین که مبارزه­ی تجاری است نه مبارزه­ی ارزشی. این در حالی است که چشم از مبارزه­ میان غرب و اسلام که مبارزه پیرامون ارزش­ها و روش زندگی است برداشته نمی‌شود. این واضح است که تمدن غربی به تمدن اروپا و امریکا یا غیر آن‌ها در ساختن زندگی پاکیزه و امن برای انسان درروی زمین کاملاً ناکام بوده است. ترس و هراس از شعله­­ی جنگ­های داخلی و خارجی مردم را فراگرفته است. ناامیدی انسان زیاد و زیادتر­ می­شود. هیچ‌یک از وعده­های که مسئولین اروپا و امریکا کردند، متحقق نشده است. واقعیت مذموم طوری شده که گویا می­گوید: هرکس که می­­تواند خود را نجات دهد، پس حتماً باید اقدام کند.

بدون شک سرمایه­داری و رشد وحشتناک آن، دموکراسی و پرچم پرشور آن برای انسان امنیت، آسایش و معالجه­ی فقر و امراض را به ارمغان نیاوردند. بر علاوه‌ی همه­ی این‌ها جرم و جنایت را با تمام انواع آن درروی زمین گسترانیده است؛ مانند دزدی، قتل، فحشاء، مخدرات، گسترش ظلم، نبود امنیت، گسترش دشمنی و غارت مردم! فساد درروی زمین نمایان شده و خطرش شدت یافته است. بشریت امروز با خطری جدی روبه‌رو هست که تهدیدش می­کند، نزدیک است در مقابل آن فلج شود، جز خواهشاتش چیز دیگری در توانش نبوده است. چشم­ها کور و گوش­ها بسته‌شده‌اند، گویی کسی در فکر نجات نیست. همه باهم دارند غرق می‌شوند، مگر این‌که از اکثر گوشه­های زمین فریاد واحد الله‌اکبر الله‌اکبر بلند شود و مردم را بیدار نموده هشدار دهد.

بدون شک وضعیتی کنونی را آنچه اصلاح خواهد کرد که اولش را اصلاح نموده بود، یعنی حکم به اسلام در دولت خلافت راشده که در زیر سایه پرچم عقاب پرچم رسول‌الله صلی الله علیه وسلم و با طریقه­ی رسول‌الله صلی الله علیه وسلم که رسالت اسلام را تبلیغ کرد، میسر می­شود، نه چیز دیگری. با ایجاد یک کتله­ای که استوار بر اسلام باشد و با امت تفاعل نموده از اهل قدرت‌طلب نصرت کند. این کار را همین‌طور ادامه دهد تا الله سبحانه وتعالی حکم اسلام و دولت اسلام را اقامه نماید. این همان کار خوب است و این تنها کاری است که امت را از سقوط نجات می­دهد. امت از پوستینش بلند شده و به روند سابقش برمی‌گردد؛ اسلام را در داخل تطبیق نموده و آن را در جهان با دعوت و جهاد حمل می­کند، در نتیجه الله عزیز و حکیم آن را نصرت می­دهد، چنانچه فرموده است:

﴿إِنَّا لَنَنصُرُ رُسُلَنَا وَالَّذِينَ آمَنُوا فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيَوْمَ يَقُومُ الْأَشْهَادُ [غافر: ٥١]

ترجمه: بدون شک پیامبران‌مان و کسانی را که ایمان آوردند، در زندگانی دنیا و روزی که شاهدان به پا می­خیزند نصرت می­دهیم.

ای مسلمانان، بر شما لازم است تا بشریت را از نظام فاسد و متعفن سرمایه‌داری آگاه سازید؛ زیرا شما بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون شده و امربه‌معروف و نهی از منکر می­کنید! شما با این ویژگی‌تان می­توانید بشریت را نجات دهید! شما می­توانید بشریت را به گونه‌ی دسته‌جمعی از عبادت سرمایه‌داری به عبادت الله واحد سوق دهید! از ظلم سرمایه‌داری به عدالت اسلام به کشانید و از تنگنای دنیا به وسعت دنیا و آخرت بیرون کنید!

الهی خواهان نصرتی هستیم که مژده داده­ای!

برگرفته‌شده از شماره 444مجله­ی الوعی

نویسنده: محمود أیاس.

مترجم: حبیب اسلمی.

ادامه مطلب...

میرضیایف 286 زندانی را آزاد؛ اما هزاران تن دیگر هنوز در زندان بسر می‌برند!

(ترجمه)

خبر:

به مناسبت سی‌ودومین سالروز استقلال ازبکستان، شوکت میرضیایف، رئیس جمهور ازبکستان فرمان عفو ۲۸۶ محکوم را امضا کرد. از میان این عفو شده‌ها، 109 نفر از اجرای حکم اصلی خود به طور کامل آزاد شدند، 116 نفر به صورت مشروط از اجرای حکم آزاد گردیدند و 25 نفر نیز با تخفیف مجازات مواجه شدند. هم‌چنین مجازات 36 نفر از محکومان کاهش یافت. در میان عفو شده‌ها 39 زن، 22 مرد بالای 60 سال، 30 نفر از کشورهای خارجی و 3تن که در فعالیت‌های سازمان‌های ممنوعه شرکت داشتند، موجود می‌باشد.

تبصره:

قابل ذکر است که شوکت میرضیایف از زمان به قدرت رسیدنش از اصلاحات، بخصوص در سیستم قضایی ازبکستان خبر داده است. او بارها به طور علنی از اسالیب نیروهای امنیتی برای مبارزه با مخالفان در دوران کریموف انتقاد نموده و حتی هزاران زندانی متهم به مشارکت در سازمان‌های مذهبی و سیاسی مختلف را آزاد کرد. با این حال، آزار و شکنجه به دلایل مذهبی و سیاسی در ازبکستان ادامه دارد.

در تاریخ 13 اکتوبر 2021 به اساس گزارش کمیسیون آزادی مذهبی بین‌المللی ایالات متحده (USCIRF) در مورد زندانیان مذهبی و سیاسی در ازبکستان نشان داد که از اواخر سال 2016 هزاران زندانی آزاد شده‌اند و زمانی که رئیس جمهور ازبکستان تغییر کرده بیش از 2000 نفر تا هنوز در زندان به اتهامات مبهم و با تفسیر گسترده، مانند تلاش برای براندازی نظام قانونی، داشتن کتاب‌های ممنوعه و یا عضویت در گروه‌های ممنوعه زندانی هستند.

این گزارش بر اساس داده های دولتی، مصاحبه با مسئولین و افرادی که اخیراً از زندان آزاد شده و فعالان حقوق بشر، بستگان زندانیان فعلی و اسناد دادگاه تهیه شده است. گزارش می‌رساند که این تعداد بیشتر از مجموع زندانیان مذهبی در تمام جمهوری‌های شوروی سابق و یکی از بزرگ‌ترین تعداد در جهان است.

این گزارش اشاره می‌کند که هزاران زندانی عقیدتی در ازبکستان بیش از 20 سال است که در زندان به سر می‌برند و این یکی از طولانی‌ترین حکم‌ها در جهان برای اعتقادات مذهبی است. نویسندگان گزارش دادند که زندانی شدن چندین عضو خانواده از طیف‌های مختلف به اتهامات مربوط به مذهب، غیرمعمول نیست. بر اساس گزارش‌ها، تعداد زیادی از زندانیان مذهبی فقط به اتهام عضویت در گروه‌های اسلامی ممنوعه بدون موجودیت دلیل و سند که دلالت بر دخالت آن‌ها در خشونت داشته باشد، محکوم شدند.

بنابراین، گرچه میرضیایف هزاران زندانی سیاسی را آزاد کرد؛ اما هنوز هم هزاران نفر دیگر در پشت میله‌های زندان هستند. همانطوری که فعالان حقوق بشر گزارش داده اند، اکثر جوانان حزب التحریر هنوز در زندان هستند، پس مسئولین ازبکستان فعال‌ترین و تحصیل کرده‌ترین آن‌ها را آزاد نمی‌کنند، حتی برخی‌های آن که 24 سال است که در اسارت به سر می‌برند.

نویسنده: محمد منصور

مترجم: پارسا امیدی

 

ادامه مطلب...

در دولت اسلامی، برق از جملۀ ملکیت عامه به شمار می‌رود!

(ترجمه)

خبر:

افزایش هزینه هولناک برق در پاکستان تعدادی از مردم را به سرحد انفجار رسانده است.

تبصره:

بعد از خصوصی‌سازی برق در پاکستان قبض‌های برق افزایش یافته و بیشترین سود به شرکت‌های خصوصی می‌رسد. این قبض‌ها شامل کار مزد ضرفیت تولید است که حتی در زمانی که برق تولید نمی‌شود، به شرکت‌ها پرداخته می‌شود! علاوه بر هزینه زیاد برق دولت آن‌ها را شامل مالیات کرده و سهمی از قبض را برای عواید و پرداخت بدهی‌هایش می‌گیرد.

برق به عنوان انرژی برای راه‌اندازی کارخانه‌ها یعنی به عنوان سوخت موترها و همچنین یرای روشنایی استفاده می‌شود. اما در مورد استفاده از آن به عنوان سوخت، کلمه "النَّار" در این حدیث بر آن اطلاق می‌شود. چنانچه رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«المُسلِمُونَ شَرَکَاءُ فِي ثَلَاث: فِي الکَلَاءِ وَالمَاءِ وَالنَّارُ» (رواه أبو داود)

ترجمه: مسلمانان در سه چیز شریک اند: چراگاه، آب و آتش.

ابن ماجه از ابوهریره رضی الله عنه روایت می‌کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«ثَلَاث لَا یُمنَعنَ؛ المَاءُ وَالکَلَاءُ وَالنَّارُ»

ترجمه: سه چیز است که (از استفاده‌ی آن) منع کرده نمی‌شود، آب، چراگاه و آتش.

پس آتش و آنچه تحت مدلول آن واقع می‌شود، از انرژی خواه مصدر آن مواد سوختی باشد یا برق، پس همۀ آن‌ها تحت مالکیت عامه قرار می‌گیرند؛ لذا جایز نیست برای دولت، افراد و شرکت‌ها که مالک و مصادره کنندۀ برق باشند؛ چون از برق مانند انرژی در کارخانه‌ها از آن استفاده می‌کنند. پس این ملکیت عامه که دولت بر آن نظارت دارد و سود آن را پس از کسر هزینه‌های تولید بین رعیت خود توزیع می‌کند. علاوه بر این، ربا در اسلام اکیداً حرام است. با همه این‌ها اسلام مشکل برق را معالجه می‌کند.

زمان آن فرارسیده که اسلام در امر حکومت و زمام امور در صدر قرار گیرد و خلافت بر طریقه نبوت است که اسلام را برای خیر دنیا و آخرت تطبیق می‌کند.

نویسنده: مصعب عمیر

مترجم: پارسا امیدی

تاریخ: 6 سپتامبر 2023م

ادامه مطلب...

انقلاب گابن

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سوال:

شماری از نظامیان اردو، محافظان قصر ریاست‌جمهوری و امنیت ملی گابن به تاریخ 30 آگست 2023م اعلان نمودند که قدرت را در اختیار گرفته و علی بونگو، رئیس‌جمهور گابن را بازداشت خانگی نموده اند. این در حالی است که چند ساعت قبل از آن، کمیتۀ انتخاباتی گابن اعلان نمود که علی بونگو برای بار سوم به صفت رئیس‌جمهور انتخاب گردیده است. نظام‌یان مذکور اعلان نمودند که انتخابات ملغی بوده، تمام ارگان‌های حکومتی منحل و مرزها تا امر ثانی مسدود می‌باشد. هم‌چنین اعلان شد که نگیما فرمانده نیروهای محافظ قصر ریاست‌جمهوری به صفت رئیس‌جمهور انتقالی تعیین گردیده.

سوال این است که رمز این کودتا در چیست و چه ارتباطی با کشمکش‌های بین‌المللی در منطقه دارد؟

جواب:

برای روشن شدن پاسخ در مورد این کودتا، امور زیر را بررسی می‌نماییم:

1. گابن کشوری است که در وسط غرب افریقا موقعیت داشته و در سواحل بحر اطلس قرار گرفته است. در سال 1885م توسط اشغالگران فرانسه اشغال‌گردید و سپس در سال 1960م، استقلال نمادین به آن داده شد. باید گفت که در لیبرویل، پایتخت گابن یک پایگاه نظامی فرانسه موقعیت دارد که در حدود 1000 سرباز فرانسوی در آن به حمایت از منافع فرانسه در این سرزمین می‌پردازند و مسئولیت حفظ تداوم نفوذ فرانسه را در آن به عهده دارند.

این سرزمین نفوس کمی دارد، طوری‌که بر اساس سرشماری سال 2022م، حدود 2.3 ملیون تن براورد گردیده، در حالی‌که مساحت آن به حدود 270 هزار کیلومتر می‌رسد. بر اساس آمار به دست آمده؛ مسلمانان، اندکی از نفوس آن را تشکیل می‌دهند، به شمول رئیس‌جمهور برکنار شده و رئیس‌جمهور موقت جدید، طوری‌که شمار مسلمانان، 10 تا 12% گفته شده و اکثریت آنان در شهر لیبرویل پایتخت آن زندگی می‌کنند.

گابن به دلیل منابع طبیعی که دارد، سرزمینی غنی به شمار می‌رود، طوری‌که دومین تولید کنندۀ مگنیزیم معرفی گردیده، ماده‌یی که در ساخت فولاد، آهن و باتری‌ها به کار برده می‌شود، به علاوۀ مقدار زیادی طلا، الماس و یورانیومی که در آن وجود دارد. ذخایر هنگفت نفت و گاز نیز دارد و به همین دلیل یکی از اعضای سازمان اوپک می‌باشد. بیشترین سهم این سرمایه‌ها را شرکت‌های فرانسه‌وی می‌برند؛ شرکت‌هایی که شمار آن بنا به معلوماتی که سایت انترنتی وزارت خارجۀ فرانسه منتشر نموده، به حدود 110 شرکت می‌رسد، به شمول شرکت معدنی "ارامیت" فرانسه که مگنیزم استخراج می‌کند و نیز شرکت فرانسوی "توتال" که در عرصۀ انرژی فعالیت دارد و نفت و گاز استخراج می‌نماید.

گابن مانند نیجر، مالی، سنگال و چاد یکی از مجموع چهارده دولتی است که واحد پولی آن مربوط به واحد پولی فرانسه و زیر نام "فرنک" افریقا و وابسته به یورو می‌باشد، که منافع آن در نهایت به فرانسه و اتحادیۀ اروپا می‌رسد، طوری‌که درامد آن به بانک مرکزی فرانسه واریز گردیده و ذخایر نقدی فرانسه را تأمین می‌نماید. سپس فرانسه باقی‌مانده‌های دسترخوان خود را به گابن می‌دهد و به همین دلیل است که ساکنان این سرزمین در اوج فقر به سر می‌برند، در حالی‌که سرمایه‌های شان را فرانسه به تاراج می‌برد. مردم در این سرزمین‌ها خواهان قطع رابطه با فرانسه بوده و می‌خواهند دارایی‌های شان به بانک‌های دولت‌های افریقایی واریز شود و سرمایه‌ها در میان مردم توزیع گردد.

2. علی بونگو، رئیس‌جمهور برکنار شده، قدرت را در یک انتخابات نمادین در سال 2009م، پس از مرگ پدرش، عمر بونگو، که در حدود 41 سال حکومت کرده بود، در دست گرفت. لذا پسر، مزدوری فرانسه را از پدر به ارث برد و در انتخابات سال 2016م اعلان نمود که درانتخابات پیروز گردیده. بر اساس قانون اساسی گابن، وی حق نداشت برای بار سوم در انتخابات کاندید شود، اما وی با سایر احزاب توافق نمود که در انتخابات سهم گیرد و این احزاب موافقت نمودند. نتایج انتخابات که به تاریخ 26 آگست 2023م برگزار گردید، نشان داد که علی بونگو با به دست آوردن 64.27% آراء برنده گردیده. شماری از نظامیان متشکل از محافظان قصر ریاست‌جمهوری، اردو و امنیت ملی در روز اعلان نتایج انتخابات، علیه رئیس‌جمهور کودتا نموده و وی را در منزل‌اش زندانی کردند. این نظامیان در بیانیۀ نخست خویش که توسط یک نظامی بلند رتبه از قصر ریاست‌جمهوری به خوانش گرفته شد و در شبکۀ تلویزیونی "گابن 24" منتشر می‌شد، گفت: «ما نیروهای دفاعی و امنیتی که در کمیتۀ مشترک مرحلۀ انتقالی و واپس گیری ارگان‌ها کنار هم جمع گردیده ایم، به نام مردم گابن تصمیم گرفته ایم با پایان دادن به نظام موجود، از صلح و ثبات حمایت نماییم. به همین هدف است که انتخابات ریاست‌جمهوری 26 آگست 2023م و نتایج آن ملغی اعلان می‌گردد.»

سخنگوی نظامیان مذکور در حالی که پایان نظام موجود را اعلان می‌نمود، گفت: «نورالدین بونگو فرزند و مشاور نزدیک رئیس‌جمهور، به علاوۀ رئیس دفتر و معاون وی، شماری از مشاوران و سخنگوی ریاست‌جمهوری و دو تن دیگر از مهم‌ترین افراد حزب دموکراتیک حاکم در گابن، که توسط علی بونگو رئیس‌جمهور رهبری می‌گردید، به اتهام خیانت بزرگ علیه سازمان‌های دولتی و اختلاس دارایی‌های عامه و اختلاس مالی جهانی که در یک گروه منسجم، امضای رئیس‌جمهور را تقلید می‌کردند، دست به فساد گسترده می‌زدند و تجارت مواد مخدر داشتند، باز داشت گردیده اند.» بناءً به نظر می‌رسد که این کودتا توسط نیروهای نظامی پیشاپیش طراحی گردیده بوده و وقتی بدانیم که فرانسه بالای کدرهای سیاسی گابن تسلط دارد، انگشت‌ اتهام مستقیماً به طرف فرانسه می‌رود.

3. از جانب دیگر؛ علی بونگو رئیس‌جمهور گابن پس از برکنار شدن، از طریق شبکه‌های اجتماعی از داخل منزل‌اش در حالی که نشانه‌های نگرانی در چهره‌اش مشاهده می‌شد، پیامی را منتشر نموده گفت: «من علی بونگو اوندیمبا رئیس‌جمهور گابن هستم، خطاب به تمام دوستان مان در سراسر جهان از آنان می‌خواهم صدای شان را در مورد این افرادی که من و خانواده‌ام را بازداشت نموده اند، بلند نمایند.» (منبع: اسکای نیوز عربی 30 آگست 2023م)

اما هیچ طرفی به او اهمیت نداد، نه فرانسه و نه امریکا و نه هم اتحادیۀ افریقا و هیچ جهتی به او تماس نیز نگرفت، چنان که با محمد بازوم رئیس‌جمهور نیجر صورت گرفت. بلکه روزنامه‌های فرانسه به فرماندۀ کودتا توجه نمودند، انگار سعی داشتند وی را در این کودتا حق به جانب نشان دهند. مانند نشریۀ لوموند فرانسه که به تاریخ 30 آگست 2023م به نقل از بریس اولیگی نگیما فرمانده کودتا و نیروهای محافظ قصر ریاست‌جمهوری نوشت: «علی بونگو قانون اساسی را نقض نمود، او حق نداشت برای بار سوم خود را کاندید نماید. روش رأی دهی نیز خوب نبود، بناءً اردو تصمیم گرفت مسئولیت‌هایش را از او بگیرد. علی بونگو پس از این یک رئیس‌جمهور بازنشسته بوده و مانند هر شهروند دیگری از تمام حقوق خود برخوردار می‌باشد.»

لازم به ذکر است که نگیما، فرمانده نیروهای نظامی قصر ریاست‌جمهوری یکی از نزدیکان و پسر کاکای علی بونگو می‌باشد، هم‌چنان که با پدراش عمر بونگو نیز نزدیک بود و تا زمان مرگ‌اش به صفت مشاور ویژه وی کار می‌نمود. وی پس از انجام وظیفه به صفت مشاور نظامی در سفارت گابن در سنگال و المغرب کار نمود و دقیقاً زمانی که علی بونگو در ماه اکتبر 2018م دچار سکتۀ مغزی گردید و در حدود 10 ماه زیر معالجه قرار داشت، به گابن برگشت. او قبلاً برای دو سال به بیرون از گابن تبعید شده بود، سپس برگردانده شد و به صفت فرمانده نیروهای محافظ قصر تعیین گردید. به این معنا که طرف حامی او قصد داشته او را برگردانیده و برای مرحلۀ پس از رئیس‌جمهور شبه معلول آماده نماید. البیر اوندو اوسا که کاندید ریاست‌جمهوری از طرف مخالفان حکومت بود، در اظهاراتی در شبکۀ "تی فی 5 پوند" فرانسه به تاریخ 31 آگست 2023م گفت: «باید هر چیزی سر جای خودش قرار گیرد، اول‌تر از همه باید گفت که این یک کودتای نظامی نه، بلکه یک انقلاب در داخل قصر بود. می‌دانیم که اولیگی نگیما پسر کاکای علی بونگو است، بونگوها به این نتیجه رسیدند که باید علی بونگو را برای حفاظت از نظام آل بونگو از قدرت برکنار نمایند. اینک اولیگی نگیما پیش شده و خانوادۀ بونگو که قدرت را در اختیار دارند، از او حمایت می‌کنند.»

4. در خصوص موقف رسمی فرانسه باید گفت که بی بی سی به تاریخ 30 آگست 2023م، اظهارات شماری از مسئولین فرانسوی را این‌ گونه منتشر نمود: «الیزابت بورن، نخست‌وزیر فرانسه در اظهاراتی گفت: «پاریس اوضاع گابن را از نزدیک دنبال می‌کند.» یک منبع از قصر الیزه نیز گفت: «پاریس با وضاحت کامل، کودتای گابن را تقبیح می‌کند و ماکرون، رئیس‌جمهور فرانسه با بونگو، رئیس‌جمهور گابن تماس نگرفته و فرانسه امیدوار است اوضاع گابن هرچه زودتر به وضع قانونی برگردد، اما فرانسه قصد ندارد در امور سیاست داخلی این کشور دخالت کند. راه‌حل، کودتای نظامی نیست، بلکه انتخابات آزاد و روشن است که بتواند آرزوهای مردم گابن را براورده نماید.»

بناءً این موقف‌گیری فرانسه، هرچند به ظاهر کودتا را تقبیح نموده، اما موافق با آن می‌باشد، طوری‌که تقبیح به این دلیل صورت گرفته تا با افکار عامه که با کودتای نظامی مخالفت دارند، هم‌نوا به نظر رسد؛ زیرا اقدامات رئیس‌جمهور فرانسه بیانگر این است که این تقبیح جدی نبوده، چنان‌چه وی با رئیس‌جمهور برکنار شده تماس نگرفته، در حالی‌که قبلاً در زمان کودتای نیجر با رئیس‌جمهور برکنار شدۀ آن در تماس شد. دیگر این‌که ماکرون شخصاً کودتا را تقبیح ننمود، هیچ هشداری نداد و خواستار مداخله در گابن نشد، در حالی‌که این کارها را در زمان کودتای نیجر انجام داده بود. دیگر این‌که وی این را یک مسألۀ داخلی خواند که مستلزم مداخله نیست. تمام موقف‌گیری‌های فرانسه در قبال کودتای گابن برخلاف موقفی است که در برابر کودتای نیجیر گرفته بود و حاضر نشد کودتاچیان را به رسمیت بشناسد و نیز حاضر نشد بپذیرد سفیر فرانسه نیجر را ترک کند. در عین حال، این گفتۀ ماکرون که راه‌حل در انتخابات آزاد و بی‌طرف می‌باشد، نیز در حقیقت به معنای توجیه و تأیید کودتا چیان می‌باشد.

بنابر این، احتمال این که فرانسه پشت این کودتا قرار داشته باشد، زیاد است، مخصوصاً با توجه به این‌که گابن برای فرانسه یک منبع حیاتی به شمار می‌رود. نشریۀ مونت کارولوی فرانسه به تاریخ 31 آگست 2023م به نقل از کارولین روسی مدیر انستیتیوت روابط بین‌المللی و استراتیژی در پاریس نوشت: «فرانسه بدون گابن به موتری بدون بنزین می‌ماند و گابن بدون فرانسه به موتری بدون راننده».

5. موقف‌گیری اتحادیۀ اروپا نیز احتمال قرار داشتن فرانسه در پس کودتای گابن را تقویت می‌کند؛ چنان‌چه جوزیف بوریل، مسئول سیاست خارجۀ اتحادیۀ اروپا در حاشیۀ بیست و هفتمین دور نشست وزرای خارجۀ دولت‌های اتحادیۀ اروپا در شهر طلیطله در اسپانیا به تاریخ 31 آگست 2023م گفت: «نمی‌توان آنچه در گابن اتفاق افتاد را به آن‌چه در نیجر رخ داد تشبیه نمود.» وی اشاره نمود به این که «نظامیان در لیبرویل پس از آن مداخله نمودند که علی بونگو، رئیس‌جمهور برکنار شده در انتخاباتی اعلان پیروزی نمود که شاهد مخالفت‌های زیادی بوده.» وی افزود: «کودتاهای نظامی راه‌حل نیست، اما نباید فراموش نمود که در گابن انتخاباتی صورت گرفت که مملو از تقلب بوده. یک رأی‌دهی غیر واقعی را می‌توان کودتای سازمانی و مدنی خواند.» وی هم‌چنین گفت: «برخی کودتاها نظامی است و برخی دیگر سازمانی.» وی در ادامه گفت: «هیچ برنامه‌ای برای تخلیۀ اتباع دولت‌های اتحادیۀ اروپا از این کشور افریقایی وجود ندارد.» (منبع: شرق اوسط، المیادین، 31 آگست 2023م)

پس معلوم می‌شود که او سعی دارد با این اظهارات‌اش کودتای گابن را توجیه نماید، بلکه حتی آن را تأیید می‌کند، زیرا می‌دانسته که در انتخابات تقلب صورت گرفته، اما او از آن انتقاد نکرده! هم‌چنین به نظر می‌رسد که این مسئول اروپایی در ابتدا به اهمیت کودتا پی نبرده بوده، بناءً فوراً پس از کودتا گفت: «وزرای اتحادیه به زودی موقف گابن را بررسی خواهند نمود و شکی نیست که آن‌چه در غرب افریقا جریان دارد، مشکل بزرگی برای اروپا می‌باشد. اگر این (کودتا) ثابت شود، به معنای کودتای دیگری خواهد بود که به هرج و مرج تمام منطقه افزوده خواهد شد.» (منبع: الجزیره، 30 آگست 2023م) اما یک روز بعد زمانی که با وزرای اتحادیۀ اروپا یک‌جا شد، به شمول وزیر خارجۀ فرانسه، پی برد که واقعیت این است که این کودتا به نفع اروپا خواهد بود و باعث هرج و مرج نخواهد شد! بناءً برخاست و اظهارات خود را تغییر دارد!

6. در گابن و سایر دولت‌های افریقا، مردم از فرانسه حمایت نمی‌کنند. ماکرون رئیس‌جمهور فرانسه یک ماه قبل به شماری از دولت‌های افریقایی سفر نموده بود و شاهد لعنت کردن استعمار فرانسه و مخالفت با فرانسه بود. ماکرون به تاریخ 2 مارچ 2023م وارد گابن شد، مردم به او حمله نمودند و او را متهم کردند که از نظام بونگو و فساد آن حمایت می‌کند. ماکرون پذیرفت که ناراحتی مردم از فرانسه در حال گسترش است و خواستار ساختن روابط جدید، متوازن، دوجانبه و مسئول با افریقا شد. مردم، مخصوصاً نسل جوان به این باور استند که حضور نیروهای فرانسه به بهانۀ مبارزه با تروریزم در حقیقت به این هدف می‌باشد تا میراث استعماری فرانسه را استحکام بخشد و خواستار استقلال جدید استند.

به نظر می‌رسد فرانسه این کودتا را به هدف حفاظت از نفوذ و منافع خود در سایۀ کودتاهای منطقه به راه انداخته، مانند مالی، بورکینافاسو، نیجر و ... و قصد دارد نفوذ خود را توسط یک فرمانده نظامی تقویت نماید، درست مانند رهبران کودتاها در دولت‌های مذکور، تا این فرمانده نیز به صفت یک فرمانده نظامی عرض اندام کند که از طریق کودتا به قدرت رسیده و به نمایندگی از فرانسه در برابر فرماندهان نظامی آن دولت‌ها قرار گیرد و نیز منافع فرانسه را حفظ کند و یا شاید هم در آینده زمانی‌که رهبران نظامی سایر دولت‌های مذکور بخواهند علیه فرانسه و تلاش برای مداخلات آن ائتلاف نمایند، وی ائتلاف آن‌ها را مختل نماید.

علاوه بر این که علی بونگو بیمار است و یک‌بار سکتۀ مغزی نمود که 10 ماه در نتیجۀ آن زیر مداوا قرار داشت. گفته می‌شود که او از توانایی کامل عقلی و جسمی برخوردار نیست، بناءً فرانسه می‌خواهد مزدور دیگری را جایگزین او کند که از خانوادۀ خوداش باشد. کسانی را که کودتاچیان بازداشت کرده اند، همان کسانی استند که قدرت را عملاً در دست داشتند و در رأس آنان نورالدین بونگو فرزند علی بونگو است، زیرا این افراد از طرف مردم متهم می‌باشند و کودتاچیان با بازداشت کردن آنان می‌توانند مردم را فریب داده و طوری وانمود کنند که انگار مردم را از شر این افراد رها کرده اند.

7. در خصوص موقف امریکا در برابر کودتای گابن باید گفت که صفحۀ انترنتی الجزیره به تاریخ 30 آگست2023م به نقل از سخنگوی قصر سفید نوشت: «اوضاع را از نزدیک دنبال می‌کنیم، آنچه دارد اتفاق می‌افتد نگران کننده است. روی کار با شرکای افریقایی خود و نیز مردم این قاره برای کمک به استقرار دموکراسی تمرکز خواهیم نمود.» صفحۀ مذکور اظهارات لیندا توماس نمایندۀ امریکا در سازمان ملل را نیز منتشر نمود که گفته بود: «ایالات متحده کودتا در گابن و نیز هرگونه تلاشی از جانب نظامیان برای تسلط بر قدرت از طریق زور را تقبیح می‌کند. با اعضای شورای امنیت در خصوص کودتای گابن مشورت خواهد شد و ما هیچ اقدامی پیش از مطمئن شدن در مورد آنچه جریان دارد نخواهیم کرد.» یک مسئول نظامی امریکایی نیز به الجزیره گفت: «ادارۀ امریکا از تحولات گابن آگاهی دارد و اوضاع را از نزدیک دنبال می‌نماید و امریکا در گابن هیچ نیروی نظامی، بجز کسانی که موظف به حمایت از سفارت امریکا می‌باشند، ندارد.» ماتیو میلر، سخنگوی وزارت خارجۀ امریکا نیز گفت: «ایالات متحده در خصوص تحولات اخیر در گابن سخت نگران است و هنوز تسلط نظامی و یا انتقال غیر قانون قدرت را به شدت تقبیح می‌کنیم.» (منبع: بی بی سی 30 آگست2023م)

موقف امریکا در خصوص کودتای گابن بر خلاف موقف آن در برابر کودتایی است که در نیجر صورت گرفت و ما موقف امریکا در برابر کودتای نیجیر را در پاسخ به پرسش منتشر شده به تاریخ 15 آگست 2023م مفصل توضیح دادیم. واقعیت در گابن، که در تمام عرصه‌های سیاسی، اقتصادی و نظامی زیر تسلط فرانسه قرار دارد، طوری است که امریکا هنوز نتوانسته در آن نفوذ کند، برخلاف نیجر که امریکا توانست از زمان کودتای سال 2010م از طریق محمد یوسفو و سپس محمد بازوم در آن نفوذ نماید. نگیما، فرماندۀ کودتای گابن از یک فاکولتۀ نظامی در مکناس المغرب و به دور از تأثیر امریکا فارغ‌التحصیل شد، سپس به گابن برگشت و به صفت مشاور ویژۀ عمر بونگو رئیس‌جمهور قبلی تا زمان وفات عمر بونگو فعالیت نمود. او و علی بونگو رئیس‌جمهور برکنار شده، چنان که گفته شد، پسر کاکای یکدیگر می‌باشند. بنابر این به نظر نمی‌رسد مخالفان و کاندیدان آن‌ها از طرف‌داران یا مزدوران امریکا باشند، بلکه به نظر می‌رسد آنان در دایرۀ مزدوران فرانسه قرار دارند، چنان‌چه امریکا از البیر اوندو اوسا کاندید مخالف حمایت نکرد، بلکه اعلان نمود که از دموکراسی حمایت می‌کند و کودتا را به شدت تقبیح نمود.

8. به این ترتیب، می‌بینیم که در گابن و نیز در تمام دولت‌های وابسته در افریقا و آسیا، حکام مزدوری که با فریاد دموکراسی، آزادی، قوم‌گرایی و ملیت‌پرستی، گوش مردم را کر می‌کنند، همواره در پی تأمین منافع دولت‌های استعمارگر بوده و در بدل آن خود را به قدرت می‌رسانند و یا قدرت خود را حفظ می‌کنند و هیچ اهمیتی به این نمی دهند که در خدمت استعمارگران قرار دارند و یا این که شرکت‌های دولت‌های استعمارگر، سرمایه‌های سرزمین‌های شان را به تاراج می‌برند. آنان به مزدوری این شرکت‌ها دل خوش کرده اند، شرکت‌هایی که دارایی‌های سرزمین‌های شان را غارت نموده و مردم شان را در فقر، گرسنگی و انواع بیماری رها می‌کنند، بلکه حتی بالای این مردم فقیر خود مالیات وضع می‌کنند تا با آن بودجه‌یی را فراهم آورند که آزمندی‌های شان را با آن پر کنند.

شکی نیست که مردم گابن و نیز مردم سایر سرزمین‌های افریقایی هیچ راه نجاتی ندارند، بجز پایین کشیدن آن حکام مزدور از اریکه‌های دروغین قدرت و پاک کردن جریان‌های سیاسی و غیر سیاسی از وجود آنان و این که به خالق جهان ایمان بیاورند، الله عزیز و قوی و شریعت او سبحانه و تعالی را در قالب دولت حق و عدالت، خلافت راشده، تطبیق نمایند. آنگاه است که مردم گابن در امن و امان و خیر و صلح به سر خواهند برد و نیز هرکس دیگری که اسلام را سایه‌بان خود قرار دهد؛ همان دین برحق و هدایت و رحمت.

﴿يَا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جَاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَشِفَاءٌ لِمَا فِي الصُّدُورِ وَهُدًى وَرَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ [یونس: 57]

ترجمه: ای مردم، همانا از سوی پروردگارتان پند و اندرزی برای شما آمد که مایه‌ی شفا برای آنچه در سینه‌های شماست و هدایت و رحمتی برای مؤمنان است.

20 صفر 1445هـ.ق.

5 سپتمبر 2023م

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

تغییر اعراب، تغيير تصريف و تعارض عقلی

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

سوال:

السلام علیکم ورحمة الله وبرکاته!

الله سبحانه وتعالی شیخ بزرگوارما را حفظ نموده و به وسیلۀ ایشان نصرت را نصیب فرماید! در مورد موضوع" تعارض آنچه که در فهم ودرک، خلل ایجاد می‌کند" و در جزء سوم کتاب شخصیه اسلامی ذکر شده سوال دارم. در آن‌جائی‌که گفته شده، دلائل سمعی یقین را افاده نمی‌کند، مگر بعد از موجودیت ده شرط... سوالم در این مبحث این است که هدف از "تغییر اعراب، تغییر تصریف و تعارض عقلی" چیست؟ امید که در مورد "تعارض عقلی" برایم مثال‌های بیش‌تری ذکر نمائید. الله سبحانه وتعالی برای شما جزای خیر نصیب کند. برادرتان ابومحمد/النمساء.

جواب:

وعلیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

اول: برای این‌که واقعیت آنچه سوال کردید، واضح گردد، لازم می‌دانم تا آنچه در این مورد در جزء سوم کتاب شخصیۀ اسلامی در باب"تعارض آنچه که با فهم اخلال ایجاد می‌کند" ذکر شده نقل قول ‌کنم:

«خلل وارده در فهم مراد و هدف متکلم از پنج احتمال به وجود می‌آید که این پنج احتمال عبارت اند از: اشتراک، نقل، مجاز، اضمار و تخصیص؛ زیرا وقتی احتمال اشتراک و نقل منتفی باشد، آن لفظ برای یک معنی وضع شده و وقتی احتمال مجاز و اضمار(تقدیر) منتفی گردد، مقصد لفظ همان چیزی است که لفظ برای آن وضع شده است، وقتی احتمال تخصیص منتفی گردد. مقصد از لفظ تمام معنایی است که لفظ برای آن وضع شده است؛ پس در این صورت خللی در فهم باقی نمانده و معنی مراد و مقصد از دلائل سمعی  فهمیده می‌شود که این موضوع نسبت به غلبۀ ظن است؛ زیرا غلبۀ ظن در استنباط احکام شرعی کفایت می‌کند. یعنی وقتی این احتمالات پنج‌گانه منتفی گردد، چیزی باقی نمی‌ماند که ظن غالب را اخلال کند، پس حکم شرعی با انتفای این احتمالات پنج‌گانه فهمیده می‌شود، اما برای از بین‌رفتن خلل در یقین که در مسائل عقیدتی ضروری است تنها انتفای این احتمالات پنج‌گانه کفایت نمی‌کند، یعنی استدلال به دلیل سمعی در امور و مسائل عقیدتی و یا برای افادۀ یقین کفایت نمی‌کند؛ مگر این‌که شرائط ده‌گانه تکمیل گردد. یعنی انتفای احتمالات پنگانۀ ذکر شده به علاوۀ انتفای نسخ، تقدیم و تأخیر، تغییر اعراب، تصریف و تعارض عقلی لازمی است. وقتی این احتمالات ده‌گانه منتفی شد، دیگر چیزی باقی نمی‌ماند که یقین را اخلال نماید و در این صورت است که دلیل سمعی یقین را افاده نموده و به آن دلیل سمعی در عقیده استدلال شده که در باب اثبات حکم شرعی به طریق اولی استدلال می‌شود و دلالت چنین دلیل سمعی یقینی بوده و در این حالت است که می‌توان ثبوت شئ را به اساس چنین دلیلی یقینی دانسته و نسبت یقین بر آن داده شود.» ختم نقل قول از جزء سوم کتاب شخصیه اسلامی.

دوم: قبلا به تاریخ 27فیبروری2010م به جواب سوالی‌که مشابه و نزدیک به سوال شما بود، جوابی داده بودم که برای توضیح بیش‌تر جواب شما، این پاسخ را ذکر می‌کنم که این پاسخ شامل جواب سوال شما و حتی بیش‌تر از آن می‌گردد:

«بعضی علمای علم لغت در بین اضمار و مجاز تفکیک قائل می‌شوند،چنان‌چه مجاز را بر ظاهر ولی به معنی غیر حقیقی آن خلاصه می‌کنند، مثل: ﴿إِنِّي أَرَانِي أَعْصِرُ خَمْراً﴾ که در این مثال لفظ "خمر"  ذکر شده اما مقصد از آن "عنب" یعنی انگور است؛ نه معنی حقیقی خمر که همانا عصارۀ انگور و شراب باشد. مثل ﴿يَجْعَلُونَ أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ﴾ که در این مثال لفظ "اصابع" ذکر شده اما مقصد از آن سر انگشتان است، نه معنی حقیقی اصابع که همانا تمام انگشت است. به این ترتیب در نزد این علماء مقصد از مجاز لفظ منطوق به غیر معنی حقیقی‌اش می‌باشد، اما معنی "اضمار" این است که لفظی‌که معنی حقیقی را افاده می‌کند، حذف شده و یکی از متعلقات آن برای افادۀ معنی غیر حقیقی آن ذکر شود مثل﴿وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ﴾ که در این جمله کلمۀ محذوف"اهل" است و این کلمه معنی حقیقی را افاده می‌کند؛ اما چیزی‌که در ظاهر ذکر شده کلمۀ است که به اهل تعلق می‌گیرد که همانا"قریه" است، و این کلمه معنی غیر حقیقی را افاده می‌کند طوری‌که سوال از خود قریه نمی‌شود؛ بلکه سوال از اهل قریه می‌شود. به این ترتیب این علماء "اضمار" را بنا بر این اعتبار متفاوت از مجاز می‌دانند.

اما قول راجح این است که مجاز و اضمار هردو یک چیز است؛ زیرا استعمال لفظ در غیر معنی حقیقی‌اش مجاز گفته می‌شود، تفاوت ندارد که برای آن لفظ کدام محذوفی مقدر گردد؛ مثل﴿وَاسْأَلِ الْقَرْيَةَ﴾ و یا کدام لفظ مقدر نشود مثل ﴿أَعْصِرُ خَمْراً﴾ و ﴿أَصَابِعَهُمْ فِي آذَانِهِمْ﴾ به دلیل این‌که لفظ ظاهر به معنی حقیقی‌اش استعمال نشده است.

مطلب از این قرار بود، اما چرا ما پنج احتمال را ذکر نمودیم نه چهار احتمال، با وصف این‌که اضمار را شامل مجاز می‌دانیم و به این نظریم که این هردو از یک باب است؛ زیرا بحث از چیزی است که فهم را اخلال می‌کند. بناءً هر قدر که مسأله دقت بیش‌تر و تفصیل بیش‌تر داده شود، از اخلال به فهم دورتر می‌شود. لذا می‌گوئیم که تفکیک بین اضمار و مجاز بین حذف و عدم حذف است که این دقیق‌تر و واضح‌تر است.

اما پنج شرطی‌که واجب است تا افادۀ یقین را تکمیل کند، از این قرار است:

هرگاه هدف و مقصد از دلیل سمعی یقین باشد؛ پس لازم است که آن دلیل سمعی قطعی الدلالت باشد و در کنار آن به صورت الزامی و طبعی قطعی الثبوت نیز باشد، اما به دلیل این‌که بحث در مورد فهم مراد متکلم است پس این بحث به دلالت تعلق می‌گیرد و برای این‌که فهم دلالت قطعی باشد، لازم است که دلیل سمعی در معرض احتمال قرار نداشته باشد؛ مثلاً وقتی نص احتمال نسخ را داشته باشد، تا زمانی‌که احتمال نسخ از آن دلیل سمعی منتفی نگردد، گرفتن دلالت قطعی از آن دلیل ممکن نیست. به همین ترتیب تا زمانی‌که در دلیل سمعی احتمال تأخیر و تقدیم، احتمال تغییر اعراب، احتمال تصریف و اشتقاق و یا تعارض عقلی وجود داشته باشد، امکان اخذ و گرفتن دلالت قطعی از آن دلیل سمعی ممکن نیست.

مثال‌های متعلق به این موارد از این قرار است:

1. نسخ: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا إِذَا نَاجَيْتُمُ الرَّسُولَ فَقَدِّمُوا بَيْنَ يَدَيْ نَجْوَاكُمْ صَدَقَةً ذَلِكَ خَيْرٌ لَكُمْ وَأَطْهَرُ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَإِنَّ اللهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ [مجادله: 12]

ترجمه: اي مؤمنان! هرگاه خواستيد با رسول الله نجوا و رازگوئي كنيد، پيش از نجواي خود، صدقه‌اي بدهيد. اين كار براي شما بهتر و پاكيزه‌تر (براي زدودن حب مال از دل‌ها) است. اگر هم چيزي را نيافتيد (كه با آن صدقه را انجام دهيد ) الله آمرزگار و مهربان است.‏

با ملاحظه به مفهوم این آیۀ مبارکه، آیا ممکن است که حکم نجوی را بدانیم قبل از این‌که مطمئن شویم که نسخ در این آیۀ مبارکه منتفی است؟ جواب واضح است؛ زیرا این آیۀ مبارکه منسوخ است.

2. تقدیم و تأخیر: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿سَيَقُولُ السُّفَهَاءُ مِنَ النَّاسِ مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ الَّتِي كَانُوا عَلَيْهَا قُلْ لِلَّهِ الْمَشْرِقُ وَالْمَغْرِبُ يَهْدِي مَنْ يَشَاءُ إِلَى صِرَاطٍ مُسْتَقِيمٍ﴾ [بقره: 142]

ترجمه: نابخردان مردم خواهند گفت: چه چيز ايشان را از قبله خود كه بر آن بودند برگرداند؟ بگو: خاور و باختر (و همه جهات ديگر) از آن الله است؛ هر كه را بخواهد به راه راست رهبري مي‌نمايد.‏ هم‌چنان الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قَدْ نَرَى تَقَلُّبَ وَجْهِكَ فِي السَّمَاءِ فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا فَوَلِّ وَجْهَكَ شَطْرَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ...﴾ [بقره: 144]

ترجمه: ما روگرداندن تو را گاه‌گاهي به سوي آسمان مي‌بينيم (و پيام آرزوي قلبي تو را جهت نزول وحي در مورد تغيير قبله دريافت مي‌داريم) پس تو را به سوي قبله‌اي متوجّه مي‌سازيم كه از آن خوشنود خواهي شد، لذا رو به سوي مسجدالحرام كن.

واضح است که در این جا تقدیم و تأخیر است، چنانچه اول این قول او سبحانه وتعالی بوده است: ﴿فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾ و بعد از این‌که او سبحانه وتعالی آن را به سوی مسجد الحرام روی گرداند، بی‌خردانی از میان مردم گفتند: ﴿مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ﴾ لذا وقتی آیۀ مبارکۀ اول را نشنویم و تقدیم و تأخیر را درک نکنیم، فهم مدلول این کلام برای ما سخت می‌شود که چگونه این بی‌خردان می‌گویند ﴿مَا وَلَّاهُمْ عَنْ قِبْلَتِهِمُ﴾ و بعد از آن این آیه را بشنویم: ﴿فَلَنُوَلِّيَنَّكَ قِبْلَةً تَرْضَاهَا﴾؟ بناءً تا زمانی‌که تقدیم و تأخیر در نص منتفی نشود، فهم کلام برای مان ممکن نیست.

3. اما تغییر اعراب: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلَّا اللهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ...﴾ [آل عمران: 7]

ترجمه: در حالي‌كه تأويل (درست) آن‌ها را جز الله و كساني‌كه راسخان (و ثابت‌قدمان) در دانش هستند، نمی‌داند( اين چنين وارستگان و فرزانگاني) مي‌گويند: ما به همه آن‌ها ايمان داريم (و در پرتو دانش مي‌دانيم كه محكمات و متشابهات) همه از سوي الله ما است و (اين را) جز صاحبان عقل (سليمي‌كه از هوي و هوس فرمان نمي‌برند، نمي‌دانند و) متذكّر نمي‌شوند.‏

پس اختلاف اعراب بین این‌که واو عاطفه باشد و یا استینافی معنی تغییر می‌یابد که این مسأله در شخصیه سوم واضح شده است.

4. مسألۀ تصریف: الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿قَالَ فَخُذْ أَرْبَعَةً مِنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ﴾ [بقره: 260]

ترجمه: گفت: پس (در اين صورت ) چهار تا از پرندگان را بگير و آن‌ها را به خود نزديك گردان (تا مشخّصات و مميّزات آن‌ها را دريابي، آن‌گاه آن‌ها را ذبح كن و در هم بياميز).

در این آیۀ مبارکه کلمۀ"صُرهُن" یا از صار یصور اشتقاق شده و در نهایت"فصرهن" به صاد طبق قرائت "حفص" خوانده شده و یا"فصِرهُن" به کسر همزه خوانده شده که هردوی این دو قرائت متواتر است. پس وقتی ندانیم که با تصریف چگونه تعامل کنیم؟ فهم آیه برای مان ممکن نیست؛ زیرا برای کلمه تصاریف مختلف است؛ اما وقتی تصریف را بدانیم معنی مراد را می‌دانیم؛ مثلاً: "فصُرهن" به ضم صاد به معنی قطع و یا میل است؛ اما به کسر صاد به معنی قطع است چنانچه"فراء" گفته است، به دلیل این‌که هردو قرائت متواتر است و معنی واحد دارد، پس معنی محکم بین این دو قرائت "قطع" است و معنی"فصرهن" چنین می‌شود که آن‌ها را ذبح کن و قطعه قطعه کن.

5. تعارض عقلی: الله سبحانه وتعالی فرموده است: ﴿ذَلِكُمُ اللهُ رَبُّكُمْ خَالِقُ كُلِّ شَيْءٍ﴾ لفظ"کل شیء" عام است، وقتی درک نشود که این عمومیت توسط عقل به غیرالله خاص می‌شود، معنی مطلوب فهمیده نمی‌شود؛ زیرا الله سبحانه وتعالی خالق بوده شامل مخلوقات نمی‌شود. یعنی در ضمن لفظ"کل شیء" که در این آیه ذکر شده نمی‌آید. این تعارضی است که تخصیص را عقلاً اقتضا دارد که این تعارض را تعارض عقلی می‌گویند؛ پس وقتی در نص تعارض عقلی باشد، بدون فهم تعارض عقلی مدلول نص درک نمی‌شود.

خلاصه: شما به معنی مراد متکلم به صورت قطعی دست نمی‌یابید، مگر این‌که احتمال نسخ، تغییر اعراب، تقدیم و تأخیر، تصریف و تعارض عقلی دور شود. به عبارت دیگر، وقتی به نص مواجه شدید، شما نمی‌توانید که مراد و مقصد را تنها از الفاظ نص فهم کنید؛ مگر این‌که این پنج احتمال اخیر و پنج احتمال اول منتفی باشد. اگر یکی از این احتمالات نفی نگردد، ممکن نیست که مراد متکلم از الفاظ نص به تنهائی به صورت قطعی فهمیده شود.

به عبارت واضح‌تر: وقتی با نص مواجه شدید و از نص، نسخ منتفی شد، در این‌صورت معنی مراد و مقصد را از الفاظ می‌دانید؛ اما در صورتی‌که نسخ منتفی نشود، ممکن نیست که مراد و مقصد از الفاظ نص به تنهائی  فهمیده شود؛ مگر با یک‌جا کردن شان با ناسخ. هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید و تقدیم و تأخیر از آن منتفی شد، پس در این‌صورت شما مراد و مقصد را از آن لفظ به تنهائی می‌دانید، اما در صورتی‌که تقدیم و تأخیر منتفی نگردد، فهم مراد و مقصد از لفظ نص به تنهائی ممکن نبوده؛ مگر این‌که تقدیم و تأخیر به اصل خود بازگشتانده شود.

هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید و تغییر اعراب از آن منتفی شد، در این‌صورت مراد و مقصد از الفاظ آن را به تنهائی می‌دانید، اما در صورتی‌که تغییر اعراب منتفی نشود، ممکن نیست که مراد از الفاظ نص به تنهائی فهمیده شود؛ مگر این‌که اشکال در اعراب رفع گردد.

هم‌چنان وقتی با نص مواجه شدید که تغییر تصریف از آن منتفی شود، در این‌صورت معنی مراد را به تنهائی از الفاظ آن می‌دانید؛ اما در صورتی‌که تغییر تصریف منتفی نشود، ممکن نیست که معنی مراد را از الفاظ نص به تنهائی درک کنید مگر این‌که إشکال در تصریف رفع گردد.

خلاصۀ خلاصه: آنچه در کتاب ما در باب "آنچه فهم را اخلال می‌کند" واردشده است، دلائل سمعی یقین را افاده نمی‌کند؛ مگر بعد از شرائط ده‌گانه یعنی پنج شرط که در ابتداء ذکر شد و هم‌چنان پنج مورد دیگری‌که عبارت اند از انتفای نسخ، انتفای تقدیم و تأخیر، انتفای تغییر اعراب، انتفای تصریف، انتفای تعارض عقلی... این مطالب است در مورد افادۀ یقین. 27فبروی2010م» ختم نقل قول.

امیدوارم که موضوع برای تان واضح گردیده باشد.

برادرتان عطاء ابن خلیل ابوالرشته

23محرم1445هـ.ق.

10اگست2023م.

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

منع دختران مسلمان از پوشیدن عبا در مکاتب فرانسه

(ترجمه)

خبر:

به نقل از پایگاه خبری 24 وزارت معارف/آموزش وپرورش فرانسه شاگردان مسلمان دختر را در مکتب‌های دولتی از پوشیدن عبا منع کرده است. این موضوع در چارچوب به‌روزرسانی دستورالعمل‌های برخورد با مسلمانان که تعدادشان در حال افزایش است، صورت گرفته است. گابریل آتال، وزیر معارف فرانسه در توجیه این تصمیم گفت: من تصمیم گرفته‌ام که دیگر زنان مجاز به پوشیدن عباها در مکتب/مدرسه نباشند. وی تأکید کرد که هنگام ورود به کلاس درسی نباید تنها با دیدن شاگردان دین‌شان تشخیص داده شود. فرانسه هم‌چنان به ممنوعیت نمادهای دینی در مکاتب دولتی ادامه می‌دهد، زیرا مقامات در سال ۲۰۰۴ حجاب را در مکاتب ممنوع کردند و در سال ۲۰۱۰ نیز ممنوعیت پوشیدن حجاب را در مکان‌های عمومی تصویب کردند.

تبصره:

مبارزه با اسلام هم‌چنان اولویت اصلی دولت فرانسه است، اگرچه در حال حاضر با مشکلات داخلی زیادی مواجه است و بعد از کودتای نظامی نیجر به تاریخ 26/07.2023 حضور و نفوذ فرانسه در این کشور با مقاومت شدیدی روبرو است. شورای نظامی جدید اصرار دارد که فرانسه نباید در این کشور نفوذ داشته باشد، همانطور که قبلاً از مالی و بورکینافاسو بیرون رانده شده بود. اگرچه بر همگان واضح است که نیجر آخرین مستعمره فرانسه در آفریقا است، با این حال مبارزه با اسلام و هر آنچه مربوط به اسلام می‌شود، در رأس اولویت‌های این کشور قرار دارد.

فرانسه که همیشه به آزادی بیان و آزادی شخصی می‌بالد، اگر مسئله مسلمانان و حقوق آن‌ها باشد، به این آزادی‌ها هیچ ارزشی قائل نیست. مسلمانان در میان مردم هیچ حقوقی ندارند. در واقع حیوانات در کشورهای غربی نسبت به مسلمانان حقوق بیشتری دارند. به همین دلیل حجاب و نقاب را ممنوع کرده بودند و امروز عبا را ممنوع می‌کنند. آیا مسلمانان فریب خورده از واقعیت غرب و واقعیت آزادی‌هایی که ادعای آن را دارند، آگاهند؛ در حالی‌که می‌بینند این آزادی‌ها را زیر پاهای‌ خود لگدمال می‌کنند، مانند کاری که کفار مکه انجام می‌دادند؛ از خرما برای خود بت می‌ساختند و در وقت گرسنگی آن را می‌خوردند؟!

تمدن غرب چیزی جز بدی برای بشریت به ارمغان نیاورده و طعم انواع بی‌عدالتی‌ها و بلاها را به آن‌ها چشانده است. پیش از این‌‌که زمین و نسل بشر از بین برود، خردمندان روی زمین باید به دفن این نظام فرسوده تلاش ورزند. در اینجا با تشویق و ترویج همجنس‌گرایی گام‌های سریعی برای نابودی بشریت برداشته می‌شود. پس بر مسلمانان نیز شایسته است که با تمام توان برای برپایی دولت خلافت فعالیت و تلاش کنند تا بشریت را از تمام نظام‌های دست‌ساخته بشر که سرزمین را ویران کرده و مردم را به بردگی کشانده‌اند، نجات دهد. آنگاه غیرمسلمانان مشاهده خواهند کرد که چگونه تنها زیر سایه اسلام با آن‌ها منصفانه و بدون تبعیض رفتار می‌شود، و اسلام تنها دینی است که در آن نژادپرستی یا نقض حقوق وجود ندارد.

نویسنده: محمد ابو هشام

مترجم: خالد یوسفی

ادامه مطلب...

قرآن و فسق باهم یکجا نمی‌شوند

(ترجمه)

خبر:

دکتر عبداللطیف آل شیخ، وزیر امور اسلامی، دعوت و ارشاد عربستان سعودی در حساب کاربری خود در پلتفرم تویتر سابقش نوشت: «صبح امروز وزارت امور اسلامی به توفیق الهی توانست تا مرحلۀ نهایی مسابقات بین‌المللی حفظ، قرائت قرآن کریم و تفسیر آن را که برای چهل و سومین دور تحت نام مسابقات ملک عبدالعزیز برگزار می‌شود، به پایان برساند. هیئت داوران به تلاوت 111 شرکت کننده که به فینال راه یافته بودند، گوش دادند. تاج‌گذاری برندگان چهارشنبه آینده در مسجدالحرام مکه پس از صدور نتایج برندگان از طریق کمیته‌های داوریِ که داوران از تمام کشورهای جهان در آن شرکت می‌کنند، برگزار می‌شود. از آن جایی‌که هوش مصنوعی برای دستیابی به چشم‌انداز پادشاهی 2030 سعودی به کار گرفته شد، اول از الله سبحانه وتعالی و سپس از سرورم، خادم حرمین شریفین و حضرت ولیعهد به خاطر حمایت‌های مستمرشان از فرزندان امت اسلامی در سراسر جهان برای رقابت در حفظ و تسلط بر کتاب الله العزیز، سپاسگزاری کنم. سپس از همکارانم در کمیته‌های شاغل در دبیرخانۀ مسابقات به خاطر زحمات و کارهای ممتازشان تشکری می‌کنم و از الله منان می‌خواهم به همۀ شان توفیق در گفتن و انجام آنچه که خود دوست دارد و به آن خشنود می‌شود، عنایت فرماید.» (31/8/2023)

تبصره:

این مطلب را وزیر سعودی چند روز اندکی پس از وقوع کفر و فحاشی در کنسرت یک رقصندۀ فاجر استرالیایی در قلب ریاض، پایتخت سعودی می‌نویسد؛ کنسرتی‌که در آن همان فاحشه در مقابل چشم تماشاگران برهنه شده و به الله سبحانه وتعالی توهین کرد.

قرآن مجیدی‌که وزارت عبداللطیف آل شیخ مسابقه حفظ آن را برگزار می‌کند، در آن الله سبحانه وتعالی چنین فرموده است:

﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (204) وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ (206) وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾ [بقره: 204-206]

ترجمه: و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود(در ظاهر، اظهار محبّت شدید می‌کنند) و الله را بر آنچه در دل دارند، گواه می‌گیرند.(این در حالی است که) آنان، سرسخت‌ترین دشمنانند. (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی‌گردانند (و از نزد تو خارج می‌شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‌کنند، و زراعت‌ها و چهارپایان را نابود می‌سازند(با این‌که می‌دانند) الله فساد را دوست نمی‌دارد، و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: «از الله بترسید!» (لجاجت آنان بیشتر می‌شود)، و لجاجت و تعصب، آن‌ها را به گناه می‌کشاند. آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهی است!

هم‌چنین الله عزیز و جبار می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ﴾ [ نور: 21]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از گام‌های شیطان پیروی نکنید! هرکس پیرو شیطان شود (گمراهش می‌سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد!

باز می‌فرماید:

﴿قُل إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَما بَطَنَ وَالإِثمَ وَالبَغيَ بِغَيرِ الحَقِّ وَأَن تُشرِكوا بِاللهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ سُلطاناً وَأَن تَقولوا عَلَى اللهِ ما لا تَعلَمونَ﴾ [اعراف: 33]

ترجمه: بگو: الله، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (هم‌چنین) گناه و ستم بناحق را و این‌که چیزی را که الله دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید و به الله مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید.

و نیز می‌فرماید:

﴿وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً﴾ [نساء:140]

ترجمه: و الله (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده که هرگاه بشنوید، افرادی آیات الله را انکار و استهزا می‌کنند، با آن‌ها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. الله، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می‌کند.

کتاب الله سبحانه وتعالی علاوه بر تلاوت و حفظ آن، حق دارد تا حدود آن تطبیق و اوامر و نواهی آن پیاده شود. اوامر الله سبحانه وتعالی در مورد تسبیح و تکریمش را همه می‌دانند. هم‌چنین به اوامر و نواهی الله سبحانه وتعالی در مورد زندگی اسلامی دور از فحشا و برهنگی و فسق همه آگاه اند. آیا رویکرد جدید در جزیره‌ای که دعوت به توحید در آن پدید آمده است، می‌خواهد که توهین به الله سبحانه وتعالی هم‌زمان با تلاوت ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ (1) اللهُ الصَّمَدُ﴾ باشد؟! و یا می‌خواهد هم‌زمان با فحاشی و برهنگی این آیت تلاوت شود که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ في الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾؟! [نور: 19]

ترجمه: کسانی‌که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید!

واجب است تا آواز تمام منابر و استیج‌ها به نکوهش این منکرات شنیع و قبیح بلند شود، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَتَأَمُرُنَّ بِالمَعْرُوْفِ وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، وَلَتَأَخُذُنَّ عَلَى يَدِ الْسَّفِيْهِ، وَلَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أَطْرَاً، أَوْ لَيَضْرِبَنَّ اللهُ قُلُوْبَ بَعْضِكُمْ عَلَى بَعْضٍ، ثُمَّ لَيَلْعَنَكُمْ كَمَا لَعَنَهُمْ»

ترجمه: یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و دست سفیهان را می‌گیرید و او را به گونه ای وادار می‌کنید که به حق پایبند باشد، یا دل برخی از شما را به هم می‌زند و سپس شما را همان گونه که آن‌ها را نفرین کرده، لعنت می‌کند.

یا الله ما را به آنچه که سفیهان ما انجام می‌دهند مواخذه مکن!

نویسنده: أسامة الثويني

دوشنبه 19 صفر 1445 هـ.ق.

4 سبتمبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

قرآن و فسق باهم یکجا نمی‌شوند

(ترجمه)

خبر:

دکتر عبداللطیف آل شیخ، وزیر امور اسلامی، دعوت و ارشاد عربستان سعودی در حساب کاربری خود در پلتفرم تویتر سابقش نوشت: «صبح امروز وزارت امور اسلامی به توفیق الهی توانست تا مرحلۀ نهایی مسابقات بین‌المللی حفظ، قرائت قرآن کریم و تفسیر آن را که برای چهل و سومین دور تحت نام مسابقات ملک عبدالعزیز برگزار می‌شود، به پایان برساند. هیئت داوران به تلاوت 111 شرکت کننده که به فینال راه یافته بودند، گوش دادند. تاج‌گذاری برندگان چهارشنبه آینده در مسجدالحرام مکه پس از صدور نتایج برندگان از طریق کمیته‌های داوریِ که داوران از تمام کشورهای جهان در آن شرکت می‌کنند، برگزار می‌شود. از آن جایی‌که هوش مصنوعی برای دستیابی به چشم‌انداز پادشاهی 2030 سعودی به کار گرفته شد، اول از الله سبحانه وتعالی و سپس از سرورم، خادم حرمین شریفین و حضرت ولیعهد به خاطر حمایت‌های مستمرشان از فرزندان امت اسلامی در سراسر جهان برای رقابت در حفظ و تسلط بر کتاب الله العزیز، سپاسگزاری کنم. سپس از همکارانم در کمیته‌های شاغل در دبیرخانۀ مسابقات به خاطر زحمات و کارهای ممتازشان تشکری می‌کنم و از الله منان می‌خواهم به همۀ شان توفیق در گفتن و انجام آنچه که خود دوست دارد و به آن خشنود می‌شود، عنایت فرماید.» (31/8/2023)

تبصره:

این مطلب را وزیر سعودی چند روز اندکی پس از وقوع کفر و فحاشی در کنسرت یک رقصندۀ فاجر استرالیایی در قلب ریاض، پایتخت سعودی می‌نویسد؛ کنسرتی‌که در آن همان فاحشه در مقابل چشم تماشاگران برهنه شده و به الله سبحانه وتعالی توهین کرد.

قرآن مجیدی‌که وزارت عبداللطیف آل شیخ مسابقه حفظ آن را برگزار می‌کند، در آن الله سبحانه وتعالی چنین فرموده است:

﴿وَمِنَ النَّاسِ مَنْ يُعْجِبُكَ قَوْلُهُ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَيُشْهِدُ اللهَ عَلَى مَا فِي قَلْبِهِ وَهُوَ أَلَدُّ الْخِصَامِ (204) وَإِذَا تَوَلَّى سَعَى فِي الْأَرْضِ لِيُفْسِدَ فِيهَا وَيُهْلِكَ الْحَرْثَ وَالنَّسْلَ وَاللهُ لَا يُحِبُّ الْفَسَادَ (206) وَإِذَا قِيلَ لَهُ اتَّقِ اللهَ أَخَذَتْهُ الْعِزَّةُ بِالْإِثْمِ فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَلَبِئْسَ الْمِهَادُ﴾ [بقره: 204-206]

ترجمه: و از مردم، کسانی هستند که گفتار آنان، در زندگی دنیا مایه اعجاب تو می‌شود(در ظاهر، اظهار محبّت شدید می‌کنند) و الله را بر آنچه در دل دارند، گواه می‌گیرند.(این در حالی است که) آنان، سرسخت‌ترین دشمنانند. (نشانه آن، این است که) هنگامی که روی برمی‌گردانند (و از نزد تو خارج می‌شوند)، در راه فساد در زمین، کوشش می‌کنند، و زراعت‌ها و چهارپایان را نابود می‌سازند(با این‌که می‌دانند) الله فساد را دوست نمی‌دارد، و هنگامی که به آن‌ها گفته شود: «از الله بترسید!» (لجاجت آنان بیشتر می‌شود)، و لجاجت و تعصب، آن‌ها را به گناه می‌کشاند. آتش دوزخ برای آنان کافی است و چه بد جایگاهی است!

هم‌چنین الله عزیز و جبار می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آَمَنُوا لَا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ وَمَنْ يَتَّبِعْ خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ فَإِنَّهُ يَأْمُرُ بِالْفَحْشَاءِ وَالْمُنْكَرِ﴾ [ نور: 21]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از گام‌های شیطان پیروی نکنید! هرکس پیرو شیطان شود (گمراهش می‌سازد، زیرا) او به فحشا و منکر فرمان می‌دهد!

باز می‌فرماید:

﴿قُل إِنَّما حَرَّمَ رَبِّيَ الفَواحِشَ ما ظَهَرَ مِنها وَما بَطَنَ وَالإِثمَ وَالبَغيَ بِغَيرِ الحَقِّ وَأَن تُشرِكوا بِاللهِ ما لَم يُنَزِّل بِهِ سُلطاناً وَأَن تَقولوا عَلَى اللهِ ما لا تَعلَمونَ﴾ [اعراف: 33]

ترجمه: بگو: الله، تنها اعمال زشت را، چه آشکار باشد چه پنهان، حرام کرده است و (هم‌چنین) گناه و ستم بناحق را و این‌که چیزی را که الله دلیلی برای آن نازل نکرده، شریک او قرار دهید و به الله مطلبی نسبت دهید که نمی‌دانید.

و نیز می‌فرماید:

﴿وَقَدْ نَزَّلَ عَلَيْكُمْ فِي الْكِتَابِ أَنْ إِذَا سَمِعْتُمْ آيَاتِ اللهِ يُكْفَرُ بِهَا وَيُسْتَهْزَأُ بِهَا فَلَا تَقْعُدُوا مَعَهُمْ حَتَّى يَخُوضُوا فِي حَدِيثٍ غَيْرِهِ إِنَّكُمْ إِذاً مِّثْلُهُمْ إِنَّ اللهَ جَامِعُ الْمُنَافِقِينَ وَالْكَافِرِينَ فِي جَهَنَّمَ جَمِيعاً﴾ [نساء:140]

ترجمه: و الله (این حکم را) در قرآن بر شما نازل کرده که هرگاه بشنوید، افرادی آیات الله را انکار و استهزا می‌کنند، با آن‌ها ننشینید تا به سخن دیگری بپردازند! وگرنه، شما هم مثل آنان خواهید بود. الله، منافقان و کافران را همگی در دوزخ جمع می‌کند.

کتاب الله سبحانه وتعالی علاوه بر تلاوت و حفظ آن، حق دارد تا حدود آن تطبیق و اوامر و نواهی آن پیاده شود. اوامر الله سبحانه وتعالی در مورد تسبیح و تکریمش را همه می‌دانند. هم‌چنین به اوامر و نواهی الله سبحانه وتعالی در مورد زندگی اسلامی دور از فحشا و برهنگی و فسق همه آگاه اند. آیا رویکرد جدید در جزیره‌ای که دعوت به توحید در آن پدید آمده است، می‌خواهد که توهین به الله سبحانه وتعالی هم‌زمان با تلاوت ﴿قُلْ هُوَ اللهُ أَحَدٌ (1) اللهُ الصَّمَدُ﴾ باشد؟! و یا می‌خواهد هم‌زمان با فحاشی و برهنگی این آیت تلاوت شود که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّ الَّذِينَ يُحِبُّونَ أَن تَشِيعَ الْفَاحِشَةُ في الَّذِينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ فِي الدُّنْيَا وَالْآخِرَةِ وَاللهُ يَعْلَمُ وَأَنتُمْ لَا تَعْلَمُونَ﴾؟! [نور: 19]

ترجمه: کسانی‌که دوست دارند زشتی‌ها در میان مردم با ایمان شیوع یابد، عذاب دردناکی برای آنان در دنیا و آخرت است و الله می‌داند و شما نمی‌دانید!

واجب است تا آواز تمام منابر و استیج‌ها به نکوهش این منکرات شنیع و قبیح بلند شود، پیامبر اکرم صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«لَتَأَمُرُنَّ بِالمَعْرُوْفِ وَلَتَنْهَوُنَّ عَنِ المُنْكَرِ، وَلَتَأَخُذُنَّ عَلَى يَدِ الْسَّفِيْهِ، وَلَتَأطُرُنَّهُ عَلَى الحَقِّ أَطْرَاً، أَوْ لَيَضْرِبَنَّ اللهُ قُلُوْبَ بَعْضِكُمْ عَلَى بَعْضٍ، ثُمَّ لَيَلْعَنَكُمْ كَمَا لَعَنَهُمْ»

ترجمه: یا امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و دست سفیهان را می‌گیرید و او را به گونه ای وادار می‌کنید که به حق پایبند باشد، یا دل برخی از شما را به هم می‌زند و سپس شما را همان گونه که آن‌ها را نفرین کرده، لعنت می‌کند.

یا الله ما را به آنچه که سفیهان ما انجام می‌دهند مواخذه مکن!

نویسنده: أسامة الثويني

دوشنبه 19 صفر 1445 هـ.ق.

4 سبتمبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

سیاست‌های غرب برای سکولرسازی شخصیت اسلامی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

غرب به دنبال دستیابی به هدفی است که از قدیم الأیام یعنی از زمان حکومت قیصرها و امپراتورها آرزوی آن را در سر می‌پروراند؛ یعنی محو ارزش‌ها و اساسات اسلام و نابودی کامل و شامل آن. غرب از جنگ‌های صلیبی خود دانست که بر اسلام پیروز شده نمی‌تواند و پیروان آن هم‌چنان این هدف خود را دنبال کرده و به فکرش بودند؛ اما راهی را برای رسیدن به هدف خود که همانا محو و نابودی اسلام است، نمی‌دانستند. سپس وقتی تحولات فکری اروپا را فراگرفت و سکولاریزم ظهور و ستاره‌اش طلوع و برای تحقق هدف اجدادش گسترش یافت، هدفی‌که نابودی رقیب همراه با دولت‌اش را در عین زمان همراه داشت؛ برای تحقق این هدف خود، نخست از تیشه‌زدن بر پیکر امت با نشر و بذر تخم تفرقه‌اندازی یعنی فکر قومیت کار گرفت و این اقدام با عقیده جدائی دین از زندگی بعد از سقوط خلافت عثمانی وی را پس از انتظار یک‌هزار و پنج‌صدسال یاری رساند.

شیفتگی به غرب و دستاوردهای علمی، فنی و سایر دستاورهای آن، تأثیر بسزایی در اعتقاد گروهی از فرزندان مسلمان به اهمیت پذیرش آنچه غرب برای رسیدن به آن تبنی و اتخاذ می‌کند، داشت، اما این گروه اندک و تأثیر آن حکم عدم را داشت. لذا مسلمانان هم‌چنان بر دین خود به عنوان عقیده و احکام باقی ماندند و غرب هم‌چنان برای نفوذ در اذهان و قلب‌های مسلمانان و جایگزینی اسلام با سرمایه‌داری و ساختن شخصیت‌های سکولار و سرمایه‌داری برنامه‌ریزی می‌کرد تا به این مقوله باور و اعتقاد داشته باشند: "آنچه حق قیصر است، برای قیصر بده و آنچه حق الله است برای الله."

مصداق این حدیث پیامبر صلی الله علیه که فرمودند:

«سَألتُ رَبِّی ثَلَاثًا، فَأعطَانِی ثِنَتَینِ وَ مَنَعَنِی وَاحِدَة؛ سَألتُ رَبِّی أن لَایُهلِکَ أمَّتِی بِالسِّنَةِ فَأعطَانِیهَا، وَ سَألتُهُ أن لَایُهلِکَ أمَّتِی بِالغَرَقِ فَأعطَانِیهَا، وَ سَألتُهُ أن لَایَجعَلَ بَأسَهُم بَینَهُم فَمَنَعَنِیهَا»

ترجمه: از پروردگار خود سه چیز خواستم، پس برایم دو چیز را بخشید و از یکی منع کرد؛ از پروردگار خود خواستم تا امتم را بوسیلۀ خشک‌سالی و قحطی هلاک نکند و او(تعالی) آن را برایم بخشید و خواستم تا امتم را بوسیله غرق کردن هلاک نکند و او(تعالی) آن را برایم بخشید و خواستم تا درگیری و جنگ شان را در بین خود شان قرار ندهد، اما او (سبحانه وتعالی) مرا از آن منع کرد.

دیدیم که غرب با سپردن طرح و پلان سکولرسازی امت اسلامی به کسانی‌که مصداق وصف رسول صلی الله علیه وسلم هستند چگونه خوب موفق شد:

«دَعَاةٌ إلَی أبوَابِ جَهَنَّمَ، مَن أجَابَهُم إلَیهَا قَذَفُوهُ فِیهَا... هُم مِن جَلدَتِنَا، وَ یَتَکَلَّمُونَ بِألسِنَتِنَا» (رواه مسلم)

ترجمه: دعوت‌گرانی (خواهند آمد که) بسوی دروازه‌های جهنم دعوت می‌کنند، هرکس که دعوت شان را اجابت کند، آن را به جهنم می‌اندازند... آن دعوت‌گران از جنس و جلد خود ما بوده و به لسان و زبان خود ما صحبت می‌کنند.

این گونه دعوت‌گران سه قسم اند: سیاست‌مداران، متفکران و علماء. در این‌جا به بیان برخی از جزئیات این موضوع می‌پردازیم:

 سیاست‌مداران: سیاست‌مداران چه درسرزمین‌های اسلامی و چه در غرب، تلاش کرده اند تا طرح سکولرسازی غربی را از طریق برنامه‌های آموزشی و رسانه‌های چاپی، تصویری و شنیداری که واقعیت‌ها را وارونه جلوه داده، ارزش‌ها و اساسات عقیده اسلامی و هم‌چنان احکام آن را از طریق بذر مفاهیم کفری به لباس و پوشش اسلام در اذهان و افکار مسلمانان نابود می‌کند، اجرا کنند. این سیاست‌مداران فردگرایی و خودخواهی را با استناد به این قول الله سبحانه وتعالی پیشه خود ساخته اند:‏

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ عَلَيْكُمْ أَنفُسَكُمْ لاَ يَضُرُّكُم مَّن ضَلَّ إِذَا اهْتَدَيْتُمْ... [مائده: 105]

ترجمه: ‏اي مؤمنان! مواظب خود باشيد (و خويشتن را از معاصي و گناهان به دور داريد و هوشيار باشيد كه آلودگي‌هاي جامعه شما را نيالايد). هنگامي‌كه شما هدايت يافتيد(و راه خداشناسي را در پيش گرفتيد) گمراهي گمراهان به شما زياني نمي‌رساند.

امر به معروف و نهی از منکر را با استدلال به این قول الله سبحانه وتعالی که فرموده است؛ "لا إکراه فی الدین؛ در دین اجباری نیست) ترک کردند.

حتی خود سکولاریزم را مظهر این قول رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌دانستند:

«أنتُم أعلَمُ بِأمرِ دُنیَاکُم» (رواه مسلم)

ترجمه: خودتان به کار دنیوی خود داناترید.

این سیاست‌مداران کسی را که دانسته یا نداسته دنباله‌روی کردند، اکرام و احترام کرده، او را به منصب‌ها رسانده و از صاحب‌نظران که به سخنان شان گوش داده می‌شود، از نویسندگانی که نوشته‌ی شان خوانده می‌شود، قرار دادند و با کسانی‌که از فرامین و دساتیر شان اطاعت نکردند، برعکس عمل کردند و وضعیت مخالفان شان با این قول رسول الله مصداق پیدا کرد:

«یَأتِی عَلَی النَّاسِ زَمَانٌ الصَابِرُ فِیهِم عَلَی دِینِهِ کَالقَابِض عَلَی الجَمر» (رواه ترمذی)

ترجمه: بر مردم زمانی خواهد آمد که فرد صابر و استقامت کننده بر دینش بسان کسی است که ذغال آتشین به دست دارد.

و این نظام‌ها و مقامات استبدادی و ظالم یعنی محاکم و اماکن تعذیب و شکنجه، بهترین شاهد بر این مسئله اند و چه بسیار نیکوکاران و دین‌دارانی هستند که ظالمان و ستمگران آن‌ها را حبس و زندانی کرده و نگذاشتند که مردم از علم شان بهره‌مند و خانواده‌ شان در کنارشان زندگی خود را به خوشی سپری کنند!

بر علاوه آنچه گذشت؛ باید فراموش نکنیم که غرب ادیان کفری را ایجاد کرد که از بطن خود امت اسلامی نشأت کردند، چنانکه انگلیس در وقتی‌که هند تحت اشغال وی بود، چنین کرد و برای ما، بهائیه‌ها، احمدی‌ها و منکران سنت را نزدیک به دو قرن پیش به میان آورد.

در مبارزه علیه اسلام و شکنجه و نقض حقوق بشر، میان شرق و غرب تفاوتی وجود ندارد؛ زیرا هردو مثل هم و دو روی یک سکه اند، مگر این‌که غرب تلاش می‌ورزد تا شعارها و تصویر جهانی خود را حفظ کند و تعهد خود را تنها به داخل مرزهای خود محدود کند و جریان تعذیب و شکنجه را در کشورها و سرزمین‌های دیگر نادیده بگیرد. اما وحشت‌افگنی و ترساندن افراد و جنگ با آنان بر سر امرار معاش شان و سخت‌گیری بر دعوت‌گران میان غرب و شرق تفاوت بزرگی وجود ندارد.

متفکران: مفکران سرزمین‌های اسلامی که کورکورانه و طوطی‌وار پیرو سروران خود از لندن و پاریس و دیگر جاها هستند، در تشویه و تحریف مفاهیم اسلامی و مبارزه علیه آنچه بر قلب بهترین بشریت سیدنا محمد صلی الله علیه وسلم نازل شده از وحی صحیح که هیچ ناخالصی عقلی آن را آلوده کرده نمی‌تواند تأثیر بدی داشته اند. این مفکران در صدد تحریف و تبدیل حقائق برآمدند، جهاد از معنای اصلی خود بیرون و به انجام کارهای اخلاقی و فضیلتی اطلاق شد، دعوت به یک عمل انفرادی مبدل گشت تا به طور انفرادی به دین پایبندی داشته و برای تغییر واقعیت اسف‌بار کار نکنند. به عبارت دیگر، به احکام وضعی امروزی قناعت کنند، جزیه به کلی با تمام معنا از میان برده شد. حکم به شریعت الله سبحانه وتعالی که یک امر واجبی و لازمی است مورد بحث و چانه‌زنی قرار گرفت؛ حتی برخی از آنان احکامی را وضع کردند که غرب کافر جرأت چنین کاری را به خود نمی‌دهد، مانند یکی از هلاک‌شدگان که افترا بست و بسیاری از حالات زنا را جایز و عورت زن را به محل عفت شان محدود کرد!

اما متفکران غرب کافر، فرصت‌ها را از دست نداده و حتی برای تحریف اسلام در منظر فرزندان شان فرصت‌ها ایجاد می‌کنند و اما آخرین بدعت و نوآوری شان چیزی است که بنام (اسلام غیر مسلمانان) مسمی کردند، یعنی آنان برای اسلام مسلمان و تسلیم شده نیستند!

علماء: عبدالله مبارک گوید: "آیا دین را جز پادشاهان... و علمای بد و راهبان آن فاسد می‌کنند؟"، مقوله وی واقعاً که راست است؛ چرا که علمای درباری در امنیت و حفاظت از تحریف‌کنندگان دین رب الأرباب از مشت آهنین هم تأثیر بیشتر دارند، حتی برخی از آنان در روند تحریف سهم دارند، که در نتیجه سبب شد تا برخی از احکام به حالت نابودی نزدیک شود و اکثریت این علماء؛ در مورد نبود احکام شرعی در زندگی فردی یا جمعی مسلمانان و در عدم حاکمیت شریعت در دولت سکوت اختیار کردند. دیگر اینکه؛ در برابر تقسیم سرزمین‌های اسلامی به دولت‌های متخاصم و مخالف یکدیگر و گسترش فساد با تمام انواع و اقسام آن و در برابر چیره‌شدن مجرمان فاسق و فاجر بالای ثروت‌ها و دارایی‌های امت سکوت کردند. اکثریت شان راه‌حل را در دموکراسی و دولت‌ملت دیده و خلافت را نشناخته و یا فراموش کرده اند و برخی از آنان، یهودیان و مسیحی‌های کافر را که از سرهم و برادر یکدیگر هستند، باورمند نبوده و از کسانی که الله سبحانه وتعالی دستور داده که باید برائت و بیزاری جویند بیزاری و برائت نجسته و  این روال یکی پس از دیگری اتفاق می‌افتد!

سکوت علماء در تبیین حق و امر به معروف و نهی از منکر، تأثیر منفی عظیمی بر پاکی و صفایی عقیده اسلامی و احکام غراء آن در اذهان و افکار داشته و سبب می‌شود تا برخی از فرزندان امت اسلامی به تعریف و تمجید دموکراسی پرداخته و مشتاق دیدار عملی دموکراسی در سرزمین‌های اسلامی شوند، آن‌هم بعد از آنکه اسلام قبله و مقیاس اعمال مسلمانان و منهج زندگی و نور بصیرت و بینایی شان بود.

پس برای صفایی و صیقل‌زدن اسلام و تبلور آن در اذهان و رسوخ و ثبات آن در دل‌ها؛ لازم و ضروری است که دولت خلافت راشده بر منهج نبوت که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را بشارت داده اند برگردد تا این مسئولیت و سایر امور از قبیل نشر اسلام و بیرون راندن بشریت از لجن‌زار نظام سرمایه‌داری سکولار به عهده گرفته و بشریت را از جهنمی که الله سبحانه وتعالی برای کافران وعده داده است نجات دهد.

از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم تا چشمان مان را در این نزدیکی به نصرتی از جانب خود روشن دارد؛ همانا او سبحانه وتعالی بر این کار توانا و خوب اجابت‌کنند‌ه‌ای است!

برگرفته از شماره 458 جریده الرایه

نویسنده: استاد سید جبلی

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

باید نیرویی باشد تا از حق محافظت کند

(ترجمه)

خبر:

رئیس جمهور چین از ترکستان شرقی بازدید کرد و خواستار کنترل فعالیت‌های مذهبی غیرقانونی شد.

در خبری دیگر، فدراسیون فوتبال فرانسه تصمیم گرفت تا انزو استرنال را از تیم زیر 16سال به دلیل این‌که روی زیر پیراهنش جملۀ الله اکبر را نوشته بود، حذف کند.

هم‌چنین یک ودیوی دلخراشی منتشر شده که در آن معلمی به کودکان می‌گوید که یک دانش آموز هفت سالۀ مسلمان را به دلیل مذهبش در مقابل همکلاسی‌هایش سیلی بزنند.

تبصره:

بلاهایی که هر روزه مسلمانان در شرق و غرب زمین با آن روبرو می‌شوند، از صداقت و صحت حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم حکایت دارد که در آن می‌فرماید:

«إِنَّمَا الْإِمَامُ جُنَّةٌ، يُقَاتَلُ مِنْ وَرَائِهِ وَيُتَّقَى بِهِ»

ترجمه: امام یا خلیفه سپری است که از پشت آن جنگ می‌شود و در مواقع نیاز به آن پناه برده می‌شود.

امام یا خلیفه مظهر صلابت، اتحاد و حافظ نسل مسلمانان است. از این‌رو لشکرهای نیرومندی آماده می‌سازد که توسط آن دشمنان الله را به وحشت انداخته، از تحرک علیه مسلمانان بازشان داشته و ضرباتی را به آن‌ها وارد می‌کند که وسوسه‌های شیطان را فراموش کنند. اوست که فریادهای زنان مسلمان را اجابت کرده و از مقدسات اسلام دفاع می‌کند. در عین حال پیام خیر و عدالت اسلام را به سرا سر جهان گسترش داده و از مظلومان حمایت می‌کند.

اما امروزه که امام و سپر ​​خود را از دست داده‌ایم، گاه و بی‌گاه اخبار تجاوز جنایتکاران کافر به اسلام و مسلمین را با کردار و سخنانی که بیانگر نفرت مدفون شان از اسلام است، می‌شنویم. اگر امروزه حاکمان مسلمانان ذره‌ای عزت و غیرت در قبال کشتار، بی‌عدالتی، تحقیر و هتک حرمت مقدساتشان می‌داشتند، هرگز کفار جرأت نمی‌کردند با ما چنین کنند.

شاعری دقیق گفته است:

ما كانت الحسناء ترفع سترها           لو كان في هذه الجموع رجال!

یعنی: زن زیبا چادرش را بر نمی‌داشت      اگر در میان این جماعت مردان بودند!

اما خیلی دور از آن است که این احمق‌ها در بین مسلمانان مقام و عزتی داشته باشند، آن‌ها به اصل در حق هیچ فرد مسلمانی رعایت خویشاوندی و عهد و پیمان را نمی‌کنند.

در حقانیت اسلام هیچ شک و شبهه‌ای وجود ندارد و باطل ناگزير از بين خواهد رفت. این سنت و تقدیر الهی است كه پيروزي حق و برتري آن به نيرويي وابسته باشد كه آن را منتشر کرده، از آن محافظت كند، باطل را به وحشت انداخته و از تجاوز بازش دارد. این ارتش و نیرو هرگز آماده نخواهد شد، مگر با اقامه خلافت راشده ثانی بر منهج نبوت. از این جهت هرکس‌که از این وضعیت ذلت‌بار مسلمانان رنج می‌برد، باید که در راستای اقامت آن تلاش نموده و در این مسیر با یکدیگر رقابت کنند.

نویسنده: وليد بليبل

شنبه 17 صفر  1445هـ.ق.

2 سپتامبر 2023م.

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه