پنجشنبه, ۱۷ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

قهرمانی مسلمانان غزه و شکست رژیم صهیونستی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

حرکت در سطح کشورهای بزرگ، به ویژه امریکا و فرانسه، برای جلوگیری از گسترش دایرۀ جنگ که لبنان و حزب ایران را شامل شود، در حال انجام است. با این‌که حزب ایران به دلیل محاسبات امریکایی و ایرانی علاقه‌ای به گسترش جنگ ندارد؛ اما با وجود این قطعیت‌ها در سیاست، امریکا و تابعین اروپایی آن نگران‌اند که اوضاع از دست‌شان خارج شود و چیزی پیش بیاید که حساب نکرده‌اند. به همین دلیل آن‌ها در حال انجام سفرهای مکرر هستند تا بقای رژیم غاصب را تضمین کنند. به عبارت دیگر، این سفرها به منظور جلوگیری از اقدامات خودسرانۀ این رژیم و جلوگیری از نابودی به دستان خودش است. امریکا و اروپا می‌دانند که این رژیم از همۀ جهات توسط افراطی‌های در دولت احاطه شده و برای جلوگیری از انجام اقدامات احمقانه‌ای که به بقا و قدرت این رژیم آسیب بزند، تلاش می‌ورزند. به خصوص اکنون سیاست‌مداران جهان در امکان بقای این رژیم شک دارند. جنگ این رژیم با غزه میزان ضعف و شکنندگی آن را افشا ساخت.

در اینجا در مورد گروهی در بخشی از یک سرزمین کوچک به نام غزه صحبت می‌کنیم و مقاومت در مساحتی کوچک که شاید به اندازه یک دهم یک منطقه در قاهره باشد که دماغ این رژیم را به خاک مالید و آن را در جهان رسوا ساخت، حال تصور کنید؛ اگر یکی از این ارتش‌ها از بند رها شود چه خواهد شد؟!

شکست و ضعف رژیم صهیونستی که توسط مقاومت در غزه افشا گشت، جهان را شگفت‌زده کرد، هم‌چنین شجاعت و دلیری که مسلمانان غزه همراه با آن می‌جنگند، دنیا را به حیرت وا داشت. به همین دلیل، امریکا با تمامی سیاست‌مداران و نیروهای امنیتی‌اش به‌سرعت اقدام می‌کند و با جمع‌آوری حکام دست‌نشانده و هم‌پیمانش، در تلاش است پروژه‌ای که از انگلیس و بالفور به ارث برده و اکنون در حال فروپاشی است حفظ کند و به گانتس و آیزنکوت دستور می‌دهد که از شورای جنگ عقب‌نشینی کنند تا نتانیاهو، حکومتش و تندروهایی که از او حمایت می‌کنند، سقوط کنند و دولتی که بتواند این رژیم را به تعادل برگرداند جایگزین شود تا این رژیم بتواند به وظیفۀ اصلی‌اش یعنی جلوگیری از وحدت مجدد سرزمین‌های اسلامی و برپایی خلافت راشدۀ دوم بر منهج نبوت که امت را گرد هم می‌آورد و صفوفش را متحد می‌کند، ادامه دهد.

حماقت یهودیان تنها در جنگ غزه پدیدار نگشته، بلکه این حماقت در ژنتیک و فطرت آن‌ها نهفته است. همان‌گونه که قرآن کریم بیان کرده است؛ حرص آن‌ها به زندگی، نادیده گرفتن عهدها، اختلافات درونی، سنگ‌دلی، بزدلی و بخل آن‌ها، همۀ این خصلت‌های زشت در یهودیان نهادینه شده است و هیچ جدایی از آن ندارند؛ زیرا خالق شان آن‌ها را با این صفات توصیف کرده و این یک وضعیت بیماری است که درمانی برای آن وجود ندارد و غرب نیز به خوبی این را درک کرده است.

جنگ غزه نشان داد که امت اکنون نه به دلیل ضعف خود یا کمبود تعدادش، بلکه به دلیل تصمیم‌گیری‌های سیاسی که توسط گروهی از خائنانی که به یهودیان حتی بیشتر از خودشان اهمیت می‌دهند، دچار مشکل شده است. هرچند ارتش‌های مسلمانان هنوز برای حمایت از غزه و مردم آن هیچ اقدامی نکرده‌اند؛ اما بی‌شک منتظر روزی هستند که از محدودیت‌های اعمال‌شده توسط خائنان حکومتی رهایی یابند و زمانی‌که این اتفاق بیفتد، هیچ چیزی نمی‌تواند جلو آن‌ها را بگیرد و رهبرانی مانند خالد، ابوعبیده و فاتح ظهور خواهند کرد و روزهای یرموک، حطین و عین جالوت باز خواهند گشت و در آن زمان رژیمی که با نظارت دقیق ساخته شده بود، محو خواهد گشت.

بنابر این، وقتی امت به حرکت درآید، هیچ چیزی نمی‌تواند جلو آن را بگیرد و بدون شک این حرکت اتفاق خواهد افتاد و آن زمان دیگر امریکا، فرانسه یا خائنان به این رژیم کمکی نخواهند کرد و سرنوشت آن‌ها نیز همانند سرنوشت اربابان شان خواهد شد.

جنایت‌هایی‌که رژیم صهیونستی با کمک دولت پیر (امریکا) در نصیرات مرتکب شد تا بتواند از طریق آن هزاران شهید و زخمی را به جا بگذارد، نشان‌دهندۀ قدرت نه، بلکه نشانه‌ای از یک دولت در حال بحران است که به طور کورکورانه دست به اقدامات غیرمعقول می‌زند و قدرت خود را بر کودکان و زنان نشان می‌دهد. اظهارات وزیر مالی این رژیم دربارۀ ادامه جنگ در غزه به مدت دو سال، اظهاراتی برای مصرف داخلی است که از سوی مردی که در سیاست هیچ چیز نمی‌داند بیان شده است. این رژیم بدون جنگیدن با ارتش‌ها در حال خونریزی است، پس چگونه خواهد بود اگر با ضعیف‌ترین ارتش در سرزمین‌های اسلامی روبرو شود؟

امت اسلامی و بلکه تمام بشریت به نظام سرمایه‌داری پوسیده کفر ورزیده‌اند و تظاهرات صدهاهزار نفر در امریکا و اروپا نشان‌دهندۀ این امر است. نظام سرمایه‌داری پس از جنگ غزه نفس‌های آخرش را می‌کشد و آزادی‌های توخالی که در حد شعار است تنها پوششی برای عیوبش بود که جنگ غزه آن را افشا کرد و از آزادی‌های شان چیزی جز آزادی عریانی، الحاد و انحراف باقی نمانده است. چه کسی باور می‌کرد که شهروندان شان به خاطر حمایت از مردم غزه و ابراز نظرشان در تظاهرات یا راهپیمایی‌ها مورد ضرب و شتم قرار گیرند و از دانشگاه‌های شان اخراج شوند؟ مردم شان شبانه‌روز شاهد گرسنگی و کشتار کودکان، ویران‌شدن خانه‌ها بر سر مردم و سوزانده شدن شان با بمب‌های فسفری هستند که همۀ این‌ها با موافقت دولت‌هایی انجام می‌شود که سال‌ها با شعار آزادی و حقوق بشر مردم شان را فریب داده‌اند.
در وقتی که رژیم یهود کمبود شدید نیروی انسانی را اعلام می‌کند و از طریق سایت‌ها درخواست نیروهای جنگی می‌دهد تا جنایت خود را در غزه تکمیل کند، امت اسلامی با جوانان و پیرمردانش مشتاق جنگیدن در کنار غزه است. راز این امر چیست؟ راز این امر این قول الله سبحانه وتعالی است:

﴿لَوْ أَنفَقْتَ مَا فِي الأَرْضِ جَمِيعاً مَّا أَلَّفَتْ بَيْنَ قُلُوبِهِمْ وَلَكِنَّ اللّهَ أَلَّفَ بَيْنَهُمْ[انفال: 63]

ترجمه: و الله در ميان آنان الفت ايجاد نمود (و دل‌های پراکنده شان را به هم پیوند داد و) اگر همۀ آنچه در زمين است صرف می‌کردی نمی‌توانستی ميان دل‌های شان انس و الفت برقرار سازی.

پس از چه عقیدۀ جنگی و از چه سرزمین موعودی صحبت می‌کنند؟ به اذن الله سبحانه وتعالی آن‌ها را با خفت و خواری از آنجا بیرون خواهیم کرد و در آن هنگام نه امریکا و اروپا و نه هم درخت و سنگ هیچ کدام به آن‌ها کمک نخواهند کرد. به آن‌ها نخواهیم گفت بروید که آزاد هستید، بلکه خواهیم گفت که مدفن و گور شما همان‌جایی خواهد بود که ساکن هستید و خون مردم غزه، لعنتی بر شما در دنیا قبل از آخرت خواهد بود.

﴿إِنَّهُمْ يَرَوْنَهُ بَعِيداً(6) وَنَرَاهُ قَرِيباً[معارج:  6_7]

ترجمه: ‏آنان آن روز را بعيد و دور مي‌دانند و ما آن را ممكن و نزديك مي‌دانيم.‏

برگرفته از شماره 502 جریدۀ الرایه

نویسنده: خالد الأشقر (ابو المعتز بالله)

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

آیا می‌خواهید با اطاعت از این حکام؛ الله سبحانه وتعالی را به خشم آوریم؟!

(ترجمه)

خبر:

واعظ کویتی سالم الطویل می‌گوید: «در مورد اطاعت از ولی الأمر نیاز به صحبت بیشتر است.»  (منبع: یوتیوب)

تبصره:

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا أَطِيعُوا اللهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾. [نساء: 59]

ترجمه: ای کسانی‌که ایمان آورده‌اید! از الله (با پیروی از قرآن) و از پیامبر (الله محمّد مصطفی با تمسّک به سنّت او) اطاعت کنید، و از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند) و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به الله (با عرضه‌ی به قرآن) و پیامبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید؛ چرا که الله قرآن را نازل، و پیامبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید. این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

ای شیخ!  اولاً به خاطر خودت از الله بترس و ثانیاً به خاطر مسلمانان، که الله سبحانه وتعالی از تو درباره میراثی‌که از رسول الله صلی الله علیه وسلم به ارث برده‌ای می‌پرسند. هیچ دانای واقعی نیست که نداند این اولیای امور اولیای اموری نیستند که اطاعت از آن‌ها واجب باشد؛ پس آیه می‌گوید: ﴿وَأُولِي الْأَمْرِ مِنْكُمْ﴾  یعنی از کارداران و فرماندهان مسلمان خود فرمانبرداری نمائید (مادام که دادگر و حقّگرا بوده و مجری احکام شریعت اسلام باشند)، اگر می‌خواهید تحت کلمه منکم صد خط بکشید، ولی از این حکامی‌که از ما طلب اطاعت می‌کنید از ما نیستند، نه ما از آن‌ها هستیم، نه آن‌ها ما را دوست دارند و نه ما آن‌ها را دوست داریم و آن‌ها را نفرین می‌کنیم؛ زیرا آن‌ها از الله و شریعت او دور هستند. لذا شرط در اطاعت از ولی الأمر تنها تطبیق شریعت الله سبحانه وتعالی بر رعیت است؛ اما اطاعت از این رویبضات بر گردن ما نیست و این‌ها اسلام را تطبیق نمی‌کنند. برعکس آن‌ها گناه و معصیت را به ما نزدیک می‌سازند، چون آن‌ها ولی الأمر و حکام گماشته شده کفار هستند. بناءً از چگونه اطاعتی صحبت می‌کنید؟

به این آیه نگاه کنید:

﴿فَإِنْ تَنَازَعْتُمْ فِي شَيْءٍ فَرُدُّوهُ إِلَى اللهِ وَالرَّسُولِ إِنْ كُنْتُمْ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ ذَلِكَ خَيْرٌ وَأَحْسَنُ تَأْوِيلاً﴾. [نساء: 59]

ترجمه: و اگر در چیزی اختلاف داشتید (و در امری از امور کشمکش پیدا کردید) آن را به الله (با عرضه‌ی به قرآن) و پیامبر او (با رجوع به سنّت نبوی) برگردانید (تا در پرتو قرآن و سنّت، حکم آن را بدانید. چرا که الله قرآن را نازل و پیامبر آن را بیان و روشن داشته است. باید چنین عمل کنید) اگر به الله و روز رستاخیز ایمان دارید، این کار (یعنی رجوع به قرآن و سنّت) برای شما بهتر و خوش فرجام‌تر است.

بلی، نظر به این دلایل است که باعث شده ما از آن‌ها اطاعت نکنیم و آن‌ها را بازخواست کنیم و حتا خواستار برکناری آن‌ها و بیعت با خلیفه‌ای باشیم که بر اساس شریعت الله حکم می‌کند. ما این موضوع را به الله و رسولش بازگردانده‌ایم.

ما به این درک رسیده‌ایم که این حکام ترسی از الله  سبحانه وتعالی ندارند و تطبیق دین الله در حکومت‌داری‌شان جای نیست؛ پس می‌خواهید که با اطاعت از این حکام، الله سبحانه وتعالی بر ما خشم بگیرد؟

نویسنده: سوزان المجرات

مترجم: پارسا امیدی

4  جولای 2024

ادامه مطلب...

برخی از نقاط تقارب چندین دهه‌ای‌ و همکاری مخفی رژیم اشغالگر و سعودی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

گفتگوها در مورد توافق برای عادی‌سازی روابط احتمالی بین رژیم اشغالگر (اسرائیل) و عربستان سعودی ادامه دارد و امریکا نقش میانجی‌گر را بین دو طرف ایفا می‌کند؛ البته همزمان با جنگ خونینی که اسرائیل در نوار غزه به راه انداخت است.

در گزارشی‌که روزنامه الیوم اسرائیلی منتشر کرد، اشاره بر این داشت که این روابط «قدیمی‌تر از تلاش‌های دو طرف برای دستیابی به توافق عادی‌سازی است و دو طرف "سال‌ها مخفیانه باهم همکاری داشته‌اند" و اما در ظاهر  به نظر می‌رسد که این دو کشور با هم دشمنان قسم خورده‌اند.» و این‌که «مقامات سعودی در طول دهه‌ها، ادعاهای تحریک آمیزی علیه یهودیان مطرح ساخته اند؛ درحالی‌که حقیقت در پشت درهای بسته متفاوت است...»

این روزنامه بیان می‌دارد که: «ریشه‌های همکاری بین اسرئیل و سعودی به سال 1948م برمی‌گردد واین‌که نخستین نشانه‌های روابط پنهانی بین این دو کشور در اوایل دهۀ شصت قرن گذشته پدیدار شده است. زمانی‌که جنگ داخلی در یمن شعله‌ورشد؛  طوری‌که ریاض در آن زمان قصد داشت برای هواپیماهای اسرائیلی که کمک‌های خود را به نیروهای دولتی یمن می‌رساند، حریم هوایی خود را بدون سرصدا و با آرامی بازگذارد...»

این‌روزنامه بیان نمود که «مقامات سعودی در نهایت به این نتیجه رسیدند که اسرائیل وجود دارد تا ماندگار بماند.» اشاره به این‌که «خانوادۀ شاهی سعودی در سال 1977م اقرار کرد که دیگر هیچ کس در تلاش محو کردن اسرائیل از نقشه‌ کنونی منطقه نیست...» در ادامه بیان داشت که «سعودی ها و اسرائیلی‌ها در جنگ خلیج فارس، در یک جبهه قرار داشته و هردو مورد هدف رژیم صدام حسین، رئیس جمهور سابق عراق قرار گرفته بودند...» و نیز در ادامه می‌گوید: «دو طرف پس از آن برای اولین بار در کنفرانس مادرید در یک اتاق نشستند...»

این روزنامه می‌گوید: پس از شروع جنگ بین اسرائیل و حزب‌الله لبنان در سال 2006م، و ظهور حزب تحت حمایت ایران "که بسیار قوی‌تر از آن چیزی بود که بسیاری تصور می‌کردند، مسئله‌ای که عربستان سعودی و اسرائیل را در یک کشتی در معرض خطر، قرار داده بود"  عربستان و سعودی هردو در معرض  تهدید مستقیم از سوی تهران واقع بودند...» هم‌چنان نسبت به توافقات ابراهام در این روزنامه نیز چنین تصریح شده است: «اشاراتی وجود داشت که آن‌ها نیز قصد دارند به مجرد این‌که رژیم اشغالگر مشکلات اخیر خود را با فلسطینیان حل کند، روابط خود را با آن عادی سازند.»  و نیز  در این روزنامه بیان گردیده است که: «سعودی‌ها در سال 2023م به وضوح آمادگی خود را برای عادی‌سازی روابط با رژیم اشغالگر اعلام کردند.»

آن‌چه بیان گردید نشان‌گر این است که این دو کشور به رسمی کردن روابط خود نزدیک شده اند. اما وقایع 7اکتبر و آن‌چه در پی آن رخ داد، مانع تلاش‌ها برای دستیابی به توافق عادی‌سازی روابط رژیم اشغالگر با سعودی شد... این روزنامه در اخیر گزارش خود را با اشاره بر این پایان داد: «این نشان می‌دهد که روابط سعودی و اسرائیل از آن‌چه قبلاً دانسته می‌شد، دارای ریشه‌های عمیق‌تری می‌باشد.»

تبصرۀ مجله الوعی: آیا آن‌چه این روزنامه گزارش خود را با آن به پایان رساند، حاکی از این است که "آل سعود" ریشه یهودی دارد؟! [بلکه آن‌چه حکام سعودی در آن قرار دارند] از حکام سرزمین‌های اسلامی بعید نبوده و شگفت‌آور نیست. آیا به یاد نداریم که گلدامائیر، رئیس پیشین رژیم یهود در خاطرات خود چنین گفته بود: «اعراب روزی تعجب خواهند کرد از این‌که ما بنی اسرائیل حکومت سرزمین‌های شان را در دست گرفته ایم!»

برگرفته از مجله الوعی شماره 455

ذو الحجة 1445هـ.ق. موافق جولای 2024م.

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

افزایش ارقام مرگ و میرها در حج سال 1445ه.ق

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

الله سبحانه وتعالی حج را بر هر مسلمان بالغ، عاقل و توانمند یک مرتبه فرض نموده و فرموده است:

﴿وَلِلّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَيْهِ سَبِيلاً﴾ (آل عمران: 97)

ترجمه: برعهدۀ مردم است که هرکس توان پیدا می‌کند برای الله حج نماید.

 و حج را یکی از ارکان پنج‌گانۀ اسلام قرار داده که اسلام بر آن‌ها بنا یافته است. به همین دلیل هر مسلمان حرص دارد که قدرت و توانائی ادای این فریضه را تکمیل و ادای این فریضه را در اولین فرصتی قرار دهد که قدرت و استطاعت را حصول کند؛ اما آفت بزرگی که مسلمانان را مورد فشار و آزمایش قرار داده همانا فقدان و نبود دولت خلافت و پارچه پارچه بودن سرزمین‌های اسلامی با حدود و سرحدات ساخته شدۀ استعماری و هم‌چنان نبود سپر واقعی است که امور مسلمانان را در حج و غیره مسائل سرپرستی نماید. همۀ این موارد سبب شده با وصف این‌که بسیاری از مسلمانان قدرت و توانائی حج را دارند نتوانند حج را اداء نمایند.

الله سبحانه وتعالی بر کسی‌که امور مسلمانان را به دست دارد، فرض نموده تا امور زندگی شان را در تمام بخش‌های زندگی به بهترین وجه آن رعایت نماید و حج یکی از این امور  است؛ حکمی که نیاز به توجه خاص دارد؛ زیرا موسم حج وقتی است که ملیون‌ها انسان در یک وقت و در یک جا جمع می‌شوند، کوچک و بزرگ، مرد و زن، قوی و ضعیف و انتظار می‌رود که در امورشان توجه خاص و لازم صورت گرفته و یک نقش و طرح درست برای مناسک حج، مکان‌ها و راه‌ها مواصلاتی روی دست گرفته شود تا تعداد زیادی از حاجیان را گنجایش داشته باشد. مقامات مسئول حج در سعودی اگر خواسته باشند، از انجام این اعمال و تکمیل نمودن اموال لازم، فکرهای مبتکر، کارکنان و افکار خلاق برای آماده‌سازی این مناسک عاجز نیستند تا مردم مناسک شان را بدون ازدحام و ممانعت و بدون سرازیرشدن حوادث و مصیبت‌ها انجام دهند.

بدون شک رعایت امور حج آماده نمودن تمام خدماتی را که مردم به آن نیاز دارند شامل می‌شود، از قبیل، خوردن، آشامیدن، مسکن، انتقالات با امنیت، رعایت صحت، محافظت از گرما، سرما و حفاظت از امراض ساری و آفت‌های طبیعی قابل پیش‌بینی و این توجه خاص به این فرد و آن فرد، این گروه و آن گروه مختص نبوده؛ زیرا رعایت و توجه بر هرکسی‌که امور مسلمانان را به عهده داشته باشد واجب بوده و این حق هر انسان است قطع نظر از این‌که کی هست، بلکه فقط باید از این جهت به آن توجه صورت گیرد که آن شخص صاحب نیاز است.

ما تذکر دادیم که امروزه مسلمانان به فقدان و نبود دولت خلافت و به فقدان سپر واقعی که از آن‌ها و احکام اسلام حمایت کند، مواجه گردیدند. هم‌چنان مسلمانان به پارچه شدن سرزمین‌های شان به دولت‌های کوچک و بزرگ مواجه شدند که کافران استعمارگر مرزهای این دولت‌ها را در سرزمین‌های اسلامی ترسیم و تحمیل نموده و نتیجۀ آن چنین شد که مسلمان در غیر از سرزمین خودش بیگانه پنداشته شود. هم‌چنان مسلمانان با حکامی گرفتار شدند که به شدت بر چوکی‌های زودگذرشان حریص هستند و  می‌خواهند این چوکی‌ها و مقام‌ها را از دست ندهند؛ اگرچه به قیمت معامله و فروش سرزمین‌های اسلامی و اهل آن باشد و کفار استعمارگر به ثروت‌های سرزمین‌های اسلامی دست یابند.

بناءً این حکام با امور و سرنوشت مردم بسیار زشت معامله کردند و حکام آل سعود نیز در رعایت امور حج و آماده کردن خدمات برای حجاج کوتاهی کردند و هیچ شکی نیست که خدمات تهیه شده با نیازهای این تعداد بزرگ حجاج در هر سال مناسب نبوده و هم‌چنان با ظروف جوی و هوائی مختلف مناسبت ندارد و طبیعی است که حوادث بسیار و متنوع از مرگ و میرها، زخمی شدن‌ها‌، مریضی‌ها و مفقود شدن‌ها است که مسولیت آن به دوش حکام سعودی است.

یقیناً که افزایش درجۀ گرمی بی‌سابقه از حقیقت حکام سعودی و چگونگی تنظیم امو حجاج پرده برداشت؛ چنانچه دیده می‌شود که خانه‌ها و خیمه‌ها کفایت حجاج را نکرده و مسافت‌های مکانی در بین مناسک حج دور است، راه‌ها سایه نبوده و هم‌چنان اندازۀ کافی از وسائل نقلیه و سائل راحت، سردکننده و توجه به صحت را ندارند. در نتیجه تمام این موارد باعث شده که صدها مرگ ومیر و ده‌ها گم‌شده در بین حجاج به وجود آید؛ گم‌شده‌گانی که هنوز در پی جستجوی و پیدا شدن شان هستند. این مشکلاتی است که برای حجاج رخ داده است، خواه این حجاج رسماً به سفر حج رفتند و یا به صورت غیر رسمی به سفر حج اقدام نمودند.

پس نتیجه این‌که مدیریت نادرست حجاج به صورت عام از طرف حکام آل سعودی است که ادعای خدمت به حرمین شریفین را دارند و ما فراموش نمی‌کنیم که هیچ وقت از موسم‌های حج خالی از حوادث که به ده‌ها و صدها مرگ ومیر در بین حجاج بوده باشد نبوده است و تمام این موارد به دلیل مدیریت نادرست به میان آمده است.

چیزی‌که حکام آل سعود در مناطق سیاحتی به مصرف می‌رسانند فرق بزرگ را در بین خدمات به حجاج و مناطق سیاحتی واضح می‌سازد. مصارفی که در شهر نیوم سیاحی و مجهز ساختن برای مهمان‌داری دورۀ بازی‌های زمستانی سال 2029م به مصرف رساندند که یک بر دهم این مصرف را برای خدمت به مناسک حج و سهولت‌های آن و برای کامل کردن خدمات مناسب برای کسانی‌که ادای فریضۀ حج را خواسته باشند نمی‌کند؛ در حالی‌که آماده کردن مناسک حج و سهولت‌های آن اولی و لازم‌تر است تا این باعث گردد هرکسی می‌خواهد در هر سالی حج کند و حتی به جایی برسد که حج مجانی شده و در آمد مسلمانان قادر بر انجام حج و غیره مسائل باشد.

جنایات حکام آل سعود به همین محدودۀ عدم مدیرت امور حج و افزایش مرگ و میرها در بین حجاج خلاصه نشده، بلکه علاوه بر کشتارهای که در جزیرۀ عرب و قتل صدها مسلمان به خاطر بقای حکومت شان مرتکب شدند، جنایات شان در بسیاری از سرزمین‌های اسلامی مسلمانان را در بر گرفته است. به گونۀ مثال؛ عساکرشان جنایات بزرگ را در یمن به خاطر منافع امریکا مرتکب گردیدند و مال  وثروت هنگفتی را برای نابودی انقلاب شام و باقی نگهداشتن حکومت بشار اسد جنایت‌کار به مصرف رساندند. هم‌چنان مثال آن در سودان و بی‌توجهی شان در مورد قضایای مسلمانان و عدم نصرت‌شان در بوسنی، هرزگوین، برما، سومالی و اخیراً در فلسطین واضح و آشکار بوده وحتی بر عکس، در تلاش هستند تا با رژیم اشغال‌گر یهود روابط شانرا عادی سازند و می خواهند مطابق به طرح امریکا به نتیجه ایجاد دو دولت فیصله شود هم‌چنان گفته می توانیم که هیچ قضیه‌ای برای مسلمانان در هیچ نقطۀ از جهان وجود نخواهد داشت مگر این‌که حکام آل سعود مکر، خیانت و سازش شان را با کفار انجام داده و در برابر آن بی‌توجه هستند.

پس ای مسلمانان! حالا تمام خیانت‌ها و فریبکاری‌های حکام شما برملا شده و برای شما واضح گردیده که قبل از این‌که کفار استعمارگر دشمنان شما باشند، همین حکام دشمنان شما هستند. برای شما واضح گردیده که هیچ نهضت و یاری و آرامش غیر از خلاصی از شر این حکام و اقامۀ دولت اسلامی یعنی خلافت بر منهج نبوت راه دیگری وجود ندارد؛ خلافتی‌که بر بیعت خلیفه در بین شما به وجود آمده و حکم بما انزل الله را انجام می‌دهد و به بهترین وجه امور شما را تنظیم می نماید.

یقینا که همین حزب التحریر است که این برنامۀ بزرگ را به پیش می برد؛ پس برای رسیدن به این هدف از آن پیروی کنید!

برگرفته از شمارۀ 501 جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد خلیفه محمد

مترجم: مصطفی اسلام

ادامه مطلب...

‏‏موسسه تحقیقاتی رند: آیا خورشید امریکا در حال افول است؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

در مقاله‌ای در واشنگتن پست، نویسنده برجستۀ آمریکایی، دیوید ایگناتیوس از تحقیقات عمیقی پرده برداشت که توسط شرکت رند و به سفارش وزارت دفاع امریکا (پنتاگون) انجام شده است. این تحقیقات تأکید بر این داشت که امریکا به سمت سربه نشیبی در حال حرکت است، وضعیتی‌که از آن تنها چند کشور بزرگ توانستند نجات یابند. ایگناتیوس افزود: تحقیقات رند بر این تأکید داشت که امریکا ابزارهای زیادی برای بازیابی و اجتناب از خطرات این فروپاشی را دارد. اما مشکل این‌جاست که آن‌ها هنوز شناخت جمعی از مشکل و نحوه حل آن را ندارند. وی توضیح داد که این تحقیقات تحت عنوان: «منابع تجدید پذیر تحرک ملی» ارائه گردیده و نویسنده اصلی آن، مایکل ج مزار است. این تحقیق بخشی از مجموعه گزارش‌هایی است که به سفارش پنتاگون برای ارزیابی موقعیت رقابتی امریکا در برابر چین تهیه شده است. ایگناتیوس گزارش رند را به "انفجار" توصیف کرده و گفت که این گزارش اسبابی را که منجر به "افت نسبی جایگاه امریکا" شده است، مورد سوال و بازپرسی قرار می‌دهد.

به گفته این نویسنده، گزارش مذکور واضح می‌سازد که "وقتی قدرت‌های بزرگ به دلیل عوامل داخلی از جایگاه رهبری کنار زده و سرخورده می‌شوند، به ندرت می‌توانند این روند را معکوس نموده" و جریان تاریخ را تغییردهند. این تحقیق علل انحطاط و فروپاشی همه جانبه ملی را آشکار ساخته و می‌گوید که می‌توان این موارد را نیز از جمله این علل برشمارد: اعتیاد به تجمل‌گرایی و انحطاط، عدم همگام شدن با تکنالوژی، بوروکراسی حقوقی و سخت گیرانه، فقدان فضایل مدنی، لشکرکشی‌های بیش از حد و مفرط و فرسودگی نظامی، علاوه بر وجود نخبه‌گان خودخواه و متخاصم و تلاش‌های متناقض از محیط زیست. بر حسب این تحقیق، ما باید در زمینه شتاب به خرج دهیم تا «پیش از این‌که مشکلات ما را به زانو درآورد، به حل آن بپردازیم».

ایگناتیوس تاکید کرد که تحقیق رند به وضوح نشان می‌دهد که عدم شتاب در عمل برای منافع عمومی و نهضت کشور، استفاده از ابزار اصلاح و واگذاری اداره به رهبران جدید تا قوانین اصلاحی مناسب همه را اجرا‌کنند، به این معنی است که امریکا حتماً غرق خواهد شد.

تبصرۀ مجله الوعي: این مقاله پیش از این‌که به ناتوانی دولت اشاره کند، به ناتوانی تمدن غرب اشاره نمود و نشان می‌دهد که امریکا درحال پیوستن به اروپا است تا بسان آن به عجوزه‌ای تبدیل شود. هیچ کس نباید وضعیت نابسامانی را که مردم امریکا در آن به سر می‌برند، دست کم و ساده بگیرد، از قبیل بیهودگی معنوی، انحطاط فکری، فقدان ارزش‌های اخلاقی، غلبه تفکر منفعت طلبانه و تجمل‌گرایی و دامن زدن به تبعیض نژادی... چرا چنین نباشد، در حالی‌که تمدن غرب در حال فروپاشی است؛ چیزی‌که منجر به فروپاشی زیربناهای اساسی دولت‌های آن‌ها از داخل خواهد شد...

بلی، این مقاله بیشتر از این شکننده بودن ستون‌های تمدن غرب را با وجود ضخامت ساختاری آن،  آشکار می‌سازد و این ترکیب بین شکنندگی ستون‌ها و ضخامت ساختاری، سقوط تمدن غرب را بتدریج حتمی قرار می‌دهد.

برگرفته از شماره 455 مجله الوعی ذو الحجة 1445هـ

مترجم: محمد علی مطمئن

ادامه مطلب...

استغفار امت بابت گناهی‌که بخاطر سکوت در برابر حاکمان خود مرتکب شده

(ترجمه)

از انس بن مالک رضی‌الله عنه روایت است که از رسول الله صلى الله عليه وسلم شنيدم که می‌فرمودند:

«قال اللَّه تعالى: يَا ابْنَ آدَمَ إِنَّكَ مَا دَعوْتَني وَرَجوْتَني غَفَرْتُ لَكَ عَلى ما كَانَ مِنكَ ولا أُبَالِي، يا ابنَ آدم، لَوْ بَلغَتْ ذُنُوبُكَ عَنَانَ السماء، ثم اسْتَغْفَرْتَني غَفَرتُ لَك، يَا ابْنَ آدَم، لَو أَتَيْتَني بِقُرابٍ الأَرْضِ خطايا، ثُمَّ لَقِيْتَني لا تُشْرِكُ بِي شَيْئًا، لأَتَيْتُكَ بِقُرَابِهَا مَغْفِرَةً». (رواه الترمذي)

ترجمه: الله متعال می فرمايد: ای فرزند آدم! تا وقتی‌که مرا بخوانی و به من اميدوار باشی، همۀ گناهانی را که از تو صادر شده، می‌بخشم و (به گناهانت) اهميت نمی‌دهم. ای فرزند آدم! اگر گناهانت به اندازه‌ای بزرگ و زياد باشد که به ابرهای آسمان برسد و سپس از من آمرزش بخواهی، تو را می بخشم و (به گناهانت) توجه نمی کنم. ای فرزند آدم! اگر در حالی به سوی من بيايی و با من ملاقات کنی که به پُریِ زمين گناه کرده‌ای، ولی هيچ چيز و هيچ کس را شريکم نکرده باشی، من با همين اندازه مغفرت و آمرزش نزدت خواهم آمد.

این حدیث شریف از امیدبخش‌ترین احادیثی است که در سنت پیامبر گرامی صلی‌الله علیه وسلم آمده است. در آن دعوت به خوش‌بینی و مغفرت فراوان از جانب الله متعال وجود دارد. پس گناهکاران از کثرت خطاها و گناهان خود ناامید نشوند و از طلب بهشت و نجات از آتش جهنم باز نمانند. رسول الله صلی‌الله علیه وسلم فرمودند:

«حولها ندندن، أي حول سؤال الجنة والنجاة من النار، فمن كثرت ذنوبه وغفل عنها حتى فاقت العدد والإحصاء فعليه بالاستغفار»

ترجمه: دربارهٔ آن زمزمه می‌کنیم، یعنی دربارهٔ خواهش بهشت و نجات از آتش جهنم. پس کسی‌که گناهانش بسیار شده و از آن‌ها غفلت کرده تا حدی‌که تعداد گناهانش از حساب و شمار فراتر رفته باشد، باید به استغفار بپردازد.

هم‌چنین حضرت عایشه رضی‌الله عنها از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند:

«طوبى لمن وجد في صحيفته استغفارا كثيرا»

ترجمه: خوشا به حال كسى‌كه در نامۀ اعمالش، استغفار بسيار وجود داشته باشد.

بزرگ‌ترین گناهان و معاصی در این روزها چیست؟! چقدر مردم به استغفار و طلب رضای الله متعال نیاز دارند؟! در جوامع مسلمانان امروزی در هر ساعت و در هر دقیقه چقدر اعمال منکر و ناشایست انجام می‌شود؟! بر مسلمانان و بر این امتی که گرفتار حکام فاسد و علمای درباری شده‌اند روزی نمی‌گذرد مگر این‌که مسلمانان در خیابان‌ها و بازارها، در زندگی عمومی و خصوصی، در بانک‌های ربوی و نهادهای دولتی، در ادارات، مدارس، دانشگاه‌ها و مؤسسات و در هر مکان مرتکب حرام می‌شود.

همه منکراتی‌که امت اسلام گرفتار آن شده از یک موضوع اساسی نشأت گرفته و آن عدم وجود حاکم مسئولیت‌پذیری است که امت را بر اساس کتاب و سنت رهبری کند. بنابراین موجودیت تمام منکرات مرتبط به موجودیت منکر بزرگ است و آن وجود حکامی است که بر اساس کفر و قوانین آن حکم می‌راند. این اتفاق پس از سقوط دولت خلافت به وقوع پیوست؛ دولتی‌که مسلمانان حدود چهارده قرن در زیر سایه آن زندگی کردند و بر اساس قرآن و سنت پاک رسول الله صلی الله علیه وسلم برآنان حکم می‌شد. امروز بر امت اسلامی واجب است که تعالی خود را بازیابد و بابت گناه سکوت در برابر حاکمانش در نزد پروردگار خویش استغفار کند و با کار و تلاش همراه با کسانی‌که مخلصانه برای بازگرداندن دین به عنوان دولت فعالیت می‌کنند به استغفار خود مفهوم ببخشد.

پروردگار! خلافت راشده بر منهج نبوت را بر ما عنایت فرما تا به وسیلهٔ آن مشکلات و دشواری‌های مسلمانان بهبود یافته و بلاها و مصیبت‌ها از آنان برطرف گردد! پروردگارا! زمین را با نور وجه کریمت نورانی گردان! اللهم آمین آمین!

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

برادری اسلامی

(ترجمه)

أبوهریره رضی‌الله عنه از رسول الله صلی‌الله علیه وسلم روایت مى‌كند كه ایشان فرمودند:

«لاَ تَحَاسَدُوا وَلاَ تَنَاجَشُوا وَلاَ تَبَاغَضُوا وَلاَ تَدَابَرُوا وَلاَ يَبِعْ بَعْضُكُمْ عَلَى بَيْعِ بَعْضٍ وَكُونُوا عِبَادَ اللَّهِ إِخْوَانًا الْمُسْلِمُ أَخُو الْمُسْلِمِ لاَ يَظْلِمُهُ وَلاَ يَخْذُلُهُ وَلاَ يَحْقِرُهُ التَّقْوَى هَاهُنَا وَيُشِيرُ إِلَى صَدْرِهِ ثَلاَثَ مَرَّاتٍ بِحَسْبِ امْرِئٍ مِنْ الشَّرِّ أَنْ يَحْقِرَ أَخَاهُ الْمُسْلِمَ كُلُّ الْمُسْلِمِ عَلَى الْمُسْلِمِ حَرَامٌ دَمُهُ وَمَالُهُ وَعِرْضُهُ». (رواه المسلم)

ترجمه: شما مسلمانان به یكدیگر حسادت نورزید، به زیان یكدیگر سازش نكنید، به یكدیگر بغض و كینه نورزید و به همدیگر پشت نكنید و هیچ یک از شما روی معامله دیگری، معامله نکند، بندگان الله و برادران همدیگر باشید. مسلمان برادر مسلمان است، به برادر خود ستم نمى‌كند، دست از یاری و كمک او نمى‌كشد، او را تكذیب نمى‌كند، او را خوار و ذلیل نمى‌شمارد، این تقوا و پرهیزكاری است و ایشان سه بار به سینه‌شان اشاره نمودند و گفتند: برای انسان همین كافی است كه برادر مسلمان خویش را تحقیر کند و او را كوچک شمارد، خون، مال، شرف و ناموس هر مسلمان بر مسلمان دیگر حرام است.

این حدیث و احادیث فراوان دیگر به امور مختلفی می‌پردازد که روابط عمومی بین مسلمانان را تنظیم می‌کند، اموری مانند حسادت نورزیدن و عدم ایجاد اسبابی که منجر به حسادت و دشمنی بین برادران مسلمان شود. حسادت به معنای آرزوی  زوال نعمت از برادر مسلمان است.  بنابراین، روابط مسلمانان باید بر مبنای محبت، هم‌دردی در لحظات شادی و غم باشد و مسلمان باید برای برادر مسلمان خود چیزی را بپسندد که برای خود می‌پسندد. هم‌چنین این حدیث برخی از معاملات تجاری بین مسلمانان را نیز تنظیم می‌کند، مانند منع کردن مسلمان از معامله کردن بر معامله دیگران.

یکی از مهم‌ترین مواردی‌که در این حدیث شریف به آن اشاره شده تأکید به برادری در دین اسلام است؛ زیرا این رابطه بهترین نوع روابط انسانی است که اساس آن اشتراک در عقاید، افکار و اصول می‌باشد.

از مقتضیات برادری اینست که هیچ‌کس نباید به برادر مسلمانش ستم کند، هم‌چنین نباید کاری انجام دهد یا سخنی بگوید که حق برادر مسلمانش زیر پا شده یا به آن تجاوز شود. در موقعیتی که برادر مسلمانش نیاز به یاری دارد، نباید از یاری کردن وی دست بکشد، بلکه باید او را در حق یاری نموده و از ارتکاب حرام بازدارد و در نهایت نباید در بین مسلمانان تبعیض، تفرقه و تحقیر کردن دیگران وجود داشته باشد. عدم پایبندی به این حقوق در بین برادران مسلمان، مخالف اصولی است که این رابطه ایمانی و این برادری را تنظیم می‌کند.

حدیث شریف این رابطه را به چیزی ارتباط داده که باعث ایجاد و شکل‌گیری آن می‌شود و آن عبارت است از  تقوا و ترس از الله سبحانه وتعالی و تلاش برای خشنودی او، اشتیاق به کسب رضایت الله سبحانه وتعالی و اجتناب از حسادت که این رابطه را نابود می‌کند.

در پایان حدیث، رسول الله صلی‌الله علیه وسلم به حرمت دست‌درازی یا تجاوز به مهم‌ترین دارایی‌های مردم یعنی خون، مال و ناموس اشاره کردند؛ مگر در مواردی که شرع اجازه داده باشد. بنابراین قتل یک مسلمان بدون دلیل شرعی حرام است و قصب مال متعلق به برادر مسلمان به زور و بدون دلیل شرعی حرام است. اما آبرو خط سرخی است که الله سبحانه وتعالی برای دفاع از آن یا مردن در راه حفظ آن، پاداش بزرگی تعیین کرده است. بنابراین چگونه ممکن است که برادر به آبروی برادرش دست‌درازی کند؟ این یک گناه کبیره است که شرع از آن منع کرده است.

لذا بر ما مسلمانان که به دنبال خشنودی الله متعال هستیم، لازم ست که در حفظ اموری که این حدیث به آن اشاره نموده است کوشا باشیم و آن را بر اساس موازین شرعی حفظ نمائیم.

بنابراین، باید سعی کنیم تا معنی و هدف شریعت در تنظیم دقیق روابط انسانی به خصوص برادری اسلامی را درک کنیم تا جامعه‌ای کامل، بی‌نقص و با زیرساخت درست داشته باشیم؛ زیرا جامعه تنها در صورتی به یک‌دستی و انسجام می‌رسد که به احکام شرعی منضبط باشد،؛ چون شریعت اسلام یگانه نظامی است که می‌تواند مردم را برای رسیدن به خوشبختی دنیایی و دستیابی به رضایت الله سبحانه وتعالی و بهشت جاویدان ارتقا دهد.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

قدرت و توانایی برای تطبیق احکام

(ترجمه)

ابوهریره رضی‌الله عنه از رسول الله صلی‌الله وسلم روایت می‌کند که ایشان فرمودند:

«ذَرُونِي مَا تَرَكْتُكُمْ؛ فَإنَّمَا هَلَكَ مَنْ كَانَ قَبْلَكُمْ بِسُؤَالِهِمْ وَاخْتِلَافِهِمْ عَلَى أَنْبِيَائِهِمْ، فَإِذَا أَمَرْتُكُمْ بِأَمْرٍ فَخُذُوا مِنْهُ مَا اسْتَطَعْتُمْ وَمَا نَهَيْتُكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا» (سنن ابن ماجه)

ترجمه: تا زمانی‌که رهای‌تان می‌کنم (دستوری نمی‌دهم) رهایم کنید؛ زیرا امت‌های گذشته به خاطر سوال‌های‌شان و مخالفت با پیامبران هلاک شدند. لذا هر گاه شما را به چیزی دستور دادم آن را در حد توان خود بگیرید و اجرا کنید و از آنچه شما را باز داشتم اجتناب ورزید.

در این حدیث شریف هدایات فراوانی نهفته است. اگر انسان به حال خود گذاشته شود به دنبال آسانی می‌گردد؛ زیرا انسان تنبل است و به تلاش و مجاهده رغبت ندارد. با این حال ما کسانی را می‌بینیم که برای انجام کار خیر تلاش می‌کنند و با کسانی‌که به آسان‌گیری علاقه داشته و سختی را دوست ندارند، مقابله می‌کنند. صحابه رضوان الله علیهم در راه شناخت احکام الله متعال سعی و تلاش می کردند تا گرفتار حرام نشوند.

برخی مسلمانان به گمان این‌که برای‌شان آسانی حاصل خواهد شد، به وفور سؤالات می‌پرسند. در گذشته نیز اتفاق افتاده که برخی از مردم برای شانه خالی کردن از فرامین الله سبحانه وتعالی، سوالات بسیاری می‌پرسیدند. چنانچه داستان گاو بنی اسرائیل (بقره) و شتر صالح علیه السلام که در قرآن کریم آمده، برای اذهان آشنا است.

آری، رسول گرامی صلی الله علیه وسلم مسلمانان را از کثرت سوال درباره مسائلی که شریعت بیان نموده است منع فرموده؛ زیرا در گذشته هنگامی‌که پیامبران به سوی قوم خود فرستاده می‌شدند، مردم‌شان بیش از حد سوال می‌پرسیدند، این امر به دلیل عدم پذیرش حکم و میل به گناه بود تا این‌که عذاب بر آنان نازل می‌شد. دین اسلام به صورت کامل آمده است، هیچ نقصی در آن وجود ندارد و چیزی‌که شریعت به آن نپرداخته است، حلال می‌‌باشد.

نکته دیگری‌که در این حدیث شریف توجه را به خود جلب می‌کند، این سخن رسول الله صلی الله علیه وسلم است که الله متعال مسلمانان را به چیزی‌که توان انجام آن را ندارند، مکلف نساخته است. لذا هرکس به اندازهٔ توانش مکلف بوده و الله سبحانه وتعالی هر مسلمان را بر اساس توانایی و قدرتش محاسبه خواهد کرد. او سبحانه وتعالی از این امر آگاه است و از احوال بندگان خویش نیز آگاه است و هر انسان بر نفس خودش گواه می‌باشد. اما تحریم و ممنوعیت از یک عمل، درخواست امتناع و خودداری از آن عمل است و هر فردی قادر است از حرام دوری کند و برای شخصی‌که مرتکب عمل حرام شده هیچ عذری وجود ندارد.

از الله سبحانه وتعالی می‌طلبیم که ما را در اجرای دستوراتش یاری فرماید، امور را بر ما آسان سازد و ما را از حرام دور گرداند؛ زیرا در آن‌ هیچ عذری نداریم که در محضر الله متعال استدلال کنیم! از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که امورمان را آن‌طور که راضی است و دوست دارد آسان گرداند و  هرچه زودتر کسی را بیاورد که ما را در برپایی احکام الهی در این دنیا یاری کند.

مترجم: عبدالرحمن مستنصر

ادامه مطلب...

سخنگوی ارتش اسرائیل: حماس یک ایدیولوژی است که نمی‌توانیم نابودش کنیم

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

سخنگوی ارتش اسرائیل، دانیل هغاری به شبکه 13 اسرائیل گفت: «حماس یک ایدیولوژی است و ما نمی‌توانیم که یک ایدیولوژی را نابود کنیم. گفتن این‌که ما حماس را نابودی می‌کنیم مانند ریختن خاکستر در چشم‌هاست، اگر جایگزینی برای حماس پیدا نکنیم؛ وی هم‌چنان باقی خواهد ماند.» این اظهارات از سوی دولت اسرائیل رد شد و دفتر نتانیاهو گفت: «نابودی توانایی‌های نظامی و حکومتی حماس یکی از اهداف جنگ بوده که از سوی شورای وزیران و شورای امنیتی به ریاست نخست‌وزیر، نتانیاهو تعیین شده است و ارتش متعهد به انجام این امر است.»

این اظهارات شبیه به اظهارات قبلی جان‌کربی، هماهنگ‌کنندۀ ارتباطات استراتژیک شورای امنیت ملی امریکا است که در یک کنفرانس مطبوعاتی در واشنگتن در تاریخ 3 ژانویه 2024 ارائه شد که در آن چنین گفت: «ارتش اسرائیل قادر به مقابله با تهدیدی است که حماس برای مردم اسرائیل ایجاد می‌کند. اما آیا می‌توان ایدئولوژی آن را نابود کرد؟ آیا احتمال نابودی این گروه وجود دارد؟ با احتمال زیاد که نخیر. اقدامات نظامی نمی‌تواند ایدئولوژی‌ها را نابود کند.» جان کربی هم‌چنان گفت: «حماس هم‌چنان در نوار غزه از توانایی زیادی برخوردار است و ما باورمند نیستیم که حملۀ نظامی بتواند ایدۀ آن را نابود سازد و می‌پذیریم که ایدۀ حماس همچنان باقی خواهد ماند.»

جریدۀ الرایه: اسرائیلی‌ها و امریکایی‌ها خوب می‌دانند که اگر بتوانند حماس را نابود سازند؛ نمی‌توانند مفکورۀ اسلامی، عقیدۀ امت اسلامی و ایدۀ جهاد را که در نفوس شان ریشه‌ دوانده نابود سازند و دیگر این‌که امت اسلامی زنده مانده و با وضع کنونی‌اش دشمنش را می‌ترساند. یهودیان، امریکایی‌ها و غرب از قیام دولت اسلامی، دولت خلافت اسلامی می‌ترسند و در آن زمان، جمع شان شکست خواهد خورد و در برابر شیران امت فرار خواهند کرد.

برگرفته شده از شماره 501 جریدۀ الرایه

نویسنده: جریدۀ الرایه

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...

ترویج مفکورۀ پوسیدۀ غرب، حامیانش را به قدرت بر نمی‌گرداند

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

عبدالله حمدوک تأکید کرد که کنفرانس توافق، برنامۀ ملی و مشارکت زنان و حمایت از مسائل مربوط به زن و توافق به نمایندگی زنان و مردان را تا چهل در صد را ایجاد کرده است. (منبع: سودان تربیون/30می2024م)

حمدوک، نخست وزیرسابق که در قسمت فراهم کردن زندگی خوب برای زنان در سودان در زمان حکومت‌داری‌اش به شدت به ناکامی مواجه شد به یک حکومت غیر نظامی رجوع کرده که برای مشارکت سیاسی زنان چانه‌زنی می‌کند. او نقش"اولیمپ دی گوگیس" را شکسته است. "گوگس" شخصی بود که با دیدگاهش حق شهروندان زن را در یکی از کتاب‌های شاهی اعلان کرد و به سبب آن اعدام شد و بعد از آن کتابش نشر شده و شخصی بود که اولین مدافع عصری به حساب می‌آید که به خاطر حقوق زنان در انتخابات وارد مبارزه شد.

سوال اینست که مشکل زن در سودان در این وقت در گیرو مشارکت و یا عدم مشارکت سیاسی است و یا در گیرو نظام حاکم عادلی که حقوق شهروندی که توسط نظام سکولاریزم غلط سلب شده بازگرداند؟ هم‌چنان سوال است که اگر زن در نظام حکومت‌داری سکولاریزم مشارکت داشته باشد به همان قلۀ بلند آرزوهایش در زندگی باعزتی دست پیدا خواهد کرد که مورد رضایت‌اش باشد؟ و آیا زن با دست یافتن به مشارکت سیاسی الگوی در جهان قرار خواهد گرفت؟ زنانی‌ که فریاد و فغان شان به آسمان‌ها رسیده است!

حقیقت این شعارهای که حقوق زن را سر می‌دهند چی خواهد بود؟ زنی که غم‌های بزرگ و تلاش‌های فراوان برای رفع این رنج‌ها کشیده تا این سنگینی‌ها را از دوش‌اش بردارد؛ شعارهایی‌که مساوات زنان را با مردان و حق مشارکت کامل را در ابعاد مختلف زندگی طلب نموده و میزان ظلم تحمیل شده بر زنان و وخیم بودن حالت زنان را بیان می‌کنند. حقیقت این شعارها و مطالبات چی می‌باشد؟ میزان دست‌آوردهای که تلاش دارند برای زنان به دست آورند چی قدر بوده و کدام زن هدف شان است؟ هم‌چنان سوال است که چی کسی بر حق زنان ظلم کرده است؟

امروزه مسألۀ مشارکت سیاسی زنان از جمله مسائل بحث‌‌برانگیز بوده که این مورد را فرهنگ غرب همیش دامن زده و ادعاء می‌کند که برای زنان در تمام میدان‌های زندگی مشارکت داده است. اما سوال است که آیا هدف زن تنها مشارکت سیاسی است و یا آن‌چه این مشارکت برایش داده است؟ شکی نیست که فرهنگ غرب در تمام میدان‌‌ها پیش‌رفت نموده اما در این فرهنگ، زن است که آزادی و کرامت خود را از دست داده و مردان طوری با آن تعامل دارند که با حیوانات تعامل داشته باشند. در این فرهنگ زن به حالتی رسیده که آن را از دائرۀ انسانیت به دائرۀ حیوانیت کشانده و زن را آنقدر بی‌ارزش و خوار کرده که حیوانات از حالت شان ننگ و عار می‌کنند!

بدون شک آخرین مرحله‌ای را که مدعیان حقوق زن در غرب برای زنان طلب دارند همان است که تمام محدودیت‌ها را از بالای زنان پس کنند تا باشد که زنان مانند کالای تجارتی به دسترس همه‌گان قرار گیرد و به یک کالای بی‌ارزش تجارتی تبدیل شود که هیچ حرمتی برایش نباشد؛ چنانچه احصائیه‌های که منشورات، روزنامه‌ها و تحقیقات اجتماعی نشر و تحت پوشش قرار داده بر این مسأله دلالت دارند؛ تحقیقات و نشریاتی که بلند بودن میزان قضایای لت و کوب، تجاوز را بیان کرده و ثابت ساخته است که برای زنان استقلال مالی که در اسلام است در آنجا وجود ندارد بلکه تنها زندگی مدنی جنجالی مشترک بین زوجین است.

هم‌چنان در غرب ظلم بر زن تحمیل شده و مجبور به کار می‌شود تا بتواند لقمۀ نانی برای زندگی‌اش آمده کند، در غیر آن جایش کنار سرک است؛ آنچه در همین ماه در امریکا اتفاق افتاد که سایت‌های اجتماعی قطعۀ ویدیوی را دست به دست کردند که درکانال"فردا" نشر شد. در این ویدیو مادری را نشان می‌دهد که با دخترش عقد اجاره را به امضاء رسانده تا اطاقی برایش به اجاره بگیرد. در این ویدیو آمده است که این مادر این عملش را از طریق این ویدیو توجیه نموده و تأکید نموده است که گامی برای کامیابی دخترش است که به سن 18 سال رسیده است. طبق این عقد اجاره طوری توافق شده که این دختر از تاریخ امضای عقد در هر ماه مبلغ صد دالر امریکائی پرداخت نماید و این مبلغ را در ابتداء هر ماه اداء نموده و حتی روز دهم همین ماه شامل قرار داد شده است. به این ترتیب دختران در نظام‌های استعمارگر غربی به هر روش و طریقه‌ای که شده وسیله و ابزار کار قرار گرفته تا مبلغ پول و لقمۀ نانی برای زندگی شان در خانۀ مادران شان کمائی کنند!

یقیناً که زنان جهان به این نسخۀ شوم اصلاً نیاز ندارند که غرب و اجیرانش برای حقوق زن سر می‌دهند و فرهنگ پوسیده و درنده خوی شان را  ترویج داده و فقه اسلامی را به رکود پرداخت حقوق زن متهم می‌کنند و می‌گویند که اسلام از این‌که سلطۀ سیاسی را به زن نمی‌دهد بر ضد حق زن قرار می‌گیرد.

من در این مقاله به کدام موضوع جدیدی نمی‌پردازم، بلکه به صورت کلی به همان چیزی تمرکز می‌کنم که شریعت اسلامی  در مورد نقش زن گفته، مخصوصاً نقش سیاسی را به صورت مشخص بیان می‌کنم تا هر چیز بر همان حقیقت که دارد نمایان گردد.

بدون شک اسلام از همان شروع و آغازش توجه به نقش سیاسی زن نموده و از جریان سیرت رسول الله صلی الله علیه وسلم و سیرت خلفاء راشدین به وضوح دانسته می‌شود که شریعت اسلامی بر مشارکت سیاسی زن تأکید نموده است؛ چنانچه حق کاملی را در کار سیاسی برایش در نظر گرفته که با طبیعت و ساختار جسمی آن مناسبت دارد و هیچ حقی را از آن کم نکرده و ممنوعیت زن در بعضی کارها از جانب اسلام به دلیل نقصان شخصیت زن نبوده چنانچه بعضی چنین ترویج می‌کنند، بلکه این ممنوعیت به دلیل عدم مناسبت طبیعت و ساختار جسمی آن است؛ چنانچه مرد نمی‌تواند بعضی از اعمال را که مناسب طبیعت جسمی وی نیست انجام دهد. لذا خالق زن و مرد نسبت به احوال هردوی شان از همه داناتر است. آنچه برای مرد از حق قائل شده برای زن نیز قائل شده و آنچه بر مرد فرض و واجب گردانیده بر زن نیز فرض و واجب نموده است، مگر بعضی مواردی‌که نسبت به زن و یا نسبت به مرد خاص کرده است. بناءً زن حق دارد که تجارت، زراعت، صنعت انجام داده، عقود و معاملات را مدیریت کند و انواع مالکیت‌ها را داشته باشد و اموالش را خودش و یا به وسیلۀ دیگران تصرف و فایده نمایند و تمام بخش‌های زندگی را خودش انجام دهد. اسلام برای زن اجازه داده تا به استثنای حاکمیت، تمام شغل‌ها و وظائف را در امور دولت‌داری انجام دهد؛ چون غیر از حکم و حاکمیت در تمام بخش‌های دولت‌داری هیچ فرقی بین زن و مرد نبوده و برای زن ممکن است همان‌طوری که مرد امور را به عهده می‌گیرد، او نیز به عهده داشته باشد.

بهترین نمونۀ مشارکت زن در زندگی سیاسی و اشتراک آن در تمام عرصه‌ها، همان نمونۀ زنان صحابیه است، که زن پهلو به پهلوی مرد در زندگی سیاسی، اقتصادی، جهاد و غیره امور شرکت می‌نمود و از این نوع مثال‌ها و نمونه‌ها بسیار زیاد است که بعضی از  آن‌ها را یاد می‌کنیم:

زنان بودند که در بیعت عقبۀ دوم برای رسول الله صلی الله علیه وسلم شرکت نمودند؛ بیعتی‌‌که توانست هستۀ اولی دولت اسلامی را در مدینۀ منوره بگذارد. هم‌چنان زنان بودند که در هجرت حبشه برای حفظ دین شان شرکت نموده و مشقت‌های فراوانی را مانند مردان قبول کنند. قصۀ ام هانیء بنت ابوطالب که بسیار واضح است، وقتی مردی از مشرکین به آن پناه برد، حضرت علی رضی الله عنه می‌خواست آن مرد را بکشد، رسول الله صلی الله علیه وسلم حمایت آن زن را قبول نموده فرمود: «قد أَجَرْنا مَن اجرتِ یا ام هانیء؛ ما پناه دادیم کسی را که تو پناه دادی ای ام هانی.» اینست نمونۀ احترام اسلام نسبت به  زنان.

به همین ترتیب مشارکت زن در جهاد نیز اتفاق افتاده است که این مشارکت برای هم‌کاری لشکر بوده و یا هم در حالت اضطرار  در قتال و جنگ بوده، مثل نسیبة المازنیة، ام عماره، خوله بنت ازور و سائر زنان، اما اسماء بنت ابوبکر رضی الله عنهما که رسول الله صلی الله علیه وسلم و پدرش را در سفر هجرت کمک کرد و برای شان غذاء برد با وصف این‌که آن سفر مملو از خطرات تعقیب و ترور بود. هم‌چنان ام المومنین عائشۀ صدیقه رضی الله عنها لشکر کاملی را برای مطالبه و در خواست خون عثمان بن عفان رضی الله عنه در جمل حرکت داد و به همین ترتیب عبدالرحمن ابن عوف است که بر حق زنان در انتخابات تأکید فراوان داشت و از تمام زنان مدینه به شمول دختران خانه در امور تعیین خلیفه مشوره خواست.

قصص و روایت‌های بسیاری است که دال بر مشارکت زن در زندگی سیاسی است که گنجایش بیان آن در یک مقاله ممکن نیست و از هیچ یک از صحابه و خلفای راشدین نقل نشده که فکر و نظر زن را بی‌اهمیت شمرده و یا آن را از مشارکت سیاسی به دلیل زن بودنش منع کرده باشد، بلکه نظر زن مورد تقدیر و توجه جامعه قرار داشته است. هم‌چنان در زمانی‌که اسلام من‌حیث یک نظام تطبیق می‌گردید، یک حادثه‌ای را نقل نکرده که دال بر عیب گرفتن نسبت به زن و عدم کفایت آن در مدیریت باشد، بلکه زن را به یک سلسله اعمالی خاص مکلف ساخته و از یک سلسله اعمالی منع ساخته که مناسب به طبیعت آن نیست، با وصف این‌که زن مادر و مدیر خانه است و عزت و دانۀ قیمتی است که باید حفظ شود. پس از نظر اسلام بر زنان لازم است که با این چهرۀ زیبا و با کرامت در امور زندگی بدرخشند. چهرۀ زن با تقوی، پاک و عامل به دین و شریعت پروردگارش، زنی‌که هم‌کار برای آباد کردن جامعه‌اش بوده  و عامل برای بیداری امت برای رضای پروردگاش باشد.

ما این‌گونه، نظریۀ ترویج کنندگان نقش زن را بر اساس نمونه‌ها و الگوهای منحط غربی سکولاریزم إفشا می‌سازیم؛ مفکورۀ غربی که ستارۀ آن در حال سقوط بوده و تنها در انتظار فرصتی هستیم که به همان نقش با شکوه خود بازگردیم.

برگرفته از جریدۀ الرأیه شمارۀ 498

نویسنده:استاد غادة عبدالجبار

مترجم:مصطفی اسلام

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه