پنجشنبه, ۲۶ جمادی الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۱۱/۲۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

جنجال برپا کردن فلم جدید یک دعوتگر در سرزمین حرمین

خبر:

عماد المبيّض، دعوتگر سعودی بعد از فلم اول، که در آن ولیعهد محمد بن سلمان و ترکی آل شیخ را که مستشار دیوان شاهی است نصیحت می‌کرد، فلم جدیدی را منتشر کرده است.

ظاهر شدن مبیض در فلمی‌که او در یک دفتری نشسته بود و اوراق جلو رویش را می‌خواند، جنجال برپا کرد. وی گفت: «ممکن برداشت بعضی از سخنان و فلم قبلی‌ام، که برخی موارد را در آن ذکر کرده بودم، اشتباه متوجه شده باشند.» وی ادامه داد: «من دوست دارم به صراحت بگویم و تأکید کنم که سرزمین ما، رهبری و مردم آن از نعمت عظیم امنیت و امان، آبدانی و توسعه برخوردار است و الله متعال خیر و صلاح سرزمین مان را جاودان و آن را از هر آسیبی حفظ کند.»

در حالی‌که مبیض در فلم قبلی خود گفته بود: «ابن سلمان و ترکی آل شیخ باید در این سرزمین از الله سبحانه وتعالی بترسند و تقوا پیشه کنند.» هم‌چنان وی افزود: «به خاطر احقاق حق و بیان حق، که الله سبحانه وتعالی بر اهل علم واجب گردانیده است، من پیام خود را به مقام خادم الحرمین شریف، ملک سلمان بن عبدالعزیز، اعلی‌حضرت امیر محمد بن سلمان بن عبدالعزیز می‌فرستم و به شما می‌گویم که من یک ناصح امین هستم.» وی در ادامه گفت: «در امور این سرزمین از الله بترسید و آنچه را علیه عقیده اسلامی اتفاق می‌افتد، مانع شوید و آن را با هویت‌های اسلامی جایگزین کنید! این سرزمین بر اساس عقیده و اقامه دین الله سبحانه وتعالی و تطبیق آن اساس‌گذاری شده است و آنچه امروز در این سرزمین جریان دارد، مخالف آن چیزی است که سرزمین بر آن بنا شده است.»

امام جماعت و خطیب مسجد جامع سابق، ملک عبد العزیز سخنان خود را خطاب به رئیس هیئت سرگرمی مملکت، ترکی آل شیخ کرد و او مسئول تنظیم محافل و جشن‌های مختلط در شب بحضور ستاره‌ها است و گفت: بخاطر این نسل پسرها و دخترهای مان، از الله سبحانه وتعالی بترسید؛ چون رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«ما من عبد يسترعيه الله رعية يموت يوم يموت وهو غاش لرعيته إلا حرم الله عليه الجنة»

ترجمه: هیچ بنده‌ای نیست که الله (سبحانه وتعالی) عده‌ای را تحت سرپرستی او قرار دهد و او در حالی بمیرد که زیردستانش خیانت کرده است؛ مگر این‌که الله (سبحانه وتعالی) بهشت را بر او حرام می‌گرداند.

و هم‌چنان می‌فرمایند:

«من دعا إلى ضلالة كان عليه من الإثم مثل آثام من تبعه لا ينقص ذلك من آثامهم شيئا»

ترجمه: هرکسی‌که به گمراهی دعوت کند، برای او بار گناه مانند گناهان پیروان آن خواهد بود؛ بدون آن‌که از گناهان آن‌ها کاسته شود.

و سخنان خود را با این جمله خاتمه داد: پروردگارا، خودت شاهد باش! پروردگارا، من پیامم را رساندم! (منبع: عربی 21، 3 آذر 2023)

تبصره:

آنچه که با شیخ مبیض حفظه الله اتفاق افتاده، در سابق نیز اتفاق افتاده است و این حالت، حساسیت و ترس از امر بالمعروف و نهی از منکر را آشکار می‌کند! چرا؟! چرا احساس می‌کنند با نصیحت شرعی فردی به حاکم، گویا که در حال انجام عملیات استشهادی است؟

امر بالمعروف و نهی از منکر شعائر بزرگی است و این کار نشانۀ خیر به امت اسلامی و بیداری‌شان می‌باشد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَالْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بَعْضُهُمْ أَوْلِيَاءُ بَعْضٍ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ﴾ [توبه: 71]

ترجمه: مردان و زنان مؤمن ولی و دوست یک دیگرند؛ امر به معروف و نهی از منکر می‌کنند.

وقال تعالى: ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّه﴾ [آل عمران: 110]

ترجمه: شما بهترین امتی بودید که آفریده شده‌اید؛ امر به معروف و نهی از منکر می‌کنید و به الله ایمان دارید.

نصوص شرعی در این رابطه زیاد است و به کسی پوشیده نمی ‌باشد.

به امت شریف بشارت می‌دهم که نوید وعده زندگی متفاوت با آنچه امروز شاهد هستیم، داده شده است؛ زندگی‌که در آن دروازه‌های خیر باز شده، در جهاد في سبیل الله، در حکم بما انزل الله و در قضاوت به آنچه الله سبحانه وتعالی نازل کرده است؛ زندگی‌که حاکم، مصلحین و محتسبین را دعوت می‌کند؛ نه که آن‌ها را احضار کند تا این‌که حاکم را در حکومت‌داری و عدالت و او را به برپا کردن معروف و او را به بهترین نحو نصیحت و یاری کنند.

رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«ثُمَّ تَكُونُ خِلَافَةً عَلَى مِنْهَاجِ النُّبُوَّةِ»

ترجمه: دوباره بار دیگر خلافت بر منهج نبوت می‌آید.

موقف حاکم راشده در خلافت بر منهج نبوت مانند خلیفه اول، ابوبکر صدیق رضي الله عنه می‌باشد؛ زمانی‌که در خطبۀ خلافت به وی واگذار شد و گفت:

«يا أيُّها الناس، قد وُلِّيت عليكم ولست بخيركم، فإن رأيتموني على حقٍّ فأعينوني، وإن رأيتموني على باطل فسدِّدوني. أطيعوني ما أطعتُ الله فيكم، فإذا عصيتُه فلا طاعة لي عليكم»

ترجمه: ای مردم! همانا من اکنون حکم‌فرمای شما شدم؛ ولی نمی‌خواهم از این جهت که حکم‌فرما هستم خود را بهتر از شما بدانم؛ پس هرگاه در مسیر حق بودم، مرا یاری کنید و هرگاه کار بد کردم،  مرا به راه راست راهنمایی کنید! از من اطاعت کنید تا وقتی‌که الله و رسولش را اطاعت می‌کنم و هرگاه برخلاف حکم الله و رسولش عمل کردم، حق ندارید از من اطاعت کنید!

موقف حال حاکم راشده مانند خلیفه مسلمانان، عمر فاروق رضي الله عنه می‌باشد که روزی در یک مجلس، که اطراف آن مهاجرین و انصار نشسته بودند، گفت:

«أرأيتم لو ترخصت في بعض الأمر، ما كنتم فاعلين؟ فسكتوا، فعاد مرتين، أو ثلاثاً، قال بشير بن سعد: لو فعلت قومناك تقويم القدح، قال عمر: أنتم إذن أنتم»

ترجمه: نظر شما چیست، اگر من در بعضی از کارها کوتاهی کردم و شما چه کار می‌کنید؟ مردم ساکت ماندند دوباره و سه باره تکرار کرد؛ بعداً بشیر بن سعد گفت: اگر چنین کاری کنید، تو را مانند این شمشیر راست می‌کنیم؛ عمر گفت: شما اجازه دارید و إن شاء الله به زودی این اتفاق خواهد افتاد.

نویسنده: م. أسامة الثويني

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

استقبال دمشق از جمعیتی‌که برای عادی‌سازی روابط با قصاب شام عجله دارند

خبر:

سامح شکری، وزیر امور خارجه مصر به تاریخ 6 فوریه روز دوشنبه برای همدلی با زلزله زده‌گان در دمشق، پایتخت سوریه رفت. پیش از او اسد، هیئت «اتحادیه پارلمانی عرب»، رئیس اتحادیه، محمد الحلبوسی و رؤسای پارلمان امارات، اردن، فلسطین، لیبی و مصر، علاوه بر رؤسای هیأت‌های سلطنت عمان، لبنان و دبیرکل اتحادیه پارلمانی عرب را در دمشق استقبال کرد. (منبع: خبرگزاری اناضول)

تبصره:

از زمان وقوع زلزله تا ساعاتی‌که عملیات نجات این حادثه آغاز شد، ما شاهد واقعیت دولت‌ها بودیم که سازمان ملل از رژیم برای ارسال کمک‌ها به مناطق آسیب دیده در شمال سوریه، که مناطق آزاد شده هستند، اجازه خواست؛ در حالی‌که سازمان ملل در ابتدای انقلاب اعلام کرد که اسد جنایتکارِ جنگی و قصاب است. معلوم می‌شود که این اظهارات چیزی جز خاک پاشیدن در چشم مردم انقلابی نبوده است. هم‌چنان نقش دولت‌های موظف شده مطرح می‌شود که در ابتدای انقلاب ادعا می‌کردند با انقلاب و انقلابیون هستند و با آرمان‌های مردم شام و در راه هدف‌شان از آن‌ها حمایت می‌کنند. بعداً واضح شد که این سخنان و موقف‌ها به دستور اربابان‌شان بوده و به محض این‌که نظر ارباب تغییر کرد، بردگان نیز نظر خود را تغییر دادند؛ پس گروهی شروع به عادی سازی و بازگشت روابط با بشار الأسد کردند. دولت‌ها با اصناف مختلف ابتداء از اولی‌که در مدار مزدوری می‌چرخد و از هر رویداد برای باقی ماندن بشار الأسد تلاش دارد، آشکار و نمایان شد. بناءً بعد از بیانیه‌های ترکیه برای مصالحه و عادی‌سازی روابط با اسد نوبت بقیه شده است.

همه چیز برای اهل انقلاب واضح شده و آن لباسی را که قبل از زلزله داشتند، این حادثه عورت‌شان را نمایان کرد؛ لذا ما توطئه را در واضح‌ترین شکل دیدیم؛ چون زمانی‌که مردم زیر ساختمان‌های ویران از ناتوانی ناله می‌کنند، دولت‌ها شتاب دارند و بر رنج‌های مردم می‌رقصند و برای عادی‌سازی روابط با جنایتکار سرعت دارند. لذا تأخیر در رسیدن کمک‌ها و حمایت‌ها از متضررین فقط تا زمان برداشتن پرچم سفید و تسلیم شدن است، در غیر آن بعید می‌باشد؛ پس زلزله‌ای که خانه‌ها، ساختمان‌ها و زنده جان‌ها را ویران کرد، با خود بت‌هایی را که باور داشتند آن‌ها مصدر ختم مشکلات و پیروزی هستند، نیز ویران کرد. در حقیقت زلزله همه توطئه‌گرانِ بزدل، تمام ترسو‌های وابسته و همه خائنینی‌که نقاب‌برادری و یاری رساندن را پوشیده بودند، نابود کرد! آری، همه این‌ را محو و نابود کرد؛ اما به فضل الله متعال هرگز اراده انقلاب و انقلابیون نابود نشده و این روحیه انقلاب، که فریاد‌ها را تمثیل می‌نمود، محو نکرده؛ هم‌چنان احساسات اسلامی را که تمثیل صداهای اندوهگین را می‌کرد، از بین نبرده و هرگز هم‌یاری کردن بین مسلمانان در شام و سرزمین‌های اسلامی را محو ننموده؛ بلکه زلزله چگونگی کمک‌های گروهی را که راه اتمام مشکلات است، ظاهر و آشکار ساخت که با تلاش جمعی از دولت‌های متحد پیشی گرفتیم. هم‌چنان زلزله به ما نشان داد که چگونه با کار جمعی باهم می‌توانیم زنده و نجات یابیم! پس کار جمعی وسیله نجات ما و راه اتمام مشکلات ما می‌باشد، فقط از طریق آن می‌توانیم به اهداف انقلاب خود برسیم و انقلاب را به ساحل امنی برسانیم. لذا آنچه خواست الله است، انجام می‌شود؛ چون امتحان‌ها قدرت بازگشت ما را افزایش می‌دهد و این چیزی به جز بخششی از جانب الله متعال نیست که به وسیله آن امت را برای امر بزرگی‌که به ما وعده داده و رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را به ما مژده داده است و محقق شدن آن دور نیست؛ بلکه نزدیک است.

نویسنده: عبدو الدَّلّي

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

مصالح دولتی؛ اساس روابط بین‌المللی

  • نشر شده در سیاسی

مصالح، اصلی‌ست که جوامع بر اساس آن استوار می‌شود. چنانچه مصلحت همان چیزی است که باعث ایجاد رابطه در میان مردم جامعه‌ می‌گردد. اگر رابطه‌ای که در بین مردم جامعه ایجاد شده همواره بر اساس مصلحت باشد، گروه مردم، از مجموعه‌‌ای که در میان‌شان روابط وجود دارد، به جامعه‌ای تبدیل می‌گردد که دیدگاه شان در مورد مصلحت‌ها از لحاظ منفعت یا نظامی‌که چگونگی حصول آن را  کنترول می‌کند، متحد می‌گردد. مصلحت‌ها در داخل یک جامعه از تأثیر انگیزه‌های برخواسته از حاجات عضوی و غرایز افراد نشأت می‌یابد، چنانچه الله متعال در وجود انسان حاجاتی را آفریده که باید اشباع شود و غرایزی آفریده که باید تنظیم و تأمین گردد. این همان اصلی است که مصلح‌ها به سبب آن به وجود می‌آید و جوامع از آن نشأت می‌گیرد.

جامعۀ دولتی شبیه جامعه محلی است، از این لحاظ که مصالح دولت‌ها همان چیزی است که منجر به ایجاد روابط در بین دولت‌ها می‌شود، با این تفاوت که مصلحت دولت‌ها به دلیل حاجات و غرایز افراد داخل جامعه به وجود نمی‌آید و روابطی‌که در بین دولت‌ها ایجاد می‌گردد، بر اساس مصلحت‌هایی است که ماهیت جوامع دولتی، یعنی ماهیت روابط بین دولت‌ها را تعیین می‌کند.

مصالح دولت‌ها عمدتاً از دیدگاهی پیروی می‌کند که دولت‌آن را اتخاذ می‌نماید؛ چنانچه دیدگاه، آن چیزی است که تعیین می‌کند دولت‌ها چگونه منافع خود را تعقیب کنند.

به عنوان مثال: آمریکا سرمایه‌داری و دموکراسی را به عنوان دیدگاه خود در زندگی می‌پذیرد و استعمار را به عنوان راهی برای رسیدن به منافع خود اتخاذ می‌کند. همین مسئله درمورد بریتانیا، فرانسه و دیگر کشورها نیز صدق می‌کند.

چین نیز ترکیبی از سرمایه‌داری و سوسیالیزم را به عنوان دیدگاه خود از زندگی اتخاذ نموده است و روابط تجاری را به عنوان ابزاری برای رسیدن به مصالح خود می‌پذیرد.

دولت اسلامی نیز عقیده اسلامی را به عنوان دیدگاه خود در زندگی اتخاذ می‌کند و دعوت و جهاد را برای رسیدن به مصالح خود، که مبنی بر عقیده اسلامی است، می‌پذیرد.

دیدگاه اتحاد شوروی سابق درباره زندگی، بر اساس ماتریالیزم دیالکتیکی و ماتریالیزم تاریخی بود و برای نشر اندیشه و رسیدن به منافع مبدئی خود از اقدامات سیاسی و جنبش‌های کمونیستی استفاده می‌کرد.

اکثریت نزدیک به کل دولت‌های جهانِ امروز فقط مصالح مادی را در نظر می‌گیرند که اغلب آن‌ها صرف نظر از شکل و نوع ثروت، بالای کسب یا توسعۀ آن تمرکز دارند.

بنابراین، تجارت نفت، درآمد ربوی (سودی) از طریق قرضه‌ها و تجارت سلاح از جمله مهم‌ترین مصالح آمریکاست و برای رسیدن به این مصلحت‌ها به صورت مستقیم از قدرت نظامی، ایجاد پیمان‌های نظامی و سلطه و اشغال کشورها استفاده می‌کند و روابط خود را با دولت‌ها بر این اساس تعیین می‌نماید. بنابراین، دولت‌هایی‌که به آمریکا برای رسیدن به منافعش کمک کنند و برایش مانعی ایجاد ننمایند، دولت‌ دوست و متحد محسوب می‌شوند و دیگر دولت‌ها دشمن هستند، چنانچه جورج بوش جونیور آن را این‌گونه بیان کرد: «شما یا با ما هستید یا علیه ما». زمانی‌که مصالح دولت‌ها باهم در تضاد واقع شود، روابط تغییر می‌کند، متحد مخالف می‌شود و ممکن است دوست‌ به دشمن و دشمن به دوست تبدیل گردد.

ما در جنگ اخیر اوکراین مشاهده نمودیم که آمریکا چگونه با تمام نیرو سعی کرد متحدان اروپایی خود را از مهم‌ترین منبع انرژی روسیه (خط لوله گاز نورد استریم) محروم کند تا آنان را تحت سلطه خود نگهدارد! جورج فریدمان مشاور شورای امور خارجۀ آمریکا درباره آن گفت: «جنگ اوکراین نشان داد که بدترین دشمنان، دوست‌ها هستند.» و بایدن در انتقاد به نظر جمهوری‌خواهان در خصوص تمویل اوکراین گفت: «این افراد سیاست خارجی ما را نمی‌دانند، این جنگ به اروپا و ناتو تعلق می‌گیرد». پیش از این، مصالح آمریکا با مصالح بریتانیا و فرانسه در خاورمیانه و اروپا در تضاد واقع شد، بنابراین آمریکا چاره‌ای جز این‌که تحت نام جنگ سرد با اتحاد شوروی متحد شود، نیافت تا بتواند نفوذ بریتانیا و فرانسه را ریشه‌کن نموده و هژمونی خود را بر مستعمرات آنان در خاورمیانه و آفریقا تحمیل نماید؛ با وجود این‌که می‌دانست اتحاد جماهیر شوروی از لحاظ مبدئی خطرناک‌تر است.

در مبارزه کشورها برای رسیدن به مصالح‌شان قابل ملاحظه است که هر اندازه قدرت نظامی و سیاسی یک کشور بیشتر باشد، توانایی بیشتری دارد که به تنهایی به منافع خود برسد؛ هنگامی‌که قدرت یک دولت نسبت به دولت‌های قوی‌تر کاهش می‌یابد، سعی می‌کند منافع خود را به منافع دولت قوی‌تر پیوند دهد.

این مسئله در برخی دولت‌های اروپایی و آسیایی مشهود است، چنانچه این دولت‌ها به آمریکا کمک می‌کنند که به منافعش برسد تا آمریکا یکی از منافع‌شان را محقَق کند و در صورت اقتضای امر، باکی نیست که مصلحت دولت اول از مصلحت خودش مقدم باشد.

به عنوان مثال: ترکیه مدام برای تحقُق مصالح آمریکا کار می‌کند، حتی اگر برای ترکیه هیچ نفعی نداشته باشد! نمونه آن موقف‌های ترکیه در مناقشه آذربایجان و ارمنستان است. بنابراین، ترکیه یک بار اعلان بی‌طرفی کرد و بار دیگر برای بازپس‌گیری منطقه قره‌باغ کوهستانی به شدت از آذربایجان حمایت کرد و روسیه در ازای حفظ برخی از منافع خویش سعی کرد که آمریکا در حفظ سلطه خود بالای نظام سوریه به برخی از مصالح‌اش دست یابد؛ از این رو روسیه با نیروهای نظامی خود به مداخله در سوریه پرداخت.

مصالح دولت‌ها گاهی ممکن است استراتژی طولانی مدت باشد که سعی دارند با ابزار استراتژیک مانند انواع قوای نظامی از جمله سلاح‌های هسته‌ای، به آن برسند. این استراتژی‌ها می‌تواند در اختیار گرفتن منابع نفت، آب‌راه‌های مهم و تسلط بر فضا باشد. برخی از این منافع اهمیت کمتری دارند و به آن‌ها منافع تأکتیکی اطلاق می‌گردد؛ منافعی‌که می‌توان آن‌ها را تحت شرایط خاص رها کرد یا بر اساس شرایط آنی تغییر داد.

دولت خلافت نیز مصالح استراتژیک یا تأکتیکی خودش را دارد که باید ارتباط مستحکمی با هدف این دولت عالی داشته باشد که همانا حمل دعوت به سوی بشریت برای نجات دادن مردم از چنگال شرک و تاریکی آن بوده و هیچ گاه به مصالح مادی یا شرایط منطقوی و بین‌المللی تسلیم نمی‌گردد. دولت خلافت باید همیشه از مصالح دولت‌های بزرگ و ابزار رسیدن به آن، آگاه باشد و باید بداند که این مصالح را چگونه تهدید نماید، کاهش دهد یا مطلقاً ریشه‌کن نماید.

برگرفته از شمارع 430 جریده الرایه

نویسنده: دکتور محمد جیلانی

مترجم: طاها خالد

ادامه مطلب...

آیا اسلام دین وسط (میانه) است؟

خبر:

تلویزیون الجزیره آن‌چه به نام "اسلام میانه‌رو" مسمی است، ترویج می‌کند.

تبصره:

مزدوران غربی برای خدمت نمودن به استعمارگران در سرزمین‌های اسلامی از دو نوع سیاست استفاده می‌کنند؛ سیاست سخت و سیاست نرم.

سیاست سخت تمثیل استبداد، ظلم، قهر، قتل و تعذیب را می‌کند که نتایج طبیعی آن در انقلاب‌های بهار عربی بود. اما سیاست نرم نشر و پخش آن‌چه به نام اهمیت وسطیت و اعتدال مسمی است، تمثیل می‌کند که می‌توان اختصار آن را "تسلیم شدن به نظام‌های غربی" نامید.

میانه‌رویی و اعتدال اصطلاحات استثنایی و پدیده‌های جدیدی می‌باشند؛ پاسخ امت اسلامی را تا پس از سلطه سرمایه‌داری، که پایه آن بر ایده راه‌حل میانه‌رویی بنا شده، نداده است. در نتیجه‌ی این تسلط بر مسلمانان، آن‌ها این مفهوم غلط را وارد کردند و سعی نمودند آن را جز شریعت اسلامی قرار دهند. برخی از مسلمانان زمانی‌که جستجویی در مورد از احکام شرعی انجام می‌دهند، به خاطر وصل دو طرف برای رسیدن به حل وسط، بدون در نظر گرفتن حکم شرعی و به دور از طریقه جستجوی شرعی سعی می‌کنند. آن‌ها تلاش کردند که احکام اسلامی را با لباسی بپوشانند که هیچ ربطی به آن ندارد؛ گویی‌که او خواستار آشتی بین سکولاریسم و خلافت است؛ پس این مفکوره با اشاره اسلامی بودن بیرون آمد؛ لذا این امر منجر به فراخوانی برای ارزش‌های مدرنیته و دموکراسی مبتنی بر آزادی‌های عمومی شد و زمانی‌که به قضایایی امت نگاه اندازیم، تلاش برای معالجه آن در چهارچوب ملی محدود شده و فراتر از آن نمی‌رود؛ بر خلاف اسلام، که برای مرزهای استعمار ارزش قائل نیست. علی‌الرغم این‌که امت اسلامی در کل سیاست اولی(سیاست سخت) را نپذیرفته و سیاست دوم(سیاست نرم) خطرناک‌تر از سابق آن می‌باشد! متأسفانه در نتیجه عدم آگاهی، سیاسی هنوز هم بسیاری را فریب می‌دهد و این سیاست به شدت توسط سازمان‌ها و مؤسسات غربی، در رأس آن راند، حمایت می‌شود، میلیاردها دالر در اختیار آن‌ها قرار داده می‌شود، علما و و دعوتگران را برای آن به کار می‌گیرند و توسط رسانه‌ها تبلیغ و برنامه‌های درسی برای آن تهیه می‌شود! قطر و رسانه‌های آن مانند الجزیره از مروجین اصلی این سیاست هستند.

پس کی از خواب غفلت بیدار می‌شویم و می‌دانیم که هر تلاشی برای آشتی و وفق دادن بین حق و باطل در حقیقت تلاشی ناکامی است که علاوه بر بطلان شرعی، واقعیت عملی‌ آن نیز ثابت می‌شود. پس ما به آن(حل وسط) ضرورت نداریم؛ زیرا راه‌حل در دست ماست و رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را در یک جمله خلاصه کرده است. از آن جایی‌که فرموده است:

«إِنِّي قَدْ تَرَكْتُ فِيكُمْ شَيْئَيْنِ لَنْ تَضِلُّوا بَعْدَهُمَا: كِتَابَ اللَّهِ وَسُنَّتِي»

ترجمه: دو چیز را در میان شما برجا گذاشتم که اگر به آن دو چنگ زنید، هرگز گمراه نمی‌شوید: کتاب الله و سنت من.

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَأَنِ احْكُم بَيْنَهُم بِمَا أَنزَلَ اللّهُ وَلاَ تَتَّبِعْ أَهْوَاءهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَن يَفْتِنُوكَ عَن بَعْضِ مَا أَنزَلَ اللّهُ إِلَيْكَ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللّهُ أَن يُصِيبَهُم بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِّنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ﴾ [مائده: 49]

ترجمه: و در میان آن‌ها طبق آنچه الله نازل کرده، داوری کن! و از هوس‌های آنان پیروی مکن! و از آن‌ها برحذر باش، مبادا تو را از بعض احکامی‌که الله بر تو نازل کرده، منحرف سازند.

نویسنده: مهندس/انجنیر عمر محمد

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

درخواست برای حفاظت بین‌المللی، گزینه خائنان و فتنه‌انگیزان است! آزادی فلسطین افتخاری‌ست که خائنان آن را بدست نخواهند آورد!

(ترجمه)

سفیر حسام ذکی، دستیار دبیرکل اتحادیه عرب تأیید کرد که نشست شورای اتحادیه عرب در سطح نمایندگان دائمی در یک جلسه اضطراری، که روز پنجشنبه برگزار شد، یک درخواست مهم تلقی گردید تا برای مردم فلسطین حمایت بین‌المللی فراهم گردد. این امر در پرتو جنایاتی اتفاق می‌افتد که توسط نیروهای کیان یهودی مرتکب شده اند که آخرین مورد آن چیزی‌ست که در نابلس انجام داد. او خاطرنشان ساخت که این نشست بر محور گفت‌وگوها پیرامون حملات یهودیان به نابلس و کار از طریق میکانیزم‌های شناخته شده بین‌المللی می‌چرخید.

تشکیلات خودگردان فلسطینی و حاکمان خیانت‌کار مسلمانان از هر جنایتی‌که یهودیان مرتکب می‌شوند، چشم‌پوشی می‌کنند؛ اما نشانی از خیانت بر آن‌ها باقی می‌گذارند. آن‌ها صرف به نا‌امید ساختن مردم فلسطین موافق نیستند، بلکه ارتش‌ها را محدود نموده و از حمایت آن‌ها به مردم فلسطین جلوگیری می‌کنند و خواستار تسلیمی آن‌ها در یک اشغال چند ملیتی تحت عنوان "حمایت بین‌المللی" هستند! آیا نیروهای مسلمان نتوانستند از مردم فلسطین حفاظت کنند تا استعمارگران بیرونی بیایند از ما محفاظت کنند؟! آیا ارتش اردن یا ارتش مصر در صورت نیت خالص، قاطع و توکل بر الله سبحانه‌و‌تعالی نمی توانند با آزاد‌سازی سرزمین مبارک فلسطین در چند ساعت برادران مظلوم خود را از چنگ اشغال یهود نجات دهند؟! آیا کیان یهود باشعوری‌که دارد، ثابت نکرد که یک نهاد کاملاً ضعیف و ناچیز است که در برابر تعداد اندکی از قهرمانان با سلاح‌های سبک از هم می‌پاشد، پس چگونه می‌تواند در مقابل لشکر قهرمانان مقاومت کند؟! هم‌چنین آیا نیروهای بین‌المللی، نیروهای اشغالگری نیستند که جنایات آن‌ها در بوسنی و هرزگوین و جاهای دیگر به چشم تمام دنیا دیده شده است؟ آیا مؤمن از یک سوراخ دوبار گزیده می‌شود یا خیانت است که اهلش را رها نمی‌کند؟!

علاوه بر این، قطعنامه‎‌های بین‌المللی، که این افراد از آن تعریف و ستایش می‌کنند، نهادهای بین‌المللی و میکانیزم‌های آن‌ها همه ابزار استعماری هستند که اراده و نقشه‌های استعمارگران را اجرا می‌کنند. این سازمان‌ها، سازمان‌هایی اند که با تصمیمات خود به اشغال فلسطین توسط یهودیان مشروعیت بخشیدند و این‌ها همان سازمان‌هایی اند که کیان یهودی را که بر جمجمه مردم فلسطین بنا یافت، به رسمیت شناختند. پس آیا اتحادیه عرب به دنبال بازاریابی پوچ سیاسی‌ست تا از آن برای فریب مردم استفاده کند؟! آیا تا به حال فکر کرده اند که خیانت آن‌ها و خیانت رژیم‌ها، مردم فلسطین و همه مسلمانان را فریب می‌دهد؟! بدون‌شک، تصمیم آن‌ها تصمیم شیطانی‌ست!

مردم فلسطین می‌بینند که چگونه آن‌ها بر سر خیانت و توطئه متحد شده اند و می‌بینند که چگونه نمی‌توانند به شکل یک‌پارچه لشکریان خود را برای آزادسازی محل اسراء و معراج پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم حرکت دهند، زیرا می‌دانند که آزادی فلسطین مایه‌ی افتخار است که خائنان به آن نخواهند رسید. مردم فلسطین در حالی‌که در خط آتش هستند، مشتاقانه منتظر برادران خود در ارتش مسلمانان هستند، آن‌ها مشتاقانه منتظر پیروان محمد صلی‌الله‌علیه‌وسلم هستند و منتظر فرزندان خالد و صلاح الدین هستند تا از آن‌ها حمایت کنند و فوراً حرکت کنند تا به فریادکنندگان، ناله‌های محاصره‌شدگان، ناله‌های داغ‌دیدگان، بیوه‌ها و کودکان رنج‌دیده پاسخ بدهند. آن‌ها منتظرند که قهرمانان مسلمان یک بار دیگر نبرد حطین را بازگردانند، مسلمانان وارد مسجد‌الاقصی شوند، همانطوری‌که فاروق و مسلمانان برای اولین بار وارد مسجد شدند و آنچه را یهودیان با آن تصرف کرده بودند، به کلی ویران کنند، باشد تسبیح الله سبحانه‌و‌تعالی را در میدان‌های الاقصی به زبان آورند. پس برای رد خیانت حاکمان و رد تسلیم شدن در برابر توطئه‌های آن‌ها دست به دست هم دهید تا عزت دنیا و سعادت آخرت را بدست آورید! پس ای لشکریان مسلمانان! ما شما را دعوت می‌کنیم، آیا پاسخ خواهید داد؟ الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا مَا لَكُمْ إِذَا قِيلَ لَكُمُ انفِرُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ اثَّاقَلْتُمْ إِلَى الْأَرْضِ أَرَضِيتُم بِالْحَيَاةِ الدُّنْيَا مِنَ الْآخِرَةِ فَمَا مَتَاعُ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا فِي الْآخِرَةِ إِلَّا قَلِيلٌ * إِلَّا تَنفِرُوا يُعَذِّبْكُمْ عَذَاباً أَلِيماً وَيَسْتَبْدِلْ قَوْماً غَيْرَكُمْ وَلَا تَضُرُّوهُ شَيْئاً وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ﴾ [توبه: 39-38]

ترجمه:  اى كسانى‌كه ايمان آورده‏ ايد، شما را چه شده است كه چون به شما گفته مى‌‏شود در راه الله بسيج‏شويد، كندى به خرج مى‏‌دهيد، آيا به جاى آخرت به زندگى دنيا دل خوش كرده‏ ايد؟ متاع زندگى دنيا در برابر آخرت جز اندكى نيست. اگر بسيج نشويد الله شما را به عذابى دردناك عذاب مى‌‏كند و گروهى ديگر به جاى شما مى ‌آورد و به او زيانى نخواهيد رسانيد و الله بر هر چيزى تواناست.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر -سرزمین مبارک فلسطین

مترجم:  ارسلان مبارز

 

ادامه مطلب...

از کالا پانی تا خلیج گوانتانامو؛ از راج بریتانیایی تا بردگی آمریکایی!

خبر:

وزارت دفاع پاکستان اعلام کرد که روز پنج‌شنبه دو برادر پاکستانی پس از دو دهه حبس بدون هیچ اتهامی از زندان نظامی گوانتانامو رها گردیدند. این برادران پس از دست‌گیری آن‌ها توسط مقامات پاکستانی در زادگاه شان، شهر کراچی در سال 2022 به توقیف آمریکا منتقل گردیدند. سپس آن‌ها بعد از حدود یک و نیم سال توقیف در CIA در سال 2004 به مرکز توقیف انتقال داده شدند.

تبصره:

خلیج گوانتانامو اولین زندان در نوع خود نیست؛ این زندان شباهت‌هایی با یک زندان کابوس بدنام تاریخ دارد که برای مردمان شبه‌قاره ساخته شده است؛ جایی‌که مبارزان راه آزادی آن‌جا فرستاده شده و هرگز برنگشتند. پارت بلیر "بندر بلیر" جزیرۀ آندامان به مکان مناسبی برای بریتانیایی‌ها جهت مجازات مبارزان راه آزادی تبدیل گردید. این زندان بعداً بیشتر گسترش یافته و سلول‌های انفرادی در آن اضافه گردید که نام سلول‌های انفرادی را به خود اختصاص داد. در این‌جا زندانیان برای استخراج روغن از دانه/تخم هاون می‌زدند و یاهم مانند حیوان مجبور به حرکت به شکل دایره‌ای می‌گردیدند که شاید این‌کار ساعت‌ها طول می‌کشید.

اگر زندانیان دست به اعتصاب غذایی می‌زدند، تغذیۀ اجباری از طریق لوله انجام می‌شد که این امر منجر به مرگ بسیاری می‌گردید. برخوردهای ظالمانه دو عنصر را به تصویر می‎‌کشد، یکی ترس شدید شما از زندانیان و دوم عدم داشتن ترس از پاسخ‌گویی. این چیزی‌ست که اسلام را نسبت  به تمام نظام‌های دیگر متمایز می‌نماید. از زندگی شخصی تا مسایل اجتماعی، قضائی و نظامی، همه چیز تحت احکام شرعی استوار می‌باشد. دستورات شخصِ ما فوق حرام را حلال نمی‌سازد،؛ طوری‌که در قوانین استعماری شاهد آن بودیم و اکنون هم تحت حاکمیت نظام سرمایه‌داری دیده می‌شود. اطاعت نمودن از دستورات جنون‌آمیز دروازه ها‌ را به روی سطح جدیدی از وحشت سوءاستفاده از قدرت باز می‌نماید. آمریکا پس از حادثۀ 11 سپتامبر به همان وحشت مبارزان آزادی رو برو گردید که استعمارگران بریتانیایی مواجه گردیده بودند و همان راه‌حل‌های انتقال وحشت آن‌ها به دوردست‌ها، زندانی و شکنجه کسانی‌که صرفاً نام و یاهم عقیدۀ آن‌ها، آن‌ها را به وحشت انداخته بود، انتخاب نمودند.

در نتیجۀ جنگ علیه تروریزم از سال 2002 بدین‌سو، تقریباً 780 تن در گوانتانامو در زندان نظامی آمریکا در خلیج کیوبا نگهداری می‌گردید، که حالا فقط 32 تن باقی مانده است. آمریکا در واکنش به حملات 11 سپتامبر این مرکز توقیف را باز نمود. قرار بود که زندانیان متهم به ارتباط با القاعده یا طالبان در این‌جا نگهداری شوند. سپس "دونالد اچ رامس‌‌فلد" وزیر دفاع، این افراد را "بدترین بدترین‌ها" تلقی کرد، که اساساً به ترس عمیقی از این ازندانیان اشاره می‌کند. زندانیان در این‌جا مورد برخورد‌های به قول CAI تکنیک‌های بازجویی پیشرفته (EITs) قرار می‌گرفتند. این تکنیک‌ها شامل سیلی زدن و خفه نمودن، محرومیت طولانی‌مدت از خواب، قرار دادن زندانیان در "موقعیت‌های فشار"، که در آن وزن زیاد بدن بالای یک یا دو عضله قرار می‌گیرد، سرازیر نمودن در آب، تکنیکی است که برای شبیه‌سازی غرق شدن، با آویزان ساختن زندانی به صورت برعکس و ریختن آب در دهن و بینی آن طراحی گردیده است. برادران ربانی، مانند بسیاری دیگر، پس از آن توسط مقامات پاکستانی به آمریکا تحویل داده شد که پرویز مشرف رئیس جمهور وقت، آمریکا را پس از این‌که صریحاً به دنیا گفت که "یا شما با ما هستید، یا علیه ما، "برای بمباردمان شدن به عصر حجر آماده باشید" به عنوان متحد خویش انتخاب نمود.

با این تصمیمِ پرویز مشرف، پاکستان نه تنها وارد جنگ آمریکا شد؛ بلکه شمارش معکوس را در خصوص از دست دادن اعتماد مردم نسبت به سیاست‌های ارتش پاکستان نیز آغاز نمود. پرویز مشرف در کتاب خاطرات خویش در خط آتش، به گرفتن پول و تحویل دادن مردم به کشورهای دیگر اعتراف نمود. افرادی‌که توسط خودشان به طور تصادفی انتخاب گردیدند، توسط خودشان بازجویی شدند و به کسانی تحویل داده شدند که هرگز آن‌ها را متعلق به خود نمی‌دانستند.

در این‌جا باید بدانیم که آمریکا در تلاش این است تا این زندان را بسته نماید؛ نه به دلیل بیداری اخلاقی؛ بلکه به دلیل باری‌که بر دوش اقتصاد آمریکا قرار گرفته است. بناءً آن‌ها به تدریج این افراد را رها می‌نمایند؛ افرادی‌که مانند برادران ربانی بعد از ربوده شدن حتی یک طفل خویش را از زمان تولدش تا حال ملاقات نکرده و یا هیچ ندیده است.

شاید حکام کنونی تلاش نمایند و امتیاز رهایی را که هیچ صلاحیتی در آن نداشتند، برای جلب تحسین مردم بدست آورند. این حکام فقط زمانی می‌توانند کمک نمایند که ابتدا خود را برای رهایی از قید غلامی کمک نمایند. هیچ فرقی میان آن‌ها و مردی‌که به هاون می‌کوبد و روغن استخراج می‌کند، وجود ندارد. در واقع آن مرد زندانی‌که به هاون می‌کوبد، بخاطر داشتن و پذیرفتن عقیده‌اش نزد الله سبحانه وتعالی برتر از این حکام می‌باشد؛ در حالی‌که این حکام در بندهای نامرئی در اطراف خویش می‌چرخند و در این همه پول‌هایی‌که ذخیره می‌نمایند، غرق گردیده و به شدت به سزای جنایات خویش خواهند رسید.

نقش حامل دعوت در این شرایط اینست، به صدمه‌هایی‌که این معامله با شیطان وارد نموده توجه و این آگاهی‌را ایجاد نماید که اگر از شر این حاکمان خائن رهایی نیابیم، ممکن است نام این زندان‌ها همواره تغییر نماید، اما تمام اذهان فکری و جسم‌ها هدف قرار گرفته و به این زندان‌ها انتقال داده خواهد شد. دولت خلافت نه تنها از رعیت‌اش حمایت می‌نماید، بلکه جهان‌را از شر این اعمال وحشیانه در امن خواهد آورد، و این امر می‌تواند دلیلی برای پخش و نشر دین الله سبحانه و تعالی باشد. الله سبحانه وتعالی زمام امور مسلمانان را جهت حمایت از قوم خویش به حاکم مسلمان سپرده است که تنها یک مؤمن واقعی آن‌ها را از زیان‌های دنیا و آخرت نجات خواهد داد. طنز این است، زمانی‌که جاپانی‌ها جزیره کالا پانی را در جریان جنگ جهانی دوم در سال 1942 اشغال نمودند، مدیران بریتانیایی آن در همان سلول‌های‌که برای مردم شبه ‌قاره استفاده می‌نمودند، خود زندانی گردیدند.

﴿ وَكَأَيِّن مِّن نَّبِيّٖ قَٰتَلَ مَعَهُ رِبِّيُّونَ كَثِير فَمَا وَهَنُواْ لِمَآ أَصَابَهُم فِي سَبِيلِ ٱللَّهِ وَمَا ضَعُفُواْ وَمَا ٱستَكَانُواْۗ وَٱللَّهُ يُحِبُّ ٱلصَّـٰبِرِينَ[آل عمران: 146]

 ترجمه: و بعضی از پیامبران که هم‌راه او بسیاری از الله پرستان با کفار جنگیدند، پس سُستی نکردند به سبب مصیبتی‌که در راه الله بالای شان آمد و ضعیف نگردیدند و بیچاره نشدند، پس الله صابران را دوست دارد.

نویسنده: اخلاق جهان

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

من قاطع

ادامه مطلب...

ارتباط مداوم به الله سبحانه و تعالی

از عباده بن صامت روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«من تعار من الیل فقال لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک وله الحمد وهو علی کل شیئ قدیر، الحمد لله وسبحان الله ولا اله الا الله والله اکبر ولا حول ولا قوة الا بالله، ثم قال: اللهم اغفر لی او دعا، استجیب له فان توضأ وصلی قبلت صلاته» (بخاری 1154)

ترجمه: هر کس که در شب بیدار شود و بگوید: "لا اله الا الله وحده لا شریک له، له الملک و له الحمد وهو علی کل شیئ قدیر الحمد لله وسبحان الله ولا اله الا الله والله اکبر ولا حول ولا قوة الا بالله" سپس بگوید پروردگارا! من را ببخش و یا دعای دیگری کند، الله آن را استجاب می‌کند و اگر وضو بگیرد و نماز بخواند، آن هم پذیرفته می‌شود.

پروردگارا تو ذات پاک و منزه هستی و حمد و ثنایت را می‌گویم، و عظمت و بزرگی تو والا و ارجمند است و هیچ معبود بر حقی جز تو نیست. پاک و منزه است آن ذاتی که ما را آفرید و راه و روش مستحکم و روشنی را به ما داد تا به بی راهه نرویم. پاک و منزه است ذاتی که ریسمان‌هایی به ما داده است تا توسط آن با تو ارتباط برقرار کنیم، پس تا وقتی که ما به ریسمان تسبیح و حمد خدا چنگ بزنیم ایمان در قلب‌های مان افزایش یافته و تا وقتی که به ریسمان ذکر و یاد خدا چنگ بزنیم تقوا در وجودمان زیاد می شود.خوشا به حال کسانی که آنچه را خدا برای شان داده پذیرفتند و بدا به حال کسانی که از طاعت و یاد خدا روی گردانند.

ای مسلمانان!

به واقعیت آنگونه ارتباطی که الله سبحانه و تعالی از ما می‌خواهد فعلا وجود ندارد؛ زیرا حکام پَست و فرومایه به امت خیانت کردند دوستی را به دشمنی تبدیل نمودند و زندگی را برای امت دشوار نمودند، بدبختانه بعد از اینکه نظام‌های غربی دست ساخت بشر را بالای امت تطبیق نمودند، دیگر هیچ عزتی برای امت و دین‌شان باقی نماند و در زیر چتر نظام سرمایه داری زندگی کردند و روش ذکر و یاد الله سبحانه و تعالی را با تکبیر و دعا بد در حق حکام تغییر دادند، اما در این نیز خیر است چون در هر دو حالت ارتباط با الله سبحانه و تعالی موجود میباشد.

پروردگارا ما را به زود ترین فرصت به خلافت راشده بر منهاج نبوت برسان تا درد مسلمانان را درمان نموده و ظلم و ستم را از سر شان بردارد. پروردگارا این زمین را با نور وجه کریمت منور بگردان.

ادامه مطلب...

زلزله و شرايط مسلمانان

خبر:

زلزله و پس لرزه‌های ترکیه و سوریه!

تبصره:

زلزلۀ فاجعه‌باری‌که بسیاری از شهرها و روستاها را ویران کرد، باعث شد حدود پنجاه هزار کشته، ده‏هاهزار زخمی و میلیون‏ها تن بی‌خانمان برجای بماند و حتی تأثیر آن به شام ​​و مصر برسد. این زلزله  هزاران پس‌لرزه به دنبال داشت که تا امروز ادامه دارد. هرگاه زلزله‏ای بوقوع می‏پیوست، مردم با گفتن الله اکبر و استغفار از خانه‏های شان با ترس از این‏که سقف‏های خانه‏های شان باعث زنده به گور شدن شان نشود،  به صحرا می‏شتافتند.

به این مصیبت می‌توان از دو جنبه نگریست:

اول) این‏که زلزله و آتشفشان و طوفان از نشانه‏های الله و قوانین کیهانی اوست که حکایت از عظمت این خالق و فرمانروا و نیز ضعف و سستی انسان و لاینفک بودن او به الله سبحانه تعالی و رحمت او دارد، و این زلزله نشان داد که مسلمان‏ها تا چه اندازه به این امر پی می‏برند؛ پس با این حادثه قوت ایمان و رابطۀ آنان با الله متعال و رضایت شان از حکم او سبحانه وتعالی نمایان شد. با این حال، میزان همکاری در بین مسلمانان نیز واضح گردید؛ زیرا بیشتر کمک‌ها و مساعدات از فرد فرد مسلمان جمع‌آوری و برای زلزله‌زده‌گان ارسال می‌شد؛ گویی که زلزله مرزهای خیالی غرب کافر استعمارگر را شکسته است.

و اما جنبه دوم) این زلزله بار دیگر بی‌تدبیریی رژیم‌ کشورهای زلزله‌زده را آشکار کرد، و این‏که فساد در این نظام‌ها ریشه‏ی عمیق دارد؛ زیرا نه نظارتی بر پیمانکاران ساخت و سازشده است و نه سازماندهی مدبرانه‌ای بر ساخت و ساز  مناطق خطوط زلزله‌خیز. این حادثه هم‌چنین فاصله‌ی امت مسلمه با این رژیم‏های فاسد و دست‌نشانده را نیز افشا کرد؛ به ویژه کشورهای ثروتمندی‌که ثروت  هنگفتی دارند! آنان به خود زحمت ندادند که برای مردم آسیب دیده قدمی بردارند! بزرگترین کمک‏شان این بوده که به مساجد اجازه جمع‌آوری کمک‏های مردمی را دادند! در این میان، خودشان از خزائن مملوی دست‌داشته خویش يك ذره هم نپرداختند. در حالی‌که به خاطر جلب توجه کشورهای بزرگ از ملیاردها دالر خویش برای‌شان می‌گذرند. با پی بردن به این مسئله واضح می‏شود که این حکام از جنس غرب هستند، نه از جنس امت اسلامی! آن‌ها از ما نیستند و نه هم ما از آن‌ها!

  این زلزله نهادهای بین‌المللی مدعی پاسدار حقوق بشر را نیز یک بار دیگر افشا کرد، مانند سازمان ملل که خود تبعیض نژادی را دامن می‌زند! می‌بینید که این نهادها با نگرانی و جدیت تمام با حوادث کشورهای غیر اسلامی برخورد نموده و از هیچ سعی و تلاشی نسبت به خسارت وارد شده دریغ نمی‏ورزند، در حالی‌که با کشورهای اسلامی توسط یک ابراز تأسفی -که گرسنه‌ای را سیر، بی‌جاه شده‌ای را سر پناه و مریضی را مداوا نمی‌کند- بسنده می‌کنند.

اين چند دلیل بطور نمونه مشتی از خروار بود که بیان گردید. اما مهم‌ترین دلیل نیاز مسلمانان به دولت خلافت راشده است؛ دولتی‌که تمام سرزمین‌های امت مسلمه را متحد ‏سازد، قدرت و ثروت‌شان را کنترول نموده و در راستای منافع‌شان استفاده ‌کند.

ای مسلمانان! باشد که این زلزله‌ها تذکری برای زلزلۀ بزرگ، یعنی زلزلۀ روز قیامت شود، آنجا که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

(إِذَا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزَالَهَا (۱) وَأَخْرَجَتِ الْأَرْضُ أَثْقَالَهَا) ]زلزال: 1-2]

ترجمه: هنگامی‌که زمین شدیداً به لرزه درآید و زمین بارهای سنگینش را خارج سازد!

ای مسلمانان! از شریعت الله سبحانه وتعالی پیروی کنید و در راستای تنفیذ اوامر آن توسط اقامه شریعت او سبحانه وتعالی و بالاکردن رایه رسول الله صلی علیه وسلم و هم‌چنین در راستای از سرگیری زنده‌گی اسلامی با تأسيس دولت خلافت راشده بر منهج نبوت تلاش نمایید! دولتی‌که بدون آن نه زنده‌گی اسلامی‌، نه حاکمیت شریعت، نه عدالت و نه هم بازپس‌گیری بیت المقدس، قبله اول مسلمانان امکان پذیر است! و گنهکار است کسی‌که شانه از بار این مسئولیت خالی کند! به زودی این دولت به اذن الله سبحانه وتعالی تأسيس خواهد شد، زیرا این وعده الله سبحانه وتعالی بوده و او سبحانه وتعالی هرگز خلاف وعده عمل نمی‌کند. پس ای مسلمانان با کسانی‌که در این راستا فعالیت می‌کنند، همگام شوید!

نویسنده: شیخ دکتر محمد ابراهیم

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایة لبنان

مترجم: محمد یاسین سادات

ادامه مطلب...

نقش زنان در نصرت دعوت و کار برای ایجاد دولت

  • نشر شده در سیاسی

اسلام جایگاه و مقام زن را عظیم قرار داده و در همه شئون زندگی نقش عمده‌ای دارد. یکی از مهم‌ترین نقش‌های آن، پخش و نشر دعوت اسلامی است؛ چون این امر بر زنان، همان قسمی‌که بر مردان واجب است، بر زنان نیز واجب می‌باشد. این تکلیف از زن بودن او را معاف نمی‌کند؛ زیرا ایجاد دولت اسلامی از بزرگ‌ترین واجبات است. آنچه امروزه مسلمانان از پراکندگی، ضعف، ذلت، تسلیم و تأخیر رنج می‌برند، چیزی جز از نتیجه عدم وجود خلیفۀ برای مسلمانان نیست که وی از امت اسلامی در زیر پرچم لا إله إلا الله محمد رسول الله سرپرستی می‌کند و آنان را متحد می‌گرداند. در حقیقت مسلمانان صدر اسلام این امر را درک کرده بودند، پس به آن ایمان آوردند و مرد و زن ملتزم به تکلیف حمل دعوت بودند.

زنان مسلمان در مکه و مدینه خیمه دعوت را همانند مردها حمل می‌کردند. از آن جایی‌که زنان از زمان نزول وحی بر رسول الله صلی الله علیه وسلم نقش بزرگ و مهمی در کامیابی دعوت و انتشار آن داشتند و زمانی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم به سوی همسرش، خدیجه بنت خویلد رضی الله عنها بازگشت و آنچه برایش اتفاق افتاده بود، به خدیجه گفت؛ در حالی‌که می‌لرزید؛ پس به او اطمینان داد و از ترس آرامَش کرد. خدیجه اولین کسی بود که به رسول الله صلی الله علیه وسلم ایمان آورد، او را تصدیق و در کنار‌ش ایستاد، با جان و پولش از رسول الله صلی الله علیه وسلم حمایت کرد و شدت سختگیری مردم و ظلم مردم را از وی دور می‌کرد. رسول الله صلی الله علیه وسلم در موردش فرمود:

«مَا أَبْدَلَنِي اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ خَيْراً مِنْهَا؛ قَدْ آمَنَتْ بِي إِذْ كَفَرَ بِي النَّاسُ، وَصَدَّقَتْنِي إِذْ كَذَّبَنِي النَّاسُ، وَوَاسَتْنِي بِمَالِهَا إِذْ حَرَمَنِي النَّاسُ، وَرَزَقَنِي اللَّهُ عَزَّ وَجَلَّ وَلَدَهَا إِذْ حَرَمَنِي أَوْلَادَ النِّسَاءِ»

ترجمه: الله (سبحانه وتعالی) خیری بهتر از آن به من اعطا نکرده است؛ وقتی‌که مردم به من کافر شدند، او به من ایمان آورد و هنگامی‌که مردم مرا تکذیب کردند، او مرا تصدیق نمود و و قتی مردم مرا محروم کردند؛ او با پولش از من حمایت کرد و الله متعال فرزندی به من اعطا کرد، آن گاه که از فرزندان زنان محروم شدم.  

پس او نمونه از زنی شگفت‌آوری می‌باشد که تبعات و مصاعب این رسالت را تحمل می‌کند.

این سودة بنت زمعة رضي الله عنها می‌باشد که دین خود را بر خانواده‌اش ترجیح داد؛ پس با شوهرش بیرون رفت و به حبشه هجرت کرد، شوهرش در دیار مهاجرت درگذشت و او به خانه پدر و برادر کافر خود در مکه بازگشت، او به دلیل مسلمان شدنش از جدایی شوهرش و آزار و اذیت خانواده‌اش رنج می‌برد؛ پس رسول الله صلی الله علیه وسلم با او ازدواج کرد تا شکستگی او را برطرف کند؛ پس سودة رسول الله و دخترانش را به بهترین وجه خدمت کرد تا این‌که به مدینه منوره هجرت کرد. هم‌چنین مادر مؤمنان، جویریه بنت الحارث بعد از اسلام آوردنش و ازدواج با رسول الله صلی الله علیه وسلم همه قوم آن نیز اسلام را پذیرفتند.

این سمیه، مادر عمار و همسر یاسر است؛ او اولین کسی بود که فی سبیل الله شهید شد؛ او بر عقیده خود ثابت ماند و بر اذیت و آزار کفار تحمل و صبر نمود تا این‌که به دست ابوجهل مشرک از دنیا رفت. ازین رو، رسول الله صلی الله علیه وسلم به او و خانواده‌اش وعده بهشت ​​را داد که به آن‌ها گفت:

«صَبْراً آلَ يَاسِرَ، إِنَّ مَوْعِدَكُمُ الْجَنَّةُ.»

ترجمه: آل یاسر صبر پیشه کنید، من به شما جنت را بشارت می‌دهم!

اسم آن در آیات جهاد و مبارزه و فداکاری در اسلام تجلی یافت. با وجود این‌که از نگاه سن و سال بزرگ بود، صبر و حوصله‌ی آن را مردها نداشتند، با وجود آن هم صبور بود؛ او خود و روحش را فدای دینش کرد؛ به عنوان یک مثال فوق العاده شگفت‌آور زنی‌که تبعات و مصاعب رسالت خود را تحمل می‌کند! لذا زن و مرد در حمل و رساندن این دین مساوی هستند؛ بناءً هرکدام به اندازه آنچه الله سبحانه وتعالی از نظر توانایی‌ها و قابلیت‌ها برای‌شان داده است، برابرند.

این اسماء بنت ابی بکر رضي الله عنها است؛ یکی دیگر از نمونه‌های درخشان زن مسلمان است که نقش خود را در دعوت به عهده می‌گیرد؛ وقتی از او خواسته می‌شود تأخیر نمی‌کند و وقتی‌که او را می‌خوانند، کوتاه نمی‌آید! با وجود شدت خطرها، غذا را درست می‌کند و خودش را به نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم و پدرش می‌رساند؛ سپس او را در حال مراقبت از پشت دعوت می‌بینی و با آزار ابوجهل مواجه می‌شود که ابوجهل برای فهمیدن موقعیت رسول الله صلی الله علیه وسلم به صورتش سیلی زد؛ پس او ثابت‌قدم و صبور در راه اسلام بود.

و این فاطمه بنت الخطاب است که با برادرش عمر بن خطاب مناقشه و مجادله می‌کند و او را به خاطر اسلام آوردنش کتک می‌زند؛ سپس عمر از صلابت و ثبات آن بر دینش تعجب می‌کند! بناءً او به سرعت سوی رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌رود و مسلمان شدنش را اعلام می‌کند؛ موقف محکم عمر در زمان آزار و شکنجه مسلمانان ظاهر شد، با وجود تندخویی‌که نسبت به فاطمه و سختگیری‌های معروفش داشت، استواری و مهربانی با او بود؛ راهی‌که الله سبحانه وتعالی فاروق را -که در گسترش اسلام و فتوحات آن تأثیر بسزایی داشت- هدایت کرد.

همان گونه که مردان از رسول الله صلی الله علیه وسلم حمایت کردند، زنان نیز او را یاری نمودند. در سال سیزدهم بعثت، هفتاد و سه مرد و دو زن نزد رسول الله صلی الله علیه وسلم آمدند؛ آن‌ها مادر عماره، نصیبه، دختر کعب المازنیه و مادر منیع اسماء، دختر عمرو بن عدی بودند؛ رسول الله صلی الله علیه وسلم به آن‌ها وعده داد که به عقبه بیایند؛ پس در تاریکی شب نزد او رفتند و همه مردم بالا رفتند؛ آن دو زن نیز با آنان بالا رفتند و با رسول صلی الله علیه وسلم بیعت کردند؛ چنانکه مردان بیعت کردند.

همه ما نقش قهرمانانه مادر عماره را در جنگ‌ها و افتخار دفاع از رسول الله صلی الله علیه وسلم در جنگ احد می‌دانیم؛ زمانی‌که ضرباتی را متحمل شد و از رسول الله دفاع کرد؛ بدون توجه به زخم‌هایی‌که بر او وارد شده بود، که به قول راویان دوازده زخم را متحمل شده بود! او نیز به وظیفه انسانی خود در پرستاری از مجاهدان و پانسمان زخم‌های آنان تا آغاز مجدد جهاد در راه الله عمل کرد.

هم‌چنان ام منیه نیز که بیعت خود را با رسول صلی الله علیه وسلم پنهان نکرد؛ بلکه او در جهاد علیه دشمنانش شرکت کرد؛ چنان‌که در سال هفتم هجرت همرایش بیست زن مسلمان بخاطر جهاد در خیبر بیرون رفتند؛ پس زخمی‌ها را تداوی کردند، مجاهدان را سیراب کردند و رزمندگان را تشویق می‌کردند!

و از نصیبه بنت الحارث غافل نشویم؛ او از جمله اصحاب بود که در جنگ‌ها و غزوه‌ها با رسول الله صلی الله علیه وسلم بیرون می‌رفت؛ از آن جایی‌که تعداد اشتراک او به غزوات نزدیک به 7 جنگ رسید؛ علاوه بر نقش آن در مداوای مجروحان و بیماران در میان مجاهدین!

این امثال و نمونه‌ای از زنان مسلمانِ نخستین است که با رسول الله صلی الله علیه وسلم دعوت را حمل کردند و در مسیر آن با اذیت‌ها مواجه شدند، به حبشه و سپس به مدینه مهاجرت کردند و جدایی پدر و مادر و وطن و سختی‌های زندگی را تحمل کردند؛ زیرا درک نمودند که بین آن‌ها و مردان در حمل دعوت و تکالیف‌شان فرق وجود ندارد. بنابراین، زنان مسلمان امروز باید بدانند که حمل دعوت برای تأسیس دولت همان قسمی‌که بر مردها فرض است، بر زن‌ها نیز فرض می‌باشد؛ همان گونه که الله متعال نماز، روزه، حج، زکات و التزام داشتن به احکام اسلام را بر آن‌ها فرض گردانیده است! همانا حمل دعوت و ازسرگیری زندگی اسلامی به خاطر قایم شدن خلافت اسلامی، زنان هم‌چون مردان مورد خطاب اند! چنانچه الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلْتَكُن مِّنكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَيَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُون﴾ [آل‌عمران: 104]

ترجمه: باید از میان شما گروهی باشند که به خیر دعوت دهند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند و آنان رستگارند.

و رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند:

«مَنْ رَأَى مِنْكُمْ مُنْكَراً فَلْيُغَيِّرْهُ بِيَدِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِلِسَانِهِ، فَإِنْ لَمْ يَسْتَطِعْ فَبِقَلْبِهِ، وَذَلِكَ أَضْعَفُ الْإِيمَانِ»

ترجمه: هرکس از شما عمل ناشایست و منکر را دید؛ پس با دستش آن را تغییر دهد و اگر نتوانست با زبانش جلو آن را بگیرد و اگر با زبانش نتوانست در قلب خویش آن را بد بشمارد و این پاین ترین درجه ایمان است.

و هم‌چنان رسول الله صلی الله علیه وسلم می‌فرمایند:

«وَمَنْ مَاتَ وَلَيْسَ فِيْ عُنُقِهِ بَيْعَةٌ مَاتَ مِيتَةً جَاهِلِيَّةً.»

ترجمه: کسی‌که بمیرد و در گردنش بیعت نباشد، به مرگ جاهلیت مُرده است.

پس دولت اسلامی، که ان‌شاء الله به زودی برپا خواهد شد، نیازمند هر کوششی از جانب ماست که خالصانه برای الله سبحانه وتعالی انجام دهیم تا این‌که از جمله کسانی باشیم که از اسلام حمایت کرده‌ایم و هرگز پیشمان نشویم!

برگرفته از شماره 430 جریده الرایه

نویسنده: استاذ مسلمة الشامي (أم صهیب)

مترجم: پارسا امیدی

ادامه مطلب...

در نبود دولت خلافت؛ اعضای "امت برگزیده"در دریاها غرق می‌شوند! Featured

خبرگزاری انسا که یکی از رسانه‌های ایتالیوی است گزارش داده است  که ۶۰ پناهجو که بسیاری از آنها شهروندان افغانستان، پاکستان و ایران استند، در پی غرق شدن یک کشتی در دریای ایتالیا جان باخته‌اند. این کشتی حامل ۲۵۰ پناهجو بود که پس از برخورد با صخره در دریای کروتون ایتالیا غرق شده است. این در حالیست که پولیس بلغاریا شنبه گذشته (۲۹ دلو) از پیدا شدن ۱۸ جسد شهروندان افغانستان در داخل یک موتر باربری خبر داد. گمان می‌رود این پناهجویان بنابر کمبود اکسیجن جان باخته‌اند.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه – افغانستان با اظهار تاسف فراوان تذکر می‌دهد که  این تنها مثال‌های کوچکی از رنج و بدبختی این امت برگزیده است که آنرا می‌چشد. امتی که از جانب الله متعال بسوی مردم جهان مسوولیت داده شده است: ﴿كُنتُمْ خَيْرَ أُمَّةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكَرِ وَتُؤْمِنُونَ بِاللَّهِ﴾ یعنی: شما (ای پیروان محمّد ص) بهترین امّتی هستید که به سود انسانها آفریده شده‌اید (مادام که) امر به معروف و نهی از منکر می‌نمائید و به الله سبحانه وتعالی ایمان دارید { آل‌عمران: ۱۱۰}.

 این امت برگزیده تا وقتی که بر اساس مسوولیت و مکلفیت خود زندگی می‌کرد و نظام و دولت اسلام را قایم نموده بود؛ چو فاتحین به سوی اروپا می‌شتافت و خود را تا دروازه های ویانا و مسکو می‌رساند. اما وقتی دولت و نظام اسلام را از دست داد و مسوولیت جهانی خود را فراموش کرد؛ امروز من‌حیث پناهنده‌گان رخ به سوی غرب نموده است. در حالیکه الله متعال انسان ها را خلق نموده تا بر او ایمان بیاورند، مطابق رسالت او زندگی کنند و دین الله متعال را از طریق دولت اسلام (خلافت بر منهج نبوت) در زمین قایم و ظاهر سازند.

با سقوط دولت خلافت بود که سرزمین های ما تجزیه، سپس اشغال و استعمار شد، حکام جابر و نظام‌های کفری بر ما مسلط گشت و منابع ما به غارت رفت. دیگر دارالاسلامی وجود نداشت؛ مکانی که در آنجا برای اتباعش احساس سلامتی ایجاد شود. در اثر همین اشغال و استعمار بود که جنگ، فقر مصنوعی و تفرقه مبتنی بر مرزهای ملی را بر ما تحمیل کردند؛ در قبال این همه حوادث، برخی به رسالت خود پرداختند و مبارزه کردند اما برخی‌ها میدان را خالی گذاشتند؛ جای اینکه برای بیداری امت اسلامی، آزادی از استعمار، ختم اشغال و تاسیس دولت خلافت تلاش می‌ورزیدند و رضایت الله متعال را یک فرصت می‌دانستند، فرهنگ و تمدن غربی را به حیث زندگی آرمانی تلقی نموده؛ سهولت، راحت‌طلبی و شتافتن به سوی غرب را غنیمت شمردند، اگرچه می‌دانستند که رهسپار شدن به سوی غرب و زندگی نمودن در میان کفار عواقب خطرناک دنیوی و اخروی دارد.

از جانبی دیگر حکام مسلمانان در سرزمین های اسلامی بر سر همین پناهندگان معامله می کنند و می‌خواهند که از باداران غربی خود امتیاز گیرند. از سوی دیگر حکومت‌ها و سازمان‌های غربی وحشی‌تر از دیگران عمل می‌کنند؛ ظاهراً از حقوق بشر و انسانیت شعار می‌دهند، اما از پناهندگان استفاده سیاسی و ابزاری می‌نمایند و یا هم تنها استعدادها و نیروی جوان شان را نشانه می‌گیرند و در رشد اقتصاد و تولید خود منحیث منابع کاری از آن استفاده می‌کنند.

فلهذا این مسوولیت حکام فعلی افغانستان است، تا از یک سو به تربیت فکری مسلمانان توجه جدی نموده و از جانب دیگر برای مردم سرپناه، غذا، لباس و همچنان در جامعه شرایط بهتری برای تامین امنیت، تعلیم و صحت را مهیا سازد، تا باشد که اتباع آن در فتنه قرار نگیرد، مجالی برای نفوذ دشمن و دولت های کفری ایجاد نشود و مردم فریفته‌ی وعده های دنیوی غرب نشوند. پس واقعاً ما به یک نظام راشده و برنامه‌ی جامع نیاز داریم تا یک جامعه‌ی ایمانی و با ثبات را تاسیس نماییم که زیر چتر آن دوباره من‌حیث امت فاتح ظهور کنیم و به سوی جهان کفر به شکل پناهندگان نه، بلکه به حیث فاتحین و حاملین خیر (دعوت به اسلام) حرکت کنیم و بس.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه