سه شنبه, ۲۲ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۸/۲۷م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

دادگاه کیفری بین‌المللی بازوی از بازوهای اروپا برای اجرای اهداف سیاسی‌اش

  • نشر شده در سیاسی

فاتو بنسودا، دادستان کل دادگاه کیفری و هیئت همراه وی وارد شهر نیالا، پایتخت ایالت دارفور جنوبی شدند و اعتقاد خود را مبنی بر تحقق عدالت در صورت حضور دو متهم در دادگاه تایید کردند. این دیدار به عنوان بخشی از گردشگری هیئت دادگاه از اقلیم دارفور صورت می­گیرد که از شهر الفاشر شروع شد و در فرودگاه نیالا از سوی هیئتی استقبال شد.

بنسودا با بیان این‌که دادگاه هفده سال است که منتظر این دیدار است، افزود: این دیدار با هدف تایید و رد بازرسان در یک وقت نزدیک است تا همۀ موارد نقض حقوق‌بشر مورد بررسی قرار گرفته و با دولت فعلی روی دستورهای دستگیری که تا هنوز اجرا نشده است، مناقشه صورت گیرد. (منبع: سونا، 31مه 2021) از سوی دیگر، یک مقام عالی رتبه سودانی فاش کرد که مقامات سودانی توافق کرده اند که رهبران اخوان را به دادگاه کیفری بین‌المللی تحویل دهند. این مقام سودانی به «العین نیوز» -که ترجیح داد نامش فاش نشود- اشاره کرد که دولت موافقت کرده است که احمد هارون دستیار رئیس جمهور برکنار شده؛ عمر البشیر و جعفر عبدالحکم اخوان المسلمین را به دادگاه کیفری بین‌المللی تحویل دهد.

این، پس از ایامی صورت می­گیرد که دادستان کیفری بین المللی، فاتو بنسودا از دولت خارطوم خواست که وزیر سابق کشور، احمد هارون را به دلیل ارتباط با پرونده قضیه رهبر شبه نظامیان علی کوشیب، که هم اکنون در لاهه محاکمه می‌شود، استرداد کند. این مقام سودانی گفت که: تحقیقات صورت گرفته از متهم علی کوشیب، هم‌چنین دلایل کافی را بر علیه جعفر عبدالحکم اخوان مبنی بر اشتراک وی در جرایم جنگی ضد بشر در دارفور آشکار ساخت. وی افزود که مقامات، جعفر عبدالحکم را دو روز پیش در جنگل­های دارفور دستگیر کردند و برای انتقال وی به خارطوم آماده شدند تا وی نیز به دلیل رفاقت با احمد هارون یکجا محاکمه شود. حدس زدن بصورت سطحی که، هیئت­های مثل این هیئت­های کفری می‌توانند عدالت کنند نهایت توهم و خواب وخیال است، زیرا دادگاه­ها و نهادهای بین‌المللی متشکل از ملت­ها یا کمیته‌های است که مقید به قوانین آن­ها بوده و ابزاری است در دست استعمارگران و متنفذین جهان تا بدین واسطه؛ آن­ها بتوانند نظم جهانی را که بخاطر تأمین منافع خود از طریق به بردگی کشیدن ملت­ها و غارت ثروت­های شان طراحی کرده اند تدوام بخشند و برای این منظور، قوانین، ابزارهای اجرا و دادگاه­های بین‌المللی وضع شده است، فرقی نمی­کند که دادگاه دادگستری باشد و یا دادگاه کیفری بین المللی، در هر صورت هدف حفاظت از نظام استعماری سرمایه­داری جهان است.

 این دادگاه­ها طبق دستورات اربابان خود با جنایت­کاران برخورد می­کند، بنابرین هرکس را که بخواهد از وی چشم پوشی می­کند و هرکه را بخواهد محکوم می­کند. از سوی دیگر، این دادگاه­ها صلاحیت‌شان بر اساس دستورات اربابان شان محدود به برخی از کشورها می­باشد. اظهارات نتیانو بهترین دلیل بر اثبات آن است. SSH/ A.H (خبرگزاری فرانسه، رویترز) گزارشی را توسط نتانیاهو در 2021/8/4 گزارش داد که در آن وی گفت: «اسرائیل با دادگاه کیفری بین‌المللی هرگز همکاری نخواهد کرد» نتانیاهو قبلاً تصمیم دادگاه کیفری بین‌المللی را آغاز تحقیقات در مورد "جنایات جنگی" در سرزمین­های فلسطین برشمرد و این "نشان دهنده هسته اصلی یهودستیزی است" اما بیانیه­ای که اکنون از وی منتشر شده، در اولین جمله‌اش از سوی دولت یهود بطور صریح اعلام شده است که با دادگاه همکاری نخواهد کرد، زیرا وی رسما اعلام کرده است که وی با تحقیقات ICC در مورد جنایات جنگی احتمالی در اراضی فلسطین اشغالی همکاری نخواهد کرد. نخست وزیر آن، بنیامین نتانیاهو روز پنجشنبه، 8 آوریل 2021 م گفت که دولت وی به دادگاه کیفری بین‌المللی اطلاع می­دهد که صلاحیت دادگاه را که قصد دارد جنایات جنگی احتمالی در سرزمین­های فلسطین را بررسی کند، به رسمیت نمی­شناسد. پیش از موعد مقرر برای پاسخگویی به نامه ابلاغیه دادگاه، نتانیاهو پس از دیدار با وزرای ارشد و مقامات دولتی گفت: کشورش هرگز با دادگاه همکاری نخواهد کرد، اما پاسخ خواهد داد. وی در بیانیه ای افزود «بزودی روشن خواهد شد که اسرائیل دولتی است قانون‌مند و می­داند چگونه به تنهایی خود تحقیق کند.» در پاسخ خواهد گفت که دولت یهود، ارتکاب هر نوع جرایم جنگی را کاملاً رد می­کند.

دولت یهود، طرف اصلی رم که دادگاه بین‌المللی به اقامه دعوا علیه آن پرداخته نیست. این نشانه روشنی از حاکمیت ناقص این دادگاه است و این دادگاه هیئت سیاسی درجه یک است. در غیر اینصورت این دادگاه کیفری، در قبال جنایات آمریکا که حکام آن مردم عراق و افغانستان را کشتار دسته‌جمعی نموده اند، چه کرده است؟ بلی با آمریکای که دستش در هر جنایت موجود در جهان دخیل است، چه کرده است؟ آیا یکی از حاکمان آن مورد مجازات دادگاه کیفری قرار گرفته است؟ و موقف این دادگاه در ازای بی­رحمی­ بی­نظیر روسیه در سوریه و استفاده از سلاح­های بیولوژیگی ممنوع در سطح بین‌المللی چه بوده است؟ و موقف آن در برابر جنایات سیسی، فرعون مصر که مسلمانان را در میدان تحریر و رابعه الدویه در حالت ادای نماز به قتل رساند چیست؟ و موقف آن در برابر اعدام­های سیسی که هر که را در هر زمان که بخواهد بدون هیچ نوع پاسخگویی و نظارت اعدام می­کند چیست؟ در چنین دادگاه­های کفری عدالت وجود ندارد. بنابر این، چیز از دست رفته را برگشت داده نمی­تواند، پس چگونه خواهد بود دادگاهی‌که شعار آن عدالت است، ولی مبتنی بر نظام ناعادلانه و ظالمانۀ سرمایه­داری­ست؟!

ما به کسانی­که بخاطر داوری و تحاکم بسوی این چنین دادگاه­های کفری شتابان روانه هستند، این قول الله سبحانه وتعالی را بازگو می­کنیم:

﴿أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ يَزْعُمُونَ أَنَّهُمْ آمَنُوا بِمَا أُنزِلَ إِلَيْكَ وَمَا أُنزِلَ مِن قَبْلِكَ يُرِيدُونَ أَن يَتَحَاكَمُوا إِلَى الطَّاغُوتِ وَقَدْ أُمِرُوا أَن يَكْفُرُوا بِهِ وَيُرِيدُ الشَّيْطَانُ أَن يُضِلَّهُمْ ضَلَالاً بَعِيداً﴾ [نساء: 60]

ترجمه: ای(رسول الله)! آیا تعجب نمی­کنی از کسانی­که می­گویند که آنان بدانچه بر تو نازل شده و بدانچه پیش از تو نازل شده ایمان دارند (ولی با وجود تصدیق کتاب­های آسمانی، به هنگام اختلاف) می­خواهند داوری را به پیش طاغوت ببرند (وحک او را به جای حکم الله بپذیرند)؟! و حال آن­که بدی شان فرمان داده شده است که (به الله ایمان داشته و) به طاغوت ایمان نداشته باشند و شیطان می­خواهد که ایشان را بسی گمراه (و از راه حق و حقیقت بدر) کند.

هیچ عدالتی وجود ندارد، مگر در نظام اسلام، نظام پروردگار جهانیان، آنکه خود را عدل نامیده است. واقعیت عدالت در اسلام است، عدالت میزان الله سبحانه وتعالی در روی زمین است، که توسط آن حق ضعیف از قوی و حق مظلوم از ظالم گرفته می­شود و دارندۀ حق را قدرت می­بخشد تا به حقش از نزدیک­ترین راه­ها و آسان­ترین آن دست یابد و این یکی از ارزش­های ناشی از عقیدۀ اسلامی در جامعه آن می­باشد؛ در جامعه اسلامی تمام افراد با وجود اختلاف ادیان، مذاهب و اندیشه­ها از حق عدالت و حق اطمینان به آن برخوردار می­باشند، حتی قرآن به اقامه عدالت دستور داده است، به این معنا که اقامه عدالت بین مردم یکی از اهداف تمام رسالت­های آسمانی­ست، الله سبحانه وتعالی فرموده است:

﴿لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْـمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ[حدید: 25]

ترجمه: ما رسولان خود را با دلائل واضح و روشن (به میان مردم) فرستادیم و با آنان کتاب­های (آسمانی و قوانین) و موازین (شناسائی حق و عدالت) نازل نموده­ایم تا مردم (در برابر آن در میان خود) دادگرانه رفتار کنند.

ابن کثیر می­گوید:

«لا يحملنَّكم بُغْض قوم على ترك العدل فيهم، بل استعملوا العدل في كُلِّ أَحَدٍ؛ صديقاً كان أو عدواً»

ترجمه: دشمنی و کینۀ قومی شما را بر ترک عدالت واردار نسازد، بلکه با هر یک عدالت پیشه کنید، دوست باشد یا دشمن.

از نظر دادگستری و قضاوت اسلامی همه مردم برابر هستند. حاکم و محکوم، مردان و زنان، عرب وعجم، سفید و سیاه، مسلمان، مسیحی و یهودی، اسلام اختلافات بین مردم را به دلیل جنسیت، رنگ، تبار، طبقه، مذهب و یا هم فرقه لغو نموده و همه در برابر دادگستری و قضاوت اسلامی یکسان اند. عدالت قابل تقسیم نیست. هیچ کس بالاتر از مسئولیت و یا بالاتر از مقام قضاء نیست، هرچند مقامش بالا باشد. عمل عمر فاروق رضی الله عنه بهترین شاهد برای اثبات آن می­باشد. در موطای امام مالک از سعید بن المسیب نقل شده است که: «یک مسلمان و یک یهودی برای حل مخاصمه و تحاکم نزد عمر فاروق آمادند که جانب حق یهودی بود و عمر فاروق به نفع او حکم کرد»، چنان‌که می­یابیم وی خودش بالای صحابه­ای حد تهمت را تطبیق کرد و بخاطر صحابه بودنش از تطبیق حد خودداری نکرد و وقتی مال نزدش آمد، شروع به تقسیم آن در بین مردم نمود، مردم بر وی ازدحام نمودند، پس سعد بن ابی وقاص با ایجاد مزاحمت بین مردم پیش آمد تا خود را به وی رساند، وی او را دره زد و گفت: «تو پیش آمدی و با نیروی الله در زمین نمی­توانی مبارزه کنی؛ پس خواستم تا برایت بیاموزانم که تو با نیروی الله هم­خوانی نداری.» عمر فاروق او را بخاطر این­که یکی از عشره مبشره به بهشت است، بر دیگران ترجیح نداد. وی فاتح عراق و کسری بود.

اگر تاریخ حکام مسلمانان را مرور کنیم، در می­یابیم که زندگی آنان پر از نمونه­های روشن، بی­نظیر و الگوی­ست در راستای تأمین عدالت. ابوبکر صدیق در اولین خطبه خود که مثابه قانون اساسی حکومتش بود گفت: «من بر شما سرپرست شدم و بهتر از شما نیستم... شخص ضعیف در میان تان نزدم قوی است تا که حقش را برایش بگیرم، وقوی نزدتان نزدم ضعیف است تا حق را از او بگیرم.» نماینده کسری در حالی نزد عمربن الخطاب آمد که وی در حال استراحت بود و وی را چنان دید که حاکی از انگیزه­ترین اطمینان و آرامش حاکم عادل می­باشد. وی سخنان جاویدانه خود را گفت: ای عمر، حکومت کردی، عدالت کردی، أمنیت آوردی و خوابیدی.» و تمام تاریخ سیره عمر فاروق یک پروندۀ کاملی از عدالت همراه با خود، خانواده و با مجتمع می­باشد، و فاروق دوم، عمر بن عبد العزیز رضی الله عنه... و این چنین، عدالت در نزد حکام و ولاء مسلمانان اساس حکومت شان بود، بین حاکم و محکوم کدام تفاوتی نبود و امور عامه در دولت بطور همیشه راه خود را به سمت ساحل ثبات و آرامش بر می­گرفت.

نویسنده: عبدالخالق عبدون علی

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سودان

مترجم : محمد مزمل

ادامه مطلب...

قتل نظر بنات؛ جنایت ظالمانۀ نسبت به جنایت معامله فاسد واکسین است

  • نشر شده در فلسطین

روز پنج شنبه به تاریخ 24/6/2021، مقامات جنایت‌کار فلسطین با تمام وحشی‌گری و بربریت در طلوع صبح بالای فعال سیاسی نظر بنات حمله کردند. بعد از اختطاف وی، والی الخلیل (هبران) به نام جبرین البکری خبر مرگ وی را اعلان کرد.

این جنایت وحشتناک در واقع پروسه قتل و نابودی فعال سیاسی است که جنایات مقامات فلسطین و فساد موجود در آن را مورد انتقاد و محاسبه قرار می‌داد. مقامات، این جنایت را در زمان انجام دادند که آن‌ها همراه با یهود داخل پیمان همکاری امنیتی می‌گردید. چیزی‌که این جنایت را بی‌نهایت زشت و وحشتناک می‌سازد این است که این قتل بعد از اعلان خیانت وی صورت گرفت و او بالای مقامات فلسطین در معامله فاسد واکسین کرونا همراه با دولت یهود انتقاد کرده بود.

هدف این جنایت تنها نظر بنات نیست، بلکه این اقدام تمام افراد را شامل می‌شود که مقامات فلسطین را به خاطر جنایات، ضعف‌ها و تجارت جان، عزت و ثروت مردم مسؤل می‌داند. این جنایت تمام اشخاص را هدف قرار می‌دهد که به خاطر رد کردن جنایات مقامات فلسطین صدا بلند کرده و ظلم و جنایت آن‌ها را افشا ‌سازد.

ای مردم سرزمین مقدس! مقامات فلسطین و رهبران نهاد‌های امنیتی آن، ظلم و جنایات را علیه شما توقف نمی‌دهند، زیرا آن‌ها و دشمن شما متحد شده اند که به کشتار شما ادامه داده و علیه دین (نظام زنده‌گی) شما مبارزه می‌کنند. آیا از دست شیطان که اماکن مقدس، سرزمین شما را به دشمن تسلیم می‌دهد، با دولت یهود پیمان امنیتی می‌بندد و پالیسی‌های دشمنان اسلام را تطبیق می‌نماید تا اطفال و خانواده‌های شما را نابود سازد، می‌توانید در امان باشید؟ آیا فکر می‌کنید که آن شیطان از انجام جنایت دست خواهد کشید؟

این را بدانید که کمیتۀ نظارت و بررسیِ که توسط مقامات فلسطین تشکیل شد در واقع تنها به خاطر احمق ساختن و فریب دادن مردم است. این کمیته در اصلیت فساد این مقامات را می‌پوشاند و شواهد این جنایات را نابود می‌سازد تا به جنایات خویش ادامه دهند. آیا کمیتۀ نظارت و بررسی مجید فراج، حسین‌الشیخ یا محمود عباس را مورد محاسبه قرار خواهد داد؟! آیا این کمیته اشخاص مفسد را که نهاد‌های مقامات فلسطین و بخش امنیتی آن را فرا گرفته، نابود خواهد کرد؟! آیا این کمیته جنایات امنیت را که منجر به شهادت ده‌ها تن و دستگیر شدن صد‌ها فلسطین شد، افشا خواهد کرد؟!

ای مردم سرزمین مقدس! مقامات فلسطینی مانند درخت فاسد می‌ماند که گسترش یهود و رژیم دست نشانده‌اش را در جهان اسلام اجازه داده است؛ هیچ کس به این جنایات نمی‌تواند خاتمه ببخشد، مگر این که شما در مقابل آن ایستاده شده و در مقابل این جنایات صدای خود را بلند کنید. اگر در مقابل این جنایات خاموش بمانید، این را بدانید که قیمت آن را با جان خود خواهید پرداخت. این را بدانید که مقاومت، بیان حقیقت و ایستادگی در مقابل ظالمان و خائنان همان چیزی است که دروازه‌های پیروزی و آرامش را برای شما باز می‌سازد و الله سبحانه و‌تعالی به زودی با تاسیس خلافت بر منهج پیامبر صلی الله علیه و‌سلم ما را عزت خواهد بخشید تا دین را اقامه کرده و این جنایت‌کاران و ظالمان عواقب کار خود را خواهند چشید. لذا حق را در مقابل ظالمان و خائنان اظهار کنید و در مسیر خود به جز از الله سبحانه و‌تعالی از هیچ کسی دیگری نترسید و الله سبحانه و‌تعالی با شماست و او پاداش کار شما را ضایع نخواهد ساخت. پیامبر صلی الله علیه و‌سلم فرموده است:

«إِذَا رَأَيْتَ أُمَّتِي تَهَابُ فَلَا ‌تَقُولُ ‌لِلظَّالِمِ يَا ظَالِمُ فَقَدْ تُودِّعَ مِنْهُمْ» (حاکم)

ترجمه: اگر امتی را می‌بینید که ترسیده و در مقابل ظالم نمی‌ایستد، پس الله (سبحانه و‌تعالی) آن‌ها را ترک می‌کند.

حزب‌التحریر-سرزمین مقدس فلسطین

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

راه‌حل مشاکل سودان نه کودتای مردمی و نه کودتای نظامی؛ بلکه در قدرت گرفتن اسلام و تطبیق دولت خلافت است

  • نشر شده در سودان

سپهدار/دگروال همتی، فرمامندۀ نیروهای حمایت سریع، روز جمعه به‌تاریخ ۴ جون/ژوئن ۲۰۲۱ م گفت: «صحبت در مورد ادغام نیروهای حمایت سریع به ارتش می‌تواند کشور را از هم بپاشاند.» (منبع: تریبون سودان) همتی با بیان این مسئله پرده از یک اختلاف و جدال بزرگ میان دو قطب مرکبۀ نظامی، یعنی ارتش و حمایت سریع برداشت، سخنی‌که با گفته‌های البرهان به‌تاریخ ۷ مارچ/مارس ۲۰۲۰ م در مورد طرح سازمان‌دهی مجدد نیروهای ارتش و حمایت سریع در مطابقت با نیازهای این مرحله مغایرت دارد. از جانب دیگر، البرهان در مصاحبه‌ای با تلویزیون الشرق به‌تاریخ ۱۱ جون/ژوئن ۲۰۲۱ م مجبور شد پاسخ همتی را این‌گونه بدهد: «اگر دولت به پیوستن نیروهای حمایت سریع به ارتش تصمیم بگیرد، قطعاً اسلوب‌اش متفاوت از اسلوب جنگجویان حرکات مسلح خواهد بود،» و با این کارش دروازه را بر روی قضیۀ الحاق حمایت سریع به ارتش نیمه‌باز گذاشت.

این و دیگر بیانیه‌ها به‌علاوۀ ایجاد ممانعت در برابر دساتیر عمومی، کوشیده‌اند تا مرکبۀ غیرنظامی حکومت انتقالی بتواند به همراه سفارت بریتانیا و اروپایی‌ها از آب گل آلود ماهی بگیرد؛ ازین‌رو نخست‌وزیر حمدوک فوراً طرحی را تحت عنوان "بحران ملی و قضایای انتقالی – مسیری رو به جلو" تهیه کرد؛ طرحی‌که از طریق‌اش می‌خواست با سپردن اختیار بخش نظامی و امنیتی به اجرا کننده، به قدرت واقعی نفوذ کند. او مردم سودان را از آیندۀ تاریکی می‌ترساند و هشدار می‌دهد که درصورت ندادن این اختیار برایش، بدان دچار خواهند شد، چنان‌چه در طرحی‌که به‌روز دوشنبه، ۲۱ جون/ژوئن ۲۰۲۱ م ناگهان منتشر کرد تذکر رفته‌است.

او با ارائۀ طرح فوق به رسانه‌ها به روز سه‌شنبه، ۲۲ جون/ژوئن ۲۰۲۱ م چنین گفت: «قضیۀ اصلاح بخش امنیتی و نظامی یک قضیۀ فراگیر ملی است که تنها به نظامیان مربوط نمی‌شود، بلکه جامعۀ سیاسی و غیرنظامی نیز باید در این دیدگاه اصلاحی نقش ایفا کنند. این یک مسئلۀ کلیدی برای تمام قضایای انتقالی است که در نبودش قضایای عدلی اقتصادی و انتقالی نمی‌تواند تحلیل شود و دولت غیرنظامی نمی‌تواند ایجاد شود.» او سپس با تأکید بیشتر بر نکتۀ چهارم گفت: «دادن یک نقش بزرگ‌تر به اجرا کننده برای ادارۀ خدمات استخباراتی/اطلاعاتی، تغییر رؤسای تمام بخش‌ها با افرادی‌که در خصوص پیشرفت مرحلۀ انتقالی جدی اند، و ایجاد اصلاحات بنیادی و سریع در ساختارش.»

حمدوک با ارائۀ این طرح فهمید که کارش تمام است، بناءً دست به تلاش‌های سیاسی زده‌است و مثل احمق‌ها فکر می‌کند که مزدوران امریکا در رهبری نظامی قدرت را به وی تسلیم خواهند کرد، چون از برکت وجود او بود که اختلاف احزاب بر سر مرکبۀ نظامی افشاء شد. اما پاسخی‌که از پشت پردۀ ملاقات مخفیانۀ رئیس استخبارات/اطلاعات مصر و بعداً ملاقات رئیس ستاد ارتش/لوی درستیز مصر به‌دست آمده‌است در سخنان روز چهارشنبه البرهان و همتی به‌تاریخ ۲۳ جون/ژوئن ۲۰۲۱ م خلاصه می‌شود، چنان‌چه دیدگاه‌های‌شان در جریان ملاقات با افسران ارشد و رهبران ارتش و حمایت سریع ظاهراً نزدیک می‌نمود. البرهان گفت: «ارتش و حمایت سریع یک نیروی واحد استند.» او مستقیماً خطاب به حمدوک بیان کرد: «ما به هیچ حزبی اجازه نخواهیم داد تا به گسترش شایعات بپردازد و در میان مرکبه‌های دستگاه امنیتی تخم اختلاف بکارد.» به همین ترتیب، همتی نیز گفت: «ارتش و حمایت سریع نمایان‌گر نیروی واحدی اند که از یک رئیس ستاد ارتش/لوی درستیز و فرمان‌اش پیروی می‌کنند.» (منبع: تریبون سودان)

اختلاف بین نظامیان و غیرنظامیان در سودان وارد یک مرحلۀ فجیع شده‌است. یکی از مشاوران حمدوک این طرح را چنین توصیف کرده‌است: «پیشنهاد این طرح یک کودتای غیرنظامی است و راه را بر کودتای نظامی مسدود می‌کند.» (منبع: روزنامۀ السودانی، ۲۳ جون/ژوئن ۲۰۲۱ م) اگر رهبری ارتش برای قدرت‌گیری تخصیص یافته باشند پس هیچ تغییر واقعی به‌وجود نخواهد آمد، مگر تداوم همان نظام قدیمی به‌خاطر وجود به‌اصطلاح استقلال، یعنی: تداوم تطبیق نظام کپیتالیست دموکراتیکی که برای بشریت قانون وضع می‌کند، به‌علاوۀ اطاعت حقارت‌آمیز و بی‌قید و شرط از دستورالعمل‌های کافر استعمارگر و قوانین و مقررات‌شان، تداوم فقر مردم، غارت اموال و ممانعت امت از ایدیولوژی‌شان، یعنی اسلام عزیز.

ای افسران مخلص ارتش، حمایت سریع، پولیس/پلیس، دستگاه استخبارات/اطلاعات و حرکات مسلح!

یگانه حلال مشاکل کشور و مردم همانا ایدیولوژی ناب اسلام است و نه چیز دیگر؛ اسلامی که توسط دولت خلافت راشد به طریقۀ رسول الله صلی الله علیه وسلم تطبیق می‌شود. آن چراغی‌ست که گوشه و اکناف جهان هستی را با نور وحی روشن می‌کند، یگانه وسیله‌ایست که سلطۀ غرب کافر و ریسمان‌اش را قطع می‌کند، و در میان مردم بر مبنای عقیدۀ اسلام عزیز وحدت می‌بخشد، زیرا الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ﴾ (الحجرات: ۱۰)

ترجمه: همانا مؤمنان برادر یکدیگر اند.

عوامل تجزیه و تجزیۀ احزاب را محو می‌کند، ملیت‌پرستی، وطن‌پرستی، نژادپرستی و قبیله‌پرستی را زیر پایش خورد و لگدمال می‌کند، یک نیروی مسلح واحد می‌سازد. نظام حکومت‌داری‌اش فدرالی نیست که خود هسته‌ای برای تقسیمات بیشتر شود، بل نظام واحدی است که هیچ جایی برای طرح‌های کافر استعمارگر، همچون حق خودمختاری، استقلال داخلی و دیگر مفاهیم کینه‌توزانه که منجر به تجزیۀ کشور می‌شود نمی‌گذارد.

خلافت وظیفۀ ناتمام این زمان است، پس با دادن نصرت به حزب‌التحریر حمایت‌اش کنید تا باشد که بتواند آن را بر منهج نبوت برگرداند، تا باشد که سعادت دنیا و آخرت را کسب کنید و الله رب العزت از شما خوشنود گردد، همان‌گونه که از انصاری که به رسول الله صلی الله علیه و سلم نصرت دادند خوشنود گشت.

﴿وَالَّذِينَ آوَوْا وَنَصَرُوا أُولَئِكَ هُمُ الْمُؤْمِنُونَ حَقّاً لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَرِزْقٌ كَرِيمٌ﴾ (الأنفال: ۷۴)

ترجمه: و آن‌ها که پناه دادند و یاری نمودند آنان مؤمنان حقیقی اند، برای آن‌ها آمرزش (و رحمت الله سبحانه و تعالی) و روزی شایسته‌ای است.

حزب‌التحریر – ولایه سودان

مترجم: محمد حارث پویا

ادامه مطلب...

سدالنهضه (رنسانس) و آینده تاریک سناریوهای متعدد، پس چه کسی برنده شرط­بندی خواهد شد؟

  • نشر شده در سیاسی

سد النهضه (رنسانس) هم‌چنان در آستانه قرن بیست ویکم یکی از جدید­ترین و خطرناک­ترین موضوعات برای سودان و مصر می­باشد. از زمان اعلامیه اصول در 23 مارچ 2015م در خارطوم این سد به شدت در صحنه‌سیاسی باقی مانده است، که توسط رؤسای سه کشور: سودان، مصر و اتیوپی امضاء شد. سیسی مصر که بیانیه اصول را در خارطوم امضاء کرد، ناراحت گردیده و در تنگنا قرار گرفت به دلیل این­که، به خاطر خطرات سد النهضه (رنسانس)  تا روز قیامت مورد لعن و نفرین قرار خواهد گرفت، خطراتی‌که خسارات بی­شماری را با پیامدهای بی­شماری در کوتاه مدت و دراز مدت پدید خواهد آورد.

اما عمر البشیر، در یک انقلاب خشونت‌آمیز که در اپریل سال 2019م برپا شد؛ نیرو و قدرتش نیست و نابود گردید و سلطنت و فرمانروایی‌اش سرنگون شد. او و رسانه­هایش اعلام می­کردند که سد النهضه (رنسانس) به خوبی می­تواند که مولد برق باشد و از خطر سیلاب­ها بکاهد؛ اما این‌کار یک مکر ونیرنگ عمدی بیش نبود؛ زیرا سودان در صورت پر شدن سدی که 72 ملیارد مترمکعب ذخیره می­کند. بر علاوه این‌که خودش متحمل ضرر بزرگی خواهد شد مصر را نیز بی­نصیب نخواهد کرد و این فقط کافی­ست که مخزن­ روزیرز و سدهای دیگر را به نابودی بکشاند و این کار باعث می­شود که خارطوم، مدنی و دیگر اماکن متحمل خسارات بی­شماری شوند و هم‌چنین ممکن است که زیرساخت­ها و حتی مردم از این خسارت بی­بهره نگردند. این سد النهضه (رنسانس) چیست؟

سد بزرگ النهضه (رنسانس) اتیوپی  به اصطلاح (به زبان امهاری)، سدهزاره می­گویند که بر رود نیل آبی در اتیوپی ساخته شده است، ساخت آن از سال 2011م شروع شده است. این سد در منطقه بنیشانگول-گوموز اتیوپی به فاصله 20 کیلومتری مرز سودان به سمت شمال شرقی در بخشی از مرزهای ولایه نیل آبی واقع شده است.

اتیوپی می‌گوید که هدف این سد تولید انرژی الکتریکی است. پیش­بینی می­شود که این سد؛ با ظرفیت 6000 مگاوات بزرگ‌ترین ظرفیت برق آبی در آفریقا را تشکیل خواهد داد. این سد شامل 15 واحد تولید برق (مونت کارلو) است.

اداره‌ی إحیا و بازسازی آمریکا در زمان پادشاهی هیلاسیلاسی؛ امپراطور اتیوپی بین سال­های 1964-1956م مکان نهایی سد النهضه (رنسانس) را در رود نیل آبی تعیین کرد؛ اما کودتای 1974م کار را متوقف کرد و یک‌روز پس از اعلام رسمی پروژه در 31 مارچ 2011م شرکت آمریکایی وی­بلید قراردادی را به ارزش 4.8 ملیارد دلار منعقد کرد.

چیزی‌که عجیب است و آن این‌که بیانیه اصول که در 23 مارچ سال 2015م در خارطوم از سوی رئیس جمهورهای مصر، سودان، و اتیوپی به امضاء رسید، یک کار‌تشریفاتی بود؛ زیرا جشن افتتاحیه و تهداب‌گذاری آن قبلاً در 31 مارچ 2011م برگزار شده بود. به همین ترتیب چیز دیگری‌که عجیب است و آن این­که محمد دحلان فرمانده اسبق جنبش فتح فلسطین که متهم به فساد بود؛ مهندس این توافقنامه بیانیه اصول می­باشد. روزنامه مصر روز جمعه، 1می 2015م به نقل از نیوزویک نقش محمد دحلان را در توافقنامه سد النهضه (رنسانس) چنین بیان داشت که وی به دعوت نسخت وزیر اتیوپی؛ هلیماریم دیسالین وساطت نمود، این روزنامه اشاره کرد که این توافقنامه، نتیجه یک‌سال مذاکرات و جلسات در ابوظبی، آدیس آبابا وقاهره می­باشد. نیوزویک می­گوید که محمد دحلان در دیپلوماسی­ شاتل با قدرت­های منطقه­ای اشتراک داشته و با مقامات رژیم یهود در فرانسه دیدار کرده است.

مصر، سودان و اتیوپی مذاکرات را تحت فشار مصر انجام دادند، بعد از این‌که مصر مطمئن شد که سدالنهضه؛ آینده آبی‌اش را به چالش می­کشاند و آن‌را در برابر ضرر و باج گیری­های سیاسی کشورهای غرب آسیب پذیر می­سازد. نکته قابل توجه این‌ست که اتیوپی که در هنگام امضاء بیانیه اصول در خارطوم حاضر بود و برای اینکه نقش مالی را تمثیل کند بالای امریکا و بانک جهانی اعتماد می­کند. شرکت وی­بیلد که در هنگام جشن افتتاحیه پروژه سد النهضه به تاریخ 31 مارچ 2011م 4.8 ملیارد دالر را پرداخت کرد، این را مؤکد می­سازد که امریکا و رژیم یهود از دیر زمان­ها بدین‌سو بعنوان سلاح مخفی در کمین این سد بوده اند تا که در هنگام نیاز یکی از سناریوهای مبتنی بر باج گیری علیه سودان و مصر را در آینده بازی کنند.

مصر وسودان طی ده سال جلسات و مذاکرات برگزار نمودند؛ اما آن‌همه مذاکرات به ناکامی گرایید و موفقیت چشم­گیری را ببار نیاورد. آخرین مذاکره در کینشاسا برگزار گردید، جایی که BBC در 8 اپریل 2021م هشدارهای رئیس جمهور سیسی را پس از فروپاشی مذاکرات چنین نقل نمود: «فوران تنش­ها به سبب سد النهضه (رنسانس) که اتیوپی بالای نیل آبی می­سازد خطرناک است».

خطرات سد النهضه (رنسانس) برای سودان و مصر واضح است، مخصوصاً این‌که اتیوپی اصرار دارد که سدالنهضه باید که در خزان امسال در اواسط ژوئیه 2021م برای بار دوم پر گردد؛ بدون این‌که اشاره به مصر و سودان داشته باشد. سامح شکری وزیرخارجه مصر، بعد از فروپاشی مذاکرات کنیشاسا گفت: «همواره تمام مسائِل مختلفی که پیرامون سد النهضه (رنسانس) ارائه شده است می­بینیم که از سوی اتیوپی رد شده است، آن‌هم به خاطری‌که عملیات که علیه اساسات مذاکرات پیدا شده است و در آینده نزدیک مصر آن‌چه را که مناسب ببیند بخاطر حفظ امنیت ملی آب انجام خواهد داد».

و با همین شدت، خارطوم از طریق بیانیه وزارت آبیاری و منابع سودان به نتیجه مذاکرات پاسخ داد: «این عدم مقاومت اتیوپی باعث می­شود که سودان تمام گزینه‌های ممکن را برای محافظت از امنیت شهروندان خود، همانطور که در قانون بین‌المللی  تضمین شده است در نظر بگیرد». واضح است که مصر به آب نیل بستگی داشته و تا حدود 97% از آب آبیاری و آشامیدنی خود را از آن تأمین می­کند.

در بیانیه دیگری سیسی گفته است: «ما هیچ کس را تهدید نمی­کنیم، اما هیچ کس با گویش مصری قطره‌ی از آب‌را مصر نمی­تواند بگیرد، در غیر این‌صورت منطقه شاهد وضعیت بی­ثباتی خواهد بود که هیچ کس تصور آن‌را نمی­کند»؛ اما وی از سخنش برگشت و گفت: « مذاکره انتخاب ماست و ما آن‌را شروع نموده ایم».

تعداد زیادی از مذاکرات برای برخی از کارشناسان نشان داد که اراده سیاسی برای مذاکره کننده اتیوپی در دسترس نیست و این موضوع نشانگر دخالت دستان دیگری است، که واقعیت جدیدی را برای حذف استراتیژی تحمیل می­کند که دامنه آن فقط برای کسانی‌که از یک زاویه مبدئی می­نگرند معلوم می­باشد و تنها آنان می­دانند که سد النهضه (رنسانس) یک سد فاجعه­بار و طولانی مدت بوده که خسارات آجل و عاجل را در پی خواهد داشت. دومین آبگیری سد النهضه (رنسانس)، جایی‌که ظرفیت ذخیره سازی آب پر شده دوم به 18 ملیارد مترمکعب می­رسد، اگرچه اولین پرکردن ظرفیت 4.9 ملیارد مترمکعب بود، زیرا تاثیر واضحی از آب­های رود نیل آبی وجود داشت، به گونه‌ای که به سبب آن سکتور برق متأثر شد و لجن و مواد ته‌نشین برخی از محصولات در مناطق ورود نیل آبی به سودان نیز بر علاوه سیلاب­های که به طرز عجیب آمد کم گردید. واقعیت دولت مصر و سودان این­ست که آن‌ها نمی­توانند که هیچ پیشرفتی در توقف سد النهضه (رنسانس) داشته باشند و آن‌ها چنین فکری هم ندارند، بلکه فریضه و جاه‌طلبی آن‌ها برای هماهنگی در پرکردن سد و تبادل اطلاعات برای بهره‌برداری از سد می­باشد. این کار با وجود سادگی آن، اتیوپی هیئت های مذاکره کننده را تحریک می­کند و با لنزهایی‌که به آن‌ها کمک مالی می­کند، به آن‌ها نگاه می­کند؛ گویی آن‌ها در سرزمینی هستند که هیچ ارتباطی به مجری رود نیل بزرگ ندارند و گویا که آن در کشورشان روان نیست!

 کارشناسان معتقد اند که سودان بیش از مصر تحت تأثیر عواقب پرکننده دوم قرار دارد که این چیز در سال گذشته به وضوح مشهود بود، گزارش­ها حاکی از آن اند که پرشدن دومی 13.5 ملیارد مترمکعب آب‌را فراهم آورده و مجموعاً با پرشدن اولی 18.5 ملیارد مترمکعب فراهم خواهد شد. هم‌چنین گزارش­ها حاکی از آنست که مخزن روزیرز به دلیل کمبود آب در رودخانه از کار خواهد افتاد. اظهارات دولت­های ما و تعامل شان با پروندۀ سد النهضه (رنسانس) بیانگر میزان ضعف شدید شان را نشان می­باشد، بلکه نشان می­دهد که حکام ما با این مواقف ضعیف شان در برابر مسائِل سرنوشت­ساز امت اسلامی کشنده‌تر اند.

سیسی کسی است که بیانه اصول سد النهضه (رنسانس) را امضاء کرد و اکنون با ابراز تأسف و تهدید، بردن قطره­ی آب‌را از مصر خط سرخ می­داند! و سودان و دولتش بزودی به دادگاه­های بین‌المللی و قوانین بین‌المللی متوسل خواهد شد!

در حقیقت، نه سیسی و نه هم دولت انتقالی سودان به هیچ‌وجه نمی­توانند که به پروژۀ سد النهضه (رنسانس) آسیبی وارد کنند، زیرا کار به دست آمریکاست و او بود که خشت­های اولی آن را نهاد و اکنون هم او مسؤول فعلی این پروژۀ فاجعه­بار می­باشد که از طریق آن می­خواهد که سودان شمالی را تضعیف ساخته و گره­های را که تحت آن رنج می­برد را افزایش دهد، بعد از آنکه بخشی از آن را جدا نمود تا که قطعۀ را بشکناند و همین چیز احتمال می­رود که بحران­ها را پدید آورد.

این واضح است که آب­ منبع قدرت اقتصادی است که توسط آن دولت­ها در پروژه­های کشاورزی، برق و دیگر پروژه­ها تقویت می­شوند، ما این حکام را نام بردیم و آن­ها نقش یک شاگرد ناکام و احمق را بازی می­کنند و میزان خطرات گام­های‌شان را می­دانند. با این حال، آن­ها در بارۀ هیچ مؤمنی از امت اسلامی مراعات خویشاوندی و پیمانی را نمی­کنند، و آن­ها هستند که خط متقدم استعمار اند و دستورالعمل­های آن را عملی می­کنند؛ اگرچه که این کارشان باعث نابودی و هلاکت امت گردد. وقتی سیسی می­دانست که که سهم آب کاهش خواهد یافت و می­دانست که این توافقنامه نقض توافقنامه 1959 آب نیل است، سیسی با امضای توافقنامه اعلامیه اصول چگونه اقدام کرد؟ و عمر البشیر همان توافقنامه را چگونه امضاء کرد در حالی­که از میزان خطرات و خسارات که وارد می­شد آگاه بود؟ با این حال، چوکی کج شده قدرت‌شان عبارت از خط سرخ است، نه موضوعات سرنوشت­ساز امت که چنین ادعا می­کنند.

مثال­ها و نمونه­های از خادم و مزدور بودن این حکام برای غرب از طریق گمراه­سازی امت وجود دارد؛ چگونه حسن نصرالله امنیت رژیم یهود را آنگاه که از جنوب لبنان عقب‌نشینی کرد، با تن دادن به توافقنامه­ای حفظ کرد، توافقنامه­ای که متضمن ورود چهارهزار سرباز تابع سازمان ملل به اروپا بود تا که حسن نصرالله را به شکارچی متحول سازد که در سوریه رفته و اطفال را آنگاه که آمریکا از وی بخواهد بقتل برساند! جمال عبدالناصر چگونه عمل کرد وقتی‌که لشکریان عرب به نابودی ارتش یهود و ورود به تل آویو به جنگ 1967م نزدیک شدند، وی اعلان کرد که جنگ را متوقف سازید! سپس وی به یک قهرمان دروغین در خدمت پروژۀ آمریکا در کنانه الله (مصر) مبدل شد. و عمر البشیر برای ضربه زدن به جنبش­های مسلح مورد حمایت اروپا از طریق نیروهای پشتیبانی سریع ایستاد و سناریوی بقای جنبش مردمی کرانۀ وینگ الحیلو را برای زنده ماندن درهنگام نبردهای ساختگی در منطقه تروجیه، العتمور در جنوب کردوفان وقتی‌که فروکش شود و عقب‌نشینی کند، ترسیم کرد تا الحیلو قهرمان عالی گردد، در عین حال که نسبت به تمام جنبش­ها نیروها و تجهیزاتش را حفظ نموده باشد تا باشد که در زمان مناسب ابتکار عمل را بدست گیرد! پس این­ها بعد از امضاء بیانیه اصول، چگونه از اتیوپی می­خواهند که سد النهضه (رنسانس) را برای شان واگذار کند؟!

سناریوی جنگی که سیسی از بینی خود می­وزد، با وجود این‌که سودان همرای اوست جرئت آنرا ندارد، سیسی می­خواهد با تهدیدهایی‌که انجام ­می­دهد، عیوب و خراب­کاری­های خود را بپوشاند و خود را قهرمان تبارز دهد؛ اما هیچ کاری کرده نمی‌تواند. تعدد سناریوها یا با ضرب و شتم است که این کار توسط سیسی و سودان قابل انجام نیست و یا هم از طریق سناریو مذاکرات است که این کار هم با عزم اتیوپی برای پرکردن مرحله دوم به پایان رسید، و اما سناریو آخری که در برابر پروژۀ سد النهضه (رنسانس) و توقف و نابودی آن قرار دارد و این مسئله حل نخواهد شد، مگر توسط یک دولت مبدئی که  خطر پروژه را به اعتبار این‌که یک پلان و نقشه است که هدف آن تضعیف مصر و سودان است دریابد و بداند که  آمریکا می‌خواهد شرف و عزت را از آنان سلب نموده و آنان را بی­شرف بگرداند تا بدین وسیله پروژه­هایش را استمرار بخشد و افزون بر این، با وارد نمودن بر مصر امینت رژیم یهود را تأمین بخشد و هم‌چنین بخاطر بسیاری از تنازلات دیگری که متعلق به منحل نمودن سودان منجر می­شود.

سد النهضه (رنسانس) سلاح استراتیژیکی است که آمریکا می­خواهد در زمان مناسب صاحب آن شده و از آن بهره­برداری کند. به همین خاطر وی از دهه شصت در زمینه این پروژه در کمین بوده و آنرا مورد مطالعه دارد تا که حیات و زندگی را در این سال­ها ببیند.

دولت خلافت که إن شاء الله بزودی تأسیس خواهد شد، تنها دولتی خواهد بود که با سناریوی سد النهضه (رنسانس) برخورد خواهد کرد تا که برنده شرط‌بندی شده و ابتکار عمل را از آمریکا و وابستگانش بگیرد، و این با توضیح و روشن ساختن حقایق و کشف آن برای امت ممکن است. آنگاه که دولت خلافت روی کار آید؛ مواقف و جبه­گیری­های همچو واقعیت کنونی وجود نخواهد داشت که هم وغم حکام باقی ماندن بر سر قدرت باشد و موضوعات سرنوشت‌ساز امت اعم از؛ دین، آب، صحت و سلامتی، کشاورزی، امنیت و مسائِل دیگری از این قبیل برای شان مهم نباشد.

﴿ وَاللَّهُ غَالِبٌ عَلَى امْرِهِ وَلَكِنَّ اكْثَرَ النَّاسِ لَا يَعْلَمُونَ[یوسف : 21]

ترجمه: و الله بر کارش تواناست ولی اکثر مردم نمی­دانند.

نویسنده: الشیخ محمد السمانی – ولایه سودان

مترجم: محمد مزمل

  

ادامه مطلب...

مسلمانان اویغور هم‌چو فلسطینی‌ها قربانی غفلت شده‌اند

اعلامیۀ مطبوعاتی

حزب کمونیستی چین صدمین سالگردش را درست در زمانی برگذار می‌کند که میلیون‌ها مسلمان اویغور در ترکستان شرقی به‌طور سازماندهی‌شده مورد شکنجه، قتل و توهین و تحقیر قرار می‌گیرند؛ محض بخاطر این‌که مسلمان و متهم به داشتن تمایلات جداطلبانه بوده‌اند. وضعیت مسلمانان در فلسطین هم از همین قرار است. دولت آپاراید (پر از تعصبِ) یهود فلسطینی‌ها را بخاطر مسلمان بودن‌شان و بخاطر فلسطینی بودن‌شان مورد توهین و تحقیر قرار می‌دهد و به قتل می‌رساند، و در عین حال ادعا می‌کنند که آن‌ها تروریست اند. این حقیقتی‌ست هویدا که جنایت‌کاران این ظلم هر یک چین و دولت یهود اند، اما هیچ‌کدام‌ این ظلم‌ها بدون تغافل آگاهانۀ اعراب و حُکام مسلمانان تحقق یافته نمی‌توانست. این‌ها کسانی اند که حتیٰ سر دادن شعار‌های ضد این دولت‌های مستبد از آنان متصور نیست، چه برسد به این که از منابع گسترده‌ای که در دست دارند به منظور پایان دادن به این مظالم استفاده کنند.

جداً کسی تصورش را هم کرده نمی‌تواند که دول استعماری غرب هیچ نگرانی واقعی پیرامون حقوق بشر در مورد مسلمانان اویغور و فلسطین  داشته باشند و نه هیچ تمایلی به پایان بخشیدن به رنج‌شان دارند. راه‌حل واقعی از آدرس امت مسلمة می‌آید، امتی‌که رسول الله صلی الله علیه وسلم آن را منحیث یک جسم واحد پنداشته اند.

﴿مَثَلُ الْمُؤْمِنِينَ كَمَثَلِ الْجَسَدِ الواحد إِذَا اشتكى منه عضو تَدَاعَى له سَائِرُ الجسد﴾
ترجمه:
مثال مؤمنان (در دوستی و مهربانی باهمی و عطوفت متقابل) مانند جسد واحدی است که چون عضوی از آن بیمار شود، سایر اعضاء با وی در تب و بیدارخوابی همراهی می‌کنند.

تنها خلافت بر منهج رسول الله صلی الله علیه وسلم با استقلال و اراده‌ قوی می‌تواند که از منابع‌مان به گونۀ کامل استفاده کند، و به این اشغال و ظلمی‌که در هر جای ممکن بالای مسلمانان روا می‌دارند نقطه‌ای پایان بگذارند.

﴿وَإِنِ اسْتَنْصَرُوكُمْ فِي الدِّينِ فَعَلَيْكُمُ النَّصْر﴾ (انفال – ۷۲)
ترجمه: و (تنها) اگر در (حفظ) دین (خود) از شما یاری طلبند، بر شماست که آن‌ها را یاری کنید.

#الاقصیٰ ـ ارتش‌ها را صدا می‌زند
#الأقصى_يستصرخ_الجيوش
#Aqsa_calls_armies
#OrdularAksaya
یحییٰ نسبت
نماینده مطبوعاتی حزب‌التحریر در بریتانیا
مترجم: دانیال نور

ادامه مطلب...

حزب‌التحریر-ولایه بنگله‌دیش شدیداً تعبیر نادرست شیخ حسینه از "سوره الکافرون" را برای مشروعیت دادن نظام سیکولر محکوم می‌نماید!

حزب‌التحریر-ولایه بنگله‌دیش شدیداً تلاش بیهودۀ شیخ حسینه مبنی بر ایجاد رابطه میان سیکولریزم و اسلام را محکوم می‌نماید. حسینه تلاش دارد تا با ادعای این‌که قرآن عقیدۀ نادرست سیکولریزم را تصدیق نموده، مسلمانان را گمراه نماید، در آخرین سخنرانی‌‌اش در یازدهمین جلسۀ پارلمانی به تاریخ 3 جولای 2021، وی این آیۀ سوره کافرون را خواند:

﴿لَكُمْ دِينُكُمْ وَلِيَ دِينِ﴾ ]کافرون:6[

ترجمه: دین شما برای خودتان، و دین من برای خودم.

تا نظام کفری سیکولریزم را مشروعیت ببخشد. تعبیر سفسطه‌آمیز وی از آیۀ قرآن برای مشروعیت سیکولریزم در واقع کاملاً مخالف اوامر الله سبحانه و‌تعالی در قرآن است. این آیه هنگامی نازل شد که کفار مکه از رسول الله صلی الله علیه و‌سلم خواستند تا میان اسلام و دین کفری آن‌ها سازش نماید. اما رسول الله صلی الله علیه و‌سلم پیشنهاد آن‌ها را با قرائت این آیه رد کرد تا این که باطل با حق یکجا نگردد. در حالی‌که برای تمام مسلمانان واضح است که سیکولریزم مخالف عقیده اسلامی بوده و مسلمانان تنها حاکمیت نظام اسلام را می‌خواهند، اما حسینه، وفادار نظام سیکولر به قیمت جان خود تلاش می‌ورزد تا حاکمیت‌‌اش را با تعبیر غلط و نادرست از آیه قرآن مشروعیت ببخشد. الله سبحانه و‌تعالی در مورد چنین فریب‌کاران ما را هشدار داده است.

﴿أُولَٰئِكَ الَّذِينَ‌‌اشتَرَوُا الضَّلَالَةَ بِالْهُدَى فَمَا رَبِحَتْ تِجَارَتُهُمْ وَمَا كَانُوا مُهْتَدِينَ﴾ ]بقره:16[

ترجمه: آنان کسانی هستند که گمراهی را به جای هدایت خریدند، پس تجارت‌شان سود نکرد و از راه یافتگان (به سوی حق) نبودند.

ای حسینه! شما نمی‌توانید با سخنان فریب‌کارانه و تعبیر غلط از قرآن، این امت را احمق بسازید، زیرا مسلمانان به خوبی می‌دانند که سیکولریزم، حاکمیت اسلام را از تمام بخش‌های حکومت‌داری (اقتصادی، سیاست‌خارجی، تعلیم و تربیه و غیره بخش‌های دیگر) جدا می‌سازد. الله سبحانه و‌تعالی فرموده است که موجودیت‌‌اش جدا از امور دولت و جامعه بوده نمی‌تواند.

﴿أَلَا لَهُ الْخَلْقُ وَالْأَمْرُ تَبَارَكَ اللَّهُ رَبُّ الْعَالَمِينَ﴾ ]اعراف:54[

ترجمه: آگاه باشید که آفریدن و فرمان (نافذ نسبت به همه موجودات) مخصوص اوست؛ همیشه سودمند و با برکت است، پروردگار عالمیان.

پس؛ چگونه جرئت می‌کنید توسط آیت قرآن حاکمیت الله سبحانه و‌تعالی را رد نمائید! آیا حالا نظام سیکولر شما آنقدر غرق در بحران است که نیاز دارید تا با اسلام و قرآن آن را مشروع سازید؟! هشدار رسول الله صلی الله علیه و‌سلم را جدی گرفته و اگر مایل هستید، توبه نمائید.

«مَنْ قَالَ فِي الْقُرْآنِ بِغَيْرِ عِلْمٍ فَلْيَتَبَوَّأْ مَقْعَدَهُ مِنَ النَّارِ» (ترمذی)

ترجمه: کسی‌که بدون علم در مورد قرآن صحبت می‌کند، پس جای خود را در دوزخ آماده ساخته است.

و در رابطه به شما باید گفت که اگر هیچ تضادِ میان سیکولریزم و اسلام وجود ندارد، پس چرا از پیام‌های سیاسی اسلام بی‌نهایت می‌ترسید؟ چرا برای سرکوبی اسلام‌گرا‌ها و فعالین‌سیاسی غیر‌خشونت‌آمیز حزب‌التحریر اصرار می‌ورزید که برای بازگشت حاکمیت واقعی اسلام "خلافت راشده ثانی" دعوت می‌کنند؟ حقیقت موضوع این است که نظام مقدس سیکولری شما با فطرت انسان از حیث عقیده در تناقض قرار دارد. از یک طرف، تصدیق می‌نماید که الله سبحانه و‌تعالی وجود دارد، اما از طرف دیگر موجودیت وی را تنها به باور شخصی فرد محدود می‌نماید و اجازه نمی‌دهد که خالق در تنظیم امور حکومت‌داری دخالت کند. در واقع این یک مفکوره پوچ، نادرست و نامشروعِ است که در بطن غرب متولد شده و هیچ ریشۀ در اسلام ندارد. اگر اقرار می‌کنید که الله سبحانه و‌تعالی وجود دارد که حقیقت است و به طور قطعی ثابت شده، پس تنها به حیث خالق در زنده‌گی شما باقی نمی‌ماند؛ در حالی‌که قانون‌گذاری را برای خود و اعضای پارلمان اختصاص می‌دهید.

﴿وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ﴾ ]مائده:44[

ترجمه: و کسانی‌که بر طبق آنچه الله نازل کرده داوری نکنند، آن‌ها کافر اند.

بعدا از آن دوباره الله سبحانه و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ﴾ ]مائده:47[

ترجمه: و کسانی که بر طبق آنچه الله نازل کرده داوری نکنند، آن‌ها فاسق اند.

فلهذا؛ دیده می‌شود که نظام فاسد سیکولریزم تنها ‌‌اشخاص منافق، مفسد و ظالم را تولید می‌کند که با استفاده از دین می‌خواهند به قدرت برسند و بعد از آن برای بقای خود مسلمانان را به قتل می‌رسانند.

ای مسلمانان! این حکام مفسد سیکولر به قدر کافی تحمل شده اند و ما را مجبور می‌سازند تا اسلام را تنها در زنده‌گی فردی خود محدود نمائیم و نمی‌گذارند که به تمام احکام اسلام تحت سایۀ خلافت راشده ثانی برگردیم. شما باید دست به دست با اعضای‌دلیر حزب‌التحریر و با شجاعت کامل برای بازگشت قریب‌الوقوع خلافت راشده ثانی کار کنید. تنها دولت خلافت می‌تواند تمام مردم را با هر دین، نژاد، عقیده به شمول خدا نا‌باوران را متحد سازد. دولت خلافت با تمام شهروندان‌‌اش به حیث انسان رفتار خواهد نمود همان‌طوری‌که در مدت 13 قرن بالای تمام انواع مردم تطبیق شد. حزب‌التحریر به طور واضح در قانون اساسی آماده‌‌اش واضح ساخته است که دولت خلافت چگونه امور شهروندان‌‌اش را رعایت و تنظیم می‌نماید و هم‌چنان محافظ جان، مال و عزت تمام اتباع خود بوده و عدالت را برای آن‌ها تأمین خواهد نمود: "با تمام شهروندان صرف نظر از دین، نژاد، رنگ یا هر مسئله دیگر به طور یکسان رفتار خواهد شد. برای دولت حرام است تا میان اتباع‌‌اش در هر موضوع که باشد یا در حاکمیت یا قضاوت یا رعایت امور، تبعیض نماید" (ماده 6 – قانون اساسی حزب التحریر برای دولت خلافت).

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه بنگله‌دیش

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

تهنیت و تبریکی ‌‌حزب‌التحریر به مناسبت عید مبارک اضحی Featured

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله، الله اکبر، الله اکبر، و لله الحمد

به نام الله نهایت کریم  و رحیم، ثنا و حمد بر الله سبحانه ‌‌و‌تعالی، مالک هستی، اللهِ که مژدۀ پیروزی و نصرت را ‌‌می‌دهد، اللهِ که در آیات شریف‌اش ما را هشدار ‌‌می‌دهد! درود و رحمت نثار سرور ما، سرور کائنات حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و‌سلم و بر آل و اصحاب گرامی وی باد؛ کسی‌که برای ما نظامی را هدیه داد که قلب‌ها و عقل‌ها را منور ساخت، حالات و وضعیت‌ها را اصلاح نمود و دولت خلافتِ را برای ما تأسیس کرد که سرزمین‌ها را وسیع، زنده‌گی را سعادت‌مند و تمام نژاد‌ها را مانند برادر یک دیگر واحد گردانید!

روز سُرور کسانی‌که بعد از نماز عید دست‌های خود را تکان ‌‌می‌دهند، روز سُرور اطفال در خانه‌های مسلمان، روز سُرور عبادت کننده‌های فرمان ‌بردار و صاحبین ثواب این ده روز ذوالحجه، روز تقدیم قربانی برای الله عزیز و جبار و روز خوشی تکمیل مراسم حج برای کسانی‌که توانستند به خانۀ مقدس کعبه برسند، مبارک باد!

به عید مبارک اضحی خوش آمدید...! به روز سرور و خوشی که قلب‌ها را آرامش ‌‌می‌بخشد خوش آمدید...! به مژدۀ آرامش‌بخشی‌که نزدیک است خوش آمدید...!

به مناسبت عید مبارک اضحی، خرسند‌م که از میان اعضای ‌‌حزب‌التحریر، بهترین تبریکات و تمنیات خود را به بهترینِ امت، که برای تمام مردم خارج شده اند، امتی‌که ‌‌می‌گویند هیچ ربِ به جز از الله سبحانه ‌‌و‌تعالی وجود ندارد و محمد صلی الله علیه و‌سلم پیامبر الله سبحانه ‌‌و‌تعالی است، عرض ‌‌می‌دارم و از الله سبحانه ‌‌و‌تعالی استدعا دارم که خوشی و سرور این عید مبارک را پیشتاز نصرت و آرامش که در آیندۀ نزدیک آمدنی‌ست، بگرداند!

هم‌چنان، منحیث رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی ‌‌حزب‌التحریر و همۀ همکاران و دست اندرکاران دفتر مطبوعاتی، بهترین تبریکات و تمنیات خود را به مناسبت فرارسیدن عید مبارک اضحی به حضور امیر ‌‌حزب‌التحریر، عالم برجسته شیخ عطا بن خلیل ابو رشته عرض ‌‌می‌دارم و از الله سبحانه ‌‌و‌تعالی استدعا دارم که وی را برای رهبری این دعوت کمک کرده و نصرت خود را (حمایت نظامی) برای تأسیس خلافت راشده ثانی بر منهج پیامبر صلی الله علیه ‌ سلم را برایش اعطا فرماید!

ای مسلمانان! الله سبحانه ‌‌و‌تعالی همۀ مردم را در میان ملت‌ها واحد ساخت، کسانی‌که قادر اند حقیقت خود را در رابطه به احساسات درک کرده و وضعیت خود را بیان نمایند. وقتی کسانی‌که الله سبحانه ‌‌و‌تعالی این نعمات را به آن‌ها اعطا کرده که مسیر نصیحت و هدایت مردم را رهبری ‌‌می‌کنند، آن‌ها قلب‌ها و افکار مردم را تسخیر ‌‌می‌نمایند و به افراد تبدیل ‌‌می‌شوند که برای مردم افکار عامه را تشکیل و جهت می‌دهند. در این عید، به طور خاص آن‌ها را مورد خطاب قرار ‌‌می‌دهیم تا اهمیت نقش آن‌ها را تذکر دهیم و امت باید بدانند که چی حقی بالای آن‌ها دارد.

به تمام شکل دهنده‌گان افکار عامه در میان امت اسلامی! شما صاحب تمام وسایل، ویب‌سایت‌ها، صفحات، چینل‌ها، روزنامه‌ها، برنامه‌ها و وسایل رسانه‌ای هستید، هر دو وسایلی‌که برای دعوت و غیر دعوت است و تمام وسایلی‌که محتویات رسانه‌ای را ‌‌می‌سازند در اختیار شماست. بعضی از شما که موضوعات و افکار اسلامی را نشر ‌‌می‌کنید و بعضی از شما که موضوعات مربوط به زنده‌گی، امور مردم را نشر ‌‌می‌کنید و آن‌های که موضوعات زنده‌گی حتی سرگرمی را جدی ‌‌می‌گیرند: در این روز عید تمام شما را به خاطر ظرفیتی‌که دارید و مسؤلیت را که برای نصیحت، نظر دادن و جهت‌دهی احساسات میان امت اسلامی قبول کردید، مورد خطاب قرار ‌‌می‌دهیم. پیامبر صلی الله علیه و‌سلم فرموده است:

«أَيُّمَا دَاعٍ دَعَا إِلَى شَيْءٍ كَانَ مَوْقُوفاً مَعَهُ إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ، لَا يُغَادِرُهُ وَلَا يُفَارِقُهُ، وَإِنْ دَعَا رَجُلٌ رَجُلًا. ثُمَّ قَرَأَ:

[وَقِفُوهُمْ إِنَّهُمْ مَسْئُولُونَ]»

ترجمه: وقتی کسی برای چیزی دعوت ‌‌می‌کند تا روز قیامت همراه وی خواهد بود؛ نه وی را رها ‌‌می‌کند و نه از او جدا ‌‌می‌شود؛ حتی اگر یک مرد، مرد دیگر را دعوت ‌‌می‌کند. سپس دوباره فرمود: "و آن‌ها را توقف دهید، یقیناً آن‌ها مورد سوال قرار خواهند گرفت".

ما از سه حقیقت مطمئین هستیم که آگاهی عامه و افکار عامۀ امت مسلمان به آن رسیده اند:

حقیقت اول) این است که امت کاملاً درک نموده که اسلام یگانه طریقه‌ای است که الله سبحانه ‌‌و‌تعالی برای زنده‌گی بشر انتخاب نموده است.

حقیقت دوم) این است که امت بعد از یک قرن مبارزۀ درد‌ناک، کاملاً آگاه شده اند که عزت و سعادت آن‌ها به طور قطعی در موجودیت خلافت اسلامی نهفته است.

حقیقت سوم) این است که امت اسلامی آرزو و امید بازگشت حاکمیت واقعی اسلام را دارند؛ همان‌طوری که در زمان اصحاب معزز حاکمیت داشت. هم‌چنان امت آمادۀ مبارزه و انفاق جان‌های خود و اطفال خود برای این موضوع اند اگر حقیقت آن را درک و به طریقه رسیدن به آن اطمنان داشته باشند.

ما در باره این سه حقیقت افکار عامۀ موجود در میان امت اسلامی مطمئن هستیم، اما این حقایق کافی نیست تا از پیش‌رفت غلامی امت جلو‌گیری گردد؛ بلکه به کمک اشخاصی نیاز است تا هنگام مقابله با دسایس و چالش‌ها، مبدأ اسلام را با تمام جزئیات آن بداند. این‌جاست که نقش جهت‌دهنده‌گان افکار عامه در میان فرزندان امت اسلامی برجسته ‌‌می‌گردد تا مفکوره‌های اسلامی را با تمام جزئیات آن برای امت فراهم سازند. در این‌جا باید مثال‌هایی را بیان کنم که اهمیت و جدی بودن این مسؤلیت را نشان ‌‌می‌دهد.

یکی از مثال‌ها این است وقتی که مفکوره‌سازان (کسانی‌که وحدت امت اسلام را دوست داشته و آرزوی آن را دارند) از مفکوره وطن‌پرستی که به حیث مفکوره سیاسی برای بیننده‌ها و شنونده‌ها ارائه ‌‌می‌داشتند، چشم‌پوشی ‌‌کردند و یا این‌که از حاکمیت ملل‌ها در سرزمین‌های اسلامی حمایت ‌‌می‌نمایند، مانند قوانین قبولیت و رد نمودن شهروندی و ویزۀ سفر برای مسلمانان از طرف کشور‌های دیگر و فراموش ‌‌می‌کنند که مفکورۀ ملیت‌پرستی که منجر به قوانین حاکمیت ملی گردید، جز مفکورهای خطرناک سیاسی، چیزی بیش نیست و هدف آن‌ها حمله بالای مفکوره وحدت امت اسلامی ‌‌می‌باشد. برعکس، باید حرام بودن مفکورۀ وطن‌پرستی را بیان کرده و مردم را از خطر آن هشدار دهند. هم‌چنان نباید خود را به این مفکوره ضعیف محدود نمایند که با معلومات عمیق و ضروری مجهز شده تا صرف فهم وفاداری انسانیت را برای مردم عام کشور خودش فراهم سازد، بلکه منافع آن باید بر اساس طریقه شریعت اسلامی باشد؛ نه بر اساس طریقه سازمان ملل‌.

مثال دومی غافل بودن آن‌ها این است، زمانی‌که یکی از شهر‌های سرزمین‌های مسلمان تحت حملات نظامی قرار ‌‌می‌گیرد، محتوا‌سازان رسانه‌ای با اخلاص تمام بالای ظالمین حمله ‌‌می‌نمایند و با کسانی‌که مورد حمله قرار گرفته اند، همدردی ‌‌نشان می‌دهند، اما به عوض رهنمائی امت برای دفع‌کردن حملات کفار توسط بسیج‌سازی ارتش مسلمانان، آن‌ها افکار عامۀ امت اسلامی را با کمپاین‌ها چنان جهت ‌‌می‌دهند که باعث شرم‌ساری افکار عامه در غرب ‌‌می‌گردد، سپس بالای کشور‌های جهان مخصوصاً کشور‌های کفری استعمار‌گر غرب صدا ‌‌می‌زنند که مداخله کرده و این جنگ را توقف دهند! در حالی‌که وظیفۀ آن‌ها جهت‌دهی افکار عامه به شکلی است تا امت درک کند که دفاع از سرزمین‌های اسلامی توسط ارتش مسلمان صورت ‌‌می‌گیرد که در پایگاه‌ها مستقر و مجهز اند.

ای ایجاد کننده‌گان و جهت دهنده‌گان افکار عامه در میان امت اسلامی! ‌‌حزب‌التحریر شما را از مسؤلیتی‌که در قبال امت اسلامی دارید، تذکر داده و با مفکورۀ ناب اسلامی شما را کمک ‌‌می‌نماید. ‌‌حزب‌التحریر مواد‌های فکری و سیاسی را که با طریقه و دلایل قوی از منابع شرعی اسلام استخراج شده، در اختیار شما قرار ‌‌می‌دهد. در آن، مفکوره‌های شرعی را در مقابل چالش‌های فکری و سیاسی تشریح ‌‌می‌نماید و برای مشکلات معاصر که دامن‌گیر امت مسلمان شده، راه حل‌های شرعی را پیشنهاد ‌‌می‌نماید. پس ای صاحبان منابر و جهت دهنده‌گان افکار عامه! متوجه باشید، متوجه باشید که امت را با مفکوره‌های سیاسی گیچ‌گننده رهبری ‌‌می‌کنید و با خود، مردم را نیز فریب ‌‌می‌دهید! الله سبحانه ‌‌و‌تعالی فرموده است:

﴿لِيَحْمِلُوا أَوْزَارَهُمْ كَامِلَةً يَوْمَ الْقِيَامَةِ ۙ وَمِنْ أَوْزَارِ الَّذِينَ يُضِلُّونَهُم بِغَيْرِ عِلْمٍ ۗ أَلَا سَاءَ مَا يَزِرُونَ﴾ ]نحل:25[

ترجمه: سرانجام روز قیامت بار گناهان‌شان را به طور کامل و بخشی از بار گناهان کسانی‌که از روی بی‌دانشی گمراه‌شان می‌کنند، به دوش می‌کشند. آگاه باشید! بد‌باری است که به دوش می‌کشند.

الله اکبر، الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله، الله اکبر، الله اکبر، و لله الحمد

عید مبارک

والسلام علیکم و رحمت الله و برکاته!

انجنیر صلاح الدین عضاضه

رئیس دفتر مطبوعاتی مرکزی ‌‌حزب‌التحریر

مترجم: عبدالله صالحی

ادامه مطلب...

واگذاری سکتور‌انرژی به شرکت‌های خصوصی، در واقع برده‌سازی مردم توسط سرمایه‌داران است!

  • نشر شده در سودان

وزارت‌انرژی از توسعه یک پروژه سه فاز برای انتقال به بازار رقابتی عمده‌فروشان برق از سال 2021 الی 2025 و از واگذاری فروش نیروی‌برق به شرکت‌های خصوصی خبر داده است. این وزارت به طور خاص بالای موضوعات ذیل تأکید می‌دارد:

بر اساس تصمیم رئیس‌جمهور، جمهوری ازبکستان در شماره 4249 به تاریخ 27 مارچ 2019:‌"در استراتیژی که برای توسعه بیش‌تر و ترمیم سکتور برق در جمهوری ازبکستان" اداره پروژه وزارت‌برق تاسیس شده است و با همکاری موسسات مالی بین‌المللی از قبیل‌" مشوره اقتصادی Schoenherr va NERA " در حال فعالیت می‌باشد، متخصصین جهانی به کمک بانک اروپایی، بانک انکشافی آسیا و بانک جهانی برای احیا و انکشاف آن آورده خواهند شد. متخصصان اداره ‌پروژه، نقشۀ ‌تسلسل انتقال را به سه مرحله به بازار رقابتی عمده‌فروشان برق از سال 2021 الی  2025 طرح نموده اند (منبع: وبسایت رسمی وزارت انرژی 15/06/2021).

پس از این‌که ازبکستان استقلال کاذبانه را بدست آورد، مشکلات در سکتور‌انرژی آغاز شد. امروز این مشکل به حد وخیم شده است که مردم ازبکستان از دسترسی به برق حتی در روزهای گرم تابستان بطور مداوم محروم شدند. در ماه‌های سردتر سال، به مرحله‌ای می‌رسد که زندگی اکثریت مردم ازبکستان که مخصوصا باید با منابع انرژی‌برقی تامین شود، به چند ساعت در روز می‌رسد! این طور گفته می‌توانیم که این مشکل یکی از دردناک‌ترین مشکلات در کشور می‌باشد و حالت نا‌رضایتی شدید میان مردم ایجاد شده است.

اعلان ‌تسلیم‌دهی تدریجی سکتور‌انرژی به شرکت‌های خصوصی دولت، شاید به حیث یک راه‌ حل به این مشکل شدید و عمیق دیده شود. مگر با این حال، حقیقت آن است که تصمیم گیرنده‌گان اصلی این موضوع سرمایه‌داران بین‌المللی اند که نشان می‌دهد این حالت برای ‌مردم کشور بسیار خطرناک است. این راه‌حل می‌تواند دو هدف اساسی داشته باشد:

یکم) تا فعلاً دولت شاهد اعتراضات‌ هدفمند بسیار بوده است و حالا از‌طریق این عمل می‌خواهد که اکثر‌مسولیت‌هایش را به شرکت‌های خصوصی واگذار نماید. بدین ترتیب، دولت می‌خواهد که این "درد سر" را تسکین بخشد!

دوم) اگر سکتور‌انرژی به سکتور خصوصی منتقل شود، انحصار کردن این سکتور مانند سایر‌سکتورها در ازبکستان ممکن خواهد بود. بعد از این که یک یا چند شرکت خصوصی بزرگ، سکتور خصوصی را انحصار کنند، مردم مجبور خواهند شد تا برق را به قیمتی که آن شرکت‌ها تعین می‌کنند خریداری نمایند، البته اگر آن ها بتوانند بخرند!

خصوصی‌سازی به معنی آن‌ست که یک یا عده‌ای از مردم مالکین منابع انرژی می‌شوند؛ در حالی که ملکیت امت است، و این کار در اسلام ممنوع بوده، قسمی‌که از حدیث‌ پیامبر صلی الله علیه و‌سلم ثابت می‌شود:

«الْمُسْلِمُونَ شُرَكَاءُ فِي ثَلَاثٍ؛ فِي الْكَلَإِ وَالْمَاءِ وَالنَّارِ» (احمد)

ترجمه: مسلمانان در سه چیز شریک ‌اند: آب، چراگاه و آتش(معادن)

شریعت منرال‌های تجدیدپذیر را ملکیت امت قرار‌داده است، از آن جایی که این ملکیت حق امت است، دولت آن را ‌به مستحقان توزیع می‌کند، و این تنها توسط ‌دولتِ ممکن است که نظام اسلام را تطبیق کند.

دفتر‌مطبوعاتی‌حزب‌التحریر-ولایه‌سودان

مترجم: احمد احمدی

ادامه مطلب...

ترکیه به نیابت از امریکا در افغانستان دخیل می‌شود! Featured

رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه تایید کرده است که نظامیان این کشور مسئولیت حفاظت از میدان هوایی بین‌المللی کابل را پس از خروج نیروهای ناتو از افغانستان برعهده خواهد گرفت. اردوغان گفته است: "در گفتگوها با ناتو و امریکا مشخص شده که ما کدام مسئولیت‌ها را برعهده خواهیم گرفت، و ما این گام را به بهترین صورت خواهیم گرفت."

ترکیه در 20 سال گذشته تحت رهبری امریکا و ناتو در جنگ افغانستان دخیل بود، و در کنار نیروهای اشغال‌گر در قتل، خون‌ریزی و کشتار مسلمانان افغانستان سهم فعال داشت. تاجایی‌که حتی مدتی رهبری نیروهای ناتو در افغانستان بر عهده‌ی نظامیان ترکی بود. حالا که امریکا و ناتو پس از مبارزه‌ی فکری، سیاسی و نظامی مردم مسلمان و مجاهد افغانستان به شکست مواجه شده‌اند پای خود را از قضیه‌ای افغانستان بیرون کشیده و نقش کشورهای منطقه را برای مدیریت اوضاع افغانستان بیشتر ساخته است. در واقع امریکا می‌کوشد تا برف بام خود را بالای بام دیگران اندازد؛ یکی از این کشورها ترکیه می‌باشد که به نیابت از امریکا قرار است بعضی از مسئولیت‌های مهم را در افغانستان به پیش ببرد.

امریکا برای ترکیه ماموریت تأمین امنیت میدان هوایی را برای تداوم فعالیت سفارت‌ها و نمایندگی‌های بین‌المللی در افغانستان واگذار نموده است که ترکیه نیز به این نقش خوشحال و راضی به نظر می‌رسد. هرچند حضور نظامیان ترکی برای حفظ منافع امریکا و غرب با مخالفت‌های جدی در افغانستان مواجه است و در صورت عملی شدن آن جایگاه ترکیه در نزد مسلمانان افغانستان حقیر و به آن کشور به چشم یک اشغال‌گر نگریسته خواهد شد.

ترکیه زمانی مهد خلافت عثمانی بود، افزون بر این‌که یکی از قدرت‌های بزرگ در جهان اسلام به شمار می‌رود اما متاسفانه امروز این قدرت و قوت در اختیار امریکا و غرب قرار گرفته و برای ماموریت‌های نظامی غرب مورد استفاده قرار می‌گیرد. اردوغان نیز برای بقای قدرت و خوش‌خدمتی به امریکا ماموریت‌های نیابتی را در کشورهای مختلف به نفع امریکا انجام می‌دهد. چنان‌چه ماموریت منافقانه‌ای ترکیه در قضیه‌ی سوریه، عراق و لیبیا تجربه‌ی تلخی است که نه تنها منجر به بهبودی در اوضاع این سرزمین‌ها نشده، بلکه بیشتر از این موجب خون‌ریزی و تباهی شده است.

ما بالای ارتش قدرت‌مند ترکیه صدا می‌زنیم که به جای ایفای نقش نیابتی برای امریکا و ناتو به خود آييد و به تاریخ خویش نگاه کنید؛ تاریخ خلافت عثمانیِ که حدود 600 سال جهان اسلام را مبتنی بر ارزش‌های اسلام رهبری می‌کرد.

ترکیه باید بداند که اکنون همچنان عزت و قدرت حقیقی‌اش در برگشت به اسلام نهفته است، نه در پیروی و خوش‌خدمتی امریکا و ناتو؛ با حاکمیت اسلام است که مسلمانان مستقلانه داخل میدان شده و تن به ماموریت‌های نیابتی دشمنان اسلام نمی‌دهند. پس ای فرزندان محمد فاتح! برای تأسیس خلافت و وحدت مسلمان‌ها بسیج شده و این قوت را برای اقامه‌ی دین اسلام مورد استفاده قرار دهید تا موجب فلاح دنیوی و خیرِ اخروی برای همه‌ای مسلمانان گردید.

دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه افغانستان

ادامه مطلب...

داروینیزم اجتماعی، زشت­ترین و فاسدترین چهره سرمایه­داری

  • نشر شده در سیاسی

داروینیزم اجتماعی بر اساس قانون انتخاب طبیعی توسط چارلز داروین، زیست‌شناس انگلیسی در تفسیر اسطورۀ تکامل موجودات زنده و توانایی انطباق و زنده ماندن در درگیری بوجود آمد. داروینیست­های اجتماعی از همه مهم­تر هربرت اسپنسر و والتر باغوت، بر اساس نظریه داروین و قانون انتخاب طبیعی؛ ایده برتری نخبگان منتخب نژاد بشر را در ازای عقب ماندگی انواع دیگر آن، نظریه پردازی کردند. اسپنسر که مسیر استاد خود داروین و مسیر استاد استاد خود، مالتوس را پیموده است به این نظر است که؛ گروهای هستند که در مقایسه به گروهای عقب‌مانده، قادر به انطباق و پییشرفت اقتصادی و علمی خود می­باشند. بنابر این، بهره­برداری و به بردگی کشیدن گروه­های عقب‌مانده از سوی گروه­ها و افراد پیشرفته از نظر وی یک امر عادی بوده و حتی یک امر طبیعی است که قابل اعتراض نیست.

اصطلاح «داروینیزم اجتماعی» برای اولین بار در سال 1879م. در مقاله‌ای توسط «اسکار اشمیت» ظاهر شد، سپس این اصطلاح در اواخر سال در جهان انگلیسی زبان گنجانیده شد. سپس مؤرخ آمریکایی «ریچارد هافستادتر» کتاب خود «داروینیزم اجتماعی در اندیشه آمریکایی» را در جریان جنگ جهانی دوم در سال 1944م. به نشر رساند. و این همگام با شیوع و پخش نظریات پیرامون ارتقاء و پیشرفت اجتماعی و تمدنی در اروپا بود آنهم در جریان عصر «پیشرفت و روشنگری» قبل از داروین. ویژه­گی و مشخصه داروینیزم اجتماعی، اخذ نظریات داروین از زمینه زیست­شناسی در تکامل، درگیری و بقاء می­باشد علی الخصوص بکارگیری آن­ها در مطالعات اجتماعی و عرصه­های سیاسی.

فساد و زشتی نظریه اجتماعی داروین نسبت به زندگی بسان روشنی آفتاب واضح است حتی برای خود سرمایه­داران. آن‌ها این نظریه را یک نژادپرستی غیر انسانی می­دانند که مردم را بر اساس، نژاد، رنگ و ظاهر متفاوت تقسیم می­کند، و به جنگ­ها و در گیری­ها دامن زده و منجر به استثمار، استعمار و نسل کشی انسان­ها می­شود. تمام شرها و بدی­ها در آن تجسم یافته است. بنابرین آن‌ها سعی و تلاش دارند تا از آن بگریزند و ادعا دارند که که بی­ وقفه با آن مبارزه می­کنند!!

خطرات تاریخی نظریه داروین

به دلیل پیامدهای خطرناک داروینیزم سیاسی در قرن نوزدهم و بیستم، که در جنگ جهانی دوم به اوج خود رسید، سرمایه‌داران با یکدیگر وارد جنگ شدند، که در نتیجه کشورهای حامل عقاید نظریه اجتماعی داروین مثل: نازی آلمان، فاشیزم ایتالیایی، و نژادپرستی راستگرا که در تمام نقاط جهان گسترش یافته بودند به شکست مواجه شدند و بدنبال آن، غرب خطرات افکار مکتب اجتماعی و سیاسی داروینیزم را نه تنها به دست خود؛ بلکه با خون خود لمس کرد و بلا فاصله در راستای مبارزه نمودن و ریشه­کن نمودن آن دست بکار شد..

اما غرب سرمایه­دار پس از دیدن خطرات موجود در این نظریه داروینی برای خود غرب، ادعا کرد که آن را رها کرده و دست از مبارزه آن کشیده است، اما وی نتواست که این فساد را با شناسایی اصول و اسباب این نظریه معالجه کند و از آن نجات یابد، بلکه به خلاصه کردن نتایج این نظریه که وحشتناک­ترین آسیب را به آن وارد کرد اکتفاء نمود و اساسات و ریشه­های تولیدکننده داروینیزم را به همان حالتی که بود باقی گذاشت. این نشانگر وجود یک نقص ذاتی است که هنوز در تمدن سرمایه­داری و طرز تفکر آن وجود دارد، به ویژه طرز تفکر فاسد آن که از علیت و خاتمیت قطع شده است.

 هنگام بررسی بسیار از افکار و نظام­های برخاسته از تمدن سرمایه‌داری مانند: اقتصاد، سیاست، جامعه و سایر موارد در می‌یابیم که روح نظریه داروین هنوز آن را تحت فشار قرار داده و آن را به حرکت می­آورد. غرب هنوز هم از نظام اقتصادی سرمایه­داری استفاده می­کند و با بررسی واقعی متوجه می­شویم که نظریه اقتصادی سرمایه­داری مبتنی بر همان نظریه داروینی در مورد زندگی است که در نتایج خود، خطرش کم­تر از نتایج داروینیزم سیاسی نیست.

این شمه­ای از دریای خطرات ناشی از نظریه داروینی نسبت به زندگی -در طول تاریخ- است، و از جمله می­توان به جنایات، بی‌عدالتی­ها و فسادی‌که خود غرب و جهان متحمل شده اند، اشاره نمود. اما مردم این تمدن سرمایه­داری، نمی­خواهند که با واقعیت فسادی‌که اساسات تمدن شان بر آن بنا شده است، مواجه شوند و با آن مبارزه کنند، زیرا آن­ها در تطبیق این تمدن و تحمیل آن به جهان با زور، استعمار، رسانه­های جعلی و ارتش مزدوران فکری و سیاسی خود گام­های دور و بلندی  برداشته اند. بنابر این آن­ها بخاطر حکمرانی یک مشت­ افراد سرمایه­دار فاسد و سودجویی که از این اوضاع به نفع خود استفاده می­کنند، نمی­خواهند دست از فساد بکشند و سرمایه­داران عادی هم تمایل به ایجاد تغییر از داخل به دلیل تداوم قدرت و بقاء نظام­های زندگی ندارند...

بنابر این، با وجود این­که غرب نظریه داروینیزم اجتماعی را پس از آن که در جریان هر دو جنگ جهانی با خطرات آن مواجه شد رد کرد، باز هم تاثیر زنده ماندن آن در اشکالی مانند: لیبرالیسم فردی و سرمایه­داری که قدرت در دست قوی­ترین شرکت‌ها متمرکز است به چشم می­خورد. هم‌چنین تأثیر آن در هویت ملی که اساس آن برتری دانستن خود نسبت به دیگران و نظایر آن است هویداست. این تأثیرات و نظایر آن راه نجات و بیرون‌رفت از این نظریه را دشوار ساخته است. بنابر این، آن­ها به تمدن دیگری احتیاج دارند که یک بدیل مناسبی برای برکندن تمدن‌شان از ریشه و پاکسازی زمین از فساد آن باشد و تا آن زمان، روند وصله زدن لباس فرسودۀ این تمدن سرمایه­داری ادامه خواهد یافت و سپس تلاش خواهد شد تا به نام روند توسعه با شرایطی که در جهان روبرو است تحت نام پیشرفت سازگار شود و احتمال می­رود که این روند خرابی بیشتری را ببار آورده و آن را متعفن­تر سازد.

مترجم: محمد مزمل

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه