یکشنبه, ۲۷ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

موقف حزب التحریر-ولایه تونس مبنی بر قانون منع خشونت علیه زنان

  • نشر شده در تونس

(ترجمه)

حزب‌التحریر-ولایه تونس به روز جمعه، ۶ دسامبر ۲۰۱۹م در خیابان الثوره جوار وزارت امور زنان مقابل سفارت فرانسه موقف‌اش را تحت عنوان : "قانون منع خشونت علیه زنان در ظاهر راحت و در باطن مخرب است" اظهار نمود.

زنان در حزب‌التحریر در خصوص این قانون شعارهایی را سردادند که دورنمای از استعمار کثیف و پس‌زمینه‌ای از تمدن "کاذب" را نشان می‌داد و در عین حال کتاب و نظریات خود را در این مورد به قضات ارائه کردند. موقف زنان با یک واکنش بسیار مثبت توسط اشتراک کننده‌گان و اعضای هیئت که مسوول گردهمایی زنان در مورد این قانون و دیگر قوانینی‌که بنیاد خانواده‌گی و اجتماع را ویران می‌کند، صورت گرفت. ما این را خوب درک کرده‌ایم که همکاری و آگاهی‌دهی در میان مردم از هر قشری جامعه که هستند از جدی بودن این قانون که در تبادله آن وام می‌خواهد، آگاه هستند. گردهمایی مذکور با سخنان اعضای دفتر مطبوعاتی و کمیته ارتباطات به پایان رسید.                                                                 

ما در بخش زنان حزب‌التحریر-ولایه تونس از شرایط خوبی‌که این موقف‌گیری صورت گرفت و از واکنش خوب هر فردی‌که در کنار ما قرار داشت، استقبال می‌کنیم. ضمناً اعلام کردیم که در خصوص این موضوع میزگردی را به روز یک‌شنبه 8 دسامبر 2019م ساعت 10 بجه قبل از ظهر در شهرداری المروج ولایت/استان بن عروس برگزار خواهیم کرد و میزبان زنان فعال در این خصوص خواهیم بود و چیزی جز دعوت رسمی زنان قادر به رساندن موضوع به وزارت امور زنان مبنی بر اشتراک در این گفتمان کارا نخواهد بود. 

 

 بخش زنان دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریر-ولایه تونس

مترجم: ابوزید  

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: "تلاش های اروپا در عراق!"

  • نشر شده در ویدیوها

برگرفته شده از جواب به سوال

"حرکت های مردمی در عراق، لبنان و ایران"

که امیر حزب التحریر عالم جلیل القدر عطا بن خلیل ابو رشته آن را ارائه نموده است

چهار شنبه ۷ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۴ دسامبر ۲۰۱۹م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: تبصره سیاسی "نشست پنج جانبه در مالیزیا، آرزوهای بیشمار و نتایج ناکام!"

  • نشر شده در ویدیوها

تبصره سیاسی هفته از مسجد مبارک اقصی توسط مفکر سیاسی احمد الخطوانی (ابو حمزه)

بیت المقدس – سرزمین مبارک (فلسطین)

چهار شنبه ۱۴ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۱۱ دسامبر ۲۰۱۹م

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک (فلسطین): تبصره خبری "درخواست غرب جهت حل قضیه فلسطین به معنای انتحار سیاسی و نابودی کلی است!"

  • نشر شده در ویدیوها

تبصره خبری از دکتور مصعب ابو عرقوب

عضو دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر در سرزمین مبارک (فلسطین)

سه شنبه ۱۳ ربیع الآخر ۱۴۴۱ه برابر با ۱۰دسامبر ۲۰۱۹م

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک (فلسطین): سلسله "اقتصاد معتدل ما"

  • نشر شده در ویدیوها

دفتر مرکزی مطبوعاتی حزب التحریر خرسند است که سلسله تصویری جدیدی را تحت عنوان "اقتصاد معتدل ما" توسط شیخ حمد طبیب (ابوالمعتصم) از اعضای حزب التحریر در سرزمین مبارک (فلسطین) برای تعقیب کنندگان و دیدار کنندگان سایت ها و صفحات اش ارائه می‌دارد.

ادامه مطلب...

تحرکات مردمی در عراق، لبنان و ایران

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

پرسش:

می‌دانیم که تحرکات مردمی در عراق، لبنان و ایران خودجوش بوده، چنان‌چه در راهکارهای اصلی منتشرشده به تاریخ 5 نومبر2019م گفته شده بود: پرسش اینست که آیا این تحرکات هنوز خودجوش است؟ و این‌که آیا اروپا نیز در این سه سرزمین، که امریکا در آن صاحب نفوذ اصلی به شمار می‌رود، نقشی دارد؟ و این‌که اوضاع جاری در این سه سرزمین به حالت فعلی باقی خواهد ماند و یا امریکا در پی تغییر تمام این مزدوران و یا بعضی از آنان به صورت عادی و یا توسط اردو است؛ چنان‌چه در مصر و سودان این کار را انجام داد؟ جزاک الله خیراً!

پاسخ;

برای روشن شدن پاسخ پرسش‌های مطرح شده به بررسی نسبی امور زیر می‌پردازیم:

یکم) دلایل اعتراض‌ها و انگیزه‌های آن:

بلی، اعتراض‌ها در هرسه دولت به گونه خودجوش بالاگرفت و انگیزه‌های آن مختصراً موارد زیر بود:

1. اعتراض‌های عراق: اعتراض‌های مردمی در عراق در اوایل ماه اکتبر 2019م به گونه تظاهرات و اعتصاب‌ها آغاز گردید و رفته رفته تا بستن پل‌ها و سرک/جاده‌های اصلی در بغداد گسترش یافت. دلیل آن؛ اوضاع بد اقتصادی، فراگیر شدن فساد اداری و مالی در دستگاه‌های حکومتی و افزایش میزان بیکاری بود که به گونه خودجوش و پس از افزایش بی‌عدالتی و مختل شدن روند زنده‌گی مردم بالا گرفت. نظام حاکم در 16 سال نه مشکل برق را حل کرده توانست و نه برای فارغ التحصیلان/دانش‌آموخته‌ها زمینه‌های کاری فراهم کرده توانست و نه هم با وجود سرمایه هنگفت نفتی‌ که عراق دارد، نیازهای اولیه مردم را براورده نمود. اینجا بود که اعتراض‌ها بالاگرفت و نزدیک به 350 تن کشته و هزاران تن دیگر مجروح و بازداشت به جا گذاشت، دفاتر کاری احزاب سهیم در حکومت و وابسته به ایران آتش زده شد، سپس در ماحول قونسل ایران در کربلاء به تاریخ 4نومبر2019م آتش افروخته شد و این قونسلی توسط مردم سنگ‌باران شد و همه خواستار اخراج آن از این شهر شدند. هم‌چنین قونسلی ایران در نجف نیز به تاریخ 27نومبر 2019م آتش زده شد. بیش‌ترین چیزی‌که باعث سرگیجه و حیرت‌زده‌گی حکومت عراق شد، این بود که اعتراض‌ها در مناطقی بالاگرفت که نظام آن را مرکز ثقل مردمی خود بر می‌شمرد، مانند بغداد، ناصریه، کربلاء، نجف و سایر شهرهای جنوب. اعتراض‌ها در این مناطق به حدی شدید بود که عبدالمهدی نتوانست موقف حکومتی خویش را نگهدارد و به تاریخ 30 نومبر 2019م استعفاء داد و پارلمان به تاریخ 1 دسمبر 2019م استعفایش را پذیرفت.

2. اعتراض‌های لبنان: اوضاع اقتصادی لبنان در لبه پرتگاه کامل قرار گرفته و یا عنقریب قرار خواهد گرفت، چنان‌چه «قرضه‌های لبنان در اوال سال 2019م به 8532 ملیارد دالر رسید.» (منبع: العربی جدید 15 مارچ 2019م) این یک مبلغ هنگفت است در حدی که تقریباً نیمی از درامد دولت لبنان در بدل سود این قرضه‌ها پرداخته می‌شود. «میزان قرضه‌های کشور به 152% کل تولید داخلی آن می‌رسد و سودی‌که باید در بدل این قرضه‌ها پرداخته شود، تقریباً نیم درامد دولت را در بر می‌گیرد.» (منبع: بی بی سی 28 اکتوبر2019م) این جنایت‌های سرمایه‌داری منجر به «حجم عظیمی از بیکاری در لبنان گردیده که شامل 32 در صد افراد زیر 35 سال می شود.» (منبع: بی بی سی 26 نومبر 2019م) در اوج این ویرانی اقتصادی به ارث مانده از طبقه سیاسی حاکم برای مردم بود که مسأله "مالیات وتس اپ" به تاریخ 17 اکتوبر2019م مطرح گردید و افکار عامه مردم لبنان را به خروش آورد، مردم دفاتر برخی از نماینده‌گان پارلمان به خصوص در جنوب لبنان را آتش زدند و زبانه‌های این خروش بیروت، نبطیه و صور را در نوردید و تظاهرات سنگینی راه‌اندازی گردید. سپس خیلی زود مردم خواستار استعفای حکومت شدند، بلکه حتی خواهان تغییر تمام چهره‌های برجسته سیاسی در لبنان گردیدند. طرف‌داران حزب ایران در لبنان، "حزب الله" با همان مفکوره نظامی دولت و طرف‌داران آن با استفاده از آن خود را محافظت می‌کنند، شروع به ترساندن تظاهرکننده‌گان نمودند و به تاریخ‌های 24 و 25 اکتوبر2019م به مناطق تجمع مردم یورش بردند. سپس طرف‌داران حزب ایران و گروه آرمان توپ را در بیرون یک بار دیگر به میدان مردم برگرداندند!

3. اعتراض‌های ایران: دولت ایران وضعیت بهتری نسبت به دولت‌هایی‌که در محور آن می‌چرخند –عراق، لبنان و قبلاً سوریه– ندارد، چنان‌‌چه این دولت فاقد حمایت مردمی در حکومت‎داری خود می‌باشد، طوری‌که نیروهای بسیجی عرصه‌های وسیعی از اقتصاد ایران را زیر سیطره خود دارند. این دولت مناطقی غیر فارسی را به حاشیه رانده و این امر باعث تشکل کمربندی از شهرهایی در اطراف این سرزمین شده که هیچ امیدی به نظام حاکم ندارند، هم چنین وضعیت بد اقتصادیی را به وجود آورده که هرلحظه ممکن است در مرکز و یا اطراف آن به گونه یک‌سان منفجر گردد. این واقعاً جای ننگ و شرم است برای نظامی‌که با افتخار از برنامه هسته‌ای و صنعت تولید موشک سخن بزند و در عین حال اعتراض‌های مردمی در آن به دلیل کمبود نفت بالا گیرد؛ کمبودی‌که ناشی از کمبود پالایشگاه‎های نفتی است؛ صنعتی‌که فراهم‌آوری آن برای دولت‌هایی‌که غمخوار واقعی مردم باشند، کاری پیچیده و دشوار نیست. مشکل دیگر اینست؛ باوجود آن که میزان مصارف نفت در داخل ایران از سال 2017م در حدود 40% افزایش یافته، اما دولت در راه‌اندازی پالایشگاه نفتی ولایت/استان هرمزگان ناکام بوده و در عین حال مقدار زیادی نفت توسط باندهایی به دلیل تفاوت قیمت آن به خارج قاچاق می‌شود؛ باندهایی‌که شناسایی آن برای دولت به هیچ‌وجه کار دشواری نیست و این خود نشان دیگری از ناکامی دولت در اداره نمودن یکی از مهم‌ترین منابع اقتصادی این سرزمین، "نفت" است. اقدامی‌که دولت نمود این بود که قیمت نفت را 300% افزایش داد که منجر به بالاگرفتن اعتراض‌ها به تاریخ 15 نومبر 2019م در تهران و ده‌ها شهر دیگر ایران شد. اعتراض‌ها به اندازه‌ای شدت گرفت که بعضی از بانک‌ها آتش زده شد، شماری از حوزه‌ها و دفاتر امنیتی حکومت آتش زده شد. حکومت برای جلوگیری از ارتباط اعتراض‌کننده‌گان با یک دیگر، خدمات انترنتی را قطع نمود و در برخوردش با این تحرکات اعتراضی از بالاترین حد ممکن خشونت و قهر استفاده کرد و سعی نمود آن را با زور آتش و آهن فرو نشاند.

«در عین حالی‌که نیروهای امنیتی ایران به حملات سرکوب گرایانه خویش علیه تظاهرکننده گان ادامه می‌دهد،  مخالفان حکومت ایران به تاریخ 23 نومبر اعلان نمودند که شمار افراد کشته شده در این اعتراض‌ها از مرز 300 تن فراتر رفته که 99 تن آنان شناسایی شده اند و شمار مجروحین از  4000 و شمار بازداشت شده‌گان از 10هزار تن فراتر رفته. آنان هم‌چنین گفته اند که نیروهای بسیجی پیکر شماری از کشته شده‌گان را از شفاخانه/بیمارستان‌ها به جهتی نا معلوم برده اند». (منبع: اندپندنت عربی 24 نومبر 2019م)

دوم) آیا هنوز اعتراض‌ها خودجوش بوده و اروپائیان در آن دخیل نیستند؟

اروپا سعی نمود از این اعتراض‌ها استفاده نماید، اما در کارش برای مختل نمودن نفوذ امریکا در این سه سرزمین موفق بود، شرح مسأله قرار ذیل است:

1. تلاش‌های اروپا در عراق: چنان‎که قبلاً اشاره شد؛ اعتراض‌های عراق، به ویژه در مناطق جنوب، اعتراض‎های روزافزون بوده و بیشتر در مناطق شیعه‌نشین متمرکز بود. بعید به نظر نمی‎رسد اروپا، مخصوصاً انگلیس، تلاش کرده باشد از آن به نفع خود استفاده کند. هرچند دلایل موثقی در خصوص مداخله انگلیس در اعتراض‌های ایران وجود ندارد، اما ایران روی این مسأله حساب‌های زیادی باز نموده بود و حتی آن را یک تهدید می‌دانست؛ در حدی‌که خطیب نمازجمعه تهران، محمد علی موحدی در جریان خطبه‌اش تظاهرکننده‌گان عراق را "شیعه‌گان انگلیس" خوانده گفت: «بعضی گروه‌های منحرفی‌که ما آنان را شیعه‌گان انگلیس می‌نامیم، به صفوف مردم عراق نفوذ کرده اند.» (منبع: ایران انترنشنل 1 نومبر 2019م) این اظهارات وی بیانگر نگرانی مسوولین حکومت ایران از سوءاستفاده انگلیس از تحرکات مردمی است. به علاوه آن؛ حکومت ایران سعی نمود اعتراض‌کننده‌گان را هشدار دهد که شما را مزدوران انگلیس معرفی خواهیم نمود، به ویژه با توجه به این‌که موقف انگلیس در حمایت از اعتراض‌های ایران تقریباً صریح و واضح بود. سفارت انگلیس در صفحه رسمی "تویتر" خویش نوشت: «تظاهرات مسالمت‌آمیز یکی از حقوق مردم عراق است.» و افزود: «خشونت در برابر تظاهرکننده‎گان کاری غیر قابل قبول است. ما برای مجروحین و خانواده‌های کسانی‌که جان خود را در این تظاهرات از دست داده‌اند دعا می‌کنیم.» (منبع: آژانس اسپوتنیک روسیه 5 نومبر 2019م) دقیقاً همین موقف را اندرو موریسون وزیر دولت انگلیس گرفت که توسط سایت خبری العین به تاریخ 27 اکتوبر 2019م منتشر نمود.

2. تلاش‌های اروپا در لبنان: روشن است که در لبنان هم وابسته‌گان امریکا فعالیت دارند و هم وابسته‌گان اروپا. این نیز روشن است که وابسته‌گان امریکا، چه آنانی‌که مستقیماً وابسته به امریکاستند مانند میشل عون و بری و یا آنانی‌که غیر مستقیم وابسته استند، مانند حزب الله از طریق ایران از نظر مادی دست بالا را دارند. اما وابسته‌گان به اروپا "انگلیس و فرانسه"، موقف ضعیفی دارند مانند جعجع و جنبلاط و غیره. در مورد حریری باید گفت که او نسبت به همه ضعیف‌تر است، زیرا یک پای او در اروپاست و پای دیگرش در سعودی، وابسته به امریکا.

این طرف‌های وابسته توان اتخاذ تصامیم نهائی را ندارند، بلکه کاری را که انجام می‌دهند در حد مختل نمودن موقف طرف مقابل است و بس، مثلاً چهار وزیر نیروهای لبنان یکجا به تاریخ 19 اکتوبر2019م از حکومتی‌که مردم خواهان سقوط دادن آن بوند، استعفاء کردند؛ سپس سعدالحریری نخست‌وزیر به تاریخ 18 اکتوبر2019م خواستار مهلت 72 ساعته برای رسیده‌گی به بحران شد، اما برخلاف تمایل رئیس دولت و حزب ایران که از نظر امنیتی دست بالا را دارد، خود به تاریخ 29 اکتوبر 2019م استعفاء داد. سپس فرانسه نماینده‌اش کریستوف فارنو مدیر بخش خاورمیانه و شمال افریقا در وزارت خارجه فرانسه را به لبنان فرستاد؛ «وی در این سفر پیام ایمانویل مکرون، رئیس‌جمهور فرانسه را به عون رئیس جمهور لبنان انتقال داد و در آن تأکید شده بود که فرانسه به اوضاع جاری در لبنان توجه داشته و آماده است لبنان را در شرایط پیش آمده همکاری کند.» (منبع: العربیه 13 نومبر 2019م) این سفر نمایندۀ فرانسه توسط وابسته‌گان امریکا استقبال نشد، چنان‌چه آژانس ملی و رسمی لبنان به نقل از باسیل وزیر خارجۀ لبنان گفت که «وی خطاب به نمایندۀ فرانسه گفته است که هیچ جهت بیرونی نباید در بحران لبنان دخالت نموده و از آن سؤ استفاده کند.»

انگلیس نیز نماینده‌اش ریچارد مور را به لبنان فرستاد و وی با میشل عون دیدار کرده گفت: «حکومت شاهی بریتانیا مدت‌های زیادی است که شریک و پشتیبان مهم لبنان است، به طور نمونه می‌توان به 200 ملیون دالری اشاره نمود که انگلستان در سال گذشته برای تأمین امنیت، استقرار، شکوفایی و حفظ حاکمیت لبنان هزینه و سرمایه گذاری نمود.» وی افزود: «بسیار مهم است که به حق اعتراض مسالمت‌آمیز احترام گذاشته شود و هرگونه سرکوب کردن تحرکات اعتراضی توسط اعمال خشونت یا ایجاد رعب و وحشت توسط هر جهتی‌که باشد، کار قطعاً کاری غیرقابل قبول است.» (منبع: اندپندنت عربی 25 نومبر 2019م)

3. تلاش‌های اروپا در ایران: حکومت ایران مثل همیشه ادعا می‌نمود که در برابر دسیسه‌ها و تهدیدهای خارجی مقاومت می‌کند؛ «حسین سلامی فرمانده نیروهای بسیج ایران امروز مستقیماً امریکا، اسرائیل(دولت یهود)، انگلیس و سعودی را هشدار داد که در صورت عبور از "خطوط سرخ/قرمز" در تعامل با کشورش، آنان را نابود خواهند نمود. سلامی که در جمع تظاهرکننده‌گان طرف‌دار حکومت در تهران سخن می‌گفت و جریان سخنانش در تلویزیون ایران منتشر می‌شد، افزود: «خطاب به امریکا، اسرائیل(دولت یهود)، آل سعود انگلیس می‌گویم: شما در میادین زیادی ما را تجربه نمودید و نتوانستید پاسخ دهید و جهان شاهد این برخوردهای مان بود.» وی افزود: «به شما می‌گوییم که از خطوط سرخ نگذرید و اگر بگذرید بدانید که شما را نابود خواهیم کرد.» (منبع: آر تی 25 نومبر 2019م)

حکومت ایران سعی دارد وانمود کند که در پس اعتراض‌ها نیروهای خارجی قرار دارند و نه مردمی‌که طعم تلخ محرومیت‌ها را چشیده اند! در حالی‌که نشانه‌های زیادی وجود دارد که اعتراض‌های مردم برخاسته از دل و احساس خودشان است، اما به نظر می‌رسد شعار مداخلۀ بیرونی در نظام ایران نهادینه گردیده، در حدی‌که حتی، چنان‌که قبلاً اشاره شد، خطیب نمازجمعه تهران نیز شیعه‌گان تظاهرات عراق را متهم به شیعه‌گان انگلیس نمود! شکی نیست که اعتراض‌های اخیر در ایران اولین اعتراض‌ها نیست و قطعاً آخرین آن نیز نخواهد بود و به گمان اغلب این اعتراض‌ها خودجوش بوده و هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که بیانگر دخالت دست‌های بیرونی و بین‌المللی باشد. اعتراض‌های ایران شباهت زیادی به اعتراض‌های سوریه دارد؛ مردم در برابر حکام ظالمی سربلند می‌کنند که سیاست‌های شان هرگز نشانی از رسیده‌گی به امور امت را نداشته.

سوم) در مورد تصمیم امریکا برای تغییردادن مزدورانش در این سه نظام، موضوع از این قرار است:

1. نفوذ واقعی در این سه دولت از آن امریکاست، اما اروپا "انگلیس و فرانسه" نتوانسته در این نفوذ با امریکا سهیم شود.

2. حکام این سه دولت هم‏چنان در خدمت سیاست امریکا قرار خواهند داشت و امریکا بر اساس لزوم دید خود آنان را تغییر و یا نگه می‎دارد تا آن که امت اسلامی دست به قیام درست و مبتنی بر اسلام بزند که منجر به تغییر درست و صحیح شود.

3. شکی نیست که خواست اصلی کفار استعمارگر از حکام مزدورش این است که منافع آنان را تأمین کنند، پس در صورتی‌که در زمان حاکمیت این حکام شورش و اغتشاشی صورت گیرد، استعمارگران برای مدت حساب شده‎ای به آنان مهلت می‎دهند تا اوضاع را آرام کنند، اما اگر نتوانستند اوضاع را آرام کنند، به این معنی‌ست که دیگر توان خدمت‎گذاری را ندارند و اینجاست که کسان دیگری را جایگزین شان می‎کنند. این جایگزینی گاهی با ابزاری فریبنده به نام دموکراسی می‎باشد، طوری‌که مزدور جدیدی با چهرۀ کم‎تر سیاه و آلوده نسبت به مزدور قبلی آماده می‎کند و این اسلوب در صورتی به‌کارگرفته می‎شود که اوضاع بیش از حد بحرانی نباشد، اما در صورتی‌که اوضاع بیش از حد بحرانی باشد، از ابزار "نظامی" استفاده می‎شود، چنان‎چه در 2011م در مصر و در 2019م در سودان انجام شد.

چهارم) با بررسی نمودن تغییرات احتمالی در این سه دولت با توجه به وضعیت موجود در آن‌ها چنین به نظر می‎رسد:

1. در خصوص ایران: امریکا با صراحت کامل اعلان می‏کند که در پی تغییر نظام حاکم در ایران نیست، یعنی به هر اندازه که شمار کشته شده‎گان در اعتراض‎ها افزایش هم بیابد، بازهم امریکا به این باور است که نظام موجود در خدمت منافع آن قرار دارد. چنان‎چه در عین حالی‌که نظام ایران سرگرم کشتن مسلمانان ایران بود، مسوولین امریکائی از محافظت از نظام سخن می‎گفتند: «یکی از مسوولین بلندپایۀ امریکا روز یک شنبه در قصرسفید اعلان نمود که دولت‏اش در پی تغییر نظام ایران نیست.» (منبع: العربیه نت 17 نومبر 2019م) بنابر این انتظار نمی‎رود به دلیل اعتراض‎های نومبر 2019م در نظام ایران تغییری رونما شود، درست مانند آن که به دلیل اعتراض‎های سال گذشته هیچ تغییری در آن رخ نداد.

2. در خصوص لبنان: چنان‏که گفتیم؛ در لبنان هم وابسته‏گان امریکا حضور دارند و هم وابسته‎گان اروپا و این‏که گروه اول دست بالا را دارند که این خود بر اساس طریقۀ "حل وسط" زمینۀ کوتاه آمدن جانب ضعیف‏تر را فراهم می‌آورد. دو طرف در مورد حکومت تکنو سیاست و حکومت تکنوکرات اختلاف دارند! در هر حال؛ انتظار می‏رود امریکا توازن قدرت را در لبنان تغییر دهد، طوری‌که پلۀ وابسته‏گان به امریکا سنگین بوده و در عین حال وابسته‏گان اروپا نیز تا حدودی وزن خود را داشته باشند و در ادامه به افکار و آراء مردم برای آرام نمودن اوضاع سهمی خواهد داد.

3. در خصوص عراق: امریکا، عراق را تقریباً به گونۀ مستقیم، اما از پس پرده رهبری می‎کند؛ شمار کارمندان سفارت امریکا در بغداد به 16 هزار تن می‎رسد که این افراد فعالیت تمام وزارت‎خانه‎های عراق، به ویژه عرصه‎های نفت و امنیت را زیر نظر دارند و این بزرگ‎ترین سفارت امریکا در سراسر جهان به شمار می‎رود. امریکا در عین حال پایگاه‎های زیاد نظامی در عراق دارد که مشهورترین آن پایگاه "عین اسد" در أنبار است. امریکا در ماه‎های اخیر رفت و آمد دپلومات‎هایش را به عراق به شدت افزایش داد، مانند سفر غیرمترقبۀ پنس معاون رئیس جمهور به تاریخ 23 نومبر 2019م به پایگاه "عین اسد"، هنوز یک هفته از این سفر نگذشته بود که امریکا مارک میلی فرمانده هیأت ارکان مشترک اردو/لشکر امریکا را به تاریخ 27 نومبر 2019م به بغداد فرستاد و این خود دلیل پی‏گیری جدی اوضاع عراق توسط امریکاست، به ویژه با توجه به آن که عراق برای امریکا از حساسیت زیادی برخوردار است، زیرا امریکا این سرزمین را اشغال نمود و ادعا کرد که آن را به جانب شکوفایی سوق خواهد داد؛ در حالی‎که در عمل آن را به جانب بی‌ثباتی و پارچه‌پارچه شدن سوق داد.

در حال حاضر عراق درگیر بحران‎های پی‌درپی است و اگر اوضاع در آینده نزدیک آرام نشود، بعید نخواهد بود امریکا با استفاده از نظامیان اقدام به تغییر نکند و سپس افکار عامه را نیز در آن دخیل و سهیم کند، کاری‌که در مصر و سودان کرد! چنان‎چه دستگاه مبارزه با ترورزم در عراق مشاهده شد و این یک دستگاه و قدرت نظامی بزرگی است که امریکائیان آن را با بهترین امکانات نظامی مجهز کرده اند. این دستگاه در سیاست سرکوب اعتراض‏کننده‌گان دخیل نبود و به نظر می‎رسد اعتراض‎کننده‌گان در میدان "تحریر" این دستگاه را با چشم نجات بخش از شر سیاست‎مداران فاسد می‌نگرند، چنان‎چه تصویر بزرگی از ژنرال عبدالوهاب ساعدی، که یکی از فرماندهان این دستگاه بود و توسط عبدالمهدی برکنار شد، حمل می‌نمودند. انگار این دستگاه در نزد تظاهرکننده‎گاه برای حل و فصل قضایا قابل قبول است. این یک بعد مسأله بود، بعد دیگر این است که گردهمایی‎های نظامی را که امریکا در بغداد راه‌اندازی می‎کند و نماینده‎گان خود را برای مشارکت در آن می‏فرستد، به علاوۀ فعالیت‎های گستردۀ سفارت‎خانه‎اش در آنجا، همه و همه بیانگر آماده‎گی‌هایی است که امریکا برای استفاده از آن در صورت لزوم می‎گیرد.

استعفای عبدالمهدی و تعیین رئیس‎جمهور جدید تأثیری بر بهود اوضاع  و حل مشکلات نخواهد داشت و یک اقدام موقت است، به این معنی که سر زخم هم‎چنان باز است تا زمانی‌که مداوای درست و صحیح از راه برسد.

در هر حال؛ تحرکات مردمی در این سه سرزمین نقاط مثبتی دارد و نقاط منفی، نقاط مثبت آن این است که خودجوش است و هنوز در بیشتر موارد این ویژه‎گی را دارد و اما نقاط منفی آن این است که تا هنوز رهبری آن در دست افراد مخلصی به الله سبحانه وتعالی و صادق با رسول الله صلی الله علیه وسلم نیفتاده که راه آن را به جانب حاکمیت الهی باز کنند که همانا دولت حق خلافت راشده است. در صورتی‎که این تحرکات هم‎چنان عاری از رهبری مخلص به پیش رود و در نتیجه، عاری از هدایت لازم باقی بماند، در این صورت تمام تلاش‎ها و قربانی‎های آن هدر رفته و به تعبیر قرآن کریم؛ " مانند آن [زنى] كه رشته خود را پس از محكم بافتن [يكى يكى] از هم مى‏گسست" خواهد شد. هدایت‎گر واقعی به جانب راه درست همانا ذات پاک الهی است.

ادامه مطلب...

آیا رسول الله صلی الله علیه وسلم را مجتهد گفته می‌توانیم؟

  • نشر شده در فقهی

                                                                                                 (ترجمه)                                                                                                

پرسش:

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

 در کتاب شخصیه جزء اول چنین آمده است: «درست نیست که پیامبرصلی الله علیه وسلم را مجتهد پنداشت.» اما در بخش دوم مقدمه می‎گوید: «پیامبرصلی الله علیه وسلم مال "فیء"، مال جزیه و مالی‌که از سرزمین‎ها سرازیر می‎شد را به رأی و اجتهاد خودش انفاق می‌کرد و به مصرف می‌رساند. بدون شک نصوص شرعی در مورد واگذارکردن این امور برای پیامبرصلی الله علیه وسلم و این‎که آن‎ها را بگونۀ که خواست انفاق نماید، آمده است، قسمی‎که می‌بیند این عمل رسول الله صلی الله علیه وسلم دلیل است برای خلیفه که این اموال را به رأی واجتهاد خودش به مصرف ‌برساند؛ چون انجام عمل پیامبرصلی الله علیه وسلم دلیل شرعی است. پس در نتیجه برای امام و خلیفه که به رأی و اجتهاد خودش این اموال را به مصرف برساند، درست می‎باشد.

از اینرو به نظر می‎رسد که تناقضی بین این دو امر وجود دارد، امیدوارم که این موضوع را توضیح دهید؟

پاسخ:

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

هیچ تناقضی آنچه در کتاب شخصیه اول و در مقدمۀ دستور بخش دوم آمده وجود ندارد؛ اما آنچه در کتاب شخصیه اول آمده این‎که پیامبرصلی الله علیه وسلم مجتهد باشد، جواز ندارد. به‌دلیل‌که در کتاب شخصیه تحت همین باب دلیل بیان شده است که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿قُلْ إِنَّمَا أُنْذِرُكُمْ بِالْوَحْيِ﴾

[انبیاء: ۴۵]

ترجمه: بگو من فقط شما را به وسیله وحی هشدار می‌دهم.

پس این آیه این مفهوم را می‌رساند که الله سبحانه وتعالی به پیامبرصلی الله علیه وسلم دستور ‌می‌دهد که به مردم برسان، بدون شک من شما را با وحی‌که برای من نازل شده است، بیم می‌دهم، یعنی هشدار رسول الله صلی الله علیه وسلم محصور به وحی است؛ چنانچه الله سبحانه وتعالی در سوره نجم می‎فرماید:

﴿وَمَايَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَإِلَّاوَحْيٌ يُوحَى

[نجم: ۳]

ترجمه: و از روی هوا و هوس سخن نمی‌گوید، گفتار او چیزی جز وحی‌که به او نازل می‌شود، نیست.

یعنی ‎این‎که رسول الله صلی الله علیه وسلم در امور تشریعی سخنی نمی‌گوید و عملی را انجام نمی‌دهد؛ مگر به وحی. پس از پیش خودش اجتهاد نمی‌کرد؛ چون مجتهد هم به صواب می‌رسد و هم به خطاء و این در حق پیامبرصلی الله علیه وسلم درست نیست که بگویم که وی امور تشریعی را از نزد خود می‌گفت و یا انجام می‌داد.

اما آنچه در مقدمه دستور بخش دوم آمده متعلق به پیشبرد امور دولت و انفاق کردن بر مبنایی مصلحت مسلمین و یا تعین والی ویا هم تعین قاضی وغیره امور دولت‌داری می‌باشد. پس انفاق ملکیت دولت مانند جزیه، خراج، فیء و اموال مرتدین وغیره موکول به اجتهاد رئیس دولت و آنچه که مصلحت مسلمین تحقق و ایجاب می‎کند، می‌باشد و هم‎چنین تعین والی هم موکول به اجتهاد رئیس دولت به آنچه که مصالح مسلمین است مربوط می‌شود.

پس رسول الله صلی الله علیه وسلم نبی، رسول و حاکم مسلمانان بود و او صلی الله علیه وسلم در تشریع اجتهاد نمی‌کرد و بر آنچه که نازل شده ابلاغ می‌کرد؛ ولی آن حضرت صلی الله علیه وسلم من‌حیث حاکم مطابق با مصلحت مسلمین دارای دولت را مصرف می‌کرد؛ چون او صلی الله علیه وسلم این کار را می‌کرد که رأی و اجتهاد او برمبنایی رسیدن برمصلحت مسلمین بوده باشد. هم‌چنین در امور تشکیل جهاز دولت قسمی‎که اگر پیامبر صلی الله علیه وسلم کسی را والی یا قاضی تعیین می‌کرد، نمی‌گفت که فلان والی را به‌وسلۀ وحی تعین کرده‎ام؛ بلکه این امر متعلق به تنظیم امور دولت‌داری در بخش تعین والیان وقاضی‌ها بر اساس مصلحت مسلمانان بوده که رسول الله صلی الله علیه وسلم با اجتهاد خود انجام می‌داد.

بناًء آنچه که درشخصیه اول آمده کدام تناقضی با آنچه در مقدمۀ دستور بخش دوم آمده است وجود ندارد.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

مترجم: حبيب

ادامه مطلب...

نشست پیمان‌ناتو در لندن و پرونده‌های شک‌برانگیز

(ترجمه)

در نشست ام‌سال پیمان‌ناتو در سوم و چهارم ماه جاری میان فرانسه و امریکا در بسیاری قضایا اختلاف به طور روشن نمایان گردید و  به نظر می‌رسد که توافقی میان آلمان و فرانسه مبنی بر این وجود داشته باشد که هردو در ايفای نقش مخالف امريكا در نشست‌های پیمان، نوبت داشته باشند تا آبروی قاره اروپا را حفظ نمایند و به عنوان بازیکن مهم و رهبری نقش ایفا کنند؛ زیرا در سال گذشته آلمان چرخ مخالفت امریکا را در دست داشت و اکنون در دست فرانسه قرار دارد.

مهم‌ترین پرونده‌های شک‌برانگیز:

یکم) مایه نگرانی اروپا -بویژه فرانسه- برکناری‌شان از قضایای جهانی است. بنابر این، تمرکز فرانسه روی اظهار این نکته اما به گونه آزاردهنده از طریق پیمان‌ناتو بود:

1- بناءً نقطه محوری این بود که دلیل ایجاد پیمان ناتو دشمنی روسیه است و خطری‌که تا اکنون پابرجاست و ماکرون می‌پرسید که چه رخ داده است و چه چیزی تغییر یافته است؟ چرا روسیه را همانند گذشته دشمن نمی‌شماریم؟

2- چگونه ترکیه از روسیه سیستم موشکی خریداری می‌کند؛ در حالی‌که روسیه را جناح دشمن می‌شمارد؟! ترامپ توجیه کرد که اوباما در معامله موشک پاتریوت سهل‌انگاری کرده است. بنابه این دلیل ترکیه از روسیه موشک خریداری نمود. اما ماکرون فوراً پاسخ داد که ما سیستم موشکی را اروپایی به عنوان بدیل برایش تقدیم کردیم، اما ترکیه منافع اروپا و اهداف پیمان‌ناتو را زیر پا گذاشت.

3- امریکا چگونه از شمال سوریه بدون هماهنگی کشورهای عضو ناتو برگشت؟ چگونه ترکیه به شمال سوریه با اقدام خودش بدون هماهنگی با کشورهای عضو ناتو وارد گردید؟ با آن‌‌که فرانسه به گونه مؤثر در مبارزه علیه تروریزم و تنظیم الدوله(داعش) با امریکا و ترکیه اشتراک ورزید؛ اما چرا در سائر پرونده‌ها هماهنگی نمی‌کند؟ و این ماکرون را واداشت که بگوید: «پیمان در بستر مرگ مغزی قرار دارد.» تا این‌که آتش خشم مخالفین را به موضع‌گیری سهل انگارانه امریکا در قبال روسیه، شعله‌ور سازد.

دوم) امریکا خواست که چین را بزرگ جلوه داده و خطر اقتصادی و نظامی چین را طوری نمایان ساخت که کم‌تر از خطر روسیه نیست و پیمان‌ناتو باید جلو این خطر در حال رشد و بزرگ‌شدن را بگیرد و این یکی استراتیژی‌های امریکا در قبال چین است؛ یعنی منافع امریکا را تأمین می‌کند.

سوم) امریکا کسر بودجه تجاری با اروپا را به اروپا یادآوری نمود، که باید اندکی گمرکی و تعرفه‌های گمرکی برای به پایان رساندن این کسر بزرگ، وضع گردد. چنانچه اروپا لزوم پابندی به تعهدات هرکشور در قبال مصارف و صندوق پیمان را یادآوری نمود، یعنی هرکشور عضو باید 2% از عاید ملی خود را بپردازد؛ زیرا پیمان برای حمایت اروپاست نه حمایت امریکا.

این واضح می‌سازد؛ اختلافاتی‌که در داخل پیمان در نشست اخیرشان در لندن برانگیخته شده است، برای سیاست‌های امریکا که روسیه را به عنوان وسیله در سیاست‌هایش به مناطق جنگ در خاورمیانه و شمال افریقا شدیدا ًمورد استفاده قرار می‌دهد و در مقابل امریکا از برخوردهای نگران‌کننده‌اش برای اروپا، چشم‌پوشی کند، بی اعتبار است؛ چه رسد به نزدیکی ترکیه با روسیه. بناءً حل این اختلافات در آیندۀ دور توقع نمی‌رود؛ بلکه در سایه بحران مالی جهانی و نزدیکی امریکا با روسیه، این اختلافات افزایش خواهد یافت.

چهارم) اختلاف کشورهای عضو ناتو در تقسیمات سازمان‌ها و گروه‌ها و کشورها در جهان طبق عدم وجود یک تعریف مشخص از تروریزم و امریکا نمی‌خواهد که برای تروریزم یک تعریف مشخص تعیین کند. برای این‌که حرکات قضاوت‌مندانه‌ای یک جانبه‌اش مقید نگردد و هرکسی‌که در مقابل آن بایستد، تروریست است. بناءً تروریست شمردنِ قسد (نیروهای دموکراتیک سوریه) توسط ترکیه قهرِ فرانسه را بر انگیخته است. اما یگانه امری‌که همه‌ی آن‌ها بر آن متفق هستند، ادامه جنگ موسوم به "تروریزم اسلامی" و لزوم دوام هماهنگی برای مانع ظهور اسلام است و این چیزی است که آن‌ها را با وجود متفرق بودن‌شان و کینه‌ای‌که در میان‌شان است، جمع  می‌کند. سرزمین‌های اسلامی به بهانه جنگ علیه تروریزم همین طور مورد هجوم باقی خواهند ماند تا آن‌که الله سبحانه وتعالی به تولد و آغاز کیان و قدرت مستقلی‌که در سیاست خود بر الله سبحانه وتعالی سپس بر مؤمنین متکی باشند، اجازه دهد.

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه