دوشنبه, ۲۸ صَفر ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

بانک جهانی؛ مارِ خوش‌خط و خال

 

(ترجمه)

خبر:

بانک جهانی تصمیم دارد تا هیئتی را جهت همکاری‏های لازم به پایتخت مؤقت یمن (عدن) بفرستد. (منبع: کانال تلویزیونی بلقیس الفضائیة، 19/10/2019)

تبصره:

بانک جهانی سازمان استعماری‌ست که غرب کافر خصوصا امریکا کشور اول جهان از آن بهره می‌گیرد و جهت مطیع کردن کشورهای ضعیف از آن استفاده می‌کند و این یک روش استعماری متفاوت از روش‏های قدیمی است. در وقتی‏که یمن تحت بحران‏های مرگبار و مصیبت‏های دردناک به سر می‏برد و فریاد و ناله‏های اطفال آن درنتیجۀ کشمکش‏های انگلیس و امریکا طنین انداخته است، بانک جهانی تصمیم دارد تا هیئتی را جهت همکاری‏های لازم به پایتخت مؤقت عدن بفرستد! و این سازمان استعماری چی کمکی می‌خواهد بکند؟! بجز از فرستادن کمک‌های غیر مفید و غیر توسعوی که تنها فایدۀ‌شان به حکومت دست نشاندۀ خودشان می‌رسد تا از این طریق مشکلات اقتصادی‌شان را جبران کرده و از فروپاشی آن جلوگیری گردد. درحالی‌که این کمک‏ها را تحت نام پروژه‌های سرک‌سازی، ساختن مدارس و شفاخانه‌ها ارسال می‌کنند، که درحقیقت این نوع پروژه‏ها هزینۀ دولت‏ها را افزایش می‌دهد؛ زیرا این کمک‌ها از طریق وام‌های سودی پرداخته می‏شوند که برعلاوه اصل پول باید سود آن نیز از طرف کشور مقروض پرداخته شود و این نوع سودها را تحت نام خدمات بدهی اخذ می‏کنند و علاوه بر سود آن یک بخش عظیمی از این بدهی صرف پرداخت معاشات مأمورین و کارکنان این سازمان‌ها و مصارف‌شان می‏گردد.

در واقع همین ارتباط کشورهای جهان با سازمان‏های استعماری مانند صندوق پول، بانک جهانی، سازمان تجارت جهانی و غیره سازمان‏های نشأت گرفته از سازمان ملل است که باعث جهان سوم شد‌شان گردیده است و سرمایه‌های‌شان بدست استعمارگران به باد می‌رود و اهل یمن از جملۀ همین دولت‏هاست. درحقیقت همین اعمالی حکام خائن و گشودن دروازه‏ها به روی غرب کافر وسازمان‏های آن است که سبب بحران‏های اقتصادی و جنگ‌های ویرانگرشده است.

ما خود را به دامن کفار انداختیم و در مقابل کفار با سرنوشت و ثروت امت بازی کردند؛ ثروتی‌که سرزمین سخاوت‌مند یمن از آن سرشار می‌باشد و تمام این مشکلات فقر، بی‏کاری، گرسنه‏گی وغیره نیست؛ مگر نتیجه روی آوردن به غیر اسلام و پذیرفتن نظام‌های غرب در روند زنده‏گی. راه بیرون رفت از آتش فراگیر نظام سرمایه‌داری برای اهل یمن و دیگر مسلمانان وجود ندارد، مگر تطبیق شریعتِ بی نقضِ پروردگار با شیوه درست و نظام سالم آن؛ نظام خلافت راشده بر منهج نبوت، که حزب التحریر به یاری الله سبحانه وتعالی در راستای اقامۀ آن تلاش می‏نماید تا آن که الله سبحانه وتعالی نصرت خویش را شامل حال امت اسلامی گرداند.

﴿وَاللّهُ غَالِبٌ عَلَى أَمْرِهِ وَلَكِنَّ أَكْثَرَ النَّاسِ لاَ يَعْلَمُونَ

ترجمه: و الله بر کار خود چیره و غالب است، ولی بیشتر مردم نمی دانند.

مترجم: یاسین سادات

ادامه مطلب...

ایتایل از دیدگاه اسلام

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش:

 السلام علیکم و رحمة لله و برکاته!

قابل توجه عالم بزرگ عطاء بن خلیل أبو الرشته – حفظه الله ورعاه، در صورت امکان می‌خواهم در رابطه به ایتایل از دیدگاه اسلام توضیحات نموده که آیا ایتایل شراب محسوب می‌گردد یا خیر؟ البته با عدم توجه به استفاده و کمیت آن به گونه تنهایی و یا هم در محلولِ مانند: نوشابه‌ها، عطرها و غیره و هم‎چنان پرسش دیگر من نیز در بارۀ واقعیت ایتایل در میوه جات است؟ الله سبحانه وتعالی اجرتان دهد!

پاسخ:

و علیکم السلام و رحمة الله و برکاته!

چنانچه از متخصصین علوم الکل معلومات دارم که ایتایل دو نوع است: ایتایل‎الکل و میتایل‎الکل، پس اگر پرسش در مورد ایتایل باشد؛ پاسخ آن چنین خواهد بود:

1-    نوع از الکل به نام میتایل یاد می‌شود و برای من گفته شده است که این نوع نشه آور نبوده؛ بلکه مسموم کننده و کشنده است و سبیرتوی آتش‌زا از همین نوع می‌باشد که از بوره چوب ساخته می‌شود و نوشیدن آن باعث نابینایی و متعاقباً از بین رفتن فرد در مدت چند روز می‌شود؛ بناًء میتایل شراب نبوده و از نقطه نظر نجاست و حرمت در حکم شراب داخل نمی‎گردد؛ مگر از لحاظ استفاده حیثیت سَم و مواد زهری را داشته و بنابر قاعدۀ "ضرر" استفاده از آن درست نمی‌باشد.ابن ماجه از عباده بن صامت رضی الله و عنه روایت می‎کند که می‎فرماید:

«أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم، قَضَى أَنْ لَا ضَرَرَ وَلَا ضِرَارَ.»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: زیان رسانیدن و زیان پذیرفتن در اسلام جای ندارد.

2-    و نوع دیگر آن ایتایل می‌باشد که در نوشابه‌های نشه‌آور و معطر از آن استفاده به عمل می‌آید که سبیرتوی طبی از همین نوع است. هم‎چنان الکل ایتایل در صنعت نجاری به گونه محافظ بعضی از مواد به عنوان مادۀ ضد رطوبت و مذاب برای بعضی از قلویات، ادویه جات، عطریات مانند: کلونیا و خوشبویی‎ها و روغنیات جهت مقاومت در برار انجماد مورد استفاده قرار می‌گیرد که استعمال این به سه گونه است:

أ‌)      الکل فقط به شکل ذوب کننده و یا مخلوطی از موادی دیگر مورد استفاده قرار می‌گیرد که باعث از میان رفتن ماهیت و خصوصیت الکل نمی‌گردد؛ بلکه بعد از ترکیبِ هم خصوصیت نشه آور بودن آن پا برجاست، بناًء استعمال این نوع ماده حرام می‌باشد؛ مانند: کلونیا که استعمال آن حلال نمی‌باشد و نجاست با آن مخلوط گردیده و نشه‌آور بودن الکل به حال خودش باقیست؛ چون این ماده با شراب مخلوط گردیده و شراب نجس می‌باشد و دلیل به اثبات این ادعا حدیث الخشني می‌باشد که دار قطنی روایت می‌کند که:

«قُلْتُ: يَا رَسُولَ اللَّهِ إِنَّا نُخَالِطُ الْمُشْرِكِينَ وَلَيْسَ لَنَا قُدُورٌ وَلَا آنِيَةٌ غَيْرُ آنِيَتِهِمْ، قَالَ: فَقَالَ: «اسْتَغْنُوا عَنْهَا مَا اسْتَطَعْتُمْ فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فَارْحَضُوهَا بِالْمَاءِ فَإِنَّ الْمَاءَ طَهُورُهَا ثُمَّ اطْبُخُوا فِيهَا»

ترجمه: گفتم: ای رسول خدا ما با مشرکین یکجا زندگی می‌کنیم و ظروفی برای پخت پز بجز از ظروف ایشان نداریم، سپس – رسول الله صلی الله علیه وسلم – گفت: تا قدر توان از ظروف آنان بپرهیزید؛ اما اگر یافت نکردید آنها را با آب بشوید؛ چون آب پاک کننده آن هاست، بعد از آن در ظروف ایشان غذا درست کنید.

      در این مورد رسول الله صلی الله علیه وسلم می‎گوید:«آب پاک کننده آن است» یعنی آن ظرف قبلاً با استفاده از شراب نجس گردیده بود و بعد از شستن پاک گردیده است. و این خود دلیلی برآن است که شراب نجس و ناپاک می‌باشد و سوال متعلق به ظرفی بود که در آن شراب قرار داده شده است. هم‎چنان در روایت خشنی در ابو داود از ابو ثعلبه خشنی موجود است که:

«أَنَّهُ سَأَلَ رَسُولَ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم قَالَ: إِنَّا نُجَاوِرُ أَهْلَ الْكِتَابِ وَهُمْ يَطْبُخُونَ فِي قُدُورِهِمُ الْخِنْزِيرَ وَيَشْرَبُونَ فِي آنِيَتِهِمُ الْخَمْرَ، فَقَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم: «إِنْ وَجَدْتُمْ غَيْرَهَا فَكُلُوا فِيهَا وَاشْرَبُوا، وَإِنْ لَمْ تَجِدُوا غَيْرَهَا فَارْحَضُوهَا بِالْمَاءِ وَكُلُوا وَاشْرَبُوا»

ترجمه:  وی از رسول الله صلی الله علیه وسلم سوال نموده گفت: ما با اهل کتاب یکجا معاشرت داریم و آنان در دیگ‌های‌شان گوشت خوک پخته می‌کنند و در ظروف‌شان شراب می‌نوشند، رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود: «اگر غیر از ظروف آنان را در یافتید در آن تناول نماید؛ ولی اگر پیدا نکردید با آب شسته و از آن ها استفاده نماید.»

   بدین لحاظ شراب و گوشت خوک نجس و ناپاک می‌باشند و ظرف با استفاده از این دو نیز نجس می‌گردد که باید قبل از استعمال با آب شسته شود.

ب‌)  نوع دیگر آن قسمی است که الکل از ماهیت اصلی خود تغییر می‌یابد و خصوصیت نشه آور بودن آن از بین می‌رود و در نتیجه از آن مواد دیگری غیر از الکل به وجود می‌آید که سمی نمی‌باشد و این مادۀ جدید حکم شراب را به خود نگرفته و مطابق قاعدۀ فقهی که می‎گوید: «تا به هنگامی که دلیل حرام بودن چیزی به اثبات نرسد، ذاتاً مباح می‌باشد.» یعنی پاک و عاری از نجاست است.

ت‌)  قسمی دیگر آن به گونۀ است که الکل از ماهیت و اصلیت خودش تغییر می‎یابد و خصوصیت نشه آور بودن آن از بین می‌رود و در نتیجه از آن مواد دیگری به وجود می‌آید که ویژگی‌های الکل را دارا نمی‌باشد؛ اما سَمی بوده و در حکم سَم داخل می‌گردد که پاک بوده؛ ولی نوشیدن و استعمال آن از جهت ضرر به خود و یا به دیگران حرام می‌باشد.

3-     اگر ایتایل همراه با مواد دیگری مخلوط گردید، حکم آن بر می‌گردد به شناخت این مخلوط که آیا ایتایل خاصیت نشه آور بودن خود را بعد از مخلوط سازی از دست داده است یا خیر؟ و آیا این مخلوط سَمی است یا نه؟ که شناخت این مسئله بر می‌گردد به نتیجۀ تحقیق متخصصین این بخش، پس اگر به شکل علمی و عملی ثابت گردید که این مخلوط نشه آور است، دلالت به آن می‌کند که ایتایل خاصیت و ماهیت خود را از دست نداده و در حکم شراب داخل می‌گردد؛ اما اگر ثابت گردید که نشه آور و سَمی نیست، حکم شراب و سَم را به خود نمی‌گیرد و اگر سَمی بودن این مخلوط به اثبات رسید در حکم شراب نه بلکه در سَم داخل می‌گردد. ولی اگر مخلوط به دست آمده مانند کلونیا نشه آور بود، بناًء به حدیثی که بخاری و مسلم از ام المومنین عایشه رضی الله عنها روایت می‌کند که حکم شراب را به خود می‌گیرد:

«كُلُّ شَرَابٍ أَسْكَرَ فَهُوَ حَرَامٌ»

ترجمه: هر نوشابهای که نشه آور باشد حرام است.

و در حدیثی که مسلم از ابن عمر روایت کرده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم می فرماید:«كُلُّ مُسْكِرٍ خَمْرٌ، وَكُلُّ مُسْكِرٍ حَرَامٌ...»، وفي روایه أخرى لابن عمر «كُلُّ مُسْكِرٍ خَمْرٌ، وَكُلُّ خَمْرٍ حَرَامٌ»

ترجمه: هر چیزی نشه آور شراب، و نشه آوری حرام است. در روایت دیگری از ابن عمر آمده است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرموده اند: «هر نشه آوری شراب و همه انوع شراب حرام میباشد.»

تنها نوشیدن شراب حرام نیست؛ بلکه حرمت آن در ده حالت ثابت گردیده است، چنانچه ترمذی از انس بن مالک روایت می‌کند که گفت:

«لَعَنَ رَسُولُ اللَّهِ صلى الله عليه وسلم فِي الخَمْرِ عَشَرَةً: عَاصِرَهَا، وَمُعْتَصِرَهَا، وَشَارِبَهَا، وَحَامِلَهَا، وَالمَحْمُولَةُ إِلَيْهِ، وَسَاقِيَهَا، وَبَائِعَهَا، وَآكِلَ ثَمَنِهَا، وَالمُشْتَرِي لَهَا، وَالمُشْتَرَاةُ لَهُ»

ترجمه: رسول الله صلی الله علیه وسلم ده کس را در رابطه به شراب لعنت فرموده اند: فشار دهنده، شیره گیرنده، نوشنده، حمل کننده، حمل شده به آن، ساقی، فروشنده، مصرف کننده پول، خریدار و خریداری شده به آن.

4-    مگر پرسش شما در رابطه به ایتایل در میوه جات واضح نیست! اگر هدف‌تان از این پرسش میوه‌جات مانند نارنج باشد که بعد از پخته شدن در بالای درخت به شکل طبیعی و فطری در آن‎ها مقداری از ایتایل وجود دارد، به دور از اشکال خواهد بود؛ چون الکل در آن‎ها به گونه محلول نشه آور مخلوط نبوده؛ بلکه الله سبحانه وتعالی آن‌ها را با همین خصوصیت خلق نموده است. ولی اگر مراد میوه‌جاتی باشد که در آن‌ها ایتایل وجود داشته و باعث ضرر به دیگران گردد، مطابق به این قول رسول الله صلی الله علیه وسلم که ابن ماجه از عباده بن صامت روایت می‎کند که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «ضرر رسانید و ضرر پذیرفتن در اسلام نیست» خوردن آن جایز نمی‌باشد.

اما اگر هدف از پرسش چیزی غیر از این‌ها باشد، لطفا توضیح بیشتری دهید تا بدان پاسخ داده شود. إن شاء الله.

برادرتان عطاء بن خلیل أبو الرشته

ادامه مطلب...

رفع تعارض دو نص در کتاب نظام حکم

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش

السلام علیکم ورحمت الله وبرکاته!

در نظام حکم دو گونه عبارت وجود دارد، آیا این دو عبارت با هم متعارض نیستند؟

پاسخ

وعلیکم السلام ورحمت الله وبرکاته!

نصی را که شما از کتاب (الخلافة) یادآوری کردید، هم‌چنان در نسخه عربی "نظام حکم" صفحه (60) موجود می‌باشد و این نص بیانگر حکم شرعی می‌باشد که هرگاه خلافت اسلامی در یکی از سرزمین‌هایی‌که شروط چهارگانه را داشته باشد، قایم گردد و آن سرزمین با خلیفه بیعت نمود، پس خلافت در آن سرزمین منعقد و حاکم خواهد بود، حتی اگر آن کشور ممثل اهل (حل و عقد) در بیشتر سرزمین‌های اسلامی نباشد. پس اگر در کشور شما با خلافت اسلامی بیعت صورت گیرد، نظام خلافت در آنجا برپا خواهد شد، حتی اگر بیشتر مردم شما از پیکرۀ امت و یا اهل عقد نبوده باشند، چون اقامۀ خلافت اسلامی فرض کفایی می‌باشد و کسی‌که به این فریضه به صورت درست آن اقدام می‌کند، در حقیقت به واجبی عمل نموده است، بناءً دیگران ملزم به تبعیت آن خواهند بود.

اما نص دیگر در نسخۀ عربی "نظام حکم" صفحه (85) چنین صراحت دارد: «پس برای کسانی‌که جهت دست‌یابی به قدرت اقدام نموده اند، جایز است تا شخصی شایسته‌ای را که دارای ویژگی‌های انعقاد خلافت باشد، از میان مسلمانان بخاطر به دوش کشیدن اداره امور و رهبریت، نامزد دهند و همه و یاهم بیشتر از اهل (حل و عقد) در آن سرزمین گردهم آمده و خواهان بیعت با آن شخص گردند تا به حیث خلیفه گزیده شود، بعدا اهل (حل و عقد) با رضایت و اختیار، مطابق کتاب الله و سنت رسولش با آن شخص بیعت می‌نمایند که با این بیعت آنان خلافت منعقد می گردد.»

پاسخ این مسئله به چگونگی انعقاد بیعت در آن سر زمین تعلق دارد. لذا موضوع نخست از دومی متفاوت است.

اول) پاسخ به پرسشی‌که چنین مطرح شده است: آیا بخاطر تأسیس خلافت اسلامی باید اکثر اهل (حل و عقد) از میان امت اسلامی بیعت نمایند؟ یعنی اگر در کشور شما خلافت تأسیس گردید، باید بیشتر کشورهای عربی و اسلامی بیعت نمایند تا خلافت منعقد گردد؟ و به گونه مثال اگر مصر بیعت نکرد، آیا خلافت منعقد نشده است؟

پاسخ: نخیر! این‌گونه نیست، بلکه تأسیس خلافت اسلامی در هرکشوری‌که شروط آن را دارا باشد و بیعت اهل آن کشور با شخص واجد شرایط، باعث انعقاد خلافت صحیح می‌شود و بالای بقیه مسلمانان بیعت اطاعت و داخل شدن در این دولت واجب می‌گردد.

دوم: در پاسخ به این پرسش: چگونه در کشور شما خلافت تأسیس می‌گردد؛ در حالی‌که پاسخ نخست صراحت دارد که خلافت در کشور شما منعفد می‌گردد؛ حتی اگر متباقی مسلمانان بیعت نکرده باشند؟

پاسخ: اگر مسلمانان و یا اهل قوت مسلمان به قدرت فایق آمدند و بخاطر اجرای احکام اسلامی حاکم را که نظام کفر را بالایشان تنفیذ می‌کرد، به زیر کشیدند و شخص مسلمان را که شروط خلافت را داشته باشد، کاندیدا نمودند و از همه اهل (حل و عقد) و یا بیشتر آنان مطابق قرآن و سنت خواهان بیعت با آن شخص شدند، خلافت منعقد می‌گردد. پس این دو موضوع متمم یکدیگرند، نه متعارض هم.

برادرتان عطاء بن خلیل ابوالرشته

 

ادامه مطلب...

آیا واقعاً بغدادی کشته شده؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

آنچه مهم است، اینست که از ابتدای انقلاب بیشتر از یک ملیون انسان در سوریه از بین رفته است و قاتل هم معروف است و ابزار جنایت نیز بزرگ‌تر از اینست که رسانه‌ها بتوانند از آن چشم‌پوشی کنند... این بشار اسد جنایت‌کار است که به طور مداوم مناطق تحت تصرف‌اش را به خاک یکسان می‌کند و طیاره‌ها/جنگنده‌های او و جنایت‌کار روسیه، سوریه را زیر بمب گرفته و مردم‌اش را به قتل می‌رساند. از این جهت کنفرانس‌ها و اجتماعاتی را با کسانی‌که ادعای دوستی با مردم بی‌چارۀ سوریه دارند، برگزار می‌کند.

شاید خواننده سوال نماید که "چرا از جنایت‌های نظام بشار و روسیه شروع نمودید؛ در حالی‌که موضوع بحث کشته شدن بغدادی است؟" آری، باید پرسان کند، اما جواب آن اینست که بسیاری وقت‌ها رسانه‌ها قضایای خورد و کوچک را تحت الشعاع قرار می‌دهند تا قضیه‌های حساس و جنجال‌برانگیز به باد فراموشی سپرده شود. از این جهت ما نباید دنباله‌روان تبلیغات رسانه‌ها باشیم، بلکه همیشه بالای قضایای مهم و سرنوشت‌‌ساز تمرکز نماییم و با تحقیق و پژوهش آن‌ها را تکمیل نموده و خطوط نجات و رستگاری را ترسیم کنیم. حالا که این مسئله تحت الشعاع قرار گرفته است، ما باید حقایق زیر را مورد توجه قرار دهیم:

اول) این‌که این بار نخست نیست که خبر قتل بغدادی اعلان می‌گردد.

دوم) این اولین بار نیست که ائتلاف بین المللی اهدافی را مورد هدف قرار می‌دهند که ادعا دارند سازمان‌هایی را مورد هدف قرار داده اند که با آن‌ها می‌جنگند؛ سپس اعای‌شان باطل اعلان می‌گردد؛ چنانچه طیاره‌ها/چنگنده‌های ائتلاف مسجدی را در یکی از قریه‌های حلب غربی به نام "الجنیه" بمب‌باران نمود و ادعا نمودند که آن‌ها اجتماع حرکت القاعده را بمباردمان کردند؛ اما واضح گردید که آن‌ها جماعت دعوت و تبلیغ را مورد حمله قرار داده بودند.

ما باید سوالاتی را طرح کنیم که بتواند ما را به پیام‌های سیاسی این حادثه آشنا سازد و از جملۀ این سوالات: از این خبر چه کسی استفاده می‌‌کند؟ بعد از شنیدن این خبر مردم شام چه فکر می‌کنند؟ حوادثی خطرناکی را که می‌خواهند کتمان کنند و ادامه دهند، چیست؟ دیدگاهی‌که بعد از این خبر در مورد منطقۀ ادلب ایجاد می‌گردد چیست؟ این خبر به توافقنامۀ سوچی چه ربطی دارد؟ این خبر با تلاش‌های پی‌درپی برای ازبین‌بردن مناطق بیشتر به نفع نظام سوریه چه ارتباطی دارد؟...

این سوالات و حقایق ما را وادار می‌کنند تا حوادث جدید سوریه را تحت شعاع قرار دهیم. سپس متوجه می‌گردیم، آنچه که در شرق فرات جریان دارد، مسئلۀ بزرگی‌ست که می‌خواهند پنهان نگهدارند. عملیات "بهار صلح" که اردوغان و تعدادی از گروهای سوریه راه‌اندازی کردند، نتیجۀ فاجعه‌باری را نسبت به انقلاب در پی‌ خواهد داشت. مناطق وسیعی در شرق فرات به دست حکومت جنایت‌کار سوریه سقوط نموده است و این جنایت تازه‌ای‌ست به حق انقلاب سوریه و مردم آن که در لیست جنایت‌های نظام ترکیه ثبت می‌گردد، بلکه جنایتی‌ست که او را از چشم پیروان و هوا دارانش می‌اندازد.

انتشار خبر کشته شدن بغدادی بخاطری بود که تا به عنوان خبر اول و مهم در صدر اخبار رسانه‌ها قرار بگیرد؛ در حالی‌که نظام جنایت‌کار بشار و روسیه تلاش دارند تا مناطقی جدیدی را در "الکبینه"، یکی از قریه‌های لاذقیه به دست گیرند. این عمل بعد از توافقنامۀ دوجانبه بین اردوغان و پوتین صورت گرفت و هردو تأکید دارند که توافقنامۀ سوچی به گونه طبیعی ادامه دارد. طبیعی بودن آن نزد نظام ترکیه همین است که هر روز مردم سوریه به قتل می‌رسند و زیر بمب‌ها می‌شوند؟! یا این‌که مناطق بزرگی را در شرق فرات به نظام تسلیم کند؟!

بعد از عملیات موسوم به شاخۀ زیتون که جنگجویان قریه‌های شمالی حلب نیز حضور داشتند، اردوغان وعدۀ آزادسازی شهر‌های "تل رفعت و اطراف آن را به آن‌ها داده بود و بعد از عملیات سپر فرات هم‌چنین وعده نموده بود که "منبیج" را آزاد کند؛ اما هیچ یک از این وعده‌ها محقق نشد و حالا عملیات موسوم به بهار صلح راه‌اندازی گردیده است تا مناطق بیشتری را به نظام واگذار نمایند. آیا بعد از این نیز این گروه‌ها وابسته به نظام ترکیه باقی می‌مانند؟! یا واقعیتی را که ما همیشه به آن‌ها گوش‌زد می‌کردیم، درک می‌کنند؟

برگردیم به خبر کشته شدن بغدادی؛ آیا مکانی‌که ادعا می‌شود بغدادی در آن کشته شده رابطه‌ای با مرحلۀ آینده بخاطر هجوم بر حلب به عنوان آخرین پایگاه انقلاب دارد که سازمان ملل-شریک جنایات عصر با جنایت‌کار عصر بشار اسد- توجیه را بخاطر دوام سکوت و خاموشی‌اش از جنایت‌های گذشته و آیندۀ اسد پیدا کند و شاید هم بعد از این خبر به گونۀ رسمی حمایت‌شان را از اسد جنایت‌کار اعلان نماید؛ مخصوصاً بعد از این‌که ترکیه اعلان نمود که بخاطر بزرگ‌شدن موضوع به گونۀ استخباراتی با آن‌ها فعالیت می‌کند.

هر صاحب بصیرتی می‌داند که ما مردم شام به صورت خاص و همه مسلمانان به صورت عموم قضیۀ ما به گونه‌ایست که همیشه زیر استعمار دشمنان خود قرار داریم، طیاره‌ها/جنگنده‌های‌شان در سرزمین‌های مان می‌چرخند و هرکسی را که بخواهد از بین برده و هیچ‌کسی هم نیست از آن‌ها بپرسد. آن‌ها عمل‌شان را انجام می‌دهند، سپس برای ما روایت آن را می‌گویند و از ما می‌خواهند که آن‌ها را تصدیق نماییم و سپس بر اساس همان روایت ما را محاکمه می‌کنند. این کار به این خاطر است که مسلمانان دولتی ندارند تا بر اساس شریعت الله سبحانه وتعالی امورشان را سرپرستی نماید، از آنان حمایت نموده و از شر جنایت‌کاران آن‌ها را حفظ نماید و جواب دشمنان مان را بدهد.

مردم شام، برخی‌ها کشته، عدۀ مهاجر و تعدادی هم آواره شدند و منتظر نجات از زیر یوغ استعمارگران و مزدوران‌شان هستند. آن‌ها در این راه همه‌چیز خود را فدا کردند و این همه جنایات و فریب در ظرف چند سال گذشته بر آنان وارد شده است. بخاطری‌که مولود امت را قبل از تولد آن از بین ببرند. اما کور خوانده‌اند، این امت در اکثریت کشور‌ها دست به انتفاضه زده و خواهان ازبین‌رفتن مزدورانی‌که غرب برای غارت ثروت مسلمانان و جلوگیری از نهضت گمارده‌اند، شدند.

در اخیر باید گفت که جنگ میان مسلمانان و دشمنان‌شان یک امر حتمی است و هم‌چنین نتیجۀ آن نیز حتمی است و عاقبت از متقیان است. اما این عاقبت می‌طلبد تا ما به اندازۀ مسئولیت خود تلاش نماییم و با قوت به دین خود چنگ بزنیم. نصرتی را که الله سبحانه وتعالی برای بنده‌گان خود وعده نموده است، ناامید نباشیم؛ زیرا ما در نبود ریسمان الله سبحانه وتعالی هلاک می‌گردیم و اگر به کشتی شریعت او سبحانه وتعالی سوار نباشیم، غرق می‌گردیم. هیچ راه نجاتی وجود ندارد؛ مگر این‌که با انسان‌هایی‌که بخاطر نصرت دین فعالیت می‌کنند، فعالیت نماییم.

الله سبحانه وتعالی می‌فرماید: ﴿فَاصْبِرْ إِنَّ الْعَاقِبَةَ لِلْمُتَّقِينَ﴾

ترجمه: صبر کن زیرا عاقبت از آن متقیان هست.

نویسنده: منیر ناصر

عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر ولایه سوریه

مترجم: رامین بارز

ادامه مطلب...

اروپا روی سندان ایران و زیر چکش امریکا؛ سرنوشت توافقنامۀ هسته‌ای چه خواهد شد؟

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

مشخص است که برنامۀ هسته‌ای ایران را شرکت‌های فرانسوی و آلمانی در دوران شاه که تابع اروپا مخصوصاً انگلیس بود، ایجاد کردند. اما بعد از فروپاشی حکومت شاه، در سال 1979م نفوذ اروپا نیز در ایران به نهایت رسید و ایران به دام امریکا افتاد. اروپا تلاش نمود تا راهی را برای اعادۀ نفوذ خود و یا مقداری از نفوذ‌ش در ایران پیدا کند. بناءً اروپا مسئلۀ هسته‎‌ای ایران را بعد از این‌که در سال 2003م مخالفین ایرانی بعضی از فعالیت‌های هسته‌ای کشورشان افشا گردید، دامن زد. گفتگو‌ها میان ایران و مثلث اروپائی: انگلیس، فرانسه و آلمان به علاوۀ روسیه و چین جریان یافت. چنانچه ایران در آن سال پروتوکولی را با پایگاه جهانی انرژی هسته‌ای به امضاء رساند که بر اساس آن وی اجازۀ تفتیش فوری انرژی هسته‌ای را داشت. این مسئله دوباره در سال 2005 بعد از این‌که ایران روند غنی‌سازی انرژی هسته‌ای را از سر گرفت، روی کار آمد. اروپا فشار وارد کرد تا قضیه به سازمان ملل راجع گردید، سپس روسیه مخالفت نمود و پیشنهاد غنی‌سازی انرژی هسته‌ای را در سرزمین‌اش نمود و ایران در ابتدای سال 2006 این مسئله را نپذیرفت.

این گونه این حالت تا سال‌های طولانی با فراز و نشیب‌های زیادی ادامه یافت و امریکا تلاش نمود تا این مسئله بدون حل بماند تا اروپا را مشغول آن سازد و به وسیلۀ دروغینی دخالت را نپذیرفت که گویا هیچ علاقه‌ای با ایران ندارد و اروپا هم بدون امریکا توان حل این مسئله را نداشت. تا این‌که به تاریخ 24/11/2013 توافقنامه میان ایران و کشور‌های پنچ به علاوۀ یک یعنی اعضای دائمی شورای امنیت سازمان ملل به اضافۀ آلمان در مورد برنامۀ هسته‌ای ایران به امضاء رسید. بناءً ایران در مقابل رفع تحریم‌ها در مقابل امریکا کوتاه آمد و به نفع وی در منطقه بعد از انقلاب‌ها در آن  نقش بازی کرد، مخصوصاً انقلاب سوریه که رنگ اسلامی گرفت و منافع امریکا را در منطقه به چالش می‌کشید؛ چنانچه اوباما به این موضوع اعتراف کرد. بناءً ایران با بی‌شرمی کامل شروع به تطبیق این نقش پلید نمود و اموالی را که بلاک گردیده بود که از جانب امریکا باز گردانیده در این راه مصرف نماید و هفت ملیارد دالر آن در امن قرار گیرد. اما اروپا از این حالت راضی نبود، زیرا هدف امریکا را به خوبی می‌دانست و امریکا توافقنامه را به نهایت رسانده بود و با گفتگوهای مخفی همرای ایران به نتیجه رسیده بود. اروپا تلاش نمود تا آن‌ها را شکست دهد؛ اما زمانی‌که ناکام گردید، مجبور به موافقت شد تا تاثیر بین المللی‌اش را حفظ نماید، منافع آن محقق شود و فشارهایش را ادامه دهد تا دست آوردهای زیادتری را کسب نماید. تا این‌که به تاریخ 20/7/2015 توافقنامۀ جدیدی صورت گرفت، اگرچه این توافقنامه به نفع امریکا بود که اوباما آن را به عنوان یک عمل تاریخی لقب داد و تبلیغاتی بود برای کسب آرای دیموکرات‌ها در انتخابات 2016 و تحکیم نقش ایران در منطقه مخصوصاً در سوریه. اما اروپائی‌ها این فرصت را به هدف دست‌آوردهای اقتصادی غنیمت شمردند؛ جمهوری‌خوا‌هان با این توافقنامه مخالفت نمودند؛ برای این‌که مخالفین‌شان در انتخابات پیروز نگردد.

بعد از این‌که جمهوری خواهان به قدرت رسیدند، رییس جمهور ترامپ در 8/5/2018م این توافقنامه را از بین برد، وی گفت: چون شرایط در سوریه تغییر نموده است؛ چنانچه حالا خطر سقوط نظام و جود ندارد؛ بناءً نیازی به ایران در آنجا نیست. روسیه و اردوغان نقش مهمی را بعد از ایران و حزب آن در لبنان و پیروان‌اش به نفع امریکا در از بین بردن انقلاب و مشروع  اسلامی‌اش و تحکیم نظام سکولار که مزدور امریکاست انجام دادند؛ زیرا گمام می‌کردند که اروپا از این توافقنامه به نفع خود سود برده است. امریکا تصمیم گرفت توافقنامۀ دیگری را در ضمن جنگ اقتصادی که ترامپ بتاریخ 2/3/2018 بر دوست و دشمن اعلان نمود با ایران امضاء کند که منافع اروپا را به خطر مواجه کند.

ایران با حملۀ امریکا سازگاری دارد و به نفع وی می‌چرخد و می‌داند که امریکا قوی‌ترین نفوذ بین‌المللی را در سطح جهان دارد. بناءً اروپا را با ترک گفتن از توافقنامۀ هسته‌ای تهدید می‌کند و برای اولین بار بتاریخ 8/5/2019م تحریم‎‌ها بروی کاهش یافت و برای بار دوم بتاریخ 7/7/2019م و برای بار سوم بتاریخ 7/9/2019م و از تاریخ 6/10/2019م برای چهارمین بار تهدید می‌کند تا تحریم‌ها کاهش یابد. هر اندازۀ که اروپا از لبیک گفتن به در خواست‌ها تأخیر می‌کند و امریکا تحریم‌هایش افزوده می‌گردد، تهدیدات ایران بالا می‌گیرد. همۀ این‌ها به نفع امریکاست که از بین بردن توافقامه را هدف قرار داده است. اروپا تلاش نمود تا راهی را برای رسیدن عواید نفتی‌اش خارج از نظام تحویلات مالی جهانی امریکائی پیدا کند.

فرانسه تلاش نمود تا امریکا را قناعت دهد که ایران را اجازه دهد تا قدم اعتباری را به ارزش پانزده ملیارد دولار که معادل به حقوق چهار ماهۀ نفتی می‌شود، در مقابل پایبندی به توافقنامۀ هسته‌ای و ضمانت امنیت خلیج و گشایش مذاکرات در مورد امنیت منطقه و مرحلۀ بعد از سال 2025 در وقت انتهای بندهای توافقنامه بردارد. اما امریکا این پیشنهاد را نپذیرفت و فال اروپا به نتیجه نرسید؛ بلکه امریکا تحریم‌های جدیدی را علیه ایران که شامل شانزده کیان، یازده کشتی و ده نفر در ایران می‌شد وضع کرد. این کار امریکا به چالش کشیدن واضح اروپا و به مخاطره انداختن منافع تجاری‌اش در ایران بود.

اروپا به توافقنامه متمسک می‌شود، زیرا این توافقنامه منافع اقتصادی و سیاسی او را فراهم می‌کند، به گونه‌ای‌که توانائی نشستن با امریکا را برای بستن توافقنامه پیدا کرد که قدرت بین‌المللی وی را بلند می‌برد. امریکا می‌خواهد دست‌آوردهای اروپا را ازبین برده و او را به حاشیه براند تا دنبال امریکا روان باشد؛ نه در ردیف وی؛ هم‌چنین با روسیه و چین نیز چنین می‌کند. بناءً امریکا می‌خواهد توافقنامۀ را تنها با ایران به امضاء برساند که چوکات آن را خودش مشخص نماید تا منفعت اصلی را امریکا و آنچه باقی می‌ماند به دیگر کشورها برسد.

این واضح است که امریکا در مذاکره با کوریای شمالی چین را به حاشیه می‌راند؛ در حالی‌که چین در آنجا صاحب نفوذ است؛ اما بخاطر ضعف سیاسی نتوانست امریکا را وادار نماید تا مذاکرات سه جانبه باشد. هم‌چنین امریکا مذاکرات شش جانبه را همرای کوریای شمالی که در آن روسیه، چین و چاپان اشتراک می‌کرد، لغو نمود تا تنها تصمیم بگیرد و نکتۀ دیگر اینکه تا تأکید کند که او یگانه دولت بدون رقیب در سطح جهان است تا به تنهائی روابط بین‌المللی را مشخص نماید و دیگران به آن پایبند باشند. اگر چنین نکند، بر آن‌ها فشار آورده و تحریم وضع و افکار عمومی را علیه آن‌ها می‌کند؛ چنانچه در مسئلۀ تروریزم چنین کرد.  همۀ کشورهای جهان مطیع امریکا شده، در جنگ با آن همگام شدند و قوانین آن را پذیرفتند؛ هرکسی‌که قوانین وی را نپذیرد، او را به همکاری با تروریزم متهم می‌کند؛ بناءً بر وی تحریم وضع می‌کند و مورد تنفر افکار عمومی قرار می‌گیرد. پس همه پذیرفتند و این گونه امریکا در قضایا عمل می‌کند، سلطۀ خود را تحمیل و منافع خود را تأمین می‌نماید.

واضح می‌گردد که تلاش‌های اروپا بسیار سست و ناکام است. گمان می‌رود که توافقنامه عملی صورت نگیرد و تنها در حد حرف باقی بماند. اروپا با این کار راضی می‌گردد و درنگ می‌کند تا زمینه بخاطر حفظ دست‌آوردهایش مهیا شود. در حالی‌که امریکا می‌خواهد توافقنامۀ را با ایران به تنهائی منعقد نماید که دیگران را به حاشیه براند و ایران نیز با این کار امریکا هم‌خوانی دارد. ایران همیشه ناتوانی راوپا را حمله می‌کند؛ به دلیل موقف امریکا از اروپا. اما مشکلات دیگری نیز وجود د دارد که بستن قرارداد را به صورت داخلی و خارجی به تعویق می‌اندازد که بر آن غلبه می‌کند؛ زیرا ترامپ می‌خواهد کاری را انجام دهد که زمینۀ پیروز شدنش را در انتخابت پیش‌رو فراهم سازد.

ایران یک دولت ملیت‌پرستی‌ست که اختلافات مذهبی را دامن زده و از آن بهره‌برداری می‌کند. ایران در رکاب امریکا به دنبال فراهم کردن هدف خود می‌باشد و بخاطر منافع خود نفوذ امریکا را قوی می‌سازد. چنانچه از اعمال وی در سوریه، عراق و افغانستان واضح می‌گردد. اما دولت خلافت راشده بر منهج نبوت که به زودی اقامه خواهد شد، با هیچ‌کسی در مورد ساختار جنگی و اسلحۀ هسته‌ای خود مذاکره نمی‌کند و دخالت هیچ‌کسی را نمی پذیرد، بلکه آنچه را که شریعت امر نموده است، انجام داده و برای هراس دشمن امکانات فراهم می‌کند.

نویسنده: اسعد منصور

مترجم: رامین بارز

ادامه مطلب...

ضایع شدن مهم‌ترین امانت‌‌ها

(ترجمه)

«عن أبي هريرة رضي الله عنه قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ: «إِذَا ضُيِّعَتِ الأَمَانَةُ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ» قَالَ: كَيْفَ إِضَاعَتُهَا يَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَسَلَّمَ؟ قَالَ «إِذَا أُسْنِدَ الأَمْرُ إِلَى غَيْرِ أَهْلِهِ فَانْتَظِرِ السَّاعَةَ» (رواهُ البُخاري)

ترجمه: از ابو هريره رضی الله عنه روايت است که رسول الله صلی الله عليه وسلم فرمود: چون امانت ضايع ساخته شود، انتظار قيامت را بکش. گفتند: يا رسول الله صلی الله عليه وسلم! ضايع شدن آن چگونه است؟ فرمود: هرگاه کار به غیر اهلش (نا اهلان) سپرده شود انتظار قيامت را بکش.

توضیح حدیث

مراد از لفظ امر در جمله «إِذَا أُسْنِدَ الأَمْرُ»، جنس امور متعلق به دین می‌باشد؛ مانند خلافت، امارت، قضاء، إفتاء وغیره. کرمانی می‌گوید: «لفظ "الی غیر اهله" یعنی کسی‌که اهل امانت نیست و ظرفیت نگهداری امانت را ندارد.» یقیناً افراد زیادی امانت را دست کم می‌گیرند، حتی هیچ نوع اهتمامی به آن ندارند، در حالی‌که موضوع امانت یک موضوع عظیم و نهایت مهم است. بعضی از مسلمانان امانت‌ها را ترک کرده و آن را صرفاً به مفهوم ودیعت‌های مال و پولی که نزد بعضی انسان‌ها امانت می‌گذارند، منحصر ساخته اند، لیکن لفظ امانت عام‌تر از این می‌باشد، قسمی‌که نماز یک امانت است، زکات یک امانت است و مجموعه شعائر دین امانت است، هریک از اعضای جسد انسان امانت بوده لذا دست امانت است، پای امانت، فرج امانت، شکم امانت وغیر ذلک همه امانت اند، پس باید انسان از طریق این امانت‌ها به حرام واقع نشود، اگر به چیزی‌که انسان امین شناخته شده افراط کرد، از حد تکلیف گذشته است. بناءً همه امر ونهیِ الله سبحانه وتعالی امانت بوده و انسان در قبال آن مسئول می‌باشد.

پس برادران مسلمان! از جمله مهم‌ترین امانت‌ها، امانتی است که مربوط به حکام و رؤسا می‌باشد و آن سرپرستی درست از امور رعیت است. به همین مناسبت در حدیث متفق علیه از معقل بن یسار روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«مَا مِنْ عَبْدٍ يَسْتَرْعِيهِ اللهُ رَعِيَّةً، يَمُوتُ يَوْمَ يَمُوتُ وَهُوَ غَاشٌّ لِرَعِيَّتِهِ، إِلَّا حَرَّمَ اللهُ عَلَيْهِ الْجَنَّةَ»

ترجمه: هر بنده‌ای را که الله متعال به امارت رعيتی بگمارد و او در حالی بمیرد که بر آنان ظلم کرده باشد، الله متعال بهشت را بر او حرام کرده است.

بلی، سر پرستی رعیت بزرگ‌ترین امانتی است که در بطن آن امانت‌های دیگری قرار دارند، با ضایع شدن این امانت بزرگ همه چیز ضایع است، به خصوص در زمانه فعلی زندگی امت که امور به غیر اهل آن مثل: فساق، عصات، مجرمین، ظالمین، منافقین، وعلمانیین) سپرده شده، حتی کفار و فجار سرپرستی امت را عهده دار می‌باشند. کسانی‌که این مناصب را به طریقه فریب حاصل کرده و بخاطر فریب مسلمین بکار می‌برند که در مصر، سوریه، عراق، افغانستان، پاکستان وغیره شاهد این صحنه‌ها هستیم.

پس ای مسلمانان چرا ضایع شدن مهم‌ترین وبزرگ‌ترین امانتی را که عبارت از خلافت اسلامی است نمی‌شناسید؟ و چرا بخاطر اعاده آن با دعوتگرانی‌که بخاطر اعاده آن کار می‌کنند، یکجا نمی‌شوید؟

خلاصه حدیث

ضایع شدن امانت‌ها (تسلیمی پست‌ها ومقام‌های دولتی و امور عامه به غیر اهلش) و بزرگ‌ترین امانت ضایع شده امانت حکام است یا به عبارت دیگر فقدان خلافت یا دولت اسلامی است که احکام اسلام را تطبیق نماید.

ادامه مطلب...

چگونه بر اساس اسلام حکومت خواهیم کرد؟

  • نشر شده در فقهی

(ترجمه)

پرسش

با عرض سلام خدمت امیرمان! امیدوارم از نعمت صحت و عافیت برخوردار بوده باشید و از الله متعال می‌خواهم تا در آن امور که موجب رضایتش می‌گردد، دستگیری‌تان نماید و بدان فایق آیید و از خطاهای‌تان در گذرد. پرسش من این است که: در این روزها سوالات زیادی از مردم شنیده می‌شود که اگر الله متعال با برپایی خلافت اسلامی بر اساس منهج و طریقۀ نبوی صلی الله علیه وسلم  بالای ما سایه رحمت و منت خویش را بگستراند و این فرصت را برای‌مان اعطاء فرماید، چگونه مطابق اسلام حکومت خواهیم کرد؟ و ما می‌دانیم که لازم است تا اسلام به گونه کامل و شاملش از روز اول تطبیق گردد؛ پس احکام، اجراآت و گام‌های عملی که عجالتاً بعد از اعلان خلافت اسلامی باید اتخاذ شود چه خواهد بود؟ و نقش ما جوانان در این گروه (حزب) که در قلمرو دولت خلافت اسلامی زندگی به سر می‌بریم چیست؟

پاسخ

وعلیکم السلام ورحمة الله وبرکاته!

کارها به وقت خودش انجام خواهد گرفت؛ پس عجله نکنید. به شکل عام باید گفت که جوانان به گونه عمومی بخاطر این کار آماده اند؛ بناءً افکار حزب، مفاهیم و آن چه که در کتاب‌های حزب از نظام‌ها و قانون اساسی گرفته تا راه و مسیری‌که به آن روان می‌باشد، همه و همه جوانان را – با کمک الله متعال – در آن زمان تقویت و توانایی خواهد بخشید تا این امر را تحقق بخشند.

اما به شکل خاص اصدار حکم مبنی بر احکام اسلامی در همان زمان خواهد بود – إن شاء الله -، الله منان شما را بخاطر حرص و توجه‌تان به این امر برکت دهد.

برادر تان عطاء بن خلیل أبو الرشته

9  محرم 1435هـ.ق

2013-11-12

ادامه مطلب...

سرزمین مبارک: نگاه مختصر" سیداو با هدف فاسد کردن زنان و نابودی خانواده با ابزار محلی دست بکار شده است"

  • نشر شده در ویدیوها

ارایه کننده: دوکتور ابراهیم تمیمی عضو دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در سرزمین مبارک (فلسطین)

ترتیب دهنده: دفتر مطبوعاتی حزب التحریر در سرزمین مبارک (فلسطین).

11 ربیع الاول 1441 هـ.ق/ 08 نومبر 2019م

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه