یکشنبه, ۰۵ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۰۸م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

پروندۀ سیاه چین علیه مسلمانان ترکستان شرقی

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

ترکستان شرقی سرزمینی از سرزمین‌های اسلامی‌ و جزء جدایی ناپذیر دولت اسلامی‌ بود. این سرزمین در وسط آسیای میانه واقع شده و از شمال به روسیه، از جنوب به منطقۀ تبت از شرق به مغولستان، از غرب به قزاقستان، قرغیزستان، تاجیکستان، افغانستان و بخشی از کشمیر تحت اشغال هند و از جنوب شرقی به شانگ‌های و ایالت گانسو متصل است. مساحت آن بالغ بر1626000 کیلومتر مربع است. این سرزمن با مرز 5400 کیلومتری  یکی از بزرگترین پنج ایالت چین بوده و دارای جمیعت بیشتر از 25 میلیون می‌باشد، این مسلمانان به علاوه نژادهای دیگری مانند قزاق‌ها، قرغیزها، تاتارها، اوزبیک‌ها و تاجیک‌ها، دارای اصلیت ترکی با نژاد اویغوری می‌باشند؛ زبان آن‌ها ترکی است و با لهجه‌های مختلف؛ اما از رسم الخط عربی استفاده می‌کنند. پایتخت آن ترکستان شرقی است. پس از فتح  سرزمین‌های فارس و خراسان توسط مسلمانان، اسلام وارد این سرزمین شد.

ارتش فرمانده قتیبه بن مسلم الباهلی در سال 95هـ.ق وارد شهر کاشغر گردید؛ همین‌که بنیانگذار دولت کاراکان، سلطان خاخان معروف به غراخان، اسلام را پذیرفت، به متابعیت از آن فرزندان و بزرگان دولت آن نیز اسلام را پذیرفتند. در سال232هـ.ق اسلام تمام این سرزمین را فراگرفت؛ در همان سال قرآن کریم ترجمه شد؛ مساجد جای معابد را گرفت و تنها در شهر کاشغر 300 مسجد بناء و تبدیل به بزرگترین مراکز اسلامی‌شد؛ از هرگوشه جهان اسلام طلاب برای فراگیری علوم اسلامی و احکام آن درین مراکز سرازیر می‌شدند.

در سال 1759م ارتش وحشی چین به قصد اشغال روانه‌ای ترکستان شرقی شد، تای این‌که بین چینی‌ها و مسلمانان این سرزمین جنگ‌های خونین بسیاری شعله‌ور گردید؛ جنگ هایی‌که بیشتر از یک میلیون مسلمان را قربانی و چین را الی سال 1862م بالای این سرزمین مسلط ساخت. پس از آن سال مسلمانان ترکستان مقاومت شدیدی را در برابر اشغال راه‌اندازی و در نتیجه به رهبری یعقوب بیک پیروز و دولت مستقل را تحت زعامت وی برپا نمودند؛ اما بعد از 16سال حکام چین به همکاری انگلیسی‌ها در سال 1876م برای بار دوم این سرزمین را اشغال و آن را به عنوان سرزمین جدیدی به نام سینکیانگ نامگذاری و ضمیمۀ امپراتوری چین و تابع آن گرداندند. بعد از این‌که دولت ملی چین در سال 1911م بر این سرزمین کاملاً مسلط شد، برای مطیع ساختن این مسلمانان و شکستن مقاومت شان و برای جلوگیری از انقلابات شان کشتارگاه‌های انسانی بسیاری راه اندازی نمود. بدترین انواع ظلم و شکنجه را در حق این مسلمانان رواداشت. این سرزمین را به 450 اردوگاه‌کار اجباری تقسیم نمود. درین اردوگاه‌ها تعداد بی‌شماری تا سرحد مرگ کار می‌نمودند؛ ملکیت‌های شخصی ملغی شد؛ طعام‌خانه‌های عمومی راه اندازی و پخت خانگی ممنوع شد و از اثر ضیاع وقت، خانواده‌ها ازهم پاشیدند. تمام دارائی‌های مسلمانان مصادره شد تا این‌که بار دوم مسلمانان انقلاب نمودند و در نتیجه در سال1944م دولت مستقل را در ترکستان شرقی بنا ساختند؛ اما این دولت زمان زیاد عمر ننمود؛ بلکه در سال 1949م اشغال بازگشت و تاکنون بالای این سرزمین مسلط می‌باشد.  

اقدامات جنایت‌کارانۀ چین علیه مسلمانان ترکستان شرقی

1. اعلان رسمیِ این‌که اسلام مخالف قانون بوده و هرکسی‌که بر اساس آن عملی را انجام دهد، مجازات می‌گردد؛

2. ممانعت از تعلیم دین اسلام و انجام عبادات آن؛

3. تدریس کفر و الحاد در مدارس برای فرزندان مسلمانان؛

4. بستن بیش از 28 هزار مسجد و 18 هزار مدرسۀ اسلامی؛

5. استفاده از بناءهای اسلامی مانند مساجد و مدارس برای اعمال منافی احکام اسلام؛

6. بازرسی خانه‌ها و جمع‌آوری بیش از 730000 هزار جلد کتاب اسلامی و نسخه‌های خطی اسلامی و مجبور کردن علماء برای سوختاندن آن‌ها در میدان‌های عمومی؛

7. چاپ پوسترها و آگاهی‌های تبلیغاتی علیه اسلام و دیوار نوشته‌ها در شهرها و قریه‌ها؛ مانند دین اسلام افیون است، اسلام در خدمت استعماراست و اسلام علیه علم است و ترکیبات دروغین دیگری مثل این‎ها؛

8. مجبور ساختن زنان به کوتاه نمودن موها، نپوشاندن سر و به پوشیدن لباس‌های کوتاه و در صورت خودداری تهدید به دستگیری و مورد پیگرد قانونی قرار گرفتن؛

9. اعدام 360 هزار مسلمان در سال‌های 1949- 1968م، در سال هایی‌که مسلمانان درآ ن در برابر اشغال چین جنایتکار 45 بار اقدام به انقلاب نموده بودند؛

10. به شهادت رساندن75 هزار شهید در سال 1966م، در قتل عام وحشیانه‌ای ‌که اشغال در شرف ماه مبارک رمضان راه اندازی نموه بودند؛

11. مجبور ساختن علمای مسلمان برای صدور بیانه‌های رسمی، ‌که نشانگر میزان‌همکاری و حمایت آن‌ها از دولت مردان چین و حزب کمونیست باشد؛

12. مجبور ساختن علمای مسلمان و امامان به فراگیری اصول کمونیستی و آموزاندن نحوۀ تعامل اموردینی و اجتماعی مسلمانان به مقامات چینی؛

13. مجبور نمودن علماء و امامان به امضای تعهدنامه‌ها برای خودداری از آموزش احکام  اسلام به فرزندان مسلمان چه در خانه و چه در مساجد؛

14. دستگیری و شکنجۀ مرگ‌آور علمایی‌که از تعلیم مقامات چینی خودداری می‌کنند، چنانچه ده‌هاهزار از علمای مسلمان را دستگیر  و تاسرحد مرگ آن‌‌ها را شکنجه نمودند؛ تاجایی‌که بسیاری از آن‌ها در زندان‌ها جان باختند.

چین اکنون مسلمانان را در ترکستان به بدترین شکل آن قتل‌عام‌ می‌نماید؛ چون مسلمانان دیگر تحت حاکمیت حضرت عمرفاروق، صلاح الدین ایوبی و معتصم بالله نیستند؛ بلکه زمام امورشان در دست حکام مزدوری می‌باشند که جنایات آن‌ها در حق مسلمانان تحت حاکمیت‌شان، کمتر از جنایات چین در حق مسلمانان ترکستان شرقی نیست. به گونه مثال: اردغان، کسی‌که ستایش‌گران و هوادارانش وی را حاکم اسلامی می‌خوانند، در قبال ظلم و وحشی‌گریی‌که در حق مسلمانان ترکستان شرقی می‌شود، هیچ احساس مسئولیتی نداشته و علاوه بر آن، به روابط خود همرای چین نیز ادامه می‌دهد و حتی این وحشی‌گری چین را یک امر مربوط به امور داخلی عنوان می‌کند، در حالی‌که مردم ترکستان شرقی دارای اصلیت ترکی بوده و با مردم ترکیه رابطۀ عقیدوی و رابطۀ نسبی دارند. اما اردوغان به دستورات امریکا در سوریه لبیک گفته و برای نجات بشار اسد و بازگشت وی درحکومت تلاش می‌کند؛ حکومتی‌که نزدیک بود به دست انقلابیون سقوط و بر ویرانه‌هایش خلافت راشده بر منهج نبوت تأسیس شود. هم‌چنین از جمله حکام منتسب به اسلام سرزمین‌های اسلامی سلمان و روحانی‌، که جزء کشتن مسلمانان سوریه، عراق و یمن کاری دیگری ندارند، اوضاع برادران مان در ترکستان شرقی برای شان‌هیج اهمیتی ندارد.

هرگزدستانی‌که در ین سرزمین‌های اشغال شده توسط کفار استعمارگر، مسلمانان را بازیچه قرار می‌دهد، قطع نشده، فلسطین، کشمیر، ترکستان شرقی، سودان جنوبی، قبرس، اندلس و دیگر سرزمین‌های اسلامی‌نیز آزاد نخواهد شد؛ مگر توسط خلافت راشده بر منهج نبوت. این وعدۀ الله سبحانه می‌باشد؛ وعدۀ کسی‌که هرگز وعده‌اش را خلاف نخواهد کرد. این بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم است؛ بشارت کسی‌که از هوای نفس خویش سخن نگفته؛ بلکه هر فرموده‌اش وحی الله سبحانه می‌باشد.

پس ای مسلمانان! برای تأسیس خلافت راشده دست در دستان برادران خود در حزب التحریر گذاشته و در ادای این تکلیف الهی سهیم شوید. تأسیس خلافت راشده فرض رب العالمین، سبب عزت، آزاد کنندۀ سرزمین‌های تان بوده و از دشمنان تان حساب خواهد گرفت. خلافت راشده در تمام اکناف جهان منارۀ خیر، علم و عدل را بلند خواهد کرد؛ اگر چه دیگران وقوع آن را دور می‌بینند؛ اما به زودی محقق خواهد شد.

نویسنده: استاد شایف الشرادی-ولایه یمن

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

گونه‌ی دیگری از بیداری اسلامی در تاجیکستان

(ترجمه)

خبر:

براساس داده‌های دفتر ثبت احوال نفوسِ کشور تاجیکستان، در سال 2018م به اکثریت دختران و پسرانی‌که در این کشور بدنیا آمده‌اند، نام‌های اسلامی گذاشته‌اند. سال گذشته نیز نام‌های: ادریس، عمران، محمد، ابوبکر، عمر، عبدالله و یوسف اکثریت نام‌های پسران متولد سال را تشکیل داده است. هم‌چنان محبوب‌ترین و بیشترین اسمای دختران متولد این سال را نام‌های عربی و عبرانی مانند: مریم، آمنه، عائشه، آسیه، حنیفه، فاطمه و حبیبه شکل داده است. این خبر در آژانس اطلاعاتی "آسیا پلس" به تاریخ12 فبروی 2019م به نشر رسیده است.

به همین ترتیب، آژانس متذکره مصاحبه‌ای از منصور سروش نویسنده و فیلسوف تاجیکی را انعکاس داده است که وی ریشه و اصل همۀ این نام‌ها را عربی دانسته و گفته است که این اسما ارتباط مستقیم با اسلام دارد، منصور سروش گفت: «مردم تاجیکستان تا دهـۀ 90 ترجیح می‌دادند تا بر فرزندان خویش نام‌های فارسی و از کتاب شهنامۀ فردوسی انتخاب نمایند. نام‌های: سیاووش، سهراب، رستم، فریدون، تهمینه، جمشید، خورشید، هوشنگ، کوروش، لیلی، شیرین نام‌های دوست داشتنی مردم بود؛ اما امروزه ترجیح می‌دهند تا بر فرزندان خویش اسمای عربی و اسلامی بگذارند و این امر برمی‌گردد به این‌که در خواندن و نوشتن متون دینی در تاجیکستان تحولی چشم‌گیری به میان آمده است.»

تبصره:

بسیار واضح است؛ بیداری اسلامی‌ای‌که امروزه در تاجیکستان از آن سخن به میان می‌آید، از فضل الله متعال است و با انتخاب نام‌هایی‌که مردم این سرزمین بر فرزندان‌شان می‌گذارند، بیشتر واضح می‌گردد. قابل تذکر است که برگشت و رجوع به اسلام و نام‌های اسلامی در حالی قد علم نموده است که حاکم دیکتاتور و مستبد آن سرزمین، امام علی رحمان، جهدو تلاش مستمری را  علیه اسلام و سرکوب مسلمانان در پیش گرفته است.

از همه مهم‌تر این‌که: رحمان در سال‌های پسین، سیاست وحشی‌گری را در هر مظهری از مظاهر زندگی اسلامی مردم در پیش گرفته است؛ وضع جریمه بر پوشیدن حجاب و گذاشتن ریش، منع ادای مناسک حج قبل از تکمیل چهل سالگی، جلوگیری از فراگیری تعالیم اسلامی در خارج از تاجیکستان، مسدود کردن همۀ مدارس دینی در داخل کشور و بسته کردن هزاران مسجد و اماکن ادای نماز از نمونه‌های بارز آن به شمار می‌رود. خدمت گاران مخلص او نیز در این جنایات با او شریک‌اند و مستمر بر آزار و اذیت و اهانت به شخصیت‌های دینی می‌پردازند، چنان‌چه هم اکنون صدهاتن از علماء در زندان‌های تاجیکستان محکوم به حبس طویل‌اند. در عین حال، امامان رسمی مساجد دولتی را طوری ذلیل ساخته است که باید کارهای توهین‌آمیزی را انجام دهند؛ گاهی تحت فشار قرار می‌گیرند تا در برنامه‌های تیاتر اشتراک ورزند؛ گاهی مجبور ساخته می‌شوند تا تکت‌های اشتراک در محافل موسیقی را بفروشند و حتی یکی از امامان مسئولیت جمع‌آوری پول جهت ساخت مجسمۀ لینین را به عهده داشت!

علاوه از این، امام علی رحمان تلاش‌های جدی نموده است تا مردم را از انتخاب نام‌های اسلامی بر فرزندان‌شان منع و نام‌های ماقبل اسلام و فرهنگ زردشتی را رایج کند! هم‌چنان، در سال 2016م اکثریت کارمندان ادارۀ ثبت احوال نفوس، از ثبت نام و اعطای تذکرۀ تابعیت را برای آنانی‌که نام‌های: محمد، ابوبکر، یاسین و سائر اسمای اسلامی داشتند، امتناع ورزیده و در بدل آن از پدران آن‌ها خواسته اند تا بر فرزندان خویش از کتاب "کتالوک نام‌های محلی" که اکثریت مطلق آن را نام‌های ماقبل اسلام شکل داده است، انتخاب نمایند؛ اما به سبب بلند شدن موجی از خشم و اعتراضات مردمی، مقامات تاجیکستان تا حال موفق نشده‌اند تا این قانون را به تصویب برسانند.

برخلاف میل و رغبت رحمان در تاجیکستان، گذاشتن نام‌های اسلامی همه روزه افزایش می‌یابد. بنابراین، مشاهده می‌نماییم که به رغم فشارهای روزافزون نظام سیکولر رحمان در تاجیکستان، بیداری اسلامی و بازگشت به اسلام، در همۀ مظاهر زندگی مردمان آن پدیدار می‌گردد. الله متعال چه زیبا فرموده است:

﴿يُرِيدُونَ أَن يُطْفِئُوا نُورَ اللَّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى اللَّهُ إِلَّا أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ﴾

[توبه: ٣٢]

ترجمه: آن‌ها می‌خواهند نور الله(سبحانه وتعالی) را با دهان خود خاموش کنند؛ ولی الله(سبحانه وتعالی) جز این نمی‌خواهد که نور خود را کامل کند؛ هر چند کافران ناخشنود باشند!

نویسنده: محمد منصور

برای دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

به مناسبت هشتمین سالروز یادبود از انقلاب فبروری

  • نشر شده در یمن

ای اهل یمن، تغییر واقعی همان چیزی‌ست که از زمان شروع انقلاب، قبل از انقلاب و بعد از انقلاب به شما نشان دادیم و همیشه آن را متذکر خواهیم شد

(ترجمه)

اکنون سالروز یادبود از انقلاب ۱۱ فبروری ۲۰۱۱م است؛ انقلابی‌که مردم یمن بخاطر سرنگونی رژیم و عزل رییس جمهوری دیرهنگام اسبق شان به نام علی صالح به راه انداخته بودند. بعد از این‌که جرقه‌های انقلاب تونس و مصر به سایر کشورها به اصطلاح بهار عربی رسید، یمن نیز از این امر مستثنی نماند. 

مردم مسلمان یمن از خانه‌های خود بخاطر وضعیت بد بشری، اقتصادی و سیاسی سرزمین‌شان در تظاهرات بیرون شدند؛ جایی‌که مناقشه و درگیری انگلیسی-امریکایی باعث آتش جنگ پس از جنگ در این کشور می‌شد؛ گاهی اوقات در مناطق شمالی و گاهی در جنوبی. در خصوص همین مناسبت، ما نکات ذیل را به اهل خود در یمن اطمینان می‌دهیم:

1. یمن، به سبب منابع طبیعی و موقعیت استرتیژیکی‌که الله سبحانه‌و‌تعالی برکت داده و فوق‌تر از همه مردم این سرزمین مانند سایر بلاد المسلمين مسلمان هستند؛ جنگ انگلیسی-امریکایی در این سرزمین بی‌حد شدید و درنده‌تر از آن است که مهار شود و همین جنگ‌ها عامل بدبختی و تباهی‌هایی است که بالای مردم یمن نازل شده است. 

۲. رژیم اسبق تحت حاکمیت رییس جمهور دیرهنگام علی صالح و حزب‌اش و احزابی‌که با او در دولت مشارکت داشتند، رهبری می‌شد؛ در حالی‌که تمام سردمداران‌ حکومتی خود را مسلمان خطاب می‌کردند، که بخاطر کنترول و سیطره بر منابر مساجد، پوهنتون‌ها و پروژه‌های خصوصی و یا احزاب ملی و سیکولری مقرر شده بودند. تمام‌شان در واقع غلامان و تطبیق کننده‌گان برنامه‌های شوم انگلیس بودند؛ اشغالگری‌که بیش از ۳۳ سال علیه این کشور جنایات را انجام داد و تاکنون اثرات آن در سرزمین‌مان باقی مانده است.

۳. جنایات غلامان امریکا، چه حرکت "باعوم" در جنوب و یا ملیشه‌های حوثی در شمال، مشابه غلامان اجداد انگلیسی‌شان است. این حکام آله‌ی دست امریکا اند که با مشارکت در جنگ و مناقشه‌ی کفار و به تبدیل شدن به احزاب درگیر، هیزوم آتش جنگ کفار شدند.

۴. عداوت و دشمنی غرب کافر در یمن، اعم از انگلیس و امریکا، مسیر انقلاب مقدس مردم را به واسطه و منافقت غلامان و نهادهای‌شان منحرف ساختند، که فضای انقلاب را با زهر کشنده‌ی‌شان آلوده ساخته و یمن را در مناقشه و جنگ‌های خانمان‌سوز کشاندیدند.

۵. غرب کافر شب و روز برای خاموش ساختن شعله‌ی انقلاب در قلب مردم فعالیت کرد تا این انقلاب را خاتمه دهد؛ طوری‌که می‌دانید هدف انقلاب علیه نظام کپیتلزم وحکام آن بو؛ اما جنایات کفار و حکام‌اش به دهه‌ها علیه مردم یمن ادامه یافت.

۶. انقلاب حقیقی منبی بر اصول اسلام است، که حزب التحریر آن را به کل امت نشان داده است. هدف انقلاب تنها این نیست که در افکار مردم تغییر بیاوریم، بلکه هدف‌اش برای ریشه‌کن ساختن نظام از محتوا، تشکیلات،  قانون اساسی و ریشه‌اش می‌باشد.

۷. مردم یمن به علت توطئه بر انقلاب‌شان توسط احزاب عداوت‌گر محلی، منطقوی و بین‌الملی "مضبضب و سردرگم" شدند. مردم امیدشان را برای آوردن تغییر بهتر از دست دادند؛ زیرا احزاب درگیر در جنگ و گروه‌های غیر دولتی در تلاش به دست آوردن منابع بودند و زوال وضعیت در یمن ناامیدی مردم را افرایش داد و این امر باعث شد که مردم امید خود را از آمدن هر تغییر واقعی از دست بدهند.

حزب التحریر، مانند بیم‌دهنده‌گان یا انذاردهنده‌گان آشکار همواره به مردم بیم می‌دهد و به مردم مردم نشان می‌دهد که یک نظام چگونه خواهد بود و چگونه نظام تغییر خواهد کرد و در نهایت به آنان نظام اسلام را منحیث راه‌حل مشکلات و درگیری‌های شان در زنده‌گی‌ نشان می‌دهد. احزاب در یمن زهری را توسط غلامان یا عاملین پخش نمودند که منجر به زهراگین شدن فضای انقلاب در یمن شد. ‏این زهر داروی طبی نیست؛ بلکه شعار‌های است مانند: "دولت مردمی، آزادی، توانمندی زنان و دیگر شعارهای کثیف سیکولری." احزاب مردم را از پیامد گفت‌و‌گوی ملی و مفکوره‌ی فدرالی هشدار داد که در واقع آنان هرگز این چنین چیزی را در انقلاب دزدیده شده‌ای شان نمی‌خواهند.

8. اکنون مردم یمن از نتیجه‌ی انقلاب خود دلسرد نشوند؛ بلکه از اثر خیانت به چنین حال رسیدند. آنان باید به فکر راه‌حل صحیح برای تغییر اوضاع بد‌شان فکر کنند. این نتیجه‌ی انقلاب ‏ممکن حکمت الله سبحانه‌و‌تعالی باشد و حقایقی را در مورد غلامانی‌‌که در این سال‌ها باهم جنگ کردند، برای مردم آشکار کند؛ به خصوص آنانی‌که شعارهای اسلام را بدون حمل یک پروژه‌ای برای تغییر واقعی بلند کردند. اسلام در واقع منحیث یک عقیده و نظام زنده‌گی تجسم یافته و از تمام امور مردم مراقبت می‌کند.

در اخیر، ای اهل یمن! تا کدام زمان شما ادامه می‌دهید که هیزوم آتش جنگ این حقله‌ی مناقشه و جنگ‌های جنایات‌کاران عداوتگر شوید؟ آیا وقت آن نرسیده که افکار پوچ سطحی را رها نموده و با منطق ایمان و حکمت و حرکت برای تغییر واقعی مبنی بر اسلام عظیم فکر کنید؟!

فلهذا حزب التحریر هنوزهم به شما مشوره داده و شما را با صداقت و دیانت در راه حق دعوت می‌کند و الله سبحانه‌و‌تعالی شاهد است که در عوض هرگز در پی پول شما و بالای شما مثل سایر دولت‌ها کفری حاکمیت نمی‌کند؛ بلکه حزب التحریر خواهان حاکمیت اسلام توسط تأسیس مجدد خلافت راشده‌ی ثانی بر منهج در زمین است، که در نهایت منجر به سعادت شما در زنده‌گی و حصول رضایت رب العالمین در آخرت می‌شود. 

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه یمن

ادامه مطلب...

فریادهای مظلومان کشمیر اشغال شده لازمه‌ای حرکت قوی و پرقدرت نیروهای مسلح پاکستان است

  • نشر شده در پاکستان

(ترجمه)

روز هم‌بستگی کشمیر دوباره رسیده؛ پس ما وضعیت مسلمانان کشمیر اشغال شده را از سال گذشته تاکنون چگونه می‌یابیم؟ سال 2018م مرگ‌بارترین سال در ده‌سال اخیر در جامو و کشمیر با 167 ملکی و 267  تن از مبارزین توسط نیروهای اشغال‌گر دولت هندو می‌باشد. با آن‌هم، هنوز مسلمانان کشمیر اشغالی به‌مقاومت برحق‌شان علیه اشغال ادامه می‌دهند؛ هنوزهم صبورانه شعار "کشمیر از پاکستان شود" را سر می‌دهند و هنوز هم از روی مخالفت جنازه‌های شان‌ را پیچیده‌ با بیرق پاکستان دفن می‌کنند. با این‌حال، از طرف رهبری نظامی و سیاسی پاکستان چه‌کار صورت گرفته؟ از طرف آن‌هایی‌که صدها و هزاران نیروی مسلمان آرزومند و توانا در ششمین اردوی کلان جهان در دست آن‌هاست، چه‌کار صورت گرفته؟ آن‌ها خودشان ‌را به صادر کردن بیانیه‌های زبانی، که حتی ارزش تکرار کردن را ندارد، دل‌ خوش کرده اند. به‌خصوص وزیر خارجۀ پاکستان؛ او در لندن گشت‌و‌گذار کرده و از "جامعۀ بین‌المللی" می‌خواهد تا به‌قضیۀ کشمیر رسیده‌گی کند؛ مثل این‌که پاکستان یکی از بهترین اردوهای جهان را برای کمک به‌مظلومان ندارد!

ای مسلمانان پاکستان! الله سبحانه‌وتعالی فرموده است:

﴿وَمَا لَكُمْ لاَ تُقَاتِلُونَ فِى سَبِيلِ ٱللَّهِ وَٱلْمُسْتَضْعَفِينَ مِنَ ٱلرِّجَالِ وَٱلنِّسَآءِ وَٱلْوِلْدَانِ ٱلَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَآ أَخْرِجْنَا مِنْ هَـٰذِهِ ٱلْقَرْيَةِ ٱلظَّالِمِ أَهْلُهَا﴾

[نساء: 75]

ترجمه: و چرا شما در راه الله(سبحانه‌وتعالی) و در راه نجات مستضعفین نمی‌جنگید! مردان و زنان و کودکان هم آنان که‌می‌گویند: پروردگارا! مارا ازین شهری‌که مردمش ستم پیشه‌اند، بیرون آر!

مشکلی‌که ‌امت دارد، اینست که ما از موجودیت حکامی‌که برای‌شان امر الله سبحانه‌وتعالی در مقابل امور باداران استعمارگرشان اهمیتی ندارد، رنج می‌بریم. اسلام به‌مسلمانان امر می‌کند که علیه اشغال بجنگند؛ ولی این حکام برای خوشحال کردن باداران شان برچسپ "تروریزم"زده و از جنگ‌جویان می‌خواهند تا سلاح‌های شان‌ را به‌ زمین گذاشته و با کسانی‌که مدت‌ها برآن‌ها ظلم روا داشته اند، گفت‌وگو کنند. اسلام امر کرده که آزادی از اشغال توسط اردوی آزاد کننده صورت بگیرد؛ ولی این حکام می‌خواهند نیروهای ما تمرین "خودداری" کنند؛ در حالی‌که آن‌ها روابط خود را با دولت هندو عادی‌سازی کرده و از تمام راه‌ها برای تسهیل آن کار می‌گیرند. اسلام تسلط کفار را بالای امور مسلمین در حالی رد می‌کند که این حکام در جست‌وجوی "جامعه بین‌المللی" که حمایت‌کنندۀ کلیدی ظالمین علیه مسلمانان است، می‌باشند؛ چه آن دولت ظالم دولت هندو باشد، یا دولت یهود و یا هم امریکای صلیبی. این برماست که این غلطی را که مارا آزار می‌دهد، تصحیح کنیم تا این‌که بالآخره فریاد ضعفا و مظلومین با حرکت طوفانی و قوی اردوی آزادی‌بخش جواب داده شود. این برهمه‌ای ماست: از افسرانی‌که می‌شناسیم تقاضای نصرت برای تۀسیس دوبارۀ خلافت برمنهج نبوت کنیم تا این‌که آن‌ را به دنبال مقصد رفیع شهادت یا پیروزی به‌هنگام حرکت به‌سوی آزادسازی کشمیر رهنمایی کند.

دفتر مطبوعات حزب‌التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه