چهارشنبه, ۰۸ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۱م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

پامپیو دروغ می‌گوید؛ منافع مردم یمن برای امارات و آل‌سعود هیچ اهمیتی ندارد!

(ترجمه)

مایک پامپیو وزیر خارجۀ امریکا در بیانیه‌ای گفت: «وی در برابر گنگرۀ امریکا گواهی می‌دهد که سعودی و امارات، دو عضو ائتلاف عربی، برای کاهش خطرات عملیات نظامی در یمن، که جان غیر نظامیان را تهدید می‌کند، تدابیر لازم را اتخاذ نموده‌اند.» گواهی پامپیو اشاره بر این دارد که امریکا مجبور به بیان چنین اظهارت می‌باشد، چون عملیات کشتار جمعی به وسیلۀ اسلحه‌ها و بمب‌های امریکایی، تعداد زیادی از غیرظامیان بی‌گناه را قربانی ساخت و باعث شده است تا چهرۀ امریکا مخشوش و وزیر خارجه و مقامات دولت امریکا وادار به نرم کلامی شوند. در عوض این حوادثی‌که پیش ‌می‌آید، باید منجر به خودداری از جنگ شود؛ حال آن‌که آن‌ها می‌خواهند به نوعی بعضی محدودیت‌ها را در جنگ حداقل در ظاهر کلام خود مراعات کنند.

در حالی‌که واقعیت اینست: عملیات نظامی نیروهای امریکایی، مسئله‌بار شده و بر گردن امریکا می‌باشد. بنابر اعتراف امریکا بر این‌که واشنگتن در حمایت استخباراتی، لوژیستگی و تهیۀ مواد سوختی طیاره‌های جنگی و تشخیص اهداف در مرزهای یمن، شرکت خواهدکرد. امریکا همگام با نیروهای ائتلاف عربی حرکت می‌نماید و بدون هیچ تغییری این مسیر را ادامه می‌دهد؛ اما هدف از اظهار نگرانی امریکا بر وضعیت انسانی در یمن اینست که واشنگتن را از مسئولیت مستقم آن تبرئه ساخته و بر این ادعا که دولت سعودی و امارات برای کاهش خطرات و خسارات از غیرنظامیان و زیر بناها، قدم‌های ملموسی را بر می‌دارند و می‌خواهد تجاوز را توجیه کند؛ در حالی‌که دولت امریکا به بسیاری از پیامدهای اموری مانند این، هیچ اهمیت نداده است؛ ولی چون حجم پیامدهای ناگوار این تجاوز وحشیانه بسیار بزرگ بوده و حتی ادارۀ کنونی دولت امریکا را نیز مجبور ساخته تا به ارائۀ چنین اظهاراتی دست زند.

هم‌چنان جنایاتی‌که دولت‌های عضو ائتلاف در تجاوز بر یمن مرتکب شده‌اند، تنها بر عملیات نظامی کشنده خلاصه نمی‌شود؛ بلکه این جنایات جوانب دیگری را هم در بر می‌گیرد؛ چنانچه حملات جنگنده‌های سعودی نزدیک به نصف اماکن صحی و زیربناهای یمن را ویران نموده‌ و در حدود ۳۰ شِفاخانه، زایشگاه و کلینیک در این سرزمین قابل استفاده نمی‌باشد و مردم یمن را به امراض "کالکولیرا و الدفتیریا" و مانند آن مبتلا نموده است. علاوه بر نابودی میدان‌های هوایی، نیروگاه‌های برقی، سرک‌ها، پل‌ها و مراکز تعلیمی، تعجب‌آورتر اینست که این جنایات بگونه‌یی مناطق مسکونی را هدف قرار داده‌است که هزاران طفل، زن، پیر و جوان را به قتل رسانده و هزاران متعلم را به دلیل هدف قرار دادن مدارس‌شان و یا بدلیل بی‌جاسازی آنان از محل سکونت‌شان، از فراگرفتن تعلیم محروم نموده است. همان طور صدهاهزار از موظفین خدمات عامه از گرفتن معاشات خویش ناتوان مانده و دچار سوء تغذیه شدند و تاجایی‌که این گرسنگی حیات میلیون‌ها یمنی دیگر را تهدید می‌کند. علاوه بر این، چالش بیکاری و به دلیل اخراج هزاران موظف بخش خصوصی از وظایف‌شان، تعجب آور از آن اینست که بسیاری از شرکت‌ها و کارخانه‌جاتِ بخش خصوصی از جانب طیاره‌های ائتلاف مورد هدف و هم‎‌چنین مانع بستن قرارداد همرای حکومت در زمینۀ واردات و صادرات، به ویژه نفت و گاز قرار گرفته اند.

روی این ملحوظ، نظام سرمایه‌داری، که به دروغ  از حقوق بشر و حقوق غیرنظامیان ادعای حمایت می‌کند، در تناقض صریح ادعای خود عمل می‌کند. پامپیو از یک طرف چنین اظهاراتی را ارائه می‌کند و از طرف دیگر در زمنیۀ فروش انواع مختلف اسلحه، با دولت‌های عضو ائتلاف و در رأس آن سعودی، معاملات بزرگی انجام می‌دهند. انگلیس از زمان تأسیس سعودی همرایش قرارداد فروش اسلحه و تجهیزات نظامی دارد­ و در حمله نظامی سال ۲۰۱۵م سعودی بر یمن به ۳.۳ میلیارد "جنیه استرلینی"، تقریباً ۴ میلیارد دالر هزینه نمود. به همین ترتیب ترامپ رئیس جمهور امریکا طی یک قراردادی به ارزش ۳۵۰ میلیار دالر، به سعودی اسلحه فروخت؛ معامله‌ای که بزرگترین معامله در تاریخ جهان محسوب می‌شد. همان‌گونه قرارداد نظامی بین امریکا و امارات به ارزش ۷۵ میلیون دالر  نیز منعقد گردید.

دولت‌های خلیج و از جمله سعودی به خوبی از نقشه‌ای امریکا در یمن آگاه می‌باشند؛ اما این دولت‌ها با درک این‌که این نقشه، یمن را در آتش خود سوختانده و علیه این دولت‌ها، دارائی‌ها و مردم‌شان می‌باشد، بازهم از آن حمایت کرده و در تطبیق آن خسته‌گی ناپذر تلاش می‌کنند؛ چون این‌ها مزدورانی اند که در خدمت اربابان خود قرار داشته و تابع دستورات آن‌ها می‌باشند. سعودی مزدوری می‌باشد که از جانب امریکا نقش خود را بازی می‌کند. به همین ترتیب امارات و قطر و بقیه دولت‌های خلیج نیز مزدورانی می‌باشند که در راستای اجرای نقشه انگلیس در برابر نقشه‌ای امریکا، تلاش می‌کنند.

بنابر این، اکثریت مردم یمن نمی‌دانند که در گیری‌های یمن، در گیری‌های بین‌المللی میان امریکا و انگلیس می‌باشد. آن‌ها گمان می‌کنند که این در گیری‌ها منطقه‌ای بوده و در پشت آن سعودی، امارات و ایران قرار دارد و این باعث شده که مردم یمن راه‌حل صحیح را برای بیرون‌رفت از این درگیری‌ها نداشته باشند؛ بلکه این طرز دیدگای آن‌ها منجر به این شده که مردم یمن برای به دست آوردن منافع دنیوی و یا به دلیل تسلیم شدن به فشارهای یکی از ابزار طرف‌های منطقه‌ای و محلی درگیری، در این درگیرها فرو روند. حتی مردم یمن در نتیجۀ نبود هوشیاری سیاسی در بین‌شان، اظهارات پامپیو را جدی گرفته، گمان می‌کنند که سعودی و امارات برای غیرنظامیان اهمیتی قایل اند؛ نمی‌دانند که آنان ابزارهای منطقه‌ای می‌باشند که در درگیری‌های بین‌المللی در یمن از آن استفادۀ ابزاری می‌شوند، در حالی‌که جنایاتی‌که این دو دولت بر علاوۀ ایران، علیه مردم یمن مرتکب شده‌اند، آشکار بوده و این جنایات هم‌چنان ادامه خواهد داشت.

بعد از به شکست مواجه شدن نشست ژینوی اخیر، که نمایندۀ حوثی‌ها در آن حضور نداشت، به منظور متلاشی ساختن نیروهای هادی، حملات هوایی ائتلاف به رهبری سعودی بر ولایت الحدیده بیشتر شد. این عکس‌العملی در برابر فشاری بود ‌که بر حوثی‌ها به دلیل عدم حضورشان در مشاورات وارد می‌شد و گویا که چراغ سبزی از جانب امریکا برای رشد مزدورش "حوثی ها" بود؛ اما نیروهای مکار و پلید "هادی" این فرصت را غنیمت شمرده و طبق برنامۀ انگلیس، در خصوص کاهش تنش‌ها و به همکاری امارات، قدرت‌شان را در یمن گسترش داده‌اند.

پس هر ویرانی و نابودیی‌که در یمن ایجاد می‌شود، نزد طرف‌های درگیر بین‌المللی، امریکایی و انگلیسی و در همان سطح، نزد طرف‌های منطقوی، درگیری سعودی، امارات و ایران هیچ اهمیتی ندارد. آن‌چه که برای دولت‌های منطقه اهمیت دارد، خدمت به بادران‌شان و به دست آوردن رضایت آن‌ها می‌باشد؛ آن هم به تقدیم اجساد، خون‌ها و جان‌های مردم بی‌گناه یمن؛ کسانی‌که هیچ گناهی جز این‌که در میدان درگیری‌های بین‌المللی و در زمان نبود خلیفۀ مسلمانان قرار گرفته‌اند؛ رهبری یا خلیفه‌ای که برای مردم خود سپر قرار گرفته و در پناه حمایت‌هایش مسلمانان می‌توانند با دشمنان اسلام پیکار نمایند. بلی، این چنین است حال امت، در غیاب امامی‌که امورشان را نظم بخشیده و حامی‌شان می‌باشد.

بناءً این امت در انحطاط خود باقی خواهد ماند؛ مگر این‌که در فهم دین و تطبیق آن در زندگی از طریق برپایی دولت اسلامی، رژیم اجرای احکام و نظام‌های مبتنی بر عقیدۀ امت، دولت خلافت برمنهج نبوت، تطبق مبدأ اسلام بالای رعایا و حمل پیام هدایت و روشنی آن و رحمتی برای تمام بشر به وسیلۀ دعوت جهاد راه نجات خویش را پیدا کند.

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللَّهِ يَنصُرُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾

[روم: ۵-۴]

ترجمه: در آن روز مؤمنین شادمان و خوشحال خواهند شد، به سبب نصرت و یاری الله(سبحانه و تعالی). او هر کس را بخواهد یاری می‌دهد و تنها او توانای شکست ناپذیر و مهربان است!

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد عبدالله قاضی از یمن

ادامه مطلب...

سیاست کیک و شلاق

(ترجمه)

واضح است که غرب کافر اسالیب مختلفی را برای فریب دادن و غافل ساختن امت مسلمه بکار انداخته و برای عملی ساختن این اسالیب، مزدوران خود را می‌گمارد. از جملۀ اسالیب فریب‌دهندۀ غرب، سیاست " کیک و شلاق " است که بکارگیری این اسلوب در ازبکستان نیز به مشاهده می‌رسد. وقتی میرضیایف بعد از مرگ "کریموف طاغوت زمان خود" در ۱ دسمبر ۲۰۱۶م به قدرت رسید، به گفتۀ خودش به یک سلسله "اصلاحات" اقدام نمود؛ از جمله تعدادی از زندانیانی‌که سال‌ها در پشت میله‌های زندان مانده بودند، آزاد ساخت و نمایندۀ سازمان ملل برای حقوق بشر در ماه می ۲۰۱۷م و نمایندۀ ویژۀ سازمان ملل در امور آزادی دینی  در ماه اکتوبر همین سال، در ازبکستان سفر کردند و "ماری ستراز فرس"مدیر سازمان عفو بین‌المللی در اروپا و خاورمیانه گفت: «ما از تصمیم و ارادۀ حکومت ازبکستان مبنی بر از سرگیری گفتگوها با سازمان‌های بین‌المللی، که مشغول حمایت از حقوق بشر هستند، بسیار خوشحالیم.» در ماه نومبر سال ۲۰۱۷م رئیس جمهور میرضیایف دستوری را در مورد منع شکنجۀ زندانیان صادر کرد که نباید زندانیان در جریان تحقیق شکنجه گردند. او هم‌چنان گفت؛ دلایلی‌که بر اساس شکنجۀ زندانیان جمع آوری شده باشد، مورد قبول محکمه قرار نمی‌گیرد و به همین شکل در بهار سال ۲۰۱۸م مسابقات تلاوت قرآن عظیم الشأن در ازبکستان راه‌اندازی گردید.

بناءً بعضی سطحی فکران گمان کردند که روزهای روشن برای ازبکستان فرارسیده، حالا آن‌که این آرزوی مردم به خاک خورد؛ زیرا  حکومت ازبکستان عداوت و دشمنی خود را بر ضد اسلام و مسلمین از سرگرفت؛ به گونۀ مثال: به همین تازه‌گی‌ها از طریق یکی از تلویزیون‌های ازبکستان برنامۀ لباس شاگردان مکاتب ایجاد گردید و در این برنامه لباسی برای شاگردان مکاتب معرفی گردید که خلاف احکام اسلام بوده و مطابق به خواست کفار استعمارگر و سیکولرها می‌باشد. مجری این برنامه گفت: «حکومت دستوری را در مورد لباس شاگردان مکاتب صادر نمود که گفتگوها در مورد آن در رسانه‌ها جریان دارد و بعضی از عکس‌العمل‌های به نشر رسیده که این لباس خلاف اسلام بوده و باید لباس شاگردان مکاتب لباس شرعی باشد.»

مجری این برنامه افزود که این خواسته‌ها مناسب نیست؛ زیرا به قول مجری برنامه با پوشیدن لباس شرعی حقوق اتباع دیگر ادیانی‌که در ازبکستان زندگی می‌نمایند، نقض می‌شود. این مجری یک عالم دینی را ‌که در استدیو مهمان این برنامه بود، مخاطب قرار داده و نظر آن را در زمینه خواست. این(عالم) ضمن این‌که سیاست حکومت ازبکستان را در این زمینه ستوده و تأئید نمود، گفت: «کسانی خواست پوشیدن لباس اسلامی را دارند که در خارج از ازبکستان زندگی کرده و هدف‌شان ایجاد تفرقه در بین ملت و از بین بردن وحدت مردم ازبکستان است.» به همین ترتیب، عالمی دیگری‌که او هم نمایندۀ انجمن دینی بود، در این برنامه سیاست حکومت ازبکستان را در این زمینه تأیید و توصیف نمود؛ اما واضح است که ستودن چنین سیاست‌هایی از طرف چنین علماء یک امر طبعی و متعارف است؛ زیرا ستودن حکام ظالم و جابر و طاغوت‌های زمان، توسط چنین علمایی‌که آخرت‌شان را به دنیا معامله کردند، از دیر زمان‌ها وجود داشته و دارد.

در این شبکه به تاریخ ۱۱ سپتمبر سال ۲۰۱۷م فیلمی تحت نام " آخرین شکار معلم قرآن" نشر شد که در این فیلم یک زنی بنام فاطمه بنت عبدالله برای تعلیم زنان بزرگ‌سال به تعلیم قرآن مصروف است که خطرناک‌تر از سخت‌ترین مجرمین به تصویر کشیده شده و در این فیلم واضحاً معلوم می‌شود که جرم این زن تنها تعلیم قرآن برای زنان بزرگ عنوان شده است؛ سپس این رسانه فیلمی را تحت نام " اطاق‌های تاریک" به نشر رساند که در این فیلم آموزش سیکولریزم توصیف شده و تعلیم قرآن و دروس دینی مخشوش و محکوم گردیده است؛ دروس دینی‌ای‌که توسط اساتید برای اطفال تدریس می‌شود(به خاطری این‌که در دهۀ شصت و هفتاد قرن گذشته در زمان کمونست‌ها دانستند که شیخ و علامه مرحوم قاری عبدالحکیم رحمه الله که حزب التحریر را به ازبکستان انتقال داد و اطاق‌هایی را تأسیس نمود که در این اطاق‌ها قرآن و ثقافت اسلامی برای جوانان تدریس می‌گردید). در این فیلم چهرۀ اطفالی‌که قرآن را می‌آموزند، طوری به تصویر کشیده شده است که با تعلیم قرآن تروریست و افراط‌گرا تربیه شده و گویا که این اساتید بر این اطفال ظلم نموده و این اطفال را تروریست و ظالم تربیه کرده اند و این اطفال را به جنگ سوریه می‌فرستند.

چیزی‌که بیان کردیم، سیاست "کیک و شلاق" است؛ زیرا در این سرزمین مردم به سوی اسلام گرایش پیدا نموده و این گرایشات به صورت جدی شدید گردیده است، مخصوصاً کارکرد حزب التحریر در بین مسلمانان و علی‌الخصوص در بین شباب حزب التحریر باعث بیداری جوانان شده است که این مسئله ترس را در قلب کفار استعمارگر غربی و روسیه انداخته؛ زیرا آسیای میانه از مهم‌ترین مناطق استراتیژیک است. چنانچه عالم جلیل القدر و بزرگ شیخ تقی الدین رحمه الله گفته است: «ازبکستان از مهم‌ترین جمهوری‌های آسیای میانه بوده و در مجاوریت جنوبی خود افغانستان را دارد؛ افغانستانی‌که دروازۀ خاورمیانه است.» هم‌چنان ازبکستان سرشار از مواد معدنی است؛ به گونۀ مثال: ازبکستان یازدهمین مرکز تولید و سومین مرکز صادرات گاز و هفتمین مرکز ذخایر یورانیم جهان را در خود دارد. ازبکستان چهار درصد از ذخایر یورانیم جهان را دارا می‌باشد و هم‌چنان چهارمین مرکز جهانی ذخایر طلا بوده و هفتمین استخراج مرکز طلا را تشکیل می‌دهد.

بنابر گزارش سایت "podrobno.uz" بیشتر از ۲۷۰۰ معدن در ازبکستان کشف گردیده و بیشتر از ۹۰۰ معدن استخراج شده است. اندازۀ ذخایر معادن در ازبکستان به ۹۰۰ میلیارد دالر تخمین زده شده است و قیمت مواد خام معدنی به صورت کلی به ۳ تریلیون دالر تخمین شده و به همین شکل، ازبکستان به عنوان دومین مرکز ذخایر ذغال سنگ شناخته شده است. خلاصه این‌که در سرزمین ازبکستان ثروت‌های بسیار زیاد و سرسام آوری و جود دارد که در پهلوی این منابع و معادن نفوس ازبکستان نیز از حالت خوبی بر خوردار می‌باشد. بنابر گزارشات انجمن سرشماری دولتی، تعداد نفوس ساکنین ازبکستان در ۱ جنوری سال ۲۰۱۸م به ۳۲ میلیون و ۶۵۳ تن تخمین شده که طبق این گزارش ازبکستان از نیروی قوی کاری برخور دار است.

در قرن  ۱‍۹ و ۲۰ روسیۀ سابق، سپس اتحاد جماهیر شوروی به دزدیدن ثروت‌های آسیای میانه، مخصوصاً ازبکستان شروع کرد که تا اکنون ثروت‌های این سرزمین را به یغما می‌برد. هم‌چنان غرب هم به ثروت‌های این سرزمین چشم دوخته و می‌خواهد که این ثروت‌ها را برباید؛ چنانچه امریکا پروژۀ تحت نام" خاورمیانۀ بزرگ" را راه‌اندازی نموده و می‌خواهد توسط این پروژه جمهوری‌های آسیای میانه را از زیر سلطۀ روسیه خارج و در زیر سلطۀ خودش در آورد. هم‌چنان چین پروژۀ دیگری تحت نام "یک کمر بند-یک راه" ایجاد کرده است و چین یکی از رقبایی جغرافیائی سیاسی امریکا است.

لذا غرب نمی‌خواهد بیداری اسلامی در خاورمیانه، مخصوصاً در ازبکستان به وجود آید؛ زیرا این بیداری مانع دزدی ثروت‌های سرزمین‌های اسلامی توسط کفار استعمار گردیده و به همین دلیل غرب اسالیب شیطانی مختلفی را برای فریب دادن امت مسلمه به کار انداخته که سیاست " کیک و شلاق" یکی از این اسالیب فریکارانه است. اما به یاری الله سبحانه وتعالی مکر کفار استعمارگر به زودی درهم خواهد شکست، زیرا امت اسلامی از مدت زمانی است که بیدار گردیده و فرزندان مخلص‌اش برای ازسرگیری زندگی اسلامی تحت قیادت و رهبری حزب التحریر فعالیت می‌نمایند که ان‌شاءالله العزیز آن روز نزدیک است؛ روزی‌که بشریت از ظلم و تاریکی به سوی نور و روشنائی اسلام بیرون روند و به اذن الله سبحانه وتعالی به زودی ما شاهد آن روز خواهیم بود:

﴿وَيَوْمَئِذٍ يَفْرَحُ الْمُؤْمِنُونَ بِنَصْرِ اللّهِ يَنْصُرُ مَنْ يَشاءُ وَهُوَ الْعَزِيزُ الرَّحِيمُ﴾

[روم: ۴-۵]

ترجمه: در آن روز(كه روميان پيروز می‌گردند) مؤمنان شادمان می‌شوند(آری! خوشحال می‌شوند)، از ياری الله(سبحانه وتعالی). الله(سبحانه وتعالی) هركسی را كه بخواهد، ياری می‌دهد و او بس چيره(بر دشمنان خود) و بسيار مهربان(در حق دوستان خويش) است.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد محمود "ازبک"

ادامه مطلب...

تغییر چهره‌ها در سودان، دائره‌ای دیوانه‌گی است و راه‌حل ریشه‌ای خلافت است!

(ترجمه)

استعماری انگلیس با ارتش‌اش در سال ۱۹۵۶م در حالی از سودان بیرون رفت که مطمئن شده بود، کسانی‌که پس از آن حاکمیت و رهبری مردم سودان را در دست می‌گیرند، مورد اعتماد و اطمینان انگلیس می‌باشند و بر اساس قانونی عمل خواهند نمود که خودشان توسط قاضی انگلیسی "استانلی بیکر" برای دورۀ انتقالی-که از سال ۱۹۵۳م آغاز گردید- وضع کردند. این زمانی بود که حکام مسلمانان-فرزندان مسلمانان بودند- بر اریکۀ قدرت تکیه زدند و انگلیس‌ها را ناامید نکردند؛ طوری‌که قانون اساسی بیکر را با بی‌شرمی تطبیق کردند. برای این‌که کسی اعتراض نکند که چگونه بر اساس قانونی عمل کنیم که از طرف کفار وضع گردیده است، بناءً قانون مذکور را قانون اساسی مؤقت نام گذاری کردند؛ اما با این‌که مسمی به قانون مؤقت بود، تمام قوانینی‌که بعد از آن می‌آمد، بر اساس آن تصویب می‌گردید و همه قوانینی‌که تا امروز تطبیق می‌گردد، قوانینی است که استعمار انگلیس وضع کرده بود. به گونۀ مثال: می‌توان از قوانین شرکت‌ها، اراضی و مالیات یاد نمود و حتی کسانی نیز هستند که این قوانین را تمجید نموده و جایگاه بلند را به آن قایل می‌شوند.

از آن تاریخ(تاریخ خروج استعمار به شکل نظامی) تا امروز سودان در حالت عدم استقرار قرار دارد؛ زیرا نظامی‌که امور مردم را سرپرستی کند، وجود ندارد و نظامی‌که در حال حاضر در سودان تطبیق می‌شود، نظام دموکراسی، نظامی و یا شمولی، در حقیقت بر اساس سرمایه‌داری استوار است که هیچ اهمیتی به سرپرستی امور مردم نمی‌دهد. این گمراه‌سازی است که می‌گویند امریکا و اروپا از زندگی مرفه بر خور دارند؛ چون در آن‌جاها نظام سرمایه‌داری تطبیق می‌شود؛ حال آن‌که اساسی‌که این کشورها بر آن استوار است.

استعمار کشورهای افریقایی و آسیایی  اسلامی به یغما بردن ثروت‌های‌شان می‌باشد؛ چون طریقۀ نظام سرمایه‌داری استعمار است و زمانی‌که رای عام بر ضد استعمار ایجاد شود، اسلوب‌اش را در استعمار از طریق ارتش برای اشغال کشورها و به غارت ثروت‌ها از طریق استعمار جدید، که اساس‌اش "قروض ربوی" است، تغییر می‌دهد که از این طریق  و آنچه مسمی به استعمار اجنبی است، سرمایه‌ها را غارت می‌کنند. از همین جهت است که مشاهده می‌شود، بعضی از این کشورها با سرقت سرمایه‌ها و به فقر کشاندن مردم از زندگی مرفه بر خوردار اند و سودان یکی از این کشورهاست که همیشه ثروت‌هایش از طریق قرضه‌های سودی به غارت رفته است؛ "دیونی" که از طریق استعمار اجنبی و شرکت‌های اجنبی از مرز پنجاه میلیارد دالر گذشته است.

با وجودی‌که سودان با ثروت‌های ظاهری و باطنی‌اش یکی از کشورهای غنی است؛ اما امروزه در لیست کشورهای فقیر قرار دارد، چون در حقیقت از کشورهای است که با سیاست‌های بانک بین‌المللی و صندوق نقد بین‌المللی به فقر کشانده شده است. برای این کار، مردم علیه استبدادی‌که بر آن‌ها از طرف نظام‌های حاکم تحمیل شده‌است، به انقلاب می‌پردازند و چهره‌ها تغییر می‌کنند؛ اما نظام‌ها و قوانین در ذات خود باقی می‌مانند و این امر در دائرۀ مجنون تکرار می‌شود که جز به حل ریشه‌ای که همه امور به نصاب خود برسد، خاتمه نمی‌یابد.

راه‌حلی را که حکومت وفاق ملی در سودان به پیش گرفته است که عبارت از کاهش وزارتخانه‌ها از ۳۱ وزارت به  ۲۱ وزارت، تغییر نخست وزیر، کاهش پنجاه درصد وزرای دولت و راه‌حل‌های دیگری را که امروزه مردم را به خود مشغول کرده است، جز دواهای مسکن مقطعی، چیزی بیش نیست که مؤثریت آن خیلی زود از بین می‌رود. چون مشکل در تعداد وزراء، وزارتخانه‌ها و کسانی‌که وزیر و رئیس هستند، نیست؛ بلکه مشکل بزرگ‌تر و عمیق‌تر این است. آنچه مردم سودان به آن نیاز دارند، عبارت از فکر سیاسی درست است که توانائی ادارۀ امور کشور و رعایت احسان در ادارۀ امور مردم و تمکین‌شان را در استفاده از ثروت‌های ظاهری و باطنی سودان داشته باشد و این فکر باید ناشی از عقیدۀ امت اسلامی باشد و عقیدۀ امت اسلامی، همانا اسلام است که نظام‌های را برای زندگی وضع کرده است و احکام‌اش را از طرف الله حکیم و خبیر آورده است که به نفع و ضرر مردم آگاه است، چنانچه او سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿أَلَا يَعْلَمُ مَنْ خَلَقَ وَهُوَ اللَّطِيفُ الْخَبِيرُ﴾

[ملک: ۱۴]

ترجمه: مگر كسی‌كه(مردمان را) می‌آفريند(حال و وضع ايشان را) نمی‌داند و حال اين‌كه او دقيق و باريك‌بين بس آگاه است‌؟!‏

اسلام نظام را برای ادامۀ زندگی مردم بیان کرده است؛ نظامی‌که ارکان و اساسات‌اش توسط پیامبر صلی الله علیه وسلم تهداب‌گذاری شده است و بعد از او صلی الله علیه وسلم خلفای راشدین منهج‌اش را تعقیب نموده و با احکامی‌که از جانب الله سبحانه وتعالی آمده، امور مردم را سرپرستی کردند؛ تا جائی‌که عدالت‌شان ضرب المثل برای مردم گشت و حسن رعایت‌شان هدف همه نسل‌ها قرار گرفت؛ نرمی‌شان همرای رعیت هدف قرار گرفت که مردم به آن نایل شوند. سپس این دولت(دولت خلافت) قرن‌ها ادامه یافت؛ خیر، عدالت و رحمت را انتشار نمود و مردم گروه گروه به دین الله سبحانه وتعالی می‌گرویدند؛ دامنۀ فتوحات وسعت پیدا کرد و اسلام با احکام عادل‌اش بر همه قاره‌های جهان پخش شد. اما زمانی‌که خلافت سقوط کرد، عدل از میان برداشته شد، ظلم عام گردید و سرزمین‌های اسلامی در میان کفار تقسیم شد؛ با ظلم بر آن‌ها حکمت کردند و مردم و سرزمین را به فقر مبتلا نمودند؛ سپس امور مردم را به حکامی سپردند که مراعات هیچ چیزی را برای این امت نمی‌کنند و آنچه که به آن‌ها مهم است، اجرای دساتیر باداران‌شان است؛ اگرچه این کار سبب از بین رفتن سرزمین و به غارت بردن ثروت‌هایش شود و این کار را به طمع باقی ماندن در قدرتی انجام می‌دهند که پایه‌هایش کج گذاشته شده است.

خلافت راشده برمنهج نبوت که به اذن الله سبحانه وتعالی به زودی اقامه می‌شود، امور زیر را همرای خود دارد:

اول) دست غرب کافر استعمارگر را از سرزمین‌های اسلامی کوتاه کرده و اسلام را در همه بخش‌های زندگی تطبیق می‌نماید.

دوم) همه مالیات و گمرکات را لغو کرده و زارعین و صنعت پیشه‌ها را به ادای کارهای‌شان به وجه بهتر کمک می‌کند.

سوم) خلافت دیون ربوی را نمی‌پردازد؛ بلکه اصل سرمایه را باز می‌گرداند؛ بخاطر استجابت این قول الله سبحانه وتعالی: 

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَذَرُوا مَا بَقِيَ مِنَ الرِّبَا إِنْ كُنْتُمْ مُؤْمِنِينَ﴾

[بقره: ۲۷۸]

ترجمه: ای كسانی‌كه ايمان آوردهايد! از(عذاب و عقاب) الله(سبحانه وتعالی) بپرهيزيد و آنچه از(مطالبات) ربا(در پيش مردم) باقی مانده است، فروگذاريد؛ اگر مؤمن هستيد!

چهارم) احتکار را با همۀ اشکالش منع می‌کند و معامله را در داخل و خارج مطابق احکام اسلام اجازه می‌دهد.

پنجم) خلافت عملیۀ استناد به دالر را تغییر می‌دهد تا این‌که این عملیه بر قاعدۀ طلا و نقره مستند باشد و به شکل داخلی و خارجی معامله می‌کند.

خلاصه این‌که خلافت تمامی احکام اسلام را در سیاست، حکم، اقتصاد، اجتماع وغیره تطبیق می‌کند تا زندگی به زندگی اسلامی مبدل شود و مردم به عدالت اسلام و رضایت الله سبحانه وتعالی برسند.

برگرفته از جریدۀ الریه

نویسنده: ابراهیم عثمان(ابوخلیل)

ادامه مطلب...

مقتدای ما رسول الله صلی الله علیه وسلم است

از حضرت عایشه رضی الله عنها روایت است که فرمود: رسول الله صلی الله علیه وسلم چیزی ساخت(تیار نمود)، مردم آن را ناچیز دانسته و از او دوری نمودند؛ خبر این موضوع به رسول الله صلی الله علیه وسلم رسید، او حمد الله سبحانه وتعالی را بیان نموده و بعداً فرمود:

«مَا بَالُ أَقْوَامٍ يَتَنَزَّهُونَ عَنِ الشَّىْءِ أَصْنَعُهُ، فَوَاللَّهِ إِنِّي أَعْلَمُهُمْ بِاللَّهِ، وَأَشَدُّهُمْ لَهُ خَشْيَةً»

(سنن ابن ماجه)

ترجمه: چه حالت خواهند داشت، مردمی‌که دوری از آن‌چه می‌نمایند که آن را من آماده و تیار ساخته‌ام؟ قسم به الله(سبحانه وتعالی) که من عالم‌ترین آن‌ها و دارای شدیدترین خشیه(ترس) نسبت به ایشان نزد الله(سبحانه وتعالی) می‌باشم.

مفهوم حدیث:

این حدیث شریف به چیزی ما را آگاهی می‌دهد که در این روزها در میان مردم رونما گردیده است؛ یعنی مردم چنین گمان دارند که از عمل پیامبر صلی الله علیه وسلم در زمانه‌اش، با عمل خودشان به الله سبحانه وتعالی نزدیک‌تر می‌باشند. چنان‌چه در نفس خود می‌گوید: به آن‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم عمل نموده در زمانۀ ما امکان ندارد و آن‌چه او فعل نموده مخصوص او و به آن زمان بوده است، در حالی‌که بعد از رضایت الله سبحانه وتعالی این امر(عمل به احکام شریعت) یک اصل نهایت با اهمیت می‌باشد. پس افعال رسول الله صلی الله علیه وسلم شریعت از جانب الله سبحانه وتعالی می‌باشد و آن‌چه از ما در خواست و دوست دارد، این است که در زندگی خود به آن احکام عمل نماییم.

بدین لحاظ افعال رسول الله صلی الله علیه وسلم مخصوص زمان خودش و مردم معیینی نمی‌باشد. پس بهتر، افضل‌تر و نزدیک‌ترین ما به الله سبحانه وتعالی کسی خواهد بود که شناخت دقیق از پیامبر صلی الله علیه وسلم داشته و پابند به افعال او باشد. مردم این زمانه را چه شده است که به احکام شریعت چنان عمل می‌نمایند، گویی که آن‌ها آن‌چه را الله سبحانه وتعالی می‌خواهد، از آن داناتر اند و چنان به او تقرب می‌جویند؛ چنان‌چه خودشان می‌خواهند و از چیزهایی باز می‌دارند که رسول الله صلی الله علیه وسلم از آن جهت تقرب به الله سبحانه وتعالی را منع نموده است. آیا الله سبحانه وتعالی نفرموده است:

﴿وَمَا يَنْطِقُ عَنِ الْهَوَى إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحَى﴾

[نجم: 3-4]

ترجمه: پیامبر(صلی الله علیه وسلم) از نفس خود چیزی نمی‌گوید، به جز آن‌چه بر وی وحی گردیده است.

آیا چنین نگفته است:

﴿لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ﴾

[احزاب: 21]

ترجمه: سرمشق و الگوی زيبائی در(شيوۀ پندار، گفتار و كردار) پيامبر(صلی الله علیه وسلم) برای شما است.

آیا الله سبحانه وتعالی ما را به به پابندی به آن‌چه رسول الله صلی الله علیه وسلم امر نموده و دوری از چیزی‌که او صلی الله علیه وسلم منع نموده، ملزم نکرده است؟ آیا شما نمی‌خواهید به رسول الله صلی الله علیه وسلم اقتداء نمایید؟ آیا این حالت مثل همان ظالمی نیست که هرچه هوای نفسش خواست، انجام می‌دهد و آن‌چه خلاف آن بود، آن را ترک می‌نماید؟

بلی، این حالت تابع‌داری از هوای نفس و سیر در گمراهی بوده، با این سخنان‌شان افعال خود را لباس اسلامی پوشانیده، بر رسول الله صلی الله علیه وسلم افتراء نموده و مردم را گمراه می‌نمایند. مثال این مردم را رسول الله صلی الله علیه وسلم چنین ارایه نموده است که او صلی الله علیه وسلم ترسنده‌ترین مردم از الله سبحانه وتعالی، عالم‌ترین مردم به دین و برگزیده شده از جانب الله سبحانه وتعالی بوده و در دین کسی نسبت به او تقرب ندارد؛ یا این‌که قرب این‌گونه اشخاص(تابع‌دار هوای نفس) نزد الله سبحانه وتعالی بیشتر از رسول الله صلی الله علیه وسلم باشد؟ پس کسی‌که چنین گمانی داشته باشد، نفس خود را هلاک کرده است.

بناءً از الله سبحانه وتعالی مسئلت داریم که ما را از امثال این گمراهان پناه دهد، این دین را گشایش اعطاء نماید، حق را ثابت گردانیده و ما را پیروی از نصیب گرداند. در این امت گرامی، ظلم، ظالمین و منافقین را نابود گرداند و این امر به الله سبحانه وتعالی سهل و آسان است.

ادامه مطلب...

کمپاین بین‌المللی خانواده، چالش ها و راه حل های اسلامی توسط بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر راه‌اندازی شده است Featured

(ترجمه)

بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر در سوم اکتوبر سال روان کمپاین جهانی مهم و حیاتی را تحت عنوان  : "خانواده، چالش  ها و راه  ‌حل های اسلامی" راه‌اندازی نموده است که در اواخر اکتوبر با برگذاری کنفرانس زنان با اشتراک سخنگویان از سراسر جهان، خاتمه خواهد یافت.

خانوادۀ مستحکم و متحد، در جامعۀ پایدار و باثبات و موفق ساخته می  شود؛ چنین جامعه نیازهای اساسی افراد خویش را از قبیل نیازهای معنوی، مادی و عاطفی برآورده می   سازد و   همۀ افراد را به یک چشم نگریسته و هم‌چنان از حقوق و نحوۀ رشد کودکان  نیز حفاظت و مراقبت می کند.

یک خانواده می‌تواند منبع خوشی، محبت، آسایش و امنیت برای افراد خویش باشد و یا برعکس منبع اضطراب، بدبختی و غم برای آن‌ها باشد. امروزه در سراسر جهان به شمول سرزمین‌های اسلامی، بحران‌های زیادی دامنگیر پیوند زناشویی و زنده‌گی خانواده‌گی شده که توازن و اتحاد خانواده را مختل ساخته است. آزادی    های مخرب جنسی لیبرال، استفاده از لذت های زنده‌گی، اهداف مادی   گرایانۀ نظام زنده‌گی سرمایه‌داری و دیدگاه زن‌گرایی؛ مانند برابری جنسی، همۀ این افکار ویرانگر از طریق رسانه‌ها؛ مانند برنامه‌های تفریحی، تجارتی، نظام تعلیمی، شبکه‌های اجتماعی و سازمان‌های زن‌گرایی ترویج داده شده و باعث گردیده تا روند ازدواج مختل شود و زندگی خانواده‌گی از هم فروپاشد.

هم‌چنان عرف و عادات زیان‌آور غیراسلامی عربی، آسیایی و افریقایی، که در جوامع اسلامی موجود است، باعث اختلاف بین زن و شوهر شده و مشکلات فراوانی را سد راه زنده‌گی اجتماعی قرار داده است. همۀ این مشکلات و عدم آگاهی کامل از قوانین اجتماعی نظام اسلام، سبب شده تا توقعات بی‌جا در ازدواج، نشناختن حقوق و وظایف زن و مرد در زنده‌گی مشترک، خشونت‌های خانواده‌گی، آمار بلند طلاق و کم ارزش شمردن وظیفۀ مادری، که منتج به روابط نامشروع و عدم ازدواج شده است، در جوامع اسلامی به وجود بیاید.

عامل اصلی فروپاشی زنده‌گی خانواده‌گی در سرزمین‎های اسلامی، حاکم بودن قوانین فاسد سیکولریستی و نظام‌های غیراسلامی در این سرزمین‌ها می باشد که از سوی حکمرانان دست نشاندۀ غرب، این قوانین غیراخلاقی لیبرال و روش  های زنده‌گی غربی تصویب شده و بالای امت مسلمه تحمیل می‌شود. علاوه بر آن، این رژیم‌های دست‌نشانده همراه با دولت‌های غربی و سازما‌  های بین‌الملی؛ مانند: ملل متحد و جنبش زن‌گرا در صدد آن اند که اصلاحات بیشتری را مبنی بر ارزش‌های لیبرالی و سیکولری در زنده‌گی اسلامی و قوانین اجتماعی امت مسلمه داخل نمایند.

حالت زنده‌گی خانواده‌گی در بین امت مسلمه نگران کننده بوده و بسوی ویرانی، که غرب آن را دنبال می‌کند و باعث فروپاشی نظم خانواده می‌شود؛ با وجود این‌که قوت، وحدت و همدلی خصوصیات برجستۀ زنده‌گی خانواده‌گی امت مسلمه می      باشد، روان است. ناکامی، متلاشی شدن و زنده‌گی‌های ناموفق خانواده‌گی همه‌وهمه باعث شده تا آشفتگی‌های عظیم احساسی به وجود بیایند و تأثیر منفی بالای کودکان و جامعه برجا گذارند. بناءً توجه جدی ضرورت است تا این بحران که دامنگیر زنده‌گی خانواده‌گی مسلمانان شده است، بررسی شود و از ویرانی و فروپاشی آن جلو    گیری شود. در این کنفرانس و کمپاین مهم و حیاتی موارد ذیل را پیشکش خواهیم نمود:

- برجسته کردن خطرات ناشی از تبدیل شدن ساختارهای خانواده به ساختارهای غیراسلامی عصر کنونی؛

- معرفی عوامل اصلی که به زنده‌گی خانواده‌گی و پیوند زناشویی لطمه وارد می  کند، شامل موقف دولت و رسانه ها در تشدید این بحران می  شود؛

- افشاء نمودن برنامه‌های ملی و بین‌الملی غرب برای سیکولرسازی نظام اجتماعی اسلام و زنده‌گی خانواده‌گی اسلامی، که باعث دوری مسلمین از دین  شان شده است؛

- به معرض گذاشتن نظام اجتماعی اسلامی و چگونگی تنظیم بی نظیر روابط زن و مرد توسط این نظام و این‌که چطور این قوانین بی  عیب و نقص مسئولیت و ارزش زن و مرد را در زندگی خانوادگی تعین می  کند و از زنده‌گی مشترک حفاظت نموده، محبت و مهربانی و خوشی را در زندگی مشترک رشد و پرورش می‌دهد، مقام عالی مادر را ارج می‌نهد و تهداب خانوادۀ مستحکم و با ثبات را برقرار می‌سازد؛

- این کنفرانس و کمپان هم‌چنان به توضیح نقش حیاتی نظام اسلام در ایجاد، رشد و حفاظت زنده‌گی خانواده‌گی باثبات در زیر چتر خلافت اسلامی به  طریقۀ نبوت می    پردازد.

این کمپاین را می‌توانید درhttp://www.hizb-ut-tahrir.info/en/index.php/dawah/cmo/16024.html  و صفحۀ فیسبوک www.facebook.com/WomenandShariah و لینک ویدیوی کمپاین https://www.youtube.com/watch?v=mAppEwzYDXc&feature=youtu.be
دنبال کنید.

داکتر نسرین نواز

رئیس بخش زنان دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر

ادامه مطلب...

تأکید مجدد چین بر موضع خصمانه‌اش علیه اسلام در قضیه روهینگیا

(ترجمه)

چین علاوه بر بازداشت نمودن یک میلیون مسلمان در ولایت سینگیانگ، هم‌چنان در پی خاموش‌سازی و پنهان نمودن فاجعۀ مسلمانان روهینگیایی است. طبق گزارش رویترز: «دیپلومات ارشد چین گفته است: قضیۀ روهینگیا نباید پیچیده، گسترده و جهانی شود.» این در حالی‌ست که سازمان ملل در حال آماده شدن برای تشکیل هیئتی به منظور فراهم کردن دلائل برای اثبات نقض حقوق بشر در میانمار است . شورای حقوق بشر سازمان ملل به روز پنج شنبه طرح تشکیل هیئتی را تصویب نمود که قتل عام احتمالی در ولایت راخین-واقع در غرب میانمار- را نظارت و بررسی نماید؛ اما چین، فلیپین و پولند مخالف طرحی‌که به ادعای حمایت‌گران اش از سوی بیش از 100 کشور حمایت می‌گردد،  رأی دادند.

در جریان سال گذشته بیش از 700 هزار مسلمان روهینگیایی در پی واکنش نظامی به حملات شورشیان روهینگیایی بر پایگاه‌های امنیتی، از کشوری‌که اکثریت آن را بودایی‌ها تشکیل می‌دهند، به بنگله‌دیش، کشور همسایه‌اش فرار نمودند. سازمان ملل این اعمال میانمار را "پاکسازی نژادی" نامیده است؛ اما میانمار این اتهام را رد نمود. هم‌چنان سازمان ملل بر اساس اکثریت روایات مبنی بر اعمال شنیع و نفرت‌انگیز ملامتی را بر دوش "تروریستان" روهینگیایی می‌اندازد.

چین با روهینگیا روابط مستحکم دارد و از آن‌چه که رهبران میانمار عملیات مجاز برای مبارزه با شورشیان در راخین می‌نامند، حمایت و پشتیبانی می‌نماید.

در میان بعضی مسلمانان شایع گردیده است که به سوی چین به عنوان بهترین بدیل برای امپریالیزم امریکائی بنگرند؛ کاملاً مانند نسل پیشین، که به اتحاد جماهیر شوروی به عنوان بدیل می نگرند؛ اما الله سبحانه وتعالی در مورد کفار فرموده است:

﴿واَلَّذِينَ كَفَرُوا بَعْضهمْ أَوْلِيَاء بَعْض﴾

[انفال: 73]

ترجمه: و کسانی‌که کافر شدند، دوستدار(ویاور) یکدیگر اند.

امت اسلامی هرگز از این مصیبت‌ها رهایی نمی‌یابد تا آن‌که بر الله سبحانه وتعالی توکل نمایند، از وی اطاعت نموده و شریعت‌اش را به طور کامل تطبیق نمایند. امت نیازمند توانائی، اراضی، منابع و در آمد نیست؛ بلکه یگانه نیازمندی امت اسلامی  وحدت و یکپارچگی است. دست یافتن به وحدت ممکن نیست؛ مگر بر اساس عقیدۀ اسلامی، و این کار با رد نمودن عقائد، افکار و نظام‌های غربیی صورت می‌گیرد که باعث تیت و پارچه شدن ما مسلمانان گردیده است و ما مسلمانان تا پایان رسمی استعمار،  فرمانبردار غرب باقی خواهیم ماند.

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه