پنجشنبه, ۰۹ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۲م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

دخول بهشت بشارتی است

از حضرت ابوهریره رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمود:

«نَحْنُ الآخِرُونَ السَّابِقُونَ يَوْمَ القِيَامَةِ، بَيْدَ أَنَّهُمْ أُوتُوا الكِتَابَ مِنْ قَبْلِنَا»

(رواه بخاری)

ترجمه: از لحاظ خلقت ما آخرین هستیم، اما در روز قیامت اولین می‌باشیم، با وصف این‌که امتان پیشین، قبل از ما کتاب داده شده بودند.

مفهوم حدیث:

آن‌چه خوش‌بین و امیدوار کننده از لحاظ راحت و آرامش برای انسان دریافت می‌گردد، موجودیت این دین در نفوس مسلمانان می‌باشد و آن چیزی است که زندگی، ثبات و روح را در جسد انسان به‌بار می‌آورد، پس چرا چنین نباشد، در حالی‌که این چنان دینی است که از هیچ جناحش باطل و جود ندارد، و این همان چیزی است که رسول الله صلی الله علیه وسلم به جایگاه‌مان در آخرت خبر داده است و آن جایگاه، بنابر بشارت رسول الله صلی الله علیه وسلم که به ما(امت حضرت محمد صلی الله علیه و سلم) داده است، ما اولین کسانی هستیم که داخل جنت می‌گردیم؛ در حالی‌که وجود ما در روی زمین آخر بوده است.

ای مسلمانان! امروزه ما در فسادی واقع هستیم، زندگی ما را چنان تهدید می‌نماید که ما را از استفاده از برکات این حدیث رسول الله صلی الله علیه وسلم که فرموده است: «نحن الآخرون السابقون يوم القيامة» به دور ساخته است. هم‌چنان این حالت امید وار شدن را پیرامون معانی و الفاظ آن حدیث برای ما دشوار ساخته است و آن بوی‌خوش راحت کننده و آرامشی‌که از جریان وعده‌های این حدیث آشکار می‌شود، آن را ما دور می‌پنداریم. پس ما باید خود را برای آماده‌ساختن جهت عمل و قربانی، زیر سایۀ این حدیث قرار دهیم، که عمل همان تطبیق احکام می‌باشد، آن احکامی‌که الله سبحانه وتعالی برای حل مشکلات انسان‌ها روان کرده؛ اما در نبود دولت خلافت معطل قرار گرفته و از زندگی مسلمین به دور مانده است.

پس ای مسلمانان! شما را به اقامۀ دوبارۀ آن نظام(دولت خلافت) فرامی‌خوانیم، که فرض از جانب پروردگارتان بوده، اعاده کنندۀ عزت‌تان و شکست‌دهندۀ دشمن‌تان است؛ هم‌چنان آزاد کنندۀ سرزمین‌های شما می‌باشد، و آن راه واضح عدل و خیر در اطراف عالَم می‌باشد. یا الله! مارا با آمدن خلافت راشده برمنهاج نبوت، که در آن وحدت مسلمانان نهفته باشد، مستفید بگردان و از ما مصائب و بلاها را دور نما! یا الله! زمین را به نور و جه کریمت منور گردان! اللهم آمین آمین!

ادامه مطلب...

اسلام فرانسوی

یکی از مؤسسات فکری فرانسوی در گزارش خودش پیشنهاد داد که بر فرانسه لازم است تا جهت پرداخت مصارف موسسه‌ای‌که سرپرستی مسلمانان فعال را در عرصۀ شعائر اسلامی به عهده دارد، مالیات حلال را وضع کند. چنانچه امانول ماکرون رئیس جمهور فرانسه دستوری را جهت ایجاد یک "موسسۀ اسلامی" که هدف آن تعریف مجدد روابط میان اسلام و دولت است، صادر کرد.

از زمان دهۀ هشتاد قرن گذشته سیاسیون فرانسه بخاطر ایجاد اسلام فرانسوی به هدف کنترول نفوذ و ادغام مهاجرین به فرانسه تلاش‌های مکرری نموده‌اند، چنانچه انستیتیوت مونتاین در گزارش خودش در مورد "مؤسسۀ اسلامی" تأکید کرد که سلفی‌ها ميان مسلمانانی‌كه شعائر اسلامی را در فرانسه انجام می‌دهند، تأثیرات عمیقی را به ویژه بالای جوانان داشته‌اند و بر فرانسه لازم است تا یک گفتمان دینی و اسلامی را براه‌انداخته و توسط آن جریان سلفی را به چالش بکشد.

ادامه مطلب...

توافقنامه‌ی تقسیم قدرت در جنوب سودان

(ترجمه)

به‌تاریخ 5 اگست 2018م، جناح‌های مخالف در جنوب سودان در آخرین لحظات بر تقسیم قدرت و مقام‌های بلند حکومتی توافق نمودند. این توافقنامه به وسیله‌ی "سالواکر‌میاردیت" به‌نمایندگی از دولت سودان جنوبی، "ریک ماچار" از جنبش مردمی سودان جنوبی، "دینق آلور" به‌نمایندگی گروهی از زندانیان سیاسی، "گابریل جانسون" به‌نمایندگی از ائتلاف سیاسی موسوم به "سوا"، "جوزف اوکیلو" به‌نمایندگی از برخی احزاب و نیروهای‌سیاسی و هم‌چنین "فرانسیس دینق" به‌نمایندگی از شخصیت‌های ملی، "محمد مرجان" به‌نمایندگی از روحانیون و به وسیله‌ی نماینده‌ی سازمان‌های جامعه‌ی مدنی در جنوب سودان به امضاء رسید.

حال پرسش‌های اساسی این است که: چرا این توافقنامه پس از تأخیر زیاد به امضاء می‌رسد؛ در حالی‌که چندین بار اعلام شده بود؟ حقیقت سخنانی‌که در مورد تهدیدات و فشارهای وارده بر جناح‌های مخالف در سودان جنوبی برای پذیرش امضاء ی این توافقنامه گفته می‌شود، چیست؟  آیا توافق جنوب سودان ناشی از اراده‌ی مذاکره کنندگان است و یا این‌که دستان پنهان دیگری در تنظیم این توافقنامه دخیل بوده و در به امضاء رسیدن این توافقنامه تأثیر ویژه‌ای داشته است؟ و چه کسی منفعت واقعی را از توافقنامه می‌برد؟ آیا این توافق جنگ داخلی را که از زمان وقوع آن در سال 2013م، که جان ده‌هاهزار تن را گرفته و میلیون‌ها تن‌ دیگر را آواره ساخته است، متوقف می‌کند؟ آیا این موافقتنامه از توافق‌های قبلی متفاوت بوده و باتوجه به واقعیت‌های موجود در جهان کنونی پایدار خواهد ماند؟ پس راه‌حل اساسی برای قضیه‌ی سودان جنوبی و قضایای مشابه آن در سرزمین‌های اسلامی چیست؟

بدون شک که این توافق پس از اعمال فشارهای  شدیدی بر مذاکره کنندگان صورت گرفته است، در حالی‌که چندین بار پس از اعلام تاریخ امضای این توافقنامه به ‌تعویق افتاده بود. "الدردیری" وزیرامورخارجه‌ی سودان در جریان سفر کوتاه که به‌جنوب این کشور داشت و حامل پیام شفوی رئیس‌جمهور البشیر بود، در جوبا پیام رئیس جمهور را با خبرنگاران چنین در میان گذاشت: «همانطوری‌که می‌دانید، جامعه‌ی بین‌المللی همواره در تلاش است تا خود و شرایطش را بر ما تحمیل کند، اما امضای این توافقنامه در نتیجه‌ی فشارها نبوده؛ بلکه ما این توافقنامه‌ای ‌را که امضاء می‌کنیم دلیل آن این است که بر درستی کار خود معتقد می‌باشیم.» (منبع: روزنامه‌ی العربیه 5 اگست 2018م)

به‌تاریخ 8 جولای 2018م، وب‌سایت سودان‌تریبیون گزارشی را به‌نشر رساند که در آن چنین آمده بود: «جبهه‌ی نجات‌ملی که بخشی از ائتلاف مخالفان در جنوب سودان می‌باشد، در بیانیه‌ای که در روز‌ دوشنبه نشر کرده است، میانجیگری سودان را به تهدید مذاکره کننده‌گان مخالفان، متهم نموده است.» این بیانیه می‌افزاید: «رهبری جبهه‌ی نجات ملی به ‌خوبی می‌داند که امضای "توماس کیریلو سوکا" رهبر جنبش به ‌دلیل این می‌باشد که برخی از اعضای آن به‌خطر مواجه بوده و چنین فشارها باعث گردید که در مورد مسائل برجسته در حکومت، توافقات صورت بگیرد.»

به‌تاریخ 8 مارچ 2018م، سودان تریبیون به‌نقل از رویترز گزارشی را به نشر رساند که گویا سالوار دران چنین گفته بود: «توافق 2015م بر ما تحمیل شده بود و برای ما فرصت داده نشد تا تمایل خویش را ابراز نماییم. بنابر این، زمانی‌که من برای امضای آن رفتم، احتیاط را پیشه نمودم...؛ اما آن‌ها این توافق را جدی نگرفتند تا این‌که در پیش چشمان‌شان توافق از هم پاشید.» لازم به ذکر است که مذاکرات در اکادمی امنیت عالی در حومه‌ی سوبا در شرق خرطوم انجام شده است، این نشان می‌دهد که دست‌های پنهانی برای فشار برمذاکره‌کنندگان دخیل بودند، حتی در دست‌کاری شرایط موافقتنامه.

به‌تاریخ 7 سپتمبر 2018م، "مایکل ماکوای لویب" وزیر اطلاعات در دولت جنوب سودان گفت: «وساطت سودان آنچه را که باید براساس آن توافق صورت می‌گرفت، تغییر داد و پیشنهادهای جدیدی را که قبلاً از آن‌ها بحث به‌میان نیامده بود، درج توافقنامه نمود.» وی به‌تاریخ 19 اگست انتقادات تند و تیز را متوجه الدردیری نموده گفت: «او حتی همرای خود، روی راست نیست.» و در ادامه گفت که: «او در آغاز، دیروز با پیشنهاد دیگر آمد و اعلام کرد که طرفین موافق می‌باشند و همانگونه که واضح می‌باشد، طرفین هنوز هم موافقت ننموده‌اند. بنابر این، او کسی است که جامعه‌ی بین‌المللی، منطقه و حتی سران دولت‌ها ‌را گمراه نموده است.»

این را باید دانست که نه الدردیری از اندک صلاحیتی در ین امور بر خوردار است و نه هم البشیر، بلکه این توافق به حمایت و سرپرستی دولت‌های استعماری(امریکا و انگلیس) صورت گرفته است. کسانی‌که از این توافقات استقبال نموده‌اند، استیفان کوچیس سرپرست سفارت امریکا و عرفان صدیق سرپرست سفارت انگلیس در خرطوم می‌باشند. (منبع: روزنامه‌ی الاخبار، پنجشنبه 28 جون 2018م)

همان‌گونه که برخی تصور می‌کنند، در این توافق راه‌اندازی شده توسط دست‌های پنهان قدرت‌های استعماری و مزدوران آن‌ها، هیچ خیر نهفته نیست، بلکه این توافق پیام‌آور شر و بدفالی خواهد بود. ابراهیم غندور وزیر خارجه‌، به‌تاریخ 13 اپریل 2017م در پاسخ به سخنان وزیر امور خارجه‌ی روسیه گفت: «جدایی جنوب سودان اساساً یک توطئه بود که تحملش نمودیم و آنچه در حال حاضر اتفاق می‌‌افتد، نتایج همان توطئه است.» رئيس جمهور البشیر در گفتگویی‌که با سایت خبری اسپوتنیک روسی در 25 نومبر 2017م داشت، چنین اعتراف کرد: «فشار امریکا و توطئه‌ی آن علیه سودان، رقمی بالایی داشت. ... سودان به وسیله‌ی فشار‌های ایالات متحده تقسیم شد. ... ما از این اطلاع داریم؛ امریکا در  تلاش است که سودان را به پنج کشور تقسیم کند.»

بنابر این، مشخص است که توافق سودان جنوبی در فضای  فشارها و تهدیدات شدید وارده بر طرف‌های امضاء کننده صورت گرفته و هیچ‌گاه زاده‌ای اراده‌ی سیاسی مردم جنوب سودان نبوده و نه خلاقیت نظام حاکم در خرطوم است، بلکه دیکته‌ها و دستورالعمل کشورهای سرمایه‌داری استعماری می‌باشد.

اما این توافق، اساسی‌ترین موضوعی را که باید در خصوص آن بحث و تبصره صورت می‌گرفت، از یاد برده و یا شاید نپرداختن به آن نیز آگاهانه باشد. در این توافقنامه در خصوص ترتیب قانون اساسی و نظام، که به حل ریشه‌ای مشکلات جنوب بپردازد، هیچ بحثی صورت نگرفته است. در مورد نظامی‌که حقوق و مکلفیت‌های افراد، وظیفه‌ی دولت و مسئولیت آن را مشخص و به این ترتیب مشکل نژادپرستی و مسائل قبیله‌ای را که به شکل بسیار قبیحی بر جنوب سودان حاکم بود، معالجه نماید. این توافقنامه از حقوق مردم درین سرزمین محافظت نکرده و به حل مشکلات‌شان نمی پردازد، بلکه این توافقنامه فقط شامل تقسیم قدرت در بین طرف‌های درگیر می‌‌باشد؛ کسانی‌که نمایندگان بیش برای دولت‌های خارجی(امریکا و انگلیس) نبوده و تنها مکلف به تأمین منافع آن‌ها در ین سرزمین اند.

به‌تاریخ 4 اگست 2018م، الدردیری در یک کنفرانس روزنامه‌ای گفت: «طرف‌های اصلی که این توافقنامه را امضاء  نموده اند، کسانی می‌باشند که از قدرت نظامی بالایی برخوردارند.» این توافق راه‌حل مشکل مردم سودان نیست. وضعیت در جنوب هم‌چنان بد باقی خواهد ماند و این توافق نیز مانند موافقتنامه‌های قبلی از هم فرو خواهد پاشید و نظام از تحقق امنیت و ثبات برای مردم عاجر خواهد ماند.

با چنین حل و فصل، ثبات در سودان جنوبی و یا حتی در دولت سودان شمالی بر قرار نخواهد شد، مگر به حل و فصل مبدئی؛ راه‌حلی‌که دیکته‌‌ی غرب استعمارگر نباشد. در حال حاضر هیچ ایدیولوژی سیاسی که امنیت و ثبات را برای مردم تضمین کرده و زنده‌گی باعزت را برای بشریت باز گرداند، جز عقیده‌ی اسلام نیست. تنها ایدیولوژیی که توان بستن دروازه‌ها را بر روی جاه‌طلبی‌های استعمارگران و توان گسترش و عام ساختن امنیت و عدالت را دارد، چنانچه این عقیده و احکام برگرفته از آن، نشان داد که چگونه توانست در دولت خلافت، مردم را از اشکال و زبان‌های مختلف گرد‌هم آورده و آن‌ها‌ را متحد و برادر زیر سایه‌ی اسلام گرداند و به بهترین شکل از آن‌ها مراقبت و امورشان را اداره نماید.

بلی، اینست حل ریشه‌ای مشکل جنوب سودان و مشکلات مشابه آن در سرزمین‌های اسلامی که آن خلافت اسلامی برمنهج نبوت است. اللهم عجل لنا بها یا رب العالمین، بار الهی، ای پروردگار جهانیان هرچه زودتر چنین دولتی را نصیب مان بفرما!

برگرفته از جریده‌ی الرایه

نویسنده: محمدجواد ابو ایمان

معاون سخنگوی حزب‌التحریر-ولایه سودان

ادامه مطلب...

اردوهای مسلمانان؛ خط اول دفاعی امت!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

هر امت قدرتمند دارای خطوط سرخی‌ست که اجازۀ تخطی از آن را به هیچ‌وجه به کسی نمی‌دهد. به همین جهت است که امت‌های قدرتمند مخصوصاً امت‌های مبدئی به‌وسیلۀ نیروی نظامی توجه خاص به مبدأ خود دارند و تدابیری را که توانائی حمایت، انتشار و تسلط بر مبادی دیگر را داشته باشند، اتخاذ کرده و نیروهای نظامی‌اش را برای تحقق این هدف به عنوان نیروی نظامی، سیاسی و مبدئی دولت مؤظف می‌کند. اما با ظهور نظام سرمایه‌داری و طرز تفکر "پراگماتیزم" این معادله بر خطوط سرخ برای دولت و امت‌ها طریقۀ عملی در تعامل با تهدیدات داخلی و خارجی در خصوص تخطی از این خطوط قرار گرفت که از تجاوز و توهین برمقدسات شروع تا ریختاندن آبرو. حتی کار به‌جای رسیده است که مردم این همه تجاوز را بر مقدسات و آبرو از طریق تلوزیون مشاهده می‌کنند، گویا فیلم مستند و یا فیلم تحریک‌آمیز را مشاهده داشته باشند و این مناظر در جامعۀ بین‌الملل هیچ عکس‌العمل را در پی نداشته است؛ جز که فشار را از آن‌ها کاهش دهد، آن‌هم وقتی‌که کاسۀ صبر مردم لبریز شود. مبالغه نمی‌کنم که بگویم طرز تفکر جدید غربی(پراگماتیزم) منحط‌ترین طرز تفکر بشری است که قدرت عقل بر حکم و اتخاذ موقف جدی و صحیح را زمانی‌که گرفتن موقف جدی لازم است، زایل نموده است.

امت اسلامی در تاریخ تنها امتی است که جایگاه عقل بشری را به او داده و مقدسات و ممنوعات امت‌های دیگر را محترم شمرده است تا جائی‌که در تاریخ گذشته و حال یک ضرب‌المثل گشته است و در تاریخ اسلام مثال‌ها برای اثبات این ادعاء زیاد است. از جمله طرز بر خورد پیامبر صلی الله علیه وسلم همرای قریش در نقض صلح حدیبیه، که قریش یکی از فقره‌های توافق‌نامه را نقض نموده و هم‌پیمانان‌شان بنی بکر را با کمک نظامی، مالی و نفرت در جنگ با بنی خزاعه که هم پیمان پیامبر صلی الله علیه وسلم بودند، یاری کردند. از شرایط صلح بین قریش و پیامبر صلی الله علیه و سلم این بود: قبایلی‌که در مکه زیست دارند، آزاد هستند که در پیمان پیامبر صلی الله علیه وسلم و یا قریش داخل شوند. خزاعه در پیمان پیامبر صلی الله علیه وسلم داخل شد و بنی بکر در عهد و پیمان قریش و تعداد از مردان بنی بکر شبانه در سر چاهی از خزاعه بر آنان هجوم بر دند و آن ها را کشتند. قریش بنی بکر را در این کار کمک نمود و عمر بن سالم بزرگ خزاعه نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم آمد تا از اقدام بنی بکر علیه‌شان، به همکاری قریش، در این تجاوز مکارانه و شکنندۀ شرط از شرایط صلح حدیبیه اطلاع دهد. او به مدینه آمد و در مسجد نبوی نزد پیامبر صلی الله علیه وسلم حاضر شد و ابیات را زمزمه نمود که از جملۀ آن ابیات، ابیات زیر است:

«پروردگارا، من محمد را جستجو می‌کنم که هم‌پیمان پدرم و پدر او است، آن‌ها در وتیر شبانه بر ما هجوم آورده و در حالت رکوع و سجده ما را کشتند.» نقض توافقنامه به صورت غیرمستقیم توسط قریش برای رسول الله صلی الله علیه وسلم به حیث رهبر سیاسی، واقعی و مبدئی ارتش کافی بود که ارتش را بسیج کند؛ نه برای استرداد حیثیت خزاعه و طلب عذرخواهی از قریش؛ بلکه برای کوبیدن قلعه‌های قریش و فتح مکه. مکه در جزیرة‌العرب آن روز و در میان قبایل عرب بسان واشنگتن امروزی بود.

مثال دیگری‌که بیان عدم سازش مسلمانان در مقابل بی‌احترامی به‌حیثیت‌شان وجود دارد، اقدام یک یهودی از قبیلۀ بنی قینقاع است که عورت زن مسلمان را در بازار برهنه نمود و مسلمانی در بازار دید و یهودی را به قتل رساند، سپس یهودی‌ها بر او هجوم برده و او را به قتل رسانیدند. زمانی‌که این خبر را به رسول الله صلی الله علیه وسلم رسانیدند، بدون تردید امر به بسیج ارتش نمود؛ نه برای گرفتن دیه مرد مسلمان که یهودی‌ها او را به قتل رسانیدند و یا برای عذرخواهی یهود از زنی‌که به آبروی او تجاوز صورت گرفته بود، بلکه بنی قینقاع را محاصره نمود و از مدینه اخراج‌شان کرد.

سعد ابن معاذ بر بنی قریظه در شکستن پیمان‌شان با پیامبر صلی الله علیه وسلم داور قرار گرفت. سعد نسبت به ارزش‌های اسلامی که در وجود او نهادینه شده بود و برابر با حرمت خون مسلمانان و آبروی‌شان بود، بناءً حکم نمود که مردان‌شان کشته شوند و زنان و اطفال‌شان هم اسیر. این حکم توسط مردی صورت نگرفته است که با یهود کینۀ قدیمی داشته باشد؛ بلکه حکم او از عمق احکام اسلام نشأت کرده بود، چنانچه این حکم را وحی اقرار نمود که پیامبر صلی الله علیه وسلم فرمود: «واقعاً موافق حکم الله سبحانه وتعالی حکم کردی که از فوق هفت آسمان تأیید شده است.»

مثال‌های فراگیری‌که به تخطی از خطوط سرخ به تاریخ مسلمین تعلق می‌گیرد، زیاد است که ارتش امت اسلامی در مقابل‌شان موقف‌های جدی اتخاذ می‌کردند که همیشه اقتضای جنگ را می‌کرد؛ از جنگ علیه مرتدین برای دفاع از عقیدۀ اسلام گرفته تا فتوحات مانند فتح عموریه به سبب ندای یک زن رومی که اسیر شده بود و فتح سند به سبب تجاوز دزدان دریائی بر یکی از کشتی‌های مسلمانان در دریا وغیره. اما این فتوحات زمانی بود که مسلمانان دارای کیان سیاسی بودند و در رأس این کیان رهبر سیاسی، نظامی و مبدئی وجود داشت، چنانچه مبدأ اسلام تنها مرجعی برای دولت و امت اسلامی بود و تنها احکام اسلام بود، بر حوادثی‌که اقتضای گرفتن موقف‌های جدی را می‌کرد، تطبیق می‌شد.

نبود حاکمیت اسلام و جدائی عقیدۀ اسلامی از عقیدۀ نظامی در میان اردوهای امت اسلامی، حاکمیت حکام مزدوری‌که غرب کافر بر مسلمانان گماشته است تا به کفر حکم کنند؛ بلند کردن شعار‌های قومی و ملیت‌گرائی به عنوان عقیدۀ نظامی برای اردوهای اسلامی، این دو سبب شده است تا حکام و اردوهای امت اسلامی برای دفاع از مقدسات امت در فلسطین، کشمیر، شام و برما و قبل از آن در بوسنی و هرزگوینا، کاری را انجام ندهند. اگر مسلمانان امروزه رهبر را مانند حضرت محمد صلی الله علیه وسلم و یا خلیفه‌ای مانند حضرات ابوبکر، عمر، معتصم بالله و محمد بن قاسم رحمه الله می‌داشتند؛ برای یهود جز حکم شریعت الله سبحانه وتعالی را قبول نمی‌کرد؛ چنانچه در حدیث صحیح آمده است:

«تقاتلون الیهود حتی یختبی احدهم وراء الحجر فیقول یا عبد الله هذا یهودی ورائی فاقتله»

ترجمه: یهود تا زمانی با شما می‌جنگد تا این‌که یکی از آنان در عقب سنگ خود را پنهان می‌کند و سنگ صدا می‌کند که ای بندۀ الله(سبحانه وتعالی) در عقب من یهودی است، او را به قتل برسان!

در مورد بودائی‌ها نیز به کمتر از این راضی نمی‌شدند و از امریکا قبول نمی‌کردند؛ مگر آن چیزی را که پیامبر صلی الله علیه وسلم از قریش قبول نمود که مکه را فتح کرد. از روس قبول نمی‌کردند؛ مگر آنچه را که سعد بن معاذ در مورد بنی قریظه حکم کرد و به فتح مسکو... ، و راضی شدن به کمتر از این‌ها در اسلام خواری و ذلت پنداشته می‌شود و پراگماتیزم نیز در اسلام وجود ندارد. الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿و لله العزة و لرسوله و للمومنین و لکن المنافقین لا یعلمون

[منافقون: 8]

ترحمه: عزت از آن الله(سبحانه وتعالی)، پیامبر(صلی الله علیه وسلم) و مؤمنین است؛ اما منافقین این را نمی‌دانند!

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: بلال مهاجر

ادامه مطلب...

ولایه سوریه: سخن مهم در مورد چگونگی بازگرداندن رونق و درخشندگی انقلاب و چگونگی پایان بخشیدن معرکۀ ادلب به نفع اهل شام!

  • نشر شده در ویدیوها

سخنان مهم استاد عبد الحمید رئیس کمیتۀ روابط عمومی حزب التحریر-ولایه سوریه با محتوای چگونگی بازگرادندن رونق و درخشندگی انقلاب و چگونگی پایان بخشیدن جنگ معرکۀ ادلب به نفع اهل شام.

دو شنبه، 07 محرم الحرام 1440هـ.ق / 17 سپتامبر 2018م

ادامه مطلب...

بگذارید که آغاز سال جدید اسلامی ما را تشویق به ایفای مسئولیت‌های‌مان بکند! Featured

(ترجمه)

حلول سال ۱۴۴۰هـ.ق را از صمیم قلب به کافۀ امت اسلامی تبریک و تهنیت عرض می‌کنیم و تنها چیزی‌که قابل تأسف است و ما را درد می‌دهد، همانا حالت امت اسلامی است که هنوز تغییر نیافته و حتی از آن بدتر گردیده است. از خون امت در کشور های اسلامی هم‌چو یمن، برما، افغانستان، فلسطین، سومالیا و سوریه دریای خون جریان دارد. حالت فعلی امت در ادلب طوری است که به اثر توطئه‌های ظالمانه ترکیه و ایران در همکاری با روسیه کشتارجمعی و و حشیانه‌ای در این شهر براه انداخته شده است.

این فجایع در حالی رخ می‌دهد که انتظار می‌رود تا حکام سرزمین‌های اسلامی مرحمی بر زخم‌های ناسور این امت گذارند، ولی متأسفانه حکام سرزمین‌های اسلامی دست روی دست گذاشته‌اند و به تماشا نشسته اند. آغاز سال جدید اسلامی باید مرتبط با مسئولیت‌هایی باشد و بر ماست تا مسئولیت‌های خود را قرار ذیل ایفا کنیم:

۱. زنده‌گی دنیوی باید مطابق به اسلام عزیز عیار شود: اسلام عبارت از ایدیولوژی کامل و همه‌جانبه‌ای است که به زنده‌گی دنیا پشت نکرده و بلکه قوانین خاصی را پیرامون آن برای انسان بجا گذاشته است. با آغاز سال جدید، وقت آن است که پلان، عمل و چالش‌های فراراه مان را به شیوۀ درست آن برای ارتقای وضعیت بهتر نسبت به گذشته مقایسه نماییم؛ چون عاقل کسی است که از گذشته بخاطر بهبود آینده می‌آموزد.

۲. آماده‌گی برای زنده‌گی آخرت: آغاز سال نو به این معنی است که الله سبحانه‌و‌تعالی وقت زیادی برای زنده‌گی آخرت به ما داده است. بنابر این، ما باید در این زنده‌گی موقت برای خوشنودی الله سبحانه‌و‌تعالی و طلب حصول جنت از اوامر وی اطاعت و از آنچه منع کرده است، دوری جوییم. بر ماست تا از این زنده‌گی فناپذیر تا آخرین رمق حیات خویش استفادۀ درست نماییم، چون هر لحظه‌ای که سپری می‌شود، دیگر بر نمی‌گردد.

حمل دعوت اسلامی: در سنۀ شانزدهم هجری زمان خلافت حضرت عمر رضی الله عنه، اصحاب رضوان الله علیهم اجمعین بر انتخاب سال هجرت رسول الله ﷺ از مکه به مدینه به عنوان نخستین مبدأ سالنمای اسلامی اجماع نمودند. آغاز سال هجری به خاطری سالنمای مسلمانان گردید که در آن تطبیق اسلام از جنبۀ نظری به جنبه عملی با تأسیس نخستین دولت اسلامی در مدینه شکل گرفت. دولت اسلامی حاکمیت خود را بالای کشوری‌های دیگر موفقانه تطبیق کرد و تا سال ۱۹۲۴م توسط انگلیس‌ها با همکاری متحدین خائن‌شان که در میان آن‌ها ترکیه و عرب شامل بودند، دوام کرد.

انتخاب سال هجرت به عنوان نخستین جنتری اسلامی توسط اجماع اصحاب به وضوح نشان می‌دهد که آزادی نهایی امت به تأسیس دوبارۀ دولت اسلامی توسط مسلمانان وابسته است. آغاز سال نو باید امت اسلامی را در راستای تأسیس خلافت اسلامی هرچه بیشتر انرژی دهد؛ چون این مهم یکی از اهداف حیاتی امت اسلامی به شمار می‌رود. تأسیس دوبارۀ خلافت از سرزمین‌های بزرگ اسلامی  نشأت خواهد کرد و سپس  مشعل هدایت و عدالتش را بر بشریت بدون در نظرداشت، ملت، رنگ‌و‌بو، دین  و یا قوم فروزان خواهد کرد.

﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اسْتَجِيبُوا لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ﴾

[انفال: 24]

ترجمه: ای مؤمنان! فرمان الله(سبحانه‌و‌تعالی) را بپذيريد و دستور پیامبر او را قبول كنيد؛ هنگامی‌كه شما را به چيزی فرامی‌خوانند كه به شما ز‌نده‌گی(مادی و معنوی و دنيوی و اخروی) می‌بخشد.

مسعود مسلیم

نمایندۀ مطبوعاتی حزب التحریر-تانزانیا

ادامه مطلب...

بازگشت تظاهرات به مناطق آزاد شده، تداوم انقلاب و تأیید بر استواری آن است!

  • نشر شده در سوریه

(ترجمه)

به تاریخ هفتم سپتمبر 2018م بسیاری از مناطق آزاد شده در شام پس از نماز جمعه شاهد تظاهرات جمعی بودند. این تظاهرات بیانگر آنست که شعله‌های انقلاب هنوز هم در قلوب مردم شریف سرزمین شام زبانه می‌کشد و درست هم‌چو کوهی استوار و پابرجاست.

این جنبش مردمی (انقلابیون) که در اخلاص آن شکی وجود ندارد، در راستای رهبری افکار عامه از اهمیت به سزایی بر خوردار است و حتی در حمایت و یا هم در برانداختن رژیم‌ها نقش قابل ملاحظه‌ای را بازی می‌کند. این انقلاب که با جنبش مبارک مردمی همراه بود، علیه رژیم مزدور و جنایتکار در دمشق آغاز گردید. این انقلاب از جمله بزرگترین جنبش مردمی است که مشروعیت رژیم مذکور را زیر سؤال برده و پایه‌های آن را تکان داد؛ طوری‌که جامعۀ بین‌المللی وادار شد تا بخاطر حمایت از این رژیم خونخوار در دمشق کاری انجام دهد تاباشد که رژیم مذکور بخاطر اعادۀ مشروعیتش تلاش به خرچ دهد. از سوی دیگر برخی از دولت‌های پیش‌قدم توطئه چینی‌شان را علیه انقلاب شام به مدت چندین سال به پیش برده و تلاش‌های زیادی را برای جلوگیری از آن انجام دادند؛ ولی این‌همه تلاش‌ها به جایی نرسید و منجر به ناکامی‌شان گردید.

بر همه‌گان هویداست، موانع بزرگی‌که در راستای به هدف رسیدن انقلاب شام قرار می‌گرفتند و این انقلاب بار سنگین آن را به دوش می‌کشید، از نتیجه این بود که هردو انقلاب نظامی و انقلاب مردمی با جامعۀ بین‌المللی و کشور‌های حامی این انقلاب تعامل نموده و تصمیم گیری‌شان را به آن‌ها واگذار کردند؛ این بود که تلاش‌های‌شان نقش بر‌آب شده و از مسیر اصلی رسیدن به اهداف‌خود منحرف می‌شد، بر آن خطوط قرمز ترسیم می‌گردید و دستور العمل‌هایی‌که باعث انحراف انقلابیون و بقای رژیم خونخوار می‌گردید، مورد اجراء قرار می‌گرفت.

بر هر جنبش نوپای مردمی لازمی بود تا از خود به وجه احسن مواظبت می‌کرد و از تکرار اشتباهات مهلک در گذشته عبرت می‌گرفت و از هرگونه تصمیم‌گیری مبتنی بر علایق کشور‌های مؤثر در امور سوریه برحذر می‌بود و یا این‌که از هرگونه درخواست، اهداف و شعار‌های میان‌تهی که بر اساس اوامر و نواهی این کشور‌ها مبتنی بر سیاست انتخاب آن‌ها به بهانه این‌که مبادا آن‌ها از حمایت‌شان دست بکشند، بر حذر می‌بود.

از‌این‌رو، جنبش مردمی نوپا باید خود را از انحراف حفظ نموده و قوت دهد تا مبادا قربانی‌های بزرگی را که مردم شام در این راستا متحمل گردیدند، در تاق نسیان قرار داده و نادیده بگیرد. برخی از مهم‌ترین چیزهایی‌که باعث قوت و پیشرفت هرجنبش نوپا می‌گردد، قرار ذیل اند:

1- باید که یک طرح واضح و روشن در میان افراد یک جنبش وجود داشته باشد تا باعث وحدت و یکپارچگی در میان‌شان گردد و این طرح باید برگرفته از عقیدۀ‌شان باشد. موجودیت این طرح عبارت از چیزی است که مردم را در کنار هم قرار داده و پیوند می‌دهد، در آن‌ها وحدت کلام را ایجاد  می‌نماید و اهداف ‌شان را شکل می‌دهد و حساب‌دهی‌شان را بر اساس آن تنظیم می‌کند؛ طوری‌که هیچ‌کس قادر نخواهد شد تا کتله را پیرامون اهدافش منحرف سازد.

2- هم‌چنان برای کتله لازم است که از رهبری سیاسی آگاه و مخلص برخوردار باشد تا از این طریق به اعمالی‌که منجر به رسیدن به اهدافش می‌گردد، رهبری شود. به گونۀ ‌که طرح آن باید عملاً در چهارچوب یک دولت به اجراء گذاشته شود.

3- لازمی است تا از اصول ثابت انقلاب از طریق راه‌پیمایی‌های طولانی آن که منجر به سرنگونی یک رژیم همراه با تمام دار‌و‌دسته‌اش و قطع ارتباطات با کشور‌های حمایت کننده‌اش، حامیان دروغین نام نهاد انقلاب می‌گردد، حمایت شود و در کنار این همه، هدف اصلی آن همانا تأسیس خلافت راشده برمنهج نبوت چیزی دیگری نباشد.

روی این ملحوظ، می‌توانیم اطمینان دهیم که هرگاه جنبش مردمی بر اساس آنچه که در فوق ذکر شد، شکل گیرد، شکی نیست که در مصونیت قرار گرفته و هیچ‌کس نمی‌تواند پایه‌های آن را متزلزل سازد؛ هیچ‌کس قادر به استفاده سوء از آن نخواهد بود و یا این‌که آن را از اهدافش منحرف ساخته نمی‌تواند؛ چون به شکل درست و بطور پیوسته مطابق به اصول ثابت آن به منظور نایل شدن به اهدافش در حال پیشرفت قرار گرفته است.

کشور‌های استعمارگر کفری با تمام توان خود به توطئه‌چینی علیه مردم شریف شام و انقلاب آن‌ها شروع کرده‌اند. فلهذا بر ماست تا متوجه باشیم و فریب آن‌ها را نخوریم؛ به ریسمان الله سبحانه‌و‌تعالی چنگ بزنیم؛ بر او اعتماد و توکل کنیم و در راه او تعالی گام بگذاریم؛ زیرا رستگاری، آزادی و پیروزی ما جز این، در چیزی دیگری نیست. الله سبحانه‌و‌تعالی می‌فرماید:

﴿وَقَدْ مَكَرُوا مَكْرَهُمْ وَعِندَ اللَّهِ مَكْرُهُمْ وَإِن كَانَ مَكْرُهُمْ لِتَزُولَ مِنْهُ الْجِبَالُ فَلَا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ مُخْلِفَ وَعْدِهِ رُسُلَهُ ۗ إِنَّ اللَّهَ عَزِيزٌ ذُو انتِقَامٍ﴾

[ابراهیم: ۴۷-۴۶]

ترجمه: آن‌ها نهایت مکر(و نیرنگ) خود را به کار زدند و همه مکرها(و توطئه‌های‌شان) نزد الله(سبحانه‌و‌تعالی) آشکار است، هر چند مکرشان چنان باشد که کوه‌ها را از جا برکند؛ پس گمان مبر که الله(سبحانه‌و‌تعالی) وعده‌ای را که به پیامبرانش داده، تخلّف کند! چرا که الله(سبحانه‌و‌تعالی) عزیز و انتقام گیرنده است.

احمد عبدالوهاب

رئیس دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه سوریه

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه