جمعه, ۱۰ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۳م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

ولایه سوریه: راهپیمایی در شهرک اطمه تحت عنوان "اگر سکوت اختیار نماییم، ادلب طعمه و شکار توطئه گران قرار می‌گیرد!"

  • نشر شده در ویدیوها

حزب التحریر-ولایه سوریه در شهرک اطمه راهپیمایی را تحت عنوان "اگر سکوت اختیار نماییم، ادلب طعمه و شکار توطئه گران قرار می‌گیرد!" به راه انداخت.

سه شنبه؛، 25 ذو القعده 1439هـ.ق / 07 آگست 2018م

ادامه مطلب...

هواداران اردوغان برای پوشاندن چهرۀ قبیح سیکولریستی‌اش، سرپوش اسلامی می‌نهند!

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

انگیزه‌یی که من را واداشت تا این مقاله را بنویسم رضایت الله سبحانه و تعالی می‌باشد و این رضایت او سبحانه و تعالی را در این مورد خاص، به توضیح مسائل ذیل می‌بینم.

 واقعیت اردوغان که شخصی سیکولر بوده و این‌که حزب‌اش اسلامی نیست و نظام حکومت‌داری‌اش آن‌چنان‌که هواداران‌اش تلاش می‌کنند تا آن را رنگی اسلامی دهند، اسلامی نبوده و این تصرفات‌اش اسلام را تحریف کرده است، این‌که یک‌تعداد زیاد از هواداران‌اش فکر می‌کنند که اعمال مجرمانه‌اش مثل کشتار مسلمانان شام،‌ پیوستن به پیمان ناتو، اساس‌گذاری اقتصاد ترکیه از اموال حرام، تحویل پایگاه نظامی ترکیه که موشک‌ها و طیارات از آن‌جا به بهانۀ مبارزه با تروریزم، مسلمانان را به قتل می‌رساند، جائز بوده و با اسلام در تضاد نیست. به توفیق،‌ توکل و اعتماد بر الله سبحانه و تعالی به بررسی موارد فوق خواهم پرداخت.

اول: دروغ اسلامی بودن ترکیه و حزب "عدالت و توسعه"

یک‌تعداد تلاش می‌کنند تا بر ترکیه و حزب عدالت و توسعه واژۀ "اسلامی" را بکار گیرند و هدف از آن پوشیدن حقیقت ترکیه، رئیس جمهور و حزب‌اش است؛ چون این‌ها همه سیکولر بوده ولی پوششی اسلامی گذاشته‌اند و این شهادتی کاذب است. اردوغان خودش با صراحتی کامل هویت حقیقی خود و حزب‌اش را بیان کرده و می‌گوید: «حزب عدالت و توسعه در ترکیه، حامی سیکولریزم است.» چنان‌چه خود را نیز حامی سیکولریزم می‌داند، نه به‌خاطر منافقت با طرف‌داران مصطفی کمال(کمالیست‌ها)، بلکه با لهجۀ صادقانه که ناشی از احساسات صادق‌اش به سیکولریزم است که به آن ایمان داشته و آن را در ترکیه تطبیق می‌کند و به‌عنوان رسالتی به خاور میانه حمل نموده و سیکولریزم ترکیه را نمونه‌یی می‌داند که باید دیگران نیز  آن را تطبیق کنند. چنان‌که حریص بود، پس از انقلاب‌های بهار عربی در لیبیا و مصر، الگوی ترکیه تطبیق شود و تلاش نمود که "مُرسی" را در حکومت‌داری‌اش به نمونه برداری از سیکولریزم ترکیه مجاب کند.

هواداران اردوغان و شهادت دروغین شان:

هواداران اردوغان و حزب‌اش اصرار می‌ورزند تا به اردوغان، حزب‌اش و نمونۀ ترکیه، واژۀ "اسلام" را به‌کار برده و به حزب عدالت و توسعه پسوند "اسلامی" را اضافه کنند، و این کار فهمیده یا نفهمیده در واقع گمراه نمودن اذهان مسلمانان است تا این‌که طرح حقیقی اسلام را که "خلافت" است، نشناسند و هم‌چنان این شهادت دروغ است که اسلام آن را شدیداً حرام قرار داده است. الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿...وَاجْتَنِبُوا قَوْلَ الزُّورِ

[حج: 30]

ترجمه: ...و از گفتن افتراء(بر مردم و بر الله) بپرهيزيد.‏

و نیز فرموده است:

﴿مَا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ

[ق: 18]

ترجمه: ‏انسان هيچ سخنی را بر زبان نمی‌راند مگر اين كه فرشته‌ای، مراقب و آماده(برای دريافت و نگارش) آن سخن است.‏

و او سبحانه و تعالی فرموده است:

﴿إِنَّ رَبَّكَ لَبِالْمِرْصَادِ

[فجر: 14]

ترجمه: ‏مسلّماً پروردگار تو در كمين(مردمان و مترصّد اعمال ايشان) است.‏

و نیز فرموده است:  

﴿وَالَّذِينَ لَا يَشْهَدُونَ الزُّورَ وَإِذَا مَرُّوا بِاللَّغْوِ مَرُّوا كِرَاماً

[فرقان: 72]

ترجمه: ‏و (بندگان الله رحمان) كسانی اند كه بر باطل گواهی نمی‌دهند، و هنگامی كه كارهای ياوه و سخنان پوچی را ببينند و بشنوند، بزرگوارانه(از شركت در بيهوده‌كاری و ياوه‌سرائی كناره‌گيری می‌كنند و از آن‌ها) می‌گذرند.‏

از حضرت ابوبکر رضی الله عنه روایت است که رسول الله صلی الله علیه وسلم فرمودند: «آیا بزرگ‌ترین گناه کبیره را به شما نگویم؟» گفتیم: بلی ای رسول الله. فرمودند: «شریک آوردن به الله و عاق شدن توسط پدر و مادر.» پیامبر که خود را به چیزی تکیه داده بود نشست و فرمود: «آگاه باشید که شهادت دروغ هم جزء بزرگ‌ترین گناهان کبیره است.» پیامبر صلی الله علیه وسلم این را همواره تکرار می‌نمود تا این‌که پیش خود گفتیم کاش پیامبر صلی الله علیه وسلم سکوت اختیار کند.

(متفق علیه)

ارتباط شهادت دروغ به شریک آوردن به الله سبحانه وتعالی که از جملۀ بزرگ‌ترین گناهان کبیره است، خود دلیلی بر زشتی گناه "شهادت دروغ" است.

دوم: سیکولریستی ترکیه

هواداران اردوغان به "کمالیست‌‌ها" واژۀ"سیکولر" را استفاده می‌کنند که این درست است ولی در مقابل، اردوغان را از سیکولر بودن تبرئه کرده و وی را کسی‌ می‌دانند که با سیکولریزم مبارزه می‌کند. گویا وی از بزرگان اسلام بوده و این، بس نادرست است! حقیقت این است که اردوغان و کمالیست‌ها همه سیکولر بوده و به آن باور کامل دارند و شب و روز،‌ پنهان و آشکار برای تطبیق آن کار می‌کنند تا حکومت سیکولر ترکیه استمرار یافته و در مقابل، علیه بازگشت اسلام به حکومتی که در قالب تأسیس خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت است،‌ مبارزه می‌کنند پس چه فرقی در سیکولر بودن شان وجود دارد؟!

فرق بین سیکولریستی اردوغان و کمالیست‌ها:

کمالیست‌ها که رهبری شان را مصطفی کمال به‌عهده داشت و به دروغ و بهتان "اتاترک" یعنی پدر تُرک‌ها خود را لقب داده بود و شایستگی آن را نداشت، کسانی بودند که خلافت عثمانی را با همکاری انگلیس از بین بردند که تا امروز هم انگلیس از ایشان حمایت می‌کند و در انتخابات اخیر، انگلیس در پَس جنبش "حزب ملی" قرار داشت. سیکولریزم کمالیست‌ها برگرفته از سیکولریزم انگلیس است و معنی آن، لغو کامل مظاهر دین بوده و این سیکولریزمی است که علناً با اسلام می‌جنگد و به‌جز گروهی اندک که به آن باور دارند، مسلمانان ترکیه آن را رد می‌کنند. اما سیکولری اردوغان برگرفته از امریکاست، سیکولریزمی که پنهان بوده و به لباسی(لباس دین) پوشیده شده که مسلمانان ترکیه به آن ایمان دارند و این نوع سیکولریزم، مانع بروز دادن بعضی از احساسات اسلامی فرد نمی‌شود مگر دین را از امور دولت و جامعه جدا نموده است.

در قالب این نوع سیکولریزم، از اردوغان می‌پذیرند که در سلوک فردی خویش بعضی از احساسات اسلامی را بروز دهد یا افراد در سلوک خویش(آن‌عده از سلوکی که به امور دولت و جامعه ارتباطی ندارد) این احساسات را بروز دهند. اردوغان سلوکی مثل این‌که نماز بخواند و قرآن قرائت کند یا این‌که زن‌اش حجاب بپوشد یا بعضی از بیانیه‌های آتشین کاذب را بر علیه یهود، امریکا، روسیه و ایران اظهار دارد؛ مادامی‌که روابط واقعی‌ بین او و این کشورها به‌شکل دل‌خواه باشد، با این همه مشکلی نخواهند داشت! یا این‌که بعضی از این احساسات ‌که هیچ تأثیری بر تطبیق احکام اسلام در میدان زندگی ندارد در سلوک افراد بروز کند، بازهم هیچ‌گونه مشکلی نخواهند داشت مانند احداث مدارس برای حفظ قرآن، تدریس بعضی از احکام اسلامی در مدارس حکومت البته احکامی که متعلق به فرد است. مگر در مقابل، به تطبیق این دسته از احکام مشکل دارد؛ احکامی که متعلق به دولت و جامعه مثل احکام خلافت، توافق‌نامه‌ها، معاهدات، احکام نظام اقتصادی اسلام، سیاست مالی، سیاست تعلیم و تربیه اسلامی، احکام شرکت‌ها در اسلام، احکام شرعی متعلق به کشورهای محارب و معاهدۀ صلح و جنگ، احکام جنگ‌های فتنه انگیزی که امروزه سرزمین‌های اسلامی را از پای در آورده است، بیان مفهوم درست جهاد که به‌منظور اعلای کلمة‌الله و قتال با کفار صورت می‌گیرد و نه زیر دروغ "مبارزه با تروریزم" مسلمانان با هم‌دیگر قتال کنند،‌ یا همراه امریکا تحت پیمان "ناتو" با مسلمانان افغانستان بجنگد و یا هم همراه امریکا و روسیه در شام....

امریکا و مزدور اش اردوغان اجازه نمی‌دهند تا این احکام تدریس شود و کسی‌که باور ندارد، می‌تواند از اردوغان خواهان کسب اجازۀ تدریس این احکام و یا بخشی از آن شود و به‌زودی حقیقت نظام ترکیه را آن‌چنان‌که هست، خواهد دانست؛ نه آن‌چنان‌که دجال‌ها آن را به تصویر می‌کشند.

مگر ممکن است در ذهن این سؤال مطرح شود که چرا در بین کمالیست‌ها و اردوغان مبارزه‌یی شدید وجود دارد؟ مگر بین حق و باطل، اسلام و کفر،‌ تمدن شکوفای اسلامی و تمدن متعفن غربی که مسبب بدبختی بشریت شده است جنگ نبوده است؟ مگر این‌ها دلیل مبارزات سخت اردوغان همراه کمالیست‌ها‌ که آخرین‌اش مبارزات انتخاباتی بود، نیست؟!

نبرد اردوغان همراه کمالیست‌ها نبرد سیاسی بوده نه نبرد تمدن!

از زمانی‌که انگلیس از طریق مزدواران کمالیست خویش خلافت عثمانی را منهدم نمود تا زمان در دست‌گیری حکومت توسط اردوغان، کمالیست‌ها عهده‌دار حکومت بودند هرچند که در ضمن حکومت‌شان بعضی از طرف‌داران امریکا در پُست‌های دولتی رسیده بودند.

امریکا از طریق احساسات پاک مردم مسلمان ترکیه که از کمالیست‌ها به‌خاطر دشمنی علنی شان با اسلام تنفر داشتند، اردوغان را به‌ نخست وزیری رساند. در آن هنگام بود که درک کرد این احساسات پاک مردم، خاک حاصل خیزی است برای افشاندن بذر رساندن اردوغان به حکومت و تثبیت آن؛ امریکا به اردوغان دستور داد تا احساسات اسلامی خویش را بروز دهد تا توسط آن موفق شده و مردم به عنوان رئیس حزب اسلامی به اطراف‌اش گِرد آیند! چنان‌چه می‌دانیم حزب وی حزبی سیکولر است و آن‌چه را که امریکا می‌خواست به‌دست آورد رساندن اردوغان به نخست وزیری بود، ولی در مقابل‌اش مشکلی بزرگ قد علم کرد و آن این‌که اردوی ترکیه در اختیار کمالیست‌ها بود، اوشان مزدور انگلیس بوده و انگلیس توجه خاصی به ترکیه مبذول داشته بود و هر لحظه ممکن بود بر اردوغان بشورند.

در آن زمان استخبارات امریکا سلسلۀ بزرگی از انفجارها را به یک‌تعداد از شهرهای مختلف ترکیه راه‌اندازی نمود تا به بهانۀ مبارزه با تروریزم، کمالیست‌ها را مجبور کند که وجود نیروهای مبارزه با تروریزم را بپذیرند؛ نیروهای مبارزه با تروریزم، نیروهای امریکائی بودند که سلاح‌های کشنده‌یی در اختیار داشتند. امریکا این نیروها را به اختیار اردوغان گذاشت و این نخستین گام وی برای تسلط بر اردو بود و با هر سلسله از انفجارها، امریکا تعداد این نیروها را مضاعف می‌نمود. با گذشت چند سال، نیروهای امنیتی‌یی که به اختیار اردوغان در آمدند، موازی با نیروی اردو بود و یا حداقل توان انقلاب علیه اردوغان را از اردو گرفته بود و بر حسب قانون "شورای عالی نظامی ترکیه برای اردو" با حیله‌گری تمام، افسران اردو را به تقاعد سوق داد و به‌جای آن‌ها، طرف‌داران خود و یا هم کمالیست‌هائی را گماشت که با وی مشکلی نداشتند و به این ترتیب امریکا مزدور اش اردوغان را قادر ساخت تا گلیم اردو را از زیر پای کمالیست‌ها، بکشد.

مشخص است که در هر کشور، انگلیس و مزدوران‌اش جرأت ندارند تا علناً به مقابل امریکا و مزدوران امریکا بایستند و این کار را پنهانی انجام می‌دهند و این دلیل انقلاب نافرجامی بود که افسران بلند پایۀ کمالیست ترکیه در سال 2016م درست یک ماه قبل از نشست شورای عالی نظامی ترکیه که قرار بود یک‌تعداد از افسران به تقاعد سوق داده شوند، انجام دادند و این تقاعد را از طرف ادوغان و امریکا برای خویش، ضربۀ‌ بزرگ قانونی می‌پنداشتند. بنابر این، دست به انقلاب زدند و این انقلاب دستگیری و پاک سازی اردو از ایشان را، توجیه کرد.

به این ترتیب واضح می‌شود که نبرد بر سر قدرت در ترکیه، نبردی جهانی است که یک‌طرف آن امریکا و اردوغان و طرف دیگر آن انگلیس و کمالیست‌ها اند. با آن‌هم، بر اساس قانون اساسی‌یی که در همان آوان فروپاشی خلافت تصویب شد، همگی بر سر جمهوریت ترکیه، سیکولریزم، اساسات یهودی مصطفی کمال، حراست از سیکولریزم، مبارزه با اسلام سیاسی و منع بازگشت به خلافت در ترکیه، اتفاق نظر دارند.

رد طرح خلافت توسط اردوغان و مبارزه با آن، خود دلیلی قاطع بر سیکولر بودن‌اش است:

اردوغان در بارۀ اردوی ترکیه می‌گوید: «این اردوی مقدسی است که از دِین ما حراست می‌کند.» وقتی اردوی ترکیه حایز این صفت بوده و در اختیار اردوغان است و "بر حسب تعبیر طرف‌داران اردوغان" به دست کمالیست‌های سیکولر  نیست و مادامی‌که مردم از نظام سیکولریزم متنفر و خواهان خلافت اند و اردو هم، چنان‌چه اردوغان می‌گوید از دِین حراست می‌کند، پس چرا اردوغان خلافت را اعلام ننموده و بر نظام سیکولریزم نقطۀ پایان نمی‌گذارد؟! این بیان‌گر یک حقیقت است و آن ایمان اردوغان به سیکولریزم و تلاش برای تطبیق و استمرار حکومت سیکولریستی در ترکیه می‌باشد. اگر در ادعای خود صادق باشد و آن‌گونه که طرف‌داران‌اش فکر می‌کنند که وی به تدریج پیش رفته تا این‌که حکومت اسلامی تأسیس کند، وی به آخرین درجه‌یی رسیده و مردم و اردو را با خود دارد و هرگاه که مردم فقط با بروز بعضی از احساسات اسلامی از وی حمایت می‌کنند،‌ پس چگونه خواهد بود اگر وی خلافت را تأسیس نموده و به اسلام حکم کند؟ در آن هنگام کُل امت اسلامی بر اطراف‌اش گِرد خواهند آمد و تمام حکومت‌ها از هم خواهد پاشید و در آن زمان خواهد بود که امریکا، روسیه و اروپا توان کاری نخواهند داشت بلکه در بهبوهۀ فروپاشی حکومت‌های مزدوران شان، در هراس از هم پاشی حکومت‌های خویش خواهند بود.

مگر حقیقت تلخی که باید همۀ ما به آن قناعت کنیم، این است که اردوغان نه‌تنها یک سیکولر تمام عیار است، بلکه در ترکیه شخص سیکولریست در جه اول بوده و برپائی حکومت اسلامی از طریق اردوغان،‌ سرابی است که هرگز متحقق نخواهد شد.

بدتر از آن، این‌که اردوغان در حالی به مبارزه با دعوت‌گران خلافت می‌پردازد که اوشان به هیچ عملی مادی دست نمی‌زنند بلکه از راه فکر و سیاست که هیچ عملی مادی را با خود ندارد، به خلافت فرا می‌خوانند. محاکم اردوغان مجازات سختی را در حق شباب حزب‌التحریر روا داشته‌اند مانند این‌که در چند سال قبل، 49 تن شان را به 117 سال زندان محکوم نمودند و سال قبل "یلماز شیلیک" سخنگوی رسمی و سابق حزب را به  15 سال زندان محکوم نمودند. اگر اردوغان آن‌چنان‌که طرف‌داران‌اش می‌گویند، خواهان خلافت است، نه‌تنها که هرگز همراه دعوت‌گران خلافت نمی‌جنگید، بلکه از وجود شان خرسند می‌شد. هرچند که بعضی از اسالیب شان در دعوت همراه اسالیب وی متفاوت می‌بود مادامی‌که هدف یکی است و آن تأسیس خلافت.      

پس از آن‌که کمالیست‌ها چهرۀ قبیح سیکولریزم را علنی نمودند و مسلمانان ترکیه سال‌های زیادی از سیکولریزم متنفر بودند؛ احساسات اسلامی را که اردوغان به سمت خویش می‌کشاند فقط نقابی است تا چهرۀ قبیح سیکولریستی خویش را با آن پوشانده و در نظر مردم مقبول آید و تطبیق سیکولریزم در سرزمین‌های اسلامی به‌معنی گشودن دروازۀ شر بوده که خود سبب اندوه، مشکلات و بحران‌هائی است که مسلمانان را از پای در آورده است.

خلط نمودن اردوغان فرد با اردوغان حاکم:

تعداد زیادی از مسلمانان که در رأس شان طرف‌داران اردوغان قرار دارند، مکلفیت‌های فرد و مکلفیت‌های حاکم را با هم خلط نموده‌اند؛‌ اردوغان به‌حیث فرد، از وی همانند هر فردی از مسلمانان انتظار می‌رود که احکام شرعی متعلق به خویش به‌حیث فردی از افراد را انجام دهد و انجام اعمال فردی‌اش صفت حکم نمودن به اسلام و توصیف نمودن نظام‌اش را به "اسلامی" نمی‌دهد و آن‌چه که این صفت را برایش می‌دهد،‌ اردوغان حاکم است و این‌که اسلام را در تمام امور دولت‌داری و جامعه یعنی در تمام نظام‌های زندگی به‌حیث نظام حکومت‌داری، نظام اقتصادی، سیاسی، تعلیم و تربیه، قضائی،‌ سیاست خارجی و... در نظر داشته باشد.

سوم: طرف‌داران اردوغان و تَدَرُّج

هیچ‌گاه از اردوغان نشنیدم که بخواهد بعد از مدتی، از خلال سیکولریزم به اسلام حکم کند، بلکه کاملاً بر عکس، وی اذعان می‌دارد که سیکولر بوده به سیکولریستی خویش و حزب‌اش و این‌که در ترکیه حامی سیکولریزم است، افتخار می‌کند و تنها طرف‌داران‌اش استند که قائل اند وی به تدریج با ذکاوت و بدون سروصدا تلاش می‌کند به اسلام حکم کند. یک‌تعداد این را از روی جهالت و یک‌تعداد هم از روی رذالت و تعصب می‌گویند، چون ایشان این دروغ را سال‌هاست که به خور مردم می‌دهند و به سبب ترکیب پیچیده و عمیق حکومتی که از سیکولران کمالیست به ارث رسیده و هم‌چنان به سبب وجود نژادهای متعدد در ترکیه، تَدَرُّج را توجیه می‌کنند و نمی‌دانند که سیکولریزم با تعدد نژادها، بستری مناسب برای رشد مشکلات است زیرا قانون اساسی حکومت مدنی سیکولر، از طرف مردم وضع شده و همه در وضع آن اشتراک می‌ورزند و هر نژاد می‌خواهد که در ایجاد و تصویب آن سهم شیر را به‌خود اختصاص دهد و این موضوع مشکلات شان را زیاد و پیچیده نموده تا این‌که نظام فدرالی را مطالبه نموده و بعداً به کشورک‌های کوچک تقسیم می‌شوند.

این همه در حالیست که اسلام اقوام و نژادهای متعدد را در خود ذوب نمود و همه امتی واحد و متفاوت از سایر مردم شدند. چنان‌چه قانون اساسی اسلام را امکان دارد یک عالم مسلمان مادامی‌که توان استنباط آن را داشته باشد، تدوین کرده و سایر علماء بنا به قوی بودن دلیل، آن را بازنگری می‌کنند و کدام مشکلی در تدوین قانون اساسی وجود ندارد چون کسی‌که آن را از قرآن و سنت استنباط می‌کند، عالم و مجتهد است.

این‌جا بین تدریج در دعوت و تدریج در تطبیق حکم نیز، خلط شده است زیرا تدریج در دعوت امری اجتناب ناپذیر است ولی تدریج در تطبیق حکم، امری محال بوده و اصلاً نمی‌توان نامش را تدریج گذاشت؛ بطور مثال: تدریج در حکم "سود" به معنی این است که میزان فایده را از 12 درصد مثلاً به 8 درصد کاهش داد سپس بعد از گذشت چند سال به 2 درصد رساند و سپس بعد از گذشت چند سال به صفر؛ هدف از تدریج در حکم سود این است و اگر دقت کنیم در کاهش میزان 12 درصد به 2 درصد، باز هم حکم سود در آن موجود بوده و تغییر نکرده است و تغییر میزان اش، آن را حلال نمی‌گرداند و کسی‌که سود را به میزان 12 درصد خورده و توبه نکند، در جهنم خواهد بود این بر کسی‌که 8، 2 و 1 درصد سود می‌خورد نیز، مصداق پیدا می‌کند و وقتی میزان‌اش به صفر رسید، دیگر سودی در کار نبوده و حکم شرعی که همان تحریم‌اش می‌باشد،‌ اعمال شده است. تدریج در تطبیق احکام شرعی دروغی بیش نیست و ما در مقابل دو حالت تطبیق احکام شرعی و یا تطبیق احکام غیر شرعی قرار داریم.

چهارم: ترکیۀ قبل از 2012م و بعد از آن

یک‌تعداد تلاش می‌کنند تا استدلال کنند که ترکیه پس از 2012م اوضاعش بهتر شده خصوصاً پس از آن‌که اردوغان در عوض پُست نخست وزیری، رئیس جمهور شد؛ اما واقعیت آشکار این است که در هر دو دوره قدرت به اختیار اردوغان بود؛ در دورۀ ریاست جمهوری "عبدالله گل"، وی فقط یک چهره بود و قدرت در اختیار اردوغان. عبدالله گل در حکومت اردوغان وزیر خارجه بود و اردوغان بود که عبدالله گل را به‌حیث نمایندۀ حزب عدالت و توسعه برگزید.

برای مقایسۀ سریع، پس از 2012م اقتصاد ترکیه رشد نموده ولی در مقابل، قرضه‌های ترکیه زیاد شده و به قرضه‌های داخلی تبدیل شده است و ترکیه در حالی دیده می‌شود که گویا بدون قرضه است و اگر شرکت‌ها مخصوصاً شرکت‌های امریکائی قرضه‌های خود را دریافت کنند، نظام ترکیه سقوط خواهد کرد و یا هم به بحرانی سخت مواجه خواهد شد.

اردوغان پس از 2023م:

طرف‌داران اردوغان می‌خواهند این طرز نگرش را ترویج دهند که ترکیه بعد از سال 2023م یعنی پس از پایان توافق‌نامۀ لوزان(توافقی‌که ترکیه را از رقابت با کشورهای بزرگ و برتری بالای شان، منع نموده است) به‌زودی در رأس قرار خواهد گرفت و با کشورهای بزرگ رقابت خواهد کرد و این گروه نمی‌دانند پس از آن‌که ترکیه در قبضۀ انگلیس بود، در قبضۀ امریکا در آمده است و امریکا ترکیه را با غل و زنجیر فراوانی بسته است که نمی‌تواند خود را از آن برهاند و از آن جمله بستن اش به پیمان ناتو، تأسیس پایگاه‌های نظامی در ترکیه از جمله پایگاه انجرلیک که در آن امریکا90 عدد کلاهک هسته‌یی دارد، امری که امریکا را در ترکیه صاحب تصمیم می‌گرداند و نه اردوغان را.

در اخیر دستاوردهای اردوغان که طرف‌داران‌اش از آن چیزی نمی‌گویند

اردوغان دستاوردهائی نیز دارد که طرف‌داران‌اش از آن سخن نمی‌رانند و آن هم به دو دلیل است؛ یا این‌که از این دستاوردها آگاهی ندارند و یا هم از آن چشم پوشی می‌کنند؛ چون  آن‌ها را دستاوردهای کوچکی دیده و فکر می‌کنند که سخن گفتن در مورد آن، سودی ندارد. بعضی از این دستاوردها قرار ذیل است:

1-      مراکز فحشاء و سواحل برهنگی:

اما مراکز فحشاء که سبب افساد مسلمانان ترکیه شده است، قبل از اردوغان نیز موجود بود مگر در دورۀ حکومت اردوغان زیاد شده است. یک تن از زنانی که صاحب یکی از این مراکز است، از راهیابی اردوغان به ریاست جمهوری در انتخابات گذشته، احساس خوشحالی نموده و گفت: «چون در دوران حکومت اردوغان تجارت‌ام رونق یافته است، به اردوغان رأی دادم»!

بعضی از گزارش‌ها حاکی از آن است که مراکز فحشاء در ترکیه از مراکز بزرگ عایداتی در جهان محسوب شده و جای تعجب نیست که اقتصاد ترکیه در سال‌های پسین رشد نموده است.

اما نوار افتتاح سواحل برهنگی(برهنگی کنار دریا) دریای "اِژه" را اردوغان در سال 2009م قطع نمود و علی رغم این‌که عجیب و غریب به‌نظر می‌رسد که چنین سواحلی در سرزمین "فاتح"، "قانونی" و "عبدالحمید" موجود باشد،‌ با آن‌هم این معلومات 100 درصد درست است. وقتی این موضوع خشم افکار عامه را بر انگیخت،‌ اردوغان سواحلی را به‌نام "عفاف" افتتاح نمود!

2-      فرونشاندن آتشی که دولت یهود را در بر گرفته بود:

در سال 2016م وقتی آتش بزرگی دامن دولت یهود را گرفته بود، کشورهای زیادی از جمله امارات به سرعت به کمک دولت یهود شتافتند مگر این کشورها از فرونشاندن آتش عاجز ماندند و اردوغان برای این امر مهم، آستین همت را بالا زد و آن را خاموش نمود و دولت یهود غاصب فلسطین که بیش از 70 سال است خون مسلمانان را می‌ریزاند، نجات داد! مگر وقتی روسیه مناطق زیادی در سوریه را از جمله غوطۀ شرقی به آتش کشید، اردوغان هیچ عملی را برای نجات آن انجام نداد و مردم آن بی‌جا شده و هنوز هم وی با "پوتین" دوست مجرم خویش ملاقات نموده گویا وی قطره‌یی از خون مسلمانان را نریختانده است!

3-      سرعت رُشد روابط دوستانه بین اردوغان و ایران:

کشورهای استعماری از جمله امریکا و انگلیس جنگ بین مسلمانان را شعله‌ور نموده و آن را لباس ملی و فرقه‌یی پوشاندند؛‌ ایران را لباس "شیعه"، سعودی و ترکیه را لباس "اهل سنت" پوشاندند و با کینه‌توزی فرقه‌یی در عراق،‌ سوریه و یمن، جوی‌های خون را جاری شد.

به‌رغم این‌که ایران در یمن از "حوثی‌ها" حمایت کرده و ترکیه از نیروهای ائتلاف اعلام حمایت نموده است، مگر هنوز یک‌ماه از جنگ نگذشته بود که اردوغان از ایران دیدار به‌عمل آورده و آن را تاریخی خواند، همراه "روحانی" چند توافق‌نامه را امضاء نمود. روابط شان خوب بوده ولی پیروان شان در جبهات سوریه و یمن هم‌دیگر را به قتل می‌رسانند و سپس پیامد هماهنگی سه جانبه بین پوتین، روحانی و اردوغان قتل عام مسلمانان سوریه بوده است.  

4-      واگذاری مواضع انقلابیون سوریه از طریق گفتگوها:

پس از آن‌که امریکا، روسیه، ایران و ملیشه‌های آن و نظام سوریه در بُن‌بست خوردند، نقش نجات بخش اردوغان آغاز شد و تظاهر نمود که با انقلابیون همگام است! زمانی‌که امریکا برایش دستور داد تا نقش خویش را برای انحراف انقلاب بازی نماید، اردوغان با هماهنگی روسیه و ایران به تولید جنگ‌های خیالی مانند "سپر فرات" و "شاخۀ زیتون" پرداخت، البته به‌منظور عقب راندن گروه‌های انقلابی از مناطقی که نظام را به‌حالت خفقان آورده بودند تا نظام بتواند نفسی راحت کشیده سپس مناطق را یکی پس از دیگری تسخیر کند.

اردوغان با آتش‌بس‌ها و گفتگوها دستاوردهائی برای بشار مجرم داشت که وی با جنگی که براه انداخته بود و ایران، روسیه و از پَس آن امریکا آن را حمایت می‌نمود، از تحقق آن عاجز بود. اردوغان منافق حلب، غوطۀ شرقی و شرق ادلب را به آغوش نظام بازگرداند و امروز نظام مجرم در جنوب سوریه درعا نعره می‌کشد و قبل از حمایت‌های اردوغان حتی از نگهداری دمشق عاجز بود!

5-      اردوغان قانونی را توشیح نمود ‌که متضمن آزادی هم جنس بازان است.

6-      مشارکت اردوغان در کشتار مسلمانان افغانستان در قالب پیمان ناتو.

این اردوغانی است که یک‌عده از مسلمانان به او دل بسته‌اند!

خلاصه این‌که اردوغان مزدور امریکا، هم‌پیمان روسیه، دوست دولت یهود، قاتل مسلمانان شام و افغانستان و سیکولر طراز اول و بلکه شخص اول سیکولر در ترکیه و خائن اسلام و مسلمین است. بر امت اسلامیست تا این را دانسته و همراه حزب‌التحریر برای نابودی تمام نظام‌ها از جمله نظام اردوغان کار و فعالیت نمایند و خلافت راشدۀ ثانی بر منهج نبوت را تأسیس کنند که راه عزت و نهضت مسلمانان است؛ خلافتی که سرزمین مبارک فلسطین و سایر سرزمین‌های مسلمانان را آزاد نموده و جایگاه بهترین امّتي كه به سود انسان‌ها آفريده شده‌‌اند را برایشان اعاده نماید.

نویسنده: استاد شایف شرادی

مترجم: اسماعیل نصرت

ادامه مطلب...

نقش امریکا در انتخابات ترکیه

(ترجمه)

در این مقاله برخی از حوادث و اقدامات سیاسی مستقیم و غیر مستقیم مربوط به نفوذ امریکا در انتخابات ترکیه را مرور نموده و سعی می‌شود تا در مورد بعضی از ابعاد سیاسی مرتبط به ترکیه نیز تعمقی صورت گیرد. بناءً از خوانندۀ محترم خواسته می‌شود که این مقاله را با دید همه جانبه به خوانش گرفته و قضاوت‌اش در مورد آن عاقلانه باشد و نه بر خاسته از احساسات.

چند روز پیش کمیسیون انتخابات ترکیه اعلان کرد که در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه، اردغان به دلیل ائتلاف با حزب ملی، با داشتن ۵۲.۴ درصد از آراء، برندۀ پست ریاست جمهوری شد. در حالی‌که آراء باقی مانده در میان پنج کاندید دیگر تقسیم شده و بیشترین آن را که ۳۰.۷ درصد می‌باشد، کاندید حزب مردمی "محرم اینجه" به دست آورده است. نتایج این انتخابات به این معنی است که رئیس جمهور ترکیه توانسته در نخستین دور انتخاباتی، در رقابت انتخاباتی به گونه کامل و قاطع برنده شود و این برندگی، نشان‌گر پایه‌هایی است که وی در عمل از آن بر خوردار می‌باشد و اسبابی که منجر به این نتیجه گردیده، حمایت‌های مستقیم و غیر مستقیم امریکا است.

نخست حمایت‌های مستقیم امریکا که شامل دو قضیه می‌شود:

1-                  کمک طیاره‌هایF35 امریکا به ترکیه، چنان‌چه رئیس جمهور امریکا دونالد ترامپ، چند روز پیش از انتخابات ترکیه در یک زمان بندی مهم و دقیق و در یک معاملۀ نظامی، موافقت نمود تا جنگندۀ امریکائی از نوعF35 را به ترکیه تسلیم کند، جنگندۀ آخرین سسیتمی که میان دولت‌های منطقه، تنها دولت یهود آن را در اختیار دارد. این معامله باعث سر و صداهای زیاد در میان سیاسیون امریکا، به ویژه در کنگره شد، ترامپ با آن هم این سر و صداها را با آن‌که دارای وزن سیاسی قابل ملاحظه‌یی در سیاست امریکا بود، نشنیده گرفت و این معامله را انجام داد. این معامله علی‌الرغم سر و صداهای مطبوعات مبنی بر این‌که گویا روابط میان اردغان و امریکا به سردی گرائیده، باعث محبوبیت مردمی اردغان در داخل شد و اردغان موفق شد در اوج کارزار انتخاباتی، کمک کشورهای بزرگ را برای کشورش بدست آورد، آن هم کمکی در حد جدیدترین جنگندۀ امریکایی. سخنگوی دولت ترکیه "بکر بوزداگ" در مصاحبه با "تی جی آر تی" ترکیه به تاریخ ۲۰ جون 2018م اعلان کرد که فردا پنج شنبه ترکیه نخستین مرحله از جنگنده‌های توافق شدۀ F35 ساخت امریکا را تسلیم خواهد شد.

2-                  در ارتباط به وقایع سوریه مخصوصاً منطقۀ "منبج" که تحت تسلط نیروهای کرد وابسته به امریکا بوده و با نزدیک شدن زمان انتخابات ریاست جمهوری و پارلمانی ترکیه، تبصره‌ها در مورد منبج و چگونه وارد شدن اردوی ترکیه در آن شروع شد، تا این‌که زمان ورود اردوی ترکیه فرا رسید که دو و یا سه روز پیش از انتخابات بود. اردوی ترکیه با هماهنگی کامل با واشنگتن و همراه با نیروهای امریکایی، بدون هیچ جنگی، بالای شهر منبج مسلط و تمام نقاط کلیدی آن را تحت کنترل خود در آورد. این بدان معنی است که امریکا نیروهای کرد وابسته به خود را فرمان داد که فوراً منبج را ترک و به اردوی ترکیه اجازه دهند که وارد شهر شده و در جای آن‌ها قرار گیرد و دقیقاً چنین هم شد. این نقشه ابعاد سیاسی بسیاری را در داخل ترکیه داشت، چنان‌چه اردغان را قهرمانی جلوه داد که انسجام و شوکت کرد‌هایی را که مقابل ترکیه قرار داشتن در هم شکسته و از تشکیل کیان کردی موازی با ترکیه جلوگیری نمود و باعث سربلندی نژاد ترک در برابر کُرد‌ها در داخل ترکیه شد. هم‌چنین باعث شد کُرد‌ها از لحاظ سیاسی توان رقابت با اردغان را از دست داده و در میان ملت ترک محبوبیت آن بیشتر شود. شماری از آژانس‌های خبری به تاریخ ۵ جون ۲۰۱۸م چنین خبر دادند: «انقره روز گذشته موفق شد موافقت واشنگتن را بر اساس "نقشه‌یی از پیش ترسیم شده" بدست آورد که بر مبنای آن، ترکیه می‌تواند وارد شهر منبج در شمال سوریه شود. ورود نظامیان ترک همزمان با خروج نیروهای کُرد از این شهر و خروج نیروهای نظام سوریه و روسیه از شهر تل رفعت بود.»

این تحولات سیاسی نشان می‌دهد که امریکا سخت خواستار پیروزی اردوغان بوده و از هیچ حمایتی از آن دریغ نکرده‌است. این بود در خصوص حمایت‌های مستقیم امریکا.

اما در مورد حمایت‌های غیر مستقیم واشنگتن از اردوغان باید گفت که امریکا  نظام پارلمانی ترکیه را به ریاستی تغییر داد، که در این مورد ما برای بیان حمایت واشنگتن ناگزیر می‌باشیم که به ارائۀ بعضی از جزئیات بپردازیم.

 چنان‌چه اروپا، به خصوص فرانسه، بریتانیا و آلمان سخت خواهان حاکمیت نظام پارلمانی در ترکیه می‌باشند، نظامی که از زمان مزدور انگلیس مصطفی کمال اتاترک و سقوط خلافت عثمانی در ترکیه حاکم است. درین نظام رئیس حکومت در بخش اردو  و قضاء از صلاحیت‌های بسیار اندکی برخوردار است، و این چیزی است که اردغان در طول سال‌های حکومت خود از آن سخت رنج می‌برد و بارها تلاش نمود برعلیه آن انقلاب نماید که آخرین  مورد آن در سال ۲۰۱۶م بود. بنابر این اردغان به توصیه‌های امریکا، تلاش کرد تا نظام پارلمانی ترکیه را به ریاستی امریکایی تغییر دهد، تا اولین نظام ریاست در اروپا باشد؛ نظامی که تحت حمایت امریکا و با مخالفت اروپا قرار دارد. از ممیزه‌های این نظام این است که رئیس جمهور در آن از صلاحیت‌های شبه قدرت مطلق برخوردار می‌باشد به شمول دستگاه قضاء و اردو و هم‌چنین بدلیل نبود پست نخست وزیر، رئیس جمهور تمام قدرت را در انحصار خود دارد. درین صورت رئیس جمهور ترکیه در نتیجۀ تطبیق نظام ریاستی امریکایی و به کنار گذاشتن نظام پارلمانی اروپایی، آسان‌تر می‌تواند مخالفین سیاسی خود را که نقاط حساس دولت را در اختیار دارند، کنار بزند و این دقیقاً همان سیر در رکاب امریکا و عملی نمودن پروژه‌های امریکایی در منطقه می‌باشد.

از آن‌جایی‌که اردوغان در مسیری گام برمی‌دارد که امریکا دستور می‌دهد، او یکی از خُسران کننده‌گان بوده و خُسران بزرگ که نزد الله(سبحانه و تعالی) حکم به غیر بماانزالله می‌باشد، زیرا حساب دهی واقعی و عذاب الله در روز قیامت است. علاوه بر این خیانت، اردغان که الله سبحانه وتعالی وی را بر آن محاسبه خواهد کرد، همانا این می‌باشد که وی از ارتباط افسران جدا شده و از ارتش سوریه به داخل سوریه، جلوگیری نموده و فتنه‌ها را در میان انقلابیون راه‌اندازی و آنان را در جبهات بی‌فایده مشغول ساخت، تا این‌که از نظام سوریه حفاظت و از آن حمایت کرده باشد، با روسیه و ایران همکاری و تجارت‌اش را با دولت یهود افزایش داد، از این‌ها گذشته نزدیک به ۱۶ سال است که در اریکۀ قدرتی نشسته که نظام کفری سیکولریستی را تطبیق و از آن دفاع نموده و با تمام توان در تلاش ترویج آن می‌باشد. چنان‌چه در سپتمبر ۲۰۱۶م به مصر رفته و این گفتۀ نامشروع خویش را تکرار می‌نمود: «بهترین نظام برای مصر و در منطقه، نظام سیکولریستی می‌باشد.» تا این‌که به ادعای خودش، اخوان را نصیحت و آنان را به سیکولریستی قناعت داد.

هنگامی‌که مزدوران انگلیس به ۱۵ جولای ۲۰۱۶م تلاش نمودند علیه اردغان کودتا نمایند، مردم تکبیر گویان بر علیه آنان بیرون شده و کلمۀ توحید را سر دادند و در مساجد به منظور جهت گیری اسلامی نماز برپا می‌نمودند، اما اردغان این موقف‌گیری را رد و فوراً مردم را به سمت دموکراسی فراخواند و از نظام سیکولریستی حمایت و از  رویکرد اسلامی آنان جلوگیری نمود و از حامیان خود خواست که با حزب جمهوری خواه(کمالیست) یکجا شده و در مسیر دموکراسی دوم قرار گیرند، تا پیامی باشد که یکجا شدن با حزب مصطفی کمال که با اسلام در جنگ بوده بهتر از بازگشت به سوی اسلام است.

بناءً اردغان پیوسته خواهان نظام کفری سیکولریستی بوده و با مخلصینی که برای تغییر این نظام و برپایی نظام اسلام که بالاترین تمدن را دارد، تلاش می‌ورزند، در جنگ بوده و نیز در مسیر پروژه‌های غرب بویژه امریکا قرار داشته و ذره‌یی از اوامر امریکا تخطی نمی‌کند. بنابرین ظاهر اردغان نیاز به بررسی دقیق و عمیق و به روشن فکری سیاسی دارد، تا این‌که فرزندان امت در تلۀ سیاسی مرتبط به آن گیر نیفتند، هدف اردوغان زیباسازی چهرۀ زشت سیکولریستی بوده و می‌خواهد که ترکیۀ سیکولریستی را به عنوان بهترین نمونه برای جهان اسلام ارائه دهد. سیاست‌های مانند این بالاترین خطر و شکست برای تمدنی دارد که در قلب و عقل مسلمان‌ها جای دارد. مسلمانان در اصل باید در رد این نمونۀ سیکولریستی کفری که از عقیدۀ جدایی دین از زندگی منشأ گرفته است، فعالیت نموده و اسلام را به از سرگیری زندگی اسلامی، تطبیق و به برپایۀ دولت خلافت راشده برمنهج نبوت بشتابند، چیزی که تنها راه‌حل حقیقی بوده و نجات دهندۀ امت از غرق شدن می‌باشد.

برگرفته از جریدۀ الرایه

نویسنده: استاد محمود ابوالفاتح

مترجم: علی مطمئن

ادامه مطلب...

رژیم اسرائیل تصمیم دارد حکومت قومی بسازد؛ حکام مسلمانان می‌خواهند چه کنند؟!

(ترجمه)

پارلمان اسرائیل در نشستی که به‌تاریخ 19 آگست 2018م برگزار نموده بود، موافقت خود را با اکثریت 62 رای بر طرح یهودی‌سازی حکومت اعلام نمود. این تصمیم بر یهودی و یا نژادی کردن حکومت تصریح می‌دارد، چنان‌چه واضح است، توسعۀ شهرک‌سازی یهود جزء ارزش‌های ملی بوده و رژیم اسرائیل بر تشویق و حمایت از تأسیس آن، کار خواهد نمود. بعد از اعتراف بر این تصمیم به‌صورت مستقیم، نخست وزیر اسرائیل به ایراد سخن پرداخت و از اعضای پارلمان ابراز امتنان نموده، گفت: «این کار در تاریخ دولت اسرائیل و حرکت صهیونستی یک لحظۀ فراموش ناشدنی است.»

بناً اهداف آیندۀ این تصمیم سیاسی، نسبت به رژیم اسرائیل و روند موسوم به صلح در خصوص قضیۀ فلسطین چه بوده و موقف حکام مسلمانان نسبت به تصامیم خطرناک صهیونستی چیست؟! این تصمیم که در اصل آرزوی دیرین یهودیان بود، چنان‌چه نخست وزیر اسرائیل در قالب طرح صهیونستی در منطقه از آن یاد نمود، در اصل از آرزوی دیرین یهودیان بود و هدف‌اش بیرون کردن فلسطینیان از این سرزمین در آینده می‌باشد. اما نسبت به‌روند صلح، این طرح با نظر یهود در روند صلح، کسانی‌که ادعای نماینده‌گی مردم فلسطین را دارند و سازمان‌هایی که در سرزمین مبارک فلسطین زیست دارند، موافقت دارد. دید یهود، تأسیس حکومت شکلی و مقطعی برای مردم فلسطین می‌باشد، به‌گونه‌یی که زیربنای اهداف آیندۀ صهیونیست‌ها و طرح صهیونستی را فراهم نماید که هیچ تناقض و مخالفت با او نداشته باشد.

واقعیت این است که این  اولین و آخرین تصمیم در مورد خدمت کردن به طرح صهیونستی برای تسلط بر سرزمین مبارک فلسطین و بیرون راندن مردم آن در آینده از آن نیست، بلکه این طرح سال 2018م و سال گذشته 2017م، پروژه‌های دیگری را گذرانده است که از جمله تصمیم حزب حاکم(لکود) در حکومت اسرائیل  به تاریخ 31 دسمبر 2018م به اکثریت قاطع بر طرحی که حکم به لزوم قانون یهود بر ساخت شهرک‌ها می‌نمود و امتداد آن‌ها به کرانۀ غربی(مناطق ج) که قدس در آن موقعیت دارد، می‌رسد. این طرح به پارلمان پیشکش شد که بر آن اعتراف نمایند؛ اما نتنیاهو بخاطر تفاصیل قضایای جدید امریکا در خصوص معاملۀ قرن خواستار تأخیر رأی دادن به آن شد.

به‌تاریخ 2 جنوری 2018م رأی‌گیری در پارلمان در خصوص لزوم دست‌یابی بر هر تصمیم در عقب نشینی از اراضی‌یی که رژیم یهود آن را جزء از شهر قدس می‌داند، با موافقت ثلث اعضاء انجامید. علاوه بر آن، قانون اجازۀ تغییر تعریف شهر قدس را نیز داده است. یعنی ممکن است قسمت‌های از آن بنابر اعلامیه‌یی که از پارلمان صادر شده است جدا اعلام شود. به‌تاریخ 14 می 2018م اعلامیۀ عملی انتقال سفارت امریکا به قدس در یک مراسم رسمی که تعداد از کشورها به شمول  نمایندۀ حکومت امریکا نیز حضور داشتند به اتمام رسید. بعد از آن این تصمیم که قومی‌سازی حکومت روی دست گرفته شد و در ماه‌های آینده تصمیم پیوستن(مناطق ج) و شهرک سازی‌ها اتخاذ خواهد شد که پارلمان در مورد آن رأی گیری نماید.

این است تصمیم یهود در مقابل قدس، مقدسات و سرزمین مبارک فلسطین، اما حکام مسلمانان در مقابل این امر بزرگ و خطرناک چه اقدام خواهند کرد؟ آیا حکام سرزمین‌های اسلامی به قطع روابط و اخراج سفرای یهود اقدام نمودند؟ آیا به تحریک اردو برای نصرت اقصی و مردم آن اقدام کردند؟ آیا اقدام به لغو مذاکرات با یهود داشتند؟ آیا به رسمیت شناختن رژیم یهود بر اساس اجلاس سال 2002م در بیروت و اجلاس الظهران در سال 2018م و اجلاس استانبول در 2018م را لغو نمودند؟ آیا اقدام به لغو تمامی توافقنامه‌هایی که همراۀ رژیم یهود در کمپ دوید، اوسلو و وادی عربة بسته بودند، کردند؟

این حکام هیچ‌کاری برای قدس و مقدسات اسلامی نخواهند نمود، بلکه در توطئۀ شان همراۀ یهود در قضیۀ فلسطین در شعار موسوم به معاملۀ قرن ادامه خواهند داد و به حمایت اقتصادی و سیاسی به این طرح موافقت می‌کنند. حکامی که سرزمین مبارک فلسطین را رها نموده و علیه آن از زمان پیمان سایکس-پیکو، پیمان بلفور، غصب فلسطین توسط انگلیس بعد از این‌که حکام مسلمین بر سقوط خلافت عثمانی که حافظ آن بود و این چنین حکام دست نشانده علیه آن توطئه کردند و بعد از جنگ‌های ساختگی در سال‌های 48، 56 و 1967م که اساس برپائی رژیم یهود را بر سرزمین مقدس فلسطین پایه‌گذاری کرد و معاهدات موسوم به صلح و اعترافات در بیروت، الظهران و استانبول و غیره در می‌یابیم، حکامی که چنین وضعیت و تاریخ را داشته باشند در دایرۀ خیانت شان تا به وقوع پیوستن پلان‌های آینده باقی خواهند ماند که تخلیۀ سرزمین مبارک فلسطین برای تطبیق طرح‌های صهیونستی می‌باشد، توطیۀ دیگری نیز خواهند کرد.

سرزمین مبارک فلسطین نیاز به رهبران بزرگ؛ چون: ابوعبیده، صلاح‌الدین ایوبی و ظاهر بیبرس دارد که آزاد کننده‌گان بیت‌المقدس از پلیدی صلیبی‌ها و مغول‌ها بودند. و این کار جز در زیر سایۀ خلافت راشده و از بین بردن خائنین و توطئه کننده‌گان بر قضایای امت اسلامی ممکن نیست. آن زمان است که فلسطین بر اصل خود بر می‌گردد تا این‌که مصداق حدیث رسول الله صل الله علیه و سلم قرار گیرد که بشارت ظهور دوبارۀ خلافت را در آخر زمان دادند.

«اذا رئیت الخلافة قد نزلت الارض المقدسةفقد دنت الزلازل والبلابل والامور العظام والساعةیومئذ اقرب من الناس من ید هذه من راسک.»

ترجمه: وقتی که دیدی خلافت به سرزمین مقدس نزول کرد یقیناً که زلزله، بلاها و امور بزرگ نزدیک می‌شود و قیامت در آن روز از دست به سر نزدیک‌تر است.

و در روایتی که ابن عسکری در تاریخ خود آورده است، گفته است:

«هذا الامر کائن بعدی با المدینة ثم بالشام ثم بالجزیرة ثم بالعراق ثم بالمدینة ثم ببیت المقدس فاذا کان ببیت المقدس فثم عقر دارها و لن یخرجها قوم فتعود الیهم ابدا.»

ترجمه: این امر بعد از من در مدینه ثابت است بعد از آن در شام، جزیرۀ عرب، عراق و سپس در مدینه و بعداً در بیت المقدس، زمانی‌که در بیت‌المقدس بود آن‌جا مرکز آن است و هر قومی که از آن بیرون شود دیگر هرگز بر نمی‌گردد.

از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم که امت اسلامی را با از بین بردن حکام دون مایه و تأسیس خلافت راشده عزت بخشد، تا این‌که شر، فساد و پروژه‌های سیاسی یهود در خصوص قضیۀ فلسطین از بین برود.

نویسنده: احمد طیب

مترجم: رامین بارز

ادامه مطلب...

تدریج در تطبیق اسلام؛ بزرگ‌ترین بدعت عصر

  • نشر شده در سیاسی

(ترجمه)

با سپری شدن هر دهه، یک مفکورۀ ویرانگر جدید به سراغ مسلمانان آمده و افکار و رفتارهایشان را متأثر و متلاشی می‌کند. از این طرف، کسانی با تمام توان فریاد زنان هشدار می‌دهند که مبادا در دام این بدعت بیفتید که سخت پشیمان خواهید شد، اما شمار اندکی به این فریاد گوش می‌دهند.

از نظر من بزرگ‌ترین فتنه و بدعتی که در حال حاضر دامن مسلمانان را گرفته و بسیاری در دام گستردۀ آن گیر افتاده‌اند؛ مفکورۀ تطبیق تدریجی اسلام است. این مفکوره ادعا می‌کند که حکومت کردن بر اساس کفر، مرحلۀ نخست حکومت کردن بر اساس اسلام بوده و اگر بخواهیم از الله اطاعت کنیم، نخست باید معصیت او را کرده باشیم!
هم‌چنین بر اساس این مفکوره؛ مردم توان تحمل بار سنگین و خسته‌کن دینی مانند اسلام را ندارند، بنابر این ما باید احکام سنگین اسلام را با احکام کفر خلط نماییم تا مردم توان هضم آن را داشته باشند و با خیال راحت اسلام را بپذیرند.

مفکوره‌یی که بر اساس آن، مسلمان به نیابت از غرب استعمارگر به تطبیق قوانین آن پرداخته و با صدای بلند، یهودیان و نصرانیان را دوست خویش می‌خواند!

مفکوره‌یی که تیغ بُرّان خشم مردم در برابر حکام خائن و ظالم را کُند نموده و حتی خشم آنان را تبدیل به شادمانی و آرزوهای دروغین می‌کند.

مفکوره‌یی که به حکام مسلمانان اجازه می‌دهد به جای حساسیت نشان دادن در برابر محارم دین الله سبحانه وتعالی، دل به این خوش کنند که به آنان لقب فرمانده بی‌نظیر و سیاست‌مدار با تجربه داده می‌شود!

مفکوره‌یی که پیمان بستن با غرب کافر را از خیانتی کثیف و پلید، به کاری مجاز و معمول تبدیل نموده است!

مفکوره‌یی که رسول الله صلی الله علیه وسلم را متهم به بی‌حکمتی و غیر سیاسی بودن می‌کند و مسلمان را قناعت می‌دهد که خود با صدای بلند بگوید که زمان رسول الله با زمان ما فرق دارد(به این بهانه که از محارم دین الله سبحانه وتعالی چشم پوشی نماید)!

مفکوره‌یی که انبیای علیهم السلام را متهم می‌کند که گویا به غیر ما انزل الله حکومت کرده‌اند!

مفکوره‌یی که رسول الله صلی الله علیه وسلم را متهم می‌کند که گویا به حاکم مسلمانان اجازه داده تا بر خلاف دین الله حکم نموده و این تخلف‌اش را جشن بگیرد!

مفکوره‌یی که چشم‌ها را در برابر کتاب الله سبحانه و تعالی و سنت رسول الله صلی الله علیه وسلم و راه و روش سلف صالح، کور نموده است!

مفکوره‌یی که به مسلمان می‌آموزد به راحتی دروغ بگوید، مکر و نفاق کند، دغل بازی نماید و دیگران را با فریب و نیرنگ بر گرد سراب بچرخاند.

مفکوره‌یی که اجازه می‌دهد قوانین کفر اساس بوده و به صورت کامل تطبیق شود، اما احکام اسلام به گونۀ احتیاطی و جزئی تطبیق گردد.

مفکوره‌یی که رسول الله صلی الله علیه وسلم چه شکنجه‌ها و آزار و اذیت‌هایی که به دلیل جنگیدن برعلیه آن و رد نمودن آن متحمل نگردید!

مفکوره‌یی که فرد مسلمان را از مرد پایدار و مبدئی، به انسانی منفعت‌گرا، بزدل و مذبذب مبدل می‌کند!

مفکوره‌یی که ماکیاولی را پنجمین منبع قانون گذاری شرعی قرار می‌دهد!

مفکوره‌یی که منادیان پایبندی به سنت را مزاحم، عقب‌گرا و دشمن پیشرفت و ترقی می‌داند!

مفکوره‌یی که فرد مسلمان را به جایی کشانید که وقتی کلوپ‌های شبانه، سواحل فساد و فاحشه خانه را مشاهده می‌کند، به جای خشم گین شدن و بر انگیخته شدن برعلیه فضای حاکم، از کنار آن با بی‌پروایی کامل گذشته و آن را بخشی از واقعیت عصر حاضر بداند که باید پذیرفت و با آن کنار آمد!

 مفکوره‌یی که فرد مسلمان را به جایی رسانیده که بارها از یک سوراخ گزیده شود، از شدت درد به خود بپیچد، اما باز هم حاضر شود دست‌اش را با بی‌پروایی کامل داخل همان سوراخ نماید!

مفکوره‌یی که مفهوم تعامل با واقعیت فاسد را؛ از سعی و تلاش بی‌وقفه در جهت تغییر، تبدیل به انتظار نشستن و دفاع از خود نموده است!

مفکوره‌یی که فرد مسلمان را به جایی رسانیده که در برابر تبلیغات و بیانیه‌های تعریف و توصیف از سیکولریزم و کفار سکوت می‌کند، اما زبان‌اش در برابر منکرین چنین وضعیتی اسفبار، تیز و بُرّان است!

مفکوره‌یی که مردم را ترغیب می‌کند به جای محاسبه نمودن حکام ظالم و مزدور، برادران دعوتگر و مسلمان‌شان را محاسبه نمایند!

مفکوره‌یی که فضا را طوری جهت می‌دهد که در آن، از کوتاهی‌های حکام نه، بلکه از امر به معروف کردن‌های دعوتگران انتقاد می‌شود!

مفکوره‌یی که چه مزاحمت‌ها که در مسیر دعوت به سوی برپایی خلافت نکرده و چه کارها که برای دشوار نمودن این مسئولیت در برابر ما انجام نداده است!

مفکوره‌یی که سیکولرها از آن حمایت نموده، کانال‌های ماهواره‌یی و برنامه‌های تلویزیونی راه‌اندازی نمودند تا دعوتگرانی آن را برجسته نموده و روند تثقیفی آن را پشتیبانی نمایند و ندای آن را به شرق و غرب و شمال و جنوب برسانند.

مفکوره‌یی که بزرگ منشی، همت، عزت و غیرت در خدمت دفاع از محارم الله را تبدیل به چیزی شبیه یک جسم بی‌حرکت خنثی نموده که وقتی هرگونه بی‌عزتی و بی‌عدالتی را در میان امت و در برابر دین خویش مشاهده می‌کند، سر خم نموده و رضایت نشان می‌دهد!

مفکوره‌یی که با ضربات سنگین بر پیکر کار اسلامی، خون آن را جاری نموده و دشمنان مان را بر ما مسلط نمود، انقلاب‌های مان را سرکوب نمود، جمع مان را متفرق کرد و ما را در میان سایر امت‌ها رسوا نمود!

قسم به الله سبحانه و تعالی که از نظر من، خطر این مفکوره از خطر شراب و مواد مخدر بیشتر است.

الهی من از بدعت این عصر به تو پناه می‌برم و تو را شاهد می‌گیرم که من به پاکی شریعت تو از تهمت تطبیق تدریجی آن، ایمان کامل دارم و باور دارم که شریعت پاک و مقدس تو از آلوده‌گی با تمام قوانین بشری منزه می‌باشد. بار الها! من از آنچه که امتان غافل محمد انجام می‌دهند و از جهالت آنانی که حکام خائن آن را غنیمت شمرده و دشمنان دین مان را بر ما مسلط می‌کنند و در حق دین تو بد روا می‌دارند، به تو پناه می‌برم.

الهی تو را شاهد می‌گیرم که این بدعت موجود که دامن‌گیر عصر ما شده، به هیچ وجه از جملۀ رسالت غرا و روشن رسول مان صلی الله علیه و سلم نیست، رسالتی که شب‌هایش بسان روز روشن است. الهی من از تو عاجزانه می‌خواهم تا ما را در رد نمودن، نابودی و دور کردن این بدعت از امت اسلامی یاری رسانی. الهی از تو می‌خواهم ما را در ادامه دادن راه روشن محمدی ثابت قدم نگهداشته و ما را از شر هرگونه دو رنگی و خیانت در امان بداری.

نویسنده: ابونزار شامی

مترجم: عبدالله دانشجو

ادامه مطلب...

پیروزی عمران خان در میان طوفان ابرها

(ترجمه)

با پیروزی عمران خان بازیگر پیشین کرکت، و جریان وابسته به او(تحریک انصاف)، در انتخابات سرتاسری پاکستان که به تاریخ 13 ماه گذشته برگزار شد، حس شور و نشاط بر فضای پاکستان مسلط گردید. نتایج انتخابات پاکستان در حال اعلان گردید که ستون‌های قدیمی قدرت در پاکستان توسط آنچه که عمران خان همیشه از آن به عنوان سونامی یاد می‌کرد، از بین رفتند. عمران خان بعد از اعلان پیروزی در بیانیه‌یی گفت: «از زمانی‌که من وارد سیاست و کارزار سیاسی شده‌ام، همان پاکستانی را می‌خواهم که رهبر مان محمد علی جناح می‌خواست، چنان‌چه از حالت کنونی پاکستان آگاه هستید؛ پاکستان را به گونۀ اداره خواهیم کرد که قبل از آن اداره نشده باشد. الحمدلله که ما پیروز گردیدیم و بر جایگاه و موقفی که می‌خواستیم، دست یافتیم.»

چون بودجۀ حکومت در حالت بدی قرار دارد، احساس فعالیت به مثابۀ تهدید دائمی خواهد بود. گزارشات بیانگر آن است که حکومت عمران خان به زودی به صندوق بین‌المللی پول جهت دریافت قرضۀ 15 ملیارد دالری، مراجعه خواهد کرد تا با رکود اقتصادی مقابله نماید.

مترجم: منیب حمیدی

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه