یکشنبه, ۱۲ ربیع الاول ۱۴۴۶هـ| ۲۰۲۴/۰۹/۱۵م
ساعت: مدینه منوره
Menu
القائمة الرئيسية
القائمة الرئيسية

اثبات دروغ‌های نویسنده مجید الخطیب Featured

دعوت حزب‌التحریر بی‌غل و غش بوده و با قارقار کلاغ‌ها آلوده‌گی به آن راه نمی‌یابد

(ترجمه)

در مقاله‌ای که روزنامۀ شرق‌الاوسط روز چهار شنبه ۱۶ می ۲۰۱۸م با شمارۀ صدور ۱۴۱۴۴ تحت عنوان "گلوله باری اخیر تروریستی در پاریس هراس جرمن‌ها را در برابر افراطیت چیچینی‌ها به اثبات رساند" به نشر رسید، نویسنده‌ای به نام مجیدالخطیب ادعا نمود که در میان افراطیت اسلامی و افراطیت جناح راست جرمنی "مشابهت‌های آشکار" وجود دارد. هرچند این مقاله در مورد پشت صحنۀ گلوله باری اخیر تروریستی در پاریس و هراس مقامات جرمنی از راه‌اندازی عملیات افراطیون چیچینی در جرمنی و اروپا نوشته شده بود. اما نویسنده کجروی‌هایی را در مقاله‌اش انجام داده که نمی‌توان آن را نادیده گرفت. مخصوصاً زمانی‌که حزب‌التحریر را با احزاب نازی در جرمنی مرتبط می‌داند که بدون شک تهمت آشکار را در محتوای مقالۀ خود می‌گنجاند. او ادعا کرد که پژوهشگران جرمن شاهد "همکاری‌هایی میان شاخۀ حزب‌التحریر که در برلین موقعیت داشته و از جانب دولت تحریم شده است، و حزب راست ملی دموکراتیک جرمنی(NPD) بوده‌اند. در ادامۀ این مقاله که بیشتر همانند محتوای پیگیرانه عمل کرده است، به باور خودش در مورد سیمینار مشترک که در دانشگاه تکنالوژی برلین در میان این دو حزب  در بارۀ تمرکز روی جنگ به‌خاطر آزادی کویت برگزار شده بود، اشاره‌ای داشته است.

در این جای شکی نیست که این نویسنده چنین استدلال‌ها را بصورت عمدی مطرح کرده است، زیرا همه می‌دانند که حزب‌التحریر افتخارانه دعوت برای اعادۀ زنده‌گی اسلامی را به پیش برده و باوجود تمامی کمپاین‌های ناعادلانه و سرکوب کننده‌ای که در حق اعضای آن صورت گرفته و هنوز هم از طرف رژیم‌های ظالم در سرزمین‌های اسلامی با آن محکوم می‌شوند، بازهم هیچ‌گاه به اعمال مادی دست نبرده است. همه می‌دانند که طریقۀ حزب در پیش‌برد دعوت، استوار بر مبارزۀ فکری و سیاسی می‌باشد و به وضاحت استفاده از اعمال مادی(خشونت) را رد می‌کند. هر پژوهشگری که اندک‌ترین انصاف را داشته باشد، از این حقیقت چشم پوشی کرده نمی‌تواند. بنابر این ما در می‌یابیم که جادادن حزب‌التحریر از طرف این نویسنده در محتوای مقالۀ بی‌باکانۀ وی که در مورد افراطیت اسلامی و افراطیت جناح راست نوشته شده بود، یک عمل ناعادلانه بوده و هیچ عذری برای بی‌طرف بودن خود ندارد. برعلاوه، بحث افتضاح آمیز وی مبنی بر همکاری میان حزب‌التحریر و حزب ملی دموکراتیک جرمنی نیز بی‌اساس می‌باشد.

نویسنده از آن‌چه که بر توجیۀ این رابطۀ نامعقول دلیل آورده است، موضوع "سیمینار مشترک که در دانشگاه تکنالوژی برلین در میان این دو حزب روی تمرکز بالای جنگ به خاطر آزادی کویت" برگزار شده بود، می‌باشد. اما باید گفت که هیچ‌گاهی آن سیمینار مشترک نبوده بلکه نشستی بود که از جانب دفتر مطبوعاتی حزب‌التحریردر جرمنی در ماه اکتوبر ۲۰۰۲م، به منظور افشا‌سازی برنامه‌های امریکا دربارۀ حمله‌ بالای عراق(که در سال ۲۰۰۳م بوقوع پیوست)  برگزار شده بود؛ درحالی‌که نویسنده از آزادی کویت یادآوری کرده که هیچ‌گاهی چنین نبوده است. ورود به آن نشست برای همه آزاد بود و بعدها دانسته شد که اودو‌فویجت(Udo Voigt) رهبر حزب ملی دموکراتیک جرمنی و هارست ماهلر( Horst Mahler) مشاور وی، در آن نشست حضور یافته بودند. پس چگونه ممکن است حضور آن‌ها در جلسه‌ای که ورود همگان آزاد است، دال بر موجودیت همکاریی باشد که از جانب نویسنده ادعا شده است؟

مقاله در بخش دیگری ادعا کرده که مقامات جرمنی از چیچینی‌ها که از قبل آموزش اسلحه و جنگ را دیده‌اند، هراس دارند. اما این محتوا هیچ‌گاهی به معنی دخالت حزب‌التحریر در این امر نیست، حزب سیاسی که بر استوار بودن بالای طریقه‌اش مشهور است. پس این برخودر نویسنده جز کینه‌توزی چیزی دیگری بوده نمی‌تواند.

با توجه به کار ما در حزب‌التحریر، ما دعوت خود را با عزم استوار مطابق بر طریقۀ پیامبر صلی الله علیه وسلم به پیش می‌بریم. ما از قارقار کلاغ‌ها، پیروان دفاتر سیاه، اجیران و مکاری‌های دشمنان، رنجی را به خود راه نمی‌دهیم. الله سبحانه وتعالی دین‌اش را حمایت می‌کند هرچند کافران از آن ناخشنود شوند و هرچند ریاکاران از آن کراهیت داشته باشند.

داکتر عثمان بخاش

رئیس دفتر مطبوعات مرکزی حزب‌التحریر

ادامه مطلب...

کمپاین صلیبی دنمارک، برای ممنوعیت نقاب ادامه دارد

(ترجمه)

دولت دنمارک توانست تا به کمک احزاب سوسیال – دموکرات و دیگر احزاب، اکثریت آراء را در حمایت از طرح حکومت برای منع نقاب، به دست‌آورد و به این ترتیب سیاست‌های ظالمانه‌اش را مبنی بر محدود کردن حقوق مسلمانان در این کشور ادامه دهد. لذا اولین بحث در مورد این قانون در ۱۹ اپریل سال ۲۰۱۸م برگزار شد، که برعلاوۀ این گفتگوها یک تعداد مباحثه‌های عجیب و زشتی را مبنی بر تعیین نام این قانون و چگونگی تطبیق آن به همراه داشت، بعد از قوانینی که در خصوص امام‌ها و محدود کردن مکتب‌های اسلامی خصوصی، قانون منع نقاب نیز در سلسلۀ این محدودیت‌ها بر علیه مسلمانان به تصویب‌رسید. به این ترتیب، قانون منع نقاب بخشی از دشمنی حکومت صلیبی دنمارک علیه اسلام و مسلمانان است، که به هدفی در حاشیه قرار دادن نظرات عامه با مفکوره‌های غلط و ترسیم یک چهرۀ وحشتناک از اسلام و مسلمانان، ایجاد شده‌است. بناً این از تعداد حملات و اتهام‌هایی که مقامات سیاسی پیوسته به اسلام و مسلمانان وارد کرده‌اند، واضح و هویدا می‌شود.

هرچند قانون منع نقاب، سرشت و ارزش‌های لیبرالیزم را به صورت کاملاً واضح نشان می‌دهد؛ آن سرشت و ارزش‌های لیبرالی که از مسلمانان می‌خواهند تا در وفاداری‌شان نسبت به آنان قسم بخورند. با این وجود، سیاست‌مداران‌شان بر جنگ فرهنگی‌ پافشاری می‌کنند، از این‌رو این سیاست‌مداران به عنوان هشداری بر احتمال نقص فرهنگ‌شان، تصمیم گرفتند تا یک رژیم پولیسی را ایجاد کنند، و زنان را بدون در نظر گرفتن خواست‌های شان وادار به پوشیدنِ لباس‌هایی نمایند که خودشان نمی‌خواهند. پس قانون فعلی، به بهانۀ "نظارت اجتماعی"، وادار کردن مردم را از پوشیدن لباس به یک روش معین منع می‌کند، در واقع این یک دروغ بزرگ است. برعلاوۀ این، کمیتۀ نقاب که حکومت قبلی در سال ۲۰۰۹م آن را ایجاد کرد، به این نتیجه رسیدند، زنانی که در دنمارک نقاب می‌پوشند، این کار را با رضایت و حتی حداکثر بدون موافقت والدین‌شان، انجام می‌دهند. بنابر این، دلایلِ قانع کننده‌یی نسبت به پوشیدن نقاب به شکل اجباری از سوی زنان وجود ندارد؛ اما حکومت صلیبی دنمارک به بهانۀ "نظارت اجتماعی" از نیرو‌هایش استفاده می‌نماید تا زنان مسلمان را از پوشیدن لباس‌هایی که به خاطر دین‌شان به آن‌ها میل دارند، منع کند.

پس تنها دلیلی که به عقب این قانون "منع نقاب" وجود دارد، سیاست‌هایی است که نقاب را به عنوان یک سمبول اسلامی معرفی می‌نمایند. بنابر این، ایجاد این قانون بالای تمام جوامع اسلامی یک حمله را شکل می‌دهد؛ چنان‌چه ‌که در قانون امام‌ها هویدا شد. این بود که سیاسیون بعد از عملی کردن قانون منع حجاب، مستقیماً برای یک قانون و یک ممنوعیت دیگر بسیج شدند؛ مثلاً: این‌که ادای نماز را در انستیتیوت‌های تعلیمی، مکاتب اسلامی و یا هم حجاب را منع کردند، و حتی حزب مردم دنمارک طرحی را مبنی بر منع حجاب برای کارکنان در سکتور‌های عامه و شاگران در مکاتب ارائه کردند، پیش از اینکه رنگ قلم در هنگام نوشتن قانون ممنوعیت منع حجاب، خشک شود.

پس ای مسلمانان!

کمپاین صلیبی دنمارک برای ممنوع ساختن، و با آماج قرار دادن اسلام و مسلمانان به راه افتاده‌است که با تمام اروپا هم مسیر می‌باشد. در واقع محاکم اروپایی(در فرانسه و بلجیم) نه‌تنها به رفع قانون منع نقاب راضی نشدند؛ بلکه آن را به عنوان یک قانون ضروری برشمردند!

محکمۀ حقوق بشر اروپا در سال ۲۰۱۷م، در مورد قانون منع حجاب در بلجیم، اعلام کرد که قانون منع نقاب در یک جامعۀ دموکراتیک به عنوان یک نیاز پنداشته می‌شود. در حالی‌که این چنین قوانین، کشورهای اورپایی را تشویق می‌کند تا حملات‌شان را از طریق وضع قوانین بر مشخصه‌های اسلامی بیشتر کنند.

نام‌گذاری قانون منع حجاب به عنوان "منع پوشیدن صورت" و قانون امام‌ها به " قانون واعظین"، به حقیقت پشت پردۀ این قوانین و مقاصد پنهان‌شان، مبنی بر این‌که آن‌ قوانین علیه مسلمانان است، تغییر ایجاد نمی‌کند، هرچند این قوانین مخالف قانون اساسی و قوانین حقوق بشر باشد که آنان بدان افتخار می‌کنند. پیچ و تاب‌های قانونی و تغییر نام‌ها، چیزی را جز عدم اعتماد سیاست‌مداران به ارزش‌های آزادی لیبرال و قانون اساسی‌شان نشان نمی‌دهد. آنان دو رویی و نفاق شان را زمانی تبارز می‌دهند که از مسلمانان می‌خواهند تا به قوانین اساسی و ارزش‌های آزادی وفادار باشند، همان قانون اساسی را که خودشان آن را از بین می‌برند و همان ارزش‌های آزادی را که خود به دیوار می‌زنند.

پس ای مسلمانان، چنان‌چه الله سبحانه و تعالی به ما دستور داده تا جسم واحد باشیم که یکدیگر را حمایت می‌کنند. بدانید که تصمیم گیرنده‌گان در غرب با تکیه بر ممنوعیت‌ها، یکی بعد از دیگری، ناکامی و ترس‌شان را از این‌که اسلام به عنوان یک بخش بزرگی از جامعۀ غرب تبارز کند، نشان می‌دهند. آن‌ها اسلام را به تنهایی خودش یک تهدید تلقی می‌کنند و به همین دلیل نماینده‌گان شان را بر علیه مسلمانان تحریک می‌نمایند. بعد از این‌که تصمیم گیرنده‌گان غربی در جریان دهه‌ها کوشش از ذوب مسلمانان در جوامع‌شان، و قانع کردن آنان برای بیرون رفتن از خصوصیات اسلامی شان ناکام شدند، دیده‌ می‌شود که چگونه راه ممنوعیت و اجبار را اتخاذ می‌نمایند. پس این آماج گیری نشان‌دهندۀ سقوط فرهنگ غربی است که به عدم اعتماد بر اصل جوامع غربی منتج می‌شود؛ طوری‌که تصمیم گیرنده‌گان به صورت مداوم در حال تغییر ارزش‌ها و اساسات‌شان هستند.

بناءً به‌عنوان یک مسلمان، این وظیفۀ ما است تا از اصول سست و فریبندۀ آزادی غرب روی گشتانده و به اسلام خود چنگ بزنیم. ما باید قیام جوامع اسلامی را بخاطر رد قانون منع حجاب که علیه اسلام جریان دارد، متحد کنیم. ما به هیچ وجه نباید از هر گونه اقدام بزرگی که بخاطر هدف قرار دادن جامعۀ مسلمانان صورت می‌گیرد، متأثر شویم.

ما تمام مسلمانان جهان را و بخصوص سازمان‌های اسلامی، نماینده‌های مسلمان‌ها و مساجد را به حمل همه‌گونۀ اسلام و اظهار امتناع از قوانین ضد اسلام و جوامع اسلامی، به حزب‌التحریر دعوت می‌کنیم. برعلاوه، ما بر این‌که امکان ندارد با سیاست‌مدارانی یکجا شویم که جنگ علیه اسلام را به راه می‌اندازند موافقیم و به همین ترتیب، هیچ زمین مشترک و هیچ نقطۀ مشترک بین ما و آن‌ها وجود ندارد. از این‌رو اعتراض، رد و کار در برابر این سیاست وظیفۀ ماست. پس ای مسلمانان، به ارزش‌های صحیح خودتان و به قوانین شریعت بزرگ‌تان استوار باشید و مردم را با حکمت و دانایی به راه پروردگارتان دعوت کنید. چنان‌چه الله سبحانه و تعالی می‌فرماید:

﴿يُثَبِّتُ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا بِالْقَوْلِ الثَّابِتِ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَفِي الْآخِرَةِ وَيُضِلُّ اللَّهُ الظَّالِمِينَ وَيَفْعَلُ اللَّهُ مَا يَشَاءُ﴾
[ابراهیم: ۱۷]

ترجمه: الله(سبحانه‎‌ و تعالی) کسانی را که ایمان آورده‌اند، با گفتار ثابت(کلمۀ توحید) در زنده‌گی دنیا و آخرت پایدار(و ثابت قدم) می‌دارد، و ستم‌کاران را گمراه می‌کند، و الله(سبحانه ‎‌و تعالی) هرچه بخواهد انجام می‌دهد.

حزب‌التحریر - اسکاندیناویا

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: برنامۀ رمضانی "از مزایای رمضان"

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر افتخار دارد که در جریان ماه مبارک رمضان برنامۀ جدیدی از برنامه‌های تلویزیون الواقیه را تحت عنوان "از مزایای رمضان" که این برنامه را جمعی از دعوت‌گران مسلمان نیکو کار از ولایه سوریه ارایه می‌نمایند، به تعقیب کنندگان و بازدید کنندگان صفحات دفتر مطبوعاتی مرکزی تقدیم می‌نماید، با ما باشید...
- قسمت 12 -

[ در گذشته ماه رمضان چگونه بود؟]

تقدیم: استاد معاويه عبد الوهاب عضو حزب التحرير – ولايه سوريه

دوشنبه، 12 رمضان مبارك 1439هـ / 28 می 2018م

ادامه مطلب...

مسجد الاقصی: برنامۀ رمضانی "درس‌های رمضانی -1439هـ

دفتر مطبوعاتی مرکزی حزب التحریر افتخار دارد که در این ماه مبارک رمضان 1439هـ/2018م برنامه تصویری را تحت عنوان "درس‌های رمضانی -1439هـ " درس‌های که شباب حزب التحریر در مسجد الاقصی در جریان ماه مبارک رمضان برگزار می‌نمایند، به تعقیب کنندگان و بازدید کنندگان سایت‌ها و صفحات این دفتر مطبوعاتی تقدیم می‌نماید، با ما باشید...
درس‌ رمضانی 10
[آداب استعانت]
تقدیم: شیخ محترم عصام عمیره (ابو عبد الله)

شنبه، 10 رمضان مبارك 1439هـ / 26 می 2018م

ادامه مطلب...

تلویزیون الواقیه: برنامۀ رمضانی "ای بار الها! من روزه دار هستم- جلد دوم"

این برنامه را جمعی از دعوت‌گران مسلمان نیکوکار از اکناف مختلف جهان تقدیم می‌نمایند و جزء اول آن را در رمضان سال گذشته 1438هـ نشر نمودیم، به تعقیب کنندگان و باز دیدکنندگان صفحات دفتر مطبوعاتی تقدیم می‌نماید.

قسمت 12

[پیامی به ارتش‌های مسلمانان و پیامی به امت اسلامی]

تقدیم: استاد خالد الاشقر

حزب التحرير - ولايه اردن

دوشنبه، 12 رمضان مبارك 1439هـ / 28 می 2018م

ادامه مطلب...

3 - ماه رمضان، ماه فتوحات و پیروزی‌هاست

  • نشر شده در سیاسی

1 - فتح مکه

سال هشتم هجرت، دهم ماه مبارک رمضان

الحمد لله الذي فتح أبواب الجنان لعباده الصائمين،والصلاة والسلام علىأشرف الأنبياء والمرسلين، المبعوث رحمة للعالمين وآله وصحبه الطيبين الطاهرين، ومن تبعه وسار على دربه، واهتدى بهديه واستن بسنته، ودعا بدعوته إلى يوم الدين.

ترجمه: ثنا و صفت الله سبحانه وتعالی را که دروازه‌های جنت را به سوی بندگان روزه دارش باز کرده است و درود و رحمت بر آن رسول خدا که بهترین انبیا و رسولان بوده و به حیث رحمت به سوی همه عالمیان فرستاده شده است. بر خانواده، اصحاب و دوستان او درود و رحمت و درود بر کسی که از او پیروی کرد و بر راه او قدم گذاشت و با هدایت از سوی الله سبحانه وتعالی تا قیام قیامت بر اساس منهج او دعوت کرد.

اما بعد:

برادرانم در ا یمان!

قبایل خزاعه و بنی بکر همیشه در زمان جاهلیت با یکدیگر درگیر بودند، زمانی که صلح حدیبیه میان رسول الله ﷺ و قریش به امضاء رسید، خزاعه با رسول الله ﷺ و بنی بکر با قریش یکجا شدند.

در یکی از روزها، فردی از بنی بکر پیامبر ﷺ را در مقابل فردی از خزاعه به صفات بد یاد کرد، این فرد خزاعی شخص مذکور را مورد لت و کوب قرار داده و به این ترتیب کینه پنهانی میان آنان شعله‌ور گردیده و از گذشته‌های یکدیگر یاد کردند. پس با خزاعی خیانت کردند، قریش درین زمان بنی بکر را مخفیانه با سلاح و تجهیزات کمک کرد، با این اقدام، صلح حدیبیه را کاملاً فراموش کردند.

بلی، برادرانم در ایمان!

قریش با همکاری با بنی بکر، در مقابل قبیله خزاعه که از مشمولین صلح حدیبیه بود، ایستاد و با سلاح و مهمات آنان را شکست داد. طوری که نوفل بن معاویه الدیلی با گروهی از بنی بکر که افرادی از قریش مثل صفوان بن امیه و عکرمه بن ابی جهل و مکرز بن حفص نیز با آنان بود، خارج شدند. قبیله خزاعه که در قسمت تحتانی مکه قرار داشت و آبی را صاحب بود که به نام لوتیر یاد می‌شد، نیمه شب مورد تهاجم بنی بکر و قریش قرار گرفتند. آنان در حالت جراحت و کشته شدن به سوی بیت الحرام فرار کردند تا جان‌های خویش را نجات بخشند، و فریاد سر دادند که: "ای نوفل، ما در حرم خانه خدای تو داخل شده‌ایم، خدای تو!" اما نوفل پاسخ داد که "خدای امروز وجود ندارد" و بنی بکر را دعوت کرد تا انتقام خود را از بنی خزاعه بگیرند.

زمانی که خزاعه دید که دشمنان الله سبحانه وتعالی حتی حرمت خانه خدای خود را نگه نمی‌دارند، پس به سوی خانه رهبر خود یعنی بدیل بن ورقاء الخزاعی و رافع که مولای شان بود، پناه بردند. به این صورت قریش حلیفان خود را دستور داد تا جنگ را ادامه ندهند. صبح همان روز عمرو بن سالم الخزاعی به سوی مدینه حرکت کرد و رسول الله ﷺ را درحالی دید که در مسجد خود میان مردم نشسته بود، او نزد رسول الله ﷺ رفت تا آنچه را که رخ داده بود، حکایت کند و خواستار حمایت در مقابل کسانی شود که پیمان و عهد را شکستاندند. وی طی بیت‌های ذیل چنین گفت:

يَـا رَبِّ إنِّي نَاشِـدٌ محمَّـدا

حِلفَ أبينَـا وأبيـهِ الأتلَـدَا

قد كُنتُم وَلَـداً وكنَّا وَالـدا

ثمَّتَ أسلمنَا فلَـم نَنـزِع يَدَا

فانصُرْ هَدَاكَ اللهُ نَصـراً أعتَدَا

وَادعُ عِبَـادَ اللهِ يأتُـوا مَدَدا

فيهمْ رَسُولُ اللهِ  قَـد تجرَّدا

إنْ سِيمَ خَسفاً وَجهُهُ تَربَّـدَا

في فيلقٍ كالبحرِ يجري مُزبِدَا

إنَّ قريشاً أخلفُـوكَ المَوعِـدَا

ونَقَضُـوا مِيثاقَكَ  المؤكَّـدَا

وجَعلُـوا في كِـدَاءٍ رُصَّـدَا

وزَعَمُوا أنْ لَستُ أدعُو  أحَدَا

وَهُـم أذلُّ وأقَــلُّ عَـدَدا

هُم بَيَّتُونـا بالوتيـرِ هُجَّـدَا

وقتَّلُـونَا رُكَّعــاً وسُجَّـداً

فانصُرْ هَدَاكَ اللهُ نَصراً  أيِّـدا

ترجمه: ای پروردگارا! من به محمد پیمان پدرانم و پدرانش را یادآور می‌شوم. تو پدر ما و ما فرزندان تو بودیم، زمانی که اسلام آوردند، مخالفت نکردیم. الله هدایت تان کند، کمک کنید، بندگان الله را دعوت کن تا گروه گروه به سوی تو آیند. آنانی که مانند امواج بحر اند و مختص رسول الله ﷺ. مانند آفتاب آشکار و روشن اند، هرچند خسوف نیز در مقابل شان واقع شود. قریش عهد خود را شکستاند و وعده‌ای باورمند تو را از بین برد! قریش تعهد با شما و پیمان تان را یک باره شکست! آنان صبح وقت بر ما حمله‌ور شده و در حالت رکوع و سجده ما را کشتند و گمان کردند که شما هیچ چیزی به آنان نمی‌گوئید، زیرا مردم ذلیل و قلیل هستید. تو با ما کمک کن، الله ترا هدایت کند!

رسول الله ﷺ برخاست، چادر خود را بر او افراشت و گفت: ای عمرو بن سالم، با تو کمک شد! والله، چیزی را که از خود منع می‌کنم، از تو نیز منع می‌کنم. درین هنگام قریش درک کرد که با اقدام علیه خزاعه، پیمان حدیبیه را شکستانده‌اند، اشتباه خود را فهمیده و رهبر خود ابوسفیان را به سوی پیامبر ﷺ فرستاد تا مدت عهد و پیمان حدیبیه را تمدید کند.

زمانی که ابوسفیان به مدینه رسید، به خانه دختر خود ام حبیبه رفت که خانم رسول الله ﷺ بود، خواست تا روی فرش او بنشیند که دفعتاً دخترش آن فرش را از زیر پای پدرش برداشت. ابوسفیان گفت: دخترم! نمی‌دانم که با این کارت از خانه خود مرا منع می‌کنی و یا از نشستن روی این فرش. دخترش گفت: نخیر، این فرش رسول الله ﷺ است و تو مشرک و پلید هستی. ابوسفیان گفت: والله، پس از من فقط شر به تو رسیده است. با قهر و غضب بیرون شد. با رسول الله ﷺ دیدار کرده ولی کامیاب نشد. پس با ابوبکر، عمر، علی و فاطمه گفتگو کرد و خواستار رابطه شد.

همه‌ی آنان انکار ورزیدند. نزد علی آمد تا راه مناسبی را به او نشان دهد، آن هم پس از آنکه همه دروازه‌ها به رویش بسته شد. درین حال چنین پاسخ یافت: از همان راهی که آمده‌ای دوباره به همان راه برگرد. ابوسفیان با این ماموریت ناکام خود برگشت. قریش درین حال فهمید که جنگ حتمی است و از صلح حدیبیه تنها کاغذش باقی مانده است و بس. زیرا آنان به عزم اردوی رسول الله ﷺ، نیروی وی و قوت آن آگاه بودند، زیرا صدق، اخلاص و راستی او را از همان پیمان نیز درک کرده بودند.

برادرانم در ایمان!

رسول الله ﷺ برین نظر ارتکاز یافت که تنها عکس‌العمل در مقابل شکستن عهد قریش، فتح مکه می‌باشد. به اصحابش دستور داد تا برای جنگ آمادگی بگیرند و از قبایل اطراف مدینه نیز خواست تا افراد زیادی را برای این جنگ بفرستند، اگر چه دور و یا نزدیک هم باشند. هنگامی که آمادگی‌ها کامل شد و زمان حرکت فرا رسید. فتح مکه را بر نزدیکان خود تاکید ورزید و نیز خواست تا مردم برای نظارت و مراقبت از قریش آماده شوند و به این ترتیب قریش حتی از مسیر حرکت اردوی مسلمانان بی خبر خواهند ماند و جنگ ناگهانی بر قریش فرود خواهد آمد و آنان را مجبور می‌سازد تا بدون خونریزی تسلیم شوند و آرزوی دیرینه وی ﷺ به این شکل تحقق خواهد یافت که تقدس و حرمت مکه رعایت گردد و بدون کشتار فتح شود.

مسلمانان به این دستور رسول الله ﷺ گردن نهادند و برای دیدار بعدی در مکه آمادگی گرفتند، زیرا می‌دانستند که زمان درگیری سرنوشت ساز و جدی با قریش فرا رسیده است. آمادگی شان کامل شد و ده‌ها هزار اردوی مسلمان به رهبری رسول الله ﷺ از مدینه به سوی مکه حرکت کردند و از ماه رمضان فقط ده روز گذشته بود و سال هشتم هجرت بود، با نظمی به سوی مکه حرکت کردند که عرب مثلش را قبلاً ندیده بود. اما باوجود نیروی گسترده، اهمیت و قوت این اردو، مسیر حرکت آن همچنان به حیث یک راز باقی ماند و هیچ نوع معلوماتی به کسی داده نشد.

برادرانم در ایمان!

در مورد فتح مکه همین قدر کافی است و ان‌شاءالله در مقالات بعدی، بحث‌های بیشتری را درین مورد دنبال خواهیم کرد، درین روزهای مبارک رمضان از الله سبحانه وتعالی می‌خواهیم تا چشمان ما را با ظهور دولت خلافت اسلامی روشن سازد و ما را به عنوان عساکر وفادار و اخلاصمند آن قرار دهد و الله بر همه‌ی این امور غالب و آگاه است.

والسلام عليكم و رحمت الله و بركاته

*  *  *

استاد محمد احمد النادی

ادامه مطلب...

تنها خلافت اسلامی می‌تواند در منطقه صلح را فراهم سازد

عادی‌سازی روابط با هند را رد نمایید؛ چنان‌چه این عملکرد مسلمانان را در مقابل دولت دشمن هند ضعیف‌تر می‌سازد

(ترجمه)

رهبران پاکستان در تازه‌ترین تلاش‌های‌شان مبنی بر عادی‌سازی روابط با دولت دشمن هند، دست به پیشنهاد‌ها و تخفیف‌های دیگر برای این دولت زدند. موقف‌های ضعیف و بزدلانۀ رهبران پاکستان تا جایی رسید که حتی "ای اس دولات" رئیس امنیت ملی هند و سازمان شاخۀ تحقیقات و تحلیل(RAW) در ۲۱می ۲۰۱۸م از دولت هند خواست تا رئیس ارتش پاکستان را به هند دعوت نموده و بحث‌های متوقف شده بین دو کشور را از سر گیرند. گذشته از این، عادی‌سازی روابط با دولت هند، مسلمانان را در مقابل دولتی‌که همواره به مسلمانان در پاکستان و کشمیر تحت اشغال، آزار و اذیت‌های فراوان رسانیده است، صورت می‌گیرد.

این عادی‌سازی روابط تا سرحد نظامی نیز به پیش رفته است و رهبران پاکستان با پیروی از سیاست استعمار، همواره در مقابل همه‌ای دشمنی‌های دولت هند، از عدم عکس‌العمل متقابل کار گرفته اند. بزدلی این رهبران تا جایی رسیده است که آن‌ها حتی گروه‌ها و سازمان‌های دیگری را که در کشمیر تحت اشغال برای آزادی کشمیر فعالیت می‌نمایند نیز سرکوب می‌نماید.

در بخش اقتصاد نیز این عادی‌سازی روابط از پاکستان قربانی گرفته است. این عادی‌سازی روابط با پیروی از سیاست استعماری باعث شده تا دروازه‌های پاکستان به واردات هند کاملاً باز باشد و از این طریق صنعت و زراعت در پاکستان ضرر زیادی را متقبل شود. در بعد سیاسی نیز این عادی‌سازی روابط در تبانی با سیاست استعمار، همواره خواسته است تا از عمق تفکر و اشتیاق ما به اسلام کاسته شود، و حال این رهبران می‌خواهند تا دروزاه‌های پاکستان را برای رسانه‌ها و تهاجم فرهنگی هند نیز باز سازند. رهبران پاکستان در تلاش عادی‌سازی روابط با دولت مشرک و دشمن(هند) مشغول اند، در حالی‌که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿مَا يَوَدُّ الَّذِينَ كَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْكِتَابِ وَلاَ الْمُشْرِكِينَ أَنْ يُنَزَّلَ عَلَيْكُمْ مِنْ خَيْرٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَاللَّهُ يَخْتَصُّ بِرَحْمَتِهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ﴾

[بقره: ۱۰۵]

ترجمه: کافران اهل کتاب و(هم‌چنین) مشرکان، دوست ندارند که از سوی الله(سبحانه و‌تعالی)، خیر و برکتی بر شما نازل گردد؛ در حالی‌که الله(سبحانه و‌تعالی) رحمت خود را به هرکس بخواهد، اختصاص می‌دهد، و او صاحب فضل بزرگ هست.

آن‌ها در مقابل دولت هند زانو زده اند؛ در حالی‌که سربازان در ارتش آن دولت بی‌روحیه و پراگنده بوده و حالا ۶۵درصد اسلحۀشان نیز اسلحۀ کهنه و فرسوده است. آن‌ها در مقابل یک دشمن تمام‌عیار زانو می‌زنند، در حالی‌که الله سبحانه وتعالی می‌فرماید:

﴿وَلَا تَهِنُوا فِي ابْتِغَاءِ الْقَوْمِ إِن تَكُونُوا تَأْلَمُونَ فَإِنَّهُمْ يَأْلَمُونَ كَمَا تَأْلَمُونَ وَتَرْجُونَ مِنَ اللَّـهِ مَا لَا يَرْجُونَ وَكَانَ اللَّـهُ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾

[نسا: ۱۰۴]

ترجمه: و در راه تعقیب دشمن(هرگز) سست نشوید!(زیرا) اگر شما درد و رنج می‌بینید، آن‌ها نیز همانند شما درد و رنج می‌بینند؛ ولی شما امیدی از الله(سبحانه و‌تعالی) دارید که آن‌ها ندارند و الله(سبحانه و‌تعالی) دانا و حکیم هست.

اسلام برای سده‌های متمادی زیادی برای مردمان نیم‌قارۀ هند، امنیت و رفاه بار آورده و همواره آن‌ها را از تعصبات هندوها به‌دور داشت. تحت قیادت اسلام، نیم قارۀهند به نمادی از عدالت، ثروت و هم‌زیستی مسالمت‌آمیزی تبدیل شد که دنیا حسرت آن را می‌خورد. این تنها و تنها اسلام است که می‌تواند آن رفاه و امنیت را در آن دوباره بار آورد. این تنها اسلام است که به آن‌هایی را که زیر یوغ قانون دست‌ساختۀ بشر، دچار هزاران برآشفتگی و زجر اند، از آن حالت رهانیده و به ساحل خوشبختی سوق می‌دهد. به تحقیق که مسلمانان باید با تمام  و کمال، عادی‌سازی روابط با دولت هند را رد کرده و در عوض برای تأسیس خلافت اسلامی برمنهج نبوت کار کنند، تا باشد اسلام زندگی انسانی مملو از رفاه و آسایش را دوباره برای مردمان این سرزمین بار آورد.

دفتر مطبوعاتی حزب التحریر-ولایه پاکستان

ادامه مطلب...
Subscribe to this RSS feed

سرزمین های اسلامی

سرزمین های اسلامی

کشورهای غربی

سائر لینک ها

بخش های از صفحه