- مطابق
جنگ ترکیه و یونان در خاورمیانه
(ترجمه)
پرسش
مولود چاووش اوغلو وزیر خارجۀ ترکیه بهتاریخ 8 سپتامبر 2020م از بهدست آمدن توافقنامۀ جدید بین کشور خویش و کشور یونان خبر داد. بر اساس گزارش سایت "ترکیۀ الآن" وی در اظهاراتی بیان داشت: «من همراه همتای یونانی خویش "نیکوس دیندیاس" بر اجرای گفتوگو های تحقیقاتی بین دو کشور، به توافق رسیدم.» این اظهارات وی پس از دیدارش همراه "دیندیاس" در حاشیۀ اشتراکش در انجمن "براتیسلاوا برای امنیت جهانی" که در اسلواکی برگذار شده بود، ایراد گردید. وی توضیح داد در حالیکه یونان به عملی نمودن پیشنهادها نزدیک میشود، ترکیه میزبانی این گفتوگوها را برعهده خواهد داشت.» (منبع: سایت الآن ترکیه)
این در حالیست که ترکیه قبلاً روابط خود با یونان را با ارسال کشتی اکتشافی که آنرا کشتیهای جنگی همراهی میکردند، کاملاً بحرانی نمود. واقعیت این بحران بین ترکیه و یونان چیست؟ و واقعیت مواضع جهانی در این بجران از چه قرار است؟ و آیا امریکا در پَس آن قرار دارد یا که ترکیه مستقل عمل میکند؟ سپس توضیح وخامت بزرگ اوضاع در ابتداء که در نهایت منتهی به قبول گفتوگوها شد، چه میتواند باشد؟ از شما متشکرم.
پاسخ
نگاه به بحران ترکیه همراه یونان باید از دریچۀ اسباب و پیامدهای ملی در ترکیه و همچنان ابعاد اقتصادی و جهانی آن بررسی گردد و برای کندوکاوی این امر، باید به امور ذیل که در ابتدای آن، به توافقنامۀ "لوزان" که در ربع اول قرن گذشته منعقد شده بود، پرداخت.
اول: توافقنامۀ لوزان
1- ترکیه صاحب بزرگترین سواحل در دریای "ایجه" و خاورمیانه میباشد. مگر توافقنامۀ "لوزان" – که نمایندۀ مجرم تاریخ مصطفی کمال، بهنام "حکومت بزرگ جمعیت ملی ترکیه در انقره" حکومتی منشعب شده از خلافت، امضاء نمود – ترکیه را در دریای ایجه منحصر نمود. بر اساس این توافقنامه، سواحل ترکیه از آن جدا شد. چنانچه جزایر داخل دریای ایجه تمام یا اکثر آن، متعلق به یونان شد! این امر وقتی اتفاق افتاد که مصطفی کمال نمایندۀ خود را به لوزان سویس فرستاد تا به متفقین گوشزد نماید که حکومت منشعب از خلافت استانبول در انقره، قادر است تا هر توافقنامهای که خواسته باشند، همراه شان امضاء کند! به این ترتیب، توافقنامۀ لوزان در سویس بین نمایندگان انگلیس، فرانسه و سایر کشورها از یکطرف و از طرف دیگر، نمایندۀ مصطفی کمال به ریاست "عصمت اینونو" بهنام حکومت جمعیت ملی بزرگ انقره، به امضاء رسید.
2- در این توافقنامه موارد حیرتآوری ذکر شده است که مصطفی کمال و نمایندۀ آن بر این موارد توافق نمودند؛ مثلاً بر اساس ماده 12 آن جزایر دریای ایجه تمام یا اکثر آن متعلق به یونان شده است با آنکه از خشکههای یونان تقریباً 600 کیلومتر فاصله دارند؛ در حالیکه این جزایر بعضاً در دو کیلومتری خشکۀ ترکیه قرار دارند چنانچه واقعیت جزیرۀ "میس" که در مقابل شهر "کاش" ولایت/استان آنتالیای ترکیه قرار دارد، یونان در آن تسلط دارد و نام آنرا "کاستیلو روز" گذاشته است.
یونان بر اساس همین توافقنامه درخواست خویش مبنی بر عدم کاوش در سواحل ترکیه را مشروعیت میبخشد؛ چون ادعا میکند که بر اساس توافقنامۀ لوزان، این سواحل حق خالص یونان است! بر اساس مادۀ 15 این توافقنامه، ترکیه بهخاطر منافع ایتالیا از تمام حقوق و مالکیت خود بر جزایر ذیل چشمپوشی نموده است:
ستامبالیا (استرابالیا)، دودس (رودوس)، کالکی (خارکی) و ... همچنان مادۀ 20 این توافقنامه الحاق قبرص را به حکومت انگلیس که انگلیس آنرا در نوامبر 1914م اعلام نمود، تأیید میکند. مادۀ 23 نیز صراحت دارد که طرفهای قرارداد اساس آزادی در عبور و مرور، کشتیرانی در تنگۀ "دردنیل"، دریای مرمرة و باسفور را اعلام نموده، و بر آن رضائیت و توافق دارند. چه از طریق آب، چه از خشکه، چه در زمان صلح یا جنگ باشد.
به این ترتیب ترکیه که صاحب طولانیترین ساحل در شرق دریای خاور میانه است، فاقد آزادی گشتوگذار در اطراف جزایر موجود این دریاها است. موضوعیکه اردوغان امروز از آن به "آبی سلب شده از وطن" یاد نمود! اردوغان از ظلمیکه در این قرار داد علیه ترکیه روا داشته شده است، دادخواهی میکند و در عین زمان، بالای سر خویش تصویر مجرم تاریخ مصطفی کمال را، کسیکه به این رسواییها در لوزان تن داد، آویزان میکند و با هر دو حالت فوق، جرئت گفتن یک کلمه علیه مصطفی را ندارد!! بلکه احساسات ملت ترک را با نام گذاری کشتیهای کاوشگر بهنام رهبران بزرگ عثمانی مثل محمد فاتح و قانونی، بر میانگیزد در حالیکه خودش در تمام سیاستهای خویش از این رهبران بزرگ، بویی نبرده است!
اردوغان اعلام میکند که: «ترکیه از لحاظ سیاسی، اقتصادی و نظامی قادر است تا اسناد و نقشههای ظالمانه که استنادشان به عدم اخلاق است، پاره نموده و علیه شان دعوا کند.» علاوه براین وی مدعیست که: «کشورش با مرور تجارب دردناک، برای ثابت نمودن این ادعا چه در میز مذاکرات و چه در میدان، آماده است.» (منبع: الجزیره مورخ 5 سپتامبر 2020م) مگر اردوغان صرفاً در ادعا بسنده نموده و فکر میکند که همین کافیست! ملت ترکیه حتماً شاهد آن اند که یونان – کشوریکه دارای اردوی موثر نیست – اردوی خویش را به جزیرۀ "میس" فرستاده است؛ در حالیکه توافقنامۀ لوزان بر این تاکید دارد که این جزیره منطقۀ غیر نظامی است؛ ولی با این همه، ترکیه با قوتیکه ایجاب مینمود، برای یونان پاسخ نداد!
3- با آنکه این توافقنامه یک معاملهای خائنانه بوده که مصطفی کمال همراه متفقین با آن توافق نمود، مگر این توافقنامه بهنام "جمعیت ملی بزرگ انقره" به امضاء رسید. انگلیس به این اکتفاء نکرده بلکه از مصطفی خواست تا شرایطی را که برای وی وضع نموده، کامل کند که بارزترین آن الغای کامل خلافت و قبول سکولاریزم در کشور بود. مصطفی کمال این شرایط را پذیرفته و در صبح 3 مارچ 1924م الغاء خلافت و جدایی دین از دولت را اعلام نمود. در شب همین روز، فرمانی را به حاکم استانبول ارسال نمود که خلیفه عبدالمجید را مجبور نماید تا قبل از صبح روز بعد، ترکیه را ترک نماید. هواداران مصطفی از افراد پولیس و اردو، در نیمۀ شب به قصر خلافت رفتند و در آنجا خلیفه را مجبور نمودند تا با وسیلۀ نقلیه حاضر شده، ترکیه را ترک کند و افراد فوق خلیفه را تا مرزهای سویس تعقیب نمودند. پس از گذشت دو روز، مصطفی کمال تمام امراء عهد، اعم از مرد و زن را جمع نمود و آنان را به خارج کشور تبعید نمود. تمام وظایف دینی را لغو نموده و اوقاف مسلمانان، مُلک دولت گردید؛ چنانچه مدارس دینی به مدارس مدنی تبدیل گردیده و زیر مجموعۀ وزارت معارف/آموزش و پرورش گردید. به این ترتیب، مصطفی کمال شرایط چهارگانۀ ذیل را که "کرزون" (وزیر خارجۀ همان وقت انگلیس) از وی خواسته بود اجرا کرد.
- الغاء کامل خلافت.
- اخراج خلیفه در خارج از مرزهای ترکیه.
- مصادرۀ اموال خلیفه.
- اعلام سکولاریستی ترکیه.
سپس توافقنامۀ لوزان که قبل از الغاء خلافت منعقد شده بود، مصطفی پس از الغای خلافت نیز بر آن تأکید کرده و آنرا اجرا نمود! به این ترتیب، توافقنامۀ لوزان به الغای خلافت کمک نمود. پس از آن کشورها استقلال ترکیه را به رسمیت شناخته و انگلیس نیز از استانبول و تنگهها عقب نشینی نمود. به تعقیب این عملکرد دولت انگلیس، یکی از نمایندگان انگلیس در پارلمان این کشور بر این عمل "کرزون" که ترکیه را بهعنوان کشوری مستقل شناخته است، انتقاد نمود. اما "کرزون" در جواب گفت: «موضوع این است که کار ترکیه دیگر خاتمه یافته است و دیگر چیزی برایش باقی نمانده است چون ما توان معنوی آن، که خلافت و اسلام است را از آن سلب کرده ایم.» این چنین، علیرغم خواست تمام مسلمانان بهشکل عام و مسلمانان ترکیه بهشکل خاص، انگلیس توسط مصطفی کمال بر خلافت و اسلام نقطۀ پایان گذاشت. به این ترتیب، حکم مطابق آنچه الله نازل نموده است، از تمام روی زمین رخت بربست و حکم بهغیر آنچه الله نازل نموده، تداوم پیدا نمود. تنها حکم طاغوت باقی ماند که بالای تمام مردم و در تمام جهان تطبیق میگردد!
دوم: این همان توافقنامهایست که نمایندۀ مصطفی کمال در شهر لوزان سویس به امضاء رساند چنانچه بر اساس آن، ترکیه در دریای ایجه محدود شد، جزایر و سواحل آنرا مربوط یونان دانسته شد! در حدود صد سال میشود که ترکیه بر اساس همین توافقنامه عمل میکند چه چیز ترکیه را واداشته که مخالف آن عمل کند؟
کسیکه جریان امور (روزانه) را دنبال میکند، درخواهد یافت که این بحران از پَس دو عامل سربرآورده است. عامل داخلی که بهخطر شرایط اقتصادی این کشور است و عامل خارجی که در پَس آن ایالات متحدۀ امریکا قرار دارد.
1- عامل داخلی
الف) ترکیه بهعنوان کشور مصرف کنندۀ انرژی و نه تولید کنندۀ آن، شناخته میشود. در این اواخر تولید نفت آن به 53 هزار بُشکه در روز رسیده است. (منبع: آژانس خبرگذاری آناضول 25 جولای 2020م) رقم فوق در مقایسه با مصرف نفت روزانۀ آن که روزانه یک ملیون بُشکه میباشد، ناچیز است. (منبع: العربی جدید مورخ 22 آپریل 2020م). این کشور در حدود 475 ملیون متر مکعب گاز تولید میکند و بیش از 45ملیارد متر مکعب آنرا وارد میکند. (الجزیرة نت: مورخ 31 آگست 2020م)
به این ترتیب ترکیه باید مبالغ هنگفتی برای پرداخت بهای نفت و گاز بپردازد که آنرا وارد نموده و در سال 2019م بالغ بر 41 ملیارد دالر شد که بهدلیل کاهش قیمت جهانی، از سال 2018م کمتر شد چون در آن سال، به 43 ملیارد دالر رسیده بود. (منبع: روزنامۀ دیلی صباح ترکیه مورخ 27 فبروری 2020م) این عاملی است که اقتصاد ترکیه را تا حدی زیاد، از پای در آورده است.
ب) چون ترکیه بین کشورهای تولیده کنندۀ نفت در منطقۀ عربی، ایران، آذربایجان و کشورهای مصرف کنندۀ آن یعنی کشورهای اروپایی قرار دارد، بخش زیادی از استراتیژی خود را نسبت به انرژی بر اساس همین واقعیت خود یعنی کشوریکه از آن انرژی عبور میکند، بنا نهاده است. بندر "جیهان" ترکیه بندر صدور نفت آذری بوده که در آن و از طریق آن، شبکهای از لوله های نفت جریان دارد که آخرین آن خط سیل ترکیه برای انتقال گاز روسیه به غرب ترکیه و از آنجا به اروپا میباشد که در 8 جنوری 2020م افتتاح گردید. علی رغم اینکه ترکیه بهخاطر اینکه انرژی از این کشور عبور میکند مالیات میگیرد، با آنهم، پرداخت بهای نفت و گاز بار سنگینی را بر دوش اقتصاد این کشور گذاشته است.
ج) از سال 2009م رژیم یهود و شرکتهای جهانی اخبار جدیدی را از کشف مقادیر زیاد گاز در مدیترانۀ شرقی دادند. در چاه نفت "تامار" که در 80 کیلومتری شهر "حیفا" قرار دارد، 9 تریلیون فوت مکعب از گاز قابل استخراج کشف گردید. سپس با گذشت چند ماه، چاه نفت "دالیت" در غرب و وسط فلسطین اشغالی کشف گردید که مقدار 500 فوت مکعب گاز دارد. در سال 2010م، مقادیر فوق تصور در چاه "جوناثان" در غرب فلسطین به مقدار 16 تریلیون فوت مکعب کشف گردید. روزنامۀ "فارین پالیسی" در زمان کشف آن گفته بود:«این بزرگترین کشف گاز طبیعی در سطح جهان در طول یک قرن است».
د) به همین دلیل ترکیه مبادرت به خرید کشتی حفاری بزرگ و مجهز با تکنالوژی روز "کشتی فاتح" از کوریای جنوبی کرده تا با اختیار داشتن آن، برای اولین بار در سال 2011م به حفاری برای جستوجوی نفت و گاز پرداخت. پس از آن یک مجموعه از بحرانها بین ترکیه، قبرص و یونان ایجاد شد مبنی بر اینکه ترکیه در مناطق بحری متعلق به قبرس به حفاری پرداخته است و ترکیه به قبرسیهای ترک تبار استناد میکرد. مگر در ماههای اخیر تنشها زیاد شد چون ترکیه کشتی اکتشافی دیگری از انگلیس خرید البته بهخاطر کارهای حفاری دریایی تا ناوگان مکملی از حفاری دریایی و بررسی زمین شناسی داشته باشد یعنی قادر به جستوجو و حفاری در زمان واحد در دریای سیاه، غرب سواحل ترکیه و جنوب قبرص در خاور میانه باشد.
ه) به این ترتیب، ترکیه برای سروسامان بخشیدن به اوضاع اقتصادی خویش، به کشف نفت و گاز نیاز داشت. موضوع دیگریکه باید تذکر داد این است که اقتصاد ترکیه در معرض ضربههای سهمگینی قرار گرفته است که درد آن در کاهش پول ترکیه "لیره" مشهود است. همین موضوع رئیس جمهور اردوغان را واداشت تا بر تنش حفاری برای یافتن گاز بیافزاید به امیدیکه بتواند روزنۀ امیدی برای اقتصاد خویش بیابد تا در نهایت بر میزان محبوبیت خویش بیافزاید – با درنظر داشت اینکه بهخاطر کاهش قیمت لیره، برخی از رهبران حزباش برعلیه وی گردنکشی نموده و احزاب مخالفی را تشکیل دادند که این موضوع، محبوبیت اردوغان را کاهش داده است – به همین دلیل، کار حفاری برای یافتن گاز، شامل دریای سیاه شده و تنها منحصر به مناطق اختلافی با یونان در دریای مدیترانه نیست.
2- عامل خارجی
الف) ایالات متحدۀ امریکا از این اقدامات ترکیه حمایت میکند و این موضوع از دو زاویه واضح قابل بحث است:
اول: مفاد امریکا از دید منطقوی در حمایت اردوغان این است که پای آن در ترکیه (اردوغان) اگر مشکلات اقتصادی خویش را حل کند، در وضع بهتری قرار خواهد گرفت و محبوبیت مردمی خویش را افزایش خواهد داد تا حدیکه به عالی ترین سطح آن برسد؛ چنانچه در سال 2014م این چنین بود. در این صورت است که میتواند سیاستهای امریکا را به اجراء در آورد چنانچه در مداخلۀ خویش به "لیبیا" این چنین نمود و اگر ترکیه، از اوضاع اقتصادی خوب برخوردار باشد، میتواند در مداخلات منطقوی خویش برای منافع امریکا، پول مصرف کند.
دوم: امریکا در عین زمان که نمیخواهد اروپا تحت سیاستهای گازی روسیه قرار داشته باشد، نمیخواهد که اروپا در مسئلۀ گاز، مستقل نیز باشد. یونان و قبرص دو عضو اتحادیۀ اروپا اند که خطوط لولۀ گاز از این دو کشور به اروپا وصل میگردد تمام این موارد برای امریکا خوشایند نیست. به همین دلیل، امریکا از تهدید کردن استقلال گاز اروپا توسط ترکیه، حمایت میکند. به این معنی که اردوغان رئیس جمهور ترکیه به تهدید یونان و بدون توافق همراه آن، به حفاری در مناطق دریاییای که از خود میداند و با حمایت مخفیانۀ امریکا پرداخته است. به همین دلیل کشتیهای نظامی امریکا همراه ترکیه در مانورهای نظامی ترکی، اشتراک نمودند چنانچه وزارت دفاع ترکیه از مشارکت ناوشکنهای امریکای "یو اس اس واشنگتن" در این مانورها خبر داد. (منبع: روزنامه الآن ترکیه 26 آگست 2020م)
تمام این بهرغم اینکه امریکا در تنگنای شدید قرار دارد صورت میگیرد؛ چون یکی از کشورهایی را که داخل پیمان ناتو است، علیه کشور اروپایی دیگر که آن نیز داخل پیمان ناتو است، حمایت میکند. این حمایت امریکا در حالی صورت میگیرد که فرانسه – کشوری دیگر در پیمان ناتو– همراه یونان در مانور نظامی، اشتراک کرد.
این مانورها و برخی دیگر از لشکر کشیهای نظامی، زنگهای تهدید را بهصدا در آورده است و وضع خطرناکی را در شرق مدیترانه ایجاد نموده است که تهدید به درگیری نظامی بین کشورهای ناتو میکند یعنی بین ترکیه که از پشت پرده توسط امریکا حمایت میشود و بین یونان که علناً توسط فرانسه حمایت میشود. البته اگر بعداً از طریق دیپلوماسی حل نگردد.
ب) از زاویۀ دیگر، اجازۀ امریکا به بروز کشمکش بزرگ، که نزدیک است به اعمال نظامی بین دو کشور بزرگ عضو پیمان ناتو – پیمانیکه امریکا خود زعامت آنرا برعهده دارد – منجر شود، بدون آنکه امریکا با در نظرداشت خطر جدی این بحران کاری بکند، این خود بیانگر آنست که امریکا به مشکلات داخلی خویش مثل ویروس کرونا و موضوع انتخابات، دست و پنچه نرم میکند و در حال حاضر، این کارها را در برابر اروپا و خاصتاً یونان، به اردوغان سپرده است با در نظرداشت اینکه اردوغان را با روشهایی حمایت میکند که بیانگر در مضیقه قرار داشتن آمریکاست چون ترکیه و یونان دو عضو پیمان ناتو اند که رهبری آنرا امریکا به عهده دارد. به همین دلیل، امریکا همراه ترکیه در مانورهای نظامی اشتراک میکند بهعنوان حمایت وی در شرایط کنونی. این از یکطرف؛ اما از طرفی دیگر، "پومپئو" در سفری از قبل تعیین نشده به قبرص بخش یونان سفر کرده و از ترکیه میخواهد که نیروهای خویش را از شرق مدیترانه – جاییکه کشتی اکتشافی ترکیه با حمایت کشتیهای نظامی فعالیت میکند، – عقبی نشینی دهد. (منبع: آرتی 13 سپتمبر 2020م)
این بدان معناست که امریکا (حامی ترکیه) خود را در برابر تنگنای شدیدی از سوی همپیمانان اروپایی خویش یافته است. بناءً ناگزیر از اردوغان علی رغم تمایلش، میخواهد که کشتی اکتشافی خود را به عقب کشیده و به مذاکرات روی آورد چون یونان برای گفتوگوها، عقب کشی کشتی اکتشافی ترکیه را بهعنوان پیش شرط، مطرح کرده بود.
سوم: مواضع کشورهای دیگر:
1- موضع فرانسه از همان ابتدا، قویترین موضع در اروپا بود؛ چون از همان اولین لحظات، حمایت خود را از یونان اعلام نمود و در این مسیر، به تنهایی حرکت نمود و "ماکرون" رئیس جمهور آن گفت: «من تصمیم گرفتم با همکاری شرکای اروپایی، از جمله یونان، حضور نظامی فرانسه در شرق مدیترانه را به طور موقت تقویت کنم.» (منبع: خبرگزاری آناتولی ترکیه 13 آگست 2020م)
پس از آن به مانورهای نظامی مشترک دریایی همراه یونان پرداخت با اشتراک هواپیماهای "رافال" که بر فراز هوای قبرس به پرواز آمدند. سپس در 26 آگست 2020م همراه فرانسه ایتالیا به اضافۀ یونان و قبرس بخش "روم" به مانور اشتراک ورزید. تمام این موارد، علی رغم اینکه فرانسه هیچ نفوذی در منطقه ندارد، صورت پذیرفت که این خود، به این دلالت دارد که فرانسه میخواهد سر ازنو، برای خویش نفوذ معتبری را بهوجود آورد.
پرداختن فرانسه به مانور نظامی همراه یونان آنهم پس از آنکه امریکا همراه ترکیه مانور نظامی انجام داده بود، بیانگر آنست که فرانسه میخواهد بهشکلی پوشیده امریکا را به چالش بکشد و اشتراک ایتالیا در این مانور، بدین معناست که کشورهای اروپایی میخواهند علیه ترکیه بسیج شوند. همچنان شاهد بر این مدعا، نشستی است که برخی از کشورهای اروپایی دارای قدرت متوسط، همراه فرانسه داشتند مثل ایتالیا، مالت، اسپانیا به اضافۀ یونان و قبرص بخش روم. رئیس جمهور فرانسه بالای کشورهای فوق در اتحادیه اروپا و پیمان ناتو فشار میآورد تا موضع جدی علیه ترکیه اتخاذ کنند چنانچه وی گفته بود: «ما بهعنوان اروپائیان، همراه حکومت رئیس جمهور اردوغان که تصرفات غیر قابل قبول انجام میدهد، باید موضع واضح و تصمیمی اتخاذ کنیم.» وی بدین باور است که ترکیه در این منطقه، شریک استراتیژی نیست. (منبع: فرانس 24، 10 سپتامبر 2020م)
همچنان "ژان ایو لودریان" وزیر خارجه فرانسه گفت: «نشست پیشروی پارلمان اروپا، به مجازات ترکیه اختصاص خواهد یافت.» وی به این اشاره نمود که رجب طیب اردوغان رئیس جمهور ترکیه برای سرپوش گذاشتن به اوضاع بد اقتصادی، به افزایش تنش همراه یونان، ادامه میدهد. (منبع: ایندپندنت عربی 7 سپتامبر 2020م)
علیرغم جسارت فرانسه در اتخاذ موضع مخالف ترکیه و تلاش آن برای نابود کردن شوکت رئیس جمهور ترکیه و علیرغم اینکه اردوغان رئیس جمهور ترکیه مثل "فاتح" یا "قانونی" نیست – اشخاصیکه کشتیهای خود را بهنامهای شان نامگذاری میکند – تا فرانسه را در دریای مدیترانه درس عبرتی بدهد و در مقابل هزاران آرزوییکه کشتیها و هواپیماهای فرانسه در کاهش شأن اردوغان در خانه اش نقش بر آب نمودند، اردوغان هم در مقابل آن، حداقل یک کشتی از فرانسه را غرق کند.
علیرغم این همه، سیاستهای فرانسه نامدّون و فاقد عُمق است؛ چنانچه "مالت" به سرعت خود را از اتحاد همراه فرانسه خارج نمود؛ چنانچه "ایفارست بارتولو" وزیر خارجۀ این کشور در خلال نشست مطبوعاتی که همراه همتای ترکی خویش "مولود چاووش اوغلو" داشت، گفت: «اتحادیۀ اروپا باید روابط خویش را با ترکیه از منظر استراتیژیک ببیند.» وی اضافه نموده گفت: «من معتقدم که وقت آن رسیده تا اتحادیۀ اروپا همراه ترکیه با جدیت تمام تعامل کند؛ خصوصاً در بخش تجارت، حقوق بشر و مبارزه با تروریزم.» (منبع: خبرگذاری آناتولی ترکیه 12 سپتامبر 2020م)
2- اما انگیس بر تنش شرق خاورمیانه هیچگونه تبصرهای نداشت که این خود بر نگرانی فرانسه افزوده است حتی فرانسه از زمان مطرح شدن "بریگزیت" به نقش انگلیس بهدیدۀ شک مینگرد؛ زیرا شاهد آن است که بعضاً با وی مخالفت میکند چنانچه در الجزایر چنین عمل نمود. وقتی بازارهای بزرگ مالی در لندن بهخاطر ارتباط به "خام برنت" و توابع آن از قیمتگذاری ها برای سایر انواع نفت و حتی گاز طبیعی، برای انگلیس در بازار نفت و گاز جایگاه میدهد، خصوصاً در قیمت گذاریها؛ فرانسه میداند که انگلیس از اتحادیۀ اروپا خارج شده و برای خویش در بخش نفت که از لحاظ مسائل جهانی اهمیت حیاتی دارد، میخواهد جایگاهی راست و ریست کند. به همین دلیل، فرانسه خواست تا برای خویش جای پاهی را در یونان باز کند تا شاید این امر وی را کمک کند که در مسائل انرژی فعالانه عمل کند نه اینکه فقط مصرف کنندۀ انرژی باشد.
در مقابل، انگلیس بهخاطر خروج از اروپا سیاست اتخاذ شده توسط اروپا را چیزی مثل "سیاست مجازات" علیه خود میبیند. به همین دلیل، راهِ خود را جدا نموده و سیاست مخصوص خود را ترسیم مینماید و شاید از افزایش تنش در شرق خاورمیانه نگران باشد. به همین دلیل، علیه ترکیه سیاست خصمانه را تخاذ ننموده است؛ چون یونان در مقابل منافع آن از آدرس ترکیه، چیزی محسوب نمیشود. به همین دلیل، فکر میکند که روی موج یونان، کسی جز متعصب کور مثل فرانسه، سوار نمیشود!
فرانسه در مقایسه با انگیس و آلمان فاقد دور اندیشی میباشد و پس از انجام کارهای سیاسی دشوار، دست خالی بر میگردد. به همین دلایل، رئیس جمهور ترکیه سخت بر وی هجوم آورده گفت: «آقای ماکرون تو همراه شخص من، مشکلات بیشتری خواهی داشت.» وی اضافه نموده گفت: «تو فاقد معلومات تاریخی هستی و حتی تاریخ فرانسه را نمیدانی پس از اشتغال به ترکیه و ملت آن بپرهیز.» (منبع: قدس عربی 12 سپتامبر 2020م)
3- اما آلمان کشور دیگری است که در پَس موضع خصمانۀ فرانسه علیه ترکیه، پایش نلغزید و خواهان وساطت بین طرفهای درگیر شد. چنانچه برخی نقش آن را شکلی تفسیر میکنند که باید آنرا واشنگتن بازی مینمود. این کشور همواره مخالف موضع فرانسه بوده، وساطت را اختیار نموده و به گفتوگو فرا میخواند.
آلمان شدیدترین موضعیکه در قبال ترکیه اتخاذ نموده، آنچه است که "هایکو ماس" وزیر خارجۀ آن در خلال بازدیدش از "آتن" بیان داشت. چنانچه گفته بود: «در خصوص کاوشگری ترکیه در شرق خاورمیانه، ما موضعی کاملاً واضح داریم... باید به حقوق بین المل احترام شود. بنابر این، پیشرفت در روابط اتحادیۀ اروپا با ترکیه وقتی ممکن خواهد بود که انقره تحرکات در شرق مدیترانه را متوقف کند.» وی در ادامه گفته بود که باید ترکیه حفاری در سواحل قبرص را متوقف کند. (منبع: فرانس 24، 22 جولای 2020م)
4- اما روسیه با استفاده از روابط حسنۀ خویش همراه ترکیه، میخواهد نقش میانجیگری بازی کند؛ مگر طبق عادتش قادر به هیچگونه اقدام شخصی نیست هرچند که در مقابل مانورهای فرانسه، انجام مانورهای نظامی را در شرق خاور میانه اعلام نموده شاید میخواهد بهخودش تذکر دهد. بر اساس گذارش خبرگذاری بلومبرگ به نقل از نیروی دریایی ترکیه، قرار است روسیه در روز سه شنبۀ آینده، مانورهای دریایی – نظامی خود را با مهمات جنگی در دریای مدیترانه اجراء کند. این مانور تا 22 سپتامبر ادامه خواهد داشت و مانور دیگر از 17 الی 25 سپتامبر جاری ادامه خواهد داشت. "ایگور دیگالو" سخنگوی نیروی دریایی روسیه گفت: «ما روابط اقتصادی و دفاعی قویای همراه ترکیه داریم مگر سیاست ما عدم حمایت یکی از طرفین نزاع است.» مانورهای نظامی روسیه پس از تمرینهای نظامی دیگری است که فرانسه در منطقه اجرا نمود؛ چنانچه هواپیماهای نظامی و کشتی جنگی برای حمایت از یونان و قبرس در این کشمکش مستقر نمود. (منبع: ایندپندنت عربی 7 سپتامبر 2020م) یعنی موضع روسیه حاشیهای باقی میماند و به انتظار اشاره از پَس اقیانوس است مگر در عین زمان، قدرت خویش را نیز میخواهد به نمایش گذارد.
چهارم: با درنظر داشت آنچه گفتیم، بحران ترکیه و یونان اگر همینطور ادامه یابد، انتظار میرود تا شگاف عمیقی را در روبط جهانی در بخش اقیانوس اطلس، ایجاد کند. کشورهای اروپایی میخواهند تا جایگاه خویش را در جهان ببینند – جهانیکه امریکا به خاطر تمرکز بر چین و مشکلات روز افزون داخلی خود – میخواهد از رهبری بر آن عقب، نشینی کند.
کشورهای اروپایی خواهان نقشی جدا از امریکا اند و امریکا در سایۀ حکومت ترامپ – با استفاده از تقش دیگران مثل نقش ترکیه و روسیه در لیبیای کنونی – از تهدید منافع اروپا، عقب نشینی نمیکند. کشورهای اروپایی بهشدت نگران این اند که بحران شرق دریای مدیترانه – اگر ترکیه بر بخش بزرگی از آن تسلط یابد – منجر به از بین رفتن رؤیاهای شان که دستیابی به منبع امن گاز طبیعی است، شود از آنجا که ترکیه در پَس پرده توسط واشنگتن حمایت میگردد، به همین دلیل، سیاست فرانسه در شرق دریای مدیترانه تلاش میکند تا نقشی را که در واشنگتن برای ترکیه و روسیه تهیه میگردد، رد نماید.
این اختلاف در اقیانوس اطلس کمتر از اختلاف دیگر در داخل خود اروپا نیست به همین دلیل، موضع آلمان این بوده که فرانسه را از کشاندن اروپا برای مجازات ترکیه، باز دارد یعنی فرانسه در داخل اروپا موفق نشد تا کشورهای اروپایی را علیه ترکیه بسیج کند. به همین دلیل، فرانسه هم کشورهای حوزۀ مدیترانه را گِردهم جمع نمود!
آلمان به منافع خود زیاد فکر میکند حتی بهتاریخ خویش همراه ترکیه فکر میاندیشد چون آلمان و ترکیه در در جنگ جهانی اول در کنار هم با متفقین جنگیدند و روابط آلمان همراه ترکیه همواره قوی بوده است که این روابط را فقط بعضاً سیاستهاییکه رئیس جمهور اردوغان بهخاطر امریکا اتخاذ میکند، مخدوش مینماید. علاوه بر این، اقلیت بزرگ از ترکها در آلمان زندگی میکنند.
پنجم: اما آیا بحران خاتمه یافته است یا نه؟ ترکیه اکتشاف مهم گاز در دریای سیاه به میزان 320 متر مکعب را اعلام نموده است. این خود وی را انگیزه میدهد تا حفاری را در دریای سیاه و شرق دریای مدیترانه ادامه دهد؛ چون تلاش این کشور برای کاهش بار اقتصادی، مستمر است و حمایت امریکا را همچنان با خود خواهد داشت که این حمایت توسط امریکا، برای فشار آوردن بالای اروپا و خاصتاً فرانسه استفاده میگردد تا اینکه خیلی در تضاد و برای برهم زدن سیاست امریکا در منطقه به پیش نرود! مگر مسئلۀ دردناک این است که سرزمینهای اسلامی در خلال صد سال پسینَ پس از فروپاشی خلافت – دولت واقعی و عنصر عزت مسلمانان – این کشورها در ذیل ملتهای دیگر قرار گرفتند و کفار استعمارگر توسط ابزار خود از حکام، امورشان را بهدست گرفتند!! با آنهم، پس از تاریکی شب، طلوع صبح خواهد درخشید، خاصتاً اینکه حزب التحریر در بین امت ان شاء الله برای اعادۀ خلافت تلاش میکند؛ چنانچه این امت قبلاً با عزت، نصرت و نور توسط خلافت تاجگذاری شده بود.
﴿إِنْ هُوَ إِلَّا ذِكْرٌ لِلْعَالَمِينَ * وَلَتَعْلَمُنَّ نَبَأَهُ بَعْدَ حِينٍ﴾ [ص: 87 و 88]
ترجمه: اين قرآن، چيزي جز پند و اندرز جهانيان (و مايه بيداري جملگي ايشان) نميباشد و خبر آن را بعد از مدّت زماني خواهيد دانست (و به زودي صدق وعد و وعيد و راستي اخبار و گفتار قرآن را هم در اين جهان و هم در آن جهان خواهيد ديد).
مترجم: اسماعیل نصرت